در کشورمان، فرونشست زمین به شکلی شگفتانگیز روندی تصاعدی داشته است و بهطور متوسط پایتخت، هرماه شاهد یک یا چند حادثه مهم فرونشست بوده که برخی از آنها حتی منجر به فوت تعدادی از هموطنانمان شده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه نسل فردا، در این میزگرد که با حضور چندتن از کارشناسان و متخصصین حوزه مرتبط با این بحران برگزار شد، نسبت به وقوع فرونشست هشدار داده شد. پروفسور احمد جلالیان استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی اصفهان و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) و متخصص در حوزه خاکشناسی، دکتر اکبر قاضی فرد دانشیار گروه زمینشناسی دانشگاه اصفهان و دانشآموخته دکترای زمینشناسی مهندسی و محیطزیست از دانشگاه رالا میسوری آمریکا، دکتر محمدحسین رامشت استاد دانشکده علوم جغرافیا و برنامهریزی و پروفسور جهانگیر عابدی کوپایی استاد دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشآموخته دکترای مهندسی منابع آب از دانشگاه NSW سیدنی استرالیا کارشناسان حاضر در این جلسه بودهاند. متن کامل این میزگرد را ازنظر میگذرانید.
احمدی: درابتدا بفرمایید که فرونشست زمین چیست و تحت تأثیر چه عواملی ایجاد خواهد شد؟
قاضی فرد: فرونشست زمین تحت تأثیر عوامل زیادی ممکن است اتفاق بیفتد. عوامل انسانی و عوامل طبیعی، هر دو میتوانند منجر به پیدایش چنین پدیدهای شوند. عوامل طبیعی نظیر وجود منافذ زیرزمینی مانند غارها که به آنهاحفرات کارستی میگویند که البته در ایران درجاهایی که فرونشست اتفاق افتاده است، بهندرت این عامل منجر به ایجاد فرونشست شده است. حرکتهای تکتونیکی نیز عامل دیگر ایجاد فرونشست زمین است، اما بیشترین عاملی که منجر به ایجاد فرونشست زمین شده جنبه انسانساز دارد، نظیر فعالیتهای معدن کاری و استخراج مایعات از زمین. عمدهترین دلیل فرونشست که در 100 سال گذشته در کشورهای مختلف منجر به ایجاد این پدیده شده، برداشت مایعات مانند آب، نفت و حتی گاز از مخازن زیر سطح زمین بوده است. در ارتباط با منابع آب، قائدتا هراندازه جمعیت زمین افزایش مییابد، طبیعتا نیاز انسان به آب بیشتر شده و شدت برداشت آبهای زیرزمینی برای فعالیتهای کشاورزی، شرب و صنعت نیز افزایش مییابد. درنتیجه این برداشت بیرویه، سطح آب زیرزمینی پایین رفته و به تبع در یک اصطلاح عامیانه زمین پوکتر خواهد شد؛ چراکه تا زمانی که حجم آب بیشتر باشد حجم در بین منافذ زمین وجود داشته باشد به دلیل عدم تراکمپذیری، آب میتواند وزن لایههای فوقانی را تحمل کند ولی زمانی که سطح آب پایینرود، طبیعتا منافذ زمین از آب خالی گشته و هوا جایگزین آب خواهد شد. هوا خلاف آب، مادهای قابل تراکم است درنتیجه اگر آب مثلا صد متر پایین برود، مسلما اگر در این صد متر میزان منافذ و تخلخل مثلا 20 درصد باشد، براثر فشار بار فوقانی حجم منافذ کاهشیافته لایههای خاک دچار تراکم و نهایتا فرونشست زمین میشود که نشانه آن، خارج شدن کیسینگ چاههای آب کشاورزی است که در دشتهای مهیار، کاشان، گلپایگان و دامنه اتفاق افتاده است. میگویند در چهل سال پیش سطح آب زیرزمینی در دشت مهیار در عمق 15 متری از سطح زمین قرار داشته است، اما در حال حاضر در عمق حدودا 180 متری قرار دارد. مسلما این میزان پایین رفتن آب را زمین نمیتواند تحمل کند و درنتیجه چنین فشاری طبعا زمین متراکم خواهد شد. در قرن بیستم بیشتر در زمینهای کشاورزی این اتفاق میافتاد ولی با توجه به برداشت غیراصولی و بیرویه در مناطق شهری، باید گفت که قرن بیستم، قرن فرونشست شهرها نامگذاری شده است. بسیاری از شهرها و مناطق مسکونی در دنیا نیز دچار این مشکل شدهاند. در ایران هم این موضوع وجود دارد و هیچ خط قرمزی در زمینه برداشت بیرویه و غیراصولی از آبهای زیرزمینی وجود ندارد. گفته میشود که میزان برداشت آب زیرزمینی توسط شهرداری اصفهان حدود 4 تا 5 مترمکعب در ثانیه است که یک عدد بسیار بزرگی است.
شهرداریها و برداشتهای غیرمجاز!
احمدی: چندی قبل مدیرعامل شرکت آب منطقهای تهران اعلام کرده بود 70 میلیون مترمکعب از برداشتهای شهرداریها از منابع آب سفرههای زیرزمینی غیرمجاز است. به گفته خسرو ارتقایی، شهرداری تهران در حال حاضر 200 میلیون مترمکعب از منابع آب سفرههای زیرزمینی استفاده میکند که 130 میلیون مترمکعب از این مصارف مجاز و بیش از 70 میلیون مترمکعب برداشتهای شهرداری از منابع آب سفرههای زیرزمین غیرمجاز است. این در حالی است که به گفته علیرضا دایمی، معاون وزیر نیرو، بارها برای چنین عملکردی از سوی شهرداریها، به آنها اخطار دادهشده است.
