منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۰۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است


 

دو روایت از حال و روز متفاوت دریاچه ارومیه

شهردار ارومیه: دریاچه از ٢١‌سال پیش با وجود ٤٠‌هزار چاه غیرمجاز شروع به جان‌دادن کرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، یک لاستیک کهنه سیاه، چند چاله کم‌عمق، رد طولانی یک موتورسیکلت، چند درختچه خشکیده و دیگر هیچ، دیگر فقط خاک است و زمینی کویری و تا چشم کار می‌کند، یک قهوه‌ای روشن یکنواخت. قهوه‌ای و یکنواخت، مثل کویر. اینها تمام داشته‌های دریاچه ارومیه از بخش جنوبی است، جایی که زمین سفید و طوسی‌رنگ درهم پیچیده، سفیدها نمک است و طوسی‌ها یادگار آبی که قبل‌ها، این‌جا در ساحل دهکده ساحلی چی چست ارومیه، جاری بود. چی چست، حالا سال‌هاست که نه صدای موج دریاچه را شنیده و نه نسیم خنکی به سویش رفته، هرچه هست، دورنمایی از یک منظره بیابانی است، با بادی که فقط گردوخاک را با خود می‌آورد. زمینِ سفید و طوسی، اسفنجی است، هرقدمی که رویش گذاشته می‌شود، کمی فرو می‌رود و دوباره به حالت اول برمی‌گردد، روبه‌رو از همان جایی که آفتاب سایه‌اش را کم می‌کند، خط افق پیداست، خطی که کویری است، بیابانی است، گو این‌که این زمین هیچ‌وقت دیگر، نه آبی داشته و نه سایه آبی آسمان بر سرش افتاده، چهره‌اش ماتم است، صورتش زخم دارد، غم دارد، درست مثل زنی که در سوگ فرزندش نشسته، سیاهپوش است.


مردم به تماشا آمده‌اند، با خودرو‌هایشان. آنها دغدغه پارک خودروهایشان را ندارند، تا دلشان بخواهد اینجا، در بخش کویری دریاچه ارومیه، جای پارک پیدا می‌شود. خودرو‌ها از یک سربالایی پایین می‌روند، سُر می‌خورند داخل دریاچه و همان جا می‌ایستند، آنها روی شکم دریاچه ترمز می‌گیرند.


رد لاستیک‌ها تا جایی که انتهایش پیدا نیست، کف دریاچه را حک کرده، رد موتورسیکلتی که تا دل دریاچه رفته، آنها فقط به دیدن دریاچه خشکیده نرفته‌اند، آنها کویر را هم به چشم می‌بینند و با دوربین تلفن همراهشان، آن لحظه‌ها را ثبت می‌کنند، آنها روی صورت خشکیده «ارومیه» لب‌ها را به لبخند باز می‌کنند و سلفی می‌گیرند و چه تناقض عجیبی می‌شود میان آن صورت ماتم‌زده و این صورت خندان. آنها، این توریست‌ها، با کفش‌های خاکی از دریاچه خداحافظی می‌کنند، نه با پاهای خیس و شلوارهای تا زانو جمع شده.


حکایت مردم ارومیه اما تلخ است، نگاهشان غمگین است، درست مثل همان مردی که رو به دریاچه ایستاده و با دست‌هایی که از پشت به هم گره خورده، به دوردست چشم دوخته. فاصله‌اش با ساحل بیش از ٢٠٠ قدم است، اگر «ارومیه» آب داشت، تاکنون او را با خود برده بود، اما او استوار، به تماشا ایستاده بود و خیره به غروب آفتاب: «ما دریاچه را دوست داشتیم، هنوز هم دوست داریم، خاطره‌ها از آن داریم، کودکی ما همین جا گذشته، کنار دریاچه‌ای که واقعا دریاچه بود نه این.» چشم از زمین خشکیده برنمی‌دارد: «چقدر آب‌بازی می‌کردیم، روزهای تعطیل، عصرها. چقدر در لجن‌ها و نمک‌ها می‌خوابیدیم به تقلید از بزرگترها.» اینها را با حسرتی که از چشم‌هایش می‌گذرد، به زبان می‌آورد.


هرچه آفتاب پایین‌تر می‌رود، به تعداد خودرو‌ها هم اضافه می‌شود، جشنواره‌ای درست در امتداد دریاچه به راه است، جشنواره انگور با غرفه‌هایش پر از کسانی است که از «ارومیه» و شهرهای اطراف آمده‌اند و همه‌شان ناخودآگاه سر از دریاچه درمی‌آورند. سر از جایی که مثل آهن‌ربا، آدم را می‌کشد.


آن یکی، کودکی در آغوش دارد، آمده نگاهی به دریاچه بیندازد، ساکن مهاباد است، روزهای آخر تابستان به تماشای دریاچه آمده: «نمی‌دانستم این‌قدر خشک شده است، در اخبار شنیدم که برخی از قسمت‌هایش پُر آب شده، اما ظاهرا مربوط به این‌جا نمی‌شود.» او هم متعجب است: «هرچقدر عکس‌هایش را می‌دیدم، مثل الان که داخلش ایستاده‌ام نیست، ناراحت‌کننده است.» اینها را می‌گوید و به اصرار کودک، به سمت غرفه‌ها می‌چرخد.


«راضیه» اهل ارومیه است، او هم برای بازدید از جشنواره آمده بود، اما به سمت دریاچه مسیرش را طولانی‌تر کرد: «ما به دریاچه عرق ملی داریم، باورمان نمی‌شود که حال و روزش این شده، البته بخش‌های دیگر دریاچه، مثلا آن سمتی که نزدیک میانگذر است، آب دارد، اما این‌جا به دلیل وجود چاه‌های غیرمجاز و برداشت زیاد از آب، به این روز افتاده. حتی دیگر در جاهایی که آب دارد، نمی‌شود از لجن‌هایش برای درمان استفاده کرد، لجن‌ها خشکیده‌اند، آن‌قدر که نمک زیاد شده.»


همه ما مقصریم
ماجرای دریاچه ارومیه طولانی است، تا‌ سال قبل، دریاچه دچار مرگ تدریجی شده بود، جدال ٢٠ساله‌اش با آب، روند تخریبی گرفته بود، آن‌قدر که ارومیه‌ای‌ها، هر روز با چشمان خود می‌دیدند که لب‌های دریاچه، درحال خشکیدن است، اتفاقی که به قول شهردار ارومیه، به خاطر بی‌تدبیری‌ها رخ داده، زمانی که: «هر‌سال ١,٥‌میلیارد مترمکعب از آن برداشت می‌شد.» او همه را در خشک‌شدن دریاچه، مقصر می‌داند: «ما بی‌تدبیری می‌کنیم و گرفتار سوءمدیریت‌ها شده‌ایم، همه ما در خشک‌شدن دریاچه مقصریم، مرگ دریاچه از ‌سال ٧٤ شروع شد، اما سوال این است که ما در این ۲۰‌سال چه اقدام ویژه‌ای کردیم. دریاچه از همان موقع شروع به جان‌دادن کرد. دراین‌باره حرف‌های ناگفته زیاد است.» محمد حضرت‌پور، می‌گوید که با ٤٠‌هزار چاه‌های غیرمجاز و توسعه درختان هسته‌دار، هر‌سال یک‌ونیم‌میلیارد مترمکعب آب دریاچه هدر می‌رود، اما نمی‌شود که چاه‌های ٤٠، ٥٠ساله را قطع کرد، اما می‌شود درست مصرف کردن را آموزش داد: «کسی بیاید و بگوید که کاشت درختان آب‌بر را قطع کنید، کسی بیاید و آبیاری سنتی را به آبیاری قطره‌ای تبدیل کند.» او که برای بازدید از جشنواره انگور، به ساحل «چی چست» ارومیه آمده بود، حرف‌های دیگری هم می‌زند: «در برنامه احیای دریاچه، درنظر داریم تا ‌سال ٩٨، آن را به حالتی که در آن قرار دارد، نگه داریم، الان آب دریاچه ارومیه نسبت به قبل، ٤٨سانت بالا آمده است، قرار است ٦٠٠‌میلیون مترمکعب آب وارد دریاچه شود و برنامه داریم تا هر‌سال یک‌میلیارد مترمکعب آب به دریاچه ارومیه اضافه کنیم.»


زندگی دوباره در دریاچه
کویر، حکایت حال تمامِ دریاچه «ارومیه» نیست، آنجا، همان ساحلی که اطراف پل «شهید کلانتری» است، جایی که ارومیه را به تبریز وصل می‌کند، داستان دیگری دارد؛ داستان آب سرخی که برصورت «ارومیه»؛ مثل خون. سرخی‌اش از تجمع نوعی باکتری است، باکتری‌های نمک دوستی به اسم «پروکاریوت» که رنگ خورشید را جذب می‌کنند و آن را منعکس می‌کند، همین هم باعث شده تا آب دریاچه به رنگ خون شود. این جای دریاچه، قشنگ است، ترکیب سرخ و آبی و کشتی که به گل نشسته، قشنگی‌اش را افزون کرده، قایق‌های پدالی آن‌طرف‌تر، چند مسافر دارد. عمقش کم است، شاید آن وسط‌ها به یک متر برسد، لب ساحل اما تا زانوی یک آدم متوسط‌قد، می‌رسد. این‌جا، دریاچه صفا دارد، خودرو‌ها کنار جاده ترمزدستی‌ها را بالا برده‌اند، خودشان و دلشان را به دریا زده‌اند و آب‌بازی می‌کنند، حضورشان کنار دریاچه سرخ را با عکس‌های پی درپی ثبت می‌کنند، آنها خوشحالند: «دریاچه خیلی خوب شده، این‌جا تا یک‌سال پیش، خشک بود، حالا ولی آب دارد.» این را جوانی درهمان نزدیکی می‌گوید. یک شهروند ارومیه‌ای است. آنها تا همین یک‌سال پیش، هیچ‌جوره، دلشان نمی‌خواست از این‌جا گذر کنند، راه‌ها و جاده‌های دیگر را می‌رفتند تا نکند چشم‌شان به دریاچه بخورد، نکند داغ دلشان تازه شود، نکند غصه بخورند، حالا ولی قند در دلشان آب می‌شود: «دریاچه ارومیه جزو زندگی مردم است، مردم با این دریاچه زندگی کردند، خاطره دارند، گذشته‌شان با این دریاچه آمیخته است. قدیمی‌ها بیشترین خاطره‌هایشان با همین دریاچه رفتن، گره خورده، با لجن‌درمانی و غلت‌زدن در نمک‌ها. مردم ارومیه دریاچه را به‌عنوان بخشی از زندگی‌شان می‌شناسند.» اینها را رضا جوانچیان، معاون عمرانی شهرداری ارومیه می‌گوید: «مردم قبلا، وقتی می‌خواستند به سمت تبریز بروند، وقتی دریاچه را می‌دیدند، دل‌مرده می‌شدند، آنها می‌دیدند که فرزندشان درحال جان‌دادن است.»


