منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۲۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

 

محیط زیست قربانی تانکرهای عراقی

سالهاست که واژگونی تانکرهای نفت کش مربوط به کشور عراق در جاده های استان کردستان به یک کابوس برای محیط زیست این استان تبدیل شده است و متاسفانه همچنان پایانی برای این معضل وجود ندارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، بعد از رسمی شدن مرز باشماق مریوان و در قالب تفاهم نامه های بین دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عراق، استان کردستان به محلی برای عبور و مرور تانکرهای عراقی تبدیل شده است و این مهم نه تنها باعث افزایش چندبرابری بار ترافیکی راه های استان شده است که در کنار این مهم واژگونی آنها و ریختن مواد نفتی به کابوسی برای محیط زیست در کردستان تبدیل شده است.

نگاهی به وضعیت جاده های استان کردستان به ویژه مسیر مریوان – سنندج نشان می دهد که این مسیر در حد استاندارد جاده های فرعی احداث شده ولی متاسفانه امروز به عنوان یک جاده ترانزیتی مورد بهره برداری قرار می گیرد و روزانه صدها ماشین سنگین باری و البته تانکرهای غول پیکر باری از این مسیر تردد می کنند.

داستان عبور و مرور تانکرهای عراقی امروز در شرایطی همچنان ادامه دارد که از همان ابتدای امر این اقدام با مخالفت مردم و همچنین شماری از مدیران و مسئولان قرار گرفت و حتی پلیس راه استان کردستان نیز بارها مخالفت خود را با این وضعیت به صورت رسانه ای اعلام کرده است.

عدم آشنایی رانندگان تانکرهای عراقی برای عبور در جاده های پر از پیچ و خم استان کردستان باعث می شود که هر چند مدت یک بار شاهد واژگونی آنها باشیم و متاسفانه جدای از خسارت های مادی و مالی به وجود آمده، محیط زیست در استان کردستان نیز در این بین به قربانی اصلی تبدیل شده است.

واژگونی مستمر و همیشگی تانکرهای عراقی به یکی از مباحث اصلی در استان کردستان تبدیل شده است و متاسفانه در آخرین مورد بار دیگر یک تانکر پر از مواد نفتی در نزدیکی یکی از رودخانه های مسیر مریوان – سنندج واژگون شد و تمامی مواد نفتی وارد آب های جاری این مسیر شد.

در همین راستا شرکت آب منطقه ای کردستان به عنوان یکی از دستگاه های معترض در این حوزه ضمن انتشار بیانیه ای در خصوص آلودگی آب های این استان به دلیل واژگونی این تانکرهای عراق هشدار داد و خواستار رسیدگی سریعتر به این موضوع مهم و حیاتی شد.

هشدار شرکت آب منطقه ای کردستان در خصوص واژگونی تانکرهای عراقی

در این اطلاعیه آمده است متاسفانه دو کامیون حامل مواد سوختی از ابتدای سال جاری در رودخانه های شهرستان دیواندره واژگون شده که این حادثه تهدیدی جدی برای رودخانه ها است.

یکی از مهمترین مسائلی که حوزه کیفی منابع آب استان را تهدید می کند واژگونی تانکر های حامل مواد سوختی در حاشیه رودخانه های استان و منابع آبی است.

این در حالی است که بیشتر جاده های اصلی و مواصلاتی استان به موازات رودخانه ها احداث شده اند که از منابع اصلی تامین کننده آب شهرها و روستاها هستند و این امر امنیت کیفی این منابع را همواره در معرض تهدید جدی قرار داده است.

طی سال های اخیر شرکت آب منطقه ای کردستان با برنامه‌ریزی های منسجم و در قالب یک تیم مدیریتی بحران کارآمد همواره این گونه پیامد ها را مورد رصد و کنترل قرار داده و عوارض این مخاطرات را با تمهیداتی به حداقل رسانده است.

در این راستا از ابتدای سال ۹۶ تاکنون در دو مورد واژگونی مواد سوختی در محدوده شهرستان دیواندره با واکنش سریع اعضای مدیریت بحران شهرستان به ریاست فرماندار اقدامات لازم انجام و از ورود این مواد به رودخانه ها و سایر منابع آبی جلوگیری به عمل آمده است. همچنین در آخرین مورد از این دست اتفاقات که در پل نساره و حاشیه اصلی رودخانه قزل اوزن در مرداد ماه به وقوع پیوست سریعا اقداماتی جهت جلوگیری از ورورد آلودگی به این رودخانه صورت پذیرفت.

همزمان با این مهم پلیس راه کردستان و حتی اداره کل راهداری و حمل و نقل جاده ای استان نیز به عنوان دیگر منتقدان تردد تانکرهای عراقی تاکنون بارهای هشدارهایی را در این زمینه مطرح کرده است ولی متاسفانه همچنان همتی در راستای مدیریت مناسب این موضوع در استان کردستان به چشم نمی خورد و دغدغه های فعالان زیست محیطی نیز همچنان پابرجاست.

واژگونی تانکرهای عراقی مهمترین معضل محیط زیست کردستان است

مدیر کل محیط زیست کردستان نیز در آخرین اظهار نظر خود در خصوص داستان تردد و واژگونی تانکرهای عراقی در جاده های استان کردستان عنوان کرد: یکی از معضلات محیط زیست استان واژگونی هر روزه تانکرهای حامل مواد سوختی عراقی در این استان به شمار می رود.

عبدالوحید ریاضی فر با اشاره به لزوم مدیریت و ساماندهی هر چه سریعتر این معضل جدی در استان کردستان که محیط زیست را به شدت تهدید می کند، اظهار داشت: متاسفانه واژگونی این خودروها موجب آلوده شدن منابع آبی و خاکی استان شده است.

مدیر کل محیط زیست کردستان بیان کرد: انتظار می رود پلیس راه استان به طور موقت و تا ارائه یک راهکار مناسب و اصولی در نقاط حادثه خیز و خطرناک حضور فیزیکی بیشتری داشته باشند تا شاهد کاهش وقوع حوادثی که منجر به آلوگدگی منابع آبی و خاکی می شود، باشیم.

داستان تردد تانکرهای عراقی در میان اعتراض های مستمر و منظم صورت گرفته از سوی بخش های مردمی و دولتی همچنان ادامه دارد ولی متاسفانه در این میان دود این معضل به چشم محیط زیست کردستان می رود و مردم همچنان با نگرانی این وضعیت را دنبال می کنند.

مردم کردستانی از روند تردد این گونه وسائل نقلیه حامل مواد نفتی و آلوده کننده منابع آبی هراس دارند چرا که هنور موضوع واژگونی یک تانکر حامل مواد نفتی و آلوده کردن سد وحدت شهر سنندج حدود دو دهه قبل را فراموش نکرده اند و به همین دلیل هم انتظار دارند که مسئولان و متولیان امر این موضوع را با جدیت و دغدغه بیشتری دنبال و پیگیری کنند


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۰۵
پیمان صاحبی


در اندونزی درخت های کرنا، به ویژه بستر برگی آن ها، مس خاک و آب را فیلتر می کند. درختان کرنای خاکستری، آویچنیا مارینا ((Avicennia marina، فلزات سنگین را در خاک و آب اطراف خود فیلتر می کنند. مطالعه ای جدید در اندونزی نشان می دهد که بستر برگی آنها بیشترین میزان مس را ابتدا در برگ ها و سپس در ریشه انباشته می کند.

به گزارش ایانا از سایت ساینس دیلی، پژوهشگران دانشگاه دیپونگورو ((Diponegoro غلظت مس در جنگل درختان کرنا در تاپاک، منطقه ای در کنار ساحل شمالی جاوا در اندونزی را تجزیه و تحلیل کردند. این جنگل در پایین رودخانه ای که توسط کارخانه مجاور آن آلوده شده است قرار دارد.غلظت مس در نمونه های آب دریای منطقه مورد مطالعه از طیف ۰،۰۲ میلی گرم در لیتر تا ۰،۰۵ میلی گرم در لیتر بود، شش برابر بیشتر از ۰،۰۰۸ میلی گرم در لیتر که حداکثر سطح مجاز برای زیست دریایی است که توسط وزارت محیط زیست اندونزی تعیین شده است.

در طول ۱۲ هفته این تیم نمونه هایی از آب، خاک، ریشه، برگ های جوان و بستر برگی (برگ های ریخته شده) جمع آوری کردند. بعد از خشک کردن و آسیاب کردن مواد گیاه، آنها میزان مس آنها را با استفاده از طیف سنجی جذب اتمی بررسی کردند.

آن ها دریافتند که غلظت مس در مواد گیاه تا ده مرتبه بیشتر از نمونه های آب بود. براساس مطالعه ای که در مجله علوم کشاورزی گرمسیری پرتانیکا منتشر شده است، بستر برگی بیشترین میزان غلظت را در خود داشت، بعد از آن برگ های زنده و سپس ریشه ها.

نتایج به دست آمده یافته ها را از طریق چند مطالعه دیگر تایید می کند و توانایی کرنا ها برای دفاع "از خود در مقابل محیط زیست آلوده شده از طریق پالایش مس با استفاده از برگ های خود که سپس از طریق تبخیر دفع می شود"، نشان می دهد. کرنا ها قادر به انجام این کار بهتر از بسیاری از گونه های گیاهی دیگر هستند، بخشی به دلیل تطبیق پذیری آن ها برای زندگی در مناطق ساحلی که در آن جا نیز آن ها نمک را به شیوه ای مشابه جذب و دفع می کنند.

با شکسته شدن بستر برگی، مس می تواند دوباره به خاک و آب بازگردد. با این حال پژوهشگران معتقدند که تاثیر آن حداقلی است: میزان تخمین زده شده کمتر از ۳،۵ درصد کل مواد جذب شده و در یک منطقه ی بزرگ گسترش یافته بود.

مترجم: بهاران پدرام

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۰۳
پیمان صاحبی


به اعتقاد عضو سابق شورای جهانی آب، کنار "گذاشتن ساختارهای محلی مدیریت آب"، "عدم مدیریت عرضه " و "عدم مدیریت تقاضا" سه غفلت تاریخی مدیریت منابع آب در کشور بوده است.

به گزارش خبرنگار ایانا، عباسقلی جهانی در نشست "آب و رویکردهای نو در گذر تاریخی ایران یک دهه همکاری ملی آب" که شامگاه دیروز در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، به بحث و بررسی درباره وضعیت مدیریت منابع آب کشور و انتظارات از رئیس دولت دوازدهم در این حوزه پرداخت.

وی افزود: رئیس جمهور در مراسم تحلیف به مسئله بحران آب اشاره کرد. باید ببینیم برنامه وی برای خروج از بحران چیست و آیا نخبگان جامعه می‌توانند به این مسئله کمک کنند.

عضو سابق شورای جهانی آب بیان کرد: بدون توجه به فرآیند تاریخی تکوین مدیریت آب در کشور، حل مسایل کلان در این حوزه سخت است. بنابراین به صورت کوتاه، نگاهی به فرآیند تاریخی و غفلت‌های این حوزه خواهم داشت.

به اعتقاد وی می‌توان سه دوره مجزا برای مدیریت منابع آب کشور در نظر گرفت. دوره اول دوره فراوانی نسبی، دوره دوم مدیریت عرضه و دوره آخر دوره مدیریت تقاضا خواهد بود.

جهانی ادامه داد: مدتهاست که از دوره فراوانی نسبی آب عبور کرده‌ایم. اگر مدیریت آب را در موضوع ایجاد تعادل و توازن در عرضه و تقاضا در نظر بگیریم، زمانی تقاضا بسیار کمتر از عرضه و حتی شرایط طبیعی مدیریت منابع آب بوده است. اوایل قرن جاری جمعیت کشور حدود ۱۵ میلیون نفر بود. در آن روزها، سرانه آب حدود هشت تا ۹ هزار متر مکعب برای هر نفر در سال بود.

وی گفت: با اتمام این دوره و افزایش تقاضا برای آب، بحث مدیریت عرضه مطرح شد. در این دوره سیستم‌های قدیمی پاسخگوی تقاضای افزوده شده برای آب نبود. به همین دلیل تحولی در مدیریت آب رخ داد و دولت‌ها وارد ماجرا شدند.

عضو سابق شورای جهانی آب افزود: دولت‌ها برای تامین آب نیازمند سرمایه‌گذاری و تکنولوژی پیچیده بودند. بدیهی است که کار نمی‌توانست به شکل گذشته ادامه یابد.

وی با اشاره به اینکه در همه جای دنیا دوره‌های مدیریت آب طی شده است، مدیریت عرضه آب را یکی از مولفه‌های مهم و اصلی در ایجاد تعادل در تامین تقاضا معرفی کرد.

جهانی افزود: اشکالی که در مدیریت منابع آب ایران همزمان با افزایش تقاضا رخ داد این بود که چند غفلت بزرگ تاریخی را در این دوره شاهد بودیم که نتیجه آن پیدایش وضعیت امروز است.

وی بیان کرد: با تغییر نظام مدیریت آب، دولت کاملا فعال مایشاء شد. در مدیریت آب تمام ساختارهای قبلی که متکی بر جوامع محلی بود به کنار گذاشته شد. دولت‌ها فکر کردند که با برنامه‌ریزی تحکمی و متمرکز، با استفاده از پول و تکنولوژی می‌توانند جوابگوی این توازن باشند. بنابراین به نوعی این غفلت موجب شد بدون توجه به شرایط و به هم خوردن توازن و اشتراک مردم و بهره‌برداران، شکل جدیدی از مدیریت آب در کشور ایجاد شود که در پول، تکنولوژی، برنامه ریزی متمرکز و تحکمی از بالا به پایین خلاصه می‌شد.

به گفته عضو سابق شورای جهانی آب، غفلت مهم دیگر این بود که تشخیص داده نشد در چه زمانی باید بسترهای مناسب برای مدیریت تقاضا ایجاد شود. دولت‌ها مست پول و منابع مالی و بودجه بودند و دولت صرفا به مدیریت هزینه پرداخت و به صورت سرسام‌آور کارهایی ساده‌ بدون توجه به مرز و سقف مدیریت تقاضا را در دستور کار خود قرار داد.

وی اضافه کرد: ما برای مدیریت تقاضا برنامه نداشتیم. سوار قطاری شدیم که از ایستگاه مدیریت تقاضا رد شده و هنوز متوجه نیستیم که از ایستگاه مورد نظر گذشته‌ایم. بازگشت به ایستگاه‌های قبلی نیز خیلی سخت بوده و یا با هزینه‌های زیاد امکان‌پذیر است.

جهانی سرمایه‌های اجتماعی را بستر مناسبی در مدیریت آب کشور معرفی کرد که برای استفاده از این سرمایه، هیچ کار ملموسی انجام نشده است.

