منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۴۹ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است


در رسانه‌ها و سخنرانی‌ها از زبان کارشناسان و علاقه‌مندان به جنگل و محیط زیست، مکرر خوانده و شنیده می‌شود که بخش عظیمی از جنگل‌های هیرکانی در چند دههٔ اخیر از بین رفته است و اگر وضع به همین منوال سپری شود، تا چند دههٔ آینده چیزی از جنگل در شمال کشور باقی نمی‌ماند.
جدا از کاهش مساحت که مصداق تخریب کمی است، کاهش تعداد درخت در هکتار نیز که منجر به تُنُک شدن جنگل می‌شود یکی از نشانه‌های تخریب جنگل است که در چارچوب تخریب کیفی قرار دارد.
** روزی ، روزگاری
عده‌ای که در میان‌سالی و بالاتر هستند با استناد به مشاهدات عینی خود در چند دههٔ اخیر، معتقدند عقب‌نشینی و تُنُک شدن جنگل‌های هیرکانی در بسیاری از مناطق، امری واضح و بی‌نیاز از ارائهٔ آمار است. ‌
آن گونه که ابوالفضل بیهقی (385-470ق) در تاریخ بیهقی، و بر پایهٔ مشاهدات خود ذکر می‌کند، در سال 426ق یعنی در حدود هزار سال قبل و در هنگام لشکرکشی سلطان مسعود غزنوی به تبرستان، در جلگهٔ بین ساری و آمل، جنگلی انبوه و هموار که تا کوه امتداد داشت دیده می‌شد و راه‌های آن به قدری باریک بود که فقط دو سه سوار می‌توانستند از کنار هم عبور کنند. همچنین راه بین آمل و ناتِل (نزدیک نور فعلی) پوشیده از جنگل و جوی و برکه بود.
تا حدود 100 سال پیش نیز قسمت اعظم جلگهٔ شمال کشور پوشیده از جنگل بود که این موضوع برای مثال در کتاب «مازندران و استراباد» نوشتهٔ یاسَنْت لوئی رابینو (Hyacinthe Louis Rabino)، کنسول انگلستان در رشت، که در بهار 1288 و پاییز 1289 شمسی از رشت تا گرگان سفر کرد ذکر شده است.
افزایش جمعیت در شهرها و روستاهای شمالی در چند دههٔ گذشته، به‌ویژه در مناطق جلگه‌ای که در پی خشکاندن برکه‌ها و آبگیرها و رفع خطر بیماری مرگبار مالاریا در کمتر از یک قرن اخیر رخ داد، زمینه را برای تخریب بیشتر جنگل‌های هیرکانی فراهم کرد.
در این مدت عدهٔ زیادی به نواحی ساحلی شمال رو آوردند و در کنار دریا ساکن شدند و با تخریب جنگل‌ها، به جایش ساختمان و زمین‌های کشاورزی و مراتع و باغ‌های مرکبات و چای ایجاد کردند.
در ارتفاعات بالا و مرز جنگل و مرتع نیز چرای مفرط دام موجب پاین آمدن دارمرز (tree line)، یعنی بالاترین حد رویش درختان جنگلی در ارتفاعات کوهستانی شده است.
از طرف دیگر برخی آمارها و تأیید و تکذیب‌های منتقدان و مدافعان، باعث می‌شود تعیین دقیق میزان تخریب کمی و کیفی در دهه‌های اخیر دشوار باشد. هر چند با کنار هم نهادن موزائیک‌های اطلاعاتی می‌توان تا حدی به تصویری روشن از وضع گذشته و حال و واقعیت امر دست یافت.
** چیستی جنگل‌های هیرکانی
آنچه در زبان علمی به نام جنگل‌های هیرکانی (Hyrcanian Forests) و در زبان عُرفی به اسم جنگل‌های شمال نامیده می‌شود، یکی از پنج ناحیهٔ رویشی جنگلی و در واقع متراکم‌ترین ناحیهٔ جنگلی در ایران است که در نیم‌رخ شمالی رشته کوه البرز، در پهنه‌ای به طول 800 کیلومتر و به عرض 20 تا 70 کیلومتر، از آستارا در شمال استان گیلان تا گُلیداغ در شرق استان گلستان امتداد دارد.
هیرکان یا وَرکان (وَرکانه)، بنا بر توضیح دایرةالمعارف فارسی (به سرپرستی غلامحسین مصاحب) صورتِ فارسیِ نام یونانی باستانِ گرگان یا جُرجان است که در زمان باستان، محل زندگی قومی به همین نام در استان گلستان امروزی و نواحی اطراف آن بود و از مکان‌های اصلی اقامت پارت‌ها بعد از ورود به سرزمین ‌ایران محسوب می‌شد.
منطقهٔ هیرکانی در اوج گسترش، علاوه بر استان گلستان کنونی، استان‌های گیلان و مازندران و بخش‌هایی از جمهوری ترکمنستان را نیز شامل می‌شد.
نام این قوم، جدا از سرزمین مذکور، به دریای کاسپی (دریای خزر) هم اطلاق می‌شد و یکی از نام‌های آن، دریای هیرکان یا دریای وَرکانه بود.
جنگل‌های این منطقه نیز به همین دلیل در متون علمی به نام جنگل‌های هیرکانی و گاه جنگل‌های خزری یا کاسپی (Caspian Forest) نام‌گذاری شده است.
با این حال در کشور ما همچنان که در هنگام مسافرت به شهرهای ساحلی دریای خزر از اصطلاح «شمال» استفاده می‌شود، این جنگل‌ها نیز در تداول به صورت «جنگل‌های شمال» خوانده و نوشته می‌شود.
** ارزیابی آماری
مطابق آمار سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، کریم ساعی (1289 مشهد -1331 تهران) پایه‌گذار جنگل‌داری علمی در ایران، در سال 1325 میزان جنگل‌های ایران را 18 میلیون هکتار تخمین زد که 9 میلیون و 816 هزار هکتار آن جنگل واقعی و هشت میلیون هکتار آن اراضی جنگلی یا بوته‌زار و جنگل بسیار تُنُک بود.
ساعی، مجموع جنگل‌های واقعی و اراضی جنگلی شمال را نیز در حدود 3.4 میلیون هکتار برآورد کرد.
در سال‌های 1334-1336 با تهیهٔ نخستین عکس‌های هوایی از جنگل‌های هیرکانی و تهیهٔ نقشهٔ مسطحاتی (planimetric map) یعنی نقشه‌ای که نقاط ارتفاعی را نشان نمی‌دهد، آن هم با مقیاس 1:50000 امکان تعیین مساحت و بررسی کمی و کیفی جنگل‌ها با دقت بیشتری فراهم شد. در آن زمان، وسعت جنگل‌های هیرکانی دو میلیون و 88 هزار و 559 هکتار محاسبه شد.
دومین عکس‌برداری هوایی از جنگل‌های هیرکانی و تهیهٔ نقشهٔ عارضه‌نگاشتی (topographic map) از آن به مقیاس 1:25000 در سال 1346 به همت دفتر مهندسی سازمان جنگل‌ها صورت گرفت که به دلیل پاره‌ای مشکلات، جنگل‌های پراکنده و کوهستانی را در نظر نگرفتند که با توجه به این موضوع، مساحت جنگل‌های هیرکانی یک میلیون و 989 هزار و 458 هکتار به دست آمد. یعنی 99 هزار و 101 هکتار کمتر از دورهٔ قبل.
در سال 1373 سومین عکس‌برداری هوایی از جنگل‌های هیرکانی و تهیه نقشهٔ عارضه‌نگاشتی از آن با مقیاس 1:25000 با کوشش دفتر مهندسی جنگل و مرتع سازمان جنگل‌ها و مراتع انجام شد که مرز این پروژه همان مرز و محدودهٔ سال 1346 بود و مساحت جنگل‌های شمال را یک میلیون و 847 هزار و 886 هکتار نشان داد. بنا بر این آمار، مساحت جنگل‌های هیرکانی باز هم کاهش یافت که این بار در مقایسه با عکس‌برداری قبلی، معادل 141 هزار و 572 هکتار بود.
عکس‌برداری چهارم از جنگل‌های هیرکانی در سال 1383 به همت دفتر مهندسی جنگل سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور انجام شد که مقیاس عکس‌های این پروژه 1:40000 بود و سازمان نقشه‌برداری کشور از آن نقشهٔ رقمی (digital map) به مقیاس 1:25000 تهیه کرد و مساحت جنگل‌های هیرکانی یک میلیون و 939 هزار و 494 هکتار محاسبه شد. بر این اساس، مساحت جنگل‌های هیرکانی 91 هزار و 608 هکتار نسبت به عکس‌برداری سال 1373 افزایش نشان می‌دهد.
گویا در عکس‌برداری هوایی سال 1383، برخی از جنگل‌های پراکنده و کوهستانی که به دلیل فاصله داشتن از بخش اصلی جنگل‌های هیرکانی، در دوره‌های قبلی منظور نمی‌شد، جزء جنگل‌های شمال محسوب شده است.
برخی از کارشناسان معتقدند که جنگل‌های پراکنده و کوهستانی مورد نظر، با توجه به نوع پوشش گیاهی و اقلیم، جزء جنگل‌های هیرکانی هستند و فقط کمبود امکانات و مشکلات اجرایی باعث شده بود که در آماربرداری‌های قبلی منظور نشوند.
** مقایسه آماری واحد
بنابراین در تحلیل ارقام مربوط به کاهش و افزایش مساحت جنگل‌های هیرکانی نباید فقط به صرف عدد توجه کرد بلکه باید این نکته را در نظر گرفت که آیا مساحت پروژه‌های آماربرداری یکسان بوده یا نه که در پاسخ باید گفت در همهٔ موارد یکسان نبوده است.
برای اینکه بدانیم نایکسانی مساحت پروژهٔ آماربرداری، در مساحت کلی جنگل‌های هیرکانی چقدر تأثیر داشته است باید از مجموع مساحت جنگل‌هایی که در یک آماربرداری، جزء جنگل‌های هیرکانی حساب شده و در یک آماربرداری دیگر محسوب نشده است مطلع باشیم.
چنین معلوماتی جز با بررسی ریز آمار و اطلاعات به دست نمی‌آید که اغلب در دسترس همگان نیست و بنابراین راهِ قضاوت منصفانه بر خیلی‌ها بسته می‌شود. ولی حتی با اتکا به آمارهای کلان رسمی می‌توان برداشت کرد که مساحت جنگل‌های هیرکانی در 70 سال اخیر کاهش یافته است که شاید بتوان مقدار آن را در حدود 200 هزار هکتار یعنی 10 درصد برآورد کرد.
یکی از دلایلی که باعث شد تخریب‌های وارد شده به جنگل‌ها تا حدی جبران شود، جنگل‌کاری‌های گسترده در شمال کشور بود. در نیم قرن اخیر در حدود 300 هزار هکتار جنگل‌کاری در شمال انجام شد که 45 هزار هکتار جنگل‌کاری در منطقهٔ قَپان استان گلستان از شاخص‌ترین آنها به شمار می‌رود.
اگر این جنگل‌کاری‌ها نبود، کاهش مساحت و افت کیفی جنگل‌های هیرکانی بسیار بیشتر می‌شد.
آمارهای کیفی
** کیفیت سنجی
گذشته از مساحت جنگل، یکی از شاخص‌های مهم در نگهداشت جنگل (Forest Protection)، مشخصه‌ها یا عامل‌های کیفی آن است. دو جنگل با مساحت یکسان که حجم درختانِ یکی از آنها دو برابر دیگری است، تفاوت زیادی با هم دارند. به همین دلیل نباید فقط به تخریب‌های کمی توجه کرد زیرا کاهش حجم در هکتار و تُنُک شدن آن نیز از مصادیق مهم تخریب است.
بر این اساس بخش مهمی از مطالعات و آماربرداری‌های صورت گرفته در جنگل‌های هیرکانی مربوط به بررسی وضع کیفی این جنگل‌ها است.
نخستین مطالعهٔ کیفی یا ارزیابی دوره‌ای جنگل‌های هیرکانی را در سال 1337 یک شرکت آمریکایی به سرپرستی دکتر راجرز و با همکاری کارشناسان ایرانی آغاز کرد. این گروه، جنگل‌های شمال کشور را به‌ استثنای شمال تالش به 18 واحد تقسیم و با اندازه‌گیری 753 قطعه نمونهٔ زمینی، هر یک به مساحت هزار متر مربع و 8310 قطعه نمونه در عکس هوایی، نتایج حاصل از ساختار کیفی را به سطح کل جنگل‌ها تعمیم دادند.
دومین مطالعهٔ کیفی در سال 1352 باتلاش دکتر ویلیام و همکاری کارشناسان ایرانی انجام گرفت. روش کار این گروه متکی به برداشت مجدد قطعات نمونه ثابتِ دورهٔ قبل و استفاده از روش تری‌پی (3p) بود که علی‌رغم انجام یافتن مطالعات میدانی، اطلاعات به دست آمده هرگز منتشر نشد و تنها درسال 1356 جیمز اسکات، یکی از اعضای این پروژه، گزارشی انگلیسی در 32 صفحه از این مطالعه به دفتر مهندسی داد.
سومین مطالعهٔ کیفی را در سال 1353 و 1354 شرکت یاکو پویری (Jaakko Pöyry) از فنلاند با همکاری کارشناسان ایرانی انجام داد. محدودهٔ مطالعه از آستارا تا گُلیداغ را پوشش می‌داد. در این مطالعه، روش نمونه‌برداری 2 مرحله‌ای اجرا شد.
چهارمین مطالعهٔ کیفی جنگل‌های هیرکانی در سال 1364 به همت دفتر فنی جنگل‌داری سازمان جنگل‌ها و مراتع تحت عنوان «طرح جامع مقدماتی جنگل‌های شمال کشور» مشتمل بر آماربرداری از تعداد 15000 قطعه نمونهٔ زمینی غیر ثابت با مساحت هر کدام هزار متر مربع بر روی شبکه 250×5000 متر انجام شد. مطالعات اجتماعی و اقتصادی با سرشماری صد در صد و مطالعات پایه شامل هوا و اقلیم، زمین‌شناسی، خاک‌شناسی بود که نتایج مطالعات، شامل آمار 103 حوزه آبخیز، در سال 1369 منتشر شد. میانگین حجم در هکتار درختانِ جنگل‌های هیرکانی در این مطالعه 210 متر مکعب به دست آمد.
پنجمین مطالعهٔ کیفی در سال 1375 به کوشش دفتر فنی جنگل‌داری سازمان جنگل‌ها و مراتع آغاز شد و نتایج آن متکی بر اندازه‌گیری حدود 5000 قطعه نمونهٔ ثابت به مساحت هر کدام هزار متر مربع در شبکه‌ای به ابعاد 1000×5000 متر بود که به صورت سامانمند بر روی شبکهٔ سامانه مختصات جهانی مرکاتور معکوس یا همان یوتی‌ام (UTM) طراحی شد. اما برای دسترسی به قطعات نمونه از قطب‌نما/شیب‌سنج سونتو (suunto)، ارتفاع‌سنج، پیمایش بر روی خطوط شبکه با طناب 25 متری با تصحیح شیب استفاده شد. در این دوره اطلاعات متنوعی گردآوری شد؛ از جمله آنکه علاوه بر درختان سرپا، درختان افتاده نیز بررسی و اندازه‌گیری شد. میانگین حجم در هکتار درختانِ جنگل‌های هیرکانی در این مطالعه 280 متر مکعب برآورد گردید که 70 متر مکعب بیشتر از دورهٔ قبل بود.
ششمین و آخرین مطالعهٔ کیفی یا دوره‌ای جنگل‌های هیرکانی در قالب زیرپروژهٔ ارزیابی کیفی جنگل‌های شمال کشور در چارچوب پروژهٔ تهیه و تجدید نظر طرح‌های جنگل‌داری از طرح جامع صیانت از جنگل‌های شمال کشور در سال‌های 1384-1386 انجام شد. در این مطالعه با استفاده‌ از داده‌های جمع‌آوری شده از 2916 قطعه نمونهٔ آماربرداری شده، میانگین حجم در هکتار جنگل‌های هیرکانی 242 متر مکعب به دست آمد که 38 متر مکعب کمتر از دورهٔ قبلی بود.
** اینچنین است
بر پایهٔ مطالعات کیفی صورت گرفته، میانگین حجم درختان در سه دههٔ اخیر از 210 متر مکعب در هکتار به 280 متر مکعب در هکتار افزایش و سپس به 242 متر مکعب در هکتار کاهش یافت.
بالا بودن میانگین حجم در هکتار حاکی از وجود درختان قطور در جنگل است. به دلیل قطع زیاد درختان قطور در دهه‌های گذشته، اکنون درختان با قطر بالای دو یا سه متر، بسیار کمتر از گذشته در جنگل دیده می‌شود.
البته بهره‌ برداری از جنگل‌های هیرکانی که در سال 1373 در حدود یک میلیون و 937 هزار متر مکعب بود اکنون به حدود 500 هزار متر مکعب در سال و بلکه کمتر رسیده است.
همچنین بسیاری از عوامل تخریب جنگل در گذشته که به دلیل سبک زندگی سنتی پدید آمده بود الآن متروک شده که زغال‌گیری از چوب درختان جنگلی و همچنین ساخت خانه با چوب از آن جمله است.
در 30 دی 1333 احمدحسین عدل، وزیر کشاورزی وقت که برای پاسخگویی به سئوال یکی از نمایندگان به مجلس شورای ملی رفته بود، اعلام کرد که سالانه 20 میلیون متر مکعب چوب جنگل‌های شمال صرف تولید زغال می‌شود. در حالی که تولید زغال اکنون در جنگل‌های هیرکانی بسیار ناچیز و نزدیک به صفر است.
نبود این دست از عوامل مخرب در زمان فعلی شایان توجه است ولی جبران تخریب‌های گذشته زمان می‌خواهد که باید بدون از دست دادن فرصت‌ها، جلو تخریب بیشتر گرفته شود

