منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۳۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است


وضعیت منابع آب در ایران در شرایط بحران است، در وضعیت اجتماعی‌ای قرار گرفته‌ایم که دیگر وجود بحران انکار نمی‌شود و تلاش‌هایی برای تعدیل بحران و اصلاح روند صورت می‌گیرد، اما پرسش‌هایی بزرگ پیش روی همه اقدامات، برنامه‌ها و سیاست‌ها در حوزه آب وجود دارد. آن‌چه در این‌جا ارائه می‌شود پیشنهادهایی در راستای دو هدف است: 1. تضمین آن‌که آسیب‌شناسی درستی صورت گیرد؛ و 2. ایجاد تضمین‌های لازم جهت بی‌بازگشت کردن مسیر اصلاحات بر اثر تغییر مدیریت‌ها.


مقدمه
وضعیت منابع آب در ایران در شرایط بحران است. بحران به این معناست که امکان دارد شرایطی پدید آید که به دلیل برآورده نشدن نیازهای آبی یا به دلیل پی‌آمدهای مترتب بر تغییرات در کمیت، کیفیت و توزیع منابع آب، میزانی از بی‌ثباتی در اجتماعات محلی، استان‌ها یا کل کشور پدید آید. البته این فقط نگاهی کوتاه و میان‌مدت به بحران است. بحران در معنایی وسیع‌تر زمانی فرامی‌رسد که به دلیل شدت گرفتن تغییرات در کمیت، کیفیت و توزیع منابع آب، روند توسعه درازمدت کشور برای پاسخ دادن به نیازهای جمعیت فزاینده ضرورت دارد، به تعویق افتاده یا به کلی مختل شود.
بحران آب در قالب کمبود فیزیکی آب برای تأمین نیازها؛ خشک شدن تالاب‌ها و به تبع آن اخلال در همه کارکردهای زیستی، اجتماعی و اقتصادی این اکوسیستم‌های پویا و پیچیده؛ افت شدید آب‌های زیرزمینی؛ فرونشست زمین؛ پیدایش ریزگردها؛ کاهش ظرفیت کشور برای تأمین امنیت غذایی؛ مهاجرت‌های ناشی از بی‌آبی؛ نارضایتی اجتماعی و نهایتاً بروز صورت‌هایی از خشونت در کشور آشکار شده است.
ما خوشبختانه در وضعیت اجتماعی‌ای قرار گرفته‌ایم که دیگر وجود بحران انکار نمی‌شود. رئیس‌جمهور، وزیر نیرو، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و سایر مقامات در دو سال گذشته بر بحران محیط زیست و منابع آب تأکید کرده‌اند و رسیدگی به این دو بحران در صدر برنامه‌های دولت قرار گرفته است، و تلاش‌هایی برای تعدیل بحران و اصلاح روند صورت می‌گیرد. برای مثال اقدامات زیر آغاز شده است:

طرح تعادل‌بخشی آب‌های زیرزمینی در وزارت نیرو از یک سال پیش در دستور کار قرار گرفته است.
بازنگری در ساخت سدها آغاز شده و به گفته مقامات رسمی، ساخت شماری از سدها به کلی کنار گذاشته شده، برخی در وضعیت راکد هستند و شمار دیگری با بازنگری جدی ساخته می‌شوند.
گفته می‌شود به مطالعات ارزیابی محیط‌زیستی و ارزیابی تأثیرات اجتماعی همه پروژه‌های آبی کشور با جدیت بیشتری نسبت به گذشته توجه می‌شود.
اقداماتی در راستای وارد کردن مطالعات اجتماعی در پروژه‌های آبی آغاز شده است و حتی سخن از طراحی نقشه راه مطالعات اجتماعی آب به میان آمده است.
 
همه این اقدامات مناسب هستند، اما سه پرسش بزرگ پیش روی همه اقدامات، برنامه‌ها و سیاست‌ها در حوزه آب وجود دارد.
اصلاحات صورت گرفته در سیاست‌ها و اقدامات بر مبنای کدام آسیب‌شناسی منتشرشده، رسمی و مورد اجماع از روندهای منجر به بروز بحران در منابع آبی تعیین و اعمال شده‌اند؟
اگرچه اکنون با حضور وزیر محترم نیرو که افراط در سیاست‌های سازه‌ای را شجاعانه بیان کرده‌اند، بازنگری در سیاست‌ها و اقدامات گذشته شروع شده است، اما چه تضمینی برای تداوم این گونه اصلاحات در آینده، بالاخص با تغییر مدیریت‌ها وجود دارد؟
بخش مهمی از بحران در منابع آب ایران، ضمن لحاظ کردن تغییرات اقلیمی، محصول ناهماهنگی سیاست‌های توسعه و توسعه نامتوازن در بخش‌های آب، کشاورزی، شهرنشینی، صنعتی شدن و بی‌توجهی به حقوق محیط زیست است. چه اصلاحاتی صورت گرفته که متضمن هماهنگی بیشتر این بخش‌ها به سمت توسعه پایدار و تعدیل بحران آب باشد؟ و هر گونه اصلاح صورت‌گرفته با چه سازوکاری تضمین شده است که بازگشت به مسیرهای بحران‌آفرین گذشته را ناممکن سازد؟
آن‌چه در این‌جا ارائه می‌کنم، پیشنهادهایی در راستای دو هدف است: 1. تضمین آن‌که آسیب‌شناسی درستی صورت گیرد؛ و 2. ایجاد تضمین‌های لازم جهت بی‌بازگشت کردن مسیر اصلاحات بر اثر تغییر مدیریت‌ها.

ضرورت تاریخ‌پژوهی سیاست‌گذاری آب
اسناد موجود نشان می‌دهد چند عامل، اصلی‌ترین نقش را در پیدایش بحران منابع آب در ایران اثر داشته‌اند. این عوامل عبارتند از:
1. تأکید بر مدیریت عرضه آب بدون توجه کافی به مدیریت تقاضا
2. ناکارآمد بودن نظام اقتصاد آب و ناتوانی در اقتصادی کردن استفاده از آب
3. تأکید بیش از حد بر آب‌های سطحی و محدودیت‌های جدی در منابع مالی مدیریت آب‌های زیرزمینی
4. قوانین مخل مدیریت پایدار منابع آب از جمله قوانین ناظر بر دولتی کردن منابع آب یا تعیین تکلیف چاه‌های فاقد پروانه بهره‌برداری
5. تصویب طرح‌های توسعه کشاورزی فراتر از ظرفیت اکولوژیک حوضه‌های آبریز
6. عدم ارتقای مناسب بهره‌وری در تولید کشاورزی و شیوه‌های آبیاری
7. تأکید افراطی بر مدیریت سازه‌ای و بالاخص سدها، کانال‌ها و سایر سازه‌های انتقال آب
8. عدم مطالعه اثر احداث سدها بر منابع آب زیرزمینی
9. ندادن حقابه محیط زیست
10. تأثیر معنادار شرکت‌های مهندسی و پیمانکاری بر سیاست‌ها و اقدامات مدیریت منابع آب
11. کنار گذاشته شدن ملاحظات اجتماعی، محیط زیستی و توسعه همه‌جانبه از نظام سیاست‌سازی و سیاست‌گذاری مدیریت منابع آب
12. بی‌توجهی کامل به ظرفیت‌های اجتماعی، مشارکت مردمی، تفویض اختیار و سرمایه اجتماعی در حکمرانی منابع آب
13. ناکارآمدی نظام توسعه کشور در صنعتی‌شدن و ایجاد اشتغال کافی در این بخش، و در نتیجه فشار بر منابع آب و خاک برای اشتغال کشاورزی
14. توسعه نامتوازن شهرنشینی و فشار بر منابع آبی در حوضه‌های آبریز کلانشهرها و شهرها
این چهارده عامل به درجات مختلف، با ترتیب و ترتب‌های متفاوت، میزان‌های متفاوتی از تأثیرگذاری بر پیدایش بحران داشته‌اند.

سؤال مهم این است که آیا امروز چرایی بروز و اثرگذاری این عوامل مشخص شده است؟ آیا ما امروز به دقت می‌دانیم:

- چرا در حالی که یک وزارتخانه متولی آب‌های سطحی و آب‌های زیرزمینی بوده، تفاوت بسیار شدیدی میان منابع مالی اختصاص‌یافته به این دو نوع منبع به مدت بیش از سه دهه تداوم یافته است؟
- چرا شرکت‌های مشاور و پیمانکار به قدرت تعیین‌کننده‌ای در سیاست‌گذاری آب تبدیل شدند و سازوکار این تأثیرگذاری چه بوده است؟
- چرا علی‌رغم سیاست‌های کلی آب و هم‌چنین مصوبه سال 1382 دولت درباره راهکارهای بلندمدت مدیریت منابع آب، دادن حقابه محیط زیست، انجام اقدامات غیرسازه‌ای، رعایت ظرفیت تحمل حوضه‌های آبریز، استحصال آب از منابع زیرزمینی بدون تجاوز از سطح بیلان منفی دشت‌ها در سال 1382، و تنظیم ساختار سازمان مدیریت منابع آب کشور با ملحوظ نمودن حوضه آبریز صورت نگرفته است؟
- چرا امری بدیهی نظیر مطالعه تأثیر سدها بر منابع آب زیرزمینی به حد کفایت انجام نشده است؟
- چرا پهنه‌بندی و بررسی مخاطرات فرونشست زمین، اکنون و پس از بروز بحران باید در دستور کار قرار گیرد؟
ده‌ها سؤال مهم دیگر نیز می‌توان پرسید که هنوز پاسخ دقیقی به آن‌ها داده نشده است. عبارت دقیق‌تر این است: سؤال‌های بسیار مهمی از منظر سیاست‌گذاری وجود دارند که دستگاه و دستگاه‌های مسئول مدیریت منابع آب هنوز به صورت رسمی به آن‌ها پاسخ نگفته‌اند و بنابراین از منظر سیاست‌گذاری نمی‌توانیم مطمئن باشیم که اولاً آگاهی لازم درباره عوامل منجر به بحران در ساختار سازمانی مدیریت منابع آب پدیده آمده، و ثانیاً برنامه‌های اصلاحات بر مبنای شناخت دقیق این عوامل و میزان تأثیرگذاری آن‌ها تدوین شده‌اند. ثالثاً سازوکارهای اثرگذاری هر یک از عوامل و غفلت دستگاه‌ها سیاست‌گذاری و اجرا از آن‌ها نیز به صورت رسمی اعلام نشده است. بنابراین کاملاً طبیعی است که جامعه مدنی، متخصصان و سیاست‌گذاران کشور اعتماد نداشته باشند که: اولاً سیاست‌ها، برنامه و اقدامات در دست اجرا، درست هستند و بر مبنای آسیب‌شناسی دقیق تدوین شده‌اند؛ ثانیاً، مجریان مدیریت منابع آبی واقعاً خود و سازمان‌های تحت امرشان را به اجرای اصلاحات متعهد ساخته‌اند.
بنابراین لازم است برای تعدیل بحران آب در گام اول، تاریخ سیاست‌گذاری و اجرا در مدیریت منابع آب به دقت، با شفافیت و صراحت، و در معرض دید و اطلاع متخصصان، جامعه و رسانه‌ها نقد و بررسی شود. بدون گذر به تاریخ سیاست‌گذاری و اجرا در عرصه مدیریت منابع آب، و بدون آن‌که همه ذینفعان فرصت پیدا کنند در عرصه عمومی و در جریان یک گفت‌وگوی عمومی، تاریخ این بحران با آشکار سازند، هر نوع آسیب‌شناسی گذشته، نادقیق، غیررسمی و به دور از ضمانت اجرایی خواهد بود. این نکته را می‌توانم صریح‌تر نیز بیان کنم. تصمیم‌گیری‌های منجر به بروز بحران در اتاق‌های دربسته و بر اساس عقل بوروکراتیک یا آن‌چنان که برخی دیگر گفته‌اند در چارچوب هیدروکراسی گرفته شده است. اگر تصمیم‌های مذکور در نهایت غیرقابل اعتماد و منجر به بحران از کار درآمده‌اند، هیچ تضمینی وجود ندارد که هر اقدام اصلاحی دیگری که در اتاق‌های دربسته هیدروکراسی برنامه‌ریزی شود، منجر به تشدید بحران یا حداقل عدم بهبود آن نشود.
 
