منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۸۰ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است


عمادالدین باقی - پژوهشگر 

هنوز از خبر اندوهبار آتش‌سوزی پلاسکو فاصله نگرفته بودیم که سیل سیستان و بلوچستان آمد، رودخانه‌های فصلی طغیان کردند و منطقه‌ای که سال‌ها از خشکسالی رنج می‌برد، شد مصداق این ضرب‌المثل که "باران می‌خواستیم، سیل آمد"، "اینجا یا خشکسالی است یا سیل". سیل در این منطقه محروم بیش از دوهزار خانه و ۳۳ روستا را آسیب رساند و صدها خانوار را بی‌خانمان کرد و هم زمان نیز اخبار از راه رسیدن دوباره و چندباره ریزگردهای غلیظ خوزستان را شنیدیم و سقوط بهمنی که در آغازین روزهای بهمن عده‌ای کولبران را مدفون کرد (روزنامه‌های هفته نخست دی ۱۳۹۵) و جان شش تن را گرفت. کولبرانی که نمادهای تبعیض و فقر و رنجند. فاجعه بدتر این است که ما همیشه وقتی این حوادث رخ می‌دهند، نگاه‌هایمان متوجه (البته به‌طور موقت) این محرومان می‌شود.

همواره وقتی که خبر این رخدادها به رسانه‌ها می‌آیند، از آن ها با عنوان "بلایای طبیعی" یاد می‌شود. این اصطلاح بلایای طبیعی، خود یکی از بلاهای بشری است، اصطلاحی که از جاافتاده‌ترین، نهادینه‌شده‌ترین و پذیرفته‌شده‌ترین و در عین حال فریبنده‌ترین اصطلاحات است که گویی وجودش جزو بدیهیات شده، اما اصطلاحی است به‌شدت اغواگر. باورکردنی نیست که چیزی اصالت و حقیقت نداشته باشد و این‌همه رسوبی شده و بدیهی انگاشته شود؛ آنچنان که در مباحث کلامی و اعتقادی هم جایگاه ویژه‌ای به خود اختصاص دهد و از مقولاتی چون قضا و قدر، جبر و اختیار، خیر و شر، اشکالات عدل الهی و پیدایش دو گروه بزرگ معتزله و اشاعره و اعتباری یا حقیقی بودن مصیبت‌ها و حوادثی چون زلزله، طوفان، سیل، صاعقه و... (نک: مطهری، عدل الهی: ۸۵-۶۷) سخن بگویند.

از آن ها به‌عنوان شُرور یاد می‌کنند، در حالی که چیزی جز فعل و انفعالات شیمیایی و فیزیکی در درون طبیعت به‌عنوان یک موجود زنده نیست. امری طبیعی مانند فعل و انفعالاتی که در پیکره موجود زنده انسانی رخ می‌دهد. البته پاره‌ای از متکلمان مانند شهیدمطهری از عدمی بودن شر و وجودی بودن خیر سخن گفته‌اند و شر را چیزی جز "عدم‌الخیر" نمی‌دانند و این معنا با آنچه درباره بلایای طبیعی در این گفتار می‌آیند، تجانس دارد.

اما حقیقت چیست؟ حقیقت این است که چیزی به نام بلای طبیعی وجود ندارد و در ماهیت خود آنچه وجود دارد، بلای انسانی است. به عبارت دیگر هنگامی که سیل، زلزله، طولان، رعد و برق، بهمن، آتش‌سوزی و ... می‌آید و قربانی می‌گیرد با انداختن گناه قربانی شدن‌ها و ویرانی‌ها به گردن بلاهای طبیعی، نقش عامل اصلی را که خود انسان است، حذف می‌کنیم. در گذشته وقتی که طاعون و وبا می‌آمد و مردمان یک شهر را درو می‌کرد، چون عامل کشتار برایشان مجهول بود، نام آن را فاجعه می‌گذاشتند. فاجعه در لغت یعنی آنچه ناگهانی می‌آید و قابل کنترل نیست، اما امروزه که وبا و طاعون را ریشه‌کن کرده و پیشگیری می‌کنند، دیگر آن تلقی سنتی درباره این بیماری‌ها وجود ندارد، اما در جوامعی که سیل و زلزله و بهمن و طوفان هنوز مانند همان وبا و طاعون است، همچنان نامشان بلای طبیعی است. هنگامی که جاده‌ها، خانه‌ها و شهرسازی‌ها روی اصول صحیحی بنا نمی‌شوند یا انسان اکوسیستم و محیط زیست را تخریب می‌کند و نظام آن را بر هم می‌زند، هر روز باید همچنان منتظر این خبرها باشیم.

در ژاپن که روی خط زلزله است، هر روز زلزله می‌آید؛ اما به‌خاطر سازه‌های ضدزلزله، حتی زلزله ۹ ریشتری هم این‌همه ویرانی و کشته و زخمی بر جای نمی‌گذارد. در ۱۱ مارس ۲۰۱۱ برابر با ۲۰ اسفندماه ۱۳۸۹ همزمان سه حادثه بزرگ رخ داد. زلزله ۸,۹ ریشتری و سونامی بزرگ و انفجار سه رئاکتور هسته‌ای که هریک از آنها به‌تنهایی در کشوری که ساخت و سازهایش مسئولانه نیست و معیارهای علمی و مهندسی در آن جدی گرفته نمی‌شود، صدها هزار کشته می‌داد، اما در ژاپن ۱۶ هزار کشته و سه‌هزار و ۶۰۰ مفقود بر جای نهاد. در حالی که بارها مسئولان مختلف در ایران اعلام کرده‌اند اگر در تهران یک زلزله شش یا هفت ریشتری بیاید، بیش از یک میلیون کشته بر جای خواهد نهاد. اما در ژاپن زلزله‌های هفت ریشتری و بیشتر به تعداد انگشتان دست تلفات می‌دهد و عمدتاً زخمی می‌شوند و خسارات اقتصادی به بار می‌آید. فقط به‌دلیل اینکه تخصص و تعهد وجود دارد و بناها طبق اصول مهندسی ساخته می‌شوند و سازه‌هایی با هدف مقاومت در برابر این حوادث ساخته می‌شوند و شهر را به دست سوداگران و رشوه‌خواران نمی‌دهند و بازسازی شهر را به برنامه و زمان‌بندی می‌سپارند، نه به آینده و تصمیمات نامعلوم.

با وجود اینکه یک زلزله ۶,۶ ریشتری در بم (پنجم دی‌ماه ۸۲) یا زلزله ۷.۴ ریشتری در رودبار (۳۱ خردادماه ۶۹) به یک فاجعه ملی تبدیل می‌شوند و هرکدام هزاران کشته و مجروح و آواره بر جای می‌گذارند و هر روز در معرض حوادث جدیدتری هستیم، اما عزمی برای تدبیر و پیشگیری نیست و مدیران اسیر روزمرگی‌اند و کشور با شعار و مبارزه‌جویی‌های بی‌حاصل بل زیان‌بخش سیاسی، اداره می‌شود.

اختراع اصطلاح بلاهای طبیعی ناشی از جهل و ناتوانی تکنولوژیک انسان پیش از عصر صنعیت بود. انسان به‌دلیل فقدان امکانات و دانش مهندسی لازم برای مهار این رویدادها نام آن را بلای طبیعی گذاشت، یعنی بلایی که کنترل آن دست او نیست و خارج از اختیار انسان رخ می‌دهد، اما دانش امروز بشر نشان می‌دهد بر خلاف آن تصور کهن، این بالاها نیز در دست خود انسان است و او اگر قادر به پیشگیری از آن رخداد طبیعی نیست، اما قادر است با برساختن درست و اصولی سازه‌ها، این بلاها را مهار و از پیامدهایش پیشگیری کند؛ بنابراین متهم اصلی نه طبیعت است و نه صاحبان خانه‌های ویران‌شده، بلکه مدیریت است. اساساً دولت برای چه پدید آمده است؟ اگر قرار باشد این امور به دولت هم مربوط نباشد، پس دیگر چه نیازی به وجود دولت و حکومت است؟ در سرزمین چشم‌بادامی‌ها این حقیقت را دریافته‌اند و به همین دلیل است که وقتی بر اثر سیل یا طوفان یا زلزله ویرانی به بار می‌اید، مقامات حکومتی استعفا می‌دهند و بعضاً خودکشی می‌کنند؛ زیرا در این حوادث، سیاستگزاری‌های خرد و کلان و قوای سه‌گانه و شهرداری و همه مدیران مسئول هستند.

در دیدگاه فاجعه‌محور، بیش از آنکه قربانیان حادثه موضوعیت داشته باشند، خود فاجعه موضوعیت دارد؛ حال آنکه در حادثه قربانی شدن کولبران، مسئله اصلی بهمن نیست، بلکه نفس وجود کولبران است. چرا باید چنین قشری وجود داشته باشد؟

وقتی که وجود بلایای طبیعی پذیرفته شد، رفته‌رفته خشک شدن دریاچه ارومیه و غبار خوزستان هم می‌شود بلای طبیعی. در حالی که هر دو، ریشه در خطاهای انسانی دارند، اما در صورت بلای طبیعی نمود یافته‌اند. خشک شدن دریاچه ارومیه به‌دلیل ایجاد میان‌گذر دریاچه ارومیه و سدسازی‌های غیرعلمی و تبلیغاتی است که رودخانه‌هایی که به دریاچه سرازیر می‌شد را مسدود کردند و در جهت توسعه باغ‌های اطراف دریاچه، با حفر چاه دریاچه را خشک کردند. غبار خوزستان که همین روزها خبرها و تصاویر اسفناکی از آن دارد منتشر می‌شود و به کرمانشاه و ایلام هم سرایت می‌کند. گفته می‌شود به‌دلیل خشک شدن تالاب‌هایی مانند تالاب هورالعظیم به‌خاطر حفاری‌های وزارت نفت و نیز توقف کویرزدایی در عراق است که زمان شاه بودجه می‌دادند و سه کشور ایران، عراق و عربستان به‌صورت مشترک هزینه‌ های مالچ‌پاشی (نوعی فرآورده چسبنده نفتی) این زمین‌ها را تأمین می‌کردند. همچنین استخراج آب‌های فسیلی از عمق یک‌هزار متری زمین توسط عربستان که سفره‌های آب زیرزمینی را از بین برده است و کشمکش‌های چند دهه اخیر بین عراق و ترکیه بر سر منابع آب، باعث ساختن چندین سد روی رود دجله توسط ترکیه شد و دولت صدام هم متقابلاً با کانال‌کشی، آب دجله را انتقال داد و در نتیجه آب دجله به‌شدت کاهش یافت و در پی آن تعدادی از تالاب‌ های منطقه خشک و بیابان‌های عراق پیشروی کرد و امروز غبارش مردم ایران را خفه می‌کند و مشکلات شدید تنفسی ناشی از غلظت ریزگردها، هزاران نفر را روانه بیمارستان‌ها می‌کند.

آیا این مسائل با مذاکره و تدبیر و جذب سرمایه رفع می‌شود یا با روش‌های جاری در این سال‌ها؟ آیا سیاست‌های کنونی عامل جذب سرمایه‌های مالی و انسانی است یا فرار سرمایه؟ اگر به حکم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است، پول‌های اعزامی و وجوه تریلیاردی اختلاس و بودجه‌های کلانی که به مؤسسه‌های غیردولتی و بی‌فایده داده می‌شود، صرف رفع فقر و تبعیض می‌شد، امروز کولبری وجود نمی‌داشت که زیر بهمن برود و خانه‌های سستی نبودند که با یک سیلاب آرام، ویران شوند.

اینجا مسئله اصلی تدبیر است، نه بلا. چرا همواره گناه هر بلایی را به گردن عواملی بیندازیم که خودمان همیشه تبرئه شویم، فاجعه‌آمیزتر اینکه حتی فاجعه آتش‌سوزی پلاسکو را هم به جای مدیریت به بی‌حجابی یا گناه ربط دهند؛ چنانکه یکی از خطبای جمعه زلزله را هم به بی‌حجابی ربط دادند و خطیبی دیگری می‌گویند طغیان بوالهوسی و زیاد شدن زنا باعث بلا و زلزله فراوان می‌شود. (ایسنا، جمعه/ ۲۷ فروردین‌ماه ۱۳۸۹/ کد خبر: ۸۹۰۱-۱۰۲۵۵) او در خطبه‌های نماز جمعه با اشاره به هشدار رئیس جمهوری (احمدی‌نژاد) مبنی بر تذکر به جامعه برای مقابله با گناه، ابراز داشت: "آنچه که رئیس جمهوری محترم درباره زلزله و بلاهای ناشی از گناهان مطرح کرده بودند، مسئله‌ای است که باید به آن بیشتر توجه کرد ... زلزله‌هایی که بر اثر گناه حاصل می‌شود، راهی جز این ندارد که ما با یاد خدا باشیم و به دین پناه ببریم. وی افزود: ما باید برای مقابله با بلاها در پناه دین زندگی کنیم؛ چرا که حتی اگر زلزله طبیعی در شهر تهران بیاید، هیچ‌کس جز خداوند حریف این بلاها نخواهد بود." صدیقی بی‌حجابی را باعث غضب خداوند دانست (کیهان، شنبه/ ۲۸ فروردین‌ماه ۱۳۸۹/ صفحه ۳) و خطیبی دیگری ضمن بحثی درباره زلزله می‌گوید با صدقه و دعا زلزله را دفع کنید: "دعا، صدقه و خیرات بلا را دفع می‌کند. توصیه می‌کنم که همه افراد صبح‌ها و شب‌ها صدقه دهند؛ چرا که صدقه‌ای که داده می‌شود بلاها را رفع می‌کند (کیهان، شنبه/ چهارم اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۹/ صفحه ۱۴ و تابناک/ سوم اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۹) با این شیوه تحلیل مسئله و رویارویی با حوادث، در این میانه واقعاً نقش مدیریت جامعه و کشور چه می‌شود؟ جز اینکه فقط هرگاه لازم باشد گزینشی برخورد کرده و برای تسویه‌حساب‌های سیاسی در جست‌وجوی مقصر برآییم؛ چنانکه حتی در حادثه برخورد اخیر دو قطار در راه‌آهن سمنان، برخی تندخویان حتی در پی به زیر کشیدن دولت بودند، اما در بسیاری از حوادث دیگر، حتی نیم‌نگاهی هم به نقش سیاست‌های خرد و کلان کشور ندارند. در یک مدیریت علمی و فناورانه و ملی جایی برای بلای طبیعی وجود ندارد./

منبع: هفته نامه صدا - ۱۶ بهمن ۹۵

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۵۴
پیمان صاحبی


به منظور احیای جنگل‌های انبوه مناطق گرمسیری، کافی نیست که فقط مناطق تحت محافظت قرار بگیرند و به حال خود رها شوند، زیرا جوامع خاصی از گونه‌های درختی که در معرض خطر هستند، قادر به احیای خود به خوبی نیستند. به‌طور خاص، گونه‌های درختی با میوه‌های بزرگ و دانه‌های توزیع شده توسط پرندگان باید کاشته شوند. این نتیجه یکی از مطالعات در مقیاس بزرگ انجام شده توسط موسسه تحقیقاتی ETH زوریخ در ناحیه‌ای جنگلی در ساحل غربی هند است.