منبع:ایرنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۷:۴۳
پیمان صاحبی


به گزارش گروه اخبار علمی ایرنا از سازمان جهانی بهداشت، 80 درصد مرگ و میر زودرس ناشی از آلودگی هوا، به دلیل بیماری های عروق کرونر قلب و سکته مغزی است. 14 درصد به بیماری های مزمن انسداد ریه و عفونت های حاد تنفسی اختصاص داده می شود و شش درصد مابقی ناشی از سرطان ریه است.
آلودگی هوا در سرما به دلیل پدیده وارونگی تشدید می شود که در این شرایط سالمندان، زنان باردار، کودکان و بیماران، قشر آسیب پذیرتر محسوب می شوند. معاینه فنی خودرو، استفاده از وسایل نقلیه عمومی و کاهش خودروهای تک سرنشین از جمله مهمترین اقداماتی است که انتظار می رود شهروندان برای حفظ سلامت خود به آن احترام بگذارند.
در کنار رعایت این اصول، نمی توان تاثیر موادغذایی کاهش دهنده آلودگی هوا بر سلامتی را نادیده گرفت. روغن زیتون، اسفناج، آووکادو، کلم بروکلی و مواد غذایی حاوی ویتامین های A، C و E غذاهایی هستند که به دفع سموم ناشی از آلودگی هوا کمک می کنند و مصرف آنان در روزهای آلوده توصیه شده است.
*** روغن زیتون
روغن زیتون اثرات مضر آلودگی هوا را دفع می کند. ذرات معلق موجود در هوا باعث گرفتگی عروق و آترواسکلروز زودرس می شود. عارضه آترواسکلروز بر اثر رسوب پلاک از مواد چربی در دیواره درونی رگ های خونی بوجود می آید.
روغن زیتون منبع غنی امگا 9 است و مصرف آن باعث افزایش فعال کننده پلاسمینوژن بافتی می شود. فعال کننده پلاسمینوژن بافتی آنزیمی است که توسط سلول های دیواره داخلی شریان ها ترشح می شود و مهمترین وظیفه آن شکسته شدن لخته خون ایجاد شده در رگ هاست. وجود لخته در رگ های خونی باعث اختلال در گردش خون می شود.
روغن زیتون حاوی دو آنتی اکسیدان قوی هیدروکسی و اولئوروپین است که در رقیق شدن خون و جلوگیری از لخته موثر هستند. به علاوه روغن زیتون باعث انتشار اکسید نیتریک در داخل عروق و شل شدن دیواره شریان ها و بهبود گردش خون می شود. مصرف روزانه این ماده غذایی ارزشمند توصیه شده است.
*** مواد غذایی حاوی آنتی اکسیدان
آنتی اکسیدان به ترکیباتی گفته می شود که از سلول در مقابل صدمات جلوگیری کند. این ترکیبات می توانند طبیعی یا مصنوعی باشند.
آنتی اکسیدان های اصلی عبارتند از :
-لوتئین : این گروه آنتی اکسیدان در انواع کلم (کلم بروکلی، گل کلم و برگ کلم)، انواع میوه ها، سبزیجات نشاسته ای (ذرت، نخود فرنگی) تخم مرغ و سبزیجات برگ دار وجود دارد.
-سلنیوم : یک ماده معدنی موجود در غذاهای گیاهی، تخم مرغ، مرغ، گوشت قرمز، حبوبات و ماهی است.
-کاروتنوئیدها : رنگدانه هایی است که باعث رنگ زرد و نارنجی میوه هایی از قبیل هویج، خربزه و سیب زمینی می شود.
-لیکوپن : یک ماده شیمیایی موجود در میوه و سبزیجات قرمز از جمله گوجه فرنگی و هندوانه است.
-ویتامین A : در هویج، سیب زمینی، سبزیجات برگ دار تیره رنگ و زردآلو به وفور وجود دارد.
-ویتامین C : در مرکبات، سیب زمینی، آناناس، کلم بروکلی، اسفناج و انواع توت وجود دارد.
-ویتامین E : آجیل، کره بادام زمینی، جوانه گندم، اسفناج، سویا، ماهی، آوکادو و روغن گیاهی حاوی این ویتامین هستند.
گوجه فرنگی، انواع توت ها، فلفل، هویج، اسفناج، زردچوبه، زنجبیل، بذر کتان، انواع آجیل و غلات سبوس دار نیز دارای خواص ضد التهابی هستند.
*** آووکادو، اسفناج و مواد غذایی حاوی ویتامین E
تحقیقات انجام شده توسط کالج کینگ لندن و دانشگاه ناتینگهام نشان می دهد آووکادو، اسفناج و مواد غذایی حاوی ویتامین E مانع از آسیب ناشی از آلودگی هوا به ریه می شوند و مصرف روزانه این مواد توصیه شده است.
*** کلم بروکلی
مطالعات محققان دانشگاه جان هاپکینز نشان می دهد کلم بروکلی و جوانه آن ذرات معلق و ازن هوا را دفع می کند، علاوه بر این حاوی یک ترکیب به نام سولفورافان است که خاصیت ضد سرطانی دارد.
متخصصان توصیه می کنند در صورت امکان در روزهای آلوده کمتر از خانه خارج شویم و مواد ذکر شده را به وفور در وعده های غذایی بگنجانیم.
آژانس محیط زیست اروپا برای کاهش آلودگی هوا چند راهکار ساده ارائه کرده و انجام آنان را وظیفه تمام شهروندان دانسته است. این موارد عبارتند از :
-پیاده روی، استفاده از وسایل نقلیه عمومی و دوچرخه برای انجام امور روزانه
-افزایش تدریجی شتاب ماشین و پیروی از حد مجاز سرعت هنگام رانندگی
-تنظیم باد لاستیک ها
-توجه به استانداردهای آلایندگی خودرو هنگام خرید
-خاموش کردن ماشین در ترافیک یا هنگام توقف
-خاموش کردن چراغ های اضافی در منزل و محل کار
-استفاده از وسایل الکتریکی دارای برچسب انرژی و کم مصرف
-استفاده از انرژی های پاک تا حد امکان
-استفاده از پلاستیک های قابل بازیافت
-عدم استفاده همزمان از وسایل برقی
-عایق کردن پنجره ها و درها
-استفاده از محصولات ارگانیک
-بررسی منظم وسایل برقی و گرمایشی
-کاشت درخت در فضای سبز حیاط
-استفاده از کودطبیعی و کمپوست در باغبانی
-نصب رابط های صرفه جویی آب در آشپزخانه و حمام
-استفاده از هر دو طرف کاغذ
-کاهش سفرهای درون شهری تا حدامکان
-استفاده از سرویس های مبتنی بر وب به جای حضور در محل
-تعویض منظم فیلتر ماشین
-عدم استفاده از اجاق های هیزمی
-ترک سیگار
***قرار گرفتن در معرض هوای آلوده برای زنان باردار ممنوع
مطالعات محققان دانشگاه کلمبیا نشان می دهد قرار گرفتن زنان باردار در معرض آلودگی هوا سبب بروز اختلالات بیش فعالی، علایم اضطراب، اختلال افسردگی و عدم تمرکز در کودکان می شود.
***در روزهای آلوده کودکان را بیرون نبرید
مطالعات اخیر محققان دانشگاه هاروارد نشان می دهد حتی قرار گرفتن در معرض آلودگی جزیی هوا بر عملکرد ریه کودکان موثر است و باعث بروز عفونت های ریوی و تنفسی می شود.
منبع:ایرنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۷:۴۲
پیمان صاحبی