جلالیان: این رقم در اصفهان حدود 150 میلیون مترمکعب است. در ادامه باید بگویم فرونشست زمین یا "Land subsidence " یونسکو این پدیده را چنین تعریف کرده است: فرونشست تدریجی زمین در سطح وسیع و حتی در سطح محدودتر، بهصورت قائم و تدریجی یا خیلی سریع اتفاق میافتد. فرونشست تدریجی را زلزله خاموش نیز میگویند. سفره آب زیرزمینی دشت مهیار در سال حدود سه متر درنتیجه برداشتهای بیرویه پایین میرود. آمارها نشان میدهد سال 1369، 217 چاه وجود داشته است با 58 میلیون مترمکعب بهرهبرداری، در سال 1388، 446 حلقه چاه وجود داشته است با 85 میلیون مترمکعب بهرهبرداری! این بهرهبرداریهای مضاعف و غیرمجاز باعث فشار لایهها میشود که درنتیجه آن، شاهد سطح وسیعی از فرونشست خواهیم بود. در مهیار این نشست بهصورت طولی در 7 – 8 متر اتفاق افتاده است و هم بهصورت عرضی در حد چند سانتیمتر تا حتی یک متر دیده میشود. این فرونشست، بهصورت تدریجی بوده است، اما نوع دیگری از فرونشست وجود دارد که "فروچاله" نام دارد. به این معنا که یکدفعه یک چاله در زمین ایجاد میشود. فرو چالهها در صورتی ایجاد میشوند که سازندهای زمینشناسی که در زیر قرارگرفته و ممکن است در آنها کانیهای قابلحل بوده باشد یا به علل دیگر در یک منطقه خاصی فرونشست اتفاق میافتد. در کبوتر آباد همدان، شیراز، تهران شاهد این فرو چالهها هستیم. در دشتهای اصفهان نظیر مهیار حدود ده تا دوازده سانتیمتر در سال، در گلپایگان هم تقریبا به همین میزان، در اردستان، در ابوزیدآباد که حدود هجده سانتیمتر در سال است، همچنین در کاشان و جرقویه، این فرونشست دیدهشده است. نقشهای را سازمان زمینشناسی کشور بر اساس فرونشستها تهیهکرده است. در این نقشه وضعیت فرونشست زمین در کل کشور نشان دادهشده؛ درصورتیکه فرونشست 4 میلیمتر در سال در دنیا بحرانی تلقی میشود، در دشتهای اصفهان بهطور متوسط در سال ده تا دوازده سانتیمتر شاهد فرونشست هستیم. در خود شهر نیز چون رودخانه باز میشده و آبرفتها از محل آب رودخانه تغذیه میشدند، فرونشست قابلتوجهی هنوز اتفاق نیفتاده است.
قاضی فرد: آثار فرونشست در عاشقآباد اصفهان نیز مشاهدهشده و تصاویری هم از این پدیده منتشرشده است.
جلالیان: آماری که ما در دست داریم، نشان میدهد که حدود 150 میلیون مترمکعب آب از سفرههای زیرزمینی خارج تا در سطح 3000 هکتار فضای سبز آبیاری شود. اگر این روند ادامه یابد، باید انتظار داشته باشیم که بهزودی فرونشست در شهر تاریخی اصفهان اتفاق بیفتد که هم خطری هست برای ساختمانها و هم خطری است برای آثار تاریخی و هم خطری برای پلها، راهآهن و ... که باید این فرونشست را جدی بگیریم.
آبهای زیرزمینی، آبهای استراتژیک
عابدی: بسیاری از شهرهایی که در مناطق خشک و نیمهخشک جهان قرارگرفتهاند، با این مسئله روبهرو هستند. تنها آبی که در این مناطق وجود دارد، آبهای زیرزمینی است. بنابراین بخشهای مختلف شرب، بهداشت، فضای سبز و کشاورزی، فشار زیادی به این آبهای زیرزمینی وارد میآورند. در سالهای گذشته که کشور ما جمعیت کمتری داشت و واحدهای صنعتی و کشاورزی تا این اندازه گسترش نیافته بود، مشکل چندانی نداشتیم، اما در حال حاضر باوجود رشد جمعیت و توسعه فعالیتهای کشاورزی و صنعتی فشار زیادی به آبهای زیرزمینی درنتیجه برداشت بیرویه آب وارد میآید و سطح این آب نیز پایین خواهد آمد. درگذشته که این میزان برداشت آب وجود نداشت تا عمق کم در حدود 7- 8 متر به آب میرسیدیم، اما امروز در عمق 150 – 180 متر به آب میرسیم. طبیعتا زمانی که آب پایین میرود کیفیت آن نیز پایین خواهد آمد؛ شورتر خواهد شد و تمام خلل و فرج زمین خالی از آب خواهد شد و هوا جایگزین آن خواهد شد که در این شرایط ما شاهد نشست زمین خواهیم بود. آبهای زیرزمینی ذخایر استراتژیک زمین محسوب میشوند. درجاهایی نظیر اصفهان که آبهای سطحی نیز دچار مشکل شده است، طبیعتا باید از آب موجود با دقت نظر بیشتری حفاظت کنیم. در بسیاری از کشورها و در بسیاری از مناطقی که مشابه با استان اصفهان است شاید از 30 – 40 سال پیش شروع کردهاند به توجه به مبحث منظرسازی خشک (Xeriscaping)! به این معنا که زمانی که مشکل ما کمآبی است، نباید به این شدت از فضای سبز چمن استفاده کنیم یا از گیاهانی که مصرفکننده آب زیاد هستند. لازم به گفتن است که اصطلاح خشک منظرسازی برای فضای سبز شهرها توسط برنامهریزان به دلیل کمبود منابع آب ابداعشده است. این برنامه، مشتمل بر چند اصل بوده که گزینش گیاهان مناسب و سازگار با مناطق خشک، استفاده از آبیاری قطرهای، آبیاری زیرسطحی و فنون دیگر در ارتباط با روش آبیاری، استفاده از خاکپوش، اصلاح خاک بستر در فضایسبز با مواد جاذب رطوبت یا پلیمرهای ابر جاذب است؛ البته سازمان پارکها و فضای سبز اصفهان شروع کرده است به توسعه منظرسازی خشک در سطح شهر اصفهان، منتهی سرعت عملیاتی شدن این موضوع، بسیار کم است و باید حمایتهای لازم در این زمینه صورت پذیرد. باید استفاده از مالچهای سنگی، مالچهای رنگی و گیاهان مقاوم به کمبود آب ،جایگزین توسعه فضای سبز چمنی که آببر است، شود. در کشورهای غربی نیز که دچار مشکل کمآبی هستند، مالچ چوبی، سنگی و رنگی و گیاهان مقاوم برای زیباسازی فضای شهری بهره برده شده است. بنابراین لازم است با پیادهسازی چنین ایدههایی از منابع آبهای زیرزمین، بهشدت محافظت کنیم؛ وگرنه در طی سالهای آینده، با بحران شدید آب مواجه خواهیم شد.
تکتونیک دلیل اصلی فرونشست نه آبهای زیرزمینی!
رامشت: برداشت علمی و صحیحی از مفهوم فرونشست زمین در اخبار منتشرشده توسط رسانهها ارائه نمیشود وگاه حتی حفرههای ناشی از ترک لولههای آب در خیابانها هم فرونشست (subsidence) معرفی میشود. این در حالی است که تعریف از فرونشست کاملا مبحثی تخصصی است و به هر چالهای نمیتوان فرونشست اطلاق کرد. مثلا در یک دشت اگر حفرهای بهصورت یک چال بزرگ یا کوچک هم به وجود آید، به آن نمیتوان فرونشست اطلاق کرد. نکته مهم دیگری که اعتبار علمی آن زیر سوال است، نسبت و ارتباط میان فرونشست و آبهای زیرزمینی است. اینیک باور علمی غلط برای محققین ما بهصورت یک گزاره قطعی تبدیلشده ومتاسفانه در هر گزارش یا مصاحبهای هم تکرار میشود. مطالعات جدید نشان میدهد که خلاف باورهای معمول که اصرار دارد عامل اصلی فرونشست زمین (subsidence) را برداشت بیرویه از آبهای زیرزمین بدانند، صحت ندارد.