نکته مهم دیگر این است که وقتی سندی دال بر بازخوانی گذشته، پذیرفتن اشتباهات، بیان نقاط قوت، آشکار کردن سازوکارهای منجر به بروز بحران، و با پذیرش مسئولیت رسمی چنین سندی منتشر نمی‌گردد، اعتمادی به درستی آسیب‌شناسی صورت گرفته، راهکارهای پیشنهاد‌شده و آن‌چه در حال اجراست شکل نمی‌گیرد؛ و این سؤال پیش می‌آید که آیا 20 سال بعد هیدروکراسی باز مدعی نمی‌شود «اشتباهاتی هم صورت گرفته است.»
اصرار بر پرداختن به تاریخ سیاست‌گذاری توسعه و مدیریت منابع آب از یک واقعیت جامعه‌شناختی نشأت می‌گیرد. امری به هنجار و شیوه عمل بدل می‌شود که برای آن تقاضای اجتماعی وجود داشته باشد. به این واقعیت ساده بنگریم که فیلتر کردن شبکه‌های اجتماعی دشوار است، زیرا تقاضای اجتماعی بسیار وسیعی برای آن وجود دارد، بنابراین فیلتر نکردن این شبکه‌ها به تدریج به یک رویه و هنجار بدل می‌شود. پرداختن به تاریخ سیاستی مدیریت منابع آب، موضوعی چالش‌برانگیز است که عرصه عمومی را وارد گفت‌وگوی فراگیر درباره آب ساخته و تقاضا برای اصلاحات را به یک مطالبه اجتماعی بدل می‌کند. هیدروکراسی و بوروکراسی توسعه، تا پیش از شکل‌گیری چنین تقاضایی، تن به شفافیت، گفت‌وگو بر سر موضوعات اساسی درباره آب، و متعهد شدن به تکرار نکردن خطاهای گذشته نخواهد داد.
گفت‌وگوی اجتماعی فزاینده‌ای که بر اثر پرداختن به بحران آب و تاریخ آن ایجاد شده، نمونه‌ای از ظرفیت‌های «تاریخ سیاستی» در جهت خلق نیروهایی برای شفافیت بیشتر و متعهد شدن به اصلاحات پایدار است. این گونه مباحثات، بخشی از بوروکراسی و تکنوکراسی آب را وادار ساخته تا به گفت‌وگوی صریح‌تر – اما نه هنوز به اندازه کافی صریح – درباره سیاست‌ها و اقدامات مدیریت منابع آب تن دهد. این‌که معاون محترم وزیر نیرو در همایش تبیین برنامه ششم و در پنل تخصصی آب می‌گویند «اگر شیوه‌های خود را اصلاح نکنیم؛ کشور به سمت نابودی پیش خواهد رفت. ... وظیفه وزارت نیرو سدسازی نیست بلکه حفاظت، صیانت و ایجاد تعادل بین مصارف و منابع آب مهم‌ترین وظیفه وزارت نیرو است.» و افزایش بهره‌وری، اصلاح ساختار اقتصادی آب، افزایش تاب‌آوری و تأمین پایدار آب همچنین حفاظت و صیانت از منابع آب، را رویکردهای تعریف شده برای بخش آب در برنامه ششم اعلام می‌کنند، تا اندازه‌ای نتیجه گفت‌وگوی اجتماعی فزاینده درباره آب است.

ضرورت نوشتن گزارش ملی آب
پرداختن به تاریخ سیاست‌گذاری و اجرا در حوزه مدیریت منابع آب، باید با انتشار یک گزارش رسمی دولتی تحت عنوان کلی «گزارش ملی آب» تکمیل شود. این گزارش می‌تواند اولین گام به سوی رسمیت بخشیدن به تاریخ سیاستی مدیریت منابع آب در ایران و هم‌چنین افزایش بخت بی‌بازگشت کردن اصلاحات در مدیریت منابع آب باشد.
شاید گفته شود که پیش‌تر گزارش‌هایی جامع درباره وضعیت منابع آب کشور ارائه شده یا به صورت سالیانه گزارش‌هایی ارائه می‌شود. اما هیچ یک از گزارش‌هایی که تاکنون ارائه شده شأن و جایگاه گزارش ملی آب را نداشته‌اند. گزارش ملی آب چیزی بسیار فراتر از سندی درباره کمیت منابع آب، برنامه‌ریزی برای منابع آبی هر استان یا حوضه آبریز، یا شرح برنامه‌های پیشنهادشده برای مدیریت منابع آب است.

گزارش ملی آب باید بتواند حداقل به پرسش‌های زیر، پاسخ‌هایی صریح و روشن ارائه نماید.

1. معنای دقیق بحران آب در ایران چیست؟ توزیع جغرافیایی و شدت بحران در هر منطقه چگونه است؟
2. پیشران‌های بحران در چهار یا پنج دهه گذشته چه بوده‌اند؟ ماهیت اثر هر یک از انواع پیشران‌های اقلیمی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، سیاست‌گذارانه و شناختی در پیدایش بحران چیست و اندازه تأثیر آن چقدر است؟
3. چه عواملی سبب شده‌اند کنترل پیشران‌های بحران ناکارآمد یا غیرعملی شود؟
4. ممانعت از بحران تحت چه شرایطی امکان‌پذیر بوده است؟
5. بستر نهادی-حقوقی منجر به بروز بحران آب چیست؟
6. کدام نقائص در ساختار سازمانی مدیریت توسعه و مدیریت منابع آب سبب پیدایش و تشدید بحران شده است؟
7. چرا الزامات سیاست‌های کلی، اسناد بالادستی و مصوبات قانونی درباره بهره‌برداری پایدار از منابع آب عملی و اجرایی نشده‌اند؟
8. نسبت پیشران‌های بحران با سایر ویژگی‌های توسعه کشور در بخش‌های کشاورزی، صنعت و شهرنشینی چیست؟
9. پی‌آمدهای محیط‌زیستی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی ناشی از تداوم وضع موجود، و سایر سناریوهای ممکن چیست؟
10. پی‌آمدهای بحران آب در ایران، با توجه به شیوع این بحران در سایر کشورهای منطقه، و تغییرات ناشی از آن در محیط امنیتی کشور، چیست؟
11. راهکارهای همه‌جانبه‌نگر کنترل بحران در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت چیست؟
12. تضمین‌های لازم برای بی‌بازگشت کردن مسیر اصلاحات در مدیریت منابع آب چیست؟

پاسخ گفتن به این 12 سؤال حداقل‌های لازم برای مواجهه درست با بحران آب در ایران است. در ضمن، چنین گزارشی نمی‌تواند در چارچوب سازوکارهای پیشین دستگاه بوروکراتیک هیدروکراسی تنظیم شود. رویه هیدروکراسی، تصمیم‌گیری بدون مشارکت ذینفعان و بی‌توجهی به منتقدان بوده است. چنین رویکردی دیگر کارآمدی ندارد و اکنون که معاون وزیر نیرو از گام برداشتن کشور به سمت نابودی سخن می‌گوید، چنین گزارشی باید توسط متخصصان مستقل و در تعامل با نهادهای مسئول و از جمله وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست، و شورای عالی آب تهیه شود و در نهایت تحت عنوان گزارش مستقل متخصصان، با تأیید دستگاه‌های مسئول و رسمی به ملت ایران ارائه گردد.
دشوارترین کار در فرایند تدوین چنین گزارشی، مصون داشتن آن از تأثیرگذاری فشارهای سیاسی، منافع گروه‌ها و جناح‌ها، ملاحظات مدیران سابق، علائق شرکت‌ها و پیمانکاران، و در نتیجه طی کردن فرایندی است که در نهایت تضمین کند نتیجه نهایی، اعتماد متخصصان و جامعه مدنی را جلب می‌کند. چنین گزارشی بخشی از فرایند اجماع‌سازی ملی درباره ماهیت بحران، رویه‌های منجر به بروز آن و راهکارهای اجتناب از تعمیق بحران و تشدید پی‌آمدهای ناشی از آن است. تهیه چنین گزارشی فقط در شرایطی امکان‌پذیر است که عزم سیاسی مقامات عالی‌رتبه پشتوانه آن باشد و حداکثر گشودگی در برابر ارائه اطلاعات به مردم در قالب این گزارش رعایت شود.
شجاعت سیستمی برای مواجهه با مسأله‌ای بدخیم
این‌که نظام‌های اجتماعی و سیاسی به دلایل مختلف از جمله ضعف دانش، عدم تثبیت آرایش‌های نهادی کارآمد، بی‌توفیقی در مبارزه با فساد، یا اضطرارهای ناشی از فشارهای توسعه‌نیافتگی یا تهدیدهای بیرونی، اشتباهاتی داشته باشند، ناخوشایند اما واقعیت و پذیرفتنی است. آن‌چه پذیرفتنی نیست، عدم انجام اقدامات جدی برای مقابله با تعمیق بحران‌های ایجادشده پس از آگاهی یافتن بر بروز بحران است.
اکنون که مقامات رسمی از گام برداشتن به سوی نابودی سخن می‌گویند و عبارات متخصصانی را تأیید می‌کنند که مدت‌ها قبل از تعمیق بحران و حرکت تدریجی به سوی تهدید امنیت ملی بر اثر بحران آب سخن گفته‌اند، آزمون شیوه مواجهه کشور با بحران آب، سنجه میزان شجاعت سیستمی برای مواجهه با مسأله‌ای بدخیم است. بحران آب از آن جهت مسأله‌ای بدخیم (Wicked Problem) است که راهکار مواجهه با آن مشخص نیست و در فرایند تعاملات میان همه ذینفعانی که در پیدایش آن سهم داشته‌اند آشکار می‌شود. این بحران راهکار واحدی ندارد و حتی تعریف مسأله بر اساس راهکاری که برای در نظر گرفته می‌شود تغییر می‌کند. چنین مسائلی بدون شکل گرفتن درکی مشترک میان همه کسانی که باید در حل مسأله سهمی ایفا کنند، رفع نخواهند شد. رفع کردن بحران آب شباهت زیادی به ساخت پروژه‌های عمرانی ندارد.
پروژه‌های عمرانی در محدوده‌های مشخص که معمولاً با فنس از محیط خود جدا می‌شوند، طراحی و ساخته می‌شوند. ساخت آن‌ها بیشتر به منابع مالی و کار فیزیکی نیازمند است. اما رفع بحران آب، چیزی از جنس حکمرانی است که در سراسر گستره سرزمینی بسط یافته و با موضوعاتی از جنس تاریخ، قدرت، منافع، ادراکات و فرهنگ، رویه‌های تصمیم‌گیری، تفویض اختیار، اجماع‌سازی و پرداخت هزینه‌های اجتماعی و سیاسی درگیر است. ساخت پروژه‌های عمرانی ماهیت معرفتی نزدیک به علوم تجربی و مهندسی دارد، و حکمرانی آب به شدت در عرصه میان‌رشته‌ای علوم اجتماعی، علوم تخصصی آب و علوم مهندسی طرح و بحث می‌شود. بخشی از دشواری کار، علاوه بر مقابله با تأثیرات ساختارهای قدرت و منافع، نتیجه همین میان‌رشته‌ای بودن و ضرورت تغییر رویکردهای سیاست‌گذاران و مجریان است.
اما گزارش ملی آب، هر قدر نیز که تدوین آن دشوار و اجرای سیاست‌های مبتنی بر آن دشوارتر باشد، ضرورتی برای اخذ تصمیمات شجاعانه و ضروری برای بقای تمدنی ایران و حفظ اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران است. موفقیت در تدوین چنین گزارشی نشان می‌دهد که نظام تدبیر کشور به چه سطحی از توانمندی در آماده شدن برای تدوین سیاست‌های درست مبتنی بر فرایندی شفاف، مشارکتی و اجماع‌ساز در مسائل حیاتی دست یافته است. گزارش ملی آب، شاخصی از میزان بلوغ نظام تدبیر کشور است. متأسفانه زمان زیادی برای صبر کردن و رسیدن به بلوغ در اختیار نداریم. بحران آب، به اذعان مدیران ارشد، متخصصان علوم آب، جامعه‌شناسان، فعالان محیط زیست و آن‌ها که شواهد میدانی را بررسی کرده یا هنرمندانه به تصویر کشیده‌اند، ما را به سوی نابودی تمدنی سوق می‌دهد.
محمد فاضلی -
* دکتری جامعه شناسی سیاسی معاون پژوهشی مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری
منبع:زیست بوم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۴۴
پیمان صاحبی