ارومیه زادگاهش است، هر آنچه بر دریاچه گذشته را می‌داند و زندگی کرده: «با توجه به شیب‌بندی زمین از نظر توپوگرافی، بیشترین خشکی دریاچه، در بخش جنوبی آن است، یعنی سمت جاده مهاباد که خشکی شدت زیادی دارد، قبلا به فاصله ٣٠، ٤٠متری می‌شد به آب دست زد اما حالا باید دوکیلومتر وارد دریاچه شد تا به آب رسید.» او دلیل اصلی این اتفاق را شیب دریاچه اعلام می‌کند: «دربخش جنوبی این شیب کم می‌شود، مثلا اگر در قسمت شمالی، آب ١٠سانت بالا بیاید، در بخش جنوبی این بالاآمدن آب، دوسانتیمتر است. درست مثل ظرفی است که کج شده باشد.» جوانچیان می‌گوید: «قسمت شمالی دریاچه، آن سمتی که به سلماس می‌رود، پرآب است.» او حرف‌های دیگری هم می‌زند، می‌گوید که دریاچه ارومیه، اواخر‌ سال ٩٣ کاملا مردم را ناامید کرده بود، آن زمان اوج خشکسالی دریاچه بود، اما حالا به خاطر افزایش بارش‌ها، مردم امیدوار شده‌اند تا دریاچه خروشان ارومیه را با موج‌های خاطره‌انگیزش، بار دیگر ببینند: «دریاچه روزهای بهتری دارد، مردم نشاط پیدا کرده‌اند، قبلا جان‌دادنش را دیده بودند.» شهرداری ارومیه خیلی به وضع دریاچه ارومیه ورود پیدا نمی‌کند، جزو وظایفش هم نیست اما نگرانی شهروندانش را می‌شناسد: «مردم اکنون در مصرف آب حساس‌تر شده‌اند، خودشان به سمت آبیاری کم‌مصرف رفته‌اند.» او درباره این‌که می‌گویند برداشت بی‌رویه آب از سمت تبریز درخشکی دریاچه تأثیر داشته، را قبول ندارد: «هرچه اتفاق افتاده از همین سمت ارومیه است، استفاده آب از منابع زیرزمینی در تبریز، با دریاچه فاصله زیادی دارد، هرچند که خشکی دریاچه تنها به خاطر برداشت آب نبوده، خشکسالی هم تأثیر زیادی داشته است.» او می‌گوید: «قبلا با یک حفاری ١٥متری می‌شد به آب رسید، حالا باید ٤٥متر زمین را حفر کرد تا آب را دید.»

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۴۶
پیمان صاحبی




 وحید زندی‌فخر

توسعه بعضاً غیراصولی باغ‌ها و مزارع آبی در کشور در دهه‌های قبل و عدم برنامه‌ریزی جهت فرهنگ‌سازی استفاده از آبیاری‌های نوین یا روشی جهت کاهش میزان تبخیر و حفظ بیشتر رطوبت در خاک، بیش از پیش به منابع آب‌های زیرزمینی کشور آسیب وارد کرد. از طرفی خشکسالی‌ها و کاهش بارش‌ها نیز به‌شدت بر اکوسیستم مناطق مختلف تأثیر منفی گذاشت. در پاسخ به این پرسش که آیا راهکاری اجرایی در این زمینه وجود دارد یا خیر؟ با وحیدرضا شادفر، محقق و پژوهشگر عرصه منابع طبیعی کشور، گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌آید.


با توجه به کاهش منابع آبی کشور و خشکسالی‌ها آیا راهکار اجرایی برون‌رفتی از این بحران وجود دارد یا خیر؟

با وجود اینکه ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﺗﻤﺎﻡ ﺁﺏﻫﺎﯼ ﺳﻄﺤﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﯾﻌﻨﯽ رودخانه‌ها، ﺗﺎﻻﺏﻫﺎ ﻭ ﺩﺭﯾﺎﭼﻪﻫﺎ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺗﻨﺶ ﺁﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ، اما با برنامه‌ریزی در یک دوره حداکثر هفت ساله می‌توان بحران را از بین برد.

اکنون بین مسئولان وزارتخنه‌های نیرو و جهاد کشاورزی بحث درصد استفاده از آب برای کشت‌وکار مطرح است. اینکه ۹۰ درصد یا ۶۰ درصد از حجم آب مورد استفاده در کشور صرف تولیدات کشاورزی می‌شود مهم نیست، مهم این است که بازده و بهره‌وری آب در بخش کشاورزی، در مقایسه با میانگین جهانی ناچیز است، پس نتیجه می‌گیریم بیشترین حجم تلفات آب کشور، مربوط به بخش کشاورزی است و باید کاری کرد که تلفات آب کاهش یابد. البته بعید به‌نظر می‌رسد، بیشتر از ۶۰ تا ۶۵ درصد حجم آب کشور در بخش کشاورزی استفاده شود.


در شرایط کنونی کشور که خشکی و کمبود آب یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در تولید محصولات کشاورزی محسوب می‌شود و منبع جدید آب و قابل استحصال جایگزینی هم وجود ندارد، چه توصیه‌ای دارید؟

در این شرایط یا باید از کشاورزی چشم‌پوشی کنیم و به‌دنبال راهکاری دیگر جهت تهیه محصولات کشاورزی باشیم، یا در زمینه توسعه کشاورزی و تولید، به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک، جهت افزایش کارآیی همین مقدار آب کم موجود، راهکاری بیاندیشیم. البته کشورهای پیشرفته دو قرن پیش این معضل را حل کرده‌اند که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد. اولاً ترویج کشاورزی دیم یکی از این راهکارهاست، همان‌طور که می‌دانید، کشاورزی دیم ۸۰ درصد از سطح زیر کشت جهان را به‌خود اختصاص داده که شامل ۶۲ درصد از غذای اصلی مردم است. مدیریت صحیح استفاده آب در کشاورزی دیم، می‌تواند باعث افزایش ۷۵ درصدی تولید مواد غذایی شود و این گامی اساسی و اصولی جهت جلوگیری از گرسنگی است. استفاده علمی از آب در بخش کشاورزی، نیاز به برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری صحیح داشته و در این راستا روش‌های نوین مدیریت، مثلاً استحصال و استفاده بهینه آب باران به‌منظور کشت دیم از اهمیت بالایی برخورداراست.


با توجه به‌ اینکه سطح تبخیر در ایران بالا و حدود دوهزار و ۵۰۰ میلی‌متر درسال است، طبیعتاً در اقلیم‌های گرم و خشک، درختان و گیاهان آب زیادی از دست داده (تعرق) و مقدار متنابهی نیز به‌ شکل تبخیر از دست می‌رود، آیا راه و روشی که بتواند میزان تبخیر را کاهش دهد، وجود دارد؟

بله، ابتدا در گام اول لازم و ضروری است تا از برخی شیوه‌های حفظ رطوبت خاک در انواع کشت‌ها به‌ویژه کشت دیم استفاده کنیم. نظیر روش شخم و تخته که شکل خاصی از شخم است که در آن پس از انجام شخم با حرکت دادن تخته روی سطح خاک، منافذ موجود در این قسمت بسته شده و از تبخیر رطوبت خاک جلوگیری به‌عمل می‌آید. همچنین به کمک روش‌هایی مانند شکافتن عمیق و شخم زیرخاکی، می‌توان نفوذ آب در خاک را افزایش داده و علاوه بر کاهش فرسایش خاک، عملکرد را نیز ۶۰ درصد افزایش داد.

دوم استفاده از کاه و کلش محصولات زراعی، برگ گیاهان، کودهای حیوانی، چوب و پوست درختان و‌... که می‌توان آنها را به‌عنوان مالچ استفاده کرد. این امر سبب کاهش تبخیر از سطح تا ۸۰ درصد و جلوگیری از رشد علف‌های هرز، محافظت از خاک در برابر سرما و گرمای شدید و کاهش فرسایش می‌شود و نهایتاً احداث بادشکن‌ها.


در بین روش‌های فوق، بیشترین اثرگذاری و اولویت کاری را به کدامیک از طرح‌ها می‌دهید؟

طبق تجارب جهانی و بر اساس گزارشات FAO و تجربه شخصی، بادشکن‌های نواری پیرامون باغ‌ها، مزارع، دیمزارها و حتی مراتع علاوه بر کاهش سرعت روان‌آب‌های سطحی، نفوذ هرچه بیشتر آب به خاک و افزایش رطوبت خاک، علاوه بر کاهش ۲۰ معضل زیست محیطی، طبق نظر مؤسسه تحقیقات بین‌المللی نواحی نیمه‌خشک، باعث افزایش راندمان محصول نیز می‌شود. به‌عنوان مثال در اثر وجود بادشکن‌ها تولید گوجه‌فرنگی در فصل آبیاری ۱۲۵ درصد و در فصل پاییز ۱۰۰ درصد افزایش محصول داشته است. محصول گندم میانگین وزن یک‌هزار دانه تا ۷۴ درصد گرم افزایش داشته است. چغندرقند دو برابر و صیفی‌جات تا پنج برابر و‌... افزایش محصول داشته که بسیار حائز اهمیت خواهد بود.