به گزارش ایانا از موسسه تحقیقاتی ETH زوریخ، امروز، جنگل‌های بارانی به شدت آسیب دیده‌اند. در اواخر قرن بیستم به‌طور خاص، مناطق بزرگی از این جنگل‌ها قربانی سیستم مکانیزه کشاورزی برای کشت قهوه و چای شدند.

نمایی از تخریب جنگل‌های بارانی انبوه در غرب شبه قاره هند با توسعه کشاورزی برای کاشت قهوه و چای

تیم مطالعاتی در بطن مطالعات خود به روی درخت سدر سفید (Dysoxylum malabaricum)، گونه‌ای گرمسیری که در لیست قرمز IUCN بعنوان گونه در معرض تهدید قرار گرفته‌است، به نتایج جالبی دست یافتند. یکی از محققان موسسه ETH زوریخ می‌گوید: این گونه در جنگل‌های انبوه عموما بالاتر از سایر درختان قرار می‌گیرد و در نتیجه یک کنج و یا میدان مهم اکولوژیک را اشغال می‌کند.

چوب درخت سدر سفید کیفیت بالایی دارد و هنوز هم برای ساخت خانه‌ها و مبلمان استفاده می‌شود. این گونه درخت در حال حاضر به‌دلیل بهره‌برداری بیش از حد در معرض خطر است.


دانه سدر سفید از درخت نمی‌افتد

دانه درخت در وهله اول توسط گونه‌ای از پرنده نوک شاخ‌دار خورده می‌شود و سپس دفع می‌شود. تا به حال اطلاعاتی از زمان دقیق حمل دانه درخت سدر سفید در بدن این پرنده در دست نبود. در تئوری، پرندگان می‌توانند در مسافت طولانی دانه‌ها را حمل کرده و از طریق گوارش خود دفع کنند و این به توزیع گونه درخت در یک منطقه وسیع‌تر کمک می‌کند.

پرنده نوک شاخ خاکستری مالابار، مصرف کننده اصلی دانه سدر سفید است . در این عکس پرنده در حال خوردن دانه میوه درخت دیگری است.

نتایج تحقیقات انجام شده توسط تیم مطالعاتی نشان می‌دهد که به‌طور کلی رشد نهال‌ها در فاصله ۲۰۰ متری از درخت مادر انجام می‌شود، و در این مورد مطالعه انجام شده، فاصله‌ها فقط بین ۴۰ تا ۱۰۰ متر است. ساشا اسماعیل دانشجوی دکترای موسسه تحقیقاتی زوریخ می‌گوید: "ما احتمال می‌دهیم که پرنده قادر به حمل دانه‌ها به دلیل سنگینی در مسافت طولانی در بدن خود نیست و آنها را نزدیک درخت دفع می‌کنند".

درختان باید به طور جدی کاشته شوند

نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که بازسازی جنگل‌ها مستلزم کاشت گونه‌های درخت است. یکی از محققان این تیم تحقیقاتی اضافه می‌کند که این بسیار بعید است که بازسازی جنگل‌های آسیب دیده بتواند کاملا طبیعی و با پراکنش دانه‌ها به تنهایی انجام شود". همچنین این مطالعه نشان می‌دهد که در جنگل‌های بارانی مشابه و برای درختان در معرض تهدیدی که دانه هایشان توسط پرندگان خورده و سپس دفع می‌شود، رشد درختان فقط محدود در اطراف همان درخت خواهد بود.

برای موفقیت پروژه‌های احیای جنگل‌های انبوه، بهترین راه جمع‌آوری دانه‌ها، احداث نهالستان و رشد نهال‌ها و سپس کاشت آنها در جنگل است. در این پژوهش محققان منطقه‌ای را به وسعت ۲۱۶ کیلومتر مربع مطالعه کردند. آنها DNA حدود ۲۳۵ درخت بالغ و ۴۴۸ نهال را شناسایی کردند. این بزرگترین مطالعه از نوع خود است که تا به حال در یک اکوسیستم گرمسیری انجام شده‌است.

ترجمه: شهره صدری خانلو

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۵۳
پیمان صاحبی


ماده 48 برنامه ششم توسعه در ارتباط با توقف بهره‌برداری از جنگل‌ها یکی از مواردی بود که شورای نگهبان ایراداتی را به آن وارد دانست و به نمایندگان مجلس عودت داد، روز گذشته در صحن علنی، نمایندگان اصلاحاتی را در این ماده اعمال و مجددا آن را تصویب کردند.

به گزارش قانون به نقل از ایلنا،هادی کیادلیری  در مورد اصلاح ماده 48  لایحه برنامه ششم در ارتباط با تنفس جنگل ها و جلوگیری از بهره برداری از جنگل‌های کشور که پس از در خواست شورای نگهبان دوباره مورد بررسی و اصلاح قرار گرفت و روز گذشته در صحن علنی مجلس تصویب شد، گفت: باید از شورای نگهبان تشکر کرد که به  نظرات کارشناسی توجه کردند و خواستار اصلاح این ماده شدند، البته ماده تصویب شده همچنان از نظر ما ایده‌آل نیست و اشکالاتی دارد، اما می‌دانیم که در اجرای اینگونه طرح‌ها محدودیت‌هایی وجود دارد، بنابراین اصلاحیه انجام شده را با توجه به همه جوانب امری مثبت می‌دانیم.

وی توضیح داد: در ابتدا در این ماده، استفاده از چوب درختان جنگل‌ها با شرایطی برای استفاده در صنعت و تجارت مجاز دانسته شده‌ بود، اما اکنون در طرح اصلاح شده این اجازه داده‌ نشده‌ و تنها به برداشت درختان برای طرحهای عمرانی اشاره شده است. همچنین پیش از این محدودیت زمانی برای توقف بهره‌برداری از جنگل‌ها عنوان نشده بود، اما اکنون مطرح شده که حداکثر ظرف 3 سال بعد از اجرای این مصوبه بهره‌برداری از جنگل‌ها متوقف می‌شود.

رئیس انجمن جنگل‌بانی ایران در ارتباط با نقاط ضعف این ماده اظهار کرد: در تبصره این ماده آمده است که «هر گونه بهره‌برداری چوبی از جنگل‌های کشور از ابتدای سال چهارم برنامه ممنوع است.» از نظر ما با وضعیتی که اکنون جنگل‌های ما دارند، همین الان هم برای توقف بهره‌برداری بسیار دیر است، اما به هر حال می‌دانیم که در اجرای طرح‌ها محدودیت‌هایی وجود دارد و به همین خاطر این مهلت زمانی در نظر گرفته شده‌است.

رئیس دانشکده منابع طبیعی‌وکشاورزی علوم وتحقیقات افزود: همچنین در تبصره این ماده آمده است که «بهره‌برداری از درختان ریشه‌کن، افتاده، خشک سرپا و آفت‌زده غیرقابل احیا تا بیش از ارائه طرح جایگزین و حداکثر تا پایان سال سوم برنامه صرفاً با مجوز سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور مجاز است.» در این باره نیز باید اشاره کنم که اگر درخت خشک سرپا در جنگل نباشد، اکوسیستم نابود می‌شود، این درختان جزو زیرساخت‌های اکوسیستم، تضمین کننده سلامت اکوسیستم و محل زندگی حشرات مفید هستند و قطع و خروج آنها از جنگل مانند این است که تمام حشرات و جوندگان مفید جنگل را نابود کنیم.

وی افزود: همچنین اجازه بهره‌برداری از درختان افتاده و  ریشه‌کن شده زمینه را برای تجاوز بیشتر فراهم می‌کند به این شکل که برخی ممکن است، سبب افتادن درختان شوند تا بتوانند از آنها بهره‌برداری کند، از طرف دیگر تعداد درختان ریشه‌کن شده در قیاس با نیاز کشور قابل توجه نیست، بنابراین چرا باید برای این رقم ناچیز راهی برای سوء استفاده و قاچاق باز کنیم، همچنین از آنجا که این درختان در سراسر عرصه جنگل پخش هستند، سبب می‌شوند که بهره برداران اجازه پیدا کنند تا  در همه جای جنگل حضور پیدا کنند و این امنیت جنگل را به خطر می‌اندازد.

کیادلیری ادامه داد: از سوی دیگر زمانی که می‌خواهیم طرحی را به مجری و بهره‌بردار بدهیم، باید مشخص باشد در مورد چه حجمی از درختان است حال که بحث درختان افتاده وجود دارد، چگونه می خواهند محاسبه کنند که هر سال چه تعداد درخت می‌افتد، که بر اساس آن قرار داد ببندند؟

رئیس انجمن جنگل‌بانی ایران همچنین در ارتباط با تبصره‌ای که«برداشت درختان جنگلی برای طرح‌های عمرانی در صورت داران بودن ارزیابی زیست‌محیطی و شناسه شناسایی با مجوز سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری» را بلامانع می‌داند، عنوان کرد: مگر می‌شود در جنگل طرح عمرانی ایجاد کرد  و مگر تا کنون این اتفاق بدون مجوز رخ می‌داده‌است؟ البته در این تبصره نیز همانند قبل این امر را منوط به مجوز سازمان جنگل‌ها می‌داند، در حالی که این سازمان قوی نیست و نمی‌تواند در برابر وزارتخانه‌های مختلف اعمال نظر لازم را داشته‌باشد. همانطور که تاکنون در موارد مختلف همچون سد شفارود، دیده‌ایم که سازمان جنگل‌ها و سازمان حفاظت محیط زیست نتوانسته‌اند جلوی توقف طرح‌ها را بگیرند.

کیادلیری همچنین در مورد «بهره‌برداری از درختکاری و جنگل‌کاری‌های دست‌کاشت به ‌منظور زراعت چوب با تشخیص و مجوز سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور» اظهار کرد: بهره‌برداری از جنگل‌کاری‌ها مجاز نیست، زیرا جنگل‌کاری‌ها به منظور احیا جنگل‌ها انجام می‌شود.

وی با بیان اینکه خوشبختانه بر اساس این ماده اگر سازمان جنگل‌ها طرح‌های خود را زودتر از 3 سال ارائه دهد، زودتر می‌توان جلوی بهره‌برداری از جنگل‌ها را گرفت، گفت: امیدوارم  اراده‌ای در سازمان جنگل‌ها باشد که بتواند زودتر این طرح‌ها را تدوین کند.

گفتنی است؛ متن کامل و اصلاح شده ماده 48 قانون برنامه ششم به شرح زیر است:

1- هر گونه بهره‌برداری چوبی از جنگل‌های کشور از ابتدای سال چهارم برنامه ممنوع است. دولت در ارتباط با قراردادهای طرح‌های جنگل‌داری مذکور که مدت اجرای آن به اتمام می‌رسد، مجاز به تمدید قرارداد نمی باشد.

تبصره- بهره برداری چوبی در طرح های جنگلداری طی سال های اول تا سوم برنامه توسعه صرفا از درختان شکسته، افتاده و ریشه کن در چارچوب قوانین و مقررات مربوط خواهد بود.

2- دولت مکلف است نسبت به اصلاح آن دسته از طرح‌های جنگل‌داری که مدت اجرای آن تا پایان سال سوم برنامه به اتمام نمی‌رسد، تعیین خسارت کارشناسی نموده و خسارت حاصله را در بودجه سنواتی درج نماید.

تبصره 1- بهره برداری از درختان ریشه کن، افتاده، خشک سرپا و آفت زده غیرقابل احیا تا بیش از ارائه طرح جایگزین و حداکثر تا پایان سال سوم برنامه صرفاً با مجوز سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور مجاز می باشد و پس از تصویب طرح و جایگزین صرفاً براساس این طرح صرفاً با مجوز سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور مجاز خواهد بود.

تبصره 2- برداشت درختان جنگلی برای طرح‌های عمرانی در صورت داران بودن ارزیابی زیست محیطی و شناسه شناسایی با مجوز سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری بلامانع است. همچنین بهره‌برداری از درختکاری و جنگل‌کاری‌های دست‌کاشت به ‌منظور زراعت چوب با تشخیص و مجوز سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور مجاز است.

تبصره 3- به منظور تحقق بند 1 دولت مکلف است با اختصاص ردیف اعتبار مستقلی نسبت به پیش بینی اعتبارات و امکانات در بودجه سنواتی جهت ارتقای پوشش کامل و موثر حفاظت از جنگل های کشور، مهار عوامل ناپایداری، جلوگیری از تغییر کاربری، تجاوز و تصرف، مبارزه با قاچاق چوب، استقرار مدیریت پایدار جنگل و اجرای تعهدات اقدام نماید.

تبصره- دولت مکلف شد تسهیلات لازم را جهت توسعه زراعت چوب و واردات مواد اولیه صنایع سلولزی در اختیار صاحبان صنایع و کشاورزان طرف قرارداد آنان قرار دهد.

منبع:قانون

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۱۹
پیمان صاحبی


به گفته دانشمندان، اثر فعالیت‌های انسانی در تغییر آب و هوای زمین ۱۷۰ برابر سریع‌تر از تاثیر عوامل طبیعی است. دانشمندان ادعا می‌کنند معادله‌ای ابداع کرده‌اند که نشان می‌دهد، مردم پشت سر گرم شدن کره زمین هستند.

 به گفته محققان، درجه حرارت جهانی یک دهم درجه سانتیگراد در هر قرن، طی ۷۰۰۰ سال پیش کاهش یافته، اما در ۴۵ سال گذشته معادل ۱,۷ درجه سانتیگراد در قرن، افزایش یافته‌است. ۱۲ سال گذشته، گرم‌ترین سال‌ها از ۱۹۹۸ تا کنون بوده‌اند.

نیروهای کیهانی و ژئوفیزیک و همچنین نیروی بیوسفری در تغییر سیستم زمین طی چهار میلیارد سال عمر زمین، نتوانسته‌اند به اندازه اثر فعالیت‌های انسانی بر این کره خاکی با چنین سرعتی تاثیر گذار باشند.

آنتروپوسین یک دوره زمین شناسی پیشنهادی است که در آن تاثیر فعالیت‌های انسانی شروع می‌شود و دارای یک ویژگی از اثر قابل اندازه‌گیری بر روی محیط زیست است.

دانشمندان براساس مطالعه منتشر شده در مجله New Scientist اعلام کرده‌اند: نرخ انتشار کربن به اتمسفر در ۶۶ میلیون سال گذشته به بالاترین حد خود رسیده‌است. از دست دادن متناوت تنوع‌زیستی در دهه‌های اخیر، محققان را در سال ۲۰۱۵ به این استدلال وا داشت که دوره آنتروپوسین نشانه مرحله سوم در تکامل زیست کره زمین است، زیرا این مرحله در پی دوره میکرو اراگانیسم‌ها و تک سلولی‌ها از ۳,۵ میلیارد سال گذشته و انفجار کامبرین ۶۵۰ میلیون سال پیش شکل گرفته‌ است.

در این معادله، نیروهای کیهانی و ژئوفیزیک به دلیل ماهیت اثرگذاری آهسته و یا نادر بودن، به عنوان یک عامل محرک و پویا تا حالا تاثیر چندانی نگذاشته‌اند. همه این نیروها هنوز هم اعمال فشار بر سیستم زمین دارند، ولی در برابر اعمال فشار انسان بسیار ناچیز هستند.

