منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۱۳ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است


 

سالانه ۴۰۰هزار هکتار از جنگل‌های شمال تخریب می شود

 سالانه ۴۰۰ هزار هکتار از جنگل‌های شمال مورد تخریب کمی و کیفی قرار می‌گیرد .این آماری است که رئیس یک مجموعه تحقیقاتی در حوزه منابع طبیعی ارائه داده است. البته آمارها درباره تخریب جنگل به مراتب حتی از این هم بدتر و سیاه‌تر است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اطلاعات، علی‌محمد شاعری عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی با انتقاد از تخریب و بهره‌برداری بی‌رویه از جنگل‌ها می گوید: این موضوع باعث شده سرانه جنگل در کشور نسبت به دنیا بسیار پایین‌تر باشد، به طوری که مساحت جنگل‌های کشور از ۱۸میلیون به ۱۴میلیون هکتار کاهش پیدا کرده است و ۱۴میلیون هکتار باقی مانده از جنگل‌های کشور وضع مناسب و مطلوبی ندارند.
رئیس انجمن جنگل بانی ایران هم می گوید: پیش بینی می کنیم شاید در ۳۰سال آینده در شمال کشور هیچ جنگلی نبینید. ‌هادی کیادلیری استاد دانشگاه با اشاره به نابودی کامل جنگل‌های شمال کشور تا ۳۰سال آینده می گوید: این موضوع را به لحاظ بصری هم می شود دید. شاهد این مدعا هم مرگ و میر دسته جمعی درختان است.
وی می گوید: عوامل تخریب در کشور ما غیرطبیعی است و از سوی دیگر اکوسیستم ما بسیار بسیار شکننده است، چون ۹۳درصد کشور خشک و نیمه خشک است و کمتر از ۷درصد جنگل داریم و از این آمار تنها یک درصد جنگل‌های شمال کشور است. این استاد دانشگاه ادامه می دهد: جنگل‌های زاگرس به نوعی نابود شده است و جنگل‌های شمال کشور هم در حال نابود شدن است.
کیادلیری به مرگ ۴۰میلیون درخت کهنسال اشاره می‌کند و می‌گوید: در شمال کشور بر اساس یک آمار در سه چهار سال اخیر ۴۰میلیون اصله درخت ۳۰۰ساله خشک شده است و جنگل در حال فروپاشی است. الان الگوی تمام آشفتگی‌ها عوض شده است. وقتی الگوی آشفتگی‌ها عوض می شود، بسیار هشداردهنده است. آتش‌سوزی‌ها به شدت افزایش یافته و در زاگرس دو تا سه برابر شده است. یک میلیون هکتار از زاگرس دچار مرگ شده است. در مجموع وقتی این‌ها را در کنار اقدامات بشر قرار می‌دهیم باید گفت این عوامل مرگ اکوسیستم را بسیار نزدیک کرده است.
اکبری تالارپشتی نماینده مردم قائمشهر و سوادکوه در ادوار مختلف مجلس با بیان این مطلب که سرعت تخریب جنگل همه را متحیر کرده است، می گوید: کافی است با هواپیما از روی جنگل‌های شمال عبور کنید؛ آن وقت است که به عمق فاجعه پی خواهید برد. وی اضافه می کند: معتقدم اگر کشور بر مبنای مدیریت صحیح، کارآمد و به روز اداره شود، نه تنها منابع موجود پاسخگوی نیازهای داخلی کشور است که حتی سهم عمده ای از نیازهای دیگر کشورها را هم تامین می کند. امروز ما در عصر تکنولوژی قرار داریم و بسیاری از کشورها این تکنولوژی را در خدمت گرفته اند تا نه تنها موجب حفظ منابعشان شوند که استفاده بهینه از آن‌ها داشته باشند، اما متاسفانه عدم برنامه مدون ما را از این توفیق بازداشته است. ما در زمینه قانون و وضع قوانین برای حفظ منابع مشکلی نداریم و اقدامات خوبی هم در این زمینه صورت گرفته است، اما مشکل اصلی ما نبود برنامه‌ای اجرایی برای تحقق این قوانین و مقررات است.
این نماینده مجلس می گوید: من اصلا نمی دانم منابع طبیعی از چه فرمولی تبعیت می کند، اصلا آیا قانون مدونی دارد یا نه؟ نه فرهنگساری می کند، نه آموزش می دهد که چه درختانی برای کدام مناطق مفیدترند و … در واقع معتقدم منابع طبیعی با این اهمال کاری در از بین بردن جنگل نقش دارد. سوال و تذکر هم داده می شود، اما تا وقتی زیرساخت‌ها فراهم نشود، فرهنگسازی نباشد و مسئول پاسخگو و کارشناس حاضر نباشد نمی توان قدم جدی در این زمینه برداشت. درباره عوامل تخریب جنگل‌های شمال مسائل بسیاری را مطرح کرده‌اند که مهمترین آن عدم نظارت کافی بر توسعه بوده است.
هادی کیادلیری با اشاره به مهمترین عوامل تخریب در جنگل‌ها می گوید: اولین بحث ساختاری است. منابع طبیعی با این عظمت که ۸۳درصد کشور منابع طبیعی است زیرمجموعه یک وزارت خانه است که این خود گام اول تخریب است.
رئیس انجمن جنگل بانی ایران اضافه می کند: یک بخشی از تخریب جنگل در زاگرس، کشاورزی است. بعد بحث فرهنگی است؛ توسعه باید در بستر فرهنگی جامعه ایجاد شود.
وی به سطح دیگری از عوامل اشاره می کند و می گوید: بحث بعدی بستر قانونی است. چارچوب‌هایی که در مجلس تصویب می شود ،همه خلاف جهت توسعه است. متاسفانه نمایندگان مجلس به جای اینکه دید ملی داشته باشند نگاه منطقه ای دارند. به خاطر منافع منطقه کل کشور را تحت تاثیر قرار می دهند. این‌ها در کنار مسائل فنی باعث شرایط بد شده است.
این استاد دانشگاه بحث قاچاق را جزو مسائل اصلی در نابودی جنگل‌ها نمی داندو می گوید: آمار قاچاق سال قبل ۲۲هزار متر مکعب بوده است که در قیاس با ۵۰۰هزار متر مکعب که دولت قطع می کند و ۲۵۰۰متر مکعب که قبلا قطع می‌کرد، چیزی نیست. ضمن اینکه معتقدم قاچاق از بیرون اتفاق نمی افتد. یک قاچاقچی با یک اره موتوری چقدر می‌تواند ببرد؟ باید جلوی قطع قانونی را گرفت که در گذشته چند برابر استاندارد جهانی است و موجودی ما از بابت این بهره برداری به نصف رسیده است.
انوشیروان محسنی بندپی نماینده مردم نوشهر و چالوس در مجلس هشتم و رئیس سازمان بهزیستی کشور هم با اشاره به اینکه متاسفانه از کشورهایی هستیم که شاخص‌های سلامت محیطی مان سال به سال افت پیدا می کند، یکی از ایرادات کار را اجرا نشدن درست قانون می‌داند و می گوید: به لحاظ قانونی ما چندین سال است که در بودجه سالانه برای حفاظت از جنگل‌های کشور اعتبار مشخص می شود. از برنامه چهارم توسعه هم دخل و تصرف در جنگل‌های کشور ممنوع است، اما ما در این زمینه هم نتوانسته ایم خوب عمل کنیم. حتی سال‌های پیش هم گونه‌های به کار گرفته شده برای احیای جنگل با محیط زیست سازگار نبود و آن رشد معقول و مورد انتظار را نداشت.
وی تاکید می کند: متاسفانه آمارها نشان می دهند در این سال‌ها میزان جنگل ما از ۱۸میلیون هکتار به ۱۱میلیون هکتار کاهش یافته است که نشان می دهد ما سال به سال نه تنها افزایشی در این حوزه نداشته ایم که با کاهش چشمگیر و محسوس رو به رو بوده ایم. در چند سال اخیر که اصلا شاهد درخت کاری نبوده‌ایم. الان فقط از جنگل بهره‌برداری می شود و به هیچ وجه شاهد تجدید کاشت و توسعه جنگل نیستیم. همان طور که گفتم کاهش جنگل‌ها خطری بسیار جدی است. اما بر اساس شاخص‌ها ما هر سال حجم زیادی از جنگل‌ها را از دست می دهیم که تلاشی هم برای جبران آن صورت نمی گیرد.
در پی آسیب‌هایی که طی سال‌های اخیر متوجه جنگل‌ها شده، مسئولان سازمان حفاظت محیط‌زیست از اجرای طرح تنفس جنگل به عنوان تنها راهکار باقی مانده برای احیای جنگل‌ها خبر داده‌اند، رئیس مجلس شورای اسلامی هم در جلسه کمیسیون کشاورزی بر پیگیری این طرح از کانال مجلس تاکید کرد. نمایندگان مجلس معتقدند تصویب طرح تنفس جنگل تنها راه احیای جنگل‌های کشور است. قاسم احمدی لاشکی نماینده مردم نوشهر و چالوس در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اقدامات مجلس شورای اسلامی برای حفظ و صیانت از طبیعت شمال کشور می‌گوید: مجلس با توجه به مصوباتی که در برنامه پنج ساله ششم داشتیم، این موضوع را به عنوان یکی از موضوعات اساسی در دستور کار خود قرار داده است.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی می‌افزاید: یکی از فعالیت‌های مهم ما، مخالفت با انتقال آب دریای خزر به استان سمنان و مناطق خشک مرکزی بود. کارشناسان محیط زیست و اهل فن نسبت به این موضوع احساس خطر کردند و عنوان کردند علاوه بر نمک‌هایی که در مسیر باقی می ماند، حدود ۵۰کیلومتر جنگل پهن برگ هم دچار نابودی می شود. نگرانی‌های بسیاری در این زمینه وجود داشت، اما به لطف نمایندگان مجلس این موضوع حذف شد تا اتفاقی که برای زاینده رود، بختگان و ارومیه افتاده بود، با نگاه غیر کارشناسی در شمال کشور نیفتد. نماینده مردم نوشهر و چالوس در مجلس شورای اسلامی با اشاره به قانون تنفس جنگل می گوید: یکی دیگر از اقدامات قابل تقدیر در مجلس، بحث تنفس جنگل بود. در این زمینه اعلام شد با شروع سال سوم برنامه، قراردادهای جدید بسته نشود و به گونه‌ای طراحی شود که صرفاً درختان آفت‌زده و خشک که می توانند زمینه ساز آتش سوزی باشند، قطع شوند. وی این گونه توضیح می دهد: این هم در روز پنج شنبه هفته گذشته به تصویب نمایندگان رسید تا جنگل بتواند از این طریق نفس بکشد.
وی با بیان اینکه امروزه یکی از دلایل اصلی سیل‌های ناگهانی، بهره برداری بی ضابطه از درختان است، می گوید: ایجاد جاده‌های خصوصی و ویلاسازی‌های گسترده، جنگل‌ها را نابود کرده که یکی از نتایج آن بروز سیل‌های ناگهانی است. شمال کشور فقط برای مردم مازندران و گیلان نیست، بلکه برای همه کشور و حتی همه جهان است. تاکید ما بر حفظ این طبیعت فوق العاده است. علی رغم تخریب‌های بسیار تاکید می کنم در برنامه پنج ساله ششم مباحث خوبی در حفظ جنگل دیده شده است.
اوضاع در جنگل‌های کشور بسیار نگران کننده است. نمی توان آمارها را نادیده گرفت و آمارهایی که بسیار بسیار هشدار دهنده هستند.
رئیس انجمن جنگل بانی ایران می گوید: این درخت‌هایی که به صورت گروهی مردند بومی ایران بودند؛ هیرکانی ایرانی که به صورت بومی در ایران زندگی کرده و دیگر تحمل این شیوه را ندارند. تخریب‌های آن چنانی، ویلاسازی‌های فراوان، دفع نامناسب زباله، آتش سوزی، توسعه بی قاعده عمرانی بدون اینکه زمینه‌های بهره‌برداری آماده باشد.
کیادلیری می گوید: عدم درک صحیح ما از توسعه ما را به بیراهه برده است و فقط اکوسیستم را نابود کرده است که یکی از دلایل نابودی جنگل‌های شمال است؛ تکه تکه کردن باعث نابودی اکوسیستم شده است. بزرگراه می زنیم اما زمینه‌های دیگر را فراهم نکردیم، همه مسافران می آیند و حاصل آن آسیب به طبیعت است. این‌ها فشارهای غیرطبیعی است. انتقال آب از شمال کشور به سمنان به اسم توسعه است بدون اینکه ده سال بعد را مدنظر قرار دهیم. فشارهای غیرطبیعی در کنار تغییر اقلیم را داریم. الان فرونشست زمین اولین گام بیابانی شدن است. در آینده بسیار بسیار نزدیک زاگرس بیابانی می شود و هیرکانی شرایط زاگرسی پیدا می کند. نشانه‌هایی که در زاگرس داشتیم در ۲۰سال قبل الان در شمال کشور می بینیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۵ ، ۰۷:۵۲
پیمان صاحبی


