منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۰۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است


تاثیر منفی تغییر اقلیم بر ایران

 

استاد دانشگاه برن و عضو انجمن سلطنتی زیستی سوئیس با استناد به نتایج مطالعات خود در زمینه تغییراقلیم، افزایش دما به دلیل بالا رفتن میزان دی اکسید کربن را رد کرد و گفت: تغییر اقلیم در برخی مناطق موجب کاهش وسعت بیابان شده است؛ ولی برای مناطقی چون ایران و پاکستان آثار منفی تغییر اقلیم مشاهده می‌شود.

قانون-استاد دانشگاه برن و عضو انجمن سلطنتی زیستی سوئیس با استناد به نتایج مطالعات خود در زمینه تغییراقلیم، افزایش دما به دلیل بالا رفتن میزان دی اکسید کربن را رد کرد و گفت: تغییر اقلیم در برخی مناطق موجب کاهش وسعت بیابان شده است؛ ولی برای مناطقی چون ایران و پاکستان آثار منفی تغییر اقلیم مشاهده می‌شود.

به گزارش قانون پروفسور کلاوس امان (Klaus Ammann) در گفت‌وگو با خبرنگار علمی ایسنا، بخشی از مطالعات خود را در زمینه اقلیم شناسی و تاریخ گیاه شناسی ذکر کرد و افزود: مطالعات ما در زمینه اقلیم منجمد آلپ متمرکز بوده است.

وی با تاکید بر این که تغییر اقلیم در طول تاریخ وجود داشته و یک حقیقت است، ادامه داد: ولی از سوی دیگر بزرگ‌نمایی و اغراق در این زمینه صورت گرفته است؛ به گونه‌ای که تعدادی از آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند که تغییر اقلیم دروغ است و چنین تغییراتی رخ نداده است و برخی دیگر در این زمینه بزرگ‌نمایی می‌کنند.

پروفسور کلاوس با بیان این که هیات بین ‌دولتی تغییرات اقلیمی (IPCC) تغییرات اقلیمی را تائید کرده‌ است، اظهار کرد: من نیز تغییر اقلیم را باور دارم؛ ولی در میانه افرادی هستم که یا این پدیده را رد و یا بزرگ‌نمایی می‌کنند و معتقدم که نباید از آن بترسیم یا افراد را از آن بترسانیم.

وی با تاکید بر این که بر اساس داده‌های علمی اثرات تغییر اقلیم در حال افزایش است، اضافه کرد: سازمان فائو (سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد) از من خواست تا گزارشی در خصوص تغییر اقلیم تهیه کنم که این گزارش مورد توجه بخشی از این سازمان قرار نگرفت؛‌ چراکه در این گزارش اعلام کردم که تغییر اقلیم به دلیل افزایش CO2‌ قابل قبول نیست.

این محقق زیستی با بیان این که اعضای سازمان فائو معتقد هستند که با کاهش Co2 وضعیت تغییر اقلیم بهبود می‌یابد، ادامه داد: ولی این طور نیست؛ چرا که داده‌های علمی نشان می‌دهد طی 100 هزار سال حتی در آن زمان که مقدار CO2‌ زیاد نبود، کره زمین با تغییر اقلیم و گرم شدن مواجه بوده است.

وی با بیان این که تغییر اقلیم بر اثر افزایش CO2‌ مورد تردید قرار دارد، خاطرنشان کرد: بر اساس مستندات علمی آن زمانی که تغییر اقلیم آغاز شده بود، هیچ دی اکسید کربنی در دنیا وجود نداشته است و بعد از گرم شدن کره زمین بوده است که ما با پدیده افزایش دی اکسید کربن مواجه شدیم.

عضو انجمن سلطنتی زیستی سوئیس یادآور ‌شد: مطمئن نیستم که افزایش دی اکسید کربن در گرم شدن کره زمین تاثیر داشته باشد؛ چراکه نتایج مطالعات نشان می‌دهد که در برهه‌ای افزایش دی اکسید کربن تاثیری در تغییر اقلیم نداشته است؛ ولی در زمان دیگر ممکن است تاثیر داشته باشد.

وی تغییر اقلیم را یک روال طبیعی کره زمین توصیف کرد که حدود 20 عامل در بروز آن موثر است و گفت: اگر به جای گرم شدن به سمت سرد شدن زمین حرکت کنیم، همانطور که در دهه 50 و 60 قرن 19 میلادی در اروپا رخ داد و چند صد نفر فوت کردند، این پدیده می‌تواند برای افراد ساکن در مناطق مختلف اروپا خطرناک‌تر باشد.

پروفسور امان با اشاره به تخریب محیط زیست به دلیل تغییر اقلیم، افزود: در گذشته تغییرات قابل توجه بیشتری در اقلیم رخ داده است؛ ولی حقیقت این است که در دنیا جمعیت بیشتر و متراکم‌تر شده است و ما شاهد اثرات مثبت پدیده تغییر اقلیم هستیم.

وی افزایش بارش و افزایش مساحت جنگل‌های حاره‌ای را از مزایای مثبت پدیده تغییر اقلیم نام برد و تصریح کرد: این در حالی است که هیات بین ‌دولتی تغییرات اقلیمی (IPCC) از این پدیده صحبتی به میان نمی‌آورند و در گزارش‌های آنها همواره موضوع کاهش آب مطرح است؛ در حالی که حتی یک قطره آب به دلیل تغییر اقلیم از دست نرفته است.

وی گسترش بیایان بر اثر تغییر اقلیم را از دیگر حقایق این پدیده دانست و اظهار کرد: در مناطقی از کره زمین گسترش بیابان در حال رخ دادن است؛ ولی در مناطق دیگر مساحت بیابان در حال کاهش است.

در عین حال این محقق دانشگاه برن سوئیس معتقد است: برای مناطقی از کره زمین چون پاکستان و ایران تاثیرات منفی تغییر اقلیم دیده می‌شود که این امر به دلیل کاهش بارش بوده است.

به گزارش ایسنا، پروفسور کلاوس امان (Klaus Ammann)، استاد بازنشسته افتخاری تنوع زیستی و مدیر سابق باغ گیاه شناسی، رییس بخش تنوع زیستی فدراسیون اروپایی بیوتکنولوژی (EFB) و استاد دانشگاه برن و عضو انجمن سلطنتی زیستی سوئیس است.

وی علاوه بر مطالعه در زمینه تنوع زیستی و تغییرات اقلیم مطالعات گسترده‌ای در زمینه محصولات تراریخته و ارگانیک انجام داده است.

 منبع:روزنامه قانون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۰
پیمان صاحبی


به بهانه روز جهانی پرندگان مهاجر

 

  ایرن - سالهاست که ایران برای پرندگان مهاجر دیگر جای امنی نیست و این اتفاق برخی گونه ها را تا پای انقراض کشانده است.

بر اساس آخرین آمارهای  موجود، سالانه دو میلیون پرنده مهاجر وارد آبگیرهای ایران می شود. هزاران بال از آنها از اروپا ، فنلاند و هند در یکی از  تالابهای ما در فریدونکنار زمستان می گذرانند و از آنجا به آفریقا پرواز می کنند. این مهاجران باید مسیر سختی را طی کنند تا به آبگیرهای کشورمان برسند اما ایران سال هاست که دیگر جای امنی برایشان نیست. شکارچیان در کمینشان هستند تا با نصب تورهای چند ده متری آنها را شکار کنند و در بازار به قیمت های گزافی بفروشند. فرقی نمی کند که خوردنی باشند یا نه، شکار و حتی شده برای زینت دادن به سالن پذیرایی خانه ای فروخته می شوند.

هرچند که سال هاست دوستداران محیط زیست اعتراض های گسترده ای را نسبت به این اقدام اعلام می کنند و سازمان محیط زیست هم بارها مستقیم و غیر مستقیم تورهای صیادی را جمع آوری کرده اما شکارچیان دست بردار نیستند. هر بار با اسلحه مقابل محیط بانان می ایستند و محیط بان ها هم در نهایت کوتاه می آیند و منطقه را رها می کنند.

