منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است


سه چالش عمده پیش روی بشر در قرن 21،تغییرات اقلیمی، کمبود آب شیرین و بیابان‌زایی است و حفظ و احیای پایدار جنگل و مرتع می‌تواند هر سه دغدغه بشر را کاهش دهد.واقعیت این است که دستیابی به این مهم ، صرفاً با تکیه‌بر اعتبارات و امکانات دولتی امکان‌پذیر نبوده و تنها در بستر مشارکت مردم محلی و تشکل‌ها است که می‌توان ضمن بهره‌گیری از توان مالی و فکری آن‌ها ،زمینه اتخاذ تصمیمات کاربردی و منطقی را در حوزه منابع طبیعی فراهم نمود.جلب مشارکت واقعی ذینفعان و تحقق شعار ((از مردم ،با مردم و برای مردم)) منوط به دخالت و مشارکت مردم و جوامع محلی قبل ،حین و بعد از اجرای طرح‌های منابع طبیعی است.به‌عنوان‌مثال در بحث احیای مراتع، انتخاب عرصه ، انتخاب نوع گیاه مرتعی ، جمع‌آوری بذور و تولید نهال ، نحوه کاشت ، آبیاری و حفاظت و پایش و ارزیابی می‌بایست با نظر و همراهی مردم محلی صورت گیرد.تنها در این صورت است که مردم محلی بااحساس مالکیت و منفعت که از ضروریات جلب مشارکت می‌باشند نسبت به عرصه احیاء شده احساس تعلق نموده و در حفظ و احیای آن مشارکت خواهند نمود.

واقعیت این است که بستر جلب مشارکت توانمندسازی جوامع محلی و تشکل‌ها است.دست‌اندرکاران توسعه در سراسر دنیا به شکست برنامه‌ریزی متمرکز پی برده و تشخیص داده‌اند که جوامع محلی در سامان‌دهی امور خود و استفاده مناسب از منابع موجود ظرفیت بالایی دارند.دانش و تجربه ارزشمندی که جوامع محلی به‌واسطه حضور در محل و ارتباط با مردم و رویارویی با مشکلات به دست آورده‌اند در خیلی از موارد دانشی منحصربه‌فرد است.جوامع محلی توانمند مهم‌ترین محور توسعه می‌باشند ،زیرا آن‌ها نیازهای منطقه و مشکلات خویش را بهتر از سایرین شناخته و اگر دانش بومی ایشان بادانش نوین همراه گردد بهترین راه‌کار برای مدیریت و رفع مشکلات عرصه‌های منابع طبیعی خواهد بود.

توانمندسازی فرایندی است تدریجی که در آن با ارتقاء مهارت ، آگاهی ، ایجاد باور و اعتمادسازی می‌توان از امکانات و پتانسیل‌های بالقوه برای رسیدن به اهداف موردنظر و رفع نیازها در قالب برنامه زمان‌بندی استفاده نمود.درواقع افراد یک جامعه محلی می‌توانند با شرکت در کارگاه‌های آموزشی – مشورتی نیازهای خود را بیان ، اولویت‌بندی و خود راهکارهایی برای حل مشکل ارائه نمایند.

یکی از عوامل پایداری ،تنوع‌بخش می‌باشد.بسیاری از متخصصان ،توانمندسازی را نوعی تنوع‌بخشی می‌دانند.تنوع‌بخشی درروند تصمیم‌گیری(به‌جای صرفاً دولتی و بالا به پایین ،استفاده از تجربه و دانش بومی جوامع محلی و پایین به بالا) ، تنوع‌بخشی در آموزش(به‌جای صرفاً آموزش کلاسیک ،آموزش‌های کاربردی درزمینهٔ ارتقاء دانش و مهارت) ، تنوع‌بخشی در استفاده از انرژی(به‌جای استفاده از سوخت‌های فسیلی ، استفاده از انرژی‌های نوین و جایگزین مانند انرژی خورشیدی و بیوگاز). همه این تنوع‌بخشی‌ها قدرت انتخاب جوامع محلی و تشکل‌ها  را در مواقع بروز مشکلات نظیر کاهش درآمد به دلیل از دست رفتن شغل اصلی نظیر کشاورزی و دامداری براثر خشک‌سالی افزایش می‌دهد.تنوع‌بخشی در آموزش و مهارت ،زمینه را برای ایجاد مشاغل جایگزین دامداری فراهم می‌نماید که امروزه یکی از راهکارهای اصلی در کاهش فشار دام بر جنگل‌ها و مراتع و درنتیجه حفظ پایدار این سرمایه‌های خدادادی است.

