منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه


محمد حسین مهرزاد: این روزها در فضای مجازی و شاید هم نیز فضای واقعی، بحث درباره پروژه «هارپ» (HAARP یا همان پروژه‌ای که ٢٥ سال پیش در آلاسکای ایالات متحده آغاز به کار کرد)، و تاثیر آن بر وقوع زلزله‌های و وضعیت آب و هوایی ایران زیاد است. البته کسانی هستند که این موضوع را دستمایه قرار می‌دهند تا هر مساله‌ای را به آن ربط دهند.


ریشه خشکسالی در هارپ است، زلزله‌ها را هارپ ایجاد می‌کند، سونامی ژاپن نیز از طریق هارپ انجام شد. خلاصه اتفاقی نیست که از این نوع رخ دهد و ردپای هارپ در آن نباشد. چرا چنین شایعات بی‌اساسی شکل می‌گیرد؟ در توضیح این نکته می‌توان به عوامل و علل گوناگون اشاره کرد ولی اجمالا چند علت زیر را می‌توان بیان کرد.

١- اولین عامل جهل است. انسان‌های اولیه نیز به علت جهل به امور، چنین تصوراتی داشتند و هنوز هم دارند. جهل از یک نظر ویژگی مهمی است برای بشر. حیوانات را نمی‌گوییم که جهل دارند، زیرا حیوانات علم ندارند تا بتوانیم به آنها فقدان علم را که جهل باشد انتساب دهیم. پس جهل به خودی خود بد نیست و بشر در هر مقطعی به تناسبی جاهل است، ولی براساس غریزه‌ در پی کسب علم است و این همان نکته مثبت آن است. واکنش انسان در برابر جهل یکسان نیست. برخی‌ها اقرار به جهل می‌کنند و درصدد رفع جهل و رسیدن به علم برمی‌آیند و خیلی راحت می‌گویند نمی‌دانیم. جهل را مایه خجالت نمی‌دانند، بلکه پله‌ای برای رسیدن به علم می‌دانند. در مقابل بخش دیگری اوهام و خیالات و چرت‌وپرت را جایگزین علم و پوشش جهل می‌کنند، و صد البته که منافع مادی هم در این میان هست. جادوگران و جن‌گیران در جوامع بدوی و عقب‌مانده چنین نقشی دارند که با گرفتن پول سعی می‌کنند جن را از بدن بیمار بیرون ببرند یا با جادو، گره میان زن و مرد را باز یا آنان را صاحب فرزند کنند و الی آخر.

اقرار به جهل امر سنگینی است و مسوولیت‌آور. ولی توسل به خرافات و چرت‌وپرت آرمش‌دهنده است. به همین دلیل هم از گذشته‌های دور رویدادهایی مثل صاعقه، زلزله، سیل و خورشیدگرفتگی و امثال آن را به اموری غیرمربوط، ربط می‌دادند و به مردم فاقد علم، ضد علم می‌دادند تا آرامش پیدا کنند. اگرچه امروز نمی‌توان مساله را به امورات ماوراءالطبیعه ربط داد و این ارتباط دادن‌ها خریداری ندارد، ولی شبه علم جایگزین ضد علم شده است. شبه علم کمابیش بدتر از ضد علم است. چون حرف مفت و چرت‌وپرت است. بعد هم که از مدعی درخواست دلیل می‌شود، پاتک می‌زند و دلیل رد ادعای خود را طلب می‌کند.

٢- علت بعدی نظریه توطئه است. پیش از انقلاب هم کمابیش گفته می‌شد که هیچ گنجشکی از روی یک شاخه به شاخه دیگر نمی‌پرد مگر آنکه دولت فخیمه مطلع باشد یا اجازه دهد. در حقیقت قدرت‌های جهانی هم از این دیدگاه بدشان نمی‌آمد که هر رویدادی را به نحوی مرتبط کنند با وجود توطئه و دست‌های پنهان خودشان در پشت آن ماجرا. متاسفانه این نگاه هم از طرف طرفداران قدرت‌های بزرگ ترویج می‌شود و هم از سوی مخالفان ناآگاه آنان. مخالفان این قدرت‌ها و به ویژه امریکا نیز هر اقدامی را که علیه خودشان انجام می‌شود به دست‌های پنهان قدرت‌های جهانی و امریکا ربط می‌دهند و هیچگاه حاضر نیستند که بپذیرند مساله ربطی به خارج ندارد. در قضیه هارپ هم هر دو گروه فعال هستند. برخی که می‌خواهند قدرت امریکا را به رخ بکشند و برخی دیگر که درصددند خباثت و بدطینتی آنان را اثبات کنند. هر دو گروه در یک نقطه مشترک که همان جهل باشد به یکدیگر می‌رسند.

٣- استیصال و درماندگی نیز می‌تواند عامل دیگر شکل‌گیری این نگرش جاهلانه باشد. اگر صفحات حوادث را خوانده باشید، خواهید دید که برخی افرادی که در دام شیادان و کلاهبرداران می‌افتند، حتی دارای سطوح تحصیلی پیشرفته و دانشگاهی هستند ولی هنگامی که ماجرای آنان را می‌خوانیم متوجه می‌شویم که استیصال و درماندگی موجب می‌شود که برای خروج از بن‌بست به شیوه‌های رمالی پناه ببرند. این کار چیزی شبیه پناه بردن به موادمخدر است. این نگرش‌های خیالی و غیرواقعی، مثل موادمخدر فرد را در نشئه ناشی از آگاهی کاذب فرو می‌برد و نوعی آرامش و عدم احساس درد به او می‌دهد. تحمل جهل که فقط با علم واقعی قابل رفع شدن باشد، بسیار سنگین است، ولی آگاهی بدلی و کاذب نقش موادمخدر را در برابر تسکین درد فراهم می‌کند. اعتیاد به این نوع آگاهی‌های دروغین منشأ بسیاری از بیماری‌های روانی و اجتماعی است. 

٤- جذابیت‌های خبری این نوع تحلیل‌ها را هم نباید فراموش کرد. به ویژه با وجود فضای مجازی که منابع خبر کمابیش ناشناخته و جعلی می‌مانند. کافی است یک نفر خود را به عنوان دکتر، استاد، مهندس یا غیره معرفی کند و اندکی اطلاعات درست و نادرست را مخلوط کند و به خورد جامعه دهد، معجونی که آرام‌بخش است.

بنابراین رسانه‌های مجازی و فضای ناشناخته آن هم موجب ساده شدن ردوبدل کردن این کالای نشئه‌آور میان مردم شده است. سخنان ابطال‌ناپذیر به سادگی جذب ذهن‌های ساده و افراد مستاصل و کم‌دانش می‌شود. اینجاست که «پروژه هارپ» غربی‌ها در اینجا تبدیل به مخدر «لقلقه هارت» می‌شود.
منبع: اعتماد
۳۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۶ ، ۰۸:۱۵
پیمان صاحبی


خطر گرمایش زمین جدی است و تغییرات ناشی از آن بسیار زودتر از آنچه که انتظار داریم در کمین ماست.


نتایج یک مطالعه جدید نشان می دهد در صورتی که جامعه جهانی نتواند با همکاری مشترک از افزایش دو درجه ای دمای زمین در دهه های آتی جلوگیری کند، بین 24 تا 32 درصد از سطح زمین تا 30 سال آینده برای همیشه خشک خواهد شد.

به گزارش عصر ایران به نقل از هافینگتون پست، بر اساس نتایج یک مطالعه جدید از نقشه 27 مدل تغییرات اقلیمی در نقاط مختلف دنیا که از سوی مجله علمی "نیچر" منتشر شده، در صورتی که پیمان زیست محیطی پاریس به اجرا درنیاید و روند رو به افزایش گرمایش زمین متوقف نشود، تا 30 سال آینده بیش از یک چهارم سطح کره خاکی برای همیشه تبدیل به بیابان خشک و بی‌آب وعلف خواهد شد.

بر اساس این مطالعه در صورت افزایش 2 درجه ای میانگین دمای زمین طی 30 سال آینده، خشک شدن 24 تا 32 درصد زمین قطعی خواهد بود ولی در صورتی که طی همین مدت دمای زمین 1.5 درجه کاهش یابد می تواند از خشک شدن دستکم  دو سوم از این سطح از کره خاکی جلوگیری کند.

این کاهش 1.5 درجه ای می تواند خطر خشک شدن 30 سال آتی در مناطقی از جمله جنوب اروپا، جنوب آفریقا، آمریکای مرکزی، سواحل استرالیا و جنوب شرق آسیا را منتفی کند.

