ارومیه زنده شده است
«دریاچه ارومیه خشک خواهد شد.» «دریاچه ارومیه باید تبدیل به پارک حیات وحش شود.» این جملههای برخی متخصصان حوزه محیطزیست درباره دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه داخلی کشور بود، دریاچهای که تا سال ٩٢ به حال خود رها شده بود و مسوولی در دولت دهم، اولویتی برای احیای آن در نظر نداشت چرا که گمان نمیشد خشک شدن حوضه آبی هم میتواند بحرانآفرین باشد و گریبان چندین استان و میلیونها نفر را بگیرد.
به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از سلامت نیوز،روزنامه اعتماد نوشت: مسوولان دولت نهم و دهم با تاکید بر کشاورزی کشاورزان منطقه، خواستند به درخواست مردم اهمیت دهند حال آنکه نخواستند بفهمند که با از بین بردن دریاچه که از نگاه آنها ارومیه و در نگاه کلانتر محیطزیست، مسالهای فانتزی محسوب میشد، زندگی همان کشاورزان تحت تاثیر قرار میگیرد. آنها زمینهایشان را از دست میدهند چون دیگر آبی برای آبیاری نخواهند داشت، آنها مجبور به مهاجرت میشوند چون نمیتوانند در هوای آکنده از نمک نفس بکشند. ١٤ استان از این بحران از خشک شدن دریاچه، از توفان نمک، از رکود گردشگری در منطقه آسیب میبینند.
ستاد احیای دریاچه ارومیه به همت رییسجمهور روحانی، در آغاز دولت یازدهم آغاز به کار کرد. ستاد با حضور کارشناسان و چهرههای برجسته در حوزه محیطزیست، آب و نیرو و کشاورزی گرد هم جمع شدند تا مشکلات دریاچه را حل کنند. دریاچه بعد از ٣ سال از مرگ حتمی نجات پیدا کرد؛ وضعیتش از بحرانی به حالت تثبیتشده رسید، وضعیتی که سرآغاز احیا میتوان حسابش کرد. معصومه ابتکار، رییس سازمان حفاظت محیط زیست به «اعتماد» در خصوص روند تثبیت و احیای دریاچه ارومیه، آنچه بر دریاچه گذشته و آنچه باید از این به بعد به آن پرداخت، گفت. او معتقد است مردم واقعیت احیای دریاچه ارومیه را میبینند، این راه باید ادامه یابد تا شاهد به ثمر رسیدن تلاشها در زمینه بازگشت دریاچه باشیم.
در طول ٣ سال گذشته، دریاچه ارومیه بهطور ویژه مورد توجه دولت بود. از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه تا مکلف کردن دیگر دستگاهها و وزارتخانهها برای هماهنگی در جهت ورود آب به دریاچه را شاهدیم. وضعیت کنونی دریاچه را چگونه میبینید؟ چقدر به احیای کامل دریاچه نزدیکیم؟
بر اساس اقداماتی که طی این سه سال گذشته صورت گرفته، اقدامات همگی علمی، فرابخشی و منسجم بوده. به لطف خدا و با درنظر گرفتن ساز و کار مدیریت پویا و تاثیرگذار، احیای دریاچه تا اینجا انجام گرفته است. در حال حاضر وضعیت دریاچه نسبت به سال ٩٢ قطعا بهتر است. روند افول دریاچه تا سال ٩٢ و ٩٣، تا زمانی که برنامههای احیا شروع و عملیاتی شود، حجم آب دریاچه به ٥٠٠ میلیون مترمکعب رسید. این حجم در حال حاضر به ٢و نیم میلیارد مترمکعب رسیده و مساحت دریاچه هم ٥ برابر شده است. براساس ارزیابیهای کارشناسان داخلی و بینالمللی و بازدیدی که معاون دبیرکل سازمان ملل یکماه پیش از دریاچه داشت، همه ارزیابیها مبنی بر این است که برخلاف تصوراتی که نشان از غیرممکن بودن احیای دریاچه میداد، دریاچه رو به احیاست و وضعیت بهتری دارد. این روند اگر ادامه یابد، سازمانها وظایفشان را ادامه خواهند داد. در این پروژهها سازمان جنگلها و منابع طبیعی طرحی ایجاد کرد برای کاشت نهال و تثبیت شنها و کانونهای گرد و غبار اطراف دریاچه. سازمان محیط زیست قرق ایجاد کرد و مرکز پایش و آیندهپژوهی دریاچه را ایجاد کرد. کشاورزان برای