موضوع فقط شکار نیست، بلکه شکار بی رویه و به روش هایی ناعادلانه است. دانه پاشی برای هزاران پرنده و صید ناگهانی آنها سبب شده تا این پرندگان در سال های گذشته در خطر انقراض قرار گیرند. اما مگر شکارچی گوشش به این حرف ها بدهکار است. وقتی می پرسی چرا پرنده شکار می کنی می گوید "اینجا منطقه ماست. ما محیط را برای این پرندگان مهیا می کنیم. دانه شان را می دهیم و حق داریم آنها را شکار کنیم." مردان فریدونکنار اغلب کشاورز هستند و در فصل زمستان بهترین درآمد برای آنها شکار پرندگان است. زیرا درآمدی در بخش کشاورزی ندارند. با این وجود شاید هنوز متوجه عمق فاجعه زیست محیطی که در منطقه شان در حال رخ دادن است، نیستند. نمی دانند شاید روزی دیگر هیچ پرنده مهاجری وارد تالابشان نشود. نه اینکه نخواهد، بلکه دیگر نسلی از آنها باقی نمانده باشد که به ایران بیاید. پس چه بهتر که شکار بی رویه را متوقف کنند و همچون نیاکانشان فقط به اندازه رفع نیاز پرنده بگیرند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۰۴
پیمان صاحبی


بدترین نوع فراموشی، این نیست که پاسخ یک پرسش امتحانی را از یاد ببریم که عیار آینده شغلی مان به آن پیوند خورده! حتی این هم نیست که تاریخ تولد نزدیک ترین عزیز زندگی مان را از یاد ببریم! بل، تاسف بارترین نوع فراموشی آن است که به قول شادروان نادر ابراهیمی عزیز: دوستان مان را از یاد ببریم ... و رنگ نگاه مهربان یک رهگذر را!

اما استاد عبدالحسین وهابزاده در کتاب بی رقیبش "کودک و طبیعت"، از قول یک روزنامه نگار ۷۴ ساله و مشهور آمریکایی به نام "پیتر کان" از فراموشی مصیبت بارتری سخن می گوید که راز دوام نیستی در طبیعت وطنی است که دوستش داریم!
و آن، "فراموشی بین نسلی محیط زیستی" است.
پیتر کان در توضیح این فراموشی بدخیم می گوید:  "افراد محیط طبیعی دوران کودکی خود را به عنوان معیار معمول می بینند و تباهی های  محیط زیستی مراحل بعدی حیات خود را، با آن قیاس می کنند. با آمد و رفت هر نسل، بر مقداری تباهی محیط زیست افزوده می شود، اما هر نسل، آن شرایط تباه شده را به عنوان شرایط سالم و بدون تباهی و تجربه ی عادی خود به حساب می آورد."
 راست این است که عیب این فراموشی بس عظیم تر می نماید! زیرا، برای هر یک از ما درک مستقیم و حسی این نکته دشوار خواهد بود که آنچه در کودکی از طبیعت تجربه کرده ایم، نه وضعیت عادی، بلکه محیطی است که پیشاپیش تباه بوده است!

سالها پیش استاد محمدعلی اسلامی ندوشن در مقدمه تاریخ بزرگ جهان اثر کارل گریمبرگ، چنین نوشته است: "مهم ترین فایده تاریخ، آن است که به انسان وسعت دید می دهد تا دیگر مپندارد که زمان فقط زمان اوست و حق همانی است که او از آن برخوردار بوده است." 
و بر همین آهنگ، نسیانی که در مرور روند کاهنده کارایی سرزمین دوست داشتنی مان، ایران عزیز در حال رخ دادن است؛ بسیار غم انگیز و مصیبت بارتر است! نیست؟ وگرنه مقام متولی جنگل در این کشور نباید با خوشحالی از افزایش بیش از یکصد هزار هکتاری سطح جنگلهای هیرکانی در شمال کشور سخن گوید، در حالی که خود نیک می داند بیش از سیصد هزار هکتار از وسعت واقعی جنگلهای ارزشمندمان را هم از دست داده ایم! نداده ایم؟
 و اگر آن فراموشی تاریخی نبود، حامیان سدسازی در روز گذشته و بی مهابای قضاوت نسل آینده در فرداها، چنان پاسخ شگفت انگیزی را خطاب به نگارنده در خبرگزاری مهر منتشر نمی کردند و اگر آن فراموشی نبود و آن آمارسازی ها نبود، به بهانه عبور جاده از جنگل ابر یا خط لوله آب از خزر و یا ساخت سدهای درخت افکنی چون شفارود و کسیلیان و خرسان و بختیاری و داریان و ... این همه فشار بر سازمان متولی محیط زیست ایران وارد نمی شد! می شد؟

منبع:ایرن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۰۳
پیمان صاحبی


 
کد خبر: ۱۰۱۸ زمان مخابره: - ۲۰:۱۸ ۱۳۹۵/۲/۲۳

ایرن - برای تبیین راه حلها و اولویت های مدیریت محیطی کلان ایران، در آغاز باید سه مفهوم پساخشکیدگی، بحران آب و بحران خشکیدگی را از یکدیگر تفکیک کرد. پساخشکیدگی وضعیت اقلیمی تازه ایران است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 به عنوان تابعی از تغییرات اقلیمی عرض پرفشار جنب حاره در خاورمیانه و شمال آفریقا و البته بازخوردهای پایدار آن تحت تاثیر چگونگی بهره برداری از منابع طبیعی در ایران. آنچه که موجب شده تا هم اکنون میزان بارش های دریافتی در ایران بین بیست تا سی درصد کاهش یابد (از 130 میلیارد مترمکعب متوسط نرمال آب های تجدید پذیر به کمتر از 90 میلیارد متر مکعب در حال حاضر و کمتر از آن در دهه های در پیش رو)، حجم آب های جاری حدود چهل درصد کمتر شود، رطوبت خاک در اغلب دشت های ایران از آستانه تحمل اکولوژیک کمتر شود و البته آب های زیرزمینی هم به پایین ترین سطح در همه تاریخ ثبت داده های محیطی برسد. (همه آمارها صرفا از گزارش های رسمی وزارت نیرو نقل شده اند. البته بعضا آمارهای بدبینانه غیر رسمی هم وجود دارد). مجموعه این تحولات بر میتابد که ایران وارد یک نرمال تازه اقلیمی شده که مولفه های آن بر چشم انداز عمومی کشور کاملا مسلط خواهد شد. بحران آب وجهی از این نرمال جدید یا دوران پساخشکیدگی است که عمدتا یا در حوزه اقتصاد قابل بررسی است یا با روش ها و ابزار های اقتصادی قابل کنترل است. به واقع بحران آب به وجهی از وضعیت خشکیدگی (خشکسالی پایدار و برگشت ناپذیر) گفته می شود که بر منابع آب شرب و کشاورزی اثر می گذارد. از این جهت می توان گفت با ابزارهای فنی و اقتصادی می توان بحران آب را مدیریت کرد. برای مثال در صورت وجود منابع مالی کافی قابل انتظار است که با شیرین سازی آب دریا بخش قابل توجهی از کمبود آب شرب را تامین کرد و یا در صورت وجود توجیهات اقتصادی لازم می توان سرمایه کافی برای افزایش بهره وری در آبیاری و یا گذار به کشاورزی پایدار را فراهم کرد. اما بحران خشکیدگی عمدتا شامل عرصه های طبیعی است که به صورت مستقیم تحت پوشش برنامه ریزی ها و اولویت های روزمره اقتصادی نیستند. اگرچه در نهایت کمبود آب وجه مشترک هر دو چالش بحران آب و بحران خشکیدگی است و قطعا این دو در ساحتی کلان در هم می تنند، اما می توان گفت بحران آب عمدتا دلمشغولی سیاستمداران و اقتصاددانان است و بحران خشکیدگی دغدغه دست اندرکاران و طرفداران محیط زیست. به هر رو، اولویت ها برای انطباق با این دوران جدید (ایرانی گرمتر، خشکتر، کم برگ و بارتر و بیشتر در معرض انواع شدت های اقلیمی و محیطی و اجتماعی) را می توان اینگونه برشمرد:


1-    تامین رطوبت خاک: به واقع جان ماجرا همین است. عمده قهقرای فزاینده محیط طبیعی ایران ناشی از کاهش رطوبت خاک (تحت تاثیر هر دو مولفه طبیعی و انسانی) است و مهمترین اولویت برای نجات غالب چشم اندازهای طبیعی کشور نیز بازگرداندن رطوبت به خاک خشکیده دشت هاست. رطوبت که بازگردد طبیعت به سرعت خودش را ترمیم می کند، اما هر روز تداوم وضعیت خشکی غیر معمول خاک، چشم انداز را افزونتر با خطر نازایی و بیابانزایی روبرو می کند. به واقع هم اکنون در ایران هیچ اولویتی، تاکید می شود هیچ اولویتی، مهمتر از بازگرداندن رطوبت به دشت های خشکانده وجود ندارد.