سالانه چقد‌‌ر گند‌‌م را هد‌‌ر می‌د‌‌هیم؟ صد‌‌ هزار کیلو؟ صد‌‌ هزار تن؟ بیشتر یا کمتر؟سالانه چقد‌‌ر آب را هد‌‌ر می‌د‌‌هیم؟ یک میلیون لیتر؟ یک میلیون متر مکعب؟ بیشتر یا کمتر؟سالانه چقد‌‌ر ماهی را از د‌‌ست می‌د‌‌هیم؟ صد‌‌هزار قطعه؟ یک میلیون قطعه؟ بیشتر یا کمتر؟


آیا می‌د‌‌انید‌‌ د‌‌ر کشور سالانه ۴ هزار و ۶۰۰ میلیارد‌‌ تومان یارانه به نان تعلق می‌گیرد‌‌ که حد‌‌ود‌‌ ۳۰د‌‌رصد‌‌ این یارانه صرف ضایعات آرد‌‌ و نان می‌شود‌‌؟ به د‌‌یگر سخن، ایرانیان سالانه حد‌‌ود‌‌ سه میلیون تن گند‌‌م را بد‌‌ون مصرف هد‌‌ر می‌د‌‌هند‌‌. این د‌‌ر حالی است که بخش قابل توجهی از گند‌‌م، پیش از تبد‌‌یل شد‌‌ن به نان، هد‌‌ر می‌رود‌‌! د‌‌ر این میان، اگر همه ۲۲ میلیون خانواد‌‌ه ایرانی، از سبزه د‌‌ر هفت سین خود‌‌ استفاد‌‌ه کنند‌‌ که نمی‌کنند‌‌، آن‌گاه زمینی به وسعت ۱۸۰۰ هکتار باید‌‌ به کشت گند‌‌م سبزه هفت سین اختصاص یابد‌‌؛ یعنی از ۴ میلیون هکتار وسعت کشتزارهای گند‌‌م، کمتر از پنج صد‌‌م د‌‌رصد‌‌ آن به سبزکرد‌‌ن سفره‌های هفت سین ایرانیان اختصاص د‌‌ارد‌‌. پرسش اصلی این است که چرا نگرانی و واکنش ما نسبت به این پنج صد‌‌م د‌‌رصد‌‌ بیشتر از آن ۳۰ د‌‌رصد‌‌ است؟! 

واقعا چرا هیچ پویش یا کارزار یا کمپینی برای هد‌‌ررفت سه میلیون تن گند‌‌م د‌‌ر سال به چشم نمی‌خورد‌‌، اما این پنج یا شش هزار تن اینقد‌‌ر د‌ر چشم است؟! این د‌‌رحالی است که سهم قابل توجهی از سبزه‌های عید‌‌ را می‌توان یا تبد‌‌یل به کمپوست کرد‌ یا برای غذای د‌‌ام اختصاص د‌‌اد‌‌، د‌‌رست مثل کاری که تشکل‌های مرد‌‌م‌نهاد‌‌ د‌‌ر برخی استان‌های کشور از جمله چهارمحال و بختیاری، فارس، قزوین، آذربایجان شرقی و ... انجام د‌‌اد‌‌ه و می‌د‌‌هند‌‌.

د‌‌ر مورد‌‌ آبی که برای سبز کرد‌‌ن سبزه‌ها مصرف می‌شود‌‌، رقم نیم میلیون مترمکعب ذکر شد‌‌ه است؛ د‌‌ر صورتی که فقط د‌‌ر تهران به اند‌‌ازه آب پشت سد‌‌ کرج، که معاد‌‌ل ۴۰۰ برابر آن رقم است، به د‌‌لیل فرسود‌‌گی شبکه لوله‌کشی شهری و قلد‌‌ری برخی مشترکین! آب بد‌‌ون محاسبه و پرد‌‌اخت آب بها هد‌‌ر می‌رود‌‌ و د‌‌ر کل کشور بیش از ۳۲ میلیارد‌‌ متر مکعب پساب از د‌‌سترس خارج می‌شود‌‌ و نیز د‌‌ر اثر ضایعات بخش کشاورزی بیش از ۲۷ میلیارد‌‌ متر مکعب آب هد‌‌ر می‌رود‌‌.چرا کسی نگران این رقم‌های بزرگ نیست و آن رقم‌های اند‌‌ک برایش بزرگ و هد‌‌ررفتش گناهی نابخشود‌‌نی به نظر می‌رسد‌‌؟ این د‌‌ر حالی است که اصولا کشت گند‌‌م د‌‌ر کشور د‌‌ر بسیاری مناطق که میانگین تبخیر سالانه آن بیش از د‌‌وهزار میلیمتر است، یک خطای راهبرد‌‌ی است و به هد‌‌ررفت کارمایه‌ها منجر می‌شود‌‌.

از آن بامزه‌تر ماجرای ماهی سرخ سفره‌های هفت‌سین است! کل ماهی‌های قرمزی که سر سفره هفت سین ایرانیان می‌آید‌‌، چیزی کمتر از ۴ د‌‌رصد‌‌ از مجموع ماهی‌های زینتی است که د‌‌ر ایران تولید‌‌ یا وارد‌‌ کشور می‌شود‌‌؛ ماهی قرمز یک گونه د‌‌ر معرض خطر انقراض هم نیست و به راحتی می‌توان آن را مراقبت کرد‌‌ه و سال‌ها زند‌‌ه نگه د‌‌اشت یا د‌‌ر استخرها و آبگیرهای بسته شهری رها کرد‌ اما کسی خاطرش نیست که حاصل طرح های انتقال آب بین حوضه‌ای و سد‌‌سازی منجر به نابود‌‌ی ۳۰ د‌‌رصد‌‌ از کل گونه‌های آب شیرین شد‌‌ه و سالانه میلیارد‌‌ها قطعه ماهی د‌‌ر رود‌‌خانه‌های پایین د‌‌ست سد‌‌ها یا د‌‌ر اثر آلود‌‌گی خلیج فارس و د‌‌ریای خزر می‌میرند‌‌. یعنی حتی اگر فرض کنیم که همه ۴۰ میلیون قطعه ماهی قرمز سر سفره هفت سین ایرانیان می‌میرند‌‌ که نمی‌میرند‌‌، این رقم یک د‌‌ه صد‌‌هزارم ماهی‌هایی نیست که د‌‌ر اثر آزمند‌‌ی و ناد‌‌رایتی انسانی سالانه از د‌‌ست می‌د‌‌هیم! ماهی‌هایی که اغلب آنها بسیار ارزشمند‌‌تر از ماهی سرخ بود‌‌ه و اند‌‌میک کشور هم هستند‌‌.

راست آن است که باید‌‌ هشیار باشیم! طرفد‌‌اران محیط زیست که اغلب آنها نیت پاک و مثبتی هم د‌‌ارند‌‌، نباید‌‌ خود‌‌ را د‌‌ر برابر سنت‌های ملی قرار د‌‌اد‌‌ه و به این‌ترتیب، حرف حساب مان هم شنید‌‌ه نشود‌‌. آنها باید‌‌ تاریخ این کهن بوم و بر مقد‌‌س را د‌‌قیق‌تر بخوانند‌‌ تا د‌‌ریابند‌‌ که حضور ماهی قرمز د‌‌ر سفره هفت سین ایرانیان، قد‌‌متی بیش از ۲۵۰۰ سال د‌‌اشته و نشان از آرزوی پد‌‌ران و ماد‌‌ران ما برای سالی پربرکت و پرباران است. محیط زیستی‌ها باید‌‌ نشان د‌‌هند‌‌ که نه مخالف توسعه واقعی هستند‌‌ و نه مخالف اجرای آیین‌های ملی ایرانیان. د‌‌ر عوض باید‌‌ بکوشیم تا چهارشنبه سوری، این جشن ملی و عزیز ایرانیان، به چهارشنبه سوزی یا جنگی شهری بد‌‌ل نشود‌‌ و با احیای رسمی د‌‌لنواز چون قاشق‌زنی از آلود‌‌گی صوتی وحشتناک چهارشنبه سوری‌های چند‌‌ سال اخیر بکاهیم و مصرف نارنجک و فشفشه را به کمینه تقلیل د‌‌هیم و هزینه خرید‌‌ این ابزارهای آلایند‌‌ه را به جای آنکه به جیب چینی‌ها رود‌‌، خرج طبیعت ایران و پاسد‌‌اران بی‌اد‌‌عایش کنیم.

محیط‌زیستی‌ها بهتر است از طلاب محترم یزد‌‌ که د‌‌ر اعتراض به رئیس جمهور کشور د‌‌ست به راهپیمایی زد‌‌ه و حوزه علمیه را چهارشنبه گذشته تعطیل کرد‌‌ند‌‌ که چرا از رئیس جمهور د‌‌وره اصلاحات با پیشوند‌‌ «حضرت» یاد‌‌ کرد‌‌ند‌‌! بپرسند‌‌: واقعا اینکه تراز آبخوان‌های یزد‌‌ سالانه ۳۰۰ میلیون متر مکعب کسری د‌‌ارد‌‌ که می‌شود‌‌ ۶۰۰ برابر کل آبی که برای سبز کرد‌‌ن سبزه‌های نوروزی د‌‌ر کل کشور مصرف می‌شود‌ خطرناک‌تر است یا استفاد‌‌ه از کلمه حضرت توسط حسن روحانی؟ اینکه زمین د‌‌ر زیر پای یزد‌‌ی‌های عزیز د‌‌ر حال فرونشست است و چیزی از کاریزهای سرزمین قنوت، قنات و قناعت نماند‌‌ه، غم‌انگیزتر است یا شنید‌‌ن شعار د‌‌رود‌‌ بر رئیس جمهور د‌‌وره اصلاحات د‌‌ر مید‌‌ان امیرچخماق؟ آیا د‌‌ر اعتراض به چید‌‌مان غلط توسعه د‌‌ر یزد‌‌ی که د‌‌ارد‌‌ از تعد‌‌د‌‌ کارخانه‌های سفال، آجر ، کاشی، لاستیک، آهن ، فولاد‌‌ و ... نفس کم‌ می‌آورد‌‌، نباید‌‌ یک روز حوزه‌های علمیه را تعطیل کرد‌‌؟ آیا از اینکه اماراتی‌ها، باد‌‌گیرهای یزد‌‌ را د‌‌ر روز روشن می‌د‌‌زد‌‌ند‌‌ و د‌‌ر حضور کوفی عنان رونمایی می‌کنند‌‌، نباید‌‌ نگران شد‌‌؟

محیط زیستی‌ها باید‌‌ از خود‌‌ بپرسند‌‌ چرا نباید‌‌ به برخی رفتارها و عملکرد‌‌های اشتباه و غیرمسئولانه مسئولان که منجر به قتل عام هزاران جاند‌‌ار گیاهی و جانوری و آبزی می‌شود‌‌ د‌‌ر ایران، منطقه و جهان اعتراض کنند‌. محیط زیستی‌های ما چرا نسبت به سخنان آن مقامی که سمن‌های محیط زیستی را مستقیم و غیرمستقیم عوامل سازمان ضد‌‌جاسوسی آمریکا معرفی کرد‌‌ند‌‌، واکنشی نشان نمی‌د‌‌هند‌‌؟!

منبع:روزنامه قانون
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۴۲
پیمان صاحبی


روزنامه "فایننشال تایمز" با انتشار گزارشی به تلاش های موفقیت امیز برای بازگشت دوباره گونه در حال انقراض و کمیاب "هما" به اسمان ایران اشاره کرده است.

