منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۴ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است


محمد حسین مهرزاد: این روزها در فضای مجازی و شاید هم نیز فضای واقعی، بحث درباره پروژه «هارپ» (HAARP یا همان پروژه‌ای که ٢٥ سال پیش در آلاسکای ایالات متحده آغاز به کار کرد)، و تاثیر آن بر وقوع زلزله‌های و وضعیت آب و هوایی ایران زیاد است. البته کسانی هستند که این موضوع را دستمایه قرار می‌دهند تا هر مساله‌ای را به آن ربط دهند.


ریشه خشکسالی در هارپ است، زلزله‌ها را هارپ ایجاد می‌کند، سونامی ژاپن نیز از طریق هارپ انجام شد. خلاصه اتفاقی نیست که از این نوع رخ دهد و ردپای هارپ در آن نباشد. چرا چنین شایعات بی‌اساسی شکل می‌گیرد؟ در توضیح این نکته می‌توان به عوامل و علل گوناگون اشاره کرد ولی اجمالا چند علت زیر را می‌توان بیان کرد.

١- اولین عامل جهل است. انسان‌های اولیه نیز به علت جهل به امور، چنین تصوراتی داشتند و هنوز هم دارند. جهل از یک نظر ویژگی مهمی است برای بشر. حیوانات را نمی‌گوییم که جهل دارند، زیرا حیوانات علم ندارند تا بتوانیم به آنها فقدان علم را که جهل باشد انتساب دهیم. پس جهل به خودی خود بد نیست و بشر در هر مقطعی به تناسبی جاهل است، ولی براساس غریزه‌ در پی کسب علم است و این همان نکته مثبت آن است. واکنش انسان در برابر جهل یکسان نیست. برخی‌ها اقرار به جهل می‌کنند و درصدد رفع جهل و رسیدن به علم برمی‌آیند و خیلی راحت می‌گویند نمی‌دانیم. جهل را مایه خجالت نمی‌دانند، بلکه پله‌ای برای رسیدن به علم می‌دانند. در مقابل بخش دیگری اوهام و خیالات و چرت‌وپرت را جایگزین علم و پوشش جهل می‌کنند، و صد البته که منافع مادی هم در این میان هست. جادوگران و جن‌گیران در جوامع بدوی و عقب‌مانده چنین نقشی دارند که با گرفتن پول سعی می‌کنند جن را از بدن بیمار بیرون ببرند یا با جادو، گره میان زن و مرد را باز یا آنان را صاحب فرزند کنند و الی آخر.

اقرار به جهل امر سنگینی است و مسوولیت‌آور. ولی توسل به خرافات و چرت‌وپرت آرمش‌دهنده است. به همین دلیل هم از گذشته‌های دور رویدادهایی مثل صاعقه، زلزله، سیل و خورشیدگرفتگی و امثال آن را به اموری غیرمربوط، ربط می‌دادند و به مردم فاقد علم، ضد علم می‌دادند تا آرامش پیدا کنند. اگرچه امروز نمی‌توان مساله را به امورات ماوراءالطبیعه ربط داد و این ارتباط دادن‌ها خریداری ندارد، ولی شبه علم جایگزین ضد علم شده است. شبه علم کمابیش بدتر از ضد علم است. چون حرف مفت و چرت‌وپرت است. بعد هم که از مدعی درخواست دلیل می‌شود، پاتک می‌زند و دلیل رد ادعای خود را طلب می‌کند.

٢- علت بعدی نظریه توطئه است. پیش از انقلاب هم کمابیش گفته می‌شد که هیچ گنجشکی از روی یک شاخه به شاخه دیگر نمی‌پرد مگر آنکه دولت فخیمه مطلع باشد یا اجازه دهد. در حقیقت قدرت‌های جهانی هم از این دیدگاه بدشان نمی‌آمد که هر رویدادی را به نحوی مرتبط کنند با وجود توطئه و دست‌های پنهان خودشان در پشت آن ماجرا. متاسفانه این نگاه هم از طرف طرفداران قدرت‌های بزرگ ترویج می‌شود و هم از سوی مخالفان ناآگاه آنان. مخالفان این قدرت‌ها و به ویژه امریکا نیز هر اقدامی را که علیه خودشان انجام می‌شود به دست‌های پنهان قدرت‌های جهانی و امریکا ربط می‌دهند و هیچگاه حاضر نیستند که بپذیرند مساله ربطی به خارج ندارد. در قضیه هارپ هم هر دو گروه فعال هستند. برخی که می‌خواهند قدرت امریکا را به رخ بکشند و برخی دیگر که درصددند خباثت و بدطینتی آنان را اثبات کنند. هر دو گروه در یک نقطه مشترک که همان جهل باشد به یکدیگر می‌رسند.

