منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۶۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

حسین آخانی*: یکی از بدترین روش‌های مدیریتی و برنامه‌ریزی آن است که سیاستی تک‌بعدی برای اداره امور یک کشور یا سازمان اجرا شود. عادت یکی از خطرناک‌ترین جنبه‌های نگاه تک‌بعدی در مدیریت جوامع توده‌وار است. برای درک مفهوم عادت، بد نیست به دادن یارانه به همه مردم اشاره کنیم که به اتفاق‌نظر همه کارشناسان و سیاست‌مداران، بلای جان کشور ما شده است.


زمانی که آقای احمدی‌نژاد این یارانه را می‌داد، حتما می‌دانست که قدرت دادنش در اختیار اوست ولی قدرت‌ گرفتنش در دست هیچ مسئول دیگری نخواهد بود. سه سال است که دولت و مجلس می‌خواهند بخشی از جامعه را از دریافت این یارانه حذف کنند ولی ترس از تبعات آن، به آنها اجازه چنین ریسکی را نمی‌دهد. مشابه‌ دادن چنین یارانه‌هایی در اقتصاد ایران کم نیست و متأسفانه، هم اقتصاد و هم محیط ‌زیست قربانی می‌شوند.

 عادت گرفتن پول بی‌زحمت را نمی‌توان به‌راحتی از بین برد. اما یکی از یارانه‌های مفتی که میراث بد دوران سازندگی است، دادن بخش عمده بودجه عمرانی کشور به یک وزارتخانه، آن هم به بهانه خوشگل مهار آب بود.

آب مایه حیات است و خیلی راحت با عدد و رقم می‌توان هر دولتی را ترساند و با آن، هر گروه و مردمی را همراه کرد. به طور متوسط سالی چهار تا شش ‌میلیارد دلار از درآمدهای کشور به وزارت نیرو داده شد تا در هر دره و کوهی سد بسازد. خرج این‌همه پول، به ساخت سازمانی عظیم منجر شد که تمرکز بخش عمده توان مهندسی کشور، احداث صدها شرکت، خرید‌ هزاران ماشین‌آلات، استخدام‌ هزاران فرد در وزارت نیرو و شرکت‌های وابسته و منتفع‌شدن بخش مهمی از کارکنان، پیمانکاران و بدنه جامعه؛ از کارگر گرفته تا مهندس و استاد را به همراه داشت. سال‌ها بود که این فعالیت‌ها از دید منتقدان پنهان بود.

 بسیاری از گزارش‌ها محرمانه بود. ارزیابی‌های زیست‌محیطی یا انجام نمی‌شد یا اگر انجام می‌شد، صوری بود و گاهی سال‌ها بعد از شروع کار یا حتی افتتاح پروژه، ضمیمه پرونده می‌شد. ضعیف‌نگه‌داشتن مهم‌ترین دستگاه نظارتی یعنی سازمان محیط‌ زیست، بهترین راهی بود که قوانین به‌راحتی نادیده گرفته شوند. نه‌تنها بین استان‌ها که حتی بین شهرستان‌ها برای بالابردن تعداد سدها رقابت در گرفت.

سد‌سازی راهی شد برای رأی‌گرفتن از مردم. نمایندگان برای آنکه حوزه انتخابی‌شان از حوزه همسایه کم نیاورد، به وزارت نیرو و سازمان مدیریت فشار می‌آوردند تا سد آنها را بسازد. همه راضی بودند؛ از دولت و مجلس تا پیمانکاران خرد و کلان و کارگر و استاد دانشگاه. آب به شهرها می‌آمد و این برای هر نماینده و فرماندار و استانداری شیرین بود. ساخت کارخانه‌های آب‌بَر شتاب گرفت. باغ‌داری شد یکی از منابع حاشیه‌ای درآمد برای بسیاری؛ از کارمند گرفته تا استاد دانشگاه و مدیر بازنشسته. بعد از دو دهه پاره‌کردن روبان و افتتاح پروژه‌های سدسازی، یواش یواش کنه ماجرا روشن شد.

تالاب‌ها و دریاچه‌ها یکی‌یکی خشک شدند، رودخانه‌ها یا خشک شدند یا تبدیل شدند به مسیر فاضلاب. سروصداها بلند شد. خشکی دریاچه ارومیه و زاینده‌رود به‌عنوان مهم‌ترین سمبل‌های طبیعت ایران باعث شد مردم و حتی مسئولان متوجه شوند که اتفاقی افتاده؛ آبی که به ایران خشک می‌آید، محدود است و نمی‌توان آن را با ‌هزاران سد یا صدها ‌هزار چاه مصرف یا تبخیر کرد یا تحویل آسمان داد. سدها مانع تقویت سفره‌های آب‌های زیرزمینی شدند و با کمک چاه‌ها، سفره‌های آب‌های زیرزمینی به‌سرعت تخلیه شدند و آنچه نباید اتفاقا می‌افتاد، یعنی نشست آبخوان‌ها، کابوس فرونشست سرزمین ایران را واقعی کرد.

مصرف ٩٠‌درصدی آب‌های تجدیدپذیر یعنی قتل دستوری یک تاریخ، یک تمدن، یک ملت. منتقدان جرئت پیدا کردند حرف بزنند. حتی رئیس‌جمهور و وزیر نیرو هم اعتراف کردند که سد‌سازی افراطی اشتباه بوده است. وقتی واقعیت سد گتوند رو شد، مشخص شد که چه اتفاقی در این سیاست تک‌بعدی شکل گرفته است. مسئله سد و نه آب، آن‌قدر مهم شده بود که گنبد نمکی چندقدمی سد هم پنهان شد. اما با وجود این‌همه، ‌هزاران نفر درگیر این پروژه‌ها چگونه باید ادامه حیات دهند؟ اگر روزی بودجه سد‌سازی قطع شود، پس این‌همه ماشین‌آلات و صنایع وابسته مانند بتن و میلگرد و شرکت‌های مشاوره چه کار کنند؟

 این بود که دست‌به‌کار معرفی پروژه‌هایی شدند که حتی فکرکردن آن هم تن آدم را می‌لرزاند، چه برسد که بخواهند برای انجام آن پول بدهند و اجرایش کنند. فکر اینکه بخواهند مسخره‌ترین پروژه تاریخ مهندسی کشور که نه -تاریخ بشر- یعنی شیرین‌کردن آب از عمق منهای ٢٨ متری ساحل دریای مازندران و پمپاژ آن به ارتفاعات البرز و انتقالش به سمنان را اجرائی کنند، موی تن آدم را سیخ می‌کند. فقط کافی است یک حساب سرانگشتی کنید و به عمق فاجعه اجرای چنین پروژه‌ پرسودی که سودش عاید این شرکت‌ها می‌شود، پی ببرید. آن‌طورکه گفته شده است این پروژه شش هزار میلیارد تومان (و حتی در برآورد واقع‌بینانه ٩ هزار میلیارد تومان) بودجه می‌خواهد. سؤال این است که در شرایط بی‌پولی کشور، استان سمنان و شهر سمنان که از کم‌جمعیت‌ترین مناطق کشور هستند، چند درصد با کمبود آب مواجه‌اند که می‌خواهیم چنین بودجه‌ای برای تأمین آبشان خرج کنیم؟

 ١٠ درصد، ١٥ درصد، ٢٠ درصد؟ فرض کنیم ٢٠ درصد درست است. آیا راه‌حل تأمین ٢٠ درصدی کمبود آب سمنان باید خرج‌کردن شش هزار میلیارد تومان از جیب ملتی باشد که بناست در فرایند اقتصاد مقاومتی امنیت و آینده خود را حفظ کند؟ برای تأمین آب شهری که جمعیتش ١٨٢‌ هزار نفر و دارای ٥٣‌ هزار خانوار است، چقدر باید سرمایه‌گذاری کرد؟ اگر کمینه بودجه - که متأسفانه هزینه‌های اکولوژیک و خرابکاری‌های محیط‌زیستی آن محاسبه نشده - را در نظر بگیریم، فقط با تقسیم شش ‌هزار ‌میلیارد تومان بین همه افراد شهر سمنان، به هر نفر ٣٣‌ میلیون تومان و به هر خانواده ١١٥‌ میلیون تومان می‌رسد! اصلا بروید از تک‌تک مردم نظرخواهی کنید بگویید ما می‌خواهیم برای تأمین آب شما این‌همه پول خرج کنیم؛ آیا شما موافقید؟ با تأمین ٥٠٠‌ میلیون مترمکعب آب، اگر با موفقیت هم اجرا شود، بناست چه گلی به سر استان سمنان زده شود؟ اگر بودجه این پروژه به ازای همه جمعیت استان هم تقسیم شود، به هر نفر حدود ١٠‌ میلیون تومان می‌رسد!  

