منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۴۳ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است


۱۵۰ اصله درخت شمشاد ۳۰۰ تا ۵۰۰ ساله در مهربان رود بهشهر قطع شده است. این در حالی است که نام شمشاد در لیست گونه‌های ذخیره‌گاهی جنگلی درج شده و قطع آن ممنوع است. با این وجود تعداد زیادی از این گونه ممنوع القطع در مازندران توسط شهرداری به بهانه ایجاد پارک جنگلی قطع شده و افکار عمومی منتظر پاسخگوی سازمان متولی، یعنی سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری است.

 در روزهای گذشته ۱۵۰ اصله درخت شمشاد در جنگل‌های مهربان رود بهشهر قطع شد. بر اساس ماده یک قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور که پنجم مهر ماه سال ۷۱ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، شمشاد یکی از ۱۵ گونه‌ای است که جزء ذخایر جنگلی به حساب آمده و قطع آن ممنوع است. با این وجود، در سکوت و انفعال دستگاه متولی یعنی سازمان جنگل‌ها، ۱۵۰ درخت شمشاد قطع شده و برای مقابله با قطع این درختان ارزشمند، یک دوره طولانی سکوت اختیار شده است.

علی باقری رییس اداره منابع طبیعی بهشهر درباره قطع این تعداد شمشاد به رسانه‌ها گفته است: این درختان توسط عوامل یکی از دستگاه‌های اجرایی شهرستان به منظور توسعه فضای گردشگری، ایجاد پارک جنگلی و احداث آلاچیق بدون مجوز اداره منابع طبیعی شهرستان بهشهر و به‌صورت غیر قانونی قلع و قمع شده است. حال این پرسش مطرح است که چگونه مسئولان این اداره کل، در دوره طولانی که دستگاه اجرایی مربوطه مشغول قطع شمشادهای کهنسال هیرکانی بوده، متوجه چنین تخلفی نشده‌اند؟

شمشاد گونه‌ای کند رشد با چوب سخت است. اگر برای قطع هر درخت شمشاد یک ساعت زمان نیاز باشد، برای قطع ۱۵۰ اصله از این درختان کهنسال به ۱۵۰ ساعت زمان نیاز داریم. از آنجا که ساعات کار برای تمام کارگران، هشت ساعت تعریف شده و با توجه به فصلی که در آن قرار داریم، و روشنایی روز را زودتر از دست می‌دهیم، برای قطع این تعداد درخت شمشاد، حداقل ۲۰ روز زمان صرف شده است. پذیرش این نکته که در طول این ۲۰ روز هیچ یک از ماموران سازمان جنگل‌ها، جنگلدار منطقه، کادر یگان حفاظت، قرقبانان و غیره به این منطقه جنگلی مراجعه نکرده‌اند، کار بسیار دشواری است. اگر این فرضیه درست باشد که طی ۲۰ روز ماموران سازمان جنگل‌ها بازدیدی از منطقه نداشته و صدای اره موتوری را هم نشنیده‌اند، گزارشات مردمی را هم دریافت نکرده‌اند، نتیجه می‌گیریم که آنها در انجام وظایف خود کوتاهی کرده‌اند.

اگر این منطقه جنگلی برای ایجاد پارک جنگلی به شهرداری واگذار شده است، بر مبنای کدام طرح، مجوز قلع و قمع شمشادها برای شهرداری صادر شده است؟ چرا دستگاه متولی یعنی سازمان جنگل‌ها بر مراحل ایجاد زیرساخت‌های گردشگری در منطقه نظارت درست نداشته است. اگر پارک مربوطه دارای طرح بوده است، طراح چگونه طرحی نوشته که نیاز به قلع و قمع این تعداد گونه ممنوع القطع داشته است؟ اگر ایجاد پارک جنگلی هنوز در مراحل اولیه تصمیم سازی و طراحی بوده شهرداری چگونه بدون مجوز به حریم منابع طبیعی وارد شده و با خود تجهیزات به داخل جنگل برده است؟ منابع طبیعی چرا ۲۰ روز در برابر این اقدام غیر قانونی سکوت پیشه کرده است؟ مسئولان منابع طبیعی بهشهر چرا اجازه داده‌اند که ۱۵۰ اصله شمشاد، قطع شده و تبدیل به چوب‌هایی شود که تنها گزینه پیش رو، ضبط چوب آلات و فروش آن در بازار چوب باشد؟ انگیزه‌های اقتصادی حاصل از فروش چوب شمشاد هم می‌تواند دلیل دیگری باشد که بر قصور مسئولان منابع طبیعی منطقه، صحه می‌گذارد.

به گواه منابع محلی، شمشادهای قطع شده در جنگل مهربان رود، در حالی که بخش وسیعی از ۷۰ هزار هکتار توده‌های شمشاد کشور درگیر بیماری قارچی بلایت و آفت شب پره شمشاد هستند، هیچ گونه آلودگی نداشته و کاملا سالم بوده‌اند. در حال حاضر سازمان جنگل‌ها برای محلول پاشی شمشادهای درگیر بیماری، یک میلیارد تومان هزینه کرده است و هنوز به نتیجه مطلوب دست نیافته است. برای قلمه‌گیری از ذخایر ژنتیکی باقیمانده شمشاد به منظور احیای توده‌های آسیب دیده در اثر حمله آفت نیز حدود ۵۰۰ میلیون تومان هزینه در نظر گرفته شده است اما از آنجا که توده‌های سالم شمشاد رو به کاهش است، بیم آن می‌رود که پایه سالم برای قلمه‌گیری در جنگل به میزان کافی پیدا نشود و این گونه بومی ایران برای همیشه از طبیعت کشور حذف شود. درچنین شرایطی، اره‌های شهرداری بهشهر، ذخایر ژنتیکی ایران را به راحتی به یغما برده است و هیچ یک از مسئولان منابع طبیعی نیز در این رابطه واکنشی نشان نداده‌اند. خبر حذف شمشادهای بلند هیرکانی در فضای مجازی منتشر شده و پاسخ‌های کلیشه‌ای از سوی مسئولان ذیربط به افکار عمومی قانع کننده نیست.

از آنجا که مدت زمان مورد نیاز برای قطع ۱۵۰ اصله شمشاد بسیار زیاد است، به وضوح کوتاهی مسئولان منطقه در مقابله با حذف پایه‌های شمشاد داخل جنگل میان رود قابل مشاهده است این احتمال هم وجود دارد که بخشی از ماموران با خاطیان هم دست باشند. بر اساس تبصره ۳ ماده یک قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور متخلفین از این قانون برای بار اول علاوه بر پرداخت خسارتی که حسب مورد توسط کارشناسان مربوطه وزارت جهاد سازندگی ارزیابی‌خواهد گردید به حبس از یک ماه تا شش ماه و پرداخت جزای نقدی برای هر اصله درخت معادل یک برابر و نیم قیمت روز آن و در صورت تکرار به ‌اشد مجازات محکوم می‌شوند. بر اساس تبصره ۵ این ماده نیز در صورت همکاری کارگزاران و مأمورین سازمان جنگل‌ها و مراتع با متخلفین به تناسب جرم، به اشد مجازات مقرر در قوانین و مقررات‌مربوطه محکوم می‌شوند.

حال افکار عمومی منتظر است تا ببیند شهرداری برای حذف ۱۵۰ اصله درخت شمشاد چقدر جریمه پرداخت خواهد کرد و آیا با کارشناسان متخلف منابع طبیعی برخوردی خواهد شد یا خیر؟ حداقل مجازاتی که برای کارشناسان خاطی این پرونده می‌توان در نظر گرفت، عزل آنها از پست و خدمات دولتی است. اما آیا سازمان جنگل‌‎ها با این تخلف برخورد جدی خواهد کرد یا اینکه روی آن سرپوش می‌گذارد؟


منبع:ایانا
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۰۸:۰۱
پیمان صاحبی


 

خشکسالی، تهدید جدی آینده ایران

 پس از انتخابات اردیبهشت‌ماه که رقابت در آن حول جلب آرا با وعده‌های اقتصادی و معیشتی بود، رییس‌جمهور منتخب با چالش‌هایی رو‌به‌رو خواهد بود که به صورت بلندمدت ثبات کشور را تهدید می‌کنند از جمله می‌توان به نرخ بالای بیکاری، قیمت پایین نفت و به جریان نیفتادن مزیت‌های حاصل از توافق هسته‌ای ایران و غرب اشاره کرد.

 به واسطه مدیریت ناصحیح منابع آبی و همچنین تاثیر ویران‌کننده آن در کشور، ایران با بدترین آینده‌ای که ممکن است یک کشور صنعتی در مواجهه با کمبود منابع آبی داشته باشد، مواجه شده است. پس از انقلاب سال 1357 سیاست‌های آبی در کشور قربانی مدیریت غلط و فساد شده است؛ قرار دادن کشور در مسیر غیرقابل بازگشت به سمت نابودی و در‌هم‌ریختگی محیط‌زیست که مشخصا ناشی از تحریم‌ها و سال‌های جنگ نیست.


بی‌درنگ شرکت‌های بسیاری در دوران سازندگی شروع به سدسازی روی رودخانه‌های اصلی و بزرگ در ایران کردند که باعث تغییر یافتن بستر جریان‌های آبی با قدمت تاریخی در کشور شد. این امر به منظور تامین منابع آبی مورد نیاز برای زمین‌داران قدرتمند و جلب رضایت قومیت‌های خاص انجام شده و سرازیر شدن میلیارها دلار از اموال عمومی به حساب‌های این شرکت‌ها را در پی داشته است. روی هم رفته از انقلاب سال 1357 بیش از 600 پروژه سدسازی در ایران به پایان رسیده است که در مقابل 13 سدی قرار دارد که در تاریخ ایران تا قبل از انقلاب ساخته شده است.


در عین حال دولت نیاز به کشاورزانی داشت که بتوانند محصولات کشاورزی تولید کنند بنابراین علاقه‌ای به تبدیل کردن آنها به مخالفانی ناراضی را نداشت. دولت ایران با چشم‌پوشی بر حفر چاه بدون کنترل و نگرانی از اثرات بلند‌مدت این امر، اقدام به واگذار کردن برداشت بی‌قید و شرط از منابع آب زیرزمینی کرده است. با وجود داشتن یارانه سوخت در ایران بسیاری از کشاورزان با استفاده تمام‌وقت از پمپ‌های دیزلی اقدام به برداشت بی‌رویه آب کردند حتی در زمانی که زمین نیاز به آبیاری نداشت.


بعد از گذشت مدت زمان کوتاه و ادامه داشتن سوءاستفاده از محیط‌زیست، سد زدن روی رودخانه‌ها و برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی، حجم سفره‌های آب زیر‌زمینی کاهش یافته و دریاچه‌ها شروع به خشک شدن کردند. دریاچه ارومیه، بزرگ‌ترین دریاچه ایران که دو هزار مایل مربع مساحت دارد، بین سال‌های 1364 تا 1394 به میزان 90 درصد از مساحت خود کاهش حجم داشته و در پی آن منطقه را با مشکلات زیست‌محیطی مواجه کرده است. به همین نسبت بقیه منابع آب‌های سطحی هم کاهش حجم داشته و خشکی را تجربه کرده‌اند و سبب ایجاد پیامدهای زیست‌محیطی در محیط اطراف خود شده‌اند.


با از بین رفتن زمین‌های کشاورزی، فرسایش خاک حاصلخیز و کمبود منابع آبی برای رشد مواد غذایی، میلیون‌ها کشاورز و گله‌دار، مناطق روستایی را ترک کرده و در شرایط نامناسبی در حاشیه شهرهای در حال توسعه ساکن شده‌اند. در عین حال آسیب‌های زیست‌محیطی در ایران ادامه دارد و بیابان‌ها در مناطق مرکزی در حال گسترش هستند.