2-    افزایش حجم و سطح آب های زیرزمینی: وجه سلبی ماجرا ضرورت تعطیلی صدها هزار چاه است و وجه ایجابی آن تغییر رویکرد از انباشت آبها در سطح (عمدتا از طریق سدسازی) به ذخیره سازی آنها در داخل زمین، از طریق روش های اتفاقا بومی مثل آبخوانداری و آبخیزداری. 


3-    مضاعف سازی زمینه های معیشت روستایی: البته که کار دشواری است، اما قطعا حوزه خدمات به ویژه در روستاهای حاشیه ساحلی شمال و جنوب کشور، صنایع بومی و کوچک در نواحی مرکزی، صنایع تبدیلی مرتبط با فرآوی مواد غذایی در نواحی کوهستانی و اکوتوریسم در غالب چشم اندازهای طبیعی کشور امکان توسعه دارند. 


4-    گذار به کشاورزی پایدار: قاعدتا منظور کشاورزی منطبق با ظرفیت های اکولوژیک کنونی و آینده کشور است. پایداری در اینجا نه صرفا به مفهوم بازگشت به روش های سنتی است (آنچنانکه بعضا تبلیغ می شود) و نه کشاورزی تماما مکانیزه. گونه ای از کشاورزی منظور است که واقعا توجیه اقتصادی داشته باشد و بتواند بهای واقعی آب در سرزمینی کم آب و در معرض خشکیدگی افزونتر را بپردازد.


5-    کنترل جمعیت و تغییر الگوی مصرف: ایران کشوری است با اقتصاد منابع محور. به واقع بدترین شکل از توسعه ناپایدار. یعنی اقتصادی که در آن ثروت نه از کار و بلکه از منابع تجدیدناپذیر تولید می شود. در چنین کشوری میزان جمعیت و الگوی مصرف قاعدتا باید تابعی باشد از میزان منابع طبیعی قابل دسترس و قابل فروش. قهقرای چشم اندازهای طبیعی و اصطکاک دائم در چشم اندازهای انسانی (با وجود بهره مندی از درآمدهای نفتی) بر میتابد که ایران سالهاست آستانه تحمل محیطی را پشت سرگذاشته و وارد چرخه ناپایدار خورندگی و قهقرای محیط شده است. شمار جمعیت باید به نقطه قبل از آستانه تحمل بازگردانده شده و الگوی مصرف آن نیز با اقتضائات توان اکولوژیک ایران منطبق شود.


6-    برنامه جامع توسعه: مایک هولم در کتاب "چرا ما تغییر اقلیم را انکار می کنیم؟"  (انتشارات کمبریج. 2015 ) می گوید: "فهم تغییر اقلیم نمی تواند جدا از فهم توسعه باشد. غالبا تغییر اقلیم انکار می شود چون انطباق با تغییر اقلیم به واقع شکل دشوارتر و دیربازده تری از برنامه ریزی برای توسعه است. توسعه گریزها ترجیح می دهند منکر تغییر اقلیم باشند تا آنکه به اقتضائات آن تن بدهند". اقتضائاتی که هولم از آنها می گوید پنج دسته هستند: 1- همه روشها و برنامه های مرتبط با حوزه سیاستگذاری ها و حکمرانی. 2- برنامه های جمعیتی. منظور فقط کنترل جمعیت نیست. پراکنش و الگوی مصرف و بافت اجتماعی جمعیت نیز برای انطباق با یک وضعیت تازه اقلیمی بسیار موثر است. 3- سیاست های محیطی. یعنی همه آنچه که به بهره برداری از منابع محیطی همچون آب و خاک و پوشش گیاهی مربوط می شود و به صورت مستقیم بر معیارهای پایداری موثر است. 4- افتصاد. قطعا یک اقتصاد ورشکسته و ویران توانی برای گذار سالم به یک وضعیت اقلیمی تازه ندارد. 5- فرهنگ. سرمایه اجتماعی به خصوص در این زمینه نقش مهمی دارد. میزان مشارکت عمومی چقدر است؟ حاکمیت تا چه حد توان جلب مشارکت عمومی مردم و کسب اعتماد آنها برای اجرای طرح های عموما انقباضی و سختگیرانه و بعضا حتی ریاضتمندانه مدیریت محیطی را دارد؟ اقشار مرجع و نخبگان موثر تا چه حد در این راه علاقمند به همکاری و کمک به حاکمیت هستند؟ 


قطعا مجموع همه آنچه که گفته شد فقط در قالب یک حرکت عمومی به سمت توسعه قابل حصول است. از افزایش رطوبت خاک (که در عمل به معنای برچیدن بسیاری از سدها و بیکاری دهها هزار کشاورز است) تا جلب مشارکت عمومی، که مسئله سیاسی و فرهنگی بسیار پیچیده ای است و تجربه جهانی می گوید پیش نیاز آن مشروعیت مطلق سیاسی و امتزاج ملموس حریم خصوصی و عمومی است. جز آن، می رسیم به این گفته شرود روولند (برنده جایزه نوبل به واسطه تحقیات در زمینه لایه اوزون): "فایده پیش بینی های اقلیم شناسان چیست اگر در نهایت، به مهار روندهای آتی منجر نشود و تمام چیزی که اجتماع تمایل دارد انجام دهد این است که کنار بایستد و منتظر تحقق این پیش بینی ها بماند؟" نکته همین است. ایران برای انطباق با دوران پساخشکیدگی چاره ای جز توسعه ندارد. افزایش راندمان آبیاری، گسترش آبخیزداری، توسعه خدمات روستایی و ... البته از نطر فنی مفاهیمی کاملا ساده و قابل حصول هستند. اما در نهایت جز با توسعه رخ نمی دهند. به همین خاطر است که گفته می شود اگر چه بحران آب و خشکیدگی چندان نکته فنی پیچیده و غیر قابل فهمی ندارد، اما در عمل این بحران ها راه حل ساده و کوتاه مدت و ارزان هم ندارند. همه چیز همانقدر ساده است که مفهوم توسعه، و همانقدر دیریاب، که هدف توسعه.

منبع:ایرن
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۰۰
پیمان صاحبی


مهدیه سلطانی*: امروزه اختصاصی سازی آب و یا در تعریف ساده تر جداسازی آب شرب از آبی که در دیگر مصارف شهری به کار می رود، یکی از مسایل مورد توجه مسئولان در کلان شهرهاست. در گذشته در برخی شهر های مانند قم به دلیل کیفیت پایین آب موجود در استان، این جداسازی اجبارا انجام شده بود اما توجه به جداسازی در شهرهایی که مشکل منابع آبی با کیفیت ندارند امروزه جلب توجه می کند.


مهم ترین اثر جداسازی آب شرب از دیگر مصارف شهری، حفظ کیفیت آب های زیرزمینی و برداشت کمتر از منابع آبی با کیفیت است. کیفیت آب بر پایه ترکیبات شیمیایی و زیستی موجود در آن، که می تواند بر دو فاکتور مهم سلامت و گوارایی (طعم) آب موثر باشد، تعریف می شود. 

به طور مثال وجود ترکیبات شیمیایی مانند فلزات سنگین با وجودی که تاثیر شدیدی بر طعم آب نمی گذارد ولی به دلیل وجود اثرات خطرناک بر سلامت انسان، کیفیت آب را کاهش داده و در فرآیند تصفیه حتما باید حذف شوند، در غیر این صورت این آب کیفیت ورود به سیستم آب شرب شهری را ندارد.  اما در مقابل، ترکیباتی مانند کلسیم با وجودی که اثر منفی بر سلامت انسان ندارد، به دلیل کاهش گوارایی آب باعث عدم تمایل افراد به نوشیدن آن شده و برای ارتقا کیفیت آب، سازمان های تامین کننده آب مجبور به تصفیه آب از این ترکیب هستند. و اگر سیستم های مصرف آب شرب از غیرشرب جدا باشد، این آب های با کیفیت پایین می توانند وارد سیستم های غیرشرب و مخصوص شستشوی خانگی شده و بدون تحمیل هزینه تصفیه، به راحتی در سیستم های شهری به کار روند.

سازمان جهانی بهداشت برای هر کدام از عوامل موجود در آب که می تواند بر کیفیت آب موثر باشد، حد مشخصی را تعیین نموده است و دولت ها موظف هستند که آب شرب را تا حد آب سالم، تصفیه کنند. حال در نظر بگیرید اگر منبع اولیه آب  مورد استفاده برای تامین آب شرب شهری، کیفیت بسیار پایینی داشته باشد چه هزینه هنگفتی به سازمان آب برای تصفیه و افزایش کیفیت آب تا حد شرب تحمیل می شود.