کشاورزی سازگار با محیط زیست آموزش دیدند؛ وزارت نیرو با مدیریت منابع آب و رهاسازی حقابه دریاچه از سدها و لایروبی رودخانه، آب را به دریاچه رساند. بستن چاههای غیرمجاز، اتقاق مهمی است که رخ داده. اصلاح الگوی کشاورزی و برداشت آب توسط وزارت جهادکشاورزی و سازمان محیط زیست با همکاری مشاوران بینالمللی روی روستاهای مختلف دارد انجام میشود. این کارشناسان معتقدند کاهش مصرف آب در طرحهای تغیر الگوی کشت و جلوگیری از برداشت بیرویه آب تا ١٧ درصد کاهش برداشت از منابع آب را ایجاد کرده است و باعث شده حقابه دریاچه تا حدی برگردد. احیای تالابهای اطراف دریاچه هم در دستور کار بوده. وزارت راه برای اصلاح میان گذر برنامه دارد. مطالعاتشان تکمیل شده و به مرحله اجرا رسیده است. کارهای بزرگی صورت گرفته که نشاندهنده پروژه موفق میانبخشی با ساز و کار مدیریتی موثر است. خوشبختانه داریم نتیجه را میبینیم. نتیجه هم قابل انکار نیست. خیلیها دارند تلاش میکنند واقعیت را انکار کنند، اما وقتی مردم میتوانند تصاویر این واقعیت را ببیند، این تلاش سودی ندارد.
وقتی دریاچه به حال احتضار رسیده بود با عدد ٩٠ درصد خشک شدن دریاچه مواجه بودیم، در حال حاضر چند درصد از دریاچه به حیات بازگشته است؟
حداقل بین ٤٠ تا ٥٠درصد در زمینه احیای دریاچه موفق بودهایم و این روند رو به بهبود هم هست. این نکته را هم بگویم متاسفانه بارندگی در منطقه نسبت به قبل بهتر نشده که کاهش هم داشته. با وجود همه بارشهایی که در این منطقه داشتیم، ١٣درصد نسبت به متوسط بارشها کاهش داشته. در نتیجه میتوان گفت بازگشت دریاچه تاثیر بارشها نبوده. آب منطقهای هم اعلام کرده در این حوزه افزایش بارش نداشتیم. اما بارندگی ١٣درصد کمتر از نرمال هم وقتی موانع باز شود، به دریاچه کمک میکند. یکی از مشکلات اصلی، موانعی بود که بر سر راه رسیدن آب به دریاچه بوده و باعث میشد آب به دریاچه نرسد. برداشتهای غیرمجاز آنقدر زیاد بود و موانع ایجاد شده آنقدر زیاد بودند که آب به دریاچه نمیرسید. الان رودخانهها آب را به دریاچه میرسانند، در واقع رودخانهها کارکرد اکولوژیک خود را بازیافتند. الان دریاچه زنده است و رو به احیای کامل است. البته احیای دریاچه برنامه بلندمدت است، چیزی نیست که با یک فوت درست شود. این نتایج خوب باید ادامه پیدا کند. البته مشکلات و ضعفهایی هم وجود دارد، ما نمیگوییم همه کارهای ما صددرصد عالی بوده، در میان این همه کار، حتما کمبودی هم بوده ولی در مجموع برآیند عالی بوده. این مشکلات را هم باید برطرف کنیم. این رویکرد اگر خوب است باید ادامه پیدا کند، بخشیاش دست خود مردم است. اگر مردم میخواهند، ادامه پیدا میکند در غیر اینصورت برمیگردیم سر خانه اولمان. دورهای بود که مسوولان کشور تحت عنوان اینکه به مردم برسیم و مشکلات مردم را حل کنیم، میگفتند کشاورزان هرچقدر میخواهند آب بردارند، همین شعارهایی که «شما از جنس مردم نیستید و ٩٦ درصد» و این حرفها بود که ارومیه را به این نقطه رساند. در سال ٨٤ مشخص بود دریاچه این مشکلات را دارد، آن موقع ما ستاد استانی داشتیم، درخواست حقابه داشتیم. دولت هشتم همه این راه را رفت، اما دولت نهم آمد و با شعارهای پوپولیستی که این حرفها تشریفات است، مردم آب و کشاورزی میخواهند، این حرفها بلا سر دریاچه آورد. سال آخر فهمیدند چه خطای بزرگی کردند. مراقب باشیم دوباره در این تلهها نیفتیم، طبیعت ایران، دریاچه ارومیه و تالابهای ایران دیگر تاب و تحمل این فراز و نشیبها را ندارد.
