منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۹۹ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است


فروزان آصف‌نخعی:


ایران ۱۲ برابر حد قابل تحمل دچار فرسایش خاک است. این فاجعه بزرگی است. چنین فرسایشی پرداختن به لایحه خاک را که خاک می‌خورد و پس از هفت سال با آخرین اصلاحاتی که روی آن انجام شده هنوز تکلیفش روشن نیست، ضروری می‌سازد. لایحه‌ای که هیچ‌یک از کارشناسان آن را بی‌عیب و نقص نمی‌دانند، اما شاید داشتن قانون بد را بهتر از بی‌قانونی می‌دانند که در شرایط کنونی وضعیت خاک ایران را در وضعیتی بحرانی فرو برده است. از نظر آنان لایحه، تخریب خاک را جرم‌انگاری کرده نه با هدف زندانی‌سازی مجرم؛ بلکه با هدف اصلاح خاک و این شیوه نگاه حقوقی قادر خواهد بود فرهنگ برخورد با مسئله خاک و مجرم در این حوزه را دچار تحول سازد. هرچند این جرم‌انگاری درباره عملکرد نهادهای دولتی بسیار ضعیف دیده شده، ولی لایحه مذکور می‌تواند قدم نخست راهی جدید باشد که خود حکایت‌گر بی‌راهه بودن راه طی شده است، اما پرداختن به لایحه خاک در میزگرد حاضر بدون مقدمه صورت نگرفت؛ ابتدا میزگرد به سوی تبیین شرایط از منظر وضعیت خاک حرکت کرد، موضوعی که درباره مؤلفه‌های آن هنوز وفاق مشترکی میان مسئولان وجود ندارد، ابعاد تخریب در وضعیت طبیعی گرفته تا تخریب ناشی از عملکرد انسان مورد بررسی واقع شد؛ ضرورت وجود اراده ملی برای ممانعت از تخریب مورد بررسی واقع و در نهایت یک موضوع مهم تر به پیش کشیده شد؛ مسئله خاک مسئله‌ای محلی و منطقه‌ای بوده و علاوه بر ایجاد موضوعات ملی، باید مسائل به‌صورت محلی مورد بررسی واقع شود. حالا خاک این مادر ابوالبشر حالش خوب نیست. تمدن‌های زیادی در این شرایط از میان رفته‌اند، در پنج سال گذشته ۲۸۰ میلیارد دلار خاک از دست داده‌ایم. حضور آقایان دکتر منوچهر گرجی رئیس انجمن علوم خاک ایران و استاد گروه علوم و مهندسی خاک در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران (کرج)، دکتر محمود عرب‌خدری دانشیار پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری و عضو هیأت‌مدیره انجمن آبخیزداری ایران، دکتر علی اسدی دانشیار استاد دانشگاه تهران گروه علوم و مهندسی خاک و عضو هیأت‌مدیره انجمن علوم خاک و دکتر کامبیز بازرگان رئیس مؤسسه تحقیقات خاک و آب وزارت جهاد کشاورزی در میزگرد ایانا بحث را بسیار بارور ساخت به نحوی که مخاطب با هر بار خواندن متوجه اطلاعات کلیدی و راهبردی آن خواهد شد. اطلاعاتی که ضرورت تصویب لایحه خاک را بیش از گذشته به رخ می‌کشد. شاید بتوان گفت در صورت تصویب چنین لایحه‌ای در مجلس، دولت آقای روحانی از معدود دولت‌هایی خواهد بود که در حوزه خاک مسیر نجات ایران را به‌درستی پیموده است. بخش نخست این میزگرد در زیر از نظرتان می‌گذرد:

********


آخرین آمارها حاکی از آن است که سالانه دو میلیارد تن خاک در سال به مبلغ ۵۶ میلیارد دلار و طی یک برنامه توسعه پنج ساله، ۱۰ میلیارد تن خاک به مبلغ ۲۸۰ میلیارد دلار دچار فرسایش می‌شود. این‌ها علاوه بر تخریب خاک‌های حاصلخیز در کوه‌خواری‌ها و تغییر کاربری اراضی است. ابتدا اجازه بدهید در یک بحث توصیفی ابعاد فرسایش خاک در ایران، سپس اراده حل بحران فرسایش خاک در ابعاد مختلف ازجمله برنامه‌های توسعه و در نهایت ضرورت اصلاح و بازنگری لایحه خاک با توجه به تخریب‌های صورت‌گرفته مورد بررسی قرار دهیم. با این رویکرد آقای دکتر گرجی حضرتعالی مهم‌ترین مؤلفه‌های تخریب خاک را چه می‌دانید؟

 دکتر گرجی: روند میزگرد را بهخوبی مطرح کردید. این روند می‌تواند مشخص کند که ما در کجا و چه وضعیتی هستیم. متأسفانه همین مسئله هم خوب تبیین نشده و برای مسئولان جا نیفتاده که شاید خودش عامل اصلی عدم توجه جدی به بحث خاک باشد.

ابتدا مناسب می‌دانم که تعریفی از فرسایش خاک ارائه بدهم. فرسایش خاک یعنی کنده شدن خاک از جایی و حرکت به جایی دیگر که معمولاً توسط باد یا آب (سپس رسوب آن) صورت می‌گیرد.

به همین دلیل خاک در ابعاد مختلفی و نه فقط در منابع طبیعی بلکه در محیط زیست، آلودگی هوا وآب و گل‌آلود شدن رودخانه‌ها، وقوع سیل‌ها، وقوع ریزگردها و... نیز نقش دارد. برای مثال در استان گلستان تخریب زیادی صورت گرفته و همین باعث شده که ما هرساله شاهد وقوع چندین سیل در این منطقه هستیم.

طبق تحقیقات یکی از دانشجویان ما، نفوذپذیری خاک جنگلی که به یک باغ چایی تبدیل شده بود، کمتر از یک‌چهارم برآورد شد. حالا اگر همین جنگل به ویلا تبدیل شود، دیگر فاجعه است.

به عبارت دیگر آب بارانی که قبلاً به زمین نفوذ می‌کرد و به منابع آب زیرزمینی ما تبدیل یا باعث افزایش تولیدات جنگلی می‌شد، حالا بیشتر از سه‌چهارم آب روی زمین راه می‌افتد که هم باعث فرسایش خاک و هم باعث وقوع سیل می‌شود؛ مثل سیل در شهرهای نکا و دیگر شهرها.

بر اساس تحقیقات پژوهشکده حفاظت خاک که دهه‌های مختلف را با هم مقایسه کرده، به این نتیجه رسیده که ظرف چهار دهه اخیر، تعداد سیل‌ها در ایران چند برابر شده است.



البته فرسایش خاک تا ۴,۵ میلیارد تن هم گفته شده که این رقم بیش از ۱۰۰ درصد افزایش نسبت به رقمی است که ابتدا مطرح کردم، اما اگر این رقم درست نیست چرا مطرح می‌شود؟

 دکتر گرجی: بله، ولی رقمی افراطی است. بر اساس برآورد متخصصان، فرسایش خاک توسط آب و باد حدود دو میلیارد تن است که وقتی ۲۸ دلار را در دو میلیارد تن ضرب کنیم، حاصل ۵۶ میلیارد دلار می‌شود. البته بعضی‌ها خسارت فرسایش هر تن خاک در ایران را بیشتر از ۲۸ دلار می‌دانند، اما مطابق برآوردهای جهانی، هزینه فرسایش خاک ما در هر تن ۲۸ دلار است.

با این همه به‌نظر من اگر هزینه فرسایش خاک یک‌پنجم این عدد هم باشد، به اندازه کل بودجه عمرانی سال ۹۴ کشور است که خود یک فاجعه خیلی عظیم است، اما کسی به آن توجه نمی‌کند.


آقای دکتر صادرات خاک هم داریم؟ همچنین آیا احتمال قاچاق آن هم وجود دارد؟

 دکتر گرجی: صادرات خاک در حد محدودی است و خیلی نمی‌تواند نقشی ایفا کند. چون قبلاً به کشورهایی مثل دبی صادر می‌شد و اتفاقاً سرسبزترین مناطق دبی از خاک‌های ایران است که در آن کشت و کار و فضای سبز ایجاد کرده‌اند و بعضی‌ها هنگام ورود به آن مناطق می‌گویند به خاک ایران خوش آمدید، اما آنها رقم قابل توجهی را تشکیل نمی‌دهد. در اینجا مایلم تأکید کنم که از بین رفتن این دو میلیارد تن خاک، تنها مربوط به فرسایش است و شوری و تغییر کاربری اراضی هم هرکدام بحث دیگری دارد که البته مهم است و می‌تواند در افزایش خسارت‌های وارده به خاک تأثیرگذار باشد.

طبق مطالعات صورت‌گرفته توسط مؤسسه تحقیقات خاک و آب، ۱,۳ میلیون هکتار اراضی درجه یک حاصلخیز داریم که از این مقدار ۲۰ تا ۳۰ هزار هکتار سالانه در حال تبدیل شدن به مناطق مسکونی، تجاری، و صنعتی هستند. به عبارت دیگر، در صورت تداوم این روند، ۴۰ سال دیگر ما زمین حاصلخیز نداریم.

وقتی به جای زمین‌های درجه یک، از اراضی درجه دو و سه استفاده شود، به‌طور طبیعی مقدار بیشتری آب، کود، زمان و کار می‌برد و باز هم نمی‌تواند مثل خاک درجه یک محصول بدهد. در نهایت با تشدید بحران آب، افزایش کوددهی خود به معنای بحران کود، افزایش آلودگی سفره‌های آب زیرزمینی، افزایش بیماری‌ها، ازجمله سرطان است.


آقای دکتر عرب‌خدری، شما این موقعیت را چگونه ارزیابی می‌کنید، با روند تخریب خاک در کشور، در آینده وضعیت زمین سیاسی ما چه خواهد بود، به عبارت دیگر فرسایش مذکور ما را در چه موقعیتی از منظر اقتصادی، سیاسی، وابستگی‌ها، استقلال و نوع برنامه‌ریزی قرار می‌دهد؟

 دکتر عرب‌خدری: ابتدا می‌خواهم مقدمه‌ای درباره خاک عرض کنم تا به ابعاد دیگر در پرسش مورد نظر شما برسم. خاک یکی از منابع طبیعی مانند مرتع و جنگل است که شرایطی نیاز دارد تا به وجود بیاید؛ این شرایط برای تشکیل یک سانتیمتر خاک، تا هزار سال به طول می‌انجامد؛ بنابراین ما مدیون خاکی هستیم که هزاران و میلیون‌ها سال طول کشیده تا تشکیل شود و ما غذای مان را از آن به دست می‌آوریم. زیرا امروزه بحث زندگی انسان و امنیت غذایی او عمدتاً مدیون خاک است. ما مقدار کمی از غذاها را از طریق دریا به دست می‌آوریم. عمده غذاهای ما با کشت و کار روی اراضی زراعی، همین‌طور به‌صورت چرای دام‌ها در مراتع یا بهره‌برداری از جنگل‌ها وسایر محصولات از اراضی و خاک‌ها به‌دست می‌آید.

نکته مهمی که وجود دارد این است که اگر ما مراقب خاک‌های‌مان نباشیم آینده مبهم و وخیمی در انتظارمان خواهد بود. معدود افرادی از محققان و استادان دانشگاه در کشور، چیزی حدود ۲۰ سال روی این موضوع کار و برآورد کرده‌اند که ما سالانه حدود یک میلیارد تن خاک در اثر فرسایش آبی و یک میلیارد تن در اثر فرسایش بادی از دست می‌دهیم. به عبارت دیگر خاک‌های مستعد کار کشاورزی، جابه‌جا می‌شوند و این باعث می‌شود ما مقدار زیادی از ظرفیت‌هایی را که یک خاک برای تولید محصول نیاز دارد، از دست بدهیم. یکی از این ظرفیت‌ها، ماده آلی در لایه سطحی خاک است؛ به‌طوری‌که وقتی ماده آلی بر اثر فرسایش جابه‌جا می‌شود، ظرفیت نگهداری آب در خاک هم کاهش پیدا می‌کند.

اما منشاء سیل چیست؟ بعد از این که خاک جابه‌جا می‌شود و ظرفیت نگهداری آب در خاک در اثر فرسایش کاهش پیدا می‌کند، نفوذپذیری آب در خاک هم کم می‌شود. چون خاکی که ماده آلی داشته باشد، می‌تواند مقدار قابل توجهی آب را در خود نفوذ دهد. علاوه بر این، وقتی مواد آلی خاک را در لایه سطحی از دست بدهیم، محصولات ما به تدریچ کاهش پیدا می‌کند، اما کاهش محصول یک امر تدریجی خواهد بود و کشاورز و صاحب زمین موقعی متوجه می‌شوند محصول کم شده که بخش عمده‌ای از خاکش را از دست داده است. همه فریادی هم که متخصصان این رشته دارند، به‌دلیل دیر متوجه شدن است، چون فرسایش یک امر تدریجی است و باید فرهنگ‌سازی شود تا همه مطلع شوند.



اگر بخواهیم امنیت غذایی را در بستر اقتصادی و استقلال سرزمینی خودش تعریف کنیم آینده را چگونه می‌بینید و خاک در این آینده‌نگری دارای چه جایگاهی است؟ در نهایت در این ارتباط به‌ویژه دانشگاه در حوزه کلان در بخش توسعه و برنامه‌ریزی چه طرحی دارد؟

 دکتر عرب‌خدری: درباره استقلال سرزمینی و تأثیر فرسایش خاک باید بگویم، اگر ما نتوانیم محصولات غذایی خودمان را تولید بکنیم، به خارج وابسته می‌شویم که در این صورت استقلال کشور معنایی ندارد. یکی از استادان قدیمی بنده، در کتابش جمله بسیار زیبایی نوشته بود؛ "ارزش خاک مثل ارزش آزادی است، وقتی معلوم می‌شود که از بین رفته باشد." و می‌ترسم زمانی به این فهم نایل آییم که واقعاً ارزش خاکمان از دست رفته باشد.