پیمان مقابله با تغییرات اقلیمی پاریس در سال 2016 به امضای همه کشورهای جهان رسید و قرار است از سال 2020 اجرای آن به طور عملی آغاز شود. بر اساس این پیمان 195 کشور امضا کننده متعهد شده اند طی دهه های آتی از تولید گازهای گلخانه ای بکاهند تا دمای زمین بیش از این گرمتر نشود.

دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا اما از منتقدان جدی این پیمان است و در ماه ژوئن 2017، ایالات متحده را از کشورهای متعهد به پیمان پاریس خارج کرد. با این حال بیش از 20 ایالت آمریکا و صاحبان شرکت های بزرگ آمریکایی اعلام کرده اند به پیمان پاریس متعهد مانده و با جامعه جهانی برای کاهش روند گرمایش زمین همکاری خواهند کرد.

ترامپ همچنین از زمانی که به کاخ سفید پا گذاشته محدودیت‌های سابق اعمال شده از سوی دولت اوباما در زمینه استخراج و مصرف ذغال سنگ و نفت را لغو کرده است. او بهانه این اقدام را بازگرداندن رونق اقتصادی به آمریکا و ایجاد اشتغال برای دهها هزار بیکار آمریکایی اعلام کرده است.

 کم‌توجهی دولت ترامپ به مسایل زیست محیطی و خطر تغییرات اقلیمی مورد انتقاد جامعه جهانی و فعالان محیط زیست و حتی بسیاری از سیاستمداران و کارآفرینان آمریکایی است؛ با این حال رییس جمهور آمریکا با لجبازی بر موضع خود در زمینه " واقعی و مستند نبودن خطرات تغییرات اقلیمی" پافشاری دارد.

ترامپ هفته گذشته در واکنش به سرمای شدید در سواحل شرقی آمریکا در توییتی با کنایه نوشت؛ آمریکا به گرمایش زمین نیاز دارد. او نوشت: در سواحل شرقی سرمای آخر سال رکورد می زند، شاید بد نباشد کمی از گرمایش زمین برای گرم کردن کشورمان استفاده کنیم."

او پارسال نیز در واکنش به سرما و برف زمستانی در شهر نیویورک، توییت مشابهی را نوشته بود.
منبع:زیست بوم
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۶ ، ۰۸:۱۵
پیمان صاحبی


شینا انصاری: آمار و ارقام ثبت شده در بخش‌های مختلف کشور به وضوح از تغییرات مشهود در وضعیت آب و هوایی سخن می‌گویند، حتی اگر آنچه به‌عنوان تغییر اقلیم می‌گوییم، چیزی بیشتر از نوسانات اقلیمی نباشد، تغییر زمانی و مکانی پارامترها ولو اینکه مقدار متوسط همان پارامتر تغییر چندانی نکرده باشد هم درخور تامل است. حداقل آنکه با ضرس قاطع می‌توان گفت که ما در مرز تغییر اقلیم ایستاده‌ایم و شواهد عینی آن را هر سال بیش از سال قبل لمس می‌کنیم!


پایان زودهنگام سرمای زمستانه، کاهش نزولات جوی و در نتیجه تغذیه مناسب منابع آب‌های زیرزمینی ازجمله رخدادهای قابل‌مشاهده است؛ همچنین تغییر پهنه اقلیمی کشاورزی از دیگر مشخصه‌هایی است که در نتیجه افزایش دما رخ داده است.

 به عبارت دیگر رشد و عملکرد گیاهان در اثر افزایش دما تغییرات منفی داشته است و در منطقه‌ای که به صورت سنتی قابلیت کشت در نوعی از محصول کشاورزی را داراست، بازده محصولات به مرور از نظر کمی وکیفی دچار افت می‌شود. اثرات این تغییرات در کلان شهرها بیش‌ازپیش قابل‌توجه است: بارگذاری بیش از توان اکولوژیک درشهرهای بزرگ از یک‌سو باعث شده است تا این شهرها به‌عنوان منابع مهم انتشار گازهای گلخانه ای، عاملی برای تشدید گرمایش زمین محسوب شوند و از‌سوی‌دیگر، محیط‌زیستی شکننده و آسیب‌پذیر را در مقابل مخاطرات ناشی از شوک‌ها و تنش‌های اقلیمی متحمل شوند. از این رو، زمان آن رسیده است که شهرها با ابزارهای مناسب برای روبه‌رو شدن با اثرات تغییر اقلیمی آماده شوند.

 ایجاد «شهرهای تاب‌آور» یکی از راهکارها برای تحقق سازگاری با تغییرات آب و هوایی است. تاب‌آوری به مفهوم افزایش ظرفیت انطباق شهرها و میزان انعطاف‌پذیری در مقابله با کاهش اثرات اقلیمی، در حقیقت سنگ محک شهرها در موفقیت یا شکست‌شان برای مواجهه با آثار ریسک‌های اقلیمی و تداوم حیات آنهاست. 

لازم به اشاره است که کشور ما به‌دلیل قرارگرفتن در شرایط خاص جغرافیایی و اقلیمی دارای تجربیات ویژه‌ای در زمینه تاب‌آوری و سازگاری با شرایط اقلیمی بوده‌است. در حقیقت در الگوی بومی ایران، شاخص‌های مهمی چون مدیریت انرژی، کاربری زمین، حمل‌ونقل و آب که اثرگذارترین عوامل در تاب‌آوری شهری هستند، همواره مدنظر بوده است و می‌توان گفت شهرهای قدیمی ایران عملکردی کاملا اکولوژیک و تاب‌آور داشته‌اند.

 کشاورزی سازگار با اقلیم و بهره‌گیری از قنات‌ها، بادگیرها، زیرزمین‌ها و ساختمان‌های مطابق با شرایط اقلیمی، بیانگر توجه خاص نیاکان ما به انطباق و سازگاری با شرایط ویژه اقلیم است، که متاسفانه طی نیم قرن اخیر با تقلید ناآگاهانه از الگوی توسعه غیربومی، عدم توجه به ویژگی‌های طبیعی، توسعه بی‌رویه و خارج از ظرفیت اکولوژیک، منابع طبیعی و محیط‌زیست سکونتگاه‌های انسانی به‌ویژه در شهرهای بزرگ کارکردهای حیاتی خود را از دست داده‌اند.

ازاین‌رو، با توجه به واقعیت انکارناپذیر تغییرات آب و هوایی، ضروری است با تکیه بر دانش بومی، بهره گرفتن از پیشرفت‌های علمی و فناوری‌های منطبق با شرایط اقلیمی و جغرافیایی ایران، سیاست‌ها و خط‌مشی‌های توسعه‌ای متناسب با شرایط خاص ایران در بخش‌های مختلف تدوین شود. درک اهمیت و حساسیت مخاطرات پیش‌رو و محدودیت زمان ایجاب می‌کند تا هرچه سریع‌تر با کاهش فشار بیشتر بر شهرهای بزرگ و توقف اقدامات برای توسعه‌های ناهمگون با ظرفیت و توان محیط‌زیست، تاب‌آوری شهرها ارتقا یابد. 

برای دستیابی به چنین امری، همگامی و همراهی حاکمیت و مردم در همه ابعاد، همکاری بین دستگاه‌های ذی‌ربط نهادهای مدنی و شهروندان ضروری است. در غیر ‌این صورت با محدودیت‌هایی بسیار جدی در تمامی عرصه‌ها روبه‌رو خواهیم شد، که مسائل پیچیده و گسترده‌ای از تامین آب شرب، کشاورزی و صنعت تا امنیت غذایی، چالش‌های اقتصادی، آلودگی هوا و گردوغبار، معضلات بهداشتی، مهاجرت‌های گسترده و مشکلات اساسی دیگری را در پی خواهد داشت.

روزنامه وقایع اتفاقیه
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۶ ، ۰۸:۱۳
پیمان صاحبی


علیرضا دائمی: در نیمه دوم قرن بیستم موضوع افزایش گازهای گلخانه‌ای و نظریه تغییر اقلیم از سوی برخی از دانشمندان مطرح شد. پیش‌بینی شد که جهان با چالش جدیدی از رویدادهای جدی مواجه خواهد شد.


خشک‌سالی‌های ممتد و طولانی به همراه وقوع سیلاب‌های بزرگ مخرب، افزایش گرمای زمین و نهایتا تغییرات وضعیت جهانی در تمرکز جمعیت، رخداد مهاجرت‌های بزرگ و حوادث غیرمترقبه در مناطق مختلف کشور پیامدهای تغییر اقلیم خواهد بود.