وی با استناد به وضعیت بودجه‌های سنواتی آب کشور گفت: بررسی‌ها نشان می‌دهد که ۹۷ درصد منابع بخش آب صرف جنبه‌های مدیریت عرضه شده و طبیعی است که با این وضعیت ما زمان زیادی را برای مدیریت تقاضا از دست داده‌ایم. برای ساماندهی وضعیت کنونی، نیازمند بازسازی حکمرانی آب و تجدید نظر کامل در شیوه‌های گذشته مدیریت آب همچنین اتخاذ رویکرد نو و متکی به استفاده از سرمایه اجتماعی هستیم.

عضو سابق شورای جهانی آب به عنوان یک کارشناس بیان کرد: برای تداوم این امر نمی‌توان به شیوه‌های گذشته بپردازیم. اگر قرار است ما غفلت‌های گذشته را جبران کنیم، ناچاریم نقشه راهی مبتنی بر یک دوره گذار ترسیم کنیم. اسم این دوره را ریاضت آبی می‌گذارم. باید تلاش کنیم در این دوره که حداقل ۱۰ ساله به طول می‌انجامد، با یک عزم ملی و تجهیز نخبگان، تکنسین‌ها و سرمایه‌های اجتماعی، بتوانیم برای عبور از این دوره برنامه‌ریزی کنیم و شرایط را به جایی برگردانیم که این اشتباه تاریخی از آن نقطه شروع شده است.

وی در ادامه سخنان خود به غفلت‌های تاریخی توسعه نیز اشاره کرد و گفت: ما مفهوم توسعه را به درستی متوجه نشدیم. برنامه‌های ما در بخش آب به صورت نقطه‌ای است و اسمش عمران است. آنچه در بخش آب رخ می‌دهد با مفهوم توسعه همخوانی ندارد.

جهانی تصمیم‌سازی در بخش آب کشور را شامل تلاقی دو مولفه مهم معرفی کرد و افزود: یکی از این مولفه‌ها پیشران‌های توسعه است که خارج از اختیارات بخش آب است. به عنوان مثال سیاست‌های جمعیتی مثل برنامه توسعه شهری، فضاسازی برای فعالیت‌های مختلف و امثال اینها به‌طور مستقیم در برنامه‌های مدیریت آب اثر می‌گذارند.

وی افزود: مولفه دیگر فعالیت‌های بخش آب است. چیزی که ما در شرایط کنونی می‌بینیم، مجموعه غفلت‌هایی است که ما را به وضعیت فعلی رسانده است.

جهانی با اشاره به اینکه بیش از چهار دهه است که درباره تدوین طرح آمایش سرزمین سخن می‌گوییم، درباره التزام دولت‌ها به تدوین چنین برنامه‌ای تردید داشت و افزود: در شرایطی که از سیستم‌های جمعیتی سخن می‌گوییم باید طرح آمایش داشته باشیم تا بدانیم تاثیر این افزایش جمعیت بر منابع آب کشور چگونه خواهد بود.

وی تاکید کرد: پیشران توسعه اثرگذار بر مدیریت منابع آب کشور باید اصلاح شود و سیاست‌های آن منطبق بر اصول توسعه پایدار شکل بگیرد.

عضو سابق شورای جهانی آب در پاسخ به انتقادات حاضران در زمینه تداوم سدسازی‌های گذشته با وجود اظهارات وزیر نیرو در ابتدای پذیرش مسئولیت در این وزارتخانه، گفت: درباره سدسازی با شرایط دو گانه‌ای در کشور مواجه هستیم. از یک سو می‌گوییم باید سقف توسعه منابع آبی حدود ۶۰ درصد (بر اساس مقیاس جهانی ۴۰ درصد است) منابع آب تجدیدپذیر باشد و از سوی دیگر ۹۵ میلیارد متر مکعب از منابع آب تجدیدپذیر را مصرف می‌کنیم. حجم استفاده از آب تجدیدپذیر نشان می‌دهد که امکان ادامه عرضه وجود ندارد و باید مصرف را کاهش دهیم. اما با این وجود تعداد زیادی طرح انتقال آب بین حوضه‌ای و سدسازی در کشور در حال اجرا است.

وی افزود: پیشنهاد ما که در بیانیه نخبگان آب نیز مطرح و برای رئیس جمهور ارسال شد، این است که تمام طرح‌های نیمه کاره توسعه منابع آب با شرایط واقعی انطباق داده شوند. این طرح‌ها به کمک افراد مورد وثوق و نخبگان با توجه به اصول توسعه پایدار و مهندسی دوباره، باید مورد بازنگری قرار گیرند.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۰۲
پیمان صاحبی


پژوهشگر سیاست‌گذاری منابع آب از دانشگاه دلفت هلند گفت: در دنیا ثابت شده است که کمبود آب به معنی ایجاد جنگ آب نیست. این گذاره که کمبود آب منجر به جنگ می‌شود، یک تصور غلط از نظر علمی است.

به گزارش خبرنگار ایانا، حجت میان آبادی در نشست "آب و رویکردهای نو در گذر تاریخی ایران یک دهه همکاری ملی آب" که شامگاه دیروز در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، آب را ترکیب در هم تنیده‌ای از مسایل طبیعی و انسانی دانست که در دهه‌های اخیر، با غفلت بسیار عجیب و معنا داری در استفاده از حوزه علوم انسانی در مدیریت منابع آب مواجه شده است.

وی افزود: در نقطه مقابل شاهد توجه افراطی و نگاه کاریکاتوروار به مسایل این حوزه با نگاه صرفا مهندسی بوده‌ایم.

میان آبادی ادامه داد: در نگاه صرفا مهندسی، رویکردهای مدیریت منابع آب بر عرضه متمرکز می‌شود. برای اینکه بخواهیم این رویکرد را در کشور اصلاح کنیم، به عنوان اولین گام، باید به تعریف مشترک و واحدی از مقوله آب برسیم.

پژوهشگر سیاست‌گزاری منابع آب از دانشگاه دلفت هلند گفت: بسیاری از تعاریفی که از آب در دانشگاه‌های ما و طرح‌های کلان سیاستگزاری و برنامه‌ریزی در کشور ارائه می‌شود، ناقص و یا غلط است. ابتدا باید آب و سیستم‌های آبی را تعریف کنیم تا بتوانیم مسایل آب کشور را حل کنیم. وقتی دم از مدیریت و برنامه‌ریزی سیستم‌های آبی می‌زنیم، اول باید آب و بعد سیستم منابع آب را بشناسیم تا بتوانیم از مدیریت منابع آب صحبت کنیم.

وی اضافه کرد: آب دارای چهار زیر سیستم "طبیعی و مهندسی"، "اقتصادی- اجتماعی"، "اداری و حقوقی" و "سیاسی و هیدروپولتیک" است.

به گفته میان آبادی سالیانه بیش از هزاران میلیارد تومان بودجه صرف مدیریت و برنامه‌ریزی منابع آب می‌کنیم اما وضعیت ما بدتر از قبل شده است.این رقم در مقایسه با سایر کشورها سرسام آور است. دلیل این عدم موفقیت، نگاه بخشی و صرفا نگاه جزئی‌نگر به مسایل و زیر سیستم طبیعی آب کشور است. فراموش می‌کنیم آب متشکل از چهار زیر سیستم است و صرفا با تاکید بر یک زیر سیستم مهندسی، ادعای مدیریت و برنامه‌ریزی برای آب را داریم.

وی بیان کرد: علم هیدروپولتیک نظیر حقوق آب، قدمتی نزدیک به سه تا پنج هزار سال دارد. خواستگاه این علم، تمدن میان‌رودان است اما متاسفانه در ایران حتی یک واحد درسی در دانشگاه‌ها در این رابطه نداریم.

پژوهشگر سیاست‌گزاری منابع آب از دانشگاه دلفت هلند گفت: هیدروپولتیک تعاریف متعددی دارد. علم مطالعه و بررسی اثرات و مناسبات سیاسی بر منابع آب را هیدروپلتیک گویند. هیدروپولتیک علم بررسی اثرات و مناسبات سیاسی در جوامع، ملت‌ها و دولت‌ها بر منابع آب و اثرات منابع آبی بر مناسبات در سه سطح جوامع، دولت‌ها و ملت‌ها در سه مقیاس محلی، ملی و بین‌المللی است.

وی از امنیتی کردن مسئله آب اظهار نگرانی کرد و افزود: باید بین ابعاد امنیتی آب و امنیتی کردن آن تفاوت قائل شویم. مسایل آب در بعد ملی و بین‌المللی امنیتی است اما غفلت از مسایل و ابعاد امنیتی طرح‌ها، سیاست‌ها و رویکردها، پذیرفته نیست. این مسئله به معنی امنیتی کردن آب نیست. در نهادهای سیاستگزار بحث‌هایی می‌شنویم که مسایل آبی را با نگاه امنیتی مورد توجه قرار می‌دهند. این مسئله خطرناک است.

میان آبادی دیپلماسی را محدود به مذاکره آبی ندانست و گفت: مذاکرات آبی یکی از ابزارهای دیپلماسی است. با نگاه عملی به مسئله دیپلماسی، ابزارهای متعدد و متنوعی برای دیپلماسی تعریف می‌شود که در جامعه در حال پیاده شدن است. رویکردها در دیپلماسی با توجه به شرایط مختلف بین‌المللی و داخلی تعریف می‌شود.

وی تاکید کرد: ابزارهایی که در دیپلماسی آب به کار گرفته می‌شود برای هر منطقه متفاوت است. ابزاری که در افغانستان بر سر هیرمند قابل استفاده است، لزوما در همین کشور بر سر هریرود کاربرد ندارد. از این ابزارها برای مذاکره با سایر کشورها نظیر ترکیه یا نواحی دیگر که دارای مناقشه آبی با ایران هستند، نمی‌توان بهره گرفت.

پژوهشگر سیاست‌گزاری منابع آب از دانشگاه دلفت هلند یادآور شد: در مسایل هیدروپولتیک دچار بخشی نگری هستیم.

به گفته وی در مسئله آب سه گروه دولت، دانشگاه و مردم مقصر هستند. بنابراین باید این سه گروه را در دیپلماسی آب دخیل کنیم اما در هر سه گروه ضعیف هستیم.

میان آبادی با اشاره به اینکه محدود کردن مسئله آب به دو وزارتخانه امور خارجه و نیرو همچنین سازمان حفاظت محیط زیست اقدامی غلط است، قصور این سه مجموعه در مسایل هیدروپلتیک آب را تایید کرد.

وی همچنین تاکید کرد: در ایران چیزی به نام جنگ آب نداریم. تا کنون چیزی به نام جنگ بر سر منابع آب در دنیا ثبت نشده است. ممکن است تنش نظامی یا تنش در روابط بر سر مسئله آب ایجاد شده باشد. وضعیت ایران در آینده بستگی کامل به خود ما و عملکردمان دارد.

پژوهشگر سیاست‌گزاری منابع آب از دانشگاه دلفت هلند اضافه کرد: مطالعات انجام شده در دنیا نشان می‌دهد که کمبود آب به معنی جنگ آب نیست. مکرر در دنیا ثابت شده است که کمبود آب نه تنها کشورها را به سمت جنگ پیش نبرده است بلکه باعث مشارکت آبی شده است. بنابراین تصور اینکه کمبود آب جنگ ایجاد می‌کند، یک گذاره غلط است.

وی توهم توسعه را مهمترین معضل کشور معرفی کرد و افزود: ما وظیفه داریم که از دولتمردان و سیاستگزارن مطالبه کنیم تا تعریفشان از توسعه را ارائه دهند. اگر به تعریف جامع از توسعه برسیم، بسیاری از مشکلات حل می‌شود.

میان آبادی در پاسخ به سئوال یکی از حاضران درباره سیاست افزایش جمعیت نیز بیان کرد: بحث افزایش جمعیت و امنیت غذایی خیلی پیچیده و طولانی است. اما مطالعات نشان می‌دهد افزایش جمعیت عامل بحران آب نیست. اما و اگرها زیادی پشت مسئله افزایش جمعیت وجود دارد که فرصت بحث درباره آن نیست. این مسئله در چارچوب بحث‌‎های امنیت آبی و غذایی سال‌های سال مورد بحث و واکاوی بوده است.

وی همچنین بر عدم کپی برداری از طرح‌های آبی موفق تاکید کرد و افزود: هیچ تضمینی وجود ندارد که طرح موفقی در یک منطقه، نتایج مثبت در مناطق دیگر داشته باشد اما این به معنی عدم استفاده از تجارب موفق دنیا نیست.

به اعتقاد این پژوهشگر سیاست‌گزاری منابع آب از دانشگاه دلفت هلند، نهادهای مدنی در دیپلماسی آب نقش پررنگی دارند که باید مورد توجه جدی قرار گیرد.

وی عدم حل مناقشه ایران و افغانستان بر سر مسئله آب را ناشی از نگاه منفی جامعه ایرانی به مردم افغانستان دانست و افزود: با وجود آنکه پاکستان مخاطرات زیادی برای افغانستان از بعد ضربه زدن به این کشور، توسعه تروریسم و غیره دارد و اقدامات ایران همواره در افغانستان مثبت بوده است، اما مذاکرات بین افغانستان و پاکستان همواره نتیجه بخش‌تر بوده است. دلیل این مسئله نگاه منفی شهروندان ایرانی به این کشور همسایه است که باید حل شود.

میان آبادی معتقد است: رسانه‌های ایران در مسئله دیپلماسی آب در خوشبینانه‌ترین حالت به صورت خنثی عمل می‌کنند. وی پیشنهاد برگزاری یک کارگاه دیپلماسی آب برای افزایش آگاهی رسانه‌‎ها و سازمان‌های مردم نهاد را مطرح کرد.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۰۱
پیمان صاحبی


 

ابتکار: خودکفایی گندم به بهای از دست رفتن آب و خاک، از وابستگی بدتر است

 موضوع محیط‌زیست به حدی که امروز برخلاف دوره امام خمینی، عمومیت یافته و جنبه بحرانی و بسیار ضروری پیدا کرده است. دیگر کسی مثل آن زمان نمی‌گوید محیط‌زیست موضوع لوکسی است.

به گزارش سلامت نیوز، سایت جماران نوشت: گفت و گوی ما با ابتکار به چند ماه قبل بر می گردد و برخی موضوعات مطرح در آن متعلق به آن ماه هاست. اما یک نکته مهم در آن وجود دارد و آن نمای یک مدیر پرتلاش، پر امید و تلاش گر است.

او با وجود این که با مسائل و فضاسازی هایی علیه خود در روزنامه ها روبروست تقریبا از هیچ فرصت رسانه ای برای پاسخ دادن به مسائل حوزه کاری خود دریغ نکرده است.