من نمی‌گویم این پول را بین مردم تقسیم کنید؛ قطعا خطاست. اما با این پول می‌توان سیستم آبرسانی تهران و دیگر کلان‌شهرها را اصلاح کرد و با صرفه‌جویی حاصل از آن، چند‌برابر آبی که بناست با این هزینه هنگفت شیرین شود، محیط‌‌زیست را نابود کند و به سمنان رسد، آب تأمین کرد. می‌توان این بودجه را صرف زیرساخت‌های علمی و پژوهشی استان سمنان و این استان را به بزرگ‌ترین مرکز دانشگاهی و پژوهشی خاورمیانه تبدیل کرد.

 این باعث می‌شود وابستگی به آب در استان کاهش یابد و طبیعت آن همچنان زیبا و بکر باقی بماند. اگرچه کلنگ مجدد این پروژه باعث خوشحالی هم‌استانی‌های آقای رئیس‌جمهور می‌شود، ولی انتقال گران آب از کیسه مردم، رانتی می‌شود برای کسانی که در ساختمان‌های لوکس بالای شهر تهران، آینده خود و فرزندانشان را محاسبه می‌کنند. تبعات اجرای آن حتی در صورت موفقیت، ریسک آسیب‌پذیری استان را به‌شدت بالا می‌برد و باعث افزایش تمرکز و ایجاد صنایعی می‌شود که به آبی وابسته خواهند بود که ممکن است به هر دلیلی ادامه رساندن آن به استان در آینده ممکن نباشد. آقای رئیس‌جمهور محترم فردی دانشمند و با تدبیر است و اتقاقا از من معلم دانشگاه و هر کس دیگری، مسائل امنیتی را درک می‌کند و از ایشان انتظار نیست دست به اقدامی بزند که آینده استان آرام و دانشمندپرور سمنان به‌شدت آسیب‌پذیر شود. 

قبلا در نامه‌ای به رئیس‌جمهور محترم نوشته‌ام و الان هم برای ثبت در تاریخ تکرار می‌کنم: آقای روحانی باید دست به دو جراحی بزرگ بزند (می‌توانید اسمش را برجام ٢ و ٣ بنامید):

١. رهایی از عادت یارانه‌ای حداقل نیمی از مردم ایران که میراث بد دیگر هم‌استانی اوست.

٢. رهایی از یارانه شش‌میلیارد‌دلاری که سال‌ها به وزارت نیرو و شرکت‌های تابعه داده است و عادت کرده‌اند برای خرج آن، هر روز کیسه‌های محیرالعقولی مانند انتقال آب دریای خزر به سمنان یا خلیج‌فارس به کویر مرکزی یا طرح ایران‌رود و انواع و اقسام رؤیاها در قالب مگاپروژه‌های نابودی ایران را بدوزند. آقای روحانی عزیز یک‌ بار برای همیشه در این دکان را ببندید تا هم راهگشای اقتصاد شود و هم راهگشای محیط‌زیست به‌شدت بحرانی.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۲۰
پیمان صاحبی

 

مواد شیمیایی که انسان‌ها به دریا می‌ریزند فرزندان ما را مسموم می‌کند

سلامت نیوز: دانشمندان هشدار دادند که مواد شیمیایی که انسانها به رودخانه‌ها و دریاها می‌ریزند کودکانشان را در معرض مسمومیت شدید و مرگ قرار می‌دهد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از تسنیم؛ بارها گفته‌اند و شنیدیم که کار این جهان بر اساس نظمی از پیش تعیین شده است و تمام امور جهان از روشی تسلسل‌وار و چرخه‌گونه تبعیت می‌کند؛ بر این اساس هرگونه تغییر و تحول و نقص در هر بخشی از این چرخه به کل سیستم ضربه می‌زند و به قول خودمان از هر دستی بدهی از همان دست می‌گیری.

بر اساس گزارشی که در روزنامه «ایندیپندنت» منتشر شده است مواد شیمیایی که توسط انسانها به دریا ریخته می‌شود فرزندان ما را مسموم می‌کند.

دانشمندان هشدار دادند که این مواد شیمیایی عملکرد نخستینخطوط دفاعی بدن را که در برابر مواد مضر واکنش نشان می‌دهد را مختل می‌کند.

تحقیقات جدید دانشمندان نشان می‌دهد، سمومی مانند «د.د.ت» (DDT) و سایر مواد شیمیایی که در آب دریا ریخته می‌شوند روی موجودات آبزی دریا و علی‌الخصوص ماهی‌ها که جزو اصلی زنجیره غذایی انسانها هستند تاثیر گذاشته و بعد از مصرف ماهی توسط انسان این مواد شیمیایی وارد بدن ما می‌شوند و موجب تداخل در عملکرد «سیستم دفاع انتقادی» بدن (critical defence system) می‌شود.

در این رابطه دانشمندان هشدار می‌دهند که به خصوص، نوزادان تازه متولد شده در معرض خطر بیشتری هستند چرا که این مواد شیمیایی با غلظت بالا از طریق شیر مادر وارد بدن آنها می‌شود و با توجه به این نکته که مکانیسم دفاعی نوزادان هنوز به طور کامل توسعه نیافته است این موضوع می‌تواند مشکلات گزافی درپی داشته باشد.

آلاینده‌های پیدا شده در ماهی‌ها، مانع از این می‌شود که پمپ کوچکی که در سلول‌های بدن وجود دارد و کارشان پمپاژ سموم مضر داخل سلول به خارج از سلول است به درستی عمل کنند.

اختلال در عملکرد این سیستم یعنی عدم دفع درست و منظم سموم؛ بنابراین سبب باقی‌ماندن برخی از این سموم در داخل بدن و در نتیجه ایجاد مسمومیت در فرد می‌شود.

این پمپ‌های کوچک به طور معمول بسیار موثر هستند و حتی در برخی موارد عملکردشان برای شرکت‌های داروسازی هم به صورت مشکلی غیر قابل‌حل درآمده است چرا که این پمپ‌ها اغلب داروها را به سرعت به خارج از سلول می‌رانند و داروهایی که برای اثرگذاری نیاز به مدت زمان بیشتری حضور در سلول دارند مثل داروهای ضدسرطان، نمی‌توانند اثر مطلوب و موردنظر را در بدن داشته باشند.

این پمپ‌ها کار ویژه‌ خاص دیگری هم دارند و آن هم محافظت از اندام‌های تناسلی‌ ما و نقش کلیدی دیگرشان ممانعت از نفوذ سموم از طریق خون به مغز ما است.

نمونه‌هایی از آلاینده‌ها - شامل آفت‌کش‌هایی مانند «د.د.ت» که کاربرد آن در حال حاضر ممنوع است و برخی مواد که در فوم اثاثیه منزل و یا در ساخت لوازم داخلی وسایل سردکننده مورد استفاده قرار می‌گیرند طی آزمایشی که توسط دانشمندان در آزمایشگاه موسسه معتبر اقیانوس‌شناسی «اسکریپس» شهر سن‌دیگو آمریکا، از بافت عضله هشت ماهی تن زرد خارج شدند.

آثار این مواد شیمیایی در حال حاضر هم در انسان‌ها و هم در حیات وحش دریایی و در موجوداتی مانند نهنگ‌ها و دلفین‌ها وجود دارد.
منبع:سلامت نیوز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۵۸
پیمان صاحبی

 

زمین خواری زنگ خطری برای تاراج ثروت ملی ایرانیان

سلامت نیوز: دغدغه امروز بسیاری از مسئولان این است که عده ای سودجو در قالب زمین خواری و تصرف اراضی ملی و کشاورزی به تاراج ثروت ملی ایرانیان می پردازند و به همین جهت حافظان منابع طبیعی و اراضی ملی و کشاورزی، جهادی سخت برای مقابله با این اقدامات پیش رو دارند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا، اثرات منفی پدیده زمین خواری و به تبع آن ساخت وسازهای غیرمجاز به گونه ای است که مقام معظم رهبری این موضوع را از مسائل رنج‌آور و اسفبار دانستند و تأکید کردند که باید در قانون، اینگونه اقدامات جرم تلقی شود و افراد سوءاستفاده‌کننده بی‌هیچ اغماضی مورد تعقیب قضایی قرار گیرند.


اگرچه با ورود بسیاری از دستگاه های اجرایی متولی در برخورد با متجاوزان به عرصه های طبیعی اقدامات مثبتی صورت گرفته اما به دلیل وسعت اقدامات متصرفان، این پدیده منفی همچنان پابرجا است.
بدون شک کوتاهی در برخورد قاطع با متجاوزان به اراضی ملی، محیط ‌زیست، منابع طبیعی و جنگل‌ها آثار شومی را در طبیعت به جای می گذارد که جبران آن امکان پذیر نخواهد بود.


زمین خواری وساخت و سازهای غیرمجاز علاوه بر اینکه تاراج ثروت ملی کشور محسوب می شود،‌ آثار زیانبار دیگری نیز دارد که تخریب اراضی کشاورزی به واسطه ساخت و سازهای غیرمجاز یکی از آنها محسوب می شود.