٣- استیصال و درماندگی نیز می‌تواند عامل دیگر شکل‌گیری این نگرش جاهلانه باشد. اگر صفحات حوادث را خوانده باشید، خواهید دید که برخی افرادی که در دام شیادان و کلاهبرداران می‌افتند، حتی دارای سطوح تحصیلی پیشرفته و دانشگاهی هستند ولی هنگامی که ماجرای آنان را می‌خوانیم متوجه می‌شویم که استیصال و درماندگی موجب می‌شود که برای خروج از بن‌بست به شیوه‌های رمالی پناه ببرند. این کار چیزی شبیه پناه بردن به موادمخدر است. این نگرش‌های خیالی و غیرواقعی، مثل موادمخدر فرد را در نشئه ناشی از آگاهی کاذب فرو می‌برد و نوعی آرامش و عدم احساس درد به او می‌دهد. تحمل جهل که فقط با علم واقعی قابل رفع شدن باشد، بسیار سنگین است، ولی آگاهی بدلی و کاذب نقش موادمخدر را در برابر تسکین درد فراهم می‌کند. اعتیاد به این نوع آگاهی‌های دروغین منشأ بسیاری از بیماری‌های روانی و اجتماعی است. 

٤- جذابیت‌های خبری این نوع تحلیل‌ها را هم نباید فراموش کرد. به ویژه با وجود فضای مجازی که منابع خبر کمابیش ناشناخته و جعلی می‌مانند. کافی است یک نفر خود را به عنوان دکتر، استاد، مهندس یا غیره معرفی کند و اندکی اطلاعات درست و نادرست را مخلوط کند و به خورد جامعه دهد، معجونی که آرام‌بخش است.

بنابراین رسانه‌های مجازی و فضای ناشناخته آن هم موجب ساده شدن ردوبدل کردن این کالای نشئه‌آور میان مردم شده است. سخنان ابطال‌ناپذیر به سادگی جذب ذهن‌های ساده و افراد مستاصل و کم‌دانش می‌شود. اینجاست که «پروژه هارپ» غربی‌ها در اینجا تبدیل به مخدر «لقلقه هارت» می‌شود.
منبع: اعتماد
۳۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۶ ، ۰۸:۱۵
پیمان صاحبی


خطر گرمایش زمین جدی است و تغییرات ناشی از آن بسیار زودتر از آنچه که انتظار داریم در کمین ماست.


نتایج یک مطالعه جدید نشان می دهد در صورتی که جامعه جهانی نتواند با همکاری مشترک از افزایش دو درجه ای دمای زمین در دهه های آتی جلوگیری کند، بین 24 تا 32 درصد از سطح زمین تا 30 سال آینده برای همیشه خشک خواهد شد.

به گزارش عصر ایران به نقل از هافینگتون پست، بر اساس نتایج یک مطالعه جدید از نقشه 27 مدل تغییرات اقلیمی در نقاط مختلف دنیا که از سوی مجله علمی "نیچر" منتشر شده، در صورتی که پیمان زیست محیطی پاریس به اجرا درنیاید و روند رو به افزایش گرمایش زمین متوقف نشود، تا 30 سال آینده بیش از یک چهارم سطح کره خاکی برای همیشه تبدیل به بیابان خشک و بی‌آب وعلف خواهد شد.

بر اساس این مطالعه در صورت افزایش 2 درجه ای میانگین دمای زمین طی 30 سال آینده، خشک شدن 24 تا 32 درصد زمین قطعی خواهد بود ولی در صورتی که طی همین مدت دمای زمین 1.5 درجه کاهش یابد می تواند از خشک شدن دستکم  دو سوم از این سطح از کره خاکی جلوگیری کند.

این کاهش 1.5 درجه ای می تواند خطر خشک شدن 30 سال آتی در مناطقی از جمله جنوب اروپا، جنوب آفریقا، آمریکای مرکزی، سواحل استرالیا و جنوب شرق آسیا را منتفی کند.

پیمان مقابله با تغییرات اقلیمی پاریس در سال 2016 به امضای همه کشورهای جهان رسید و قرار است از سال 2020 اجرای آن به طور عملی آغاز شود. بر اساس این پیمان 195 کشور امضا کننده متعهد شده اند طی دهه های آتی از تولید گازهای گلخانه ای بکاهند تا دمای زمین بیش از این گرمتر نشود.

دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا اما از منتقدان جدی این پیمان است و در ماه ژوئن 2017، ایالات متحده را از کشورهای متعهد به پیمان پاریس خارج کرد. با این حال بیش از 20 ایالت آمریکا و صاحبان شرکت های بزرگ آمریکایی اعلام کرده اند به پیمان پاریس متعهد مانده و با جامعه جهانی برای کاهش روند گرمایش زمین همکاری خواهند کرد.

ترامپ همچنین از زمانی که به کاخ سفید پا گذاشته محدودیت‌های سابق اعمال شده از سوی دولت اوباما در زمینه استخراج و مصرف ذغال سنگ و نفت را لغو کرده است. او بهانه این اقدام را بازگرداندن رونق اقتصادی به آمریکا و ایجاد اشتغال برای دهها هزار بیکار آمریکایی اعلام کرده است.

 کم‌توجهی دولت ترامپ به مسایل زیست محیطی و خطر تغییرات اقلیمی مورد انتقاد جامعه جهانی و فعالان محیط زیست و حتی بسیاری از سیاستمداران و کارآفرینان آمریکایی است؛ با این حال رییس جمهور آمریکا با لجبازی بر موضع خود در زمینه " واقعی و مستند نبودن خطرات تغییرات اقلیمی" پافشاری دارد.

ترامپ هفته گذشته در واکنش به سرمای شدید در سواحل شرقی آمریکا در توییتی با کنایه نوشت؛ آمریکا به گرمایش زمین نیاز دارد. او نوشت: در سواحل شرقی سرمای آخر سال رکورد می زند، شاید بد نباشد کمی از گرمایش زمین برای گرم کردن کشورمان استفاده کنیم."

او پارسال نیز در واکنش به سرما و برف زمستانی در شهر نیویورک، توییت مشابهی را نوشته بود.
منبع:زیست بوم
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۶ ، ۰۸:۱۵
پیمان صاحبی


شینا انصاری: آمار و ارقام ثبت شده در بخش‌های مختلف کشور به وضوح از تغییرات مشهود در وضعیت آب و هوایی سخن می‌گویند، حتی اگر آنچه به‌عنوان تغییر اقلیم می‌گوییم، چیزی بیشتر از نوسانات اقلیمی نباشد، تغییر زمانی و مکانی پارامترها ولو اینکه مقدار متوسط همان پارامتر تغییر چندانی نکرده باشد هم درخور تامل است. حداقل آنکه با ضرس قاطع می‌توان گفت که ما در مرز تغییر اقلیم ایستاده‌ایم و شواهد عینی آن را هر سال بیش از سال قبل لمس می‌کنیم!


پایان زودهنگام سرمای زمستانه، کاهش نزولات جوی و در نتیجه تغذیه مناسب منابع آب‌های زیرزمینی ازجمله رخدادهای قابل‌مشاهده است؛ همچنین تغییر پهنه اقلیمی کشاورزی از دیگر مشخصه‌هایی است که در نتیجه افزایش دما رخ داده است.

 به عبارت دیگر رشد و عملکرد گیاهان در اثر افزایش دما تغییرات منفی داشته است و در منطقه‌ای که به صورت سنتی قابلیت کشت در نوعی از محصول کشاورزی را داراست، بازده محصولات به مرور از نظر کمی وکیفی دچار افت می‌شود. اثرات این تغییرات در کلان شهرها بیش‌ازپیش قابل‌توجه است: بارگذاری بیش از توان اکولوژیک درشهرهای بزرگ از یک‌سو باعث شده است تا این شهرها به‌عنوان منابع مهم انتشار گازهای گلخانه ای، عاملی برای تشدید گرمایش زمین محسوب شوند و از‌سوی‌دیگر، محیط‌زیستی شکننده و آسیب‌پذیر را در مقابل مخاطرات ناشی از شوک‌ها و تنش‌های اقلیمی متحمل شوند. از این رو، زمان آن رسیده است که شهرها با ابزارهای مناسب برای روبه‌رو شدن با اثرات تغییر اقلیمی آماده شوند.

 ایجاد «شهرهای تاب‌آور» یکی از راهکارها برای تحقق سازگاری با تغییرات آب و هوایی است. تاب‌آوری به مفهوم افزایش ظرفیت انطباق شهرها و میزان انعطاف‌پذیری در مقابله با کاهش اثرات اقلیمی، در حقیقت سنگ محک شهرها در موفقیت یا شکست‌شان برای مواجهه با آثار ریسک‌های اقلیمی و تداوم حیات آنهاست. 