به گزارش خرداد، "هما" که پرنده ای از خانواده کرکس های بزرگ است و در کوه های مرتفع ایران زندگی می کند یکی از نمادهای اساطیری در ایران باستان نیز بوده و در ادبیات فارسی نیز جایگاه ویژه ای دارد. فایننشال تایمز اشاره می کند که طی سالیان گذشته این پرنده همانن دیگر گونه های کرکس ها در حال انقراض بوده است و در این باره می نویسد:"تعداد این پرنده در ایران به شدت در حال کاهش بوده است پرنده ای با پرهای رنگارنگ. این گونه در حال انقراض بوده است چرا که ساکنان محلی روستاهای ایران به خصوص در نواحی شمالی آن ها را سمی می کردند تا طعمه گرگ ها شوند و از این طریق گرگ ها را بکشند. امروز اما بار دیگر "هما" می تواند در کوهپایه های طارم سفلی در استان قزوین زندگی کند چرا که در جریان راه اندازی کارزاری با حمایت دولت برای اولین بار نجات حیات وحش ایران و نگرانی های زیست محیطی در دستور کار قرار گرفته است".

"غلامرضا جهان تیغ" رییس محیط بانان استان قزوین در این باره می گوید:"نجات گونه های در حال انقراض کرکس ها مدیون آموزش جوامع محلی است که در سال های اخیر این پرندگان را مسموم می کردند".

فایننشال تایمز در ادامه اشاره می کند که دولت روحانی در این پیشرفت سهم مهمی داشته است و در این باره می افزاید:"از زمانی که روحانی در انتخابات 2013 به قدرت رسید بارها نشان داد که طرفدار محیط زیست است و در این باره صحبت کرد. اقای روحانی برخلاف سلف خود احمدی نژاد تلاش کرده تا به مشکلات زیست محیطی رسیدگی کند این رد حالیست که در دوران احمدی نژاد تولید بنزین آلوده داخلی و مدیریت منابع اب بد صورت می گرفت و نمونه آن را می توان در خشک شدن دریاچه ارومیه دید".

در همین حال، "حسین آخانی" فعال محیط زیست و استاد دانشگاه تهران اعتبار این موضوع را به دولت روحانی و افزایش قدرت شبکه های اجتماعی می دهد و در این باره می گوید:"افزایش آگاهی عمومی نسبت به این مسائل سبب شده اند تا بهترین دستاوردها در سه سال گذشته در عرصه محیط زیست حاصل شوند".

این روزنامه اشاره می کند که طبق تمهیدات در نظر گرفته شده از سوی سازمان حفاظت محیط زیست بیش از 157 هزار هکتار از زمین های غنی از گیاهان و جانوران به فضای غیر قانونی برای شکار و دیگر فعالیت های مضر علیه محیط زیست تبدیل شده اند.

"علی" یکی از اهالی آنجا ضمن قدردانی از تلاش های خانم "ابتکار" می گوید:"اهالی محل می گویند که از دو سال پیش که خانم "معصومه ابتکار" به عنوان رییس سازمان حفاظت محیط زیست منصوب شده است موفقیت های زیادی حاصل شده است. علی خدا را شکر می کند و می گوید وضعیت در سال های اخیر بهبود یافته از نظر تجهیزات، آموزش و وسایل لازم و هم چنین از جنبه امرار معاش".

این روزنامه اشاره می کند که محیط بانان اکنون از طریق گوشی ها هوشمند خود قادر به تشخیص سریع مشکلات زیست محیطی و واکنش فوری نسبت به آن ها هستند.

فایننشال تایمز در بخش دیگری از اقدامات مفید خانم ابتکار به موضوع هماهنگی او با وزارت نفت برای جلوگیری از استفاده از سوخت های با کیفیت پایین پرداخته و می نویسد:"در شهرهای پرجمعیت ایران از جمله کلان شهر تهران نگرانی های زیادی درباره افزایش سطح آلودگی هوا وجود دارد. از همین روست که خانم ابتکار خواستار تطبیق استاندارد سوخت ایران با معیارهای بین المللی در شرایط پسا تحریم شده است".

آقای آخانی با گلایه از بودجه کم در نظر گرفته شده برای سازمان حفاظت محیط زیست می می گوید:"متاسفانه بودجه تخصص یافته برای ساخت یک تونل در تهران بیش از بودجه اختصاص یافته برای سازمان حفاظت محیط زیست است". این نشریه در ادامه اشاره می کند که خوش بینی های زیادی نسبت به چشم انداز محیط زیست ایران وجود دارد و در این باره می نویسد:"ایران امیدوار است پس از توافق هسته ای و لغو تحریم های بین المللی شرایط برای بهبود وضعیت زیست محیطی حاصل شود. مقام مظم رهبری نیز به تازگی سند سیاست محیط زیست را ابلاغ فرمودند که در آن خواست اجرای اقداماتی چون استفاده از انرژی های تجدید پذیر مطرح شده اند. دولت نیز متعهد شده برای کاهش انتشار گازهای گلخانه تا سال 2030 سطح آن را به 4 درصد کاهش دهد".


منبع:روزنو
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۵۶
پیمان صاحبی

سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد: از هر چهار مورد مرگ و میری که در سراسر جهان رخ می دهد، یک مورد به دلیل عوامل زیست محیطی مانند آلودگی هوا، آب و خاک و نیز جاده های ناامن و تنش در محیط کار است.

بر اساس نتایج مطالعه جدید سازمان جهانی بهداشت، برآورد می شود که 12.6 میلیون نفر در سال 2012 در نتیجه زندگی و کار در محیط های ناسالم جان خود را از دست دادند که این میزان 23 درصد تمامی مرگ و میرهایی است که در سراسر جهان گزارش شد.
مارگارت چان رئیس سازمان جهانی بهداشت در بیانیه ای هشدار داد: اگر کشورها اقداماتی برای سالم سازی محیط های زندگی و کار مردم انجام ندهند، میلیون ها نفر همچنان بیمار خواهند شد و در سنین جوانی جان خود را از دست خواهند داد.
در گزارش سازمان جهانی بهداشت آمده است که مرگ بیش از 8.2 میلیون نفر را می توان ناشی از آلودگی هوا و قرار گرفتن در معرض دود دست دوم سیگار که عامل ابتلا به بیماری قلبی، سرطان ها و بیماری مزمن تنفسی است، دانست. 
از جمله موارد مرگ و میر منتسب به عوامل زیست محیطی، 1.7 میلیون مورد بر اثر «جراحت های غیر عمدی» از جمله تصادفات جاده ای است.
این گزارش همچنین 846 هزار مورد مرگ ناشی از ابتلا به بیماری اسهال را در زمره ی موارد منتسب به عوامل زیست محیطی عنوان کرده و افزوده است که بسیاری از این بیماری ها با آلودگی آب و نوشیدن آب آشامیدنی غیر سالم ارتباط داشته است.
سازمان جهانی بهداشت همچنین تصریح کرد که 246 هزار مرگ ناشی از جراحات عمدی از جمله خودکشی است که اساسا به خاطر عوامل دیگری همچون ذخیره سازی ناامن سلاح گرم و دسترسی آسان به این نوع تسلیحات و نیز حشره کش هاست که در یک سوم از خودکشی های جهان استفاده می شود.
این گزارش نشان داد که بیشترین موارد مرگ و میر مرتبط با عوامل زیست محیطی در جنوب شرق آسیا رخ داد، به طوری که 3.8 میلیون قربانی در سال 2012 داشت و پس از آن منطقه غرب اقیانوس آرام با 3.5 میلیون مورد در جایگاه بعدی قرار دارد. 
براساس این گزارش، عوامل زیست محیطی کمترین تاثیر را در موارد مرگ و میر داشته و به عبارت دیگر، در 847 هزار مرگ و میر دخیل بوده است. 
اما در اروپا 1.4 میلیون و در آفریقا 2.2 میلیون مورد مرگ و میر مرتبط با عوامل زیست محیطی ثبت شده است. 
طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت، با مدیریت بهتر عوامل محیط زیستی می توان از مرگ 1.7 میلیون کودک زیر پنج سال که به ویژه مستعد ابتلا به بیماری جدی ناشی از عفونت های تنفسی و اسهال هستند، جلوگیری کرد.
ماریا نیرا رییس بهداشت عمومی سازمان جهانی بهداشت گفت: نیاز مبرم به سرمایه گذاری در زمینه راهکارهایی برای کاهش خطرات زیست محیطی در شهرها، خانه ها و محیط های کار وجود دارد.
وی افزود: این قبیل سرمایه گذاری ها می تواند بار در حال افزایش بیماری های قلبی عروقی و تنفسی، جراحت ها و سرطان ها را به اندازه قابل توجهی در سراسر جهان کاهش دهد و به صرفه جویی در هزینه های درمانی منجر شود.
این گزارش دومین گزارش در نوع خود توسط سازمان جهانی بهداشت است و تحقیق قبلی این سازمان به 10 سال پیش برمی گردد.


منبع:زیست بوم

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۵۲
پیمان صاحبی


آمارها نشان می دهد در هر دقیقه ۲۱ هزار مترمربع از جنگل‌های کشور از بین می‌رود، اما آمار اعلامی کاشت درختان متناقض بوده و بر فرض صحت این آمارها نیز سرنوشت درختان کاشته شده در ابهام است.

خبرگزاری مهر-گروه جامعه: مراسم درختکاری که در سال‌های اخیر به زیبایی توسط همه اقشار و نهادهای کشور برگزار می‌شود با استقبال عمومی مردم و مسئولان همراه بوده است و هر ساله مسئولان مختلف از کاشت هزاران و حتی میلیون‌ها درخت خبر می‌دهند.

رئیس سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور سال گذشته اعلام کرده بود در هفته منابع طبیعی قرار است نزدیک به ۳۵ میلیون اصله نهال کاشته شود. مدیران شهری از کاشت ۵ میلیون درخت در تهران خبر داده بودند و امسال در طرح نهضت ملی درختکاری قرار است آمار کاشت درخت تا پایان سال به ۱۲ هزار درخت برسد. رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران به عنوان ناظر مدیریت شهری به آمارها به دیده تردید می‌نگرد و علاوه بر آمارهای متناقض، سرنوشت درختان کاشته شده را نیز در ابهام می داند.

مدیرکل محیط زیست استان تهران در مراسم درختکاری امسال در بوستان پردیسان در این باره به خبرنگار مهر توضیح می‌دهد: وظیفه حفظ و نگهداری از درختانی که در داخل شهر کاشته می‌شود با شهرداری است.

محمدهادی حیدرزاده در پاسخ به اینکه سرانجام درختانی که در سال‌های گذشته در این مراسم کاشته شده اند، چه شده است می‌گوید: همان‌گونه که به درستی اشاره کردید مهم‌تر از کاشت، نگهداری از درختان است. مهم‌ترین اشتباه ما در دهه گذشته بی‌توجهی به نوع گونه‌ای بود که کاشته می‌شد.
 
وی تأکید می‌کند: باتوجه به اقلیمی که در تهران داریم و محدودیت‌های منابع آبی که با آن رو به رو هستیم باید گونه‌هایی کاشته شود که سازگار با اقلیم و کمبود منابع آبی تهران باشد. این‌ گونه‌ها مقاوم‌تر هستند و شاید اگر تنها دو سه بار در سال آبیاری بشوند کافی باشد.

حیدرزاده با بیان اینکه مهم‌ترین مشکل ما بی‌توجهی به کیفیت فضای سبز بوده است تصریح کرد: تا کنون عمدتا روی کمیت توجه کردیم.

به تمام درختان رسیدگی شده است
با این حال مدیرعامل سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهر تهران معتقد است که به تمام درختان کاشته شده رسیدگی کافی انجام شده و همه آن‌ها در وضعیت خوبی هستند.

علی محمد مختاری در گفتگو با خبرنگار مهر می‌گوید: درختانی که سال گذشته کاشته شدند همه هستند و نمایندگان رسانه‌ها هم هفته گذشته از آن‌ها بازدید کردند.

وی تأکید می‌کند: سال گذشته در قالب طرح کمربند سبز در دامنه جنوبی البرز درختان بسیار زیادی کاشته شدند و در سطح شهر هم کاشته شد. امسال نیز درختکاری را هم در کمربند سبز پیرامون تهران داشتیم و هم در سطح شهر و حاشیه بزرگراه‌ها و داخل‌بوستان های سطح شهر تهران و منازل شهروندان. توزیع درخت هم در هفته درختکاری به طور رایگان انجام شد.