علاوه بر این، صاحبان ویلاهای بدقواره ای که در این اراضی تصرف شده در قالب ساخت و سازهای غیرمجاز صورت می گیرد، برای تامین آب مورد نیاز اقدام به حفر چاه غیرمجاز می کنند که امروز یکی از معضلات استان هایی نظیر استان البرز محسوب می شود.


البرز امروز با معضل 12 هزار چاه غیرمجاز مواجه است که حفر آنها باید تخلیه منابع آب زیرزمینی و تخریب مخازن آب شده که نتیجه آن نفوذ ناپذیری زمین و جاری شدن سیلاب پس از بارش های حتی اندک باران است.


استان البرز نیز از پدیده مخرب زمین خواری و تصرف اراضی ملی و کشاورزی در امان نبوده و بسیاری از اراضی ملی و منابع طبیعی آن که روزگاری سبب شده بود تا به این استان به عنوان تفرجگاهی طبیعی نگریسته شود، به تصرف درآمده است. گرچه مسئولان استان عزم جدی خود را در برخورد با اینگونه اقدامات نشان داده اند و پرونده های بسیاری در دستگاه قضایی در این خصوص مفتوح شده است.


معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار البرز با اشاره به اینکه باید مراقبت کافی و لازم از سوی دستگاه های اجرایی متولی برای نگهداری و حفاظت از این اراضی صورت گیرد، گفت: یکی از مشکلات در این زمینه در البرز این است که بسیاری از این اراضی فاقد سند مالکیت هستند.


هیربد معصومی افزود: این در حالی است که اراضی بخش خصوصی که متراژ آنها نیز زیاد است و رها شده، اما به تصرف افراد سودجو در نمی آید.
وی ادامه داد: چون این اراضی خصوصی توسط مالک حفاظت شده و دارای سند مالکیت است، بنابراین باید فکر اساسی از سوی ارگان های متولی اراضی ملی برای حفاظت از این اراضی صورت گیرد.


معاون استاندار البرز خاطرنشان کرد: تصرف اراضی ملی قطعا با پدیده منفی دیگر اقتصادی از جمله ساخت وساز نیز همراه می شود که لازم است تدابیر جدی از سوی جهاد کشاورزی، منابع طبیعی در جهت حفاظت هرچه بیشتر ازاین اراضی صورت گیرد.


وی تاکید کرد: درکنار سیاست سالجاری که در تلاش هستیم تا مردم به سمت تولید با هدف عملیاتی شدن بحث اقتصاد مقاومتی پیش روند، این نوع مولفه های اقتصادی و مبارزه با افراد که اراضی ملی را به تصرف درمی آورند نیز به جدیت دنبال می شود.


معاون استاندار البرز و فرماندار ویژه کرج نیز در این خصوص اظهار کرد: این نوع تخلفات و قانون شکنی در استان البرز به ویژه کلانشهر کرج به واسطه عدم برخورد جدی با متخلفان بوده است.


محمد تقی ایرانی افزود: درسال های گذشته شاهد آن بودیم مماشات با این افراد صورت می گرفت، اما این مماشات کنار گذاشته شده و دستگاه قضایی جدی عمل می کند و دولتمردان نیز با هر نوع تخلفی دراین زمینه قاطع برخورد خواهند کرد.
وی ادامه داد: در دوسال گذشته اقدامات خوبی دراین زمینه صورت گرفته که از جمله آن می توان به آزاد سازی منابع ملی قطعه بندی شده در روستای نمرک جاده چالوس اشاره کرد.


فرماندار کرج گفت: این افراد سودجو اراضی آتشگاه، شمال کرج و قسمت هایی از جاده چالوس که از دسترس دور هستند را هدف قرار داده بودند که از دید کارگزاران پنهان نمانده و با همکاری دستگاه قضایی برخوردها و پیگیری ها دراین زمینه ادامه دارد.


وی تاکید کرد: دستگاه های اجرایی متولی از جمله جهاد کشاورزی، مسکن و شهرسازی، محیط‌زیست، منابع طبیعی و جنگل‌ها باید بر اراضی تحت نظارت خود به شکل مستمر و روزآمد بازرسی و نظارت داشته و به محض وقوع جرم و مشاهده تخلف مراتب را به قوه قضائیه منعکس کنند اگرچه سایر دستگاه هایی اجرایی نیز باید هماهنگی لازم را برای برخورد متصرفان اراضی ملی داشته باشند .

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۵۶
پیمان صاحبی

سدسازان می‌گویند سدها در سیلاب اخیر جان مردم را نجات دادند اما منتقدان می‌گویند با مدیریت درست آب، اصلا نباید چنین سیلابی ویرانگر می‌شد و طبیعت به زودی با ریزگردها انتقام خود را خواهد گرفت.

خبرگزاری مهر، گروه جامعه-مسعود بُربُر: مدافعان سدسازی پس از قوع سیلاب‌های اخیر بارها از نقش حیاتی سدها در کاهش خسارات ناشی از سیلاب‌ها سخن گفتند و این سازه‌های بزرگ و میلیاردی را ناجی ساکنان پایین دست لقب نهادند. با این حال بسیاری از کارشناسان حوزه اقلیم و محیط زیست نظر دیگری دارند. آنها معتقدند که سیلاب‌ها می‌توانستند جانبخش طبیعت تشنه پایین‌دست باشند و سدها مانع نوزایاییِ (توانایی بارورسازی مجدد) صدهاهزار اراضی خشکیده با سیلاب و آبرفت های جانبخش شدند. به اعتقاد این کارشناسان طبیعت در ماه های آتی بار دیگر با ریزگردها انتقام خود را خواهد گرفت.

محمد درویش در گفتگو با خبرنگار مهر در این باره می‌گوید: هیچ جای دنیا سد نمی‌سازند برای این که سیلاب را کنترل کنند. هزینه‌های میلیاردی که برای احداث سد می‌شود به خاطر این نیست که سازه‌هایی بسازیم که باعث شود تا سیلی خسارت‌بار در پایین دست اتفاق نیفتد.

مدیرکل دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان این که برای جلوگیری از سیلاب باید فعالیت‌های اصولی انجام دهیم برخی از این فعالیت‌ها را بر شمرد و گفت: برای این که جلوی سیل را بگیریم باید اولا پوشش گیاهی در بالادست را تثبیت کنیم، تعادل دام و مرتع را برقرار کنیم، فعالیتهای معدنی بی‌ضابطه را سامان دهیم و اجازه تغییر کاربری اراضی در بالادست حوزه‌های آبریز ندهیم تا به این ترتیب ضریب هرزآب و نرخ فرسایش خاک را تشدید نکنیم.

وی افزود: دومین کار این است که باید به بستر آبرفتی رودخانه‌ها احترام بگذاریم و در حریم بستر آبرفتی سیلابی رودخانه‌ها ساخت و سازی انجام نشود تا در مواقع سیلابی، سیل بتواند به راحتی جریان پیدا کند. به خصوص در مناطقی مثل کشور ما که خشک و نیمه خشک محسوب می‌شود و احتمال رخداد بارندگی‌های شدید خیلی زیاد است باید به این دو موضوع خیلی بیش از حد توجه بکنیم.

سیلاب‌ها می‌توانستند نعمت باشند

درویش تصریح کرد: اگر این دو موضوع را رعایت کنیم، سیل‌ها نه تنها خسارتی به بار نمی‌آورند بلکه می‌توانند نعمت هم باشند زیرا این سیل‌ها هستند که مواد غذایی را به تدریج می‌شویند و با خود به دشت‌ها و جلگه‌های حاصلخیز کشور می‌آورند و این باعث قدرت و قوت کشاورزی ما و افزایش حاصلخیزی جلگه‌های حاصلخیز ما از جمله جلگه خوزستان، جلگه میناب، جلگه شهریار، جلگه فامنین همدان، جلگه ورزنه در تالاب گاوخونی و همین طور دشت جیرفت در استان کرمان و کامفیروز در استان فارس و بسیاری از مناطق دیگر کشور ما می‌شود.

عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع تاکید کرد: این که این‌ دشت‌ها از قدیم به عنوان قطب کشاورزی مطرح شده‌اند به خاطر این بوده که جریان‌های سیلابی مثل رودخانه هلیل رود در کرمان یا جریان‌های سیلابی رودخانه هیرمند در سیستان و همچنین جریان‌های سیلابی رودخانه‌های کرخه و کارون در دشت خوزستان حرکت می‌کردند و این جلگه‌ها را سیراب می‌کردند و این‌ها می‌توانستند قطب کشاورزی ما باشند در حالی که ما با ساختن سدها جلوی این جریان‌های مغذی را گرفته‌ایم. آب زلال اندکی که از سدها خارج می‌شود باعث شده که دیگر دشت‌های حاصلخیز کشاورزی ما نتواند حاصلخیزی خودش را جبران کند و ما مجبور به استفاده از کودهای شیمیایی هستیم که خود این مساله عوارض جبران ناپذیری را در تولید محصولات ارگانیک و بیماری‌هایی که به وجود آمده به کار آمده است.