در این مطالعه محققان به فعالیت‌های انسانی که بر زیست کره تاثیر می‌گذارد اشاره کرده‌اند که عبارتند از: آلوده کردن آب و خاک همچنین گرم‌تر شدن کره زمین. اوون گافنی از دانشگاه استرالیا که معادله آنتروپوسین را به قرار زیر پیشنهاد داده‌است، برای چهار میلیارد سال، نرخ تغییران در سیستم زمین (E) دارای یک تابع کیهانی و نجومی (A) و تابع ژئوفیزیک (G) و نیروهای پویایی درونی (I) بوده است. مدار زمین به دور خورشید در حال گردش بوده و فعل و انفعالات گرانشی با سایر سیارات، خروجی گرمای خورشید، برخورد قاره‌ها، آتشفشان‌ها و تکامل در این میان نقش داشته‌اند. بررسی این تیم تحقیقاتی نشان می‌دهد که در ۴۰ تا ۵۰ سال گذشته، نرخ تغییرات سیستم زمین صرفا تابعی از فعالیت‌های صنعتی بشر بوده‌است.

نرخ تغییر سیستم زمین (E)در طول ۴۰ تا ۵۰ سال گذشته صرفا یک تابع از فعالیت‌های صنعتی است (H)

گافنی می‌گوید: "در حالی‌که بی‌تدبیری‌های بشر شواهد زیادی از اثرات فعالیت انسان را بر زیست کره زمین نادیده می‌گیرد، در یک زمان جغرافیای سیاسی نیز این وضعیت نابسمان را به چالش می‌کشد. زمانی که هر دو دیدگاه جهان مبتنی بر واقعیت‌ها و حتی همکاری‌های بین‌المللی زیر سوال می‌رود. در هیچ کجای دنیا این نابسامانی را در وضعیت فعلی سیاست آمریکا نمی‌بینیم."/


ترجمه: شهره صدری‌خانلو

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۱۷
پیمان صاحبی


به گفته رئیس انجمن علوم خاک ایران طی یک دهه گذشته مسایل خاک ایران به دلیل عدم توجه به این نهاده و غفلت از آن، به شدت بروز پیدا کرده‌است. در تاریخ نیز مردمان زیادی بوده‌اند که به دلیل فرسایش خاک حاصلخیز محل سکونت خودT ناگزیر به مهاجرت شده و تمدن آنها نابود شده‌است. شکل‌گیری چنین وضعیتی در ایران نیز دور از ذهن نیست.

 منوچهر گرجی در ﻫﻤﺎﻳﺶ ﺳﺎﻟﻴﺎﻧﻪ اﻧﺠﻤﻦ ﻋﻠﻮﻡ ﺧﺎﻙ که امروز در ﭘﮋﻭﻫﺸﻜﺪﻩ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯی ﻫﺴﺘﻪ‌ای ﻛﺮﺝ برگزار شد، غفلت از مسئله خاک را ریشه‌دار دانست.

وی افزود: بیش از یک قرن و حتی بیشتر از مسئله خاک غفلت شده‌است اما شاید در دهه اخیر، مشکلات مرتبط با خاک خود را بهتر نشان داده‌است. بروز این مشکلات سبب شده که توجه به خاک بیشتر شود.

گرجی افزود: اهمیت مسئله خاک سبب شده سازمان ملل یک روز را به عنوان روز جهانی خاک اعلام کند. پنج دسامبر هر سال مصادف با ۱۵ آذر در سراسر جهان به عنوان روز جهانی خاک گرامی داشته می‌شود و سال ۲۰۱۵ سال جهانی خاک از سوی سازمان ملل اعلام شد. دهه ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵ نیز توسط این مجموعه دهه خاک اعلام شده و به تبع آن سال ۲۰۱۶ توسط سازمان خوار و بار کشاورزی (فائو) سال حبوبات و خاک نامیده شده‌است.

وی با اشاره به اینکه فعالیت‌های انجمن خاک سبب شده مسئولان کشور به مسئله خاک بیشتر توجه کنند، بیانات مقام معظم رهبری و رئیس جمهور درباره مسئله خاک را نشان دهنده اثر مثبت فعالیت‌های انجمن اعلام کرد.

رئیس انجمن خاک ادامه داد: وزیر جهاد کشاورزی نیز اعلام کرده که قرار است با خاک مشابه آب رفتار شود. البته همه این مسایل در روی کاغذ است و تا عمل، راه زیادی پیش داریم.

وی به حاضران در جلسه پیشنهاد کرد: قیلم یتیمخانه ایران را که این روزها اکران می‌شود، در صورت داشتن زمان کافی ببیند. این فیلم به موضوع قحطی سال ۱۹۱۷ ایران در جریان جنگ جهانی دوم می‌پردازد. در این فیلم عمق فاجعه کمبود غذا برای یک کشور به نمایش گذاشته شده‌است.

گرجی افزود: در حال حاضر مواد غذایی به حد کفایت در کشور وجود دارد و ما کمبود منابع را درک نمی‌کنیم اما در جریان جنگ جهانی دوم از ۲۰ میلیون جمعیت ایران ۹ میلیون نفر در اثر کمبود گندم و حضور نیروهای انگلیس در ایران از بین رفته‌اند. زیرا گندم تولید شده در کشور به مصرف ارتش انگلیس رسید و آنها اجازه ندادند گندم به ایران وارد شود. به این فاجعه در کتابی به نام هولوکاست ایران پرداخته شده‌است.

وی گفت: امنیت غذایی به خاک و آب و ابسته است. اگر خاک‌های حاصلخیز کشاورزی در اثر فرسایش یا تغییر کاربری و غیره از دست برود در آینده با خطر روبرو می‌شویم. اگر از بعد غذایی مورد تحریم قرار گیریم این مسئله فاجعه‌ها در پی خواهد داشت.

رئیس انجمن علوم خاک ایران حل مسئله آب در ایران بدون توجه به مسئله خاک را امری غیر ممکن توصیف کرد.

به گفته وی ریزگردها نیز حاصل عدم توجه به خاک است و در مجلس نهم نیز به رئیس کمیسیون کشاورزی اعلام کردیم که وضعیت ایران در صورت عدم توجه به مسئله خاک از نظر وقوع ریزگردها هر روز بدتر می‌شود. البته امروز شاهدیم که این اتفاق رخ داده و به جای ۱۰ استانی که در دهه گذشته درگیر معضل ریزگرد بودند، ۲۰ استان با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند.

گرجی با اشاره به مشکلات اخیر استان خوزستان و قطع آب و برق بیان کرد: در فلسطین، آمریکا و جاهای دیگر تمدنهایی بوده‌‍است که در اثر فرسایش خاک از بین رفته‌اند. این خیلی بیراه نیست که بگوییم اگر ۱۰ تا ۲۰ سال دیگر فرسایش خاک در ایران ادامه یابد مردم مجبور به مهاجرت می‌شوند. به سادگی می‌تواند مهاجرت اتفاق بیفتد.

وی ادامه داد: خاک حاصلخیز که باید روی زمین باشد اما به آسمان می‌رود و برای ما مصیبت ایجاد می‌کند. در دهه ۱۹۳۰ در آمریکا ریزگردهای به مراتب شدیدتر از ریزگردهای فعلی ایران به‌وجود آمد. آنها ۱۵۰ سال بدون برنامه کشاورزی کرده بودند و اراضی را تخریب کرده بودند. روزولت رئیس جمهور آمریکا وارد صحنه شد و تاکید کرد کسی که خاک را زخمی می‌کند، زندگی خود را تخریب کرده‌است. به این ترتیب همه مسئولان آمریکا را بسیج کرد و به سرعت سازمان حفاظت خاک تشکیل داد. قانون خاک نوشتند اما قانون خاک ایران ۱۲ سال است که دست به دست شدند.

رئیس انجمن خاک گفت: آمریکا ۶۰ سال کار کرد تا بر اوضاع مسلط شد و الان وضعیت بهتری دارد. ریزگردهای ایران به شدت آلوده به مواد رادیو اکتیو و مواد مضر شیمیایی هستند بنابراین باید به این مسایل بیشتر توجه کنیم.

وی با تشریح برنامه‌های انجمن علوم خاک از تصمیم این انجمن برای توسعه شعبات استانی خبر داد.

گرجی اضافه کرد: در ۶ استان شعبه رسمی تشکیل دادیم و شعبات استانی ما در هفت تا هشت استان روز جهانی خاک را گرامی داشتند. با آموزش و پرورش ارتباط بر قرار کردیم تا توجه به مسئله خاک را در قالب درس انسان و محیط زیست وارد مدارس کنیم. سال آینده نیز پانزدهمین کنگره علوم خاک را در اصفهان برگزار خواهیم کرد.

توسعه ارتباط فن‌آوری هسته‌ای و بخش آب و خاک

ابراهیم مقیسه، رئیس پژوهشکده کشاورزی هسته‌ای نیز با اشاره به وجود چهار بخش تحقیقاتی در این موسسه، استفاده از فن‌آوری هسته‌ای برای بخش کشاورزی را بسیار ارزشمند و مهم توصیف کرد.

به گفته وی این پژوهشکده در زمینه کنترل آفات و بیماری‌ها، معرفی ارقام جدید گیاهی و غیره دستاوردهای خوبی داشته است.

مقیسه بیان کرد: در بحث خاک و آب چند برنامه مهم داریم که برخی مصوب شده و ظرف پنج سال آتی می‌توانیم با بخش‌های تحقیقاتی خاک و آب همکاری‌های خود را توسعه دهیم.

وی ادامه داد: در بخش خشکی، شوری، دفع پساب‌ها و لجن‌ها، فرسایش و برآوردهای آن، میزان فرسایش و دستورالعمل میزان مصرف بهینه کود همچنین ایجاد گیاهان مرتعی برای حفاظت خاک می‌توانیم با بخش‌های تحقیقاتی مختلف همکاری داشته باشیم.

رئیس پژوهشکده کشاورزی گفت: برای ما مهم است که گیاهان متحمل به خشکی و شوری تولید شوند و در مناطقی که مورد هجوم ریزگردها هستند از این استفاده شود.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۱۶
پیمان صاحبی


 

تخریب محیط زیست خطرات طبیعی را تشدید می‌کند

 رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، گفت: تخریب بستر رودخانه ها و برداشت بی رویه از بستر رودخانه ها منجر به افزایش کمی و تشدید خسارت ‌های ناشی از سیل‌های سال‌های اخیر شده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی محیط زیست، معصومه ابتکار در هشتمین کنفرانس بین المللی مدیریت جامع بحران که روز گذشته در محل سالن همایش های بین المللی سازمان حفاظت محیط زیست برگزار شد با اشاره به اهمیت مباحث تغییر اقلیم در سطح بین المللی و دستور کار مهم کشورها در این حوزه، گفت: تغییر اقلیم نه به عنوان اقلیم طبیعی جهان بلکه به عنوان پدیده ای انسان ساخت در حال رخ دادن است و یکی از عوارض آن، تشدید حوادث بزرگ آب و هوایی به عنوان بحران ها و مخاطره های طبیعی جهان است.

وی، روند صعودی تخریب و تهدید منابع طبیعی و تنوع زیستی در جهان را از جمله عوامل تشدید کننده بحران ها و مخاطره های طبیعی برشمرد و افزود: به طور نمونه، تخریب مراتع و جنگل ها، فرسایش خاک، مدیریت نادرست منابع آبی، تخریب تالاب ها به ویژه تالاب های ساحلی و به طور کلی روند تخریب سرزمینی منجر به تشدید حادثه طبیعی سیل، همچنین وسعت ابعاد این حادثه شده است.

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به رابطه مستقیم تخریب جنگل ها و حوادث سیل در کشور داشت و اظهار کرد: بی توجهی و تخریب تالاب ها، رودخانه ها و بستر آن ها منجر به تشدید آسیب های ناشی از سیل در کشور به ویژه در نقاط شمالی شده است.

وی ادامه داد: عدم حفاظت از رودخانه ها باعث می شود تا توانایی آن ها برای مقاومت در برابر سیل و حوادثی که منجر به افزایش آب می شود از بین برود و در نهایت اثرات مخرب حوادث طبیعی بیشتر شود.

به گفته ابتکار، ساخت و سازهای شهری و تخریب بستر رودخانه ها، برداشت بی رویه از بستر رودخانه ها از جمله عواملی است که منجر به افزایش کمی و تشدید خسارت های ناشی از سیل های سال های اخیر شده و این نشان دهنده آثار تخریب محیط زیست در تشدید مخاطره های طبیعی است.

معاون رئیس جمهور، مدیریت زیست بومی درست و علمی برای جنگل ها، مراتع، رودخانه ها، تالاب ها و تمامی اکوسیستم های طبیعی را تلاش برای حفظ سرمایه ها و ثروت های ملی، همچنین تلاش برای پیشگیری از تشدید حوادث و بحران های طبیعی دانست و اظهار کرد: حفاظت و مدیریت درست، همچنین بهره برداری پایدار و خردمندانه از منابع طبیعی منجر به توسعه پایدار در کشور می شود.

مداخلات وسیع منجر به تشدید طوفان های گرد و غباری شده است

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با یادآوری این موضوع که شاخص های محیط زیستی کشورها از جمله معیارهای سنجش حکمرانی مطلوب محسوب می شوند، خاطرنشان کرد: طی سال های اخیر، مداخلات وسیع و گسترده در اکوسیستم های طبیعی در سطح منطقه به ویژه در حوزه آب و چرخه هیدرولیک تالاب، رودخانه و سفره های آب زیرزمینی منجر به افزایش کمی و کیفی پدیده گرد و غبار در سطح منطقه شده است که متاسفانه ایران را نیز تحت تاثیر شدید قرار داده است.

وی ضمن اشاره به سدسازی های ترکیه (مجموعه سدهای مشهور به گاپ) و اثرگذاری این اقدام بر دجله و فرات و تالاب های کشور عراق، گفت: تبعات این اقدام ترکیه، مضاف بر خسارت های محیط زیستی و مادی و معنوی وارده شده به عراق، بر ایران نیز تاثیری شدید داشته که در کنار تاثیر کانون های عربستان در کشور، چالش های زیادی را ایجاد کرده است.

ابتکار ضمن یادآوری این موضوع که طوفان های گرد و غباری کنونی جریانی متفاوت از طوفان های گذشته است، خاطرنشان کرد: سرعت بالای طوفان ها و همراه شدن آن ها با گرد و غبار، ذرات کمتر از ۲.۵ میکرون و یا حتی ذراتی بزرگ تر منجر به عوارض و اختلال های بسیاری در زندگی و سلامت مردم ایران به ویژه در خوزستان و سیستان و بلوچستان شده است.

معاون رئیس جمهور افزود: اختلال و عوارض ناشی از طوفان های گرد و غباری در خوزستان و سیستان و بلوچستان در زندگی، معیشت، سلامت، کشاورزی و حتی زیرساخت های این استان ها به حدی است که بر اثر طوفان شدید گرد و غباری دو هفته قبل در خوزستان و اضافه شدن رطوبت هوا به آن شرایط، آب و برق در این استان با اختلال شدید مواجه شده و مردم شرایط سختی را تجربه کردند.