او معتقد است در سال‌های گذشته نیز همچون امسال از گونه‌های سازگار با شرایط اقلیمی تهران مخصوصاً گونه‌هایی که نیاز آبی کمتری دارند استفاده شده است.

مختاری تصریح می‌کند: در سال‌های گذشته هم همین‌طور بوده است و همیشه سعی کرده‌ایم گونه‌هایی را استفاده کنیم که سازگار باشد و به کم آبی مقاوم باشد و نیاز آبی کمتری هم داشته باشد. از گونه‌های مثمر مثل زیتون و گردو هم در بعضی از جنگل‌ها استفاده کردیم.

وی درباره آمار درختان کاشته شده تنها اعلام می‌کند که آمار درختان بسیار زیاد است و به تفکیک هر سال هم مشخص است اما درباره جزییات آن چیزی اعلام نمی‌کند.

مدیر طرح نهضت درختکاری ایران آمار کاشت درخت از فروردین ماه گذشته تا کنون را هشت هزار و  ۱۵۰ درخت اعلام می‌کند.

محسن گلی با اعلام اینکه طرح نهضت درختکاری از سه سال گذشته در سازمان حفاظت محیط زیست برنامه‌ریزی شد و هر ساله در هفته منابع طبیعی و درختکاری، درخت کاشته می‌شود تصریح می‌کند: برنامه دقیقی برای نگهداری از این درختان وجود ندارد و متاسفانه بسیاری از درخت‌ها و نهال‌ها از بین می‌رود.

گلی با اشاره به اینکه فاز اول نهضت درختکاری در ۱۲ فروردین ۹۴ شروع شد، ادامه داد: تا به امروز هشت هزار و  ۱۵۰ درخت کاشته شده و امیدواریم تا پایان سال آمار را به ۱۲ هزار اصله درخت برسانیم.

وی تأکید می‌کند که نگهداری درختان برعهده شهرداری خواهد بود اما بحث نظارت طرح ملی نهضت درختکاری از طریق کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست و حضور دانشگاهیان صورت خواهد گرفت.
 
۵۰۰ هزار درخت هم کاشته نشده است
شهرداری تهران در حالی مسئول نگهداری از درختان کاشته شده در مراسم درختکاری است که رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران، آمارهای اعلامی را معتبر نمی‌داند و معتقد است که درختان کاشته شده نیز به عمری که ارزش اکولوژیک داشته باشند نمی‌رسند.

محمد حقانی در گفتگو با خبرنگار مهر، اعداد و ارقام اعلامی را به ضرب‌المثل ملانصرالدین تشبیه می‌کند که به او گفتند مرکز زمین کجاست و گفت همینجاست و اگر می گویید نه بروید و اندازه بگیرید.

وی تاکید می‌کند: واقعیت آن است که حتی اگر آمار و ارقامی که در مورد تعداد درخت‌های کاشته شده اعلام می‌شود را نصف هم در نظر بگیریم باید در تهران به جای این جنگلی که الان از ساخت و ساز و بتن و آسفالت مشاهده می‌کنیم جنگلی انبوه از درختان را ببینیم.

عضو شورای شهر تهران با بیان این که اشکال بزرگ ما در اجرا، عدم نظارت است می‌گوید: ما به عنوان دستگاه ناظر بر امور اجرایی شهرداری، ساز و کاری که بتوانیم این گونه گفته‌ها و آمار و ارقام را نظارت کنیم نداریم و باید بگویم جای تاسف است که در طول مدتی که از عمر شورای شهر گذشته است در این راستا هنوز هیچ قدم مثبتی رو به جلو برداشته نشده است.

وی تصریح می‌کند: مقام معظم رهبری تاکید می‌کنند که تهران یک مدل و یک الگو است و پیشانی همه شوراهای شهر در کشور است اما متاسفانه باید بگویم از دید من که نزدیک به ۴۰ سال در مجموعه شهرداری بوده‌ام و الان به عنوان عضو شورای شهر در کمیته تخصصی مربوطه کار می‌کنم، ما اقدام قابل توجهی نداشته‌ایم و به سختی می‌توانیم برخی مسائل را پایش و نظارت و بررسی دقیق کنیم.

وی با اشاره به آمار اعلامی درباره درخت‌ها می‌گوید: اگر مجموع ۵ میلیون درختی که سال قبل اعلام شد را برای امسال هم در نظر بگیریم مجموعا باید ۱۰ میلیون درخت در این دو سال کاشته شده باشد که به گمان من شاید به سختی ۵۰۰ هزار درخت کاشته شده باشد و از این ۵۰۰ هزار درخت هم شاید ۵۰ هزار درخت بتواند به سن و سالی که مورد نظر ما هست برسد. یعنی به دوران ۲۰ سالگی و بیشتر که بتواند از نظر اکولوژیکی بر فضای سبز تهران تاثیرگذار باشد.

حقانی موضوع مهم دیگر را از میان رفتن باغ‌های تهران می‌داند و می‌گوید: درختان ۴۰، ۵۰ و ۶۰ ساله و بیشتر در شهر تهران از بین می‌روند. درختان حیاط‌های شمیران، سوهانک و جاهای دیگر و حتی در جنوب تهران و مثلا در منطقه ۱۸ که زمانی باغ‌های انگور آن زبانزد خاص و عام بود از بین می‌روند و بعد ما به جای این‌ها درخت می‌کاریم در حالی که کمتر می‌توانیم درختی را جایگزین درختان باغ‌ها کنیم زیرا درختان باغ‌ها با توجه به سنی که دارند، توده فضای سبزشان و ارزش اکولوژیکشان از اهمیت بالاتری برخوردار هستند.

با وجود این حتی اگر تمام آمار کاشت درختان و افزایش سرانه فضای سبز شهر تهران درست باشد و از همه درختان کاشته شده هم به درستی نگهداری شود، ذره‌ای از نگرانی‌های زیست محیطی شرایط موجود کشور کاسته نخواهد شد.

طرح بزرگ کمربند سبز تهران با فرض درستی آمارها و اینکه تمام درختان کاشته شده نگهداری شده باشند حدود ۱۰۰۰ هکتار بود. این عدد از سال ۱۳۸۴ به ۱۳ هزار هکتار و در کل تاریخ کاشت درخت در کمربند سبز تهران به ۳۵ هزار هکتار می‌رسد. این در حالی است که به طور متوسط تنها در «یک دقیقه» حدود ٢١ هزارمتر مربع از جنگل‌ها و مراتع کشورمان تخریب می‌شود. یعنی با یک محاسبه ساده هر سال ١١ میلیارد و ۴۰ میلیون مترمربع یا به بیان دیگر بیش از یک میلیون هکتار از جنگل‌ها و مراتع کشور تخریب می‌شود که این آمار نگران‌کننده را مدیر کل دفتر زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده است.

اکنون باید دید آیا هیچ یک از نهادهای مرتبط از جمله سازمان محیط زیست، سازمان جنگل‌ها، شهرداری‌ها و شوراهای شهر تلاش خواهند کرد تا در کنار اقدام ارزشمند اما نمادین درختکاری اقدامی هم برای تخریب و از میان رفتن سالی یک میلیون هکتار از جنگل‌های کشور بکنند؟

منبع:زیست بوم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۰۸:۰۴
پیمان صاحبی


امیر هاشمی مقدم: گویا بدجوری حیوان‌ستیزی و مخالفت با محیط زیست در رگ و خون ما ایرانیان ریشه دوانیده است. یکی در جنوب چند بز کوهی را شکار کرده و با افتخار در هنگام فیلم گرفتن، برای سازمان محیط زیست شاخ و شانه می‌کشد.


پیش از شناسایی این شکارچی بی‌رحم، کلیپی از شکارچی بی‌رحم دیگری پخش می‌شود که سگ خودش را در میان قهقهه مستانه دوستانش، تا سر حد مرگ کتک می‌زند. مدافعان حقوق حیوانات تجمع کرده و اعتراض می‌کنند به این رفتار و سازمان محیط زیست هم با همکاری دادستانی استان گلستان مجرم را دستگیر می‌نمایند. 

هنوز داغی این ماجرا باقی است که کلیپی از کشتن یک سگ به هنگام جفتگیری منتشر می‌شود. این را هنوز به نتیجه نرسانده خبر از تداوم تخریب جنگل‌های هیرکانی شمال به گوش می‌رسد. آن را هنوز اقدام نکرده یک خبر دیگر و همین طور خبر بد پشت خبر بد. اخباری که نشان از تیره‌روزی وضعیت محیط زیست و حیات جانوری در ایران دارد.

اما حتی بیشتر آنهایی که با دیدن صحنه شکار و یا آزار جانورانی خیابانی‌ای چون سگ، دل‌شان می‌سوزد، همانها هر سال در قتل عام چندین میلیون ماهی قرمز مشارکت می‌کنند. با بهانه‌هایی همچون ایرانی بودن این رسم، اصرار کودکان‌شان بر خرید ماهی، یا بی‌ارزش بودن جان ماهی به نسبت جان دیگر جانداران! سهراب بی‌خود نمی‌گفت: «گل شبنم چه کم از لاله قرمز دارد.»

سالها است در ایران بسیاری از افراد دارند مخالفت‌شان را با نگهداری ماهی‌های قرمز که تقریباً صد در صدشان به کام مرگ فرستاده می‌شود، مخالفت می‌کنند. اما همچنان رسم جدید (گرچه این اصطلاح خودش یک پارادوکس است) ماهی قرمز بر سر سفره هفت‌سین ادامه دارد. هرچند نمی‌توان بر تعداد قابل توجه افرادی که به جنبش نخریدن ماهی قرمز پیوسته‌اند، چشم پوشید؛ اما همچنان آمار خرید ماهی‌های قرمزی که به کام مرگ فرستاده می‌شوند، بسیار بالا است.

سالهاست می‌نویسیم که این رسم تازه ابداع شده، نه ایرانی است و نه اخلاقی. اما گوشهای اندکی این پیامها را شنیده‌اند. در هیچ سند و مدرکی اشاره به ماهی قرمز در سفره هفت‌سین نشده است (و این در حالی است که در ادبیات کهن‌مان به نوروز، چهارشنبه‌سوری، سفره هفت‌سین، نوروزی‌خوانی و بسیاری از سنتهای مربوط به نوروز اشاره‌های واضح قراوانی شده است). همه شواهد نشان از آن دارد که این سنت به شیوه‌ای وارونه، کمتر از یک سده پیش از چین به ایران آورده شد. اما همین که این سخن را بر زبان می‌آوری، نیروهای واکنش سریع اجتماعی که در پی هر چیزی به دنبال یک تئوری توطئه می‌گردند، مدعی می‌شوند که همه اینها برای از بین بردن سنتهای نوروزی است.  البته در این راه برخی قلم به دستان نیز، به یاری‌شان شتافته‌اند؛ بی‌آنکه سرنخی درباره ماهی قرمز در فرهنگ و ادبیات ایران کهن نشان دهند. و بی‌آنکه حاضر به گفتگو و مناظره‌ای در این راه شوند. صرفاً بر اساس همان تعصب خامی که به هر آنچه منسوب به فرهنگ ایران باستان باشد، دارند. بی‌آنکه درستی و نادرستی‌اش را بدانند.

سالهاست می‌نویسیم و می‌گوییم که حتی اگر چنین چیزی ریشه در فرهنگ ایران باستان داشته باشد (که به هیچ‌وجه ندارد و سر سوزنی در این باره نمی‌توان مدرک مستند نشان داد)، باز هم یک امر غیراخلاقی است. اینکه موجودی زنده را برای چندین روز در محیطی کوچک زندانی کنی و دیر یا زود او را به کام مرگ بکشانی. او را و نزدیک به ده میلیون هم‌نوع دیگرش را تنها برای ارضای حس خودخواهی اشرف مخلوقات بودن‌مان.

آنانکه ماهی قرمز در خانه را بهانه‌ای می‌دانند برای آشنایی و خو گرفتن کودکان‌شان با جانداران و طبیعت، هیچ به این نمی‌اندیشند که با این کار، فرهنگ به اسارت گرفتن جانداران و تسلط انسان بر حق زندگی و مرگ آنان است که به فرزندان‌شان منتقل می‌کنند و نه همنوایی با طبیعت را.