به گزارش خبرنگار اقتصادی ایرنا، تارنمای خبری الجزیره قطر نوشت: تصور زندگی بدون دسترسی به آب تازه کافی سخت است اما در برخی نقاط جهان بویژه خاورمیانه، این مساله به دلیل تغییر آب و هوا، مهاجرت های گسترده، بدتر شدن وضعیت محیط زیست، خشکسالی و ناپایداری های سیاسی استفاده و مدیریت منابع در حال کاهش آب با چالش های فزاینده روبرو شده است.
به نوشته الجزیره، اکنون کمبود آب به یک نگرانی اساسی در ایران تبدیل شده و تمام شدن منابع آبی در کانون توجه قرار گرفته است.
«کاوه مدنی» استاد مدیریت آب و محیط زیست تی کالج سلطنتی لندن، به الجزیره گفت: سه دلیل مهم برای کاهش سریع منابع آبی در ایران وجود دارد؛ یکی از آنها رشد سریع جمعیت است که در کمتر از 2 دهه جمعیت ایران 2 برابر شد.
وی افزود: عامل بعدی بخش کشاورزی ناکارآمد است. کشاورزی در سال های جنگ با عراق و دوران تحریم بسیار مهم بوده و طبیعی است در چنین شرایطی نگران خودکفایی غذایی کشور باشیم.
مدنی عامل سوم را سوء مدیریت عنوان و تصریح کرد: آب به عوامل بسیاری وصل است و فقط در صورتی که ما این حلقه های اتصال را بشناسیم و دیگر به آنها صدمه نزنیم، می توانیم بحران به وجود آمده را حل کنیم.
مدنی گفت: بحران در حال بروز است. رودخانه ها و دریاچه ها یکی پس از دیگری خشک می شوند و با از دست دادن سرزمین های مرطوب، نشست زمین و بیابان زایی روبروییم که واقعا غم انگیز است.
مدنی ادامه داد: دولت ایران باید برنامه هایی برای محافظت و مدیریت کارآمدتر آب بویژه در بخش کشاورزی معرفی و از قدرت رسانه ها برای آگاه سازی و هشدار به مردم استفاده کند.
به گزارش ایرنا، امروز (یکشنبه) وزارت نیرو اعلام کرد: حجم بارش‌ها از آغاز سال آبی (اول مهرماه) تا پایان هفته گذشته (بیست و یکم آبان‌ماه) در 26 استان در همسنجی با پارسال بیش از 50 درصد کم شده است.
بر پایه این گزارش، چهار استان باقیمانده کشور شامل اردبیل، گلستان، گیلان و مازندران نیز 14 تا 50 درصد کاهش بارش را تجربه کردند.
بر اساس آمارها به دلیل محدودیت منابع آبی کشور، نزدیک به چهار میلیون هکتار از اراضی کشور نیازمند اجرای سامانه های نوین آبیاری است که در صورت اجرای کامل طرح در 10 سال به ازای هر هکتار آبیاری تحت فشار به طور میانگین 4 هزار و 400 مترمکعب آب صرفه جویی شود.
از آغاز اجرای طرح تاکنون بیش از یک میلیون و 500 هزار هکتار آبیاری تحت فشار در کشور اجرایی شده و به صرفه جویی 6 هزار و 800 میلیون مترمکعب آب منجر شده است.
بیست و دوم دی ماه معاون امور آب و خاک وزیر جهادکشاورزی به ایرنا گفت: از آغاز فعالیت دولت تدبیر و امید تاکنون بیش از 10 میلیارد دلار برای تامین و حفظ منابع آبی سرمایه گذاری شده که این امر در تاریخ کشور بی سابقه است.
منبع:ایرنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۷:۳۷
پیمان صاحبی


محمد درویش*: مطابق پژوهشی که دانشگاه شریف انجام داده، عامل دست‌کم ٧٥ درصد آلودگی هوای تهران، متاثر از تردد وسایل نقلیه موتوری است. بنابر این مهم‌ترین راهکاری که می‌شود برای کاهش آلودگی هوا اعمال کرد، این است تا جایی که می‌توانیم از تمهیداتی استفاده کنیم که مردم از وسیله نقلیه موتوری با سوخت فسیلی کمتر استفاده کنند.


 کاش سه سال پیش که لایحه هوای پاک ارایه شد، در دستور کار مجلس قرار می‌گرفت و به تصویب می‌رسید و تکلیف ١٦ ارگانی که مسوولیت مستقیم با آلودگی هوا دارند، مشخص می‌شد و می‌توانستیم از آن ارگان‌ها تکلیف‌شان را مطالبه کنیم، اما به هر دلیلی نمایندگان مجلس اولویت‌های دیگری را بر آلودگی هوا ترجیح دادند و ما در چنین وضعیتی گرفتار آمدیم. الان هم خوب است که نمایندگان با رای خوبی که به کلیات این لایحه دادند آن را در اولویت تصمیم‌گیری خود قرار دهند تا قبل از زمستان لایحه را تصویب شده ببینیم.

 اگر این لایحه تصویب شود تکلیف بسیاری از نهادها، ارگان‌ها و وزارتخانه‌ها در ماجرای آلودگی هوا شفاف می‌شود، آن وقت دیگر دولت نمی‌آید ٢٥ میلیون به مردم وام بدهد که خودروهای بیشتری بخرند، ‌آن وقت دیگر شهرداری‌ها خودشان را موظف نمی‌کنند تونل‌ها، پل‌ها، پارکینگ‌های طبقاتی، پل‌ها و اتوبان‌های طبقاتی بیشتری بزنند که چراغ سبز بیشتری به خودرو‌سوارها نشان دهند. مشکل اصلی کلانشهرهای ما تردد مازاد ظرفیت خودروهای سواری است. ما باید به سمت معرفی گزینه‌های جایگزین معقول برویم، گزینه‌هایی چون استفاده از حمل و نقل ریلی، استفاده از اتوبوس‌های سریع السیر با کیفیت بی‌آر تی، گسترش فرهنگ پیاده مداری و ایجاد خطوط ایمن دوچرخه سواری تا تحرک بیشتری در شهروندان به وجود آوریم.

مردم ما به دلیل عدم تحرک در معرض بیماری‌های مختلفی قرار گرفتند که اخیرا پزشکان این بیماری‌ها را ١٧ رقم اعلام کردند. سکته‌های قلبی، مغزی، مشکلات ریوی، کبد چرب و... که چیزی حدود ٤٠ هزار میلیارد تومان به اقتصاد کشور ضربه می‌زند. امیدوارم برای اینکه امسال کمتر با ماجرای آلودگی هوا مواجه شویم، شهرداری‌ها اولویت خود را به ایجاد بستر‌های ایمن دوچرخه سواری اختصاص دهند و بانک‌ها هم در شهرهای بزرگی چون تهران با پرداخت وام حمایت کنند تا دوچرخه و موتو‌سیکلت برقی در اختیار مردم قرار گیرد تا جایی که می‌توانیم تردد با سوخت فسیلی را کم کنیم. 

گام بعدی این است که بودجه بیشتری برای مترو قرار گیرد، قوانین سختگیرانه‌تری برای خودروهای شخصی قایل شویم، ‌به هیچ بهانه‌ای طرح ترافیک نباید فروخته شود، به جای گذاشتن سرویس مدارس، دانش‌آموزان را ترغیب کنیم از دوچرخه استفاده کنند یا پیاده بروند تا معضل چاقی را که در دانش‌آموزان زیر ١٢ سال داریم حل کنیم. 

چرا با شروع شدن فصل مدارس باید ترافیک تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، اهواز و تبریز و... افزایش یابد؟ جز اینکه ما دانش‌آموزان‌مان را مکلف می‌کنیم از سرویس استفاده کنند یا والدین با ماشین بچه‌ها را می‌برند؟ این فرهنگ باید تغییر کند، باید برای دانش‌آموزانی که از وسایل نقلیه غیرموتوری مثل دوچرخه استفاده می‌کنند، امتیاز قایل شویم. این سیاست، حتی باید متوجه دانشگاه‌های‌مان هم بشود. اگر بخواهیم اتفاق مهمی بیفتد، اگر می‌خواهیم ترافیک کمتر شود و آلودگی هوا و صوتی کمتر شود که خسارتش به مراتب بیشتر از آلودگی هوا است، باید حتما رفتار حمل و نقلی شهروندان را تغییر بدهیم.

 برای این، دولتمردان و مدیران شهری باید پیشقدم شوند، آنها هم خودروهای خود را کنار بگذارند و از حمل و نقل عمومی استفاده کنند. اگر موضوع ترافیک و آلودگی هوا جدی است، وزیر و وکیل نمی‌شناسد. همین وزیر و وکیل و نمایندگان مجلس و مدیران کشور باید پیشگام شوند. اگر مردم ببینند که مدیران خودشان هم پیاده‌روی کرده و از مترو حمل و نقل عمومی استفاده می‌کنند، ترغیب می‌شوند که آنها هم همین کار را بکنند.

* مدیرکل آموزش و مشارکت‌های عمومی سازمان محیط زیست
منبع: اعتماد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۷:۳۲
پیمان صاحبی

ایرج راد‌‌*: انسان د‌‌ر د‌‌رجه اول برای اینکه بتواند‌‌ زند‌‌ه باشد‌‌ احتیاج به نفس کشید‌‌ن و اکسیژن د‌‌ارد‌‌. وقتی که این اکسیژن به انسان نرسد‌‌، او نه د‌‌ارای بد‌‌ن، جسم و روح سالم است و نه توان کار کرد‌‌ن د‌‌ارد‌‌. اینگونه می‌شود‌‌ که اعلام می‌کنند‌‌ سالانه ٢١ هزار نفر بر اثر آلود‌‌گی هوا د‌‌ر ایران فوت می‌کنند‌‌. پس موضوع آلود‌‌گی هوا و محیط زیست از مسائل مهم و اساسی کشورمان است.


محیط زیست و هوای پاک سرلوحه سلامت د‌‌ر جامعه است. چرا که انسان باید‌‌ بتواند‌‌ برای اد‌‌امه زند‌‌گی از هوای سالم برخورد‌‌ار باشد‌‌. آلود‌‌گی هوا فاجعه‌ای است که وارد‌‌ زند‌‌گی افراد‌‌ جامعه می‌شود‌‌ و مرد‌‌م باید‌‌ برای حفظ سلامت و رهایی از گرفتاری‌های آن هزینه‌ زیاد‌‌ی را پرد‌‌اخت کنند‌‌. برای آلود‌‌گی هوا د‌‌ر کلانشهری مانند‌‌ تهران باید‌‌ فکری اساسی کرد‌‌. د‌‌یگر حرف زد‌‌ن فاید‌‌ه ند‌‌ارد‌‌. اینکه بگوییم هر موتوسیکلت به اند‌‌ازه ٥ خود‌‌رو هوا را آلود‌‌ه می‌کند‌‌ یا بگوییم قرار است بنزین یورو ٤ به همه جای ایران ارسال شود‌‌، موضوعات جد‌‌ید‌‌ی نیست و همه آن را می‌د‌‌انند‌‌.

برای مثال د‌‌ر مورد‌‌ بنزین یورو٤ من بیش از ١٠ د‌‌فعه است که این موضوع را از طریق راد‌‌یو و تلویزیون شنید‌‌ه‌ام اما نتیجه‌اش چه بود‌‌ه است؟ به نظرم باید‌‌ به جای این‌ قبیل حرف‌ها، کار اساسی صورت بگیرد‌‌. باید‌‌ فکری اساسی برای این وضعیت کرد‌‌. مرد‌‌م د‌‌ر حال مرد‌‌ن هستند‌‌. سلامت آنها از د‌‌ست رفته است. ما هنرمند‌‌ان فکر کرد‌‌یم که باید‌‌ برای وضعیت آلود‌‌گی هوا تصمیمی عاجل و سریع گرفته شود‌‌ و ما همیشه امید‌‌واریم و این نامه‌ای که برای رییس‌جمهور نوشتیم نشان‌د‌‌هند‌‌ه بخشی از امید‌‌واری ما برای بهبود‌‌ شرایط است.

* بازیگر تئاتر و سینما


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۷:۳۲
پیمان صاحبی


 

موافقت مجلس با پیوستن ایران به معاهده پاریس

مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی امروز با پیوستن به لایحه موافقتنامه پاریس که مربوط به تغییرات آب و هوایی است موافقت کرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا براساس ماده واحده این لایحه، موافقتنامه پاریس مشتمل بر یک مقدمه و 29 ماده است که به دولت جمهوری اسلامی ایران اجازه می‌دهد اسناد تصویب را نزد امین اسناد تودیع کند.