بادشکن‌ها چگونه نقش خود را ایفا می‌کنند؟

اینکه بارندگی‌ها و نزولات آسمانی، سبب ذخیره رطوبت در ناحیه گسترش ریشه گیاه می‌شوند، به‌تنهایی کافی نیست، باید کاری کرد که این رطوبت حاصل از نزولات، ماندگاری بیشتری داشته باشد و تدبیری اندیشید که همین اندک بارندگی باپراکنش محدود، به‌ویژه در کشت دیم، حفظ شود و زمان بیشتری در اختیار گیاه قرار گیرد. جهت دستیابی به این مهم، هیچ راهی نداریم جز احداث کمربند سبز یا بادشکن. با احداث بادشکن پیرامون دیمزارها، زراعت دیم، باغ‌های دیم و مراتع، به روش موزاییک و مشبک، می‌توان به احیای خاک، نفوذ هرچه بیشتر آب در خاک، کاهش فرسایش و در نهایت افزایش پوشش گیاهی و افزایش راندمان تولید کمک کرد.


سطح وسیعی از مراتع کشور در مناطق خشک و نیمه‌خشک واقع شده‌اند، به‌‌دلیل حساسیت و شکنندگی اکوسیستم‌های مرتعی، مدیریت مراتع کشور را چگونه می‌بینید؟

به‌دلیل نامناسب بودن پراکنش بارندگی، مدیریت و برنامه‌ریزی مراتع، بیش از هر منطقه دیگری لازم و ضروری است. چراکه مراتع، یکی از ابزارهای مهم تولید ثروت، از نظر اهداف اقتصاد مقاومتی، اهمیت اقتصادی و ارزش زیست محیطی قابل توجهی دارند. تنها راهکار پیشنهادی برای این مشکل، کنترل و مهار هرزآب‌ها و سیلاب‌های حاصل از نزولات آسمانی و احداث بادشکن پیرامون مراتع، با هدف ذخیره‌سازی رطوبت بیشتر در خاک مراتع است.

بنابراین از آنجا که وجود رطوبت بیشتر، از جمله عوامل مؤثر بر افزایش راندمان تولید مراتع است، باید به فکر راه‌حلی برای افزایش ماندگاری رطوبت در سطح مراتع بود. به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک که باران تنها راه تأمین آب مراتع است، ماندگاری بیشتر رطوبت بحث مهم‌تری است که با احداث بادشکن موزاییک و مشبک پیرامون مراتع، جهت رسیدن به هدف نهایی یعنی علوفه بیشتر لازم‌الاجرا است.


اینکه قسمت عمده تلفات آب، به صورت تعرق گیاهی از دست می‌رود، درست است؟

بله. ۸۰ تا ۹۵ درصد آبی که توسط ریشه گیاه جذب می‌شود، بسته به مناطق اقلیمی مختلف از طریق روزنه‌های هوایی برگ با تعرق از دست می‌رود. بنابراین با احداث بادشکن‌ها، به‌عنوان راهکاری عملی به منظور کاهش تبخیر و تعرق، نیاز آبی گیاه، به خصوص در مناطق خشک تا حد زیادی مرتفع و کاهش می‌یابد و دوره آبیاری نیز کمتر خواهد داشت.



باید توجه داشت که افزایش جزیی رطوبت خاک، موجب افزایش چشمگیری در عملکرد محصول می‌شود. بادشکن‌ها برای کشاورزان، باغداران و مرتعداران با کمترین هزینه اجرا، می‌تواند علاوه بر کاهش تبخیر و تعرق، چندمنظوره و درآمدزا نیز باشد.


بادشکن‌ها از چند طریق باعث ارتقای سطح درآمد روستاییان (معیشت جایگزین) می‌شوند؟

علاوه بر کاهش معضلات ۲۰ گانه زیست محیطی، افزایش ۷۰ درصدی راندمان محصول در واحد سطح، کاهش مصرف سموم کشاورزی و تولید چوب (که همه موارد به نوعی، باعث کاهش هزینه تولید است) احداث بادشکن، با گونه‌های مثمره و سریع‌الرشد و با فروش میوه، بهترین درآمد جایگزین برای روستاییان خواهد بود.


گفتید، بادشکن‌ها به‌طور غیرمستقیم نیز باعث افزایش درآمد کشاورزان می‌شوند، لطفاً توضیح دهید؟

بادشکن‌ها باعث کاهش مصرف سموم کشاورزی می‌شوند، چرا که ایجاد آنها در اطراف مزارع و باغ‌ها، باعث تنوع در جانوران شکاری و پارازیت‌ها می‌شود. از سویی دیگر هنگام گذر زمین‌آب از بادشکن‌ها، غلظت فسفات کاهش می‌یابد. بادشکن‌ها به‌صورت مانع یا یک سد زیست - زمین شیمیایی عمل می‌کنند و توزیع مکانی بسیاری از آلاینده‌ها و یون‌های غیرآلی را تحت کنترل قرار می‌دهند. بر اثر وجود بادشکن‌ها، با حذف سم‌پاشی و هزینه‌های مربوطه و البته تولید محصولاتی ارگانیک، نه‌تنها به‌طور غیرمستقیم افزایش درآمد کشاورزان را به همراه دارند، بلکه محیط زیستی سالم‌تر نیز خواهیم داشت. پس می‌توان با برنامه‌ریزی، فرهنگ سازی و ترویج و آموزش استفاده صحیح از آب، بحران را از بین برد./

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۴۳
پیمان صاحبی


 

حرف و حدیث‌های تخلیه سدداریان

 درحالی ‌ خبرها از تخلیه مخزن سد داریان حکایت دارد که این مخزن سال گذشته به صورت ناگهانی آبگیری شده بود. مجری طرح این سد تخلیه آب آن را فرآیندی عادی عنوان می‌کند که برای ساخت جاده صورت گرفته است.

به گزارش جام‌جم، هنوز یک سال از آبگیری سد خاکی داریان نمی‌گذرد که منابع محلی از تخلیه آب مخزن این سد خبر می‌دهند؛ سدی که آبگیری‌اش با حواشی زیادی همراه بود. در واقع، سد داریان سدی خاکی است که به روی رودخانه سیروان در نزدیکی شهر پاوه ساخته شده است. مخزن این سد 338 میلیون مترمکعب بوده و سوم آذر 94 با حضور فرماندار و امام جمعه پاوه آبگیری شد. وجود سایت‌های تاریخی متعدد کاوش نشده و زیر آب رفتن چشمه بل که مردم منطقه احترام ویژه‌ای برای آن قائلند و دبی آب آن تامین‌کننده آب شرب حداقل دو میلیون نفر اعلام شده، باعث شد کمپینی در مخالفت با آبگیری سد داریان تشکیل شود. در زمان آبگیری شتابزده سد داریان، اعضای این کمپین در اعتراض به مجری یعنی شرکت مدیریت منابع آب و نیروی ایران، طوماری امضا کردند. مجری پروژه سد داریان با صرف هشت میلیارد تومان اعتبار، عملیاتی را اجرا کرد که مظهر چشمه بل را به منطقه جدید منتقل کند. با وجود این، در آن زمان کارگروه نجات چشمه بل، این اقدامات را غیرمنطقی دانست.

آب پشت سد را به عراق هدیه کرده‌اند!

مختار هاشمی که آن روزها سرپرستی کارگروه ویژه نجات چشمه بل را به عهده داشت، از نخستین افرادی بود که از تخلیه مخزت سد داریان خبر داد.

او با بیان این‌که در روزهای گذشته که با عبور از کنار سد متوجه تخلیه مخزن سد داریان شدم، به ایانا گفت: نمی‌دانم چرا آبگیری سد با عجله انجام شده، اما تخلیه آن غیرعادی است. از نظر علمی برای این رفتار مجری سد توجیهی ندارد و به مهندسان نیز دسترسی ندارم که دلیل اصلی تخلیه سد را جویا شوم، اما در فضای مجازی برخی کارشناسان گمانه‌هایی را درباره وجود اشکال در دریچه سد و یا فرار آب را مطرح کرده‌اند. این گروه بر این باورند که شرکت «آب و نیرو» با هدف رفع مشکلات مخزن، آب پشت آن را تخلیه کرده است. به گفته او، یکی از دستاوردهای بزرگ سد داریان، آبگیری آن بود و این عملیات بسیار با عجله انجام شد. تخلیه ناگهانی سد به مفهوم آن است که همه آب پشت سد را به عراق هدیه کرده‌اند.هاشمی درباره وضعیت آبدهی چشمه‌بل نیز عنوان کرد: ایستگاه پمپاژ تعبیه شده برای این چشمه فعال بود و آبی که از داخل مظهر جدید خارج می‌شد، جلبک داشت. مردم محلی معتقدند آب چشمه کیفیت قبلی را ندارد، اما من در این باره نظر خاصی ندارم.به گفته او، در شرایطی که کارگروه نجات‌بخشی چشمه بل معتقد بود به‌دلیل به طول انجامیدن تکمیل نیروگاه برق آبی سد داریان، بهتر است دولت عملیات آبگیری را دو سال به تاخیر اندازد تا برای نجات واقعی چشمه بل چاره‌اندیشی شود، پرسش این است که مجری سد چرا با عجله سد را آبگیری کرد که امروز آن را تخلیه کند.

تخلیه آب سد امری عادی است

برای صحت و سقم خبر تخلیه آب سند داریان، نخست با مسئولان آب‌منطقه استان کردستان تماس گرفتیم. جبار خالق‌پناه، معاون طرح و توسعه این اداره در گفت‌وگو با جام‌جم، با تائید خبر تخلیه از آب سد داریان، برای اطلاع از جزئیات ما را به متولی این سد، یعنی «شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران» و مجری آن ارجاع داد. در تماس با شرکت آب و نیرو، مسئولان این شرکت، مجری طرح را مسئول پاسخگویی اعلام کردند. اما در پی‌گیری‌های ما نه محمود مشیری، مجری طرح و نه سیدعلی موسوی‌نژاد، معاون مجری طرح حاضر به پاسخگویی در این زمینه نبودند. با وجود این، روابط عمومی مجری طرح در پاسخ به پرسش جام‌جم مبتنی بر این‌که چرا آب پشت سد داریان تخلیه شده است، عنوان می‌کند: «سد داریان هنوز به مرحله بهره‌برداری نرسیده است و آبگیری آن برای آزمایش‌های لازم جهت اطمینان از نبود نقص و مشکل احتمالی در بخش‌های مختلف آن است.» منفرد با بیان این‌که تخلیه آب سد در فرآیند آزمایش امری عادی است، می‌افزاید: «بخشی از آب سد داریان نیز برای انجام عملیات تکمیلی تخلیه شده و هیچ مشکلی برای این سد پیش نیامده است و جای نگرانی نیست.»