تمام این عوامل سبب شد عیسی کلانتری، وزیر سابق کشاورزی ایران گزارشی را در سال 1394 منتشر کند که بیان می‌کرد تا کمتر از 25 سال آینده بیش از 50 میلیون نفر از جمعیت 83 میلیون نفری ایران به دلیل نبود منابع آبی نیاز به جابه‌جا شدن دارند. با تمام سختی‌هایی که ایران با آن مواجه است، تبدیل شدن 60 درصد از جمعیت ایران به پناهنده‌هایی که به خاطر کمبود منابع آبی نیاز به جابه‌جایی دارند، بزرگ‌ترین چالش پیش‌رو خواهد بود. پروژه‌هایی تحت عنوان تغییر جهت رودخانه‌ها و منابع آبی دیگر به منظور تامین منابع آب مورد نیاز برای مناطق نیازمند از همان دست پروژه‌های اشتباهی است که در سالیان دور اجرا شده و وضعیت آب کشور را به این شکل در‌آورده است.


نوع کشاورزی در ایران سرانه استفاده غیر‌موثر از منابع آبی در جهان را افزایش می‌دهد. حدود 90 درصد از منابع آب شیرین ایران برای کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مقایسه مثلا ایالات متحده میزان 70 درصد از منابع آب شیرین خود را برای این امر استفاده می‌کند که به شاخص جهانی نزدیک است. کشاورزان ایرانی همانند کشاورزان سایر نقاط جهان می‌توانند از روش‌های موثرتری در کشاورزی استفاده کنند. بنابراین باید نسبت به میزان مصرف آب حساسیت داشته و برای آبیاری محصولات کشاورزی از آبیاری قطره‌ای و پساب‌های تصفیه‌شده استفاده کنند. این موارد سبب می‌شود هرز رفتن آب و تبخیر آن حین آبیاری محصولات کشاورزی به میزان قابل توجهی کاهش پبدا کند.


دیر یا زود موسیقی به آخر خواهد رسید و در آن موقع است که مادر طبیعت قهر خود را شامل حال همه ساکنان ایران خواهد کرد. زمانی که سفره‌های آب زیرزمینی کاملا خشک شده و لایه‌های زیرین زمین شروع به متلاشی شدن کنند، دیگر هیچ نوع پروژه مهندسی نمی‌تواند اثربخش باشد و همه گروه‌ها با عواقب ویران‌کننده آن روبه‌رو خواهند شد. در شرایط فعلی عوض شدن دولت‌ها تغییرات زیربنایی چندانی در بهبود وضعیت کنونی ایجاد نخواهد کرد و انتظار می‌رود رهبری با استفاده از اختیارات خود در سازمان‌های زیرمجموعه تمهیدات لازم را بیندیشند و اجرا کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۸
پیمان صاحبی


 

رنگ‌های نمودار آلودگی هوا چه می‌گویند؟

 شاخص کیفیت هوای تهران بیش از 10 روز است که به رنگ‌های زرد، قرمز و حتی بنفش گزارش شده است. هر یک از این رنگ‌ها حاوی پیامی و بیانگر وضعیت خاصی از کیفیت هوا هستند.

لیلا نظری سخنگوی شرکت کنترل کیفیت هوای تهران با اشاره به تقسیم‌بندی شاخص کیفیت هوا (AQI) گفت: از عدد صفر تا ۵۰، هوای پاک، از ۵۱ تا ۱۰۰ هوای سالم یا متوسط، از ۱۰۱ تا ۱۵۰ هوای ناسالم برای گروه‌های حساس، از ۱۵۱ تا ۲۰۰ هوای ناسالم برای همه گروه‌ها، از ۲۰۱ تا ۳۰۰ هوای بسیار ناسالم و از ۳۰۱ تا ۵۰۰ شرایط کیفی هوا خطرناک است.

وی با بیان اینکه هر یک از شاخص‌های آلودگی تاثیر متفاوتی بر سلامت انسان دارد، گفت: در هوای پاک شرایط کیفیت هوا مناسب است و خطری برای سلامت انسان ندارد. در هوای سالم که به رنگ زرد شناخته می‌شود؛ کیفیت هوا قابل قبول و غلظت آلاینده‌ها کمتر از حدی است که بر سلامت انسان تاثیر منفی داشته باشد اما در هوای ناسالم برای گروه‌های حساس که به رنگ نارنجی نشانه‌گذاری می‌شود؛ مقدار (AQI) بین ۱۰۱ تا ۱۵۰ قرار می‌گیرد و در نتیجه آن گروه‌های حساس اثرپذیری بیشتری از آلودگی هوا خواهند داشت.

در شرایط قرمز هوا برای همه گروه‌ها ناسالم می‌شود

سخنگوی شرکت کنترل کیفیت هوای تهران افزود: در هوای ناسالم که به رنگ قرمز است، کلیه افراد جامعه در معرض مخاطرات ناشی از آلودگی هوا قرار می‌گیرند و حتی ممکن است گروه‌های حساس دچار عوارض شدیدتری شوند. افزون بر این، در هوای بسیار ناسالم که به رنگ بنفش معروف است و عدد (AQI) بین ۲۰۱ تا ۳۰۰ قرار می‌گیرد؛ احتمال بروز عوارض جدی بر سلامت افراد جامعه افزایش می‌یابد.

در شرایط قهوه‌ای شهروندان باید شهر را ترک کنند

نظری در ادامه با بیان اینکه کیفیت هوای «خطرناک» به رنگ قهوه‌ای شناخته و تفکیک می‌شود، گفت: در هوای خطرناک که شاخص آن به بالاتر از عدد ۳۰۰ می‌رسد؛ شرایط به نحوی است که کلیه افراد جامعه باید از قرار گرفتن در هوای آزاد خودداری کنند و یا حتی الامکان شهر را ترک کنند.

این کارشناس شرکت کنترل کیفیت هوای تهران تاکید کرد: از آنجا که آلاینده PM۲.۵ یا ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون در اکثر روزهای سال، آلاینده شاخص هوا در شهر تهران به حساب می‌آید؛ توصیه‌های بهداشتی لازم در مواجهه با این آلاینده باید مورد توجه شهروندان قرار گیرد. طبیعی است که در هوای ناسالم برای گروه‌های حساس افراد دارای مشکلات قلبی یا تنفسی، افراد مسن و کودکان باید از فعالیت طولانی‌مدت در فضای باز اجتناب کنند همچنین در هوای ناسالم برای همه گروه‌ها، کلیه شهروندان باید فعالیت طولانی مدت را محدود کنند.

نقش آلودگی هوا در بروز بیماری‌های خطرناک

وی با اشاره به آسیب ذرات معلق بر سلامت انسان اظهار کرد: ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون در بروز مشکلات چشمی و پوستی، احتمال بروز سرطان و بیماری‌های قلبی و ریوی تا حد قابل توجهی تاثیرگذار است.

به گفته نظری، از سال گذشته علاوه بر اعلام میانگین ۲۴ ساعته، شاخص کیفیت هوا به صورت شاخص «هم‌اکنون» نیز اعلام و اطلاع‌رسانی می‌شود. ارائه آنلاین کیفیت هوای تهران و پیش‌بینی آن، امکان اقدام برای مردم و مسئولان را فراهم می‌کند.

تاثیر آلودگی هوا بر اقتصاد

سخنگوی شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در پایان با تاکید بر اینکه آلودگی هوا تنها یک عامل تهدید کننده سلامت نیست بلکه از جنبه‌های گوناگون کشورها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، گفت: آلودگی هوا با افزایش میزان مرگ و میر و بروز بیماری‌های متعدد منجر به کاهش کیفیت زندگی خواهد شد، به عبارت ساده‌تر آلودگی هوا با کاهش نیروی کار، فرصت‌های آموزشی، سطح درآمد، بازدهی و سطح اقتصاد را در کشور کاهش می‌دهد.

حسین شهبازی-مدیر واحد مدل‌سازی و پیش‌بینی شرکت کنترل کیفیت هوای تهران با اشاره به منشاهای آلودگی هوای تهران، بر ضرورت اجرای قوانین کاهش آلودگی به ویژه طرح LEZ، منع شماره‌گذاری موتورهای کاربراتوری و نصب فیلتر دوده روی خودروهای دیزلی تاکید کرده بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۷
پیمان صاحبی


 

دردسری به نام سوخت‌های فسیلی

این روزها وقتی در تهران قدم می‌زنیم و صورت‌های پوشیده شده با ماسک شهروندان را مشاهده می‌کنیم یا وقتی از قسمت‌های مرتفع‌تر و دورتر از مرکز شهر به پایین نگاه می‌کنیم و توده عظیم تیره‌رنگی را بر فراز شهر می‌بینیم.

 لباس سفید اما تیره شده ماموران راهنمایی و رانندگی ایستاده بر سر چهارراه‌ها و در نهایت آگهی‌های ضدونقیض و زیرنویس‌های شبکه‌های تلویزیونی جهت تعطیلی یا عدم‌تعطیلی مدارس که این روزها بیشتر از قبل مشاهده می‌شود، همگی موید وضعیتی است آشنا برای همه ما در این روزهای سال که خبر از آلودگی و وضعیت هوای ناسالم می‌دهد. البته این موضوع دیگر مختص تهران نیست و تمام کلانشهرها آن را درک و لمس می‌کنند. معضلی که همواره مستدام بوده و تکرار چندباره آن و انتظار و عادت مردم نسبت به بروز هرساله آن ذیل عدم‌توجه متولیان به کاهش و رفع آن خبر از ماندگاری آن می‌دهد.

کنترل سوخت مصرفی خودروها، کنترل میزان آلایندگی تولید شده توسط خودروها، خروج کارگاه‌ها و کارخانه‌های آلاینده از محدوده شهری، خروج اصناف آلاینده و مزاحم از محدوده شهری و... از سوی مسئولان و سازمان‌های مسئول به‌عنوان علل و گاهی راهکار ایجاد و کنترل آلودگی هوا معرفی می‌شده است اما آن چیزی که بیش از هر چیزی باید مورد توجه قرار گیرد حال امروز و وضعیت فعلی شهر برای حیات شهروندان است. وضعیتی که در 15 روز ابتدایی آبان امسال 14 روز ناسالم را برای شهروندان رقم زده است.

امسال بدتر از پارسال!

لیلا نظری، سخنگو و مدیر روابط‌عمومی شرکت کنترل کیفیت هوا گفت: «به صورت کلی همواره میزان آلودگی هوا در سال‌های گذشته تا به امسال روبه کاهش بوده است اما براساس آمار از ابتدای سال 96 تا به امروز در مقایسه با همین مدت زمان در سال 95 ما امسال 10 روز پاک، 186 روز سالم، 34 روز ناسالم برای گروه‌های حساس و یک روز ناسالم برای همه گروه‌ها داشتیم در حالی که سال گذشته با همین تعداد ایام، 11 روز پاک، 190 روز سالم و 30 روز ناسالم برای گروه‌های حساس داشتیم که این آمار نشان‌دهنده رشد روزهای ناسالم و افزایش روزهای آلوده تهران نسبت به مدت مشابه در سال 95 است.»

وی در ارتباط با آلودگی هوای 15 روز ابتدایی آبان ماه 96 خاطرنشان کرد: «14 روز از 15 روز ابتدایی آبان ناسالم برای گروه‌های حساس بوده است و یک روز آن ناسالم برای تمام گروه‌ها و یک روز هم سالم داشتیم.»

سخنگو و مدیر روابط‌عمومی شرکت کنترل کیفیت هوا در پایان افزود: «آلودگی‌های شهر تهران در این روزها از جنس ریزگردها و ذرات معلق هستند که در تجمیع ریزگردهای وارد شده از کشورهای همسایه و آلودگی خود شهر تهران شرایط ناسالمی را برای شهروندان ایجاد کرده است.»