 

تبصره ای مخرب تر از پیش برای جنگل ها

 شوک بزرگ! مصوبه اخیر و عجیب نمایندگان مجلس شورای اسلامی که در جریان اصلاح بند یک ماده 48 قانون برنامه ششم توسعه رخ داد، برداشت چوب جنگل های شمال کشور تا ابتدای سال چهارم برنامه ششم توسعه را مجاز اعلام کرد تا تبری بزرگ بر ریشه جنگل‌های ایران بخورد. تبری که می‌تواند سرعت تخریب جنگل‌های ایران و به خصوص آن‌ها که در شمال کشور و پهنه هیرکانی ها قرار دارد را دو چندان کند.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه قانون در ادامه می نویسد: کارشناسان معتقدند چنین مصوبه ای کار حفاظت جنگل‌های هیرکانی را از قبل سخت‌تر و پیچیده‌تر کرده و شرایط بهره‌برداری از آن را دقیقا به وضعیت قبل از تصویب برنامه بهینه سازی، پایش، حفظ، بهره برداری و مدیریت جنگل های کشور (مصوب سال 92 هیات دولت) بر می گرداند. به نحوی که به استناد ماده شش مصوبه سال 92 هیات دولت، صرفا برای بهره برداری از درختان آسیب دیده اعم از شکسته، افتاده، ریشه کن و آفت زده) و عملیات پرورشی، مجوز صادر کرده بود. این مصوبه در حالی شکل گرفت که برخی کارشناسان علوم جنگل معتقدند اساسا شیوه های مدیریتی کنونی جنگل ها، نه توان طرح توقف برداشت چوب را دارد و نه توان اجرای صحیح طرح های برداشت چوب و درست به همین جهت است که بنا به گفته “موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور” شاهد کاهش 50 درصدی سطح و عمق جنگل های هیرکانی طی نیم قرن اخیر هستیم. در همین حال برخی دیگر از اساتید علوم جنگل نیز با استمداد از شورای نگهبان، از این نهاد درخواست کرده اند که مصوبه پنج‌شنبه گذشته مجلس شورای اسلامی را اصلاح کرده و با آن موافقت نکند؛ چرا که این مصوبه خلاف تاکیدها و هشدارهای مقام معظم رهبری بوده و اجرای آن علاوه بر آثار زیانباری که بر ذخیره گاه های هیرکانی ایران دارد، می تواند تنش های بزرگ اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی خطرناکی را برای کشور ایجاد کند.

تبصره ای مخرب تر از پیش

به عقیده کارشناسان، با فرمان اخیر مجلس شورای اسلامی، علاوه بر اینکه گستره قطع درختان بیشتر شده است، محدودیتی زمانی نیز برای این تبصره لحاظ نشده؛ یعنی پس از پایان سال سوم برنامه ششم توسعه که به ظاهر قرار است توقف کامل بهره برداری آغاز شود، به استناد این تبصره می توان در قالب طرح های جایگزین نیز، درختان موضوع تبصره یک بند دو ماده 48 مکرر را قطع کرد. در واقع این تبصره به طور کامل، مفاد بند یک این ماده قانونی را نقض کرده است. تعبیر بهره‌برداری تجاری و صنعتی نیز خودش می‌تواند نقاب مناسبی برای قتل عام در هیرکان باشد زیرا بهره برداران می توانند عناوین مندرج در تبصره یک را حداقل روی کاغذ، غیرقابل بهره برداری تجاری و صنعتی تعریف کنند. از سوی دیگر در تبصره دوم بند دو این ماده قانونی نیز بدون هیچ اشاره به ضرورت ارائه پیوست ارزیابی زیست محیطی، قطع درختان جنگل هیرکان برای پروژه‌های عمرانی مصوب را نیز مجاز دانسته و تمامی عرصه های جنگلکاری را مشمول زراعت چوب قلمداد کرده است. یعنی اگر در عرصه ای از جنگل های هیرکانی که به هر دلیلی حفره ای 10 هکتاری باز شده و در سنوات گذشته با گونه های جنگلی همچون افرا و توسکا و گیلاس وحشی نهالکاری شده باشد، باید این عرصه ها صرفا به زراعت چوب اختصاص داده شود؛ نه اینکه بخواهیم در دهه های آتی شاهد حضور جنگلی انبوه در این عرصه باشیم.

خیانت به نسل های آتی

اما مصوبه اخیر مجلس در حالی انجام شده که پیش از این، مجلس خود در مصوبه ای، طرح تنفس 10 ساله جنگل های شمال ایران را تصویب کرده و وزیر جهاد کشاورزی نیز در هشتم آبان‌ماه امسال با یک ابلاغیه خطاب به رییس سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری آن‌را از همین تاریخ لازم الاجرا اعلام کرده بود. برخی کارشناسان علوم جنگل، ادامه برداشت از جنگل های هیرکانی را خیانت به آیندگان می دانند و معتقدند لابی گسترده و پرقدرت مافیای چوب، چنین مصوبه ای را از دل طرح استراحت جنگل های شمال بیرون کشیده و بی سر و صدا آن طرح را ملغی کرده است. مطابق تبصره یک بند دو ماده 48 مکرر، تصویب شده که جمع آوری و بهره برداری با هدف بهداشت، حفاظت و پرورش جنگل، از درختان پیر، خشک، سرپا، افتاده، لاپی و غیرقابل احیا، صرفا با مجوز سازمان جنگل ها، مراتع وآبخیزداری کشور مجاز است.

دکتر «مروی مهاجر» استاد تمام دانشگاه تهران و دکترای جنگل‌شناسی در این باره گفت:«درختان کهنسال ما سمبل میراث طبیعی ملی و جهانی ماست. من بارها گفته ام که اگر این درختان قطور و بزرگی که ما در جنگل های شمال داریم را حفظ کنیم می توانیم مقابل اروپایی ها نمودی داشته باشیم. آن‌ها نمی‌توانند مقابل ما در این مساله قدعلم کنند. آن‌ها مرسدس بنزشان را به رخ می کشند و ما می توانیم این درختان را به رخ آن‌ها بکشیم و اکوتوریسم جهانی ایجاد کنیم و درآمد خوبی هم داشته باشیم. ما این ثروت را داریم و باید قدرش را بدانیم».

این استاد مدعو دانشگاه های آلمان و سوییس در ادامه با اشاره به قانون جدیدی که پنج‌شنبه در مجلس تصویب شد و اجازه برداشت چوب را برای چهار سال دیگر به پیمانکاران بخش خصوصی داد گفت: متاسفانه در این مصوبه لغت “درختان مسن” هم آمده است. مبادا درختان کهنسال را جزو درختان مسن قلمداد کنیم و آن‌ها را قطع کنیم. این قطع کردن ثروت ملی ما ایرانیان خواهد بود. به خاطر قطع بی رویه همین درختان در جنگل های هیرکانی ما که مانند چتر محافظی در برابر باران های مدیترانه ای شمال عمل می کنند، چند سال است که شاهد جاری شدن سیل با میلیاردها تومان خسارت مالی و البته جانی هستیم. این سیل ها در آینده افزایش خواهد داشت چرا که ما آمده ایم آن چتر را سوراخ سوراخ کرده ایم. تاج پوشش جنگل های ما آن‌قدر ضعیف شده که بارانی که می بارد روی زمین جاری شده، رواناب‌ها سیل ایجاد می کنند و زندگی مردم را در پایین دست می برند. هر چه زودتر به فکر ترمیم واصلاح جنگل های شمال باشیم به نفع ملت مان خواهد بود و اگر دیر بشود دیگر هیچ کاری از هیچکس ساخته نیست. دکتر مروی مهاجر درباره طرح های بهره برداری از چوب جنگل های شمال که موضوع اصلی مصوبه اخیر مجلس بوده است گفت:«بهره برداری به معنای برداشت چوب نیست. راه را اشتباه آمده ایم. بهره برداری یعنی برداشت بهره سرمایه. اما ما با قطع درختان، در واقع داریم برداشت از سرمایه می کنیم. این بهره برداری نیست و عواقب خطرناکی را برای‌مان خواهد داشت که البته تا الآن نیز داشته است. جنگل، پرورشگاه چوب نیست؛ یک اکوسیستم زنده و باارزش است و مدیریت جنگل‌های شمال باید با نگرشی جدید و همه جانبه بر جنگل همراه با تعقل، تجربه، تفکر و تمدید برنامه ریزی باشد». این استاد دانشگاه تهران تاکید کرد که مورد بهره برداری قرار دادن چوب جنگل های بکر، خیانت به نسل های آینده است و جنگل های شمال باید کاملا تحت حفاظت قرار گرفته و به عنوان میراث جهانی ثبت یونسکو شوند. ارزش جنگل های شمال ما بیش از آن است که به خاطر تولید چوب، آن‌ها را قطع کنیم».

نمایندگان موافق، مسئول هستند!

دکتر هادی کیادلیری، رییس انجمن علمی جنگلبانی ایران نیز درباره خسارت های اجرای این مصوبه به قانون گفت:«تبصره ای که برای این مصوبه گذاشته اند کار را بدتر از قبل کرده و مشخص است که افراد غیرمتخصص دست شان در کار بوده است». او درباره نقش نمایندگان شهرهای شمالی در این میان می گوید:«نمایندگان شمال بسیار ضعیف عمل کردند و البته در راستای بهره برداری از چوب جنگلی بسیار قوی. آن‌ها نتوانستند منافع جنگل ومردم را در این قضیه ببینند و حفظ کنند و تنها به منافع عده ای اندک از پیمانکاران چوب و کارخانه‌های چوب وکاغذ و نئوپان توجه داشتند. آن‌ها باید به مردم پاسخگو باشند ولی به جای اینکه ملی فکر کنند و منافع ملی درازمدت سراسر ایران را لحاظ کنند، به منافع کوتاه مدت عده ای خاص توجه کردند و البته نمایندگان دیگر نقاط ایران، ظاهرا بیشتر به فکر جنگل‌های شمال بوده اند».

این دکترای جنگل و منابع طبیعی با تاکید بر نقش بخشی از دانشگاه ها که حامی بهره برداران بوده اند و چون خودشان جنگل هایی دارند که از آن بهره برداری می‌کنند و منتفع می‌شوند در این مسیر دخیل هستند، گفت:«مدیران رده بالای سازمان جنگل‌ها نیز در تصویب این قانون که در اصل لغو “طرح استراحت 10 ساله جنگل های شمال” است مقصر هستند. آن‌ها در حالی که خود را مدافع تنفس نشان دادند اکنون فعالیت چندانی در این باره نمی کنند. به نظر می رسد این مدیران محترم علی‌رغم ظاهر، موافق بهره برداری بوده اند و به تغییر مصوبه اول رای داده‌اند». او درباره تبصره های این قانون که تخریب را چند برابر می کند می گوید:«تبصره ها بسیار مبهم و غیرکارشناسی تهیه شده اند و واژه‌هایی دارند که می‌توان هزار جور برداشت از آن‌ها کرد. مثلا یکی از این تبصره ها می گوید:"درختان پیر برداشت شود" ؛ این بی معناترین کلمه ای است که من در بحث علوم جنگل می شنوم. این یعنی چه؟ یعنی از این پس باید جنگل های کهنسال شمال ایران را قطع کنیم؟ اصلا ارزش جنگل های شمال به همین کهنسالی‌اش است و تمام فریادهای ما بر سر همین نکته بوده است. بهره بردارها هم تا حالا همین کار را می‌کردند و الآن هم بدتر خواهد شد». رییس انجمن علمی جنگلبانی ایران هشدار می دهد که یک لابی قدرتمند بهره برداران و مدیران و پیمانکاران و نیز متخصصانی که آموزش تبر زدن می دهند و به نظر من بعد از 50 سال کار علمی نادانی را تجربه می کنند، باعث شکل گرفتن و رای آوردن این مصوبه شده است. چون ما دائم در حال آزمون و خطا هستیم. چرا که وضعیت امروز ما نتیجه 50 سال تجربه علمی و فنی همین آقایان است و امروز هم همه می دانند حال جنگل های ما خوب نیست. حالا با این قانون و تبصره ها ما باز دوباره می خواهیم همان اشتباهات و خطاها را تکرار کنیم. از این به بعد تمام کسانی که طرفدار بهره برداری هستند، مسئول قطع حتی یک درختند و تک تک درختانی که در رویش گاه های هیرکانی شمال ایران قطع می شوند و تمام اتفاقات مانند جاری شدن سیل و فرسایش خاک و کمبود آب و بارندگی که به دنبال ادامه بهره برداری ها در این منطقه می شود، مسئولش آن‌ها هستند و باید به مردم و حاکمیت و نیز مقام معظم رهبری پاسخگو باشند».