چرا آب های مورد استفاده شهری کیفیت متفاوتی دارند؟ 
برای تامین آب در مصارف شهری، از منابع مختلفی شامل منابع زیر زمینی مانند چاه ها و منابع سطحی مانند رودخانه ها استفاده می شود، که هر کدام از این منابع با توجه به خصوصیات زمین شناسی محل قرار گیری چاه و مسیر عبور آب در رودخانه ها، عوامل کاهنده کیفیت مانند کارخانه های در مسیر رودخانه و غیره، دارای ترکیبات شیمیایی خاص و منحصر به فردی هستند، و با توجه به ترکیبات موجود در آب هر منبع، کیفیت، ارزش اقتصادی و مصارف مختلفی می توان برای آن در نظر گرفت. 

ارزش اقتصادی آب، پایه تصمیم گیری در رابطه با نوع مصرف آن است، مثلا آب هایی که دارای ارزش اقتصادی بالایی به دلیل کیفیت عالی هستند، بیشتر برای مصارف شرب استفاده می شوند و آب هایی که دارای ارزش اقتصادی کمتر به دلیل کیفیت پایین تر هستند، در مصارفی که نیاز به تصفیه آب ندارند مانند فضای سبز به کار می روند. 

در اسناد برنامه ریزی کشور نیز این مساله مورد توجه مرجع قانون گذار بوده است. در بند ج ماده 17 قانون برنامه چهارم توسعه بیان شده است که ارزش اقتصادی آب در هر یک از حوزه های آبریز، با لحاظ ارزش ذاتی و سرمایه گذاری برای بهره برداری، حفاظت و بازیافت در برنامه های بخش های مصرف منظور گردد. همچنین در بند 26 پیش نویس برنامه پنجم توسعه آمده است: توجه به ارزش اقتصادی، امنیتی، سیاسی و زیست محیطی آب در استحصال، عرضه، نگهداری و مصرف آن و مهار آب هایی که از کشور خارج می شود با اولویت استفاده از منابع آب های مشترک مدنظر قرار گیرد. 

چگونه تفکیک مصرف آب می تواند در مصرف آب و هزینه صرفه جویی کند؟
تفکیک کاربرد منابع آبی از لجاظ کیفیت وارزش اقتصادی، از چند منظر در کنترل کم آبی و سرمایه گذاری های مالی موثر است.

 اگر آب شرب از آب غیرشرب در مصارف خانگی و فضای سبز شهری جدا شود، منابع و چاه هایی که کیفیت بالاتری دارند فقط برای مصارف شرب به کار خواهند رفت، و از آنجا که کمتر از 5% از مصارف شهری صرف مصارف خوراکی می شود، از برداشت بی رویه از این چاه های با کیفیت بالا جلوگیری شده و با به تعویق افتادن زمان تخلیه آن ها، به بازگشت دوباره آب به این چاه ها و حفظ سلامت و کیفیت آن ها کمک می شود.

 با استفاده از آب های با کیفیت کمتر که قابلیت تصفیه شدن برای مصارف شرب ندارند، برای این گونه مصارف شهری، از چاه ها و منابع با کیفیت بالا کمتر برداشت شده و خطر از دست رفتن کیفیت آن ها هم از بین می رود. زیرا هرچه میزان برداشت از یک چاه بیشتر بوده و مقدار برداشت شده از حد برگشت پذیری آن منبع آبی بیشتر باشد، کم کم با شور شدن منبع آبی از کیفیت آن کاسته می شود. 

در حاضر به دلیل برداشت بی رویه از منابع آبی مشهد، این منابع تا حدی شور شده و بر اساس محاسبات انجام شده برای برگشت کیفیت آن به حد قبل، حداقل 70 سال زمان نیاز است. 

از نگاه دیگر، آب های با کیفیت بالا پس مصرف در مصارفی غیر از شرب، مانند شستشو، به چرخه فاضلاب شهری اضافه می شوند و در بهترین شرایط به چرخه آب های با کیفیت پایین می پیوندند. این روند برگشت ناپذیر بوده و در واقع به معنی تغییر بی دلیل کیفیت آب های مناسب شرب به آب های کیفیت پایین است. 

همچنین وقتی نیاز به تصفیه آب در مصارف شستشو و فضای سبز نباشد، هزینه کمتری به سیستم تصفیه آب تحمیل می شود. با توجه به حجم آب مصرفی در این بخش ها، که بیشترین مقدار مصرف شهری است، عملا سازمان تامین کننده آب، بیهوده هزینه بالایی را برای تصفیه آب تا حد استاندارهای آب شرب متحمل شده و سپس این آب بسیار گران صرف آبیاری فضای سبز می شود.

پس در یک بررسی ساده می بینیم که  در روند گذشته، آب های کم کیفیت و باکیفیت با هم مخلوط شده و پس از تصفیه آن تا حد شرب، با هزینه های بسیار بالا، روانه سیستم آب شهری می شدند، و بعد از استفاده شدن در مصارفی مانند شستشو و فضای سبز، با آلودگی بسیار بالا، روانه سیستم فاضلاب شهری شده و در صورت نیاز به استفاده دوباره، با صرف هزینه بیشتر و تصفیه اندک، فقط قابلیت کاربرد در سیستم های کشاورزی و فضای سبز را داشتند. در واقع این مسیر فقط به معنی برداشت از آب های باکیفیت و کاربرد آن در سیستم های بدون نیاز به کیفیت بالا و در نهایت افزودن آن به سیستم فاضلاب بود.

روند اختصاصی سازی در مصرف آب خوشبختانه در استان با آغاز طرح جداسازی آبیاری فضای سبز شهری از آب شرب، شروع شده است و امید است با فرهنگ سازی این مقوله ی مهم در بین شهروندان به زودی شاهد طرح های جداسازی آب شرب خانگی از آب مخصوص دیگر مصارف خانگی، مانند شستشو باشیم، تا  علاوه بر حفظ منابع آبی اندک خود، از هدر رفت سرمایه های ملی در تصفیه خانه ها جلوگیری شود. 

* دکتری اکولوژی گیاهان زراعی

منبع: زیست بوم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۵۶
پیمان صاحبی


184439

با هر پیامک و ایمیل چقدر هوا را آلوده می‌کنید؟

سلامت نیوز: سازمان بهره‌وری انرژی‌های ارتباطی (CEET) اعلام کرده است صنعت جهانی ارتباطات و فناوری اطلاعات که سرورهای اینترنتی و مراکز ارائه‌دهنده خدمات پردازش ابری را تحت پوشش قرار می‌دهد، هر سال به طور میانگین 830 میلیون تن دی‌اکسیدکربن تولید می‌کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، دی‌اکسیدکربن یکی از نخستین انواع گازهای گلخانه‌ای محسوب می‌شود که طی چند سال اخیر باعث افزایش میانگین دمای کره زمین شده است. این گاز که با نام CO2 هم شناخته می‌شود به صورت طبیعی در جو زمین موجود است و البته میزان آلایندگی آن با میزان فعالیت‌های کاربران جهانی ارتباط مستقیم دارد و به عبارت دیگر هرچه فعالیت‌های صنعتی روی کره زمین بیشتر می‌شود، تولید دی‌اکسیدکربن هم افزایش می یابد. محققان در بررسی جدید خود به این نتیجه رسیده‌اند که تا سال 2020 میلادی حجم دی‌اکسیدکربن تولید شده توسط صنعت جهانی ICT دوبرابر می‌شود که این موضوع کره زمین را به صورت جدی تهدید می‌کند و باید فکری به حال آن کرد.

ردپای مخرب فناوری
بسیاری از فعالیت‌های روزمره ما با وجودی که به نظر نمی‌رسد هیچ تهدیدی برای محیط زیست ایجاد ‌کند، گاه بسیار خطرناک بوده و اثرات جبران‌ناپذیری برجا می‌گذارد. بررسی‌های جدید نشان داده است بخش اعظم فعالیت‌های روزمره ما می‌توانند در تولید دی‌اکسیدکربن مؤثر باشند و تغییرات جوی در کره زمین را باعث شوند به عبارت دیگر، بدون آنکه متوجه باشیم هر روز به تولید و انتشار هرچه بیشتر CO2 کمک می‌کنیم. همه افراد بخوبی می‌دانند که فعالیت‌هایی مانند استفاده از خودروها، استفاده از اجاق گاز یا روشن کردن لامپ می‌تواند به نوعی با انتشار دی‌اکسیدکربن در ارتباط باشد ولی بد نیست بدانید حتی ارسال یک پیامک کوتاه یا باز کردن در بطری هم در این زمینه مؤثر است.