ساخت جاده، عامل تخلیه مخزن سد

با وجود این‌که اوایل امسال خبرها از سرریز شدن آب سد داریان حکایت می‌کرد، معاون فنی شرکت مدیریت منابع آب و نیروی ایران در گفت‌وگو با ایانا آنچه در داریان رخ داده را کاهش ارتفاع آب پشت مخزن سد اعلام می‌کند.

به گفته عیسی بزرگ‌زاده، این کاهش ارتفاع از قبل برنامه‌ریزی شده بود و این عمل با هدف تکمیل بخش‌هایی از سازه‌های جنبی سد نظیر جاده و... که زیر تراز نرمال قرار می‌گیرند و برخی اقدامات تکمیلی، انجام شده است. بزرگ‌زاده با اشاره به این‌که آبگیری یک فرآیند و بخشی از عملیات اجرایی سد است، افزود: آبگیری، مرحله‌ای قبل از بهره‌برداری است تا کنترل کیفیت سد انجام شود. آبگیری را انجام دادیم تا اثبات شود که پیمانکار سد کار خود را درست انجام داده است.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۳۸
پیمان صاحبی


 انسان فعلا متهم اصلی گرمایش‌جهانی است، اما برخی می‌گویند زمین چرخه‌ حیات‌اش را کامل می‌کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین، در حالی که بسیاری از دانشمندان بر این باور هستند که دمای کره‌زمین روبه افزایش است و احتمال نابودی انسان از روی زمین وجود دارد، برخی بر این باورند که تغییر دما فقط یک چرخه طبیعی کره‌زمین است، اما آیا واقعا اینگونه است؟

به همین منظور بهتر است به روند دمایی کره زمین از 22 هزار سال پیش تاکنون نگاه کنیم؛

نمودار گرمایش زمین

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۳۵
پیمان صاحبی


 

2016 گرمترین سال در 137 سال گذشته

به گزارش اداره هواشناسی سازمان ملل در ۱۳۷ سالی که از ثبت مستمر دمای زمین می‌گذرد، سال جاری میلادی (۲۰۱۶)، عنوان گرمترین سال را به خود اختصاص داده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از یورونیوز، با توجه به این آمارِ نگران‌کننده، مقامات مسئول در سازمان ملل خواهان اجرای هرچه سریع‌تر "توافق‌نامه پاریس" شده‌اند.

"کلر نالیس" سخنگوی اداره هواشناسی سازمان ملل دراین‌باره می‌گوید: اکنون تصویب و مهم‌تر از آن اجرای توافق‌نامه پاریس بیش از هر زمان دیگری ضرورت پیدا کرده است. سیاره ما علائم واقعا هشداردهنده‌ای می‌فرستد و ما باید وارد عمل شویم و باید انتشار گازهای گلخانه‌ای را به سرعت و به شدت کاهش دهیم.

بر اساس "توافق‌نامه پاریس" همه کشورها به ویژه کشورهای بزرگ توسعه‌یافته یا در حال توسعه، متعهد می‌شوند که با محدود کردن تاسیسات و کارخانجات خود، انتشار گازهای گلخانه‌ای را کاهش دهند. گازهای گلخانه‌ای مهمترین دلیل آلودگی هوا و افزایش دمای زمین به شمار می‌روند.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۳۵
پیمان صاحبی


 

کشاورزی مهمتر است یا دریاچه ارومیه؟

 تخصیص حقابه از منابع آبی مختلف، جلوگیری از برداشت آب دریاچه، اصولی‌کردن کشاورزی اطراف دریاچه و...؛ اینها کارهایی بود که مردم ارومیه و اهالی شهرهای دیگر از دولت انتظار داشتند انجام دهد تا باز دریاچه ارومیه را به جای سفید کدر، آبی و صورتی ببینند.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: این مطالبه به حدی جدی بود که یکی از وعده‌های روحانی برای ریاست‌جمهوری، بازگرداندن آب به دریاچه ارومیه بود و خیلی‌ها می‌گویند دولت یازدهم تا جایی که در توان داشته به این وعده عمل کرده است. حالا مردم همین که می‌بینند آب دریاچه آن‌قدر بالا آمده که قایق‌ها رویش شناور باشند تا حدی راضی و خوشحال هستند، اگرچه توقعات همچنان بالاست و در چشم کسانی که به بخش‌های خشک دریاچه نگاه می‌کنند حسرت موج می‌زند.

وقتی ساکن تهران باشی دستت به بسیاری از مسئولان می‌رسد چه آنهایی که به‌طور مستقیم در ماجرا هستند مانند اعضای ستاد احیای دریاچه ارومیه، چه آنهایی که در تصمیم‌گیری‌های کلان نقش دارند، مانند رئیس‌جمهوری، نماینده مجلس و... اما وقتی لب دریاچه ایستاده‌ای یا در میان مردم شهر ارومیه قدم می‌زنی فرصت خوبی است که از آنها بپرسی خودشان برای زنده‌شدن و ماندن مهم‌ترین نماد شهرشان چه کرده‌اند؟

اینکه جنبش‌های مردمی و تلاش‌های فعالان، کاری کرد که دولتی‌ها برای احیای دریاچه تحت فشار قرار بگیرند و توجه مردم سراسر کشور به این تکه آبی در حال موت جلب شود اما وقتی بدانیم، هنوز هم برداشت غیر‌مجاز از منابع آبی اطراف دریاچه ادامه دارد و بسیاری از اهالی ارومیه هم کشاورز هستند و مطرح‌شدن این سؤال یک نیاز جدی به نظر می‌رسد.

به حرف‌های مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه، توجه کنید که گفته بود: «در وهله اول مردم باید به این باور برسند که باید در احیای دریاچه ارومیه مشارکت کنند؛ برای مثال، اگر امکان تغییر روش گذران معیشت از کشاورزی در اطراف دریاچه برایشان ممکن باشد، این کار را انجام دهند یا مدیریت بیشتری روی مصرف آب در زمین‌های کشاورزی اطراف داشته باشند.»

دوراهی انتخاب

محمدجواد پسری است که خودش را یکی از فعالان محیط زیست می‌داند و می‌گوید تا‌به‌حال چندین کمپین برای حمایت از دریاچه ارومیه به راه انداخته است. از او می‌پرسم چه اقدام عملی‌ای کرده است و پاسخ می‌دهد: «من که مسئولیتی ندارم، چه‌کار می‌توانم بکنم؟ ما فقط می‌توانیم مسئولان را تحت فشار بگذاریم تا در مسیر درست دریاچه را نجات بدهند.» از قضا پدر محمدجواد، یکی از کشاورزان و ملاکان روستاهای اطراف است و این را وقتی می‌فهمم که می‌گوید: «پدرم مدت‌هاست به‌دنبال تسهیلات است تا بتواند سیستم آبیاری زمینش را اصلاح کند اما این تسهیلات در اختیارش قرار نمی‌گیرد. خب او هم مجبور است از آب چاه برای آبیاری زمین‌هایش استفاده کند. ما می‌دانیم استفاده از آب‌های زیرزمینی می‌تواند به دریاچه صدمه بزند اما دولت هم باید همکاری کند.»

می‌پرسم اگر مجبور باشی بین حیات دریاچه ارومیه و آبیاری مناسب زمین‌های کشاورزی پدرت دست به انتخاب بزنی چه‌کار می‌کنی؟ با نوک کفشش به زمین خاکی زیر پایش ضربه می‌زند و می‌گوید: «انتخاب خیلی سختی است اما اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم رونق زمین پدرم را انتخاب می‌کنم، چون این موضوع به‌طور مستقیم روی شرایط زندگی ما اثر دارد. اگر باغ‌های پدرم رونق نداشته باشد، مردم شهرهای دیگر که برای دریاچه ارومیه دل می‌سوزانند، می‌آیند به ما کمک کنند؟! خرج ما را می‌دهند؟!»

باز هم فکر می‌کند و می‌گوید: «اصلا مسئولان نباید ما را بر این دوراهی قرار بدهند. آنها وظیفه دارند کاری کنند که ما مجبور نباشیم بین زندگی خودمان و دریاچه انتخاب کنیم، چون نتیجه این انتخاب مشخص است و قطعا به سود دریاچه نیست. دولت باید با تسهیلاتی که می‌دهد کشاورزان را قانع کند که از آب‌های زیرزمینی استفاده نکنند یا خیلی از باغ‌های اطراف دریاچه را تخلیه کنند.»

تقصیر ما نیست

شوهرش انگورها را از مایعی سفید و کدر بیرون می‌آورد و او آنها را با حوصله زیر آفتاب پهن می‌کند؛ انگورهای براق سه روز دیگر تبدیل به کشمش سبز آجیلی می‌شوند. همین‌طور که انگورها را این طرف و آن‌طرف می‌کند، می‌پرسم در کل باغتان چند چاه دارید، می‌گوید: «دو حلقه؛ قبلا سه تا داشتیم که یکی‌اش تقریبا خشک شد حالا برایمان دو حلقه مانده آن هم برای این همه زمین.» باغ بزرگی است و صاحبش می‌گوید سالانه نزدیک به هزار و 300 تن انگور از آن برداشت می‌کنند. از او می‌پرسم چقدر دریاچه ارومیه را دوست دارد و اگر روزی کاملا خشک شود چه احساسی خواهد داشت و می‌‌گوید: «خب مدتی کاملا خشک شده بود. حالا بماند که باد، نمک‌های روی دریاچه را تا زمین‌های ما می‌آورد و خاک را خراب می‌کرد، بالاخره دلمان هم می‌سوخت و همین حالا هم دلمان می‌سوزد. روزی تا چشم کار می‌کرد، آب بود اما حالا سر و ته آب را بدون اینکه سرمان را بچرخانیم می‌توانیم ببینیم.»