لازم به اشاره است که کشور ما به‌دلیل قرارگرفتن در شرایط خاص جغرافیایی و اقلیمی دارای تجربیات ویژه‌ای در زمینه تاب‌آوری و سازگاری با شرایط اقلیمی بوده‌است. در حقیقت در الگوی بومی ایران، شاخص‌های مهمی چون مدیریت انرژی، کاربری زمین، حمل‌ونقل و آب که اثرگذارترین عوامل در تاب‌آوری شهری هستند، همواره مدنظر بوده است و می‌توان گفت شهرهای قدیمی ایران عملکردی کاملا اکولوژیک و تاب‌آور داشته‌اند.

 کشاورزی سازگار با اقلیم و بهره‌گیری از قنات‌ها، بادگیرها، زیرزمین‌ها و ساختمان‌های مطابق با شرایط اقلیمی، بیانگر توجه خاص نیاکان ما به انطباق و سازگاری با شرایط ویژه اقلیم است، که متاسفانه طی نیم قرن اخیر با تقلید ناآگاهانه از الگوی توسعه غیربومی، عدم توجه به ویژگی‌های طبیعی، توسعه بی‌رویه و خارج از ظرفیت اکولوژیک، منابع طبیعی و محیط‌زیست سکونتگاه‌های انسانی به‌ویژه در شهرهای بزرگ کارکردهای حیاتی خود را از دست داده‌اند.

ازاین‌رو، با توجه به واقعیت انکارناپذیر تغییرات آب و هوایی، ضروری است با تکیه بر دانش بومی، بهره گرفتن از پیشرفت‌های علمی و فناوری‌های منطبق با شرایط اقلیمی و جغرافیایی ایران، سیاست‌ها و خط‌مشی‌های توسعه‌ای متناسب با شرایط خاص ایران در بخش‌های مختلف تدوین شود. درک اهمیت و حساسیت مخاطرات پیش‌رو و محدودیت زمان ایجاب می‌کند تا هرچه سریع‌تر با کاهش فشار بیشتر بر شهرهای بزرگ و توقف اقدامات برای توسعه‌های ناهمگون با ظرفیت و توان محیط‌زیست، تاب‌آوری شهرها ارتقا یابد. 

برای دستیابی به چنین امری، همگامی و همراهی حاکمیت و مردم در همه ابعاد، همکاری بین دستگاه‌های ذی‌ربط نهادهای مدنی و شهروندان ضروری است. در غیر ‌این صورت با محدودیت‌هایی بسیار جدی در تمامی عرصه‌ها روبه‌رو خواهیم شد، که مسائل پیچیده و گسترده‌ای از تامین آب شرب، کشاورزی و صنعت تا امنیت غذایی، چالش‌های اقتصادی، آلودگی هوا و گردوغبار، معضلات بهداشتی، مهاجرت‌های گسترده و مشکلات اساسی دیگری را در پی خواهد داشت.

روزنامه وقایع اتفاقیه
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۶ ، ۰۸:۱۳
پیمان صاحبی


علیرضا دائمی: در نیمه دوم قرن بیستم موضوع افزایش گازهای گلخانه‌ای و نظریه تغییر اقلیم از سوی برخی از دانشمندان مطرح شد. پیش‌بینی شد که جهان با چالش جدیدی از رویدادهای جدی مواجه خواهد شد.


خشک‌سالی‌های ممتد و طولانی به همراه وقوع سیلاب‌های بزرگ مخرب، افزایش گرمای زمین و نهایتا تغییرات وضعیت جهانی در تمرکز جمعیت، رخداد مهاجرت‌های بزرگ و حوادث غیرمترقبه در مناطق مختلف کشور پیامدهای تغییر اقلیم خواهد بود.