همچنین براساس تبصره ذیل این ماده واحده رعایت اصل 77 قانون اساسی در مورد هرگونه اصلاح موافقتنامه و پیوست های آن موضوع مواد 22 و 23 موافقتنامه و اصل 139 قانون اساسی در مورد حل و فصل اختلاف‌ها موضوع ماده 24 آن الزامی است.

در مقدمه این لایحه نیز ذکر شده است: با توجه به لزوم واکنش موثر و تدریجی نسبت به تهدید فوری تغییرات آب و هوایی براساس بهترین دانش علمی موجود و با عنایت به نیازهای خاص و شرایط ویژه کشورهای عضو کنواسیون چهارچوب ملل متحد در مورد تغییرات آب و هوا بخصوص کشورهایی که به طور ویژه در برابر عوارض نامطلوب تغییرات آب و هوایی آسیب پذیر هستند و ضرورت تامین مالی و انتقال فناوری در این زمینه وجود دارد این لایحه جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه شده است.

بر همین اساس مجلس شورای اسلامی نیز با 149 رای موافق، 6 رای مخالف و 8 رای ممتنع از مجموع 206 نماینده حاضر با تصویب لایحه موافقتنامه پاریس موافقت کرد.

رتبه 9 در انتشار گازهای گلخانه‌ای داریم

رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست گفت: اقتصاد و محیط زیست ما از الگوی غلط مصرف انرژی رنج می‌برد و ما بیش از اروپا انرژی مصرف می‌کنیم.

معصومه ابتکار که برای بررسی لایحه موافقتنامه پاریس در مجلس حضور داشت، طی سخنانی اظهارکرد: بحث این لایحه جنبه ملی دارد؛ زیرا سال هاست که اقتصاد و محیط زیست کشور از الگوی غلط مصرف انرژی رنج می‌برد و ما تا 9 برابر اروپا انرژی مصرف می‌کنیم، که نتیجه آن عوارضی مانند آلودگی هوا بوده است.

وی با بیان این‌که «ایران رتبه 9 در انتشار گازهای گلخانه‌ای را دارد» گفت: ما براساس سیاست های کلی ابلاغی رهبری در اصلاح الگوی مصرف پیش می رویم و آن را در دستور کار قرار داده ایم.

وی با اشاره به این‌که «دولت برنامه اقتصاد کم کردن کربن را به تصویب رسانده است» گفت: برای کاهش شدت انرژی، کاهش گازهای گلخانه ای و آلودگی هوا نیز برنامه هایی ارائه شده است و در این لایحه خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران توانسته مساله گرد و غبار را هم به عنوان یک مساله زیست محیطی لحاظ کند.

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست خاطرنشان کرد: افزایش دما، خشکسالی و شرایط ویژه آب و هوایی در ایران یکی از نتایج تغییر اقلیم است و ما با پیوستن به این توافق می‌توانیم برای جبران خسارت ها، حفظ تالاب‌ها و جنگل‌ها اقدامات موثری را انجام دهیم.

وی با بیان این‌که «ایران صد و ششمین کشور دنیاست که به این توافق می‌پیوندد» گفت: امیدواریم که جمهوری اسلامی ایران برای حفظ منافع خود و هم راستا با جامعه جهانی گام‌های خو بی را برای آینده کشور بردارد.

تصویب توافق پاریس نشان دهنده درایت نمایندگان مجلس دهم است

معاون توسعه مدیریت، حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست از تصویب موافقتنامه پاریس در مجلس شورای اسلامی خبر داد و افزود: تصویب این موافقتنامه در مجلس شورای اسلامی نشان از درایت نمایندگان مجلس دهم است که این تصویب موجبات افزایش جایگاه ایران را در نشست مراکش فراهم می‌کند.

محمد مجابی با اشاره به اینکه امروز مجلس شورای اسلامی لایحه موافقت‌نامه پاریس را تصویب کرد گفت: این موافقت‌نامه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. بیش از 195 کشور این موافقت‌نامه را تایید کرده بودند و باید بر اساس اصول کنوانسیون، این توافقنامه را به تصویب مجالس خود می‌رساندند. تا کنون 105 کشور جهان موافقتنامه پاریس را در مجالس کشور خود به تصویب رسانده‌اند.

وی با بیان اینکه امروز نمایندگان مجلس شورای اسلامی کشور ما نیز موافقت خود را با توافق‌نامه پاریس اعلام کرده‌اند افزود: این توافقنامه شامل یک مقدمه و 29 ماده است. آنچه اهمیت دارد این است که در ماده 2 این توافقنامه هدف اصلی توافقنامه تقویت واکنش جهانی نسبت به خطر تغییر آب و هوا و حرکت در زمینه توسعه پایدار و مواردی از جمله ریشه کن کردن فقر مطرح شده است.

معاون پارلمانی سازمان حفاظت محیط زیست اظهار کرد: نکته حائز اهمیت موافقتنامه پاریس، نگهداری افزایش دمای میانگین جهانی به زیر 2 درجه سانتی گراد بالاتر از انقلاب صنعتی است. در حقیقت دنبال کردن این موضوع که افزایش دما را تا 1.5 درجه سانتی گراد بالاتر از قبل از انقلاب صنعتی بتوانیم نگهداریم.

مجابی با تاکید بر اینکه از دیگر مواد مهم توافق‌نامه پاریس حمایت‌های مالی و فناوری است گفت: بر اساس این موافقت‌نامه کشورهای توسعه یافته موظفند تامین مالی این حوزه را انجام دهند و همچنین از محل صندوقی که تشکیل می‌شود حمایت‌های مالی برای کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما توسط کشورهای توسعه یافته صورت می‌گیرد.

به گفته مجابی بر اساس این موافقت‌نامه کشورهای توسعه یافته موظف هستند فناوری‌های خود را در اختیار کشورهای در حال توسعه قرار دهند تا این کشورها نیز بتوانند شرایط خود را به سمت بهبود هدایت کنند، لذا بر اساس ماده 10 این توافقنامه ساز و کار فناوری ایجاد شده به موجب کنوانسیون در خدمت این موافقتنامه خواهد بود.

معاون توسعه، مدیریت، حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه با اشاره به اینکه در کشور ما با توجه به ابلاغ سیاست‌های کلی محیط زیست توسط مقام معظم رهبری باید در زمینه اصلاح الگوی مصرف انرژی تلاش جدی به منظور نگهداری از سرمایه کشور داشته باشیم اظها کرد: طبق این سیاست‌ها باید از اتلاف انرژی در کشورمان جلوگیری کنیم و آنچه در این موافقت‌نامه دنبال می‌شود در راستای همین سیاست قرار دارد. همچنین در ماده 15 سیاست‌های کلی محیط زیست بر ضرورت افزایش تعاملات بین المللی به منظور حفظ محیط زیست تاکید شده است که تصویب توافق‌نامه پاریس در مجلس شورای اسلامی هم راستا با این ماده از سیاست‌های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری است.

مجابی با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران در مراحل مختلف تدوین و تصویب توافق‌نامه پاریس حضور جدی و پررنگ داشته است افزود: ایران با استفاده از امکانات خود در میان کشورهای هم فکر بیش از نقش یک کشور را برای این موافقت‌نامه ایفا کرده است و امیدواریم جامعه جهانی با جدیتی که برای حل مشکلات محیط زیست دارد در این مسیر نیز گام‌های خوبی بردارد.

معاون پارلمانی سازمان حفاظت محیط زیست تاکید کرد: تصویب توافق‌نامه پاریس در مجلس شورای اسلامی در روز جاری نشان از درایت نمایندگان مجلس دهم دارد و با توجه به اینکه اولین نشست جدی این موافقتن‌امه در آخر همین هفته در مراکش در سطح سران کشورها برگزار می‌شود تصویب موافقت‌نامه پاریس در مجلس باعث می‌شود جایگاه جمهوری اسلامی ایران در نشست مراکش جایگاه برجسته‌ای باشد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۷:۲۲
پیمان صاحبی


 

حوضه‌های آبریز در سایه روشن سدها

 امروزه در کشور بیشتر از هر زمانی سخن از بحران آب به میان می آید. خشکسالی‌ها، کم آبی‌ها، از بین رفتن پهنه‌های آبی و مسائل وابسته به آن، همگی ازجمله مقوله‌هایی هستند که در سالهای قبل کمتر مورد توجه قرار می گرفتند. در میان عوامل مسبب این بحران دو عامل اصلی مطرح است: اول،خشکسالی‌ها و تغییرات اقلیم و دوم مدیریت بخش آب.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اطلاعات در ادامه می نویسد: بسیاری عامل اصلی بحران‌های بخش آب را احداث بی رویه سدها عنوان می کنند و پیامدهای ناگوار زیست محیطی بسیاری را بر آن مترتب می‌دانند. در مقابل، اندک نیستند افرادی که سد و سدسازی را یکی از راهکارهای اصلی راهبری بخش آب با توجه به اقلیم خشک و نیمه خشک کشور می دانند.

سدها به عنوان سازه‌هایی غول پیکر هستند که توسط بشر ساخته می شوند و دارای مزایا و معایب مختلفی هستند. اخیراً با توجه به کارکردها و عملکردهای مختلف سد و سدسازی در کشور، نظرات و ایده‌ها در مورد این سازه‌ها بسیار متفاوت شده است. اطلاع دقیق از مزایا و معایب سدها و نحوه عملکرد آنها و تأثیرات آنها بر محیط زیست می تواند بر تصمیم گیری درست و کارشناسی در مورد آنها کمک کند. همچنین با توجه به ورود کشور به مرحله بحران آب، اطلاع از نحوه عملکرد سدها در سالهای اخیر در کشور با توجه به میزان بارندگی‌ها می تواند در شفاف سازی نقش آنها در مدیریت منابع آب کشور کمک کند.

لذا دسترسی به آماری کلی از سدها، حجم مخزن آنها و مسائل وابسته در سطح حوضه‌های آبریز کشور می تواند به مدیران و دست اندرکاران بخش آب، دید بهتری را ارائه کند.

اتفاقات اخیر برای بسیاری از پهنه‌ها و زیست‌بوم‌های آبی کشور و همچنین وقوع خشکسالی‌ها و کم آبی‌های پی درپی، بخش آب کشور را با بحران مواجه کرده است. این امر سبب شده است که با توجه به حساسیت موضوع، گروه‌های مختلف با دنبال کردن منافع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خاص، بدون توجه به مبانی کارشناسی اظهارنظرهای مختلفی را ارائه کنند. یکی از این موضوعات، مقوله سد و سدسازی در کشور است که درحال حاضر در کشور با توجه به منافع سازمانی مورد ارزیابی قرار می گیرد.

سدها دو کارکرد اصلی دارند، یکی اینکه برای جبران نوسانات جریان رودخانه یا تقاضای آب و انرژی، آب را ذخیره می کنند و دیگر اینکه سطح آب را در بالادست افزایش می دهند تا به این شیوه بتوان آب را در یک کانال منحرف کرد یا بار هیدرولیکی اختلاف سطح میان مخزن و پایین دست رودخانه را افزایش داد. ایجاد این ذخیره و اختلاف سطح آب به سدها امکان تولید برق، تأمین آب کشاورزی، صنعتی و آب آشامیدنی و همچنین کنترل سیلاب را می دهد و کشتیرانی در رودخانه را به وسیله تنظیم جریان و پرآب کردن سریع آن میسر می سازد.

همانگونه که هر رودخانه و هر حوضه آبریز یکتا و منحصربه فرد است، هر ساختگاه و هر سد هم یکتا و منحصربه فرد است. نوع اصلی طراحی سد بر پایه ویژگی‌های توپوگرافی و زمین شناسی ساختگاه آن انجام می شود. سدهای خاکی و سنگریزه ای،که معمولاً ارزانترین ساخت را دارند، ۸۰ درصد از سدهای بزرگ دنیا را تشکیل می‌دهند.

ناگفته نماند:کشاورزان پای کوه‌های زاگرس و شرق بین النهرین شاید نخستین سدسازان دنیا بودند. کانالهای آبیاری ۸۰۰۰ سال پیش در این منطقه ساخته شدند و بعید نیست که بندهای کوچکی از چوب و خاشاک و خاک هم برای انحراف آب از رودها به نهرها ساخته می شد. ۶۵۰۰ سال پیش هم سومریان دشت‌های دو سوی دجله و فرات را زیر پوشش شبکه‌های آبیاری بردند.

