منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۰۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

 

آیا به راستی سدها سازه‌هایی قدرتمند برای مقابله با سیل هستند/در ایران برای سازگاری با شرایط جدید آب و هوایی چه برنامه‌ای داریم؟

به گفته فتاحی اردکانی تا هفت سال پیش پروژه‌های پخش سیلاب با دوره بازگشت 25 ساله برای سیل محاسبه و اجرا می‌شدند اما در سال‌های اخیر در نحوه محاسبات بازنگری‌هایی انجام شده‌است.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه صبح نو، نوشت: تغییرات اقلیمی، باران‌های ایران را سیل‌آسا کرده‌است و در این میان دست‌اندرکاران صنعت سدسازی، تلاش می‌کنند که سد را ناجی مردم ایران معرفی کنند. سدسازان بر این باورند که اگر سد نبود، جنوب ایران را سیل می‌برد اما کارشناسان دیگری هستند که معتقدند سدها ابزاری برای کنترل سیل نیستند بلکه سازه‌هایی بتنی هستند که توان مشخصی دارند. بنابراین اگر بیش از توان و مقاومت سد، سیلاب وارد مخزن آنها شود، نه تنها این سازه قادر به هضم این حجم آب نیست بلکه سیلاب، می‌تواند زمینه شکست سد را فراهم کند. به این ترتیب اگر محاسبات مهندسی درست از آب در نیاید، حجم آب پشت مخزن سد به سیلاب افزوده می‌شود و با شکست اَبَر سدهای ایران، با فاجعه‌ای عظیم روبه‌رو خواهیم شد.بحرانی که بعید به نظر می‌رسد به راحتی بتوانیم آن را کنترل کنیم. اشتباه محاسباتی در پروژه‌های آبی ایران چندان دور از ذهن نیست زیرا نه تنها بخشی از سدهای کشور به‌دلیل همین اشتباهات محاسباتی، خالی مانده‌اند، بلکه در سایر پروژه‌ها نیز با اندکی بارش باران، دچار مشکل عدیده می‌شویم. آبگرفتگی شهر جهرم در روزهای اخیر شاهد این مدعاست زیرا بدون شکستن حتی یک سد، این شهر دچار بحران شده‌است. سیل در جهرم صرفاً حاصل اشتباهات مهندسی در محاسبه دوره بازگشت سیلاب‌ها بوده‌است.

تغییر اقلیم اثرات منفی زیادی در منطقه خاورمیانه دارد و افزایش شدت سیلاب‌ها و بارش بیشتر باران‌های سیل‌آسا، یکی از تبعات تغییرات آب و هوایی در این منطقه است. به اعتقاد دانشمندان، انسان قادر نیست از تبعات تغییر اقلیم بگریزد و باید برای سازگار شدن با شرایط آن، برنامه‌های مناسبی توسط دولت‌ها تدوین شود. اما آیا در ایران برای سازگاری با شرایط جدید برنامه‌ای داریم؟ صاحبان صنعت سدسازی، سدها را تنها منجی ایران در زمان بارش‌های سیل آسا معرفی می‌کنند. فروردین ماه امسال وقتی دریچه‌های سد دز به دلیل حجم بالای سیلاب باز شد تا این سازه از شکست حتمی نجات یابد، وزارت نیرو از سوی نمایندگان مجلس در مضان اتهام قرار گرفت که مدیریت مخزن سد را به درستی انجام نداده است. به اعتقاد نمایندگان مجلس سوء مدیریت وزارت نیرو سبب شد شهرهای پایین دست سد دز دچار مشکل آبگرفتگی شوند. مسوولان وزارت نیرو نیز در آن مقطع فریاد برآوردند که اگر سد دز نبود، سیلاب مخرب تمام پایین دست این سد و حتی شهر اهواز را با خود می‌برد؛ اما آیا به راستی سدها سازه‌هایی قدرتمند برای مقابله با یک بلای طبیعی به‌نام سیل هستند؟ اویس ترابی دکترای عمران و مدیر عامل شرکت مهساب قدس، سدها را ابزاری برای کنترل سیلاب نمی‌داند بلکه بر این باور است که برای کنترل سیل باید فعالیت‌هایی نظیر ساماندهی رودخانه، رعایت حریم بستر، آزاد کردن حریم، پخش سیلاب، تقویت سیستم‌های بیمه سیل، هشدار سیل و غیره مورد توجه قرار گیرد. وی در گفت‌وگو با «صبح‌نو» می‌گوید: هدف از ساخت سدها تأمین آب شرب، صنعت و کشاورزی است. تولید برق و کنترل سیلاب نیز می‌تواند بخش دیگری از اهداف سدها باشد. ترابی ادامه می‌دهد: هدف اصلی از ساخت سد کنترل سیل نیست؛ اما چون سدها مخازن بزرگی دارند و می‌توانند حجم بالایی از سیلاب را در خود هضم کنند، در تعدیل دبی پیک سیلاب می‌توانند مؤثر باشند.


سدها برای ایمن کردن شهرها از سیلاب ساخته نمی‌شوند
به گفته این دکترای عمران، اگر دبی سیلاب بیش از توان تحمل سد باشد، این سازه دچار مشکل می‌شود زیرا سدها نیز توان و ظرفیت خاصی دارند. مدیر عامل شرکت مهساب قدس تاکید می‌کند: برای کنترل سیلاب یا ایمن کردن فعالیت‌های انسانی شامل شهر یا زمین‌های کشاورزی، روش‌های دیگری وجود دارند. هیچ‌گاه سد نمی‌سازیم که سیلاب را کنترل کنیم اما ممکن است برای تکمیل برنامه‌های کنترل سیلاب، یکی از گزینه‌های مورد نظر ساخت سد در بالادست باشد. به گفته وی اگر امروز در شهرها مردم از سیل آسیب می‌بینند برای این است که به حریم و بستر رودخانه‌ها تجاوز کرده‌اند و ساخت و سازهای متقاطع مثل پل‌ها و جاده‌ها، گذردهی فعال رودخانه را تحت تأثیر قرار داده‌است. بنابراین برای کنترل سیلاب به هیچ‌وجه نباید برنامه‌های جانبی شامل فعالیت‌های پخش سیلاب، آبخوان‌داری و غیره را فراموش کنیم.


سرازیر شدن بودجه به سمت سدسازی
در حالی که آزادسازی بستر و حریم رودخانه گزینه‌ای مؤثر در کاهش اثرات تخریبی سیلاب از سوی اویس ترابی معرفی می‌شود، وزارت نیرو به تازگی به این مقوله توجه کرده و حدود 2 سال است که به دفتر تخصصی مربوطه برای انجام پروژه‌هایش بها داده‌است. هنوز حریم بسیاری از رودخانه‌های کشور به‌دلیل کمبود بودجه در این بخش مشخص نشده‌است زیرا تا کنون عمده تلاش وزارت نیرو، بر ساخت سازه‌های بتنی به نام سد متمرکز بوده‌است. در چنین شرایطی، با وجود تشدید بحران سیل هنوز سیستم فراگیر هشدار این بلای طبیعی در کشور وجود ندارد. وزارت نیرو به پیش‌بینی‌های سازمان هواشناسی نیز به‌صورت 100 درصد نمی‌تواند اعتماد کند زیرا معتقد است این مجموعه با عدم قطعیت مناسب نمی‌تواند وضعیت بارش‌ها را پیش‌گویی کند، در نتیجه مخزن سدها تا آخرین لحظات برای پذیرش سیلاب تخلیه نمی‌شوند و باز کردن یکباره دریچه سدها، آبگرفتگی در پایین دست ایجاد می‌کنند. مشکلات بخش مدیریت منابع آب از عدم توجه به سایر مولفه‌های مدیریت در این حوزه آب می‌خورد. مدیران وزارت نیرو علاقه‌ای به اجرای پروژه‌های آبخیزداری، آبخوان‌داری، تغذیه سفره‌های زیرزمینی و غیره ندارند و هنوز هم اعتبارات تزریق شده به بخش‌ها، در مقایسه با سدهایی که ناجی ایران معرفی می‌شوند، بسیار اندک است. این در حالی است که سد ممکن است یکی از گزینه‌های ایمن‌سازی شهرها باشد. پنجشنبه گذشته اخبار ضد و نقیضی درباره شکستن سد سلمان فارسی استان فارس در رسانه‌ها منتشر شدند اگرچه این خبر در نهایت تکذیب شد و مدیران وزارت نیرو مطابق معمول فریاد برآوردند که سد سلمان فارسی ناجی مردم بوده و آبگرفتگی جهرم به‌دلیل سرریز شدن حوضچه‌های پخش سیلاب نزدیک این شهر بوده‌است اما آیا پروژه‌های پخش سیلاب با هدف کاهش اثرات مخرب سیلاب‌ها و ایمن شدن شهرها اجرا نمی‌شوند؟ پس چگونه این پروژه برای مردم جهرم مشکل ایجاد کرده‌است.


آقای محمد علی فتاحی اردکانی مدیر کل دفتر کنترل سیلاب و آبخوان‌داری سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور در گفت‌وگو با «صبح‌نو» می‌گوید: پروژه پخش سیلاب جهرم از جمله پروژه‌های اجرا شده توسط وزارت نیرو بوده‌است. در این پروژه دوره بازگشت سیل 25 ساله در نظر گرفته شده، در حالی که این محاسبات بر اساس استانداردهای جهانی باید با دوره بازگشت 100 ساله انجام می‌شد. به گفته وی احجام آبی که با دوره بازگشت 25 ساله، 100 ساله و هزار ساله برای سیل محاسبه می‌شود، متفاوت بوده و ریسک آنها نیز متفاوت است. فتاحی ادامه می‌دهد: در روزهای اخیر بارندگی یک سال و نیم، ظرف چهار روز در استان فارس رخ داده و منجر به بروز سیلاب و سرریز شدن حوضچه‌های پخش سیلاب شده‌است.