ویرانگر شدن سیل‌ها نتیجه نابخردی مدیریتی است

درویش در پاسخ به ادعای مدافعان سدسازی که «اگر سدها نبود خوزستان یا لرستان زیر آب می‌رفت»، تصریح می‌کند: اگر این اتفاق افتاده است و این سیل‌ها ویرانگر می‌شود به دلیل نابخردی مدیریتی ما بوده است. چرا باید میلیاردها تومان برای ساخت سدی هزینه کنیم و بعد سدی که باید دست‌کم ۵۰ تا صد سال عمر مفیدش باشد به دلیل رسوبی که پشتش جمع می‌شود با یک هرزآب پر شود و نابود شود و حتی نتواند در تولید برق موثر باشد. این کار خیلی غلطی است و نباید دوستان از این مسئله به عنوان امتیاز سدسازی یاد بکنند.

مدیرکل دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست هشدار می‌دهد: دوباره اجازه ندهیم تا شرکت‌هایی که سود خود را در ساختن سدها یا طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای بیشتر می‌بینند، مجدداً مجال یابند تا از رخداد سیل‌های اخیر در لرستان و خوزستان آن هم با دبی هشت تا 9 هزار متر مکعب در ثانیه که به مراتب کمتر از سیل اسفندماه 1383 در کارون است، برای کلاه سدسازی، نمدی تازه ببافند و اندوخته‌های خالی صندوق ارزی کشور را خالی‌تر کنند.

درویش تصریح می‌کند: مدیران ارشد سازمان متولی آب کشور به کمینه ملاحظات محیط زیستی در مانیفست وزارت متبوع خود هم اعتقادی ندارند وگرنه چگونه ممکن است رسیدن آب به خلیج فارس یا تالاب‌ها و چالاب‌های داخلی را «هدررفت آب» نامیده و آشکارا بدون هیچ نگرانی و دغدغه‌ای اعلام کنند: سیاست دستگاه متبوع آنها این است که تا آخرین قطره آب موجود در رودخانه‌ها‌ی وطن را مهار کرده و اجازه ندهند تا هیچ رودخانه‌ای در فلات ایران به پایاب خود برسد!

وی تاکید می‌کند: هرگز نباید بپنداریم مشکل سیل‌های ویرانگر با ساختن سدهای بیشتر حل خواهد شد، برای تبدیل دوباره بلای سیل به یک موهبت، باید به قوانین طبیعی در چیدمان توسعه کشور گردن نهاده و بر خلاف توان بوم‌شناختی کشور، نسخه‌های توسعه را نپیچیم.

درویش در پایان اعلام می‌کند: ثمره سدسازی افراطی تا این لحظه کاهش ذخیره تنوع زیستی در رودخانه‌ها و آبگیرهای بزرگ در شمال و جنوب کشور بوده و نتیجه آن نیز افزایش چشمه‌های تولید گرد و خاک بوده است.

از همین روست که برخی کارشناسان هشدار داده‌اند که اگر سدها سیلاب‌های اخیر را مهار کردند اکنون باید چشم به راه‌ ماه‌های پیش رو بود تا طبیعت بار دیگر با ریزگردها انتقام مدیریت نادرست آب کشور را از ساکنان بی‌پناه سرزمین آب و آفتاب بگیرد.
منبع:مهرنیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۵۴
پیمان صاحبی


مژگان جمشیدی: چند سالی است که سیل‌ها یکی پس از دیگری و به گفته کارشناسان خیلی زودتر از دوره‌های بازگشت طبیعی به وقوع می‌پیوندند. بزرگترین سیل‌های تاریخ جهان در هزاره اخیر اگرچه گستردگی وسیعی دارد و از کشورهای متعدد در شمال اروپا تا شرق چین را در بر می‌گیرد اما نکته این است که در یکصد سال اخیر بیشتر سیلهای ویرانگر جهان در کشورهای جهان سوم یا در حال توسعه بویژه در آسیا به وقوع پیوسته و هزاران نفر را به کام مرگ کشانده است. وجه مشترک تمامی این کشورها توسعه نیافتگی و تخریب گسترده سرزمین و پوشش گیاهی است که یکی از دلایل وقوع سیل به شمار می آید.


در ایران نیز به گواه شواهد موجود و آمارهای ارائه شده وقوع سیل در دهه‌های اخیر شدت گرفته است. سیل اگرچه در زمره سوانح طبیعی دسته‌بندی می‌شود اما در ایران بیشتر سیل‌های رخ داده  بیش از آن که منشأ آن طبیعی باشد، حاصل دخالت‌های ناصواب انسانی است که سیل 88 قم تنها نمونه کوچکی از آن است چرا که بستر رودخانه خشکیده قمرود توسط شهرداری به پارکینگ تبدیل شد و نهایتاً وقتی بعد از چند سال کاهش بارندگی، باران کمی بیش از حد تصور مسئولان بارید و در رودخانه جاری شد، به جای بستر شن و ماسه‌ای به صدها نفر از مردم و خودروهای پارک شده برخورد کرد و همه را با خود برد.

 تخریب جنگل‌ها و مراتع، چرای بی‌رویه دام در بالادست سدها و مسدود کردن غالب رودخانه‌های کشور با دیواره‌های بتونی نیز از دیگر دلایل تشدید سیل در کشور است. بر اساس اعلام سازمان حفاظت محیط زیست، از 421 مورد سیل اتفاق افتاده از سال 1330 تا 1380 نزدیک به 74 درصد آن تنها مربوط به سال‌های 1360 تا 1380 می‌شود. یعنی در فاصله سال‌های 60 تا 80 میزان سیل 20 برابر شده در حالی که تغییرات زیادی در بارندگی‌های منطقه جز چند مورد استثنایی وجود نداشته است. البته از این زمان به بعد نیز آمار دیگری ارائه نشده است!

اما بانک اطلاعاتی خسارات سیل معاونت آبخیزداری سازمان جنگلها و مراتع کشور نیز حاوی اطلاعات ارزشمند دیگری است. بر اساس داده‌های این بانک اطلاعاتی، خسارات ناشی از سیل بالغ بر 10000 میلیارد ریال در سال است و از سال 1330 لغایت 1383 باعث کشته شدن 11 هزار و 739 نفر و مفقود الاثر شدن 2381 نفر دیگر شده است. دو میلیون و 300 هزار هکتار از مزارع کشور در همین بازه زمانی آسیب دیده و یک میلیون و 580 هزار رأس دام تلف شده است. اما خسارات وارده به کشور از این سال به بعد، بعد از گذشت 12 سال هنوز هم ارائه نشده است. اگرچه هر ساله کشور شاهد وقوع سیلاب‌های متعددی است اما سیل ویرانگر گلستان در 20 مرداد 1380 که منجر به کشته و مفقود الاثر شدن بیش از 500 نفر از هموطنان شد هنوز هم عنوان نخست فجایع سیل کشور را به خود اختصاص داده است.

 وسعت تخریبی این سیل که به گفته کارشناسان تماماً در اثر تخریب جنگلها و مراتع در بالادست حوضه آبریز گرگانرود  است، حدود 5000 کیلومتر را در برگرفت و طبق اعلام سازمان ملل در اوت سال 2001 سیل گلستان در این سال رتبه یک تلفات انسانی سیل در جهان را به خود اختصاص داد. شکسته شدن سد شهید وفایی نیز مزید بر علت شد و حجم عظیمی از آب با سرعتی باور نکردنی جاده گلستان و خودروهای عبوری را گرفته تا جنگلهای بکر داخل پارک ملی گلستان را با خود برد. در اثر این سیل هزاران تن خاک جابه‌جا و مخزن سد گلستان پر شد. لاشه حیات وحشی سیل زده و دهها هزار دام کشته شده در سد و شیوع بیماری وبا در بین سیل زدگان عمق فاجعه را چندین برابر کرد.



اگرچه سیل گلستان بار دیگر در سال 1381، 1382 و 1384 درست در حول و حوش سالگرد سیل نخست تکرار و منجر به کشته شدن بیش از یکصد نفر دیگر شد اما با وجود تخریب چند باره جاده گلستان، باز هم این جاده در همان بستر سیل خیز رودخانه «دوغ »در داخل پارک ساخته شد تا بار دیگر این پرسش مطرح باشد که اگر بارانی سیل آسا و بیش از حد طبیعی یکبار دیگر در سال‌های آتی گلستان را درنوردد چه کسی پاسخگوی تلفات انسانی آن خواهد بود.
 