سؤال بعدی‌ام موجب می‌شود مکث کند. می‌پرسم شخصا برای احیای دریاچه چه‌کار کرده است و چه کمکی از دستش برمی‌آمده و انجام نداده و بعد از اینکه دوباره انگور تعارفم می‌کند، می‌گوید: «شهرداری، جهاد و... دائم می‌گویند از آب چاه استفاده نکنید و اگر چاه بکنید فلان قدر جریمه‌تان می‌کنیم و... آنها زورشان به ما می‌رسد که کشاورز هستیم و شب و روز چشممان به آسمان است اما نمی‌توانند بروند از کسی که میلیاردها تومان اختلاس کرده، پول بگیرند بدهند به من کشاورز تا زمینم را آن‌طور که آنها می‌گویند آبیاری کنم. من وقتی می‌توانم به جای استفاده از سیستم جدید آبیاری، سردخانه‌ام را تجهیز کنم و کاری کنم که عمر محصولم زیادتر شود، بیایم به‌خاطر بی‌کفایتی بعضی‌ها برای سیستم آبیاری هزینه کنم؟ البته این کار را کرده‌ام، الان بخش‌هایی از زمینم آبیاری قطره‌ای می‌شود اما با توجه به افت قیمت انگور و کاهش نسبی محصول برایم صرف نمی‌کند همه باغ را تجهیز کنم. خیلی‌ها می‌گویند کشاورزان آب دریاچه ارومیه را خشک کرده‌اند اما این‌طور نیست. قرن‌ها اطراف دریاچه کشاورزی می‌شد و هیچ اتفاقی هم نمی‌افتاد اما از وقتی دولت‌ها یکسری اشتباهات را مرتکب شدند، دریاچه خشک شد؛ این اتفاق تقصیر ما نیست که حالا ما بخواهیم جواب پس بدهیم که چه‌کار کرده‌ایم.»

هرکاری توانسته‌ام کرده‌ام

لیلا، زن جوانی است که او را در جشنواره انگور اطراف دریاچه می‌بینم. غرفه دارد و در غرفه‌اش محصولات انگور مانند شیره انگور، بیسکوییت، ‌کشمش و... عرضه می‌کند. هم کشاورز است و کارهای جانبی می‌کند. از او می‌پرسم، چقدر برای نجات ارومیه تلاش کرده است و می‌گوید: «دریاچه ارومیه به جان ما بسته است. اصلا جدا از اینکه معیشت و کشاورزی ما تحت‌تأثیر آن است، قلبمان هم به دریاچه گره خورده.» اینها را ترکی می‌گوید. می‌خندد و به فارسی ادامه می‌دهد: «من هرکاری می‌توانستم کردم. باغ انگور خودم که از پدرم به من ارث رسیده بود، دو حلقه چاه داشت و موتور آب روزی 12 ساعت کار می‌کرد اما الان نه‌تنها یکی از حلقه‌ها را بسته‌ام و برداشت نمی‌کنم بلکه موتور آب هم بیشتر از روزی هفت، هشت ساعت کار نمی‌کند. چندبار رفتم به زور، مهندس و متخصص آوردم که نقشه توزیع آب برایم بکشند که آب کمتری استفاده شود، درحالی‌که طبق قانون و عرف، من صاحب آن حلقه‌های چاه و آب درونشان هستم اما نمی‌خواهم از گلوی دریاچه بریده شود و بریزد توی زمین‌های من و در این راه مسئولان هم کمک کرده‌اند؛ طرح‌های تشویقی گذاشته‌اند و تسهیلات داده‌اند اما اول خود کشاورزان و مردم باید بخواهند و حتی آنهایی که در شهر زندگی می‌کنند، باید حواسشان باشد.»

مثل اینکه لیلا به‌جز صرفه‌جویی در مصرف آب، کارهای دیگری هم کرده است؛ او می‌گوید: «ما بارها به شهرداری گفتیم لب دریاچه، سطل زباله به اندازه کافی نیست و حالا که آب افتاده توی دریاچه و مردم می‌روند دلشان را خوش کنند، نباید کاری کرد که اطراف آب پر از زباله باشد اما به این حرف توجهی نشد و هنوز هم به تعدادی که باید، سطل زباله نگذاشته‌اند. به‌همین‌دلیل ما وقتی به کنار دریاچه می‌رویم تا جایی که بتوانیم زباله را جمع می‌کنیم. بالاخره دریاچه مال ماست و اگر کسی به زمین‌های ما لطمه بزند با او برخورد جدی می‌کنیم. چرا نباید چنین حسی را به دریاچه‌مان داشته باشیم؟»

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۳۳
پیمان صاحبی

کشاورزان خرمشهری، بالا رفتن میزان شوری آب در رودخانه های کارون و اروندرود را عامل موثر نابودی نخیلات خود دانسته و از موسسه جهاد نصر می خواند که به تعهدات خود در قبال کشاورزان عمل کند.

به گزارش ایرنا؛ بالا رفتن شوری آب رودخانه کارون و اروندرود، تعداد زیادی از نخل ها و محصولات کشاورزی کشاورزان خرمشهری را از بین برده است به طوری که برداشت محصول خرما در سال جاری به حداقل رسیده و در برخی موارد، کیفیت آن نامرغوب بوده است. 

 وجود معارض زمین، اجرای کار را با مشکل مواجه کرد 
یاسر حسانی دریس از کشاورزان نمونه منطقه جرف علیا در جزیره مینو در گفت و گو با ایرنا با بیان اینکه امسال هیچ برداشتی از نخیلات نداشته ام، گفت:به دلیل بالا بودن شوری آب رودخانه و برخی مشکلات موسسه جهادنصر، نتوانستم محصول خرما و دیگر محصولات میانه کاری همچون سبزی و یونجه را در زمین کشاورزی تولید کنم. 

وی اظهار داشت:موسسه جهاد نصر طبق تعهدات خود یکساله قرار بود، در زمین کشاورزان عملیات زهکشی انجام دهد، ولی از اردببهشت سال گذشته تاکنون نتوانسته زمین ها را تحویل دهد. 

حسانی گفت:موسسه جهاد نصر به بهانه های مختلف کار را تعطیل کرده و به تاخیر می اندازد، این درحالی است که از ما تعهد گرفته که هیچ کشت و کاری در زمین انجام نشود تا بتواند طرح مورد نظر خود را اجرا کند و در صورت محقق نشدن تعهداتش، به کشاورزان خسارت پرداخت کند. 

وی با بیان اینکه جهاد نصر به بهانه داشتن معارض کار را تعطیل کرده است، افزود:موسسه جهاد نصر باید با هماهنگی مسئول امور اجتماعی جهاد کشاورزی، مشکل معارض زمین ها را حل کند چون برخی از معارضان خواسته های بحق دارند و باید به مشکل آنها رسیدگی شود. 

وی ادامه داد: برخی از معارضان در حریم انهار کشاورزی خانه ساخته اند و به دلیل عبور ماشین آلات سنگین موسسه جهاد نصر خانه شان ترک خورده و باید به آن خسارت پرداخت شود، ولی جهاد نصر حاضر به راضی کردن معارض نیست. 

حسانی با تشریح ظرفیت های بخش کشاورزی این منطقه، گفت:در زمین کشاورزی بیش از سه هزار اصله انگور و 300 اصله زردآلو و 50 اصله لیمو کاشته بودم و محصول خوبی نیز از آن برداشت می کردم ولی بخش زیادی از این محصولات به دلیل بالا بودن شوری آب در سال های اخیر از بین رفت. 

وی گفت: در حال حاضر چهار هکتار از زمین خود بیش از 800 اصله نخیلات جوان و بیش از 50 اصله پاجوش کاشته ام که از این تعداد 200 اصله به دلیل شوری آب از بین رفته و محصولی ندارد. 

حسانی، کشت سبزیجات و یونجه را از دیگر محصولات منطقه جرف علیا خواند و گفت: با توجه به فرا رسیدن فصل پاییز کشت سبزی و یونجه به میزان دو هکتار مناسب بوده ولی منتظر عملیات اجرایی جهاد نصر هستیم که تاکنون کار آن عملی نشده است. 

وی وجود گراز در منطقه را از دیگر مشکلات کشاورزان دانست و گفت:گرازها در ساعاتی از روز در بین خاکریز ها و رودخانه مخفی می شوند و هنگام شب به محصولات کشاورزی حمله می کنند. 
وی پرداخت نشدن خسارت های کشاورزان از سوی بیمه را از دیگر مشکلات عنوان کرد و گفت:جمع زیادی از کشاورزان تاکنون خسارت محصول نخیلات خود را دریافت نکرده اند. 

 شوری آب، بخش زیادی از محصولات را از بین برد 
حمید دریس دابی از اهالی منطقه جرف علیا نیز در این باره گفت:در زمین کشاورزی خود علاوه بر نخیلات، انواع انگور، انار، زردآلو، انجیر، سبزی، کاهو، یونجه کاشته ام، ولی برای آبیاری زمین به آب نیاز دارم که به دلیل بالا بودن شوری آب، بخش زیادی از این محصول از بین رفت. 

وی گفت: طرح 550 هکتاری مقام معظم رهبری در منطقه جرف عملی نشده و از دولت انتظار داریم که برای حمایت از کشاورزان و برای اشتغالزایی و رفع بیکاری منطقه اقدام عملی کند. 

دریس دابی گفت:بهانه های مختلف موسسه جهاد نصر در کارشکنی و به تاخیر انداختن کار اجرایی به نفع کشاورزان نیست و این امر ضرر و زیان زیادی را به دولت و کشاورزان متحمل می کند. 

سیدلطیف احمدنژاد از کشاورزان منطقه شنه خرمشهر نیز که 200 اصله نخل خرما در این منطقه دارد، نیز به ایرنا گفت:به دلیل آلودگی آب و پساب های ناشی از کشت و صنعت نیشکر، محصول خرما نسبت به سال های گذشته کاهش داشته است. 

وی در ادامه گفت: از سال گذشته تاکنون هر چه بذر سبزیحات در بین نخیلات می کارم به دلیل شوری آب از بین می رود. 

جهاد نصر باید1900 هکتار زمین جزیره مینو و جرف را زهکشی، تسطیح اراضی و شبکه گذاری کند
 
رئیس جهاد کشاورزی خرمشهر در این باره گفت:موسسه جهاد نصر در جزیره مینو و منطقه جرف علیا عملیات زهکشی، ایجاد شبکه آبیاری و تسطیح اراضی را عهده دار است که پس از عملیات اجرایی بر زمین های کشاورزی به بهره برداران تحویل می دهد. 