بی‌نظمی‌هایی که دردسر ساز شدند
این مقام مسوول خطای مهندسی در محاسبه دوره بازگشت سیلاب به‌همراه بی‌توجهی برنامه‌ریزان شهری در برنامه توسعه شهرها به مطالعات و محاسبات انجام شده توسط کارشناسان بخش آب را عاملی برای تجاوز شهرها به حریم رودخانه‌ها معرفی می‌کند و ادامه می‌دهد: این بی‌نظمی‌ها زمینه آبگرفتگی جهرم در زمان بروز بارش‌های شدید را فراهم کرده‌است. مدیر کل دفتر کنترل سیلاب و آبخوان‌داری سازمان جنگل‌ها تاکید می‌کند: باید برای توسعه شهرها یک کار آمایشی در کشور انجام می‌شد و در قالب یک طرح جامع، برای تمام پهنه سرزمینی تصمیم‌گیری می‌کردیم که متاسفانه این مساله مورد توجه قرار نگرفته‌است. وی اضافه می‌کند: متاسفانه در ایران همواره بخشی‌نگری وجود داشته‌است. دستگاه‌های مختلف اجرایی از کار هم مطلع نبوده‌اند و وزارت راه و سایر نهادهای اجرایی بدون توجه به اقدامات تخصصی دیگر وزارتخانه‌ها، پروژه‌های خود را اجرا کرده‌اند. به گفته فتاحی اردکانی تا هفت سال پیش پروژه‌های پخش سیلاب با دوره بازگشت 25 ساله برای سیل محاسبه و اجرا می‌شدند اما در سال‌های اخیر در نحوه محاسبات بازنگری‌هایی انجام شده‌است.

منبع:سلامت نیوز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۴۴
پیمان صاحبی


 

دفاع از تشکیل وزارت «محیط زیست و منابع طبیعی»

عضو فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ادغام سازمانهای محیط زیست و جنگلها و مراتع با یکدیگر باعث شکل‌‌گیری مجموعه‌ایی منسجم خواهد شد، گفت: تشکیل وزارت «محیط زیست و منابع طبیعی» به نفع کشور است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از تسنیم ،جبار کوچکی‌نژاد ، درباره طرح تشکیل وزارت «محیط زیست و منابع طبیعی» در مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: با توجه به اینکه در حوزه محیط زیست مراقبتها و حمایتهای ویژه باید وجود داشته باشد اگر چنین وزارتی تشکیل شود باعث تقویت سازمان محیط زیست در زمینه مالی، اقتدار داخلی و نظارت بیشتر بر این نهاد می‌شود و در نهایت به نفع کشور خواهد بود.

وی با بیان اینکه جنگل باعث هوای پاک و زیبایی طبیعت است و توجه به محیط زیست هم حفظ زیبایی طبیعت و منابع طبیعی را به همراه دارد، تصریح کرد: ادغام سازمانهای محیط زیست و جنگلها و مراتع با یکدیگر باعث شکل‌‌گیری مجموعه‌ایی منسجم خواهد شد.

عضو فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه منابع طبیعی و جنگل و محیط زیست رابطه صد در صد مستقیم دارند، متذکر شد: اگر وزارت «محیط زیست و منابع طبیعی» تشکیل شود در بعضی از مسائل که تخلفی انجام شود، مجلس وارد مسئله می‌شود و باعث نظارت بیشتر مجلس شورای اسلامی خواهد شد.

گفتنی است برای چندمین بار در 35 سال گذشته، نمایندگان مردم هفته گذشته طرحی را به هیئت رئیسه مجلس تقدیم کردند که هدفش ادغام دو سازمان محیط زیست و جنگلها و مراتع و تشکیل وزارت «محیط زیست و منابع طبیعی» بود؛ این طرح که تاکنون به عناوین و اشکال مختلف از سوی دولتها و نمایندگان مردم ارائه شده هر بار با واکنشهای زیادی در بین موافقان و مخالفان مواجه شده است و این بار نیز برخی تشکیل وزارتخانه را تهدید و برخی دیگر آن را فرصت تلقی می‌کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۰۱
پیمان صاحبی


 

خشکسالی در بودجه دریاچه ارومیه

چه از درون پنجره هواپیما نگاه کنی و چه از پشت شیشه ماشینی که جاده کنار دریاچه را می‌رود، خط ساحلی دریاچه پیداست. یک سوی خط، دریاچه ارومیه به نفس نفس افتاده و یک سوی دیگر، درست چسبیده به دریاچه نیمه جان، باغ‌های سرسبز و پرآب خودنمایی می‌کنند. بسیاری که این صحنه را ندیده‌اند می‌پرسند مگر آب این حوضچه کجا رفته که دریاچه ارومیه خشک شده است؟


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه صبح نو نوشت: در سال‌های اخیر تهدید و خطرات خشک شدن دریاچه آن‌قدر جدی بود که حجت الاسلام حسن روحانی احیای آن را چون شعاری انتخاباتی به کار گرفت و اولین مصوبه دولتش را هم به آن اختصاص داد. مصوبه‌ای که باعث شد گام‌هایی کند اما مؤثر برای نجات دریاچه برداشته شود و آرام آرام برق امید در چشم‌ها جان بگیرد؛ اما حالا با فرارسیدن سال پایانی فعالیت دولت یازدهم تمام دستاوردهای ستاد احیای دریاچه ارومیه در معرض خطر است چرا که «اولویت اول» دولت در بودجه سال آینده «هیچ» جایگاهی ندارد و ریالی به احیای دریاچه ارومیه اختصاص داده نشده است!


مدیر دفتر تلفیق و برنامه‌ریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه در گفت‌وگو با مهر می‌گوید: احیا کردن دریاچه ارومیه یا عمده فعالیت‌هایی که با طبیعت سر و کار دارد، مانند ساختن یک جاده نیست که بگوییم فعالیتی را به عنوان زیرسازی شروع می‌کنیم. در مرحله اول زیرسازی را کامل و ساخت مابقی آن را به سال آینده که بودجه برای آسفالت و بتن داشتیم موکول می‌کنیم؛ اینجا فعالیت‌ها باید مستمر و ادامه‌دار باشد. اگر درختان کاشته شده خشک شود، تمام زحمات و منابعی که مصرف شده، از بین می‌رود. از بین رفتن این درختان، به معنای از بین رفتن سلامت و بهداشت مردم است و از سوی دیگر ما نیز در آینده با هزینه‌هایی به مراتب بیش از این رو‌به‌رو خواهیم بود تا فقط بخواهیم دریاچه را در یک شرایط تثبیت نگه داریم.


مدیر دفتر تلفیق و برنامه‌ریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه تصریح می‌کند: کل بودجه‌ای که برای قُرق نیاز داشتیم، ۱۵ میلیارد تومان بود که یک ریال هم برای آن پرداخت نشده است. از سوی دیگر دولت ۸۰ درصد هزینه‌های درمان مردم را متقبل شده است. با خشک شدن دریاچه و برخاستن غبار نمکی عده‌ای به عوارض چشم، سرطان و بیماری‌های ریه مبتلا می‌شوند. وقتی شعاعی با گستردگی بیش از ۱۵ تا ۵۰ کیلومتر داریم، میلیون‌ها نفر در آنجا زندگی و کشاورزی می‌کنند. اگر درصدی از این افراد دچار بیماری شوند، چقدر دولت باید برای آنها هزینه کند و این بیماری چقدر هزینه برای خانوارها دربر دارد؟


چه از درون پنجره هواپیما نگاه کنی و چه از پشت شیشه ماشینی که جاده کنار دریاچه را می‌رود، خط ساحلی دریاچه پیداست. یک سوی خط، دریاچه ارومیه به نفس نفس افتاده و یک سوی دیگر، درست چسبیده به دریاچه نیمه جان، باغ‌های سرسبز و پرآب خودنمایی می‌کنند. بسیاری که این صحنه را ندیده‌اند می‌پرسند مگر آب این حوضچه کجا رفته که دریاچه ارومیه خشک شده است؟


یکی از ساکنان روستای چپقلو در جنوب دریاچه ارومیه می‌گوید: «تا چند سال پیش زمین‌های کشاورزی اینجا هر سال می‌رفت زیر آب، اما حالا دیگر آب نداریم. چاه هم ممنوع است و آن‌ها هم که زده‌اند آبش شور شده است. اینجا دیگر کشاورزی به صفر رسیده است.» این یعنی بحران‌های زیست محیطی دیگر تهدیدهای آینده نیستند. خشکی دریاچه از هم‌اکنون قربانی گرفته است و روستایی که زندگی همه مردم آن از کشاورزی تأمین می‌شده اکنون از آب و کشاورزی تخلیه شده است. مردان به شهرها و روستاهای نزدیک می‌روند برای کارگری و زنان دست به کار خیاطی و عروسک‌سازی به عنوان معیشت جایگزین شده‌اند.
عیسی کلانتری از برخی کم‌کاری‌ها در دولت برای احیای دریاچه ارومیه گلایه کرده و می‌گوید: یک روز وقفه در عملیات اجرایی طرح نجات دریاچه ارومیه در اکثر پروژه‌ها به معنای بازگشت مجدد به نقطه شروع است. برخی از اعضای هیأت دولت برخلاف دیدگاه شخص رییس جمهور به موضوع نجات دریاچه ارومیه، مانند یک پروژه راهسازی نگاه می‌کنند. از دید این گروه اگر یک سال کشور مشکل بودجه‌ای دارد می‌توان کار را تعطیل و سال بعد به دنبال بهبود وضعیت بودجه‌ای از همان نقطه اجرایی آن را پیش برد.


سازمان برنامه و بودجه تنها نهادی نیست که ستاد احیای دریاچه ارومیه را تنها گذاشته است. بسیاری از نهادها از جمله وزارت نیرو نیز این ستاد را در نجات دریاچه ارومیه تنها گذاشته‌اند.