برای حصول نتیجه بهتر می‌توان توانمندسازی در حوزه منابع طبیعی را به سه بخش تقسیم کرد:

1-     توانمندسازی مسئولان و مدیران و کارشناسان

2-     توانمندسازی جوامع محلی و بهره‌برداران و افراد مرتبط با آن‌ها مانند شوراها،دهیاری‌ها و شرکت‌های تعاونی

3-     توانمندسازی سازمان‌های مردم‌نهاد و ساختارهای محلی به‌عنوان رابط این دو گروه

پیمان صاحبی

۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۶
پیمان صاحبی

توجه به موضوع تغییر اقلیم در طول قرن گذشته ، با روند پرشتاب گرمایش جهانی که از آخرین دهه قرن نوزدهم شروع شد ، آغاز گردید.مسئله تغییر اقلیم در حال حاضر به‌عنوان یکی از مهم‌ترین چالش‌های فرا روی جامعه جهانی مطرح بوده و یکی از گسترده‌ترین مباحث علمی و اقتصادی اجتماعی و حتی سیاسی در سطوح مختلف جهان را به خود اختصاص داده است.پدیده تغییر اقلیم ارتباط تعریف‌شده ایی با تخریب سرزمین و بیابان‌زایی داشته و بر همین اساس برنامه‌های مقابله با پیامدهای تغییر اقلیم می‌بایست با برنامه‌های مقابله با بیابان‌زایی به‌صورت هماهنگ و مرتبط تعریف شوند.پیام شعار روز جهانی بیابان‌زایی در سال 2014 (زمین به آیندگان تعلق دارد،بیایید آن را در مقابل اثرات تغییر اقلیم حفظ نماییم)به‌خوبی بیانگر این ارتباط می‌باشد.

تغییر اقلیم از دیدگاه نظریه‌پردازان این مبحث عبارت است از:پیدایش تغییرات غیرقابل‌برگشت تدریجی در کل سیستم کره (زمین – اتمسفر) که به علت افزایش تدریجی گازهای گلخانه ایی در اتمسفر پدید می‌آید و به دلیل تغییر در بیلان انرژی ، افزایش درجه حرارت عمومی کره زمین را در پی دارد.

عوامل مؤثر در تغییر اقلیم:

عوامل طبیعی شامل نوسان در تابش خورشیدی ، گردش وضعی زمین و مقادیر تمرکز گازهای گلخانه ایی می‌باشد که فعالیت‌های انسان نیز بر روی برخی از آن‌ها تأثیر دارد.

عوامل انسانی شامل فعالیت‌هایی هستند که به‌وسیله آن انسان‌ها محیط زمین را تغییر داده و بر اقلیم تأثیر می‌گذارند.انسان با مصرف بی‌رویه سوخت‌های فسیلی ، قطع درختان ، احداث سدهای بزرگ ، خشکاندن باتلاق‌ها و گسترش مناطق مسکونی و ... باعث افزایش میزان گازهای گلخانه ایی و کاهش سیستم‌های طبیعی ذخیره و ترسیب این گازها و درنتیجه تغییر اقلیم در مقیاس محلی ، منطقه ایی و جهانی شده است.

آسیب‌های ناشی از تغییر اقلیم در بخش منابع طبیعی ایران

-          تغییر محل زندگی و انقراض گونه‌های حساس جنگلی و مرتعی

-          تغییر شکل گونه‌ها در اکوسیستم‌های جنگلی و مرتعی

-          کاهش تولید چوب و محصولات غیرچوبی و فرعی جنگل‌ها و مراتع

-          افزایش و تشدید آفات و بیماری‌های گیاهی در جنگل‌ها و مراتع

-          تشدید فرسایش خاک به‌خصوص در نواحی خشک و نیمه‌خشک

-          تغییر در چرخه آب

-          شرایط زیستی نامناسب برای حیات‌وحش

-          کاهش توان تولید ، قابلیت و شایستگی مراتع

-          کاهش منابع آب سطحی و زیرزمینی

-          آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع در اثر افزایش خشک‌سالی

-          انقراض گونه‌های گیاهی و جانوری

-          تغییرات اقتصادی و اجتماعی ناشی از مهاجرت به دلیل تغییر اقلیم و محیط

-          وقوع سیلاب های اخیر و خشک‌سالی

 

راه‌کارهای کاهش اثرات و سازگاری با پیامدهای تغییر اقلیم

1-   ارائه برنامه عمل ملی برای کاهش آسیب‌ها و زیان‌های ناشی از تغییر اقلیم در تولیدات کشاورزی و منابع طبیعی کشور و نیز سازگاری با پیامدهای تغییر اقلیم ، این برنامه باید بخش رسمی از سند توسعه کشور بوده و ارتباط روشنی با برنامه‌های مدیریت پایدار سرزمین داشته باشد.

