منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۲۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

 

«محیط زیست»، برند شیک کاندیداها

یک فعال زیست‌ محیطی گفت: در همدان همه مسئولان دم از محیط زیست می‌زنند اما همچنان شاهد کوچک‌تر شدن کمربند سبز شهر همدان هستیم.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از سلامت نیوز به نقل از ایسنا،محمدسوزنچی ، با بیان اینکه شهرداری در پاسخ به هر گونه نقدی در این‌باره، کم بودن درآمد شهرداری را بیان می‌کند، افزود: در منطقه گردشگری همدان نیز همه مسئولان بر رویکرد درآمد شهر از طریق گردشگری تأکید دارند و هتل‌سازی را به عنوان اقدام مناسب در این راستا مطرح می‌کنند.

سوزنچی ادامه داد: هتل‌سازی قبل از ورود گردشگر به شهر در حال انجام است و باید به این موضوع توجه داشت که زمانی‌که گردشگر به شهر وارد نشده، اقدام به ساخت هتل کرده‌ایم.

این فعال زیست‌محیطی با اشاره به حمایت اعضای شورای شهر از پروژه برج سبز در محوطه بلوار ارم، خاطرنشان کرد: برج‌سازی در این منطقه هم از نظر منظر و هم به لحاظ ساختار زمین‌شناسی خطرناک و غیرایمن است.

وی عملکرد مدیریت شهری در همدان را در حد شعار و بیانیه ارزیابی کرد و گفت: اغلب افرادی که به شهرداری و شورای شهر وارد می‌شوند، توان اجرایی و تخصص کارشناسانه ندارند و از موضوع محیط زیست به عنوان یک برند شیک استفاده می‌کنند.

سوزنچی شورای شهر را به عنوان بنگاه سیاسی و فرهنگی عنوان و اظهار کرد: شورای شهر توان کارشناسی در مسائل شهری را ندارد اما در مورد موضوعات شهری همواره به ارائه نظر می‌پردازد.

وی با اشاره به طرح شهر سبز پایدار تصریح کرد: این طرح با وجود برگزاری همایش و تبلیغات گسترده هنوز دارای دستوالعمل و بودجه مشخص اجرایی نیست و همه این موارد نشان از عملکرد شعاری در سطح مدیریت شهری همدان است.

رقابت نامزدهای شورای شهر اخلاقی نیست

این فعال زیست‌محیطی در ادامه سخنانش از کاندیداهای شورای شهر خواست تا برنامه‌های خود را روشن و کارشناسانه بیان کنند و تأکید کرد: برخی از نامزدها مدیریت پسماند را به عنوان برنامه‌های خود اعلام می‌کنند و اطلاع ندارند که شهرکی با این عنوان تأسیس شده اما به علت مشکلات تخصیص بودجه انجام نشده است.

سوزنچی، کاندیداهای شورای شهر را دوستدار محیط زیست عنوان کرد و گفت: همه کاندیداها در زمان تبلیغات از مشارکت و همکاری تشکل‌ها سخن می‌گویند و زمانی‌که به شورای شهر می‌روند تشکل‌ها را فراموش می‌کنند و بیانیه‌های آنان را نادیده می‌گیرند.

وی نصب پوسترهای تبلیغاتی کاندیداها را به عنوان رقابت رفتاری تعبیر کرد و افزود: رقابت نامزدهای شورای شهر اخلاقی نیست و چنین رفتاری در مدیریت شهری بسیار خطرناک و مخالف منافع محیط زیست است.

از کلانشهر بودن همدان سهمی نصیب ما نشده است

وی شهر همدان را به عنوان آخرین کلانشهر کشور معرفی کرد و ادامه داد: از این کلانشهر بودن سهمی نصیب ما نشده و رودخانه‌های این شهر که باید به عنوان ظرفیت گردشگری مورد بهره‌برداری قرار گیرد، به محلی برای دفع فاضلاب تبدیل شده است.

سوزنچی دفع زباله‌های شهری در همدان را با اصفهان مقایسه کرد و یادآور شد: جمع‌آوری زباله‌ها در اصفهان هفته‌ای 3 بار انجام می‌شود اما در شهر همدان این عملیات 3 بار در شبانه‌روز صورت می‌گیرد و باز هم با معضل دفع زباله در شهرداری همدان مواجهیم.

پارک‎های همدان با رویکرد گردشگری تعریف نشده است

سوزنچی در ادامه به پارک‌ها و فضاهای سبز شهر اشاره کرد و گفت: پارک‌های همدان با رویکرد گردشگری تعریف نشده و ظرفیتی برای جذب گردشگر ندارد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۰۵
پیمان صاحبی


منبع:قانون

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۰۴
پیمان صاحبی


از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون نسل بشر هیچ‌گاه بیشتر از امروز در معرض بیماری و گرسنگی نبوده است.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از ایانا به نقل از لوموند دیپلماتیک، در دهم مارس، استفان اوبرین دبیر امور انسان دوستانه سازمان ملل، به شورای امنیت اطلاع داد که ۲۰ میلیون نفر در سه کشور آفریقایی نیجریه، سومالی و سودان جنوبی و نیز در کشور یمن اگر کمک های فوری غذایی و دارویی دریافت نکنند، با خطر مرگ مواجه خواهند شد. وی اعلام کرد: "در آغاز سال، ما با بزرگترین بحران انسانی از زمان تشکیل سازمان ملل روبرو هستیم". او افزود: "بدون یک اقدام هماهنگ بین‌المللی، مردم بر اثر گرسنگی خواهند مرد یا از انواع بیماری‌ها رنج خواهند کشید و جان خود را از دست خواهند داد".

البته قحطی‌های بزرگی، قبلا اتفاق افتاده اما هرگز چنین قحطی با این مقیاس و همزمان در چهار نقطه به یاد نداریم. بنا به گزارش اوبرین، ۷,۳ میلیون نفر در یمن، ۵.۱ میلیون نفر در منطقه دریاچه چاد در شمال شرق نیجریه، ۵ میلیون نفر در سودان جنوبی و ۲.۹ میلیون نفر در سومالی در معرض خطرند. در هر یک از این کشورها ترکیبی از جنگ، خشکسالی مداوم و بی‌ثباتی سیاسی باعث کمبود شدید غذا و دارو شده است. از این ۲۰ میلیون نفر جمعیت در معرض خطر مرگ، ۱.۴ میلیون نفر، کودکان خردسال هستند.

مقامات سازمان ملل علیرغم شدت بالقوه این بحران، اطمینان دارند که در صورتی که غذای کافی و کمک‌های دارویی به موقع در اختیار قرار گیرد و طرف‌های درگیر جنگ اجازه دهند کارکنان نهادهای انسان دوستانه به کسانی که بیشترین نیاز را دارند، دسترسی پیدا کنند، می‌توان بسیاری از خطرات را رفع کرد. اوبرین می‌گوید: " ما در هر کشوری برنامه های استراتژیک، منسجم و اولویت‌بندی شده‌ای داریم. فعالان هنوز می‌توانند با حمایت مالی کافی و به هنگام، کمک کنند که بدترین سناریوها به تحقق نپیوندد". در مجموع، هزینه چنین اقدامی زیاد نیست. تخمین زده می‌شود ۴,۴ میلیارد دلار لازم است تا سازمان ملل بتواند بیشتر آن ۲۰ میلیون نفر را نجات دهد.

اما پاسخ بین المللی چه بوده است؟ در واقع یک بی‌تفاوتی شگفت آور.

مقامات سازمان ملل نشان دادند که برای تحویل مواد ضروری، باید تا پایان ماه مارس پول لازم فراهم شود. تا کنون تنها ۴۲۳ میلیون دلار یعنی کمتر از یک دهم از مبلغ مورد نیاز فراهم شده است. در حالی که مثلا دونالد ترامپ به دنبال تصویب افزایش ۵۴ میلیارد دلاری در بودجه نظامی آمریکا در کنگره است که در این صورت بودجه نظامی آمریکا به ۶۰۳ میلیارد دلار خواهد رسید. خبر بدتر این است که در ۱۵ فوریه دونالد ترامپ به رییس جمهور نیجریه، محمد بوهاری گفت که تمایل دارد ۱۲ فروند هواپیمای جنگنده سوپر توکانو را به نیجریه بفروشد. هزینه این معامله، ۶۰۰ میلیون دلار خواهد بود و نیجریه برای مبارزه با قحطی به شدت به آن نیاز دارد.

علاوه بر این، در شرایطی که مقامات سازمان ملل تقاضای افزایش کمک‌های انسان دوستانه و پایان دادن به درگیری‌ها در سودان جنوبی و یمن را دارند، دولت ترامپ اعلام کرد قصد دارد کمک‌های آمریکا به سازمان ملل را ۴۰ درصد کاهش دهد. به علاوه آمریکا آماده می‌شود تا تجهیزات نظامی بیشتری به عربستان که بیشترین مسئولیت را در حملات ویرانگر هوایی علیه زیرساخت‌های آب و غذایی یمن دارد، ارسال کند. کسی نمی‌داند که چرا نه تنها دونالد ترامپ بلکه همه جهان این گونه نسبت به قحطی‌های سال ۲۰۱۷ بی‌تفاوتند.

سوالی که فکر می‌کنم همه ما باید بپرسیم این است که: دنیایی که بر اثر تغییرات آب و هوایی با شرایط بدتری هم روبرو می‌شود چگونه جهانی خواهد بود؟ دنیایی که در آن ده‌ها بلکه صدها میلون نفر از مردم بر اثر بیماری، گرسنگی و گرمازدگی جان خود را از دست می‌دهند و ما که در مناطق کمتر در معرض خطر زندگی می‌کنیم، هیچ کاری برای جلوگیری از مرگ آنان نکنیم؟

قحطی، خشکسالی و تغییرات آب و هوایی

اول اینکه فرض کنیم قحطی‌های سال ۲۰۱۷، نشانه‌ای از آینده زمین در شرایط تغییرات اقلیمی است. قحطی‌های گسترده‌ای در تاریخ بشری روی داده است. علاوه بر این، منازعات وحشیانه نظامی اکنون در نیجریه، سومالی، سودان جنوبی و یمن در جریان است که حداقل بخشی از علت قحطی در این مناطق است. در هر چهار کشور نیروهایی هستند که مانع از رسیدن کمک‌های انسان دوستانه به نیازمندان می‌شوند. در نیجریه بوکوحرام، در سومالی الشباب، در سودان جنوبی شبه نظامیان و نیروهای دولتی و در یمن نیروهای تحت حمایت عربستان. با این حال باید در نظر داشت که خشکسالی‌های طولانی به وخیم‌تر شدن اوضاع در بیشتر این کشورها کمک کرده است.