با اینکه حافظه تاریخی مردم ایران، سیلهای شمال کشور را فاجعه بارترین سیل‌های ایران قلمداد می‌کنند اما سیل میدان تجریش تهران در سال 1366، دومین سیل مخرب کشور از نظر تلفات انسانی لقب گرفته است. ۴ مرداد ۱۳۶۶ ساعت یک بعدازظهر، بر اثر بارش شدید باران و جاری‌شدن سیلاب در دره‌های دربند و گلابدره، در شمال تهران رخ داد. اما آنچه خسارات سیل را تشدید کرد شکسته شدن سد دیگری بود که روی رودخانه گلابدره ساخته شده بود. ناگهان حجم عظیمی از آب روانه میدان تجریش و خیابان شریعتی و مناطق اطراف شد. شدت رگبار به گونه‌ای بود که در مدت ۱۰۷ دقیقه ۲۸ میلیمتر بارش ثبت شد.

در مدت کوتاهی سیلاب عظیمی از رودخانه گلابدره به حرکت درآمد و در مسیر خود سد ساخته‌شده را تخریب و صدها تن گل‌ولای و سنگ را در مسیر رودخانه گلابدره و جعفرآباد به سمت میدان تجریش به حرکت درآورد. سیل‌های نکا و ماسوله در دهه 70، سیل کوهدشت لرستان، سیل قم و سیل بهشهر و سیلهای سال گذشته تهران و ایلام از دیگر سیل‌های پر خسارت سه دهه گذشته کشور هستند که در نتیجه آن بیش از 300 نفر دیگر کشته شدند. 

اگرچه هیچ یک از سیل‌های کشورمان هنوز هم با سیل‌های ویرانگر کشورهای همسایه و اطراف همچون سیل 2014 هند و پاکستان و سیل 1998 چین که منجر به کشته شدن بیش از 4000نفر و وارد آمدن خسارت 40 میلیارد دلاری به زیر ساخت‌های این کشور شد قابل مقایسه نیست، اما جلوی بسیاری از سیلهای کشورمان را می‌توان با مدیریت بهتر منابع آب، جلوگیری از فرسایش خاک و عدم تعرض به حریم رودخانه‌ها گرفت تا هر ساله کشور مجبور به جبران خسارات دهها میلیارد تومانی سیل نباشد.

*روزنامه ایران
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۴۳
پیمان صاحبی


 

دولت، مردم و بخش خصوصی؛ ناجیان ارومیه

سلامت نیوز: اواسط دهه ٨٠ بود که زنگ خطر خشک شدن دریاچه ارومیه به صدا درآمد و بزرگ‌ترین دریاچه کشور می‌رفت که تحلیل رود و در مسیری برگشت‌ناپذیر سقوط کند. اول گوشه و کنارهای دریاچه آب رفت، ‌بعد منابع غذایی جانوران از بین رفت و بعد هم پرندگان ترجیح دادند دیگر در ارومیه فرود نیایند. کشتی‌ها و قایق‌ها به گل نشست و دریاچه شد سوژه عکاسی با تم بدبختی و مرگ.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اعتماد در ادامه نوشت:آن موقع‌ها کسی به یادش نبود که دریاچه که خشک شود فقط مردم کنار ساحلش نیستند که حذف می‌شوند، فقط راه دریایی و پل شهید کلانتری نیست که بلااستفاده می‌شود، کسی حواسش به نمک دریاچه نبود که وقتی آبی در کار نباشد، ‌باد، ‌این قدرت را دارد که از زمین بلندشان کند و کیلومترها دورتر روی سر مردم شهرنشین و روستانشین بباراند. بیماری‌های حوزه دریاچه از شرایط نرمال تغییر کرد و کاسبی کشاورزان کساد شد، کشاورزانی که خودشان یک طرف طناب اتهام را در گردن داشتند و شاید بشود گفت مقصرانی بی‌تقصیر بودند، که انگار می‌دانستند چه بر سر دریاچه می‌آید اما چاره‌ای نداشتند تا معاش‌شان تامین شود.


دو سال پیش، ‌زمانی که حسن روحانی، ‌تصمیم گرفت رییس‌جمهور شود، ‌مدافعان محیط زیست از او خواستند یک هدف محیط زیستی داشته باشد و آن هم احیای دریاچه رو به موت بود. گرچه به اعتقاد برخی کارشناسان، دریاچه از دست رفته بود و هیچ کس نمی‌توانست کاری برایش بکند، ‌اما قرار بر این شد که متولیان دریاچه از وزارت نیرو تا سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت جهاد کشاورزی، همه دست به دست هم بدهند و ارومیه را از وضع اسفناکش نجات دهند. روحانی به مردم قول زنده کردن مرده‌ای را داد که نفس‌های آخر را می‌کشید. اما همین قول، ‌امیدی شد بر احیای دریاچه و ستادی با دستور رییس‌جمهور تشکیل شد، با هدف صرف احیا. ستادی که کارشناسان و اساتید دانشگاه در آن شروع به کار کردند. گرچه این ستاد هم مانند خیلی از کارگروه‌هایی که با هدفی خاص تشکیل می‌شود، ‌شامل مرور زمان شد و با گذشت دو سال از آن، ‌شاید اتفاق بزرگی که همه منتظرش هستند به وقوع نپیوسته، ‌اما متولیان با کمک هم دارند روی احیا کار می‌کنند تا شاید روزی دریاچه به روزهای زندگی‌اش بازگردد و صدای پرنده‌ها از روی آن شنیده شود و دیگر عکس به گل نشسته‌ها همه جا دست به دست نچرخد.


مدیر ملی طرح حفاظت از تالاب‌های ایران سازمان محیط زیست، ‌یکی از متولیان این پرونده است. محسن سلیمانی، ‌به عنوان یک مدیر زیست‌محیطی، ‌گوشه‌ای از پروژه احیا را گرفته که بیشتر به مشارکت مردم بازمی‌گردد، مردمی که هم قربانی‌اند و هم عامل فاجعه. پروژه‌ای که دولت ژاپن هم دست یاری برای احیا در این فاز دراز کرده است، ادامه راهی است که سازمان حفاظت محیط زیست با وارد کردن مردم و آگاه کردن و آموزش به آنها، ‌درصدد مسوول کردن شان برمی‌آید تا با اصلاح روش‌های کشاورزی و تغییر الگوی کشت، ‌بتواند صرفه‌جویی لازم را برای مصرف آبی که باید به طبیعت برسد، ‌محقق کند. در گفت‌وگویی که با سلیمانی داشتیم، ‌روند دخیل کردن مردم و مشارکت آنها در احیای دریاچه شرح داده می‌شود.


در شرایط کنونی، دریاچه ارومیه نسبت به چند سال گذشته‌اش، وضعی بهتر پیدا کرده. اینکه این بهبودبه خاطر بارش‌های زمستانی است یا اقدامات انسانی باعث آن شده، ‌جای سوال دارد. چه سهمی را برای اقدامات احیای دریاچه از آن طبیعت می‌دانید و چه بخشی را ناشی از تلاش‌های ستاد و سازمان؟
واقعیت این است که در بالا آمدن آب دریاچه ارومیه، ‌باید بگوییم بخش قابل توجهی از این بالا آمدن به بارندگی‌های اخیر ربط دارد. اما در عین حال اقداماتی که توسط دستگاه‌های مختلف از جمله ستاد احیای دریاچه ارومیه انجام شده، هم تاثیرگذار بوده، از جمله رهاسازی آب از پشت سد و اقدامات رودخانه‌ای. اتفاقی که الان شاهدش هستیم و بارندگی‌هایی که رخ داده، می‌تواند ما را امیدوار کند به اینکه اقداماتی که داریم انجام می‌دهیم در مسیر اصلاح روش‌های غلطی است که در گذشته انجام می‌دادیم. شرایط فعلی دریاچه، ماحصل یک فرآیند اشتباه است. ما شروع کردیم آن روند اشتباه را اصلاح کنیم. این اتفاقات ما را امیدوار کرده که اگر دست بجنبانیم و روش‌های خود را اصلاح کنیم، دریاچه می‌تواند روند بهبود سریع‌تری داشته باشد.


در مورد کارهایی که ما می‌کنیم، سازمان در بحث حفاظت از تالاب‌های ایران، به جنبه‌ای ورود کرده که کمتر به آن توجه شده؛ موضو ع مشارکت مردم در احیای دریاچه ارومیه. تا زمانی که پروژه احیای دریاچه، پروژه‌ای دولتی باشد، معتقدیم که دریاچه ارومیه احیا نخواهد شد، چرا که بخش عمده‌ای از حقابه‌ای که باید به دریاچه برسد، در بخش‌های مختلف کشاورزی، صنعت و شرب استفاده می‌شود و مصرف‌کننده اصلی این منبع آب، کسی نیست جز مردم. تا زمانی که مردم، به ویژه افرادی که در بخش کشاورزی فعال هستند، باور ندارند که باید در احیای دریاچه ارومیه مشارکت کنند، عملا این امید درست نخواهد بود. چرا که اگر مردم احساس کنند احیای دریاچه در تضاد با منافع آنها و کاهش درآمدهای‌شان است، همکاری نخواهند کرد.