با این تفاسیر و براساس آمار اوضاع تهران در سال 96 نسبت به پارسال به سمت وخامت پیش رفته و همچنان تدبیری کارآمد در جهت رفع این معضل ریشه‌دار در تهران اتخاذ نشده است.

محمد رستگاری، معاون نظارت و پایش محیط‌زیست استان تهران با اشاره به وضعیت خوب هوای امسال قبل از آبان ماه گفت: «ما در مهرماه امسال آلاینده نداشتیم و قبل از آبان‌ماه به‌طور کلی میزان وجود آلاینده‌ها کمتر از سال‌های گذشته بود اما متاسفانه میزان آلاینده‌ها در آبان ماه افزایش زیادی یافته است.»

وی در ارتباط با قیاس آمار میزان آلودگی روزها در سال 95 با سال 92 افزود: «44 درصد روزها در سال 92 آلودگی وجود داشت در حالی که این موضوع در سال 95 به 24 درصد رسید و این کاهش مربوط به تمام حوزه‌هایی است که در آنها اقداماتی جهت کاهش آلودگی هوا صورت گرفته است. از کنترل کیفیت سوخت‌های مصرفی تا کاهش میزان ppm گازوئیل از ppm8000 به ppm50.»

معاون نظارت و پایش محیط‌زیست استان تهران با اشاره به علل وجود حجم زیاد آلودگی در تهران خاطرنشان کرد: «تهران یک درصد وسعت کشور را داراست در حالی که با این وسعت 17 درصد جمعیت کشور را در خود جا داده است و به‌طور کلی باید گفت ما در تهران بیش از توان اکولوژیکی تهران بارگذاری جمعیت داشته‌ایم و این موضوع خود طبیعتا باعث ایجاد آلودگی خواهد شد.»

رستگاری با بیان این نکته که آلودگی هوا باید به سرعت کاهش یابد به مصوبه دولت در سال 93 اشاره کرد و گفت: «دولت در سال 93 مصوبه‌ای را در 9 محور تصویب کرد که برای هر محور یک پروژه جداگانه مدنظر قرار داده بود. به موضوعاتی همچون خودروها، نیروگاه‌ها، پالایشگاه‌ها، بهبود کیفیت سوخت، استاندارد‌سازی خودروها به یورو4، از رده خارج کردن خودرو‌ها و تاکسی‌های فرسوده و... در این مصوبه توجه خاصی شده است و اقداماتی نیز در این مسیر صورت گرفته، اما اینکه چرا تاثیرات این تصمیمات نمود عینی خاصی نداشته است به خاطر جمعیت بالای شهر تهران و حجم بالای آلودگی موجود در این شهر است.»

دردسری به نام سوخت‌های فسیلی

بهروز بهزاد، عضو هیات‌علمی دانشگاه شهید بهشتی به بیان علل بروز آلودگی هوا در تهران پرداخت و گفت: «شکل و موقعیت خاص جغرافیای تهران که باعث شده این شهر از سه جهت توسط ارتفاعات محصور شود فرصت گریز و رفع آلودگی‌های شهر را تقریبا از بین برده است. جمعیت بیش از حد ظرفیت تهران و وجود خودرو‌های غیراستاندارد و آلاینده در حال حرکت به اذعان کارشناسان و مسئولان مهم‌ترین علت آلودگی هوای تهران شمرده شده است و من هم با استناد به همین موضوع می‌گویم که 80 درصد آلودگی تهران ناشی از همین عامل و اکسید ازت تولید شده توسط سوخت‌های فسیلی مصرفی خودروهاست.»

وی در ارتباط با ارائه راهکار جهت مواجهه و رفع آلودگی هوا خاطرنشان کرد: «به نظر من اولین موضوعی که باید مدنظر قرار گیرد و کنترل آن می‌تواند سهم و تاثیر بسزایی در کاهش آلودگی هوای شهر داشته باشد، منع آتش‌افروزی و سوزاندن هر نوع شیئی در فضای آزاد است. اتفاقی که مدت‌ها پیش در بسیاری از کشورهای پیشرفته صورت پذیرفت و تاثیر چشمگیر آن مشاهده شد. این موضوع آنقدر جدی است که حتی در سطح ایجاد آتش جهت طبخ غذا و کباب کردن هم در محیط آزاد در بسیاری از کشورها ممنوع است. موضوع بعدی اصلاح و کنترل فعالیت صنایع و کارخانه‌هایی است که با سوخت‌های فسیلی فعالیت می‌کنند. این کارخانه‌ها را علی‌رغم توصیه و اجبار جهت خروج از محدوده شهری و مسکونی باید به فیلتر‌های پیشرفته کاهنده آلودگی‌های منتشر شده مجهز کرد.»

عضو هیات‌علمی دانشگاه شهید بهشتی با انتقاد از مقوله گازسوز کردن خودروها افزود: «یک حجم گاز جهت احتراق در موتور خودرو 14 حجم هوا نیاز دارد در صورتی که یک حجم بنزین احتراق به چهار حجم هوا جهت احتراق نیاز دارد و این یعنی با گازسوز کردن خودرو‌ها میزان ایجاد آلودگی هوا تا سه برابر افزایش پیدا می‌کند و با تعمیم همین موضوع به شهر تهران و وجود تعداد بالای خودروهای گازسوز و اصطلاحا دوگانه‌سوز در تهران می‌توان بخش زیادی از آلودگی هوا و وجود اکسید ازت در هوا را ناشی از احتراق همین گاز‌ها دانست.»

بهزاد با بیان این نکته که تقریبا در هیچ کجای دنیا از خودروهای دوگانه‌سوز یا مقوله گازسوز کردن خودروها استفاده نمی‌شود، گفت: «فیلتر‌های کاتالیتیک که حاوی محلول مایعی درون خود هستند تمامی گازهای مضر تولید شده توسط خودروها را جذب می‌کنند و بخار آب خارج می‌کنند، در بسیاری از کشورهای پیشرفته مورد استفاده قرار می‌گیرند. این فیلترها فقط هر چهار یا 6 ماه یکبار نیاز به تعویض محلول دارند. اولین بار هم آمریکا برای خودروهای شهر لس‌آنجلس از آنها استفاده کرد و بعدها مکزیک، استرالیا و سایر کشور‌ها به آن روی آوردند.»

وی علت عدم استفاده خودروهای ایرانی و عدم مجوز ورود چنین فیلترهایی به کشور را سود بالای گازسوز کردن خودروها در مقایسه با تهیه این فیلترها دانست و گفت: «چندین سال پیش که من پیشنهاد ورود این فیلترها را به مسئولان و سازمان‌ها دادم با مخالفت و تهدید جدی مواجه شدم و در آن روزها فقط بنیاد شهید از این موضوع استقبال ویژه به عمل آورد که آن هم بعدها با فشار عده‌ای منصرف شدند.»

رئیسی که فقط آب دوست دارد!

عضو هیات‌علمی دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به این سوال که در سال‌های اخیر آیا تلاشی برای کنترل آلودگی هوای تهران به‌عنوان یک کارشناس محیط‌زیست کرده است یا خیر، اظهار داشت: «بنده همواره در جهت روشنگری و اخطار به مسئولان در ارتباط با افزایش آلودگی هوای تهران حرکت کرده‌ام و در صحنه حضور داشتم. در ارتباط با عیسی کلانتری باید بگویم روزی که متوجه شدم ایشان به ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست منصوب شده‌اند از شدت ناراحتی خواب به چشمانم نیامد و به دوستان گفتم که محیط‌زیست دچار مشکلات بیشتری خواهد شد. امروز هم که نگاه بکنید می‌بینید این آقا فقط به مساله آب می‌پردازد در حالی که متولی آب وزارت نیرو است و توجهی به موضوع آلودگی هوا ندارد. در نهایت هم احتمالا به کذب همچون قضیه دریاچه ارومیه، از موفقیت خود در ایجاد شرایط مناسب در محیط‌زیست خبر خواهد داد.»

بهزاد در انتها با اشاره به این موضوع که هر تصمیم و سیاستی در جهت کنترل آلودگی هوا نیازمند مدت زمان زیادی جهت نتیجه‌دهی است، گفت: «باید با آموزش از مردم و البته کودکان در مدارس آغاز کنیم و استفاده درست و سالم از محیط‌زیست و زندگی خود را به آنها بیاموزیم و بعد همچنین با متخلفان و آنهایی که به محیط‌زیست آسیب‌های فراوان می‌زنند و تصمیمات اشتباه را اجرا می‌کنند به جد برخورد کنیم تا نسبت به این مقوله سهل‌انگاری نشود. حضور افراد شایسته و به اصطلاح شایسته‌سالاری در رابطه با تفویض وظایف، الگو‌برداری از کشورهای پیشرفته و اجرای موبه‌مو و درست سیاست‌های صحیح می‌تواند ما را در جهت بهبود وضعیت تهران و سایر کلانشهر‌ها کمک کند. وضعیت فعلی و سیر موجود تهران را به شهری غیرقابل زندگی تبدیل می‌کند که این موضوع باعث مهاجرت افراد از این شهر و درنهایت بروز شرایط فلج اقتصادی تهران خواهد شد.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۵
پیمان صاحبی


 

چرا باید بذر تراریخته را کورکورانه در طبیعت ایران رها کنیم؟/ذینفعان تراریخته به مسوولین دولتی مشاوره می‌دهند

 برخی دیدگاه‌های دولتی در حوزه محصولات تراریخته از موضع قدرت می باشد و متاسفانه به نوعی شرایطی ایجاد کرده که اگر کسی از درون دولت منتقد تولید یا واردات محصولات تراریخته باشد با یکسری مخاطرات حرفه ای، شغلی و علمی مواجه می شود.

 بحث و جدل‌ها درباره سلامت و مورد تأییدبودن یا نبودن محصولات تراریخته پایان‌ناپذیر است، چه در ایران و چه در دیگر کشورها. در ایران هم مدت‌هاست بحث‌وجدل میان اردوگاه موافقان و مخالفان این محصولات به‌شکلی داغ و تمام‌نشدنی برپاست.

هر اردوگاه نیز هر روز چیز تازه‌ای رو می‌کند. در جدیدترین رویداد راجع به این موضوع روز گذشته تعدادی از اعضای بلندپایه دولت روحانی در جلسه‌ای با عنوان «شورای ملی ایمنی زیستی» که به ریاست معاون اول رئیس‌جمهور برگزار شد، حاضر شدند؛ جلسه‌ای که مشروح جزئیاتی که از آن منتشر شد همه در تأیید و دفاع از تراریخته بود. همین موضوع نیز واکنش اردوگاه مخالفان را در پی داشت.


بر اساس گزارشی که پایگاه اطلاع‌رسانی دولت منتشر کرد، علاوه‌بر معاون اول، وزرای علوم،‌ تحقیقات و فناوری و جهاد کشاورزی و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز در این جلسه حضور داشتند. اسحاق جهانگیری در این جلسه با اشاره به گزارش نماینده سازمان حفاظت محیط زیست درباره فضاسازی‌های رسانه‌ای علیه مهندسی ژنتیک و علم بیوتکنولوژی، گفت: فناوری و دانشی با این درجه از اهمیت نباید قربانی دعواهای سیاسی شود و امنیت روانی جامعه به هم بخورد.