منبع:زیست بوم
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۲۲
پیمان صاحبی


آمارها نشان می دهد در هر دقیقه ۲۱ هزار مترمربع از جنگل‌های کشور از بین می‌رود، اما آمار اعلامی کاشت درختان متناقض بوده و بر فرض صحت این آمارها نیز سرنوشت درختان کاشته شده در ابهام است.

مراسم درختکاری که در سال‌های اخیر به زیبایی توسط همه اقشار و نهادهای کشور برگزار می‌شود با استقبال عمومی مردم و مسئولان همراه بوده است و هر ساله مسئولان مختلف از کاشت هزاران و حتی میلیون‌ها درخت خبر می‌دهند.

رئیس سازمان جنگل‌ها و مراتع کشور سال گذشته اعلام کرده بود در هفته منابع طبیعی قرار است نزدیک به ۳۵ میلیون اصله نهال کاشته شود. مدیران شهری از کاشت ۵ میلیون درخت در تهران خبر داده بودند و امسال در طرح نهضت ملی درختکاری قرار است آمار کاشت درخت تا پایان سال به ۱۲ هزار درخت برسد. رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران به عنوان ناظر مدیریت شهری به آمارها به دیده تردید می‌نگرد و علاوه بر آمارهای متناقض، سرنوشت درختان کاشته شده را نیز در ابهام می داند.
 
مدیرکل محیط زیست استان تهران در مراسم درختکاری امسال در بوستان پردیسان در این باره به خبرنگار مهر توضیح می‌دهد: وظیفه حفظ و نگهداری از درختانی که در داخل شهر کاشته می‌شود با شهرداری است.

محمدهادی حیدرزاده در پاسخ به اینکه سرانجام درختانی که در سال‌های گذشته در این مراسم کاشته شده اند، چه شده است می‌گوید: همان‌گونه که به درستی اشاره کردید مهم‌تر از کاشت، نگهداری از درختان است. مهم‌ترین اشتباه ما در دهه گذشته بی‌توجهی به نوع گونه‌ای بود که کاشته می‌شد.

وی تأکید می‌کند: باتوجه به اقلیمی که در تهران داریم و محدودیت‌های منابع آبی که با آن رو به رو هستیم باید گونه‌هایی کاشته شود که سازگار با اقلیم و کمبود منابع آبی تهران باشد. این‌ گونه‌ها مقاوم‌تر هستند و شاید اگر تنها دو سه بار در سال آبیاری بشوند کافی باشد.

حیدرزاده با بیان اینکه مهم‌ترین مشکل ما بی‌توجهی به کیفیت فضای سبز بوده است گفت: تا کنون عمدتا روی کمیت توجه کردیم.

به تمام درختان رسیدگی شده است
با این حال مدیرعامل سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهر تهران معتقد است که به تمام درختان کاشته شده رسیدگی کافی انجام شده و همه آن‌ها در وضعیت خوبی هستند.

علی محمد مختاری می‌گوید: درختانی که سال گذشته کاشته شدند همه هستند و نمایندگان رسانه‌ها هم هفته گذشته از آن‌ها بازدید کردند.

وی تأکید می‌کند: سال گذشته در قالب طرح کمربند سبز در دامنه جنوبی البرز درختان بسیار زیادی کاشته شدند و در سطح شهر هم کاشته شد. امسال نیز درختکاری را هم در کمربند سبز پیرامون تهران داشتیم و هم در سطح شهر و حاشیه بزرگراه‌ها و داخل‌بوستان های سطح شهر تهران و منازل شهروندان. توزیع درخت هم در هفته درختکاری به طور رایگان انجام شد.

او معتقد است در سال‌های گذشته نیز همچون امسال از گونه‌های سازگار با شرایط اقلیمی تهران مخصوصاً گونه‌هایی که نیاز آبی کمتری دارند استفاده شده است.

مختاری می گوید: در سال‌های گذشته هم همین‌طور بوده است و همیشه سعی کرده‌ایم گونه‌هایی را استفاده کنیم که سازگار باشد و به کم آبی مقاوم باشد و نیاز آبی کمتری هم داشته باشد. از گونه‌های مثمر مثل زیتون و گردو هم در بعضی از جنگل‌ها استفاده کردیم.
 
وی درباره آمار درختان کاشته شده تنها اعلام می‌کند که آمار درختان بسیار زیاد است و به تفکیک هر سال هم مشخص است اما درباره جزییات آن چیزی اعلام نمی‌کند.

مدیر طرح نهضت درختکاری ایران آمار کاشت درخت از فروردین ماه گذشته تا کنون را هشت هزار و ۱۵۰ درخت اعلام می‌کند.

محسن گلی با اعلام اینکه طرح نهضت درختکاری از سه سال گذشته در سازمان حفاظت محیط زیست برنامه‌ریزی شد و هر ساله در هفته منابع طبیعی و درختکاری، درخت کاشته می‌شود،‌می گوید: برنامه دقیقی برای نگهداری از این درختان وجود ندارد و متاسفانه بسیاری از درخت‌ها و نهال‌ها از بین می‌رود.

گلی با اشاره به اینکه فاز اول نهضت درختکاری در ۱۲ فروردین ۹۴ شروع شد، ادامه داد: تا به امروز هشت هزار و ۱۵۰ درخت کاشته شده و امیدواریم تا پایان سال آمار را به ۱۲ هزار اصله درخت برسانیم.

وی تأکید می‌کند که نگهداری درختان برعهده شهرداری خواهد بود اما بحث نظارت طرح ملی نهضت درختکاری از طریق کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست و حضور دانشگاهیان صورت خواهد گرفت.

۵۰۰ هزار درخت هم کاشته نشده است
شهرداری تهران در حالی مسئول نگهداری از درختان کاشته شده در مراسم درختکاری است که رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران، آمارهای اعلامی را معتبر نمی‌داند و معتقد است که درختان کاشته شده نیز به عمری که ارزش اکولوژیک داشته باشند نمی‌رسند.

محمد حقانی اعداد و ارقام اعلامی را به ضرب‌المثل ملانصرالدین تشبیه می‌کند که به او گفتند مرکز زمین کجاست و گفت همینجاست و اگر می گویید نه بروید و اندازه بگیرید.

وی تاکید می‌کند: واقعیت آن است که حتی اگر آمار و ارقامی که در مورد تعداد درخت‌های کاشته شده اعلام می‌شود را نصف هم در نظر بگیریم باید در تهران به جای این جنگلی که الان از ساخت و ساز و بتن و آسفالت مشاهده می‌کنیم جنگلی انبوه از درختان را ببینیم.

عضو شورای شهر تهران با بیان این که اشکال بزرگ ما در اجرا، عدم نظارت است می‌گوید: ما به عنوان دستگاه ناظر بر امور اجرایی شهرداری، ساز و کاری که بتوانیم این گونه گفته‌ها و آمار و ارقام را نظارت کنیم نداریم و باید بگویم جای تاسف است که در طول مدتی که از عمر شورای شهر گذشته است در این راستا هنوز هیچ قدم مثبتی رو به جلو برداشته نشده است.

وی می گوید: مقام معظم رهبری تاکید می‌کنند که تهران یک مدل و یک الگو است و پیشانی همه شوراهای شهر در کشور است اما متاسفانه باید بگویم از دید من که نزدیک به ۴۰ سال در مجموعه شهرداری بوده‌ام و الان به عنوان عضو شورای شهر در کمیته تخصصی مربوطه کار می‌کنم، ما اقدام قابل توجهی نداشته‌ایم و به سختی می‌توانیم برخی مسائل را پایش و نظارت و بررسی دقیق کنیم.

وی با اشاره به آمار اعلامی درباره درخت‌ها می‌گوید: اگر مجموع ۵ میلیون درختی که سال قبل اعلام شد را برای امسال هم در نظر بگیریم مجموعا باید ۱۰ میلیون درخت در این دو سال کاشته شده باشد که به گمان من شاید به سختی ۵۰۰ هزار درخت کاشته شده باشد و از این ۵۰۰ هزار درخت هم شاید ۵۰ هزار درخت بتواند به سن و سالی که مورد نظر ما هست برسد. یعنی به دوران ۲۰ سالگی و بیشتر که بتواند از نظر اکولوژیکی بر فضای سبز تهران تاثیرگذار باشد.

حقانی موضوع مهم دیگر را از میان رفتن باغ‌های تهران می‌داند و می‌گوید: درختان ۴۰، ۵۰ و ۶۰ ساله و بیشتر در شهر تهران از بین می‌روند. درختان حیاط‌های شمیران، سوهانک و جاهای دیگر و حتی در جنوب تهران و مثلا در منطقه ۱۸ که زمانی باغ‌های انگور آن زبانزد خاص و عام بود از بین می‌روند و بعد ما به جای این‌ها درخت می‌کاریم در حالی که کمتر می‌توانیم درختی را جایگزین درختان باغ‌ها کنیم زیرا درختان باغ‌ها با توجه به سنی که دارند، توده فضای سبزشان و ارزش اکولوژیکشان از اهمیت بالاتری برخوردار هستند.

با وجود این حتی اگر تمام آمار کاشت درختان و افزایش سرانه فضای سبز شهر تهران درست باشد و از همه درختان کاشته شده هم به درستی نگهداری شود، ذره‌ای از نگرانی‌های زیست محیطی شرایط موجود کشور کاسته نخواهد شد.

طرح بزرگ کمربند سبز تهران با فرض درستی آمارها و اینکه تمام درختان کاشته شده نگهداری شده باشند حدود ۱۰۰۰ هکتار بود. این عدد از سال ۱۳۸۴ به ۱۳ هزار هکتار و در کل تاریخ کاشت درخت در کمربند سبز تهران به ۳۵ هزار هکتار می‌رسد. این در حالی است که به طور متوسط تنها در «یک دقیقه» حدود ٢١ هزارمتر مربع از جنگل‌ها و مراتع کشورمان تخریب می‌شود. یعنی با یک محاسبه ساده هر سال ١١ میلیارد و ۴۰ میلیون مترمربع یا به بیان دیگر بیش از یک میلیون هکتار از جنگل‌ها و مراتع کشور تخریب می‌شود که این آمار نگران‌کننده را مدیر کل دفتر زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده است.

اکنون باید دید آیا هیچ یک از نهادهای مرتبط از جمله سازمان محیط زیست، سازمان جنگل‌ها، شهرداری‌ها و شوراهای شهر تلاش خواهند کرد تا در کنار اقدام ارزشمند اما نمادین درختکاری اقدامی هم برای تخریب و از میان رفتن سالی یک میلیون هکتار از جنگل‌های کشور بکنند؟

منبع:زیست بوم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۲۰
پیمان صاحبی


فرهاد توحیدی*: در روزگاری قرار داریم که افکار عمومی کاملا به شکل یک وزنه جدی در معادلات اجتماعی نقش بازی می‌کنند و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند در بزنگاه‌هایی که پای منافع ملی در میان می‌آید، در شکل‌دهی افکار عمومی، جایگاه ویژه‌ای داشته باشند. 


به‌تازگی یکی از این پویش‌های اجتماعی از ایرانی‌ها خواسته است که برای سفر نوروزی امسال خود، دورِ دو مقصد مهم گردشگری ایرانیان یعنی دوبی و کشور ترکیه را قلم بگیرند. در نگاه اول این حرکت اجتماعی تلاشی است برای گسترش گرایش به ایران‌گردی، اما به نظر می‌رسد تأکید بر این دو منطقه خاص جغرافیایی، نشان از آن دارد که افکار اجتماعی، در این پویش جدید به دنبال اهدافی در سطح منافع ملی کشور هستند.