به این ترتیب به نظر می‌رسد مردان ستاد احیای دریاچه ارومیه در دولتی که یکصدا شعار محیط زیست می‌داد، تنها مانده‌اند. بختکی به نام سد روی همه رودخانه‌های منتهی به دریاچه نشسته و زمین‌های اطراف دریاچه را حفر چاه‌های عمیق مجاز و غیرمجاز برای کشاورزی زخم زده و از زیر دریاچه را زهکش می‌کند. زرینه‌رود و سیمینه‌رود که نیمی از آب دریاچه ارومیه را تأمین می‌کردند امروز به ماندابی از پساب‌های کشاورزی بدل شده و کسانی که مخالف توسعه کشاورزی در منطقه بودند اکنون دیگر دلیلی برای مخالفت نمی‌بینند زیرا زمینی باقی نمانده که توسعه کشاورزی به آن دست‌اندازی کند. نگرانی اصلی امروز نه در معیشت کشاورزان، که در کامپیوترهای کارکنان سازمان برنامه است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۰۰
پیمان صاحبی


 

نظرات موافقان و مخالفان طرح تبدیل سازمان محیط زیست به وزارتخانه

نمایندگان مخالف با طرح تبدیل سازمان محیط زیست به وزارتخانه معتقدند که این اقدامی هزینه‌بر است حال آنکه موافقان این طرح بر این باورند که هم اکنون سازمان محیط‌زیست قادر به انجام وظایف نظارتی خود و پاسخگویی به مجلس نیست.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از خانه‌ملت ؛ اعلام وصول طرح عادی تشکیل وزارت محیط زیست و منابع طبیعی در 26 بهمن‌ماه در صحن علنی مجلس موجب طرح نظرات مخالف و موافق از سوی نمایندگان شد هرچند این موضوع از مدت‌ها پیش و در مجلس نهم نیز مطرح شده بود.

تبدیل سازمان حفاظت محیط‌زیست به وزارتخانه محیط‌زیست و منابع طبیعی به اعتقاد مخالفان اقدامی هزینه‌بر است که نه تنها معضلات این حوزه را مرتفع نخواهد بلکه بار اضافی بر دوش دولت قرار می‌دهد، حال آنکه موافقان این طرح تبدیل سازمان حفاظت محیط‌زیست به وزارتخانه را ضروری دانسته و بر این باورند که سازمان محیط‌زیست قادر به انجام وظایف نظارتی خود نیست.

عبدالکریم حسین‌زاده به عنوان موافق طرح مذکور تاکید دارد که تحقق نظارت بر حوزه محیط زیست به اعتبارات، اختیارات و نیروی انسانی فعال، کارآمد و امکانات به روز نیاز دارد که متاسفانه هم‌اکنون در اختیار سازمان حفاظت محیط‌زیست نیست، علی اکبری عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس اما در مخالفت با این طرح می‌گوید:‌ می‌توان در شرایط فعلی و با اختصاص منابع کافی و نیروی انسانی کارآمد مشکلات محیط زیست را درمدت زمان کوتاه تری حل کرد بنابراین نیاز به تبدیل سازمان به وزارتخانه نیست.

احمدعلی کیخا اما نگاه‌های دو سویه این طرح را مطرح می‌کند و با تاکید بر ضرورت واکاوی موشکافانه طرح تبدیل سازمان حفاظت محیط‌زیست به وزارتخانه، معتقد است که نگاه‌ دستگاه‌های اجرایی به محیط‌زیست نگاهی تولیدی است در حالیکه مدیریت یکپارچه باید بر این حوزه حاکم شود.

کیخا بر این باور است که تبدیل سازمان محیط‌زیست به وزارتخانه نباید منجر به صدور مجوزهای تخریبی شود اما با این حال موافق علمی‌تر شدن فعالیت محیط‌زیست در کشور است.


حسین‌زاده: سازمان محیط‌زیست قادر به انجام وظایف نظارتی خود نیست/ ضرورت تبدیل سازمان محیط‌زیست به وزارتخانه

عبدالکریم حسین‌زاده نایب رئیس فراکسیون محیط‌زیست و توسعه پایدار مجلس در موافقت با طرح تبدیل سازمان حفاظت‌ محیط‌زیست به وزارتخانه، گفت: همه کشورها بر اساس ظرفیت‌های درون سرزمینی وزارتخانه‌هایشان را تعریف می‌کنند، یکی از مشکلات محیط‌زیست ایران هم نبود کارکردهای اجرایی و اعتبارات اجرایی برای پدیده عظیم محیط‌زیست و اکوسیستم ایران است.


نماینده مردم نقده و اشنویه در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: ما نیازمند ویرایش اساسی در وزارتخانه‌هایمان هستیم اما شکل‌گیری وزارتخانه محیط زیست و منابع طبیعی قطع یقین خروجی های عمل‌گرایانه برای مجموعه محیط‌زیست ایران خواهد داشت.

وی افزود: متاسفانه سازمان حفاظت محیط‌زیست در حال حاضر قادر به انجام وظایف نظارتی خود هم نیست چراکه نظارت به اعتبارات، اختیارات و نیروی انسانی فعال، کارآمد و امکانات به روز نیاز دارد، که متاسفانه هم‌اکنون در اختیار سازمان حفاظت محیط‌زیست نیست.

حسین‌زاده با بیان اینکه هم‌اکنون سازمان حفاظت محیط‌زیست توانایی مدیریت مشکلات زیست‌محیطی کشور را ندارد، گفت: این عدم توانایی به دلیل نداشتن امکانات و اعتبارات لازم است بنابراین تبدیل این سازمان به وزارتخانه ضروری است.

نایب رئیس فراکسیون محیط‌زیست و توسعه پایدار در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه می‌توان زمینه‌های تبدیل سازمان حفاظت محیط‌زیست به وزارتخانه را فراهم کرد، تصریح کرد: در حال حاضر دو سازمان بزرگ حفاظت محیط‌زیست و سازمان منابع طبیعی با داشتن آیین‌نامه‌های اجرایی دقیق می‌توانند به وزارتخانه تبدیل شوند.


اکبری: تشکیل وزارتخانه محیط زیست هزینه سازی است/ مشکلات محیط زیست با تشکیل وزارتخانه حل نمی شود

علی اکبری عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس درگفت وگو با خبرنگار ما درمخالفت با طرح تشکیل وزارتخانه محیط زیست، گفت: رسیدگی به مسائل محیط زیستی موضوع حاکمیتی بوده و مشکلات آن مرز نمی شناسد، اما اینکه بخواهیم با تشکیل وزارتخانه مشکلات این سازمان را حل کنیم نه تنها معضلی رفع نخواهد شد بلکه هزینه های دولت افزایش پیدا می کند.


نماینده مردم شیراز درمجلس شورای اسلامی با تاکید براینکه ادغام وزارتخانه ها دردولت گذشته هیچ تاثیری در حل مشکلات نداشت، افزود: بارها وزارتخانه ها و سازمان های مختلف درهم ادغام و یا ازهم تفکیک شدند، اما نه تنها هیچ نتیجه بهتری کسب نشده بلکه اثرات سوء بی‌تدبیری‌ها درادغام وزارتخانه‌ها نیز درحال حاضر بسیار نمایان است؛ بنابراین درمرحله ادغام ها هزینه های بسیاری به دولت تحمیل می شود.

وی با اشاره به اینکه باید به نوعی رییس سازمان محیط زیست را درمقابل مجلس پاسخگو کرد، تصریح کرد: اگر هدف از تشکیل وزارتخانه پاسخگویی وزیردرمقابل مجلس باشد، شاید بتوان این طرح را قابل قبول دانست، اما پیگیری این طرح با هرهدف دیگری جای تردید و سوال را برای نمایندگان باقی می گذارد؛ ضمن اینکه اگر یک فوریت این طرح مورد قبول قرار نگیرد، بعید است که بررسی عادی آن به راحتی دردستور نمایندگان قرار گیرد.

اکبری با بیان اینکه ضرورتی درتشیکل وزارتخانه محیط زیست نیست، گفت: تاکنون همه ادغام ها با هدف تسریع درانجام وظایف و کوچک سازی دولت صورت گرفته است، اما نه تنها اهداف با سرعت بیشتری انجام نشده بلکه هزینه ها نیز افزایش پیدا کرده است؛ بنابراین حوزه وظایف دستگاه ها و تشریفات وزارتخانه ها نیز افزایش پیدا کرد.

این نماینده مردم درمجلس دهم با تاکید براینکه مشکلات محیط زیست را باید انجام راهکارهای دیگر پیگیری کرد، افزود: می توان درشرایط فعلی و با اختصاص منابع کافی و نیروی انسانی کارآمد مشکلات محیط زیست را درمدت زمان کوتاه تری حل کرد، هرچند که درحال حاضر محیط زیست از سوی مسئولان مغفول باقی مانده و دستگاه ها به موضوعات و مسائل محیط زیست توجهی نمی کند.

عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس، تصریح کرد: درحال حاضر انجام پروژه های بزرگ باید براساس ارزیابی زیست محیطی باشد، اما به دلیل برخی فشارهای سیاسی مجوزها بدون ارزیابی زیست محیطی صادر می شود.

کیخا: وجود نگرانی‌های دوسویه برای تبدیل سازمان محیط‌زیست به وزارتخانه/ مدیریت یکپارچه باید در اولویت قرار گیرد

احمدعلی کیخا در خصوص طرح تبدیل سازمان حفاظت محیط‌زیست به وزارتخانه، گفت: عدم یکپارچگی در مدیریت منابع طبیعی و محیط‌زیست کشور کاملا مشهود است و نمی‌توان آن را انکار کرد اما بخش‌هایی از حفاظت از منابع آب، خاک، جنگل‌ها و مراتع در دست دستگاه‌های تولیدی است که نگرش آنها پیش از نگاه حفاظتی، نگاه تولیدی است.

انتقاد از عدم مدیریت یکپارچه محیط‌زیست/ نگاه تولیدی افضل برنگاه حفاظتی است

نماینده مردم زابل، زهک، هیرمند ونیمروز در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: وزارت نیرو در حوزه منابع آبی نگرش سدسازی و تامین برق داشته و وزارت جهاد کشاورزی هم در حوزه جنگل‌ها و مراتع نگاه تولیدی را دنبال می‌کند بنابراین یکپارچگی مدیریت حفاظت از منابع طبیعی و محیط‌زیست ضروری است.