علت پدیده سوبسیدانس (فرونشست) چیست؟
درپی فرونشست در دشتها، شکافهای خاصی در سطح آنها به وجودمی آید که مردم مثلا یزد به آن در اصطلاح "شق" میگویند و در کرمان و رفسنجان هم از اصطلاح "دروم" استفاده میشود. این اصطلاحات، واژههای قدیمی هستند که شواهد شفاهی موجود در منطقه ابراهیم یزد دال بر سابقه بیش از یکصد ساله آنهاست. خود واژهسازی محلی و قدمت آن نشان میدهد ایجاد این پدیده هرگز معطوف به زمان ما نبوده و حتی درزمانی که مکندههای دیزلی و چاههای عمیق هم وجود نداشته، این پدیده برای اهالی یزد وکرمان شناختهشده بوده است.درگذشته زمانی که این شکافها در زمینهای کشاورزی ایجاد میشدند، کشاورزان دیگر نمیتوانستند در آن کشت انجام دهند؛ چراکه همه آب آبیاری وارد این شکافها میشده ولذا آنها مجبور به رها کردن این بخش از اراضی خود میشدهاند. (نمونه موردی دهکده ابراهیمآباد در یزد) در همین زمینه رسالهای با همکاری و نظارت دکتر شریفی کیا،استاد دانشگاه تربیت مدرس که اولین بار سیستم تداخل سنجی را در ایران باب کرده، انجام پذیرفت. در این سیستم با امواج رادار میزان نشست کردن یا تغییرات پوسته زمین در حد سانتیمتر درسال اندازهگیری میشودواز دقت بسیار بالایی برخوردار است. اگرچه پژوهشهای متعددی در این زمینه انجامگرفته و همگی دال بر فرونشست دشتهاست ولی دو عامل سبب شده که از این مطالعات نتیجه اشتباه گرفته شود.
ا- تقارن زمانی فرونشستها با دادههای افت سطح آبهای زیرزمینی
2-حذف نواحی کوهستانهای همجوار دشتها از مطالعات رادار سنجی.
در مورد اول باید گفت همزمانی دو رخداد، همیشه نمیتواند رابطه بین آن دو پدیده را تعریف کند و چنین استنتاجی ازنظر منطق علمی مستلزم شرایط دیگری است.
در مورد دوم باید گفت حدف مناطق مجاور دشتها در مطالعات تداخل سنجی راداری، نتیجهگیری مارا عقیم میگذارد. برای مثال دادههای پردازششده نشان میدهد که دشت ابراهیمآباد یزد، در حال فرونشست است و این فرونشست در مرکز زیاد و هر چه به حاشیه دشت نزدیک میشویم، میزان فرونشست کاهشیافته تا درنقطه ای به صفر میل میکند. از این نقطه به بعد را محققین غالبا از محدوده مطالعاتی خود حذف کردهاند، حالآنکه اگر ادامه میدادند، بهوضوح روشن بود که بالا آمدن شـــــروع ودر اصطلاح زمینشناسی نوعی (uplift) آرام در حاشیه دشتها صورت میگیرد و هرچه به خط رأس کوههای مجاور نزدیک میشویم، میزان این بالاآمدگی بیشتر میشود. اینکه مطالعات بیش از 92 دشت در ایران فرونشست را نشان میدهند، امری مسجل است و درفرو نشست آنها شکی نیست، اما این نتایج جای تعجب دارد که یک دشت در حال فرونشست باشد ولی کوهستانهای اطراف آن در حال بالا آمدن؛ لذا چون مطالعه و تحلیلها صرفا مربوط به دشت هابوده و نه اطراف آن! درنتیجه گیری و نسبت این پدیده به برداشت آبهای زیرزمینی جای اشکال به وجود خواهد آورد.
دکتر آرا یکی از استادان دانشگاه سمنان هم در ارتباط با تأثیر تکتونیک بر ایجاد فرونشست در جاجرود و بخشهایی از تهران مطالعاتی داشته و نشان داد در تهران، فرونشست عجیبی وجود دارد، چیزی در حدود 36 سانتیمتر در سال! ولی همزمان بر این نکته تأکید داردکه کوههای اطراف جاجرود، در حال بالا آمدن هستند و دشت جنوب تهران (فرودگاه امام خمینی) در حال پایین رفتن. این گزارشها سبب شد که برای مطالعه و بررسی دقیق این پدیده، دکترپورخسروانی استاد دانشگاه کرمان طرحی را روی دشتهای ایران انجام دهد. وی سه دشت با سه ویژگی خاص ازنظر آبشناسی (دشت رفسنجان بهعنوان دشت با بیلان منفی – دشت ماهی دشت بهعنوان دشت متعادل – ودشت اردبیل با بیلان مثبت) انتخاب و بررسیهای تداخل سنجی راداری روی آنها و کوهستانهای اطراف آن انجام شد. در این مطالعه صرفا خود دشتها موردمطالعه قرار نگرفت، بلکه اطراف دشتها نیز موردتوجه واقع شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در هر سه دشت فرونشست زمین وجود دارد واراضی اطراف آن نیز در هر سه حالت با بالا آمدن زمین روبه روهستند. به عبارت دیگر حتی سفرههایی هم که با افت سطح آب روبه رو نبودهاند، فرونشست وجود دارد. نتیجه حاصله از این تحقیق، طرح نظریه"ژئودوالیتی نظریهای بنیادین در علوم زمین"توسط دکتر پور خسروانی بود . در این نظریه تأکید بر آن است که دردشت ها وکوهستانهای مجاور آنها، حرکات تکتونیکی آرامی وجود دارد که بهصورت زوجی عمل میکنند، بدین معنی که دشتها آرام آرام فرو رفته و کوهستانهای مجاور آنها در حال بالا آمدن هستند. دکتر شهبازی استاد دانشگاه زابل با مواجهه با این نتایج، تصمیم گرفت این نتایج را مدل وبه صورت آزمایشگاهی آنها را تجربه کند، به این معنا که بر اساس اندازهگیریهایی که در این دشتها شده بود، دو دشت مصنوعی ساخته شد. در این مدل شرایط آبخان ها به نسبت طبیعی بازسازی و میزان فرونشست زمین در دو حالت مورد سنجش قرار گرفت. در حالت اول آب آبخان پمپاژ و حرکات تکتونیکی هیچ دخالتی داده نشد. در این حالت مقدار فرونشست بسیار ناچیز بود؛ به طوری که تنها با کولیس مقدار آن قابل اندازه گیری شد و پدیدهای که از استخراج آب در این حالت ناشی شد ترکهای چند وجهی سطحی بودشکل (1).