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اظهار کرد: پدیده طوفان های گرد و غباری به دلیل تبعاتی که به همراه دارد، موضوعی است که هم در قالب تغییر اقلیم و هم در قالب مدیریت بحران تعریف می شود.

وی یکی از تلاش های اثربخش ایران در موضوع گرد و غبار و در حوزه بین الملل را تلاش برای گنجاندن موضوع گرد و غبار در توافق نامه آب و هوا پاریس به عنوان یکی از آثار منفی تغییر اقلیم برشمرد و افزود: در ادامه نیز برای ایجاد اجماع جهانی و نگاه بین المللی به این موضوع، با پیشگامی و ابتکار عمل ج. ا.ایران موفق شدیم ابتدا قطعنامه ضرورت تدوین گزارش جهانی برای طوفان های گرد و غبار را به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد برسانیم که گزارش آن نیز سال گذشته با محوریت کارشناسان ایرانی از جمله مدیر کمیته ملی مقابله با پدیده گرد و غبار تدوین شد.

طوفان های گرد و غبار بخش وسیعی از دنیا را تحت تاثیر قرار داده اند

ابتکار با بیان اینکه در گزارش تهیه شده شرحی از طوفان های گرد و غباری غرب آسیا، چین، آفریقا به ویژه شمال آفریقا و تاثیرپذیری اروپا از این طوفان ها، همچنین طوفان های گرد و غباری آمریکا ارائه شده، خاطرنشان کرد: امروزه، طوفان های گرد و غباری به عنوان یکی از آثار منفی تغییر اقلیم بخش وسیعی از دنیا را تحت تاثیر قرار داده اند.

معاون رئیس جمهور اشاره ای هم به سه قطعنامه بین المللی دیگر در زمینه گرد و غبار داشت و افزود: تاکید برتدوین برنامه عمل مقابله با پدیده گرد و غبار در قطعنامه دوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد، قطعنامه همکاری برای مقابله با گرد و غبار در سطح وزاری محیط زیست و در سازمان ملل متحد و قطعنامه برای همکاری های منطقه ای در آسیا به منظور مقابله با گرد و غبار از دیگر اقدام های بین المللی در این زمینه است.

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست مروری نیز بر نشست تخصصی مقابله با گرد و غبار در حاشیه اجلاس وزرای محیط زیست جهان در مراکش داشت و اظهار کرد: این نشست با حضور اریک سولهیم معاون دبیرکل و مدیر اجرایی برنامه محیط زیست سازمان ملل بود و بر ضرورت پشتیبانی و حمایت فنی، مالی و علمی از کشورهای آسیب پذیر برای رفع چالش گرد و غبار تاکید شد.

به گفته وی، تکمیل مطالعات برای شناسایی کانون ها در سطح کشور، همچنین تدوین برنامه اقدام برای مقابله با گرد و غبار در برخی استان ها و شروع اقدام های اجرایی همچون اجرای طرح های بیابان زدایی و مقابله با کانون ها از طریق مالچ پاشی و نهال کاری، اجرای طرح های آبخوان داری و آبخیزداری از سوی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری به عنوان دستگاه متولی مقابله با گرد و غبار در برخی استان ها از جمله سیستان و بلوچستان و خوزستان نیز برخی اقدام های داخلی در این حوزه است.

ابتکار ضمن تاکید بر نگاه ویژه دولت یازدهم به محیط زیست و اهمیت ویژه برای تالاب ها و حفظ و احیاء آن ها، تصریح کرد: دولت یازدهم گام هایی جدی برای احیاء و حفظ تالاب های کشور به عنوان زیست بوم های بسیار ارزشمند، همچنین عامل پیشگیری از طوفان های گرد و غباری و منبع تامین کننده معیشت مردم به ویژه در استان هایی همچون خوزستان و سیستان و بلوچستان برداشته است که از آن جمله می توان به تخصیص و تامین حق آبه تالاب ها اشاره کرد.

معاون رئیس جمهور با ذکر نمونه تالاب هورالعظیم در استان خوزستان، گفت: به رغم اینکه ۱۰۰ درصد تالاب هورالعظیم در سال ۹۲ خشک بود و این تالاب ارزشمند به کانون جدی گرد و غبار برای خوزستان و حاشیه این استان تبدیل شده بود، با همت دولت یازدهم و طی همکاری بین بخشی به ویژه با وزارتخانه های نفت و نیرو، موفق به رفع موانع ایجاد شده روی تالاب، همچنین تخصیص حق آبه تالاب شدیم و خوشبختانه در حال حاضر با احیاء ۷۰ درصدی تالاب هورالعظیم شاهد رفع خطر کانون گرد و غباری این تالاب، همچنین رونق دوباره معیشت و گردشگری در آن منطقه هستیم.

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: در استان سیستان و بلوچستان نیز دولت گام هایی مهم از جمله رفع موانع ایجاد شده بر تالاب، ثبت تالاب به عنوان ذخیره گاه زیست کره، مذاکره با دولت افغانستان در راستای حفظ و احیاء تالاب های بین المللی ارزشمند هامون و یکی از کانون های داخلی و مهم گرد و غبار برداشته است.

ابتکار اشاره ای هم به بارندگی های اخیر کشور و منطقه به ویژه در افغانستان داشت و ابراز امیدواری کرد: به واسطه این بارندگی ها که منجر به جان تازه برای بسیاری از رودخانه ها و تالاب های کشور به ویژه در بخش های جنوبی همچون استان های سیستان و بلوچستان و کرمان شده است، شرایط تالابی کشور امسال بهتر باشد.

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به بازدید رئیس ستاد مدیریت بحران از سیستان و بلوچستان پس از سیل اخیر و انتقال پیام مردم محلی که سیل بهتر از خشکی است، اظهار کرد: به رغم همه مشکل هایی که به واسطه سیل برای مردم ایجاد می شود و البته جای تردید ندارد که مقام های محلی و ملی و دولت باید به آن ها رسیدگی و این مشکل ها را رفع کنند، در شرایط تغییر اقلیم و خشکسالی، حرف مردم محلی در برتری داشتن سیل به خشکسالی کاملا درست است.

وی افزود: به طور نمونه، خوشبختانه پس از تقریبا ده سال خشکسالی جازموریان امسال بر اثر همین بارندگی های اخیر، آب در تالاب جازموریان جریان پیدا کرده است.
به گفته معاون رئیس جمهور، توجه ویژه به تالاب ها و جنگل ها، جلوگیری از تخریب جنگل ها، حفظ و احیاء رودخانه ها، تعادل بخشی به سفره های آب زیرزمین، تلاش برای اصلاح الگوهای مصرف آب بخشی از فعالیت ها و اقدام های دولت یازدهم برای جبران سال ها بی توجهی و غفلت در حوزه محیط زیست است.

فرونشست زمین از جمله آثار مدیریت ناپایدار و برداشت بی رویه و یک سویه از منابع آبی است

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، فرونشست شدید زمین در کشور را از جمله آثار غفلت و بی توجهی به حفظ اکوسیستم های طبیعی و مدیریت منابع و مصارف آب در کشور برشمرد و افزود: منطقه میناب استان هرمزگان از جمله نمونه های بسیار ناگوار فرونشست زمین بر اثر مدیریت ناپایدار منابع آبی و برداشت بی رویه و یک سویه از منابع آبی است که منجر به تخریب بخش مهمی از سرزمین و در معرض تهدید قرار گرفتن ۱۰ میلیون اصله نخل به عنوان ثروت عمومی و مردم شده است.

وی ادامه داد: اگرچه دولت یازدهم از سال گذشته در تلاش برای کاهش اثرات این چالش مهم و چاره جویی برای این موضوع است، اما آنچه در نتیجه سیاست گذاری نادرست در بلند مدت رخ داده در کوتاه مدت قابل جبران و رفع نیست.

ابتکار ضمن تاکید بر رویکرد و اقدام های مهم و مثبت شورای عالی آب و شورای عالی محیط زیست در دولت یازدهم، تصریح کرد: رفع چالش های محیط زیستی زمان بر است و حتی با اقدام های جدی و برنامه ریزی های دقیق و منسجم و علمی نیز نمی توان در کوتاه مدت به نتیجه مثبت و چشمگیری دست پیدا کرد.

رعایت الزام های محیط زیستی از مولفه های مهم افزایش تاب آوری در برابر مخاطره های طبیعی است

ابتکار رعایت الزام های و شاخص های محیط زیستی در برنامه های توسعه ای و عمرانی و به طور کلی در تصمیم گیری و تصمیم سازی های کلان را از جمله مولفه های مهم افزایش تاب آوری و کاهش آسیب پذیری در برابر بحران های و مخاطره های طبیعی دانست و افزود: به همین دلیل دولت یازدهم با جدیت بر موضوع حفاظت از محیط زیست، آب، خاک و هوا تاکید دارد و برنامه ریزی ها و اقدام های مختلفی در این راستا داشته است.

معاون رئیس جمهور رعایت ملاحظات محیط زیستی برای حفاظت از طبیعت و ارزش های زیستی و خدمات تنوع زیستی را از جمله مهم ترین رکن های برنامه ریزی های بلند مدت و کوتاه مدت ملی و بین المللی برای پیشگیری از بحران های طبیعی برشمرد و اظهار کرد: عدم احترام به قوانین طبیعت منجر به فعالی شدن قوه قهریه طبیعت خواهد شد و در آن صورت هیچ کس توانایی مقابله با آسیب های مختلفی که نه تنها بر محیط زیست و طبیعت بلکه بر تمامی بخش ها از جمله اجتماع، امنیت، سلامت، بهداشت و اقتصاد وارد می شود را نخواهد داشت.

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست خاطرنشان کرد: رویکرد و جهت گیری دولت یازدهم در برنامه ششم توسعه و سایر برنامه ها و اقدام های دولت، حفظ محیط زیست و ارتقاء و بهبود شاخص های آن است تا بتوانیم با اجریا برنامه های مقابله، تاب آوری و سازگاری در برابر تغییرات اقلیم و حوادث آب و هوایی در مسیر توسعه پایدار گام برداریم.

وی ابراز امیدواری کرد: رویکرد علمی منجر به تدوین راهکارهای اجرایی و مناسب برای مدیریت جامع و روزآمد و کارآمد بحران با استفاده از فناوری های نوین و تجربه های موفقملی و بین المللی در کشور شود.

ابتکار در بخش دیگری از سخنان خود، ابلاغ سیاست های کلی محیط زیست توسط رهبر معظم انقلاب را راس تحولات مثبت محیط زیستی کشور برشمرد و افزود: نگاه و تاکید مقام معظم رهبری بر حفظ محیط زیست منجر به همگرایی بین بخشی در قوه مجریه، همچنین هماهنگی و انسجام بین قوا و حتی قوای مسلح در کشور برای حفظ محیط زیست شد.

معاون رئیس جمهور تاکید کرد: طبق قانون اساسی ایران، حفظ محیط زیست وظیفه همگانی است و از این رو در کنار تاکید، نگاه ویژه، اقدام ها و برنامه های دولت یازدهم برای حفظ محیط زیست، همه اقشار و آحاد جامعه باید برای حفظ محیط زیست به عنوان یک وظیفه عمومی تلاش کنند زیرا همانطور که برخورداری از محط زیست، خاک، آب و هوای سالم از جمله حقوق همگانی است، همه ما نیز در مقابل محیط زیست وظایف و مسئولیت هایی بر عهده داریم.

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، تاکید دولت بر حفظ محیط زیست به عنوان حقوق عامه را به حدی دانست یک فصل از منشور حقوق شهروندی به محیط زیست اختصاص داده شده است.

وی همچنین به رویکرد محیط زیستی دولت در نخستین جلسه و دستور ویژه برای احیاء دریاچه ارومیه اشاره کرد و افزود: به لطف خداوند و با تلاش و برنامه ریزی دولت و همکاری های شکل گرفته، دریاچه ارومیه که در ابتدای فعالیت دولت یازدهم در وضعیت بحرانی و آسیب پذیری جدی و شدید قرار داشت، امروز دارای تراز تثبیت شده و حتی رو به افزایش است.

ابتکار ادامه داد: وضعیت نابسامان دریاچه ارومیه که تهدیدی ملی بود، امروز با اقدام های مختلف همچون اصلاح الگوهای آبیاری و کشاورزی، جلوگیری از احداث سدهای جدید، مدیریت منابع و مصارف آب امروز به نقطه امیدوار کننده ای رسیده است اگرچه همچنان تا نقطه مطلوب فاصله داریم و باید همه این اقدام ها را ادامه دهیم تا بتوانیم این دریاچه و اکوسیستم ارزشمند و مهم ملی و جهانی را حفظ کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۱۰
پیمان صاحبی


 

بحران آب با نصیحت حل نمی‌شود

*سعید افشار: بیش از یک‌دهه پیش دانشمندان و همچنین منابع ناسا رسما اعلام کرده بودند، تغییرات آب و هوایی و همچنین خشکسالی دربیشتر مناطق کره‌زمین و به‌خصوص خاورمیانه چهره واقعی خود را نشان خواهد داد که الان دربیشتر مناطق ایران و خاورمیانه شاهد آن هستیم.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، یکی از دلایل عمده این وضعیت، استفاده بیش ازحد از سوخت‌های فسیلی و انتشار گازهای گلخانه‌ای که عامل اصلی گرم‌شدن کره‌زمین بوده و طبق پیش‌بینی دانشمندان تا‌ سال ٢٠٥٠ میلادی دو درجه دیگر گرمتر خواهد شد، بدیهی است پیامد تغییرات آب و هوایی سیاره زمین، خشکسالی‌های طولانی، باران‌های اسیدی و سیل‌های ویرانگر درمناطق مختلف زمین خواهد بود که شرح دلایل آن مبحث دیگری می‌طلبد.


درحال حاضر به دلیل کمبود نزولات آسمانی که ازچند‌ سال شروع شده، منابع آب شیرین به شدت محدود شده است. البته ممکن است برخی تصور کنند چون چهارپنجم کره‌زمین را آب فرا گرفته، پس جای نگرانی نیست. ازجهت اطلاع حدود ٩٧درصد کل آب‌های سیاره ما شور و فقط ٣درصد آن شیرین است که سه‌چهارم آن هم درمناطق دور از دسترس نظیر مناطق قطبی و یخبندان‌ها قرار دارد. امروزه داشتن آب مطمئن به یکی از عوامل تعیین‌کننده بقای ملی تبدیل شده و دور نیست که نفتکش‌ها جای خود را به کشتی‌های آب‌بر دهند و کشورهای نزدیک قطب مانند کانادا و روسیه در آینده آب مورد نیاز کشورهای دیگر را از این طریق تأمین کنند. آب مسأله اصلی و بسیار گران و امنیتی سال‌های پیش‌رو خواهد بود.