وی افزود: متخصصان توسعه و دستگاه‌های توسعه‌ای نیز بر این باورند که سازمان حفاظت محیط زیست به بهانه حفاظت مانع جدی برنامه‌های توسعه کشور است، در واقع دستگا‌ه‌هایی که دنبال اجرای برنامه‌های توسعه هستند نگران تصمیمات سازمان حفاظت محیط زیست هستند.

کیخا یادآور شد: در دنیا ارزیابی محیطزیستی طرح‌ها به شکل علمی دنبال شده و در اجرای پروژه‌ها این ارزیایی در اولویت قرار می‌گیرد، این اقدام برای افزایش تولید، حصول توسعه و اشتغال‌زایی با حفظ محیط زیست پایدار و تکیه به ملاحظات منابع طبیعی است که باید در کشور ما نیز این روش‌های علمی دنبال شود.

این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: فهم مشترکی بین مسئولان و دستگا ها باید جهت توجه به محیط زیست ایجاد شود تا چالش‌های تخریب محیط‌زیست مرتفع شود، موافقان طرح مذکور علاوه بر مدیریت یکپارچه محیط زیست به دنیال پاسخگویی رئیس این مجموعه به نمایندگان هم هستند تا گزارش فنی، علمی و قانونی اقدامات شفاف شود.

تبدیل سازمان محیط‌زیست به وزارتخانه نباید منجر به صدور مجوزهای تخریبی شود

وی در ادامه نگرانی‌هایی مخالفان طرح تبدیل سازمان حفاظت محیط‌زیست به وزارتخانه را یادآور شد و گفت: ممکن است با تبدیل این سازمان به وزارتخانه درخواست‌هایی از سوی دستگاه‌های دولتی یا حتی برخی نمایندگان جهت تحقق مطالبات‌شان برای اجرای طرح‌هایی که سبب تخریب محیط‌زیست می‌شود، افزایش یابد؛ متاسفانه هم‌اکنون طرح‌هایی از سوی دستگاه‌های دولتی اجرا شده که ناشی از بی‌توجهی ملاحظات زیست محیطی توسط مجریان پروژه ها بوده است.

کیخا با بیان اینکه نگرانی‌های دو سویه در بحث تبدیل سازمان محیط زیست به وزارتخانه وجود دارد، افزود: علمی تر شدن نگاه محیط زیست و پاسخگویی این مجموعه ضروری است، کما اینکه در قانون برنامه ششم توسعه هم وظایفی برای این سازمان در نظر گرفته شده است؛ سازمان حفاظت محیط زیست بهتر است به لحاظ نیروی انسانی کارآمد و اعتبارات ارتقا پیدا کند تا به شکل علمی، منطقی و مناسب وظایف خود را عملیاتی کند.

ضرورت واکاوی موشکافانه طرح تبدیل سازمان حفاظت محیط‌زیست به وزارتخانه

وی ادامه داد: این نگرانی بر اساس تجربیات گذشته است به نوعی که وزیر نیرو را مجبور به صدور مجوزهای کردند که محیط زیست را تخریب کرد، بنابراین باید بررسی ها انجام گیرد تا راه منطقی تر برای کشور در نظر گرفته شود. در حقیقت جمع بندی و واکاوی طرح مذکور ضروری است زیرا مسئله ساده نیست که بتوان به سادگی در مورد آن تصمیم گیری کرد.

عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه طرح تبدیل سازمان حفاظت محیط زیست به وزارتخانه باید موشکافانه بررسی‌ شود، گفت:حاکمیت محیط زیست طبق اصل پنجاهم قانون اساسی برای جلوگیری از آلودگی های غیرقابل جبران شفاف است، پس در این تصمیم‌گیری و بررسی طرح باید حاکمیت و مرجعیت محیط‌زیست مورد توجه قرار گیرد تا مرجعیت این سازمان زیر سوال نرود، در واقع نباید وظایفی از این سازمان کم شود زیرا در این صورت تصمیم‌گیرندگان متنوع و محیط زیست تخریب می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۵۹
پیمان صاحبی


 

برنامه ششم توسعه منابع آب کشور را حراج می‌کند

 برنامه ششم ضد و نقیض است. یک جا گفته‌اند سالانه باید 11 میلیارد مترمکعب ‌برداشت آب کم شود، اما در جایی دیگر گفته‌اند به خود کفایی 95 درصدی محصولات اساسی برسیم. اینها با یکدیگر در تضاد است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، دبیری یکی از جنجالی‌ترین ستادهای کشور را در دست دارد، با این امید که دریاچه ارومیه را احیا کند، اما وقتی صحبت از نتیجه و گذر زمان می‌شود، می‌گوید تا اعتبار نباشد، کاری از پیش نمی‌رود. وقتی حرف بی‌توجهی مسئولان و مدیران به محیط‌زیست و شرایط بحرانی منابع آب کشور به میان می‌آید، می‌گوید همه این مساله را شوخی گرفته‌اند، چون برنامه ششم توسعه تتمه منابع آب کشور را حراج می‌کند. اینها بخشی از گفت‌وگوی ما با عیسی کلانتری، وزیر پیشین ‌کشاورزی، دبیر کل خانه کشاورز، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه و مشاور معاون اول رئیس‌جمهور است؛ مسئولی که تقریبا در تمام دولت‌ها دستی بر آتش داشته و معتقد است، برای جلوگیری از بحران و مصیبت آب که اکنون واردش شده‌ایم، دست‌کم در پنج سال آینده باید‌ برداشت از منابع آب کشور را حدود 40 میلیارد مترمکعب کاهش داد‌‌.

اولین مصوبه آقای روحانی احیای دریاچه ارومیه بود. فکرمی کنید با گذشت حدود چهار سال از این مصوبه، چرا هنوز نتیجه‌ای نگرفته‌ایم؟ ‌

عملیات تثبیت دریاچه بخوبی پیش رفته و می‌توانم بگویم، دو سال عملیات تثبیت نسبت به سال 92 موفق‌تر بوده است.

اما درباره احیای دریاچه نتیجه‌ای نگرفته‌اید.

عملیات احیا به خاطر کمبود بودجه به درستی پیش نرفت. بودجه ما از دو قسمت تامین می‌شود؛ یکی بودجه آب‌های مرزی که حدود 300 میلیارد تومان بود و کامل پرداخت شد، اما حدود 1500 میلیارد تومان اعتبار دیگر می‌ماند. حدود 1100 میلیارد تومان از محل مواد حوادث غیرمترقبه بود که پرداخت نشده است و حدود 350 میلیارد تومان از بودجه دستگاه‌های اجرایی است. البته قرار شده تا آخر سال، 600 میلیارد تومان از این 1500میلیارد تومان پرداخت شود.

با این اوصاف، چه نمره‌ای به فعالیت‌تان می‌دهید؟

تا شهریور، نمره 100 از 100 می‌گیریم، چون برنامه احیا جلوتر از سال 92 است، ‌اما بخش احیا بستگی مستقیم به تامین بودجه ‌دارد.

چرا بودجه تامین نمی‌شود؟ آقای روحانی که دولت خودش را زیست‌محیطی‌ترین دولت می‌داند؟

بودجه ندارد. دولت قبلی، آنقدر تعهد روی دست آنها گذاشته که دولت‌های بعدی نیز قربانی خواهند بود.

به دولت گذشته اشاره کردید. اگر سوابق شما را مرور ‌کنیم، مشخص است که در بیشتر دولت‌ها به قول معروف دستی بر آتش داشته‌اید. بخواهید مقایسه کنید، عملکرد کدام دولت در حوزه محیط‌زیست بهتر بوده است؟

فکر می‌کنم دولت هفتم و هشتم نسبتا موفق بود. محیط‌زیست در دولت‌های دهه 60 جایگاهی نداشت، چون محیط‌زیست را در حد حفاظت شکارگاه و حیات‌وحش می‌دانستند.‌

می‌گویید، دولت هفتم و هشتم موفق بوده، اما آن زمان نیز محیط‌زیست جزو اولویت‌ها نبود، چراکه سد سازی‌های بی‌رویه ادامه داشت و حقابه تالاب‌ها جدی گرفته نمی‌شد.

‌به نظرم، آن زمان محیط‌زیست جایگاه قوی‌تری پیدا کرد.

البته نباید فراموش کرد که زمان چنین دولت‌‌هایی، مهاجرت از روستاها به کلانشهرها بیشتر شد.

مهاجرت از روستا به شهر، ربطی به محیط‌زیست ندارد.

وقتی دولت منابع آبی را تامین نکند و کشاورز نتواند کشاورزی کند، تصمیم به مهاجرت می‌گیرد.

ببینید آیا اکنون آبی وجود دارد که از آن استفاده‌ای نمی‌شود؟

آن زمان شرایط منابع آب بهتر بود.‌

‌در کشور ما جایی که آب بود، آن منبع بدون نیروی انسانی نبود. جمعیت اضافی و سر ریز روستا مهاجرت می‌کنند، چراکه باید روستا توسعه پیدا کند که این اتفاق نیفتاده است، ما برای خیلی از روستاها جاده، آب، برق و خانه بهداشت ایجاد کرده‌ایم، اما برایشان ‌اشتغال مولد ایجاد نکرده‌ایم. کشاورزی نیز از اشتغال اشباع است.

پس به نظر شما ‌اقتصاد کشور باید بر پایه کشاورزی یا صنعت باشد؟

این مقایسه درستی نیست، چون پتانسیل کشاورزی ما محدود است و در حد آبی است که داریم و کشاورزی ما حدود هشت درصد تولید ناخالص را دارد. بنابراین اگر بخواهیم اقتصاد اول منطقه بشویم و به عنوان مثال، تولید ناخالصمان‌ به 1500 میلیارد دلار برسد، کشاورزی ما حداکثر می‌تواند حدود سه درصد از این تولید ناخالص را در چنین مقطعی داشته باشد و بقیه باید از بخش صنعت و خدمات تامین شود. البته این دلیل نمی‌شود که کشاورزی را رها کنیم‌. باید روی کشاورزی سرمایه‌گذاری کرد و حداکثر بهره‌وری و تولید را با توجه به آب موجود داشت.