اگر به نقش دانشگاه که در پرسش‌های مطرح شده بپردازیم، خوشبختانه متخصصان بسیار زیادی در سطح کارشناسی و سطح تحصیلات تکمیلی فوق لیسانس و دکترا تربیت شده است، اما گویی تا مشکل گریبان‌مان را نگیرد به فکر نمی‌افتیم و ظاهراً این یک قاعده جهانی است. برای مثال در آمریکا طوفان‌های گردوغبار در یک دوره‌ای خیلی زیاد شد تا جایی که از سال ۱۹۳۰ بعد گرد و غبارهای زیاد زندگی مردم را دچار مشکل کرده بود. برنامه‌های زیادی را با ایجاد سازمانی به نام سازمان حفاظت خاک طراحی کردند و نتیجه هم داد. بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام شده برای مثال کشاورزی و شخم و شیار و چرا را در جاهایی محدود کردند و...

ما هم وقتی برنامه‌های آنها را دیدیم، باید پیشگیری می‌کردیم و نمی‌گذاشتیم این اتفاقات بیفتد، اما در حال حاضر ما نیز دچار این بلایا شده‌ایم. آنها قبل از ۱۹۳۰ سدهای بسیاری را ساختند که باعث شده بود آب به پایین دست نرسد و خیلی از سرزمین‌های کوهستانی شان بدون آب بماند. همین اتفاق در حال حاضر برای ما رخ داده است.


بنابراین شما معتقدید سدسازی‌ها و نوعی تجمیع آب‌ها خودش یکی از عوامل اصلی فرسایش خاک است؟

 دکتر عرب‌خدری: بله. یکی از علل فرسایش بادی خاک این است که ما آب را در بالادست کنترل می کنیم و سهم پایین دست را نمی‌دهیم که می‌تواند یکی از علل وقوع فرسایش بادی باشد که نمونه‌اش را در دریاچه ارومیه دیدیم. البته بحث خشکسالی بحث جداییست ولی این دو، دست به دست هم داده‌اند و با سایر مسائل باعث فرسایش بادی شده و می‌شوند.


البته نمی‌توان تضاد دیدگاه‌ها را در حتی سازمان‌ها و وزارتخانه‌های واحد درباره بحث سدسازی و نحوه حفظ خاک نادیده گرفت؟

 دکتر عرب‌خدری: بله و اتفاقاً این موضوع نشان می‌دهد که فارغ از بحث‌های کارشناسی، از منظر فرهنگی به‌ویژه در حوزه‌های میان بخشی دارای مشکل جدی هستیم. به عبارت دیگر فرهنگ حفظ منافع ملی جایش را به حفظ منافع بخشی داده است. برای مثال، زیر چتر وزارت جهاد کشاورزی ما سازمانی به نام سازمان جنگل‌ها و مراتع و آبخیزداری داریم که مسئولیتش حفاظتی است، اما خیلی از بخش‌های وزرات جهاد کشاورزی، به‌ویژه آن قسمت‌هایی که به فکر توسعه زراعت و خودکفایی در بخش گندم هستند، این‌ها به فکر شخم اراضی بیشتر هستند. از آن طرف وزارتخانه‌هایی مثل نفت، نیرو، راه و شهرسازی دائماً در حال جاده ساختن و مسیر خطوط انتقال نیرو هستند که همین امر باعث می‌شود تا سطح بسیار زیادی از اراضی صرف یک خط لوله یا جاده شود.

کشاورزان هم با شخم و شیار، خیلی جاها با ورود دام‌های‌شان به مراتع و چرای بیش از اندازه دام، شرایط را برای فرسایش خاک مهیا می‌کنند؛ بنابراین می‌توان گفت که ما در حال حاضر فرهنگ حفاظت از خاک نداریم. البته خوشبختانه در سال‌های اخیر مقام معظم رهبری و همین‌طور ریاست محترم جمهوری راجع به ارزش خاک تأکیدات بسیار مهمی داشتند، اما واقعیت این است که ما در گذشته توجه کمی به خاک داشته‌ایم و امیدوارم در این باره فرهنگ‌سازی شود و الان که ما در معرض خطرات بسیار و مصیبت‌های زیادی مثل گردوغبار یا خشک شدن سدها و دریاچه ارومیه و تالاب‌ها و قنات‌ها و... قرار گرفتیم، امیدوارم همه مردم بر اهمیت حفاظت خاک آشنا شوند و به سمت بهبود اوضاع پیش برویم.


جناب آقای دکتر اسدی نظر شما درباره موقعیت کنونی ایران در فرسایش خاک چیست؟ وقتی موقعیت را مطرح می‌کنم به‌ویژه منظورم این است که در بسیاری موارد در کشور ما بحث توسعه را از توسعه پایدار جدا کردیم به عبارت دیگر حفظ خاک را جزو بحث توسعه پایدار نمی‌دانیم؟

 دکتر اسدی: واقعیت این است که به دو میلیارد تن فرسایش خاک باید طور دیگری هم نگاه بکنیم چون صرفاً عددها و رقم‌ها معنی ندارند؛ ببینید در ریاضی گاهی یک‌هزار عدد خیلی زیادی و گاهی ۱۰ میلیون عدد خیلی کوچکی است. در حوزه فرسایش خاک ما باید به فرایند تشکیل خاک توجه کنیم و اینکه چقدر طول می‌کشد تا یک سانتیمتر خاک به‌وجود آید؟ در شرایط کشور ما شاید تشکیل یک سانتیمتر خاک حداقل ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ سال زمان لازم دارد. بر همین اساس در زمینه فرسایش خاک متخصصان در سطح جهانی میزان فرسایش خاک را با معیار حد قابل تحمل فرسایش می‌سنجند. این معیار می‌گوید که اگر میزان فرسایش کمتر از حد قابل تحمل باشد به ما در بلندمدت صدمه نمی‌زند، اما اگر بیشتر از حد قابل تحمل باشد، مانند حساب بانکی است که بیشتر از میزان واریز پول به آن، برداشت می‌کنید؛ بنابراین به بن‌بست و چک برگشتی و زندان می‌رسید. حد قابل تحمل فرسایش خاک درباره ایران در ۱۶۵ میلیون هکتار ۱۶۵ میلیون تن فرسایش خاک و حتی تا ۲۰۰ میلیون تن خطری را دربر ندارد، ولی تا دو میلیارد تن که بیش از ۱۲ برابر عدد قابل تحمل است، مانند برداشت ۱۰ یا ۱۲ برابر از مقداری است که به حساب وارد کرده‌اید. پس روشن و مبرهن است که چه اتفاقی خواهد افتاد.



ایران از نظر رتبه‌بندی فرسایش خاک در نظام جهانی در کجا قرار می‌گیرد؟

 دکتر اسدی: از نظر تخریب و فرسایش خاک در دنیا رتبه نخست هستیم. البته یک بخش آن مربوط به شرایط جغرافیایی و اقلیمی ایران است که شرایط سوءمدیریت به‌عنوان عامل تشدیدکننده نیز باید به آن اضافه شود.

 دکتر عرب‌خدری: به‌نظر من وارد این بحث نشویم چون روش‌های برآورد در کشورهای مختلف ممکن است متفاوت باشد، اما طبق فرمایش آقای دکتر که می‌فرمایند ما ۱۲ برابر حد قابل تحمل فرسایش داریم این فاجعه بزرگی است و ما باید از این زاویه وارد بحث شویم.

 دکتر اسدی: ما نسبت به آنچه که حد قابل تحمل بوده ۱۰ تا ۱۲ برابر بیشتر دچار فرسایش خاک هستیم. یک نمونه آن اراضی هستند که آنها را تحت کشت برای مدت زمان یک تا ۱۰ سال می‌بریم و آن ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر نخست خاک از بین می‌رود و بعد از آن زمین رها شده و اراضی متروکه که دیگر خاک ندارد به جا می‌ماند. تبعات این وضعیت نداشتن پوشش گیاهی و سپس سیل و... است.


فرسایش خاک روی حفظ آب و در نهایت حفظ جمعیت انسانی مناطق روستایی یا مهاجرت آنان چه تأثیری دارد، یک سوم روستاهای‌مان در حال حاضر خالی شده‌اند؟

 دکتر اسدی: به‌طور قطع خاک یکی از عوامل تأثیرگذار و مهم در حفظ آب است. برای مثال در غرب و جنوب غربی دامنه‌های زاگرس قبلاً روستا بوده و خاک‌های بارور چشمه‌ها و نهرها را تا تیرماه پرآب نگاه می‌داشتند، اما الآن در همان اوایل بهار هم آب ندارند؛ زیرا خاک و عوامل جنبی حفظ خاک مثل پوشش گیاهی از بین رفته‌اند.

ما در ۲۰ تا ۳۰ سال اخیر در کشور با تغییر اقلیم روبه‌رو شده‌ایم برای مثال بارندگی ما به یکباره به نصف کاهش پیدا کرده و درعین حال خشک سالی هم داشته‌ایم، اما می‌بینیم وضعیت از نظر منبع تأمین آب شرب و کشاورزی در خیلی از روستاها دچار بحران و در نهایت منجر به مهاجرت شده است.

از این منظر بحث خاک فقط فرسایش نیست، بلکه بحث تخریب‌های فیزیکی خاک و تخلیه ماده آلی است که به‌درستی به آن اشاره کردید. در مراحل بعدی کاهش حاصلخیزی و بعد شوری و قلیایی هم هست. البته مدیریت غلط و آلودگی خاک، بحث بسیار مهمی است که منجر به آلودگی منابع سطحی و زیرسطحی و آلودگی محیط زیست و تالاب‌ها شده است.


که این آلودگی باید ناشی از عوامل انسانی و صنعتی باشد؟

 دکتر اسدی: بله آلودگی‌ها تقریباً صنعتی هستند؛ تمام سوخت خودروهای مان سرب دارند که به همراه دیگر آلودگی‌ها به‌ویژه در کلان‌شهرهایی چون تهران در هوای بارانی به خاک منتقل شده و محیط زیست‌مان را برای حیات‌مان غیرایمن و ناسالم می‌کند به‌ویژه زمانی که آب آلوده به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم به منابع آب سطحی یا زیرزمینی وارد شده یا در خاک نفوذ کرده یا با فرسایش خاک به تالاب‌ها منتقل می‌شوند.

به همین دلیل در هفتادمین دوره مجمع عمومی سازمان ملل، سران کشورهای جهان در سپتامبر ۲۰۱۵ در اجلاس اهداف توسعه پایدار تا سال ۲۰۳۰ میلادی، اهداف ۱۷ گانه‌ای را مورد تصویب قرار دادند که دستیابی به آن مستلزم اقدامات خاصی و حداقل ۱۲ بند آن مرتبط با مدیریت پایدار و ازجمله مستلزم مدیریت و حفاظت خاک است.

من توسعه پایدار روستایی را مجزای از توسعه پایدار کلان نمی‌دانم و اگر بخواهیم به ریشه‌های بسیاری از چالش‌های موجود در دنیا توجه کنیم، متوجه می‌شویم شاید اینکه کسی به خاک توجه نمی‌کند، مقصر خود ما هستیم و از خود نمی‌پرسیم خاک چه قابلیت‌هایی دارد و ما در دنیا چه چالش‌هایی داریم. تغییر اقلیم، آلودگی منابع و کمبود منابع آب، حفظ تنوع زیستی، گازهای گلخانه‌ای و... را ما نمی‌توانیم از یکدیگر جدا کنیم، مستندات علمی حاکی از ارتباط متقابل این چالش‌ها با خاک است.


برخی این دیدگاه را افراطی و توأم با تعصب رشته‌ای می‌دانند؟

 دکتر اسدی: ابدا تعصبی در حمایت از یک رشته خاص در کار نیست. ببینید در بحث تغییر و گازهای گلخانه‌ای که تا ۸۰ درصد گاز CO۲ یعنی کربن است، میزان کربنی که به‌صورت ماده آلی در خاک‌های دنیا است، بیش از چهار برابر کربن موجود در بدن تمام موجودات زنده و پوشش گیاهی است و حدود ۳۰ درصد کربنی که در تغییر اقلیم تأثیر دارد، مرتبط با تغییر کاربری اراضی و ۷۰ درصد مابقی کربن، مربوط به سوخت‌های فسیلی موجود در خاک است. در مقابل امکان‌پذیر نیست بتوان کربن اتمسفر را برگردانیم و طی هشت تا ۱۰ سال به نفت تبدیل کنیم، اما می‌توانیم در خاک ذخیره‌اش کنیم. پوشش گیاهی هرساله میلیاردها تن کربن را برای ما تبدیل می‌کند و این یعنی مقابله با تغییر اقلیم.

همچنین دغدغه تنوع زیستی و حفظ حیات گونه‌های حیات وحش، از یوز ایرانی گرفته تا خرس، گرگ، روباه همگی زمانی ایجاد می‌شوند که زنجیره غذایی این‌ها بر اثر از بین رفتن پوشش گیاهی و در نهایت خاک به خطر می‌افتد. روستایی زمانی مهاجرت می‌کند که خاک خشک می‌شود و خاک خالی از مواد آلی یعنی مرگ موجودات زنده و این یعنی مهاجرت انسان‌ها برای زنده ماندن.


آقای دکتر بازرگان، آقای دکتر اسدی به موردی اشاره کردند که در حوزه تخصصی شما هم هست و آن خاک و مواد آلی آن است. از نظر جناب عالی ابعاد دیگر وضعیت موجود درباره وضعیت خاک چیست و اینکه در حوزه مدیریت خاک آیا اراده‌ای وجود دارد تا با توجه به وضعیت موجود، چه در حوزه تولید دانش، چه در حوزه راهبرد و استراتژی و چه در حوزه مدیریت حداقل تا ده سال آینده وضعیت فرسایش و تخریب متوقف کرده و سمت و سوی آن را مثبت کنیم؟

 دکتر بازرگان: بیشتر اذهان این‌گونه شکل گرفته‌اند که خاک مثل دو عنصر دیگر آب و هوا همیشه وجود خواهند داشت و تمام نمی‌شود. هیچ‌کس فکر نمی‌کند که ممکن است محدودیت هوا، آب یا خاک اتفاق بیفتد؟ در حال حاضر خیلی‌ها به تدریج متوجه شده‌اند که محدودیت درباره این سه عنصر هم وجود دارد و البته در رابطه با آب خیلی ملموس‌تر شده است، اما درباره خاک تلاش‌های زیادی صورت گرفته که در یکی دو سال اخیر بالاخره پیام محدودیت جدی خاک به مقامات عالی‌رتبه کشور نیز رسیده است.