2-   ایجاد ساختارهای لازم برای پایش و پیش‌آگاهی از رخداد اقلیم در آینده به‌منظور ارائه راه‌کارهای مناسب برای سازگاری و کاهش اثرگذاری‌های ویرانگر آن

3-   اطلاع‌رسانی و آگاهی به جامعه و توانمندی‌های آن‌ها در چگونگی برخورد با مخاطرات ناشی از تغییر اقلیم

4-     تلاش در جهت برنامه‌ریزی برای ایجاد توازن منطقی بین توسعه و توان بوم‌شناختی کشور

5-   تلاش در جهت تغییر روند پژوهش‌های کشاورزی از وضع رایج به وضعیتی متناسب با تغییرات اقلیمی و شرایط تنش

6-   توجه به امکانات بالقوه کشور از جنبه‌های مختلف برای رویارویی مناسب با اثرگذاری‌های سوء تغییر اقلیم با اتکا به علوم و فن‌آوری‌های بوم سازگار و نیز بهره‌گیری از تجربه‌ها و دانش بومی در سطح کشور

7-   توجه نمودن به نقشی که کشاورزی دهقانی و خرده‌پا می‌تواند به علت وجود تنوع تولیدات گیاهی در کاهش اثرگذاری‌های سوء پدیده‌های اقلیمی و محیطی و همچنین سازگاری با آن‌ها داشته باشد.

8-   همکاری ، هماهنگی و هم‌افزایی کنوانسیون‌های زیست‌محیطی ازجمله کنوانسیون تغییرات آب‌وهوا، کنوانسیون مقابله با بیابان‌زایی و کنوانسیون تنوع زیستی

منبع: دفتر ترویج و مشارکت‌های مردمی سازمان جنگل‌ها ، مراتع و آبخیزداری کشور

پیمان صاحبی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۴۷
پیمان صاحبی

ریزگرد پدیده ایی است که از ترکیب ذرات ریز، گرد و غبار با آلاینده های شهری به وجود می آید که این ترکیب برای بیماران تنفسی بسیارمضر است . درحالی که مسئولان محیط زیست و سازمان جنگلها ، مراتع و آبخیزداری کشور منشاء ریزگردها را کشورهای عربستان ، سوریه ،عراق وشمال آفریقا عنوان می کنند ولی هیچکدام از آنها جواب قاطعی برای این سوال ندارند که مگر صحرای عراق و یا عربستان در گذشته وجود نداشته اند پس چرا فقط در چند سال اخیر مشکل ریزگردها برای ایران ایجاد شده است !

تحقیقات نشان میدهد که ریزگردهایی که در آسمان کشور ما دیده می شوند بدون هیچ تردیدی منشاء تالابی دارند چرا که داخل نمونه های آزمایش شده نوعی جلبک آب های شور و شیرین به نام دیاتوم و نوعی زئوپلانگتون به نام استراکد دیده شده است در حالی که تپه های ماسه ایی که در بیابان های عربستان و شمال آفریقا وجود دارد دانه هایشان بسیار درشت تر بوده به همین دلیل امکان جابجایی این ماسه ها در مسافت های طولانی وجود ندارد این در حالی است که ریزگردها نه تنها در استان های مرزی بلکه در آسمان تهران هم دیده شده اند.

بر اساس تحقیقات به عمل آمده 6 کانون اصلی برای ریزگردها شناسایی گردیده که همگی آنها در کشورهای غربی ایران قرار دارند،4 کانون اصلی در عراق و یک کانون اصلی در سمت شرقی سوریه و یک کانون در عربستان قرار دارد،تالاب های جنوبی عراق که معروف به تالابهای بین النهرین هستند (شامل تالاب های هور الهویزه یا هور العظیم ، هور الحمار و هور مرکزی )با مساحتی در حدود 20000 کیلومتر مربع (در اواسط دهه 70 میلادی) بزرگترین تالاب خاورمیانه و از بزرگترین تالاب های جهان بوده که به صورت دریاچه های مرتبط در عراق و ایران وجود داشته اند .برنامه محیط زیست سازمان ملل (یونپ)در سال 2001 بر مبنای عکسهای ماهواره ایی اعلام کرد که بیش از نود درصد تالاب های عراق خشک شده و فقط بخش کوچکی در حدود 7 درصد در مرز ایران و عراق باقی مانده است که آن هم اگر حفاظت نشود خشک می شود .علل خشکی این مناطق احداث سدهای بالا دست در کشورهای عراق و ترکیه و ایجاد کانالهای تخلیه ایی توسط رژیم صدام جهت عبور ارتش عراق در جنگ تحمیلی 8 ساله می باشد.