بر اساس بررسی‌های جدیدی که محققان انجام داده‌اند مشخص شد ارسال یک پست الکترونیکی کوتاه حدود 4 گرم گاز CO2 وارد هوا می‌کند. به همین ترتیب اگر یک کاربر به طور میانگین در طول روز 65 پست الکترونیکی کوتاه بفرستد، دی‌اکسیدکربن تولید شده ناشی از آن با حرکت یک اتومبیل در شهر به فاصله یک کیلومتر برابری می‌کند. توجه داشته باشید که گازهای گلخانه‌ای در حجم وسیع توسط رایانه‌ها، سرورها و روترها تولید می‌شود که البته هرگز به آنها توجه‌ جدی نداشته و نداریم.

اگر هم در پست الکترونیکی،یک فایل حجیم ضمیمه شده باشد، برای ارسال آن 50 گرم گاز سمی CO2 تولید خواهد شد و بر این اساس می‌توان محاسبه کرد که ارسال پنج پست الکترونیکی با این حجم، معادل سوزاندن 120 گرم زغال، دی‌اکسیدکربن تولید می‌کند. پست‌های الکترونیکی ناخواسته یا هرزنامه‌ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و حتی اگر آنها را باز نکنید بازهم اثر مخرب خود را برجا می‌گذارند. هر پست الکترونیکی، ناخواسته معادل 0.30 گرم دی‌اکسیدکربن را وارد هوا می‌کند. حجم دی‌اکسیدکربن تولید شده از هرزنامه‌ها در طول یک سال بسیار زیاد است و می‌توان گفت این حجم معادل میزان دی اکسید کربنی است که 3.1 میلیون دستگاه خودروی شهری در طول یک سال از سوزاندن 7.6 میلیارد لیتر بنزین تولید می‌کنند.

با این توضیحات باید برای انجام هر فعالیت در دنیای فناوری دقت بیشتری کرد. جست‌وجوی یک کلیدواژه در سایت اینترنتی گوگل از طریق یک دستگاه لپ‌تاپ کم‌مصرف، 0.2 گرم CO2 وارد هوا می‌کند و اگر همین جست‌وجو به کمک یک رایانه رومیزی انجام شود، حجم دی‌اکسیدکربن تولید شده به 4.5 گرم می‌رسد. این فرآیند برای پیام‌های موبایلی نوشتاری هم محاسبه شده است و به گفته محققان به‌ازای هر پیامکی که می‌فرستیم 0.014 گرم دی‌اکسیدکربن وارد هوا می‌شود.

اثرات زیانبار صنعتی
صنعت جهانی ارتباطات و فناوری اطلاعات در طول یک سال به طور میانگین 830 میلیون تن گاز CO2 تولید می‌کند که این رقم 2 درصد از کل دی‌اکسیدکربن منتشر شده در طول یک سال را شامل می‌شود. اتحادیه جهانی مخابرات (ITU) وابسته به سازمان ملل متحد پیش‌بینی کرده است که تا پایان دهه جاری صنعت جهانی ICT بین 2 تا 2.5 درصد از حجم سالانه دی‌اکسیدکربن را به خود اختصاص می‌دهد که 40درصد آن را رایانه‌های شخصی و مانیتورها تولید می‌کنند، 23 درصد آن به مراکز داده اختصاص می‌یابد و سیستم‌های مخابراتی و ارتباطات موبایلی نیز عامل تولید 24درصد از این گاز مخرب خواهند بود.

نگرانی دانشمندان از انتشار CO2 در اثر فعالیت‌های فناورانه، از این هم فراتر رفته است. اتحادیه جهانی مخابرات به این نتیجه رسیده است که طی 12 سال آینده، کارخانه‌ها و رایانه‌های شخصی دو برابر بیشتر از امروز دی‌اکسیدکربن تولید می‌کنند و هرچه دنیای پیرامون ما دیجیتالی‌تر می‌شود، این حجم هم افزایش می‌یابد. پیش‌بینی شده است در سال 2020 میلادی، میزان تولید دی‌اکسیدکربن ناشی از دستگاه‌های موبایلی فعال در سراسر جهان سه برابر افزایش یابد که بخش اعظم آن هم به دلیل مصرف بیش از اندازه سیلیکون و فلزات نادر است.

ولی دلیل اصلی آلایندگی صنعت جهانی فناوری و تأثیرات مخرب آن بر جو کره زمین به مراکز داده مربوط می‌شود که سرعت انتشار دی‌اکسیدکربن توسط آن بیش از دیگر بخش‌ها محاسبه شده است. بر اساس آخرین بررسی‌ها پیش‌بینی شده است که بین سال‌های 2002 تا 2020 میلادی، میزان انتشار CO2 ناشی از فعالیت مراکز داده در کره زمین پنج برابر افزایش می‌یابد. زیرا در این دوره سازمان‌ها بیش از هر زمان دیگر سراغ مراکز داده می‌روند و سرورها به یکی از ارکان اصلی برای پاسخگویی به نیاز شرکت‌های خصوصی و دولتی تبدیل می‌شوند.

روزنه‌های امید
اگرچه صنعت جهانی فناوری به میزان قابل ملاحظه‌ای بر آلوده کردن هوا تأثیر می‌گذارد، ولی نگرانی دانشمندان طی سال‌های اخیر باعث شده است استفاده از سوخت‌های فسیلی در کارخانه‌های تولیدکننده تجهیزات الکترونیکی به حداقل برسد و چشم‌انداز بهتری پیش‌رو باشد. محققان پیش‌بینی کرده‌اند که در سال 2020 میلادی، تجهیزات و دستگاه‌های مرتبط با صنعت جهانی فناوری بتوانند میزان انتشار دی‌اکسیدکربن در هوا را تا 15 درصد کاهش دهند که این رقم بیشتر از خروجی گاز CO2 توسط این صنعت محاسبه می‌شود.

ساخت کارخانه‌های سبز مبتنی بر منابع سوختی تجدیدشدنی از جمله اهدافی است که این روزها مورد توجه قرار می‌گیرد و به عنوان مثال، شرکت اپل پیش‌بینی کرده است طی یک دهه آتی 100 درصد انرژی مورد نیاز خود را از منابع تجدیدشدنی تأمین کند. محصولات و تجهیزات ساخته شده در حوزه فناوری بتوانند بر صنایع مختلف از جمله خودروسازی، کشتیرانی، حمل‌ونقل هوایی، ساخت و ساز و... تأثیر بگذارد و به همین خاطر کاهش آلایندگی ICT می‌تواند بهبود شرایط دیگر صنایع را هم باعث شود. مرکز تحقیقاتی McKinsey پیش‌بینی کرده است که با این رویه، صنعت فناوری تا سال 2020 میلادی می‌تواند با کاهش وابستگی به منابع سوختی، 363 میلیون یورو در هزینه‌های منطقه اروپا صرفه‌جویی کند و 4.5 گیگاتن از حجم دی‌اکسیدکربن منتشر شده در هوا را بکاهد. با وجود این در اختیار گرفتن راهکار مناسب از مهم‌ترین اتفاقاتی محسوب می‌شود که می‌تواند کاهش انتشار دی‌اکسیدکربن ناشی از فعالیت‌های فناورانه را باعث شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۵ ، ۰۹:۵۵
پیمان صاحبی

 

نابودی 13 هزار هکتار جنگل‌ لرستان در آتش سوزی

سلامت نیوز: مدیرکل مدیریت بحران استانداری لرستان گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع رخ می‌دهد اما هنر ما این است که سریع آنها را مهار کنیم.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، رضا آریایی در جلسه ستاد مدیریت بحران شهرستان خرم‌آباد که در فرمانداری برگزار شد، بیان کرد: بحث حریق جنگل‌ها و مراتع چندین سال است که در استان‌های زاگرس‌نشین بغرنج شده و شاهد آتش‌سوزی‌های زیادی در زاگرس بوده‌ایم.

وی خاطرنشان کرد: در پنج سال گذشته 13 هزار هکتار از جنگل‌های لرستان بر اثر آتش‌سوزی‌ها از بین رفته‌ است که خیلی ناراحت‌کننده و دردآور است.

آریایی بیان کرد: آتش‌سوزی در چند ساعت صدها هکتار جنگل و مرتع را نابود می‌کند اما احیای آنها سالیان سال زمان می‌برد و به میلیاردها تومان اعتبار نیاز دارد.