در واقع دانشمندان عموما توافق نظر دارند که گرم شدن زمین، باعث کاهش بارندگی و وقوع خشکسالی‌های متعدد، در بیشتر بخش‌های آفریقا و خاورمیانه خواهد شد. این امر انواع درگیری‌ها را تشدید می‌کند و زندگی عادی را به مخاطره می‌اندازد. برآورد دانشمندان پنل بین‌المللی تغییرات آب و هوایی (IPCC) از جریانات جهانی در سال ۲۰۱۴، نشان می‌دهد که: "کشاورزی در آفریقا در زمینه تطابق خود با تغییرات آب و هوایی که تا نیمه قرن حاضر رخ خواهد داد، با چالش‌های مهمی روبرو خواهد شد زیرا اثرات منفی دمای بالا به طور فزاینده‌ای بیشتر خواهد شد". چنانکه این گزارش نشان می‌دهد، حتی در سال ۲۰۱۴ تغییرات آب و هوایی در بخش‌های زیادی در آفریقا و خاورمیانه، باعث کم آبی و شرایط خشکسالی مداوم شده بود. به طور نمونه مطالعات علمی، "گسترش کلی بیابان‌ها و کاهش مناطق سرسبز" را در آن قاره نشان داده بود. در بسیاری مناطق بر اثر کم آبی محصول ذرت کاهش یافته بود در حالی که میزان سوء تغذیه رو به رشد بود. دقیقا همین شرایط در شکلی وخیم‌تر در مناطق قحطی زده امروز هم قابل مشاهده است.

به سختی می‌توان با قاطعیت، هرگونه رخداد آب و هوایی از جمله خشکسالی‌ها یا توفان‌ها را به گرمایش جهانی نسبت داد. چنین حوادثی بدون تغییرات اقلیمی هم رخ می‌داد. با این حال دانشمندان اطمینان بیشتری یافته‌اند که توفان‌ها و خشکسالی‌های سخت، به‌ویژه هنگامی که به یکباره در چند نقطه از جهان رخ می‌دهد، در ارتباط با تغییرات آب و هوایی بهتر قابل توجیه هستند. اگر مثلا نوعی توفان که هر صد سال یکبار رخ می‌داده دو بار در یک دهه یا چهار بار در دهه بعدی رخ دهد، به طور منطقی می‌توانیم مطمئن باشیم که در یک عصر آب و هوایی جدید هستیم.

بدون شک زمان زیادی لازم است تا دانشمندان دریابند که آیا قحطی‌های کنونی در آفریقا و یمن عمدتا ناشی از تغییرات آب و هوایی هستند و یا چه میزان حاصل آشفتگی و بحران‌های سیاسی و نظامی است.

تاریخ و علوم اجتماعی نشان می‌دهد که با بدتر شدن اوضاع زیست محیطی، مردم طبیعتا بر سر دستیابی به مواد حیاتی با هم رقابت می‌کنند و فرصت طلب‌ها در هر جامعه (جنگ سالاران، رهبران نظامی، مقامات دولتی و غیره) از چنین درگیری‌هایی به سود منافع خود بهره می‌گیرند. ارثارین کازین رییس برنامه جهانی غذای سازمان ملل می‌گوید: "اطلاعات ما، رابطه قطعی بین عدم امنیت غذایی و منازعات را نشان می‌دهد. آب و هوا یک عامل استرس‌زای اضافه است". از این منظر، قحطی‌های کنونی در نیجریه، سومالی، سودان جنوبی و یمن ما را وا می‌دارد که به آینده خود بیندیشیم؛ آینده‌ای که همراه با تداوم آهسته رشد دمای هوا، در آن جنگ بر سر منابع و منازعات اقلیمی فزونی می‌گیرد.

اثر انتخابی تغییرات آب و هوایی

در برخی گزارش‌های مطرح از پیش‌بینی تغییرات آب و هوایی، تمایل به این عقیده وجود دارد که تاثیرات آن به طور دموکراتیک در سراسر کره زمین احساس خواهد شد و همه ما تا حدودی از آن متاثر خواهیم شد؛ اگرچه همه به یک اندازه تحت تاثیر اثرات نامطلوبی همچون افزایش گرما قرار نخواهیم گرفت. اینکه همه ساکنان زمین، تاثیرات گرمایش جهانی را به یک شکل خاص حس نخواهند کرد، کاملا درست است اما حتی یک لحظه هم شک نکنید که بدترین تاثیرات آن عمیقا به طور نابرابر توزیع خواهد شد. این یک معادله پیچیده نخواهد بود. افراد فرودست جامعه همچون فقرا و حاشیه نشینان و آنها که در مرز فقر قرار دارند، بسیار بیشتر از کسانی که در طبقات بالای جامعه یا در کشورهای پیشرفته و ثروتمند زندگی می‌کنند، آسیب خواهند دید.

در آغاز، فعالیت ژئوفیزیکی تغییرات اقلیمی چنین ایجاب می‌کند که وقتی دما افزایش و بارندگی کاهش می‌یابد، بیشتر اثرات نامطلوب آن ابتدا در مناطق استوایی و نیمه استوایی آفریقا، خاورمیانه، جنوب آسیا و آمریکای لاتین که زندگی صدها میلیون نفر از مردم به کشاورزی و بارندگی وابسته است، احساس می‌شود. تحقیقی که توسط دانشمندان در نیوزیلند، سوئد و بریتانیا انجام شده نشان می‌دهد که افزایش تعداد روزهای بسیار گرم در عرض جغرافیایی استوایی بیشتر است و به طور ناعادلانه بر کشاورزان فقیر تاثیر می‌گذارد.

به‌ویژه این کشاورزان و جوامع آنها که زندگی بخور و نمیری دارند، نسبت به خشکسالی و بیابان‌زایی آسیب‌پذیرتر هستند. در آینده‌ای که بلایای ناشی از تغییرات آب و هوایی امری عادی خواهد بود، آنها بدون شک مجبور خواهند بود بین دو گزینه نامطلوب گرسنگی یا فرار، یکی را انتخاب کنند. به عبارت دیگر اگر فکر می‌کنید بحران جهانی پناهندگان امروز شرایط بدی دارد، چند دهه صبر کنید.

تغییرات آب و هوایی همچنین به شیوه‌های دیگری نیز در حال افزایش مخاطراتی است که فقرا و حاشیه نشینان با آن روبرو هستند. چون گندم‌زارها تبدیل به بیابان می‌شود، کشاورزان بیشتری به شهرها به‌ویژه شهرهای ساحلی مهاجرت می‌کنند. اگر یک مثال تاریخی می‌خواهید، مهاجرت بزرگ اوکی‌ها از نواحی مرکزی ایالات متحده به ساحل کالیفرنیا معروف به Dust Bowl در دهه ۱۹۳۰ را مد نظر داشته باشید. در عصر تغییرات اقلیمی کنونی، تنها امکان موجود برای زندگی برای چنین مهاجرانی، سرپناه‌های غیر رسمی در شهرهای وسیع و بزرگ است که اغلب در جلگه‌ها و نواحی پست ساحلی واقعند و در معرض توفان و طغیان دریاها هستند. با افزایش گرمای جهان، قربانیان کمبود آب و بیابان‌زایی دچار مصائب بیشتری می‌شوند. آن طوفان‌ها، شهرهای ساحلی را در می‌نوردد و خانه‌های فقرا را ویران می‌کند. به عبارت دیگر فقرا و درماندگان هیچ راه فراری از تغییرات اقلیمی ندارند. بنابر آخرین گزارش پنل بین الملل تغییرات اقلیمی IPCC،" مردم فقیر ساکن در مناطق حاشیه شهرها، که تعدادشان در سراسر جهان به حدود یک میلیارد نفر می‌رسد، به طور خاص در برابر تغییرات اقلیمی و آب و هوایی آسیب پذیرند".

اطلاعات علمی درباره تغییرات اقلیمی نشان می‌دهد که در وهله اول، زندگی فقرا، حاشیه نشینان و طبقات ضعیف جامعه، از گرمایش جهانی متاثر می‌شود. بنابر همین گزارش، آسیب‌پذیری اقوام بومی، زنان، کودکان و افراد سالمند و ناتوان که از محرومیت‌های متعددی رنج می‌برند، بالاتر است. ناگفته پیداست که این افراد کمترین تاثیر را در انتشار گازهای گلخانه‌ای که منجر به گرم شدن زمین می‌شود، دارند.

بی‌عملی برابر است با نابودی

در این شرایط، پیامدهای اخلاقی بی‌عملی در شرایط تغییرات آب و هوایی را در نظر بگیرید. زمانی به نظر می‌رسید که فرآیند گرمایش جهانی به اندازه‌ای آهسته است که بدون آسیب جدی، به جوامع مختلف اجازه هماهنگ کردن خود با دمای بالاتر را می‌دهد و همه انسان‌ها همزمان این گذار را با هم تجربه می‌کنند. اما این امر اکنون یک داستان خیالی به نظر می‌رسد. تغییرات آب و هوایی برای همه جوامع بشری، سریع‌تر از آن رخ می‌دهد که بتوانند خود را با آن تطبیق دهند. تنها ثروتمندترین کشورها ممکن است با روش‌هایی دشوار از این تغییرات به سلامت عبور کنند. اگر اقدامات اساسی که در جهت کاهش انتشار گازهای گلخانه ای انجام می‌شود نباشد، باید انتظار داشت جوامع کم برخوردارتر، دچار سیل‌ها، خشکسالی، گرسنگی، بیماری و مرگ تعداد زیادی از جمعیت خود باشند.

شما برای رسیدن به این نتایج نیازی به داشتن مدرک دکتری ندارید. اکثر دانشمندان جهان توافق دارند که هرگونه افزایشی در دمای کره زمین که بیش از دو درجه سلسیوس باشد، سیستم آب و هوای زمین را به طور اساسی دستخوش تغییر می‌کند. در چنین شرایطی تعدادی از جوامع مثل سودان جنوبی، دچار از هم گسستگی می‌شوند. تا کنون زمین حداقل یک درجه گرم‌تر شده است و اگر ما هر چه سریع‌تر، استفاده از سوخت‌های فسیلی در مقیاس وسیع را متوقف نکنیم، به زودی شاهد ۱,۵ درجه گرم‌تر شدن هوا خواهیم بود.

بدتر اینکه این‌گونه که پیش می‌رویم بسیار بعید است که فرآیند گرمایش، به دو یا سه درجه سلسیوس محدود بماند که این یعنی در اواخر قرن حاضر بدترین سناریوهای آب و هوایی ممکن، یعنی طغیان آب در شهرهای ساحلی، بیابان‌زایی وسیع در مناطق داخلی و نابودی کشاورزی دیم در بسیاری از مناطق به یک واقعیت روزمره بدل خواهد شد.