تالاب های مذکور با افزایش رطوبت هوای منطقه مانند سدی در مقابل ریزگردها عمل می کرد و باعث کم شدن گرد و غبار می شد که خشک شدن آنها باعث به جا ماندن خاک بسیار نرمی شده که با کوچکترین بادی باعث ایجاد گرد و غبار می شود.

گستردگی آلودگی در سطح 17 استان کشور که جمعیتی بالغ بر 52 میلیون نفر از کشور را در خود جای داده و مراجعه بیش از 15000 نفر بیمارقلبی – ریوی به مراکز درمانی نشان دهنده عمق فاجعه ایی است که در کشور دارد اتفاق می افتد . در تحقیقاتی که از سوی دانشگاه چمران اهواز و پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری بر روی نمونه های زیادی از گرد و غبار موجود در شهر اهواز و خاک های نزدیک مرز ایران و عراق صورت گرفته وجود آلودگی های میکروبی ، شیمیایی و رادیو اکتیویته در این پدیده تایید شده است . این بررسی نشان داده است که عناصری مانند اورانیوم ، توریوم ، آرسنیک ، سرب ، روی ، نیکل و کبالت در این نمونه ها بیش از میزان طبیعی آنها است .با توجه به قطر ریزگردها ذرات با قطر کمتر از 10 میکرون می توانند از فیلترهای طبیعی بدن گذشته و وارد بدن انسان شوند. ذرات با قطر کمتر از 5/2 میکرون در قسمت های عمیق کیسه های هوایی شش ها قرار گرفته و در آنجا باقی می مانند. بعضی از مواد مانند جیوه مستقیماً از راه پوست وارد بدن می شوند و سایر مواد شیمیایی همراه این ذرات به این ترتیب وارد جریان خون شده و در تمام بدن نفوذ می کنند و مشکلات قلبی و ریوی ، کبدی و کلیوی و... به وجود می آورند.      در سال 1380 ریزگردها به مدت 48 ساعت در هوا باقی ماندند ، در سال 1388 به مدت 144 ساعت (شش روز) در هوا ماندگارشد و از اسفند 1389 تا مهر 1390 (بیش از هفت ماه ) هر ده روز یک بار حملات شدید و ناگهانی این غبارها صورت می گرفت، با گسترش این پدیده روزهای تعطیلی ادارات و لغو پروازها بیشتر شد به طوری که از 4 پرواز لغو شده در سال 80 به 210 پرواز در سال 1388 رسید و همچنین باعث تعطیلی متوالی ادارات و مدارس گردید که هزینه های تحمیل شده بر ملت در نتیجه این موضوع تا کنون برآورد نگردیده اما جای بررسی توسط کارشناسان را دارد. علیرغم مذاکرات و نشست های متعددی که برای مقابله با این پدیده میان مقامات ایران و عراق برگزار شد تا کنون نتیجه مشخصی حاصل نگردیده و به دلیل عدم وجود برنامه مدون بین سازمانهای ذیربط و عدم همکاری کشورهای همسایه امیدی نمی رود تا ده ها سال دیگر نیز این مشکل حل شود. نظر به اینکه انجام عملیات مالچ پاشی بسیار زمان بر بوده و نیازمند همکاری دو کشور می باشد سریعترین راه حل ،احیای تالاب ها و استفاده از تکنولوژی بارور کردن ابرها می باشد.با استفاده از آب اروندرود و دهانه خلیج فارس و پمپاژ آن به مناطق خشک شده و احیای تالاب ها ،این آب ها با جذب و ذخیره گرمای محیط و کاهش چند درجه ایی دمای اطراف و افزایش رطوبت محیط به خصوص در تابستان همچون سدی شدت ورود ریزگردها به کشور را کاهش می دهد.

  در پایان امیدواریم که دولت برای نجات جان و حفظ سلامت مردم استان های گرفتار با اتخاذ سیاست های مناسب و جلب مشارکت و همکاری کشورهای همسایه به خصوص فشار بر دولت عراق اقدام نموده تا بیش از این مردم و کشور با هزینه های گزاف این معضل دست و پنجه نرم نکنند.

پیمان صاحبی

منابع:

- سایت واحد مرکزی خبر

- سایت بهار نیوز

- خبرگذاری فارس

- خبرگذاری ایرنا

-کردپرس(تصویر آغازین)

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۴۷
پیمان صاحبی