 از سال‌های پایانی قرن بیستم زنگ خطر مراکز علمی جهانی به ساکنان زمین به صدا درآمد و نهادهای بین‌المللی به شکل‌های جدی‌تری به چاره‌اندیشی پرداختند. تغییر اقلیم از نظریه به واقعیت انکارناپذیر تبدیل شد و انسان از اثرات آن به‌شدت آسیب دید. بسیاری از مناطق جهان با خشک‌سالی و اثرات آن مانند خالی از سکنه‌شدن روستاها مواجه شدند و هم‌زمان نیز سیلاب‌های مخربی در نواحی دیگری روی داد. نشست‌ها و همایش‌های جهانی نظیر کنفرانس ریو از دو دهه پیش و در ادامه آن کنفرانس جهانی تغییر اقلیم در پاریس و مراکش در سال‌های ٢٠١٥ و ٢٠١٦ میلادی با حضور صدها نفر از رؤسای جمهور یا معاونان آنها برنامه‌های جامعی را برای سازگاری با تغییر اقلیم ارائه دادند و کشورها متعهد شدند که با اجرای برنامه‌هایی از میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای بکاهند.  در همین دوره زمانی در کشور ایران شاهد چهار رویداد در مباحث تغییر اقلیم هستیم: 

١- متوسط میزان بارندگی کشور حدود ٢٠ درصد کاهش یافته؛ به‌گونه‌ای‌که متوسط بلندمدت از ٢٥٠ به ٢١٠ میلی‌متر در سال تقلیل یافته است. 

٢- در دو دهه اخیر براساس سنجش‌های صورت‌گرفته پهنه سرزمینی کشورمان به ‌صورت متوسط ١,١ درجه سانتیگراد گرم شده است و براساس پیش‌بینی‌های انجام‌شده تا دهه آینده این میزان به دو درجه افزایش خواهد یافت. با توجه به اثرات مستقیم درجه حرارت بر تبخیر، حدودا ‌٣٠ میلیارد مترمکعب در سال به حجم تبخیر افزوده خواهد شد. 

٣- بررسی‌های سازمان‌های علمی جهان حاکی از آن است که ایران در محدوده مناطقی است که در سال‌های پیش‌رو به ‌دلیل تغییرات اقلیمی بیش از ١٥ درصد از عملکرد تولیدی محصولات کشاورزی آن کاسته خواهد شد. 

٤- براساس برنامه‌ها و چشم‌انداز مصوب کشور جمعیت کشور تا افق ١٤٢٠ به ١٠٦‌ میلیون نفر خواهد رسید؛ بنابراین حدود ٣٢ درصد ساکنان پهنه سرزمینی افزایش خواهند یافت. 

در صورت ادامه روند موجود تغییرات آب‌وهوایی میزان منابع آب تجدیدپذیر کشور از ١٣٠ میلیارد به ٧٠ میلیارد مترمکعب کاهش خواهد یافت و همچنین از عملکرد محصولات کشاورزی نیز ١٥ درصد کاسته خواهد شد و این در حالی است که رشد جمعیت کشور ٣٢ درصد پیش‌بینی شده است؛ بنابراین مدیریت تأمین و مصرف آب، غذا و انرژی در آینده‌ای نه‌چندان دور در منطقه و به‌ویژه در کشور از مباحث مهمی خواهد بود که توجه به آن و تعیین مسیر برای رفع مشکلات ناشی از کمبودها ضروری خواهد بود. ادامه روند فعلی تأمین و مصرف آب، غذا و انرژی در کشور به‌ویژه اختصاص یارانه به مصرف بیشتر این مؤلفه‌ها 

به‌‌طور بدیهی نمی‌تواند راه‌حل مقبولی برای پایداری اقتصاد کشور و تاب‌آوری منابع و مصارف در سطح ملی باشد؛ بنابراین تغییر الگوهای تولید، توزیع و مصرف منابع سه‌گانه آب، غذا و انرژی چالش مهم دهه‌های پیش‌رو خواهد بود و مدیریت آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.  در مصرف انرژی، براساس آمار انتشاریافته از سوی مراجع بین‌المللی، کشور ایران بالاترین ضریب شدت انرژی را در جهان دارد و در مقایسه با سایر کشورهای جهان نسبت مصرف انرژی به تولید ناخالص ملی کشورمان چند برابر است.

در انتشار گازهای گلخانه‌ای کشورمان به دلیل استفاده بیش از حد از سوخت‌های فسیلی جزء ١٠ کشور رتبه اول در جهان محسوب می‌شود و این روند به ‌صورت فزاینده ادامه دارد.  در مصارف آب کشاورزی نیز بیشترین میزان آب بدون توجه به کمبودها و رعایت الگوی مصرف بهینه و الگوی کشت مناسب در ایران استفاده می‌شود. براساس آمار سازمان جهانی غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد بهره‌وری مصرف یک مترمکعب آب به ‌ازای یک مترمکعب محصولات کشاورزی در ایران نسبت به متوسط جهانی دو برابر است. حدود ٩,٢٧ میلیارد مترمکعب آب ناشی از ضایعات کشاورزی در مرحله برداشت تا قبل از مصرف محصولات کشاورزی به‌دلیل بسته‌بندی و نحوه ارائه به بازار هدر می‌رود. تمامی آمار و اطلاعات و شواهد انتشاریافته  از سوی مراجع ملی و بین‌المللی حاکی از مصرف‌گرایی و توجه نکردن به پایداری و تاب‌آوری اقتصاد آب و انرژی است. سهم یارانه غیرنقدی اختصاص‌یافته به آب و انرژی براساس گزارش سازمان برنامه و بودجه در سال بیش از ٣٠٠ هزار ‌میلیارد تومان است. 

...این در شرایطی است که کشور برای طی مراحل توسعه، ارتقای سطح زندگی مردم و ایجاد سالانه حدود یک‌ میلیون شغل جدید، نیاز به این سرمایه دارد. بنابراین حل مشکلات آب، انرژی و تأمین غذا، از محورهای مهم برنامه دولت برای آینده پیش‌روست. دولت باید برنامه کاهش شدت انرژی و مصرف بی‌رویه آب را با استفاده از تمامی مؤلفه‌های ممکن به اجرا بگذارد و از آن صیانت کند. مهم‌ترین مؤلفه‌های بهره‌وری در آب و انرژی به شرح زیر است: 

١- اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی در تمام لایه‌های اجتماعی، شامل سیاست‌گذاران، تصمیم‌سازان، نهادهای اجتماعی و یکایک مردم شریف کشورمان برای آشنایی و نهادینه‌شدن رعایت اخلاق اجتماعی قابل‌قبول در مصرف آب و انرژی و مبارزه با مصرف‌گرایی ضروری است. نقش رسانه و شبکه‌های اجتماعی دراین‌باره بسیار حائز اهمیت است. 

٢- کاهش تلفات در تأمین، توزیع و انتقال آب و انرژی؛ دولت اعتباراتی را که صرف توسعه تأسیسات می‌کند باید با قاطعیت برای کاهش تلفات و افزایش بهره‌وری هزینه کند. تأسیساتی که با زحمات زیاد و صرف هزینه گزاف ساخته شده است، با بهره‌وری پایین به ‌کار گرفته می‌شود. بنابراین اثرگذاری آن در حل مشکلات جامعه کم بوده و نتیجه لازم حاصل نمی‌شود. 

٣- ابزار اقتصادی و تعرفه آب و انرژی و عدم تعادل بین هزینه تمام‌شده و تعرفه تکلیفی از مباحث مهم دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. یارانه آب و انرژی در مصارف شهری و کشاورزی به شکل نامتوازنی توزیع می‌شود. بدون استفاده از ظرفیت‌های تعرفه‌ای و اصلاح قیمت‌ها نباید در انتظار تحولی جدی در کاهش مصرف و افزایش بهره‌وری آب و انرژی باشیم چراکه با اختصاص یارانه به آب و انرژی عملا به مصرف‌گنندکان علامت مصرف بیشتر حامل‌های انرژی داده می‌شود. 

٤- درصورتی‌که بهای آب و انرژی اصلاح شود، استفاده از ابزار کاهنده در محل مصرف نیز می‌تواند در جلوگیری و اصلاح الگوی مصرف مؤثر باشد. طبعا مادامی ‌که آب و انرژی به‌لحاظ اقتصادی کالایی کم‌ارزش در جامعه قلمداد شوند، نباید انتظار اصلاح رویه مصرف با هزینه‌سازی و استفاده از تجهیزات کاهنده را داشته باشیم. 

٥- امروز در جهان استفاده از آب خاکستری و مصرف مجدد پساب برای اموری نظیر آبیاری فضای سبز و شست‌وشوی فضای عمومی بسیار رایج است. حتی در کشورهایی با بارش و منابع ‌آبی کافی نیز دولت‌ها ضوابطی برای مصارف مجدد آب از طریق تصفیه فاضلاب ارائه کرده‌اند. پساب می‌تواند بخش بسیاری از مصارف را پوشش داده و تهدید منابع آبی به‌لحاظ کمی و کیفی را کاهش دهد. 