او می گوید که اشتغال و حل معضل بیکاری برای بهره برداران و طرفداران بهره برداری تنها یک بهانه است تا سود و بهره بیشتری از چوب جنگل ها داشته باشند وگرنه دولت اعلام کرده بود که با واردات چوب، مواد اولیه لازم برای این کارخانه ها را فراهم می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۹
پیمان صاحبی


براساس گزارش سازمان دامپزشکی کشور، بیماری آنفلوآنزا فوق حاد پرندگان، تاکنون در ۱۱ استان از جمله تهران، البرز، قزوین، کرمانشاه، آذربایجان شرقی، گلستان، مازندران، گیلان، قم، مرکزی و لرستان در پرندگان وحشی، طیور روستایی و یا واحدهای صنعتی پرورش طیور مورد شناسایی و تایید آزمایشگاهی قرار گرفته است. این درحالی است که به گفته کارشناسان محیط‌زیست ویروسی که در حال حاضر وجود دارد، ان۵اچ۸ است، در حالی که در ابتدا این ویروس ان۱اچ۱ بود. این تغییراتی است که ویروس آنفلوآنزا در خود ایجاد می‌کند و ویروس بسیار زیرکی است، چون با تغییر شکل خود باعث می‌شود سلول آن را خودی بداند و به این ترتیب وارد سلول می‌شود. در روزهای گذشته به دلیل شیوع ویروس آنفلوآنزای پرندگان، شکار و فروش پرندگان ممنوع شده است و مسئولان مربوطه نسبت به این امر، هشدارهای زیادی به مردم داده‌اند. ورود آلودگی به کشور در ابتدا توسط پرندگان وحشی مهاجر بوده اما ادامه انتشار آلودگی به دلیل رفتار پرخطر پرورش دهندگان روستایی و صنعتی (از جمله خرید طیور زنده از بازارچه‌ها و دوره گردها، ورود خودرو و افراد به شکل‌های مختلف به واحدهای پرورش طیور و...) بوده است.

فریدونکنار؛ قتلگاه پرندگان مهاجر

سالانه میلیون‌ها پرنده به بزرگ‌ترین زیستگاه زمستان‌گذرانی جهان در فریدونکنار مهاجرت می‌کنند که بنا به آخرین اعلام موسسه جهانی حیات پرندگان در سال ۲۰۰۳ حدود ۷۰۰ هزار پرنده صید می‌شوند که اکنون این رقم به میلیون رسیده و مرگ خاموش آنها را به دنبال دارد. یکی از زیستگاه‌های طبیعی که به اعتقاد کارشناسان زیست محیطی جهان، بزرگ‌ترین زیستگاه زمستان گذرانی پرندگان در دنیاست، منطقه فریدونکنار در استان مازندران است. سالانه میلیون‌ها پرنده از اروپا و سراسر آسیا وارد این تالاب می‌شوند و از آنجا به آفریقا پرواز می‌کنند، اما متاسفانه به صورت کاملا خاموش و بی صدا صید می‌شوند. سال‌هاست که در این تالاب شاهد صید بی رویه و بی‌رحمانه این پرندگان هستیم که این منطقه زیبا را به قتلگاه پرندگان تبدیل کرده است. نصب تورهای هوایی موجب می‌شود تا همه نوع پرنده، چه حرام‌گوشت و چه حلال‌گوشت، در آن گرفتار شوند. پرنده‌های مهاجر شمال کشور یا زنده‌گیری شده و برای فروش به باغ‌های پرندگان راهی شهرهای مختلف از جمله تهران می‌شوند، ‌یا کشته شده و برای خوراک به فروش می‌رسند.

بی نظمی در فریدونکنار

درحالی که انتظار می‌رفت اخبار خوبی از تعطیلی قتلگاه پرندگان به گوش برسد، فرمانده یگان حفاظت محیط‌زیست از قلدربازی‌ برخی متخلفان سخن گفته است. حمیدرضا خیلدار با انتقاد از برقراری بی نظمی در فریدونکنار و رفتار قلدرمآبانه عده‌ای در این منطقه، خواستار ورود شورای تامین استان مازندران به بحث صید غیرمجاز پرندگان مهاجر و مقابله با شیوع آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان در این منطقه شد. فرمانده یگان حفاظت محیط‌زیست در مورد برخورد با صید غیر مجاز پرندگان مهاجر در فریدونکنار اظهار کرد: این موضوع به سطحی رسیده که باید شورای تامین استان مازندران به آن ورود و تصمیم‌گیری کند. او با اشاره به نامه خود برای رئیس پلیس پیشگیری ناجا در مورد ضرورت ورود نیروی انتظامی گفت: رئیس پلیس پیشگیری ناجا نیز به منظور پیگیری این موضوع نامه‌ای به فرمانده انتظامی ناجا در استان مازندران ارسال کردند تا با توجه به وضعیت شیوع بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان با یگان حفاظت محیط‌زیست در برخورد با متخلفان همکاری لازم را داشته باشند. خیلدار با بیان اینکه یگان حفاظت محیط‌زیست از تمام امکانات خود در برخورد با متخلفان استفاده می‌کند، اظهار کرد: با توجه به توپوگرافی و شرایط اقلیمی استان مازندران، گروهی از ساکنان آنجا زمین‌های کشاورزی را در نیمی از سال آب می‌اندازند و تبدیل به تالاب‌های مصنوعی و سپس محل صید پرندگان می‌کنند، همچنین با برقراری دام‌های هوایی و شب‌دام‌ها اقدام به صید غیر مجاز پرندگان می‌کنند که سودآوری بسیاری برایشان دارد.

متخلفان با چماق و اسلحه شکاری در مقابل ماموران

فرمانده یگان حفاظت محیط‌زیست با تاکید بر اینکه در فریدونکنار عده‌ای قانون گریز شده‌اند، تصریح کرد: این افراد از راه صید غیر مجاز پرندگان، سود کلانی به دست می‌آورند. در عملیاتی که برای جمع آوری دام‌های هوایی داشتیم با حدود ۸۰ نفر از نیروهای یگان حفاظت محیط‌زیست در منطقه حضور پیدا کردیم ولی این افراد متخلف با چوب و چماق و حتی سلاح شکاری جلو ما ایستادند تا درگیر بشوند. این درحالی است که اگر در برخوردهای ما، خون از دماغ کسی بیاید تبعاتی به همراه خواهد داشت و عده‌ای در بوق و کرنا می‌کنند. او با اشاره به اینکه در سراسر کشور هر گونه شکار غیرمجاز مورد رصد نیروهای یگان حفاظت محیط‌زیست قرار گرفته و افراد متخلف دستگیر می‌شوند، گفت: همه این امور بدون اغماض از سوی محیط‌زیست صورت می‌گیرد، ولی در فریدونکنار مساله فرق دارد. برخی به محیط‌زیست انتقاد کرده و می‌گویند محیط‌زیست در زمینه فریدونکنار کوتاه می‌آید، این در حالی است که محیط‌زیست به هیچ وجه کوتاه نیامده و در برخوردهایش اغماضی وجود ندارد، اما در بحث فریدونکنار به خاطر اینکه این عده در برابر نیروهای محیط‌زیست مقاومت کرده و قصد درگیری دارند، باید مسئولان استان اعم از دادستانی فریدونکنار، فرمانداری، فرمانده انتظامی، سپاه و بسیج ورود کنند تا طی عملیات یکپارچه و با کمک عمده نیروی انتظامی با این متخلفان برخورد شود. به گزارش ایسنا، خیلدار خاطرنشان کرد: یگان حفاظت محیط‌زیست بخشی از وظایف نیروی انتظامی را انجام می‌دهد ولی در فریدونکنار، مقابله با متخلفان کار ما نیست، بلکه کار مسئولان استانی و نیروی انتظامی است. ما در فریدونکنار با افرادی مواجهیم که شکار غیرمجاز را حق خود می‌دانند، چون در سال‌های گذشته کسی کاری به کار آنها نداشت. از سال ۹۲ خانم ابتکار دستور برخورد جدی با این مساله را داد و ما ورود کردیم، اما این قصه هر ساله تکرار می‌شود. در حقیقت این افراد کار خود را با قلدری پیش‌ می‌برند.

منبع:روزنامه آرمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۰۸:۲۷
پیمان صاحبی


 

۳۰سال دیگر جنگل از ایران حذف می شود

در سال های اخیر شاهد حذف چند میلیون هکتاری جنگل ها بوده ایم و اکنون برنامه ششم توسعه تلاش دارد با طرح تنفس جلوی این تخریب را بگیرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، روزانه ۴۰ هزار هکتار از جنگل‌های شمال مورد تخریب کمی و کیفی قرار می‌گیرد. این آماری است که رئیس یک مجموعه تحقیقاتی در حوزه منابع طبیعی ارائه داده است. البته آمارها درباره تخریب جنگل به مراتب حتی از این هم بدتر و سیاه تر است.

علی‌محمد شاعری عضو کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی با انتقاد از تخریب و بهره‌برداری بی‌رویه از جنگل ها می گوید: این موضوع باعث شده سرانه جنگل در کشور نسبت به دنیا بسیار پایین‌تر باشد به طوری که مساحت جنگل‌های کشور از ۱۸ میلیون به ۱۴ میلیون هکتار کاهش پیدا کرده است و ۱۴ میلیون هکتار باقی مانده از جنگل‌های کشور وضعیت مناسب و مطلوبی ندارند.

این آمارها را بگذاریم در کنار یک پیش بینی؛ رئیس انجمن جنگل بانی ایران می گوید: پیش بینی می کنیم شاید در ۳۰ سال آینده در شمال کشور هیچ جنگلی نبینید.

توسعه بی مطالعه، اکوسیستم را نابود کرده است

هادی کیادلیری استاد دانشگاه و رئیس انجمن جنگل بانی ایران در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به نابودی کامل جنگل های شمال کشور تا ۳۰ سال آینده می گوید: این موضوع را به لحاظ بصری هم می شود دید. شاهد این مدعا هم مرگ و میر دسته جمعی درختان است.

رئیس انجمن جنگل بانی ایران با اشاره به نابودی کامل جنگل های شمال کشور تا ۳۰ سال آینده می گوید: این موضوع را به لحاظ بصری هم می شود دید. شاهد این مدعا هم مرگ و میر دسته جمعی درختان است


وی می گوید: عوامل تخریب در کشور ما غیرطبیعی است و از سوی دیگر اکوسیستم ما بسیار بسیار شکننده است، چون ۹۳درصد کشور خشک و نیمه خشک است و کمتر از ۷ درصد جنگل داریم و از این آمار تنها یک درصد جنگل های شمال کشور است.

این استاد دانشگاه ادامه می دهد: جنگل های زاگرس به نوعی نابود شده است و جنگل های شمال کشور هم در حال نابود شدن است.

وی اضافه می کند: بر اساس تفکر عمومی ما جنگل را فقط درخت می دانیم اما از نظر فنی مجموعه ای از عوامل را می بینیم از حیوانات و حیات وحش و... گرفته تا پوشش گیاهی و... . حیات وحش از بین رفته و درختان در حال نابودی هستند.