نتیجه مطالعات نشان داد چیزی که اصطلاحا به عنوان "شق" به عنوان نتیجه عملکرد فرونشست اتفاق میافتد، ماهیتا با شکافهای چندوجهی که بیشتر معلول بافت خاک است، تفاوت بنیادی دارد؛ بنابراین بر اساس نظریههای جدید آنچه که گفته میشود فرونشست به دلیل برداشت بی رویه آبهای زیر زمینی اتفاق می افتد، صحیح نیست و این پدیده معلول حرکات پوستهای زوجی یا دوال است.
نقش برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی برجسته تراست
جلالیان: فرمایش شما کاملا درست است. بنده لیستی از دلایل ایجاد فرونشست را برایتان ذکر میکنم. برداشت و استخراج از معادن، برداشت بی رویه از منابع آبهای زیرزمینی و منابع نفت و گاز، فعالیتهای تکتونیکی، پدیدههای زمین ساختی، خزش در گسلها و چین خوردگی. فرونشست یک پدیده تک عاملی نیست و نمیتوان دلایل تمام فرونشستها را حرکات تکتونیکی یا کاهش سطح آبهای زیرزمینی دانست، اما برداشت متخصصان حوزههای مختلف، برداشت بی رویه آب را یکی از برجستهترین دلایل برای ایجاد فرونشست زمین در مناطق مختلف ارزیابی کردهاند. به نظر میرسد با توجه به مطالعاتی که در بیلان دشتها انجام شده است، نشان میدهد که بیلان عمده دشتهای کشور که تعدادشان ششصد دشت است، در حدود سیصد دشت بیلان منفی وجود دارد. برخی اوقات لایههای رسی وجود دارد که وقتی آب خارج میشود، انقباض پیدا میکنند. آقای دکتر من در وسط دشت مهیار شکاف دیدم خلاف آنچه که شما می گویید، فرونشست در مرکز اتفاق نمیافتد. من در سگزی در وسط دشت، شکاف دیدهام. بنابراین در بررسی فرونشست باید مجموعهای از عوامل را مد نظر قرار داد و نه فقط یک عامل را! آمارها نشان میدهند در بسیاری از مناطق اصفهان در یک دوره سی ساله 40 متر، افت آب داشتیم. به طور متوسط در دشت مهیار نیز سالانه سه متر افت آب زیر زمینی داریم.
تمام دشتهای ایران در حال فرونشست است
رامشت: اینکه ما به ذخایر آب حرمت نگذاشتهایم و افت آب داشتهایم، صحت دارد، اما ما در این جلسه در مورد ارتباط فرونشست زمین با آبهای زیرزمینی صحبت میکنیم. اگر دو پدیده همزمان اتفاق بیفتند، ممکن است با یکدیگر هیچ ارتباطی هم نداشته باشند، این موضوع به خاطر قرینه بودن زمانی این دو است نه ارتباط منطقی این دو! تمامی کارشناسان تا به حال علت فرونشست زمین را برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی معرفی کردهاند و میان میزان فرو نشست و پایین رفتن سطح پیزومتر آب، همبستگی برقرار و سپس نتیجه گرفته اندکه بین این دو متغیرهمبستگی معناداری وجود دارد وهمین استدلال منطق کلی حاکم بر استنتاج آنهاست. آیا اگر هر روز بنده ساعت 8 اینجا بیایم، به این معناست که وقتی من آمدم، اینجا ساعت 8 است؟! تمام دشتهای ایران در حال فرونشست است. از ششصد دشتی که آقای دکتر جلالیان به آن اشاره داشتند نزدیک به دویست و پنجاه دشت مورد مطالعه قرار گرفته وهمه این مطالعات دال بر فرونشست درتمامی این دشتهاست ولی همه این محققین تنها قلمرو دشتها را مطالعه کردهاند و ارتفاعات مجاور را از قلمرو کاری خود حذف کردهاند.
جلالیان: منظور شما این است که باید ارتباط دشت با سازندهای زمین شناسی، گسل، تکتونیک هم مورد توجه قرار داد.
رامشت: چالههای ما بر اساس حرکات تکتونیکی در حال فرونشست و کوههای ما در حال بالا رفتن است.
جلالیان: آقای دکتر ولی آنچه که مشهود است، این است که این پدیده در ایران مرکزی که خشک است، بیشتر دیده میشود. فرونشستها را ما در فارس میبینیم، در فسا میبینیم، در داراب میبینیم. در زاگرس که بیشترین uplifting را داریم، این پدیده کمتر دیده میشود. در دشتهای خرم آباد، کردستان گزارشی نشده است که چاله یا فرونشست در این مکانها وجود داشته باشد. مطالعات نشان میدهد که دشتهای مرکزی تقریبا همه درگیر فرونشست هستند. من حرکات تکتونیک و تاثیرگذاری آن را انکار نمیکنم، اما ما در زاگرس uplifting های به مراتب شدیدی داریم در همین زاگرس به طور شدید فرونشست دشتها دیده نمیشود. در واقع باز هم تاکید میکنم که بهره برداریها و برداشتهای بی رویه از آبهای زیرزمینی دلیل اصلی فرونشست زمین لااقل در دشتهای ایران مرکزی، اصفهان و ... است.
عابدی: البته در این جلسه، موضوع فرونشست زمین از دیدگاهها و ابعاد مختلفی در حال بررسی است. دیدگاهها را که کنار هم بگذاریم، متوجه میشویم که هیچ یک دیدگاه دیگری را رد نمیکند، بلکه معتقدیم که یکی از دلایل ایجاد فرونشست حرکات تکتونیکی میتواند باشد و یکی دیگر میتواند برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی باشد؛ چرا که مشاهدات و مصادیق نشان میدهد که در جاهایی که برداشت بی رویه آبهای زیرزمینی صورت گرفته است، فرونشست بیشتری اتفاق افتاده و این از لحاظ مهندسی آب و ژئوتکنیک قابل انکار نیست.
اصفهان در حال فرونشست است
رامشت: تا زمانی که بحثها در حد نظری باشد، مشکلی پیش نمیآید، اما اگر شما بخواهید اقدام به ارائه راهکار و حل مسئله کنید آن موقع وضعیت فرق میکند واگر مسئله و عوامل پدیدآورنده آن به درستی شناسایی نشده باشند، ارائه راه حل کار، امکانپذیر نخواهد بود. این موضوع در مورد فرونشست زمین هم صدق میکند، اگر علل ایجاد فرونشست عوامل تکتونیکی باشد و ما به غلط برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی را مسبب ایجاد فرونشست در زمین قلمداد کنیم، مطمئنا به بیراهه خواهیم رفت؛ زیرا برحسب آنکه علت فرونشست چه باشد، نحوه مبارزه وراه حل آن نیز تفاوت خواهد داشت.
فرونشست زمین در اولویت شهرداری قرار ندارد!