در پوسترهای تبلیغاتی مشاهده کرده‌اید که مثلاً یک فرد گرسنه‌ای در زیر یک درخت خشکیده‌ای است اگر به خاک زیر پایش توجه کنیم متوجه می‌شویم که خشکیدگی آن درخت حاصل همان خاک است؛ ماده‌ای که به‌راحتی جابه‌جا می‌شود. در ادبیات دنیا و تاریخ آمده که زوال تمدن‌های بزرگ به‌دلیل کاهش کیفیت خاک بوده است؛ از این رو از زمانی که قوم آریایی در ایران سکونت گزیدند مشاهده می‌کنید که ایران فلات خشکی بوده و تلاش کرده‌اند از این سرزمین خشک، باغ‌های آبادی ایجاد کنند که بعدها به باغ‌های ایرانی معروف شدند. همچنین می‌بینیم که قنات به اسم ما ثبت شده و بنابراین تجربه به دست آوردن آب زیرزمینی با شرایط سخت، مال ایرانی‌ها است.

مردم مرکز ایران معمولاً آدم‌هایی ولخرج نیستند و در ادبیات ما، اصفهانی‌ها و یزدی‌ها به‌راحتی دست و دلبازی نمی‌کنند، اما شمالی‌ها به‌دلیل اینکه اقلیم‌شان به آنها خوب پاسخ می‌دهد، خوب خرج می‌کنند. به همین دلیل مدیریت یزدی و اصفهانی با مدیریت شمالی متفاوت است.

در واقع جایگاه ایران در دنیا از لحاظ منابع آب و خاک مثل جایگاه یزد و اصفهان درمقایسه با شمال ایران است؛ بنابراین مدل بهره‌برداری از آب در ایران را نمی‌توانیم با هلند که همیشه چتر جزو زندگی شان است یا مردم آلمان که چتر را هر روز باید با خود بیرون ببرند چون هر لحظه امکان بارندگی وجود دارد مقایسه کنیم و با کپی‌برداری از آنان بگوییم که مردم ایران نیز این‌گونه کاشت، برداشت یا فضای سبز ایجاد کنند. یا گیاهان خوراکی‌شان باید فلان محصول پرآب باشد. این مدل‌ها در ایران جواب نمی‌دهد.


از چه زمانی این شرایط سخت‌تر شد؟

 دکتر بازرگان: من فکر می‌کنم شکنندگی شرایط آب و خاک ما از زمانی شروع شد که مدل بهره‌برداری از منابع‌مان را تغییر دادیم و از الگوهایی پیروی کردیم که متناسب با شرایط اقلیمی کشورمان نیست. برای مثال در بحث ماده آلی که شما فرمودید، مجموعه دانش بومی را که آقای دکتر گرجی جمع‌آوری می‌کردند تأکید می‌کند که استفاده از مواد آلی و برگرداندن کود دامی و یا حتی برگرداندن فضولات انسانی که گفته شده بر سر چاه‌های فاضلاب دعوا بوده تا آن را به زمین برگردانند، جزو فرهنگ کشاورزی ایران بوده و الان کشور چین از این فرهنگ برخوردار است. به عبارت دیگر در مقاله‌های‌شان تأکید می‌کنند که کشاورزی بدون برگرداندن ماده آلی یک جوک است، ولی این ادبیات در کشور ما کمرنگ و از روش‌های کشاورزی غیربومی کپی‌برداری شده است. برای مثال مدل جمع‌آوری لجن که فاضلاب را از بالای شهر در داخل لوله کنیم و بعد همه را در پایین شهر دپو و لجنزار درست کنیم، قابل نقد و بررسی است؛ بنابراین شرایط بهره‌برداری ما از منابع خاک و آبمان باید متناسب با شرایط اقلیمی ایران باشد. مرور اطلاعات و داده‌ها نشان می‌دهد که تعداد چاه‌های غیرمجازمان قابل توجه است. مواد آلی حدود ۶۰ درصد خاک‌های کشور کمتر از یک درصد است. در حالی که رقم دو درصد را برای کف درصد مواد آلی در خاک می‌گذاریم. برای مثال درصد مواد آلی در اروپا به‌ویژه کشورهای شمالی این قاره خیلی بالا است، اما در ایران این وضعیت حتی در استان گلستان هم خوب نیست، فقط مازندران و گیلان از نظر مقدار مواد آلی در شرایط مناسب هستند.



آقای دکتر در این حوزه استادان دانشگاهی که دارای سابقه در حوزه کشاورزی هستند چه طرح‌ها و پژوهش علمی را به ثمر رساندند؟ می خواهم بگویم آیا طرح جایگزین وجود داشته است؟

 دکتر بازرگان: من معتقدم همه ما از یک مجموعه هستیم و نباید تقصیر را گردن یکدیگر بیندازیم. باید بگوییم آنچه اتفاق افتاده ماحصل عملکرد خودمان است و الان باید هرچه سریع‌تر با تصحیح مسیر باید فرصت‌های جدیدی برای خود خلق کنیم. اگر چه هم در دانشگاه و هم در مؤسسه تحقیقاتی اگر پیام می‌رفت نباید این اتفاق می‌افتاد، من فکر می‌کنم ما در این جهت کار نکرده‌ایم؛ چه دانشگاه و چه پژوهشکده و چه در حوزه اجرا.

در کشورهای پیشرفته دنیا، ازجمله آلمان و فرانسه راجع به اهمیت انرژی، آب، خاک، محصول سالم و... مطالب زیادی منتشر شده است، در ایران هم همین‌طور، اما وقتی موضوعی اهمیت پیدا می‌کند علی‌القاعده بخش ویژه‌ای از انرژی کشور باید به آن سمت و سو متمرکز و بودجه و نیرو گذاشته شود تا با تحقیقات، سازمان‌های اجرایی‌مان را تقویت کنیم و بتوانیم به حل مسئله نایل شویم. در دو کشوری که شاهد مثال آوردم و همه کشورهای توسعه یافته این‌گونه است. برخی کشورها حتی وزرات آب یا وزارت غذا دارند، باید ببینیم که شاید لازم باشد تا وزرات آب یا خاک یا آب و خاک احداث کنیم.

بحثی که در پنج تا شش سال اخیر درگیر آن هستیم آن است که تشکیلات اجرایی متولی خاک کشور، متناسب با شرایطی نیست که ما با آن درگیریم. ما یک دوره تخریب پرسرعت را از سر گذرانده‌ایم، در هفت تا هشت سال اخیر صداهای خوبی از دانشگاه‌ها و مؤسسه‌ها به گوش می‌رسد. آمارهای فرسایش خاک و مواد آلی را جمع کرده‌ایم و گفتیم که بیراهه رفته‌ایم و باید سریع برگردیم، ولی این بازگشت سریع به یک سازمان اجرایی نیاز دارد تا بتواند دانشگاه‌ها و مؤسسه‌ها را در خدمت بگیرد. در دنیا نیز این‌گونه است.

نباید فراموش کنیم که بعضی موضوعات که به توسعه کشور گره خورده، توسط سرمایه کوچک زارع و باغدار قابل حل نیست. مدیریت عالی کشور روی آنها باید برای مثال سرمایه‌گذاری چند هزار میلیاردی انجام دهد مثل پروژه تحقیقات و عملیات بهبود وضعیت منابع آب فلات ایران.

استادان دانشگاه، محققان کشور باید انرژی و وقت‌شان را در این کار بریزند و برای مملکت راه‌حل پیدا کنند در واقع این‌گونه دانش را به سوی حل مسئله جهت بدهند.


بنابراین بخش تولید دانش مهیاست، اما برنامه و نیروی راهبردی و اجرایی آن فراهم نیست؟

 دکتر بازرگان: در واقع عرض من این است که دانش و خروجی هست ولی نیرویی که این‌ها را جمع کند و به واحد اجرایی سوق دهد وجود ندارد. نمونه‌اش این است (اشاره به کتاب‌های پیش رو) که ما برنامه‌ای را جمع‌بندی و پکیج کرده‌ایم، اما این پکیج‌ها یکجا جمع می‌شود و خاک می‌خورد، چون واحدی که این‌ها را برای اجرا ببرد و اشتباهات آن را به ما ارجاع دهد وجود ندارد. در ارتباط به طرح خود کفایی گندم خوشبختانه این معضل حل شد. برنامه‌ای عملیاتی برای خودکفایی گندم شامل کارهایی که باید انجام شود، میزان اختصاص بذر، کود، سم، سطح زیر کشت و... مورد ملاحظه قرار گرفت و نتیجه کار هم خوب بود.

این موضوع درباره مسئله خاک کشور نیز مصداق دارد. با یک دفتر آلودگی آب و خاک در سازمان محیط زیست که زحمت هم می‌کشند، پروژه‌ای به این بزرگی به ثمر نمی‌رسد. ما در دانشگاه دانش‌آموختگان بسیاری در مقطع فوق لیسانس و دکترا داریم، اما از بیشتر آنان استفاده نمی‌شود. چرا متخصصان این حوزه بیکارند؟ برای آنکه یکی از اهداف مهم ما شناخت منابع خاک کشور و استعدادهای لازم در این حوزه بوده است، تا از اراضی کشاورزی بیشترین و سالم‌ترین تولید را استخراج کنیم، اما بدون استفاده از این نیروها و دانش‌آموختگان در بخش خصوصی چگونه می‌توانیم منابع خاک کشور را شناسایی کنیم؟ در حال حاضر دقیق‌ترین نقشه خاک کشوری که جلو شماست، مقیاس یک به یک میلیون است که همین مقیاس در کشوری مثل آمریکا یا آلمان یک به پنج‌هزار است.


یعنی در نقشه‌برداری بسیار عقب هستیم؟ اما نقشه برداری چه نقشی می‌تواند در به سامان ساختن امنیت غذایی داشته باشد؟

 دکتر بازرگان: ببینید، ابتدا در حوزه شناخت منابع خاک نیاز به مطالعات میدانی در مقیاس مدیریت‌پذیر داریم. تکنولوژی‌های دیجیتال در این باره کمک مؤثری هستند و سرعت را بالا می‌برند. ما در لایحه خاک آورده‌ایم که کشور به نقشه‌های مطالعاتی یک‌بیست‌وپنج‌هزار تجهیز شود تا بتوانیم شناخت نسبتاً قابل قبولی از وضعیت خاک‌های‌مان داشته باشیم و برای آن ردیف بودجه قرار بگیرد. بخش خصوصی هم می‌تواند این پروژه را ظرف پنج یا ۱۰ سال انجام دهد. برمبنای این اطلاعات آن موقع می‌گوییم کشوری داریم با ۱۶۵ میلیون هکتار وسعت و ۱۸ میلیون هکتار اراضی در چرخه کشت که در چند دهه اخیر از ۱۸ میلیون هکتار حدود ۱۶ میلیون هکتارش هرسال به زیر کشت می‌رود و بدین‌ترتیب می‌توانیم مسائل خاک کشور را استخراج کرده و درباره نحوه برخورد با این مسائل تصمیم‌گیری کنیم. با امکان‌سنجی دقیق می‌توانیم چگونگی تهیه غذا برای مردم را معین کنیم. ضمن آنکه شرایط سیاسی استراتژیک و اقتصاد مقاومتی نیز خط قرمزهای خودش را دارد. برای مثال از نظر تولید گندم، در عصر جدید با این دانشگاه و با علم نمی‌توانیم دستمان را جلوی بیگانگان دراز کنیم؛ بنابراین نیازمند الگویی هستیم که در آن باید مقدار آب و خاک، تعداد متخصصان و دیگر امکانات مشخص باشد. ازجمله باید به این پرسش مهم که هیچ کسی تاکنون از ما نپرسیده جواب بدهیم که با محدودیت آب، این آب را در کدام خاک باید مصرف کنیم؟ چندین بار این مسئله را گوشزد کرده‌ایم مبادا مانند سدسازی شود که کاری اتفاق بیفتد و بعد از هزینه‌سازی میلیاردها تومان، بگوئیم اشتباه شده و به عقب برگردیم.

در حال حاضر متخصصان و جامعه خاک‌شناسی چندین‌بار در برنامه‌های متعدد متذکر شده‌اند که یکی از عوامل تأثیرگذار منابع و مدیریت آب کشور، وضعیت خاک است، ظرفیت نگهداری آب در خاک، شوری خاک و... همه بر مدیریت آب کشاورزی بسیار مؤثرند. ما وضعیت ماده آلی و منحنی ورود و خروج مواد غذایی از خاک را محاسبه کرده‌ایم. این محاسبه نشان می‌دهد که میزان عناصر غذایی که از خاک خارج می‌کنیم (از طریق برداشت محصولات) بسیار بیش از مقدار عناصری است که وارد خاک می‌کنیم و این دورنمای خوبی را نشان نمی‌دهد.

از دهه ۴۰ به این‌سو با ورود ارقام پرمحصول و توسعه کشت متراکم، چندبار کشت کردن، خروجی عناصر افزایش پیدا کرده است و به‌زودی با چالش افت شدید وضعیت عناصر غذایی در منابع خاک کشور روبه‌رو خواهیم شد که افت مذکور به زودی خود را در عملکرد هکتاری نشان می‌دهد. ما خودکفا شده‌ایم، اما میانگین تولید گندم کماکان کمتر از حد انتظار است. برنامه وزارتخانه افزایش عملکرد هکتاری و بر این اساس کاهش سطح زیر کشت است که در واقع روش صحیح بهره‌برداری از منابع خاک کشاورزی است.