وی با اشاره به مجتمع بام لرستان که در زمان استاندار قبلی استارت آن زده شده و استاندار کنونی نیز پیگیر این مجتمع است، اضافه کرد: بام لرستان با هزینه‌هایی که در چند سال گذشته برای آن انجام شده وسعتش به 800 هکتار رسیده ولی در سال گذشته بیش از 2600 هکتار از جنگل‌ها و مرتع‌های استان بر اثر آتش‌سوزی از بین رفت و این نشان می‌دهد هر چه در بحث پیشگیری از حریق، هزینه کنیم ارزش دارد، چون ساختن هزینه‌بر، زمان‌بر و زحمت‌آور است.

مدیرکل مدیریت بحران استانداری با تأکید بر اینکه اطفای حریق در جنگل‌ها بسیار سخت است، تصریح کرد: نقاطی وجود دارد که صعب‌العبور هستند بعضاً انسان به آن راه دسترسی ندارد و وقتی آتش‌سوزی در این نقاط روی می‌دهد کار اطفای آن بسیار مشکل می‌شود.

آریایی در ادامه صحبت‌هایش گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع رخ می‌دهد اما هنر ما این است که سریع آنها را مهار کنیم. متأسفانه در چند روز اخیر استارت حریق در استان زده شده که خیلی زود و بدون اینکه خسارت زیادی وارد شود، آن را مهار کردیم.

وی تأکید کرد: تا جایی که امکان دارد باید از افراد بومی برای اطفای حریق استفاده شود، چون با مسیر آشنا بوده و اکتیو هستند.

مدیرکل مدیریت بحران استانداری لرستان یادآور شد: چند سال گذشته این بحث مطرح شد که در استان سیستم هوایی اطفای حریق نداریم که با پیگیری‌های زیاد، یک فروند چرخ‌بال تا پایان فصل آتش‌سوزی در استان قرار دارد، البته استفاده از آن شرایط خاصی دارد.

آریایی با بیان اینکه از اعتبارات دهیاری‌ها تجهیزات اولیه اطفای حریق و پیشگیری خریداری شود، افزود: همچنین تیم‌های اطفای حریق در روستاها تشکیل و از ظرفیت پایگاه‌های مقاومت بسیج نیز استفاده شود.

وی در پایان گفت: از هر روشی که بلدیم برای اطفای حریق و پیشگیری از آن در جنگل‌ها و مرتع‌ها باید استفاده ببریم و از هزینه در این امر نباید نگران باشیم، چون اگر میلیاردها تومان هزینه کنیم اما اجازه ندهیم که یک هکتار جنگل از بین برود باز هم فایده کرده‌ایم و امیدواریم مثل سال گذشته همکاری و تعامل بین بخشی خوبی را در استان شاهد باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۲۴
پیمان صاحبی

 

تبعات انتقال آب سبزکوه و چغاخور/نادیده گرفتن مخالفت سازمان محیط زیست

سلامت نیوز: از سرگیری پروژه انتقال آب سبزکوه به چغاخور علی رغم مخالفت سازمان حفاظت محیط زیست ؛منطقه حفاظت شده سبزکوه ،ذخیره گاه جنگلی چهار طاق و 49 چشمه را تخریب می کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، کوه کلار سخاوتمندانه رودخانه سبزکوه و تالاب چغاخور را در آغوش خود جای داده اما با انتقال آب سبزکوه به چغاخور تعرض به کلار قابل اغماض نیست، تخطی به سبزکوه همزمان با معرفی این ذخیرگاه زیست کره ایران به اجلاس ICC صورت گرفته است.


تونل انتقال آب سبزکوه به چغاخور، ۱۵۰ میلیون مترمکعب چشمه های طبیعی را در معرض خطر قرار می‌دهد و تاکنون تنش‌های شدید اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را به دنبال داشته است.

این تونل ده هزار و 700متری با قطر 4.45 متر قرار است، آب رودخانه سبزکوه، از سرچشمه‌های رودخانه کارون، را برای مصارف صنعتی و کشاورزی دشت بروجن به چغاخور و از آنجا به بروجن منتقل کند، اما حدود80 درصد از 49 دهنه چشمه و هشت رشته چشمه - قنات واقع در سازنده های کربناته منطقه که مظهر اکثر آنها امتداد گسل است، بالاتر از تراز تونل انتقالی واقع شده اند.


در منطقه بختیاری هر چشمه هویت یک طایفه است؛ در گذشته تمام مراسم های یک طایفه در اطراف این چشمه ها برگزار می شد که با تراژدی انتقال آب سبزکوه به چغاخور و خشک شدن این چشمه ها هویت آن ها از بین می رود.


چشمه آلو قره با پیشروی 300متری تونل خشک شده است و چشمه های شیرکشته، فرخور و متویی دره بالی، عسگر و عادل افروز که دبی قابل توجهی دارند، نیز خشک می شوند.


همچنین چشمه های آب باغ، احمد آباد، آب باریک، گلوگرد، غلامشاه، زیر جوی بلی، کنار ایستگاه گاز، چهراز گون، دره بلوک، تنگ سیاه، باغ خان، چقاخورد، چهراز گون۱، باغ بالایی، زیرباغ، آمد، گل دره، علی آباد، پرچون، آسیاب، مادیان و یدالله رحیمی نیز با کاهش شدید آب دهی مواجه می شوند


علاوه بر این چشمه ها، چشمه های بزرگ و با دبی قابل ملاحظه شلمزار، گهرو و زوردگان نیز در اثر حفر این تونل خشک و یا با کاهش آبدهی روبرو خواهند شد، که ایجاد تنش و بروز مسایل اجتماعی برای حقآبه مناطق جمعیتی مذکور را به دنبال دارد.


انگیزه های انتقال آب غیرقانونی و بدون مجوز زیست محیطی، سبزکوه- چغاخور قطعا تجاوز به تاریخ و جغرافیای انسانی و محیط زیست مناطق مذکور است که نمونه های بارز آن را در انتقال آب تونل های کوهرنگ و دیگر سرشاخه های کارون به فلات مرکزی شاهد هستیم.


پروژه انتقال آب سبزکوه چغاخور که 300 متر پیشروی داشته، پس از آن به دلیل مخالفت‌ها، متوقف شده بود، اکنون دستگاه حفاری "تی بی ام" دوباره از سوی پیمانکار راه اندازی شده و فعالیت حفر تونل از سر گرفته شده است، به گونه ای که در هر روز حدود سه متر پیشروی دارد.


علی‌رغم مخالفت صریح سازمان محیط زیست و غیرقانونی خواندن پروژه انتقال آب سبزکوه توسط ابتکار و وزارت نیرو، اما روشن نیست دوباره از سرگرفتن ادامه پروژه با پشتیبانی عزم چه کسی است که پیمانکار به دستور وزارتخانه نیز توجهی نمی‌ کند.


با تکمیل پروژه، انتقال آب سبزکوه به چغاخور که هیچ گونه توجیه اقتصادی ندارد از یک ‌سو شاهد تخریب منطقه حفاظت شده سبزکوه و از سوی دیگر تخریب قرق و ذخیره‌ گاه جنگلی چهارطاق را که جزو ذخیره ‌گاه‌های منحصربه‌ فرد سازمان جنگل‌ها و مراتع است، خواهیم بود.

محیط‌ زیست این طرح را به هیچ عنوان سازگار با موازین زیست ‌محیطی نمی داند و از سر گیری آن خلاف قوانین بوده که بخش وسیعی از منطقه به لحاظ زیست محیطی حفاظت شده است و تنوع زیستی گیاهی و جانوری بالایی دارد که از جمله در آن پلنگ ایرانی، کبک دری، خرس، بز و پازن زندگی می‌کند که زندگی شان تحت تأثیر سوگنامه انتقال آب قرار خواهد گرفت.


اما این انتقال آب متجاوزگرانه تنها منجر به نابودی گیاهان و جانوران نمی شود که باعث آواره شدن کشاورزان و جاودانه شدن فقر در بین مردم بومی خواهد شد و در نهایت مهاجرت یک نسل از بومیان منطقه را به حاشیه کلان شهرها در پی خواهد داشت چراکه به دلیل نبود آب، منبع درآمدی برای امرار معاش نخواهند داشت.


هیچ توجیح منطقی وجود ندارد که مردم یک منطقه با کارکرد کشاورزی را برای آبادانی منطقه ای با کارکرد صنعتی آواره کرد، تا آن ها درآمد چندین برابری را داشته و محیط زیست انسانی عده ای دیگر نابود شود.