به‌کارگیری پنج مؤلفه یادشده می‌تواند برنامه برون‌رفت از چالش‌های مدیریت منابع آب و انرژی باشد. امید است دولتمردان و تمامی اقشار جامعه توجه ویژه‌ای به حفظ منابع آب و انرژی و زمین برای نسل آینده داشته باشند.
۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۶ ، ۰۸:۱۲
پیمان صاحبی
حدود 30 سال از به وجود آمدن کوچک‌ترین سوراخ لایه ازُن می‌گذرد. پدیده‌ای که پیشتر نماد بارز دخالت انسان‌ها در سازوکار محیط زیست بود.

آیا این خبری خوب از اوضاع محیط زیست است؟! خب، در اشتباه نیستید، اما درواقع به این سادگی‌ها هم نیست.

ناسا و نوآ (NOAA) اعلام کردند وسعت بزرگ‌ترین سوراخ لایه ازُن در 20شهریور امسال، حدود 5/2 برابر بزرگ‌تر از مساحت ایالت متحده یعنی 6/19 میلیون کیلومترمربع (6/7 میلیون مایل مربع) است. این رقم، 3/3 میلیون کیلومترمربع کوچک‌تر از اندازه آن در سال 1395/2016 است و از شهریور تاکنون، اندازه‌اش با شدت بیشتری کاهش یافته است. همه این کارها از طریق نظارت گسترده ناسا و نوآ با استفاده از ترکیبی از اطلاعات ماهواره‌ای، بالن‌های هواشناسی و مشاهدات روی زمین انجام شده است. ناسا در بیانیه‌ای اعلام کرده است: وسعت کوچک‌ترین حفره لایه ازُن در سال 1395/2016 و 1396/2017 ناشی از تغییرپذیری طبیعی است و لزوما نشانه‌ای از بهترشدن اوضاع نیست.»

این کوچک‌شدن حفره لایه ازن نیز با شرایط ناپایداری و گرم شدن هوا در استراتوسفر قطب جنوب و همچنین گرم‌تر شدن درجه حرارت جهانی مرتبط است. لایه ازُن، منطقه‌ای از پوشن‌سپهر (استراتوسفر) زمین است که حاوی غلظت نسبتا بالایی از گاز ازُن (O3) است. به گفته دانشمندان ناسا، وجود سوراخ در این لایه، در سال 1364/ 1985 رسما شناسایی شده بود.

یکی از مظنونان اصلی ایجاد این حفره، افزایش کلروفلوئوروکربن‌ها (CFC)، یعنی همان ترکیبات مصنوعی است که غالبا در یخچال‌ها، تهویه‌های مطبوع، افشانه‌ها و حلال‌ها استفاده می‌شود. هنگامی که کلروفلوئوروکربن‌ها به بالای اتمسفر می‌رسند، به علت شکستن پرتوهای فرابنفش، کلرین آزاد می‌کنند. کلرین با اتم‌های اکسیژن موجود در ازُن واکنش نشان می‌دهد و مولکول ازُن را تجزیه می‌کند.

لایه ازُن به‌طور مؤثر، مانند کرم ضدآفتاب برای ساکنان زمین عمل می‌کند. زیرا تا 99 درصد به جذب پرتوهای فرابنفش خورشید کمک می‌کند، اما دانشمندان نسبت به تخریب این لایه بیمناک هستند، زیرا این اتفاق می‌تواند به افزایش موارد ابتلا به سرطان پوست، وارد آمدن آسیب به محصولات زراعی و سایر مشکلات محیطی منجر شود. خوشبختانه نگرانی ناشی از بروز آسیب در لایه ازُن، در نهایت به بسیج یک تلاش بزرگ زیست‌محیطی و حذف تدریجی کلروفلوئوروکربن‌ها در سراسر جهان انجامیده است. هرچند نگرانی‌ها از سال 1369/1990 به این سو کاهش یافته است، اما هنوز کارهای زیادی وجود دارد که باید انجام شود. دانشمندان امیدوارند حفره لایه ازُن بر فراز قاره جنوبگان ترمیم شود و تا حدود سال 1449/2070 به سطح پیش از سال 1359/1980 بازگردد.

منبع:جام جم آنلاین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۶ ، ۱۰:۴۳
پیمان صاحبی
اگر از نیشابور به سمت مشهد ‌بروید و پس از پشت سر گذاشتن 80کیلومتر وارد راه فرعی سمت شمال جاده شوید. در این مسیر کوهستانی، مسحور سرسبزی مراتع رشته‌کوه بینالود خواهید شد و چنانچه راه را تا انتها دنبال کنید به منطقه‌ای می‌رسید پوشیده از انبوه درختان که به حکم پادشاه فصل‌ها، برگ‌هایشان به رنگ زرد و نارنجی و قرمز درآمده و جلوه زیبایی را به طبیعت آن بخشیده است. میان این درختان، روستایی قرار دارد که خانه‌های آن همچون ماسوله، به صورت پلکانی روی هم قرار گرفته‌اند. نام این روستا دیزباد بالاست.

ابتدای جاده اصلی روستا، تصویر پیرمرد و پیرزنی روستایی به چشم می‌خورد که با لبخندی گرم ورود شما را به دیزباد بالا خوشامد می‌گویند. جاده را که ادامه ‌‌دهید نگاهتان به تصویر پیرمردی می‌افتد که دعای خیرش را نثار همه مهمانان دیزباد می‌کند و در تابلوی بعدی، پیرمردی‌ را می‌بینید که به شما هشدارهای محیط‌زیستی می‌دهد و می‌گوید: مبادا شکار، مبادا تبر بر درخت و بهار، محیط و زمین را نکو پاک دار.

وقتی با یکی از اهالی دیزباد بالا درباره فلسفه تابلوهای ابتدایی مسیر صحبت می‌کنیم می‌گوید دیزبادی‌ها دغدغه اصلی‌شان حفظ منابع طبیعی و محیط‌زیست است و اگر کسی بخواهد نگاه چپ به محیط پاک روستا بیندازد، کلاهمان توی هم خواهد رفت. او تاکید می‌کند مردمان این دیار می‌خواهند با مراقبت از آب، مراتع و دیگر مواهب خدادادی، به‌جای یک روستای خشک و مخروبه، دیزبادی آباد و پرآب را به نسل‌های آینده تحویل دهند.

دژباد یا تیزباد

دیزباد بالا روستایی پلکانی و از توابع بخش زبرخان شهرستان نیشابور است که در ارتفاع حدود 2000 متری از سطح دریا قرار دارد. ابرهای آسمان این منطقه، سالانه بیش از 360 میلی‌متر می‌بارند و از این جهت، دیزباد بالا سومین نقطه پرباران شمال‌شرقی ایران است.

جمعیت دیزباد شناور است، به گونه‌ای که در تابستان، همه 2000 نفر اهالی به روستا می‌آیند تا هم از هوای معتدلش لذت ببرند و هم محصولات باغاتشان را برداشت کنند، اما از ماه آبان به بعد، بیشتر دیزبادی‌ها از سرمای سخت منطقه بینالود به مشهد و نیشابور پناه می‌برند و کمتر از 200 نفر در روستا باقی می‌مانند. البته زهرا کردی، دهیار دیزباد بالا به جام‌جم می‌گوید مردم با اجابت درخواست او مبنی بر اعلام دیزباد به‌عنوان سکونتگاه اصلی‌شان در سرشماری سال 95 توانستند آمار جمعیت این روستا را به 910 نفر برسانند.

اراضی منطقه مسکونی و باغات دیزباد تمام شیب‌دار است و به جرات می‌توان گفت در این منطقه به هیچ وجه زمین مسطحی به مساحت 500 مترمربع یافت نمی‌شود. این روستا در میانه محدوده بادخیزی قرار گرفته که از شریف‌آباد تا بینالود کشیده می‌شود و در تمام طول سال باد شدیدی در این منطقه می‌وزد. برخی اهالی دیزباد هم اعتقاد دارند نام این روستا برگرفته از همین بادهای شدید است و در واقع، واژه دیزباد تغییریافته دژباد یا تیزباد است.