کهن ترین سدی که بقایای آن پیدا شده است، ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح ساخته شد که بخشی از سامانه آبرسانی شهر “جاوا” در اردن امروزی بود. این سامانه دربرگیرنده بندی به طول ۲۰۰متر برای انحراف آب در ۱۰ مخزن سد کوچک از سنگ و خاک و یک آبراهه برای انتقال آب بود. تا آخرین هزاره پیش از میلاد مسیح، سدهای خاک و سنگی پیرامون دریای مدیترانه، در خاورمیانه، چین و آمریکای مرکزی ساخته شدند.

در دوران صنعتی شدن قرن نوزدهم، در بریتانیا نزدیک به ۲۰۰ سد بلندتر از ۱۵ متر برای مصارف توسعه شهری ساخته شد و در سال ۱۹۰۰ بریتانیا به تنهایی به اندازه همه کشورهای جهان، سد بزرگ داشت. سدهای قرن نوزدهم بیشتر خاکی و خاکریزهایی بودند و غالباً به روش آزمون و خطا طراحی و ساخته می شدند. چون تا دهه ۱۹۳۰ شناخت علمی کمی درباره چگونگی رفتار و واکنش خاک و سنگ در زیر فشار وجود داشت.

نخستین نیروگاه آبی جهان که یک سد جریانی در “اپلتون” ویسکانسین بود، در ۱۸۸۲ آغاز به تولید نیرو کرد. سال بعد سدهای نیروگاهی در ایتالیا و نروژ هم ساخته شد و در چند دهه بعد سدهای برقابی روی رودخانه‌های با جریان پرشتاب اروپا به ویژه در اسکاندیناوی و آلپ ساخته شد.

با آغاز قرن بیستم، اندازه سدها و نیروگاه‌های آنها با آهنگ تندی افزایش یافت. پیشرفت در طراحی توربین‌ها، بهره برداری از بار هیدرولیکی را از ۳۰ متر در ۱۹۳۰ تا ۲۰۰ متر در ۱۹۹۰ افزایش داد و پیشرفت در مهندسی سدسازی، ساخت سدهای بلند برای ایجاد بار مذکور را میسر ساخت .

بر این اساس سد Jinping Iدر کشور چین با ارتفاع ۳۰۵ متر بلندترین سد جهان است. همچنین درحال حاضر در ایران هم سد کارون ۴ با ارتفاع ۲۳۰ متر بلندترین سد ایران و بیست ودومین سد بلند جهان است.

شایان ذکر است که سد درحال تأسیس بختیاری روی رودخانه بختیاری از سرشاخه‌های رودخانه دز با ارتفاع ۳۲۵ متر تاکنون بلندترین سد جهان است.

بزرگترین سدهای جهان و ایران هم از لحاظ حجم مخزن سد Karibaدر مرز کشورهای زامبیا و زیمبابوه با حجم مخزن ۶ ر ۱۸۰ میلیارد مترمکعب بزرگترین دریاچه سد جهان از لحاظ حجم است. در ایران هم سد کرخه با حجم مخزن ۹ر۵ میلیارد مترمکعب و بعد از آن سد گتوند علیا با حجم مخزن ۵ر۴ میلیارد مترمکعب بزرگترین دریاچه سدهای کشور از لحاظ حجم هستند.

همچنین بزرگترین سد از لحاظ ظرفیت تولید انرژی برقابی نیروگاه سد Three Gorgesدر کشور چین است. این نیروگاه به تنهایی با ظرفیت ۲۲۵۰۰ مگاوات تقریباً معادل دو برابر کل انرژی برقابی ایران ظرفیت دارد.

براساس منابع و مراجع موجود مزایای متنوعی را همچون تأمین آب کشاورزی، شرب و صنعت، تولید انرژی،کنترل سیلاب،آمایش سرزمین، پرورش ماهی در مخزن،توسعه مناطق تفریحی و توریستی، حمل ونقل آبی، تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی می‌توان برای سدها برشمرد که در اینجا به آنها اشاره می‌شود:

تأمین آب :

شاید بتوان عمده ترین هدف از تأسیس یک سد را تأمین آب برای مصارف بخش‌های مختلف عنوان کرد. با توجه به اینکه میزان آب عبوری از یک رودخانه در مواقع مختلف سال متفاوت است، یک سد می تواند با ذخیره آب در مواقع پرآبی، آن را برای مواقع کم آبی و برای مصارف مختلف تحویل دهد.

سدهای بزرگ بیشتر برای تأمین آب آبیاری ساخته می شوند تا سایر هدف‌ها و بخش کشاورزی بیش از سایر بخش‌ها از آب شیرین استفاده می کند. براساس آمار جهانی نزدیک به دوسوم مصرف آب در مناطق خشک، ۸۰ درصد از آب مصرفی در کالیفرنیا و بیش از ۹۰ درصد از آب در ایران، مربوط به بخش کشاورزی است. بر پایه گسترده ترین برآوردهای انجام شده، نزدیک به یک سوم از کل برداشت محصول جهان از یک ششم زمین‌هایی که آبیاری می شوند، به دست می آید. البته لازم به ذکر است که آمار و ارقام مربوط به این امر در سراسر دنیا غالباً توأم با ضد و نقیض بیان می شود.

شاید اصلی ترین دلیل تناقض‌های یاد شده نبود یک تعریف روشن از آبیاری است. در مورد آب شرب می توان عنوان کرد که تنها بخش کوچکی از آب ذخیره شده در سدهای بزرگ به مصرف آب شرب می‌رسد. براساس آمارهای بین‌المللی از میان سدهای کشورهای چین، آمریکا، هند و ژاپن به عنوان چهار کشور بزرگ سدساز دنیا ‌تنها یک پنجم از آب آنها به مصرف شرب می‌رسد. چنانچه یک سد بزرگ، تأمین آب شرب را هم جزء اهداف خود داشته باشد، معمولاً بخش بسیار کوچکی از اهداف طرح خواهد بود.

لازم به ذکر است که آب قابل توجهی از شهرهای جهان از منابع آب زیرزمینی تأمین می‌شود.چنانکه در آمریکا نزدیک به ۵۰ درصد و در اروپا نزدیک به ۶۵ درصد از آب شهری از منابع آب زیرزمینی تأمین می‌شود. گفتنی است از کل مصارف کشور ایران

۴۵ درصد از آبهای سطحی و ۵۵ درصد از آب‌های زیر‌زمینی تأمین می‌شود.

تولید انرژی:

تولید انرژی الکتریسیته یکی دیگر از کارکردهای مهم سدها است. با توجه به اینکه با احداث سد ارتفاعی از آب پشت بدنه سد جمع می شود، با وجود انرژی پتانسیل در این ستون آب می توان از آن برای به حرکت درآوردن توربین‌ها و در نهایت تولید انرژی برق استفاده کرد. میزان تولید انرژی برقابی از سد به عوامل مهمی چون ارتفاع آب، دبی جریان و راندمان توربین‌ها بستگی دارد. اگر یک نیروگاه آبی بتواند سالانه به طور شبانه‌روزی و بدون توقف با ظرفیت کامل توربین‌ها ‌برق تولید کند، ضریب بازدهی نیروگاه ۱۰۰ درصد است. البته هیچ نیروگاهی نمی‌تواند در این سطح کار کند و سدها تنها برای تأمین نیرو در ساعت‌های پیک تقاضا ساخته می‌شوند و برای بهره‌برداری در تمام مدت طراحی نمی‌شوند. عواملی که بر دسترس‌پذیری برق سدها اثر می‌گذارند، عبارتند از ایست نیروگاه برای تعمیرات و نگهداری ، تغییرات فصلی و سالانه جریان آب.

میانگین سالانه ضریب بازدهی نیروگاه‌های برقابی در آمریکا حدود ۴۶ درصد و برای کشورهای درحال توسعه حدود ۴۹ درصد است. برای مقایسه، ضریب بازدهی نیروگاه‌های فسیلی در آمریکا نزدیک به ۶۵ درصد است.

در بیشتر منابع از مزایای انرژی برقابی نسبت به انرژی حاصل از نیروگاه‌های فسیلی، پاک‌بودن‌آن، یعنی عدم تولید هرگونه گاز گلخانه‌ای و تجدیدپذیر بودن آن را ذکر می‌کنند.

کنترل سیلاب:

در یک دید کلی روش‌های کنترل سیلاب به دو نوع سازه ای و غیرسازه ای تقسیم می شوند. درروش‌های غیرسازه ای برای کنترل سیلاب هیچگونه سازه ای برای مهار جریان سیل ساخته نمی‌شود،ولی در روش‌های سازه‌ای با ساخت سازه‌های مختلف، جریان سیلاب مهار می‌شود. یکی از سازه‌های کنترل سیلاب، سد است. در حقیقت جریان سیلاب قبل از ورود به دریاچه سد دارای شدت بسیار زیاد طی یک مدت زمان کوتاه است. پس از عبور از دریاچه سد نقطه اوج شدت سیلاب فروکش کرده ومدت زمان آن افزایش می‌یابد و به اصطلاح سیلاب تسکین پیدا می‌کند.

افزایش خسارت سیل دلایل گوناگونی دارد:

جنگل‌زدایی، تخریب و شهرسازی در آبخیزها که سرعت فرار آب از اراضی به رودخانه را افزایش می‌دهد و تغییرات آب و هوایی که ممکن است تغییرپذیری، شدت و دفعات رخداد توفان وسیل را افزایش دهد. مصادیق زیادی را می‌توان پیدا کرد که سدها از سیلاب‌ها جلوگیری کرده و ازخسارت پایین دست جلوگیری کرده‌اند.

آمایش سرزمین:

آمایش سرزمین، علم و دانش، سازماندهی منطقی و عقلانی جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حفاظت و توسعه محیط‌زیست را شامل می‌شود. آمایش سرزمین طبق ضوابطی با نگرش بازده پایدار ودرخور، برحسب توان و استعداد کمّی وکیفی سرزمین،برای استفاده‌های مختلف انسان به تعیین نوع کاربری سرزمین می‌پردازد.

امروزه آمایش منابع آب در مناطقی که با محدودیت‌های منابع آب مواجه هستند، غیرقابل انکار است. زمزمه‌های مفهوم آمایش سرزمین و ارتباط آن با منابع آب اولین بار در دهه ۱۹۸۰ میلادی مطرح شد. با توجه به اینکه عنصر آب به عنوان پیش نیاز هرگونه توسعه و پیشرفت است، لازم است که نقش این عنصر در مبانی آمایش سرزمین قبل از هر مقوله دیگری مدنظر قرار داده شود.

با احداث سد در مناطق کم آب یا با پراکنش مکانی و زمانی نامنظم ریزش‌های جوی، اطمینان از تأمین آب برای مصارف مختلف افزایش می‌یابد که این امر می‌تواند در برنامه‌ریزی آمایش سرزمین مدنظر قرار گیرد.

پرورش ماهی در مخزن:

ماهیگیری در مخزن سد معمولاً به عنوان یکی از فواید سدسازی محسوب می شود. پوشش گیاهی و خاکی که در اثر احداث سد به زیر آب می‌رود، مقادیر زیادی مواد خوراکی تولید می‌کند که خوراک ماهی‌ها را فراهم می کند و محیط مناسبی را برای رشد و پرورش ماهی‌ها فراهم می‌آورد. پرورش ماهی و ماهیگیری در مخزن سد می‌تواند به عنوان یک جایگزین مناسب برای اشتغال افرادی در نظر گرفته شود که در اثر احداث سد شغل خود را از دست می‌دهند. البته این امر نیازمند ملاحظات زیست محیطی و اکولوژیکی خاص خود است.

توسعه مناطق تفریحی و توریستی:

ماهیگیری تفریحی، شنا، قایق سواری و سایر تفریحات ساحلی هم ازجمله تفریحاتی است که با ایجادمخازن سدها ایجاد می شوند. سد “هوور” در فاصله کوتاهی از شهر “لاس وگاس″ یکی ازمعروفترین مناطق گردشگری آمریکاست. مخزن این سد در دل سرزمین‌های خشک بی حاصل جایگاه مناسبی را برای حضور میلیون‌ها گردشگر فراهم آورده است.

در ایران هم مخازن سدهای بسیاری وجود دارد که به عنوان مناطق تفریحی و توریستی هر ساله توجه هزاران گردشگر و توریست رابه خود جلب می‌کند. از جمله این سدها در کشور می‌توان به کرخه، دز، کرج و سفیدرود اشاره کرد.

حمل‌ونقل آبی:‌

با احداث سد روی جریان آب رودخانه، سطح آب رودخانه پشت سد افزایش می‌یابد. افزایش سطح آب مذکور می‌تواند در مواردی پتانسیل کشتیرانی را در رودخانه فراهم کند. روی برخی رودخانه‌های آمریکا به ویژه در آمریکای شمالی و همچنین در اروپا، سدهای زیادی کمابیش فقط برای بهبود شرایط کشتیرانی ساخته شده است.