قاضی فرد: از سال 1380 در ارتباط با پدیده فرونشست در دانشگاه اصفهان، تحقیقاتی را قالب پایان نامههای تحصیلات تکمیلی انجام دادهایم که اولین آن در ارتباط با دشت مهیار بود و سپس در رابطه بادشت های گلپایگان، کاشان ودامنه تحقیقاتی انجام دادهایم ومشخص شد که عامل همه فرونشست ها برداشت بیش از حد آبهای زیرزمینی بوده است و در حال حاضر مشغول انجام تحقیقاتی روی شهر اصفهان هستیم؛ البته چند سالی هم هست که خواستار جلب حمایتهای شهرداری اصفهان به دلیل هزینه سنگین این گونه پروژهها هستیم و پروپوزالهایی را ارائه دادهایم که متاسفانه با پاسخ مثبتی رو به رو نشدهایم؛ چرا که معاونت پژوهش شهرداری اصفهان اعلام کرده این طرح در اولویت آنان قرار ندارد و جالب است که فرونشست شهرکه ممکن است باعث تخریب اماکن تاریخی و دیگر ساختمانها شود و شهرداری بزرگترین مصرف کننده آب در سطح شهر است این فرآیند در اولویت شهرداری قرار ندارد!! امروزه هزاران مقاله در دنیا در ارتباط با رابطه فرونشست با آبهای زیرزمینی نوشته شده است که نشان میدهد به ازای هر یک متر افت آب به طور میانگین یک سانتیمتر فرونشست زمین اتفاق خواهد افتاد. اینکه آقای دکتر رامشت میفرمایند در شمال تهران فرونشست اتفاق نیفتاده است باید توجه داشت که فرونشست تنها در مناطقی به وقوع میپیوندد که جنس زمین رسی و سیلتی باشد، در شن و ماسه و زمینهای سنگلاخی اتفاق نمیافتد. در بخشهایی از شهر که بخش عمدهای از خانهها ترک خورده است، متوجه شدهایم که ساخت منازل بر رسوبات ریزدانه اتفاق افتاده است، اما در قسمت کوهپایه مثلا درنیمه غربی شهر کاشان که روی واریزههای کوه قراردارد، فرونشست مشاهده نشده ولی از مرکز شهربه سمت کویر پتانسیل فرونشست وجود دارد. هر چه از اصفهان به سمت شمال پیش برویم، رسوبات ریزدانهتر شده و احتمال بروز فرونشست افزایش مییابد. اگر جنس مواد ریزدانه باشد، رابطه مستقیمی میان افت آب و فرونشست وجود خواهد داشت؛ البته پدیده تکتونیک که دکتر رامشت فرمودهاند نیزدر شرایط خاصی از نظر زمین شناسی هم میتواند مؤثر باشد.
فرونشست، پدیدهای تاریخی است
رامشت: من مثالهایی از شهر یزد برایتان خواهم آورد تا اثبات کنم که دقیقا در زمان و مکانهایی که آب و چاه و مکینه ای هم وجود نداشته است، ما شاهد ایجاد ترکهای بزرگ و فرونشست زمین بودهایم. "شق"و"دروم"واژههایی نیست که امروز یا دیروز درست شده باشد و این واژگان دارای پیشینه تاریخی بیش از یک قرن دارند. پدیده فرونشستها با واژههای خاص که مردم در گذشته به کار میبردند، همواره وجود داشته است و گذشتگان با آن آشنا بودهاند؛ یعنی درست در زمانی که برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی مطرح نبوده است، ساکنین دشتها با این پدیدهها از گذشته آشنا بودهاند و برای آن واژه سازی کردهاند. اگر ما دلایل اصلی ایجاد فرونشست را دقیقا ندانیم و بر اساس یک سری نظریات و تحقیقات ناقص مدام بگوییم که آبهای زیرزمینی و برداشت بی رویه از این آبها مسبب اصلی ایجاد این فرونشست بوده است، نخواهیم توانست راه حل درستی برای حل این معضل پیدا کنیم و شرمندگی آن برای همه ما دانشگاهیان خواهد بود.
فرونشست، پدیدهای تک عاملی نیست!
قاضی فرد: ما تنها خواهیم توانست میزان نشست را اندازه گیری کنیم و نخواهیم توانست مانع از آن شویم. ما نمیتوانیم از نظر منطق مهندسی انکار کنیم که برداشت آب، تاثیری بر ایجاد فرونشست ندارد یا مثلا بگوییم چون در فلان نقطه از یزد، فلان اتفاق افتاده است؛ بنابراین تمامی فرآیندهای زمینشناسی تابع این نقطه جغرافیایی خواهد بود. در زمین شناسی نمیتوان به دو نقطه به صورت یکسان نگاه کرد؛ زیرا فرآیندهای مختلفی در این قضیه دخیل هستند. پس نمیتوان گفت که به طور صد در صد تمامی فرونشستها تکتونیکی است یا به طور صد در صد تمامی فرونشستها ریشه در برداشت بی رویه آبهای زیرزمینی دارد. میتواند ترکیبی از این موارد، مسبب فرونشست شود. ممکن است در یک نقطه یک عامل دخیل باشد و در نقطه دیگر ترکیبی از دو تا سه عامل یا حتی بیشتر. فرآیندهای درونی زمین بسیار پیچیده است و باید به صورت فنی و اصولی به آن نگاه کرد. هر نقطهای میتواند عوامل و دلایل خاص خود را داشته باشد. زمانی که میخواهند یک سد بسازند، آن نقطه بررسیهای خاص خود را دارد و نمیتوان یافتههای آن مطالعه را برای دیگر نقاط استفاده کرد.
عابدی: به طور کلی قوانین حاکم بر پدیدههای طبیعی پیچیده است، چه آب باشد، چه خاک، چه هوا.
قاضی فرد: باید هر منطقه جغرافیایی و هر نقطه را با توجه به شرایط جغرافیاییاش مورد بررسی قرار داد. باید دید لایههای زیرین از نظر خصوصیات زمین شناسی مهندسی در هر منطقهای دارای چه شرایطی هستند.
پیامدهای خطرناک فرونشست زمین
عابدی: فرونشست زمین، پیامدهای بسیار سنگین و خطرناکی را در پی خواهد داشت؛ خساراتی که به جادهها، خطوط انتقال برق، کانالهای آب رسانی، تلفات انسانی و ...میرساند. مناطق شهری به دلیل تراکم جمعیت، ساختمان هاو شریانهای حیاتی به طور ویژه آسیب پذیرتر هستند؛ به گونهای که این پدیده میتواند به خیابان ها، پلها، بزرگراهها و ریل راه آهن آسیب زده، خطوط آبرسانی، گازو فاضلاب را مختل کرده و موجب ایجاد ترک در ساختمان ها شود. ریشههای درختان را خشک کند یا تیرهای چراغ برق آسیب ببینند یا سقوط کنند و ...