 از سال‌های پایانی قرن بیستم زنگ خطر مراکز علمی جهانی به ساکنان زمین به صدا درآمد و نهادهای بین‌المللی به شکل‌های جدی‌تری به چاره‌اندیشی پرداختند. تغییر اقلیم از نظریه به واقعیت انکارناپذیر تبدیل شد و انسان از اثرات آن به‌شدت آسیب دید. بسیاری از مناطق جهان با خشک‌سالی و اثرات آن مانند خالی از سکنه‌شدن روستاها مواجه شدند و هم‌زمان نیز سیلاب‌های مخربی در نواحی دیگری روی داد. نشست‌ها و همایش‌های جهانی نظیر کنفرانس ریو از دو دهه پیش و در ادامه آن کنفرانس جهانی تغییر اقلیم در پاریس و مراکش در سال‌های ٢٠١٥ و ٢٠١٦ میلادی با حضور صدها نفر از رؤسای جمهور یا معاونان آنها برنامه‌های جامعی را برای سازگاری با تغییر اقلیم ارائه دادند و کشورها متعهد شدند که با اجرای برنامه‌هایی از میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای بکاهند.  در همین دوره زمانی در کشور ایران شاهد چهار رویداد در مباحث تغییر اقلیم هستیم: 

١- متوسط میزان بارندگی کشور حدود ٢٠ درصد کاهش یافته؛ به‌گونه‌ای‌که متوسط بلندمدت از ٢٥٠ به ٢١٠ میلی‌متر در سال تقلیل یافته است. 

٢- در دو دهه اخیر براساس سنجش‌های صورت‌گرفته پهنه سرزمینی کشورمان به ‌صورت متوسط ١,١ درجه سانتیگراد گرم شده است و براساس پیش‌بینی‌های انجام‌شده تا دهه آینده این میزان به دو درجه افزایش خواهد یافت. با توجه به اثرات مستقیم درجه حرارت بر تبخیر، حدودا ‌٣٠ میلیارد مترمکعب در سال به حجم تبخیر افزوده خواهد شد. 

٣- بررسی‌های سازمان‌های علمی جهان حاکی از آن است که ایران در محدوده مناطقی است که در سال‌های پیش‌رو به ‌دلیل تغییرات اقلیمی بیش از ١٥ درصد از عملکرد تولیدی محصولات کشاورزی آن کاسته خواهد شد. 

٤- براساس برنامه‌ها و چشم‌انداز مصوب کشور جمعیت کشور تا افق ١٤٢٠ به ١٠٦‌ میلیون نفر خواهد رسید؛ بنابراین حدود ٣٢ درصد ساکنان پهنه سرزمینی افزایش خواهند یافت. 

در صورت ادامه روند موجود تغییرات آب‌وهوایی میزان منابع آب تجدیدپذیر کشور از ١٣٠ میلیارد به ٧٠ میلیارد مترمکعب کاهش خواهد یافت و همچنین از عملکرد محصولات کشاورزی نیز ١٥ درصد کاسته خواهد شد و این در حالی است که رشد جمعیت کشور ٣٢ درصد پیش‌بینی شده است؛ بنابراین مدیریت تأمین و مصرف آب، غذا و انرژی در آینده‌ای نه‌چندان دور در منطقه و به‌ویژه در کشور از مباحث مهمی خواهد بود که توجه به آن و تعیین مسیر برای رفع مشکلات ناشی از کمبودها ضروری خواهد بود. ادامه روند فعلی تأمین و مصرف آب، غذا و انرژی در کشور به‌ویژه اختصاص یارانه به مصرف بیشتر این مؤلفه‌ها 

به‌‌طور بدیهی نمی‌تواند راه‌حل مقبولی برای پایداری اقتصاد کشور و تاب‌آوری منابع و مصارف در سطح ملی باشد؛ بنابراین تغییر الگوهای تولید، توزیع و مصرف منابع سه‌گانه آب، غذا و انرژی چالش مهم دهه‌های پیش‌رو خواهد بود و مدیریت آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.  در مصرف انرژی، براساس آمار انتشاریافته از سوی مراجع بین‌المللی، کشور ایران بالاترین ضریب شدت انرژی را در جهان دارد و در مقایسه با سایر کشورهای جهان نسبت مصرف انرژی به تولید ناخالص ملی کشورمان چند برابر است.

در انتشار گازهای گلخانه‌ای کشورمان به دلیل استفاده بیش از حد از سوخت‌های فسیلی جزء ١٠ کشور رتبه اول در جهان محسوب می‌شود و این روند به ‌صورت فزاینده ادامه دارد.  در مصارف آب کشاورزی نیز بیشترین میزان آب بدون توجه به کمبودها و رعایت الگوی مصرف بهینه و الگوی کشت مناسب در ایران استفاده می‌شود. براساس آمار سازمان جهانی غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد بهره‌وری مصرف یک مترمکعب آب به ‌ازای یک مترمکعب محصولات کشاورزی در ایران نسبت به متوسط جهانی دو برابر است. حدود ٩,٢٧ میلیارد مترمکعب آب ناشی از ضایعات کشاورزی در مرحله برداشت تا قبل از مصرف محصولات کشاورزی به‌دلیل بسته‌بندی و نحوه ارائه به بازار هدر می‌رود. تمامی آمار و اطلاعات و شواهد انتشاریافته  از سوی مراجع ملی و بین‌المللی حاکی از مصرف‌گرایی و توجه نکردن به پایداری و تاب‌آوری اقتصاد آب و انرژی است. سهم یارانه غیرنقدی اختصاص‌یافته به آب و انرژی براساس گزارش سازمان برنامه و بودجه در سال بیش از ٣٠٠ هزار ‌میلیارد تومان است. 