میان گذر دریاچه ارومیه یکی از عاملان خشک شدن دریاچه بوده و هست. وزارت راه چه اقدامی برای برطرف کردن معضلات ناشی از میان گذر در نظر دارد؟
سازمان محیط زیست در دولت هشتم بهشدت مخالف احداث میان گذر بود، چون معتقد بود عوارض سنگینی برای دریاچه خوهد داشت. اواخر دولت هشتم مجوز آن هم صادر نشد، اما شروط سنگینی برای جاده گذاشته شد؛ شروطی که باید آبگذرهای کافی برای عبور و گردش آب به واسطه آن پیدا شود. دو مساله در این میان مطرح بود؛ یکی اینکه گردش آب داخل دریاچه به هم نخورد. این گردش آب با وجود میان گذر و بدون وجود آن خیلی تغییر میکرد. مساله دوم بحث رسوبگذاری بود که نباید آنجا اتفاق بیفتد چون به عنوان یک دیواره عمل میکند و تعادل آب شمال و جنوب دریاچه به هم میخورد. اینها شروط میان گذر بود که متاسفانه رعایت نشد. غیر از قطعهای که پل بود، بقیه مسیر شنریزی و سنگریزی وسیع اتفاق افتاد. این وضعیت میان گذری است که در دولت نهم کار عملیاتیاش انجام شد. یکی از اقدامات ستاد احیا که پیشنهاد دادیم بحث بازنگری میانگذر بود که دانشگاه تبریز دارد مطالعاتی رویش انجام میدهد و تاثیرات میانگذر را دیده. راهکارهایش را در یک برنامه مدیریت زیست محیطی پیشنهاد داده که چند سناریو دارد؛ احداث دهانههایی که حداقل این دهانهها بین ٥٠٠ متر تا یک کیلومتر در یک تا دو دهانه در سمت شرقی و غربی ایجاد شود که گردش آبی آنجا رخ دهد. این مطالعات انجام شده، به وزارت راه اعلام کردیم، اقدامات اولیه برای اصلاح میانگذر دارد انجام میشود. میانگذرها باید اصلاح شوند تا مخاطراتی که برای دریاچه امکان دارد به وجود بیاید را به حداقل برسانیم. آینده و سرنوشت ارومیه در دست مردم است. انتخاب با خودشان است: یا مدیریت خردمندانه محیط زیست و منابع طبیعی ایران، یا بازگشت به روشهایی که جز سردرگمی و اضمحلال این سرمایههای طبیعی، نتیجهای نخواهد داشت و سختیهای زیادی در زمینه اقتصادی و اجتماعی درست برخلاف شعارهایی که داده میشود، ایجاد شود. در مورد دریاچه ارومیه اثبات شد که این مساله میتواند مسائل خیلی زیادی برای مردم ایجاد کند؛ معیشت، سلامتی، کشاورزی و زندگی مردم بهشدت تحت تاثیر نابودی دریاچه قرار خواهد گرفت.