به عبارت دیگر فکر کنید که وقایعی که در این سه کشور آفریقایی و یمن در حال رخ دادن است نمونه کوچکی است از آنچه که در ربع قرن بعد در نقاط بیشتری از کره زمین می‌تواند رخ دهد؛ دنیایی که در آن صدها میلیون نفر در معرض خطر مرگ بر اثر بیماری و گرسنگی قرار دارند یا در جستجوی کمپ‌های پناهندگان هستند.

به بیان دیگر، قصور در جلوگیری از گسترش تغییرات اقلیمی تا حد توان، به معنای همدستی در این قتل عام بشری است. می‌دانیم که چنین سناریوهایی قبلا روی داده است. ما ساکنان کشورهایی که بیشترین گازهای گلخانه‌ای را منتشر می‌کنند چگونه می‌توانیم از زیر بار چنین مسئولیتی شانه خالی کنیم؟

اگر چنین نتیجه‌ای اجتناب پذیر است، پس هر یک از ما باید آنچه برای کمک شخصی، گروهی و سازمانی در جهت کاهش گرمایش جهانی در توان داریم به کار ببریم. حتی اگر تا کنون کارهای زیادی انجام داده‌ایم باز هم به اقدامات بیشتری نیاز است. متاسفانه ما آمریکایی‌ها نه تنها در عصر بحران آب و هوایی که در دوره ریاست جمهوری ترامپ زندگی می‌کنیم که این بدان معناست که دولت فدرال و شرکای آن در صنعت سوخت‌های فسیلی، تمام سعی خود را خواهند کرد که مانع هر گونه پیشرفتی در جلوگیری از گرمایش جهانی شوند. آنها مجرمان واقعی این کشتار اقلیمی خواهند بود. در نتیجه ما مسئولیت اخلاقی داریم که نه تنها هر چه در توان داریم در سطح محلی برای کاهش سرعت تغییرات اقلیمی به کار ببریم که باید در مبارزه سیاسی در جهت مقابله یا بی‌اثر کردن فرامین ترامپ و شرکای او سهیم شویم. تنها فعالیت هماهنگ و بنیادین در چند جبهه می‌تواند مانع از این شود که رخ دادن فجایعی همانند آنچه که اکنون در نیجریه، سومالی، سودان جنوبی و یمن در حال وقوع است، تبدیل به یک امر رایج در سطح جهان شود.

ترجمه: محسن حدادی

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۱۷
پیمان صاحبی


مدیرعامل اتحادیه تکثیر، پرورش و صادرات آبزیان ایران با اشاره به اثرات مثبت برجام بر بهبود بهره‌وری بخش کشاورزی و جذب سرمایه‌گذار خارجی گفت: در صورت عدم پایبندی به برجام، قادر به ورود تکنولوژی‌های نو به کشور نخواهیم بود و نمی‌توانیم با بهبود بهره‌وری، سطح زیر کشت را کاهش داده و منابع آب را نجات دهیم.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز ،ارسلان قاسمی در گفتگو با خبرنگار ایانا بیان کرد: برجام دستاوردهای زیادی برای بخش کشاورزی داشت و به ما اجازه داد که بار دیگر وارد بازارهای جهانی شده و فرصت‌های از دست رفته را احیا کنیم.

وی افزود: برای بهبود وضعیت بخش کشاورزی نیازمند جذب سرمایه‌گذار خارجی هستیم تا شغل بیشتر در کشور ایجاد شود و تولید رونق گیرد. این مسئله جز در سایه تعاملات بین‌المللی امکان‌پذیر نیست.

به گفته قاسمی تکنولوژی‌های روز دنیا به ما اجازه می‌دهد با توجه به محدودیت‌های آبی که در کشور وجود دارد، سطح زیر کشت خود را کاهش دهیم و بهره‌وری را در بخش کشاورزی با تکیه بر کمبود آب، اصلاح کنیم.

وی ادامه داد: بخش کشاورزی در ایران چند کالای صادراتی مهم شامل زعفران، پسته و میگو دارد. در سال‌های گذشته نیز خاویار به خارج از کشور صادر می‌کردیم. این محصولات، کالاهای لوکس در همه جای دنیا به شمار می‌آیند و در سبد غذای مردم عادی کمتر یافت می‌شوند. مشتریان این کالاها نیز کشورهای توسعه یافته هستند.

مدیرعامل اتحادیه تکثیر، پرورش و صادرات آبزیان ایران گفت: بیش از ۹۸ درصد زعفران دنیا را ایران تولید می‌کند. این در حالی است که بین ۹۷ تا ۹۸ درصد بازار زعفران دنیا در دست اسپانیاست. این کشور زعفران ایران را خریداری کرده و به اسم خود بسته‌بندی و صادر می‌کند. دلیل این موفقیت اسپانیا و عقب ماندن ایران، قطع رابطه ما با دنیاست.

فروش محصولات بسته‌بندی شده با برجام پاره شده امکان‌پذیر نیست

محمد ابراهیم رئیسی کاندیدای دوازدهمین دوره ریاست جمهوری با انتقاد از صدور فله‌ای زعفران و پسته از کشور، بسته‌بندی این محصولات کشاورزی را عامل ایجاد شغل‌های زیادی در ایران معرفی کرد. قاسمی نیز درباره سخنان این کاندیدای ریاست جمهوری گفت: ایجاد شغل با بسته‌بندی محصولات کشاورزی سخن درستی است. ما هم معتقدیم باید ارزش افزوده در داخل کشور ایجاد کرد و حاشیه سود کشاورزان را بالا برد تا امنیت شغلی آنها بیشتر شود. اما یک نکته کوچک در رابطه با بسته‌بندی محصولات کشاورزی وجود دارد و آن این است که در صورت نداشتن تعامل با دنیای بیرون، محصولات بسته‌بندی شده خود را به چه کسی خواهیم فروخت؟

وی اضافه کرد: دستیابی به بازار بین‌المللی نیازمند تعاملات بین‌المللی است. ما نمی‌توانیم به بورکینافاسو، جیبوتی، جزایر کومور و کشورهایی که خود گرفتار تامین نیازهای اولیه زندگی هستند، محصولات لوکس ایرانی را صادر کنیم. از سوی دیگر به دلیل کمبود منابع آب، قادر نیستیم به جای زعفران یا پسته، محصول دیگری کشت کرده و شغل کشاورزان را حفظ کنیم.

مدیرعامل اتحادیه تکثیر، پرورش و صادرات آبزیان ایران تاکید کرد: ما ناگزیریم برای صادرات محصولات خود، با کشورهای توسعه یافته ارتباط داشته باشیم. کشور توسعه یافته‌ای که از ایران می‌ترسد و ایران هراسی دارد، کالای ما را نمی‌خرد.

به گفته وی با رفع ایران هراسی و نهایی شدن برجام، تراز تجاری محصولات کشاورزی ایران ۵,۱ میلیارد دلار مثبت شده است. زیرا دولت یازدهم با تراز تجاری منهای ۸.۱ میلیارد دلار بخش کشاورزی را تحویل گرفت و آمارهای انتهای سال ۹۵ نشان می‌دهد تراز تجاری بخش کشاورزی به منهای سه میلیارد دلار رسیده است.

قاسمی افزود: مثبت شدن تراز کشاورزی، حاصل کاهش واردات یا افزایش صادرات است. آمارها نشان می‌دهد در دولت یازدهم صادرات افزایش یافته و واردات محصولات کشاورزی با وجود افزایش جمعیت، کاهش داشته است.

وی بیان کرد: تمام وعده‌های این کاندیدای ریاست جمهوری را می‌توان عملی کرد اما برای انجام هر کاری باید یکسری پیش‌نیاز آماده کرد. وقتی می‌خواهیم درهای کشور را به روی همه ببندیم و برجام را پاره کنیم، چگونه می‌توانیم محصولات خود را به سایر کشورها صادر کنیم؟

مدیرعامل اتحادیه تکثیر، پرورش و صادرات آبزیان ایران با اشاره به اینکه برجام سبب شد با دنیا آشتی کنیم، حل مشکل قدیمی بخش کشاورزی یعنی کمبود سرمایه‌گذاری را در سایه برجام امکان‌پذیر دانست.

وی ادامه داد: سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی همواره نامناسب بوده و فن‌آوری جدید کمتر به این بخش وارد شده است. این دو مشکل از طریق تعامل با نهادهای بین‌المللی قابل حل است.

قاسمی گفت: منابع داخلی کشور اجازه سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی به ما نمی‌دهد. وقتی معادل بودجه عمرانی یارانه نقدی بین مردم توزیع می‌شود، پولی برای سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی باقی نمی‌ماند. بنابراین باید به سمت جذب سرمایه‌گذار خارجی برویم.

وی ادامه داد: اگر کشورهای دیگر با ایران ارتباط نداشته باشند، پول خود را به کشور ما نخواهند آورد. سرمایه امنیت می‌خواهد و با ایجاد کوچکترین ناامنی، سرمایه فرار می‌کند.

مدیرعامل اتحادیه تکثیر، پرورش و صادرات آبزیان ایران با اشاره به اینکه دیگر نمی‌توان زعفران را با بسته‌بندی قدیمی به بازارهای جهانی صادر کرد، به اظهارات برخی که با تکیه بر پیشرفت‌های هسته‌ای، ایجاد تکنولوژی برای بسته‌بندی زعفران را کاری ساده تلقی می‌کنند، این گونه پاسخ داد: تکنولوژی هسته‌ای و تکنولوژی بسته‌بندی زعفران دو مقوله جدا از هم هستند. ایران برای توسعه فن‌آوری هسته‌ای خود، گروهی جوان را تربیت کرده و این افراد هم خوب کار کردند. نتیجه مثبت این اقدام را هم لمس می‌کنیم. اما همین جوان‌ها را برای بازاریابی محصولات کشاورزی تربیت نکرده‌ایم تا محصولاتمان را به فروش برسانند.

وی افزود: منابع داخلی ما اجازه نمی‌دهد که در تمام بخش‌های کشور سرمایه‌گذاری کلان انجام دهیم و اگر بخواهیم سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی را توسعه دهیم، باید از سرمایه دیگر بخش‌ها کم کنیم. اما با جذب سرمایه‌گذار خارجی این مشکل حل می‌شود.