کیادلیری به مرگ ۴۰ میلیون درخت کهنسال اشاره می کند و می گوید: در شمال کشور بر اساس یک آمار در سه چهار سال اخیر ۴۰ میلیون اصله درخت ۳۰۰ ساله خشک شده است و جنگل در حال فروپاشی است. الان الگوی تمام آشفتگی ها عوض شده است. وقتی الگوی آشفتگی ها عوض می شود بسیار هشداردهنده است. آتش سوزی ها به شدت افزایش یافته و در زاگرس دو تا سه برابر شده است. یک میلیون هکتار از زاگرس دچار مرگ شده است. در مجموع وقتی این ها را در کنار اقدامات بشر قرار می دهیم باید گفت این عوامل مرگ اکوسیستم را بسیار نزدیک کرده است.

مشکل ما نبود فرهنگسازی و عدم ضمانت اجرایی قوانین است

اکبری تالارپشتی، نماینده مردم قائمشهر و سوادکوه در ادوار مختلف مجلس در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب که سرعت تخریب جنگل همه را متحیر کرده است، می گوید: کافی است با هواپیما از روی جنگل های شمال عبور کنید؛ آن وقت است که به عمق فاجعه پی خواهید برد.

سرعت تخریب جنگل همه را متحیر کرده است
وی اضافه می کند: معتقدم اگر کشور بر مبنای مدیریت صحیح، کارآمد و به روز اداره شود، نه تنها منابع موجود پاسخگوی نیازهای داخلی کشور است، که حتی سهم عمده ای از نیازهای دیگر کشورها را نیز تامین می کند. امروز ما در عصر تکنولوژی قرار داریم و بسیاری از کشورها این تکنولوژی را در خدمت گرفته اند تا نه تنها موجب حفظ منابعشان شوند که استفاده بهینه از آن ها داشته باشند، اما متاسفانه عدم برنامه مدون ما را از این توفیق بازداشته است. ما در زمینه قانون و وضع قوانین برای حفظ منابع مشکلی نداریم و اقدامات خوبی نیز در این زمینه صورت گرفته است، اما مشکل اصلی ما نبود برنامه ای اجرایی برای تحقق این قوانین و مقررات است.

اگر کشور بر مبنای مدیریت صحیح، کارآمد و به روز اداره شود، نه تنها منابع موجود پاسخگوی نیازهای داخلی کشور است، که حتی سهم عمده ای از نیازهای دیگر کشورها را نیز تامین می کند
این نماینده مجلس می گوید: من اصلا نمی دانم منابع طبیعی از چه فرمولی تبعیت می کند، اصلا آیا قانون مدونی دارد یا نه؟ نه فرهنگساری می کند، نه آموزش می دهد که چه درختانی برای کدام مناطق مفیدترند و ... در واقع معتقدم منابع طبیعی با این اهمال کاری در از بین بردن جنگل نقش دارد. سوال و تذکر هم داده می شود، اما تا وقتی زیرساخت ها فراهم نشود، فرهنگسازی نباشد و مسئول پاسخگو و کارشناس حاضر نباشد نمی توان قدم جدی در این زمینه برداشت.

قاچاق چوب جزو عوامل اصلی تخریب نیست/درختان قانونی قطع می شوند

درباره عوامل تخریب جنگل های شمال مسائل بسیاری را مطرح کرده اند که مهمترین آن عدم نظارت کافی بر توسعه بوده است. هادی کیادلیری با اشاره به مهمترین عوامل تخریب در جنگل ها را این گونه شرح می دهد: اولین بحث ساختاری است. منابع طبیعی با این عظمت که ۸۳درصد کشور منابع طبیعی است زیرمجموعه یک وزارت خانه است. این خود گام اول تخریب است.

رئیس انجمن جنگل بانی ایران اضافه می کند: یک بخشی از تخریب جنگل در زاگرس، کشاورزی است. بعد بحث فرهنگی است؛ توسعه باید در بستر فرهنگی جامعه ایجاد شود. وقتی دولت هزار هزار کامیون درخت قطع می کند نمی توانید به مردم بگویید که از درخت محافظت کنند.

منابع طبیعی با این عظمت که ۸۳درصد کشور منابع طبیعی است زیرمجموعه یک وزارت خانه است. این خود گام اول تخریب است


وی به سطح دیگری از عوامل اشاره می کند و می گوید: بحث بعدی بستر قانونی است. چارچوب هایی که در مجلس تصویب می شود همه خلاف جهت توسعه است. متاسفانه نمایندگان مجلس به جای اینکه دید ملی داشته باشند نگاه منطقه ای دارند. به خاطر منافع منطقه کل کشور را تحت تاثیر قرار می دهند. این ها در کنار مسائل فنی باعث شرایط بد شده است.

این استاد دانشگاه بحث قاچاق را جزو مسائل اصلی در نابودی جنگل ها نمی داند: آمار قاچاق سال قبل ۲۲هزار متر مکعب بوده است که در قیاس با ۵۰۰ هزار متر مکعب که دولت قطع می کند و ۲۵۰۰ متر مکعب که قبلا قطع می کرد چیزی نیست. ضمن اینکه معتقدم قاچاق از بیرون اتفاق نمی افتد. یک قاچاقچی با یک اره موتوری چقدر می تواند ببرد؟ باید جلوی قطع قانونی را گرفت که در گذشته چند برابر استاندارد جهانی است و موجودی ما از بابت این بهره برداری به نصف رسیده است.

شاخص های سلامت محیطی در ایران افت کرده است/کم درخت می کاریم

انوشیروان محسنی بندپی، نماینده مردم نوشهر و چالوس در مجلس هشتم و رئیس سازمان بهزیستی کشور نیز در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه متاسفانه از کشورهایی هستیم که شاخص های سلامت محیطی مان سال به سال افت پیدا می کند، توضیح می دهد: این امر برای سلامت انسانی و همچنین محیط زیست و اکوسیستم مشکل ایجاد می کند. آلودگی خاک، آب و هوا و وجود رادیو اکتیو در هوا بسیار بالاست و این نشان دهنده این است که شاخص های زیست محیطی کشور مطلوب و رو به بهبود نیست.

وی می گوید: نکته تاسف بار دیگر اینکه گزارشات حاکی از آن است که ایران در زمینه سلامت خاک و هوا چندین پله سقوط داشته است.

محسنی بندپی یکی از ایرادات کار را اجرا نشدن درست قانون می داند و می گوید: به لحاظ قانونی ما چندین سال است که در بودجه سالانه برای حفاظت از جنگل های کشور اعتبار مشخص می شود. از برنامه چهارم توسعه هم دخل و تصرف در جنگل های کشور ممنوع است، اما ما در این زمینه هم نتوانسته ایم خوب عمل کنیم. حتی سال های پیش هم گونه های به کار گرفته شده برای احیای جنگل با محیط زیست سازگار نبود و آن رشد معقول و مورد انتظار را نداشت.

وی تاکید می کند: متاسفانه آمارها نشان می دهند در این سال ها میزان جنگل ما از ۱۸ میلیون هکتار به ۱۱ میلیون هکتار کاهش یافته است که نشان می دهد ما سال به سال نه تنها افزایشی در این حوزه نداشته ایم که با کاهش چشمگیر و محسوس رو به رو بوده ایم. در چند سال اخیر که اصلا شاهد درخت کاری نبوده ایم. الان فقط از جنگل بهره برداری می شود و به هیچ وجه شاهد تجدید کاشت و توسعه جنگل نیستیم. همان طور که گفتم کاهش جنگل ها خطری بسیار جدی است اما بر اساس شاخص ها ما هر سال حجم زیادی از جنگل ها را از دست می دهیم که تلاشی هم برای جبران آن صورت نمی گیرد.

آیا قانون تنفس جنگل نفسی دوباره به جنگل ها خواهد داد؟

در پی آسیب هایی که طی سال های اخیر متوجه جنگل ها شده، مسئولان سازمان حفاظت محیط‌زیست از اجرای طرح تنفس جنگل به عنوان تنها راهکار باقی مانده جهت احیای جنگل‌ها خبر داده‌اند، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در جلسه کمیسیون کشاورزی بر پیگیری این طرح از کانال مجلس تاکید کرد. نمایندگان مجلس معتقدند تصویب طرح تنفس جنگل تنها راه احیای جنگل های کشور است.

قاسم احمدی لاشکی نماینده مردم نوشهر و چالوس در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به اقدامات مجلس شورای اسلامی برای حفظ و صیانت از طبیعت شمال کشور می گوید: مجلس با توجه به مصوباتی که در برنامه پنج ساله ششم داشتیم، این موضوع را به عنوان یکی از موضوعات اساسی در دستور کار خود قرار داده است.

یکی از فعالیت های مهم ما، مخالفت با انتقال آب دریای خزر به استان سمنان و مناطق خشک مرکزی بود. کارشناسان محیط زیست و اهل فن نسبت به این موضوع احساس خطر کردند و عنوان کردند علاوه بر نمک هایی که در مسیر باقی می ماند، حدود ۵۰ کیلومتر جنگل پهن برگ نیز دچار نابودی می شود


عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی می افزاید: یکی از فعالیت های مهم ما، مخالفت با انتقال آب دریای خزر به استان سمنان و مناطق خشک مرکزی بود. کارشناسان محیط زیست و اهل فن نسبت به این موضوع احساس خطر کردند و عنوان کردند علاوه بر نمک هایی که در مسیر باقی می ماند، حدود ۵۰ کیلومتر جنگل پهن برگ نیز دچار نابودی می شود. نگرانی های بسیاری در این زمینه وجود داشت اما به لطف نمایندگان مجلس این موضوع حذف شد تا اتفاقی که برای زاینده رود، بختگان و ارومیه افتاده بود، با نگاه غیر کارشناسی در شمال کشور نیفتد.

نماینده مردم نوشهر و چالوس در مجلس شورای اسلامی با اشاره به قانون تنفس جنگل نیز می گوید: یکی دیگر از اقدامات قابل تقدیر در مجلس، بحث تنفس جنگل بود. در این زمینه اعلام شد با شروع سال سوم برنامه، قراردادهای جدید بسته نشود و به گونه ای طراحی شود که صرفاً درختان آفت زده و خشک که می توانند زمینه ساز آتش سوزی باشند، قطع شوند.

وی این گونه توضیح می دهد: این نیز در روز پنج شنبه هفته گذشته به تصویب نمایندگان رسید تا جنگل بتواند از این طریق نفس بکشد.

وی با بیان اینکه امروزه یکی از دلایل اصلی سیل های ناگهانی، بهره برداری بی ضابطه از درختان است، می گوید: ایجاد جاده های خصوصی و ویلاسازی های گسترده، جنگل ها را نابود کرده که یکی از نتایج آن بروز سیل های ناگهانی است.دشمال کشور فقط برای مردم مازندران و گیلان نیست، بلکه برای همه کشور و حتی همه جهان است. تاکید ما بر حفظ این طبیعت فوق العاده است. علی رغم تخریب های بسیار تاکید می کنم در برنامه پنج ساله ششم مباحث خوبی در حفظ جنگل دیده شده است.

اوضاع در جنگل های کشور بسیار نگران کننده است. نمی توان آمارها را نادیده گرفت؛ آمارهایی که بسیار بسیار هشدار دهنده هستند.

اوضاع در جنگل های کشور بسیار نگران کننده است. نمی توان آمارها را نادیده گرفت؛ آمارهایی که بسیار بسیار هشدار دهنده هستند


رئیس انجمن جنگل بانی ایران می گوید: این درخت هایی که به صورت گروهی مردند بومی ایران بودند؛ هیرکانی ایرانی که به صورت بومی در ایران زندگی کرده و دیگر تحمل این شیوه را ندارد. تخریب های آن چنانی، ویلاسازی های فراوان، دفع نامناسب زباله، آتش سوزی، توسعه بی قاعده عمرانی بدون اینکه زمینه های بهره برداری آماده باشد.

کیادلیری می گوید: عدم درک صحیح ما از توسعه ما را به بیراهه بردها ست و فقط اکوسیستم را نابود کرده است که یکی از دلایل نابودی جنگل های شمال است؛ تکه تکه کردن باعث نابودی اکوسیستم شده است. بزرگراه می زنیم اما زمینه های دیگر را فراهم نکردیم، همه مسافران می آیند و حاصل آن آسیب به طبیعت است. این ها فشارهای غیرطبیعی است. انتقال آب از شمال کشور به سمنان به اسم توسعه است بدون اینکه ده سال بعد را مدنظر قرار دهیم. فشارهای غیرطبیعی در کنار تغییر اقلیم را داریم. الان فرونشست زمین اولین گام بیابانی شدن است. در آینده بسیار بسیار نزدیک زاگرس بیابانی می شود و هیرکانی شرایط زاگرسی پیدا می کند. نشانه هایی که در زاگرس داشتیم در ۲۰ سال قبل الان در شمال کشور می بینیم.