متن گفت و گو با دکتر معصومه ابتکار را در ادامه می خوانیم:

وقتی دیدگاههای امام در مورد محیط‌زیست را مطالعه می کنیم، متوجه می شویم که ایشان برای محیط‌زیست اهمیت و اولویتی به‌مراتب فراتر از هر نظامی که فاقد تعهدات دینی است، قائل بودند. ما در واقع به این نتیجه می‌رسیم که قاعدتاً در این شرایط باید محیط‌زیست جمهوری اسلامی ایران، سخت‌گیرانه تر، جدی‌تر و در جایگاه متعالی‌تری در مقایسه با این سازمان در هر کشور دیگری عمل کند. نکته‌ای که وجود دارد این است که به طور ناخواسته، سنت پذیرفته‌شده ای در کشور وجود دارد که همواره یک عقب‌ماندگی از استاندارهای جهانی محیط‌زیستی داشته باشیم. به نظر شما آیا با توجه به شانی که امام خمینی(ره) برای محیط‌زیست قائل هستند، لازم نیست که دولت مهلت نهایی را برای رسیدن استانداردهای جهانی تعیین کند که پس از آن زمان، از این سنت ناخواسته که حاکم شده است، رها شویم؟

فکر می‌کنم که اول باید به این واقعیت اشاره‌کنیم که امروز به هر دلیلی بین دیدگاه‌های حضرت امام خمینی (ره) چه در بعد نظری و چه مباحثی که ایشان در طول حیات خود بر عملیاتی شدن آنها به‌عنوان خط‌مشی اجرایی برای دستیابی به اهداف متعالی در جمهوری اسلامی ایران تاکید داشتند، فاصله‌ داریم و قطعاً محیط‌زیست هم یکی از این موضوعات است.

تحولات عظیم اقتصادی، سیاسی ناشی از انقلاب، تحولات ناشی دفاع مقدس را از دلایل این اتفاق و اینکه چرا محیط زیست از اولویت لازم در یک دوران برخوردار نبود، نام برد که همزمان با فشار بر اقتصاد کشور، عملاً باعث شد در یک دورانی فشار زیادی بر طبیعت ایران وارد شود. رشد جمعیت، صنعتی شدن از جمله عوامل موثر دیگر در این موضوع بود. شرایط به وجود آمده برای محیط‌زیست یقیناً فاصله زیادی با دیدگاه امام (ره) داشت. به ویژهاین که در موقعیت های خاص کشور، این فاصله با دیدگاههای امام بیشتر شد .

نه تنها وقت آن رسیده بلکه مدت‌ها هم از آن گذشته است. باید خیلی قبل تر از این اقداماتی برای دستیابی به استانداردها انجام می‌دادیم. البته در دولت اصلاحات اقداماتی در این زمینه انجام شد که بتوانیم استاندارهای محیط‌زیست کشور را به استانداردهای جهانی نزدیک کنیم. وقتی در سال 1379 برنامه ده ساله کاهش آلودگی هوا را مبتنی بر استانداردهای جهانی تهیه کردیم هدف ما ارتقای کیفیت هوا و نزدیک شدن به استانداردهای جهانی کیفیت هوا بود. اما اتفاقاتی افتاد و فراز و نشیب‌هایی داشتیم که باعث شد امروز از این استانداردها فاصله گرفتیم .


از 75 به بعد ظرفیت زیستی کشور را به اتمام رساندیم و اکنون بیش از ظرفیت طبیعت از منابع آب، خاک، طبیعت و تنوع زیستی برداشت کرده و آن را آلوده و تخریب می‌کنیم




انفال و حفاظت ازمنابع طبیعی را هم می‌توانیم از موارد مورد تأکید امام (ره) بدانیم؛ ایشان نسبت بر این موضوع هم از نظر مبنایی و هم از نگاه‌های فقهی تأکید داشتند . حتی در پاسخ نامه‌ ایشان به آقای قدیری، به صراحت به اهمیت جنگل‌ها اشاره دارند اما چه شد که ما بیش از ظرفیت طبیعت استفاده کردیم؟

الان شاخص‌های ظرفیت‌های زیستی نشان می‌دهد که ما از 75 به بعد ظرفیت زیستی کشور را به اتمام رساندیم و اکنون بیش از ظرفیت طبیعت از منابع آب، خاک، طبیعت و تنوع زیستی برداشت کرده و آن را آلوده و تخریب می‌کنیم. این درحالی است که طبیعت قدرت بازسازی راکه خداوند برای تکثیر و باروری به او داده است را گذرانده و به همین دلیل دیگر نمی‌تواند خود پالایی کند. البته این روند خاص ایران نیست و در کل دنیا این اتفاق افتاده است اما سؤالی که مطرح می شود این است که ما به‌عنوان کشور اسلامی چرا؟به عنوان کشوری که مبنای اعتقادی داشتیم و یک اندیشه متعالی و سیره روشنی نسبت به این مسائل داشتیم چرا به این شرایط مبتلا شدیم.

اگر قرار باشد بهره برداری به حدی برسد که ما در خودکفایی انفال و منابع پایه هم را از دست بدهیم نقض غرض است. این شاید درست جا نیفتاد و کارشناسان واقعیت‌ها را عنوان نکردند . واقعیت این بود که اگر ما برای خودکفایی گندم به آب و خاک فشار بیاوریم خودکفایی منابع پایه را از دست خواهیم داد که خیلی بدتر از وابستگی در مصارف غذایی است.

به طور مثال، در زمانی که بحث حفاظت و قدرشناسی از مواهب طبیعت در سیاست‌های توسعه‌ای مورد تاکید قرار گرفت برای استقلال کشور و امنیت غذایی بحث خودکفایی در تولید فرآورده‌های گندم مطرح شد اما شاید کارشناسانی که با این مسئله روبرو شدند، واقعیت ها را نگفتند. درست است که خودکفایی فی‌نفسه هدف خوبی است اما خودکفایی فقط در گندم نیست و در آب و خاک هم نیاز به خودکفایی داریم. در غیر این صورت اگر قرار باشد بهره برداری به حدی برسد که ما در خودکفایی انفال و منابع پایه هم را از دست بدهیم نقض غرض است. این شاید درست جا نیفتاد و کارشناسان واقعیت‌ها را عنوان نکردند . واقعیت این بود که اگر ما برای خودکفایی گندم به آب و خاک فشار بیاوریم خودکفایی منابع پایه را از دست خواهیم داد که خیلی بدتر از وابستگی در مصارف غذایی است.

منابع پایه ما، از آب و خاک سرمایه‌های ماست. اما این‌ها بحث‌هایی است که باید کارشناسی و تبیین می‌شده است. یقیناً با شناختی که از دیدگاه امام خمینی (ره) یا مقام معظم رهبری داریم چنین شرایط ایجاد نمی شد .

ما در موقعیت هایی فشار بیش‌از حدی به طبیعت وارد کردیم و صدای کارشناسان ذی‌ربط یا به مسئولان نرسیده است یا به دلیل وضعیت فوق العاده و اولویت‌هایی که کشور در هر برهه داشته است مثل جنگ یا شرایط خاص تحریم در اولویت قرار نگرفت.

وقتی امام برای ضرورت‌های محیط‌زیستی حتی تخریب مسجد را جایز می‌داند، در ارزیابی موضوع خودکفایی انفال و گندم از منظر امام، فکر می کنید بر مبنای دیدگاه امام اولویت به کدام موضوع داده می‌شود؟

همان‌طور که اشاره کردم بر اساس شناختی که از دیدگاه‌های حضرت امام دارم و آن چه که قاطبه صاحب‌نظران دارند؛ این مسئله خودکفایی در اصل بر می‌گردد به این که کشور ما بتواند روی پای خود بایستد. ما از ظرفیت‌های ملی خود به‌درستی استفاده کنیم. یعنی ظرفیت ها، فرصت ها و تهدیدها را بشناسیم. در کنار هر فرصتی تهدیدی وجود دارد و این ظرفیت طبیعت، نامحدود نیست و شاید موقعی تصور کنیم که طبیعت ظرفیتش نامحدود است ولی الان محرز شده است.

توان طبیعت برای پذیرش زباله محدود است. در ادبیات ما این گفته می‌شود که زباله ها را دور می ریزیم . الان می بینیم که دوری وجود ندارد. شما به راحتی میتوانید اهمیت این موضوعات را در نگاه فقهی امام ببینید که منابع پایه خدمت‌رسانی می‌کنند و کشاورزی بر مبنای آب و خاک است و این عناصر خدمت گذار بشر است مشروط بر این که قوانین و سنت های الهی را رعایت شود. اگر قرار باشد شما از طبیعت بهره کشی کنید ولی قوانین را رعایت نکنید و طبیعت را به هر قیمتی، مورد تخریب و آلودگی قرار می گیرد. خودکفایی زیر سؤال می‌رود برای اینکه طبیعت دیگر نمی‌تواند جوابگو باشد و خدمات را ارائه دهد.

به نظرم بحث مبنایی خیلی مهم است و حتماً باید به‌ دور از ملاحظات به آن بپردازیم چرا که همیشه ملاحظات اجازه بررسی درست از مسائل را نداده است. گفته شده است که بحث خودکفایی اولویت ملی کشور و یک مساله راهبردی است. بنابراین به دلیل ملاحظات صحبت زیادی نشد. به نظرم آنچه در عمل انجام شد با آن دیدگاه‌ها متاسفانه فاصله زیادی داشت. ما موضوع را سطحی دیدیم و گفتیم باید هر قیمتی به این هدف می رسیم درحالی‌که قیمت سنگینی برای محیط‌زیست و طبیعت داشت.

با توجه به توضیحاتی دادید آیا موافق هستید که باید مهلت هایی برای پیوستن به استاندارد های جهانی در تمام حوزه های تکنولوژی تعیین شود؟

این تصور در سال های گذشته رایج بود که ما توسعه پیدا کنیم بعدا می رویم مانند اروپا فشار بر طبیعت را رفع می کنیم . در حالی که از نظر بنیادی، فقهی، علمی و ‌شان انسانی غلط بود که طبیعت را نابود کنیم و بعد دنبال راه‌حل بگردیم.

ما این کار را بارها و بارها انجام می‌دهیم و هرروز داریم زمان‌بندی تعیین می‌کنیم اما مهم این است که در مسیر درستی حرکت کرده باشیم و حرکت خود را با ملاک و معیارهای منطقی و علمی بسنجیم و مطمئن باشیم که در مسیر درست و با سرعت مناسب به سمت هدف غایی در حرکت هستیم. تعیین مهلت بسیار اتفاق افتاده است ولی هدف تحقق نیافت. ما سال 79 هم گفتیم ده ساله آلودگی هوا تهران را حل می‌کنیم تا سال 84 هم برای رسیدن به این هدف تلاش‌ کردیم اما پس از آن، اولویت های کشور یکباره تغییر کرد و موضوع از برنامه های دولت حذف شد تا سال 92 که دولت دیگری سرکار آمد و دیدیم برنامه های زیست محیطی را باید از ابتدا شروع کنیم . هدف گذاری چه فایده‌ای دارد وقتی اراده ملی نباشد. الان خوشبختانه این اراده ملی شکل گرفته است و امیدواریم بتوانیم روی هدف‌گذاری‌ها تأکید کنیم. الان به نظر می‌رسد نسبت به دیدگاه‌های امام در موضوعات محیط‌زیست، منابع طبیعی و انفال یک بیداری جدیدی در حال وقوع است.

موضوع محیط‌زیست به حدی که امروز برخلاف دوره امام خمینی، عمومیت یافته و جنبه بحرانی و بسیار ضروری پیدا کرده است. دیگر کسی مثل آن زمان نمی‌گوید محیط‌زیست موضوع لوکسی است. نمی گوید"ای بابا مردم گرسنه هستند و شما درباره حفاظت از آب میگویید؟" تا ما بگوییم برای تأمین غذا باید آب را حفظ کنیم. کسی نمی گوید "ای بابا این همه فقر و مشکلات هست و شما میخواهید در این منطقه کارخانه احداث نکنیم؟ اجازه بدهید کارخانه ایجاد و مشکل کار حل شود تا بعد تخریب طبیعت را جبران کنیم." این تصور در سال های گذشته رایج بود که ما توسعه پیدا کنیم بعدا می رویم مانند اروپا فشار بر طبیعت را رفع می کنیم . در حالی که از نظر بنیادی، فقهی، علمی و ‌شان انسانی غلط بود که طبیعت را نابود کنیم و بعد دنبال راه‌حل بگردیم.

ما اصول خوب و درستی در حوزه محیط‌زیست داشتیم و این اصول هم در تاریخ رفتار ایرانیان با آب و طبیعت و محیط‌زیست و هم در افکار و سیره حضرت امام کاملاً مشهود است.

با توجه به این که پدیده های محیط‌زیست نیاز به علوم و فعالیت های میان رشته ای دارد و این که هر پدیده زیست محیطی مستلزم تنظیم رفتار مصرف کننده و تولید کننده است؛ سازمان محیط‌زیست برای این که بتواند دیدگاه مورد نظر امام را دنبال کند نیاز به این دارد که اقتدار به مراتب گسترده تری از سوی قانون داشته باشد و امکانات بودجه ای بیشتری داشته باشد. سازمان باید چگونگی موقعیت و زمان و مکان مصرف را در شرایط مختلف بتواند تعیین و سیاستگذاری کند و حق تغییر و وضع و هر نوع مالیاتی را به صورت پلکانی بر این نوع مصارفی که موضوعیت محیط زیستی داشته باشند. یعنی سازمان به کیفیت تولید و مصرف بپردازد و زمان و مکان را هم بتواند تعیین کند و از طرف دیگر از مالیات هایی که بتواند وضع کند این امر را کنترل کند . نظر شما چیست؟

خیلی نکته دقیقی است و هم در گفتار، کلام و هم در سیره عملی امام (ره) می‌بینیم که به بحث اصلاح الگوی مصرف توجه داشتند. در همان دوران این مثال استفاده مجدد امام از یک لیوان آب نیمه و نگه‌داشتن و استفاده دوباره از نیمه لیوان آب مطرح می شد. آن هم در شرایطی که عامه مردم آب را بیرون می ریختند و برای آن اهمیتی قائل نبودند اما امام آنقدر توجه نشان می‌دادند که این مسئله تبدیل به یک مثال از سیره امام شده بود. همین‌طور ایشان بارها به بحث اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از تجمل‌گرایی تذکر می‌دادند.

این دقیقاً یک نگاه زیست‌محیطی روز دنیاست. یعنی بحث اصلاح الگوی مصرف و اسراف غذا امروز یک مساله حیاتی در دنیاست. امروز 30 درصد غذایی که در دنیا تولید می‌شود در حال هدر رفتن است و گفته می‌شود که منابع آب بی دلیل و بدون مدیریت صحیح در کشور هدر می‌رود و پسماند تولید می‌شود.

