بر تخت اورامان
کردستان امروز از دو مسئله رنج میبرد. کمبود فرصتهای شغلی و مهاجرت وسیع. این دو پدیده منجر به تخلیه سکونت گاههای روستایی و کاهش جمعیت بهویژه جوانان شده است. سرنوشت مهاجران جوان کرد مشخص است. عموماً یا از سر کارهای یدی و حاشیهنشینی شهری با همه عوارض آن سر درمیآورند یا برخی سرنوشتشان به سرایداری اماکن شهرهای بزرگ منجر میشود و این چیزی نیست جز هدر رفتن منابع انسانی مولد و نیروی کاری که با برنامهریزی مناسب میتواند در توسعه سرزمین ما اثر مثبت بگذارد.
نوشتار حاضر از میان همه چشماندازهای ممکن برای رفع بخشی از مشکل بالا به فرصتهای پیش رو در عرصه گردشگری روستایی اشاره دارد. کجای ایران میتوان چون کردستان ۷۵ درصد سکونتگاههای روستایی را در کوهستان و در کوهپایه تصور کرد؟ سکونتگاههایی که با طبیعتی زیبا و چشماندازهایی دلنشین ۱۵۵۰ اثر گردشگری را که ۶۰ درصد آن طبیعی است در دل خود جای داده است. با وجود این موضوع، ما شاهدیم از ۱۹۵۰ واحد روستایی که اگر بهدرستی به آن توجه میشد، جمعیت رو به کاستی نمیگذارد و این شرایط عملاً فرصتهایی ارزشمند را در آستانه تهدید رانده است. آمار نشان میدهد هماکنون بیش از ۱۸۷ روستای زیبای کردی خالی از سکنه است و آمارهای تأییدنشده از وجود ۴۵ درصد حاشیهنشین شهری در سنندج و تا بیش از ۵۰ درصد در سقز یاد میکنند. بماند که آمار دقیقی از مهاجرت به پایتخت و سایر شهرهای بزرگ در دست نیست.
نمیتوان کوشش برنامهریزی دولت را با وجود ناامنیهای دهه نخست پس از انقلاب در کردستان نادیده گرفت. جاده کم کشیده نشده، روستاهای بدون برق تقریباً وجود ندارند، گاز به بیشتر مناطق سردسیری راه یافته است. تلفن و بهداشت و مدرسه در بسیاری از مناطق به چشم میخورد. مراکز آموزشی دانشگاهی دولتی و غیردولتی چهره کردستان را نسبت به قبل از انقلاب دچار تغییرات بنیادین کرده است. فرصتهای اقتصادی حاصل از مراوده تجاری با اقلیم کردستان در گردش سرمایه و پول کماثر نبوده است، اما اینکه چرا با وجود همه این اقدامات مثبت به وضع مطلوب نرسیدهایم، مسئلهای است که نمیتوان بهسادگی و سرسری از آن عبور کرد. مسئله بنیادین به آنجا بازمیگردد که با رویکردی شهری و یکساننگر که به کشور از چشمانداز شهرنشین روستاییتبار نگریستهایم. در این نگاه متمرکز تصور میرفته با تأسیس راهاندازی امکانات عمرانی ازقبیل جاده، گاز، برق، تلفن، خانه بهداشت و مواردی از این دست میتوان روند مهاجرت را کند یا متوقف کرد؛ در حالی که به اصلیترین عامل مهاجرت یعنی جابهجایی برای یافتن منابع جدید درآمد و ثروت کمتوجهی شده است.
بهزعم نگارنده کماثر بودن تمامی کوششهای ارزشمند عمرانی روستایی به آنجا بازمیگردد که روستاییان مهاجر نه برای آب و برق و جاده و تلفن و... که برای کسب درآمد بیشتر به حاشیه شهرهای بزرگ کردستان یا سایر نقاط کشور، رنج جابهجایی و دوری از وطن مالوف را به جان میخرند. اگر بتوان زینپس در روستاهایی که دیگر نسبتاً از فقدان امکانات اولیه دهه نخست بعد از انقلاب رنج نمیبرند، فرصتهای کارآفرینی ایجاد کرد، نهتنها مهاجرت کند که به مهاجرت معکوس نیز منجر خواهد شد.
یکی از فرصتهای بسیار ارزشمند کارآفرینی در کردستان، گردشگری روستایی است که در صدر سخن به آن اشاره شد. وجود ۱۶۰ چشمانداز طبیعی بکر و زیبا، آداب و رسوم کهن، ۱۲۲ اثر تاریخی پراکنده در جایجای کردستان، ۱۴۰ اثر مذهبی بیمانند در کنار فرصتهای بیبدیل برای توسعه صنایع روستایی، پرورش ماهی، زنبورداری، داروهای گیاهی و... با گرایش وسیع جامعه به مصرف غذای ارگانیک میتواند از رهگذر توسعه گردشگری و روستایی فرصتهای ایجاد ثروت و کارآفرینی و شغل و درآمد را برای روستاهای کردستان فراهم آورد. البته نمیتوان کتمان کرد که برای وصول به افق مناسب باید به عوامل زیر توجه کرد. تعمیق و بسط امنیت و اقدامات رسانهای وسیع برای زدودن ذهنیت جامعه در فقدان امنیت مناسب برای کردستان، ایجاد تنوع بومی در تأمین محل اقامت برای گردشگران داخلی و خارجی و استفاده وسیع از شبکههای اجتماعی برای معرفی نقاط و مراکز گردشگری کردستان، نشستهای وسیع معرفی فرصتهای سرمایهگذاری در گردشگری روستایی و تشویق سرمایهگذاران برای مشارکت در فرصتهای گردشگری سلامت، گردشگری طبیعی، گردشگری فرهنگی در افق گردشگری روستایی، جذب دانشآموختگان متخصص رشتههای گردشگری و توسعه این رشته در دانشگاههای استان کردستان و ... همه اینها البته تهدیداتی را به همراه دارد که اگر به آن توجه نشود، مولد مشکلات جدیدی خواهد شد. بزرگترین تهدید توسعه گردشگری روستایی تخریب محیط زیست است که البته در کنار سودجویی بورسبازان و زمینخواران، آسیبهای جبرانناپذیر به بار خواهد آورد./
منبع:ایانا