پس چرا آن‌طور که باید، به کشاورزی یا صنعت نپرداخته‌ایم؟

باید دید به چه پرداخته‌ایم؟ مشکل ما این است که از بعد اقتصادی دور باطل می‌زنیم و کسی جرات نمی‌کند، مشکلات جدی اقتصادی را مطرح کند. وقتی قیمت و تولید نفت بیشتر می‌شود وضع کشور کمی بهتر می‌شود و بر عکس. در واقع، ‌مقداری از سیاست‌های جهانی ما مانع توسعه اقتصادی است که آن‌هم دست دولت‌ها نیست.

شما بارها نسبت به کوچ اجباری 50 میلیون ایرانی به دلیل کمبود منابع آب هشدار داده‌اید. به عنوان مشاور زیست‌محیطی معاون اول رئیس‌جمهور فکر می‌کنید دولت چقدر نسبت به این خطر آگاهی دارد و آن را جدی می‌گیرد؟

خیلی کم. البته همه به یک اندازه جدی می‌گیرند (دولت و مجلس). هنوز کسی باور قلبی ندارد.

برنامه ششم را ببینید‌. برنامه ششم این اجازه را به دولت داده که تتمه آب کشور را حراج کند، تاراج بشود و کشور بخشکد‌؛ یعنی مجلس، دولت و ملت قبول نمی‌کنند و فکر می‌کنند مساله کمبود منابع آب شوخی است. برنامه ششم ضد و نقیض است. یک جا گفته‌اند سالانه باید 11 میلیارد مترمکعب ‌برداشت آب کم شود، اما در جایی دیگر گفته‌اند به خود کفایی 95 درصدی محصولات اساسی برسیم. اینها با یکدیگر در تضاد است.

به نظر شما که بین دولتمردان هستید، چرا همه فکر می‌کنند این مساله شوخی است؟

متاسفانه برای همه اهداف زودرس و کوتاه‌مدت، صد برابر اهداف بلند‌مدت اولویت دارد. میزان آب تجدیدپذیر کشور حدود 88میلیارد متر‌مکعب است، اما 30 سال پیش132 میلیارد متر‌مکعب بود و امروز تراز منفی آب سفره‌های زیر زمینی، حداقل حدود 15 میلیارد مترمکعب است در حالی که 40 سال پیش صفر بود یا امروز ‌بیش از 50 درصد روان‌آب‌های ما کم شده. اینها نشانه این است که کشور کویر شده و از بین می‌رود، اما هیچ‌کس به فکر این مساله نیست. خیلی از آنهایی که باخبرند، جرات ندارند از بعد سیاسی به آن بپردازند.

به نظرتان چه باید کرد؟

باید به مسئولان و مردم آگاهی داد. ما چاره‌ای نداریم جز این که بشدت مصرف آبمان را کاهش دهیم.

خودتان می‌گویید، بیشترین منابع آب کشور ‌در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، اما به نظر نمی‌رسد، از زمانی که شما وزیر کشاورزی بودید تاکنون بهبودی در عملکرد کشاورزان حاصل شده باشد.

متاسفانه اصلا بهبود حاصل نشده. ممکن است بگوییم بازده آبیاری‌مان مثلا به 40 درصد رسیده، ولی بهره‌وری‌ آب بهبود چندانی پیدا نکرده، چون 950 گرم بود و به یک کیلو رسیده است. در حقیقت ما آب، محیط‌زیست و تمدن کشور را قربانی اهداف زودرس خود می‌کنیم.

به نظر شما به عنوان دبیرکل خانه کشاورز و مسئولی که سابقه وزارت کشاورزی را دارید، چرا نمی‌توان کشاورزان را مجاب کرد و آموزش دا‌د که بهره‌وری آب را افزایش دهند؟

چون در کشاورزی ما سرمایه‌گذاری زیر بنایی حتی به اندازه استهلاک سرمایه انجام نگرفته و این مساله سابقه تاریخی دارد که به اصلاحات اراضی زمان شاه و فعال شدن هیات‌های هفت نفره بعد از انقلاب ما بر می‌گردد. به این شکل ما امنیت سرمایه‌گذاری را از بخش کشاورزی سلب کردیم. مردم و بخش خصوصی بدون وام بانکی حاضر به سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی نیستند و دولت نیز نمی‌تواند همه سرمایه‌گذاری بخش کشاورزی را قبول کند‌. این‌گونه بخش کشاورزی دچار خلأ سرمایه تاریخی شده است‌. به همین دلیل بهره‌وری بالا نرفته چون بهره‌وری با فناوری و مدیریت بالا می‌رود.

بنابراین، ما نکاتی مانند مدیریت و فناوری را در بخش کشاورزی نداریم.

سرمایه و مدیریت درست در تولید نداریم که نتیجه آن بهره‌وری درست است. اکنون ما هزار کیلو آب شیرین مصرف می‌کنیم تا یک کیلو مواد کشاورزی خشک تولید کنیم.

به بحث دریاچه ارومیه برگردیم. کمک‌های بین‌المللی در این پروژه چقدر نقش داشته است؟

به آن صورت کمک نشده، اما از نظر علمی از تمام کشورها که دانش داشته‌اند، بهره گرفته‌ایم. ما در سه سال گذشته نزدیک 1500 میلیارد تومان خرج کردیم، یعنی حدود 500 برابر کمک‌های خارجی‌.

برای احیای دریاچه ارومیه چقدر اعتبار نیاز است؟

برای رسیدن به اهدافمان ‌دست‌کم به حدود 20 هزار میلیارد تومان نیاز داریم‌.

اما مخالفان می‌گویند مصوبه هیات دولت برای احیای دریاچه‌ حرکتی نمایشی است؟

مخالفان همه چیز را به هم تشبیه می‌کنند. در 20 سال گذشته به شکل میانگین 40 سانتی متر عمق آب دریاچه کاهش داشته، اما در سه سال گذشته نه تنها کاهش عمق نداشته‌ایم، بلکه حدود 25 سانتی متر افزایش عمق داشته است.

منتقدان می‌گویند این روند تحت تاثیر ورود پساب و بارش باران اتفاق افتاده است.

پساب‌ها همیشه بوده و بارش‌ها را نیز می‌توان از طریق گزارش‌های هواشناسی بررسی کرد. سال گذشته که بارش‌ها خوب بود، شرایط 5/1درصد بهتر از دو سال پیش بود، یعنی ارتفاع دریاچه حدود 35 سانتی‌متر بیشتر از قبل بود. خوشبختانه اینها فاکتورهای کمی و قابل اندازه‌گیری است.

ایراد دیگری که از عملکرد شما می‌توان گرفت، این است که روی اصلاح الگوی مصرف در کشاورزی تمرکز نمی‌کنید، یعنی بیشتر دنبال پروژه‌های انتقال آب هستید.

ما فقط یک پروژه انتقال آب را دنبال می‌کنیم که حق ماست، چرا که آب از کشور خارج می‌شود. علاوه براین، پروژه مربوط به پیش از انقلاب است.

اما آیا به همین اندازه نیز برای اصلاح الگوی مصرف تلاش می‌کنید؟

ما هر سال 8 درصد آب کشاورزان را کاهش می‌دهیم و برخلاف این که در دو سال گذشته 16درصد آب مصرفی کشاورزان کاسته شده، عملکرد کشاورزان 17 درصد بالا رفته است.

اما انتقال آب عوارض زیادی دارد و گفته می‌شود، این آب باید برای توسعه کشاورزی استفاده می‌شد.

عوارض انتقال آب برای زمانی است که فراتر از حد قانونی و زیست‌محیطی پیش برویم.

البته درست است. قرار بود این آب برای توسعه ‌30 هزار هکتار کشاورزی باشد، اما چون کشاورزی حقآبه دریاچه را برده، دولت تصمیم گرفته این آب به عنوان حقآبه دریاچه باشد‌.

با توجه به این که شما روی پروژه‌های انتقال آب پافشاری می‌کنید و محیط‌زیست با این مساله مخالف است، به نظر می‌رسد شما به عنوان مشاور آقای جهانگیری در چنین مسائلی محیط‌زیست را بازی نمی‌دهید.

دریاچه متعلق به محیط‌زیست است‌ و خود محیط‌زیست باید مسئولیت احیای دریاچه را به عهده می‌گرفت. همه ما به کمک محیط‌زیست آمده‌ایم. البته‌ محیط‌زیست باید پاسخگو باشد که چرا دریاچه خشکیده؟ نه این که مدعی باشد. محیط‌زیست در انجام وظیفه‌اش سستی کرده، زیرا احیای دریاچه وظیفه محیط‌زیست است و به همین خاطر دبیر احیای دریاچه ارومیه باید خانم ابتکار باشد، نه من!

پس‌به نظر شما خانم ابتکار، قدرت لازم را برای این کار ندارد؟

کلا محیط‌زیست را می‌گویم، چون روسای متفاوتی داشته است. محیط‌زیست نتوانسته از حق و حقوق خود دفاع کند و کوتاه آمده است. مساله اینجاست که محیط‌زیست جایی که قرار است توسعه صنعتی اتفاق بیفتد، سختگیری بیش از حد می‌کند و آنجا که مساله در مالکیت خودش است، کوتاه آمده یعنی حقابه‌اش را گرفته‌اند و صدایش هم در نیامده است.

به نظرخودتان جدی‌ترین مشاوره‌ای که تاکنون به آقای جهانگیری داد‌ ه اید، چه بوده است؟

بیشترین فشاری که آورده‌ام، برای افزایش بهره‌وری آب و سرمایه‌گذاری در این زمینه بوده است.

چقدر به این هدف رسیده‌اید؟

در قوانین و مقرراتی که دولت تصویب کرده این مساله آمده، اما در اجرا مشکل پیدا کرده چون دولت ما وارث مشکلات قبل است.

البته همه چیز را نمی‌توان گردن قبلی‌ها انداخت.

همه چیز گردن آنهاست، دولت‌های بعد هم گرفتار هستند.