نگاه دقیق علمی و درستی بود اما این که چرا کاربردی نشد و چطور باید این اتفاق بیفتد یک راه فرهنگی دارد. یعنی رفتار امام(ره) در این موضوعات به الگو تبدیل شود چراکه علاوه بر اهمیت مذهبی ، این نگاه کاملاً منطبق با دیدگاه روز دنیاست. این نوع رفتار می تواند به عنوان یک رفتار بسیار مترقیانه تلقی شود بنابراین امروز گفته می‌شود که ما باید ذهنیت، رفتار و فرهنگ جامعه را نسبت به محیط‌زیست تغییر دهیم موضوعی که شاید هیچ وقت به درستی به آن وارد نشدیم.

در اصلاح الگوی مصرف انرژی هم باید تلاش کنیم و بازگشت به خویش داشته باشیم. ما اصول خوب و درستی در حوزه محیط‌زیست داشتیم و این اصول هم در تاریخ رفتار ایرانیان با آب و طبیعت و محیط‌زیست و هم در افکار و سیره حضرت امام کاملاً مشهود است. یکی از روش‌ها بحث وضع مالیات‌ها و عوارض‌هاست. همچنین فصل مالیات سبز قانون ارزش افزوده که در حال بررسی بیشتر است .

علاوه بر آن؛ کالاهای مخرب و آلوده کننده محیط‌زیست به ویژه یکی از مهم‌ترین آن ها؛ پلاستیک که هم اکنون آیین نامه هایی هم برای آن اماده کردیم در حال بررسی است. امیدواریم بتوانیم با وضع عوارض محدود، تدریجاً مصرف را حذف کنیم. خیلی از کشورهای در حال‌ توسعه دنیا هم مثل رواندا و مراکش به صورت کامل کیسه‌های پلاستیکی را از چرخه تولید و مصرف حذف کرده‌اند و هیچ اتفاق بدی نه برای تولید، اشتغال و نه رفاه مصرف کننده نیفتاده است. این نشان می‌دهد که اصلاح الگوی مصرف امری شدنی است و وضع مالیات‌ها و عوارض می تواند درروند آن مؤثر باشد.

وضع عوارض برای سوخت و عوارض کربن برای تغییر اقلیم بسیار جدی است و ما همه این‌ موارد را در سیاست‌های ملی دنبال می‌کنیم. در بعضی از زمینه‌ها هم گام‌هایی برداشتیم. اما بخش مهمی به فرهنگ مردم و این که ما سالها نظام یارانه برای انرژی را اجرا کردیم و یارانه باعث شده است که متاسفانه قیمت سوخت و انرژی واقعی نباشد .مسلما قبل از این که سراغ وضع عوارض برویم باید واقعی کردن قیمت‌ها را عملی کنیم.

بیشترین استفاده از بنزین را خودرو سواران ثروتمند در شهرهای بزرگ دارند و کمترین استفاده را روستا نشینان، در حالیکه عوارض آلودگی هوا و هزینه های سنگین آن برای همه است.

ما در حال حاضر به دلیل نگاه یارانه‌ای الگوی مصرفی درست برای مهم ترین منابع انرژی نداریم. تا زمانی که برای انرژی یارانه پرداخت ‌شود مردم ارزش واقعی این کالا را در سبد هزینه های خانوار درک نمی کنند و همین باعث می‌شود خانه‌های ما تا 24-25 درجه با گاز طبیعی گرم شود. این درحالی است که در روزهای گذشته شرکت گاز اعلام کرد که ما در یک روز به اندازه 62 کشور اتحادیه اروپا گاز مصرف کردیم. عوارض بعد از حذف یارانه ها معنا پیدا می کند. در مرحله بعد از واقعی کردن قیمت ها برای مصرف کنندگان مطرح شود که از سوختی استفاده می‌کنید که علاوه بر از بین بردن منابع پایه، هوا را آلوده می‌کند و موجب گرمایش زمین می‌شود.

مسئله ما در الگوی مصرف بی تردید نگاه یارانه‌ای بوده و امروز کاملاً مشخص شده است که بحث یارانه برخلاف تصور عمومی برای ایجاد عدالت اجتماعی، می‌تواند غیرعادلانه باشد. به طور مثال بیشترین استفاده از بنزین را خودرو سواران ثروتمند در شهرهای بزرگ دارند و کمترین استفاده را روستا نشینان، در حالیکه عوارض آلودگی هوا و هزینه های سنگین آن برای همه است. بنابراین حتما باید درباره الگوی مصرف بازنگری داشته باشیم که خوشبختانه ما در بحث اقتصاد سبز این امر را در دولت پیگیری می کنیم و بازنگری اساسی در بسیاری از مناسبات اقتصادی انجام می دهیم.

دکتر غفوری فرد درباره تجربیات خود از مسئولیتشان در دوره امام می گویند که در آن دوران برای مستضعفین با هدف اجرای دیدگاه امام در باره این قشر، کف مصرف انرژی را رایگان اعلام کرده بود و تاثیر مثبتی داشت چون عامل تشویقی بود برای حانواده هایی که مصرف پایینی داشتند از معافیت برخوردار بودند . حتی خیلی از خانواده هایی که نیازمند نبودند برای استفاده از این معافیت تشویق می شدند. نظر شما چیست؟ به نظر شما مالیات پلکانی باعث می‌شود که اصلاح قیمتی هم صورت بگیرد و متناسب با مصرف قیمت تنظیم شود؟

مالیات پلکانی می تواند خوب باشد ولی مسائل ما ریشه‌ای تر از مالیات است. فکر نمی کنم نگاه یارانه‌ای و حمایت از اقشار محروم جامعه با مجانی کردن منابع انرژی جوابگو باشد. موضوعی که باید به آن توجه شود کنترل است یعنی این که فرد بتواند مصارف خود را مدیریت کند. هر کسی که مصارفی دارد باید هزینه ان را پرداخت کند ولی ممکن است از جای دیگری کمکی برای پرداخت برسد. مثل بیمه بیکاری، فردی به دلیل بیکاری و در آمد نداشتن حقوق بیکاری دارد و از محل آن باید هزینه مصارف خود را بپردازد. چنین امری هم به عدالت نزدیک‌تر است و هم به شأن اجتماعی فرد. وقتی به افراد یارانه یا یک کالای مجانی تعلق بگیرد، بیشتر شکل صدقه دارد و با شئون انسانی فاصله می گیرد.

این روشی است که در دنیا پذیرفته شده است؛ وقتی قیمت‌ها پلکانی باشد و بر مصارف زیاد عوارض سنگین بسته می‌شود اما بهتر است که عدالت را به روش جبرانی که خیلی با عزت نفس افراد سازگار است دنبال کنیم. ما خیلی از این روش‌ها را اول انقلاب تجربه کردیم و نقاط ضعف و قوت را می‌شناسیم.

معمولا مالیات‌ها وضع و اخذ می‌شود اما ضرورتاً این مالیات‌ها در مسائل مورد نظر محیط‌زیست است هزینه نمی‌شود . آن هم در شرایطی که بودجه محیط‌زیست در مقایسه با شانیتی که امام برای این مسئولیت قائل است یک شوخی است. به نظر شما آیا نباید سازمان محیط زیست اختیار تعیین اولویت در هزینه کرد مالیات‌های زیست محیطی را که در دست داشته باشد.

در ابتدا باید تاکید کنم که محیط‌زیست فقط سازمان حفاظت محیط‌زیست نیست بلکه این سازمان مسئولیت جدی در هماهنگی ستادی دارد. این سازمان در کمیته ملی توسعه پایدار، ستاد و هماهنگی و فرماندهی کلان ، گزارش گیری و نظارت بر عملکرد دستگاههای عضو را بر عهده دارد. در کمیته ملی کاهش آلودگی هوا با عضویت 16 دستگاه هم وظایفی مشابه دارد.

مرکزیت کارگروه تغییر اقلیم هم که تمامی امور مربوط به سازگاری با تغییر اقلیم را انجام می دهد در سازمان حفاظت محیط زیست است و سازمان در سیاست گذاری، تدوین آیین نامه ها ، مقررات ضوابط جهت گیری ها و جلب مشارکت مردم و بعد در رصد، پایش و دیده بانی نقش دارد.

به طور کلی سازمان فقط در حیطه مدیریت مناطق حفاظت شده و حیات وحش اقدامات اجرایی انجام می دهد و وظایف او در بقیه امور بیشتر در حیطه سیاست گذاری و جلب مشارکت و نظارت بر اجرا و پایش وضعیت محیط‌زیست خلاصه می‌شود. بنابراین با در نظر گرفتن این امر باید بررسی کنیم که بودجه سازمان چقدر با وظایف آن انطباق دارد؟ ما اعتقاد داریم که در دورانی اجازه رشد کافی برای بودجه به سازمان داده نشد و همین امر در بسیاری زمینه ها سازمان را دچار عقب ماندگی کرد . دوره ای این تصور بود که محیط‌زیست نباید رشد کند چراکه مانع توسعه است.

گرچه سال 92 تا 94 بودجه رشد بسیار خوبی داشته است اما در مقایسه با رشد معضلات و مسائل محیط‌زیستی کشور، این رشد به چشم نمی آید. درحال حاضر 70 درصد مردم شهرنشین شدند؛ بنابراین رشد بودجه، ساختار و توانمندی‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست باید متناسب با رشد شهرنشینی، رشد صنعت در کشور، افزایش آلودگی هوا در این سال ها محقق می شد.

اما الان فکر می‌کنیم که مهم‌ترین کارسازمان در حوزه سیاست‌گذاری، جهت گیری‌ها، کار ستادی، جلب مشارکت، مدیریتی منسجم و یکپارچه و علمی مباحث مختلف محیط‌زیستی است که باید با همکاری بخش‌های مختلف اجرایی، سازمان های مردم نهاد و دانشگاه‌ها پیش برود.

امروز حدود 900 سازمان مردم نهاد داوطلبانه در حوزه‌های محیط‌زیست و منابع طبیعی بسیار با انگیزه و پرتوان فعالیت می‌کنند و در پروژه های موفق جلب مشارکت مردمی نقش محوری دارند. پس ما می توانیم از ظرفیت فراتر از دولت استفاده کنیم. از آنجا که منابع دولت محدود است، فکر می‌کنیم که در حوزه محیط‌زیست باید اینگونه عمل شود. هرچند که منابع دولتی باید افزایش یابد و جهت‌گیری مالیات‌ها به سمت محیط‌زیست سوق پیدا کند. در همین راستا صندوق ملی محیط‌زیست که به عنوان دستاورد محیط زیستی دولت اصلاحات در سال 83 تأسیس شده بود، دوباره احیا شد. متاسفانه این صندوق تا سال 92 غیر فعال بود ولی ما دوباره آن را فعال کردیم چراکه ظرفیتی مناسب برای جذب مالیات‌های سبز و فراهم کردن تسهیلات و حمایت‌های لازم از فناوری‌های پاک در سطح کشور است.

متاسفانه در کشور در بسیاری از حوزه ها و نه در حوزه محیط زیست، به اقتصاد جرم به خوبی پرداخته نشده است و بسیاری از جرایمی که وضع شدند بازدارنده نیستند . محیط زیست یک مزینی که در این زمینه دارد این است که می تواند علاوه بر جریمه، خسارت زیست محیطی اخذ کند. کاری که در اصلاح لایحه مبارزه با آلودگی هوا انجام دادید. نظر شما چیست که این موضوع به تمامی جرایم زیست محیطی بسط پیدا کند ؟

بسیاری از موارد وجود داشته که واحد های صنعتی خساراتی به طبیعت وارد کرده است به طور مثال آلودگی در رودخانه‌ای ایجاد شده است و 10 هزار قطعه از آبزیان طبیعی به دلیل این آلودگی مردند یا خاک و هوا را آلوده شده است. جبران خسارت بسیار بحث مهمی است و از نظر علمی و فقهی کسی که ضرری زده باید بتواند آن ضرر را جبران کند. ما هم در اکثر موارد دنبال این موضوع هستیم.

وضع عوارض تا حدودی می تواند منجر به تنظیم رفتار مصرفکنندگان و تولیدکنندگان شود. آیا سازمان می تواند حق تعیین و وضع یا اعطای مجوز عوارض را داشته باشد ؟

قانون می گوید که عوارض را اگر محلی باشد شورای شهر؛ در غیر این صورت دولت و یا اگر نیاز به قانون داشته باشد مجلس تعیین می کند. در این زمینه هم عوارض آلایندگی را داریم ولی اصلاً برای محیط‌زیست هزینه نمی‌شود و به بودجه شهرداری‌ها می‌رود. الان یک درصد از درآمد واحد ها و صنایعی که به تشخیص ما آلاینده محسوب می‌شود اخذ می‌شود ولی اصلاً برای سازمان هزینه نمی‌شود و در شهرداری ها صرف میشود. البته اصلاح این مورد در برنامه ششم توسعه در حال بررسی است. علاوه بر آن ما در وضع مالیات و عوارض محیط زیستی مشکلی با دولت و مجلس نداریم. وضع عوارض و تنظیم قیمت در اصلاح الگوی مصرف پلاستیک و کالاهای مخرب قطعاً می‌تواند مؤثر باشد.

آیا از ناحیه سایر دستگاه ها و حوزه تقنینی همکاری وجود دارد؟ خلا قانونی دارد؟

با وجود خلا های قانونی همکاری خیلی خوبی با مجلس در اکثر موارد داریم. در حال حاضر 5 لایحه در مجلس از سوی سازمان محیطزیست طرح شده است. لایحه خاک که در دستور کار مجلس قرار دارد . همچنین لایحه هوای پاک که کلیات آن تصویب شده و به شور دوم رفته است و با مسئولیت دکتر لاریجانی در حال طی روند قانونی در مجلس است وبا نهایی شدن آن تحولات خوبی در حوزه قوانین برای هوای پاک خواهیم داشت. لایحه مقابله با حیوان آزاری و لایحه حمایت از محیط بانان هم لوایحی هستند که به مجلس تقدیم شدند. لایحه ارزیابی زیست محیطی یکی دیگر از لوایح است که متأسفانه در مجلس نهم در کمال تأثر و تعجب رد شد .

چرا دولت نتوانست دفاع کند یا مجلس نظرات کارشناسی مغایر داشت؟

متاسفانه برای مجلس نهم مسائل دیگری اهمیت داشت و نگاه دیگری به لوایح زیست محیطی داشتند. وگرنه که لایحه ارزیابی زیست محیطی خیلی لایحه خوبی بود و کارشناسی شده بود . این موضوع در دنیا کم سابقه است که لوایح محیط‌زیستی در پارلمان رد شود چون حقوق عامه است.