درحال حاضر بیش از ٤٠ کشور جهان دچار کمبود جدی آب شیرین و سالم هستند و حتی درمناطقی که آب وجود دارد، مسأله مهم قابل آشامیدن‌بودن یا نبودن آن است. لازم است بدانیم اغلب رودخانه‌ها، تالاب‌ها و دریاچه‌ها با سموم دفع آفات کشاورزی، فاضلاب صنعتی و مدفوع انسانی آلوده شده‌اند و مصرف آن، بیماری‌های حادی را به دنبال دارد، طبق آمار، روزانه حدود ٣٠هزارنفر درجهان در اثر مصرف آب آلوده می‌میرند.


درکشور خودمان، به جز چند استان شمالی تقریبا تمامی مناطق ایران ازچند‌ سال گذشته گرفتار خشکسالی و در نتیجه کمبود آب هستند.‌ سال گذشته شرکت آب و فاضلاب طی اخطاریه‌هایی به تمامی شهروندان تهرانی اعلام کرده که ٢٠درصد مصرف را کاهش دهند. ازهمین الان می‌توان حدس زد که با موعظه کار به جایی نخواهیم برد و امسال و سال‌های آتی بحران آب ممکن است مسائل حادی را به دنبال آورد.


راهکارهایی که برای حل کوتاه‌مدت و درازمدت به نظر می‌رسد، به صورت پیشنهاد به شرح ذیل مطرح می‌شود:
١- مسأله کمبود آب مسأله جهانی و تا حدودی امنیتی است. حل این مشکل نیاز به تعامل با همه کشورهای جهان و ازطریق سازمان ملل متحد امکان‌پذیر است. حق آب کشورها باید ازطریق همسایه‌های بالادستی تعیین و تحویل شود. درحال حاضر کشور عراق به دلیل بستن سد درترکیه روی رودخانه‌های دجله و فرات دچار مشکل کمبود آب شده یا احداث سد روی سرشاخه‌های هیرمند باعث قطع حق آب ایران در دریاچه ‌هامون شده، طوری که آن دریاچه و استان سیستان‌وبلوچستان دارد تبدیل به بیابان برهوت می‌شود. ضروری است همکاری و همگامی بین‌المللی و منطقه‌ای هرچه سریع‌تر صورت گیرد.


٢- وزارت نیرو در اسرع‌وقت ازطریق شرکت‌های آب‌منطقه‌ای اقدام به تعویض لوله‌های اصلی انتقال آب کرده تا از نشت آب به دلیل پوسیدگی جلوگیری شود، لوله‌کشی اصلی برخی شهرها مانند تهران به پنج‌دهه پیش برمی‌گردد و مقادیر متنابهی آب تصفیه‌شده هدر می‌رود.


٣- شبکه صنعتی جمع‌آوری، انتقال و تصفیه فاضلاب‌های خانگی و غیره تأسیس شده و ضمن بازیافت، بخشی از آن به چرخه مصرف برگردد. درحال حاضر درکشور آلمان حدود ٦٠درصد فاضلاب پس از تصفیه به چرخه مصرف وارد می‌شود.


٤- آب مصرفی در ایران بسیار ارزان است و بنابراین لازم است تعدیل جدی درقیمت آن انجام شود و قیمت تمام‌شده آب تصفیه‌شده ازمردم گرفته شود تا مدیریت مصرف را خود مردم انجام دهند.


٥- تغییر روش کشت و نوع آبیاری کشاورزی از روش غرقابی به روش قطره‌ای یا موضعی یکی دیگر از راه‌های مقابله با بحران کم‌آبی است، حتی می‌توان برخی کشت‌ها را که نیاز به آب زیاد دارند، از رده خارج کرد.


٦- تعطیلی برخی صنایع آب‌بر: صنایع فولاد یکی از آب‌برترین صنایع است، الان میزان زیادی از آب سرچشمه‌های زاینده‌رود و منابع آب زیرزمینی را برای مجتمع‌های فولاد و آهن مناطق مرکزی کویری کشور استفاده می‌کنند، دقیقا به همین دلیل است که صنایع فولاد درکشورهای مختلف درکنار دریا تأسیس می‌شوند.


٧- توسعه منطقی شهرها: با توجه به تغییر بافت جمعیتی از روستایی به شهرنشینی جمعیت شهرها به شدت افزایش یافته و خدمات شهری ازجمله آبرسانی و دفع فاضلاب و خدمات دیگر شهری با مشکلات جدی روبه‌روست. ساخت شهرها درسطح، در آینده مشکل‌ساز خواهد بود و بهتر است فرهنگ ارتفاع‌سازی جا بیفتد تا خدمات شهری بهتر به دست مردم برسد و نیز از تمرکز زیاد درشهرهای خاص مانند تهران و مشهد با افزودن امکانات و تسهیلات رفاهی در سایر شهرها پیشگیری کند.


٨- تغییر نوع فعالیت شهرداری‌ها از چمن‌کاری و گل‌کاری به فعالیت‌های دیگر ازجمله فرهنگ‌سازی.
به مدیریت شهری و شوراهای شهر پیشنهاد می‌شود، برنامه فضای سبزسازی را با توجه به بحران اخیر تغییر دهند و برای رنگ‌دهی مثلا می‌توانند ازچمن مصنوعی استفاده کنند یا ساخت دریاچه‌هایی را که مدتی بعد به محل تجمع پشه‌ها تبدیل می‌شوند را کلا تعطیل کنند.

٩- آموزش از طریق وسایل ارتباط جمعی
مردم باید بدانند که نباید درحیاط منزلشان چمن یا گل‌کاری کنند، مشکل کمبود آب جدی است. ساخت استخر شنا باید مطلقا ممنوع شود و مستلزم هزینه سنگین. چاه‌های موجود درمنازل باید تعطیل شوند. درحال حاضر، عمق منابع آبی ایران دربرخی مناطق به بیش از ٤٠٠متری زیر زمین رسیده و دیگر آب شیرینی بعد از آن وجود نخواهد داشت و چند ‌سال دیگر درصورت ادامه خشکسالی منابع آبی کشور شور خواهد شد. در سال‌های اخیر به دلیل خشکسالی در انگلستان گشت هوایی پلیس، کسانی را که چمن سبز داشتند، جریمه کردند؛ چراکه صرفه‌جویی درمصرف آب وظیفه همگانی است.


١٠- شیوه هدردهی آب ازطریق کولرهای آبی و سیفون‌های دستشویی فاجعه است. حدود ١٢‌میلیون کولر آبی درکشور وجود دارد، بر فرض اگر هر ١٠ساعت، ٢٤٠ لیتر آب هر کولر آبی مصرف کند، می‌توانید تصور کنید که چه حجمی از آب هدر می‌رود یا سیفون‌های دستشویی که روزانه صدها لیتر آب را هدر می‌دهند، درصورتی که می‌توان با ترکیبی از هوایی فشرده و آب یا راه‌های دیگر صرفه‌جویی را به حداکثر رساند.
زمین هشدارهای لازم را داده است. فردا دیر است.


*کارشناس اقتصاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۰۹
پیمان صاحبی


 

ادغام سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی، به تخریب محیط زیست دامن می‌زند

ادغام محیط زیست و منابع طبیعی برای تشکیل وزارتخانه‌ای تازه، یکی از طرحی‌هایی است که دیروز در جلسه علنی مجلس اعلام وصول شد؛ اتفاقی که به نظر می‌رسد مخالفانش بیشتر از موافقانش باشد، زیرا براساس تحلیل کارشناسان با تشکیل وزارتخانه محیط زیست و منابع طبیعی، روی دستگاه‌هایی که به تخریب محیط زیست دامن می‌زنند نظارت کمتری خواهد شد و سرنوشت محیط زیست کشور به دست نمایندگانی می‌افتد که بیشترشان با ضرورت حفظ محیط زیست آشنا نیستند.

با ابین وجود موافقان این طرح امیدوارند با تبدیل معاونت محیط زیست به وزارتخانه، مدیران زیست محیطی را پاسخگو کنند.

‌وقتی غلامرضا کاتب عضو هیات‌رئیسه مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی دیروز‌ طرح‌های اعلام وصول شده را نام برد، به طرح تشکیل وزارت محیط زیست و منابع طبیعی نیز اشاره کرد؛ طرحی که با اجرا شدنش باید منتظر تخریب بیشتر محیط زیست بود‌.

هوشنگ ضیایی، کارشناس محیط زیست یکی از مخالفان‌ ادغام محیط زیست با منابع طبیعی است به نظر او ‌ سازمان حفاظت محیط زیست باید بر نحوه عملکرد سایر دستگاه‌ها نظارت کند و اگر به وزارتخانه بدل شود،‌ نمی‌تواند مانع عملکرد برخی دستگاه‌ها شود؛ دستگاه‌ها و وزارتخانه‌هایی ‌که سبب تخریب محیط زیست می‌شوند.

هرچند ‌سازمان حفاظت محیط زیست نیز این روزها نمی‌تواند بدرستی به وظیفه اش عمل کند؛ زیرا وزیر صنعت، معدن و تجارت دولتی که خود را زیست محیطی‌ترین دولت تاریخ کشور می‌داند، با صحبت درباره ساخت معدن و گورخرهایی که در منطقه بهرام گور قرار دارند آب پاکی را روی دست زیست محیطی‌ترین دولت ریخته است.

بنابراین مشخص است که برای حفظ محیط زیست کشور با مشکلات زیادی روبه‌رو هستیم، اما چاره این کار را نمی‌توان در ادغام این دو نهاد جست‌وجو کرد.

مرگ نظارت

در واقع چنانچه سازمان حفاظت محیط زیست برقرار باشد و از مدیریتی مناسب برخوردار باشد، می‌تواند مانع عملکرد چنین وزرایی شود؛ اما اگر خودش وزیر شود دیگر تاثیر چندانی در عملکرد وزرا و دیگر مدیران نخواهد داشت.

بنابر این گره کار را باید در جای دیگری جست؛ زیرا دولت‌ها هیچ وقت در مقام عمل به فکر محیط زیست نیستند و برای جبران این ضعف باید آگاهی و دانش مدیران را افزایش داد تا بتوان بدرستی مسائل زیست محیطی را مدیریت کرد.‌

به همین دلیل به نظر می‌رسد تلاش نمایندگان برای ایجاد وزارت محیط زیست و منابع طبیعی بیشتر برای این است که بتوانند رئیس سازمان حفاظت محیط زیست را استیضاح کرده و مهره‌ای همراه را به‌کار بگیرند.‌ ضیایی می‌افزاید: وزارت جهاد کشاورزی و منابع طبیعی آنقدر وسیع است که محیط زیست در آن گم خواهد شد‌. پیش از این نیز بسیاری از کارشناسان مخالف ادغام کشاورزی و جهاد سازندگی بودند و اکنون نیز بر این نکته پافشاری می‌کنند که با تشکیل وزارت محیط زیست و منابع طبیعی، محیط زیست کشور سرنوشت ناگواری پیدا خواهد کرد.‌

مقایسه‌ای اشتباه

یکی از دلایلی که سبب شده برخی به فکر ایجاد وزارت محیط زیست و منابع طبیعی باشند، الگوبرداری از کشورهای اروپایی است که همه دستگاه‌ها و نهادهای فعال در حوزه محیط زیست در یک وزارتخانه جمع شده‌اند.

هادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع طبیعی و رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور در این باره می‌گوید: نباید محیط زیست کشور را با کشورهای اروپایی مقایسه کرد و گفت چون آنها وزارت منابع طبیعی دارند ما نیز باید مانند اروپایی‌ها عمل کنیم.

آن طور که او می‌گوید‌ منابع طبیعی کشورمان برخلاف اروپا‌ انسان ساخت ‌نیست و به معانی واقعی منابع طبیعی است و باید آگاه بود اگر در کشورهای اروپایی چنین اتفاقی افتاده بابت این است که مدیران دستگاه اجرایی کشورهای اروپایی برای حفظ محیط زیست حساسیت بیشتری نسبت به دستگاه‌های نظارتی دارند.

باید تاکید کرد در کشورمان اکنون ‌به اشتباه برخی وظایف اجرایی به محیط زیست واگذار شده؛ زیرا ماهیت اصلی این سازمان نظارت است نه اجرا. بنابراین یکی دیگر از مشکلات محیط زیست کشور‌ تداخل وظیفه‌های دستگاه‌هاست، زیرا اگر محیط زیست وارد اجرا شود در نهایت باید ارگان دیگری بر فعالیت آن نظارت کند.

جاده صاف‌کن تخریب

‌قابل پیش‌بینی است که با ادغام سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی موانع برای اجرای پروژه‌های غلط و تجاوز و تخریب محیط زیست برداشته می‌شود.

آن طور که کیادلیری می‌گوید، ‌با ایجاد وزارت ‌محیط زیست سرنوشت تمام منابع طبیعی کشور به دست نمایندگان مجلس می‌افتد؛ این درحالی است که برخی نمایندگان هنوز از بلوغ محیط زیستی برخوردار نیستند.

نکته‌ای را که کیادلیری به آن اشاره می‌کند، باید در منطقه‌ای فکر کردن نمایندگان جست‌وجو کرد، زیرا بسیاری از آنها برای راضی نگه‌داشتن حوزه انتخاباتی خود ترسی از تخریب محیط زیست ندارند و بیشتر به دنبال گرفتن نتایج کوتاه‌مدت هستند و به اندازه کافی آینده‌نگر نیستند. برای نمونه می‌توان به نمایندگانی اشاره کرد که برای حل مشکل اشتغال، علیه طرح تنفس جنگل رای می‌دهند‌‌.

در واقع باید وزارتخانه‌ای برای منابع طبیعی تشکیل داد، اما محیط زیست را نیز به عنوان دستگاه ناظر حفظ کرد.

مساله دیگری که رئیس دانشکده منابع طبیعی ‌ به آن اشاره می‌کند، نبود مدیران متخصص است،‌ انگشت‌شمار بودن مدیرانی که به معنای واقعی دغدغه محیط زیست را دارند سبب شده محیط زیست کشور شرایط مناسبی نداشته باشد،در واقع این روزها بیشتر مدیران زیست محیطی به فکر حفظ سمت و میزشان هستند تا به فکر حفظ محیط زیست کشور.