قاسمی تاکید کرد: در ایران ضرب المثلی داریم که می‌گوید یک ده آباد بهتر از ۱۰۰ شهر خراب است. وقتی ما تکنولوژی هسته‌ای را آباد کردیم، برای آباد کردن یک ده دیگر نیازمند سرمایه‌گذار خارجی هستیم که با برجام پاره شده قطعا به هدف نمی‌رسیم.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۱۶
پیمان صاحبی


فائو، مسیر راهی برای بخش کشاورزی به منظور کمک به سازگاری، و دستیابی به اهداف توسعه پایدار در نظر گرفته است . براساس توافق پیمان پاریس آب و هوا ، استراتژی های ملی برای رسیدن به کاهش کربن و انطباق با مسیر برنامه به کار گرفته می شود.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از ایانا از سایت فائو، فائو دستورالعمل تکمیلی در راستای طرح های ملی انطباق UNFCCC NAP Guidelines در بخش " کشاورزی، جنگلداری و شیلات در طرح ملی انطباق" (راهنمای NAP-AG" " )، با هدف حمایت از کشورهای در حال توسعه در ایجاد ساختار مطمئن کشاورزی همراه با برنامه سازگاری ملی ارایه کرده است که می تواند برای بودجه و کمک به کشورهای آسیب پذیر استفاده شود- به ویژه از برنامه آمادگی صندوق آب و هوای سبز (Green Climate Fund Readiness Programme) برای ترویج مشارکت گسترده در فرآیند تصمیم گیری و ایجاد ظرفیت فنی مورد نیاز استفاده می شود.

نکته قابل یادآوری آن است که انتخاب گزینه های مورد نظر، با توجه به موقعیت و ویژه بودن شان، به دیدگاه های ذی نفعان نیازدارد.

برای مثال، دریاچه Faguibine در شمال مالی از اواسط دهه ۱۹۷۰ عمدتا خشک بوده است، که می تواند به عنوان نمونه ای از نمونه ها برای تغییرات زیست محیطی، سیاسی و اجتماعی ناشی از تغییر آب و هوا ، در نظر گرفته شود و در حالی که ذی نفعان برای رویارویی با این چالش، به ایجاد زیرساخت های مبتنی بر انطباق تکیه دارند - اعضای جامعه محلی روش های مبتنی بر اکوسیستم را مانند مدیریت پایدار جنگل ها، که در مساله دریاچه اهمیت دارد، ترجیح می دهند.

البته از این گونه موارد بسیار است که باید در زمینه برنامه انطباق (Guidelines for National Adaptation Plans (NAPs)) قرار گیرند تا انعطاف پذیری و امنیت غذایی تقویت شود.

جولیا ولف، مسئول بخش منابع طبیعی فائو و نویسنده همکار در دستورالعمل گفت: "برنامه ریزی سازگاری میان مدت و طولانی مدت برای ایجاد انعطاف پذیری آب و هوا و امنیت غذایی برای نسل های آینده بسیار مهم است و بخش های کشاورزی، اغلب به عنوان ستون فقرات اقتصادی کشورهای در حال توسعه هستند، و دستورالعمل ، مجموعه ای از مسائل کلیدی، یعنی مراحلی که باید درنظر گرفته شود، دربر دارد."

نقش ویژه کشاورزی

کشاورزی، از جمله محصولات کشاورزی و دامی، جنگلداری و شیلات، دارای جایگاه ویژه ای در جلوگیری از افزایش دمای جهانی بیش از دو درجه سانتیگراد و بالاتر دارد.

این درحالی است که این بخش منبع اصلی انتشار گازهای گلخانه ای است و هدف اصلی تلاش ها بهره بردن از راه حل های نوآورانه در راستای کاهش این مساله است. در حالی که برای تقاضای جمعیت رو به رشد، تولید مواد غذایی باید به ۶۰ درصد بیشتر تا سال ۲۰۵۰ نسبت به سال ۲۰۰۶ برسد ، چهار خطر از هشت مساله (خطر) کلیدی مربوط به تغییرات آب و هوایی براساس پنجمین گزارش ارزیابی هیات بین دولتی تغییرات آب و هوا (IPCC) ) با امنیت غذایی در ارتباط است.

به طوری که تقریبا ۹۰ درصد از کشورهای در حال توسعه ، بخش کشاورزی به عنوان مساله کلیدی در زمینه (تغییرات) آب و هوا به شمار می رود. این درحالی است که NAPs به عنوان یک مرکز برای ارایه اولویت های انطباق ملی در جهت دستیابی به ایجاد انطباق کشور ها برای مشارکت ملی و رسیدن به اهداف توسعه پایدار SDGs) ) در نظر گرفته شده است.

دستورالعمل جدید فائو، برای برنامه ریزان ملی، کشاورزی، جنگلداری و شیلات مقامات و کارشناسان و همچنین سازمان ملل متحد و اهداکنندگان دوجانبه بوده و برای رسیدگی به چالش های خاص و تلاش برای انطباق در عرصه کشاورزی مطرح شده است. همچنین دستورالعمل برای تغییر روش کسانی است که در فعالیت های مرتبط با درآمد، معیشت و امنیت غذایی هستند.

به عنوان مثال، کاشت ارقام زراعی با رشد سریع که به سرعت بارور شده و بتوان در شرایط خشکسالی به کار برد؛ البته فراهم کردن امکان دسترسی به بذرها به طور گسترده باید وجود داشته باشد. از جمله این گیاهان کاساوا است که یک محصول مهم در محیط های گرمسیری به شمار می رود و برنامه های ملی باید به دنبال گسترش بالقوه آن باشند همچنین باید آگاه بود که دمای بیش از حد، می تواند ناقل بیماری ویروسی باشد و غده گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد.

این در حالی است که فائو دارای تجربه قابل توجه یکپارچه سازی دانش محلی با تخصص علمی است که می توان به پروژه فائو در جمهوری دموکراتیک خلق لائوس اشاره کرد که با هدف کمک به کشاورزان و ماهیگیران با استفاده از تالاب های کشور اجرا می شود – مکانی که تغییرات آب و هوایی اثر عمده ای بر کمیت و کیفیت آب داشته است- و برای این منظور فائو با اقدامات هماهنگ به ایجاد مدیریت پایدار زمین پرداخته است.

همچنین هزینه برای تجزیه و تحلیل در کنار شناسایی فواید مشترک و اثرات گزینه های سازگاری بسیار اهمیت دارد. بررسی تاثیرات مربوطه بر امنیت غذایی و تغذیه جمعیت های آسیب پذیر یک جزء حیاتی است.

گسترش فعالیت های کشاورزی پایدار کلیدی برای ایجاد یک جهان کم کربن و رشد اقتصادی انعطاف پذیر است که هر دو جزو برنامه توسعه برای دستیابی به توافقنامه های بین المللی گرسنگی و ریشه کنی فقر و تغییرات آب و هوایی ضروری است.

گفتنی است، دستورالعمل جدید FAO-UNDP ، برنامه ملی انطباق کشاورزی یکپارچه (Integrating Agriculture into National Adaptation Plans)، با کمک های مالی وزارت محیط زیست، حفاظت از طبیعت، ایجاد و امنیت هسته ای فدرال آلمان (BMUB )و پادشاهی بلژیک ، هلند و سوئد و سوئیس مورد حمایت قرار گرفته است.

ترجمه: فرحناز سپهری

منبع:ایانا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۱۴
پیمان صاحبی


لیلا مرگن

ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی بعد از انتصاب در این سمت، طی دیداری با معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد که بهره‌برداری از جنگل‌های شمال در شأن امام رضا (ع) نیست. این در حالی است که آستان قدس رضوی بخش عمده سهام شرکت تحت مدیریت خود در شمال را فروخته و فقط ۱۰ درصد از سهام این شرکت، در اختیار آستان قدس رضوی قرار دارد. طبیعی است انصراف از سود این سهم اندک، تاثیر خاصی بر جنگل‌های شمال نخواهد داشت. در حالی که اجرای درست طرح تنفس به جنگل‌ها جانی دوباره خواهد داد.

محمدعلی معصومی مدیر کل دفتر جنگلداری و امور بهره‌برداری سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور به ایانا می‌گوید: سید ابراهیم رئیسی با ارسال نامه‌ای به سازمان جنگل‌ها نظر شخصی خود درباره بهره‌برداری از جنگل را اعلام کرده است و انصراف خود را از دریافت سود حاصل از بهره‌برداری جنگل به میزان سهامی که این شرکت در اختیار دارد را اعلام کرد.

اما معصومی اضافه می‌کند: سهم ۱۰ درصدی آستان قدس رضوی در طرح‌هایی که قبلا تحت پوشش این شرکت بوده و بعدها سهام آن به فرد دیگری واگذار شده است، آن قدرها هم اهمیت ندارد که برای احیای جنگل‌های شمال مفید باشد.

آستان قدس رضوی از سال ۶۵، "شرکت کشاورزی و عمران جنگل‌های قدس رضوی" را تاسیس کرد. این شرکت یکی از مجریان طرح‌های جنگلداری به حساب می‌آمد که با بهره‌برداری از چوب جنگل، پول مورد نیاز برای احیا و حفاظت جنگل را تامین می‌کرد. شرکتی که وابسته به آستان مقدس امام رضا (ع) بود، همچون سایر بهره‌برداران جنگل در سال‌هایی که به دلیل برداشت بی‌رویه درختان از جنگل، درآمد کافی برای مجری کسب نمی‌شد از بخشودگی‌های دولتی هم برخوردار بود. به این مفهوم که در سال‌های اخیر که موجودی جنگل اجازه برداشت درختان به میزان تامین کننده سود اقتصادی شرکت‌ها را نمی‌داد، دولت به مجریان اعلام می‌کرد که مجازند عملیات احیایی نظیر کاشت بذر و نهال را متوقف کنند تا از حجم هزینه‌های شرکت کاسته شود. به این ترتیب حفاظت فیزیکی این شرکت‌ها، به روی عرصه‌های جنگلی با مشکل مواجه نمی‌شد.

شرکت وابسته به آستان قدس رضوی در روزهایی که سالانه ۲ تا دو و نیم میلیون متر مکعب چوب از جنگل برداشت می‌شد و سود سرشاری عاید شرکت‌های بهره‌بردار از این اکوسیستم می‌شد، از این منبع ارزشمند بهره‌های اقتصادی بی شماری را برد، اما مدیران این شرکت وقتی دیدند نفس جنگل به شماره افتاده و دیگر چوبی برای برداشت باقی نمانده است، بخش عمده سهام آن را واگذار کردند تا صاحب یک مجموعه زیان‌‌ده نباشند.