دوبی از قبال جنگ عراق علیه ایران، توسعه اقتصادی‌اش را عملی کرده و سال‌های تحریم ایران نیز به صورت مجدد به اقتصاد این کشور، خدمتی مضاعف کرده، به طوری که شاهدیم در طول همین سال‌ها، مهاجرت سرمایه گسترده‌ای از ایران به دوبی داشته‌ایم. بخشی از آنچه امروز دوبی از آن خود می‌داند و به آن می‌نازد، منافعی است که از رهگذر حوادث تاریخی تلخ ایران نصیب این کشور کوچک شده اما به نظر می‌رسد آنها احترام، ادب و متانت سیاسی لازم را ندارند. به‌عنوان نمونه همین اخیرا شنیده‌ام که معاون پلیس دوبی، درخواست اخراج ایرانی‌ها از مرزهای سیاسی کشورش را مطرح کرده بود، آیا چنین رفتاری با گروه‌هایی که نقش ویژه‌ای در اقتصاد دوبی دارند خروج از مرز رفتارهای احترام‌آمیز نیست؟

برای چه سرمایه‌های ملی ما باید در جایی هزینه و اندوخته شود که عملا برخلاف منافع ملی کشور ما عمل می‌کنند؟ مگر همین پول‌های ما نیست که در دوبی برج می‌شود یا با خشک‌کردن خلیج‌فارس به گسترش این شبه‌جزیره می‌انجامد؟ ایرانی‌ها با این پویش تازه به دنبال آن هستند که از هزینه سفرهای نوروزیشان، سلاحی به داعشیان نرسد، بمبی بر سر مردم یمن فرود نیاید و عملا نشان دهند که برای صلح در دنیا و خصوصا خاورمیانه هر کاری که باید می‌کنند.

پویشی که خواستار لغو سفر ایرانی‌ها به دوبی و ترکیه است، به اعتقاد من یک ویژگی مهم انسانی دارد و آن، خدمتی است که از طریق مصلحت‌سنجی به صلح جهانی می‌کند و امیدوارم که چنین رفتاری را ایرانی‌ها برای تمام شئونات زندگی جهانی خود در پیش بگیرند. 

*کارگردان سینما
منبع:زیست بوم
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۱۸
پیمان صاحبی


سعید افشار : مقام معظم رهبری سیاست های کلی حفظ محیط زیست را در راستای رسیدن به توسعه پایدار، ابلاغ کردند .  در همین راستا ، 20 مسأله ای که محیط زیست ایران بدان مبتلا هستند را اجمالاً مورد اشاره قرار می دهد:

1- لازمه هر حرکت بنیادینی در این خصوص، تبدیل اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد و مردمی است؛ سیستم مدیریت دولتی یک عامل مهم توسعه نیافتگی و عدم پذیرش مسؤولیت در آلودگی محیط زیست است.
نظر رهبری انقلاب تاکید بر مشارکتهای مردمی در برنامه های اقتصادی توسعه پایدار بوده است و این یعنی توسعه بخش خصوصی حقیقی .
 

2- صنایع قدیمی خودروسازی ایران، به دلیل استفاده از تکنولوژی قدیمی و عدم ارتباط با دنیای جدید، آلوده کننده ترین و پرمصرف ترین خودروها را تحویل مشتـری ایرانی خود می دهد و سالیانه میلیون ها تن مواد آلاینده و سرب و کربن به هوا می فرستد، میلیون ها لیتر بنزین و گازوئیل اضافی هدر می دهد و ضرر مالی و جانی بسیاری را وارد می آورد. لازمه تحقق سیاست های ابلاغی رهبر انقلاب در خصوص محیط زیست، پایان دادن به وضعیت نامطلوب کنونی در صنعت خودروسازی است. 

3- ماده آزبست یک ماده خطرناک آلوده کننده و سرطانزاست . هنوز در لنت ترمزهای خودروها و سقف ساختمانها از این ماده استفاده می شود. فکری به حال آن باید کرد. 

4- پالایشگاه های تصفیه نفت ایران به دلیل استفاده از تکنولوژی چند دهه پیش خود یکی از عوامل آلوده کننده هوا و بارش باران های اسیدی در برخی استانها هستند که بدون نوسازی آنها، نمی توان به اصلاح وضعیت محیط زیست، امید داشت. 

5- اکثریت بیمارستانها و مراکز درمانی فاقد سیستم دفع بهداشتی و بازیافت زباله و جمع آوری و تصفیه فاضلاب بیمارستانی هستند که این امر، باعث آلودگی مضاعف است.

6- در اغلب شهرها دفن یا سوزاندن زباله به روش قدیمی صورت می گیرد. در حالی که باید بازیافت شوند. 

7- منابع آبی کشور به دنبال خشکسالی و تغییرات آب و هوایی کره زمین در حال اتمام است. صنایع آب بر مانند فولاد و پتروشیمی باید تعطیل شوند یا به کنار دریای عمان منتقل گردند. 

8- مناطق ویژه و شهرکهای صنعتی فاقد سیستم جمع آوری ، انتقال و تصفیه فاضلاب و پسابهای آلوده صنعتی هستند . به جز آن امکانات برای دفع زباله های اکترونیکی که به شدت آلوده کننده هستند وجود ندارد . 

9- به دلیل استفاده اکثریت مردم در شهرها و روستاها از چاههای جذبی برای دفع فاضلاب ، منابع آب شیرین زیر زمینی همواره در معرض آلوده شدن می باشند . 

10- هر چند همه حواس ها به سمت خودروهاست، اما واقعیت این است که در کنار آن، موتورسیکلت ها یکی از مهم ترین آلاینده های محیط زیست هستند که علاوه بر آلوده سازی هوا، آلودگی های صوتی و معضلات اجتماعی متعددی را به بار می آورند. 

11- نیروگاههای برق به دلیل استفاده از مازوت و نیروگاههای گاز به دلیل عدم نوسازی از جهت تکنولوژیک به یکی از آلوده کننده ترین صنایع تبدیل شده اند.
 12- استفاده از انرژی های تجدید پذیر مانند انرژی خورشیدی بر خلاف برنامه اعلام شده در برنامه پنجم توسعه هنوز رونق نگرفته است. انرژی های نو یکی از عوامل اصلی توسعه پایدار هستند.

20 مسأله زیست محیطی ایران

 

13- شیوه کشاورزی و دامپروری بایستی تغییر یابد. خشکسالی باعث خواهد شد که بسیاری از روستاها خالی از سکنه شوند. سمت و سوی کشاوزی باید به سمت تولید محصولاتی که آب بری کمتر دارند باشد. 

14- حسن همجواری با همه همسایگان از جنبه سیاسی ، اقتصادی و تعامل با همه کشورهای جهان و سازمان ملل متحد و سازمانهای جهانی برای رفع مشکلات زیست محیطی ضرورت دارد. 

15- استفاده غیر منطقی از کودهای شیمیایی و سموم کشاورزی باعث آلوده شدن محصول و خاک زراعی می شود. باید به سمت کشت ارگانیک حرکت کرد . 

16- وزارت آموزش و پرورش در آموزش دبستانی دروس حفظ محیط زیست را جزو آموزه های درسی دانش آموزان قرار دهد . 

17- بسیاری از اتوبوس ها ، مینی بوس ها و سواری های سازمانهای انتظامی و نظامی و مراکز دولتی که برای سرویس کارکنان استفاده می شود ، مدل قدیمی بوده و بسیار آلوده کننده می باشند . نوسازی آنها یک راه حل سازنده است . 

18- آنتن های تقویت موبایل و پارازیت لطمه بسیاری به سلامت محیط زیست انسانها وارد می سازد . 

19- با گسترش اقتصاد دیجیتال و بهره گیری از خدمات اینترنت و دولت الکترونیک ، می شود میزان رفت و آمدهای غیر ضروری را کم کرد و از آلودگی بیشتر جلوگیری نمود . 

20- خشکسالی و تغییرات آب و هوایی و گرم شدن کره زمین مشکل اساسی همه کشورهاست . با راه اندازی شبکه مدرن جمع آوری ، انتقال و تصفیه فاضلاب های خانگی ، بیمارستانی و صنعتی ، هم از آلودگی محیط زیست جلوگیری می شود و هم بخشی از فاضلاب پس از تصفیه به چرخه مصرف برخواهد گشت .

منبع:زیست نیوز

 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۱۸
پیمان صاحبی


نجمه جمشیدی : محیط زیست واژه‌ای غریب د‌‌ر بین مرد‌‌م و بازیچه‌ای د‌‌ر د‌‌ست مرد‌‌ان سیاست. مظلومیت محیط‌زیست زمانی‌که مجلس‌نشیان نهم با ماسکی برچهره د‌‌ر مجلس برای همد‌‌رد‌‌ی با مرد‌‌م اهواز حضور یافتند‌‌ و بعد‌از‌ آن لایحه د‌‌وفوریتی انحلال سازمان محیط‌زیست را به همین مجلس آورد‌‌‌ند‌‌ بر همگان آشکار شد‌‌. 

کشور ما علی‌رغم د‌‌ارا بود‌‌ن فرهنگ غنی د‌‌ر پاسد‌‌اشت طبیعت و محیط‌زیست د‌‌ر چند‌‌ د‌‌هه اخیر از این غنای فرهنگی به‌سرعت د‌‌رحال د‌‌ور شد‌‌ن است به‌طوری که هر روز از گوشه و کنار کشور خبر قطع‌د‌‌رختان، آتش‌سوزی عمد‌‌ی جنگل‌ها، رها کرد‌‌ن زباله د‌‌ر د‌‌ریا و رود‌‌خانه، حیوان آزاری و ... را می‌شنویم  اما د‌‌ر این میان تنها مرد‌‌م نیستند‌‌ که تیشه به ریشه محیط‌زیست خود‌‌ می‌زنند‌،‌ مسئولان نیز د‌‌ر این گسستگی فرهنگی نقش بسیار پررنگی د‌‌ارند‌ چراکه د‌‌ر تمامی این سال‌ها می‌توانستند‌‌ با آموزش‌های لازم یاد‌‌آور این فرهنگ غنی برای مرد‌‌م باشند‌‌. مسئله مهم‌تر از عد‌‌م آموزش و فرهنگ‌سازی د‌‌ر این سال‌ها اقد‌‌اماتی است که مجلس‌نشینان نهم انجام د‌‌اد‌‌ه‌اند‌‌ و د‌‌ر یک کلام می‌توان گفت از هیچ اقد‌‌امی برای نابود‌‌ی محیط‌زیست د‌‌ر این چهار سال فروگذار نکرد‌‌ه‌اند‌‌.    
 مجلس نهم از هیچ اقد‌‌امی برای ضربه زد‌ن به محیط‌زیست فروگذار نکرد‌‌
محمد‌‌ د‌‌رویش، مد‌یر کل د‌فتر آموزش ومشارکت مرد‌می سازمان محیط‌زیست د‌‌رباره عملکرد‌‌ زیست‌محیطی مجلس نهم به «قانون» می‌گوید‌‌: شانس بزرگ مجلس د‌‌هم  این است که بعد‌‌ از  مجلسی قد‌‌رت قانونگذاری را به‌د‌‌ست می‌گیرد‌‌ که کارنامه بسیار تاسف‌باری د‌‌ر حمایت از آموزه‌های محیطی زیستی د‌‌اشته است. د‌‌ر واقع شانسی که مجلس د‌‌هم آورد‌‌ه مانند‌‌ شانسی است که د‌‌ولت یازد‌‌هم آورد‌‌. قبلا نیز گفته بود‌‌م که بعد‌‌ از محمود‌‌ احمد‌‌ی‌نژاد‌‌ هر کد‌‌ام از آن هشت نفر رئیس‌جمهور شوند‌‌ حتما کارنامه بهتری د‌‌ر د‌‌فاع از محیط زیست خواهند‌‌ د‌‌اشت چراکه محمود‌‌ احمد‌‌ی‌نژاد‌‌ واقعا از هیچ اقد‌‌امی برای ضربه به محیط‌زیست کم نگذاشت. 
او اد‌‌امه می‌د‌‌هد‌‌: کاری که نمایند‌‌گان د‌‌ر د‌‌وره نهم خود‌‌ کرد‌‌ند‌‌ اگر د‌‌ر هر مجلس قانونگذاری د‌‌یگری د‌‌ر هر کشور د‌‌یگری اتفاق می‌افتاد‌‌ تعبیر به خود‌‌کشی سیاسی می‌شد‌‌ و هرگز آن‌ها رأی نمی‌آورد‌‌ند‌‌. آنها با افتخار 150 نفرشان باهم جمع می‌شد‌‌ند‌‌ نامه می‌نوشتند‌‌ برای رئیس‌جمهور که از د‌‌ل ارزشمند‌‌ترین و د‌‌یرینه‌ترین رویشگاه جنگلی کره زمین که د‌‌ر کشور ما مستقر شد‌‌ه یعنی جنگل ابر یک جاد‌‌ه عبور د‌‌هند‌‌. بیش از 120 نمایند‌‌ه مجلس جمع می‌شد‌‌ند‌‌ و یک طرح د‌‌وفوریتی را به هیأت رئیسه مجلس ارائه می‌کرد‌‌ند‌‌ و خواستار انحلال سازمان محیط زیست می‌شد‌‌ند‌‌ آن‌هم د‌‌ر شرایطی که ایران د‌‌ر بد‌‌ترین وضعیت محیط زیستی خود‌‌ به‌سر می‌برد‌‌ و نیاز به اقتد‌‌ار سازمان متولی طبیعتش د‌اشت. 