مطالعات مشاوران آب نیز نشان داده از میان ۴۹ چشمه بررسی شده تقریباً همه آن‌ها تحت تأثیر قرار می‌گیرند و تعداد زیادی نیز دچار «مخاطرات آبدهی بسیار زیاد» خواهند بود که «خشک شدن آن‌ها قابل پیش‌بینی است» تراز آب روی تونل به استناد جدول محاسبات مشاور ۶۰۲ متر است که دو گسل مهم آن را قطع می‌کند. «زون‌های با پتانسیل انحلال‌پذیری و همچنین زون‌های خرد شده و گسله، در بخش گسترده‌ای از مسیر تونل دارای پتانسیل بالایی برای ورود آب به داخل تونل هستند و برخی از آن‌ها از نظر هجوم آب به داخل تونل قابل تأمل می‌باشند.»


منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۲۳
پیمان صاحبی


 

تاثیر جرائم سبز بر زندگی انسان‌ها

سلامت نیوز-*آرش مومن‌نیا: هرگونه فعل زیان‌آور به محیط زیست اعم از طبیعی و انسانی، جرائم زیست محیطی تلقی می‌شود. این دسته از جرائم ماهیتی پیچیده و چند بعدی دارند. خصوصیات جرائم زیست محیطی موجب شده که جرم‌شناسان، شاخه مطالعاتی جدید به عنوان جرم‌شناسی سبز یا جرم‌شناسی زیست محیطی را ایجاد کنند. براساس جرم‌شناسی زیست محیطی، پیش از مقابله و پیشگیری از جرم، ابتدا بایدمدل خاصی از جرم، شناسایی و طراحی شود، چرا که جرائم زیست محیطی بسیار پیچیده بوده و شرایط و ماهیت خاص خویش را دارند. اما ویژگی‌های جرائم زیست محیطی عبارت است از: چند بعدی بودن جرائم زیست محیطی، غیرمستقیم بودن نتایج جرائم زیست‌محیطی و خارج از دید عموم بودن جامعه.


چند بعدی بودن جرائم زیست محیطی
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون، یکی از ویژگی‌های جرائم زیست محیطی، دو بعدی بودن آن است. به عبارت دیگر این جرم از یک سو جزو جرائم یقه سفید محسوب می‌شود. این موضوع زمانی واضح‌تر می‌شود که غالب مرتکبان این جرم نمایندگان شرکت‌ها هستند و در جهت دستیابی به اهداف و اغراض خود دست به ارتکاب جرم می‌زنند.در بعد دیگر، در برخی از موارد جرم توسط افرادی ارتکاب می‌یابد که نماینده شرکتی خاص یا در پی اهداف شرکت‌ها نیستند و لزوما مجرم یقه سفید محسوب نمی‌شوند بلکه مجرمان یقه آبی هستند.


ساترلند در تعریف جرم یقه سفید آورده است «جرمی است که شخص قابل احترام و برخوردار از یک موقعیت عالی اجتماعی به اعتبار حوزه نفوذ و تصرف خود مرتکب آن می‌شود.» بزهکاران یقه سفید اغلب جزو طبقات مرفه و دارای مهارتی خاص در ارتکاب جرائم هستند به این جهت کمتر دستگیر می‌شوند و تعداد این بزهکاران در جمعیت کیفری زندانیان بسیار زیاد است. جرائم یقه سفید برخلاف جرائم خیابانی و سنتی، بدون استفاده از خشونت صورت می‌گیرد. به اعتبار بهره‌گیری از توان فکری و ذهنی است. جرم‌شناسان سبز، جرائم زیست‌محیطی را بر جرائم یقه سفید منطبق و از مصادیق آن می‌دانند.


غیرمستقیم بودن نتایج جرائم زیست‌محیطی
در جرائم محیط زیستی که یکی از مصادیق جرائم یقه سفید است، مجرمان با اعمال نفوذ در نظام حکومتی اقدام به پاره‌ای اقدامات سودجویانه غیرمجاز می‌کنند که منجر به صدمه به محیط‌زیست بشری می‌شود. برای نمونه احداث کارخانجات خارج از استانداردهای لازم در اماکن غیرمجاز می‌تواند منجر به آلودگی هوا از طریق فعالیت‌های کارخانه به خاطر عدم رعایت کیفیت مورد نیازشود. همچنین آلودگی صوتی برای ساکنان و ریختن غیرمجاز ضایعات در محیط زیست که نهایتاموجب آلودگی محیط خشکی با آب‌های رودخانه ها، دریاها و دریاچه‌ها می‌شود. نتایج حاصل از بزه‌های زیست‌محیطی اغلب به جهت ماهیت خاص شان غیرمستقیم بوده و کشف جرائم مدت زیادی طول می‌کشد. از این حیث می‌توان این جرائم را مشمول جرائم بدون بزه‌دیده قرار داد. از طرفی بزه‌دیدگان این جرم از بزه‌دیدگی خود به خاطر پنهان بودن نتایج حاصله مطلع نمی‌شوند و همین امر خود زمینه اطلاع به مقامات مسئول را از بین خواهد برد. به عنوان مثال از طریق آلودگی‌هایی که از پسماند یک کارخانه وارد آب‌های زیرزمینی مجاور و ... می‌شود، افراد مبتلا به بیماری‌هایی می‌شوند. با این وصف می‌توان گفت یکی از ویژگی‌های یقه سفید بودن این جرم، بدون بزه دیده مستقیم بودن این جرم است. بزه دیدگی در جرائم زیست محیطی نامحسوس است. در این باب می‌توان به تخریب و فرسایش جنگل و محیط زیست اشاره کرد که طی چندین سال اتفاق می‌افتد و از این رو بزه‌دیده مستقیم وجود ندارد. همچنین در جرائم علیه محیط زیست اعم از محیط زیست طبیعی و انسانی، بزه‌دیده می‌تواند نسل‌های فعلی یا آینده باشد.


خارج از دید عموم بودن جامعه
این جرائم خارج از دید عموم افراد جامعه اتفاق می‌افتد و به لحاظ همین امر است که نه تنها کشف آنها سخت‌تر است بلکه تحقیق آنها نیازمند مهارت‌هایی خاص از سوی متصدیان مربوط است. در تخریب محیط زیست طبیعی مانند شکار غیرمجاز حیوانات و استفاده بیش از حد منابع طبیعی همچون جنگل‌ها و... که اغلب به دلیل فقط احتیاج اتفاق می‌افتد، به جهت تدوین قوانین در حوزه، مرتکبان به مجرمانه بودن عمل خویش آگاه بوده و طبق عادت مجرمان در جرائم سنتی به صورت پنهانی مرتکب جرم می‌شوند. در تخریب های محیط زیست انسانی نیز این بزه در زمره جرائم یقه سفید قرار می‌گیر د و مرتکبان آن اغلب شرکت‌ها و دولت‌ها یا افراد برجسته هستند و از این حیث سعی در مخفی کردن این بزه جهت حفظ آبرو و موقعیت خویش می‌کنند. البته نکته دیگری که لازم به ذکر است اینکه ماهیت تخریب محیط زیست انسانی به گونه‌ای است که مجزا کردن عنصر مادی آن به خاطر غیرمستقیم بودن نتایج آن سخت به نظر می‌رسد. به عنوان مثال دیده شده برخی از کارخانجات به دلیل آلایندگی بیش از حد هوا مورد توبیخ قرار گرفته‌اند. مسئولان این کارخانجات در شب که اغلب مردم در خواب به‌سر می‌برند، فعالیت خویش را آغاز می‌کنند تا از چشم مردم به دور مانده و اعتراضی نشود.

*کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۲۰
پیمان صاحبی


 

تهران رکورددار نشست زمین

سلامت نیوز: دویست‌وشصت‌وسومین جلسه شورای شهر تهران گذشته از حاشیه‌ها و جنجال‌هایی که داشت، همراه با ارائه گزارشی تکان دهنده در مورد وضعیت پایتخت بود. در این جلسه رئیس سازمان زمین شناسی با ارائه گزارشی نسبت به مخاطرات طبیعی در تهران هشدار داد. دامنه هشدارهایی محمد تقی کره‌ای از نشست زمین در تهران تا خطر آفرینی سیل و حتی آتشفشان گسترده بود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان، تهران آبستن برخی مخاطرات طبیعی است. هشدارهای زیادی درباره مخاطرات طبیعی در تهران از سوی سازمان‌ها و نهادهای ذی‌ربط به گوش می‌رسد،اما شاه بیت مخاطرات شهر تهران را باید ساخت‌وسازهای غیراصولی دانست. باید به این امر اذعان کرد که ساخت‌وسازها در این کلان شهر چه درقالب ساخت‌وسازهای جدید و چه تحت عنوان بافت فرسوده هیچ یک در مقابل مخاطرات طبیعی ایمن‌سازی نشده است. تهران با ۱۲ میلیون نفر جمعیت روی خط گسل زلزله قرار دارد، با وجود جمعیت انبوه در این کلان شهر، باز خبر مخاطرات احتمالی در تهران را باید مثل دیگر مسائل مهم همچون آلودگی‌های زیست‌محیطی، آلودگی هوا، ترافیک و... تکرار مکررات دانست. چون تاکنون در این زمینه فعالیت موثری از سوی سازمان‌های مسئول برای ایمن‌سازی پایتخت به انجام نرسیده است.