نکته مهم در این بخش، اظهارات معاون به نقل از اظهارات نماینده سازمان محیط زیست کشور است که اظهارات مخالفان تراریخته را «فضاسازی‌های رسانه‌ای علیه مهندسی ژنتیک و علم بیوتکنولوژی» توصیف کرده است. معاون اول رئیس‌جمهور در ادامه نیز با تأکید بر ضرورت و اجتناب‌ناپذیربودن توسعه علم و فناوری در کشور و نیز لزوم دستیابی به دانش و فناوری‌های جدید، خاطرنشان کرد: جهت‌گیری اصلی نظام، توسعه علم و فناوری است و یکی از رویکردهای اصلی اقتصاد مقاومتی نیز دانش‌بنیان‌کردن اقتصاد کشور است. او همچنین با یادآوری دستاوردها و پیشرفت‌های کشور در زمینه فناوری‌ها و تولیدات دارویی، بر لزوم توسعه علمی و دستیابی به فناوری‌های جدید در حوزه کشاورزی با رعایت حساسیت‌ها تأکید کرد و افزود: دست‌اندرکاران علم بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک نباید به‌دلیل برخی فشارهای سیاسی و سخنان منتقدان، فعالیت خود را متوقف کنند بلکه باید شجاعانه و به دور از مسائل سیاسی، با استدلال منطقی و از موضع علمی، تردیدها و نگرانی‌های مخالفان را برطرف کنند و به جامعه آرامش‌خاطر بدهند.


جهانگیری تصریح کرد: کسانی که به‌دلیل اطلاعات نادرست و غیرکارشناسانه با موضوع مهندسی ژنتیک و علم بیوتکنولوژی مخالفت داشته و دچار تردید هستند، اگر با استدلال‌های علمی و منطقی ازسوی صاحب‌نظران این علم متقاعد شوند و نگرانی‌های آنها در این خصوص رفع شود، قطعا به توسعه این علم کمک خواهند کرد. معاون اول رئیس‌جمهور همچنین با اشاره به گزارش ارائه‌شده درخصوص عدم اجرای برخی مصوبات پیشین شورای ملی ایمنی زیستی،‌ اظهار کرد: به دلیل عدم پیگیری و اجرای برخی مصوبات، شاهد وقفه و تأخیر در پیشرفت کارها هستیم که لازم است رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست با حساسیت جدی این موضوع را دنبال کند تا عقب‌ماندگی‌های گذشته جبران شود.


وزیر جهاد کشاورزی نیز در این جلسه با بیان اینکه تاکنون در زمینه بیوتکنولوژی و تولید محصولات تراریخته فرصت‌سوزی شده است، گفت: متأسفانه در این زمینه فضاسازی سیاسی شده، درصورتی‌که مهندسی ژنتیک یک موضوع کاملا علمی است که بسیاری از کشورهای جهان از دستاوردهای آن بهره‌مند شده‌اند.

در این نشست که وزیر علوم، ‌تحقیقات و فناوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز حضور داشتند گزارشی از علل عدم اجرای برخی مصوبات شورای ملی ایمنی زیستی نظیر عدم ابلاغ لغو آیین‌نامه اجرائی قانون ملی ایمنی زیستی و عدم ارائه گزارش پروژه توانمندسازی ایمنی زیستی ازسوی نماینده سازمان حفاظت محیط زیست ارائه شد.


بررسی دستورالعمل اجرائی ایمنی زیستی دستگاه‌های اجرائی نیز از دیگر موضوعاتی بود که در این جلسه مورد بحث و بررسی قرار گرفت و مقرر شد دستورالعمل تمامی دستگاه‌های اجرائی به‌منظور هماهنگی در کمیسیون هماهنگی مطرح شود و مبنای عمل قرار گیرد و گزارش آن در جلسه آینده ارائه شود. در این جلسه گزارشی نیز از هشتمین اجلاس متعاهدان پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا ارائه شد که در این گزارش به سابقه حضور جمهوری اسلامی ایران در ادوار مختلف پرداخته شده بود و دستاوردهای این اجلاس نظیر عضویت ایران در شورای حکام، عدم‌تصویب ممنوعیت ویرایش ژنومی و عدم تصویب آیین‌نامه بازدارنده آنالیز احتمال خطر، مورد بررسی قرار گرفت.


اظهارات و مسائل یکطرفه مطرح‌شده در این جلسه که در دفاع از محصولات تراریخته است، در شرایطی بیان می‌شود که منتقدان این محصولات دست‌کم در دو ماه اخیر با حضور در میزگردهای تخصصی و بحث‌های علمی دلایل خود را در این زمینه مطرح کردند. بااین‌حال، آنچه در این جلسه مطرح و پیگیری شد به نظر حکایت از دفاع تمام‌قد دولت از محصولات تراریخته دارد که به‌گفته منتقدان و مخالفان، خطراتی جدی برای سلامتی مردم دارند و در کمتر کشوری از دنیا به آسانی نسبت‌به مصرف و تولید آنها اقدام می‌شود.


برای شنیدن بخشی از استدلالهای مخالفان این محصولات به سراغ آزاد عمرانی عضو هیأت رئیسه انجمن ارگانیک ایران رفتیم. او که یکی از شناخته شده ترین افراد در زمینه روشنگری درباره این محصولات است در این باره اینطور گفت: «برخی دیدگاه‌های دولتی در حوزه محصولات تراریخته از موضع قدرت می باشد و متاسفانه به نوعی شرایطی ایجاد کرده که اگر کسی از درون دولت منتقد تولید یا واردات محصولات تراریخته باشد با یکسری مخاطرات حرفه ای، شغلی و علمی مواجه می شود، به همین خاطر مدیران، اساتید و دانشمندان که در درون دولت جزو خیل منتقدان محصولات تراریخته هستند و بسیار هم زیادند به دلیل اهرمهایی که در اختیار موافقان محصولات تراریخته هست، ترجیح می دهند به خاطر حفظ امنیت شغلی و جایگاه علمی خودشان سکوت اختیار کنند. در حالی که اگر فضای گفتمانی دموکراتیک و منصفانه ای برقرار باشد ومنتقدان درون دولت بتوانند در وزارتخانه ها، سازمانها و نهادهای علمی با امنیت شغلی اظهارنظر کنند خواهیم دید که حرفهای زیادی در نقد محصولات تراریخته در درون دولت هست.»


عمرانی در پاسخ به این سوال که یعنی معتقدید الان چنین فضایی نیست؟ می گوید «نه متاسفانه نیست» و ادامه می دهد:«مثال ساده‌اش این است که در بدنه خیل عظیم دانشگاهیان و مراکز علمی تحقیقاتی کشور، دانشمندان و مدیرانی که از آنها به عنوان مدافعان واردات و تولید تراریخته یاد می شود، در کل تعدادشان به ٤٠٠ نفر هم نمی‌رسد، ما فقط در وزارت کشاورزی ٧ هزار محقق و عضو هیات علمی داریم و به تعداد بیشتر دانشگاهیان دانشکده‌های پزشکی، زیست شناسی، کشاورزی و غیره! در صورتی که در وزارتخانه جهاد کشاورزی شاید تعداد کل مدافعان تولید انبوه و واردات محصولات تراریخته به ٢٠٠ نفر هم نرسد. نمی توان اینگونه نتیجه گیری کرد آن افرادی که اعلام موضع نمی کنند یقینا مدافع محصولات کشاورزی تراریخته هستند، منتهی چون فضا به گونه ای نیست که بتوانند به راحتی اظهارنظر کننند ترجیحشان این است که سکوت اختیار کنند و یا در ظاهر موضع ممتنع می گیرند.»


این عضو هیأت رئیسه انجمن ارگانیک ایران در ادامه می‌گوید: «به هر حال امنیت شغلی موضوع مهمی است، متاسفانه سیاستی که در موضوع محصولات کشاورزی تراریخته در ایران در حال اجراست مشابه همان سیاستی است که در دیگر کشورهای جهان در گذشته تجربه شده است. همواره دانشمندان مستقلی که از تراریخته ها انتقاد کرده و با آزمایشات مستقل، محصولات تراریخته و منفعت‌طلبی کمپانی های بیوتکنولوژی را به چالش کشیدند، به بی‌سوادی، فناوری ستیزی و ارتباط با بنگاه‌های اقتصادی و ... متهم شده‌اند. مثلا در آمریکا مشابه آنچه در ایران می‌بینیم اتفاقات زیادی رخ داده، هر دانشمند، کشاورز یا خبرنگاری که نسبت به تراریخته‌ها ابهام علمی و فنی مطرح کرده، توسط شرکت‌ها و کارتل‌های اقتصادی ذینفع، با طرح عناوین مجرمانه به دادگاه کشانده شده است. مشابه همین تاکتیک، در کشور ما هم در حال پیاده شدن است. بسیاری از مدیران دولتی و وزرا بدون اینکه بیایند حرف منتقدان تراریخته را بشنوند می‌گویند این حرف‌ها علمی نیست و سیاسی است و غیره... ما حرفمان این است که این مدیران و وزراء بیایند و استدلالات، استنادات و دغدغه های منتقدان را بشنوند و تجربه سایر کشورها را در قبال کشت و واردات محصولات تراریخته بررسی کنند؛ بعد اگر قانع نشدند هر تصمیمی خواستند بگیرند.»


عمرانی در ادامه تاکید می کند: «در عین اینکه ما ادله علمی کافی و متقن داریم که محصولات تراریخته باید مورد به مورد آزمایش و ارزیابی شود و تمام مخاطرات و ریسک‌های آنها اندازه‌گیری شود اما این روند را در ایران شاهد نیستیم، سوال ما اینجاست، وقتی صحبت از برنج و پنبه تراریخته یا محصولات وارداتی تراریخته می‌کنیم و با افتخار می‌گوییم سالانه میلیاردها دلار ذرت و سویای تراریخته وارد می‌کنیم، چرا نباید درباره این محصولات آزمایش و ارزیابی صورت می‌گرفت؟ چرا آمریکا که یک تایر هواپیما را به ما نمی‌فروشد بذرها و دانه‌های تراریخته آنها به آسانی به ایران صادر می‌شود؟

بذر پنبه تراریخته که از آن صحبت می‌شود در حقیقت محصول یک شرکت آمریکایی است و بسیاری از ذرت و سویای تراریخته که به کشور وارد می‌شود یا آمریکایی و کانادایی است یا از دیگر کشورهایی مانند آرژانتین و برزیل که اصطلاحا حیات خلوت‌های امریکا هستند تامین می‌شود. چرا آمریکا در موارد دیگر که منفعتی به مردم ایران می‌رسد اینقدر خبیثانه عمل می‌کند و مانع می‌شود، اما در زمینه فروش و صادرات محصولات تراریخته اینقدر دست و دلبازانه عمل می‌کند؟ در کنار این مباحث اقتصادی سوال اصلی ما همواره پیرامون ابهامات علمی است. من بارها در برابر افکار عمومی از موافقان پرسیدیم این برنج تراریخته که می‌خواهید آن را به سفره مردم وارد کنید اول به ما بگویید در کجای دنیا برنج تراریخته وارد سفره مردم وارد شده است؟ کدام کشور دنیا این برنج را مصرف می کنند؟ چرا هیچ کشوری از دنیا حاضر نشده این برنج را مصرف کند و ما ملت ایران باید نخستین مصرف کننده برنج تراریخته باشیم؟»


به گفته این این عضو هیأت رئیسه انجمن ارگانیک ایران : « متاسفانه حتی در بحث‌های علمی و تخصصی که در مدت اخیر در مناظرات تلویزیونی مطرح شد به جای پاسخ علمی به این سوالات، بحث را به حاشیه‌های بی‌ربط شخصی و طرح اتهامات بی‌پایه در انظار عمومی کشانده‌اند. در حالی که سه دولت خاتمی، احمدی‌نژاد و دولت اول روحانی محصولات تراریخته را نکاشتند و درباره آن موضعی محتاطانه داشته‌اند، پس بر خلاف جوسازی‌های فعلی بحث اصلا سیاسی نیست و موضوع به سلامت جامعه و محیط‌زیست کشور کاملا مرتبط است. چرا تا به حال یک نهاد مستقل در خصوص ایمنی و سلامت محصولات تراریخته تولید شده و وارداتی تحقیق نکرده و نتایج را به نهادهای بالادستی گزارش نداده است؟ چرا ذینفعان تراریخته باید در جلسات نظارت، ارزیابی و سیاست گذاری حضور یافته و تصمیم‌گیران این حوزه باشند؟ چرا تولید کننده و ذینفع تراریخته باید در نظام تصمیم گیری و شوراهای صدور مجوز ارزیابی واردات و تولید - چه به صورت مشاور، مدیر و مناظر - حضور داشته باشد؟ ما فقط می گوییم به جای فرافکنی به این سوالات پاسخ بدهند.»