...این در شرایطی است که کشور برای طی مراحل توسعه، ارتقای سطح زندگی مردم و ایجاد سالانه حدود یک‌ میلیون شغل جدید، نیاز به این سرمایه دارد. بنابراین حل مشکلات آب، انرژی و تأمین غذا، از محورهای مهم برنامه دولت برای آینده پیش‌روست. دولت باید برنامه کاهش شدت انرژی و مصرف بی‌رویه آب را با استفاده از تمامی مؤلفه‌های ممکن به اجرا بگذارد و از آن صیانت کند. مهم‌ترین مؤلفه‌های بهره‌وری در آب و انرژی به شرح زیر است: 

١- اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی در تمام لایه‌های اجتماعی، شامل سیاست‌گذاران، تصمیم‌سازان، نهادهای اجتماعی و یکایک مردم شریف کشورمان برای آشنایی و نهادینه‌شدن رعایت اخلاق اجتماعی قابل‌قبول در مصرف آب و انرژی و مبارزه با مصرف‌گرایی ضروری است. نقش رسانه و شبکه‌های اجتماعی دراین‌باره بسیار حائز اهمیت است. 

٢- کاهش تلفات در تأمین، توزیع و انتقال آب و انرژی؛ دولت اعتباراتی را که صرف توسعه تأسیسات می‌کند باید با قاطعیت برای کاهش تلفات و افزایش بهره‌وری هزینه کند. تأسیساتی که با زحمات زیاد و صرف هزینه گزاف ساخته شده است، با بهره‌وری پایین به ‌کار گرفته می‌شود. بنابراین اثرگذاری آن در حل مشکلات جامعه کم بوده و نتیجه لازم حاصل نمی‌شود. 

٣- ابزار اقتصادی و تعرفه آب و انرژی و عدم تعادل بین هزینه تمام‌شده و تعرفه تکلیفی از مباحث مهم دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. یارانه آب و انرژی در مصارف شهری و کشاورزی به شکل نامتوازنی توزیع می‌شود. بدون استفاده از ظرفیت‌های تعرفه‌ای و اصلاح قیمت‌ها نباید در انتظار تحولی جدی در کاهش مصرف و افزایش بهره‌وری آب و انرژی باشیم چراکه با اختصاص یارانه به آب و انرژی عملا به مصرف‌گنندکان علامت مصرف بیشتر حامل‌های انرژی داده می‌شود. 

٤- درصورتی‌که بهای آب و انرژی اصلاح شود، استفاده از ابزار کاهنده در محل مصرف نیز می‌تواند در جلوگیری و اصلاح الگوی مصرف مؤثر باشد. طبعا مادامی ‌که آب و انرژی به‌لحاظ اقتصادی کالایی کم‌ارزش در جامعه قلمداد شوند، نباید انتظار اصلاح رویه مصرف با هزینه‌سازی و استفاده از تجهیزات کاهنده را داشته باشیم. 

٥- امروز در جهان استفاده از آب خاکستری و مصرف مجدد پساب برای اموری نظیر آبیاری فضای سبز و شست‌وشوی فضای عمومی بسیار رایج است. حتی در کشورهایی با بارش و منابع ‌آبی کافی نیز دولت‌ها ضوابطی برای مصارف مجدد آب از طریق تصفیه فاضلاب ارائه کرده‌اند. پساب می‌تواند بخش بسیاری از مصارف را پوشش داده و تهدید منابع آبی به‌لحاظ کمی و کیفی را کاهش دهد. 

به‌کارگیری پنج مؤلفه یادشده می‌تواند برنامه برون‌رفت از چالش‌های مدیریت منابع آب و انرژی باشد. امید است دولتمردان و تمامی اقشار جامعه توجه ویژه‌ای به حفظ منابع آب و انرژی و زمین برای نسل آینده داشته باشند.
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۶ ، ۰۸:۱۲
پیمان صاحبی