تفکیک زباله از روستا

دیزباد بالا با داشتن مراتعی سرسبز، باغ‌هایی انبوه و بافتی پلکانی توجه گردشگران زیادی را به خود جلب می‌کند. در کنار طبیعت زیبای این روستا، تمیزی محیط آن هم برای بازدیدکنندگانش خیره‌کننده است. در این روستا نه‌تنها هیچ‌یک از اهالی، زباله‌ای بر زمین نمی‌ریزد، بلکه مردم خودشان محیط روستا را تمیز می‌کنند و در زمانه‌ای که کمتر کسی در ایران به تفکیک زباله اهمیت می‌دهد، دیزبادی‌ها به صورت خودجوش زباله‌های خود را تفکیک می‌کنند.

حامیان محیط‌زیست در مشهد و نیشابور هم که چنین رفتار شایسته‌ای را از سوی مردم دیزباد مشاهده کرده‌اند، همه ساله در ایام نوروز که گردشگران زیادی به این منطقه سفر می‌کنند، برای تمیز کردن زباله‌هایی که بعضی گردشگران بی‌ملاحظه تولید می‌کنند، به یاری اهالی دیزباد می‌آیند؛ چراکه به گفته دهیار روستا،‌ با وجود نصب بنرهای هشداردهنده فراوان و البته فراهم شدن سطل‌های مکانیزه و سرویس‌های بهداشتی متعدد با کمک‌هزینه‌های مردمی، بازهم افرادی پیدا می‌شوند که به محیط پاک این روستا بی‌توجه هستند و آن را آلوده می‌کنند.

سم و کود شیمیایی ممنوع

شغل اصلی دیزبادی‌ها باغداری است و در این عرصه بسیار هم موفق بوده‌اند. مردم دیزباد توانسته‌اند با بهره‌گیری از خاک حاصلخیز و چشمه‌های پرآب اطراف روستا و البته رعایت اصول علمی، میوه‌هایی مرغوب و ارگانیک تولید کنند. مهم‌ترین میوه باغ‌های دیزباد گیلاس است و پس از درخت گیلاس، درختان سیب، آلبالو، زردآلو و هلو هم به وفور در این روستا یافت می‌شود.

تولید محصولات ارگانیک میان باغداران دیزباد بسیار حائزاهمیت است. از این جهت دیزبادی‌ها کمتر از کودها و سموم شیمیایی استفاده می‌کنند. البته محمود کردی، رئیس شورای اسلامی روستا به جام‌جم می‌گوید اصولا میزان آفات در مناطق سردسیر بسیار کمتر از مناطق گرمسیر است، بنابراین باغداران دیزباد کمتر به سمپاشی نیاز پیدا می‌کنند. او توضیح می‌دهد اگر هم در برخی مناطق آفتی مشاهده شود، همه دیزبادی‌ها به صورت هماهنگ و در زمان کوتاهی سمپاشی می‌کنند تا آفت، فرصت حرکت از باغی به باغ دیگر نداشته باشد و مردم مجبور به سمپاشی مجدد نشوند. کردی همچنین تاکید می‌کند اهالی دیزباد برای افزایش کیفیت محصولاتشان، صرفا در فصل بهار و آن هم به میزان اندک، از کودهای شیمیایی استفاده می‌کنند و اغلب، کودهای حیوانی را پای درختان خود می‌ریزند.

در کنار اینها، مردم دیزباد از آب موجود در چشمه‌ها و قنات‌ها نیز به صورت بهینه استفاده می‌کنند و با ایجاد استخرهای سیمانی، سیستم لوله‌کشی و آبیاری مکانیزه تلاش می‌کنند از تبخیر یا هدر رفتن آب جلوگیری کنند. آبیاری مکانیزه و تقسیم‌بندی دقیق آب برای هر درخت به صورت جداگانه هم باعث می‌شود وقت و انرژی کمتری از باغداران دیزبادی هنگام آبیاری درختان تلف شود و هم موجب بهره‌برداری حداکثری درختان از آب می‌شود.

یگان مردمی برای حفظ محیط زیست

گیاهان دارویی کوه‌های اطراف دیزباد، یکی از سرمایه‌های اصلی مردم این روستاست؛ گیاهانی مانند آویشن، تره کوهی، ریواس و کاکوتی که بعضی از آنها به صورت فصلی و بعضی هم به صورت دائمی می‌رویند، اما متاسفانه بی‌مبالاتی برخی مردم در کندن بوته‌های این گیاهان و البته هجوم سودجویان بی‌شمار برای بهره‌برداری تجاری از آنها، سبب شده حجم بوته‌های گیاهان دارویی در این روستا بسیار کمتر از گذشته شود. به همین دلیل مسئولان سازمان محیط‌ریست در سال 92، دیزباد را به‌عنوان بخشی از منطقه حفاظت‌شده بینالود اعلام و بوته‌کنی، قطع درختان جنگلی و شکار را در این روستا ممنوع کردند.

پس از این اعلام، اهالی دیزباد با مشارکت یکدیگر، یگان حفاظت مردمی را برای حفظ محیط‌زیست و منابع طبیعی روستا تشکیل داده و وظیفه حفظ گیاهان دارویی باقیمانده در کوه‌های اطراف روستا را به آن محول کردند. از آن پس، دیگر کسی اجازه ندارد بوته این گیاهان را ریشه‌کن کند و صرفا به کسانی که برای مصرف شخصی به داروهای گیاهی نیاز دارند، اجازه داده می‌شود به روشی اصولی ساقه این گیاهان را بچینند.

جلوگیری از شکار و حفظ گونه‌های جانوری نیز از دیگر مسئولیت‌های یگان حفاظت مردمی است. محمود کردی در این باره می‌گوید: متاسفانه در طول سالیان گذشته، دیزباد تبدیل به شکارگاه غیر دیزبادی‌ها شده بود و روزی نبود که صدای تفنگ در این منطقه شنیده نشود. این امر باعث می‌شد دیگر حتی یک بز کوهی در دیزباد دیده نشود و کبک و دیگر پرندگان نیز در حال نابودی بودند. اما با تشکیل یگان حفاظت مردمی، ورق برگشت و امروز دیگر کسی در دیزباد اجازه شکار ندارد. البته خود اهالی روستا هم در این زمینه تعامل خوبی با نیروهای یگان حفاظت دارند و هر کجا صدای تفنگی بشنوند، بلافاصله موضوع را به آنها گزارش می‌دهند.

دیزباد، مالک اولین شبکه برق خصوصی ایران

حدود 60 سال پیش و در حالی که هنوز بسیاری از روستاهای ایران از نعمت برق بی‌بهره بودند، اهالی دیزباد به صورت خودجوش به فکر راه‌اندازی شبکه برق روستا افتادند. دیزبادی‌های آن دوران ابتدا مولد برقی خریدند که با زغال سنگ کار می‌کرد و سپس دانش‌آموزان مستعد و معلم روستا را به کار گرفتند تا با سیم‌کشی دقیق، برق را به همه مناطق روستا برسانند و تمام خانه‌ها و کوچه و پس‌کوچه‌های روستا را روشن کنند. جالب این که سوخت این مولد از آن زمان تا امروز کاملا با همیاری مردم تامین می‌شود و دولت‌های گوناگون هم با مشاهده شبکه برق این روستا که شاید بتوان آن را اولین شبکه برق خصوصی کشور نامید، هیچ‌گاه کوچک‌ترین تلاشی برای اتصال دیزباد به شبکه برق سراسری نکرده‌اند. تنها تغییری هم که در طول این سال‌ها در شبکه برق روستا اتفاق افتاده، جابه‌جایی مولد برق زغال سنگی قدیمی با یک موتور برق بنزینی جدید است.

بنابراین برق از قدیم و با همت خود مردم در دیزباد جریان پیدا کرده، اما متاسفانه این روستا هنوز به شبکه گاز شهری متصل نشده است. محمود کردی، رئیس شورای اسلامی دیزباد بالا در‌این‌باره می‌گوید: مسئولان در دولت‌های مختلف همواره جمعیت پایین دیزباد را بهانه می‌کنند و می‌گویند گازکشی برای این روستا توجیه اقتصادی ندارد، اما به اعتقاد من، علت اصلی گازکشی نشدن دیزباد، مسیر کوهستانی و صعب‌العبور آن است، چراکه خط لوله گاز سال‌هاست به برخی روستاهای اطراف دیزباد که جمعیت پایین‌تری دارند، رسیده است.

به گفته او، وقتی مردم روستا با بهانه‌گیری‌های مسئولان دولتی مواجه شدند، تصمیم گرفتند با مشارکت یکدیگر، بخشی از هزینه گازرسانی را تامین و مشکل نداشتن توجیه اقتصادی را برای دولت حل کنند؛ بنابراین جمعی از اهالی دیزباد سال گذشته با هماهنگی کارشناسان اداره مهندسی شرکت گاز و با اخذ مجوز از اداره منابع طبیعی استان، خط لوله‌ای به طول 5/5 کیلومتر از دیزباد تا روستای قاسم‌آباد کشیدند و منتظر مساعدت مسئولان شرکت گاز خراسان رضوی هستند تا در ماه‌های آینده دیزباد به شبکه گاز سراسری وصل شود.