عمرانی در پاسخ به سوالی درباره ارزیابی او از جلسه امروز در دولت نیز می‌گوید: «واقعیت این است که کسی در برابر علم و فناوری موضع مخالف ندارد و همه ما موافق آن هستیم، ما هم می‌گوییم فناوری هسته‌ای، هوافضا، الکترونیک، نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی را با تمام قوا مورد حمایت قرار دهیم. اینها مولفه‌های قدرت و اقتدار کشور است. اما محصولات کشاورزی تراریخته حسابش از این موضوعات جداست. اینکه در آزمایشگاه و در بانک بذر کشور، بذر تراریخته یا محصول تراریخته داشته باشیم خیلی فرق می‌کند تا اینکه تراریخته‌ها را کورکورانه در طبیعت و محیط زیست ایران رهاسازی کنیم و وارد چرخه اکوسیستم و مصرف کنیم، این موارد دو مقوله جداگانه است. باید تجربه کشورهای دیگر را در نظر گرفت، باید بررسی کرد که چرا در آلمان و فرانسه و سوییس و ایتالیا و روسیه -که همه قدرتهای بزرگ کشاورزی هستند- خبری از کشت محصولات تراریخته نیست. در آلمان سالانه ٢٧ میلیون تن گندم و ٧ میلیون تن ذرت تولید می‌شود، در همین آلمان کمپانی‌هایی هستند که بذرهای تراریخته را به کشورهای دیگر صادر می کنند، ولی چرا در کشور خودشان اینها را کشت و مصرف نمی‌کنند؟ چرا کشور سوئیس که از بزرگترین صادرکنندگان بذرهای تراریخته است و سالانه حدود یک میلیون تن ذرت و کلزا تولید می‌کند، کشت تراریخته ها را تا مشخص شدن مخاطرات آن به تعویق انداخته است؟ این سوالات را باید مدیران و ارکان و تصمیمپگیری و دولت پاسخ بدهند، اتفاقا در جلساتی که مقامات بلندپایه دولت در این زمینه برگزار می‌کنند باید به این پرسش‌ها پاسخ بدهند و تحلیل ارئه دهند. اما واقعیت این است که بسیاری از وزرا خودشان اعلام کرده‌اند تخصصی در این زمینه ندارند باید دید مشاوران این وزرا چه کسانی هستند و آیا در این زمینه ذینفع هستند یا خیر.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۴
پیمان صاحبی


 

سال ۲۰۱۷ یکی از رکوردداران گرمای جهان

آمارهای موقت سازمان جهانی هواشناسی نشان می‌دهند سال ۲۰۱۷ به احتمال زیاد رکورد گرمترین سال جهان را خواهد شکست.

براساس گزارش BBC، سازمان جهانی هواشناسی احتمال آنکه سال 2017 بدون وجود پدیده ال‌نینو به گرمترین سال در تاریخ ثبت شده جهان تبدیل شود وجود دارد. دانشمندان اصرار دارند روند طولانی‌مدت گرمایش زمین تحت تاثیر فعالیت‌های انسانی بی هیچ‌ تغییری ادامه داشته‌است.

به گفته آنها بسیاری از رویداد‌های اقلیمی خارق‌العاده‌ای که امسال روی داده است، نشانه‌هایی تغیررات اقلیمی را به همراه داشته‌اند. گزارش جدید در افتتاحیه نشست اقلیمی سازمان ملل متحد توسط دانشمندان سازمان جهانی هواشناسی ارائه شده‌است.

اگرچه این گزارش جدید تنها ماه‌های ژانویه تا سپتامبر را پوشش می‌دهند، دانشمندان می‌گویند میانگین دمای جهانی 1.1 درجه سانتیگراد بالاتر از دمای پیش‌صنعتی بوده‌است. این دما به شکلی خطرناک به آستانه 1.5 درجه‌ای که بسیاری از جزایر زمین باید آن را برای بقای خود حفظ کنند، نزدیک است.

دانشمندان می‌گویند دمای سال 2017 0.47 درجه بالاتر از میانگین سال‌های 1981 تا 2010 بوده‌است. به گفته پتری تالاس دبیر کل سازمان جهانی هواشناسی، سه سال گذشته از نظر دمایی رکورددار گرم‌ترین سال‌های جهان هستند. رویداد‌های هوایی خارق‌العاده‌ای در این دوران رخ داده‌اند،‌از رسیدن دمای هوا به 50 درجه در آسیا تا وقوع طوفان‌ها و گردباد‌های شدید در کارائیب و اقیانوس اطلس و سیلاب‌های مرگبار در شرق آفریقا.

دانشمندان باید مطالعات گسترده‌ای انجام دهند تا تمامی پل‌های ارتباطی میان افزایش دمای جهان با این رویداد‌های اقلیمی را بیابند،‌اما درعین حال معتقدند باید ردپای تغییرات اقلیمی را در رویداد‌هایی مانند طوفان‌های گرمسیری مشاهده کرد، جایی که دریاهای گرم دمای بیشتری را به طوفان‌های درحال شکل‌گیری تزریق می‌کنند و افزایش سطح آب دریاها منجر به آغاز سیلاب‌ها می‌شود.

براساس آمار شاخص انرژی ذخیره‌شده سایکلون‌ که شدت و مدت زمان این رویداد‌ها را محاسبه می‌کند، میزان وقوع این توفان‌ها در ماه سپتامبر در بالاترین حد خود بوده‌است. سال 2017 اولین سالی بوده که در آن دو طوفان‌ درجه 4 در آمریکا بارش شدید باران در پی داشته‌اند.

طوفان ایرما برای مدتی طولانی‌تر از رکورد‌های پیشین در درجه شدت 5 باقی ماند، بارش باران تگزاس و هلند را زیر آب برد و بیشترین میزان بارش باران در این دو نطقه ثبت شد. در مقابل سیل‌های بی‌سابقه در گوشه و کنار جهان که در سال 2017 رخ داده‌اند، بسیاری از نقاط آفریقا و آمریکا نیز به خشکسالی شدید مبتلا شدند درحدی که میزان محصولات کشاورزی در سومالی 40 تا 60 درصد دچار کاهش شد.

مذاکران اقلیمی سازمان ملل در بن آلمان در جریان استو انتشار این گزارش می‌تواند حس اضطرار بیشتری را در میان شرکت‌کنندگان در این نشست به وجود آورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۲
پیمان صاحبی

 

فرونشست زمین، نشانه یا پایان

بروز پدیده‌ی فرونشست یا فروچاله، از موضوعاتی به‌شمار می‌رود که طی یکسال گذشته بسیار پررنگ‌تر در مجامع مختلف تخصصی و رسانه‌ای به آن پرداخته شده است؛ بروز این پدیده را باید نشانه‌ای از وقوع حوادثی بزرگتر تلقی کرد یا اینکه فرونشستن‌ها پایان کار خواهد بود؟

 فرونشست، فرورفتگی یا نشست ناگهانی بخش یا بخش‌هایی از یک سرزمین، از نگاه همه صاحب‌نظران پدیده‌ای نگران کننده محسوب می‌شود؛ پدیده‌ای که پشت سر خود عوامل و به‌دنبال خود عوارض بی‌شماری را خواهد داشت.

این پدیده، رخدادی طبیعی نیست زیرا عامل انسانی دخالت مستقیم در بروز و تشدید آن داشته و دارد؛ پدیده‌ای که می‌تواند خسارت‌های سنگین مالی و جانی به همراه داشته باشد و قطعاً، قابل پیشگیری است.

مدیر کل مدیریت بحران استانداری فارس در گفت و گو با ایسنا فرونشست و فروچاله را از تبعات خشکسالی‌های یک دهه گذشته و آن را پدیده‌ای بسیار خطرناک می‌داند و می‌گوید: برداشت‌های بیش از حد از منابع آب زیرسطحی، یکی از عوامل بروز این پدیده است.

حسن فیاض‌پور تاکید دارد که این پدیده را می‌توان مدیریت و پیشگیری کرد و البته در مناطقی که شاهد بروز آن هستیم باید راهکارهای ممانعت از توسعه را مد نظر داشت.

مدیر کل مرکز زمین شناسی و اکتشافات معدنی منطقه جنوب کشور نیز در گفت و گو با ایسنا منطقه‌ی فارس، می‌گوید: پدیده‌ی تهدید کننده‌ی فروچاله و فرونشست 100درصد دشت‌های استان فارس را تهدید می‌کند! این یعنی شیراز هم در دایره تهدید قرار دارد.

طهمورث یوسفی با بیان اینکه شرایط نرمال فرونشست حدود 4 میلی متر در سال است، می‌افزاید: فرونشت در دشت شیراز در مناطق جنوب، شرق و جنوب شرق حدود 5 سانتی در سال است .

او نرخ فرونشست در دشت زرقان را 10 سانتی متر در سال و ضخامت رسوبات را 300 سانتی متر اعلام و اضافه می‌کند: در نقاطی نظیر شیش ده از توابع شهرستان فسا فرونشست که در سال های گذشته در حدود 30 الی 32 سانتی متر در سال بوده است ، به 6 سانت در سال رسیده است .

یوسفی با اشاره به اینکه کم شدن فرونشست در برخی دشت‌ها را نمی‌توان خبر خوبی تلقی کرد؛ می‌گوید: تخلیه‌ی آب در غارهای آهکی زمین می‌تواند زمینه‌ساز فرونشست یا فروچاله باشد.

وی با اشاره به اینکه آب و شرایط زمین شناسی از عوامل اصلی بروز پدیده فرونشت است، می‌افزاید: در شهرستان‌های شیراز، داراب، فسا و استهبان و ... برداشت آب و عوامل زمین شناسی و در دشت ارژن و سورمق عوامل زمین شناسی، باعث ایجاد پدیده فرونشست شده است.

به اعتقاد این کارشناس زمین‌شناسی، نه تنها برداشت از چاه‌های غیرمجاز باید کاملا ممنوع شود بلکه برداشت آب از چاه‌های مجاز هم باید تحت کنترل کامل باشد.

یوسفی همچنین این پدیده را شوم و تهدیدی جدی برای میراث کهن خطه پارس نظیر تخت‌جمشید می‌داند و می‌افزاید: نمونه‌ی بارز این تهدید ایجاد فرونشست زمین در قسمت جنوبی بنای تاریخی نقش رستم و تخت جمشید است؛ در محدوده‌ی تخت جمشید شاهد شکاف‌هایی در سطح زمین و در طول و عرض بیشتری بوده‌ایم.

این کارشناس زمین‌شناسی گفت: فرونشست و فروچاله باعث از بین رفتن زیر ساخت‌هایی نظیر راه، شبکه‌های گاز، آب و برق و از بین رفتن تراکم خاک و ایجاد مخاطره برای بناهای تاریخی خواهد شد .