مشکلات البته ریشه‌ای است و دولت‌های قبل‌تر نیز از لحاظ زیست‌محیطی‌ عملکرد مناسبی نداشتند و ‌به نظر می‌رسد برایشان راحت است که هرجا مشکلی ایجاد می‌شود، همه تقصیرها را گردن دولت احمدی‌نژاد بیندازند.

بیلان و شاخص‌هایی که به جامانده، بخوبی وضعیت را نشان می‌دهد. برای نمونه شوری سد گتوند را درنظر بگیرید. من دراین باره نامه نوشتم و خواستم که دستور بهره‌برداری از این سد را ندهند.

اما ساخت این سد از دوره قبل از احمدی‌نژاد آغاز شده بود؟

درست است، اما سال 91 که می‌خواستند بهره‌برداری کنند، من تقاضای توقف داشتم.

از قبل نمی‌دانستند چنین مشکلی پیش می‌آید؟

مطالعات ناقص بود و سواد کافی نداشتند، اما به مرور متوجه شدند.

پس قبول دارید تحقیقات روی سد‌سازی از دوران سازندگی بدون مطالعه بوده است؟

قبول دارم تحقیقات ناقص بوده است.

برای تمام سد‌ها؟

سد‌سازی ما صرفا از بعد مهندسی است. قبلا فکر می‌کردند سد سازی فقط ساخت دیواره و جمع آوری آب است. به همین خاطر مسائل زیست‌محیطی اقتصادی و اجتماعی را درهیچ کدام ازسدها در نظر نمی‌گرفتند. تا یک زمانی دیدگاه‌ها ناقص بود، اما از زمانی که مشخص شد برای سدسازی باید ابعاد دیگری را در نظر گفت، اشتباه‌ها آگاهانه شد. این مساله فرقی با خیانت ندارد.

جالب است. آن زمان شما برای سد‌سازی همکاری می‌کردید و حالا درباره حقآبه دریاچه صحبت می‌کنید. این تضاد نیست؟

من می‌گویم در یک زمانی آگاهی‌ها ناقص است.

پس خودتان تایید می‌کنید که آن زمان آگاهی نداشتید؟

اصلا کشور آگاهی نداشت. تا اواسط دهه 70 آگاهی کم بود و کسی به فکر توسعه پایدار نبود، اما وقتی آگاهی پیدا شد، اشتباه‌ها ادامه پیدا کرد.

برگردیم به بحث کمبود منابع آب. این روزها به دلیل خشکسالی خیلی از روستاییان زابل در خانه‌هایشان را گل گرفته‌اند تا کوچ کنند، چون بخشنامه شده که مانع اسباب کشی این خانواده‌ها شوند. به نظرتان این شیوه درستی است؟

این شیوه درستی نیست. سیستان بشدت در خطر است، چراکه آب آن مستقیما از افغانستان تامین می‌شود. مردم باید مهاجرت کنند یا دولت غیر از کشاورزی برایشان ایجاد شغل کند.

دراین باره به آقای جهانگیری هشدار داده‌اید؟

با آقای جهانگیری از این مناطق بازدید داشته‌ایم. واقعا نمی‌توان دراین منطقه زندگی کرد. دولت باید به سرمایه‌گذاری در بخش خدمات مرزی و تجاری و صنایع کم آب بپردازد، زیرا این مناطق دیگر جای کشاورزی نیست.

دیپلماسی ما ضعیف است؟ به نظرتان چه چیزی سبب شده که ما با این همه کمک به افغانستان، نتوانسته‌ایم حقآبه هامون را پس بگیریم؟

الحمدالله همه چیزمان باهم می‌خواند، دیپلماسی با اقتصاد یا مسائل اجتماعی، فرهنگی یا مدیریتی‌. ما درسیاست‌های کلان مشکل داریم. بدتر از زابل مشهد است. ما آب آشامیدنی شهر مشهد را به سد دوستی وصل کرده‌ایم که منشأ 99 درصد آن هیرمند و افغانستان است. سال گذشته برای تامین آب شرب مشهد مشکل زیاد بود و دولت پول داد و لجن‌های ته سد را با سرمایه‌گذاری حدود 150میلیاردی برای شرب منتقل کردند.

حرف آخر؟

برای رسیدگی به مشکل بحران آب اکنون نیز دیر است، چون ما وارد مصیبت و بحران شده‌ایم، در مرکز ثقل بی‌آبی قرار داریم و متاسفانه خیلی‌ها متوجه نیستند. آنها پنج سال دیگر متوجه می‌شوند، اولین کاری که باید بکنیم، این است که دست‌کم در پنج سال آینده به جای 11 میلیارد مترمکعب آبی که مجلس مصوب کرده، 40 میلیارد مترمکعب از میزان برداشت منابع آب کم کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۵۸
پیمان صاحبی


 

ژاپنی‌ها چطور سدهایشان را در برابر زلزله و سونامی مقاوم می‌کنند؟

 ژاپن با توجه به اینکه در منطقه‌ای قرار دارد که زلزله و سونامی پدیده‌هایی عادی محسوب می‌شوند، فناوری‌های پیشرفته‌ای برای حفاظت و افزایش طول عمر سدها به کار می‌گیرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، تاریخ سدسازی در ژاپن به سال 1887 میلادی بازمی‌گردد که اولین سد در سال 1900 افتتاح شده است. نکته قابل توجه در رابطه با این سد این است که پس از زلزله‌های شدید "کوبه" و "توهوکو" در سال‌های 1995 و 2011 آسیب کمی دیده و همچنان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تمام سدها در ژاپن به گونه‌ای طراحی و ساخته می‌شوند که در برابر حرکت لرزه‌ای سطح دو که شدیدترین لرزه ممکن برای سد محسوب می‌شوند، مقاوم باشند.

روش‌های سدسازی در ژاپن منحصر به فرد و مختص این کشور هستند که دو مدل سدغلتکی(RCD) و سدهای ذوزنقه‌ای(CSG) بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرند.

این روش‌ها علاوه بر اینکه مدت زمان کمتری برای ساخت از سازنده می‌گیرد، دوام بیشتر و هزینه نگهداری کمتری دارند. در ژاپن حداقل عمر مفید یک سد 100 سال است و در صورتی که یک سد در طول این مدت آسیب نبیند و مشکل خاصی برای آن پیش نیاید این زمان می‌تواند بسیار بیشتر شود.

متخصصان ژاپنی در حال حاضر قادر هستند بر روی سدهایی که از قبل احداث شده‌اند نیروگاه برق‌آبی جدید بسازند و همچنین گنجایش سد را افزایش دهند.

جمع‌آوری رسوبات از سد یکی از مهمترین روش‌ها برای افزایش طول عمر آن است. یکی از فناوری‌هایی که ژاپنی‌ها برای افزایش طول عمر سد استفاده می‌کنند " تونل‌ بای‌پس رسوب" نام دارد.

به کمک این فناوری از جمع شدن رسوبات در مخزن سد جلوگیری شده و این رسوبات به تونلی در پایین‌دست سد منتقل می‌شود. به کمک این فناوری تجمع رسوبات در پایه‌های سد به حداقل رسیده و علاوه بر افزایش حجم مفید سد، مدت زمان استفاده از آن نیز افزایش می‌یابد.

فناوری دیگر مورد استفاده در سدهای ژاپن برای کاهش حجم رسوب، استفاده از مکنده‌های شناور است. این فناوری بدون نیاز به برق کار می‌کند و با حرکت در قسمت‌های پایینی سد رسوب موجود را خارج می‌کند.

ایجاد حفره در بدنه سد برای کاهش فشار و جلوگیری از تخریب یا جاری شدن سیل یکی از اقدامات معمول محسوب می‌شود اما در زمانی که از سد استفاده می‌شود، این کار باید فشار کمی بر بدنه سد وارد کند تا از شکستن آن و آسیب جدی جلوگیری شود. ژاپن فناوری‌های مورد نیاز در این زمینه را در اختیار دارد و می‌تواند با اعمال حداقل فشار بر بدنه سد، تونل‌های تخلیه و حفره‌ای مورد نیاز در بدنه سد را در زمانی که سد آبگیری شده بسازد.

ژاپن یکی از کشورهای شرق آسیاست که بیشترین تعداد سد را دارد و به همین دلیل در فناوری‌های مربوط به این سازه بسیار پیشرفته است. در تصویر زیر سدهای بزرگ ژاپن نمایش داده شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۵۷
پیمان صاحبی

 

با ساخت سد ایلیسو در ترکیه، کار همه ما تمام است

طبق نظر یک مقام مسئول اگر ساخت سد ایلیسو به اتمام برسد، کار همه ما تمام است و همه نقاط کشور ما درگیر ریزگرد خواهد شد؛ بنابراین ایران هر چه زودتر باید از تکمیل این سد که تا سال ۲۰۱۹ افتتاح خواهد شد، جلوگیری کند.