کیادلیری ازاین می‌گوید که باید منابع طبیعی را از زیر مجموعه جهادکشاورزی خارج کرد، زیرا 83 درصد اراضی کشور جزو منابع طبیعی است و اکنون زیر مجموعه بخش کشاورزی که بخشی خدماتی است قرار گرفته ، به همین خاطر از نظر اعتبارات و منابع انسانی توجه زیادی به آن نمی‌شود. در واقع وزیر چنین وزارتخانه‌ای بیشتر به فکر اهداف کوتاه مدت ـ که در بخش کشاورزی دست یافتنی است ـ می‌افتدو برای حفظ منابع طبیعی کشور که در بلند مدت به دست می‌آید، تلاشی نمی‌شود.‌

ضعف‌ها عریان شده

به نظر می‌رسد یکی از دلایلی که سبب شده باردیگر نمایندگان طرح ایجاد وزارت محیط زیست و منابع طبیعی را به هیات‌رئیسه بدهند، مشکلات زیست‌محیطی است که این روزها عریان‌تر از گذشته خود نمایی می‌کند. مشکلاتی مانند آنچه در چند روز اخیر بر مردم خوزستان گذشت و زندگی را به کامشان زهر کرد،‌ هوای آلوده‌ای که مانند بختک روی سینه کلانشهرنشینان افتاده، از تامین نشدن حقابه تالاب‌های هامون و هور‌العظیم و...‌ که باعث آواره شدن بسیاری از ایرانیان شده، کاهش قابل توجه حیات وحش کشور و ... . اما اینها فقط برخی از مشکلات زیست‌محیطی این‌‌ روزهاست که مدیریتشان نیازمند چاره‌ای جدی است، اما برای درمان این مشکلات باید راه‌حلی مناسب انتخاب کرد و به قول معروف از چاله به چاه نیفتاد‌.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۰۸
پیمان صاحبی


 

نسل آینده مجبور به مهاجرت می‌شود

 احیای دریاچه ارومیه، ‌محیط‌زیستی‌ترین شعار دولت در ابتدای کار بود؛ ٣ سال پیش، ‌دولت با وعده احیا پیش آمد و خود را دولتی محیط‌زیستی نامید. ستادی برای این امر تشکیل شد و کارشناسان‌ارشد حوزه آب و محیط‌زیست گردهم جمع شدند تا چاره‌ای علمی بیندیشند برای نجات بزرگ‌ترین دریاچه داخلی کشور و دومین دریاچه شور دنیا. بیش از ٩٠ درصد ارومیه خشک شده‌بود و امیدی برای احیا در میان نبود. حالا بعد از سه سال کار کردن ستاد، ‌تراز آب دریاچه تثبیت شده و قرار است اگر بودجه لازم از سوی دولت تزریق شود، ‌کار احیا شروع شود، ‌بودجه‌ای که فعلا خبری از آن نیست و کارها خوابیده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، عیسی کلانتری‌، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه، ‌از مشکلات بودجه‌ای می‌گوید، ‌مشکلاتی که تنها تدبیر دولت می‌تواند راهگشایش باشد و اولویت قایل شدن برای نجات حوضه آبی که می‌تواند ناجی چند شهر بزرگ و جمعیتی معادل ٧ درصد جمعیت کشور باشد و مرگش، ‌مهاجرتی عظیم را دربر خواهدداشت.

کلانتری، ‌تنها از ارومیه نمی‌گوید، ‌از مشکلات آب کشور می‌گوید که انگار هنوز فردی از مسوولان کشوری بوی خطرش را به مشام نشنیده. او معتقد است بحرانی که در حال حاضر با آن مواجهیم، ‌از هر بحرانی خطرناک‌تر است و پیامدهایش می‌تواند کشور را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار دهد. به سخن او، ‌اگر تمهیدی اندیشیده نشود برای مصرف درست آب کشاورزی، ‌آخرین ذخایر آب زیرزمینی‌مان در کمتر از یک دهه آینده به اتمام می‌رسد. آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگوست.


آخرین خبرهایی که از دریاچه ارومیه شنیده می‌شود این است که به خاطر مشکلات بودجه‌ای روند احیا متوقف شده است. چقدر این مشکلات در روند احیای دریاچه و رسیدن به چشم‌اندازی که در نظر داشتید، تاثیرگذار است؟

دو سال اول برنامه، دوران تثبیت دریاچه بود. سال ما سال آبی است، از اول مهر شروع می‌شود تا آخر شهریور. از مهر ٩٣ تا پایان شهریور ٩٥ پایان دوران تثبیت بود. خوشبختانه این دوران را با موفقیت پشت سر گذاشتیم و نه تنها دریاچه تثبیت شد که وضعیتش به مراتب بهتر از دو سال قبل هم شد. از مهر ماه امسال دوران احیا شروع شده که ٨ سال هم دوران احیا طول خواهدکشید. متاسفانه با بی‌پولی شدید دولت روبه‌رو شدیم. یک بخشی‌اش که مربوط به بودجه سنواتی نیست، خوب پیش می‌رود و آن انتقال آب از حوضه زاب به دریاچه است؛ باید دو سد زده شود و ٣٥ کیلومتر تونل حفر شود که دارد طبق برنامه پیش می‌رود. اما بخش دیگری که مربوط به کاهش مصرف آب کشاورزان است، سرمایه‌گذاری می‌خواهد و بخش انتقال مستقیم آب به درون دریاچه (انتقال پساب‌ شهرهای اطراف پس از تصفیه) است که باید بتوانیم سالانه ٣ و نیم میلیارد مترمکعب در جمع آب به دریاچه از این طریق برسانیم. آنها با وقفه روبه‌رو شده‌اند. البته دولت یک ٣٠٠ میلیارد تومان تصویب کرده که در حقیقت پول نیست، اوراق اسلامی است؛ اوراقی که به پیمانکارانی که بدهی بانکی دارند بابت طلب‌های‌شان پرداخت می‌شود.

در دوران تثبیت چه اتفاقی افتاد؟

در دوران تثبیت قرار بود کاهش آب نداشته‌باشیم و به تثبیت برسانیم. آب دریاچه نه‌تنها کاهش پیدا نکرد که افزایش ٢٥ سانتی ارتفاع آب هم داشتیم، یعنی نزدیک یک میلیارد مترمکعب آب اضافی وارد شد. اگر از این به‌بعد بی‌پولی تداوم پیدا کند و بودجه به موقع تخصیص داده نشود، احیا عقب می‌افتد. مثلا اگر قرار است در ١٤٠٢ احیا به اتمام برسد، ‌می‌شود ١٤٠٣ یا ١٤٠٤. چون عملیات اجرایی ما مستقیما با بودجه‌ای که دولت تخصیص می‌دهد، پیش خواهدرفت. اگر خزانه و سازمان برنامه پول ندهند، با دست خالی نمی‌شود کاری کرد. الان دستگاه‌های اجرایی‌مان خیلی بدهکارند. سازمان آب منطقه‌ای، وزارت جهاد کشاورزی هم بدهکارند، به اندازه‌ای هم که باید کار می‌کردند، به علت کمبود پول نتوانستند کار کنند. عملیات اجرایی را سازمان‌های دولتی ذی‌ربط در حیطه وظایفش انجام می‌دهد، ستاد احیا تنها برنامه را می‌دهد و پشتیبانی می‌کند و سیاست‌های آنها را تغییر می‌دهد؛ ‌مثلا به جای توسعه کشت، محدودیت کشت یا عدم توسعه می‌خواهد، ‌یا به جای تخصیص آب نامحدود به کشاورز، می‌خواهد که بیشتر از مقدار آب مصوب به کشاورزان از طریق سد و رودخانه داده‌نشود. مساله غبارهای نمکی و ریزگردها هم در میان است که خوشبختانه سازمان جنگل‌ها خوب عمل کرده، اما الان دستش خالی است.

مبلغی که برای روند احیا لازم است و قرار بود تخصیص داده‌شود و باعث توقف پروژه شد، ‌چقدر است؟

بودجه مصوب سال ٩٥ ما نزدیک به ١٨٠٠ میلیارد تومان بود. از این ١٨٠٠ میلیارد تومان، ٣٠٠ میلیاردش به انتقال آب از زاب برمی‌گشت که از بودجه‌های آب‌های مرزی مصوب رهبری تخصیص داده‌شده، حدود ٣٥٠ میلیارد تومان بودجه عمرانی خود دستگاه‌ها بود که از آن چیزی پرداخت نشده و حدود ١١٣٠ میلیارد تومان از بودجه حوادث غیرمترقبه بود که از آن مبلغ، اخیرا ٣٠٠ میلیارد به شکل اسناد اسلامی تخصیص دادند.

این اسناد اسلامی اصلا به کارتان می‌آید؟

بعضی از پیمانکاران استفاده می‌کنند، اما خیلی‌ها نمی‌توانند. مشکلش این است که کسانی باید بگیرند که بدهی بانکی دارند و به جای بدهی بانکی‌شان پرداخت کنند. پیمانکاری که بدهی بانکی ندارد، به دردش نمی‌خورد. اینجا کمی مشکل ایجاد شده، امیدواریم در ٤٠ روز باقیمانده سال، بهتر برخورد کنند تا بتوانیم سریع‌تر پیش برویم و بخشی از عقب‌ماندگی‌مان را جبران کنیم.

این یعنی در سال ٩٥ شما ٦٠٠ میلیارد تومان در قالب پول و سند اسلامی دریافت کردید، هنوز دوسومش مانده که باید در باقیمانده سال تحویل بگیرید؟

باقی‌اش را ندارند بدهند، اگر می‌دادند پیمانکاران فعال‌تر می‌شدند، چون امیدی ندارند پول بگیرند، غیرفعال شدند. بدهی پیمانکاران ما در اثر فعالیت‌های‌شان اضافه می‌شود و در مقابل دیگران بدهکار می‌شوند. به همین دلیل فعالیت‌های‌شان را محدود کرده‌اند، ما هم فشاری نمی‌آوریم که فعال‌تر عمل کنند، چون نمی‌خواهیم پیمانکاران‌مان به دردسر بیفتند و با شکایت طرف‌های مقابل‌شان، سرو کارشان به دادگاه بیفتد. جایگزین کردن اینها سخت است. تا بیایند با کار آشنا شوند طول می‌کشد. ما هم موافق بودیم علمیات را کند کنند تا دولت تکلیف را مشخص کند.

تنها بودجه داده‌شده، ‌انتقال آب از زاب است. این چقدر در احیا تاثیر دارد؟

این عملیات سالانه ٦٥٠ میلیون متر مکعب آب برای دریاچه می‌آورد. ان‌شاالله طبق برنامه اگر عملی شود، از آخر سال ٩٨ باید آب به دریاچه سرازیر شود.

این حجم چه سهمی از ارومیه را زنده‌می‌کند؟

‌این آب در سال حدود ٢٠ درصد آب مورد نیاز را تامین می‌کند. مقدار خوبی است، چون آبی است که از طریق دجله به خلیج فارس می‌ریزد. در واقع این آب، اضافه بر سهمیه ارومیه است و قرار است بر‌گردد به حوضه دریاچه ارومیه.

غیر از زاب قرار است انتقال آب از جای دیگری هم اتفاق بیفتد؟

از باقی رودخانه‌ها هم آب می‌آید اما رودخانه‌های حوضه مثل زرینه‌رود، سیمینه‌رود، نازلو، آجی‌چای، تلخه‌رود و گدار. وقتی٤٠ درصد از حقابه کشاورزان و افزایش بهره‌وری کاسته شود می‌تواند از رودخانه‌ها به دریاچه سرریز شود.

ورود آب از این رودخانه‌ها که انتقال محسوب نمی‌شود. منظور رودخانه خارج از حوضه است.

علت خشک شدن دریاچه این است که کشاورزان، آب دریاچه را از این رودخانه‌ها برداشت کرده‌اند، بخشی‌اش برمی‌گردد به اضافه زاب که عقب ماندگی تاریخی ٢٠ ساله را جبران می‌کند.

این رودخانه‌ها که در حوضه دریاچه‌اند هر کدام چه سهمی در پرآب شدن ارومیه دارند؟

٥٠ درصد آب دریاچه ارومیه از زرینه‌رود و سیمینه‌رود می‌آید (٤٠ درصد از زرینه‌رود و ١٠ درصد از سیمینه‌رود) . در حال حاضر کشاورزان آب این رودخانه‌ها را برداشت می‌کنند و چیزی به دریاچه نمی‌رسد. به جای ٦/١ میلیارد مترمکعب آبی که وارد دریاچه می‌شد، کمتر از ٧٠٠ میلیون مترمکعب وارد می‌شد. با کاهش مصرف آب کشاورزان و افزایش بهره‌وری، این مقدار به ٦/١ می‌رسد. ٤٧ درصد باقی‌مانده هم از بقیه رودخانه‌ها می‌آید که با کاهش مصرف آب کشاورزی از آنها وارد می‌شود. همچنین بخشی از آب دریاچه به شهر تبریز منتقل می‌شد (سالی ١٢٠ میلیون متر مکعب) که ما این را از فاضلاب پساب شهر تبریز پس از تصفیه برمی‌گردانیم چون قرار است ٣٠٠ میلیون مترمکعب در سال از پساب شهرهای اطراف آب وارد دریاچه شود. در حال حاضر چیزی وارد نمی‌شود.

در مورد زرینه و سیمینه‌رود به چه اعدادی رسیدید؟

قرار است هر سال ٨ واحد درصد مصرف آب کشاورزی در حوضه‌های سیمینه و زرینه‌رود و دیگر حوضه‌ها صرفه‌جویی شود. در زرینه‌رود حدود ١٨ درصد صرفه‌جویی شده، بقیه جاهایی است که آب‌های سطحی وارد دریاچه می‌شود. (خوشبختانه دریاچه ارتباطی با آب‌های زیرزمینی ندارد). منتها در حاشیه رودخانه‌هایی که باید آبش وارد دریاچه شود هم، برداشت‌های غیرمجاز دارند، چه به صورت پمپاژ، چه به صورت سردهنه‌سازی، چه به صورت حفر چاه‌های غیرمجاز در مسیر رودخانه که داریم سرو سامان می‌دهیم. البته مشکلات بودجه در ٦ ماه دوم ما را بسیار محدود کرده، ولی این اتفاقات باید بیفتد که دریاچه احیا شود.

در رودخانه‌هایی که نام بردید، بیشتر صرفه‌جویی در مصرف آب کشاورزی می‌تواند این آب را برگرداند؟

بله، چون ٩٠ درصد آب مصرفی در بخش کشاورزی است.

برای کشاورزی منطقه دقیقا چه کارهایی کردید؟

چون متاسفانه یا خوشبختانه آب را کشاورزان به مراتب بیش از حد نیازشان مصرف می‌کردند، نه تنها اضافه تولید نداشتند که آب اضافه باعث کاهش تولیدات‌شان شده‌ بود. ١٦ واحد درصدی که ما کاهش دادیم، تا به حال طبق اعلام رسمی وزارت جهادکشاورزی، نه‌تنها باعث کاهش محصول نشده که ١٧ درصد محصولات را هم اضافه کرده، چون آب اضافه مانع رسیدن هوا به ریشه خاک می‌شد و عملکردها به‌شدت کاهش می‌یافت. هنوز مقدار مصرفی آب در حوضه به مراتب بیش از نیاز محصولات کشاورزی است، یعنی امسال هم اگر مصرف آب را کاهش دهیم، نه‌تنها محصول کم نخواهد شد که اضافه هم خواهد شد. در ١٦ درصد آخری یعنی سال چهارم و پنجم اگر بخواهیم آب را کاهش دهیم، باید بهره‌وری آب را بالا ببریم و سیستم‌های آبیاری بهتر جایگزین کنیم که لطمه‌ای به کشاورزان وارد نشود.

در زمین‌های حوضه ارومیه تنها کاهش مصرف آب بوده و به سمت اصلاح سیستم آبیاری نرفتید؟

نه، برای اینکه همین کاهش مصرف، محصول را اضافه کرده. در حقیقت نوعی کار آموزشی-ترویجی بود. سال چهارم و پنجم اگر بخواهیم دو تا ٨ واحد درصدی کاهش دهیم، آن وقت نیاز به سرمایه‌گذاری برای اصلاح سیستم‌ها داریم.