کارهایی که دارید در مشارکت دادن مردم در احیا می‌کنید دقیقا چیستند؟
ما در قالب پروژه الگو‌سازی مشارکت مردم در احیای دریاچه از طریق کشاورزی پایدار داریم تلاش می‌کنیم چنداتفاق بیفتد. اولا خود کشاورزان در فرآیند برنامه‌ریزی و تغییرات مشارکت داشته باشند و با کمک خود کشاورزان برنامه اصلاحی را برای سطح مزرعه شان پیشنهاد می‌دهیم. موضوع دیگر بحث social responsibility یا همان مسوولیت اجتماعی است. تک‌تک بخش‌ها، خود کشاورزان، سازمان جهاد کشاورزی، ذی نفعان، همه در پروژه احیا، مسوولیت اجتماعی داشته باشند و در عین حال کارکردن باهم را در قالب پروژه مسوولیت اجتماعی تجربه کنند. در بخش‌های دیگر سازمان هم، در بحث استقرار سیستم‌های مانیتورینگ و پایش دریاچه دارند کارهای جدی‌تری را انجام می‌دهند. در عرصه‌های اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی و بحث حفاظت و مدیریت برخی گونه‌های در حال تخریب هم به همین شکل دارد کار انجام می‌شود. مهم‌ترین وظیفه سازمان که داریم رویش کار می‌کنیم و در گذشته کمتر رویش کار شده، داشتن سیستم مانیتورینگ و پایش قوی آنهم نه فقط روی دریاچه، که روی کلیه فعالیت‌های توسعه‌ای که در حوضه آبریز اتفاق می‌افتد، است که اثرات آن منجر به تخریب دریاچه می‌شود. اینها موضوعات کلیدی سازمان است که دارد به آنها می‌پردازد.


چه میزان از پرآب شدن دریاچه حاصل بارش است یا چه سهمی ازصرفه‌جویی باعث این بهبود شده است؟
تفکیک کردن این اقدامات خیلی کار سختی است. نیاز داریم که مدلی داشته باشیم و این اطلاعات را در آن مدل ران کنیم. به نظرم می‌رسد مهم‌تر از این بحث، این است که این اتفاقات دست به دست هم داده و در مجموع باعث بهبود شده. اگر رودخانه‌ها را لایروبی نمی‌کردیم، اگر بارش خوبی هم اتفاق می‌افتاد، امکان ورود آب به رودخانه محدود می‌شد. اگر آب پشت سدها را رهاسازی نمی‌کردیم، امکان اینکه از فضای بارشی استفاده کنیم، نبود. اینها عوامل درهم‌تنیده‌ای‌اند که تا هرکدام نباشند دیگری رخ نمی‌دهد. واقعیتی وجود دارد که ما هنوز در زمینه مدیریت مصرف آبی و صرفه‌جویی در مصرف آب، هنوز قوی عمل نکرده‌ایم. در این پروژه‌ای که داریم پیش می‌بریم، ٧٥ روستا پوشش داده می‌شوند، در حالی که ما بیش از ٣٥٠٠ روستا در حوزه داریم. عمده کارهایی که اتفاق می‌افتد، استحصال آب و موضوع هدایت آب‌های موجود است. اما بخش دیگری که باید رویش کار شود و سهمش در این فرآیند اندک است، موضوع آب برگشتی حاصل از مدیریت مصرف است. این بخش هنوز نیازمند کار جدی است. این نشانه‌های امیدوار‌کننده بازگشت حیات در ارومیه، دست ما را در لابی کردن، گفت‌وگوها و مدیریت مصرف که مساله‌ای کلیدی است، پر می‌کند. این مساله نه‌تنها موضوع و بحران ارومیه است که در مورد همه تالاب‌ها صدق می‌کند.


یک میلیون دلاری که ژاپن برای احیا کمک کرده است، ‌در کدام بخش از پروژه‌ها مصرف می‌شود؟
این سومین فازی است که دولت ژاپن برای احیای ارومیه کمک می‌کند. این کمک به این صورت است که ما به آنها پروپوزال می‌دهیم و آنها بر اساس آن، ‌پول را می‌دهند، اما مشخص می‌شود در چه راهی مصرف می‌شود. درواقع عمده منابعی که آنها در اختیار ما می‌گذارند، بر اساس پروپوزال مشترکی است که روی مدیریت مصرف است و کار کردن با بدنه کشاورزان، تغییر رفتار در سازمان جهاد کشاورزی و بدنه کشاورزان محلی. از این همکاری دو هدف دنبال می‌شود: یک؛ درآمد مردم سرجای خود باقی بماند، اما از منابع آب کمتری برای داشتن درآمد استفاده کنیم. آمارها نشان می‌دهد با انجام برخی تکنیک‌های ساده، کشاورزان توانستند تا سقف ٤٠ درصد صرفه جویی آب که همان آبی است که از چاه برداشته می‌شود تا زمین کشاورزی می‌رسد، داشته باشند. این نشان می‌دهد الگوهای مصرف آب‌مان در سال‌های گذشته بسیار بد و ناپایدار بوده، انگار تصور ما این بوده کا با منبع لایتناهی آب مواجهیم و هرچقدر بخواهیم می‌توانیم استفاده کنیم. پول دولت ژاپن هم در سه محور کلیدی صرف می‌شود: اول؛ کار کردن با کشاورزان برای اینکه روش‌های کشاورزی اصلاح شود. دوم؛ ‌معرفی کردن الگوهای معیشت جایگزین که به آب وابستگی کمتری داشته باشند. سوم؛ شکل دادن یک‌سری تشکل‌های مدیریت محلی منابع آب است که در این پروژه قرار است حواس‌مان باشد صرف جای دیگر کشاورزی نشود و به سیستم چرخه طبیعت برگردد. بخش دیگری هم هست که استقرار پایش به شکل کلان‌تری که همه حوضه آبریز را شامل شود. اینکه هر کدام از این اقدامات چند درصد قرار است در احیا سهم داشته باشد را با کمک اساتید دانشگاه تربیت مدرس در حال بررسی هستیم.
در حال حاضر چند درصد از کشاورزان و روستاییانی که از آنها صحبت می‌کنید، در این سیستم اصلاح وارد شده‌اند و در حال امداد هستند؟
با توجه به آمار و ارقامی که داشتیم، حدود ٨ هزار کشاورز به شکل مستقیم درگیر این پروژه‌ها بودند. ٢ هزار کشاورز از این تعداد، ‌به شکل مستقیم در معرض کارهای ما قرار گرفته‌اند که خودشان کشاورزان فربه‌ای شدند و مدیریت را در دست گرفته‌اند. وقتی می‌بینید کشاورز در روستای خودش کارش اثر بخش است، باعث می‌شود کشاورزان مجاور هم تشویق شوند و داوطلبانه بخواهند روش‌شان را اصلاح کنند و کشاورزان ما به آنها آموزش می‌دهند. آماری از بابت اینکه چه افرادی به این جریان اضافه شده‌اند، نداریم. اما تعداد کشاورزانی که ما داریم باهاشان کار می‌کنیم٨ هزار نفر از٧٥ روستا هستند.


کل روستاهایی که باید تحت پوشش‌تان قرار گیرد، ‌چه تعدادند؟
کل روستاهای حوضه آبریز، ٣ هزار روستا هستند، اما روستاهایی که در حوضه اکولوژیک دریاچه‌اند، ٢٥٠ روستاست.
پس یعنی باید حداقل بتوانید ٢٥٠ روستا را پوشش دهید.
بله. داریم تلاش می‌کنیم ستاد را هم به این برنامه نزدیک کنیم که این برنامه را جدی‌تر دنبال کنند. علاوه بر کارهای جدی که جنبه‌های مهندسی‌اش بیشتر می‌شود، ‌سعی داریم جنبه‌های فرهنگی، اجتماعی و بسیج عمومی احیای دریاچه ارومیه را در کارهای خود پررنگ‌تر ببینند.


در خبرها آمده بود که بارش‌ها تراز دریاچه را بالا برده. پیش‌بینی‌تان در مورد این‌بارش‌ها و بهبودشان در روند احیا چیست؟
نمی‌توانم دقیق پیش بینی کنم. خوبی بارش‌ها این بوده که خوشبختانه سهم برف افزایش پیدا کرده است. سال‌های گذشته فقط به بارندگی‌های فصل بهار ربط پیدا می‌کرد. الان چون برف خوبی در منطقه آمده، جریان‌های ورودی ما افزایش داشته است. اما واقعیتی هم هست که با ورود به فصل گرما، تبخیر هم بالا خواهد رفت. این چرخه طبیعت است که با ورود به فصل گرما، کاهش سطح تالاب را شاهد باشیم. مهم این است که اکوسیستم بتواند خودش را بازیابی کند. خیلی از تالاب‌ها هستند که سطحش کم می‌شود و بالا می‌رود، فرصتی هم ایجاد می‌شود برای اینکه زیست مندان مختلفی در حاشیه‌اش بتوانند زندگی کنند. اما اینکه سطح یک اکوسیستم کاهش یابد و محو شود آن بحث دیگری است.