محمد مطرودی با بیان اینکه در قرارداد موسسه جهاد نصر ساخت و ساز در منطقه نیست، گفت:جهاد نصر باید ظرف دو سال یکهزار و 900 هکتار از اراضی جزیره مینو و جرف را عملیات زهکشی، تسطیح اراضی و شبکه گذاری کند. 

وی در ادامه گفت:با توجه به داشتن معارض در مینوشهر و بخشی از زمین ها در بحث گردشگری منطقه آزاد اروند، 700 تا 800 هکتار اجرایی نخواهد شد. 

مطرودی گفت: پیش بینی می شود ، موسسه جهاد نصر تا اواخر سال جاری 200 هکتار از اراضی جزیره مینو و جرف را به بهره بردار تحویل دهد. 

وی با بیان اینکه اجرای طرح درجزیره مینو تا پایان سال 96 انجام می شود، گفت:الگوی کشت تعریف شده در جریزه مینو بحث نخیلات و میانه کاری است. 

مطرودی افزود:با توجه به گذشت مدت زیادی از شروع طرح، انتظار می رود که در فاصله این دو سال بهره برداران، متولیان سازمان منطقه آزاد اروند، هنگ مرزی و شهرداری با موسسه جهاد نصر تعامل کنند تا در فرصت باقی مانده بتوان کل طرح را اجرا کرد. 

شهرستان خرمشهر بیش از 40 هزار هکتار زمین کشاورزی قابل کشت دارد. 
منبع: ایرنا


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۰۲
پیمان صاحبی


شیرزاد عبداللهی*: مائو رهبر انقلاب چین که خود را پیرو اندیشه مارکس و لنین و استالین می دانست، قبل از برنامه "جهش بزرگ” در سال ۱۹۵۸، سه حیوان ” موش ، پشه و مگس ” را به عنوان دشمنان خلق چین معرفی کرد و خواهان نابودی آنها شد. اما در جریان برنامه جهش بزرگ ، حوزه های حزبی گزارش دادند که گنجشکها بخش زیادی از محصولات کشاورزی را می خورند. مائو با جمع بندی نظرات ماموران حزبی ، فرمان قتل عام گنجشکها را صادر کرد و از توده های مردم خواست که به عنوان وظیفه انقلابی گنجشکها را نابود کنند.


معلمان در مدرسه با حرارت دانش آموزان را علیه گنجشکها تحریک و گنجشکها را عامل گرسنگی و کمبود مواد غذایی اعلام می کردند . دانش آموزان مدارس و نظامیان نقش مهمی در این جنبش ایفا کردند. هر دانش آموز به عنوان وظیفه انقلابی روزانه با تیرکمان تعداد معینی گنجشک را شکار می کرد. بچه ها لانه های گنجشکها را ویران و تخم های انها را ازبین می بردند . نظامیان در سراسر کشور با زدن شیپور و طبل مانع نشستن گنجشکها روی شاخه درختان می شدند. گنجشکها روی هوا در اثر خستگی هلاک می شدند و سقوط می کردند.

تحویل دادن لاشه گنجشکها تشویق و جایزه داشت. دانش آموزان لاشه گنجشکها را به نخ می کشیدند و تحویل مقامات حزبی می دادند و جایزه می گرفتند. تقریبا تمام  گنجشکها در چند ماه قتل عام شدند و لاشه های آنها با کامیون به حوزه های حزبی منتقل و پس از شمارش به دبیرخانه حزب در پکن گزارش می شد. اما داستان مطابق تئوری انقلابی صدر مائو پیش نرفت ! ناگهان سر وکله ملخ ها در مزارع پیدا شد. در غیبت گنجشکها تعادل اکوسیستم به هم خورده بود و جمعیت ملخ ها و دیگر آفات نباتی به صورت انفجاری افزایش یافته بود !

معلوم شد که گنجشکها فقط از دانه غلات تغذیه نمی کردند بلکه حشراتی مانند ملخ ها را هم می خوردند. به دنبال قتل عام گنجشکها ، تولید محصولات کشاورزی به شدت پایین آمد و میلیونها نفر بر اثر گرسنگی مردند. از بالا دستور آمد که گنجشکها را نکشید، اما دیگر گنجشکی باقی نمانده بود!  مائو به اشتباه خود اعتراف نکرد. مگر ممکن است نیمه خدایی که میلیونها نفر او را می پرستیدند، خطا کند؟ اما تا چندسال یکی از واردات چین از اتحاد شوروی گنجشک زنده بود تا دوباره تعادل را به طبیعت برگردانند و جمعیت حشرات را با افزایش تعداد گنجشکها کنترل کنند.

دخالت دولتها در اقتصاد ، فرهنگ و جامعه چیزی شبیه جنبش گنجشک کشی درچین است. کمونیستها اراده گرا بودند. آنها با نیات خوب، بزرگترین جنایات تاریخ را مرتکب شدند. مائو که تحصیلاتی در حد دیپلم موسطه داشت ، می خواست جامعه عقب مانده و فقر چین را با دستورالعمل های انقلابی به سرعت صنعتی و مرفه کند و تبعیض و نابرابری را بر اندازد. اما اقدامات او چون اراده گریانه و بر خلاف منطق تغییرات اجتماعی بود ، تعادل جامعه را به زد و نتایج معکوس به بارآورد و میلیونها انسان مثل موش آزمایشگاهی قربانی شدند.

رهبران چین بعد از مرگ مائو متوجه اشتباهات خود شدند و با پذیرش روابط اقتصاد آزاد در بخش هایی از کشور ،  راه صنعتی شدن و رشد اقتصادی را کشف کردند! اقتصاد چین بعد از ۳۰ سال آزمون و خطای انقلابی راه خود را پیدا و از آن به بعد شروع به رشد کرد. برخلاف تصور کمونیستها، در یک کشور فقیر با اقتصاد کوچک و عقب مانده، تلاش برای برابری اقتصادی منجر به توزیع فقر بین مردم می شود. برعکس چین انقلابی ، راهی که تایوان و سنگاپور و کره جنوبی برای توسعه و عدالت پیمودند  به مراتب کم هزینه تر و موفق تر از راهی بود که چین و ویتنام و کامبوج و شوروی و کوبا طی کردند.

راه رشد سوسیالیستی در همه کشورها شکست خورد. حتی یک کشور بر اساس این الگو به رفاه و آزادی و خوشبختی نرسید.  بدتر اینکه در همه کشورها ، منجر به فجایع انسانی و زیست محیطی و دیکتاتوری و فقر شد. دنگ شیائوپینگ جانشین عملگرای مائو،  ایدئولوژی را در بخش اقتصاد کنارگذاشت و گفت : "گربه باید موش بگیرد سیاه و سفید بودن آن مهم نیست.” توسعه کشورها از طریق جذب سرمایه و تربیت نیروی انسانی و افزایش تولید ناخالص داخلی و توسعه صادرات میسر است. دخالت دولت در اقتصاد از طریق دادن سوبسید و قوانین محدود کننده سرمایه گذاری و  مختل کردن رقابت و در یک کلام اقتصاد دستوری، باعث رکود و ایجاد رانت و فساد می شود.

*روزنامه نگار و تحلیلگر حوزه آموزش و پرورش

دنیای اقتصاد
منبع:زیست بوم
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۵۸
پیمان صاحبی


سید‌‌‌‌‌ علی میرفتاح*: بابت همین مختصر گوشتی که د‌‌‌‌‌‌ر شبانه‌روز می‌خورم عذاب وجد‌‌‌‌‌‌ان د‌‌‌‌‌‌ارم. احتمالا بابت همین حیوان خوری است که قسی القلب شد‌‌‌‌‌‌ه‌ام و د‌‌‌‌‌‌ید‌‌‌‌‌‌ن حیوانات پوست کند‌‌‌‌‌‌ه شد‌‌‌‌‌‌ه حالم را بد‌‌‌‌‌‌ نمی‌کند‌‌‌‌‌‌. وجیتارین نیستم، فکر هم نمی‌کنم گیاهخواری فی‌نفسه فضیلت باشد‌‌‌‌‌‌ اما گوشتخواری زیاد‌‌‌‌‌‌ از حد‌‌‌‌‌‌ بد‌‌‌‌‌‌ و آزارند‌‌‌‌‌‌ه و غیراخلاقی است. می‌گویند‌‌‌‌‌‌ از آد‌‌‌‌‌‌اب اسلامی این است که لااقل هر چهل روز گوشت حلال بخوریم. سلمنا.


اما د‌‌‌‌‌‌وره گوشتخواری ما هزار مرتبه کوتاه‌تر از این ٤٠ روز است. کم ماند‌‌‌‌‌‌ه صبح‌ها هم با چای شیرین کباب بخوریم یا گوشت قلقلی. مگر ژامبون و بیکن (البته از نوع غیر خوکی‌اش) به صبحانه متد‌‌‌‌‌‌اول راه پید‌‌‌‌‌‌ا نکرد‌‌‌‌‌‌ه‌اند‌‌‌‌‌‌؟ نوش جان هرکس که می‌خورد‌‌‌‌‌‌. گوشت بشود‌‌‌‌‌‌ و به تنش بچسبد‌‌‌‌‌‌. من که بخیل نیستم. خود‌‌‌‌‌‌م هم مبتلا هستم به این بلیه و - اگرچه توام با عذاب وجد‌‌‌‌‌‌ان- د‌‌‌‌‌‌ر زمره گوشتخوارانم.
اما این رویه‌ای که بشر پیش گرفته و این سرعتی که به روند‌‌‌‌‌‌ گوشتخواری‌اش بخشید‌‌‌‌‌‌ه عنقریب کار د‌‌‌‌‌‌ستش بد‌‌‌‌‌‌هد‌‌‌‌‌‌. 