بدنه قوانین کشورما قدرتمند است از جهت این که در اصل پنجاهم قانون اساسی به حفظ محیط‌زیست اشاره شده است و هم اکنون هم سیاست های کلی نظام در حوزه محیط‌زیست از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده است و همچنین قوانین مادر خوبی در حوزه محیط‌زیست داریم اما با تصویب لوایحی که در دستور کار مجلس است، خیلی از خلأهای قانونی را از بین ببرد .

در جریان بررسی لایحه هوای پاک، خودروسازان در مجلس و در مخالفت با لایحه حضور فعالی داشتند . نظر شما در این باره چیست؟

روزی که مجلس وارد مفاد لایحه هوای پاک شد من هم برای دفاع از بخش ها حضور داشتم. در این جلسه تلاشی عامدانه شد که این لایحه به شور دوم برود البته ممکن است این امر دلایل فنی یا سیاسی داشته باشد. به‌هرحال نمایندگان خاصی مخالفت‌های شدیدی داشتند. دراین میان یک طیفی هرچند اندک به موضوع سنتی نگاه می‌کنند و ملاحظات محیط زیستی را مانع رشد اقتصادی می دانند درحالیکه دوره تقابل محیط‌زیست و صنعت گذشته است و اصلاً چنین موضوعی در حال حاضر معنا ندارد. الان مردم دنیا به این واقعیت پی بردند که صنعت، اقتصاد هیچ مسیری برای پیشرفت و تعالی غیر از طی مراحل ارتقا وضعیت محیط‌زیست ندارد.

در جلسه ای که با حضور دکتر لاریجانی، نمایندگان وزارت صنایع و بخش‌های مرتبط با خودروسازی و مدیران این بخش در شور دوم داشتیم ، ماده4 این لایحه را مورد بحث قرار دادیم . این ماده همین الان با جدیت در حال اجرا می‌شود و فقط یک دوره‌ای رها شد. در واقع قرار بود در سال های سال 85 و 86 استانداردهای خودروسازی ایران به یورو4 ارتقا پیدا کند که این اتفاق نیفتاد. تا این که در سال 93 با قدرت این امر انجام شد و استانداردسازی خودروسازی کشور با تأخیر طولانی 8 ساله ارتقا پیدا کرد.بنابراین این ماده از این لایحه اکنون اجرا می‌شود و برای تقویت آن فقط بعضی اصلاحات را پیشنهاد داده بودیم تا بتوانیم با نگاه پیشرو روند استانداردسازی را ادامه دهیم. ما با وزارت صنایع هماهنگ هستیم اما ممکن است گروه خاصی و افراد خاصی، منافع خاصی داشته باشند که هنوز تصور کند که می‌شود با روش‌های قبل کار خود را پیش ببرد. ولی خیلی نگران نیستم. چون فکر می‌کنم مجلس دهم با مجلس نهم خیلی تفاوت دارد و نگاه علمی و پیشرو دارد.

الان خودروسازی کشور کاملاً با ما در این موضوع همگام شده است برای این که خودروسازان می‌دانند که اگر خودرو زیر استاندارد تولید شود، نه فقط در بازار جهانی قادر به رقابت نیستند بلکه مشتری ایرانی هم نسبت به موضوع آگاهی دارد.

ضمن این که ما نظام بازرسی خودرو را دوباره فعال کردیم و الان تمام خطوط خودرو کشور بازرسی می‌شود و بسیار در این مسئله جدی هستیم . اکنون هیچ خودرویی بدون استانداردها نمی‌تواند در ایران تولید و شماره گذاری ‌شود. نظام بازرسی خودرو هم جزو نظام هایی بود که در دوره اصلاحات برای تست و بازرسی خودرو های تولیدشده فعال کردیم و وقتی در دولت یازدهم عملکرد این نظام را ارزیابی کردیم دیدیم به بخش خصوصی واگذار شده است و بازرسی خطوط خودرو به کار تصنعی و تشریفاتی و بعضاً با الو دکی های زیاد مالی تبدیل شده است و متأسفانه هیچ نظارتی بر تولید خودرو اعمال نمی شد.

جلسات بودجه ریزی برای سال آینده در حال برگزاری است. سازمان حفاظت محیط زیست چه پیشنهاد هایی در بودجه خود برای سال آینده دارد؟

مسائل محیط‌زیست بسیار گسترده است و ما پیشنهادات خود را ارائه کردیم. آلودگی هوا، گردوغبار، حفاظت از تالاب‌ها و حیات‌وحش همه از اولویت برخوردار است و رئیس جمهور هم تاکید ویژه ای بر آنها داشته است .ضمن اینکه قرار است محیط‌زیست یکی از محورهای اصلی برنامه ششم توسعه باشد. بنابراین باید بتوانیم در وضعیت بودجه‌ها ارتقایی داشته باشیم. البته فکر می‌کنم دستگاه‌های دیگر هم در برنامه خود در قالب برنامه ششم همتلاش می کنند تا مجموعاً در وضعیت محیط‌زیست ارتقا داشته باشند و این امر محدود به سازمان نباشد.

پیشنهادهای ما برای بودجه سال آینده شامل موضوعات مختلف می شود. خودروهای فرسوده، حمایت از روند از رده خارج کردن خودروهای فرسوده به ویژه در حمل و نقل عمومی که شامل اتوبوس‌های فرسوده و تاکسی های فرسوده می شود یکی از ان پیشنهاد هاست که خوشبختانه در این سال ها اقدامات خوبی برای این امر انجام شده است ولی درخواست تسهیلات بیشتری داشتیم که بتوانیم روند را ادامه دهیم.

همچنین موضوع افزایش مشوق‌های حمایتی برای سرمایه گذاری در بخش پسماند پیشنهاد دیگر ما بود. مشوق‌هایی از دولت گذشته برای کسانی که می‌خواهند در حوزه پسماند سرمایه‌گذاری کنند وجود داشت اما باید مشوق‌های بیشتری را پیشنهاد بدیم.

علاوه بر آن، پیش بینی های خوبی در رابطه احیای تالاب‌ها صورت گرفته است. ولی برای هیچ یک از پیشنهاد ها رقمی مطرح نشده است. در نهایت امیدواریم شرایط رو به بهبود باشد. دولت مسئولیت‌ها و محدودیت‌های زیادی دارد ولی امیدواریم محدودیت‌های اعتباری باعث کاهش فعالیت ما در این عرصه نشود.

‌‌ارزیابی شما از روند تخصیص بودجه در سال جاری چیست؟

سال 95 هم محدودیت‌های زیاد اعتباری دولت باعث شد در خیلی از زمینه‌ها سرعت لازم رو تا کنون نداشته باشیم. امیدواریم تا آخر سال بتوانیم جبران کنیم و با سرعت بیشتری پیش برویم. ولی تقریباً در بیشتر حوزه‌ها تلاش کردیم و با همکاری و جلب مشارکت بخش‌های مختلف، فعالیت‌های سازمان توانست استمرار داشته باشد.

شما در دومین دوره مدیریت بر سازمان حفاظت محیط زیست و آن هم در سال پایانی قرار دارید. اما هنوز برای همه مسائل تنها نسخه انجام یا تکمیل مطالعات را میپیچید، ایا محیط زیست کشور می تواند در انتظار نتیجه این مطالعات بماند؟

اتفاقا ما در این دوره مدیریتی تاکید زیادی بر انجام مطالعات نداریم مگر موضوعاتی که مطالعات آنها ناقص مانده باشد. مثلاً در زمینه گرد و غبار هیچ مطالعه تکمیلی نداشتیم ولی الان تمام کانون‌ها شناسایی شده است و در 16 استان نهایی شده و بقیه در حال انجام است. این مطالعات زمینه‌ساز کار بود و باید انجام می‌شد. در عرصه آلودگی هوا هم فقط تکمیل مطالعات قبلی مطرح بود ولی در عوض برنامه عملیاتی، دقیق، روزآمد برای آن وجود داشت .

به طور کلی برای ارزیابی اثرات حتماً نیاز به مطالعات داریم اما به این مفهوم نیست که ندانیم چه کاری باید انجام دهیم. ما در اکثر حوزه‌ها برنامه مشخص داریم.

برای مدیریت حیات وحش کشور هم در اکثر گونه‌های در معرض تهدید، برنامه‌های مدون و مصوب داریم و برای 5 گونه هم برنامه‌های مصوب را رونمایی کردیم و برنامه هایی هم مثل برنامه حفاظت از پلنگ و یوزپلنگ در حال اجرا داریم.

در مناطق حفاظت شده هم مطالعات را تکمیل و اجرایی کردیم. درحال حاضر، اکثر پارک‌های ملی و مناطق تحت حفاظت که مطالعات آماده دارند با تفاهم نامه‌ای که با استانداران امضا کردیم به سمت اجرایی شدن برنامه‌های مدیریت حرکت کرده است. اتفاقاً در این دوره تاکید ما بر اجرایی شدن مطالعات کاربردی و نتیجه بخش بوده است.

مهم ترین نقدی که بر عملکرد خود وارد میکنید، چیست؟

مهم‌ترین نقد این است که شاید می توانستیم با سرعت بیشتر به ویژه در بُعد استان‌ها و مناطق حرکت می‌کردیم. ولی موانع، محدودیت‌ها و مشکلات زیادی که در میان راه وجود داشته که حرکت ما را کند کرده است.

برخی از رسانه‌ها نسبت به تناقض آمار مسئولان محیط زیست در بدنه دولت انتقاد دارند. یکی از نمونه های آن هم اعلام ارتقا کیفیت هوا از سوی رئیس جمهوری بود که پس از چند روز با اظهارات مدیرکل محیط زیست استان مرکزی نقض شد . دلیل این امر چیست ؟

صحبت آقای رییس‌جمهوری در سفر استانی به استان مرکزی دقیق است و هیچ تناقضی وجود ندارد. ایشان به آلودگی شیمیایی ناشی از صنعت و احتراق موتور خودروها در کل دوره 92 تا 95 اشاره کردند که خبر کاهش این نوع آلودگی درست است اما مدیر محیط زیست استان مرکزی به تاثیر دو واقعه گرد و غبار سال 95 با منشا خارجی اشاره کرده است که روزهای ناسالمی را برای این استان رقم زده است. بنابراین تناقضی که برخی از آن صحبت میکنند تنها سوتفاهم در بیان آمار است.

اما موضوع مهمی که متاسفانه وجود دارد این است که منابع آماری محیط‌زیست نیاز به تقویت دارد. در این دوره سومین گزارش وضعیت محیط‌زیست منتشر شد و این در حالی است که پس از انتشار گزارش اول در سال 82 و گزارش دوم در سال 83 در سال های 84 تا 92 هیچ گزارشی از وضعیت محیط زیست منتشر نشده بود. اکنون هم گزارش سوم منتشر شده است که وضعیت 8 سال گذشته را علام می‌کند و انشالله بتوانیم چهارمین گزارش از وضعیت محیط‌زیست در 4 سال دولت تدبیر و امید را منتشر کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۰۹
پیمان صاحبی


مریم شهبازی*: سال گذشته صنعت انرژی بادی به عنوان مهمترین نوع انرژی آمریکا عنوان شد. 


به گزارش زیست بوم و به نقل از مرکز گروه نجات صنعتی(Main industry trade group)، طی سال گذشته  انرژی بادی به عنوان پیشروترین نوع انرژی آمریکا مطرح شده  که سازمان انرژی بادی آمریکا علت آن را ناشی از افزایش روزافزون ظرفیت تولید انرژی برق آبی( هیدرولیک) عنوان کرده است.

ناوگان ملی سدها(Nationals fleet of dams ) طی مدت زمان زیادی به دنبال کارآمدترین منبع انرژی تجدیدپذیربود، اما شرکت های کمی علاقمند به ساخت ایستگاه های بزرگ تولید انرژی برق آبی هستند. با این وجود، انرژی بادی به سرعت در حال افزایش است،  نیروگاه های بادی  درسال 2008 معادل 3 برابر ظرفیت ایجاد شدند.

به گزارش اداره اطلاعات انرژی (Energy information administration)  بین حداکثر مقدار انرژی که در ایستگاه های مورد نظر تولید شده بود با مقدار تولیدی که به عنوان تولید هدف ارزیابی شده بود، مقایسه ای  صورت گرفت. 

درسال 2015 ظرفیت تولید انرژی برق آبی به روش سنتی 78/956 مگاوات بوده است، در حالی که گروه صنعتی  معتقد است درسال 2016 مقدار تولید برق حاصل از انرژی بادی به 82/183 مگاوات رسید که این مقدار انرژی به طور متوسط،  برای پوشش انرژی برق حدود 24 میلیون خانوار آمریکایی کافی بود. 

به نظر کارشناسان، انرژی برق آبی ( هیدورلیک) به لحاظ میزان تولید واقعی انرژی می تواند از سایر انرژی ها پیشرو باشد، انرژی برق آبی ( هیدروالکترولیک) نیز در سال 2015حدود 30 درصد نیروی شبکه برق را تأمین کرد که حاشیه سود (wide margins) آن سه برابر سوخت های فسیلی و انرژی هسته ای بود. 
 
-بحث کارایی :
تولید برق بالقوه، طرح انرژی بواسطه یکسری عوامل کاهش می یابد واز جمله مواردی که منجر به تولید برق نامقرون به صرفه طبق شرایط  اقتصادی می شود شامل : تعطیلی نیروگاه ها به منظور تعمیرونگهداری وسایل، کاهش تولید غیرضروری اپراتورهای سیستم (system operator) و نیز کمبود سوخت است. 

وضعیت منابع انرژی تجدید پذیر(renewal energy sources) فوق العاده است. چرا که سوخت تغییرات آب و هوا(every shifting)وابسته است. ابرها مانع رسیدن نورخورشید به زمین شده، رودخانه ها پرآب و وزش باد صورت می گیرد.

نیروگاه های هسته ای از جمله ژنراتورهایی هستند که عمدتاً به سوخت های فسیلی متکی هستند. نیروگاه های هسته ای اغلب کارا هستند. به گزارش سازمان اطلاعات انرژی آمریکا، درسال  2015 ظرفیت تولید انرژی هسته ای در این کشور  به92/3  درصد و مقدار تولید انرژی برق آبی به 32/2 رصد رسید. همچنین بنا برگزارش وزارت نیرو (department of energy)  ظرفیت تولید پروژه های که در سال 2014 ساخته شده بود، به 41/2 درصد در سال 2015 افزایش یافت.

