آیا رها کردن جنگلهای نیمه جان شمال، در شان امام رضا (ع) است؟
لیلا مرگن
ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی بعد از انتصاب در این سمت، طی دیداری با معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد که بهرهبرداری از جنگلهای شمال در شأن امام رضا (ع) نیست. این در حالی است که آستان قدس رضوی بخش عمده سهام شرکت تحت مدیریت خود در شمال را فروخته و فقط ۱۰ درصد از سهام این شرکت، در اختیار آستان قدس رضوی قرار دارد. طبیعی است انصراف از سود این سهم اندک، تاثیر خاصی بر جنگلهای شمال نخواهد داشت. در حالی که اجرای درست طرح تنفس به جنگلها جانی دوباره خواهد داد.
محمدعلی معصومی مدیر کل دفتر جنگلداری و امور بهرهبرداری سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور به ایانا میگوید: سید ابراهیم رئیسی با ارسال نامهای به سازمان جنگلها نظر شخصی خود درباره بهرهبرداری از جنگل را اعلام کرده است و انصراف خود را از دریافت سود حاصل از بهرهبرداری جنگل به میزان سهامی که این شرکت در اختیار دارد را اعلام کرد.
اما معصومی اضافه میکند: سهم ۱۰ درصدی آستان قدس رضوی در طرحهایی که قبلا تحت پوشش این شرکت بوده و بعدها سهام آن به فرد دیگری واگذار شده است، آن قدرها هم اهمیت ندارد که برای احیای جنگلهای شمال مفید باشد.
آستان قدس رضوی از سال ۶۵، "شرکت کشاورزی و عمران جنگلهای قدس رضوی" را تاسیس کرد. این شرکت یکی از مجریان طرحهای جنگلداری به حساب میآمد که با بهرهبرداری از چوب جنگل، پول مورد نیاز برای احیا و حفاظت جنگل را تامین میکرد. شرکتی که وابسته به آستان مقدس امام رضا (ع) بود، همچون سایر بهرهبرداران جنگل در سالهایی که به دلیل برداشت بیرویه درختان از جنگل، درآمد کافی برای مجری کسب نمیشد از بخشودگیهای دولتی هم برخوردار بود. به این مفهوم که در سالهای اخیر که موجودی جنگل اجازه برداشت درختان به میزان تامین کننده سود اقتصادی شرکتها را نمیداد، دولت به مجریان اعلام میکرد که مجازند عملیات احیایی نظیر کاشت بذر و نهال را متوقف کنند تا از حجم هزینههای شرکت کاسته شود. به این ترتیب حفاظت فیزیکی این شرکتها، به روی عرصههای جنگلی با مشکل مواجه نمیشد.
شرکت وابسته به آستان قدس رضوی در روزهایی که سالانه ۲ تا دو و نیم میلیون متر مکعب چوب از جنگل برداشت میشد و سود سرشاری عاید شرکتهای بهرهبردار از این اکوسیستم میشد، از این منبع ارزشمند بهرههای اقتصادی بی شماری را برد، اما مدیران این شرکت وقتی دیدند نفس جنگل به شماره افتاده و دیگر چوبی برای برداشت باقی نمانده است، بخش عمده سهام آن را واگذار کردند تا صاحب یک مجموعه زیانده نباشند.
با واگذار شدن سهام آستان قدس رضوی، دیگر این مجموعه یک شرکت بزرگ بهرهبردار به حساب نمیآمد و در دسته بهرهبرداران خرد قرار میگرفت. تاثیر انصراف یه بهرهبردار خرد از فعالیت بهرهبرداری جنگل نیز در مقایسه با شرکتهای بزرگی که به این کار مشغول هستند، ناچیز است. با این وجود، ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی در دیدار با رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد که برداشت از جنگلهای طبیعی شمال کشور در شأن امام رضا (ع) نیست. این اقدام زمانی ارزشمند بود که آستان قدس رضوی سهام شرکت خود را واگذار نمیکرد و به عنوان یک سهامدار بزرگ اقدام به توقف بهرهبرداری داوطلبانه از جنگلها میکرد اما در مقابل فعالیتهای حفاظتی نظیر گشت و بازرسی و مقابله با آفات و یا اقداماتی نظیر کاشت نهال و غیره در جنگلها را هم قطع نمیکرد. اگر چوبی از جنگل برداشت نشود، تامین منابع مالی طرحهای جنگلداری با مشکل مواجه میشود و باید از طریق تزریق بودجه از محل فروش پول نفت یا سایر خدمات جنگل، پول لازم برای فعالیت شرکتهای مجری طرحهای جنگلداری فراهم شود.