ما بد‌‌‌‌‌‌ن‌های‌مان را به گورستان پررونق حیوانات بد‌‌‌‌‌‌ل کرد‌‌‌‌‌‌ه‌ایم و به هیچ حیوانی نه نمی‌گوییم. قد‌‌‌‌‌‌یم فقط گاو و گوسفند‌‌‌‌‌‌ و مرغ و ماهی می‌خورد‌‌‌‌‌‌یم امروز بلد‌‌‌‌‌‌رچین و شترمرغ و قرقاول و شتر و بز و خروس هم می‌خوریم از بس که خاصیت د‌‌‌‌‌‌ارند‌‌‌‌‌‌. د‌‌‌‌‌‌ر یکی از مستند‌‌‌‌‌‌های محیط زیستی از قول د‌‌‌‌‌‌انشمند‌‌‌‌‌‌ان شنید‌‌‌‌‌‌م که اسم کارخانه‌ها و پالایشگاه‌ها بد‌‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌‌ررفته‌ وگرنه د‌‌‌‌‌‌ر اصل این گاود‌‌‌‌‌‌اری‌ها هستند‌‌‌‌‌‌ که د‌‌‌‌‌‌ارند‌‌‌‌‌‌ تولید‌‌‌‌‌‌ گاز گلخانه‌ای می‌کنند‌‌‌‌‌‌ و زمین را رو به گرمی می‌برند‌‌‌‌‌‌.

همان بلایی که د‌‌‌‌‌‌ایناسورها سر زمین آورد‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌ و تولید‌‌‌‌‌‌ متان را بالا برد‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌ و یک آتش‌سوزی بزرگ و غیرعمد‌‌‌‌‌‌ی را سبب شد‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌ و ناخواسته خود‌‌‌‌‌‌ را منقرض کرد‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌، حالا گاوهای گاود‌‌‌‌‌‌اری‌ها د‌‌‌‌‌‌ارند‌‌‌‌‌‌ می‌کنند‌‌‌‌‌‌. همین گاوها و گوساله‌های مک‌د‌‌‌‌‌‌ونالد‌‌‌‌‌‌ به اند‌‌‌‌‌‌ازه تمام کارخانه‌های چین تولید‌‌‌‌‌‌ گرما می‌کنند‌‌‌‌‌‌. حقیقت این است که چاره‌ای هم جز این نیست. این شیوه مد‌‌‌‌‌‌رن اما غلط زند‌‌‌‌‌‌گی، چاره‌ای برای بشر باقی نگذاشته جز اینکه گاو و گوسفند‌‌‌‌‌‌ تولید‌‌‌‌‌‌ بکنند‌‌‌‌‌‌ و بلافاصله به مصرف برسانند‌‌‌‌‌‌. قد‌‌‌‌‌‌یم مرد‌‌‌‌‌‌م کجا این همه گوشت می‌خورد‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌؟

گوشت خورد‌‌‌‌‌‌ن امروز تبد‌‌‌‌‌‌یل به یک امر ساد‌‌‌‌‌‌ه و پیش پا افتاد‌‌‌‌‌‌ه و کم هزینه شد‌‌‌‌‌‌ه. تا همین بیست سال پیش چلوکباب غذای سالی یک‌بار، شش ماه یک‌بار، لااقل ماهی یک‌بار بود‌‌‌‌‌‌. حالا توی اد‌‌‌‌‌‌ارات چلوکباب، توی خانه چلوکباب، توی مهمانی چلوکباب، توی راند‌‌‌‌‌‌ووهای عاشقانه چلوکباب...

آنجا هم که چلوکباب نیست همبرگر و ژامبون و میکس قرمز و سفید‌‌‌‌‌‌ و... است. یک طوری شد‌‌‌‌‌‌ه که قد‌‌‌‌‌‌م از قد‌‌‌‌‌‌م‌برد‌‌‌‌‌‌اریم حیوانی را باید‌‌‌‌‌‌ سرببریم و پوست بکنم و بخوریم. با گوشتخواری مخالف نیستم اما با این همه گوشت خورد‌‌‌‌‌‌ن مخالفم و مخالف‌ترم با آد‌‌‌‌‌‌میزاد‌‌‌‌‌‌ی که با این شیوه زند‌‌‌‌‌‌گی مخالفت نمی‌کند‌‌‌‌‌‌ و به روی خود‌‌‌‌‌‌ش نمی‌آورد‌‌‌‌‌‌. د‌‌‌‌‌‌ر یک مهمانی و د‌‌‌‌‌‌ر بحث نظری شاید‌‌‌‌‌‌ مخالفت کنیم اما د‌‌‌‌‌‌ر عمل کلپچ می‌زنیم با چشم اضافه.

ما با سر د‌‌‌‌‌‌ر خون و پوست و گوشت حیوانات فرورفته‌ایم و هیچ عین خیال‌مان هم نیست اما به عید‌‌‌‌‌‌ اضحی که می‌رسیم تازه رگ ترحم‌مان می‌جنبد‌‌‌‌‌‌ و یاد‌‌‌‌‌‌مان می‌افتد‌‌‌‌‌‌ که حیوانات گناه د‌‌‌‌‌‌ارند‌‌‌‌‌‌ و نباید‌‌‌‌‌‌ آنها را بکشیم و خون‌شان حیف است که زمین بریزد‌‌‌‌‌‌. من نمایند‌‌‌‌‌‌ه خد‌‌‌‌‌‌ا نیستم که بخواهم از تضحیه د‌‌‌‌‌‌فاع کنم. عید‌‌‌‌‌‌ قربان خود‌‌‌‌‌‌ش صاحبی د‌‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌‌ که از زمان ابراهیم تا الآن حفظش کرد‌‌‌‌‌‌ه، منبعد‌‌‌‌‌‌ هم می‌کند‌‌‌‌‌‌.

اما شاید‌‌‌‌‌‌ بد‌‌‌‌‌‌ نباشد‌‌‌‌‌‌ نکته‌ای را براد‌‌‌‌‌‌رانه یاد‌‌‌‌‌‌آوری کنم و بگویم که یک وقت نکند‌‌‌‌‌‌ که ما باطن احکام و مناسک را از یاد‌‌‌‌‌‌ ببریم و تنها به ظواهرشان د‌‌‌‌‌‌ل خوش کنیم. حج ابراهیم که می‌گویند‌‌‌‌‌‌ منظور همین حجی است که حاجی‌اش به باطن و معنای مناسک تفطن د‌‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌‌. قربانی فقط این نیست که حیوانی را سرببریم و چنین بپند‌‌‌‌‌‌اریم که حالا برای آسمانی‌ها عزیز شد‌‌‌‌‌‌ه‌ایم و حساب‌مان از بقیه جد‌‌‌‌‌‌ا شد‌‌‌‌‌‌ه است.

قربانی کرد‌‌‌‌‌‌ن یعنی گذشتن از چیزهایی که برای‌مان عزیز است و د‌‌‌‌‌‌ل کند‌‌‌‌‌‌ن از آنها برای‌مان سخت می‌نماید‌‌‌‌‌‌. یاد‌‌‌‌‌‌مان باشد‌‌‌‌‌‌ که گوسفند‌‌‌‌‌‌ و گاو و شتر د‌‌‌‌‌‌ر روزگار کهن چنین خوار نبود‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌ و از چشم نیفتاد‌‌‌‌‌‌ه بود‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌. این موجود‌‌‌‌‌‌ات تنها مایملکی بود‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌ که مرد‌‌‌‌‌‌م د‌‌‌‌‌‌اشتند‌‌‌‌‌‌ و به د‌‌‌‌‌‌اشتن‌شان مباهات می‌کرد‌‌‌‌‌‌ند‌‌‌‌‌‌. حتی د‌‌‌‌‌‌ر متون مقد‌‌‌‌‌‌س تاکید‌‌‌‌‌‌ شد‌‌‌‌‌‌ه که به مال و حشم خود‌‌‌‌‌‌ ننازید‌‌‌‌‌‌ و به واسطه آنها گمراه نشوید‌‌‌‌‌‌.
گوسفند‌‌‌‌‌‌ آن روزگار گوسفند‌‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌‌امد‌‌‌‌‌‌اری که نبود‌‌‌‌‌‌ه، تمام مایملکی بود‌‌‌‌‌‌ه که حاجی برای نشان د‌‌‌‌‌‌اد‌‌‌‌‌‌ن صد‌‌‌‌‌‌ق ایمانش د‌‌‌‌‌‌ر راه خد‌‌‌‌‌‌ا قربانی‌ می‌کرد‌‌‌‌‌‌ه.

امروز اگر بخواهیم ایمان‌مان را محک بزنیم باید‌‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌‌نبال قربانی د‌‌‌‌‌‌یگری بگرد‌‌‌‌‌‌یم. قربانی چاق پرگوشتی که معلوم شود‌‌‌‌‌‌ با قابیل فرق د‌‌‌‌‌‌اریم و...
منبع: اعتماد
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۵۴
پیمان صاحبی


لایحه واگذاری مدیریت توزیع آب از شرکت آب و فاضلاب به شهرداری‌ها در حالی در سطح دولت پیگیری می‌شود که انتقادات و اما و اگرهای بسیاری بر سر این طرح وجود دارد. کارشناسان معتقدند که مدیریت توزیع آب تخصصی است و شهرداری‌ها با مسئولیت‌های متعدد از عهده این کار بر نمی‌آیند.

صمت می نویسد : یکی از راهکارهایی که برای حل مشکلات مهم و راهبردی در کشور ما از سوی مسئولان مطرح می‌شود تغییرات سازمانی است. به این معنی که اگر مشکلات محیط‌زیستی زیاد باشد به طور قطع پیشنهاد می‌شود که یا وظایف آن به سازمان دیگری محول یا سازمان جدیدتری ایجاد شود. در زمینه مدیریت توزیع آب نیز مدتی است زمزمه‌های تغییرات و جابه‌جایی سازمانی شنیده می‌شود. درحال‌حاضر مسئولیت توزیع آب در سطح کشور برعهده شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور است که در دو بخش آب و فاضلاب روستایی و شهری به ارائه خدمات تصفیه و توزیع آب مشغول است؛ به تازگی و پس از سال‌ها گمانه‌زنی درباره احتمال واگذاری مسئولیت شرکت‌های آب و فاضلاب شهری به شهرداری‌ها که واکنش‌های متفاوتی را در میان مدیران و کارشناسان بخش آب به همراه داشت اکنون لایحه واگذاری توزیع آب شهری به شهرداری‌ها در دولت در دست بررسی قرار دارد.