خودکشی اکولوژیکی با برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی
قاضی فرد: پدیده فرونشست، میتواند باعث آسیب رساندن به ابنیهها، ساختمانها و تاسیسات شهری شود که هزینههای هنگفتی برای ساخت آنها صرف شده است. با برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی و به حد صفر رساندن این ذخایر استراتژیک در واقع حرکت به سوی خودکشی اکولوژیکی خواهد بود. تخریب را جلوی چشم خود میبینیم. اگر تا چند سال پیش آب را از عمق 7- 8 متری برداشت میکردند و امروز از عمق 180 متر این سؤال مطرح میشود که تا سالهای آینده چه اتفاقی برای منابع آب زیرزمینی خواهد افتاد؟!
این نظریه غلط است
رامشت: نباید خلط مبحث اتفاق بیفتد. ما روی این موضوع بحث نداریم که باید آبهای زیرزمینی را درست مصرف کنیم، بلکه صحبت ما این است که فرونشست زمین چه عواملی دارد؟ شما اگر علت فرونشست زمین را برداشت آبهای زیر زمینی تشخیص دادهاید، معنایش این است که شما باید مثلا در دشت مهیار چند میلیارد متر مکعب آب در داخل زمین تزریق کنید تا این مشکل حل شود واما اگر تشخیص ما دلایل تکتونیکی باشد، آن گاه دیگر نمیتوان چنین عمل کرد و باید اقدامات دیگری برای حل این مشکل انجام داد. بنابراین بپذیرید که بسیار اهمیت دارد که بدانیم عامل ایجاد مشکل ما واقعا چیست! شما در این میزگرد دعوت شدهاید تا به مقامات مسئول و شهردار به عنوان یک متخصص بگویید اگر اصفهان دارد فرونشست میکند، چه باید بکنند. باید بگویید که برای رفع این مشکل، باید آب را در زمین تزریق کنند یا اقدامات دیگری انجام دهند. اینکه شما مطرح میکنید آبهای زیرزمینی درست مصرف نمیشود، صحیح است، اما این موضوع به بحث فرونشست ارتباطی ندارد! چرا که سوء مدیریت نه تنها در ارتباط با آب، بلکه در ارتباط با خاک، هوا و ... هم وجود دارد.
جلالیان: فرمایشات شما قابل احترام است، اما مطالعاتی که تا به حال انجام پذیرفته است، خصوصا در مناطق خشک و نیمه خشک نظیر اصفهان نشان میدهد که برداشت بی رویه آب نقش مؤثرتر و برجستهتری نسبت به عوامل دیگر دارد.
رامشت: اما نظر من این است که این نظریه غلط است
جلالیان: دو نظریه وجود دارد در این ارتباط و ما نمیخواهیم وقت بیشتری از این جلسه را صرف اثبات آن کنیم. مقالاتی که خوانده شده و تحقیقات مختلفی که توسط دانشگاههای معتبر انجام پذیرفته است، نشان میدهد نقش سفرههای آب زیرزمینی بیشتر از تکتونیک به نظر میرسد به خصوص در قسمتهای ایران مرکزی و این آمار بسیار مهم است؛ چرا که با کشاورزی و حیات گره خورده است. بنابراین اعتقاد ما بر اساس تحقیقات بسیار گسترده است و معتقدیم چارهای که میاندیشیم باید در همین ارتباط باشد. من به عنوان کسی که 40 سال است روی این موضوع کار کرده، هم آبخیز را میشناسد و آبخیزداری کرده و هم کار تحقیقاتی در این زمینه انجام داده است و هم می دانم که رانش زمین چیست و فرونشست زمین چیست، می گویم که به نظر میآید در ایران مرکزی نظیر رفسنجان، کرمان، مشهد، سمنان، اصفهان و ... سفرههای آب زیرزمینی عامل مهم و ملموستر و پررنگتری در ایجاد این مشکل به حساب میآیند؛ لذا اگر در این مرحله بپذیریم که هر دو نقش دارند هم آبهای زیرزمینی و هم تکتونیک میتوانیم در ارتباط با این سؤال که "چه باید کرد؟" به نتیجه بهتری در این جلسه دست پیدا کنیم.
هشدارهای بدون اقدام!
احمدی: قبل از اینکه وارد مبحث راهکارها شوید، بفرمایید که چرا با وجود اخبار متعددی که در زمینه فرو نشست زمین منتشر میشود و با وجود قربانیانی که این پدیده میگیرد و نیز با توجه به آسیبهایی که فرونشست زمین به آثار باستانی وارد آورده است، هیچ نهادی برای جلوگیری از حوادث مشابه ناشی از روند فرونشست زمین اقدام اساسی انجام ندادهاند؟ پدر کویر شناسی ایران اعلام کرده است که "یکی از موانع جدی که بر سر راه توسعه وجود دارد، همین مسئله فرونشست زمین است؛ چرا که یکی از برنامههای وزارت راه و شهرسازی ساخت قطار سریعالسیر تهران به مشهد است که با سرعت 200 کیلومتر در ساعت، مسیر تهران- مشهد را در طول شش ساعت طی کند. این در حالی است که به نظر میرسد ساخت این قطار با توجه به نشست زمین در مسیر پیشبینی شده مشکلتر از چیزی است که تصور میشود؛ چرا که به دلیل نشست دشتهای تهران، ورامین، سمنان، شاهرود، سبزوار، نیشابور و مشهد امکان دارد سرعت سریع قطار سریع السیر منجر به این شود که کمر راه آهن بشکند" چرا با وجود اشراف و آگاهی به این گونه مسائل و موارد واقعا اقدام درخوری در ارتباط با این معضل انجام نپذیرفته است؟
جلالیان: پاسخ دهی به این سؤال بر میگردد به اشراف به این موضوع که واقعا "چه باید کرد؟" اگر دلیل فرونشستها را برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی تلقی کنیم، بر طبق گفته آقای دکتر کلانتری 300 هزار حلقه چاه غیر مجاز در کشور وجود دارد. در اصفهان 15 هزار حلقه چاه غیر مجاز وجود دارد که 350 میلیون متر مکعب آب بهره برداری میکند. آمار دیگری در اصفهان نشان میدهد که بیلان منفی 350 میلیون متر مکعب در سال وجود دارد (بیلان منفی به این معناست که ورودی آب از طریق بارش برف و باران از خروجی آن که از طریق بهره برداریهای مختلف صورت میپذیرد، کمتر است) در پاسخ به این سؤال شما در ابتدا باید فکری به حال این موارد و چاههای غیر مجاز کرد. باید این چاههای غیر مجاز را بست و جلوی بهره برداریهای غیر مجاز را گرفت. از سوی دیگر باید حتی به کنترل چاههای مجاز پرداخت و بررسی کرد که آیا چاههای مجاز در حد و اندازه استاندارد مشغول بهره برداری آب هستند یا خیر! بر چاههای مجاز