البته در ایران سدها کمتر با اهداف ایجاد و رونق حمل ونقل آبی تأسیس می شوند. تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران کارون است که در حال حاضر به دلیل کم آبی‌ها و استفاده بیش از حد از آب، این رودخانه هم قابل کشتیرانی نیست.

تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی:

با تشکیل مخزن سد روی یک سطح گسترده (دریاچه سد) امکان نفوذ آب به سفره‌های آب زیرزمینی و تغذیه آنها فراهم می‌شود. البته گفتنی است که با بستن آب به سمت پایین دست ممکن است اختلالاتی در تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی پایین دست سد هم به وجود بیاید.


سدسازی در عین حال از برخی معایب و مضرات هم برخوردار است که در زیر به آن اشاره می شود:

اختلال در رژیم طبیعی جریان رودخانه:

زیست بوم‌های رودخانه ای و جوامع انسانی با هم کامل شده اند و غالباً در تغییرات فصلی جریان رودخانه به هم وابسته می شوند. همه سدهای مخزنی کمابیش، این الگوهای فصلی را تغییر می دهند و افت و خیزهای شدید هیدرولوژیکی را با ذخیره سیلاب و افزایش جریان دوره‌های خشکی، خط کشی می‌کنند. ماهیت پیامدهای یک سد به طراحی، هدف و شیوه بهره برداری و اندازه مخزن آن بستگی دارد.

سدها و بندهایی که برای انحراف آب به ویژه برای آبیاری بهره برداری می شوند، برخی اوقات به گونه مصیبت باری جریان آب در پایین دست را کاهش می دهند. بی گمان بدترین فاجعه اکولوژیکی که در پی انحراف آب رودخانه دیده شده است، کوچک شدن دریاچه آرال در آسیای مرکزی است. تبخیر از دریاچه آرال در گذشته با ورود جریان آب از آمودریا و سیردریا (سیحون و جیحون) هماهنگ بوده است، اما از دهه ۱۹۶۰ ساخت شبکه گسترده ای از سدها و کانال‌های آبیاری مزارع پنبه، جریان آب به سوی دریا را قطع کرد. درسال ۱۹۹۵ سطح دریای آرال به تنها ۳۰۰۰۰ کیلومترمربع در قیاس با ۶۴۵۰۰ کیلومترمربع در سال۱۹۶۰ رسید و حجم آن به یک چهارم کاهش یافت.

یکی دیگر از مصادیق مشکلات ایجاد شده توسط سدها و آثار آن بر پایین دست، اجرای طرح “گاپ” در کشور ترکیه بر سرشاخه‌های رودخانه‌های دجله و فرات است . براساس این طرح و تأسیس سد آتاتورک با حجم مخزن نزدیک به ۵۰ میلیارد مترمکعب، جریان آب سرچشمه‌های رودخانه‌های دجله و فرات به سمت کشورهای عراق و سوریه به شدت کاهش یافته و عواقب بسیار ناگواری بر جا گذاشت. ازجمله این عواقب خشک شدن بیش از حد بیابان‌های عراق و هجوم ریزگردها به سمت ایران است.

بزرگترین تحمیل به الگوی فصلی جریان پایین دست پس از سد، نوسانات کوتاه مدت روزانه یاحتی ساعتی در سطح رودخانه است که گاه بسته به میزان آب رها شده برای پاسخ به پیک تقاضای برق تا چندین متر هم می‌رسد. همبستگی میان آب رها شده از سد و تقاضای برق به این معناست که از جمله سطح آب رودخانه در پایین دست سد “گلنکنیون” هم اینک نه بر پایه باران در حوزه کلرادو بلکه بر پایه پدیده‌هایی مانند افت استفاده از برق در یکشنبه‌ها و تعطیلات عمومی تغییر می کند.

تغییر جریان در این مقیاس پیامدهای اکولوژیکی بی شمار دارد. نوسانات پرشتاب سطح آب،فرسایش پایین دست را سریعتر می‌کند و می‌تواند درختان، درختچه‌ها و علف‌های کناره رودخانه را بشوید و با خود ببرد. بدون پوشش گیاهی کرانه ای برای درجا نگهداری ساحل، کرانه رود زودتر فرسایش می یابد.

اختلال در رژیم طبیعی انتقال رسوبات در رودخانه: همه رودخانه‌ها رسوب دارند. یک رود به همان اندازه که پیکرهایی از آب روان است، می توان آن راپیکرهایی از رسوبات روان هم به شمار آورد. هنگامی که یک رود در پشت یک سد از حرکت می ایستد،رسوبات آن به ته مخزن سرازیر می شود.

آن بخش از رسوبات رودخانه که در ته مخزن می ماند، دربسیاری طرح‌ها به ویژه در مخزن‌های بزرگ به ۱۰۰ درصد هم می‌رسد. به تدریج که رسوبات در مخزن متراکم می‌شود، سد هم کم کم توان ذخیره آب برای مصارف گوناگونی که برای آنها ساخته شده است را از دست می دهد. هر مخزنی به آرامی جای ذخیره آب خود را به رسوبات واگذار می کند، گرچه آهنگ این واگذاری بسیار متفاوت است.

با وجود بیش از شش دهه تحقیق، رسوب گذاری احتمالاً هنوزهم جدی ترین مشکل فنی رودررو با صنعت سدسازی است. بانک جهانی برآورد کرده است که هر سال نزدیک به ۵۰ کیلومترمکعب رسوب- تقریباً یک درصد کل ظرفیت ذخیره مخازن جهان-در پشت سدهای دنیا جمع می شود. بر این اساس تا ۱۹۸۶ نزدیک به ۱۱۰۰ کیلومترمکعب رسوب درمخزن‌های جهان انباشته شده که یک پنجم از ظرفیت ذخیره سدهای دنیاست. آهنگ رسوب گیری عمدتاً به اندازه مخزن و به میزان رسوب ورودی به آن بستگی دارد.

نابودی زیست بوم‌های گیاهی و جانوری بالادست و پایین دست: غرق شدن همیشگی جنگل‌ها، مرداب‌ها و حیات وحش در مخزن سد، شاید عینی ترین پیامد اکولوژیکی یک سد باشد. مخزن‌ها مناطق وسیعی را به زیر آب برده اند و دست کم ۴۰۰ هزار کیلومترمربع در سراسر جهان (تقریباً معادل یک چهارم کشور ایران) در دریاچه سدها مدفون شده است. اما آنچه مهم است تنها وسعت این اراضی از دیدگاه کمی نیست که از بابت کیفیت هم اهمیت زیادی دارد. زیرا زیستگاه‌های رودخانه ای و سیلاب دشتی از مهمترین و متنوع ترین زیست بوم‌های جهان هستند. گیاهان و جانورانی که به زیستگاه‌های ته دره ای خو گرفته اند کمتر می توانند در کناره مخزن به حیات خویش ادامه دهند. البته هنوز به روشنی معلوم نیست که چند گونه گیاهی و جانوری تاکنون منقرض شده اند ، اما این رقم هر چه باشد از آن نمی توان چشم پوشی کرد.

گذشته از ویرانی زیستگاه‌ها، مخزن سدها راه‌های مهاجرت در عرض دره و در طول رودخانه را قطع می کنند. در بسیاری موارد این تنها جنگل‌های داخل مخزن، اطراف مخزن و مسیر انتقال یا اراضی جنگلی تبدیل شده به اراضی کشاورزی نیستند که از دست می روند. در بسیاری نمونه‌ها کشاورزان جابجا شده به وسیله یک سد مخزنی ناچارند تا جنگل‌های بیشتری را در دو سوی دره پاکسازی کنند تا برای کشت محصولات آماده سازند یا در آنها خانه بسازند. دسترسی به مناطق دوردست که به وسیله جاده‌های دسترسی به مخزن‌ها میسر شده است، روند جنگل زدایی را پرشتاب تر کرده است.

همچنین شمار گونه‌های ماهی که در زیستگاه نسبتاً یک دست دریاچه سد بتوانند کمابیش دوام یابند و زندگی کنند، درصد بسیار کوچکی از کل شمار گونه‌هایی است که در زیستگاه‌های رودخانه ای رشد و نمو می کنند.

از آنجا که مناطق انگشت شماری وجود دارد که از دیدگاه اقتصادی برای پرورش ماهی‌های متناسب با آبهای راکد دریاچه‌های مصنوعی، از دیدگاه اقتصادی با ارزش به شمار میرود. بخش شیلات در سراسر دنیا مشتی گونه‌های ماهی مانند تیلاپیا و کپور برای مناطق استوایی و قزل آلا و ماهی خاردار و گربه ماهی برای مناطق معتدل در دریاچه‌های مصنوعی پشت سدها ریخته است که بتوانند آنها را در تخم ریزگاه‌ها پرورش دهد و ماهیگیری در مخزن سدها را با آن توجیه کند .

تولید زمین لرزه و زمین لغزش:

ثابت شده است که سدهای بزرگ می توانند زمین لرزه ایجاد کنند .اگرچه افکار عمومی کمتر از این موضوع آگاهی دارند؛ نخستین بررسی دامنه دار درباره همبستگی میان افزایش فعالیت‌های زمین لرزه وتغییرات ژرفا و عمق مخزن هم در دهه ۱۹۴۰ برای سد “هوور” انجام گرفت. امروزه پیوند میان لرزش‌های زمین و بهره برداری از سد در بیش از ۷۰ سد به ثبت رسیده است. این باور وجود دارد که مخزن سدها پنج زمین لرزه از ۹ زمین لرزه شبه جزیره هند در ۱۹۸۰ را سبب شده اند. زمین لرزه‌هایی که به اندازه کافی شدید بوده اند و خسارت‌هایی هم به بار آورده اند. هم اکنون، جزئیات شیوه کارکردلرزه خیزی پدید آمده از مخزن‌ها همانند بسیاری دیگر از جنبه‌های لرزه شناسی هنوز چندان شناخته شده نیست و پیش گویی دقیق اینکه کدام سدها زمین لرزه به وجود می آورند یا لرزش‌ها احتمالاً چه شدتی دارند، ناممکن است.

بسیاری از شدیدترین لرزه‌های پدید آمده از مخزن‌ها در سدهای بلندتر از۱۰۰ متر مشاهده شده اند. مخزن‌ها می توانند در مناطقی که فعالیت لرزهای زیادی دارند، دفعات وقوع زمین لرزه را افزایش دهند و هم می توانند در جاهایی که پیشینه لرزه خیزی غیرفعال دارند، مسبب وقوع زمین لرزه شوند.

پذیرفته ترین توضیح برای اینکه چرا سدها سبب زمین لرزه می شوند، این است که فشار آب بالایی در ترک‌های ریز و شکاف‌های زمین در زیر و کنار مخزن به وجود می آید و ‌هنگامی که فشار آب روی سنگ‌ها افزایش می‌یابد، گسل‌ها لغزنده می شوند. گسل‌هایی که خود از کرنش زمین ساختی متأثر بوده اند، اما اصطکاک سطح سنگ‌ها تا آن زمان از لغزش آنها جلوگیری می کرده است.

بسیاری بر این باورند که زمین لرزه پدید آمده از مخزن سد “وایونت” در منطقه آلپ ایتالیا در ۱۹۶۳یکی از مرگبارترین فاجعه‌ها را به بار آورده است. ساخت سد ۲۶۱ متری “وایونت” چهارمین سد بلند جهان در یک تنگه سنگ آهکی در کوهپایه‌های “مونت تاک” در ۱۹۶۰ به پایان رسید و از همان زمان که آبگیری مخزن آغاز شد، شوک‌های لرزه ای به ثبت رسید و یک توده ناپایدار خرده سنگ از روی دامنه کوه به درون مخزن لغزید.

کارشناسان طراح سد “وایونت” به گونه ای فجیع اشتباه کرده بودند. باران‌های سنگین پایان تابستان در ۱۹۶۳ ارتفاع آب مخزن را تا ۱۸۰ متر رساند و در نیمه نخست سپتامبر، ۶۰ شوک به ثبت رسید و جنبش زمین در “مونت تاک” رو به افزایش گذاشت.