مدیرکل مدیریت بحران استانداری فارس نیز با بیان اینکه منطقه دیندارلو شهرستان فسا، ایج در استهبان، سپید کوه داراب و مشایخ در ممسنی، بخش‌هایی از مناطق جنوب شهر شیراز، قره باغ و دشت بیضا تحت تاثیر پدیده‌ی فرونشست قرار گرفته است، می‌گوید: حدود 45 واحد مسکونی در منطقه دیندارلو از توابع شهرستان فسا و یک قطعه‌ باغ در منطقه‌ی ایج از توابع شهرستان استهبان به دلیل فرونشست دچار آسیب‌ شده است.

حسن فیاض‌پور در گفت و گو با ایسنا و با اشاره به اینکه مطالعات اجمالی توسط سازمان زمین شناسی و دانشگاه شیراز شروع شده است، می‌افزاید: اعتباراتی توسط سازمان زمین شناسی استان فارس و کشور و تسهیلات ارزان قیمت با بهره 5 درصدی و حدود 20 میلیون وام و 5 میلیون کمک بلا عوض برای آسیب‌دیدگان از این پدیده پیش‌بینی شده است.

مدیرکل مدیریت بحران استانداری فارس در خصوص انتقال آب‌های زیرسطحی شیراز با استفاده از زهکشی به دشت سروستان و اثر این اقدام بر تشدید احتمال فرونشست در شیراز نیز می‌گوید: بیشتر بحث پساب حاصل از روان‌آب‌های سطحی را قرار است منتقل کنیم و قرار نیست با زهکشی آب از سفره‌های زیرزمینی به سروستان منتقل شود.

فیاض‌پور در حالی اعتقاد دارد که انتقال آب از شیراز به دشت سروستان تاثیری بر تشدید احتمال فرونشست دشت شیراز ندارد که صاحب‌نظران در این خصوص بر اعتقادی دیگر پای فشاری می‌کنند.

مدیرکل مرکز زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی منطقه‌ی جنوب کشور از کارشناسانی است که انتقال آب از شیراز به سروستان را توصیه نکرده و می‌گوید: انتقال آب از یک حوزه به حوزه‌ای دیگر شرایط طبیعی را از تعادل خارج کرده و قطعا انتقال آب زیرسطحی از شیراز به سروستان، فرونشست در دشت شیراز را تشدید خواهد کرد .

رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای اسلامی شهر شیراز نیز می‌گوید: با توجه به اینکه از علت‌های عمده فرونشست زمین استحصال بیش از حد مجاز آب از حوزه‌های آب زیزمینی است لذا هرگونه اقدامی از این دست می‌تواند زمینه‌ساز فرونشست شود.

علی ناصری در خصوص انتقال آب از شیراز به سروستان در حالی می‌گوید که این طرح 20 سال پیش مطرح شده و در حال حاضر دنبال کردن آن محلی از اعراب ندارد و منتفی است! که همچنان برخی شواهد از تداوم آن حکایت دارد.

ناصری همچنین می‌گوید: از آنجائی که هر اقدام تاثیر گذار بر افت سطح آب‌های زیرزمینی زمینه‌ساز بروز فرونشست تلقی می‌شود، لذا برای جلوگیری از وقوع بحران لازم است با تصفیه فاضلاب و برگرداندن آن به چرخه طبیعت گامی در مسیر جبران کمبودها برداشت.

او با یادآوری اینکه هم‌اینک آب مورد نیاز فضای سبز در شیراز، از 140 حلقه‌ چاه تامین می‌شود، اعتقاد دارد که با چنین اقدامی می‌توان استفاده از آب چاه‌ها برای آبیاری فضای سبز در شهر شیراز پیشگیری کرد.

مدیرکل مدیریت بحران استانداری فارس هم یادآوری می‌کند که در شهرستان‌های مردشت، جهرم، لارستان، کازرون، اقلید و سپیدان استفاده از پساب فاضلاب در دستور کار سازمان‌های ذیربط قرار دارد.

فیاض‌پور همچنین با اشاره به اینکه اجرای طرح آبیاری نوین در 70 هزارهکتار از اراضی کشاورزی فارس، با هدف مدیریت منابع آب تصویب و اجرای مرحله‌ای آن آغاز شده است، می‌گوید: موضوع کشت گلخانه‌ای نیز با هدف مدیریت منابع آبی مد نظر قرار دارد و خوشبختانه کشاورزان از این طرح استقبال کرده‌اند.

این مقام مسئول بیان اینکه اقداماتی در مسیر مدیریت علمی منابع آب در پیشگیری از تداوم و تشدید بحران فرونشست تاثیرگذار است، می‌افزاید: اگر مدیریت منابع آبی، صرفه جویی در مصرف، استفاده از تکنولوژی‌های نوین در توزیع و بهره‌بردن از روش‌های نوین در آبیاری اراضی کشاورزی و ... مد نظر نباشد، یقینا در کل استان فارس با مشکل مواجه خواهیم بود، فرونشست یا فروچاله هم یکی از مشکلات است.

فیاض‌پور با اشاره به نقش مردم و نهادهای مردمی، می‌گوید: فضاسازی مناسب رسانه‌ای و ارتقاء آگاهی‌های مردم در ابعاد مختلف می‌تواند در جلب مشارکت هرچه بیشتر مردم برای مقابله با فرونشست و سایر تبعات خشکسالی تاثیر داشته باشد.

مدیرکل مرکز زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی منطقه‌ی جنوب کشور نیز می‌گوید: با مدیریت و فرهنگ سازی می‌توان مانع افزایش و تشدید پدیده‌ی فرونشست شد.

یوسفی اعتقاد دارد که در شیراز هم با توسعه و تکمیل شبکه‌های فاضلاب می‌توانیم از افزایش و توسعه‌ی فرونشست‌ پیشگیری کنیم.

علی رغم آنکه سال گذشته شاهد بارندگی نسبتا مناسبی در بخش‌هایی از فارس بودیم اما امسال، با طی شدن نیمی از فصل پائیز، مردم در استان فارس همچنان چشم بر آسمان دارند تا نزول رحمت الهی، بخشی از نگرانی‌ها در مورد تبعات شوم خشکسالی را کمرنگ کند.

اگرچه تمام کارشناسان اعتقاد دارند که برای جبران خسارت‌ها و مشکلاتی که خشکسالی یازده ساله فارس به دنبال داشته، سال‌های متمادی فرصت نیاز است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۱
پیمان صاحبی


اسماعیل کهرم

می‌گویند پادشاهی به وزیر ارشد خود گفت: «میل داریم کاری کنیم کارستان که سال‌ها و قرن‌ها بعد از ما، مردم از آن سخن برانند و بیاد ما بیفتند».

وزیر دانشمند که بارها شقاوت و خونریزی‌های ارباب خود را دیده بود، گفت: «قربان، هرچه می‌بینید، بدون کم‌وکاست و تغییر بر جای خود بگذارید، تا مردم همیشه از شما به نیکویی یاد کنند».

آرزوی ماندگاری و ابدی شدن برای انسان فانی، موجب انجام عملیاتی می‌شود که گاه به نفع خود او یا جهان اطراف او نیست؛ سالم‌ترین میل به ماندگاری، موجب تولید مثل شده و انسان میل دارد توسط فرزندانش و نسل‌های آتی، خود را ماندگار کند و یا حداقل فکر کند که ماندگار است. ولی گاه برای ماندگار شدن، عملیاتی را انجام می‌دهیم که ننگ دایمی را برای ما به ارمغان می‌آورد. تیمورلنگ در اطراف سبزوار ،کوهی از جمجمه‌های اهالی برپا کرد که یکی دو قرن بعد از او هنوز دیده می‌شد! هیتلر، جنایاتی را انجام داد که هنوز بشر در حال هضم آن است! با این تصور که رایش سوم قرار است 1000 سال بر جای بماند!

شاهان آسیا یا منطقه خاورمیانه و افراد با نفوذ در این مناطق، دست به ابداعات مخربی زدند که هیچ‌گاه نفعی به بشریت نرساند و تنگناهایی برای بشریت ایجاد شد که سال‌های سال مردم را به زحمت و مرارت دچار کرد!

ظل‌السلطان، فرزند نخست ناصرالدین شاه، چون از مادر قاجار زاده شد، حق سلطنت نداشت و به‌گفته او 50 سال بدون تاج سلطنت کرد و در اصفهان و مازندران (زیرنظر پدر تاجدارش) به خوش‌گذرانی و فسق و فجور پرداخت و آن‌‌گونه که نوشته‌اند، سفاک‌ترین عضو خانواده قاجار بود. دیوار اتاق‌های قصر او در کلاه قاضی اصفهان از کاغذ دیواری‌های فرانسوی پوشیده شده بود. او برای آنکه نامش جاویدان بماند، کوه مالی می‌کرد! کوه مالی یعنی از حدود 10000 نفر از ایلات و عشایر می‌خواست که از یک طرف کوه رحمت شیراز وارد شده‌و به سوی طرف دیگرکوه پیش بروند و شکارها را (قوچ و میش و کل وبز) به‌طرف محلی که ظل‌السلطان (مسعود میرزا) قرارداشت، برانند و او آماده بود که با تفنگ‌های انگلیسی و یا بلژیکی از پس آن‌ها برآید. در خاطراتش می‌گوید در کوه، کسی نماند که از گوشت شکار، میل نکرد! خلاصه کوه مالی یعنی پاک کردن کوه از هر گونه جنبده؛ آن‌گاه آن‌ها کوه را برای چهار یا پنج سال قرق می‌کردند‌تاجمعیت شکار دوباره به حد نصاب برسد و دوباره کوه مالی را آغاز می‌کردند. روز از نو، روزی از نو!

میل به تازه‌کاری و یادگاری برای آینده گذاشتن در نزد ما نیز هست. به فرموده اقبال لاهوری: « فروغ آدم خاکی ز تازه کاری‌هاست، مه و ستاره کنند آنچه پیش ازاین کردند».

تخریب محیط زیست؛ ارثیه شوم رییس‌جمهور

اما تازه‌کاری اگر بدون اندیشه باشد، اغلب به فاجعه منتهی می‌شود. یکی از این فاجعه‌ها یا میراث‌ها به انزلی باز می‌گردد. اندیشه کنارگذر انزلی، به‌سرعت اجرا شد و این طرح مورد انتقاد کارشناسان مستقل قرار گرفت اما دولت وقت با نهایت سماجت آن را دنبال کرد. می‌گفتند رییس‌جمهور پیشین با هلیکوپتر به دیدار طرح رفت و از بالا گفت چرا این جاده را دو بانده نمی‌کنند؟ دوباره تلاش‌ها مضاعف شد و تعداد ستون‌ها چند برابر و قسمت‌هایی از تالاب که تعداد زیادی قو در آن زمستان گذرانی می‌کردند، خشک شد. زرجوب قدرت خود را از دست داد و مقدار آب ورودی برازانی را از نیم متر کمتر کرد.این ارثیه شوم، هوس یک رییس‌جمهور برای انزلی عزیز بود که روزی 22 هزار هکتار وسعت داشت و به هفت هزار هکتار رسید. اکنون در مرز 9000 هکتار تقلا می‌کند!

پروژه‌های ملی یا میلی

از این شوک رها نشده بودم که خبر دیگری از راه رسید. رییس‌جمهور وقت در حوالی آمل، کلنگ کانال اتصال آب دریای مازندران را به استان سمنان، به زمین زد؛ « هر دم از این باغ بری می‌رسد، تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد».

بنده در آن سال‌ها بیش از 30 مصاحبه با مطبوعات داخلی و خارجی انجام دادم. من یک سوال بی‌جواب را به‌صورت مرتب تکرار می‌کردم و آن اینکه هدف از این انتقال آب چیست؟ کلنگ زده نشد و دولت عوض شد؛این پروژه دوباره نیز مطرح شد ولی پیگیری نشد. آنچه بنده را به‌کل گیج کرده، این بود که هدف از این پروژه چیست؟ چرا این طرح به‌صورت یک طرح ملی، جلب توجه کرد؟ من فکر می‌کنم این طرح ملی نبود بلکه به‌قول کارشناسی، این طرحی «میلی» بود، یعنی شخصی میل داشت که چنین کاری را انجام دهد ولی خوشبختانه نشد.