-نقش مشوق ها:
مزارع بادی به عنوان مهمترین منبع تأمین انرژی در سرتاسر آمریکا ( از تگزاس تا دشت بزرگ ) احداث شده اند. مجموعه ای از مشوق های مالیاتی دولت فدرال ( federal tax incentives)  و دستورالعمل های  دولتی، شرایط مناسبی  برای خرید انرژی تجدید پذیر ایجاد می کند. این طرح به عنوان بخشی از استراتژی های کاهش انتشار گاز دی اکسیدکربن محسوب می شود که ناشی از تغییرات شرایط آب وهوایی است.

مالیات تشویقی دولت فدرال ( federal tax incentives) مورد حمایت صنعت قرار گرفته است. بدهی مالیات بر هر واحد تولید (product tax credit)  ، 3/2 سنت بازای هر کیلووات ساعت برق ارسالی به شبکه برق تعیین شد. این مبلغ برای پروژه های که ساخت آنها طی سال های 2015 و 2016 در نظر گرفته شد. اما طبق برنامه ریزی ها، این طرح تا پایان سال 2019 به مرحله اجرایی می رسد.( متوسط مصرف برق خانگی هر ماه 900 کیلو وات در سال 2015 بود.)

طبق این هدف زمان بندی شده، هیئت های اجرایی صنعتی (industry executive) معتقدند باید حداقل 10 درصد از برق ملی مورد هدف را در سال 2020  تولید کنند. این مقدار بیش از دو برابر سهم تولیدی است که آن ها در سال 2015 تعیین کرده اند.البته قابل ذکر است تضمینی وجود ندارد که کنگره بدهی های مالیاتی برنامه ریزی شده را پوشش دهد یا آن که تغییرات بالقوه ی در سیستم مالیاتی از نظر اقتصادی برای انرژی باد تعیین نشود و همین امر منجر به کاهش مطلوبیت شود.

-ایجاد فرصت های شغلی:
اگرچه دولت جدید آشکارا عنوان کرده است که  در اولویت هایش در زمینه سیاست انرژی به تقلیل تولید انتشار گاز دی اکسیدکربن توجه کمتری دارد ، اما هیئت اجرایی انرژی بادی معتقد است که صنعت اشان می تواند هم راستا با به برخی از اهداف ریئس جمهور ترامپ باشد.  از جمله این اهداف، ساخت زیربناهای جدید مانند خطوط حمل ونقل برای انتقال نیروگاه های بادی( wind power)  از محل تولید به محل مورد نیاز مصرفی، تقویت کننده صنعت و خلق فرصت های شغلی در مناطق روستایی است.

به گزارش سازمان انرژی(department of energy)، صنعت انرژی بادی سال گذشته بیش از 102 هزار نفر نیروی کار استخدام کرده است که این مقدار فرصت شغلی، 32 درصد بیشتر از سال 2015 بوده است. پیش بینی می شود که طی دهه های آینده، پروژه های نیروی کار متخصص انرژی بادی، بیشترترین رشد را در زمینه ایجاد فرصت های شغلی در سطح ملی داشته باشد.

* مترجم و کارشناس ارشد  توسعه اقتصادی و برنامه ریزی
 
منبع: اکونومیست
منبع مطلب:زیست بوم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۳۷
پیمان صاحبی

 

بهار سلاحورزی: «هند بزرگ‌ترین نیروگاه خورشیدی جهان را دارد و چین و امارات در رتبه‌های بعدی هستند، ایران هم در این زمینه پتانسیل بالایی دارد و حتی در مورد انرژی خورشیدی مثل نفت و گاز توان صادرات داریم، در حقیقت ایران می‌تواند به‌مثابه جاده ابریشم نسبت به تبادل و تجارت انرژی اقدام کند.» اینها را کورش کرم پور دبیر اول کمیسیون انرژی مجلس در گفتگو با خبرنگار ما عنوان می کند و توضیح می دهد: « یکی از برنامه‌هایی که در مجلس، به‌ویژه توسط اعضای کمیسیون انرژی در حال پیگیری است توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر است و کمیته ای در این زمینه با حضور کارشناسان تشکیل شده و امیدواریم که به یک راه‌حل قابل قبول برسیم به‌گونه‌ای که منافع ملی را تامین کند چرا که توسعه این نمونه از انرژی‌ها جزو استراتژی‌های نظام جمهوری اسلامی است.»
او معتقد است که نباید اجازه دهیم ایران با این همه منابع انرژی تجدیدپذیر از دیگر کشورها عقب بماند و تا پایان سال قوانینی تصویب خواهد شد که برق رسانی به روستاهای کشور از طریق انرژی های نو جهشی قابل توجه نسبت به 217 روستا در حال حاضر داشته باشد.

در بسیاری از کشورها امروز، گذشته از صنایع و سرمایه گذارن کلان برای مشترکان نیز تسهیلاتی برای تولید انرژی های نو فراهم شده است. طی دهه های اخیر میزان نصب سلول های خورشیدی برای تغذیه شبکه برق سریعا رشد یافته که علت اصلی آن انگیزه هایی بوده که دولت ها برای سرمایه گذاری در این زمینه در نظر گرفته اند و در نتیجه در حال حاضر بیش از سه چهارم سلول هایی که نصب می شوند برای اتصال به شبکه به کار می روند. کنتور های دو طرفه که به مشترکان این امکان را می دهد که برق مازاد خود را در ازای نرخ معینی به شبکه تزریق کنند سبب رشد سریع استفاده از سلول های خورشیدی شده است.

بر اساس لایحه انرژی سال 2005 ایالات متحده، هر مشترکی که بخواهد می تواند کنتور دو طرفه داشته باشد .برخی کشور ها شرکت های خدمات برق را مجبور کرده اند برای برقی که مشترکان به شبکه وارد می کنند قیمت ثابتی بپردازند. در آلمان قیمت این نوع برق بالاتر از قیمت بازار تعیین شده است تا از این طریق ارزش برق پاک منعکس شود. در ژاپن فکر تبدیل بام ها به نیروگاه های برق خانگی روز به روز محبوبیت بیشتری می یابد. سلول های خورشیدی عمده برق را در داغ ترین ساعات روز تولید می کنند و بنابراین برای برآوردن نیاز برق در ساعات اوج مصرف ایده آل هستند.

در حال حاضر بیش از یک میلیون خانه در روستاهای کشورهای در حال توسعه برق خود را از طریق سلول های خورشیدی تأمین می کنند اما اینها کمتر از یک درصد از 7.1 میلیارد نفری هستند که هنوز برق ندارند. با این حال چندین دهه است که فن آوری لازم برای تبدیل نور خورشید به برق توسعه یافته است و از نظر اقتصاد نیز این فن آوری روز به روز بیشتر جا می افتد آنچه که برای سرعت بخشیدن به این روند ضروری است این است که همه کشور ها برای مردم خود انگیزه هایی ایجاد کنند که به آنها ارزش کاهش وابستگی به نفت و کاهش انتشار کربن را نشان دهند.

دبیر اول کمیسیون انرژی مجلس بررسی مصوبات برای تسهیل شدن تولید برق از انرژی های نو توسط مشترکان کوچک مقیاس را یکی از دستور کارهای کمیته ویژه در کمیسیون انرژی عنوان می کند.

داود صالحی کارشناس دفتر برق و انرژی روستایی -فتو ولتاییک ساتبا نیز در گفتگو با خبرنگار ما از تزریق ماه به ماه برق از طریق نیروگاه های کوچک مقیاس( زیر 100 کیلووات معمولا حدود 1 تا 20 کیلووات) خورشیدی تعدادی از مشترکین در سال های اخیر به شبکه برق سراسری خبر می دهد: در حال حاضر حدود 5/8 مگاوات برق از طریق همین نیروگاه های کوچک مقیاس خورشیدی در سراسر کشور تولید می شود که مشهد، اصفهان، کرمان و تهران در این زمینه پیشرو هستند.

مشترکین که از طریق نیروگاه های کوچک مقیاس خورشیدی برق تولید می کنند اغلب خانگی هستند که این برق با نرخی حدود 7 تا 8 برابر تعرفه برق خانگی به مدت 20 سال از آنها خریداری می شود که به نظر می رسد مشوق خوبی باشد و امیدواریم در استان هایی مانند خوزستان که پتاسیل بالایی برای تواید انرژی خورشیدی دارند نیز این رویه با استقبال مردم و صنایع روبه رو شود.

او با اشاره به گلایه های سرمایه گذاران بزرگ مقیاس مبنی بر نرخ سود بانکی بالا برای خرید و راه اندازی نیروگاه خورشیدی تأکید می کند: سازمان ساتبا با توجه به نرخ خوبی که برای خرید تضمینی برق از سرمایه گذارن و مشترکان در نظر گرفته هیچ تعهد دیگری در قبال وام بانکی و اعطای سوبسید ندارد و به نظر می رسد همین نرخ خوب خرید تضمینی برای ترغیب سرمایه گذاران بزرگ هم کفایت می کند به طوریکه در حال حاضر دو نیروگاه خورشیدی 7 مگاواتی در همدان، یک نیروگاه 20 مگاواتی در کرمان و یک نیروگاه 10 مگاواتی در اصفهان راه اندازی شده است.

درحقیقت علاوه بر تصویب قوانین تسهیل کننده توسط مجلس خرید تضمینی برق تولیدی با انرژی های نو به میزان 10 برابر قیمت فروش برق فعلی از سرمایه گذاران این حوزه یکی دیگر از سیاست های تشویقی است که این بار از سوی مسئولان دولتی در سازمان انرژی های نو در نظر گرفته شده است.

آنطور که محمد ساتکین، رییس انجمن انرژی ایران و مدیر دفتر انرژی باد و امواج سازمان انرژی های نو ایران (ساتبا) به خبرآنلاین می گوید: در برنامه توسعه ششم پیش‌بینی شده است که ظرفیت نصب نیروگاه‌های تجدیدپذیر به 5 هزار مگاوات بالغ شود که امید است ارائه بسته‌های تشویقی به بخش خصوصی بتواند رسیدن به آن را سرعت بخشد. در این زمینه سازمان انرژی‌های نو برنامه‌های مشخصی دارد و هدف آن دست‌یابی به برنامه‌ها و ظرفیت‌های مشخصی است.

او در پاسخ به اینکه در گذشته هم سانا بسته‌های تشویقی برای سرمایه‌گذاران پیشنهاد می‌کرد؛ اما توفیقی برای اقبال به‌سمت این‌گونه از انرژی‌ها پیش نیامد، تأکید می کند: تشویق و خرید تضمینی دو مقوله جدا از هم هستند. در گذشته تنها برخی مشوق‌ها را در حد محدود داشتیم که نتوانسته بودند بخش خصوصی را برای سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر چندان ترغیب کند.

به گفته ساتکین، سرمایه‌گذاران بخش خصوصی، به‌ویژه سرمایه‌گذاران خارجی برای ورود به هر حوزه‌ای نیازمند اطمینان‌های لازم هستند در واقع قوانین مصوب، تضمین تأمین منابع مالی این مشوق‌ها است و هر دولتی نیز ناچار است به آن عمل کند. همچنین وزارت اقتصاد و دارایی در مواردی تضمین‌هایی را ارائه می کند و مکانیزم‌های تشویقی را نیز در نظر می‌گیرد. در زمینه انرژی‌های نو، دولت، صرفاً مجری قوانین تصویب شده است. زمانی که مجلس خرید تضمیمی برق را به صورت قانون مصوب می‌کند و بودجه آن تأمین می‌شود می‌توان گفت تغییر دولت‌ها تأثیر چندانی بر آن نخواهد داشت. همچنین از آن‌جا که ورود به بخش انرژی‌های تجدیدپذیر جزو منافع ملی است بعید است که در دولت های مختلف در آن خللی وارد شود.

با این حال همچنان بسیاری از افراد اعتمادی به مشوق‌های ارائه شده ندارند و حرکت ایران به‌سمت انرژی‌های تجدیدپذیر به کندی انجام می‌شود. عده‌ای ارزان بودن انرژی‌های فسیلی و گروهی نبود تعهدات و برنامه‌ریزی مشخص سازمان انرژی‌های نو ایران (ساتبا) را در این امر دخیل می‌دادند و گروهی آن را به تحریم‌ها نسبت می‌دهند.

به باور کارشناسان، اشتباهی که همواره در موضوع انرژی‌های فسیلی وجود دارد تصور ارزان بودن این نوع از انرژی در عرصه بین‌المللی است. اما واقعیت اینکه این نوع از انرژی ارزان نیست؛ اما از آن‌جا که در ایران یارانه برق و انرژی به مصرف‌کننده داده می‌شود، شائبه ارزانی درباره آن‌ها وجود دارد. این تعرفه‌ها سبب می‌شوند سرمایه‌گذار رغبتی برای ورود به موضوع انرژی‌های نو نداشته باشد.

سرمایه گذاران حوزه انرژی های نو دغدغه هایی از جنس دیگر هم دارند هنوز اغلب سرمایه‌گذاران، انرژی‌های نو معتقدند بازگشت سرمایه در این حوزه به آسانی ممکن نیست و معدود کسانی که قصد ورود به آن را دارند با چالش‌های اساسی مواجهند که سود بانکی بالا مهمترین آنهاست. صاحبان صنعت فقدان تکنولوژی های کافی و عدم دسترسی به آنها به واسطه تحریم ها را نیز دلیلی بر عدم بهره وری انرژی می دانند و معتقدند دولت باید سوبسید های لازم را به آنها اختصاص دهد.

با این همه وزیر نیرو اسفند ماه سال گذشته در اولین کنفرانس بین المللی تغییر اقلیم درباره برنامه‌های پیش‌بینی شده برای توسعه کاربرد انرژی‌های تجدیدپذیر اعلام کرد که تا سال ۲۰۳۰ میزان ظرفیت نیروگاه‌های ساخته شده از منابع تجدیدپذیر به ۷۵۰۰ مگاوات در کشور می‌رسد. او برگزاری مناقصه برای بهره‌برداری و ساخت نیروگاه خورشیدی با ظرفیت ۲۵۰ مگاوات و فراهم کردن مقدمات بهره برداری از نیروگاه بادی با ظرفیت ۵۵ مگاوات را از دیگر اقدامات برای توسعه انرژی های نو در کشور برشمرد.

اما علی‌محمد شاعری، سخنگوی کمیسیون کشاورزی، با اشاره به این‌که سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در ایران در مقایسه با سایر کشورها بسیار پایین است، معتقد است که نفت فراوان و ارزان ما را در این حوزه عقب نگاه داشته است. در سبد مصرف جهانی، انرژی‌های تجدیدپذیر سهم 10 درصدی دارند که این رقم در کشورهای پیشرفته 20 درصد است. این در حالی است که میزان انرژی‌های تجدیدپذیر در سبد مصرفی ایران رقمی نزدیک به صفر است. انرژی‌های فسیلی و فرآورده‌های نفتی به میزان بالایی در دسترس هستند و از سمت وزارتخانه‌های نیرو، نفت، صنعت و معدن و سایر ارگان‌ها نیز اقدام جدی درباره تامین زیرساخت‌های این انرژی صورت نگرفته است.