این اصلاح آبیاری به شکل پایلوت هم در روستاها اتفاق نیفتاده؟

چرا، دارد اتفاق می‌افتد. کشت حوضه دریاچه ارومیه به ٥٠٠ هزار هکتار رسیده. سالانه چیزی حدود ٢٠ هزار هکتار این سیستم دارد اصلاح می‌شود که پاسخگوی نیاز منطقه نیست. سرعت تبدیل باید زیاد شود. محدودیت اعتباری نمی‌تواند سرعت را بیشتر از این کند. باید به سالی ٥٠ تا ٦٠ هزار هکتار برسد.

عدد تراز اکولوژیکی دریاچه چند است؟

ارتفاع آب باید ١/١٢٤٧ متر از سطح دریا باشد، مقدار آب دریاچه باید ٧/١٤ میلیارد متر مکعب شود، شوری آب هم باید به ٢٥٠ گرم در لیتر برسد.

میزان بودجه‌ای که برای اصلاح سیستم کشاورزی و تغییر الگوی سنتی لازم دارید چقدر است؟

متوسط هر هکتار حدود ٢٢ میلیون تومان هزینه دارد. اگر بخواهیم حداقل ٣٠٠ هزار هکتار از ٥٠٠ هزار تا را اصلاح کنیم، چیزی نزدیک به ٦٥٠٠ میلیارد تا ٧ هزار میلیارد تومان در طول ١٠ سال لازم داریم. کل بودجه‌ای که برای احیای دریاچه به قیمت سال گذشته نیاز بود، حدود ١٩ هزار میلیارد تومان بود که اگر تورم امسال را ٧ تا ٨ درصد بگیریم، حدود ٢٠ هزار میلیارد می‌شود. نزدیک ١٥٠٠ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری شده، با بودجه تخصیص داده‌شده امسال می‌شود ٢ هزار میلیارد. یعنی ١٨ هزار میلیارد تومان دیگر نیاز است؛ یعنی حدود ٥ میلیارد دلار.

ما تا سال ١٤٠٢ فقط ٧ سال وقت داریم و ١٨ هزار میلیارد تومان پول لازم داریم. این به این معنی است که دریاچه به احیا نمی‌رسد؟

اگر بودجه تامین نشود، دریاچه احیا نمی‌شود. دریاچه زمانی به احیا می‌رسد که بودجه‌اش تخصیص داده ‌شود. شما یک منطقه ٥٢ هزار کیلومتر مربعی را که می‌شود حدود سه و نیم درصد خاک کشور و حدود ٥ میلیون نفر آدم که می‌شود ٧ درصد جمعیت کشور را می‌توانید با ٥ میلیارد دلار معاوضه کنید. هرچه به نفع اقتصاد کلان کشور است تلقی کنید. جابه‌جایی شهر تبریز به تنهایی بیش از هزار میلیارد دلار پول می‌خواهد، به اضافه ٢٠ تا ٣٠ شهر دوروبرش نزدیک دو هزار میلیارد دلار می‌شود، دریاچه اگر نباشد آنجا دیگر قابل زیستن نیست. اگر ارزش ٥ میلیارد دلار خرج کردن را نداشته ‌باشد، دولت می‌تواند تصمیم بگیرد، می‌تواند این دو را معاوضه کند.

کمک‌های جهانی چقدر تاثیر دارند؟ بانک جهانی وارد نشده است؟

بانک جهانی وارد نشد. کمک‌های جهانی بیشتر برای کشورها تبلیغاتی است. کل کمک‌هایی که از ارگان‌های بین‌المللی و دولت‌ها رسیده به ٣ میلیون دلار نمی‌رسد، در مقابل ٥ میلیارد دلار می‌شود یک ١٧٠٠‌ام. بانک جهانی تا به حال وارد نشده چون افسارش دست امریکایی‌هاست، صندوق ‌ای‌ام‌اف همین‌طور. کمک‌های جهانی در حد تبلیغات آن کشورها درباره دریاچه است که خوب هم هست اما به درد احیا نمی‌خورد. از نظر فنی و علمی کشورهای مختلف کمک می‌کنند، امریکایی‌ها خیلی کمک کردند.

بیشترین کمک مالی که داشتیم از ژاپن بوده؟

تنها از ژاپن بوده.

چه مصوباتی از برنامه ششم ضد حفظ منابع آب محسوب می‌شود؟

مثل ٩٥ درصد خودکفایی کالای اساسی که از نظر علمی مسخره است. تعجب می‌کنم از مجلس که وقت خودش را تلف این برنامه کرد که بی‌حاصل و بی‌فایده است. اصلا اجرایی نیست، اجرایی هم باشد به جای اینکه کشور ١٥ ساله خشک شود، ٥،٦ ساله از بین می‌رود.

چند سال است کارشناسان بخش کشاورزی می‌گویند نمی‌توانیم به خودکفایی برسیم، یکسری دیگر می‌گویند کلا کشاورزی باید تعطیل شود. شما نگاه برنامه ششم را ناقض این می‌بینید؟

مجموعه برنامه ششم اگر اتفاق بیفتد، نابودی اکولوژی کشور است. خوش‌بینانه فرض کنیم که دستگاه اجرایی هم پیروی کند، امکانات اجرایی‌اش هم به وجود بیاید، منابع مالی‌اش هم تامین شود، نابودی سرزمین ٧ هزار ساله است. از مجلسی که امیدوار بودیم افراد دانشمند، آگاه، وطن‌پرست، افرادی که منافع ملی کشور را درنظر بگیرند و درازمدت کشور را به کوتاه‌مدت نفروشند، تصویب چنین برنامه‌ای به‌خصوص در کشاورزی، مایه شرمساری است. این مایه تاسف است کشوری که منابع آبش را به‌شدت ازدست داده، کشوری که الان حداقل دو برابر بیشتر از توان خودش دارد آب استحصال می‌کند، کشوری که حق و حقوق نسل بعدی‌اش را به کل دارد آتش می‌زند و می‌سوزاند، کشوری که بچه‌های شما، نوه‌های ما باید مجبور شوند مهاجرت کنند. با این سیاست‌ها که حتی آبی در اکثر نقاط کشور برای بهداشت وجود نخواهد داشت.

قصه همین قدر تلخ است که شما می‌گویید؟

دقیقا همین است، البته اگر عملی شود، خوشبختانه عملیاتی نخواهد شد، دستگاه‌ها مجبور خواهندشد خلاف قانون عمل کنند، اگر عمل کنند این اتفاق خواهد افتاد.

چون آبی وجود ندارد نمی‌توانند عمل کنند؟

بله، قضیه اینقدر تلخ شده که استحصال و بهره‌وری آب ارتباط‌شان از هم گسیخته. مجلس مصوب کرده تا پایان برنامه سالانه ١١ میلیارد مترمکعب از مصرف آب کم شود، ما الان مصرف آب‌مان ٩٧ میلیارد متر مکعب در سال است، توان تجدیدپذیری آبهای سرزمینی‌مان ٨٨ میلیارد است، ما ١١٠ درصد آبهای تجدیدپذیر را داریم مصرف می‌کنیم، در حالی که استاندارد جهانی مصرف ٤٠ درصد است، برای حفظ سرزمین، حفظ اکولوژی، حفظ محیط‌زیست، حفظ کیفیت آب. مجلس گفته ١١ میلیارد کم کنید، یعنی ٩٧ میلیارد بشود ٨٨ میلیارد، یعنی ١٠٠ درصد آبهای تجدیدپذیر را استفاده می‌کنیم، در حالی که سقفمان ٤٠ درصد است.

فکر می‌کنید مجلس می‌تواند ٩٧ میلیارد را به ٤٠ میلیارد برساند؟ این عدد بزرگی است.

شما باید درنظر بگیرید سرزمین محو بشود یا نه.

از آن طرف شما در نظر بگیرید کشاورزان باید این مصرف را پایین بیاورند.

باید ببینید آیا می‌خواهید کشورتان را قربانی کشاورزی کنید؟ شما یک کشوری دارید با ٧ هزار سال سابقه. همین الان در شدیدترین بحران آبی‌اش به سر می‌برد، ذخایرمان دارد تمام می‌شود. بقای شما در این است که در ظرف ١٠، ‌١٥ سال اخیر بیش از ٧٥ درصد ذخایر میلیون‌ها سال‌تان را مصرف کرده‌اید، چیزی حدود ٤٠ تا ٥٠ میلیارد متر مکعب از این ذخایر باقی مانده. با این روند آن را هم در ٥ سال آینده مصرف می‌کنیم، یعنی ذخایر میلیون‌ها سال‌مان را تمام می‌کنیم، ذخایری که طبیعت در زیر زمین کشور حفظ کرده.

پس معتقدید خیلی باید ضربتی عمل کرد.

در ٧، ٨ سال گذشته ضربتی باید عمل می‌کردیم.

شما دیدید در چند سال اخیر چقدر در ایران مرکزی شاهد تنش‌های آبی در استان‌های همجوار بودیم. انتقال آب، مشکلات کشاورزی. اگر حرف مجلس هم بخواهد عملی شود و ٩٧ میلیارد بشود ٨٨ میلیارد، اعتراضات زیادی را در پی خواهد داشت چه برسد که بشود ٤٠ میلیارد.

مشکل ما هم همین است. هیچکس باور ندارد این اتفاق خواهد افتاد. رسانه‌های ما، سیاستمداران ما، مسوولان محلی، کشاورزان، سران کشور، رسانه ملی هیچ‌کدام باور ندارند این اتفاق می‌افتد. این اتفاق خواهد افتاد، دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد. با این روند اگر منابع آبی‌مان را تخلیه کنیم، ٥ سال دیگر خشک می‌شود. شما حق انتخاب ندارید. باید این کار را بکنید، اما چون سیاستمداران باور نمی‌کنند یا حرف‌های فنی را قبول ندارند و برای‌شان قابل درک نیست که آب تمام می‌شود، ‌این اتفاق می‌افتد. الان روان‌آب‌های جاری ما بیش از ٥٣ درصد کاهش پیدا کرده، خیلی از رودخانه‌ها به مقاصدشان نمی‌رسند. تجدیدپذیری آبهای زیرزمینی‌مان ٢٠ میلیارد مترمکعب است، با بازچرخانی‌اش می‌شود ٣٠ میلیارد مترمکعب. ما سالی بیش از ٥٢ میلیارد مترمکعب برداشت می‌کنیم، این ٢٢ میلیارد را از آن آب شیرینی برداشت می‌کنیم که ظرف میلیون‌ها سال، زیر زمین ذخیره شده‌بود. ١٥٠ میلیارد آنها مصرف شده‌اند، خیلی جاها خشک شده، خیلی جاها شور شده، یکسری جاها هم هنوز شیرین است. اما اگر این روند برداشت ادامه‌دار باشد، تمام سرزمین از شرق زاگرس تا مرزهای شرقی، از جنوب البرز تا مرزهای آبی جنوبی با آب‌های زیرزمینی زنده‌اند. رودخانه جاری در مرکز کشور زاینده‌رود بود که خشکید. آب‌های زیرزمینی را دارید غارت می‌کنید، دو، سه تا استان شمالی و دو، سه تا در غرب زاگرس زنده خواهند‌ماند، بقیه خشک می‌شوند. حق انتخاب ندارید، حتی انتخاب بین بد و بدتر هم نیست. اصلا چاره‌ای نداریم، باید سریع و صحیح تصمیم بگیریم.

این تصمیم سریعی که می‌گویید تعطیلی کامل کشاورزی است؟

کامل نه. وقتی ٣٣ میلیارد آب تجدیدپذیر زیرزمینی دارید، دیگر حق ندارید ٢٠٠ درصد آب برداشت کنید. قطعا یکسری جاها خشک خواهد شد، اجتناب‌ناپذیر است، اما اگر این روند را ادامه دهیم، همه‌اش خشک می‌شود. مثل کشتی است که شکسته، اگر شکستگی را تعمیر کنیم، به مقصد می‌رسیم، اگر همین‌طور ادامه دهیم، چند ساعت دیگر کشتی غرق می‌شود. امروز ببینید استان کرمان دارد ١٠٠ هزار هکتار باغات پسته‌اش را کف‌بر می‌کند، باغات مرکبات استان فارس دارد خشک می‌شود، شاهد مرگ تدریجی هستیم. کسی که می‌فهمد، می‌بیند. من که نمی‌خواهم به خاطر ٤ تا تولید و ٤ تا کشاورز، کشورم بمیرد، اما اینها درک نمی‌کنند؛ نه مجلس، نه دولت، نه مردم، نه کشاورزان.

به محدود کردن کشاورزی اشاره کردید، ‌لطفا بفرمایید اگر بخواهیم به ٤٠ درصد مصرف برسیم، باید به همه کشاورزان‌مان نه بگوییم؟

ما پیشنهاد ٥٥ درصد کردیم؛ در وهله اول می‌شود ٥٠ میلیارد مترمکعب. ١٠ تایش مصرف غیرکشاورزی است و ٤٠ تایش کشاورزی. در وهله اول باید آب کشاورزی‌مان را نصف کنیم، بعدا بهره‌وری‌اش را افزایش دهیم. نمی‌توانیم با افزایش بهره‌روی، نصف مصرف داشته‌باشیم. با روند موجود از سال ٧٠ تا امروز راندمان آبیاری‌مان از ٣٠ درصد به ٤٠ درصد رسیده، یعنی در ٢٥ سال، سالی ٤/٠ واحد درصد افزایش دادیم. این روند پاسخگو نیست، بهره‌وری آب‌مان هم در ١٥ سال گذشته از ٧٥٠ گرم به یک کیلو رسیده، ‌در حالی که باید به ٣ تا ٣ و نیم کیلو برسد.

در مناطقی برای جبران کمبود آب به انتقال آب روی می‌آورند. شما آن را راه‌حل می‌بینید یا مشکل جدید؟

انتقال‌ آب پاسخگو نیست. اگر می‌بینید در حوضه ارومیه انتقال آب داریم، ‌آن حقابه ما از رودخانه زاب در حوزه سردشت است که جای مصرف نداریم. ما نصف رودخانه زاب را می‌توانیم مصرف کنیم، اما یک‌سومش را مصرف می‌کنیم. چون در حوزه سردشت بارندگی هزار میلی‌متر است، اما به خاطر دره‌های عمیق، جای کشاورزی و مصرف آب را نداریم. لذا آب‌مان را برمی‌داریم می‌آوریم دریاچه ارومیه را نجات می‌دهیم. اما اینکه آب را از این حوضه به آن حوضه انتقال دهیم، ‌نمی‌شود. چون آب کم است. الان کارون خوزستان مشکل آب دارد پیدا می‌کند، شالیزارهای گیلان دارند مشکل آب پیدا می‌کنند، از کارون هم اگر ٥ یا ١٠ متر مکعب به حوزه مرکزی کشور ببریم، ‌می‌شود ٣٠٠ میلیون متر مکعب که معادل پساب شهرهای حوزه دریاچه ارومیه است، کاری نمی‌شود با آن کرد. آب دریا را شیرین می‌کنند برای مصارف شرب و صنعتی، آب مترمکعبی ١٠ هزار تومان را نمی‌شود برای کشاورزی استفاده کرد. باید٤٠ میلیارد مصرف آب کشاورزی‌مان را سرمایه‌گذاری سریع و شدید کنیم، بهره‌وری‌اش را بالا ببریم، ضایعاتش را کم کنیم. با این روش همه کشاورزی تعطیل نمی‌شود به اندازه٤٠ تا باقی می‌ماند. به جای اینکه با بهره‌وری یک کیلو در مقابل یک مترمکعب پیش برویم، ‌می‌توانیم به دو کیلویا سه کیلو برسانیم، آن هم با ‌سرمایه‌گذاری می‌شود. اگر سه کیلو کنیم، می‌شود ٥٠ درصد بیشتر از الان، راندمانش را به جای ٤٠ درصد بکنیم ٦٥ درصد می‌شود دوبرابر فعلی. کشورداری سخت است. با راه آسان و بدون سرمایه‌گذاری نمی‌شود کشورداری کرد، با شعار هم نمی‌شود. کشورداری هزینه می‌خواهد، هزینه‌اش باید تامین شود وگرنه همه‌چیز از هم می‌پاشد.