ماجرای انتقال آب خزر به سمنان

رییس‌جمهور‌پیشین به‌دلیل عرق وطن‌خواهی و علاقه‌ای که به‌داستان سمنان داشت، تصمیم گرفت دریای مازندران را به سمنان برساند. دلایل مخالفت بنده با انتقال آب دریای مازندران به سمنان، آن‌است که هدف این طرح مشخص نیست. اگر هدف کشاورزی در سمنان بوده،آیاتمامی عوامل مانند هوا و خاک آماده است؟شوری آب دریای مازندران 13 در هزار است. اگر این آب را به سمنان منتقل کنیم، آب شور است. خوب فرض کنیم که پنج کارخانه آب‌شیرین‌کن در ساحل آمل جاسازی می‌کنیم. علاوه‌بر هزینه سرسام‌آور این کارخانه‌های آب شیرین‌کن، نمک حاصل از شیرین کردن آب را به دریا پس می‌دهد و به‌زودی تولید آب شور می‌کند. هدایت الکتریسته آن ده‌ها و صدها برابر آب دریا می‌شود و این شوری موجب از بین رفتن تمامی موجودات ساحلی می‌شود و سواحل جنوبی دریای مازندران، خاصیت حیاتی خود را از دست می‌دهد.

گاه گفته می‌شود که کارخانه را در دل کویر بگذارند و نمک‌های تولید شده را در بیابان بریزیم. در این صورت هزینه انتقال و شیرین کردن آب شور چقدر خواهد شد؟ با این آب گران قیمت، چه محصولی را می‌توان کاشت که مقرون به صرفه باشد؟ آن‌وقت آیا خاک استان سمنان برای کشاورزی مناسب است؟ خاکی که شن و سیلیس فراوان دارد و مواد آلی در آن وجود ندارد. اگر بخواهیم خاک را نیز آماده کشاورزی کنیم، آن‌وقت هزینه محصول کشت شده، چقدر خواهد شد؟ بنده این طرح را یک طرح فانتزی و غیرقابل تصور و اجرا می‌نامم. طرحی که ارزش فکر کردن نیز ندارد.

کویرهایی که پناهگاه شدند

البته در زمان ریاست جمهوری‌های بعدی، مساله انتقال آب از خلیج‌فارس به یزد و کرمان مطرح شد. آقای خاتمی بدش نمی‌آمد امتیازهایی به یزدی‌ها بدهد و از خود یادگاری بگذارد. دوباره مردی از سمنان، سودای انتقال آب از دریای مازندران به سمنان را مطرح کرد؛ سرانجام انتقال آب از ارس، حتی از دریای مازندران و از رود زاب به دریاچه ارومیه مطرح شد. رودی که دبی آن 600 میلیون مترمکعب در سال است و بیشتر از 15 سال طول می‌کشد تا آب دریاچه ارومیه را به حد نصاب گذشته برساند. این رودخانه به عراق می‌ریزد.حدود 30 سال قبل، سیاست‌مداری کهنه‌کار و خوشنام که متاسفانه اکنون با ما نیست، اظهار داشت: «من همیشه موافق با این امر بوده‌ام که آب دریای مازندران را به خلیج‌فارس عزیز منتقل کنیم و موجب آبادانی کویر شویم».بنده این اظهارات را از طریق رادیو شنیدم و به آن خیلی فکر کردم.

چندی قبل به یک انجمن زیست محیطی به نام «کویر سبز» در کاشان، دعوت شدم. آن‌ها فرهنگی بودند و علاقه به ایران، راهنمای آنان بود. با یکی از موسسان صحبت کردم‌و گفتم چرا کویر سبز؟ کویر را به همین شکل که هست، دوست ندارید؟

پاسخ دادند: « خوب البته اگر سبز و خرم باشد که بهتر است»، عجب!در بررسی اکوسیستم‌های طبیعی، از نظر یک اکولوژیست بین بیابان و کویر، تفاوت‌های فراوانی وجود دارد. بیابان را ما انسان‌ها به‌وجود آورده‌ایم و کویر، قبل از انسان روی زمین به‌وجود آمده است. به عبارتی جنگل قبل از انسان و بیابان بعد از انسان ایجاد شد.

بنابراین کویرها قدمت بسیار بیشتری نسبت به بیابان‌ها دارند و به همین دلیل جانورانی که در کویر‌ها زندگی می‌کنند به مراتب بیشتر از بیابان‌ها و حتی جنگل‌هاست.به جانورانی که در کویر‌های ما زندگی می‌کنند، توجه کنید: یوزپلنگ، بُزمجد، گربه شنی، آهو، جیبیر، گورخر، گراز، انواع مارها، انواع دوزیستان،انواع خزندگان‌و پرندگان شاخص مانند زاغ بور، باقرقره، هوبره و...؛نصف این تعداد نیز در بیابان‌ها دیده نمی‌شوند. این جانوران از دست انسان فراری شده و به کویر پناهنده شده‌اند. اکنون کویرها در سراسر کره زمین، معدن حیات‌وحش و نیز معدن مواد ارزشمند مانند انوع کانی‌ها هستند که از دست انسان مصون مانده و به تدریج مورد استخراج معادن قرار گفته‌اند.

رویای ایران رود

هر از گاهی پروژه ایران رود که انتقال آب دریای مازندران به خلیج فارس است، در مطبوعات موجی از هیجان و سروصدا را ایجاد می‌کند ولی تا به حال حتی کلنگی ‌نیز به زمین نخورده است. مساله این است که در جهان هیچ‌گونه پروژه انتقال آب با این فاصله، اتفاق نیفتاده و هیچ‌کس حتی نزدیک به این اعداد و ارقام نشده است. دوباره سوالی مطرح می‌شود که هدف از این انتقال آب چیست؟ آنچه در ذهن انتقال دهنده آب می‌گذرد، آبادانی کویر است ولی چگونه؟ جنس خاک کویر در بسیاری از نقاط آهک آسماری است که آب را به‌راحتی داخل لایه‌های زمین فرو می‌بردو این آهک‌ها سریع آب را از خود عبور می‌دهند. دریاچه، تالاب و دشت در فارس از چنین سنگ‌های آهکی تشکیل شده و در نقطه‌ای، آب در آن فرو می‌رود؛به‌گونه‌ای که اکنون دشت ارژن خشک شده است.

بنابراین انتقال آب از دریای مازندران به خلیج‌فارس نمی‌تواند از بستر رودخانه صورت بگیرد؛ یا باید یک بستر مصنوعی برای عبور آب ایجاد کنیم و یا آب را از داخل لوله، عبور دهیم. اگر آب را از داخل لوله عبور دهیم، این آب تاثیری بر سطح کویر نمی‌تواند داشته باشد؛ بنابراین باید یک بستر V شکل برای عبور آب آماده کنیم که از نظر ساختمان، شیب و عمق دیواره‌ها حساب شده باشند. مساله مهم آن‌است که شیب مناطق مختلف از شمال تا جنوب به هیچ عنوان یکسان و یکنواخت نیست. گاه شیب به‌طرف جنوب یا شمال و حتی به‌طرف شرق و غرب است؛ بنابراین راه باید مهندسی شده باشد و این مسیر با زاویه‌ای حساب شده به طرف جنوب ادامه یابد. شیب دو درصد در تمامی مسیر باید به‌طورجدی رعایت شود.آیا شیب از شمال به جنوب،یکنواخت است؟ همان‌گونه که هر جاده‌ای بالا و پایین دارد و به سرازیری و سربالایی مبتلی می‌شود، مسیر کویر نیز با سربالایی و سرپایینی روبه‌رو می‌شود و در این موارد، نیاز به پمپ‌های قوی برای رساندن آب به نقاط بالا دست است. هر قدم که به طرف خلیج فارس نزدیک می‌شویم، هزینه‌ها افزایش خواهد یافت. تمام طول مسیر که حدود 3000 کیلومتر است، باید مساحی و نقشه‌برداری شود. یک جاده دوبانده باید در امتداد کانال انتقال آب احداث شود. این جاده برای سرویس‌دهی به ایستگاه‌های پمپ آب باید به‌وجود بیاید. گاه دو جاده در دو طرف رودخانه می‌تواند موثر‌تر باشد وباید هر دو کیلومتر، این دو جاده توسط یک زیرگذر به‌یکدیگروصل شوند. وجود این جاده‌ها برای تعمیر و ارتباط بین پمپ‌های نرم است. ملاحظه می‌کنیم که هزینه به سرعت در حال افزایش است.

تیم نگهبانی در طول مسیر، کانال انتقال آب و گشت‌زنی‌ها برای امنیت لازم را تامین خواهد کرد. همکاری تیم کانال آب و ماموران مسلح سازمان حفاظت محیط زیست، در این مورد الزامی است. حفر کانال انتقال آب با هزینه فراوان، حدود پنج سال طول می‌کشد و اگر بخواهیم آب شیرین در این مسیر جاری باشد، باید از کارخانه آب شیرین‌کن استفاده کنیم. اگر این کارخانه‌‌ها در ساحل دریای مازندران به‌عنوان مثال در آمل احداث شوند، آن‌وقت آب شور خواهد بود.در طول مسیر کانال، نیاز به خط الکتریسیته و گاز برای ساکنان ایستگاه‌های محافظ کانال آب است که گاه برحسب ضرورت تعدادشان به چندین نفر می‌رسد. ملاحظه می‌شود که مخارج نگهداری از کانال انتقال آب در طول سال‌ها به میلیاردها تومان خواهد رسید ولی مساله آن است که آیا این کانال، پتانسیل جذب توریست‌ها و یا محققان را خواهد داشت یا خیر.اگر بخواهیم برای این مسیر درآمدزایی داشته باشیم، باید تجهیزات گوناگون در برخی نقاط را تاسیس کنیم و از دانشجویان و محققان دعوت به بازدید کنیم.

در طول مسیر کانال، باید به طریقی کنترل شده، راه آب را به دشت‌های اطراف باز کرد تا اگر زمین‌های مناسب کشاورزی شکل گرفته است، به آن‌ها آب برسانیم.

می‌توان با برنامه‌ای مناسب، به تمام این نیازها دست یافت‌اما سوالی اساسی ایجاد می‌شود که باید به‌آن پاسخ دهیم.

سوال آن است که: هدف اصلی انتقال آب از دریای مازندران به خلیج‌ فارس چیست؟ برنامه‌ای برای «سبز» کردن کویر داریم؟ چرا؟ کویر همان‌گونه که است، چه اشکالی دارد؟

کویر را باید حفظ کرد. تنوع گیاهان کویری بیش از تنوع گیاهان در شمال ایران است. مناطق کویری، بعد از پایان نفت، منشأ کسب درآمد از راه گردشگری و توریسم هستند.باید قدر آن‌ها را بدانیم و از آن‌ها حفاظت کنیم. دنیای آینده، متعلق به کویرهاست. ما خشک‌ترین کویرهای جهان را داریم و باید قدر آن‌ها را بدانیم. تا به حال یک شب را در کویر گذرانده‌اید؟

منبع:قانون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۶ ، ۰۸:۰۰
پیمان صاحبی


آنچه که می خورید نه تنها بر سلامت خود تاثیر می گذارید بلکه بر سلامت سیاره ما نیز تاثیر گذار است. خریداری و ذخیره یا آماده کردن غذا، می تواند تاثیر عمیقی روی سلامت و محیط اطراف‌تان داشته باشد.