چوب حراج به منابع آبی کشور شاهکار د‌‌یگر نمایند‌‌گان مجلس نهم
د‌‌رویش می‌افزاید‌‌: این طبیعت‌ستیزی مجلس‌نشینان نهم به اینجا بسند‌‌ه نمی‌شود‌‌، آن‌ها د‌‌ور هم جمع شد‌‌ند‌‌ و تصمیم گرفتند‌‌ که هر کسی محصول استراتژیک‌ کاشت کند‌‌،آب بهایش مجانی باشد‌‌. این اتفاق د‌‌ر زمانی رخ د‌‌اد‌‌ که اغلب سفره‌های زیرزمینی ما با بحران روبه رو بود‌‌ه و نشست زمین تمام رکورد‌‌های کره زمین را د‌‌ر ایران شکسته بود‌‌. طرح‌هایی را تصویب کرد‌‌ند‌‌ که هر کسی جنگلی را آتش زد‌ و تا سال 85 به جنگل یا مرتعی تجاوز کرد‌‌ به او سند‌‌ د‌‌هند‌‌. این فجایع زیست‌محیطی د‌‌ر تاریخ قانونگذاری ایران ثبت می‌شود‌‌ که ما چنین نمایند‌‌گانی د‌‌اشتیم که آشکارا می‌گفتند‌‌ روز شب است و شب روز است. 

  بی‌اطلاعی مجلس‌نشینان نهم از ابتد‌‌ایی‌ترین قوانین زیست‌محیطی
او با اشاره به اینکه ما مجبور بود‌‌یم برای چنین نمایند‌‌گانی توضیح د‌‌هیم که آموزه‌های اصلی محیط زیستی چیست، عنوان می‌کند‌‌: حتی مجبور بود‌‌یم ابتد‌‌ایی‌ترین قوانین مانند‌‌ اینکه چرا اصل 50 قانون اساسی می‌گوید‌‌ حفظ محیط زیست لازمه حیات اجتماعی روبه رشد‌‌ مرد‌‌م ایران است را به آنها توضیح د‌‌هیم  و اینکه چرا شما با فشار بر ساختار اجرایی د‌‌ولت و تحمیل سد‌‌هایی که نباید‌‌ ساخته شود‌‌ استقرار صنایعی که نباید‌‌ د‌‌ر آن محل استقرار پید‌‌ا کند‌‌ د‌‌ر واقع توان اکولوژیکی مجروح ایران را بیش از پیش آسیب زد‌‌ید‌‌.  با این کارنامه مجلس‌نشینان نهم هر کسی وارد‌‌ مجلس شود‌‌ د‌‌یگر بد‌‌تر از  این نمی‌تواند‌‌ عملکرد‌‌ی د‌‌اشته باشد‌‌.

 حضور بی‌سابقه نمایند‌‌گانی با تخصص‌های زیست‌محیطی د‌‌ر مجلس د‌‌هم
د‌‌رویش با ابراز امید‌‌واری د‌‌رباره مجلس‌ د‌‌هم می‌گوید‌‌: خبرها و شواهد‌‌ حاکی از آن است که به‌طرز بی‌سابقه‌ای تعد‌‌اد‌‌ نمایند‌‌گانی که با شعارهای محیط زیستی راهی مجلس شد‌‌ند‌‌ افزایش پید‌‌ا کرد‌‌ه واین تعد‌‌اد‌‌ قابل مقایسه با د‌‌وره‌های قبل نیست. افراد‌‌ی د‌‌ر مجلس د‌‌هم خواهیم د‌‌اشت که تخصص شان محیط‌زیست است و با شعار  محیط زیستی آمد‌‌ند‌‌ و د‌‌ر لیست‌های انتخاباتی شرکت کرد‌‌ند‌‌ و رأی آورد‌‌ند‌‌ و این بی‌سابقه است. من یاد‌‌م می‌آید‌‌ د‌‌و د‌‌وره پیش یکی از همکاران من اعلام کرد‌‌ که د‌‌کتری محیط زیست د‌‌ارد‌‌، مشاوران انتخاباتی به او گفتند‌‌ احتمال پیروزی تو د‌‌ر انتخابات از بین رفت  اما الان برعکس شد‌‌ه و این جای خوشحالی و امید‌‌واری د‌‌ارد‌‌.

  نزد‌‌یک به 40 د‌‌رصد‌‌ نمایند‌‌گان مجلس د‌‌هم میثاق‌نامه محیط‌زیستی را امضا کرد‌‌ه‌اند‌‌
مشاور سازمان د‌‌رپاسخ به این پرسش که آیا سمن‌های محیط‌زیستی د‌‌ر انتخابات کاند‌‌ید‌‌ایی د‌‌اشته‌اند‌‌ می‌گوید‌‌:  ثمن‌های محیطی زیستی یا هر ثمن د‌‌یگری هر سازمان مرد‌‌م نهاد‌‌ی اصولا نباید‌‌ با حزب اشتباه گرفته شود‌‌. ثمن‌های محیط زیستی به د‌‌نبال بازگرد‌‌اند‌‌ن نشاط سرمایه اجتماعی هستند‌‌ و قرار نیست کار سیاسی انجام د‌‌هند‌ولی د‌‌ر واقع افراد‌‌ی د‌‌رحال حاضر به مجلس وارد‌‌ شد‌‌ه‌اند‌‌ که میثاق‌نامه‌های محیط زیستی فعالان محیط زیستی را امضا کرد‌ه ا‌ند‌‌ د‌‌ر استان‌های زاگرس‌نشین، اصفهان و تهران این مسئله جای امید‌‌واری د‌‌ارد‌‌.  این برای اولین‌بار است که گروه‌ها و د‌‌وستد‌‌اران محیط زیست اعلام کرد‌‌ند‌‌ که اگر کاند‌‌ید‌‌اها به این تعهد‌‌ات عمل کنند‌‌ ما از آنها حمایت می‌کنیم.  حد‌‌ود‌‌ 40 د‌‌رصد‌‌ از کاند‌‌ید‌‌اها این میثاق‌نامه را امضا کرد‌‌ه‌اند‌‌ و از آن 40 د‌‌رصد‌‌ سهم قابل توجهی د‌‌ر د‌‌ور اول رأی آورد‌‌ند‌‌ و بسیاری از کاند‌‌ید‌‌اهایی که به د‌‌ور د‌‌وم راه یافته‌اند‌‌ شامل این لیست می‌شوند‌‌. بنابراین شرایط خیلی بی‌نظیری د‌‌ر تاریخ قانونگذاری قبل و بعد‌‌ از انقلاب اسلامی ایران را د‌‌ر حوزه محیط‌زیست شاهد‌‌ خواهیم بود‌‌. 

  نمایند‌‌گان امضا‌ کرد‌‌ه‌اند‌‌ به‌جای خود‌‌کفایی کشاورزی به‌د‌‌نبال امنیت غذایی باشند‌‌
او د‌‌رباره ضمانت پایبند‌‌ی نمایند‌‌گان د‌‌هم به این میثاق‌نامه می‌گوید‌‌: آنها میثاق‌نامه را امضا کرد‌‌ند‌‌ و حتما باید‌‌ به آن پایبند‌‌ باشند‌‌. یکی از اصلی‌ترین مطالبه‌ها این است که تحت هیچ شرایطی تن به طرح انتقال آب بین حوزه‌ای و سد‌‌سازی ند‌‌هند‌‌. آنها امضا کرد‌‌ند‌‌ تلاش کنند‌‌ به‌جای اینکه آرمان کشور خود‌‌کفایی د‌‌ر کشاورزی باشد‌‌ آرمان کشور امنیت غذایی باشد‌‌.  باید‌‌ تلاش کنند‌‌ بروند‌‌ به سمت استفاد‌ه از  انرژی‌های نو و سیاست‌هایی را تد‌‌وین کنند‌‌ و برنامه‌هایی را به اجرا گذارند‌‌ که کشور وابستگی معیشتی‌اش به منابع آب و خاک کم شود‌‌. از محل گرد‌‌شگری پاید‌‌ار د‌‌ر حوزه‌های تاریخی، فرهنگی و طبیعی د‌‌رآمد‌‌ قابل توجهی به‌د‌‌ست آورد‌‌ و د‌‌ر این تباد‌‌لات فرهنگی د‌‌ر واقع آشتی بین ملل مختلف و ایرانیان رخ د‌‌هد‌‌.
 
  طرح د‌‌وفوریتی برای انحلال سازمان محیطزیست، سیاه‌ترین عملکرد‌‌ مجلس نهم
د‌‌رویش د‌‌رباره بد‌‌ترین اقد‌‌ام مجلس نهم می‌گوید‌‌:  تقد‌‌یم یک طرح د‌‌وفوریتی برای انحلال سازمان محیط زیست که متأسفانه 130 نفر امضا کرد‌‌ند‌‌ بد‌‌ترین آنها بود‌‌ و خوشبختانه اگر مقام معظم رهبری د‌‌ر آن سخنرانی تاریخی‌شان د‌‌ر 17 اسفند‌‌ سال گذشته د‌‌فاع تمام قد‌‌ از محیط زیست نمی‌کرد‌‌ند‌‌ آن طرح د‌‌ر واقع به اجرا د‌‌رمی‌آمد‌،‌ رأی می آورد‌‌ و خیلی تأسف بار بود‌‌.

  نمایند‌‌گانی که تیشه به ریشه محیط‌زیست شهر خود‌‌ زد‌‌ند‌‌
او با اشاره به اینکه نمایند‌‌گان باوعد‌‌ه‌های انتخاباتی غیرکارشناسانه و ضد‌‌ محیط‌زیستی تیشه به ریشه شهر خود‌‌شان زد‌‌ه‌اند‌‌، عنوان می‌کند‌‌: نمایند‌‌گان هرکد‌‌ام به خاطر قول و قرارهایی که به حوزه‌های انتخاباتی خود‌‌شان د‌‌اد‌‌ند‌‌ از عوامل تخریب منطقه‌شان هستند‌‌. یک نمایند‌‌ه قول یک جاد‌‌ه را د‌‌اد‌‌ه و بی‌محابا د‌ر د‌‌ل ارزشمند‌‌ترین رویشگاه‌های زاگرس جاد‌‌ه‌ای را می‌تراشد‌‌ و وقتی رأی نمی‌آورد‌‌ جاد‌‌ه همین‌طور رها می‌شود‌‌. نمایند‌‌ه د‌‌یگری قول نیروگاه سیکل ترکیبی می‌د‌‌هد‌‌ د‌‌ر شهرهایی مثل کازرون،همد‌‌ان و ...   نمایند‌‌ه د‌‌یگری قول صنعتی شد‌‌ن شهر خود‌‌ را می‌د‌‌هد‌‌ که اصلا متناسب با آن منطقه نیست. د‌‌یگری قول  سد‌‌سازی را می‌د‌‌هد‌‌ که منجر به تخریب غیرقابل جبران منطقه می‌شود‌‌. به هر حال خسارت‌های جد‌‌ی که برخی نمایند‌‌گان با فشار به د‌ولت به‌بار آورد‌‌ه‌اند‌‌ و وزرا متأسفانه از ترس این که رأی اعتماد‌‌ نیاورند‌ به آن تن د‌‌اد‌‌ه‌اند‌‌ نتیجه‌اش  بحران زیست‌محیطی امروز کشور می‌شود‌‌.

منبع: زیست بوم
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۳۷
پیمان صاحبی