هدف‌تان از مشارکت دادن مردم در این میان چیست؟
تاکیدمان این است که نه‌تنها در مورد ارومیه، که در مورد بقیه تالاب‌ها هم صدق می‌کند که تا زمانی که پروژه‌ها را مردمی نکنیم و دولتی باقی بمانند، کاری از پیش نمی‌رود. اینکه معتقد باشیم دیگرانی خراب کردند و دولت هم بیاید اصلاح کند، رویه غلطی است. تا زمانی که فضای مناسب برای ورود مردم فراهم نشود و بخش خصوصی، دولت و مردم کنار هم قرار نگیرند، نمی‌توانیم کاری از پیش ببریم. متاسفانه در جامعه ما مساله‌ای جریان دارد و آن نگاه دولتی به همه امور است که دولت باید همه کارها را انجام دهد. در بخش محیط زیست هم کارها پیچیده‌تر و درهم تنیده‌تر است. این نگاه جواب نمی‌دهد. جای بخش خصوصی خالی است. افرادی که دارند از خدمات دریاچه‌ها وتالاب‌ها استفاده می‌کنند، نمی‌آیند به فرآیند احیا بخشی توجه کنند و بار مسوولیت را بر عهده بگیرند. مهم این است که همه باهم توجه نشان دهیم و همراهی کنیم، مهم این است همه باهم این شرایط و بستر را فراهم کنیم تا به سمت احیای دریاچه پیش برویم.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۱۳
پیمان صاحبی

مطالعات نشان می‌دهد که می‌توان علت یک دهم مجموع گازهای گلخانه‌ای ناشی از بخش کشاورزی را در زباله‌های غذایی جستجو کرد.

به گزارش سرویس محیط زیست ایسنا، محققان آلمانی معتقدند با کاهش ضایعات مواد غذایی می‌توان به کاهش تاثیرات ناشی از تغییرات اقلیمی کمک کرد. در حال حاضر یک سوم مواد غذایی تولید شده در جهان به مصرف انسان‌ها نمی‌رسند. همچنین در صورتی که کشورهای نوظهوری همچون چین الگوی غذایی در غرب را دنبال کنند این رقم افزایش چشمگیری پیدا می‌کند.

کاهش زباله‌های غذایی علاوه بر آنکه امنیت غذایی در جهان را تضمین می‌کند خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی را پایین می‌آورد. همچنین کشاورزی محرک اصلی تغییرات آب و هوایی است و 20 درصد مجموع گازهای گلخانه‌ای تولید شده در سال 2010 را شامل شده است.

به گزارش شبکه اخبار محیط زیست، نتایج مطالعات حاکی از آن است که میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از زباله‌های غذایی می‌تواند از 0.5 گیگا تن معادل‌های دی اکسید کربن در حال حاضر به 1.9 تا 2.5 گیگا تن تا سال 2050 افزایش یابد.
منبع:ایسنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۳۵
پیمان صاحبی

رییس مرکز فناوری‌های راهبردی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از تشکیل کمیته محیط زیست و توسعه پایدار با هدف پیشگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست و هم‌افزایی فعالیت‌های زیست محیطی ستادهای توسعه فناوری در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری خبر داد.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، "امید توکلی" اظهار کرد: کمیته محیط زیست و توسعه پایدار به منظور اجرای بندهای 11 و 13 سیاست‌های کلی محیط زیست ابلاغی مقام معظم رهبری و همچنین پیرو ابلاغیه هیات وزیران به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های مرکز فناوری‌های راهبردی و به ریاست "امیرحسین میرآبادی" تشکیل شد.

وی افزود: هدف از تشکیل این کمیته حمایت و تشویق سرمایه‌گذاری‌ها و فناوری‌های سازگار، ارتقای مطالعات و تحقیقات علمی و بهره‌مندی از فناوری‌های نوآورانه زیست محیطی و تجارب سازنده بومی در زمینه حفظ تعادل زیست‌بوم‌ها است.

وی تصریح کرد: پیشگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست و همچنین هم‌افزایی فعالیت‌های زیست محیطی ستادهای توسعه فناوری برای تحقق اهداف بالادستی کشور در این حوزه، از دیگر اهدافی است که برای تشکیل این کمیته مدنظر قرار دارد.
منبع:ایسنا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۳۲
پیمان صاحبی

 

تاثیر آلودگی نور بر انسان

سلامت نیوز:نورهای تند و خیره کننده ساختمان های سر به فلک کشیده، خانه ها و خیابان ها در بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک، چشم انداز ستارگان را تیره و مبهم کرده و به مشکلی زیست محیطی به نام آلودگی نوری منجر شده است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا ، جان بارنتین یک ستاره شناس می گوید، آلودگی نوری، پیامد ناخواسته استفاده ما از نور مصنوعی در طول شب است.
وی با اشاره به اینکه تعریف دقیق آلودگی نوری دشوار است، افزود:این نوع آلودگی هنگام هدررفت نور به دلیل روشن بودن بی دلیل لامپ ها یا اضافی بودن آنها رخ می دهد.
به گزارش نیویورک تایمز، برخلاف بسیاری از مسائل زیست محیطی، آلودگی نوری مشکلی است که به گفته محققان می توان آن را با فشار انگشت روی پریز برق یا سوییچ یک لامپ از بین برد. خاموش کردن لامپ های غیر ضروری و قرار دادن سرپوش بر لامپ چراغ خیابان ها تا نور را مستقیم به پایین بتاباند، از جمله راه حل ها برای از بین بردن آلودگی نوری هستند.
محققان خواستار کاهش شدت روشنایی شهرها هستند، زیرا این موضوع نه تنها اسباب دردسر ستاره شناسان آماتور می شود بلکه می تواند بر حیات وحش و سلامت انسان نیز تاثیر منفی بگذارد.

**** برخی از پیامدهای آلودگی نوری عبارت است از:

** از بین رفتن هماهنگی تخم ریزی مرجان ها
بیش از 130 گونه مختلف مرجان که در دیواره بزرگ مرجانی زندگی می کنند، با نور مهتاب تخم ریزی می کنند،اما نورهای تند شهرها می تواند همانند نقاب نور ماه را بپوشاند و باعث شود که ساعت بیولوژیکی مرجان ها از هماهنگی خارج شود.
این موضوع باعث می شود که دیواره های مرجانی سلول های تولید مثلی خود را دیر آزاد کنند یا همه آنها را آزاد نکنند و به این ترتیب فرصت های تولید مثل از بین برود.

**نوزادان ساحلی
بچه های لاک پشت های دریایی بعد از سر برآوردن از تخم، یک پیاده روی طولانی خطرناک به سمت دریا یا اقیانوس را پیش رو دارند.
سواحل مملو از شکارچیانی مانند مرغ ها و خرچنگ ها است که در انتظار بیرون آمدن این نوزادان از شن و ماسه هستند که شب چراغ های ساحلی می تواند بر این خطر بیافزایند.
در واقع، لاک پشت های دریایی به سمت نور کشیده می شوند و زمانی که از تخم های خود بیرون می آیند، به دنبال پایین ترین و پرنورترین منبع نور در افق می گردند.به طور طبیعی، انعکاس نور ماه در امواج آب به طور معمول این مسافران کوچک را جذب می کند اما در برخی موارد، تفریحگاه های شلوغ و پرنور می تواند آنها را به جهت نادرست بکشاند.

**برخورد پرندگان با چراغ ها
وسوسه پرتوهای نور چراغ ها و برخورد با این منابع نور مصنوعی، می تواند مجازاتی مرگبار در شهرها برای پرندگان مهاجر باشد.
مایکل مزور مدیر برنامه آگاهی از نور کشنده یا FLAP که یک سازمان غیرانتقاعی مستقر در کانادا است و حفاظت از پرندگان را دنبال می کند، می گوید، پرندگان مهاجر در شهرها یا با چراغ برج ها برخورد می کنند و یا آن قدر به دور این چراغ ها می چرخند که از خستگی سقوط می کنند.
طبق اعلام برنامه آگاهی از نور کشنده، هر سال 100 میلیون تا یک میلیارد پرنده در سراسر آمریکای شمالی به ساختمان ها برخورد می کنند و برخی از این مرگ ها ناشی از برخورد به شیشه پنجره های منعکس کننده نور در طول روز و سایر موارد بر اثر برخورد به چراغ های روشن در طول شب است.

** اختلال در حیات آبزیان
آلودگی نوری همچنین می تواند در حیات آبزیان در دریاچه ها اختلال ایجاد کند.زئوپلانکتونی به نام دافنی به طور معمول روزها به اعماق آب می رود و شب ها برای تغذیه از جلبک ها به سطح آب می آید. اکولوژیست های دریایی متوجه شده اند که وجود منابع نور مصنوعی و روشنایی در طول شب می تواند این زئوپلانکتون را از شناور شدن بر سطح آب برحذر بدارد که این کار به افزایش خزه و جلبک ها و آسیب به سایر بخش های حیات در دریاچه منجر می شود.