ما به‌عنوان مؤسسه تحقیقاتی زنگ خطر را در قسمت‌های مختلف به صدا درآوردیم وگفتیم وضعیت مواد آلی، وضعیت فرسایش، بنیه غذایی و تغییر کاربری هشداردهنده است. موارد را مکتوب کردیم و گفتیم که سرعت تغییر کاربری در اطراف شهرها زیاد است. این موضوع را مستند و با ادله و اعداد و ارقام گزارش کرده‌ایم. متأسفانه عمده اراضی تغییر کاربری یافته اطراف شهرها، از اراضی مستعد کشاورزی و درجه یک است. برای مثال دراطراف شهرها،برخی مزارع به کوره‌پزخونه و... تبدیل میشود و روند مذکور به معنای این است که ما الگوی توسعه نداریم.

وقتی این بحث‌ها مطرح می‌شود، می‌گویند کشور معدن و راه می‌خواهد و ما می‌گوییم درست است، اما کشور به غذاهم نیاز دارد. اینجا یک مزرعه است، شما به‌عنوان وزرات راه می‌گویید باید کوتاه‌ترین مسیر انتخاب شود چون هزینه حمل و نقل برای کشور کاهش می‌یابد، ما نیز می‌گوییم با جاده‌سازی وسط مزرعه، مزرعه از بین می‌رود. ما باید به سمت یکپارچه‌سازی اراضی برویم در حالی که با ساخت جاده و یا ابنیه در وسط مزارع، مزیت نسبی مزرعه برای کشاورزی کاهش می‌یابد. معنی دیگر این موضوع آن است که به تدریج این مزرعه کوچک و با تغییر کاربری، از بدنه کشاورزی کنده می‌شود. نخستین خطا، صدور مجوز برای هرنوع از ابنیه در زمین کشاورزی است. این در حالی است که در شرایط کنونی، نیازمند عزم ملی در ایستادگی بر خط قرمزها هستیم. ما در این حوزه ضعیف عمل کردیم و آمار و ارقام نیز حکایت از افزایش تغییر کاربری و خروج اراضی کشاورزی از چرخه کشت و کار را نشان می‌دهند مثل ویلاسازی‌ها در شمال کشور.

ما باید با به هم زدن این معادله، کشاورز را تشویق کنیم تا وجود زمین برایش نفع داشته باشد. باید از لحاظ فرهنگی نیز همگی متوجه شوند منافع کشاورز و راهساز به هم گره خورده است؛ بنابراین اگر مقداری با مقیاس ملی و به دور از بخشی‌نگری بحث آب و خاک را از سطح وزارتخانه به سطح رئیس جمهوری یا شورای عالی ببریم تا این هماهنگی‌ها آنجا واقع و الگوها در آنجا بسته شود بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.


درباره استفاده بی‌رویه از کودهای شیمایی، آیا باعث نمی‌شود هم خاک و هم آب دچار آلودگی و در نهایت منجر به بیماری انسان شود؟

 دکتر بازرگان: در ۵۰ تا ۶۰ سال گذشته یکی از الزامات، تولید بیشتر محصول از طریق مصرف کودهای شیمیایی بوده. برای همین است که آمار مصرف کود شیمیایی در دنیا همچنان صعودی است. البته بعد از بحث‌های زیست‌محیطی به‌طور کلی در همه‌چیز ازجمله در بخش تولیدات کشاورزی داریم به سوی کشت سنتی برگشت می‌کنیم. این موج در دنیا شروع شده است، اما نباید فراموش کنیم وظیفه ما در بخش کشاورزی، تولید غذا با استفده بهینه از منابع است.

اما در شرایط کنونی ما برای سیر کردن جمعیت کشور نیاز به مصرف کودهای شیمیایی داریم. بر اساس نرم جهانی متوسط مصرف کود برحسب عنصر غذایی حدود ۱۱۰ کیلوگرم در هکتار است، این رقم در کشوری مثل هلند و بلژیک ۳۰۰ یا ۴۰۰ کیلوگرم است، در برخی کشورها این رقم به ۷۰ تا ۸۰ کیلوگرم هم می‌رسد. این رقم در ایران ۸۹ کیلوگرم است؛ بنابراین به‌طور میانگین ما کمتر از میانگین دنیا کود مصرف می‌کنیم.


آیا این میانگین می‌تواند بگوید که یک کشاورز بیشتر یا یکی کمتر کود مصرف می‌کند؟

 دکتر بازرگان: این میانگین، یک داده آماری است و بیانگر نحوه استفاده از کود نیست. خود ماهم منکر بدمصرفی‌های نقطه‌ای یا بعضی مصارف بی‌رویه موردی نیستیم. اطلاعاتی به ما می‌رسد که حکایت از استفاده بیش از حد از کود برای جبران کمبود آب می‌کند.

از این رو ما در ترویج، توسعه و بهینه‌سازی روش‌های مصرف کود نیازمند آموزش هستیم که البته وزارت بهداشت در حال کار روی آن است، اما همه معتقد هستیم که به دلایل مختلف از جمله کمبود بودجه، سرعت کم است و این می‌تواند آسیب‌های خودش را به‌دنبال داشته باشد. درباره کود هم همین‌طور، اما تأکید ما درباره مصرف کود، مبتنی بر مدیریت تلفیقی است. ما در دوره سلامت خاک و حفظ مواد آلی آن، کوددهی را به مثابه داروی تقویتی می‌دانیم؛ بنابراین اصل، حفظ مواد آلی خاک است که در حوزه علم خاک تأیید شده و شامل میزان نفوذپذیری خاک درباره ریشه گیاهان، میزان نگهداری آب توسط خاک، تهویه خاک، توانایی نگهداری عناصر غذایی است؛ بنابراین اصل بر حفظ مواد آلی و مجموعه عواملی است که خاک را می‌سازد و کود تنها به‌عنوان عنصر تقویت‌کننده عمل می‌کند.


با توجه به زمینه‌های بحرانی که در کشور درباره خاک داریم در حوزه مدیریت خاک آیا چشم‌انداز و افقی ترسیم شده به‌ویژه از این نظر که لایحه خاک تا چه اندازه می‌تواند در این باره مؤثر باشد؟

 دکتر بازرگان: در سند بالادستی ازجمله برنامه پنجم تأکید شده که وزرات جهاد کشاورزی الگوی کشت را ارائه کند. حالا خوشبختانه بحث الگوی کشت شکل گرفته و در حال تدوین تناسب کیفیت خاک با محصولات مختلف هستیم. این شیوه برای حدود ۸,۵ میلیون هکتار از اراضی کشور در حال انجام است و امیدواریم بعد از لایه تناسب اراضی، لایه اطلاعات آب و اطلاعات دیگر به آن اضافه شود تا بتوانیم یک محصول اقتصادی‌تر متناسب با معیشت مردم و شرایط موجود به دست بیاوریم که البته کار پیچیده‌ای اما در حال انجام است./


عکس‌ها: سیدهرمز سجادی

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۷:۵۰
پیمان صاحبی


 یک عضو شورای شهر تهران گفت: به نظر می‌رسد که با انتقال برخی از خدمات شهری به فضاهای زیرسطحی می‌توان شاهد کاهش آلودگی هوا بود اما این کار باید قبل از اجرا شدن، پیوست مطالعاتی کامل و جامعی داشته باشد.

به گزارش سلامت نیوز، «شهرفردا» نوشته است: مدتی می‌شود که برخی از اعضای شورای شهر تهران و معاون پسماند شهرداری، ارائه خدمات زیرزمینی یا همان زیرسطحی را از راهکارهای کاهش ترافیک شهری انسان‌محور اعلام کرده‌اند؛ اقدامی که با آن می‌توان پایتخت را انسان‌محور کرد اما پیامدهایی را هم به دنبال خواهد داشت.

انتقال فضاهای پارکینگی یا مخازن زباله به زیر زمین، اقدام تازه‌ای نیست. سال‌هاست که برخی کشورهای دنیا این تجربه را داشته‌اند. در تبریز هم به صورت آزمایشی سطل‌های زباله را زیر زمین برده‌اند. اما آیا این طرح برای شهری به وسعت تهران با جمعیت شناور بیش از 12 میلیون نفر اجرایی است؟

محمد سالاری، رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران در پاسخ به این پرسش می‌گوید: اساساً در شهرهای دنیا موضوع بهره‌برداری و استفاده از فضاهای زیرسطحی از اولویت‌های مدیریت شهری محسوب می‌شود که متاسفانه در کشور ما و به‌ویژه تهران مغفول مانده است.

به گفته او کانال‌های تأسیسات شهری از جمله ظرفیت‌های ساختاری هستند که می‌توان از آنها برای ایجاد پارکینگ یا دیگر خدمات استفاده کرد. این در حالی است که مهمترین چالش تهران، فقدان تأسیسات شهری و فرسودگی شبکه‌های مختلف آب، برق، گاز و مخابرات و امسال اینهاست.

سالاری معتقد است که ایجاد فضاهای زیرسطحی برای پارک اتومبیل می‌تواند طرحی خوب و قابل اجرا باشد زیرا شهرها باید انسان‌محور باشند، نه خودرو محور. این طرح در شهرهایی که مشکل وجود آب‌های زیرزمینی را ندارند کاملاً اجرایی است. در این شهرها به جای اینکه پل‌های دو طبقه بسازند آنها را زیرزمین می‌برند و به جای ساخت پارکینگ‌های طبقاتی، پارکینگ‌های زیرسطحی ساخته می‌شود. ضمن اینکه بسیاری از امور خدماتی شهر را هم می‌توان زیر زمین برد و در مقابل فضاهای روسطحی را پیاده‌محور می‌کنند.

رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران تونل‌های مترو را از جمله ظرفیت‌های مذکور می‌داند که البته مدیریت شهری توانسته تا حدودی از آن برای ارائه پاره‌ای از خدمات به شهروندان استفاده کند. بنابراین به نظر می‌رسد که با انتقال برخی از خدمات شهری به فضاهای زیرسطحی می‌توان شاهد کاهش آلودگی هوا بود اما این کار باید قبل از اجرا شدن پیوست مطالعاتی کامل و جامعی داشته باشد.

سالاری می‌گوید: البته انتقال سطل‌های زباله به زیر زمین موضوع دیگری است. براساس مطالعاتی که صورت گرفته، این طرح در شهرهای بسیاری در دنیا و در تبریز هم به صورت آزمایشی اجرایی شده است. بنابراین رویکرد مثبت است، اما سؤال اینجاست که شهرداری تهران زمانی که در گستره وسیعی از شهر سطل‌های زباله قرار داد و هزینه‌های هنگفتی را صرف کرد به فکر انتقال این مخازن نبود؟

این عضو شورای شهر تهران بر این باور است که هر چند انتقال خدمات شهری به فضاهای زیرسطحی می‌تواند رویکرد مثبتی باشد اما در صورتی که همانند طرح‌های گذشته مطالعاتی درباره آنها انجام نشود در مدت زمانی کمتر از 10 سال دوباره شاهد بروز مشکلات جدید در شهر خواهیم بود؛ کما اینکه حفاری‌ها در تهران که آب‌های زیرزمینی هم دارد می‌تواند چالش‌های جدیدی را مقابل مدیریت شهری قرار دهند.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۷:۴۵
پیمان صاحبی


 

مالیات سبز در برنامه ششم گنجانده شود

*کیومرث کلانتری: تاکنون مالیات سبز در کشور در قالب قانون تدوین نشده است، اما این قانون در بسیاری از کشورهای پیشرفته متداول است. بر اساس این قانون پلاستیک و بسیاری از مواد آلاینده از سیگار گرفته تا پسماندها که نیازمند مدیریت خاصی هستند به نسبت مشمول مالیات سبز می‌شوند. این در حالی است که تاکنون در کشور ما این امر قانونی نشده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان، «مالیات سبز» زیر مجموعه طیف وسیعی از اصلاحات ساختار مالی با عنوان «اصلاحات زیست محیطی نظام مالی» است که در مجموع توجه به «حسابرسی کامل» یا «حسابرسی واقعی» فعالیت‌های مالی را مد نظر دارد. این نوع حسابرسی به معنی نگاه کامل به یک سیستم اقتصادی در کنار آسیب‌ها و فایده‌های آن سیستم برای محیط‌زیست است. هدف اصلی آن نگاه به هزینه واقعی محصولات به جای هزینه اسمی آنهاست. این اصلاحات می‌توانند به شکل تشویق فعالیت‌های دوستدار محیط‌زیست یا تنبیه فعالیت‌های مضر برای محیط‌زیست اعمال شوند.

یکی از راه‌های تشویق، قرار دادن تخفیف‌های مالیاتی صنایع دوستدار محیط‌زیست است. برای مثال در برخی کشورهای اتحادیه اروپا از محصولات برقی که مصرف انرژی آنها بهینه است، مالیات بر ارزش افزوده اخذ نمی‌شود. همچنین سرمایه‌گذارانی که در زمینه توسعه انرژی‌های نو و کاهش آلودگی‌های زیست محیطی سرمایه‌گذاری کنند، شامل تخفیف‌های مالیاتی می‌شوند. در کل مالیات‌هایی که در اصلاحات مالیات سبز شامل تخفیف می‌شوند عبارتند از مالیات بر فروش محصولات دوستدار محیط‌زیست، مالیات بر دستمزد و درآمد مشاغل که به نحوی برای حفظ محیط‌زیست فعالیت می‌کنند، مالیات بر ساختمان‌هایی که طراحی آنها برای حفظ محیط‌زیست صورت گرفته است و مالیات شرکت‌هایی که کسب و کار آنها در زمینه حفظ محیط‌زیست و کاهش آلودگی‌هاست. اما مالیات‌هایی که در این نظام شامل جریمه و افزایش می‌شوند عبارتند از مالیات بر کربن که به شکل مالیات بر مصرف سوخت‌های فسیلی نمود می‌یابد، تعرفه واردات کالاهای با مصرف انرژی بالا، مالیات استخراج معدن، انرژی و بهره‌برداری از جنگل‌ها، هزینه مجوز ماهیگیری، شکار و وسایل لازم آنها. به‌طور کلی این شیوه به دنبال کاهش هزینه فعالیت‌های دوستدار محیط‌زیست به هر شکل و افزایش هزینه فعالیت‌های آسیب‌رسان به محیط‌زیست است.