با واگذار شدن سهام آستان قدس رضوی، دیگر این مجموعه یک شرکت بزرگ بهره‌بردار به حساب نمی‌آمد و در دسته بهره‌برداران خرد قرار می‌گرفت. تاثیر انصراف یه بهره‌بردار خرد از فعالیت بهره‌برداری جنگل نیز در مقایسه با شرکت‌های بزرگی که به این کار مشغول هستند، ناچیز است. با این وجود، ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی در دیدار با رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد که برداشت از جنگل‌های طبیعی شمال کشور در شأن امام رضا (ع) نیست. این اقدام زمانی ارزشمند بود که آستان قدس رضوی سهام شرکت خود را واگذار نمی‌کرد و به عنوان یک سهامدار بزرگ اقدام به توقف بهره‌برداری داوطلبانه از جنگل‌ها می‌کرد اما در مقابل فعالیت‌های حفاظتی نظیر گشت و بازرسی و مقابله با آفات و یا اقداماتی نظیر کاشت نهال و غیره در جنگل‌ها را هم قطع نمی‌کرد. اگر چوبی از جنگل برداشت نشود، تامین منابع مالی طرح‌های جنگلداری با مشکل مواجه می‌شود و باید از طریق تزریق بودجه از محل فروش پول نفت یا سایر خدمات جنگل، پول لازم برای فعالیت شرکت‌های مجری طرح‌های جنگلداری فراهم شود.

اختصاص بودجه مجزا برای جنگل، برای نخستین بار در دولت یازدهم

از خاطر نبرده‌ایم روزهایی که را که چندین برابر حد مجاز از درختان جنگل برداشت می‌شد. از خاطر نبرده‌ایم زمانی را که برداشت‌های غیر اصولی در جنگل، نفس هیرکانی را به شماره انداخت و سود آن به جیب عده‌ای محدود رفت. اما حالا که وضعیت وخیم است و دولت با فروش نفت به ازای هر بشکه ۴۰ دلار، برای انجام مدیریت کشور با تنگاهای جدی مواجه است، سهام شرکت‌های بزرگ فروخته می‌شود، چون دیگر سودی در کار نیست. دولت یازدهم به عنوان محیط زیستی‌ترین دولت ایران وقتی هشدارهای کارشناسان درباره احتمال بروز سیلاب‌های خانمان برانداز و به خطر افتادن حیات و سکونتگاه مردم شمال را شنید، حفظ جنگل‌های این ناحیه را در اولویت خود قرار داد و با حمایت مجلس، ردیف بودجه‌ای مستقل برای نخستین بار برای حفاظت از جنگل‌ها در نظر گرفت اما آستان قدس رضوی که سال‌ها از مزایای جنگل به عنوان یک شرکت بهره‌بردار نفع برده بود، در این برهه حساس تمام سهام شرکت خود را وگذار کرد و فقط از سود سهام ۱۰ درصدی خود چشم پوشی کرد. در حالی که می‌توانست به جای در کنار گود نشستن و به نظاره نشستن تلاش دولتی که به سختی سعی می‌کند سنگ‌های مسیر سنگلاخی حمایت از جنگل را کنار بزند و این اکوسیستم طبیعی را برای نسل‌های آینده حفظ کند، خود وارد کارزار شود و با تزریق بودجه از محل درآمدهای آستان قدس و انجام اقدامات حفاظتی داوطلبانه، بخشی از زخم‌هایی که شرکت تابعه‌اش در گذشته به پیکر جنگل وارد کرد را ترمیم کند. در حال حاضر برخی از شرکت‌های بزرگ بهره‌بردار پس از تصمیم دولت برای توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال، با قوه مجریه همراه شده‌اند و به صورت داوطلبانه در ذخیره‌سازی گونه‌های در معرض خطر انقراض مشارکت می‌کنند و یا اقدامات حفاظتی را با وجود هزینه‌هایی که دارد، قطع نکرده‌اند تا دوران گذار را به سلامت پشت سر بگذاریم. آیا در شان آستان قدس رضوی هست که در این موقعیت حساس، دولت و مردم را تنها بگذارد؟ آیا بهتر نبود تولیت آستان قدس رضوی به عنوان مجموعه‌ای که تمام مردم این سرزمین به خاطر تقدسش به آن احترام می‌گذارند، همچون امام رضا (ع) که ضامن آهو بود، ضامن حفظ زیستگاه هزاران پرنده و جاندار ساکن جنگل‌های شمال شود؟ آیا بهتر نبود تولیت آستان امام رضا (ع) به جای واگذاری نمادین یک سهام ۱۰ درصدی که ارزش چندانی ندارد با مشارکت در حفاظت از جنگل‌ها، اقدامی ارزشمند و شأن امام رضا (ع) انجام می‌داد؟

چوب حراج به حیات جنگل

از خاطر نمی‌بریم روزهایی را که با وجود فروش نفت به ازای هر بشکه ۱۱۰ دلار نه تنها اعتباری برای جنگل‌های شمال در نظر گرفته نشد، بلکه محمود احمدی نژاد در برابر درخواست‌های مردم برای ایجاد شغل در مناطق محروم به آن ها وعده ایجاد کارخانه فرآوری بذر بلوط داد! بذرهایی که در غرب کشور باید زمینه تجدید حیات و احیای جنگل را فراهم می‌کردند با این وعده رئیس دولت عدالت محور در کارگاه‌های فرآوری تبدیل به گز و حلوا و غیره شد و امروز هم دولت نمی‌تواند زیرساخت‌هایی که با تکیه بر فرآوری بذر بلوط ساخته شده‌اند را نادیده بگیرد و آن ها را تعطیل کند. سایه بدعت غلطی که در دولت نهم و دهم نهادینه شد، هنوز هم بر سر جنگل‌های زاگرس باقی مانده است.

بلایی که طرح هدفمندی یارانه‌ها بر سر جنگل آورد را فراموش نمی‌کنیم. روزی که هدفمندی یارانه‌ها اجرایی شد و هزینه حمل سوخت به مناطق مرزی به حدی افزایش یافت که مردم مرز نشین بار دیگر به سوزاندن چوب جنگل برای گرم نگه داشتن خود و پخت و پز روی آوردند. این مردم که ناگزیر بودند نان را با چند برابر قیمت خریداری کنند، بنابراین ترجیح می‌دانند یارانه نقدی خانوار را برای خرید ارزاق اصلی نگه دارند و از منابع طبیعی به عنوان سوخت رایگان بهره‌ ببرند. در آن سال‌ها بر اساس گزارش‌های رسمی برداشت از جنگل‌ها و عرصه‌های طبیعی با هدف تامین هیزم چندین برابر شد. حال تصور کنید روزی را که یارانه نقدی وعده داده شده توسط برخی کاندیداهای ریاست جمهوری این دوره، محقق شود!

از یاد نمی‌بریم روزهایی را دوران طلایی فروش نفت بود و به جای اینکه این پول‌ها صرف تکمیل زیرساخت‌های اطفای حریق در جنگل‌ها شود، صرف دور زدن تحریم‌های ظالمانه‌ای شد که به دلیل مواضع نادرست دولت ایجاد شده بود. هر یک از تجهیزات مورد نیاز خود را ناگزیر بودیم به چند برابر قیمت با واسطه‌گری برخی کشورهای عربی نظیر امارات خریداری کنیم و به این ترتیب علاوه بر هدر رفتن پول نفت در خلال این دلال‌بازی‌ها، جنگل‌ها و عرصه‌های طبیعی کشور در کمبود امکانات سوختند و از بین رفتند. در آن سال‌ها هکتارها عرصه‌های جنگلی و مرتعی خود را از دست دادیم و وزیر وقت کشاورزی حتی به اندازه یک تلفن زدن هم نگران از دست رفتن این سرمایه‌ها نبود. اما امروز دولتی را تجربه می‌کنیم که زمینه ورود تکنولوژی به کشور را باز کرده است. از پهبادها می‌توانیم برای رصد جنگل استفاده کنیم و از مزایای لغو تحریم‌ها برای بهره‌مندی از خدمات مجموعه‌های جهانی نظیر شبکه جهانی اطفای حریق برای مقابله با آتش سوزی در عرصه‌های طبیعی ایران بهره ببریم.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۱۳
پیمان صاحبی

 

ارومیه زنده شده است

 «دریاچه ارومیه خشک خواهد شد.» «دریاچه ارومیه باید تبدیل به پارک حیات وحش شود.» این جمله‌های برخی متخصصان حوزه محیط‌زیست درباره دریاچه ارومیه، ‌بزرگ‌ترین دریاچه داخلی کشور بود، ‌دریاچه‌ای که تا سال ٩٢ ‌به حال خود رها شده‌ بود و مسوولی در دولت دهم‌، ‌اولویتی برای احیای آن در نظر نداشت چرا که گمان نمی‌شد خشک شدن حوضه آبی هم می‌تواند بحران‌آفرین باشد و گریبان چندین استان و میلیون‌ها نفر را بگیرد.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از سلامت نیوز،روزنامه اعتماد نوشت: مسوولان دولت نهم و دهم با تاکید بر کشاورزی کشاورزان منطقه، ‌خواستند به درخواست مردم اهمیت دهند حال آنکه نخواستند بفهمند که با از بین بردن دریاچه که از نگاه آنها ارومیه و در نگاه کلان‌تر محیط‌زیست، ‌مساله‌ای فانتزی محسوب می‌شد، ‌زندگی همان کشاورزان تحت تاثیر قرار می‌گیرد. آنها زمین‌های‌شان را از دست می‌دهند چون دیگر آبی برای آبیاری نخواهند داشت، آنها مجبور به مهاجرت می‌شوند چون نمی‌توانند در هوای آکنده از نمک ‌نفس بکشند. ١٤ استان از این بحران ‌از خشک شدن دریاچه، ‌از توفان نمک، ‌از رکود گردشگری در منطقه آسیب می‌بینند.

ستاد احیای دریاچه ارومیه به همت رییس‌جمهور روحانی‌، در آغاز دولت یازدهم آغاز به کار کرد. ستاد با حضور کارشناسان و چهره‌های برجسته در حوزه محیط‌زیست، ‌آب و نیرو و ‌کشاورزی گرد هم جمع شدند تا مشکلات دریاچه را حل کنند. دریاچه بعد از ٣ سال ‌از مرگ حتمی نجات پیدا کرد؛ ‌وضعیتش از بحرانی به حالت تثبیت‌شده رسید، ‌وضعیتی که سرآغاز احیا می‌توان حسابش کرد. معصومه ابتکار، ‌رییس سازمان حفاظت محیط زیست به «اعتماد» در خصوص روند تثبیت و احیای دریاچه ارومیه، ‌آنچه بر دریاچه گذشته و آنچه باید از این به بعد به آن پرداخت، ‌گفت. او معتقد است مردم واقعیت احیای دریاچه ارومیه را می‌بینند، ‌این راه باید ادامه یابد تا شاهد به ثمر رسیدن تلاش‌ها در زمینه بازگشت دریاچه باشیم.