شما شبیه این کار را دارید در حوضه ارومیه انجام می‌دهید، مصرف آب کشاورزی را می‌آورید پایین بدون اینکه تولید کم شود.

آنجا آب زیادی مصرف می‌کردند، این را می‌شود به بعضی جاها تعمیم داد، مثل خوزستان. جاهایی که از رودخانه آب را مصرف می‌کنند، زیادی مصرف می‌کنند، اما آنجایی که با چاه و آب زیرزمینی مصرف می‌کنند، زیاد نیست چون هزینه‌اش بالاتر است. کسی که از ١٠٠ متری آب را بالا می‌کشد ٢٥ درصد هزینه‌اش آب است، اما کسی که از رودخانه جاری آب مصرف می‌کند، ٢ درصد هزینه تولیدش آب است. آب جاری هم الان کم داریم، در خوزستان، دشت مغان، گیلان و مازندران آب جاری داریم، بقیه جاها آب زیرزمینی است. خشکی به مرور می‌آید، تصادف و خودکشی نیست که ناگهانی باشد، سرطان است، طول می‌کشد آدم را بکشد. بچه‌های شما با ادامه این روند با یک مصیبت بزرگ مواجه می‌شوند.

آن روزی را می‌بینیم که مهاجرت به خاطر آب اتفاق بیفتد؟

بله، مگر اینکه کشور عاقلانه مدیریت شود.

الان در دولت تدبیر و امید و مجلس دهم هستیم، ‌دورانی که باید عاقلانه‌ترین تصمیمات گرفته شود، اما همچنان اوضاع کشور در بدترین شرایط آبی است.

من به شخصه هیچ امیدی ندارم، حتی دولت تدبیر و امید هم حاضر نیست کار ضربتی کند. حاضر نیست آب کشاورزی را نصف کند، از پیامدهای اجتماعی‌اش می‌ترسد. سیاست‌های گام به گام در مورد آب به زودی قربانی بزرگی خواهدگرفت به نام ایران. آب، شوخی‌بردار نیست. الان آب شرب مشهد وابسته شده به سد دوستی افغانستان. سال گذشته آب ندادند، مشهدی‌ها را با ته‌مانده آب سد دوستی سیراب کردند. اگر خودشان نیاز داشته باشند، به ما نمی‌دهند و آبی نخواهد آمد.

شما خودتان وزیر کشاورزی بودید، فکر می‌کنید اگر در مقام دولتی قرار بگیرید، می‌توانید ضربتی عمل کنید؟

چرا نمی‌تواند؟ حکومت باید تصمیم بگیرد، نه وزیر. می‌گوییم کشت‌های پرآب‌بر را در جایی که آب نیست ممنوع کنند. چغندر در همه‌جا ممنوع شود، خوزستان و مغان که آب دارند، بکارند، خارج از این دو استان ممنوع، برنج در خارج از مازندران و گیلان ممنوع، سطح زیرکشت‌ها محدود، باغات پرآب‌بر محدود. اول یکسری ممنوعیت‌ها را ایجاد کنیم، بعد جاهایی که آب را هدر می‌دهند، یا تولیدات‌شان ارزش اقتصادی ندارد، دولت در مناطقی که تهدید بالاست، نگذارد بهره‌برداری کنند. زیر کشت از بین برود، می‌شود٤٠، ٥٠ هزار میلیارد تومان به جای یارانه بی‌حاصل. چیزی در حدود ٥٠٠ مترمکعب در ثانیه آب چاه‌ها را بخرد، می‌شود ١٥ میلیارد مترمکعب در سال. از طرفی دیگر کشت‌ها را ممنوع کند، می‌شود ٢٢ میلیارد. قدم بعدی محدود کردن زراعت و تولیدات کشاورزی است. نمی‌شود بهره‌وری را ناگهانی زیاد کرد، زمان می‌خواهد، بودجه هم باشد، در سال ٥، ٦ درصد می‌شود. از نظر مهندسی زمان‌بر است، فرصت کافی برای آن نداریم. این را باید سران کشور درک کنند، منتها خیلی خوش‌خیال‌اند، این‌کاره هم نیستند. مسوولان اجرایی محافظه‌کار کشور، مدیران آب، کشاورزی، دانشگاه‌ها همه اینها باید وارد عمل شوند. سیاسیون زبان افراد علمی را نمی‌فهمند، دنبال این‌اند سروصدایی در کشور نشود. بچه درد دارد، گریه نکند، بمیرد. مسائل کشور بی‌سروصدا جلو برود، آن‌موقع ‌هرکسی هرکاری می‌خواهد بکند. این، با سرنوشت کشور جور در نمی‌آید. الان بزرگ‌ترین معضل کشور مشکل بیکاری نیست، درست است معضل بزرگی است، اما بیکاری را می‌شود با یک مشت مدیر عاقل و سرمایه‌گذاری منابع خارجی اشتغال ایجاد کرد. بی‌آبی را چکار می‌کنیم. صد میلیارد دلار می‌آوریم، یک میلیون نفر شاغل می‌شوند، با این صد میلیارد دلار یک قطره از ذخیره‌گاه‌های‌مان را نمی‌توانیم احیا کنیم. سالی ٢٠ تا ٢٥ سانتی‌متر دشت‌های کشور دارند نشست می‌کنند. یعنی محل ذخیره آب که دارد آن پایین از بین می‌رود، مثل اسفنج که فشاری دایمی از رویش برداشته می‌شود. مسوولان این معضل آب را باید لمس کنند. از رهبری و رییس‌جمهور و دولت و مجلس تا مردم و کشاورز. همه باید درک کنند، کشور دارد تجربه بسیار بسیار سخت، تلخ و خطرناکی را از سر می‌گذراند. جای برگشت هم ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۰۶
پیمان صاحبی


 

وزارت صنایع و معادن؛ گورخر می‌سازد؟

اصغر محمدی فاضل: من خودم رفتم و آنجا را دیدم. یک بیابان است که حالا در گوشه‌ای چهار تا گورخر هم هست. می‌گوییم اینجا را بدهید به معدنکار. معدنکار، گورخرها را هم تکثیر می‌کند تا جایی که کشور پر از گورخر شود. اما سازمان حفاظت محیط‌زیست مخالفت می‌کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد،سخنان وزیر صنعت در خصوص بهره‌برداری از معادن آهن و مس منطقه بهرام‌گور واکنش‌هایی از سوی فعالان و کارشناسان محیط‌زیست در پی‌داشت. محمدرضا نعمت‌زاده در جلسه‌ای با انتقاد به مجوز ندادن محیط‌زیست برای بهره‌برداری از معادن آهن و مس منطقه گفته است: یکی از مناطقی که از نظر آهن و مس ارزشمند است منطقه بهرام گور است که سازمان حفاظت محیط زیست روی آن دست گذاشته و اجاره معدنکاوی نمی‌دهد. من خودم رفتم و آنجا را دیدم. یک بیابان است که حالا در گوشه‌ای چهار تا گورخر هم هست. می‌گوییم اینجا را بدهید به معدنکار. معدنکار، گورخرها را هم تکثیر می‌کند تا جایی که کشور پر از گورخر شود. اما سازمان حفاظت محیط‌زیست مخالفت می‌کند.

آنچه در ادامه می‌خوانید، ‌یادداشت اصغر محمدی فاضل، ‌رییس سابق دانشکده محیط‌زیست است و نگاه نقادانه‌ای که به سخنان ضدمحیط‌زیستی وزیر صنعت دارد.


١- سخنان اخیر وزیر محترم صنعت و معدن ممکن است بعضی را شگفت‌زده کرده باشد اما برای من که از سال دوم استقرار دولت آقای روحانی و در نوشته‌های متعدد ادعای «محیط زیستی بودن دولت» را مورد تردید قرار دادم اصلا تازگی ندارد.


٢- شخصا اظهارات رییس‌جمهور را که بارها در «گفتار» گزاره محیط زیستی بودن تکرار کرده باور دارم اما تردید جدی دارم که اعضای تیم او حتی به این گفتار احترام بگذارند. اگر دولت را یک تیم بدانیم که نقش رییس‌جمهور در آن هدایت و هماهنگی است، آیا در بدنه این دولت مولفه‌های حفاظت از محیط زیست مشهود است؟ اگر پاسخ مثبت است، نگاه‌های توسعه به هر قیمت، رونق گردشگری به قیمت قطع چند درخت و گم و گور شدن چند شغال و روباه، کم اهمیت بودن آتش گرفتن چند درخت، ادامه روند مرگبار سدسازی در مناطق پرتنش آبی، توسعه کشاورزی ناپایدار وابسته به آب و خاک رایگان، تزریق قطره‌چکانی بودجه به نهادهای حفاظتی و ده‌ها مثال دیگر را چگونه ترجمه کنیم؟
٣- البته شخص آقای وزیر صنعت، معدن و تجارت برایم محترم است نه فقط به اعتبار سن و سابقه خدمت، بلکه بیشتر برای آنکه بدون ریاکاری حرف دلش را زده است. امیدوارم برای مضامین توهین‌آمیز خود هم جسارت عذرخواهی داشته باشند ولی برای اصلاح اطلاعات غلطی که دارند می‌توانند از یک دانشجوی محیط زیست مشورت بگیرند تا آگاه شوند که ده‌ها سال است که بشر متمدن، متوجه شده که در حوزه اقتصاد توسعه، تنوع زیستی و خدمات زیست‌بومی آنچه ایشان از سر بی‌اطلاعی «٤ گورخر» قلمداد می‌کنند، ارزشمندتر از بسیاری از معادنی است که هم‌اکنون از آن بهره‌برداری می‌شود.
٤- جهت مزید استحضار جناب وزیر که توانایی و دانش فنی آبشخور ساختن توسط وزارتخانه تحت امرشان را به رخ می‌کشند و می‌گویند «٤ گورخر» را می‌گیریم و «٨ گورخر» تحویل می‌دهیم تا جایی که «کشور پر از گورخر شود»، عرض می‌کنم، حدود نیم قرن است که تعداد زیادی دانشمند و متخصص در سراسر جهان در آرزوی دستیابی به چنین کاری هستند که متاسفانه هنوز موفق هم نشده‌اند. اما صرفنظر از این حوزه که در صلاحیت علمی متخصصان صنعت و معدن نیست، حتما استحضار دارند که در تمام دنیا معدنکاران در صورتی مجوز فعالیت می‌گیرند که ملاحظات محیط زیستی را از قبل بررسی و بر اساس قوانین ملی و با توجه به ظرفیت‌های بازسازی زیستی هر منطقه و با توجه به نوع ماده معدنی، نوع روش استخراج و ملاحظات تکمیلی، مجوز اجرای گام به گام و با کنترل نهادهای محیط زیستی دریافت می‌کنند؛ لذا شایسته است در خصوص مفاهیم Remediation و Reclamation که عمدا یا سهوا در ایران مهجور مانده است هم مطالعه مختصری بفرمایند.
٥- این روزها در میان منتقدان تند و تیز محیط زیست کسانی از طبقه برخوردارو شاید آنها که خودشان باعث آلودگی آب و خاک و هوای کشور هستند، از هوای کلانشهرها می‌نالند و احتمالا به بهانه اینکه «این کشور دیگر جای ماندن نیست» به آینده دیگری برای خود و فرزندان‌شان در آن سوی مرزها فکر می‌کنند. اما برای جمعی از ما شهروندان ایرانی که نه گرین کارت دارد و نه گذرنامه دوم، سوالی وجود دارد که خودتان برای حل مصیبت‌هایی که صنایع و معادن بر سر این کشور آورده چه کرده‌اید که در وقت بحران یقه‌گیری می‌کنید؟ لطفا یک مثال نشان دهید که یک معدن بعد از کشیدن شیره طبیعت و ناامن کردن آن برای همه جانداران منطقه و جاده‌کشی‌های زیکزاگی و رها کردن حوضچه‌های باطله سمی، همه ویرانی‌ها را رها نکرده و جای دیگری چنگال در جان همین طبیعت زخمی فرو نکرده است.
٦- تردید ندارم که آفای نعمت‌زاده در سپهر مدیریت ارشد کشور تنها نیست وگرنه نمی‌شد در مقوله گرد و غبار و ارومیه و هامون و شادگان و سونگون و عسلویه و خوریات و سواحل شمالی و فرونشست زمین و میوه‌های پر از سم و کود و هوای تهران و زباله بیمارستانی و جنگل فروشی و کوه خواری و معدن حراجی و ده‌ها مثال دیگر، وقتی کار به بحران کشیده می‌شود تمام تخم‌مرغ‌های گندیده را در سبد محیط زیست گذاشت و متوقعانه و طلبکار گوشه‌ای ایستاد و از یک سازمان نحیفی توقع معجزه داشت که تمام اعتبارات یک سالش از اعتبارات رفاهی یک خودروساز هم کمتر است. سازمانی که پول لباس و کفش مامورش را ندارد و برای جبران خسارات و پرداخت دیه متخلفان باید کاسه گدایی به دست بگیرد و صدقه جمع کند وگرنه پیکر مامور جوان تازه دامادش را با طناب‌ دار تحویل می‌گیرد.
٧- شکی نیست که آقای وزیر و همفکران پولدار و قدرتمندش می‌توانند به اشاره سرانگشتی آن «٤ گورخر» را حذف کنند، معدن شان را راه بیندازند، و آب هم از آب تکان نخورد. مگر شیر ایرانی و ببر مازندران منقرض شد چه اتفاقی افتاد؟ اصلا مگر تعداد زیادی از گیاهان دارویی منقرض شدند صنعت ضرر کرد؟ یوز را هم نابود کنید. برای آنکه خیال‌تان کامل راحت شود همان طور که به ما و تخصص ما و حوزه علمی ما توهین و تمسخر می‌کنید، همه ما دوستداران «جک و جونور» و «دار و درخت» را هم منقرض کنید. معدن‌ها را کشف کنید، درخت‌ها را قطع کنید، چهارچرخ تولید کنید و نامش را «پلت‌فرم خودرو» بگذارید و دود و سرطان به خورد ملت بدهید. حسن ماجرا در این است که وقتی همه با هم منقرض شدیم، کره زمین قطعا بدون ما و شما نفس راحت‌تری خواهد کشید.

*رییس سابق دانشکده محیط زیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۵ ، ۰۷:۵۶
پیمان صاحبی