در شب نهم اکتبر ۱۹۶۳ معادل ۳۵۰ میلیون مترمکعب سنگ از “مونت تاک” کنده شد و به درون مخزن لغزید. موج‌های غول پیکر ناشی از این لغزش، ۱۱۰ متر ارتفاع، به بلندی یک ساختمان ۳۸ طبقه داشت. نزدیک به دو دقیقه پس از آن شهر” لونگارون” تنها در یک کیلومتری پایین دست جریان با خاک یکسان شد و همه ساکنان آن کشته شدند

افزایش تبخیر سطحی:

با احداث سد و تشکیل دریاچه با سطح زیاد پشت آن، قطعاً تلفات آب به دلیل تبخیر از سطح مخزن بالا خواهد رفت. قبل از احداث سد به دلیل فقدان سطح مذکور این تلفات وجود نداشت. لازم به ذکر است که میزان تلفات تبخیر از آب تجدیدپذیر صورت می گیرد. براساس یک برآورد جهانی ۴ درصد آب ذخیره شده توسط سدهای جهان به صورت تبخیر از دست میرود. در کشور ایران هم سالانه حدود ۲ تا ۳ میلیارد مترمکعب به دلیل تبخیر از دریاچه سدهای کشور تلف می شود.

آثار غیربهداشتی مخزن سد:

تنها سد زدگان نیستند که از بابت ساخت سد بیمار می شوند و می میرند. از آنجا که سدها شرایط اکولوژیکی را دگرگون می کنند و جابجایی جمعیتی زیادی را سبب می شوند، عامل نیرومندی درپراکنش بیماری‌ها به ویژه در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری به شمار می روند. به خصوص اگر باشبکه‌های آبیاری همراه باشند. اگرچه که پی ریزی و اجرای راهکارهای بهداشت عمومی می تواندبیماری‌های ناشی از سد را کاهش دهد ولی این راهکارها نمی تواند آنها را ریشه کن کند.

نخستین خطر یک طرح ساخت سد هنگامی آغاز می شود که شمار زیادی از کارکنان و کارگران ساختمانی به منطقه ای دوردست گسیل می شوند که بسیاری از آنان نیروی کار ناماهر و فقیری هستند که به ویژه در کشورهای گرمسیری عموماً ناقل طیف گستردهای از بیماری‌های عفونی هستند. برخی از بیماری‌ها یا رشته بیماری‌هایی که ازسوی کارگران ساختمانی سرایت داده می شوند، در منطقه سد تازه وارد به شمار می‌روند و مردم بومی منطقه ایمنی کمی در برابر آنها دارند.

دلیل اصلی اینکه سدها و شبکه‌های آبیاری بیماری‌ها را شیوع می دهند، آن است که زیستگاه‌هایی به وجود می آورند که محیطی مناسب برای حشرات، نرم تنان و سایر جانوران حامل انگل‌های بیماری‌های ناشی از آب به شمار می‌رود.

گسترش و شیوع جهانی یک نوع بیماری ناتوان کننده مستقیماً به ساخت سدها و شبکه‌های آبیاری مربوط می‌شود. طرح‌های بزرگ آب مردم را به کار و زندگی در کنار مناطق تخم ریزی آنوفل می کشانند، کاربری اراضی را از دامداری و گله داری به کشت محصولات زراعی یا از جنگل به روستا تغییر می دهند و بدین شیوه پشه‌ها از نیش زدن جانوران به نیش زدن انسان‌ها رو می آورند

آثار نامطلوب اجتماعی و اقتصادی: در شش دهه گذشته سدسازان ده‌ها میلیون نفر از مردم فقیر و فاقد قدرت سیاسی که بخش بزرگی ازآنها مردم بومی و اقلیت‌های قومی بودند، را از خانه و کاشانه و زمین‌های شان بیرون کرده اند. گروه‌های مردم سدزده ادعا می کنند که در بسیاری از نمونه‌ها از دیدگاه اقتصادی، فرهنگی و حسی عاطفی کاملاًویران و تخریب شده اند. در بسیاری از نمونه‌ها مردم با پرداخت کمترین هزینه خسارت و غالباً بدون هیچ پرداختی رها شده اند و بسیاری از آنها از خانوارهای کشاورز خودکفا به خانوارهای کارگر مهاجر درحاشیه محلات فقیرنشین تبدیل شدند.

ساکنان مخازن سدها که ناگزیر از جابجایی شدند، مشهودترین قربانیان طراحان، سرمایه گذاران و سازندگان سدهای بزرگ هستند. اما بیش از میلیون‌ها نفر زمین‌ها وخانه‌های خود را در راه ساخت کانال‌ها، طرح‌های آبیاری، جاده‌های دسترسی، خطوط انتقال و توسعه صنعتی که سدها برای دره‌ها به همراه می‌آورند، از دست داده‌اند و بسیاری دیگر گرچه خانه‌های‌شان جابجا نشده است، اما دسترسی به آب پاکیزه، ماهی، ورزش، چراگاه‌ها، الوار، سوخت چوبی، میوه‌های جنگلی و گیاهان و سبزیجات منطقه به زیر آب رفته را از دست داده اند.

همچنین ساکنان پایین دست رودخانه هم از سیلاب‌های سالانه ای که زمین‌های شان را آبیاری و بارور و حاصلخیز و چاههای شان را پرآب می کرد، محروم شده اند. میلیون‌ها نفر هم به بیماری‌هایی دچار شده اند که سدها و طرحهای بزرگ آبیاری به گونه ای گریزناپذیر با خود به مناطق گرمسیری و حاره به ارمغان می آورند.

شگفت آور نیست که بر پایه اندازه‌های معلوم تراکم جمعیت و شمار سدها، هند و چین بیشترین آمار مردم جابجا شده یا درحال جابجایی را نسبت به سایر ملت‌های دنیا دارند. پژوهشگران مؤسسه اجتماعی هند در دهلی نو در یک برآورد محافظه کارانه شمار مردمی که به خاطر سدها و پروژه‌های آبیاری مربوط به آنها در دوران پس از استقلال هند جابجا شده اند را بیش از ۱۴ میلیون نفر اعلام کرده‌اند. همچنین بانک جهانی بر پایه آمار دولتی چین، شمار مردمی که به خاطر مخزن سدها از۱۹۵۰ تا ۱۹۸۹ جابجا شده اند را ۲ر۱۰ میلیون نفر اعلام کرده است. این رقم دربرگیرنده ساکنان فقط چهار سد از بزرگترین سدهای این کشور است.

تغییرات فیزیکی و شیمیایی آب: تغییرات شیمیایی، دمایی و فیزیکی که در اثر یکجا ماندن جریان آب پدیدار می شود می تواند مخزن سد و رودخانه پایین دست را آلوده کند. گسترش زوال و افت کیفیت آب عموماً به زمان نگهداری آب در مخزن بستگی دارد. آب یک مخزن کوچک پشت یک سد جریانی بسیار کم تغییرات منفی پیدامی کند یا تغییری نمی کند، اما اگر همین آب ماه‌ها یا سال‌ها پشت یک سد بزرگ بماند می تواند برای موجودات زنده چه در مخزن و چه در رودخانه تا دهها کیلومتر یا بیشتر در پایین دست سد، مرگ آور و کشنده باشد.

آب رها شده در پای یک سد بزرگ معمولاً در تابستان سردتر و در زمستان گرمتر از آب رودخانه است. گرم شدن یا سرد شدن رودخانه طبیعی بر میزان اکسیژن محلول در آب و مواد معلق در آن و همچنین بر واکنش‌های شیمیایی که در آن رخ می دهد، اثر می گذارد. تغییر دادن روند طبیعی تغییرات فصلی دمای رودخانه می تواند چرخه زندگی موجودات آبی را قطع کند. زایش و تولیدمثل، تخمگذاری و دگردیسی لاروها برای نمونه بسیار به رویه دمایی آب وابسته است. همانگونه که مخزن‌ها رسوب رودخانه را در خود نگه می‌دارند، بسیاری از مواد غذایی حمل شده به وسیله رودخانه را هم در خود نگه می دارند.

در دوره گرمای هوا، جلبک‌ها نزدیک سطح یک مخزن سرشار از مواد غذایی رشد و نمو پیدا می کنند. جلبک‌ها به کمک فتوسنتز مواد خوراکی مخزن را مصرف می‌کنند و مقدار زیادی اکسیژن تولید می‌کنند. سرریز تابستانی از آب لایه‌های بالایی مخزن سد، کمابیش گرم، فاقد مواد غذایی، سرشار از اکسیژن محلول و پر از جلبک است.

این میزان زیاد جلبک می تواند خوراک برای ماهی‌ها فراهم کند. اما در عین حال بو و مزه ناخوشایندی به آب می دهد، آبگیرها و خروجی‌های آب را مسدود می کند، بستر شنی را می پوشاند و تفریحات را هم محدود می سازد.

هنگامی که جلبک‌های درون یک مخزن می میرند، به آب لایه‌های زیرین می رسند و می پوسند و به این شیوه اکسیژن محدود آب لایه زیرین را مصرف می کنند در ته مخزن نور کافی برای فتوسنتز و اکسیژن زایی وجود ندارد، از این رو میزان اسیدیته این آب تهی از اکسیژن، آن را برای حل کانی‌هایی مانند آهن و منگنز در بستر دریاچه توانمند می کند؛ بنابراین آبی که از خروجی‌های پایینی رها می شود ،سرد، کم اکسیژن، غنی از مواد غذایی و اسیدی است و شاید دارای میزان زیادی کانی‌های متمرکز آسیب زننده باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۷:۲۱
پیمان صاحبی

 

خاک از آب بحرانی‌تر است!

یکی از عوامل مؤثر در توسعه کشاورزی در کنار آب، ‌خاک است که متأسفانه کمتر به آن توجه می‌شود.


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جوان نوشت: هم اکنون ایران به دلیل شرایط جفرافیایی‌اش تنها 17 درصد از پهنه سرزمینی‌اش(اعم از بیابان و کوهستان‌های زیاد) قابلیت کشت کشاورزی دارد. این میزان سهم ما را از زمین‌های قابل کشت جهان 1/2 درصد کرده است. اما براساس آمارهای موجود جهانی سهم ما از فرسایش خاک جهانی حدود 10‌درصد است. به عبارت بهتر سهم‌های ما از خاک قابل کشت و فرسایش خاک نشان می‌دهد وضعیت خاک ما به مراتب از وضعیت آب بحرانی‌تر بوده و بر اساس تخمین‌های بدبینانه اگر روند فرسایشی خاک به همین منوال پیش برود تا 30 سال آینده در ایران خاکی که قابلیت کشت داشته باشد نخواهیم داشت.

همچنین گفته می‌شود ما جزو پنج کشور نخست «صحرازایی» هستیم که روزی 40 هکتار و سالانه تا 1/5 میلیون هکتار از زمین‌های ایران را به بیابان تبدیل می‌کنیم که مهم‌ترین عوامل آن کاهش بارندگی و استفاده بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی و توسعه بی‌رویه دامپروری است، به نحوی که هم اکنون تعداد دام‌های موجود در کشور بیش از سه برابر ظرفیت مراتع و زمین‌هاست. ما هم اکنون سالانه حدود 3/5 میلیون گاو و 1/5 میلیون سایر دام‌ها (گوسفند و بز و...) را می‌پرورانیم. برای این میزان دام و دامپروری حدود 10 میلیون تن خوراک نیاز داریم که بخشی از خوراک آنها (حدود یک‌سوم) را از طریق واردات و همین مقدار نیز در اثر فشار خارج از ظرفیت به زمین‌ها و مراتع تأمین می‌کنیم.

در چنین شرایطی تصمیم‌گیری تمرکز روی تولید چنین محصولی در حوزه اقتصاد باید بسیار هوشمندانه و با نگاه درازمدت باشد زیرا هزینه جلوگیری از فرسایش خاک خیلی کمتر از بازسازی فرسایش خاک است، لذا باید تصمیمی جدی برای تحول در اقتصاد کشاورزی بگیریم.

ممکن است برخی از افراد عامی وجود جنگل‌ها را دلیلی بر رد این اعداد بحرانی بدانند اما پوشش جنگلی ما نیز به سرعت در حال کاهش است، اگر چه آمار رسمی وجود ندارد اما برخی تخمین‌های غیررسمی نشان می‌دهد ما حدود دو سوم جنگل‌های خود را در 50 سال اخیر از دست داده‌ایم. همچنین گزارشات خیزش جنگل‌ها و سیل‌های مخرب در شهر‌های شمالی نیز نشان دیگری بر فشار بیش از حد به جنگل‌ها و استفاده از دام در جنگل‌هاست که توان بازسازی جنگل‌ها را به تناسب استفاده از آنها گرفته است. هر چند که جنگل‌های ما با جذابیت ویلا‌سازی نیز با یکی از خطرناک‌ترین عوامل مخرب مواجه است و خاکی که پذیرای جنگل‌هاست و برای انسان‌ها حیاتی است به مراتب و به نسبت سایر نقاط کشور بیشتر در خطر است. باید بدانیم که روند سال‌های اخیر در فشار بیش از حد به زمین‌ها حتماً باید بازنگری شود تا مانع از «رشد مخرب» اقتصادی شویم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۷:۱۹
پیمان صاحبی


 

شهروندان تهرانی، پیشتاز تولید پسماند ساختمانی در جهان

در روزهایی که ساخت‌وساز در پایتخت دوره رکود را طی می‌کند، باز هم نمی‌توان بر عبور روزانه بیش از ۵هزار کامیون شهر تهران چشم بست که خاک و نخاله ساختمانی را به مراکز آبعلی و آرادکوه منتقل می‌کنند.