‌ در طول ٣ سال گذشته‌، ‌دریاچه ارومیه به‌طور ویژه مورد توجه دولت بود. از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه تا مکلف کردن دیگر دستگاه‌ها و وزارتخانه‌ها برای هماهنگی در جهت ورود آب به دریاچه را شاهدیم. وضعیت کنونی دریاچه را چگونه می‌بینید؟ چقدر به احیای کامل دریاچه نزدیکیم؟

بر اساس اقداماتی که طی این سه سال گذشته صورت گرفته، اقدامات همگی علمی، فرابخشی و منسجم بوده. به لطف خدا و با درنظر گرفتن ساز و کار مدیریت پویا و تاثیرگذار، احیای دریاچه تا اینجا انجام گرفته است. در حال حاضر وضعیت دریاچه نسبت به سال ٩٢ قطعا بهتر است. روند افول دریاچه تا سال ٩٢ و ٩٣، تا زمانی که برنامه‌های احیا شروع و عملیاتی شود، حجم آب دریاچه به ٥٠٠ میلیون مترمکعب رسید. این حجم در حال حاضر به ٢و نیم میلیارد مترمکعب رسیده و مساحت دریاچه هم ٥ برابر شده است. براساس ارزیابی‌های کارشناسان داخلی و بین‌المللی و بازدیدی که معاون دبیرکل سازمان ملل یک‌ماه پیش از دریاچه داشت، همه ارزیابی‌ها مبنی بر این است که برخلاف تصوراتی که نشان از غیرممکن بودن احیای دریاچه می‌داد، دریاچه رو به احیاست و وضعیت بهتری دارد. این روند اگر ادامه یابد، سازمان‌ها وظایف‌شان را ادامه خواهند داد. در این پروژه‌ها سازمان جنگل‌ها و منابع طبیعی طرحی ایجاد کرد برای کاشت نهال و تثبیت شن‌ها و کانون‌های گرد و غبار اطراف دریاچه. سازمان محیط زیست قرق ایجاد کرد و مرکز پایش و آینده‌پژوهی دریاچه را ایجاد کرد. کشاورزان برای کشاورزی سازگار با محیط زیست آموزش دیدند؛ وزارت نیرو با مدیریت منابع آب و رهاسازی حقابه دریاچه از سدها و لایروبی رودخانه، آب را به دریاچه رساند. بستن چاه‌های غیرمجاز، اتقاق مهمی است که رخ داده. اصلاح الگوی کشاورزی و برداشت آب توسط وزارت جهادکشاورزی و سازمان محیط زیست با همکاری مشاوران بین‌المللی روی روستاهای مختلف دارد انجام می‌شود. این کارشناسان معتقدند کاهش مصرف آب در طرح‌های تغیر الگوی کشت و جلوگیری از برداشت بی‌رویه آب تا ١٧ درصد کاهش برداشت از منابع آب را ایجاد کرده است و باعث شده حقابه دریاچه تا حدی برگردد. احیای تالاب‌های اطراف دریاچه هم در دستور کار بوده. وزارت راه برای اصلاح میان گذر برنامه دارد. مطالعات‌شان تکمیل شده و به مرحله اجرا رسیده است. کارهای بزرگی صورت گرفته که نشان‌دهنده پروژه موفق میان‌بخشی با ساز و کار مدیریتی موثر است. خوشبختانه داریم نتیجه را می‌بینیم. نتیجه هم قابل انکار نیست. خیلی‌ها دارند تلاش می‌کنند واقعیت را انکار کنند، اما وقتی مردم می‌توانند تصاویر این واقعیت را ببیند، این تلاش سودی ندارد.

وقتی دریاچه به حال احتضار رسیده بود با عدد ٩٠ درصد خشک شدن دریاچه مواجه بودیم، ‌در حال حاضر چند درصد از دریاچه به حیات بازگشته است؟

حداقل بین ٤٠ تا ٥٠درصد در زمینه احیای دریاچه موفق بوده‌ایم و این روند رو به بهبود هم هست. این نکته را هم بگویم متاسفانه بارندگی در منطقه نسبت به قبل بهتر نشده که کاهش هم داشته. با وجود همه بارش‌هایی که در این منطقه داشتیم، ١٣درصد نسبت به متوسط بارش‌ها کاهش داشته. در نتیجه می‌توان گفت بازگشت دریاچه تاثیر بارش‌ها نبوده. آب منطقه‌ای هم اعلام کرده در این حوزه افزایش بارش نداشتیم. اما بارندگی ١٣درصد کمتر از نرمال هم وقتی موانع باز شود، به دریاچه کمک می‌کند. یکی از مشکلات اصلی، ‌موانعی بود که بر سر راه رسیدن آب به دریاچه بوده و باعث می‌شد آب به دریاچه نرسد. برداشت‌های غیرمجاز آنقدر زیاد بود و موانع ایجاد شده آنقدر زیاد بودند که آب به دریاچه نمی‌رسید. الان رودخانه‌ها آب را به دریاچه می‌رسانند، ‌در واقع رودخانه‌ها کارکرد اکولوژیک خود را بازیافتند. الان دریاچه زنده است و رو به احیای کامل است. البته احیای دریاچه برنامه بلندمدت است، چیزی نیست که با یک فوت درست شود. این نتایج خوب باید ادامه پیدا کند. البته مشکلات و ضعف‌هایی هم وجود دارد، ما نمی‌گوییم همه کارهای ما صددرصد عالی بوده، در میان این همه کار، حتما کمبودی هم بوده ولی در مجموع برآیند عالی بوده. این مشکلات را هم باید برطرف کنیم. این رویکرد اگر خوب است باید ادامه پیدا کند، بخشی‌اش دست خود مردم است. اگر مردم می‌خواهند، ادامه پیدا می‌کند در غیر این‌صورت برمی‌گردیم سر خانه اولمان. دوره‌ای بود که مسوولان کشور تحت عنوان اینکه به مردم برسیم و مشکلات مردم را حل کنیم، می‌گفتند کشاورزان هرچقدر می‌خواهند آب بردارند، همین شعارهایی که «شما از جنس مردم نیستید و ٩٦ درصد» و این حرف‌ها بود که ارومیه را به این نقطه رساند. در سال ٨٤ مشخص بود دریاچه این مشکلات را دارد، آن موقع ما ستاد استانی داشتیم، درخواست حقابه داشتیم. دولت هشتم همه این راه را رفت، اما دولت نهم آمد و با شعارهای پوپولیستی که این حرف‌ها تشریفات است، مردم آب و کشاورزی می‌خواهند، این حرف‌ها بلا سر دریاچه آورد. سال آخر فهمیدند چه خطای بزرگی کردند. مراقب باشیم دوباره در این تله‌ها نیفتیم، طبیعت ایران، دریاچه ارومیه و تالاب‌های ایران دیگر تاب و تحمل این فراز و نشیب‌ها را ندارد.

‌ میان گذر دریاچه ارومیه یکی از عاملان خشک شدن دریاچه بوده و هست. وزارت راه چه اقدامی برای برطرف کردن معضلات ناشی از میان گذر در نظر دارد؟

سازمان محیط زیست در دولت هشتم به‌شدت مخالف احداث میان گذر بود، چون معتقد بود عوارض سنگینی برای دریاچه خوهد داشت. اواخر دولت هشتم مجوز آن هم صادر نشد، اما شروط سنگینی برای جاده گذاشته شد؛ شروطی که باید آب‌گذرهای کافی برای عبور و گردش آب به واسطه آن پیدا شود. دو مساله در این میان مطرح بود؛ یکی اینکه گردش آب داخل دریاچه به هم نخورد. این گردش آب با وجود میان گذر و بدون وجود آن خیلی تغییر می‌کرد. مساله دوم بحث رسوب‌گذاری بود که نباید آنجا اتفاق بیفتد چون به عنوان یک دیواره عمل می‌کند و تعادل آب شمال و جنوب دریاچه به هم می‌خورد. اینها شروط میان گذر بود که متاسفانه رعایت نشد. غیر از قطعه‌ای که پل بود، بقیه مسیر شن‌ریزی و سنگ‌ریزی وسیع اتفاق افتاد. این وضعیت میان گذری است که در دولت نهم کار عملیاتی‌اش انجام شد. یکی از اقدامات ستاد احیا که پیشنهاد دادیم بحث بازنگری میان‌گذر بود که دانشگاه تبریز دارد مطالعاتی رویش انجام می‌دهد و تاثیرات میان‌گذر را دیده. راهکارهایش را در یک برنامه مدیریت زیست محیطی پیشنهاد داده که چند سناریو دارد؛ احداث دهانه‌هایی که حداقل این دهانه‌ها بین ٥٠٠ متر تا یک کیلومتر در یک تا دو دهانه در سمت شرقی و غربی ایجاد شود که گردش آبی آنجا رخ دهد. این مطالعات انجام شده، به وزارت راه اعلام کردیم، اقدامات اولیه برای اصلاح میان‌گذر دارد انجام می‌شود. میان‌گذرها باید اصلاح شوند تا مخاطراتی که برای دریاچه امکان دارد به وجود بیاید را به حداقل برسانیم. آینده و سرنوشت ارومیه در دست مردم است. انتخاب با خودشان است: یا مدیریت خردمندانه محیط زیست و منابع طبیعی ایران، یا بازگشت به روش‌هایی که جز سردرگمی و اضمحلال این سرمایه‌های طبیعی، نتیجه‌ای نخواهد داشت و سختی‌های زیادی در زمینه اقتصادی و اجتماعی درست برخلاف شعارهایی که داده می‌شود، ایجاد شود. در مورد دریاچه ارومیه اثبات شد که این مساله می‌تواند مسائل خیلی زیادی برای مردم ایجاد کند؛ معیشت، سلامتی، کشاورزی و زندگی مردم به‌شدت تحت تاثیر نابودی دریاچه قرار خواهد گرفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۱۲
پیمان صاحبی


تنش میان جمعیت شهری و روستایی در کشورهای جهان به صورت نیروی سیاسی پلاریزه (پلاریزاسیون فضای سیاسی) قرن ۲۱، در حال شکل گیری است به طوری که قدرت آن ممکن است در افزایش نابرابری ها تاثیر بگذارد. این درحالی است که شکاف شغلی میان شهر و روستا از هر مورد دیگری ، حادتر است. در حالی که کشاورزی تکیه گاه سنتی اشتغال روستایی بوده است، اما در قرن ۲۰ با توسعه صنایع ، شهرها و فرصت های شهری ، کمتر عملی شده است.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از ایانا از وبسایت ،wri پیش بینی شده برای تغذیه پایدار ۹,۶ میلیارد نفر ساکنان زمین تا سال ۲۰۳۰ ، تامین برخی نیازها دارای اهمیت فوری و آنی است. بر اساس پژوهش های موسسه منابع جهانی (World Resources Institute )، ما باید شکاف ۶۰ درصدی بین مقدار مواد غذایی موجود امروز و آنچه که تا سال ۲۰۵۰ نیاز است، از بین ببریم . این درحالی است که افزایش تقاضا برای مواد غذایی باعث ایجاد فرصت های اقتصادی و اشتغال در بخش کشاورزی می شود، اما به احتمال زیاد، با اعمال فشار بیشتر بر زمین، باعث آسیب های زیست محیطی می شود.