عوارض محیط‌زیستی به‌کام شهرداری

در مجموعه کشور تاکنون ضوابط و مقررات خاصی در زمینه مالیات سبز و قوانین آن در دستور کار قرار نگرفته است. در شرایط کنونی دو نوع اخذ عوارض در قوانین و مقررات گنجانده شده است که یکی از آنها به عنوان «یک در هزار فروش و بند دال ماده ۴۵ قانون» نام دارد. قانون «یک در هزار» در سال ۱۳۷۳ در مجلس تدوین شده است. در این قانون واحدهای صنعتی موظفند یک در هزار فروششان را در یک حساب نزد خود نگه داشته و آن را صرف هزینه‌های زیست محیطی واحدشان کنند. همچنین در قانون تجمیع عوارض، موضوعی تحت عنوان «عوارض آلایندگی برای صنایع» وضع شده است که در این قانون نیز یک درصد از میزان فروش کارخانه‌ها را شامل می‌شود. بر اساس این قانون از سال ۱۳۸۲ به بعد تبصره«یک ماده ۳۸ قانون مالیات بر ارزش افزوده» واحدهای صنفی را موظف کرده تا یک درصد از فروش خود را تحت عنوان عوارض آلایندگی به شهرداری‌ها و دهیاری‌ها از طریق خزانه پرداخت کنند. در این قانون نیز تشخیص آلایندگی واحدهای صنفی بر عهده سازمان حفاظت محیط‌زیست است. این سازمان واحد آلاینده را شناسایی و به ارزیابی میزان آلایندگی واحد صنفی مذکور می‌پردازد. هر یک از واحدهای صنفی آلاینده باید به سازمان امور مالیاتی معرفی شده و به این ترتیب این سازمان نیز بر اساس حساب دفتری واحدهای صنعتی یک درصد از فروش خود را به عنوان عوارض آلایندگی کسر و به خزانه واریز می‌کنند. در این مرحله نیز با صلاحدید کارگروه در استان به شرط آنکه دامنه آلایندگی این واحد در داخل یک استان باشد مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ضمن اگر واحد صنفی آلوده کننده در مجاورت دو استان باشد باید کارگروه ملی برای رسیدگی به وضعیت آن تشکیل شود. این در حالی است که تقسیم عوارض سهم آلایندگی در بین شهرداری‌ها ودهیاری‌ها تاثیر پذیر از آلودگی واحد صنفی است.

سازمان محیط‌زیست و پایش واحدهای صنفی

سازمان حفاظت محیط‌زیست بر اساس پایش‌های دوره ای واحدهای صنعتی را بررسی کرده و به این شکل واحدهای خارج از استانداردهای تدوین شده کشور را شناسایی می‌کند. این سازمان واحدهای آلاینده را در بهمن هر سال به سازمان امور اقتصاد دارایی و سازمان امور مالیاتی معرفی می‌کند. بر اساس نوع استقرار این واحدها موضوع به ادارات استانی ابلاغ می‌شود و در این مرحله نیز یک درصد به اعتبارات شهرداری‌ها و دهیاری‌ها افزوده می‌شود. باید به این نکته اذعان داشت که اگرچه قانونگذار در تدوین این قوانین خواستار صرف عوارض واحدهای صنفی آلاینده برای اقدامات محیط‌زیستی منطقه بوده است، اما تاکنون این عوارض به هیچ عنوان در زمینه محیط‌زیست هزینه نشده است. این در حالی است که می‌توان از این هزینه‌ها در زمینه هدایت فاضلاب، ساخت و ساز پارک‌ها، بهبود وضعیت هوا و... بهره برد و به این شکل در کاهش صدمات ناشی از محیط‌زیست تاثیرگذار بود. در شرایط کنونی سازمان حفاظت محیط‌زیست بر اساس رسالت خود فقط میزان آلایندگی‌ها را اعلام می‌کند.

مالیات سبز، شاید وقتی دیگر

تاکنون مالیات سبز در کشور در قالب قانون تدوین نشده است، اما این قانون در بسیاری از کشورهای پیشرفته متداول است. بر اساس این قانون پلاستیک و بسیاری از مواد آلاینده از سیگار گرفته تا پسماندها که نیازمند مدیریت خاصی هستند به نسبت مشمول مالیات سبز می‌شوند. این در حالی است که تاکنون در کشور ما این امر قانونی نشده است. امید است مالیات سبز و قوانین جامع محیط‌زیستی با توجه به ظرفیت‌های موجود اعمال آن در برنامه ششم لحاظ شود. فقط در این صورت می‌توان با تشکیل مکانیزم مناسب تولیدات آلاینده‌ها را شناسایی کرد و به این شکل صنایع با آلودگی اندک محیط‌زیستی و پسماندهای قابل تجزیه را شناسایی و به نسبت صنایع مخرب و آلوده کننده محیط‌زیست را به سمت خروجی‌ها و برداشت‌های محدود هدایت کرد. محیط‌زیست و نعمات موجود در آن در اختیار همگان امانت است و باید با پاسداری از آن بتوان با ایجاد مالیات از واحدهای مذکور درآمد‌های به دست آمده از آن را در زمینه مدیریت محیط‌زیستی هزینه کرد. این در حالی است که تاکنون عوارض محیط‌زیستی موجود در کشور نه تنها برای محیط‌زیست کشور چندان سودمند و راهگشا نبوده بلکه این عوارض از دیگر سازمان‌ها سر درآورده است. به نظر می‌رسد در این زمینه نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و همچنین نظارت قوی هستیم تا عوارض آلایندگی در جای خود و به نفع محیط‌زیست هزینه شود.

* مدیر کل آموزش سازمان حفاظت محیط‌زیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۷:۴۴
پیمان صاحبی


دفن زباله عروس شهرهای شمال در جنگل!

شهردار رامسر گفت: در آینده نزدیک حدود یک سال دیگر زمینی برای دفن زباله در رامسر نخواهیم داشت و از محیط زیست، منابع طبیعی و دیگر دستگاه ها درخواست داریم برای آینده دفن زباله چاره اندیشی کنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا،نصرت اله کوزه گر زباله را یکی از بزرگترین چالشهای شهر رامسر، عنوان و تصریح کرد: زباله شهر در منطقه کلاکولی اشکته چال در بین راه جواهرده و در داخل یک جنگل دفن می‌شود.

کوزه گر با اشاره به اینکه زباله به عنوان یکی از چالش های مهم منطقه به شمار می رود از عدم همراهی موثر مدیران شهرستانی، استانی و کشوری گلایه کرد و افزود: چنانچه از طرح های پیشنهادی حمایت و پشتیبانی می کردند می توانستیم با اجرای مناسب و بکارگیری تکنولوژی روز کشورهای پیشرفته در راه رفع این معضل گام های موثری برداشته و زباله را از تهدید به یک فرصت تولید و رشد منابع اقتصادی تبدیل کنیم.

وی افزود: امروز زباله مشکلات فراوانی برای محیط زیست، منابع طبیعی و جنگل سرسبز منطقه ایجاد کرده است و چنانچه هر چه سریع تر این معضل بزرگ را حل نکنیم شاهد وارد شدن آسیب های جدی زیست محیطی در منطقه به ویژه شهرستان رامسر خواهیم بود.

شهردار رامسر اشاره کرد: با وجود راهکارهای فراوان و مناسب از سوی شهرداری و شورای اسلامی شهر رامسر و آمادگی سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در این حوزه و پیگیری های مکتوب و حضوری متاسفانه مدیران شهرستانی، استانی و حتی ملی کمترین حمایتی در اتخاذ تصمیم لازم و اجرایی شدن طرح های رفع معضل زباله نداشته اند.

شهردار رامسر افزود: فرهنگ سازی در بخش زباله و آموزش شهروندان برای کاهش تولید زباله و بهینه سازی آن برنامه ساده ای است که باید نهادینه شود، با مطالعه روش کار موفقیت آمیز مردم کشورهای دیگر، متوجه خواهیم شد که آنان چقدر به حفظ محیط زیست با رعایت اصول تفکیک زباله اهمیت می دهند. زباله به طلای کثیف معروف است اما شهرداری هزینه های زیادی برای جمع آوری، حمل و دفن آن متحمل می شود بدون آنکه این طلای کثیف کمترین آورده درآمدی را نصیب شهرداری کند.

وی ادامه داد: در آینده نزدیک و حدود یک سال دیگر زمینی برای دفن زباله در رامسر نخواهیم داشت و از محیط زیست، منابع طبیعی و دیگر دستگاه ها درخواست داریم برای آینده دفن زباله چاره اندیشی کنند.

کوزه گر با اشاره به اینکه چنانچه زباله های تر را مدیریت نکنیم شیرابه هایی تولید خواهد کرد، افزود: با توجه به موقعیت جغرافیایی شهر رامسر که با شیب تندی از بالا دست جنگل به سمت شهر دارد با هر بارندگی این شیرابه ها سرازیر شده و وارد سفره های آب زیر زمینی و دریا می شود و طبق نظریه متخصصین، شیرابه های زباله ۲۰ نوع سرطان تولید می کنند.

وی با اشاره به چالش بزرگ زباله که شهرهای شمالی را فرا گرفته است، عنوان کرد: غرب مازندران بر خلاف شهرهای کویری عاری از زمین های مناسب برای دفع زباله است و لازم است شهرهای غرب مازندران با کمک و حمایت همه جانبه دولت نسبت به ایجاد کارخانه ای که بتواند زباله را تبدیل به منابع و منافع اقتصادی کند اقدام کرده و شهرداری ها با مشارکت هم چاره اندیشی کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۷:۴۳
پیمان صاحبی


 

بارورسازی ابرها نسخه خشکسالی نیست

 تداوم خشکسالی و کاهش بارش برف و باران در دهه اخیر محققان و پژوهشگران هواشناسی را بر آن داشت تا خود دست به کار شوند و با اجرای طرحی به نام بارورسازی ابرها شرایط اقلیمی حاکم بر جهان را تغییر دهند. ایران هم تلاش کرد از این قافله عقب نماند و با راه‌اندازی مرکزی به نام بارورسازی ابرها در یزد و تکمیل تیمی کارآمد و ماهر عزم خود را برای اجرای این طرح جزم کند اما با گذشت نزدیک به دو دهه از اجرای این طرح در ایران می‌توان گفت که علی‌رغم هزینه‌های میلیاردی برای بارورسازی، این طرح هیچ نتیجه درست و کارآمدی نداشته است.

به گزارش سلامت نیوز،روزنامه فرهیختگان در ادامه نوشت: این موضوعی است که مجریان این طرح بارها و بارها به آن اشاره کرده‌اند و نکته قابل‌توجه این است که از نظر علمی این روش پایه و اساس مستندی ندارد. به همین دلیل این روش مورد تایید سازمان هواشناسی جهانی نیست اما اینکه چرا مسئولان همچنان اصرار به اجرای این طرح دارند، پرسشی است که باید پاسخگوی آن باشند. بهتر است این را هم بدانید که روش بارورسازی ابرها توسط شرکت‌های خارجی مانند روسیه چندین‌بار در ایران انجام شده است و آخرین مورد آن نیز در دریاچه ارومیه در سال‌های 92 و 93 بود اما حالا مرکز بارورسازی ابرها دوباره دست به کار شده و از آخر آبان طرح بارور‌سازی ابرها را در دستور کار خود قرار داده است. به گفته محمدمهدی جوادیان‌زاده، رئیس مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها، اجرای این طرح تا 10 اردیبهشت سال آینده ادامه خواهد داشت؛ هرچند اجرای این طرح به منزله رهایی از خشکسالی نیست.


طرح مساله باران گرم یا سرد
درصورت نتیجه دادن بارورسازی ابرها دو فرآیند اتفاق می‌افتد؛ باران سرد و باران گرم. محققان برای بارش باران سرد از «یدید نقره» به‌عنوان هسته برای بلورهای یخ بهره می‌برند و بیشترین عواملی که در باروری ابرها برای تولید باران گرم به کار می‌روند، شامل برخی از انواع نمک (به‌عنوان مثال نمک معمولی و خشک کلرید کلسیم) هستند. این نمک‌ها پردازش و به شکل پودر درآورده می‌شوند تا باعث رشد قطرات آب ابرها شوند. ذرات نمک، بخار آب ابرها را جذب می‌کنند و قطراتی را تشکیل می‌دهند که به قطراتی که در ابر هستند، اضافه می‌شوند و بارش را به وجود می‌آورند.
فرآیند تشکیل باران گرم معمولا در ابرهای مناطق گرمسیری رخ می‌دهد که هرگز به نقطه انجماد نمی‌رسند. در این ابرها، قطرات باران حول یک هسته باران‌پسند تشکیل می‌شوند. هسته باران‌پسند یک ذره مانند نمک یا گردوغبار است که آب را جذب می‌کند. قطرات کوچک هم با هم برخورد می‌کنند و یکی می‌شوند تا قطره‌ای را تشکیل می‌دهند که به قدری بزرگ و سنگین است که می‌تواند ببارد.
به این ترتیب اصطلاح باران سرد درخلال فرآیندی که بلورهای یخ را درگیر می‌کند به وجود می‌آید و باران گرم درخلال فرآیندی که به‌طور کامل مایع است به وجود می‌آید و برای توصیف دو فرآیند مربوط به بارش طبیعی ابر مورد‌استفاده قرار می‌گیرند.