به گزارش سلامت نیوز، همشهری آنلاین نوشت: ساخت و ساز در پایتخت نسبت به 5سال گذشته، 60درصد کاهش یافته است. این رقمی است که معاون برنامه‌ریزی و توسعه شهرداری تهران اعلام کرده‌است. اما باز هم با رکود در عرصه ساخت و ساز، تولید پسماند ساختمانی در این شهر بزرگ روزانه بالغ بر 50هزار تن است. این رقم یعنی 7برابر تولید زباله‌های خانگی.

در همین روزها نخستین کارخانه استحصال خاک و نخاله شهر تهران در دست احداث است و مدیرعامل سازمان پسماند شهر تهران نیز از احداث دومین کارخانه استحصال خاک و نخاله پایتخت در روزهای آینده خبر می‌دهد.حسین جعفری همچنین می‌گوید که به‌زودی شهر تهران را برای استحصال بیش از 120هزار تن خاک و نخاله ساختمانی آماده می‌کنیم تا کمترین میزان زباله ساختمانی دفن شود و آسیب کمتری به محیط‌زیست وارد‌ شود.

استحصال 6هزار و 600تن خاک و نخاله پایتخت

دومین کارخانه استحصال خاک و نخاله پایتخت با ظرفیت 3هزار و 300تن به‌زودی احداث خواهد شد. مدیرعامل سازمان پسماند شهر تهران در این‌باره گفت که براساس اصل 44قانون اساسی و تأکید شهردار محترم و شورای اسلامی شهر تهران برای استفاده از ظرفیت بخش خصوصی در موضوعات مربوط به پسماند کار احداث کارخانه‌های استحصال خاک و نخاله پایتخت در دست اجراست.

حسین جعفری با اشاره به احداث نخستین کارخانه استحصال خاک و نخاله پایتخت افزود: نخستین کارخانه استحصال خاک و نخاله شهر تهران که 100نفر به‌صورت مستقیم و 300نفر به‌صورت غیرمستقیم را مشغول به‌کار خواهد کرد هم‌اکنون مراحل احداث را طی می‌کند. این کارخانه با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و با استفاده از آخرین تکنولوژی و فناوری جهانی و خصوصا توجه به وضعیت آب و هوایی ایران و کمبود آبی که در کشور با آن روبه‌رو هستیم، با فناوری اقلیم نیمه‌خشک طراحی شده و در دست احداث است.

به گفته وی هم‌اکنون طراحی کارخانه تمام‌شده است و اقدامات لازم برای دریافت مجوزهای قانونی از کارگروه پسماند استان و سازمان حفاظت محیط‌زیست و سایر سازمان‌های مرتبط در حال اجراست. بعد از آن نیز دستگاه‌ها باید وارد ایران شده و در محل کارخانه مستقر شوند.

به گفته جعفری، کارخانه اول ظرفیت استحصال 3300تن در روز را دارد و کارخانه دوم نیز با همین شرایط به‌زودی کلنگ‌زنی شده و کار احداث آن آغاز خواهد شد.آنگونه که وی گفته است سرمایه‌گذاری دومین کارخانه استحصال خاک و نخاله از سوی بخش خصوصی داخلی انجام خواهد شد و نزدیک به 100میلیارد تومان سرمایه‌گذاری صورت گرفته و ظرفیت استحصال 3300تن خاک و نخاله را خواهد داشت. این کارخانه نخستین کارخانه تمام اتوماتیک استحصال خاک و نخاله خواهد بود که در مجموعه آبعلی تهران احداث خواهد شد.

ظرفیت 120هزارتنی برای پایتخت

ظرفیت تولید پسماند‌های ساختمان در پایتخت بیش از 120هزار تن در روز است. این ظرفیت با توجه به جمعیت و روزهای رکود در ساخت‌وساز رقمی عجیب نیست. در واقع شهر تهران در این روزها که ساخت‌وساز بیش از 60درصد کاهش یافته است، روزانه بالغ بر 50هزار تن خاک و نخاله ساختمانی تولید می‌کند. از این‌رو طبیعی است که مدیریت شهری تهران برای استحصال 120هزار تن خاک و نخاله ساختمانی خود را آماده کند.

مدیرعامل سازمان پسماند شهر تهران با اشاره به ظرفیت‌سازی‌ استحصال 120هزار تنی در شهر تهران گفت: پس از بهره‌برداری از 2 کارخانه استحصال خاک و نخاله، بلافاصله احداث یک کارخانه 12هزار تنی در دستور کار قرار دارد که با اعلان یک فراخوان کار احداث آن‌را آغاز خواهیم کرد و تا سقف 120هزار تن استحصال خاک و نخاله در پایتخت ظرفیت‌سازی‌ صورت خواهد گرفت. حسین جعفری با اشاره به اینکه عمده تلاش مدیریت شهری توجه به محیط‌زیست و کاهش آلایندگی در سطح شهر تهران است افزود: با توجه به همکاری و مساعدت سازمان منابع طبیعی و محیط‌زیست امیدواریم بتوانیم زمینه‌های اجرایی مناسبی را فراهم آوریم به‌گونه‌ای که کل ظرفیت خاک و نخاله تهران را به چرخه تولید بازگردانیم و کمترین دفن را در محیط‌زیست داشته باشیم تا آسیب کمتری به محیط‌زیست وارد کنیم.

با راه‌اندازی این کارخانه بیش از یک میلیون پسماند تولیدی خاک و نخاله در سال مدیریت می‌شود، اما تأکید بر کاهش هزینه‌های زیست‌محیطی ناشی از تولید این پسماند نیز مورد نظر بوده است. به گفته جعفری عملیات ساخت کارخانه بازیافت خاک و نخاله پایتخت با ظرفیت 3هزار و 300تن نخاله ساختمانی آغاز شده‌است و در فاز اول که 12‌ماه طول خواهد کشید ما قادر خواهیم بود سالانه نزدیک به 600هزارتن خاک و نخاله استحصال کنیم و 200هزار تن سیمان سبک نیز به‌دست آوریم که این اتفاق علاوه بر اینکه هزینه به شهر تحمیل نمی‌کند، می‌تواند درآمدهای خوبی برای شهر ایجاد کند.

2 آمار و یک حیرت

هر تهرانی به‌طور متوسط در هر روز 900گرم زباله شهری تولید می‌کند. این رقم بسیار شگفت‌آور است. هر شهروند اروپایی براساس گزارش‌های بانک جهانی به‌طور متوسط روزانه بین 350تا 500گرم زباله شهری تولید می‌کند. وضعیت در تولید متوسط پسماند ساختمانی در شهر تهران نیز رقمی حیرت‌آور است. در شهر تهران به‌طور متوسط هر شهروند روزانه 5.5کیلوگرم خاک و نخاله تولید می‌کند، اما هر شهروند اروپایی به‌طور متوسط روزانه کمتر از 2کیلو و هر شهروند آمریکایی نیز روزانه 1.21کیلوگرم خاک و نخاله ساختمانی تولید می‌کند. متأسفانه در میزان تولید پسماند چه در بخش پسماند شهری و چه پسماند ساختمانی، تهرانی‌ها پیشتاز بسیاری از شهرهای جهان هستند. بر همین اساس مدیریت شهری تهران با استفاده از سرمایه‌گذاری گسترده و استفاده از تازه‌ترین فناوری‌های جهانی، در تلاش هستند تا میزان کمتری از منابع را هدر دهند و بیشترین بازچرخانی در منابع به‌وجود‌آید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۵ ، ۰۷:۱۸
پیمان صاحبی


خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)- علیرضا صفاخو:

جیمز کامرون، پیش از نمایش مستند جدیدش درباره گرمایش جهانی در گردهمایی ملی حزب دموکرات آمریکا نظرات دونالد ترامپ درباره تغییرات آب‌وهوایی را بی‌ملاحظه و خطرناک دانسته بود. کارگردان «تایتانیک» دونالد ترامپ را مردی دیوانه خواند و از نامزد وقت حزب جمهوری‌خواه برای ریاست‌جمهوری آمریکا که دیروز به عنوان رییس جمهوری آمریکا منتخب شد و از حدود دو ماه دیگر به کاخ سفید پا می گذارد، به دلیل انکار تهدید تغییرات آب‌وهوایی انتقاد کرد. انتقادی که شاید امروز کامرون را یکی از میلیون ها چهره های دچار شوک در جهان کرده باشد.

کامرون پیش از نمایش مستند کوتاه جدید خود که صدای سیگورنی ویور در آن شنیده می‌شود، تاثیر خشکسالی‌ها و آب‌وهوای ناسازگار بر زندگی کارگران آمریکا موشکافانه مطرح می‌شود. سخنان ترامپ درباره پاره کردن تواقفنامه تغییرات آب‌وهوایی پاریس در صورت راه یافتن به کاخ سفید و اصرار او بر انکار مستندات علمی درباره تغییرات آب‌وهوایی را بسیار بدون ملاحظه و خطرناک دانست.

در این مستند پیش از این‌که مادری درباره از دست دادن فرزندش در طوفان صحبت کند، ویور می‌گوید: «محصولات کشاورزی از بین می‌روند، قیمت محصولات غذایی بالا می‌رود، خطر فرزندان ما را تهدید می‌کند

اتفاقی که باید دید تا چه اندازه بعد راه یابی مرد عجیب این دوره انتخابات آمریکا به سمت یک کابوس بزرگ حرکت خواهد کرد؟

انتخاب دونالد ترامپ یک ضربه به مبارزه با گرمایش جهانی بود

بر اساس گزارشی که روزنامه لوموند مخابره کرده است، آلدن مایر، مدیر گروه اتحادیه دانشمندان نگران آمریکا (UCS)، دیروز در کنفرانس بین المللی COP۲۲ در مراکش در واکنش به تبعات اقلیمی جهان پس از انتخاب ترامپ اعلام کرد: با انتخاب ترامپ یک دوره عدم اطمینان از سیاست های آمریکا در بحث تغییرات آب و هوا باز شد. نتیجه انتخابات آمریکا یک اثر روانی قطعی بر کنفرانس امروز در مراکش وارد آورد. پرسش مهم پیش رو در حال حاضر این است که آیا آمریکا به عنوان دومین تولیدکننده گازهای گلخانه ای، به تعهدات خود در قبال کنفرانس سال گذشته پاریس پایبند خواهد ماند؟

برای رییس جمهوری تازه آمریکا که گرمایش جهانی یک اختراع از طرف چینی ها برای تضعیف آمریکا نامیده می شود، آیا پایبندی به تعهدات بین المللی آمریکا در قبال کاهش میزان تولید گازهای گلخانه ای و دی اکسید کربن دیگر اهمیتی خواهد داشت؟ پرسش هایی که پاسخ آن با ابهام هایی جدی مواجه است!

ما به گرمایش جهانی نیاز داریم، چون هوا خیلی سرد است!

آیا ستاره فیلم مستند جیمز کامرون - که کسی نبود جز دونالد ترامپ - که در جاهای مختلف از این فیلم، نظراتش را درباره تهدید تغییرات آب‌وهوایی می‌شنویم که در بخشی از آن و در انکار موضوع گرمایش جهانی می‌گوید:"ما به گرمایش جهانی نیاز داریم، چون هوا خیلی سرد است.!" جهان را وارد فاز بحرانی تری از گرمایش جهانی و چه بسا مخاطره بیشتر حیات بر روی کره زمین خواهد کرد؟

کامرون در بیانیه‌ای درباره این مستند گفته بود: "ما این فیلم را ساختیم تا واقعیت تغییرات آب‌و هوایی را نشان دهیم. این که تغییرات آب‌وهوایی به صورت مستقیم روزانه بر زندگی میلیون‌ها نفر تاثیر می‌گذارد. همان گونه که پیش از این نیز گفته‌ام، برای نجات زمین باید همانند دوران جنگ جهانی دوم، تمام نیروی خود را علیه این تهدید بزرگ بسیج کنیم." با این وجود باید دید آیا ترامپ همچنان بر موضع پیشین خود خواهد بود یا اینکه مفاد تفاهم نامه پرسر و صدا و مهم پاریس به گونه ای هست که ترامپ بر خلاف میل باطنی اش برای کنار آمدن با احساس سرمای شدیدش تن پوش های ضخیم تری برای خود خریداری کند!

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۵ ، ۰۷:۴۳
پیمان صاحبی