در کنار گاز و برق، آب مصرفی منازل دیزباد هم با همت خود مردم روستا تامین شده و دیزبادی‌ها از سال‌ها پیش، آب قابل شرب دو چشمه اصلی روستا را با لوله‌کشی به خانه‌های خود رسانده‌اند. البته مشارکت‌های مردمی اهالی دیزباد به این موارد محدود نمی‌شود و بنا بر ادعای کردی، هزینه نصب آنتن تلویزیون دیجیتال، آنتن تلفن همراه و خدمات اینترنت پرسرعت در این روستا از محل درآمدهای مردمی شورای اسلامی دیزباد تامین شده و به این دلیل می‌توان گفت تقریبا همه زیرساخت‌های موجود در دیزباد بالا، با همدلی و همراهی اهالی آن فراهم شده است.

دیزباد بی‌سواد ندارد

همکاری گروهی اهالی دیزباد در تامین امکانات مورد نیاز روستا، سابقه‌ای چند ساله دارد. قدیمی‌ترین نمونه آن به سال 1312 و زمانی بازمی‌گردد که اجداد دیزبادی‌های امروز تصمیم گرفتند مانند شهرهای بزرگ ایران در روستایشان مدرسه داشته باشند. مردم دیزباد در آن زمان نامه‌ای به مسئولان وقت آموزش و پرورش استان نوشتند و از آنها تقاضا کردند مدرسه‌ای در روستایشان تاسیس کنند، اما مسئولان وقت به دلیل صرف نکردن بودجه ساخت مدرسه و پرداخت حقوق و هزینه رفت‌وآمد معلم برای یک روستای کوچک، از این کار سر باز زدند؛ بنابراین مردم دیزباد ابتدا با مشارکت یکدیگر ساختمان مدرسه را ساختند و سپس مجدد نامه‌ای به آموزش و پرورش نوشته و تاکید کردندتمام هزینه‌های معلم را هم قبول خواهند کرد و از آنها خواستند فقط یک معلم برای فرزندانشان بفرستند و به این ترتیب، اولین مدرسه دیزباد به صورتی کاملا مردمی و غیرانتفاعی آغاز به کار کرد.

بنابراین مردم دیزباد از زمان‌های دور به تحصیل کردن بسیار اهمیت می‌دادند تا جایی که در سال 1351 دیگر هیچ بی‌سوادی در روستا باقی نمی‌ماند و تمامی دیزبادی‌ها، زن، مرد، دختر و پسر تا پایان دوره ابتدایی تحصیل می‌کنند. البته اینها را رئیس شورای روستا می‌گوید‌ و ادامه می‌دهد: در آن زمان افرادی از سازمان یونسکو برای ثبت این موضوع به دیزباد آمدند و حتی روزنامه‌های سراسری وقت ایران هم با شگفتی از این اتفاق یاد کردند.

احیای مرتع با کنترل دام

قرق کوه‌های مجاور دیزباد بالا و استقرار یگان حفاظت مردمی در این روستا، منافع متعددی برای آن داشته است. یکی از مهم ترین آنها حفظ مراتع و پوشش گیاهی کوه‌های اطراف دیزباد است. حسین خافی، مسئول روابط عمومی شورای اسلامی روستا در این زمینه به جام‌جم می‌گوید: چرای بی‌رویه دام در کوه‌های اطراف دیزباد سبب می‌شد مراتع اطراف روستا از بین برود، اما ما در دیزباد تلاش کردیم اولا تعداد گله‌های خودمان را کاهش دهیم و از 18 گله به یک گله برسانیم و ثانیا با برپایی یگان حفاظت مردمی، به گله‌داران روستاهای مجاور اجازه نمی‌دهیم دام‌های خود را وارد مناطق حفاظت‌شده دیزباد کنند.

حفظ مراتع و پوشش گیاهی کوه‌های اطراف روستا منجر به افزایش ضریب نفوذ آب در دل خاک شده است. در واقع، حفظ پوشش گیاهی باعث می‌شود آب باران به ‌جای این که به صورت سیل جاری شود و از دست برود، به درون زمین نفوذ کند تا در طول تابستان، آب کافی در قنات‌ها و چشمه‌های پایین دست موجود باشد. به گفته خافی، احیای مراتع در دیزباد باعث شد با وجود کاهش صد میلی‌متری میزان بارندگی در سال زراعی گذشته، در سراسر تابستان امسال آب کافی در قنات‌ها موجود باشد و باغداران دیزبادی از این لحاظ با مشکلی مواجه نشوند.

از دیگر طرح‌های اجرا شده برای حفظ منابع طبیعی و احیای مراتع در دیزباد، می‌توان به حذف کامل کشت دیم در این روستا اشاره کرد. محمود کردی، رئیس شورای روستا در این باره می‌گوید: در سال‌های گذشته که کشت دیم در کوه‌های اطراف دیزباد رونق داشت، چون خاک کوه‌ها بر اثر شخم‌زدن روان می‌شد، با کوچک‌ترین بارانی سیلاب شدیدی به راه می‌افتاد، که هم سبب تخریب بخش‌هایی از روستا می‌شد و هم میزان نفوذ آب را بشدت کم می‌کرد. اما وقتی دیم‌کاری را حذف و دام‌ها را کنترل کردیم، از تخریب روستا بر اثر سیل جلوگیری کرده وکاری کردیم که باغ‌های روستا هیچ‌گاه تشنه نمانند.

امنیت زیر سایه نگهبانان محلی

دیزباد بالا از نظر امنیتی نیز در وضع نسبتا مساعدی قرار دارد و به گفته اهالی آن، سرقت یا جرم‌های دیگر کمتر در این روستا اتفاق می‌افتد. رضا گنجعلی، یکی از اهالی دیزباد در این باره به جام‌جم می‌گوید: در زمستان‌های گذشته که دیزباد خلوت می‌شد و یگان حفاظت مردمی هم وجود نداشت، گاهی سارقان به اموال مردم دستبرد می‌زدند، اما از وقتی این یگان فعال شد و در کنار وظایف محیط‌زیستی‌اش، بار مسئولیت پاسداری از امنیت عمومی را نیز به دوش کشید، آمار وقوع جرم در روستا بسیار پایین آمد.

گنجعلی با بیان این که یگان حفاظت مردمی به نوعی نگهبان محلی روستاست که تمام هزینه‌هایش از سوی اهالی روستا تامین می‌شود، توضیح می‌دهد نیروهای این یگان از اول آذر تا پایان اسفند به صورت شبانه‌روزی و در دیگر ایام سال هم از ساعت 8 صبح تا 7 بعدازظهر در منطقه گشتزنی و با سارقان، شکارچیان و کسانی که به هر نحو به محیط‌زیست روستا صدمه می‌زنند، برخورد می‌کنند.

منبع:جام جم آنلاین

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۶ ، ۱۰:۴۰
پیمان صاحبی

 سازمان اطلاع رسانی بین المللی غذا اعلام کرد درباره نقش دامداری در COP۲۳، در آخرین دور مذاکرات آب و هوایی پیرو توافقنامه پاریس، که قرار است از ۶ تا ۱۷ نوامبر ۲۰۱۷ در بون آلمان برگزار شود، بحث خواهد شد.

به گزارش  سایت "افریکن فارمینگ اند فود پراسسینگ"، قرار است نهاد بین المللی پرو وگ ( ProVeg )، با سیاستگزاران و نمایندگان کشورهای عضو اتحادیه اروپا دیدار و تاثیر بخش دام در تغییرات اقلیمی جهانی را برجسته کند. همچنین انتظار می رود این نهاد میزبانی رویداد جنبی COP۲۳ را برعهده داشته باشد تا مناظرات بیشتری را برگزار کند.

طبق گفته ProVeg، به رغم این که بخش دامداری یکی از علل اصلی تغییرات آب و هوایی و مسئولیت انتشار گازهای گلخانه ای بیشتر از بخش حمل و نقل در جهان است، اما در دستور کارکنفرانس های پیشین سازمان ملل متحد تغییرات اقلیمی به آن توجهی نشده است و این اولین بار است که این سازمان بین المللی بر این مسئله حیاتی تمرکز خواهد کرد و هدف از آن ارائه یک سری راه حل ها است.