کشاورزی پایدار با محیط زیست، حتی در برخی از سخت ترین محیط ها در جهان می تواند امرار معاش را تامین کند. با این حال، با افزایش تقاضا، کشاورزان ممکن است به سمت پرورش در مناطق بزرگ تر و دست درازی به سرزمین های با ارزش جنگلی بروند. اما می توان، با کشاورزی پایدار در جوامع روستایی به جلوگیری جنگل زدایی، حفظ منابع، جلوگیری از تغییرات آب و هوایی و ایجاد شغل کمک کرد.

با توجه به گزارش کمیسیون جهانی اقتصاد و آب و هوا (Global Commission on Economy and the Climate )، این نوع از کشاورزی بدون جنگل زدایی و همراه با کاهش ضایعات مواد غذایی است و از کارآمد ترین روش ها برای کاهش سرعت تخریب زمین های کشاورزی به شمار می رود.

یکی از گزینه های مهم برای استفاده بهتر از زمین و برای بازگرداندن دو میلیارد هکتار از مناطق(زمین) تخریب شده در سراسر جهان - منطقه بزرگ تر از کل قاره امریکا جنوبی است. در سراسر جهان، به طور متناوب یک سوم از زمین های کشاورزی تخریب شده اند و سالانه ۱۲ میلیون هکتار به زمین های تخریب شده اضافه می شوند، که هزینه آن حدود ۱۰۰ میلیارد دلار در سال است.

این درحالی است که، برخی از برنامه و سیاست ها در راستای بازگردادن زمین ها با هدف محافظت و ترمیم زمین های تخریب شده، انجام می شود، که در عین حال می تواند بهره وری را افزایش دهد و به گشایش فرصت های اقتصادی کمک کند. استراتژی های بازسازی زمین در محافظت جنگل تاثیر گذار است که برای داشتن یک اکوسیستم سالم و تولید محصول حدود یک تریلیون دلار در سال، ضروری است.

در امریکای لاتین و منطقه کارائیب، طرح های بازسازی (زمین) در مقیاس بزرگ، می تواند با عملکرد محصول حدود ۲۳ میلیارد دلار ، طی یک دوره ۵۰ ساله ، همراه باشد. ترویج توسعه کشاورزی پایدار در حالی که به بهبود معیشت خانواده ها به عنوان یک ضرورت جهانی برای آینده، کمک می کند، همچنین برای کشورهای در حال توسعه ، تاثیر قابل توجهی دارد.

برآورد ایالات متحده نشان می دهد که با ترمیم زمین ها بیش از ۱۲۶ هزار نفر در سال ۲۰۱۴ به کار مشغول شدند- که این مقدار بیش از بخش های الوار، معدن زغال سنگ، آهن و فولاد بود. بین ۱۰-۳۹ شغل با هر یک میلیون سرمایه گذاری ایجاد می شود و نزدیک به دو برابر نسبت به بخش نفت و گاز، شغل ایجاد می کند در حالی که در بخش نفت و گاز پنج شغل با هر یک میلیون سرمایه گذاری، ایجاد می شود.

در کشورهای در حال توسعه، شواهد موثقی در مورد تاثیر مثبت صنایع پایدار در اشتغال، ترمیم چشم انداز شغل حتی در دهه های آینده وجود دارد. برآورد اولیه از مطالعات انجام شده در آمازون برزیل نشان می دهد که با پروژه های بازسازی در این منطقه بین ۸ تا ۲۲ شغل با هر یک میلیون سرمایه گذاری ایجاد شده است. 

بر اساس نتایج که قابل مقایسه با گزارش بانک جهانی است، نشان می دهد که تولید انرژی مبتنی بر زیست توده – به تبدیل منابع گیاهی برای سوخت انرژی را گویند- می تواند ۱۷ شغل با هر یک میلیون سرمایه گذاری، در مقایسه با تولید انرژی مبتنی بر سوخت های فسیلی ایجاد کند.

ترمیم(بازسازی) اراضی تخریب شده، می تواند به شغل های اقتصادی و کارآمد کمک کند. برای تحقق بخشیدن به منافع اقتصادی و اشتغال مربوط به ترمیم زمین، دولت ها باید از سیاست ها و افزایش آگاهی های عمومی به جای ماندن در بخش سنتی و مسیر ناپایدار وتخریب زمین ها، حمایت کنند.

این درحالی است که، همکاری بین موسسه منابع جهانی و حفاظت از طبیعت (Nature Conservancy ) در راستای توسعه و حمایت از اقتصاد جدید مرمت (New Restoration Economy ) براساس تجزیه و تحلیل در سطح کشور برای تعیین اشتغال و منافع اقتصادی حاصل از بازسازی، انجام می شود. این مساله می تواند به آگاهی دولت ها و ایجاد سیاست هایی برای ایجاد شغل کارآمد و یک محیط زیست بهتر کمک کند.

اگر دولت ها، از این فرصت بازسازی استفاده نکنند، باعث شده تا شکاف بین شهر و روستا افزایش یابد، منجر به تبدیل شدن به یک قطب قوی تر و پلاریزه - نیروی سیاسی می شود که می تواند تهدید برای آینده ای پایدار برای همگان باشد.

فیلیپه کالدرون هینجسا "Felipe Calderón Hinojosa رئیس جمهوری سابق مکزیک ، ودرحالی که کمیسیون جنگلداری ملی مکزیک تحت رهبری وی است، توانسته نزدیک به ۱۰۵۸۰ مایل مربع (۲,۷۴ میلیون هکتار) از جنگل ها را بین سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱ محافظت و ترمیم، و کاشت مجدد درخت انجام دهد. همچنین وی رئیس کمیسیون جهانی اقتصاد و آب و هوا و عضو شورای جهانی مرمت (بازسازی) (Global Restoration Council) است. 


ترجمه: فرحناز سپهری

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۰۰
پیمان صاحبی


کاهش فعالیت های مربوط به شخم زدن زمین های کشاورزی، کرم های خاکی مولد را باز می گرداند و به حفظ ساختار خاک و بازیافت مواد مغذی کمک می کند.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از ایانا از ساینس دیلی دانشمندان می گویند کندن، هم زدن و واژگون کردن خاک از طریق روش های شخم زدن سنتی در زمین های کشاورزی به کرم های خاکی آسیب وارد می کند.

یافته های منتشر شده در مجله علمی تغییر جهانی زیست شناسی، کاهش سیستماتیک جمعیت کرم های خاکی موجود در خاک را را نشان می دهد که هر سال شخم زده می شوند. هر چه شخم خاک عمیق تر باشد آسیب بیشتری به کرم های خاکی وارد می شود.

دانشمندان دانشگاه ویگو اسپانیا و دانشگاه کالج دوبلین ایرلند، ۲۱۵ مورد مطالعه میدانی در ۴۰ کشور از سال ۱۹۵۰ انجام داده اند. در هر کدام از این موارد جمعیت کرم های خاکی در شرایط شخم زدن سنتی زمین و سایر اشکال آن مورد بررسی قرار گرفتند.

پروفسور اولاف اشمیت، دانشیار دانشگاه کشاورزی و صنایع غذایی دانشگاه دوبلین می گوید: "چیزی که ما مشاهده می کنیم کاهش سیستماتیک در جمعیت کرم های خاکی موجود در خاک بعد از شخم زدن زمین و افزایش قابل توجه آن ها در خاکی است که کمتر دستکاری شده، اگرچه در بعضی از انواع خاک ده سال طول می کشد تا اثرات خوب این بازیابی دیده شود."

بر اساس یافته ها، انواعی از کرم های خاکی که نسبت به عملیات شخم آسیب پذیرترند، آن هایی هستند که درازتر هستند و بین لایه های خاک حرکت می کنند و بین آن ها لانه می سازند (کرم های خاکی آنسیک). کرم های خاکی کوچک که در لایه های بالایی خاک زندگی می کنند و آشعال ها را به خاک سطحی تبدیل می کنند (کرم های خاکی اپیجیک) نیز دیده شده است که به شدت آسیب می بینند.

فعالیت های کشاورزی که بدون شخم زدن انجام می گیرند، نشان داده شده است که به طور قابل ملاحظه ای موجب افزایش جمعیت کرم های خاکی می شود. دانشمندان به این نکته توجه کرده اند که کاهش این نوع از فعالیت های کشاورزی به طور فزاینده ای در سرتاسر جهان مقبولیت یافته است چرا که برای محیط زیست مزایای بسیار دارد و موجب کنترل فرسایش و حفاظت از خاک می شود.

پروفسور ماریا بریونز از دانشگاه ویگو توضیح می دهد که "مطالعه ما هم چنین شرایطی را که تحت آن کرم های خاکی، بیشترین پاسخ را به کاهش فعالیت های شخم زدن نشان داده اند شناسایی کرده است. این یافته ها می تواند به عنوان توصیه ای در اختیار کشاورزان در سراسر دنیا قرار گیرد."

وی می افزاید: "برای مثال نتایج قوی در این مورد به دست آمده است که در خاک هایی که حاوی میزان رس بیشتر ( بالای ۳۵ درصد رس) و ph کمتری هستند و باقی مانده مواد حاصل از برداشت را در خود حفظ می کنند این اثرات افزایش می یابد. استفاده از سمومی که باعث از بین رفتن علف های هرز می شوند خیلی بر روی کرم های خاکی ای که به کاهش فعالیت های شخم زدن پاسخ می دهند تاثیر نمی گذارد."

کرم های خاکی برای حفظ کارکرد خاک و خدماتی که ما انتظار داریم به اکوسیستم ارائه دهند بسیار حیاتی هستند. چارلز داروین زیست شناس بزرگ، کرم های خاکی را "شخم زنندگان طبیعت" خطاب می کند به دلیل این که آن ها به طور پیوسته خاک را مصرف و آن را تصفیه می کنند و در طول این فرآیند میزان باروری خود را افزایش می دهند.

در آزمایش او در اواخر دهه ۱۸۰۰، داروین کشف کرد که حدود ۵۴ هزار کرم خاکی در هر جریب خاک زندگی می کنند و هرکدام از این بخش ها سالانه ده ها تن خاک سطحی تولید می کنند.

در شناخت ارزش زیست محیطی کرم های خاکی داروین می نویسد: "بعید است که هیچ حیوانی به اندازه این موجودات کوچک بتواند نقشی با این اهمیت در تاریخ دنیا بازی کند."