منبع:سلامت نیوز
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۰۸:۲۰
پیمان صاحبی


 

دومین دریاچه شور کشور کاملا خشک شده است

کارشناس ارشد محیط زیست گفت: هیچ آبی برای احیای دومین دریاچه شور کشور یعنی دریاچه بختگان وجود ندارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان،حمزه ولوی کارشناس ارشد محیط زیست، اظهار داشت: در حال حاضر آبی نیست که برای احیای دریاچه ارومیه از آن استفاده کنیم، البته برنامه بلند مدتی با اعتبارات بسیار زیادی لازم است تا کلید احیای دریاچه بختگان زده شود.


وی در ادامه تأکید کرد: باید تغییرات اساسی در حوزه بارندگی صورت بگیرد، کمبود آب به حدی رسیده که در بالا دست این دریاچه آب شربی باقی نمانده است.
کارشناس ارشد محیط زیست با بیان اینکه دریاچه بختگان در استان فارس 10 سالی می‌شود که با خشکسالی دست به گریبان است، افزود: خشکسالی یکی از دلایل خشکی این دریاچه به عنوان دومین دریاچه شور کشور محسوب می‌شود.


ولوی تصریح کرد: خشکی دریاچه بختگان نتیجه 30 سال توسعه است و این موضوع منحصر به یک مسئله خاص نمی‌شود، 10 سال گذشته بختگان پر از آب بود.
وی بیان داشت: متوسط بارندگی امسال استان فارس 27 میلیمتر بوده در حالی که سال گذشته متوسط بارندگی 150 میلیمتر بوده است و این نشان از روند کاهش میزان بارندگی در استان دارد.


کارشناس ارشد محیط زیست درباره نتایج خشک شدن دریاچه بختگان، بیان داشت: این دریاچه کاملا خشک شده و تبدیل به منشا ریزگردهای شوری خواهد بود که خاصیت سمی و خورندگی خواهد داشت.
ولوی ادامه داد: به دنبال این اتفاق پرندگان مهاجر مأمن خود را ترک کرده، انجیرستان‌های و مراتع روستاییان استان فارس صدمه می‌بینند و اقلیم این منطقه خشک‌تر و خشک‌تر شده و قابلیت سکونت خود را از دست خواهد داد.


وی افزود: به خشکی دریاچه بختگان بی توجهی شده در حالی دریاچه ارومیه بسیار مورد توجه قرار گرفته است این در حالی است که در حوزه‌های آبریز هر دوی این دریاچه به یک میزان جمعیت، اشتغال، چاه‌های مجاز و غیر مجاز وجود دارد.


کارشناس ارشد محیط زیست با بیان اینکه دریاچه بختگان تنها یک حوزه آبریز دارد، افزود: دریاچه ارومیه چندین حوزه آبریز دارد، بنابراین می‌توانیم نتیجه بگیریم فشار بسیار زیادی بر روی بختگان به لحاظ اقتصادی و بار جمعیتی نسبت به دریاچه اعمال می‌شود، اما در خصوص احیای این دریاچه همچنان مورد بی توجهی می‌شود.


ولوی در پایان گفت: سد سازی یکی دیگر از عوامل خشک شدن دریاچه بختگان است چرا که بر روی تنها حوزه آبریز آن سه سد در بالا دست ساخته شده که یکی از آنها اصلا آبگیری نشده و دوتای دیگر فعلا آبی ندارند.


منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۰۸:۱۸
پیمان صاحبی


 

اصلی‌ترین دلایل انقراض ماهی‌ها در ایران

 اگرچه خبر کشف گونه‌های جدیدی از ماهی در اکوسیستم‌های آبی ایران در چند ماه اخیر منتشر شد اما کارشناسان معتقدند رهاسازی گونه‌های مهاجم غیربومی، تخریب زیستگاه و صید بی‌رویه و بدون آگاهی و آلودگی‌های اکوسیستم‌های آبی سبب شده برخی گونه‌های ماهی در معرض خطر انقراض قرار داشته باشند.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه فرهیختگان در ادامه می نویسد: آسیب‌های وارد شده به محیط‌زیست در سال‌های اخیر محدود به زیستگاه گروه خاصی از جانوران نبوده است. تفاوتی ندارد یوزپلنگ یا فک خزری، گوزن زرد ایرانی یا گروه‌های در حال انقراض پرندگان. تخریب محیط‌زیست بر اثر مداخلات انسانی و طبیعی تمامی زیستگاه‌ها را دربرمی‌گیرد. در این میان رده‌های متفاوت ماهی‌ها را می‌توان بی‌صداترین گروه از جانورانی دانست که زیستگاه‌شان در معرض عوامل متعدد مورد تخریب قرار می‌گیرد و کمتر از سایر گونه‌های جانوری قرار دارند.

عوامل تهدیدکننده اکوسیستم‌های آبی کشور بسیارند اما صابر وطن‌دوست، ماهی‌شناس و عضو هیات‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل و همچنین عضو هیات‌مدیره انجمن علمی ماهی‌شناسی کشور مهم‌ترین آنها را تخریب زیستگاه، خشکسالی‌های اکوسیستم‌های آبی، ورود آلاینده‌ها و گونه‌های مهاجم غیربومی و صید بی‌ضابطه می‌داند و می‌گوید: «به‌طور کلی عواملی که مطرح شد سبب از بین رفتن بسیاری از گونه‌های ماهی شده اما در این میان گونه‌های خوراکی به دلیل صید بی‌رویه و برخی گونه‌های دیگر به دلیل تخریب زیستگاه‌های تولید مثلی از بین می‌روند. موانع انسان ساخت مانند سدها و پایه پل‌ها سبب شده تا ماهی‌ها در مسیر مهاجرت برای تولید مثل با مشکل روبه‌رو شوند.»
او افزود: «از طرفی در اکوسیستم‌های آبی شمال و جنوب کشور عوامل دیگری هم وجود دارد که خاص آن مناطق است. در خلیج فارس و دریای عمان کشند سرخ یکی از عوامل مهم از بین رفتن شرایط طبیعی است و در دریای خزر هم از سال 1379 ورود گونه جانوری شانه‌دار که یک گونه غیربومی است شرایط را برای برخی از ماهی‌ها دشوار کرده است. این گونه با تغذیه از زئوپلانکتون‌ها و صدمه رساندن به لارو ماهی‌هایی نظیر کیلکا جمعیت گونه‌های بومی را کاهش داده است. از طرفی کیلکا در چرخه غذایی ماهی‌های خاویاری و گوشت‌خوار خزر جایگاه ویژه‌ای دارد که این موارد هم مزید بر علت شده تا جمعیت این نوع ماهی کم شود.»

ردپای گونه‌های مهاجم در انقراض بومی‌ها
وطن‌دوست با تاکید بر ورود گونه‌های غیربومی به چرخه آبی کشور و خطر آنها برای ادامه حیات گونه‌های بومی بیان کرد: «رهاسازی قزل‌آلای رنگین‌کمان و گونه مهاجم تیلاپیا از جمله مواردی است که در سال‌های اخیر محل بحث فراوانی میان کارشناسان بوده است. برخی معتقدند حضور این گونه‌ها توجیه اقتصادی دارد اما این گونه‌های مهاجم زندگی را برای ماهی‌های بومی دشوار کرده است. قزل‌آلای رنگین‌کمان در رودخانه هراز که زیستگاه اصلی قزل‌آلای خال قرمز است برای این ماهی رقیب غذایی شده و از نظر فضای تولید مثل با او رقابت می‌کند. تیلاپیا هم در برخی تالاب‌های جنوب کشور تخم، لارو و غذای گونه‌های بومی را مصرف می‌کند. از طرفی این گونه چون زود به بلوغ می‌رسد و تولید مثل می‌کند ماهی‌های بومی را با انزوا می‌برد و اقتصاد جوامع محلی را از بین می‌برد.»

سهم ایران از رده‌بندی ماهی‌های دنیا
عضو هیات‌مدیره انجمن علمی ماهی‌شناسی کشور، درباره گونه‌های ماهی که در ایران شناسایی شده است، گفت: «تاکنون پنج رده ماهی در دنیا شناسایی شده که از این پنج رده سه رده غضروفی، دهان‌گرد و شعاع باله در ایران وجود دارد. به صورت عمده اکوسیستم‌های آبی ایران به دو دسته داخلی و آزاد تقسیم می‌شود. اخباری که از گونه‌های تازه‌کشف‌شده منتشر می‌شود مربوط به آب‌های داخلی بوده که ارتباطی با آب‌های آزاد ندارد بنابراین می‌توان گفت این گونه‌ها متعلق به ایران هستند. اما درباره اینکه چرا تاکنون این گونه‌ها شناخته نشده بود هم باید گفت برخی از آنها تاکنون دیده نشده بودند و زیستگاه‌شان تازه کشف شده اما برخی دیگر ماهی‌هایی هستند که در اکوسیستم آبی وجود داشته‌اند اما به اشتباه محققان تصور می‌کردند از گونه‌های توصیف‌شده پیشین هستند.»


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۰۸:۱۷
پیمان صاحبی


 

هشدار برای خشکسالی بسیار شدید در مراکز مهم جمعیتی کشور

مراکز مهم جمعیتی از جمله تهران، البرز و خراسان شمالی با خشکسالی‌های شدید و بسیار شدید مواجه‌ هستند. قانعی‌راد، جامعه شناس می گوید:خشکسالی در کلان‌شهرهاممکن است منجر به شورش‌های شهری و افزایش آسیب‌های اجتماعی شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، موضوع بحران آب و خشکسالی در ایران بحث تازه‌ای نیست و مدت‌هاست که هشدار درباره تبعات آن و لزوم مبارزه جدی با آن شنیده می‌شود. درجدیدترین گفته‌های رئیس مرکز ملی خشکسالی کشور از «خشکسالی شدید و بسیار شدید درمراکز مهم جمعیتی ازجمله تهران، البرز و خراسان‌شمالی» سخن به میان آمده که با درنظرگرفتن تغییر الگوی جمعیت پیشین دربعضی ازمناطق کشور بر اثر خشکسالی، این سخنان می‌توانند بیانگر یک هشدار جدی برای الگوی جمعیت کشور باشد.


تازه‌ترین اطلاعات درباره وضع خشکسالی کشور چه می‌گوید؟
براساس شاخص سازمان ملل متحد و همچنین موسسه بین‌المللی مدیریت آب، ایران در وضع بحران شدید آبی قرار دارد و برای حفظ وضع کنونی تا ‌سال ۲۰۲۵ باید ۱۱۲‌درصد به منابع آب قابل استحصال بیفزاید که کارشناسان معتقدند، با توجه به امکانات و منابع موجود، رسیدن به چنین عددی غیرممکن یا کار بسیار دشواری است. اما «شاهرخ فاتح»، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور، درتشریح جدیدترین وضع خشکسالی ازنگرانی تازه‌ای سخن می‌گوید: «مسأله نگران‌کننده این است که بسیاری از نقاطی که به‌عنوان منابع تأمین آب کشور یا به‌عنوان مراکز مهم جمعیتی ازجمله تهران، البرز و خراسان‌شمالی شناخته می‌شوند، با خشکسالی‌های شدید و بسیار شدید مواجه‌ هستند.»


فاتح با اشاره به این‌که ٨٣‌درصد مساحت کشور با شاخص بلندمدت با پدیده خشکسالی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، درباره جزییات این آمار هم گفت: «از این میزان ٢١‌درصد خشکسالی خفیف، ٤٠‌درصد خشکسالی متوسط، ١٨‌درصد خشکسالی شدید و سه‌درصد خشکسالی بسیار شدید دارد و درمقابل تنها سه‌درصد مساحت کشور درشرایط ترسالی قرار دارد و مابقی مساحت کشور که شامل ١٤‌درصد است، درشرایط طبیعی به سر می‌برند.»
به گزارش ایسنا، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی از استان‌ها و نقاطی که وضع بحرانی‌تری هم دارند، نام برد: «براساس شاخص SPEI ، ١٢ماهه منتهی به آذرماه، دربسیاری از مناطق کشور خشکسالی‌های خفیف تا شدید وجود دارد، دربخش‌هایی از استان‌های فارس، اصفهان، چهارمحال‌وبختیاری، یزد، کرمان، سیستان‌وبلوچستان، هرمزگان، خراسان‌جنوبی، خراسان‌رضوی، قم، تهران، البرز، قزوین، مازندران، آذربایجان‌شرقی و کردستان خشکسالی‌های شدید و دربرخی نقاط خشکسالی‌های بسیار شدید دیده می‌شود.»