** تاثیر آلودگی نور بر انسان
انسان ها نیز مانند حیوانات تحت چرخه روشنایی نور در طول روز و تاریکی در طول شب، تکامل یافته اند. اما امروزه، مشخصه شب ها در محیط های مدرن، نورهای مصنوعی به ویژه در خانه ها است.
به گفته محققان، آلودگی نوری می تواند اثرات منفی بر سلامتی انسان داشته باشد و مشخص شده است که برخی انواع چراغ های الکتریکی آهنگ شبانه روزی انسان یا ساعت بدن را به هم می زند.
ریچارد استیونز، متخصص همه گیرشناسی سرطان در دانشکده پزشکی دانشگاه کانکتیکات می گوید، بدن بسیاری از افراد در یک سردرگمی شبانه روزی قرار دارد که فیزیولوژی بدن را آشفته کرده است. سیستم شبانه روزی بدن سیگنال واضحی از روز و یا شب دریافت نمی کند. نورهای مصنوعی تولید هورمون ملاتونین را که به تنظیم ساعت داخلی بدن کمک می کند، تحت تاثیر قرار می دهد.


منبع:سلامت نیوز

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۳۳
پیمان صاحبی


 

چرا 2015 احتمالا گرمترین سال زمین است؟

سلامت نیوز: به احتمال زیاد متوسط درجه حرارت سطحی جهان در سال 2015 بیشترین مقدار در تاریخ است و 1 درجه بیشتر از دوران قبل از انقلاب صنعتی است. این به علت یک «ال نینو» قوی و دخالت های بشر است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین؛ آنالیز 5 ساله سازمان جهانی آب و هوا نشان می دهد سال های 2011 تا 2015 با پدیده های شدید آب و هوا مخصوصا امواج گرمایی ناشی از تغییرات آب و هوایی، گرمترین دوره 5 ساله تاریخ است.

تغییرات آب و هوایی و اقلیمی

- میزان تغییر دما از سال 1850 تا به الان

دبیر کل سازمان جهانی آب و هوا میشل جاراد در این رابطه گفت: اقلیم جهان در سال 2015 به دلایل زیادی در تاریخ ماندگار خواهد شد، مقدار گاز های گلخانه ای به مقدار های جدیدی رسید، در شمال استوا پاییز 2015 بیشتر مقدار دی اکسید کربن در هوا را تجربه کرد. به احتمال زیاد در میان رکوردها، 2015 گرمترین سال خواهد شد، این یک خبر بد برای سیاره است. تولید گاز های گلخانه قابل کنترل است ما دانش و ابزار آن را داریم. ما یک انتخاب داریم نسل های بعد چنین انتخابی را نخواهند داشت. به اضافه آن ما شاهد یک پدیده قوی «ال نینو» هستیم انتظار می رود تاثیرات این ال نینو تا 2016 ادامه یابد.

سازمان جهانی آب و هوا این گزارش را برای تغییرات آب و هوا در سال 2015 تا به مذاکرات پاریس کمک کند را منتشر کرد.
یک تخمین مقدماتی که مبنا آن دما ژانویه تا اکتبر 2015 بود نشان می داد که دما امسال 0.73 درجه از میانگین 1961 تا 1990 بیشتر و 1 درجه هم از دما قبل صنعت یعنی 1890 تا 1899 بیشتر است.

این زمینه از دما نشان می دهد که 2015 گرمترین سال تاریخ خواهد شد. به نظر می رسد امسال دما سطحی دریا ها یا اندازه سال پیش باشد یا اینکه افزایش یابد.

پدیده های آب و هوایی سال 2015

ال نینو: تاثیرات این پدیده آب و هوایی روی دما کره زمین به نظر می رسد بعد از اوج اش ادامه داشته باشد. اگرچه به نظر می رسد تاثیرات دیگرش قابل مشاهده است. در اوایل پاییز 2015 اعلام شد که دما اقیانوس ها منجر به رویداد سفید شدن مرجان ها شده است. این در اقیانوس آرام شمالی شروع شد و سپس به سمت جنوب اقیانوس آرام و اقیانوس هند رفت.

تغییرات آب و هوایی و اقلیمی

- میزان دما پدیده های آب و هوایی نسبت به میانگین 1961 تا 1990

- قرمز: ال نینو آبی: لانینا خاکستری: سال های بدون ناهنجاری

در اثر ال نینو، مناطق بزرگی از آمریکا مرکزی شاهد بارانی کمتر از میانگینشان بودند. خشکسالی برزیل که ابتدا در مناطق جنوبی شروع شد به سمت شمال رفت. پرو هم مانند آرژانتین شاهد باران شدید و سیل بود.

افزایش گرما و سطح اقیانوس ها: اقیانوس ها 90 درصد انرژی جمع آوری شده از تغییرات آب و هوا را جذب می کنند و نتیجه آن افزایش گرم و سطح اقیانوس ها است. در 9 ماه اول 2015 اقیانوس ها 700 و 2000 متر اعماقشان به دما زیادی رسیدند. آخرین تحقیق نشان می دهد از سال 1993 که تحقیقات ماهواره ای شروع شد اقیانوس ها بیشترین ارتفاع را دارند.

تغییرات آب و هوایی و اقلیمی
- نمودار چپ: تغییرات دمایی در عمق 700 متری دریا ها

-نمودار راست: تغییرات دمایی در عمق 1000 متری دریا ها

دماهای منطقه ای: قبلا دماهایی بیش از میانگین در اکثر مناطق کره زمین تجربه شده است، مخصوصا شمال غربی آمریکا، مناطق جنوبی آمریکا، آفریقا و جنوب و شرق اروپا و آسیا. چین هم گرمترین ژانویه تا اکتبر اش را در تاریخ تجربه کرد. برای قاره آقریقا 2015 دومین سال گرم است. استرالیا هم گرمترین اکتبر اش را داشت.

امواج گرمایی: یک موج قوی روی هند تاثیر گذاشت و دما بعضی نقاط آن به 42 و45 درجه رسید. در جنوب پاکستان هم دما به 40 درجه رسید.

امواج گرمایی در اواخر پاییز روی اروپا، شمال آفریقا و خاورمیانه تاثیری گذاشت که رکورد دما در بعضی مناطق شکسته شد. در تیر ماه امواج گرمایی از دانمارک به سمت مراکش و ایران آمد. در طول پاییز امسال بعضی از مناطق شمال آفریقا هم دمایی را تجربه کردند که تاکنون تجربه نکرده بودند.

باران و خشکسالی: امسال مناطقی باراندگی زیادی داشتند؛ آمریکا، مکزیک، بولیوی، جنوب برزیل، جنوب شرقی اروپا و مناطقی از افغانستان و پاکستان.

چندی پیش شیلی شاهد باران های شدید غیر عادی بود. در اوایل پاییز باران شدید در پایتخت آرژانتین منجر به شکسته شدن رکورد های زیادی شد. مکزیک از سال 1941 گرمترین تابستان را تجربه کرد و سیل در چین 25 میلیارد دلار خسارت وارد کرد.

مراکش در یک روز 35.9 میلیمتر باران را تجربه کرد ؛چیزی حدود 13 برابر میانگین ماهانه، در پاکستان در فصل بارندگی در 24 ساعت 540 میلی متر باران آمد، میزان سالانه 336 میلیمتر است.

اما در مناطق خشک هم شامل آمریکا مرکزی، حوزه دریای کارائیب، شمال شرقی آمریکا جنوبی، قسمت هایی از آمریکا مرکزی و روسیه، قسمت هایی از جنوب شرقی آسیا، اندونزی و جنوب آفریقا. در غرب آمریکا شمالی هم خشکسالی های بلند مدت ادامه دارد.

طوفان های گرمسیری: در تمام جهان 84 طوفان گرمسیری رخ داده است. میاگین 1891 تا 2010 هم سالانه 85 طوفان است. طوفان پاتریشیا که امسال در مکزیک رخ داد قوی ترین طوفان در آن منطقه است، حداکثر سرعت آن 320 کیلیومتر بر ساعت بود.

در شمال غربی اقیانوس آرام 25 طوفان طوفان رخ داده. 6 طوفان هم در چین وقوع افتاد.

تغییرات اقلیم: ارزیابی های علمی نشان می دهد بسیاری از پدیده های آب و هوایی شدید از سال 2011 تا 2015 مخصصا پدیده های مرتبط با دما به علت کار های انسانی است.

بیش از 79 تحقیقی که از سال 2011 تا 2014 وقوع افتاد نشان می دهد تغییرت اقلیم منجر به ایجاد پدیده های شدیدی می شود.
برای مثال در سال 2012 دما در آمریکا بسیار زیاد شد، در 2013 همین اتفاق در استرالیا افتاد. در همین سال آسیا و غرب اروپا همتابستان گرمی را تجربه کردند.

منبع: سازمان جهانی آب و هوا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۳۳
پیمان صاحبی