جیمی پیرسون، مدیر ProVeg در انگلستان (ProVeg UK ) می گوید:" تمرکز دقیق بر روی انرژی و حمل و نقل، به عنوان بخش اصلی و گمشده پازل توسط سیاستگزاران کنار گذاشته شده است. اکنون زمان آن رسیده است که خودروها و حیوانات را در دستور کار آب و هوایی قرار دهیم. در غیر اینصورت صنعت دامداری ، سیاره ما را نابود خواهد کرد."

بر اساس گزارش فائو، دامداری مسئول حدود ۱۴,۵ درصد از کل گازهای گلخانه ای جهان و بیش از مجموع حمل و نقل در سراسر جهان است. به طوری که باعث شده تا در تغییرات اقلیمی نقش مهمی داشته باشد. علاوه بر این، از دلایل اصلی فاجعه های زیست محیطی از قبیل جنگل زدایی و از دست رفتن تنوع زیستی و مصرف آب شیرین و آلودگی است.

این نهاد بین المللی اشاره کرد که اگر مصرف گوشت همچنان رو به افزایش باشد، انتشار گازهای گلخانه ای مربوط به این بخش به تنهایی تا سال ۲۰۵۰ به میزان ۸۰ درصد افزایش خواهد یافت و پیامدهای ناگواری برای این سیاره رقم می خورد.

بنابراین، توجه به بخش دامداری (پرورش حیوانات) برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی و همچنین تمرکز بر کاهش انتشار گازهای گلخانه ای ضروری است.

این امر اخیرا در یک مطالعه جدید توسط دانشگاه لوما لیندا در ایالات متحده نشان داده شده است به طوری که اگر مردم ایالات متحده در رژیم غذایی شان تغییری بدهند و از گوشت به سمت لوبیا روی بیاورند، تا سال ۲۰۲۰ به ۷۴ درصد از هدف انتشار گازهای گلخانه ای خود دست می یابد.

پیرسون اضافه کرد، "می دانیم که چگونه دامداری می تواند عامل بروز این رویداد ها باشد و ما درباره حقایق، علم و راه حل ها آگاهی داریم و اما آنچه تا به حال انجام نداده ایم، نبود اراده سیاسی برای تبدیل شدن به استراتژی قانونی بوده است. "

این در حالی است که به گفته این نهاد بین المللی، قرار است نمایندگان ProVeg تقاضایی با بیش از ۵۵،۰۰۰ امضا را به Jochen Flasbarth، وزیر محیط زیست آلمان ارائه دهند، و از دولت آلمان بخواهند تا دامداری را به عنوان اولویت در بحث های آب و هوایی خود قرار دهد.

همچنین قرار است با همکاری موسسه Green Course ، ProVeg رویداد جنبی همراه با پنل تخصصی در مورد فرصت های موجود در بخش دام، برای جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه ای همراه با خط مشی توافقنامه پاریس برگزار کند.

ترجمه: فرحناز سپهری

پی نوشت:

۱- ProVeg یک سازمان اطلاع رسانی بین المللی غذا است که در پنج کشور مختلف - آلمان، هلند، لهستان، اسپانیا و بریتانیا فعالیت می کند. ProVeg با دولت ها، شرکت های خصوصی، نهادهای دولتی، متخصصان پزشکی و مردم همکاری می کند تا به جامعه و اقتصاد پایدار برای انسان ها، حیوانات و سیاره کمک کند.
منبع:ایانا
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۶ ، ۱۰:۳۱
پیمان صاحبی

با نصب یک دستگاه کوچک در منزل می توان از باقیمانده غذا و میوه ها گاز خانگی تولید کرد و آن را مورد استفاده قرار داد.

به گزارش دیجیتال ترندز، دستگاه یادشده نمونه ای از اتکا به انرژی های تجدیدپذیر به منظور رفع نیازهای انسان و جلوگیری از تشدید آلودگی های زیست محیطی است. HomeBiogas ۲ حتی قادر به تبدیل پسماند حیوانات به گاز خانگی است.

کاربران برای استفاده از این دستگاه که ابعادی به اندازه یک چادر مسافرتی دارد تنها باید زباله های خود را در درون محفظه آن بریزند و به باکتری ها اجازه دهند کالری های باقیمانده در این غذاها و فضولات را به گاز مبدل کنند. باکتری های یادشده پسماندها را به گاز و کود مبدل می کنند.

مخزن نگهداری زباله این دستگاه ۷۰۰ لیتر ظرفیت دارد و در صورت پرشدن می تواند گاز خانگی یک منزل عادی را برای سه ساعت استفاده مداوم تامین کند. بنابراین دستگاه یادشده پس ازتکمیل ظرفیت برای یک روز استفاده کافی است.

علاقمندان می توانند در صورت تمایل از این دستگاه کود مایع تحویل بگیرند. این کود به طور مستقیم و از طریق یک مجرای خاص وارد مخزنی مخصوص می شود و بدون ایجاد آلودگی قابل استفاده است.

خرید این دستگاه با پرداخت ۴۶۰ دلار ممکن است و عرضه آن به بازار از مارس سال ۲۰۱۸ آغاز خواهد شد.

منبع:ایانا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۶ ، ۱۰:۳۰
پیمان صاحبی

به گفته سازمان ملل متحد، بخش کشاورزی می تواند انتشار گازهای گلخانه ای را مهار کند و قبل از اینکه مساله گرمایش جهانی از کنترل خارج شود ، به منظور جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه ای، باید جایگرینی برای سوخت های فسیلی و بخش های حمل و نقل فراهم شود.

به گزارش  سایت "رویترز"، رنه کاسترو از سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (فائو) در مذاکرات آب و هوایی در بُن ، ۱۰ نوامبر۲۰۱۷، گفت: "در چند سال آینده ... کشاورزی ... می تواند به نتایج مقرون به صرفه ای در سراسر جهان دست یابد."

وی گفت :" این امر به بخش انرژی و حمل و نقل کمک خواهد کرد تا به سمت انرژی تجدیدپذیر روی بیاورد و ما را از مسیری که در آن قرار گرفته و دارای دمای فراتر از ۲ درجه سلسیوس است، خارج کند".

این در حالی است که انتظار می رود با توجه به برنامه های فعلی برای جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه ای، دمای جهانی ۳ درجه بالاتر از میزان پیش از انقلاب صنعتی برسد واین به مراتب بالاتر از هدف مندرج در موافقتنامه آب و هوا پاریس ۲۰۱۵ و محدود کردن گرمایش به کمتر از ۲ درجه است.

دانشمندان می گویند که هر گونه افزایش بیش از ۲ درجه، این سیاره را به سمت شرایط خطرناک آب و هوایی همراه با افزایش خشکسالی، طوفان های مکرر و قدرتمندو سیل می کشاند.

در حالی که کشورهای کوچک جزیره ای، که بسیاری از آن ها در حال حاضر در معرض اثرات افزایش سطح دریا و طوفان های شدید قرار دارند، خواستارمحدودیت گرمایش به ۱,۵ درجه شده اند.

هلنا مولین والدز، رئیس دبیرخانه ائتلاف آب و هوا و هوای پاک، گفت: "کشاورزی منبع بزرگی از گازهای گلخانه ای قدرتمند است ... اما توان بالقوه ای را برای ذخیره کربن و کاهش گازهای گلخانه ای دارد."

به گفته فائو، کشاورزی، جنگلداری و تغییرات در استفاده از زمین ۲۱ درصد از گازهای گلخانه ای جهان را تولید می کند به طوری که این بخش به عنوان دومین منبع بزرگ انتشار پس از بخش انرژی شناخته شده است.

در عین حال انتظار می رود که تقاضای جهانی برای مواد غذایی افزایش یابد، زیرا جمعیت تا سال ۲۰۵۰ از میزان کنونی ۷,۶ میلیارد نفر به ۹.۷ میلیارد نفر می رسد.

کاسترو(Castro)، معاون مدیر کل سازمان فائو، در حاشیه مذاکرات گفت: "ما باید این جمعیت رو به شد را تغذیه کنیم، و در عین حال، ما باید برای جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه ای از کشاورزی ... فکر کنیم و این دست یافتنی است."

به گفته فائو، دام ها تقریبا دو سوم انتشار گازهای گلخانه ای کشاورزی را تشکیل می دهند. اما تغییرات در شیوه پرورش دام ها با موفقیت انجام شده و می توان آن را افزایش داد.

کاسترو گفت:"برای مثال، پروژه های اخیر در برزیل و آرژانتین به افزایش بهره وری دام از یک گاو در هکتار به چهار گاو در هکتار دست یافته است و در عین حال جذب دی اکسید کربن و انتشار متان از طریق مدیریت بهتر چمنزارها و خاک و کاشت درختان، انجام شده است."