زابل و بخشی‌هایی از فارس، کرمان، یزد و سمنان؛ نمونه‌های تغییر الگوی جمعیت براثر خشکسالی
مدت‌هاست که جمعیت روستایی ایران رو به ‌کاهش است، اما مطابق اطلاعات مرکز آمار ایران، شیب این کاهش در سال‌های گذشته بیشتر شده است، به‌طوری که براساس سرشماری‌ سال ٩٥، در استان اصفهان بیش از ٢٣٠ روستا خالی از سکنه شده‌اند و این موضوع در دیگر استان‌ها هم دیده می‌شود. علاوه‌ بر کاهش جمعیت روستاها، برخی مناطق شهری هم درسال‌های گذشته با کاهش جمعیت شدید روبه‌رو شده‌اند که اگرچه دلایل متعددی درباره این تغییر الگوی جمعیتی بیان می‌شود، اما از خشکسالی به‌عنوان یکی از عوامل اصلی یاد می‌شود. «محسن ناصری»، مدیرطرح ملی تغییر آب و هوا درباره تغییر اقلیم جوی مناطق پرجمعیت کشور می‌گوید: «خشکسالی ارتباطی با جمعیت ندارد و باید نسبت خشکسالی را از جمعیت افراد جدا کرد، هرچند که ما بعضی اوقات به شکل محلی و منطقه‌ای آب ‌و هوای خشک‌تر در داخل شهرهای پرجمعیت داریم؛ مثلا مناطقی درتهران دمایی حدود ٥ تا ٦ درجه بیشتر نسبت به بیرون شهر دارند اما تغییرات کنونی ناشی از تغییر اقلیم است که سال‌ها پیش پیش‌بینی شده بود.»


ناصری درباره آینده آب و هوایی مناطق پرجمعیت هم می‌گوید: «نقشه‌های بلند مدت خشکسالی نشان می‌دهد که شهرهای پرجمعیت ایران مثل تهران، اصفهان، شیراز و... درمحدوده‌ای هستند که خشکسالی با سرعت بالا درحال افزایش است. این مسأله نیست که قبل از این مطرح نشده باشد و مراکزی درکشور با این مسأله پرداخته‌اند.»


اما تغییر الگوی جمعیت براثر تغییر وضع آب و هوایی هم یکی از تبعاتی است که مدیرطرح ملی تغییر آب و هوا به آن اشاره می‌کند: «همین الان و در سال‌های گذشته دربرخی مناطق کشور تغییر الگوی جمعیت اتفاق افتاده است؛ الان زابلی‌هایی که در آزادشهر هستند، بیشتر از زابلی‌ها ساکن در استان سیستان‌وبلوچستان می‌باشند. در استان کرمان و یزد و سمنان لیست روستاهای زیادی وجود دارد که جمعیت آنها به صفر رسیده و همین روستاها در سال‌های گذشته کار‌وکسب کشاورزی داشتند که دلیل مهاجرت آنها خشکسالی بوده است.» درکنار مناطق اشاره شده، کدام نواحی و استان‌های دیگر ممکن است در سال‌های آینده با مهاجرت بر اثر خشکسالی روبه‌رو شوند.» ناصری دراین‌باره می‌گوید: «استان فارس یکی از استان‌هایی است که به دلیل الگوی مصرف و تغییر اقلیم شرایط بحران‌زده‌ای دارد. تهران و البرز هم شرایط نامناسبی دارند که البته نمی‌توان به راحتی چنین مواردی را مطرح کرد؛ چراکه پایگاه سیاسی کشور هستند و صنایع فراوانی دراین مناطق وجود دارد؛ بنابراین دو دلیل، این دو استان و شهر نمی‌توانند مثال‌هایی از مناطق درشرف تغییر الگوی جمعیت باشند.»


قانعی‌راد: باید برای مهاجرت معکوس زمینه‌سازی شود
اما خشکسالی و تغییر وضع آب و هوایی درمناطق پرجمعیت کشور و کلانشهرها چه نتایج یا اثرات سوئی به بار خواهد آورد و چه راهکارهایی برای مقابله با این معضلات احتمالی باید اندیشیده شود؟ «محمدامین قانعی‌راد»، جامعه‌شناس و رئیس پیشین انجمن جامعه‌شناسی ایران در این‌باره می‌گوید: «خشکسالی در ابتدا از مناطق کویری و حاشیه‌ای ایران شروع شد و روی کشاورزی و اقتصاد این مناطق تأثیر گذاشت تا جمعیت روستاها به سمت شهرها روانه شود، اما شهرها درحال توسعه بودند و منابع آب برای مصارف شهروندان ذخیره می‌شد که شهرها دچار مشکل نشوند و از آن طرف با پدیده خالی‌شدن روستاها روبه‌رو شدیم؛ ابتدا به شهرهای کوچک و بعد از آن شهرهای بزرگتر و درنهایت کلانشهرها مهاجرت کردند.»


قانعی‌راد درباره تبعات خشکسالی روی کلانشهرهای تهران و کرج هم می‌گوید: «وضعیت خشکسالی به تدریج به کلانشهرها رسیده است. تهران بزرگ که از مرزهای شهر تهران هم فراتر رفته و بخش‌هایی از کرج را هم در برگرفته، با کاهش بارندگی روبه‌روست و ازطرفی منابع آبی که به سمت این شهر جریان داشتند، به تدریج کاهش یافتند و این درحالی است که مهاجرت‌ها همچنان درحال افزایش است. این مشکلات سوالی را به وجود می‌آورد که پس از تغییر الگوی جمعیت چه وضعیتی رخ خواهد داد؟ اگر وضع به همین صورت پیش برود، احتمال مهاجرت از این کلانشهرها وجود ندارد و به‌تبع آن افت اقتصاد شهری و افزایش آسیب‌های اجتماعی رخ خواهد داد.»


مطابق گفته‌های این مدرس دانشگاه بی‌آبی و خشکسالی منجر به معضلات فراوانی درشهرهای پرجمعیت کشور خواهد شد اما چگونه می‌توان با این معضلات مقابله کرد: «اگر بخواهیم آسیب‌های اجتماعی صورت نگیرد، راه‌حل دیگر، برگشت به شهرهای کوچک و روستاهاست که نیازمند است دولت برنامه‌ توسعه متوازن و آمایش سرزمین را به صورت جدی پیگیری کند؛ یعنی منابع درمناطق مختلف توزیع شود. دولت باید به سمت یک برنامه توسعه متوازن حرکت کند. علاوه ‌براین، جلوگیری از گسترش کلانشهرها را باید به‌عنوان یک برنامه اضطراری مطرح کنیم که به مثابه یک خطر سیاسی و اجتماعی مطرح شود. با توجه به این‌که نگاه امنیتی دربین مسئولان زیاد است، شاید نیاز باشد که ابعاد امنیتی گسترش کلانشهرها گوشزد شود. مثلا درمنطقه بازار اخیرا زمین نشست کرده، به نحوی که مطابق خبرها کاخ گلستان هم درحال نشست است و دلیل آن ساخت‌وساز بی‌رویه درمنطقه بازار تهران است که همین نشست زمین بحران آب را هم بیشتر می‌کند. درتهران به‌طور خاص شهرداری باید از گسترش این شهر دست بردارد و به پیامدهای این توسعه توجه شود.» قانعی‌راد ازتوجه جدی به ایجاد پیش‌زمینه‌های مهاجرت معکوس هم به‌عنوان یکی از راه‌حل‌ها نام می‌برد: «مهم‌ترین راه‌حل جلوگیری از گسترش کلانشهر تهران و متوقف‌کردن اضطراری هرنوع ساخت‌وساز است. مورد دیگر هم گسترش و توجه جدی به طرح آمایش سرزمین است؛ یعنی به جای این‌که اولویت سرمایه‌گذاری برای کلانشهرها باشد، اولویت به سمت توسعه مناطق دیگر کشور تغییر کند که به تدریج مهاجرت معکوس به سمت شهرها و روستاها صورت بگیرد. در دولت قبل تلاش برای مهاجرت از تهران به سمت شهرستان‌ها وجود داشت که به دلیل نبود امکانات درشهرستان‌ها این طرح موفقیتی در بر نداشت و این تجربه نشان می‌دهد که با شعار و یک‌سری امتیازات، نمی‌تواند مردم را قانع به مهاجرت از کلانشهرها کرد و نیازمند توجه جدی به همه جوانب است.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۵ ، ۰۸:۱۵
پیمان صاحبی


کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی در جریان اصلاح ماده ۴۸ قانون برنامه ششم، تغییرات وسیعی در مفاد بند یک آن ایجاد کرد. این تغییرات رسما طرح توقف بهره‌برداری از جنگل‌های شمال موسوم به طرح تنفس را به بایگانی منتقل کرده‌است.

لیلا مرگن

کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی در جریان اصلاح ماده ۴۸ قانون برنامه ششم، تغییرات وسیعی در مفاد بند یک آن ایجاد کرد. این تغییرات رسما طرح توقف بهره‌برداری از جنگل‌های شمال موسوم به طرح تنفس را به بایگانی منتقل کرده‌است.

طرح تنفس طرحی است که گروهی از کارشناسان و صاحبنظران بخش جنگل آن را پیشنهاد و تا مرحله تصویب مواد قانونی لازم در مجلس، پیش بردند. تلاش این گروه منجر به صدور بخشنامه‌ای در آبان ماه سال جاری از سوی وزیر جهاد کشاورزی شد. در بخشنامه محمود حجتی دستور توقف تمدید طرح‌های جنگلداری با شیوه‌های گذشته صادر شده بود. طراحان ایده تنفس تلاش می‌کردند تا اصلاحات اساسی در اجرای طرح‌های جنگلداری ایجاد کنند و در این راه، رییس مجلس شورای اسلامی نیز با این طرح همراه شده بود. حتی رییس کمیسیون کشاورزی خانه ملت بارها در حمایت از طرح تنفس با مطبوعات مصاحبه کرده بود. به همین دلیل در بند الف ماده ۴۸ قانون برنامه ششم، بندی گنجانده شده بود که بر توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال دلالت داشت. در نخستین دور بررسی قانون برنامه ششم در صحن علنی مجلس، این بند با رای مثبت نمایندگان مواجه شد اما از آنجا که کلیات ماده ۴۸ در صحن علنی مجلس رای نیاورد، تمام بندهای این ماده به کمیسیون تلفیق بازگردانده شد تا اصلاحاتی در آن اعمال شود. در نهایت شگفتی بند الف ماده ۴۸ مکرر اگرچه به ظاهر بر توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال تاکید دارد اما دارای تبصره‌هایی است که نشانی از تلاش برای توقف بهره‌برداری از جنگل‌های شمال در آن به چشم نمی‌خورد.

بیش از پنج دهه است که جنگل بر اساس طرح‌های مدیریتی به نام "طرح جنگلداری" مدیریت می‌شود. طرح‌های جنگلداری جداول متعددی دارند که در آنها میزان رویش در جنگل محاسبه شده و بر اساس میزان رویش، با توجه به اهداف تعیین شده، حجم برداشت محاسبه می‎‌شود. برای اینکه اصل تولید پایدار و مستمر در جنگل رعایت شود، مجاز نیستیم بیش از توان رویشی جنگل از آن محصول (درخت) خارج کنیم. ضمن آنکه برداشت از درختان باید تابع قوانین خاصی باشد که کارشناسان در جریان جنگل گردشی و در نظر گرفتن این ضوابط، درختان مناسب برای قطع را انتخاب می‌کنند. بر اساس ضوابط علم مدیریت جنگل عموما در جریان جنگل‌ گردشتی، درختان مسن یا به سن دیرزیستی رسیده، شکسته، بادافتاده و یا آفت زده در قالب برش‌هایی با نام‌های مختلف برای خروج از جنگل انتخاب می‌شوند.