نتایج کاهش کارایی در زمستان
یکی از دغدغه‌های محققان و پژوهشگران در فصل زمستان این است که چون در این فصل بلورهای یخ کافی در ابرها وجود ندارد، فرآیند ترکیب مواد باران‌زا در ابرها منجر به بارش نمی‌شود، از این‌رو از ذراتی شبیه به یخ استفاده و این ذرات را به همراه سایر مواد به ابرها اضافه می‌کنند. مساله بعدی در اجرای طرح بارورسازی ابرها این است که علاوه‌بر در نظر گرفتن شرایط آب و هوایی و فصل، منطقه‌ای که طرح در آن اجرا می‌شود هم حائزاهمیت است، از این‌رو محققان دو منطقه را برای اجرای طرح در نظر می‌گیرند؛ مناطق کوهستانی و بخش عمده‌ای از مناطقی که در آن کشاورزی انجام می‌شود. محققان معتقدند طرحی که در مناطق کوهستانی اجرا می‌شود اغلب برای افزایش برف زمستانی است که به دنبال افزایش برف زمستانی، در بهار و تابستان جریان‌های آب سطحی «روان‌آب‌ها» افزایش پیدا می‌کنند که این روان‌آب‌ها می‌توانند ذخیره مناسب آبی برای زمان‌های کاهش منابع آب‌های زیرزمینی و سطحی باشند. از سوی دیگر طرح‌های مناطق کشاورزی مستقیم روی محصولات یا محدوده اراضی کشاورزی اجرا می‌شود. این پروژه‌ها به‌طور معمول در طول فصل تابستان انجام می‌شوند تا بارش بیشتری روی محصولات کشاورزی یا پوشش گیاهی اراضی انجام شود. به‌طور معمول این پروژه‌ها در مناطقی انجام می‌شود که درصورت بارش اضافی از آن بارش منتفع می‌شوند.

ترکیبات باران‌ساز
اما شاید این پرسش مطرح شود که طرح بارور‌سازی ابرها چیست و تاکنون چه نتایجی از اجرای این طرح به دست آمده است. بارورکردن ابرها تکنیکی است که برای تحریک تشکیل باران در یک ابر مورد استفاده قرار می‌گیرد. این کار معمولا با انتقال ذراتی مناسب به داخل ابرهای حاوی آب بسیار سرد انجام می‌شود.
«یدید نقره» و «یخ خشک» یا همان دی‌اکسیدکربن منجمد مهم‌ترین محرک‌های بارش برف و باران هستند، البته عوامل دیگری مانند گازهای مایع و «نیتروژن مایع» در بارور‌سازی ابرها موثر هستند و این مواد از داخل سیلندرهایی یا از طریق یک هواپیمای درحال پرواز به ابرها منتقل می‌شوند.

هواپیما مهم‌ترین عامل بارورسازی

درحال حاضر مرکز ملی تحقیقات و مطالعات بارور‌سازی ابرها دو فروند هواپیمای ویژه برای اجرای طرح باروری دارد اما مسئولان کشور برای توسعه ناوگان هواپیمایی باروری ابرها به صورت بدون‌سرنشین و با سرنشین برنامه‌ریزی اولیه‌ای انجام داده‌اند اما اینکه این مساله چه زمانی و با چه بودجه‌ای محقق شود؛ موضوعی است که باید منتظر اجرای آن باشیم.
دولت باید علاوه‌بر هزینه خرید هواپیماهای مخصوص، هزینه تامین مواد موردنیاز باروری و بیمه آن را هم پرداخت کند که جمع این هزینه‌ها، رقم هنگفتی می‌شود.
به گفته مسئولان مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها چون نیروهای این مرکز زبده و مجرب هستند بنا براین خودشان کار تجهیز را انجام می‌دهند.


آسیایی‌ها پیش‌قراولان اجرای طرح
از زمانی‌که تب اجرای طرح بارور‌سازی ابرها در کشورهای توسعه‌یافته مانند آمریکا و کشورهای اروپایی قوت گرفت، کشورهای آسیایی هم تلاش کردند از این تکنولوژی برای افزایش منابع آبی کشور بهره‌مند شوند، کشورهایی مانند چین، امارات‌متحده عربی، هند، سنگاپور، مالزی و حتی استرالیا. در این گزارش کوتاه نگاهی به اقدامات انجام‌شده از سوی این کشور می‌اندازیم.

چین؛ پیشگام در پژوهش
تحقیقات نشان می‌دهد در میان کشورهای آسیایی چین بیشترین فعالیت را در زمینه بارورسازی ابر دارد تا جایی‌که برای بازی‌های المپیک 2008 اعلام کردند به دلیل بارش شدید باران، محل برگزاری مراسم افتتاحیه و اختتامیه تغییر کرده است، هرچند که پس از گذشت هشت سال از آن اتفاق هنوز این موضوع ثابت نشده است.

هزینه 11 میلیون دلاری در امارات متحده‌عربی
همان‌طور که پیش از این اشاره شد کشورهای جنوب‌شرق آسیا هم تاکنون در زمینه بارور‌سازی ابرها هزینه‌های زیادی را تقبل کرده‌اند، البته گاهی نتیجه آن‌طور که پیش‌بینی می‌کردند، پیش نرفت، مثل اندونزی که نتیجه بارور‌سازی ابرها در سال 2014 منجر به بروز سیل شدید در این کشور شد. از سوی دیگر کشور امارات متحده عربی هم به دلیل شرایط خشک اقلیمی‌ای که دارد نیاز زیادی به تامین آب از طریق باران و برف دارد، از این‌رو در سال 2015 چیزی حدود 11 میلیون دلار برای بارورسازی ابرها هزینه کرد.

کمک چین به تایلند
کشور چین بین سال‌های 1960 تا 1989 به‌عنوان سرمایه‌گذار، طرح کار بارورسازی کشور تایلند را به عهده داشت که البته اجرای این طرح توسط اداره دولتی تولید بارش و هواشناسی کشاورزی انجام شد که مهم‌ترین هدف اجرای این طرح هم خاموش کردن آتش جنگل‌ها و پر کردن مخازن آب بود. این طرح هم در فصل تابستان و هم زمستان اجرایی شد.

ورود وزارت علوم کره به موضوع بارور‌سازی ابرها
برخلاف کشورهای دیگر که مسئولیت بارور‌سازی ابرها توسط وزارت نیرو یا نهاد مستقل بارورسازی ابرها انجام شد، در کره جنوبی وزارت علوم و تکنولوژی این کشور عهده‌دار اجرای آن بود که هدف آنها هم از اجرای این طرح برطرف کردن مه و افزایش بارش بود.

اندونزی به دنبال پرکردن سدها
سازمان و انجمن فنی تعدیل آب و هوای اندونزی از مارس سال 2005 تا 2007 با هدف پرکردن سدهای کشور طرح بارورسازی ابرها را اجرا کرد تا علاوه‌بر تامین آب مصرفی به تامین برق نیروگاه‌ها هم کمک کند.

بارورسازی ابر گرم در کیوشوی ژاپن
بین سال‌های ۱۹۴۷ تا ۱۹۹۷ شرکت برق و سازمان آب توکیو با هدف افزایش بارش برف در مناطق حوضه آبریز سدها در مرکز ژاپن، طرح‌های عملیاتی و تحقیقاتی خود را آغاز کرد. ژاپنی‌ها علاوه‌بر این اجرای طرح باروری ابر گرم در ناحیه کیوشو با هدف افزایش باران را در دستور کار خود قرار دادند.

بارورسازی ابرها

برای دیدن اینفوگرافی ها در سایز واقعی بر روی آن کلیک نمایید

بارورسازی ابرها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۷:۴۲
پیمان صاحبی


 

قاچاقچیان کمرجنگل را شکسته‌اند

 پلیس اینترپل فساد جنگلبانان را تهدیدی برای جنگل‌های جهان دانسته و از گردش مالی 29 میلیارد دلاری قاچاق چوب در بخش جنگلبانی جهان خبر داده‌است. بر اساس اطلاعات این نهاد بین‌المللی، گروه‌های تبهکار با کمک کارکنان بخش دولتی، مسیرهای قاچاق چوب را برای خود هموار می‌کنند. در ایران نیز بر اساس آمارهای سازمان جنگل‌ها، سالانه به طور میانگین 66 هزار اصله درخت از جنگل‌های ایران قاچاق می‌شود و به تبع سرانه کم جنگل در کشور، به جای کارتل‌های بزرگ قاچاق چوب، کلونی‌های کوچکی در سطوح محلی به قاچاق گونه‌های ارزشمند جنگل‌ها مشغول هستند.

به گزارش سلامت نیوز، بر اساس اعلام پلیس بین‌الملل، رشوه، رایج‌ترین شکل فساد در حوزه قاچاق چوب است و کلاهبرداری، سوء استفاده از مقام و اخاذی در رتبه‌های بعدی تخلفات بخش جنگلبانی قرار می‌گیرند. در گزارش اینترپل که مطالعات آن در ۱۳ کشور انجام شده، در فاصله سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ به طور میانگین ۲۵۰ مورد فساد در حوزه جنگلبانی کشورهای مورد مطالعه رخ داده‌است. حوزه جنگل به ویژه در مناطق استوایی به دلیل آنکه تحت مدیریت دولت‌های ضعیف و رژیم‌هایی با قوانین نظارتی ناکافی است، بسیار آسیب‌پذیر خواهد بود.


کارتل بزرگ قاچاق نداریم
در ایران نیز جنگل‌ها جزء انفال به حساب آمده و توسط دولت مدیریت می‌شوند. بهره‌برداری از جنگل‌ها بر اساس اصل 45 قانون اساسی بر اساس کتابچه‌های طرح جنگلداری به بخش خصوصی واگذار شده و کمبود نیرو و امکانات در سازمان جنگل‌ها به عنوان دستگاه دولتی ناظر بر عملکرد بخش خصوصی، احتمال بروز خطا در این بخش را تشدید می‌کند؛ اما آیا در کشوری که از نگاه جهانیان بیابانی است، می‌تواند کارتل‌های بزرگ قاچاق چوب شکل گیرد؟ البته جذابیت و خوش نقشی درختان بی‌نظیر جنگل‌های شمال هم جذابیت‌های زیادی را برای قاچاق چوب فراهم می‌کند اما آیا در ایران با شبکه‌ای تبهکار مشابه آنچه در کشورهای استوایی و مناطق گرمسیری دنیا وجود دارد، مواجه هستیم؟ آقای عباسعلی نوبخت معاون امور جنگلی سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور به «صبح‌نو» می‌گوید: نشنیده‌ام که کارتل‌های بزرگ یا باندهای مافیایی در ایران وجود داشته باشد که بخواهد کار قاچاق چوب را انجام دهد. وی اضافه می‌کند: قاچاق چوب در ایران عمدتاً به صورت کلونی‌هایی در شمال یا خارج از شمال توسط باندهای کوچک سازماندهی می‌شود.


نوبخت به این پرسش که آیا نیروهای دولتی با دریافت رشوه امکان قاچاق را فراهم می‌کنند، این گونه پاسخ می‌دهد: خوب و بد همه جا هست. ممکن است افرادی باشند که به هر دلیلی از نظر شخصیتی ضعیف باشند و راه‌ها را برای برخی قاچاقچی‌ها باز کنند؛ اما آنچه واقعیت دارد این است که همکاران ما صادقانه کار می‌کنند و بیش از 400 جانباز و 13 شهید در راه حفاظت از عرصه‌های طبیعی داشته‌ایم.


30 تا 35 درصد تخلفات کشف نمی‌شوند
با وجود بیش از 400 جانباز و شهید در راه حفاظت از عرصه‌های طبیعی، همچنان قاچاقیان فعال هستند به نحوی که مبارزه با قاچاقچیان چوب به داخل کارگاه‌های چوب‌بری هم کشیده شده‌است. شدت فعالیت نیروهای مبارزه کننده با قاچاق نشان می‌دهد قاچاقچیان هم بیکار نمی‌نشینند. آقای ناصر اسفندی معاون فنی یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها درباره حجم تخلفات در عرصه منابع طبیعی به «صبح‌نو» می‌گوید: از سال 90 تا 94 هزار و 414 فقره پرونده تخلف در زمینه قاچاق چوب، هیزم، ذغال و محصول فرعی جنگل ثبت شده که به طور متوسط سالانه دو هزار و 283 فقره پرونده در محاکم قضایی در این باره تشکیل شده‌است. به گفته وی، طی پنج سال منتهی به 1394، 329 هزار و 499 اصله درخت در جنگل‌های کشور به صورت قاچاق قطع و توسط مأموران یگان حفاظت کشف شده‌است. به این ترتیب سالانه به طور متوسط 65 هزار و 900 اصله درخت توسط قاچاقچیان قطع شده‌اند. وی حجم چوب قاچاق شده در این پنج سال را 16 هزار و 470 متر مکعب و میانگین سالانه حجم چوب‌های قاچاق را 3 هزار و 294 متر مکعب اعلام می‌کند. بازار هیزم قاچاق در جنگل‌های کشور هم داغ است. بر اساس اعلام معاون فنی یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، طی پنج سال منتهی به سال 1394، حجم کل هیزم حاصل از درختان جنگلی 49 هزار و 747 استر بوده‌است و به طور میانگین سالانه 9 هزار و 949 استر هیزم از جنگل توسط قاچاقچیان خارج شده‌است.

در این مدت 736 هزار و 113 کیلوگرم ذغال از قاچاقچیان کشف شده یعنی به طور میانگین سالانه 147 هزار و 223 کیلوگرم ذغال با سوزاندن چوب درختان جنگلی، توسط قاچاقچیان تولید شده که نیروهای یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها آن را کشف و ضبط کرده‌اند. فقط درختان جنگلی در ایران در معرض قاچاق نیستند. بوته‌های تاغ، گز و گون نیز از تیررس قاچاقچیان در امان نیستند به نحوی که بر اساس اعلام اسفندی، طی سال 90 تا 94، 12 هزار و395 کیلوگرم بوته از قاچاقچیان کشف شده و به طور متوسط حجم بوته‌های قاچاق کشف شده هر سال، 24 هزار و 619 کیلوگرم بوده‌است. به گفته وی اگرچه مطالعه دقیقی در زمینه حجم کل قاچاق چوب در جنگل‌های شمال انجام نشده اما می‌توان تخمین زد که 30 تا 35 درصد حجم قاچاق به دلایل گوناگون توسط نیروهای حفاظتی سازمان جنگل‌ها کشف نمی‌شوند. بنابراین برای بدست آوردن حجم واقعی قطع غیر مجاز در جنگل‌های کشور به آمارهای اعلام شده از سوی یگان حفاظت، رقمی معادل 30 تا 35 درصد حجم اعلامی افزوده شود تا حجم واقعی قاچاق چوب بدست آید. معاون فنی یگان حفاظت همچنین از تلاش این مجموعه برای مجهز شدن به سیستم‌هایی خبر می‌دهد که بدون توقف خودرو می‌تواند محموله ماشین‌ها را رصد کند. وی بر این باور است که با چنین سیستمی حجم قاچاق کاهش می‌یابد. البته اسفندی می‌گوید: از سال 84 که این یگان تشکیل شده، نیروهای آن تلاش کرده‌اند حجم تخلفات را کاهش دهند و سالانه بین 8 تا 10 درصد از حجم تشکیل پرونده تخلفات منابع طبیعی نیز کاسته شده‌است.