به گزارش سلامت نیوز، تابناک نوشت: سدسازی‌های ترکیه بر روی رودخانه‌های دجله و فرات اثرات محیط‌زیستی چشمگیری بر اکوسیستم مسیر این رودخانه‌ها در کشور عراق به‌جا گذاشته که باگذشت زمان رو به وخامت می‌گذارد. مردم ایران نیز به‌ویژه در استان‌های غرب و جنوب با طغیان ریزگردهای برخاسته از تالاب‌های خشک‌شده در جنوب عراق، اثر سدسازی‌های ترکیه را در بالادست دجله و فرات تحمل می‌کنند.
طرح آناتولی جنوب شرقی که به زبان ترکی استانبولی Guneydogu Anadolu Projesi و به اختصار GAP خوانده می‌شود، طرحی عمرانی است که بر پایه‌ آن دولت ترکیه در نظر دارد مجموعه‌ای از سد و نیروگاه برقابی را بر بخش بالایی رودخانه‌های دجله و فرات بسازد.
در این طرح، ۱۴ سد بر روی فرات، ۸ سد بر دجله و سرجمع ۱۹ نیروگاه برق آبی ساخته خواهد شد. پس از تکمیل این طرح قرار است ۱/۷ میلیون هکتار زمین کشاورزی را آبیاری و سالانه ۵۵ میلیارد کیلووات ساعت برق تولید کند.
نخستین سازه بزرگ این طرح، سد آتاتورک بود که در سال ۱۹۹۲ با ظرفیت ۴۸ میلیارد متر مکعب تکمیل شد. این سد سبب افزایش شدید سطح زیر کشت در جنوب دریاچه‌ سد شده که می‌توان در عکس‌های ماهواره‌ای به‌خوبی آن را تشخیص داد.
با تکمیل نهایی طرح گاپ، ترکیه حدود ۴۵ درصد آب رودخانه‌های دجله و فرات را کنترل خواهد کرد. بر پایه‌ برخی برآوردها، اثر تجمعی برداشت آب برای کشاورزی و صنعت، تبخیر از سطح دریاچه‌ سدها، به هم خوردن سامانه‌ آب‌شناختی (هیدرولوژیک) حوضه‌ آبخیز این دو رودخانه و اثر تغییر اقلیم و گرمایش زمین، می‌تواند در یکی دو دهه‌ آینده سبب کاهش آب ورودی به عراق تا میزان ۸۰ رصد شود.
خاطرنشان می سازد که رودخانه فرات از ترکیه وارد سوریه شده و با گذر از این کشور، وارد عراق و در نهایت به تالاب هورالعظیم سرازیر می‌شود. روخانه دجله نیز مستقیماً از ترکیه وارد عراق شده و بعد از آبیاری این کشور، سرانجام به تالاب هورالعظیم می‌رسد، بنابراین عمده آب ورودی این تالاب مرزی با ایران از طریق دجله و فرات تأمین می‌شود.
سدسازی های ترکیه مورد اعتراض فعالان مدنی نیز قرار دارد زیرا حدود ۵۵۰ سایت باستانی و آثاری از ۲۰۰۰ سال ق.م تا پایان حکومت عثمانی را زیر آب می برد.
یکی از مهمترین سدهای این طرح، سد ایلیسو (Ilisu) است که محمد درویش، مدیر کل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست هفته گذشته در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص این طرح و پیامدهای زیست محیطی آن در منطقه به نکات مهمی اشاره داشت: ساخت سد ایلیسو با گنجایش ۴۳ میلیارد متر مکعب و ظرفیتی معادل ۳ برابر بزرگترین سد ایران یعنی کرخه در حال انجام است.
ایران یکی از متضررین اصلی مهار حقآبه رودخانه‌های دجله و فرات در منطقه است و خشک شدن تالابهای مرکزی عراق و سوریه، تبدیل تالاب هورالعظیم به بزرگ ترین کانون بحرانی ریزگرد در منطقه، درگیری ۲۵ استان غربی و مرکزی کشورمان با معضل ریزگردها و افزایش چشمگیر این مسأله نمونه‌ای از ارمغان حذف حقآبه دجله و فرات است.
نابودی بیش از ۶ و نیم میلیون هکتار از اراضی کشاورزی عراق، سوریه، ایجاد کانون‌های فرسایش بادی و تولید گرد و خاک، خشکی عراق و گرد و غبار برخاسته از این کشور بر روی ایران از دیگر آسیب‌های جبران‌ ناپذیر اقدام دولت ترکیه با احداث سدهای گاپ است.
دولت ترکیه با سوءاستفاده از وضعیت امنیتی کشورهای منطقه که درگیر گروه‌های تروریستی داعش و تکفیری هستند، حقابه این رودخانه‌ها را که از عراق و سوریه می‌گذرد، از ۷۵۰ متر مکعب در ثانیه به ۲۵۰ متر مکعب در ثانیه رسانده است.
طبق نظر این مقام مسئول اگر ساخت سد ایلیسو به اتمام برسد، کار همه ما تمام است و همه نقاط کشور ما درگیر ریزگرد خواهد شد؛ بنابراین ایران هر چه زودتر باید از تکمیل این سد که تا سال ۲۰۱۹ افتتاح خواهد شد، جلوگیری کند.

سد ایسلو ترکیه و ریزگردها

سد ایسلو ترکیه و ریزگردها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۵۴
پیمان صاحبی


 

ریالی بودجه به دریاچه ارومیه ندادند

دولت یازدهم که با شعار احیای دریاچه ارومیه کار خود را آغاز کرد در بودجه سال ۹۶، ریالی به احیای دریاچه اختصاص نداده و مسئولان می‌گویند توقف یک ساله در فعالیت‌های احیا جبران‌ناپذیر خواهد بود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر،یک دریاچه‌ بزرگ فیروزه‌ای، با فلامینگوهایی که بر فرازش پرواز می‌کنند، گوزن‌های زردی که در جزیره‌هایش می‌خرامند، موج‌های آرامی که اسکله‌های چوبی‌اش را پاشویه می‌کنند و قایق‌هایی که این سطح بزرگ فیروزه‌ای را خط می‌اندازند. تصاویری که تا چند سال پیش برای همه مردم ایران آشنا بود و امروز به رویایی دوردست می‌ماند: دریاچه ارومیه خشک شده است.

با فرارسیدن سال پایانی فعالیت دولت یازدهم تمام دستاوردهای ستاد احیای دریاچه ارومیه در معرض خطر است چرا که «اولویت اول» دولت در بودجه سال آینده «هیچ» جایگاهی ندارد و ریالی به احیای دریاچه ارومیه اختصاص داده نشده است.
تهدید و خطرات خشک شدن دریاچه آن‌قدر جدی بود که حسن روحانی احیای آن را همچون شعاری انتخاباتی به کار گرفت و اولین مصوبه دولتش را هم به آن اختصاص داد. مصوبه‌ای که باعث شد گام‌هایی کند اما مؤثر برای نجات دریاچه برداشته شود و آرام آرام برق امید در چشم‌ها جان بگیرد. اما حالا با فرارسیدن سال پایانی فعالیت دولت یازدهم تمام دستاوردهای ستاد احیای دریاچه ارومیه در معرض خطر است چرا که «اولویت اول» دولت در بودجه سال آینده «هیچ» جایگاهی ندارد و ریالی به احیای دریاچه ارومیه اختصاص داده نشده است.

مدیر دفتر تلفیق و برنامه‌ریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه در گفتگو با خبرنگار مهر می‌گوید: احیا کردن دریاچه ارومیه یا عمده فعالیت‌هایی که با طبیعت سر و کار دارد، مانند ساختن یک جاده نیست که بگوییم فعالیتی را به عنوان زیرسازی شروع می‌کنیم. در مرحله اول زیرسازی را کامل می‌کنیم و ساخت مابقی آن را به سال آینده که بودجه برای آسفالت و بتن داشتیم موکول می‌کنیم؛ اینجا فعالیت‌ها باید مستمر و ادامه‌دار باشد.

مسعود تجریشی توضیح می‌دهد: در مناطق قابل توجهی گیاهانی کاشته‌ایم که این گیاهان بتوانند از تولید گرد و غبار جلوگیری کنند. این گیاه باید آبیاری شود و اگر چنین کاری صورت نگیرد، خشک می‌شود. این‌ اقدامات در سال ۱۳۹۳ انجام شده و به سختی این گیاهان کاشته شده است. سال گذشته و امسال هم به این مسئله رسیدگی کردیم، اما حالا حتی یک ریال بودجه هم برای آن در نظر گرفته نشده است و بنابراین تمام تلاش‌هایی که صرف این کار شده، از دست می‌رود.

وی هشدار می‌دهد: اگر درختان کاشته شده خشک شود، تمام زحمات و منابعی که مصرف شده، از بین می‌رود. از بین رفتن این درختان، به معنای از بین رفتن سلامت و بهداشت مردم است و از سوی دیگر ما نیز در آینده با هزینه‌هایی به مراتب بیش از این رو به رو خواهیم بود تا فقط بخواهیم دریاچه را در یک شرایط تثبیت نگه داریم.

با خشک شدن دریاچه و برخاستن غبار نمکی عده‌ای به عوارض چشم، سرطان و بیماری‌های ریه مبتلا می‌شوند. وقتی شعاعی با گستردگی بیش از ۱۵ تا ۵۰ کیلومتر داریم، میلیون‌ها نفر در آنجا زندگی و کشاورزی می‌کنند. اگر درصدی از این افراد دچار بیماری شوند، چقدر دولت باید برای آنها هزینه کند و این بیماری چقدر هزینه برای خانوارها دربر دارد؟
مدیر دفتر تلفیق و برنامه‌ریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه تصریح می‌کند: کل بودجه‌ای که برای قُرق نیاز داشتیم، ۱۵ میلیارد تومان بود که یک ریال هم برای آن پرداخت نشده است. از سوی دیگر دولت ۸۰ درصد هزینه‌های درمان مردم را متقبل شده است. با خشک شدن دریاچه و برخاستن غبار نمکی عده‌ای به عوارض چشم، سرطان و بیماری‌های ریه مبتلا می‌شوند. وقتی شعاعی با گستردگی بیش از ۱۵ تا ۵۰ کیلومتر داریم، میلیون‌ها نفر در آنجا زندگی و کشاورزی می‌کنند. اگر درصدی از این افراد دچار بیماری شوند، چقدر دولت باید برای آنها هزینه کند و این بیماری چقدر هزینه برای خانوارها دربر دارد؟

تجریشی می‌گوید: اگر کشور هزینه این فعالیت‌ها را به عنوان سرمایه‌گذاری و کاهش هزینه‌های سلامت در آینده در نظر بگیرد، ممکن است احیای دریاچه ارومیه بیشتر مورد توجه قرار گیرد؛ وگرنه یک ریال هم از ابتدای سال تاکنون پرداخت نشده است.

وی از برنامه‌ریزان اقتصادی دولت می‌پرسد: آقای رئیس‌جمهور قول احیای دریاچه ارومیه را داده‌اند و گفته‌اند که اولویت اول من است، آیا دستگاه‌های اجرایی تأمین‌کننده منابع مالی نباید توجهی داشته باشند که این مسئله بسیار مهمی است و خسارت‌هایی که در آینده باید پرداخت شود، به مراتب بیشتر از هزینه‌ای است که در حال حاضر باید پرداخت شود؟ این در حالی است که حتی یک ریال بودجه هم برای این پروژه صرف نشده است.