هم باید کنتورهای هوشمند نصب تا میزان برداشت مشخص شود. سؤال دیگر این است که چرا به آب، یارانه میدهند؟! با دادن سوبسید و یارانه در واقع شرایط را برای تخلیه کامل منابع آبی فراهم کردهایم. از سوی دیگر در اصفهان 150 میلیون مترمکعب آب برای آبیاری سه هزار هکتار فضای سبز اصفهان استفاده میشود. این در حالی است که اصلا آبی در رودخانه وجود ندارد و این آب مصرفی از همان منابع حیاتی و استراتژیک مصرف میشود. واقعا باید فکری به حال آن کرد و فضای سبز چمنی را حذف کرد. ذوب آهن اصفهان در 14 هزار هکتار، بادام کاری کرده است. ذوب آهن در این فضا بادامک یا بادام تلخ به صورت دیم کاشته که بعدها میتوان روی آن پیوند زد و بادام شیرین ایجاد کرد. این اقدام با میزان آب کم انجام پذیرفته که اقدام مناسبی است. میتوان این طرح را در مناطق مختلف شهری انجام داد. این در حالی است که ما در فضای سبز شهری از گیاهانی که نیاز آبی زیادی دارند، استفاده میکنیم. از سوی دیگر بالای 300 میلیون متر مکعب آب شرب نیز مصرف میکنیم. متوسط مصرف آب سرانه در دنیا 130 لیتر برای هر نفر است؛ این در حالی است که در کشور ما این میزان مصرف بالای 200 لیتر است. آن هم در شرایطی که سدهای ما تنها برای 100 روز دیگر آب دارد. تا چه اندازه در این زمینه توانستهایم فرهنگسازی داشته باشیم. تا چه اندازه رسانههای ما از قبیل رادیو، تلویزیون و روزنامهها در این زمینه کار کردهاند؟! تا چه اندازه شیرهای ما هوشمند شدهاند؟؟؟ تا در صورت مصرف بی رویه آب، قطع شوند! باید از خود اصفهان شروع کرد در ارتباط با فضای سبز و اصلاح الگوی آن، در ارتباط با فرهنگسازی در مورد مصرف سرانه آب، در ارتباط با کشاورزیمان و هوشمند کردن چاهها یا بستن چاههای غیر مجاز. میتوانیم الگوهای کشت را در بخش کشاورزی تغییر دهیم و از گونههای گیاهی استفاده کنیم که نیاز آبی کمتری دارند و پس از آن بپردازیم به بخش صنعت. این اندازه بارگذاری در بخش صنعت اتفاق افتاده است. با چه قیمتی ما در حال تولید یک کیلو فولاد هستیم؟! مسئله این است که هیچ یک از این توصیهها توسط مقامات مسئول انجام نمیپذیرد. تمامی این موارد اگر انجام پذیرد، تحول اساسی در زمینه منابع آبی کشور اتفاق می افتد و دیگر شاهد بحرانهای ناشی از سوء مصرف و سوء مدیریت در این زمینه نخواهیم بود. مسئولان ما هنوز نپذیرفتهاند که در این حوزه مشکلی جدی و اساسی وجود دارد. گویی هنوز به باور لازم در این زمینه دست نیافتهاند. باور کردن وجود یک مشکل است که میتواند زمینه را برای حل آن فراهم سازد.
دولت، مدیریت تقاضای آب را بر عهده بگیرد
عابدی: تا به حال دولت مدیریت عرضه آب را بر عهده داشته است. مثلا سد سازی هایی که تا به حال صورت پذیرفته، آبرسانیهایی که شده است و انتقال آب بین حوزهای ولی از این پس مدیریت تقاضا و مصرف را باید بر عهده بگیرد؛ البته دولت به تنهایی نمیتواند این مسئولیت را بر عهده بگیرد و باید مردم و نهادهای مردمی هم در این امر مشارکت و همکاری لازم را داشته باشند. نهادهای مذهبی، خیریهها و سایر نهادهای مردمی باید به این موضوع ورود پیدا کنند. علما و مراجع دینی ما باید در زمینه مصرف آب فتوا بدهند و پس از آن است که ما به عنوان متخصص میتوانیم مدیریت بهتری در بخشهای مختلف شرب، بهداشت و صنعت داشته باشیم. تحقیقات ما نشان میدهد استفاده از مالچ به جای چمن میتواند نزدیک به 80 درصد صرفه جویی در مصرف آب را در بر داشته باشد. رفتار مصرفی افراد را با الگو سازی های درست باید به سمت صحیحی سوق دهیم. همان طور که در مصرف برق از A، B، C برای نشان دادن سطح مصرف انرژی استفاده میشود، در مورد آب هم میتوان از چنین علایمی استفاده کرد و از وسایلی نظیر ماشین ظرفشویی یا کولر و ... کم مصرفتر بهره ببریم. اگر دولت وسایل کاهنده مصرف را به رایگان در اختیار مردم قرار دهد، مطمئنا اتفاقات مثبت بعدی به وقوع خواهد پیوست. در بخش کشاورزی هم بحث آبهای مجازی مطرح است به این معنا که با رعایت معیارهای لازم برای امنیت غذایی کشور، محصولاتی را که بسیار آب بر است را کمتر تولید کنیم و محصولات آببر را وارد کشور کنیم و آب کشور را صرف کاشت محصولات کم آببری نظیر زرشک، زعفران و انار کنیم. درمبحث فضای سبز نیز باید دولت تمامی مناطق خشک و نیمه خشک را ملزم سازد که به هیچ وجه از فضای سبز آب بر نظیر کاشت چمن استفاده نکنند.
فرهنگسازی کافی نیست
قاضی فرد: در مبحث فرهنگسازی که عنوان فرمودید باید بگویم فرهنگسازی در زمینه مصرف صحیح آب اگر چه امری درست و قابل قبول است، اما ابزار مناسبی برای تمامی افراد نیست؛ چرا که همواره در سطح جامعه، افرادی وجود دارند که باید از ابزارهای شدیدتر و قویتری نظیر جریمههای مالی و مادی و قیمت گذاری روی منابع مصرفی در قبال آنان بهره برد. باید برای تمامی کسانی که از منابع آبی رودخانه و چاه استفاده میکنند، قیمتهایی را در نظر گرفت؛ حتی اگر این مصرف کننده شهرداری باشد. باید محصولات را درجه بندی کرد و دولت به محصولات استراتژیک سوبسید بیشتری از نظر قیمت آب یا برق بدهد و به محصولات غیر استراتژیک میزان کمتری یارانه اختصاص دهد. تنها در این شرایط است که خود کشاورز هم حسابگر خواهد شد که آیا تولید فلان محصول برایش به صرفه است یا خیر! باید روی کنتورهای چاههای شهرداری هم کنترل لازم صورت پذیرد تا مشخص شود شهرداری چه میزان برداشت میکند؟! تا زمانی که آب و برق برای کشاورز مجانی باشد، تصور نمیشود که قادر به حل این معضل باشیم. بنابراین این ارزش گذاری روی منابع انرژی و آب، میتواند منجر به صرفه جویی در آن شود.