چوب‌های با ارزش اقتصادی در معرض قاچاق
قاچاقچیان چوب به دنبال چه گونه‌هایی هستند و انگیزه آنها از مشارکت در کار پرمخاطره قاچاق چیست؟ عباسعلی نوبخت، معاون امور جنگل سازمان جنگل‌ها در این باره یادآور می‌شود: قاچاقچیان بیشتر به دنبال چوب‌هایی با ارزش اقتصادی بالا هستند. وی ادامه می‌دهد: راش، بلوط و افرا به دلیل نقش‌های زیبا و ارزش اقتصادی بالا مناسب برای ساخت پایه مبل، میز و صندلی هستند. قاچاقچیان دستگاه تولید روکش ندارند اما برای تزئینات داخلی ساختمان سعی می‌کنند از چوب‌های خوش نقش و نگار خانواده نارون شامل «آزاد»، «ملج» و «اوجا» استفاده کنند. گاهی درختان راش و گردو هم به لیست قاچاقچیان اضافه می‌شوند. البته معاون امور جنگلی سازمان جنگل‌ها نسبت به مشاهده کاتین‌های گونه سرخدار-به عنوان یک گونه در معرض خطر انقراض در رویشگاه طبیعی- در بازار چوب تهران نیز هشدار می‌دهد. وی می‌گوید: روزگاری توسکا و ممرز برای تولید جعبه حمل مرکبات قاچاق می‌شد اما امروزه با ورود جعبه‌های پلاستیکی، این شکل از قاچاق منسوخ شده و چوب این درختان جذب کارخانه‌های فیبر و نئوپان می‌شود. نوبخت به شکل دیگری از قاچاق هم اشاره می‌کند که در واقع قاچاق نیست و برای تأمین نیازهای معیشتی مردم به ویژه در غرب کشور انجام می‌شود. به اعتقاد وی این شکل از قاچاق را می‌توان با مشارکت همه دستگاه‌ها و تأمین نیازهای سوخت و غیره جامعه روستایی جنگل نشین، کنترل کرد.


عدم توجه به مسائل معیشتی جنگلبانان، فسادزا

آقای ناصر اسفندی، معاون فنی یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها نیز قاچاقچیان چوب را به چند دسته تقسیم کرده و این پدیده را سراسر سود و منفعت برای مرتکبان معرفی می‌کند. به گفته وی هدف اصلی قاچاقچیان کسب درآمد است. برخی تخلفات و برداشت‌های غیر مجاز در طرح‌های جنگلداری نیز به دلیل عدم رعایت مصوبات طرح‌ها رخ می‌دهد و به این ترتیب کار مبارزه با قاچاق را پیچیده‌تر می‌کند.


اسفندی نیز چون معاون امور جنگل سازمان جنگل‌ها معتقد است در ایران کارتل‌های بزرگ قاچاق چوب نداریم اما فساد دولتی را نیز رد نمی‌کند. وی با تأکید بر سلامت پرسنل حفاظتی سازمان جنگل‌ها ادامه می‌دهد: تا وقتی استانداردهای شغلی جنگلبانان رعایت نشود و پرداخت حقوق نیروهای حفاظتی که حداقل حقوق را دریافت می‌کنند، 10 ماه با تأخیر انجام شود، با رعایت تمام تدابیر، باز هم امکان لغزش وجود خواهد داشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۷:۴۱
پیمان صاحبی


 

افزایش ۲۹ سانتیمتری سطح آب دریاچه ارومیه

 دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی اعلام کرد: سطح آب دریاچه ارومیه روز دوشنبه ۲۹ سانتیمتر بالاتر از سطح آن در زمان مشابه سال گذشته است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، فرهاد سرخوش با اشاره به اینکه میزان بارندگی ها براساس آمار رسمی در آذربایجان غربی نسبت به مدت مشابه سال گذشته 40 درصد کاهش یافته، افزود: افزایش آب دریاچه ارومیه با شرایط آب و هوایی موجود، نشانگر موفقیت دولت در بحث احیای این دریاچه است.

وی با بیان اینکه هم اکنون یک میلیارد و 900 میلیون مترمکعب آب در دریاچه ارومیه موجود است، گفت: طبق برنامه، میزان آب دریاچه ارومیه طی 10 سال آینده باید به تراز اکولوژیک برسد و از مرز 14 میلیارد مترمکعب عبور کند.
وی انتقال آب از سد کانی سیب را بزرگترین طرح ستاد احیای دریاچه ارومیه عنوان کرد و افزود: این طرح تا پایان سال 1398 شمسی به بهره برداری می رسد.

وی با بیان اینکه، پروژه انتقال آب از کانی سیب به دریاچه ارومیه 30 درصد پیشرفت فیزیکی دارد، گفت: تاکنون بیش از چهار هزار میلیارد ریال برای اتمام این طرح هزینه شده است.

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی با تاکید بر اینکه تخصیص به موقع اعتبار نقش بسزایی در تسریع روند اتمام طرح های احیای دریاچه ارومیه دارد، اظهار کرد: زمانبندی احیای دریاچه ارومیه طبق برنامه ریزی قبلی پیش رفته است و روند قابل قبولی دارد.
سرخوش همچنین با اشاره به همکاری مناسب دستگاه های اجرایی مرتبط با ستاد احیای دریاچه ارومیه، اظهار کرد: همدلی و هماهنگی خاصی در بدنه دولت برای احیای این دریاچه وجود دارد.

امسال شاهد بارش 74 میلیمتر باران در حوضه ارس، 24 میلیمتر در حوضه دریاچه ارومیه و 24.5 میلیمتر در حوضه آبریز زاب بودیم که به ترتیب نیم درصد، 63 درصد و 73 درصد کمتر از میزان بارش مدت مشابه سال آبی گذشته بوده است.


در کنار بارش های فصلی، از جمله مهمترین برنامه های احیای دریاچه ارومیه بازشدن سدها و روان شدن آب آنها به سمت دریاچه است که این امر پس از کارشناسی های ستاد احیا و وزارت نیرو انجام می گیرد و هنوز در این خصوص تصمیمی گرفته نشده است؛ این استان 12 سد دارد و به زودی سدهای کانی سیب و سیلوه نیز به آنها اضافه می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۷:۳۹
پیمان صاحبی


قطع درختان در نبود سوخت

 بنا به گفته کارشناسان و مسئولان منابع طبیعی، سال گذشته 8 میلیون مترمکعب چوب به شکل سوخت در کشور مصرف شده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران،زمستان در راه است و مردم مناطق سخت گذر و عشایر برای فصل سرما آماده می‌شوند. هر چند مسئولان اعلام کرده اند: «امسال سوخت به اندازه کافی برای زمستان ذخیره شده و هر میزان تقاضا از سوی عشایر وجود داشته باشد در اختیار آنان قرار می‌گیرد»، اما در بسیاری از مواقع تأمین سوخت برای عشایر که در 15 هزار نقطه از کشور حضور دارند، یعنی قطع درختان و بریدن شاخه‌ها برای در امان ماندن از سوز و سرما.«هادی کیادلیری»، رئیس انجمن علمی جنگلبانی ایران و رئیس دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی علوم و تحقیقات تهران پیش‌تر گفته بود: «طبق آماری که مسئولان سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی کشور اعلام کردند، سال گذشته 8 میلیون مترمکعب چوب به شکل سوخت در کشور مصرف شده است.»«مسعود منصور» معاون حفاظت و امور اراضی سازمان جنگل‌ها نیز در این باره اعلام کرده بود: «در مطالعاتی که سال 84 انجام شد حدود ۱.۵ میلیون خانوار برای تأمین سوخت، درختان بلوط زاگرس را تخریب می‌کنند زیرا به سوخت مناسب دسترسی ندارند.»

منصور تأکید کرده بود: وزارت نفت با سازمان جنگل‌ها برای سوخت‌رسانی به این افراد تلاش‌هایی کرده و تاکنون تعدادی تنور و آبگرمکن خورشیدی نیز در بین بومیان مناطق جنگلی توزیع شده، اما به نظر می‌رسد آن‌طور که باید به این مسأله توجه نشده، چراکه تاکنون فقط به 340 هزار خانوار در این خصوص کمک‌های مقطعی شده‌ است.


همه استان‌ها ذخیره مناسب برای تأمین سوخت عشایر دارند
«میرولی صفرزاده»، قائم‌مقام و معاون توسعه و عمران سازمان امور عشایر کشور اظهار داشت: تقریباً در همه استان‌ها ذخیره مناسب سوخت انجام شده است. در خوزستان، چهارمحال، لرستان، کرمانشاه، کرمان و.... نفت سفید و کپسول گاز ذخیره شده و درصورت اتمام، شرکت پخش فرآورده‌های نفتی یا انجمن‌های مردم نهاد آمادگی دارند کار سوخت‌رسانی را انجام دهند. طبق بند 59 قانون اساسی، دولت موظف است، سوخت را به 5 کیلومتری زندگی عشایر برساند.وی ادامه داد: بعد ازهدفمندی، یارانه نفت همچنان پرداخت می‌شد اما در دوره‌ای کوتاه قطع شد و امسال هم به صورت کامل پرداخت نشده است. قیمت سوخت افزایش داشته و به همین دلیل عشایر تمایل زیادی به استفاده از سوخت فسیلی ندارند و ترجیح می‌دهند از چوب استفاده کنند. امسال حدود 5 میلیارد تومان برای حمل سوخت به مناطق عشایری تصویب شده که ناچیز بوده و تاکنون چیزی از این مبلغ هم تخصیص نیافته است.


کاهش تخریب با مشارکت بومیان
صفر‌زاده تصریح کرد: در 38 درصد از مراتع کشور (32میلیون هکتار مرتع) یک میلیون و 300هزار نفر جمعیت عشایر حضور دارند که می‌توان با بستر‌سازی‌ زمینه مشارکت این جمعیت عظیم را در حفاظت از مراتع کشور فراهم کرد. بدیهی است حضور این تعداد نیرو می‌تواند مانع از تخریب و تجاوز عرصه‌های مرتعی کشور شود.این مقام مسئول ادامه داد: سال گذشته طرح «حفاظت مشارکتی مراتع» به‌صورت آزمایشی در گستره‌ای بالغ بر 4.8 میلیون هکتار از مراتع کشور با کمک عشایر به اجرا گذاشته شد و طبق گفته مسئولان منابع طبیعی، با اجرای این طرح، عوامل تخریب مراتع تا 73 درصد کاهش داشته است.


واگذاری مراتع در4 استان
قائم مقام سازمان امور عشایر خاطرنشان کرد: انتقادات زیادی به نحوه اجرای این طرح و دستورالعمل‌های اجرایی آن وارد است، اما سازمان منابع طبیعی با امضای تفاهمنامه‌ای با سازمان امور عشایری، حفاظت 12 میلیون هکتار دیگر از مراتع کشور را در 4 استان بوشهر، فارس، کهگیلویه و بویر احمد و اصفهان به عشایر واگذار کرده تا روند تخریبی جنگل‌ها را با مشارکت عشایر و جوامع محلی کاهش دهد.


100 آبگرمکن خورشیدی جایگزین سوخت فسیلی
در همین حال «جواد رحیمیان» رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری بویراحمد اظهار داشت: از آنجایی که 70 درصد چوب درختان بلوط قطع شده در روستاهای حاشیه جنگل به‌عنوان سوخت آبگرمکن مصرف می‌شود، 3 میلیارد ریال اعتبار از سوی سازمان جنگل‌های کشور برای خرید 150 دستگاه آبگرمکن خورشیدی به منظور جلوگیری از قطع درختان جنگلی در مناطق روستایی محروم استان هزینه شده است. از این تعداد 100 آبگرمکن خورشیدی در روستاهای منطقه محروم «سیلاب کلوار» و 50 دستگاه در روستاهای دیگر استان نصب خواهد شد. همچنین در قالب طرح «حفاظت مشارکتی مراتع» ضمن جلوگیری از قطع درختان در قالب تفاهمنامه‌ای، زمینه مشارکت روستاییان در حفظ جنگل‌ها نیز فراهم خواهد شد. مردم منطقه «سیلاب کلوار» در شهرستان بویراحمد به دلیل محرومیت منطقه و نبود سوخت‌های فسیلی برای تأمین سوخت خود از چوب درختان بلوط استفاده می‌کنند.


عشایر تنها درختان آفت زده را قطع می‌کنند
«یحیی حسین پور»، مدیرکل امورعشایر چهارمحال و بختیاری نیز اظهار داشت: قطع درختان در جنگل‌های بلوط استان مسأله جدی و نگران‌کننده‌ای است، اما نمی‌توان گفت عشایر این کار را می‌کنند. از آنجایی که ذائقه عشایر پخت و پز با هیزم را بیشتر می‌پسندد و گاه سوخت‌رسانی به مناطق سخت گذر به کندی انجام می‌شود، آنان با استفاده از دانش بومی تنها از درختان خشک شده یا آفت زده استفاده می‌کنند. بهره برداران غیر مجاز و سودجویان هستند که تیشه بر ریشه جنگل‌ها می‌زنند. سعی داریم با توزیع بهنگام سوخت مشکلات را کمتر کنیم. اعتبارات اداره امور عشایری استان نسبت به سال گذشته 30 درصد رشد داشته و توانسته‌ایم 2 میلیون و 500 هزار لیتر نفت سفید و 300 هزار سیلندر گاز برای عشایر پیش‌بینی کنیم.حسین‌پور افزود: شروع بارندگی‌ها در استان از آذر ماه پیش‌بینی شده به همین منظور قبل از شروع سرما حواله نفت سفید میان عشایر توزیع می‌شود. بالغ بر 100 ایستگاه در استان، نفت را به قیمت هر لیتر 150 تومان در اختیار متقاضیان قرار می‌دهد.