یک روز وقفه به معنای بازگشت به نقطه شروع است

چه از درون پنجره هواپیما نگاه کنی و چه از پشت شیشه ماشینی که جاده کنار دریاچه را می‌رود، خط ساحلی دریاچه پیداست. یک سوی خط، دریاچه ارومیه به نفس نفس افتاده و یک سوی دیگر، درست چسبیده به دریاچه نیمه جان، باغ‌های سرسبز و پرآب خودنمایی می‌کنند. بسیاری که این صحنه را ندیده‌اند می‌پرسند مگر آب این حوضه کجا رفته که دریاچه ارومیه خشک شده است؟

یکی از ساکنان روستای چپقلو در جنوب دریاچه ارومیه به خبرنگار مهر می‌گوید: «تا چند سال پیش زمین‌های کشاورزی اینجا هر سال می‌رفت زیر آب، اما حالا دیگر آب نداریم. چاه هم ممنوع است و آن‌ها هم که زده‌اند آبش شور شده است. اینجا دیگر کشاورزی به صفر رسیده است».

این یعنی بحران‌های زیست محیطی دیگر تهدیدهای آینده نیستند. خشکی دریاچه از هم‌اکنون قربانی گرفته است و روستایی که زندگی همه مردم آن از کشاورزی تأمین می‌شده اکنون از آب و کشاورزی تخلیه شده است. مردان به شهرها و روستاهای نزدیک می‌روند برای کارگری و زنان دست به کار خیاطی و عروسک‌سازی به عنوان معیشت جایگزین شده‌اند.

تا چند سال پیش زمین‌های کشاورزی اینجا هر سال می‌رفت زیر آب، اما حالا دیگر آب نداریم. چاه هم ممنوع است و آن‌ها هم که زده‌اند آبش شور شده است. اینجا دیگر کشاورزی به صفر رسیده است
با این همه دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه با گلایه از سازمان برنامه و بودجه به عنوان یکی از دستگاه‌های موظف در کارگروه ملی نجات دریاچه می‌گوید: احیای دریاچه ارومیه یک مسئله استراتژیک برای ایران است و شخص رئیس جمهور نه از دید یک وعده انتخاباتی بلکه از نگاه یک استراتژیست بحث احیای دریاچه ارومیه را در سال ۱۳۹۲ مطرح کردند.

عیسی کلانتری از برخی کم‌کاری‌ها در دولت برای احیای دریاچه ارومیه گلایه کرده و می‌گوید: یک روز وقفه در عملیات اجرایی طرح نجات دریاچه ارومیه در اکثر پروژه‌ها به معنای بازگشت مجدد به نقطه شروع است. برخی از اعضای هیئت دولت برخلاف دیدگاه شخص رییس جمهور به موضوع نجات دریاچه ارومیه، همانند یک پروژه راهسازی نگاه می کنند، از دید این گروه اگر یک سال کشور مشکل بودجه ای دارد می توان کار را تعطیل و سال بعد به دنبال بهبود وضعیت بودجه ای از همان نقطه اجرایی آن را پیش برد.

مشاور معاون اول رئیس جمهور در امور آب، کشاورزی و محیط‌زیست توضیح داد: هزینه اجتماعی و اقتصادی خشک شدن دریاچه ارومیه هزار میلیارد دلار است و در صورت وقوع خشکی دریاچه ارومیه این هزینه باید از همان محل منابعی تامین شود که در حال حاضر سازمان برنامه و بودجه یک هزارم آن را برای احیای دریاچه دریغ کرده است.

کلانتری همچنین از دولت درخواست کرد در صورتی که دولت منابع اعتباری لازم برای احیای دریاچه ارومیه را ندارد با توجه به اهمیت مسئله برای کل کشور از سایر راهکارها همچون استقراض از بانک مرکزی و یا وام‌های بین المللی برای این امر استفاده کند.

به گفته وی تمامی مدل ها در سال ۱۳۹۳ نشان می‌داد که در صورتی که وضعیت بیست سال گذشته دریاچه ارومیه تا سال ۱۳۹۵ یعنی کاهش سالانه ۴۰ سانتی متر تراز دریاچه ادامه پیدا کند، قطعا این دریاچه را در تابستان ۱۳۹۵ از دست خواهیم داد. ولی بنا برآنچه که در عمل به همت مردم و مدیران منطقه در تابستان ۱۳۹۵ به آن دست یافتیم نه تنها ۱۲۰ سانتی متر تراز دریاچه کاهش نیافت بلکه نسبت به تابستان ۱۳۹۲ بیست سانتی متر هم بالاتر قرار گرفت.

ستاد احیا در دولت تنها مانده است

هزینه اجتماعی و اقتصادی خشک شدن دریاچه ارومیه هزار میلیارد دلار است. سازمان برنامه و بودجه یک هزارم آن را برای احیای دریاچه دریغ کرده است.
سازمان برنامه و بودجه تنها نهادی نیست که ستاد احیای دریاچه ارومیه را تنها گذاشته است. بسیاری از نهادها از جمله وزارت نیرو نیز این ستاد را در نجات دریاچه ارومیه تنها گذاشته‌اند.

مدیر دفتر تلفیق و برنامه‌ریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه در گفتگو با خبرنگار مهر تأکید می‌کند: ما مسئله دریاچه ارومیه را در اولویت‌های بودجه سال آینده نمی‌بینیم و نگران آن هستیم. آقای روحانی دستاورد بزرگی داشتند. در حال حاضر برخی از کشورهای خارجی که به بازدید دریاچه آمده بودند، شگفت‌زده می‌شوند و می‌گویند چطور ممکن است که دریاچه ارومیه در حال حاضر آب‌دار شده است در حالی که سال گذشته بارندگی چندان بیش از سال قبل از آن نبود، ولی این اقدامات باعث شد که آب وارد دریاچه شود. این دستاورد بسیار بزرگ را نباید به علت عدم حساسیت بعضی از ارگان‌های دولت به واسطه عدم تأمین منابع مالی، تبدیل به یک مسئله‌ای کرد که دولت باید در آینده هزینه‌های به مراتب بیشتر بپردازد تا به همین دستاوردی که اکنون رسیده، دوباره برگردد.

تجریشی هشدار می‌دهد: احیا کردن دوباره‌ی بسیاری از پروژه‌ها کار راحتی نیست. یکسری پروژه‌های جدی وجود داشت که به طور مثال قرار بود سد «سیلوه» امسال ۱۹۰ میلیون مترمکعب آب به دریاچه بدهد اما دستگاه‌های اجرایی در حال تعلل هستند. یا قرار بود رهاسازی آب را از سدها داشته باشیم، در حالی که از تاریخ ۱۲ بهمن ماه تنها ۶۰ میلیون مترمکعب را رها کردیم؛ این رفتارها در برخی نهادها باعث می‌شود مردم هم ناخودآگاه دریاچه را رها کنند و بگویند اگر قرار نیست دریاچه ارومیه احیاء شود، چرا باید به جای اینکه این آب صرف مصارف کشاورزی شود، برای این دریاچه رها شود؟

وی با گلایه از دستگاه‌های متولی در دولت می‌گوید: یکسری از پروژه‌ها باید تأمین منابع مالی می‌شد. ما ۴۰ درصد مصرف آب را کاهش دادیم؛ این در حالی است که این مسئله نیازمند بذر، نشاءکاری، ترویج، آموزش کشاورزان و تکمیل کردن سردهنه است. متأسفانه هیچ‌کدام از این اقدامات انجام نشد و با این مسائل هم امسال حدود ۳۰۰-۲۰۰ میلیون مترمکعب آب را از دست می‌دهیم؛ این در حالی است که حتی قرار بود پساب‌ها تصفیه شود و به سمت دریاچه برود. امسال ما باید حدود ۵۰-۴۰ میلیون مترمکعب پساب را وارد می‌کردیم که به دلیل عدم تأمین منابع، این کار صورت نمی‌گیرد.

این رفتارها در برخی نهادها باعث می‌شود مردم هم ناخودآگاه دریاچه را رها کنند و بگویند اگر قرار نیست دریاچه ارومیه احیاء شود، چرا باید به جای اینکه این آب صرف مصارف کشاورزی شود، برای این دریاچه رها شود؟
مدیر دفتر تلفیق و برنامه‌ریزی ستاد احیای دریاچه ارومیه تأکید می‌کند: بسیاری از پروژه‌های ما آماده است و با تزریق منابع مالی می‌توان این پروژه‌ها را فعال کرد و فعال نگه داشت تا این آب به سمت دریاچه برود اما ما هیچ‌کدام از این اقدامات را انجام ندادیم و متأسفانه شاهد این هستیم که سال آینده نه تنها این تراز به حالت تثبیت رسیده، بلکه همان را هم دوباره از دست خواهیم داد.

به این ترتیب به نظر می‌رسد مردان ستاد احیای دریاچه ارومیه در دولتی که یکصدا شعار محیط زیست می‌داد، تنها مانده‌اند. بختکی به نام سد روی همه رودخانه‌های منتهی به دریاچه نشسته و زمین‌های اطراف دریاچه را حفر چاه‌های عمیق مجاز و غیرمجاز برای کشاورزی زخم زده و از زیر دریاچه را زهکش می‌کند. زرینه‌رود و سیمینه‌رود که نیمی از آب دریاچه ارومیه را تامین می‌کردند امروز به ماندابی از پساب‌های کشاورزی بدل شده‌ و کسانی که مخالف توسعه کشاورزی در منطقه بودند اکنون دیگر دلیلی برای مخالفت نمی‌بینند زیرا زمینی باقی نمانده که توسعه کشاورزی به آن دست‌اندازی کند. نگرانی اصلی امروز نه در معیشت کشاورزان، که در کامپیوترهای کارکنان سازمان برنامه است.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۵۱
پیمان صاحبی