اگرچه به ظاهر در طرح‌های جنگلداری محاسبات دقیقی برای تعیین میزان مجاز برداشت درختان، انجام می‎شود اما ضعف نظارت در اجرای برنامه‌ها، سبب شده برخی مجریان طرح‌های جنگلداری بیش از توان این اکوسیستم طبیعی از آن چوب خارج کنند تا سود بیشتری از فروش این محصول عایدشان شود. این رویه جنگل‌های شمال را ضعیف کرده و متخصصان را وا داشت تا به اصلاح اساسی طرح‌های جنگلداری فکر کنند. اما طبیعی است که نوشتن طرح‌های جدید، کار ساده‌ای نیست و نیاز به اعتبار و صرف زمان برای جمع‌آوری داده‌ها و آمارهایی دارد که بتوان با استفاده از این اطلاعات، در طول اجرای طرح‌های جدید جنگلداری، پایداری اکوسیستم را هم رصد کرد.

مبدعان طرح تنفس بر این باور بودند که باید با ایجاد یک دوره استراحت ۱۰ ساله و توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل، توان کارشناسی معطوف به ساماندهی آمار و اطلاعات شود تا پس از ۱۰ سال، بار دیگر اجرای طرح‌های نوین که به تمام پتانسیل‌های جنگل –و نه فقط تولید چوب-توجه داشته، در جنگل‌های شمال ایران پیگیری شود. بر اساس نظر مبدعان این ایده، باید دولت در این دوره ۱۰ ساله با تزریق اعتبار مناسب، زمینه ادامه فعالیت‌های حفاظتی و جنگل‌کاری در جنگل‌های شمال را با کمک مجریان قبلی فراهم کند تا پس از تدوین طرح‌های جدید، بر اساس پتانسیل‌های جنگل، نقشه بهره‌برداری از آن ترسیم شود. البته با طرح‌های جدید، دیگر تمرکز و تاکید بر برداشت چوب نیست بلکه طرح‌های گردشگری، محصولات فرعی و سایر موارد نیز در طرح‌های مدیریتی جنگل گنجانده خواهد شد. اما در کمال تعجب آنچه در ماده ۴۸ مکرر به تصویب رسید، به جز پوسته‌ای که در آن به توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل اشاره دارد، هیچ اثر ملموسی در حمایت از طرح تنفس به چشم نمی‌خورد. در این ماده فقط  تاکید شده که قرارداد مجریان طرح‌های جنگلداری پس از اتمام نباید تمدید شود!

در تبصره یک ماده ۴۸ مکرر، جمع‌آوری و بهره‌برداری از جنگل با هدف بهداشت، حفاظت و پرورش جنگل از درختان پیر، خشک سرپا، افتاده، لاپی، آفت‌زده غیرقابل احیاء صرفاً با مجوز سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور مجاز شده‌است. تا کنون نیز اجرای طرح‌های جنگلداری و کسب مجوز برای برداشت درختانی با همین مشخصات، صرفا با مجوز کارشناسان و نشانه‌گذاران سازمان جنگل‌ها انجام می‌شد و متاسفانه عدم رعایت نکات فنی، جنگل‌های شمال کشور را به مرز بحران رسانده است. حال پرسش اینجاست که با این تبصره، چه اتفاق جدیدی در وضعیت مدیریت جنگل‌های کشور رخ داده‌است؟

در تبصره دو ماده ۴۸ مکرر نیز برداشت درختان برای طرح‌های عمرانی مجاز شده‌است! مجلس در حالی برداشت درخت برای طرح‌های عمرانی را مجاز اعلام کرده که ایده‌پردازان طرح تنفس معتقدند باید با توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال، اجرای هرگونه پروژه عمرانی در این اکوسیستم‌ها محدود شود زیرا دیگر این جنگل‌ها تاب و تحمل تغییر کاربری بر اثر اجرای پروژه‌های عمرانی را ندارند.

در بخش دیگری از تبصره دو ماده ۴۸ نیز بهره‌برداری از درختکاری و جنگل‌کاری‌های دست‌کاشت به‌منظور زراعت چوب با تشخیص و مجوز سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور مجاز است. به این ترتیب رسما قانونگذاران به مجریان طرح‌هایی که به دلیل بهره‌برداری غلط از عرصه، طرح‌هایشان غیر اقتصادی شده مسیر کسب درآمد بیشتر را نشان می‌دهد. زیرا بر اساس قوانین و آیین‌نامه‌های داخلی سازمان جنگل‎‌ها، در زمان اجرای طرح‌های جنگلداری اگر بخش‌هایی از جنگل توان تولید چوب نداشته باشد، متولیان این سازمان مجازند زمینه برداشت چوب از سایر بخش‌های جنگل را برای مجریان طرح‌های زیان‌ده فراهم کنند. بنابراین اگر هر یک از مجریان به وظایف خود درست عمل نکرده و میزان تولید جنگل آنها به دلیل این ضعف عملکرد کاهش یابد و با مشکل مالی مواجه شود، به راحتی می‌تواند به سازمان جنگل‌ها فشار وارد کنند که مجوز برداشت درخت از جنگل‌های دست کاشت را برای وی صادر کند. از سوی دیگر صدور مجوز زراعت چوب در جنگل‌های دست کاشت، امکان تغییر کاربری این جنگل‌ها را تشدید می‌کند.

متاسفانه دو تبصره گنجانده شده در ماده ۴۸ رسما تیر خلاصی به طرح تنفس است. طرحی که تلاش می‌کرد علاوه بر تغییر رویکرد مدیریتی جنگل‌های شمال کشور از تولید چوب به کارکردهای اکوسیستمی، برای نیم دیگری از جنگل‌ها که به دلیل نداشتن طرح و اعتبار کافی بدون متولی رها مانده بود و به شدت در معرض تخریب و قاچاق قرار داشت، برنامه مدیریتی تهیه کند، روز پنجشنبه با تصویب برنامه ششم توسعه توسط مجلس دهم، قبل از اجرا به بایگانی ارسال شد.

نمایندگان خانه ملت این بار نیز با شعار حمایت از مردم، قانونی را تصویب کردند که تنها سد طبیعی شمال کشور را در وضعیت شکننده‌ای قرار می‌دهد. جنگل‌های شمال که علاوه بر تولید اکسیژن با جذب آب باران، مانع بروز سیلاب‌های مهیب در شمال کشور می‌شوند در حال بیابانی شدن هستند زیرا بهره‌برداری بی‌رویه و غیر اصولی در این جنگل‌ها سبب شده وضعیت جنگل از نظر کمی و کیفی افت کرده و یک گام به بیابانی شدن نزدیک شود.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۵ ، ۰۷:۵۶
پیمان صاحبی


تأمین سهم دولت جمهوری اسلامی ایران در پروژه‌های بین‌المللی محیط‌زیستی مشترک با دولت‌ها و اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی به‌منظور تشویق و حمایت از جلب کمکها و سرمایه‌گذاری‌های بین‌المللی داوطلبانه و کمک به تأمین هزینه‌های مربوط به کنوانسیون رامسر. 



نمایندگان در نشست علنی نوبت صبح امروز (پنجشنبه، ۲۳ دی ماه) مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی مواد ارجاعی لایحه برنامه ششم توسعه کل کشور بندهای "الف" تا "ظ" ماده ۴۸ این لایحه را با ۱۸۱ رأی موافق، ۱۰ رأی مخالف و ۲ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۵ نماینده حاضر در جلسه تصویب کردند.

به گزارش ایانا از خانه ملت ، در ماده ۴۸ ارجاعی این لایحه آمده است: دولت موظف است اقدامات زیر را جهت حفاظت از محیط‌زیست به‌عمل آورد:

الف- نظارت بر ارزیابی راهبردی محیط‌زیست(SEA) در سیاست‌ها و برنامه‌های توسعه‌ای و ارزیابی اثرات زیست‌محیطی(EIA) پروژه‌ها و طرح‌های بزرگ کلیه دستگاههای اجرایی و بخش های خصوصی و تعاونی، نهادهای عمومی غیردولتی در پهنه سرزمینی از جمله مناطق آزاد تجاری و صنعتی براساس شاخصها، ضوابط و معیارهای پایداری محیط‌زیست.

ب- اجرای برنامه عمل حفاظت، احیاء، مدیریت و بهره‌برداری مناسب از تالابهای کشور با مشارکت سایر دستگاههای اجرائی و جوامع محلی بویژه در ارتباط با تالابهای ثبت شده در کنوانسیون رامسر به طوری که تا پایان برنامه، حداقل بیست‌درصد(۲۰%) تالابهای بحرانی و در معرض تهدید کشور احیاء شود و ضمن حفظ و تثبیت، در روند بهبود قرار گیرند.

ت- تامین اعتبارات ارزی و ریالی مورد نیاز جهت اجرای تعهدات بین‌المللی دولت جمهوری اسلامی ایران در حوزه محیط‌زیست در قالب بودجه های سنواتی. اجرای این بند منوط به رعایت اصول هفتاد و هفتم(۷۷) و یکصد و بیست و پنجم(۱۲۵) قانون اساسی ممکن می‌باشد.

ث- تأمین سهم دولت جمهوری اسلامی ایران در پروژه‌های بین‌المللی محیط‌زیستی مشترک با دولت‌ها و اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی به‌منظور تشویق و حمایت از جلب کمکها و سرمایه‌گذاری‌های بین‌المللی داوطلبانه و کمک به تأمین هزینه‌های مربوط به کنوانسیون رامسر. اجرای این بند منوط به رعایت اصول هفتاد و هفتم(۷۷) و یکصد و بیست و پنجم(۱۲۵) قانون اساسی می‌باشد.

ج- نظارت بر اجرای طرح‌های جامع مدیریت پسماند بویژه در سواحل دریاها، رودخانه‌ها، جنگل‌ها و دشت‌های حاشیه تالاب‌ها و مدیریت سالانه حداقل بیست‌درصد(۲۰%) از حجم پسماندهای موجود با روش‌های مناسب

تبصره- سازمان حفاظت محیط‌زیست موظف است در محدوده حریم شهرها و روستاها بر اقدامات شهرداری‌ها و دهیاری‌ها در این خصوص نظارت کند.

ح- تهیه و اجرای طرح جامع پیشگیری و اطفای حریق در عرصه‌ تحت مدیریت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری و سازمان حفاظت محیط‌زیست با همکاری دستگاههای اجرائی، نظامی(در زمان صلح)  و انتظامی

خ- تکمیل و اجرای تأسیسات جمع‌آوری، تصفیه، بازچرخانی و مدیریت پساب و فاضلاب در شهرها و شهرکهای صنعتی و خدماتی و سایر واحدهایی که فاضلاب با آلایندگی بیش از حد مجاز از استاندادهای ملی تولید می‌نمایند از طریق عقد قرارداد فروش و یا پیش فروش پساب خروجی تأسیسات موجود و یا طرحهای توسعه آتی

تبصره- دولت مجاز است ازطریق تشویق سرمایه‌گذاران بخش خصوصی و یا عقد قرارداد با آنان نسبت به موارد این بند اقدام نماید.

د- احیاء، توسعه و غنی‌سازی جنگل‌ها در سطح  هشتصد و پانزده هزارهکتار

ذ- اجرای عملیات آبخیزداری و حفاظت از خاک و آبخوان حداقل درسطح ده‌‌میلیون هکتار

ر- بیابان‌زدایی وکنترل کانونهای بحرانی آن حداقل درسطح یک‌میلیون و یکصد و چهل هزار هکتار

ز- تهیه نقشه‌های حدنگاری(کاداستر) منابع‌طبیعی حداقل یکصد و چهارده میلیون هکتار و اراضی کشاورزی حداقل بیست میلیون هکتار با رعایت قانون حدنگار(کاداستر)

ژ- ارتقاء پوشش صددرصد(۱۰۰%) حفاظت از جنگلها، مراتع و اراضی ملی و دولتی و مناطق چهارگانه زیست‌محیطی با مشارکت جوامع محلی و ارتقای ضریب حفاظت از جنگلها و مراتع کشور به‌منظور پایداری جنگلها و همچنین تعادل‌بخشی دام و مراتع سالانه حداقل ده‌درصد(۱۰%)

س- رفع تداخل موضوع ماده(۵۴) قانون رفع موانع تولید رقابت‌پذیر و ارتقاء نظام مالی کشور مصوب ۱/۲/۱۳۹۴ سالانه حداقل ده‌درصد(۱۰%) در کلیه موارد، از جمله اراضیی که در خصوص آنها حکم قضایی صادر شده است،

ش- اجرای برنامه مدیریت سبز شامل مدیریت مصرف انرژی، آب، مواد اولیه، تجهیزات و کاغذ، کاهش مواد جامد زائد و بازیافت آنها در ساختمانها و وسائط نقلیه، در کلیه دستگاههای اجرائی و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی در چارچوب قوانین مربوطه

تبصره- آئین‌نامه اجرائی این بند به پیشنهاد مشترک وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست به‌تصویب هیأت وزیران می‌رسد.