مترجم: بهاران پدرام

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۵۹
پیمان صاحبی


 

در دریاچه ارومیه برای ۱۸میلیون دلار چغندرقند، ۲۰میلیون دلار آب هدر می‌رفت!

 مدیر دفتربرنامه ریزی و تلفیق کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه گفت: برنامه ارائه شده برای احیاء دریاچه ارومیه می‌تواند یک مدل برای احیای دیگر تالاب‌های کشور باشد؛ الان می‌توان این دوره و شروع احیای دریاچه ارومیه را یک نقطه عطفی بخوانیم که بعد از آن و در سال‌های آینده بتوان اکوسیستم‌های از دست رفته را دوباره زنده کرد.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین، حدود 12 سال پیش بود که تراز دریاچه ارومیه از حد اکولوژیکی آن کاهش پیدا کرد. این روند خشک شدن دریاچه در حدی بود که به گفته کارشناسان با ادامه آن دریاچه ارومیه تا سال 1395 خشک می شد، اما با تشکیل ستاد احیا دریاچه ارومیه و با روی کار آمدن دولت یازدهم شرایط تغییر کرد.

در این سه سال با تشکیل این ستاد و اقدامات همزمان سازمان حفاظت محیط زیست، ‌وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی شرایط دریاچه ارومیه کاملا تغییر کرد و تقریبا تراز دریاچه ارومیه ثابت و دریاچه در شرایط تثبیت قرار گرفت. در رابطه با اقدامات انجام شده در این فاصله و نقش وزارت نیرو و اقدامات انجام شده توسط سازمان جهاد کشاورزی با دکتر مسعود تجریشی، مدیر دفتربرنامه ریزی و تلفیق کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه، گفتگو کردیم که مشروح آن‌را در ادامه می‌خوانید:

آقای دکتر تجریشی در طول چند سال گذشته برای احیا دریاچه ارومیه و به طور کلی بهبود وضعیت منابع آبی در وزارت نیرو و سازمان‌‌ های جهاد کشاوزی منطقه چه تغییراتی ایجاد شده است؟

ببینید به طور کلی، در کشور ما مسئولیت تامین منابع آب با وزارت نیرو و مسئولیت وزارت جهاد کشاورزی توزیع آب و بخشی که باید در مورد کاهش مصرف آب مشارکت کند سازمان های منطقه ای جهاد کشاورزی است. بهتر است برای پاسخ دادن به سوال شما به گذشته برگردیم. قبل از اینکه دولت آقای روحانی شکل بگیرد، جهت گیری محیط‌زیستی کشور به این سمت بود که وزارت نیرو سد بسازد و بدون در نظر گرفتن نیاز‌های محیط‌زیستی، آب توسط بخش کشاورزی مورد استفاده قرار بگیرد. در آن زمان سیاست وزارت جهاد کشاورزی هم این بود که بتوانند از منابع آبی که به آنها داده شده برای توسعه کشاورزی استفاده کنند. یعنی در بخش وزارت نیرو در آن زمان چیزی به نام نیاز زیست‌محیطی تالاب ها و تعیین نیاز زیست محیطی در تخصیص های وزارت نیرو وجود نداشت تا اینکه سال گذشته آقای چیت‌چیان تعیین کردند که اکوسیستم کل کشور به چقدر آب نیاز دارد. در گذشته بخش کشاورزی هم بدون اینکه توجه ای به محدودیت در برداشت از منابع آب کند، شروع به توسعه کشاورزی و برداشت از آب‌های زیرزمینی کرده بود. در اینجا یک مصرف کننده دیگر هم دیده شد به نام محیط زیست که هم تراز با بخش کشاورزی باید نیازش دیده می شد.

با روی کار آمدن دولت یازدهم در این رابطه شرایط چه تغییری کرد؟

بعد از اینکه دولت یازدهم آمد، ستاد احیا دریاچه ارومیه تشکیل شد و آقای روحانی اولویت اولشان را احیا دریاچه ارومیه دانستند. در آن زمان به رغم اینکه جهت تمام دستگاه‌های اجرایی توسعه کشاورزی بود، یا به عبارتی می‌خواستند سهم اکوسیستم را در کشاورزی مصرف کنند؛ دولت وزارت نیرو را موظف کرد تا سدهای در دست مطالعه و اجرا را متوقف کند و سهم دریاچه ارومیه داده شود. این باعث شد یک تغییر نگاه نسبت به مباحث زیست‌محیطی در دولت آقای روحانی به وجود بیاید.

این تغییر نگاه شامل چه تغییراتی در سیاست‌های زیست محیطی بود؟

یکی از اقداماتی که در بخش نیاز کشاورزی انجام شد و ستاد احیا دریاچه ارومیه با وزارت جهاد کشاورزی درباره آن به صورت عملیاتی اقداماتی را انجام دادند این بود که چگونه بتوانیم در بخش کشاورزی نه تنها مصرف بی‌رویه آب را کاهش دهیم، بلکه بهره‌وری آب در بخش کشاورزی را افزایش دهیم، زنجیره ارزش را ایجاد کنیم و در پایان بتوانیم آن مقدار آبی که سهم دریاچه ارومیه بود را به آن برگردانیم. این یعنی بر اساس چیزی که مقام معظم رهبری هم به آن اشاره کردند، به صورت عملیاتی سهم محیط‌زیست را بتوانیم در اقداماتمان مورد توجه قرار داده و نیاز آن را نادیده نگیریم. بنابراین، می ببینیم که در این دولت نه به صورت شعار بلکه به صورت عملیاتی در رابطه با احیا دریاچه ارومیه و مسائل مربوط به سهم محیط‌زیست اقداماتی انجام شده است. همچنین باید بدانیم توسعه کشاورزی صرفاً در قسمت آبیاری و گسترش سطح محدود نمی‌شود، بلکه باید به کشاورزی به لحاظ فناوری، آموزش و ترویج کمک کنیم. باید کشاورزی توسعه یافته‌تر و پایدارتر و پیشرفته تری داشته باشیم.

در حوضه کشاورزی چه اقداماتی برای تغییر شیوه آبیاری انجام شد؟ و الان شیوه آبیاری در حوضه آبریز دریاچه به چه شکل است؟

یکی از اقداماتی که در این مدت دستگاه های اجرایی انجام داده اند، تقویت استفاده از سیستم‌های نوین کشاورزی و تجمیع چاه های آبیاری بوده است. ما در بخش زراعت، باغبانی و ترویج کشاورزی با کمک مجموعه‌های خارجی به این سو رفتیم ببینیم که چگونه می‌توانیم با استفاده از تجربه بین‌المللی، کشاورزی‌‌ای در منطقه داشته باشیم که فقط تغییر الگوی سیستم آبیاری در آن دیده نشود و کل زنجیره ارزش در آن دیده شود. همچنین قرار شد متناسب با اقلیم منطقه گونه‌های گیاهی انتخاب شوند که با مصرف کمتر آب دارای ارزش بیشتر اقتصادی برای کشاورزان است. یکی دیگر از کار‌هایی که ما انجام دادیم بحث گذاشتن سقف در سطح زیرکشت چعندرقند بود. در استان آذربایجان غربی چغندرقند کشت می‌کردند و چغندرقند تولیدی نه تنها خوراک کارخانه‌های استان را تامین می‌کرد، بلکه آن را به اصفهان و مشهد صادر می کردند. در آن زمان ما متوجه شدیم ارزش شکر تولید شده از این چغندرقند چیزی حدود 18 میلیون دلار است ولی ما برای رسیدن به این 18 میلیون دلار 20 میلیون هزینه می‌کردیم. پس سعی کردیم در کاشت چغندرقند محدودیت ایجاد کنیم؛ قرار شد فقط از چغندرقند برای تامین نیاز کارخانه‌های منطقه استفاده شود و همین امر باعث شد بهره‌وری چغندرقند در حوضه آبریز افزایش پیدا کند، حال در طی 2 سال گذشته سطح زیرکشت چغندرقند کاهش پیدا کرده و مصرف آب آن هم کاهش پیدا کرده ولی از سوی دیگر تولید چغندرقند افزایش پیدا کرده است. پس با اعمال این محدودیت ها به سمتی رفته ایم که مصرف آب کاهش پیدا کند و از سویی بهره‌وری از آب هم افزایش یابد.

سازمان حفاظت محیط زیست چه نقشی در این فرایند داشته است؟

سازمان حفاظت محیط زیست یک سازمان حاکمیتی و بسیار مهم است که باید حتماً تقویت شود، چون وظیفه بسیار مهمی در احیای تالاب های کشور و مخصوصاً دریاچه ارومیه دارد. در بخش جنوبی دریاچه با توجه به از دست دادن حدود یکصدهزار هکتار از سطح دریاچه و با توجه به شیرین بودن این خاک چون خاک از رسوبات آب رودخانه ها تشکیل شده و نمک را پوشانده، الان سازمان حفاظت محیط زیست وظیفه احیای اکولوژیک آنرا عهده دار شده است. در آینده سازمان بعد از پایان کار ستاد احیای دریاچه ارومیه باید با ایجاد یک مرکز و تقویت مرکز آینده‌پژوهی کار برنامه ریزی و پایش دریاچه را عهده دار شود. الان از سازمان خواسته شده است در موضوع تراز اکولوژیکی بررسی هایی را شروع کند و موضوع نیاز زیست محیطی رودخانه های حوضه آبریز را این سازمان به اتمام رسانده که قرار است با وزارت نیرو سهم هر رودخانه در آورد به درون دریاچه را نهایی کنند.

آیا فکر می‌کنید این اقدامات در بخش‌های دیگر محیط‌زیست کشور‌ هم تکرار شود؟

وقتی ستاد کارش را شروع کرد، آرام آرام دستگاه‌های دیگر هم قبول کردند که برای احیا دریاچه و تالابها و همچنین توسعه منطقه‌ای و کشاورزی، در دادن حق‌آبه اکوسیستم و نحوه توسعه کشاورزی باید تغییر نگاهی ایجاد شود. برنامه ارائه شده می تواند یک مدل برای احیای دیگر تالابهای کشور باشد؛ الان می‌توان این دوره و شروع احیای دریاچه ارومیه را یک نقطه عطفی بخوانیم که بعد از آن و در سال‌های آینده بتوان اکوسیستم‌های از دست رفته را دوباره احیا کرد، به صورتی که هم کشاورزی، هم محیط‌زیست و هم معیشت کشاورزان و توسعه منطقه ای را در کنار یکدیگر ببینیم و نه در تقابل با یکدیگر. این یک آرزو نیست بلکه یک واقعیت و الزام است که برای جلوگیری از بحران های پیش‌رو بتوان این تهدید را به یک فرصت برای کشور تبدیل کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۵۳
پیمان صاحبی