اختصاص بودجه مجزا برای جنگل، برای نخستین بار در دولت یازدهم
از خاطر نبردهایم روزهایی که را که چندین برابر حد مجاز از درختان جنگل برداشت میشد. از خاطر نبردهایم زمانی را که برداشتهای غیر اصولی در جنگل، نفس هیرکانی را به شماره انداخت و سود آن به جیب عدهای محدود رفت. اما حالا که وضعیت وخیم است و دولت با فروش نفت به ازای هر بشکه ۴۰ دلار، برای انجام مدیریت کشور با تنگاهای جدی مواجه است، سهام شرکتهای بزرگ فروخته میشود، چون دیگر سودی در کار نیست. دولت یازدهم به عنوان محیط زیستیترین دولت ایران وقتی هشدارهای کارشناسان درباره احتمال بروز سیلابهای خانمان برانداز و به خطر افتادن حیات و سکونتگاه مردم شمال را شنید، حفظ جنگلهای این ناحیه را در اولویت خود قرار داد و با حمایت مجلس، ردیف بودجهای مستقل برای نخستین بار برای حفاظت از جنگلها در نظر گرفت اما آستان قدس رضوی که سالها از مزایای جنگل به عنوان یک شرکت بهرهبردار نفع برده بود، در این برهه حساس تمام سهام شرکت خود را وگذار کرد و فقط از سود سهام ۱۰ درصدی خود چشم پوشی کرد. در حالی که میتوانست به جای در کنار گود نشستن و به نظاره نشستن تلاش دولتی که به سختی سعی میکند سنگهای مسیر سنگلاخی حمایت از جنگل را کنار بزند و این اکوسیستم طبیعی را برای نسلهای آینده حفظ کند، خود وارد کارزار شود و با تزریق بودجه از محل درآمدهای آستان قدس و انجام اقدامات حفاظتی داوطلبانه، بخشی از زخمهایی که شرکت تابعهاش در گذشته به پیکر جنگل وارد کرد را ترمیم کند. در حال حاضر برخی از شرکتهای بزرگ بهرهبردار پس از تصمیم دولت برای توقف بهرهبرداری تجاری از جنگلهای شمال، با قوه مجریه همراه شدهاند و به صورت داوطلبانه در ذخیرهسازی گونههای در معرض خطر انقراض مشارکت میکنند و یا اقدامات حفاظتی را با وجود هزینههایی که دارد، قطع نکردهاند تا دوران گذار را به سلامت پشت سر بگذاریم. آیا در شان آستان قدس رضوی هست که در این موقعیت حساس، دولت و مردم را تنها بگذارد؟ آیا بهتر نبود تولیت آستان قدس رضوی به عنوان مجموعهای که تمام مردم این سرزمین به خاطر تقدسش به آن احترام میگذارند، همچون امام رضا (ع) که ضامن آهو بود، ضامن حفظ زیستگاه هزاران پرنده و جاندار ساکن جنگلهای شمال شود؟ آیا بهتر نبود تولیت آستان امام رضا (ع) به جای واگذاری نمادین یک سهام ۱۰ درصدی که ارزش چندانی ندارد با مشارکت در حفاظت از جنگلها، اقدامی ارزشمند و شأن امام رضا (ع) انجام میداد؟
چوب حراج به حیات جنگل
از خاطر نمیبریم روزهایی را که با وجود فروش نفت به ازای هر بشکه ۱۱۰ دلار نه تنها اعتباری برای جنگلهای شمال در نظر گرفته نشد، بلکه محمود احمدی نژاد در برابر درخواستهای مردم برای ایجاد شغل در مناطق محروم به آن ها وعده ایجاد کارخانه فرآوری بذر بلوط داد! بذرهایی که در غرب کشور باید زمینه تجدید حیات و احیای جنگل را فراهم میکردند با این وعده رئیس دولت عدالت محور در کارگاههای فرآوری تبدیل به گز و حلوا و غیره شد و امروز هم دولت نمیتواند زیرساختهایی که با تکیه بر فرآوری بذر بلوط ساخته شدهاند را نادیده بگیرد و آن ها را تعطیل کند. سایه بدعت غلطی که در دولت نهم و دهم نهادینه شد، هنوز هم بر سر جنگلهای زاگرس باقی مانده است.
بلایی که طرح هدفمندی یارانهها بر سر جنگل آورد را فراموش نمیکنیم. روزی که هدفمندی یارانهها اجرایی شد و هزینه حمل سوخت به مناطق مرزی به حدی افزایش یافت که مردم مرز نشین بار دیگر به سوزاندن چوب جنگل برای گرم نگه داشتن خود و پخت و پز روی آوردند. این مردم که ناگزیر بودند نان را با چند برابر قیمت خریداری کنند، بنابراین ترجیح میدانند یارانه نقدی خانوار را برای خرید ارزاق اصلی نگه دارند و از منابع طبیعی به عنوان سوخت رایگان بهره ببرند. در آن سالها بر اساس گزارشهای رسمی برداشت از جنگلها و عرصههای طبیعی با هدف تامین هیزم چندین برابر شد. حال تصور کنید روزی را که یارانه نقدی وعده داده شده توسط برخی کاندیداهای ریاست جمهوری این دوره، محقق شود!
از یاد نمیبریم روزهایی را دوران طلایی فروش نفت بود و به جای اینکه این پولها صرف تکمیل زیرساختهای اطفای حریق در جنگلها شود، صرف دور زدن تحریمهای ظالمانهای شد که به دلیل مواضع نادرست دولت ایجاد شده بود. هر یک از تجهیزات مورد نیاز خود را ناگزیر بودیم به چند برابر قیمت با واسطهگری برخی کشورهای عربی نظیر امارات خریداری کنیم و به این ترتیب علاوه بر هدر رفتن پول نفت در خلال این دلالبازیها، جنگلها و عرصههای طبیعی کشور در کمبود امکانات سوختند و از بین رفتند. در آن سالها هکتارها عرصههای جنگلی و مرتعی خود را از دست دادیم و وزیر وقت کشاورزی حتی به اندازه یک تلفن زدن هم نگران از دست رفتن این سرمایهها نبود. اما امروز دولتی را تجربه میکنیم که زمینه ورود تکنولوژی به کشور را باز کرده است. از پهبادها میتوانیم برای رصد جنگل استفاده کنیم و از مزایای لغو تحریمها برای بهرهمندی از خدمات مجموعههای جهانی نظیر شبکه جهانی اطفای حریق برای مقابله با آتش سوزی در عرصههای طبیعی ایران بهره ببریم.
منبع:ایانا