پتانسیل فرونشست زمین در شهر اصفهان باید مورد ارزِیابی قرار گیرد
قاضی فرد: متاسفانه در سطح شهر اصفهان، یک چاه مانیتورینگ دقیق وجود ندارد تا متوجه شویم اصلا سطح آب زیرزمینی در چه عمقی قرار دارد! اگر شهرداری میخواهد مسائل حیاتی اصفهان مانند فرونشست را حل کند باید از پژوهشگران در این زمینه حمایتهای لازم رابه عمل آورد. تنها دراین صورت است که برای متخصصین مشخص خواهد شد که آیا دلایل ایجاد فرونشست تکتونیکی است یامسئله آب است. درفقدان این پژوهشهای دقیق است که صحبتهای ما دراین میزگرد تنها در سطح فرضیات باقی میماند و نخواهیم توانست راهکاردرستی هم ارائه دهیم. باید حتما بررسی و تحقیقات لازم صورت پذیرد وما با استفاده از روشها و تکنیکهای مختلف متوجه شویم در لایههای زیرین زمین چه اتفاقاتی در حال وقوع است و تا زمانی که این گونه مسائل، مشخص نشود، نخواهیم توانست راهکار دقیقی ارائه دهیم. مثل بیماری که تا زمانی که آزمایشات او به درستی انجام نشود ونتایج آزمایشاتش ارائه نشود، نخواهد توانست داروی مناسب برای رفع بیماریاش دریافت کند حتی اگر نزد حاذقترین و باتجربهترین پزشک رفته باشد. در زمینه فرونشست زمین هم وضع به همین منوال است. حتما باید یک طرح جامع پژوهشی درارتباط عوامل ایجاد فرونشست در شهر اصفهان و پتانسیلهای احتمالی بررسی و شناسایی شود تا بتوان راهکارهای اصولی به شهرداری در این ارتباط ارائه شود.
احمدی: فرونشست زمین چه آثارونتایج مخربی روی آثار باستانی خواهد گذاشت؟ آیا این تأثیر دیده شده است؟
عابدی: در تخت جمشید، پل خواجو، سی وسه پل، تصاویری منتشر شده است که نشان از وقوع شکاف درنتیجه فرونشست زمین در این آثار باستانی بوده است. منتها برای اینکه قضاوت دقیق و علمی دراین زمینه داشته باشیم، لازم است مونیتورینگ به صورت دقیق و منظم صورت پذیرد. آقای دکتراشاره فرمودند که متاسفانه حتی درزمینه نوسانات آبهای زیرزمینی مونیتورینگ قوی و دقیق ودر قالب دادههای دراز مدت انجام نمیشود. منظور دادههای صد ساله، پنجاه ساله، سی ساله، بیست ساله و ...است. دادههای ما بسیار نامنظم و غیر دقیق و پراکنده است؛ بنابراین لازم است در وهله نخست این مسئله پذیرفته شود که تحقیقات علمی میتواند مؤثر واقع شود. تنها دراین صورت است که زمینه برای کارهای مؤثر و علمی دقیق فراهم میشود. آن چیزی که به صورت علمی مسلم شده، این است که بتون با آب، بسیار سازگار است. اگر آب به بتون نرسد، دوام آن کم میشود. پایههای پلهای تاریخی از ساروج ساخته شده است. ساروج به نحوی همان بتون امروزی است که از آب دوام میگیرد و اگر آب نباشد، کم کم دچاراستهلاک و باعث خسارت به آثار تاریخی ما خواهد شد. نکته دیگری که در خاتمه باید به آن اشاره کنم، این است که فرهنگسازی بسیار اهمیت دارد. مردم باید با تمامی زمینههایی که مرتبط با مخاطرات زیست محیطی است، از قبیل فرونشست زمین، سیلاب، خشکسالی، لغزش زمین، بحران آب، آلودگی هوا و ... آشنا شوند و حساسیتهای لازم را درارتباط با آن پیدا کنند. تنها در صورت این آشنایی و حساسیت است که خواهند توانست مراقب خوبی از محیط زیست خود باشند.
اصفهان در معرض بحران فرونشست!
جلالیان: من فکر میکنم اگر بتوانیم ازاین نشست و از این میزگرد یک بحران را منعکس کنیم و به مردم ومسئولان نشان دهیم که اصفهان در معرض چنین بحرانهایی قرار دارد و کم کم اذهان عمومی را نسبت به این بحرانها روشن کنیم و آگاهیهای لازم رادر این زمینه ایجاد کنیم، تنها دراین شرایط است که همکاریهای لازم برای حل بحران فراهم خواهد شد. هنوز نمیدانم که آیا واقعا چاههای پیوزومتری در سطح شهر وجود دارد یا خیر تا بتوانیم تغییرات را مشاهده کنیم! میزگرد امروز و تیتر این میزگرد باید لااقل برای مسئولان به نحوی باشد که بحران را منعکس کند. ازهمین تریبون و از طریق همین میزگرد میخواهیم به عنوان متخصصین دراین حوزه ،بحران فرونشست در اصفهان را هشدار بدهیم. متاسفانه تا به حال از طریق هیچ رسانهای بحران فرونشست دراصفهان هشدارداده نشده است. یک جست وجوی اینترنتی نشان میدهد از بحران فرونشست در مرودشت، داراب، مشهد، رفسنجان و ... بسیار گفته شده، اما در ارتباط با بحران فرونشست دراصفهان، حرفی زده نشده که برگزاری این میزگرد درروزنامه سراسری نسل فردا میتواند تریبون مناسبی برای بیان این هشدار باشد. هنوز تحقیق علمی دقیقی دراین زمینه در اصفهان صورت نپذیرفته تا متوجه شویم آنچه که در پل خواجو اتفاق افتاده، آیا فرونشست زمین است یا نتیجه انبساط و انقباض آسفالت. آقای استاندار سال گذشته در هفته درختکاری در سجزی قصد داشتند که درخت بکارند، میدانید که در سجزی وضعیت کاملاً بحرانی است یک وزش باد میآید و جناب آقای استاندار حتی نمیتواند از اتومبیل خود پیاده شود و اقدام به کاشت نهال کند. از آن روز استاندار محترم طرفدار حفظ کانون بحرانی سجزی شدند، به طور حضوری و تجربی بحران رادر این منطقه احساس کردند و به این باور رسیدند که باید بودجهای را برای رفع این بحران دراین منطقه اختصاص دهند. اگر بتوانیم مسئولان را به چنین باوری برسانیم مطمئنا پولهایی هم وجود خواهد داشت که برای رفع بحران خرج شود.
قاضی فرد: مسئولان ما هنوز به این باور نرسیدهاند و هنوز نمیخواهند این بحران را باور کنند. گاه همایشها و سمینارهایی درارتباط با بحرانهای مختلف شهری برگزار میشود و نکته جالب توجه عدم حضور مسئولان مربوط به آن حوزه در چنین همایشها و سمینارهایی است. مسئولان ما به نظر میآید بیشتر به کارهایی تبلیغاتی علاقه نشان میدهند که باید در این نحوه نگرش تجدید نظر داشته باشند.