سدی که فاجعهبارترین مشکلات زیستمحیطی را برای خوزستان به بار آورد
با گذشت بیش از پنج سال از آبگیری سدی که بیشترین «ترینها» را به خود اختصاص داده بود و فاجعهبارترین مشکلات زیستمحیطی را برای خوزستان به بار آورد. پس از همه انکارها و تهدیدها، سرانجام معاون مدیرکل دفتر بـرنـامهریزی کلان آب و آبـفای وزارت نیـرو اعلام کرد، ساخت این سد اشتباه مهندسی بوده و راه علاجی جز مدیریت مخزن ندارد.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه وقایع اتفاقیه در ادامه می نویسد: سدسازی در همه کشورهای جهان، همیشه با اشتباهاتی در جانمایی و حتی تأسیسات و زیرساختها همراه بوده است. باوجوداین، مشاهدات نشان میدهد سدی مانند گتوند وجود ندارد که روی گنبدی نمکی ساخته شده باشد و ابرشور آن، هکتارها زمین حاصلخیز کشاورزی را به شورهزار تبدیل کند؛ فاجعهای که صدها کشاورز را آواره و بهترین زمینهای کشاورزی کشور را نابود کرد؛ سازه پرهزینه و پیچیدهای که اکنون دچار چالشهای بسیاری است. این سد که به اعتقاد برخی در ابتدای تأسیس، از افتخارات دولت در استان خوزستان بود، در سال 1390 با حضور محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری وقت، آبگیری شد و به بهرهبرداری رسید.
سد گتوند به تعبیر مهندسان، طراحان و مجریان آن «ترینهای» زیادی دارد؛ بلندترین، مرتفعترین و بهترین سد خاکی کشور. در عملیات ساخت این سد، در بعضی از مقاطع تا نزدیک 11 هزار نفر مشغول به کار بودند و مجموع طول گمانههای حفاری و تزریق آن 950 کیلومتر است. این درحالی است که فاصله اهواز تا تهران کمتر از 900 کیلومتر محاسبه میشود. عملیات اجرائی گتوند در سال 1376، درست جایی در فاصله پنج کیلومتری از معدن نمک گچساران آغاز شد. در سال 1390 و قبل از آبگیری سد، کارشناسان بسیاری نسبت به حلشدن صد میلیون تن کوه نمک در آب کارون هشدار و سازندگان هم در پاسخ به مخالفان پیشنهادهایی برای علاجبخشی این معضل ارائه دادند؛ از جمله اینکه در هر مرحله از آبگیری تا 15 متر بالاتر از تراز آبگیری خاکریزی روی لایه سازند گچساران اجرا شود تا امکان جریانیافتن آب و شستهشدن نمک وجود نداشته باشد اما فقط سه روز بعد از آبگیری سد، آب، پوشش رسی پیشبینیشده روی کوه نمک را شست و این پوشش، ناگهان به ارتفاع هفت متر نشست کرد و تخریب شد؛ رویدادی که بزرگترین و مهمترین رودخانه کشور را با چالشی جدی مواجه کرد. کارشناسان بر این باور هستند ساخت سد گتوند سبب شوری رودخانه و نابودی زمینهای استان خوزستان شده است زیرا دوسوم از اراضی خوزستان زیر این سد قرار دارد و سالانه هشت تا 10 تن نمک اضافی وارد این خاکها میشود.
اینها آمارهایی است که کارشناسان پس از بررسیهای دقیق ارائه دادهاند؛ ارقامی که نشان از فاجعهای زیستمحیطی دارد و وزارت نیرو در پنج سال گذشته هرگز آنها را نپذیرفته است. باوجوداین، هدایت فهمی، معاون مدیرکل دفتر بـرنـامهریزی کلان آب و آبـفای وزارت نیـرو، بالاخره لب به سخن گشود و با اعلام اینکه این سد یکی از اشتباهات مهندسی کشور است، به انتقادها پاسخ گفت. او میگوید: وجود اشتباهات مهندسی در ساخت سد گتوند، انکارناپذیر است؛ اگر وجود نداشت که این مشکلات زیستمحیطی ایجاد نمیشدند. هرچند معنای این اشتباهات تکنیکال، این نیست که فقط در ایران چنین خطاهایی وجود دارد و در هیچ کجای دنیا اتفاق نیفتاده است. او اسنادی دارد که نشان میدهد در سوئیس، آمریکا و بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان، سدهایی وجود دارند که اشتباهی جانمایی شدهاند. بااینحال، او معتقد است وزارت نیرو باید اشتباه خود را بپذیرد؛ از سخنانش چنین برمیآید که کارشناسان پیش از ساخت سد به وزارت نیرو هشدار دادهاند که نباید مخزن سد روی سازند نمکی گچساران ساخته شود اما تبی که در مدیریت آن زمان وجود داشت و آقایانی که از بخش پادگان به بخش عمران نقل مکان کرده بودند، باعث شدند گتوند ساخته و آبگیری شود.