کاسترو که پیش از این وزیر سابق محیط زیست کاستاریکا بوده، افزود:" کاستاریکا به سمت تولید قهوه همراه با کاهش دی اکسید کربن می رود و چین هم قصد دارد با چای همین کار را انجام دهد. اگر یک کشور کوچک مانند کاستاریکا بتواند این کار را انجام دهد و یک بازیکن بزرگ مانند چین و یا هر کشور دیگری می تواند این کار را انجام دهد."

همچنیین به گفته کریستین اشمیت، وزیر فدرال غذا و کشاورزی آلمان، پتانسیل کشاورزی برای ارائه راه حل های تغییرات آب و هوایی بسیار زیاد است.

ترجمه: فرحناز سپهری
منبع:ایانا
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۶ ، ۱۰:۲۹
پیمان صاحبی


۱۵۰ اصله درخت شمشاد ۳۰۰ تا ۵۰۰ ساله در مهربان رود بهشهر قطع شده است. این در حالی است که نام شمشاد در لیست گونه‌های ذخیره‌گاهی جنگلی درج شده و قطع آن ممنوع است. با این وجود تعداد زیادی از این گونه ممنوع القطع در مازندران توسط شهرداری به بهانه ایجاد پارک جنگلی قطع شده و افکار عمومی منتظر پاسخگوی سازمان متولی، یعنی سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری است.

 در روزهای گذشته ۱۵۰ اصله درخت شمشاد در جنگل‌های مهربان رود بهشهر قطع شد. بر اساس ماده یک قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور که پنجم مهر ماه سال ۷۱ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، شمشاد یکی از ۱۵ گونه‌ای است که جزء ذخایر جنگلی به حساب آمده و قطع آن ممنوع است. با این وجود، در سکوت و انفعال دستگاه متولی یعنی سازمان جنگل‌ها، ۱۵۰ درخت شمشاد قطع شده و برای مقابله با قطع این درختان ارزشمند، یک دوره طولانی سکوت اختیار شده است.

علی باقری رییس اداره منابع طبیعی بهشهر درباره قطع این تعداد شمشاد به رسانه‌ها گفته است: این درختان توسط عوامل یکی از دستگاه‌های اجرایی شهرستان به منظور توسعه فضای گردشگری، ایجاد پارک جنگلی و احداث آلاچیق بدون مجوز اداره منابع طبیعی شهرستان بهشهر و به‌صورت غیر قانونی قلع و قمع شده است. حال این پرسش مطرح است که چگونه مسئولان این اداره کل، در دوره طولانی که دستگاه اجرایی مربوطه مشغول قطع شمشادهای کهنسال هیرکانی بوده، متوجه چنین تخلفی نشده‌اند؟

شمشاد گونه‌ای کند رشد با چوب سخت است. اگر برای قطع هر درخت شمشاد یک ساعت زمان نیاز باشد، برای قطع ۱۵۰ اصله از این درختان کهنسال به ۱۵۰ ساعت زمان نیاز داریم. از آنجا که ساعات کار برای تمام کارگران، هشت ساعت تعریف شده و با توجه به فصلی که در آن قرار داریم، و روشنایی روز را زودتر از دست می‌دهیم، برای قطع این تعداد درخت شمشاد، حداقل ۲۰ روز زمان صرف شده است. پذیرش این نکته که در طول این ۲۰ روز هیچ یک از ماموران سازمان جنگل‌ها، جنگلدار منطقه، کادر یگان حفاظت، قرقبانان و غیره به این منطقه جنگلی مراجعه نکرده‌اند، کار بسیار دشواری است. اگر این فرضیه درست باشد که طی ۲۰ روز ماموران سازمان جنگل‌ها بازدیدی از منطقه نداشته و صدای اره موتوری را هم نشنیده‌اند، گزارشات مردمی را هم دریافت نکرده‌اند، نتیجه می‌گیریم که آنها در انجام وظایف خود کوتاهی کرده‌اند.

اگر این منطقه جنگلی برای ایجاد پارک جنگلی به شهرداری واگذار شده است، بر مبنای کدام طرح، مجوز قلع و قمع شمشادها برای شهرداری صادر شده است؟ چرا دستگاه متولی یعنی سازمان جنگل‌ها بر مراحل ایجاد زیرساخت‌های گردشگری در منطقه نظارت درست نداشته است. اگر پارک مربوطه دارای طرح بوده است، طراح چگونه طرحی نوشته که نیاز به قلع و قمع این تعداد گونه ممنوع القطع داشته است؟ اگر ایجاد پارک جنگلی هنوز در مراحل اولیه تصمیم سازی و طراحی بوده شهرداری چگونه بدون مجوز به حریم منابع طبیعی وارد شده و با خود تجهیزات به داخل جنگل برده است؟ منابع طبیعی چرا ۲۰ روز در برابر این اقدام غیر قانونی سکوت پیشه کرده است؟ مسئولان منابع طبیعی بهشهر چرا اجازه داده‌اند که ۱۵۰ اصله شمشاد، قطع شده و تبدیل به چوب‌هایی شود که تنها گزینه پیش رو، ضبط چوب آلات و فروش آن در بازار چوب باشد؟ انگیزه‌های اقتصادی حاصل از فروش چوب شمشاد هم می‌تواند دلیل دیگری باشد که بر قصور مسئولان منابع طبیعی منطقه، صحه می‌گذارد.

به گواه منابع محلی، شمشادهای قطع شده در جنگل مهربان رود، در حالی که بخش وسیعی از ۷۰ هزار هکتار توده‌های شمشاد کشور درگیر بیماری قارچی بلایت و آفت شب پره شمشاد هستند، هیچ گونه آلودگی نداشته و کاملا سالم بوده‌اند. در حال حاضر سازمان جنگل‌ها برای محلول پاشی شمشادهای درگیر بیماری، یک میلیارد تومان هزینه کرده است و هنوز به نتیجه مطلوب دست نیافته است. برای قلمه‌گیری از ذخایر ژنتیکی باقیمانده شمشاد به منظور احیای توده‌های آسیب دیده در اثر حمله آفت نیز حدود ۵۰۰ میلیون تومان هزینه در نظر گرفته شده است اما از آنجا که توده‌های سالم شمشاد رو به کاهش است، بیم آن می‌رود که پایه سالم برای قلمه‌گیری در جنگل به میزان کافی پیدا نشود و این گونه بومی ایران برای همیشه از طبیعت کشور حذف شود. درچنین شرایطی، اره‌های شهرداری بهشهر، ذخایر ژنتیکی ایران را به راحتی به یغما برده است و هیچ یک از مسئولان منابع طبیعی نیز در این رابطه واکنشی نشان نداده‌اند. خبر حذف شمشادهای بلند هیرکانی در فضای مجازی منتشر شده و پاسخ‌های کلیشه‌ای از سوی مسئولان ذیربط به افکار عمومی قانع کننده نیست.

از آنجا که مدت زمان مورد نیاز برای قطع ۱۵۰ اصله شمشاد بسیار زیاد است، به وضوح کوتاهی مسئولان منطقه در مقابله با حذف پایه‌های شمشاد داخل جنگل میان رود قابل مشاهده است این احتمال هم وجود دارد که بخشی از ماموران با خاطیان هم دست باشند. بر اساس تبصره ۳ ماده یک قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور متخلفین از این قانون برای بار اول علاوه بر پرداخت خسارتی که حسب مورد توسط کارشناسان مربوطه وزارت جهاد سازندگی ارزیابی‌خواهد گردید به حبس از یک ماه تا شش ماه و پرداخت جزای نقدی برای هر اصله درخت معادل یک برابر و نیم قیمت روز آن و در صورت تکرار به ‌اشد مجازات محکوم می‌شوند. بر اساس تبصره ۵ این ماده نیز در صورت همکاری کارگزاران و مأمورین سازمان جنگل‌ها و مراتع با متخلفین به تناسب جرم، به اشد مجازات مقرر در قوانین و مقررات‌مربوطه محکوم می‌شوند.

حال افکار عمومی منتظر است تا ببیند شهرداری برای حذف ۱۵۰ اصله درخت شمشاد چقدر جریمه پرداخت خواهد کرد و آیا با کارشناسان متخلف منابع طبیعی برخوردی خواهد شد یا خیر؟ حداقل مجازاتی که برای کارشناسان خاطی این پرونده می‌توان در نظر گرفت، عزل آنها از پست و خدمات دولتی است. اما آیا سازمان جنگل‌‎ها با این تخلف برخورد جدی خواهد کرد یا اینکه روی آن سرپوش می‌گذارد؟


منبع:ایانا
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۶ ، ۰۸:۰۱
پیمان صاحبی