حالا باید دید دولت و مجلس آیا ساز و کارهای مناسب برای سرمایه گذاری در این حوزه را درعمل نیز فراهم می کنند یا همچنان قیمت بالای انرژی های تجدیدپذیر در مقایسه با سوخت های فسیلی مانع جذب سرمایه گذاری و سدی در برابر توسعه این نوع از انرژی در کشوری با این همه منبع انرژی خورشیدی و بادی خواهد بود.

منبع:خبرآنلاین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۳۶
پیمان صاحبی


ایران،رود نیست!

در بسیاری از کشورهای جهان، اجرای پروژه‌های کلان با داشتن برنامه‌های توسعه محور و در راستای بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی، امری عادی بوده است.

 محسن تیزهوش/ کارشناس ارشد محیط زیست- در بسیاری از کشورهای جهان، اجرای پروژه‌های کلان با داشتن برنامه‌های توسعه محور و در راستای بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی، امری عادی بوده است. پیگیری نتایج آن نیز به ویژه در کشورهای توسعه‌یافته بسیار مهم و ضروری تلقی می‌شود. در همین راستا، ابر ایده‌هایی که توان اکولوژیک آن سرزمین‌ها را در نظر نگرفته و به شاخص‌های محیط‌زیستی و اقلیمی بی‌توجهی کرده و تنها به سودهای زودبازده و شتابزده بیندیشند، درپایان شاهد شکستی بسیار تلخ برای کشور و اقتصاد زیستی خود بوده و در تاریخ به درس عبرتی برای آیندگان تبدیل خواهند شد. موارد بسیاری از کشورهای در حال توسعه، مصداق بارز چنین رویکردهای نابخردانه‌ای است! یکی از آن ایده‌های بزرگ و به اصطلاح خلاقانه که برای نخستین بار طرح آن در دهه 30 خورشیدی مطرح و تا به امروز پیشنهاد آن روی میز سیاستمداران و اقتصاددانان نا آگاه در حوزه اقلیم باقی مانده، پروژه ایرانرود است؛طرح احداث کانال اتصال دریای خزر به خلیج فارس که از طریق کارشناسان مختلف بررسی و همچنان مخالفان و موافقان آن به نقطه اشتراکی نرسیده‌اند. این در حالی است که فارغ از هرگونه جانبداری یا سمت‌گیری های رایج در دنیای سیاست، اکولوژیست‌ها و اقلیم شناسان آگاه به شرایط حاکم بر محیط‌زیست منطقه به ویژه کشورمان ایران، حرف نهایی را در مورد این پروژه زده‌اند.

در قرن حاضر،تغییرات آب و هوایی، یکی از اصلی‌ترین مواردی است که در پژوهش‌های علوم محیط‌زیست و تحقیقات مرتبط با اقلیم مورد توجه دانشمندان قرار گرفته و امروز به شهادت هزاران مقاله و گزارش معتبر علمی که از سوی دانشگاه ها، مراکز و سازمان های علمی منتشر شده است و بسیاری از آن‌ها امروز در دسترس عموم قرار دارند، نمی توان از کنار مخاطرات پیش روی کره زمین به سادگی گذشت.

تغییر اقلیم که منشا انسانی آن از راه‌های مختلف ثابت شده، می تواند روی چارچوب‌های اجتماعی،اقتصادی و سیاسی تاثیر گذاشته و به دلیل مالیات‌های بسیار سنگین، عامل ورشکستی زیستی و در نهایت به خطر افتادن نسل بشر و سایر زیستمندان زمین شود.

چالش تغییرات آب و هوایی، غیر قابل انکار است؛ این تنها یک شعار یا نکته انحرافی به جهت عقب نگه داشتن کشورهای در حال توسعه نبوده و نیست! امروز شرایط حاکم بر کره زمین به دلیل بالا رفتن متوسط دما، از بین رفتن تنوع زیستی و به خطر افتادن امنیت غذایی به ما اجازه هر گونه بهره‌برداری یا اجرای طرح‌های کلان را بدون در نظر گرفتن شرایط اکولوژیک نمی دهد.

در این میان، ایران نیز از اثرات تغییرات آب و‌هوایی بی نصیب نمانده و آثار مخرب این تنش را امروز می‌توانیم در نقاط مختلف کشور مشاهده کنیم.

متوسط دما و بارش50 سال اخیر، خود گویای هزاران نکته اقلیمی است! با در نظر گرفتن این نکته که ایران در کمربند خشک و بیابانی جهان قرار گرفته و کویرهای مرکزی آن، جزو خشک‌ترین مناطق دنیا به شمار می‌روند، نمی توان به راحتی پیکر یک کشور 80 میلیونی را به دست چنین طرحی داد.

از سوی دیگر متوسط بارندگی در ایران تنها ۲۴۳ میلی متر است که در مقیاس جهانی و نیازهای اکولوژیکی، ناچیز محسوب می شود و این در حالی است که دامنه خشکسالی با کمک تغییر اقلیم، شرایط آبی کشور را بحرانی و حتی امنیتی کرده است.

بدون شک هزینه اجرای طرح ایرانرود، میلیارد ها دلار خواهد شد و این در حالی است که امروز جوامع محلی ما نیازمند توجه بیشتر و اجرای طرح هایی هستند که به سمت اقتصاد بومی و سبز حرکت کرده و در یک کلام پاسخگوی مطالبات به حق آن‌ها باشیم.

در شرایطی که رودخانه‌های مهم و راهبردی ایران دچار آلودگی،بهره کشی و خشک شدن هستند، آیا اجرای طرحی همچون ایرانرود، خردمندانه است؟

پروژه ایرانرود در ادوار مختلف مدیریتی کشور مطرح و هر بار با هشدارهای دلسوزانه کارشناسان روبه‌رو شده است؛این طرح سبب بروز تغییرات آب و هوایی در مناطق و اکوسیستم های حساس و مهمی در البرز، فلات مرکزی و نواحی جنوبی شده و حیات بومیان این مناطق نیز از راه‌های مختلف آسیب جدی خواهد دید.

از سوی دیگر ایرانرود می تواند سبب دگرگونی ژنتیکی از طریق ورود گونه های مهاجم از خزر به خلیج‌فارس شده و این‌گونه تنوع زیستی ایران که در حال حاضر شرایط شکننده‌ای نیز دارد، به مخاطره جدی خواهد افتاد.

همان‌گونه که در ابتدای مطلب نیز اشاره شد، طرح‌های اینچنینی که همواره با هیاهوی بسیار از سوی سیاستمداران به بهانه کشتی رانی و انتقال راحت نفت و گاز مطرح می شوند، نتیجه ای جز آسیب شدید به اقلیم ایران در پی نداشته و در صورت اجرا، منهای هزینه‌های بسیار زیاد، در آینده مالیات اکولوژیکی سنگینی را نیز به مردم این سرزمین تحمیل خواهند کرد.

امروز می توانیم با هزینه‌های کمتر و با استفاده از جامعه علمی کشور به بهبود شرایط محیط زیست ایران کمک کنیم؛آیندگان این سرزمین، رودهای خروشان و زاینده را از ما طلب کرده و خواهان ایرانرود نیستند!

منبع:قانون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۲۷
پیمان صاحبی

هشدارهای بحران آب جدی گرفته نمی شود

 هشدار پشت هشدار. اخطارها یکی پس از دیگری، نگرانی‌ها پشت سر هم اما هیچ‌کس‌گویی بنای آن را ندارد تا راهکاری جدی بیندیشد. هنوز هم با آب شهری خودروهای شخصی در خانه‌ها و معابر شسته می‌شوند.


به گزارش سلامت نیوز، جهان صنعت نوشت: هنوز هم کسانی هستند که فارغ از مهم‌ترین مسایل روز جلوی در منازل را با فشار آب شهری تمیز می‌کنند. هنوز هم انسان‌های بی‌ربط با انسانیت، بی‌دلیل آب را با فشار زیاد برای پر کردن استخرهای خانگی یا مصارف بدون بازگشت و برنامه‎ریزی‌شده هدر می‌دهند.

در یک کلام، بحران کمبود آب جدی است اما در واقع و در کمال تاسف هنوز هیچ‌کس جدی بودن مساله را درک نکرده است. بحران نیز زمانی بیشترین اثر را از خود برجا می‌گذارد که کسی به وقوعش ایمان و اطمینان نداشته باشد.

طرحی از ماجرای یک بحران
سال‌ها بود که ارگان‌ها و مبادی ذی‌ربط بالاخص وزارت نیرو مدام از صرفه‌جویی در مصرف آب می‌گفتند و می‌گویند. حتی ارگان‌هایی نیز که ارتباط مستقیم با مقوله آب نداشتند، به نوعی تلاش می‌کردند فرهنگ استفاده مناسب از آب و صرفه‌جویی را در میان مردم و اقشار مختلف جامعه نهادینه کنند.

اینکه این‌بار مردم مورد اهمیت قرار گیرند و در حل بحران موجود بخواهند یا بتوانند نقشی اساسی از خود ایفا کنند اگرچه شاید به‌نوعی مغایر با امر تخصص‌گرایی باشد اما بدون هیچ شکی باید در بحث توجه به آب بدون هیچ تعللی نقش و جایگاه توده‌های جمعیتی اعم از روستایی و شهری را مدنظر قرار داد چراکه اگر به نقش و جایگاه مردمی توجهی نداشته باشیم، بی‌شک دچار بحرانی مضاعف می‌شویم.

وضعیت مصرف آب تصفیه‌نشده و آب شرب به صورت عمومی از دید بسیاری از کارشناسان اگرچه نمی‌تواند به عنوان عامل اصلی بحران کمبود آب باشد اما به همان اندازه که مردم را می‌تواند درگیر و دست‌اندرکار بحران کم‌آبی قرار دهد، این توانایی را دارد که تصویری بسیار دردناک از روزگاری بدهد که از قضا کم‌آبی توانسته در وضعیت آب شرب ما نیز تاثیرگذار باشد.


اینکه امروزه خوردن آب در بطری‌های کوچک و بزرگ به نوعی شیوع یافته و همگان کمابیش آب بطری برای شرب مصرف می‌کنند، هنوز در کشور ما به صورت امری اساسی نیست یعنی یکی از گزینه‌های رفع عطش برای ما می‌تواند گزینه استفاده از این آب‌ها باشد در صورتی‌که در همین همسایگی ما سال‌های طولانی است که کشورهای همسایه استفاده از آب‌های بطری برای شرب را به عنوان تنها راه و عامل و گزینه در زندگی خودشان دارند و علنا غیر از آن هیچ نوع آب دیگری سالم و سلامت در اطراف‌شان یافت نمی‌شود.

اگر همین اصل را به عنوان اصل اساسی مدنظر قرار دهیم، باید بدون هیچ درنگی به این نتیجه رهنمون شویم که اولا مشکل کجاست و در وهله دوم جایگاه مردم در این شرایطی که از آن به عنوان بحران یاد می‌کنیم، کجاست؟

بحران کم‌آبی و نقش مردم

بسیاری از متخصصان امر علاوه بر آنکه اقلیم ایران را خشک و نیمه‌خشک می‌دانند، به موازات همین موضوع در سوی دیگر طرحی از خشکسالی و بی‌آبی را مقصر شرایط موجود می‌دانند که مدتی است بر اقلیم ایران حاکم شده و تا مدتی نیز ادامه می‌یابد.

این مسایل اگرچه به نوبه خود می‌توانند دلایل بسیار مهم و موجهی برای کاهش منابع طبیعی مورد استفاده و بارندگی‌هایی که بسیار کم شده است، باشد اما واقعیت دقیقا در همین نکته است که به تنهایی نمی‌توانند دلایل موجهی برای وضعیت بی‌آبی باشند.

در چشم کسانی که دست کم در نیم‌قرن پیش اقصی‌نقاط ایران را دیده بودند این شرایط چنان عجیب و در عین حال ترسناک است که بی‌شک نمی‌توان از آن بی‌تفاوت گذشت.

کافی است علاوه بر رجوع به آمارهای بارندگی و میزان دِبی آب رودخانه‌ها و منابع زیرزمینی دست‌کم در چهار یا پنج دهه گذشته، پای خاطرات روستاییان و کشاورزان بنشینید و آنها از منابع سرشار آب و چشمه‌ها و پرآبی چاه‌های آب بگویند تا به میزان و شدت بحران کم‌آبی پی ببرید.

علاوه بر میزان بارندگی‌ها برای مثال در همین تهران که زمانی در حد بسیار مطلوب و قابل توجهی بود، در مناطق جنوبی کشور نیز میزان آب و منابع زیر‌زمینی به اندازه‌ای بود که برای کشور که هیچ، برای اذعان و تایید بر داشتن یک منطقه خوش‌آب و هوا و پرآب می‌توانستیم بسیاری از مناطق جنوب کشور را نام ببریم. این یک توهم و دروغ نیست.


اگر دروغ بود، مساله کمبود آب در کشور تبدیل به مساله امنیتی نمی‌شد. تالاب‌ها یکی پس از دیگری خشک می‌شوند. شرایط عمومی آب مصرفی در استان‌ها بالاخص استان‌های مرکزی کشور به طرز بی‌سابقه‌ای محدود و نگران‌کننده شده‌اند.

اغلب دریاچه‌های کوچک و بزرگ کشور با راندمان کاهش آب مواجه هستند و باید گفت در بسیاری از شهرهای جنوبی و مرکزی کشور آب شهری برای منازل در چند ساعت محدود برای استفاده وصل هستند.

این شرایط در معنای کلی دقیقا روندی را به ثبت رسانده که ایران را باید اقلیمی رو به بی‌آبی و خشک در جهان معرفی کنیم. تداوم شرایط در این چند دهه و بالاخص دهه‌ای که در آن قرار داریم، اگرچه موجی از دلنگرانی و آینده‌نگری مطلوب را تا حدودی به وجود آورده اما مهم‌ترین نکته آن، این است که حتی اگر بخشی از مردم نسبت به این مساله وقوف داشته باشند و بی‌تفاوت نباشند، به نوبه خود می‌تواند در برنامه‌ریزی‌های درست و مناسب و موجه بسیار اثرگذار و کارساز باشد.

مهم‌ترین‌ مساله برابر با درست‌ترین اقدام است

اگر در همین شرایط مقداری تامل کنیم، متوجه می‌شویم که اکنون زمان طرحی و ارائه برنامه‌ای هدفمند در راستای کنترل هدررفت آب و طرز صحیح مواجهه با منابع زیرزمینی و روزمینی آب به منظور استفاده صحیح و گذار از وضعیت موجود است. همان‌قدر که اذهان عمومی به نوعی بدانند که آب کم است و می‌تواند روزی پایان یابد، مهم‌ترین معیار در راه اقدام به کنترل بحران آب در کشور است.