مدیریت مخزن راهکار جدیدی نیست
پس از ارائه راهحلهای بسیار از سوی کارشناسان، تنها راه علاج گتوند مدیریت مخزن اعلام شد؛ این به معنای آن است که با انجام اقداماتی سعی شود میزان شوری آب رهاشده از مخزن در حد استانداردها باشد. فهمی مدعی است از همان ابتدای آبگیری سد، این اقدام، در دستور کار بوده است و کار جدیدی نیست. باوجوداین، براساس آمارها، شوری یا همان EC آب مخزن سد گتوند در حد 900 تا هزار و 200 برآورد شده که دو برابر شوری آب دریاست؛ به همین علت به آن ابرشور میگویند. اینچنین که او میگوید گزینهای که وزارت نیرو بیشتر علاقهمند به انجام آن بوده، انتقال ابرشور به دریا یا حوضچههای تبخیری است که البته هزینهای سرسامآور دارد؛ به همین علت هم تیم دانشگاهی اعلام کرد فعلا همان مدیریت مخزن، تنها راه علاجبخشی گتوند است.
برآوردها حاکی از آن است که 400 کیلومتر از آب رودخانه کارون اکنون تبدیل به مخزن آب شوری شده که روزانه وارد خاک منطقه میشود و زمینها را روزبهروز شورتر میکند. این ابرشور، نهتنها سبب لایزرعشدن زمینهای کشاورزی پاییندست گتوند شده بلکه پدیده نابودی و بیسرشدن نخلهای حاشیه اروند را هم رقم زده است؛ گورستانی از نخلها که در جنگ تحمیلی به وجود نیامد و بهدست خودمان ایجاد شد. باوجوداین، معاون وزارت نیرو، عامل آن را ورود پساب کشاورزی کارخانجات نیشکر به آب کارون میداند. به گفته فهمی، زه آب کشاورزی صنایع نیشکر، بالای 6 هزار ایسی نمک دارد که با اختلاط آب سد در پاییندست به 70 تا 80 هزار ایسی میرسد.
حمید جلالوندی، مدیرکل دفتر ارزیابی زیستمحیطی سازمان حفاظت محیط زیست که پیشتر اعلام کرده بود برچیدن سد گتوند هزینهای هفت هزار میلیارد تومانی دارد و بنابراین هیچ راهکاری جز مدیریت مخزن و مشاوره با کارشناسان بینالمللی برای گتوند نمیتوان در نظر گرفت، اکنون با ابراز بیاطلاعی از تصمیم جدید وزارت نیرو میگوید: سازمان حفاظت محیط زیست، پیشنهاد داد برای علاجبخشی گتوند، از نظر کارشناسان خارجی هم استفاده شود اما ما بهعنوان ناظر، فقط میتوانیم نظر بدهیم و کار دیگری از دستمان برنمیآید. با مدیریت مخزن، روزانه آبی با میزان شوری هزار و 200 وارد زمینهای پاییندست گتوند میشود؛ بنابراین به نظر میرسد این مدیریت نمیتواند مشکلات زیستمحیطی منطقه را کاهش دهد. باوجوداین، جلالوندی تأکید میکند سازمان محیط زیست بیش از این اجازه دخالت ندارد و پیشنهادهایی که داده، مثمرثمر واقع نشدهاند. شوری تنها مشکل گتوند نیست. همین چند روز پیش بود که سرپرست معاونت آب و آبفای وزارت نیرو از مهار و کنترل نشت نفت در سد گتوند خبر داد؛ حادثهای که سبب تلفشدن تعداد بسیاری پرنده شد و سازمان محیط زیست هم اعلام کرد نشت نفت بوده است؛ بنابراین به نظر میرسد بار دیگر تیم کارشناسی باید تحقیقات خود را در گتوند آغاز کند.