تهران رکورددار نشست زمین

از بین ۱۰ کشور پر خطر از نظر مخاطرات طبیعی، ایران در رتبه سوم قرار دارد و این در حالی است که ۱۰ درصد جمعیت کشورمان در معرض خطر مخاطرات زمین‌شناسی قرار دارند که باید این مساله مورد توجه جدی قرار گیرد. روز گذشته رئیس سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور درباره مخاطرات زمین پایتخت هشدار داد.

به گزارش ایسنا، محمدتقی کره‌ای با ارائه گزارشی از مخاطرات زمین‌شناسی و تدقیق پهنه‌های گسلی شهرتهران بابیان اینکه در بررسی مخاطرات زمین‌شناختی در جهان می‌بینیم که با وجود افزایش مخاطرات، تعداد کشته‌ها رو به کاهش است، گفت: با این حال در کشور ما اینچنین نیست و از ۴۳ مخاطره شناخته شده در جهان ۳۲ پدیده در ایران رخ داده است. او با بیان اینکه ۹۷ درصد شهرهای ایران درمعرض زلزله قرار دارند، عنوان کرد: همه شهرهای کشور در معرض سیلاب و زلزله قرار دارند و ۳۰۰ دشت نیز در معرض نشست زمین قرار دارد. او با بیان اینکه از سال ۶۳ تلاش شده است که گسل‌های زلزله شهر تهران شناخته شود، گفت: با این حال به نظر می‌رسد تعداد گسل‌ها بیشتر از این میزان باشد. کره‌ای با بیان اینکه نقشه لغزش‌های زمینی تهران احصا شده است، خاطر نشان کرد: پیرامون تهران محلاتی وجود دارد، دقیقا روی زمین لغزش‌ها بنا شده‌اند و هر کجا شما دیدید سنگ‌های ریز و درشت روی یکدیگر انباشته شده‌اند، مطمئن باشید که پدیده بهمن سنگی رخ داده که می‌توان به عنوان مثال محل ساخت بیمارستان محک را نام برد که دقیقا روی پدیده بهمن سنگی ساخته شده است. او با انتقاد از شیوه ساخت و ساز در تهران گفت: نحوه شهرسازی در تهران به گونه‌ای است که دره‌های بزرگ را قطع می‌کند و در زمان سیلاب، آب از کانال‌هایی که طراحی شده است عبور نکرده و برای تهران خطرات جبران‌ناپذیری در پیش خواهد داشت.

کره ای با بیان اینکه اتوبان همت روی خط روددره به عرض ۴۰۰ متر طراحی شده است، بیان کرد: اگر سیلابی در تهران رخ دهد، امکان عبور از این خط را ندارد و تهران قطعا با مشکلاتی مواجه می‌شود. رئیس سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور با بیان اینکه نباید بر روی روددره‌ها اتوبان احداث می‌کردند، گفت: اتوبان امام علی (ع)، چمران و... بر روی روددره ساخته شده است که پیشنهاد می‌شود سیستم هشدار بالادستی قوی ایجاد شود تا بتوانیم در هنگام بروز حادثه مسیرهای بعدی را مسدود کنیم. او با بیان اینکه اگر در زمان وقوع سیلاب، رودخانه کن طغیان کند، به معدن خلیج و حتی فرودگاه مهرآباد خسارت وارد می‌کند، عنوان کرد: نشست زمین بسیار در شرایط فعلی باید مورد توجه قرار گیرد؛ به گونه‌ای که در جنوب تهران نرخ نشست زمین به یک میلی‌متر در روز رسیده است و این در حالی است که بالاترین نرخ در مکزیکو سیتی که سالانه ۳۲ سانت است، ثبت شده و تهران در جهان دارای رکورددار نشست زمین با نشست سالانه ۳۶ سانت است. کره‌ای با بیان اینکه آتشفشان دماوند در ۵۰ کیلومتری زمین قرار دارد اما هیچ فکری به حال آن نکرده‌ایم، افزود: این در حالی است که وقوع و شدت آتشفشان قابل کنترل است.

او درباره وضعیت گردوغبار تهران گفت: ذرات یک و دو میکرون نه‌ تنها وارد ریه می‌شوند، بلکه به راحتی وارد خون شده و زمینه‌ساز سرطان می‌شوند. عمده گردوغبار تهران نیز ناشی از این ذرات است. رئیس سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات معدنی کشور درباره وضعیت آب‌های زیرزمینی نیز عنوان کرد: وقتی آب‌های زیرزمینی کم می‌شود، آب باقیمانده با مواد معدنی زمینی آلوده شده و می‌تواند سمی و سرطان‌زا باشد. کره ای با بیان اینکه در حوزه مخاطرات دو راهکار وجود دارد، گفت: در راهکار اول در منشا خطر باید فاصله بگیریم، اما در تهران این مهم امکان تحقق ندارد. بنابراین باید مقاوم‌سازی مقرون‌ به صرفه بناهای مهم شهر را در دستور کار قرار دهیم.

کمک استان‌های همجوار شوخی است

چه ما بخواهیم چه نخواهیم بالاخره مخاطرات طبیعی یک روز دراین کلان شهر خودنمایی می کنند. هم‌اکنون تصمیم‌گیران و مسئولان امر در مرحله فرصت چه تمهیداتی اتخاذ می کنند تا در روزهای بحرانی بتوانند ثمربخش باشند مهم است؟ رئیس کمیته حمل‌ونقل شورای شهرتهران بر لزوم تهیه نقشه نهایی گسل‌های پایتخت تاکید کرد. به گزارش ایسنا، روزگذشته محمدسرخو در نشست شورای شهر تهران در واکنش به ارائه گزارش رئیس سازمان زمین‌شناسی درباره مخاطرات شهر تهران گفت: سازمان‌های متعددی آمارهایی درباره وضعیت پایتخت و زمین‌لرزه ارائه می‌کنند که عمده این آمارها قدیمی است. او با بیان اینکه پیشنهاد می‌شود مدیریت بحران شهر تهران، مرکز تحقیقات ساختمان و... که با مخاطرات زمین سروکار دارند تیم‌های تحقیقاتی ایجاد کنند تا درباره تاثیر مخاطرات زمین‌شناسی در تهران مطالعاتی داشته باشند، افزود: باید در این مطالعه نقاط لرزه‌خیز با شدت ومیزان تخریب مشخص شود. این عضو شورای شهر با انتقاد از وضعیت فرسودگی بناهای مدارس و بیمارستان‌ها اظهار کرد: نیروهای امدادی می‌گویند که در زمان وقوع زمین‌لرزه استان‌های همجوار به داد تهران می‌رسند، اما این یک شوخی بزرگ است. چطور ممکن است استان‌ها و شهرستان‌هایی که در انجام کارهای روزانه خود مانده‌اند به تهرانی‌ها کمک کنند. او بابیان اینکه باید نقشه نهایی گسل‌های پایتخت شناسایی شود، گفت: نباید با یکدیگر تعارف کرده و ناراحت شویم، چراکه باید بگویم طرح جامع و تفصیلی درباره پهنه‌بندی‌ها ناقص عمل کرده و باید این مساله اصلاح شود.

زلزله شوخی است!

همچنین رئیس کمیته ایمنی شورای شهرتهران گفت: طی ۱۰ سالی که در شورای شهر تهران هستیم، فقط گزارش تغییر رفتار گسل‌ها را شنیدیم که این گزارش به دانش عمومی ما کمک کرده و متاسفانه انگارمساله زلزله برای مسئولان کشور یک شوخی بیش نیست. معصومه آباد در این نشست از عملکرد شهرداری تهران درباره عدم ارائه برنامه عملیاتی ایمنی و بحران به شورا انتقاد و عنوان کرد: طبق برنامه ۵ ساله دوم، شهرداری مکلف شده بود در پایان سال دوم در حوزه کاهش خطرپذیری لرزه و ایمن‌سازی شهر دربرابر حوادث - با اولویت زلزله - برنامه عملیاتی و بحران را تهیه و به تصویب شورا برساند. متاسفانه اکنون در آستانه سال چهارم شورا هستیم، اما هیچگونه برنامه عملیاتی به شورا داده نشده است.


منبع:سلامت نیوز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۱۹
پیمان صاحبی