به این معنا هیچ‌گاه مردم را به‌عنوان مهم‌ترین عامل در کنترل هدررفت آب لحاظ نکرده‌ایم. ارگان‌های ذی‌ربط و مسوول در این امر اگر برنامه‌های مدون خود را در راستای اقدامات نهادهای مردمی تعریف و تنظیم می‌کردند، اگرچه امروز کماکان شرایط مشابه اعمال طرح بود و هنوز نیز با بحران آب مواجه بودیم اما دست‌کم مردمی را در کنار خود می‌توانستیم داشته باشیم که وقوف بسیار ارزشمندی به بحران دارند و با آنها می‌توان بر بسیاری از مشکلات چیره شد. مردم به هیچ عنوان نمی‌توانند باعث از بین رفتن این دوره خشکسالی باشند اما دست‌کم می‌توانند مروج‌های خوبی در راستای کشاورزی صحیح و بدون هدررفت آب باشند. اگر مردمی آگاه و مثبت در این راستا ‌داشتیم، امروز بلاشک در بدترین نقاط کشور به لحاظ نبود آب شاهد کشاورزی‌های غرقابی نبودیم.

مشکل کجاست

اما مشکل کجاست؟ در سطور فوق به نوعی اشاره کلی به این وضعیت شد. اما به طرز و شیوه جدی خیر. مشکل به این نحوه تقسیم‌بندی نمی‌شود. مبحث خشکسالی اقلیمی که بر وضعیت اکولوژی منطقه‌ای تاثیر عمیقی می‌گذارد، یک وجه از وجه اصلی و اساسی محسوب می‌شود. اما دلیل اصلی بی‌هیچ شک و شبهه‌ای نیروی انسانی و نوع مواجهه و برنامه‌های مهم و کلان ما با مساله طبیعت و محیط بیرونی‌مان است.

آب اگرچه به هیچ عنوان بی‌ارزش تلقی نمی‌شده اما نوع مواجهه و روش در پیش گرفته شده برای مصرف آن، بی‌شک از اولین و اصلی‌ترین عوامل کاهش آب تلقی می‌شود.بدون هیچ اغراق یا گزافه‌گویی به تناسب افزایش جمعیت طبیعی است که میزان استخراج از منابع آبی اعم از زیرزمینی و منابع روان روی زمین افزایش یابد اما این افزایش برداشت بدون هیچ شکی متناسب با وضعیت موجود و وضعیت طبیعت نبوده است.

از یک‌سو با نداشتن برنامه‌های جامع، الگویی درست و مناسب برای کشاورزی وجود ندارد و به نوعی این نبود برنامه در تخریب منابع زیرزمینی آب دخیل بوده‌اند.

از سویی دیگر وضعیت استحصال آب از منابع زیرزمینی به طرز بسیار وحشتناکی بدون کمترین تامل و برنامه‌ریزی صورت گرفته است. طرح حفر چاه‌های بی‌برنامه که با وضعیت اقلیم مناطق به هیچ عنوان همسو نبوده و در حال حاضر نیز نیست. برنامه صحیح ترویجی برای کشاورزی به طریقی که مطابق با وضعیت و میزان منابع آب در مناطق مختلف صورت بگیرد، تحت هیچ شرایطی درست و مناسب اعمال نشده است.

ارائه مجوزهای بی‌برنامه حفر چاه در مناطقی که به هیچ عنوان سفره‌های زیرزمینی قابلیت این حجم تعدد و تکثر چاه‌ها را ندارند از بدترین موارد و معضلاتی بوده که امروز ما را در چنین تنگنایی از منابع آب و سفره‌های زیرزمینی قرار داده است.

تنها برای نمونه باید بگویم در استان‌های ایلام در حوزه غرب کشور و کرمان در مناطق نزدیک به کویر مرکزی چاه‌ها یا چشمه‌هایی که تا مدتی پیش می‌توانستند آب به زمین‌ها و روستاها برسانند، امروز نه‌تنها خشک شده‌اند بلکه با همت صاحبان این چاه‌ها حدود10 تا 22 متر بر عمق چاه افزوده شده اما هیچ نمونه یا پیامی که بتوان آن را معیاری برای وجود آب در سطوح پایین‌تر دانست، رویت نمی‌‌شود.

دشت‌های دیگر و مرغزارهایی که به نوبه خود تاثیرگذارترین مناطق کشاورزی از حیث برداشت قابل توجه محصولات مورد نیاز در کشور بودند، به دلیل مهم‌ترین و در عین حال اساسی‌ترین مشکلات راه به سایر مناطق کشور برده‌اند و کشاورزی که روزی می‌توانست به‌عنوان یک عامل ارائه قدرت تلقی شود، بی‌هیچ توجهی رها شده است.

کجای راه ایستاده‌ایم

در حال حاضر اگرچه بالنسبه با وضعیت بحرانی آب در اقلیم ایران مواجه شده‌ایم و آن را پذیرفته‌ایم اما این موضوع تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند مرهمی بر این بلا و فاجعه‌ باشد که گویی هنوز خیلی جدی نزد ما مورد توجه قرار نگرفته است.

نبود برنامه‌ای کلان که بتواند مردم را برای مواجهه با این بحران بزرگ متحد و بسیج کند، باعث بروز نوعی از رفتارها از سوی مقامات دست‌اندرکار و مردم در این خصوص شده که بسیار نگران‌کننده است. با کمال تاسف باید گفت هنوز نتوانسته‌ایم به الگویی واحد حتی در دلنگرانی برسیم.

اگر بحران کمبود آب با همین سرعت و فشار پیش رود، بدون هیچ تردیدی بخش اعظمی از معضلات و نابسامانی‌های منشعب از آن به نبود الگوی واحد در میان مردم برای اتحاد در راستای مبارزه و مقابله با این بحران برمی‌گردد. وظیفه نهادها و ارگان‌هایی که متولی این امور در کشور هستند و بیش از هر نهاد دیگری افراد متخصص در خود دارند، این است که برای هدف‌بخشی و اثردهی به طرح مقابله با کم‌آبی، سیستمی جامع، مردم‌نهاد و هدفمند را طرح‌ریزی کنند.

وضعیت همسایگان ما در‌خصوص کم‌آبی چگونه است

در حال حاضر کشورهای همسایه ما بالاخص در منطقه غرب برنامه‌های متعددی برای استفاده بهینه از آبی را دارند که در نهایت وارد ایران می‌شود و در این راه از هیچ‌گونه سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی فروگذار نکرده‌اند. در شرایط فعلی قدرتی مانند کشور ترکیه مدام در حال اجرای برنامه‌های مهار آب و در اختیار گرفتن آن است که در آینده در منطقه نقش قدرت را بازی کند.

درست در چنین مواردی است که ترکیه مدعی قدرت برتر را می‌نماید. اگرچه سازمان ملل متحد شرایط آب و میزان اختصاص آن به کشورهای ذی‌نفع از یک منبع آبی را بسیار مورد ارزیابی قرار داده اما بی‌هیچ شکی متاسفانه باید گفت جنگ آب اگرچه نباید در قامت سلاح و بمب و خشونت مورد تصور قرار گیرد اما می‌تواند معادلات و مناسبات منطقه‌ای بالاخص در مقوله آب را مورد کنکاش و تاثیر خود قرار دهد.

به عنوان نمونه کشاورزی ما اگر بنا بر اصلاح نظام کشاورزی نداشته باشد، بیشترین و جدی‌ترین بحران‌ها را هم می‌تواند تجربه کند و به صورت کاملا فراگیر اشاعه دهد.

فرض کنید در راستای توجه و ترمیم به بافت سیستم آبرسانی شهری نظر داشته باشیم. این موضوع به عنوان یک معضل و مشکل بزرگ در واقع بخش قابل ملاحظه‌ای از آب شرب را هدر می‌دهد و طبیعی است که تا بازگشت آن به چرخه مصرف مجدد زمان زیادی از دست می‌رود.


به نظر می‌رسد این مقوله به همراه میزان آب شرب شهری که مردم در وضعیت عدم صرفه‌جویی هدر می‌دهند، بخش قابل ملاحظه‌ای از هدررفت در سیستم شهری است. این به عنوان یک نمونه شهری همیشه مورد توجه بوده و هنوز طرحی دقیق و مدون برای آن بالاخص در مناطق شلوغ از نظر جمعیتی و بافت شهری فرسوده برنامه‌ریزی نشده است.

به یک معنا مدعی صرفه‌جویی در مصرف آب هستیم اما از سوی دیگر درست در عمقی از محلی که ایستاده‌ایم، آب هدر می‌رود. در بخش کشاورزی شاهد یکی از مهم‌ترین عوامل از بین رفتن و چه بسا خشک شدن منابع عظیم آبی هستیم.

سیستم‌های نامناسب آبیاری از یک‌سو و برداشت و تلقی نامناسب از نحوه آبرسانی به زمین‌های کشاورزی از سویی دیگر، عامل تضییع عامدانه سفره‌های آب زیرزمینی و روان هستند. کاشت میوه‌ها و محصولاتی که بیشترین میزان آب را مصرف می‌کنند بدون در نظر گرفتن کوچک‌ترین معیارهای مصلحتی، تنها نمونه‌های دردناک این نبود الگوی کار و کشت در بخش کشاورزی به حساب می‌آیند.

متولی و کنترل‌کننده این شرایط بدون نظارت صحیح در واقع مقصر وضعیت بحرانی آب است. به واقع هیچ نظارت درست و مناسبی از سوی وزارت کشاورزی به معیارهای کشاورزی‌های مدرن و سنتی ما نمی‌شود.

فقط زمانی که سخن از بحران آب می‌شود، حجم قابل توجهی از اسناد و مکاتبات و پرونده‌هایی رو می‌شوند که نشان‌دهنده میزان جلای وطن، بایر شدن زمین‌ها و کاهش جمعیت بافت روستایی ما و از همه مهم‌تر تخریب روستاها و هجوم فوج‌فوج مردم به شهرها صرفا به عنوان مصرف‌کننده منابع هستند.

کلام آخر

بحران به قدری جدی و خطرناک است که به هیچ عنوان در همین چند سطر نمی‌توان به آن بسنده و در عین حال حق مطلب را ادا کرد. بله بحران به همین اندازه جدی است. نگرانی‌ها رو به فزونی است. وضعیت آب امنیتی شده و بناست که کلیه امور در خصوص آب و گزارش‌های موجود مدام مورد بررسی و واکاوی قرار گیرند. طرح‌های مختلف صرفه‌جویی و ذخیره آب باید مورد توجه جدی قرار گیرند تا هر زمان که لازم است، کمک‌کننده ما برای گذار از شرایط بحرانی باشند.

اما چیزی که مشخص است، بحران به حدی جدی است که تا یک عزم ملی در راستای توجه به آن شکل نگیرد، تحت هیچ شرایطی نمی‌توان امید گذار از بحران کم‌آبی را داشت.

در این صورت تازه توجه به این بحران جدی می‌شود. برای وجود منابع آبی که بتوانند عاملی برای ازبین رفتن بحران کم‌آبی باشند، تنها و تنها باید منتظر معجزه و نزول رحمت الهی بود و جماعتی می‌توانند از این رحمت بهره ببرند که قدر آب را می‌دانند و به اسراف آن را هدر نمی‌دهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۲۴
پیمان صاحبی


 اصغر محمدی فاضل*: بدون تردید بدنه اجتماعی، کارشناسان، تصمیم‌سازان و سیاست ورزان می‌توانند با تصمیمات اجتماعی و اقتصادی، خسارات وارده به طبیعت را کمتر کنند.

دیروز یکی از مهم‌ترین نشست‌های فنی جهان در مورد حفاظت از تنوع‌زیستی و خدمات زیست بومی، در توکیو به پایان رسید. در این نشست که به میزبانی دانشگاه سازمان ملل متحد تشکیل شده بود، کارشناسان ارشد محیط‌زیست کشورهای آسیایی در مورد ساختار نوین حفاظت از محیط‌زیست با عنوان «ساز و کار جهانی تنوع زیستی و خدمات زیست بومی» موسوم به IPBES در مورد یک چارچوب مورد توافق بین‌المللی با هدف گردآوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها و اطلاعات به‌منظور تصمیم‌گیری در سطوح مختلف سیاستگذاری به بحث و تبادل‌نظر پرداختند.

این ساز و کار چهار وظیفه اصلی دارد که عبارت است از: 1ـ شناخت و اولویت‌بندی داده‌های علمی و کلیدی مورد نیاز تصمیم‌سازان و تسریع در تولید دانش زیست‌محیطی، 2ـ انجام مطالعات دوره‌ای و بهنگام تنوع‌زیستی، خدمات زیست‌بومی و موضوعات مرتبط، 3ـ حمایت از تدوین راهبردهای ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی و اجرای آنها از طریق معرفی ابزارها و روش‌های کارآمد و 4ـ اولویت بندی ظرفیت‌سازی‌های کلیدی مورد نیاز برای افزایش تعامل بین دانش و سیاست و فراهم کردن حمایت‌های مالی و معنوی در زمینه‌های اولویت‌دار می‌شود.

اگرچه نشست توکیو با هدف ارائه گزارش پیشرفت کار و اخذ نظرات کارشناسی، بررسی اسناد تهیه شده با همکاری آژانس‌های سازمان ملل متحد برگزار شد اما هدف دیگر آن بررسی راهکارهای تشریک مساعی با سایر مولفه‌های محیط‌زیستی و تبادل تجربیات و آموخته‌ها در زمینه مشارکت عمومی برای تنوع‌زیستی و خدمات زیست بومی بود تا درک عمومی از نقش تنوع‌زیستی و تأثیر فعالیت‌های بشر بر آن بیشتر شود تا در نتیجه بتوانیم تصمیم‌های بهتر بگیریم و در حل و رفع مشکلات موثرتر عمل کنیم.

در سطح ملی بسیاری از سازمان‌ها و فرآیندهای تصمیم‌ساز و البته جوامع علمی بر حفظ تنوع‌زیستی و توسعه خدمات زیست‌بومی تاثیر دارند، اما وظیفه همه گروه‌های اجتماعی، سازمان‌های مردم نهاد و رسانه‌ها این ارتباط با بدنه اجتماعی است تا بتوان به‌طوری موثر چالش‌های منجر به از بین رفتن تنوع‌زیستی و کاهش خدمات اکوسیستمی را کاهش داد.

*کارشناس محیط زیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۳۵
پیمان صاحبی