خرید 450 پنل خورشیدی
مدیرکل امورعشایر چهارمحال و بختیاری از انجام فرآیند مناقصه خرید 450 پنل خورشیدی با همکاری شرکت توزیع برق خبرداد وگفت: با تمهیدات اندیشیده شده این تعداد مولد انرژی پاک تا پایان امسال در اختیار عشایر کوچرو قرارخواهد گرفت، اما در حال حاضر به علت تأمین نشدن بموقع اعتبار هیچ پنلی در استان توزیع نشده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۷:۳۸
پیمان صاحبی


 

هشدار دانشمندان درباره افزایش گازمتان در جو

دانشمندان از افزایش گازمتان در جو زمین ابراز نگرانی کردند و در این خصوص هشدار دادند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، پژوهشگران محیط زیست روز دوشنبه در هشداری اعلام کردند افزایش میزان گاز گلخانه ای متان در جو زمین در یک دهه گذشته، باعث شده است تلاش ها برای مقابله با پدیده گرم شدن جهانی دشوارتر شود.


براساس نتایج یک پژوهش اخیر که در مجله «پژوهش های زیست محیطی» منتشر شده است، برای کاهش میزان تولید متان و رها شدن آن در محیط زیست، توجه مضاعفی باید صرف شود.


به گزارش خبرگزاری فرانسه از پاریس، این پژوهش بر اساس یافته های تحقیقات یک گروه 81 نفره از دانشمندان محیط زیست شکل گرفته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۷:۳۷
پیمان صاحبی


 

خاک را به خاک سیاه نشانده‌‌ایم!

 در شرایطی که همه ما درگیر آلودگی هوا هستیم، یادمان می‌رود که منبع با اهمیتی مثل خاک نیز در معرض آلودگی قرار دارد. آلودگی خاک با آلودگی هوا دو چندان می‌شود، چرا که پس از بارش باران، هرچه در آسمان است روی زمین می‌نشیند و در دل خاک فرو می‌رود. گذشته از آلودگی‌های مکان مانند آلودگی‌های نفتی در بعد خرد آلودگی‌هایی وجود دارد که نمی‌توان از آنها به سادگی گذشت. برای مثال از ته‌سیگارها با عنوان قاتلان خاموش زمین یاد می‌شود.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه آرمان در ادامه می نویسد: خاک، این سرمایه طبیعی با خطرات گوناگونی دست و پنجه نرم می‌کند که ‏شایع ترین آن فرسایش است؛ همان فرسایشی که همه به عنوان عامل پدیدآورنده سیلاب می‌شناسند، اما ‏یک خطر فاحش نادیده دیگری نیز هست که خاک را به عنوان پایه اساسی زیستی بشر تهدید می‌کند و آن ‏آلودگی خاک است. خطر آلودگی خاک کمتر از خطر آلودگی هوا نیست، اما از آنجا که این آلودگی ملموس ‏نیست کمتر به آن توجه می‌شود. در همین زمینه رئیس کمیته محیط‌زیست شورای شهر تهران همزمان با روز جهانی خاک، گفت: در روزگاری نه چندان دور، تهران از آب و هوایی پاک و سالم و از خاکی بسیار حاصلخیز برخوردار بود اما امروز تهران، نه تنها از آب سالم و هوای پاک، بلکه از خاک حاصلخیز نیز محروم است. محمد حقانی اظهار کرد: با توجه به تمرکز بر موضوعات آلودگی هوا و کمبود آب، موضوع بحران خاک در تهران مورد بی توجهی قرار گرفته و در واقع آلودگی خاک زیر سایه آلودگی آب و هوا مغفول واقع شده، اما واقعیت این است که آلودگی خاک تهران، مساله بسیار نگران‌کننده‌ای است. او با اشاره به اینکه وجود آلاینده‌های زیانبار همچون فلزات سنگین در محیط‌زیست به‌ویژه خاک از جمله آثار توسعه بی‌رویه شهرها و دخالت نابخردانه در طبیعت است، خاطرنشان کرد: این موضوع باعث از بین رفتن خاک و همچنین کاهش کیفیت آن می‌شود و متاسفانه تهران نیز از این قاعده مستثنی نیست.

حقانی با بیان اینکه فلزات سنگین همچون سرب، نیکل و کروم وارد خاک و گیاهان شده و از آن طریق وارد زنجیره غذایی انسان و حیوانات می‌شوند، تصریح کرد: این آلاینده‌ها، آثار مخربی بر جاندارانی که در چنین مناطقی زندگی می‌کنند، بر جای می‌گذارند و این اثر در انسان‌ها به مراتب بیشتر است. اما آلودگی خاک تنها پایتخت را تهدید نمی‌کند بلکه بسیاری از ‏شهرهای ما، اینک در معرض این خطر قرار دارند. هرگونه تغییر در ویژگی اجزای تشکیل دهنده خاک به‌طوری ‏که استفاده از خاک ناممکن شود، آلودگی خاک نامیده می‌شود. آلودگی خاک باعث از بین رفتن پوشش گیاهی و ‏کاهش رشد و نمو گیاهان و در نهایت منجر به فرسایش خاک و بیابان‌زایی می‌شود. در حال حاضر در کشورهای اروپایی برای جلوگیری از آلودگی خاک عامل بازدارنده‌ای با عنوان «قانون ‏خاک» وجود دارد که موجب شده تا حد زیادی از افزایش آلودگی‌های خاک جلوگیری شود.

لایحه حفاظت از خاک

دولت یازدهم لایحه جامع خاک را در ۲۸ خرداد ۹۲ از مجلس نهم برای رفع ایرادات حقوقی و تفکیک آن از لایحه منابع طبیعی استرداد کرد و در نهایت این لایحه پس از تغییراتی با عنوان جدید لایحه حفاظت از خاک در تاریخ ۳۰ فروردین ۹۴ به تصویب دولت رسید و با آغاز به کار مجلس دهم برای بررسی و تصویب مجدد به این نهاد قانونگذار ارسال شد. لایحه حفاظت در دو بخش اصلی فرسایش و آلودگی خاک تدوین شده است. برای نخستین بار راهبردها، سیاست‌ها و خط مشی‌های مدیریت، حفاظت و بهره برداری پایدار از منابع خاک، معیارها و شاخص‌های آلودگی و تخریب خاک و اصول فنی بهره برداری پایدار حسب کاربری‌های مختلف منابع خاک کشور تدوین و اجرا می‌شود. پیش از این هیچ قانون، آیین نامه و ضابطه ای جهت حفاظت خاک و جلوگیری از آلودگی خاک وجود نداشت. بر اساس لایحه خاک مقرر شد طبقه‌بندی اراضی و نقشه‌های پهنه بندی خاک در راستای شناسایی منابع آلاینده خاک تهیه شود و کنترل کیفیت مطالعات خاک شناسی صورت گیرد. رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس دهم از پیش‌بینی جرایم مقابله با آلودگی و فرسایش خاک در لایحه حفاظت خاک خبرداد و گفت: در این لایحه تاکید شده تا هر مترمکعب خاک ارزشگذاری شود تا جبران هزینه‌ها امکان پذیر باشد. علی‌محمد شاعری اظهار داشت: در لایحه حفاظت خاک موضوعاتی چون آلودگی‌های شیمیایی خاک و راه‌های کنترل آن پیش‌بینی شده، همچنین موضوعاتی در مورد فروش، تخریب و جلوگیری از فرسایش خاک در این لایحه دیده شده تا برای مقابله و کاهش آسیب‌پذیری خاک اقداماتی مدنظر قرار گیرد. او افزود: جرایم مقابله با آلودگی خاک، جرایم جابه‌جایی و فرسایش خاک و جرایم مربوط به برداشت‌های بی‌رویه در لایحه حفاظت خاک نیز پیش‌بینی نیز شده است. همچنین در لایحه حفاظت خاک بر ارزیابی زیست محیطی برای جلوگیری از تخریب خاک در پروژه‌های عمرانی و اقتصادی پیش‌بینی شده و در حقیقت تلاش شده تا از تخریب خاک پرهیز و خسارات ناشی از تخریب نیز به حداقل برسد. شاعری خاطرنشان کرد: این لایحه در صحن علنی مجلس اعلام وصول و به کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس جهت بررسی ارائه شد که به زودی در دستور کار قرار می‌گیرد.

قاتلان خاموش زمین

ته‌سیگار شیء در ظاهر کوچکی است که به راحتی در هر جایی رهایش می‌کنیم یا به زیر پا انداخته و فکر می‌کنیم که کار تمام شده در حالی که ماجرا تازه شروع شده است. ته‌سیگار یک ماده مصنوعی و غیر قابل تجزیه است. تصفیه‌خانه‌ها نمی‌توانند مواد آلی سنگین را تصفیه کنند و احتمال دارد داخل آب مصرفی مردم از این آلاینده‌ها وجود داشته باشد. تک تک شهرهای ایران با مشکل انداختن ته‌سیگار در خیابان‌ها یا جوی‌ها مواجه هستند و این مساله باعث نگرانی‌هایی در مورد آب و خاک شده است. در روزهای اخیر مطلبی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد که این پیام را داشت: «هر ته ‌سیگار، بعد از بارندگی ۱متر مکعب از خاک ‌را آلوده می‌کند و بعد از سال‌ها در آن خاک دیگر گیاهی رشد نمی‌کند». این پیام حکایت از زنگ خطری برای افراد جامعه و همچنین افراد سیگاری دارد که ته سیگارهای خود را به امید تجزیه شدن در هرجایی رها نکنند. شیرین خوانساری مدیرعامل تشکل مردمی پیام‌آوران اردیبهشت، در این باره از جمع آوری شش هزار ته سیگار در یک مجموعه به شعاع ۵۰۰ متری در پارک کوهستان کرمانشاه خبر داد و گفت: در یک مجموعه بسیار کوچک از میدان کوهنورد پارک کوهستان، آن هم در یک زمان کوتاه حدود یک ساعت و نیم، چیزی در حدود شش هزار ته‌سیگار جمع آوری شد که رقم بسیار بزرگی است. به گفته این فعال محیط‌زیست، ته‌سیگارهای جمع آوری شده در بطری‌های دربسته نگهداری می‌شود تا آنها را همراه زباله‌های بیمارستانی برای دفع تحویل دهیم که به طور مجدد در محیط‌زیست پخش نشوند و مشکلات زیست محیطی را به وجود نیاورند.

راهکارهایی برای مشکل ته‌سیگار

شاید این تمثیل را شنیده باشید که می‌گویند فلانی از آب کره می‌گیرد. چینی‌ها چنین کاری را با ته سیگارهای بی مصرف کرده اند. دانشمندان در چین می‌گویند با مواد شیمیایی که از فیلتر سیگار استخراج کرده اند، راهی کم هزینه را برای جلوگیری از زنگ زدگی فولاد پیدا کرده اند. این کشف جدید، چشم انداز بازیافت آشغال سیگار را به لحاظ اقتصادی قابل قبول می‌کند. آنها پس از انجام تحقیقی که نتیجه آن در یکی از نشریات انجمن شیمی آمریکا چاپ شده است، گفتند وقتی فیلتر سیگار در آب فرو برده می‌شود، ۹ ماده شیمیایی متفاوت را تولید می‌کند. بنا به نتیجه این تحقیق، آغشته کردن سطح لوله‌های فولادی به این مواد از خوردگی آنها جلوگیری کرده است. این گونه لوله‌ها به طور گسترده در صنایع نفتی مورد استفاده است. مالیدن مواد شیمیایی خارج شده از فیلتر خیس به لوله‌های فولادی باعث شد که روند زنگ زدگی آنها حتی در شرایط نامناسب محیطی، متوقف شود. جایگزین کردن لوله‌های زنگ زده برای تولید‌کنندگان نفت در سراسر جهان هزینه هنگفتی در بر داشته است. دانشمندان چینی برای انجام تحقیقات خود با کمبود ته سیگار مواجه نیستند چون یک سوم از سیگارهای جهان در این کشور مصرف می‌شود.

ساخت آجر با ته‌سیگار

یک محقق ایرانی موفق به تولید آجر بازیافتی از ته سیگار با کاهش ۵۸ درصدی مصرف انرژی شد. عباس مهاجرانی، مهندس دانشگاه ملبورن، این آجرهای بازیافتی را تولید کرده است. بسیاری از افراد به بهانه از بین بردن استرس، سیگار می‌کشند و ته سیگارهای خود را به اطراف پرت می‌کنند که همین عمل کوچک منجر به تولید 1.2 میلیارد تن زباله می‌شود. این ضایعات ارگانیک نیستند و زمانی که با محصولات گیاهی مخلوط شوند، فلزات سنگینی تولید می‌کنند که آب و خاک را آلوده می‌کند. این محقق در این زمینه اظهار کرد: سال‌ها این ایده را داشتم که روشی پایدار و عملی برای حل مشکل آلودگی ته سیگار پیدا کنم. مهاجرانی افزود: اگر از ته سیگار برای تولید 2.5 درصد تولید جهانی آجر استفاده شود، مشکل زباله‌های ته سیگار نیز حل می‌شود. آجر تولیدی با استفاده از ضایعات سیگار بسیار ارزان‌تر از آجرهای معمولی است و انرژی کمتری را هم مصرف می‌کند. انرژی مصرفی برای تولید این آجرها ۵۸ درصد کمتر است که در نتیجه عایق‌تر بوده و هزینه گرمایش و سرمایش را هم کاهش داده و به واسطه وزن اندک به راحتی جابه‌جا می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۷:۳۶
پیمان صاحبی