ص- احیاء رویشگاههای مرتعی و توسعه و فرآوری گیاهان دارویی به میزان حداقل نه میلیون و ششصدهزار هکتار و افزایش حداقل یکصدهزار هکتار به سطح زیر کشت گیاهان دارویی به‌نحوی که در پایان برنامه به دویست و پنجاه‌هزار (۲۵۰,۰۰۰) هکتار برسد.

ض- ارائه برنامه جامع مقابله با ریز گردها حداکثر تا پایان سال اول اجرای برنامه و اجرای عملی و موثر آن از سال دوم

ط- اعطای تسهیلات و پیش‌بینی اعتبار لازم در بودجه سالانه جهت از رده خارج کردن سالانه ده‌درصد(۱۰%) از موتورسیکلت‌های بنزینی و جایگزینی با موتورسیکلت‌های برقی

ظ- فراهم کردن منابع ارزی و ریالی لازم جهت تبدیل پسماند به کود یا انرژی برای شهرهای مختلف درطول برنامه با همکاری بخش خصوصی و شهرداریها.

ع- اقدامات سیاسی، اقتصادی و عمرانی لازم برای تثبیت، استمرار و افزایش حقآبه به رودخانه‌های مشترک و مرزی مانند هیرمند و تأمین حقآبه زیست‌محیطی آنها

غ-  تهیه، تدوین و اجرای برنامه ‌عمل حفاظت و مدیریت از مناطق چهارگانه ‌محیط‌زیست و گونه‌های در معرض تهدید و خطر انقراض حیات‌وحش کشور با رویکرد بهره‌گیری از ظرفیت‌های داوطلبانه و مشارکت اشخاص حقیقی و حقوقی با اولویت جوامع محلی و سازمان‌های مردم نهاد توسط سازمان حفاظت محیط زیست.

ف- بازنگری در محدوده مناطق چهارگانه محیط زیست و همچنین تعریف و تقسیم بندی جدید مناطق با توجه به تقسیمات نوین اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت(UCN) توسط سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور.

گ- کشاورزان و دامدارانی که محصولات آنها با تشخیص جهادکشاورزی شهرستان در معرض تهدید حیات‌وحش می‌باشد، می‌توانند برای جلوگیری از خسارت نسبت به محصور نمودن مزارع خود اقدام کنند.

ل- سازمان حفاظت محیط‌زیست مکلف است نسبت به پاسخ استعلام‌های مربوط به پروژه‌ها و طرح‌های عمرانی دولتی و طرح‌های اقتصادی سرمایه‌گذاران حداکثر ظرف مدت دوماه ‌اقدام نماید. و درصورت رد گزارشات و درخواست‌های مذکور دلایل را کتباً به‌صورت شفاف مطابق قوانین و ضوابط فنی مربوطه به ذینفعان اعلام کند. عدم پاسخ سازمان حفاظت محیط‌زیست در مهلت مقرر، به‌منزله تائید می‌باشد.

گفتنی است نمایندگان مواد "ع" تا "ل" ماده ۴۸ را نیز با ۱۷۳ رأی موافق، ۵ رأی مخالف و ۴ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۳ نماینده حاضر در جلسه به شرح زیر مصوب کردند./
منبع:ایانا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۵ ، ۰۷:۵۵
پیمان صاحبی


از ابتدای مهر امسال که زمان آغاز سال آبی ۹۶-۹۵ نیز محسوب می‌شود، در مجموع ۱۳ میلی‌متر بارش گزارش شده که این میزان در دو ماه اول سال گذشته، ۶۹ میلی‌متر بوده است. بر این اساس، شرکت مدیریت منابع آب ایران با تعریف شاخص‌های مختلف همچون روند بارش استان، حجم ذخیره سدها و میزان روان‌ آب‌های سطحی، موجودی منابع آب استان‌های مختلف کشور را بر اساس دسترسی و تامین آب رتبه‌بندی می‌کند که در این میان، هفت استان کشور از جمله اصفهان، بوشهر، خراسان شمالی، زنجان، قزوین، هرمزگان و یزد با کمبود شدید آبی روبه رو هستند و وضعیت نامناسب‌تری نسبت به سایر استان‌های کشور دارند. از سوی دیگر ۲۱ استان کشور شامل آذربایجان‌شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، ایلام، تهران، البرز، چهارمحال و بختیاری، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، فارس، قم، کردستان، کرمانشاه، کهکیلویه و بویر احمد، گلستان، گیلان، لرستان، مرکزی و همدان نیز با تنش آبی شدید روبه رو هستند. سال گذشته از ابتدای مهر تا پایان آبان‌ فقط سه استان در وضعیت کمبود و هشت استان در وضعیت تنش شدید آب بودند، اما در سال جاری با افزوده شدن ۱۷ استان دیگر به این فهرست، تعداد استان‌های دارای تنش آبی شدید و کمبود آب به ۲۸ استان رسیده است.

خشکسالی بسیار شدید مراکز مهم جمعیتی

رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور ضمن تشریح وضعیت خشکسالی کشور در بازه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت اظهارکرد: بسیاری از نقاط که به عنوان منابع تامین آب کشور یا به عنوان مراکز مهم جمعیتی از جمله تهران، البرز و خراسان شمالی شناخته می‌شوند با خشکسالی‌های شدید و بسیار شدید مواجه‌ هستند. شاهرخ فاتح ضمن تشریح وضعیت خشکسالی کشور در مقیاس کوتاه‌مدت با اشاره به اینکه بر اساس شاخص SPEI در دوازده ماهه منتهی به آذر در بسیاری از مناطق کشور خشکسالی‌های خفیف تا شدید وجود دارد، اظهار کرد: در بخش‌هایی از استان‌های فارس، اصفهان، چهار محال و بختیاری، یزد، کرمان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، قم، تهران، البرز، قزوین، مازندران، آذربایجان شرقی و کردستان خشکسالی‌های شدید و در برخی نقاط خشکسالی‌های بسیار شدید دیده می‌شود. او با بیان اینکه بر اساس این شاخص کوتاه‌مدت، در بخش‌هایی از شمال اردبیل، آذربایجان شرقی و شرق گلستان ترسالی مشاهده می‌شود، افزود: بقیه مناطق کشور در این بازه زمانی ۱۲ ماهه در حالت طبیعی قرار دارند. رئیس مرکز ملی خشکسالی با اشاره به اینکه با نگاه کوتاه ‌مدت حدود ۸۴ درصد مساحت کشور با درجاتی از خشکسالی مواجه هستند، گفت: ۳۳ درصد مساحت کشور خشکسالی خفیف، ۴۱ درصد خشکسالی متوسط، ۱۰ درصد خشکسالی شدید و دو دهم درصد خشکسالی بسیار شدید دارند. تنها یک درصد مساحت کشور در این بازه زمانی در شرایط ترسالی قرار دارد و بقیه مناطق شامل ۱۵ درصد مساحت کشور از شرایط نرمال برخوردار است. فاتح با تاکید بر اینکه تغییرات خشکسالی در بلندمدت بطئی است، به ترسیم وضعیت خشکسالی کشور در مقیاس بلندمدت با تکیه بر شاخص SPEI در هشتاد و چهار ماهه منتهی به آذر امسال ۹۵ پرداخت و گفت: با توجه به این شاخص، بسیاری از مناطق کشور با خشکسالی بلندمدت و انباشته شده مواجه هستند. بسیاری از نقاطی که به عنوان منابع تامین آب کشور محسوب می‌شوند، یا به عنوان مراکز مهم جمعیتی از جمله تهران، البرز و خراسان شمالی شناخته می‌شوند، با خشکسالی‌های شدید و بسیار شدید مواجه‌ هستند. به گزارش ایسنا، این مقام مسئول در سازمان هواشناسی با اشاره به اینکه ۸۳ درصد مساحت کشور با شاخص بلند مدت با پدیده خشکسالی دست و پنجه نرم می‌‌کنند، افزود: از این میزان ۲۱ درصد خشکسالی خفیف، ۴۰ درصد خشکسالی متوسط، ۱۸ درصد خشکسالی شدید و سه درصد خشکسالی بسیار شدید دارد و در مقابل تنها سه درصد مساحت کشور در شرایط ترسالی قرار دارد و مابقی مساحت کشور که شامل ۱۴ درصد است در شرایط طبیعی به سر می‌برند.

تنش مدیریتی بیش ازتنش آبی

یک کارشناس محیط زیست درباره بحران آب در کشور به «آرمان» می‌گوید: ‌تنش آبی را نمی‌توان از این بعد که سطح بارش‌ها امسال کاهش یافته مورد بررسی قرار داد، بلکه تنش‌های موجود در بحث آب به مدیریت آب مربوط می‌شود. در اصل نوع بهره برداری و رویکرد در مقوله مدیریت آب در کشور ما جای بحث دارد. هومان خاکپور می‌افزاید: در کشور با تغییرات اقلیمی مواجه هستیم. برای مثال در منطقه زاگرس که بیش از ۴۰ درصد از آب‌های کشور را تامین می‌کند نیز دیگر اثری از بارش‌های برف سنگین مشاهده نمی‌شود، بلکه هم اکنون فقط شاهد بارش باران در کشور هستیم. هم اکنون بارش برف به بارش باران تبدیل شده است، اما در مجموع تفاوت چشمگیری در میزان بارش سالانه اتفاق نیفتاده است. یعنی با توجه به میانگین درازمدت شاید ۱۰ -۱۵درجه از شدت بارندگی‌های سالانه کاهش یافته است. حتی نسبت به سال‌های گذشته شاید وضعیت بارندگی بهتر نیز شده باشد. به گفته او نوع مدیریت‌های موجود حل تنش آبی را در کشور سخت کرده است. در حیطه محیط زیست تغییرات یا تحت تاثیر بشر است یا کاملا تحت تاثیر طبیعت است. اما با اندیشیدن تمهیدات لازم می‌توان بارش‌های آبی را مدیریت کرده و به این ترتیب منابع را به شکل مطلوب ذخیره کرد و مورد استفاده قرار داد. به گفته او پوشش گیاهی در کشور به میزان قابل ملاحظه ای از بین رفته است و به این ترتیب با تغییر نوع بارش مواجه هستیم. اما با توجه به شرایط موجود می‌توان تصمیمات مدیریت را بر اساس آن تنظیم کرد. چون با از بین رفتن پوشش گیاهی در هر خطه با اولین بارش شاهد هدر رفت نزولات آسمانی و بروز سیلاب خواهیم بود. از سوی دیگر علاوه بر از بین رفتن آب در کشور فرسایش خاک نیز مشاهده می‌شود. بر اساس آمارها سه تا چهار برابر استانداردهای جهانی در کشور فرسایش خاک رخ می‌دهد. یعنی سالانه در کشور بیش از ۱۵ تا۱۶ تن فرسایش خاک در هر هکتار مشاهده می‌شود. این در حالی است که این رقم بر اساس میانگین‌های جهانی سالانه پنج یا شش تن برآورد شده است. با این تفاسیر ما در کشور آب و خاک را به یکباره از دست می‌دهیم. در اصل برای مدیریت تنش آبی در کشور باید تنش‌های مدیریتی و نوع دیدگاه‌ها در زمینه تخریب پوشش گیاهی مورد توجه و تغییر قرار گیرد. این کارشناس محیط زیست می‌گوید: تاکنون تصمیم گیران در کشور نتوانسته‌اند اشتغال، میزان چرای دام، بهره‌برداری و... را در مناطق مورد ارزیابی قرار داده و به این ترتیب شاهد گسترش آفات در مناطق، قطع درختان، از بین بردن پوشش گیاهی وتشدید تنش آبی هستیم.

منبع:روزنامه آرمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۵ ، ۰۷:۵۲
پیمان صاحبی