شرکت‌های آب و فاضلاب شهری کشور، غیردولتی هستند که بخشی از سهام آنها در بازه ۳۰ تا ۵۰ درصد متعلق به شهرداری‌هاست. وزارت کشور لایحه‌ای را تدوین کرده که براساس آن وظایف مدیریت یکپارچه شهری بر عهده شهرداری‌ها خواهد بود. در آنجا پیشنهاد شده که مدیریت شرکت‌های آب و فاضلاب شهری از وزارت نیرو منفک و به شهرداری‌ها واگذار شود. با این حال مشخص نیست که با وجود بررسی این طرح در دولت کدام راهکار می‌تواند مشکلات توزیع آب را کمتر کند؛ ادغام سازمانی و ایجاد وزارتخانه جدید یا محول کردن مدیریت توزیع آب به سازمان دیگر؛ هنوز اما و اگرهای بسیاری بر سر این موضوع وجود دارد که آیا محول کردن مدیریت توزیع آب به شهرداری‌ها می‌تواند پاسخگوی نیازهای این بخش حیاتی باشد یا خیر؟ آیا تنها راهکار پیشگیری از سوءمدیریت توزیع آب، مدیریت یکپارچه زیرنظر شهرداری‌هاست یا اینکه عواقب ناگوار این سوءمدیریت را راه‌حل‌های دیگر نیز می‌توانند پوشش دهند؟ اینها سوالاتی است که به درستی برای آن پاسخی گفته نمی‌شود.


چرا شهرداری نمی‌تواند؟

نخستین فرضیه در واگذاری مدیریت توزیع آب از شرکت آب و فاضلاب به شهرداری‌ها پیرامون این موضوع است که اگر توزیع آب مانند سایر نقاط جهان به شهرداری‌ها که از امکانات زیادی هم برخوردارند واگذار شود آنها با مدیریت درست می‌توانند بحران آب را مهار کنند. دلیل قانع‌کننده این فرضیه نیز آن است که باید برای خروج از بحران آب به دنبال راهکار جدی بود و در غیر این صورت باید منتظر عواقب جبران‌ناپذیری باشیم. البته لازمه مدیریت توزیع آب یا هر فعالیت محول بر شهرداری، تحقق طرح مدیریت یکپارچه شهری است که سال‌هاست مطرح شده است. با لایحه ارائه‌شده از سوی وزارت کشور مبنی بر مدیریت یکپارچه شهری و پیشنهاد انتقال مدیریت توزیع آب از شرکت آب و فاضلاب کشور به شهرداری‌ها، پای این سازمان خودگردان به ماجرای مدیریت آب در کشور باز شده و این در حالی است که وزارت نیرو از مخالفان جدی این طرح است. رحیم میدانی، معاون وزیر نیرو در امور آب درباره احتمال انتقال مسئولیت توزیع آب شهری به شهرداری‌ها به ایسنا گفته است: با توجه به به‌هم‌پیوستگی دو مقوله توزیع و تامین آب، وزارت نیرو معتقد نیست که توزیع آب به خارج از وزارت نیرو منتقل شود؛ چراکه مدیریت آب باید به صورت به‌هم‌پیوسته انجام شود. نکته بعد وضعیت توزیع شبکه‌های آب شهری است که اکنون شرایط مناسبی ندارند و برخی از آنها عمر بالای ۵۰ سال دارند.

اگر روزی قرار باشد که دستگاه متولی آبرسانی شهری تغییر کند باید در شرایط پایدار این اتفاق بیفتد تا شوکی به مردم وارد نشود و تامین آب نیز مخاطره‌ای نداشته باشد. معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا با اشاره به اهمیت حفظ تامین امنیت آب تصریح کرده است: در شرایط فعلی به نفع کشور نیست که شهرداری متولی توزیع آب شود؛ چراکه باید هدف اول و آخر ارائه بهترین خدمات به مردم باشد و در شرایط فعلی نمی‌توان با اجرای این طرح به این هدف رسید. به گفته وی، وزارت نیرو معتقد است باید این کار به وسیله یک دستگاه حرفه‌ای انجام شود و شهرداری نمی‌تواند از عهده آن برآید. علیرضا دائمی، معاون وزیر نیرو نیز گفته است: از تامین و تصفیه آب گرفته تا توزیع آن نیازمند رعایت نکات فنی، بهداشتی و محیط‌زیستی هستیم. اگر شهرداری بتواند این مسائل حرفه‌ای را مدیریت کند، مشکلی نیست اما شهرداری‌ها که ده‌ها مسئولیت دارند، نمی‌توانند عهده‌دار چنین کار سنگینی باشند. ممکن است دو ساعت تصفیه‌خانه از مدار خارج شود یا خط لوله‌ای درست کنترل نشود که همین امر آلودگی در آب ایجاد و برخی مناطق شهری را با مشکل مواجه می‌کند. معاون برنامه‌ریزی وزارت نیرو معتقد است نمی‌توانیم مدیریت یکپارچه‌ای را که بین تامین، تصفیه و توزیع آب وجود دارد از دست بدهیم. اگر قصد انجام چنین کاری را داریم باید بررسی بیشتری کرده و تعهدات لازم از شهرداری‌ها گرفته شود.


نبود زیرساخت‌های لازم 

علی سیدزاده، مدیر دفتر مدیریت مصرف و نظارت بر کاهش هدررفت آب شرکت آب و فاضلاب کشور در گفت‌وگو با صمت ضمن تشریح ابعاد لایحه مطرح شده گفت: این طرح چند سالی است که پیشنهاد شده و هم‌اکنون نیز در دفتر آموزش شرکت آب و فاضلاب در دست بررسی است. هرچند وزارت نیرو مخالف جدی این طرح است چراکه امور آب و فاضلاب تجربه و تخصص می‌خواهد و مدیریت شهرداری‌ها بر این بخش مشکلات بسیاری را در پی خواهد داشت. سیدزاده با اشاره به نظریه مدیریت یکپارچه خدمات شهری که در کشورهای اروپایی و توسعه‌یافته رواج دارد افزود: اجرای این طرح در کشور ما و در شرایط نبود ساختارهای پیش‌نیاز و ارگان‌های زیرساختی تخصصی امکان‌پذیر نیست و بعید است که این لایحه تصویب شود.


وزارت نیرو زیر ذره‌بین

شمس‌الله شریعت‌نژاد، عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی نیز به صمت گفت: پیشینه پیشنهاد طرح واگذاری مدیریت توزیع آب به شهرداری‌ها به عملکرد وزارت نیرو برمی‌گردد. زمانی که این وزارتخانه شفاف عمل نمی‌کند و به درستی پاسخگو نیست، معلوم است که سازمان دیگری برای مسئولیت توزیع آب پیشنهاد می‌شود. شهرداری نیز در چارچوب طرح تجمیع خدمات شهری وارد این بحث شده است. البته در نگاه کلی مسئولیت شهرداری بر این بخش منطقی و معقول نیست؛ چراکه سازمانی که مسئولیت‌های متفاوت دارد نمی‌تواند متولی مدیریت توزیع آب نیز باشد. 

شریعت‌نژاد با اشاره به اقدامات وزارت نیرو در امور توزیع آب گفت: شفاف عمل نکردن وزارت نیرو در زمینه اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام، بالا بردن تعرفه آب، مصارف بالا و اعلام مکرر تامین مالی نشدن از جانب این وزارتخانه موجب پیشنهاد گزینه دیگری برای پذیرش بخش توزیع آب شده است. به علاوه اینکه چینش قیمت و تعرفه آب در مناطق مختلف کشور یکسان است در حالی که در برخی مناطق امکان تامین آب راحت‌تر و در برخی مناطق سخت‌تر است و وزارت نیرو تفاوت تعرفه‌ای بین این مناطق قائل نمی‌شود. تمام این موارد موجب می‌شود که شهرداری‌ها برای پذیرش این بخش وسوسه شوند؛ چراکه راحت‌تر می‌توانند به تامین آب بپردازند. به علاوه اینکه خواهند توانست توزیع آب عادلانه را برای مردم و با تعرفه‌های مناسب لحاظ کنند. نماینده تنکابن و رامسر در مجلس شورای اسلامی معتقد است: با وجود اما و اگرهای بسیار بر سر توزیع آب و مدیریت وزارت نیرو بر آن باز هم این بخش تخصصی است و نمی‌توان با قطعیت گفت که شهرداری‌ها می‌توانند از عهده آن برآیند بلکه بهترین راهکار این است که وزارت نیرو خود را توانمند کند. همچنین در صورت تصویب این طرح نمی‌توان آن را برای کلانشهرهایی همچون تهران اجرا کرد و تنها در شهرهای کوچک قابل انجام است.


واگذاری با چه هدفی؟

در بررسی طرح واگذاری امور توزیع آب به شهرداری‌ها این نکته نیز به ذهن می‌رسد که اگر این طرح به درستی اجرا نشود به طور قطع تبعات سیاسی و اجتماعی به همراه خواهد داشت. نکته دیگر اینکه وزارت نیرو یک وزارتخانه تخصصی است که تجربه توزیع آب را دارد. باید توجه داشت که ناپایداری در توزیع آب در کشور مشکل ایجاد می‌کند و مانند این ناپایداری در منفک‌کردن مدیریت آب و فاضلاب روستایی از وزارت نیرو دیده شده است؛ جدایی که آسیب جدی به وزارت نیرو وارد کرد و زمان زیادی برد تا شبکه توزیع آب بازسازی شود اما هنوز آثار آن در برخی روستاها باقی است و با وجودی‌که در ۳ سال اخیر تلاش زیادی در این‌باره شده هنوز برخی مناطق به آب دسترسی ندارند. نکته دیگر اینکه دولت موظف است مابه‌تفاوت قیمت تمام‌شده و تعرفه‌های پرداختی از مردم را به شرکت‌های آب و فاضلاب بپردازد. جدایی بخش توزیع آب از وزارت نیرو از این بعد برای وزارت نیرو مناسب است اما باید توجه کرد که اگر شهرداری به این مسائل ورود کند به سبب اینکه نهادی خودگردان است به طور قطع این ارقام تغییر خواهد کرد. با اینکه تاثیر این جدایی روی قیمت‌ها از سوی شهرداری پیش‌بینی‌پذیر نیست اما روشن است که همواره شهرداری راحت‌تر بهای خدمات خود را از مردم می‌گیرد.
منبع:ایانا
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۴۴
پیمان صاحبی