به گزارش  سایت " ال افریکا"، خبر خوب این است که غذا تهدیدی برای توسعه پایدار نیست –به طوری که این موضوع می تواند یکی از راه حل ها باشد. پخت و پز پایدار در مبارزه با تغییرات آب و هوایی نقش مهمی دارد و می تواند به اهداف توسعه پایدار و طرح جهانی برای مقابله با فقر، نابرابری و تغییرات آب و هوایی تا سال ۲۰۳۰ کمک کند. مردم باید درباره تصمیم گیری ها ی مربوط به مواد غذایی به درک درستی برسند و انتخاب هایی را انجام دهند که که به بدن و سیاره ما احترام می گذارد.

این درحالی است که بین گرسنگی و تغییرات آب و هوایی ارتباط وجود دارد. به عنوان مثال، طبق برنامه جهانی غذا، تغییرات آب و هوایی منجر به رویدادهای شدید آب و هوایی، مانند خشکسالی، سیل و طوفان می شود که می تواند محصولات و زیرساخت های حیاتی را از بین ببرد. همچنین باید یادآور شد که تقریبا ۸۰۰ میلیون نفر از سوء تغذیه رنج می برند و یکی از تاثیرات ویرانگر تغییرات آب و هوایی این است که می تواند این تعداد را افزایش دهد.

در همین راستا، صندوق اهداف توسعه پایدار(۱)، در ۲۳ کشور برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار (SDGs) کارهایی انجام داده، به طوری که غذا را در مرکز تلاش های خود قرار داده است. شیوه های پایدار غذایی نه تنها کمک می کند که بدن و سیاره ما سالم باشد، بلکه باعث افزایش اقتصاد محلی، کاهش فقر و برابری جنسیتی می شود.

برای مثال، در اکوادور، به منظور تقویت سیستم غذایی محلی و سازگاری با تغییرات اقلیمی، اقداماتی همچون استفاده از کود آلی و کاشت محصولات متنوع و جلوگیری از انتشار گازهای کربن از طریق محدود کردن مصرف انرژی و کاهش مصرف آب، انجام شده است.


در فیجی که بیش از ۴۴ درصد جوانان بیکار هستند، ما با آژانس های سازمان ملل متحد برای ایجاد شغل از طریق تقویت کشاورزی ارگانیک محلی همکاری کرده ایم. چراکه می دانیم سیستم های آلی نسبت به تغییرات آب و هوایی مقاوم تر هستند. در عین حال ۲۰-۴۰ درصد بیشتر، به حفط خاک کمک می کنند و در طول خشکسالی عملکرد بهتری نسبت به مزارع معمولی دارند.

همچنین در سریلانکا، ما با دولت محلی و آژانس های سازمان ملل متحد برای بازبینی برنامه های درسی مدرسه و آموزش دانش آموزان، معلمان و سایر افراد در مورد تغذیه مشارکت کرده و به مساله سوء تغذیه در میان کودکان سریلانکایی پرداختیم. در پرو، به بیش از ۴۲۰۰ تولید کننده کینوا (۳)در زمینه هایی همچون مذاکره درباره قیمت های بازار و ایجاد سیستم هایی که به آن ها امکان افزایش صادرات این دانه های محبوب را می دهد، کمک کرده ایم. به طوری که این امر به ویژه برای زنان تولید کننده در مناطق روستایی که ۶۹ درصد از تولید کنندگان را تشکیل می دهند، سودمند بوده است.

اما شما مجبور نیستید که یک کشاورز باشید و یا در این کشورها زندگی کنید تا درگیر این مسایل شوید. هر کس می تواند از روش های پخت و پز پایدار برای کمک به مبارزه با تغییرات آب و هوایی استفاده کند. در اینجا به نکات ساده ای که هر فردی می تواند انجام دهد، اشاره می کنیم:

از وسایل آشپزی استفاده کنید که گرما را حفظ می کند، مانند چدن، سرامیک یا ظروف شیشه ای.

برای شستن میوه و سبزیجات، به جای باز گذاشتن شیر آب، می توانید آن ها را در یک کاسه آب بشویید.

براساس گزارش سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد، حدود یک سوم از مواد غذایی تولید شده- یا ۱. ۳ میلیارد تن مواد غذایی، سالانه هدر می رود. برای کمک به کاهش هدررفت غذا، می توانید درباره وعده های غذایی و چگونگی استفاده از باقیمانده غذا برنامه ریزی داشته باشید.

در مورد چگونگی استفاده مجدد از آب، ابتکار به خرج دهید، به عنوان مثال می توانید آب مورد استفاده برای جوشاندن پاستا را خنک کرده و سپس از آن برای آب دادن به گیاهان استفاده کنید.

برنامه های منوهای فصلی را برنامه ریزی کنید. با استفاده از محصولات فصلی، شما نه تنها وعده های غذایی خود را خوشمزه تر، بلکه در هزینه هم صرفه جویی می کنید.

باغبانی کنید! گیاهانی مانند جعفری، ریحان و نعناع در حیاط یا روی پشت بام بکارید.

از بازارهای کشاورزان محلی، محصولات محلی را خریداری کنید چراکه با این کار، نه تنها مجبور به پیمودن مسافت نخواهید بود، بلکه از اقتصاد محلی هم حمایت کرده اید.

از شیوه بخارپز و گریل به جای سرخ کردن استفاده کنید، تا مواد مغذی غذاها حفظ شود.

از انتشار CO۲ مطلع باشید. به عنوان مثال، یک رژیم غذایی حاوی سبزیجات دارای میزان کمی رد پای کربن نسبت به یک رزیم غذایی حیوانی است؛ چرا که برای تولید دام مقدار زیادی گازهای گلخانه ای منتشر و منابع برای تغذیه استفاده می شود.

نویسنده: پالوما دوران، مدیر صندوق اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد

ترجمه: فرحناز سپهری

پی نوشت:

۱- Sustainable Development Goals Fund (SDG Fund)

۲- Sustainable Development Goalsیا اهداف توسعه پایدار: این اهداف توسط سازمان ملل تعریف و به عنوان اهداف جهانی برای توسعه پایدار ترویج داده شده‌اند. SDGها از ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ اجرا می‌شوند. این دستور کار، بر اصول کرامت و حقوق بشر، عدالت اجتماعی، صلح، شمول اجتماعی و حفاظت و تنوع قومی، فرهنگی و زبانی و نیز بر مسئولیت مشترک و پاسخگویی استوار است.

۳- کینوا (Quinoa): یکی از مواد غذایی کهن مربوط به قومی از سرخ پوستان آمریکای جنوبی ، که "مادر غلات” نامیده شده است. دانه کوچک لوبیا شکل به رنگ عاج است .عطر ملایم و طعمی شیرین و مطلوب داشته و می توان آن را بعنوان جایگزین برنج استفاده کرد.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۷
پیمان صاحبی


شرکت متروپولیس فارمز(در حوزه ساخت مزارع سرپوشیده فعالیت دارد) در حال ساخت مزرعه سرپوشیده ای است، که از انرژی خوشیدی برای تمام مراحل رشد محصولات بهره می برد؛ البته نه به معنای سنتی آن.

به گزارش  سایت "متروپولیس فارمز"، در تصویر بالا، مجموعه ای عظیم به مساحت ۱۰۰،۰۰۰ فوت مربع (حدود ۹۲۹۰ مترمربع) با ۲,۰۰۳ پانل خورشیدی ایجاد شده است ؛ به طوری که ضریب نور خورشید برای تامین بیش از نیمی از انرژی (مگاوات) کافی است. در زیر این پنل ها، در طبقه چهارم این ساختمان، یک مزرعه عمودی سرپوشیده ایجاد می شود، که معادل ۶۶۰ جریب (حدود ۲۶۷ هکتار) است . پنل ها در حال حاضر نصب شده اند و ساخت مزرعه در حال انجام است. این درحالی است که نخستین محصول در ماه نوامبر کاشته خواهد شد.

لازم به یادآوری است که این نخستین مزرعه سرپوشیده جهان (۱) است که به طور کامل با انرژی خوشیدی کار می کند.

به گفته دست اندرکاران این پروژه ، پیش از شروع این پروژه، در طبقه چهارم این ساختمان تنها نوعی نخود(۲) کاشت می شد. اما اکنون، با استفاده از فناوری نوآورانه می توان تمام محصولات را پرورش داد، در این مزرعه سرپوشیده خورشیدی ، گوجه فرنگی، توت فرنگی، کاهو، بروکلی و سایرمحصولات تازه را می توان برای شهروندان فیلادلفیا تهیه کرد.


این درحالی است که در شهر فیلادلفیا زمین کافی برای کشت محصولات کشاورزی به طور سنتی وجود ندارد. بنابراین با بهره بردن از فرآیند رشد در فضای داخل، می توان فضاهای رها شده را احیا کرد و از آن ها برای تولید مواد غذایی محلی استفاده کرد. درحالی که این افراد، متعهد به توانمند ساختن نسل جدید کشاورزان برای فراهم کردن غذا برای شهرها از طریق فضای شهری هستند.


همچنین این تکنولوژی، توانایی رشد مواد غذایی محلی در هر جامعه ای را بدون در نظر گرفتن محل و شرایط آب و هوایی، می دهد. به باور آن ها، غذای محلی دارای طعم بهتری و مغذی تر از غذایی است که در یک کامیون بسته بندی شده و هفته ها راه می پیماید تا به دست مصرف کننده برسد، همچنین استفاده از غذاهای تولید محلی باعث تحریک اقتصاد محلی می شود.

درحالی که از طریق پیشرفت های صرفه جویی در انرژی اینان پیشگام در فناوری کشاورزی عمودی هستند به طوری که این پانل های خورشیدی مقدار کافی انرژی را برای تامین انرژِی مزرعه ای که در زیر این پنل ها قرار دارد، فراهم می کند.

حقیقت این است که، مانند هر تکنولوژی، کشاورزی سرپوشیده به طور مداوم در حال توسعه است. به گفته آن ها، از طریق روشنایی های نوآورانه (نه LED ها)، سیستم های مدیریت و سایر ابزارها برای کاهش چشمگیر میزان انرژی مزرعه استفاده می شود، به طوری که کارآیی بالاتری را به دست آورده اند، همچنین در مسیر پیشرفت تکنولوژی قرار گرفته اند تا مصرف انرژی را حتی بیشتر از این کاهش دهد.

همچنین آن ها اشاره می کنند ، برای ساخت مزرعه ای با کربن صفر، در تلاش هستیم. از طریق تکنیک های باز یافت آب، تولید انرژی تجدید پذیر، سیستم های پیشرفته انرژی و مهمتر از همه از طریق کشاورزی محلی، در این مسیر پیش می رویم.

به طور کلی، با استفاده از این پانل های خورشیدی برای قدرت بخشیدن به سیستم های انرژی ، در کاهش ردپای کربن و هزینه انرژی برای رشد غذا در فضای داخلی کار می کنیم.

ما به سمت کشاورزی عمودی پیش می رویم تا به سیاره و جوامع محلی کمک کنیم و این ماموریت شامل تعهد به استفاده از انرژی های تجدید پذیر است که تا حد امکان به کاهش ردپای کربن کمک شود.

ما امیدواریم که دیگران هم از ما پیروی کنند و مزارع خود را برای آیندگان بسازند و محصولات را مسئولانه رشد دهند تا جوامع در هرکجا، از داشتن یک منبع غذای محلی با کیفیت بالا برخوردار شوند .

ترجمه: فرحناز سپهری

پی نوشت:

۱- completely solar-powered indoor farm

۲- نخود کفتری یا Pigeon pea،که به عنوان نخود رنگی،نخود کنگو یانخود سودانیشناخته شده ، یکی از حبوبات است. این گیاه در ایران معمولاً برای تهیهلپهکشت می‌شود.

منبع:ایانا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۶
پیمان صاحبی