سه غفلت تاریخی در مدیریت منابع آب کشور داشتهایم
به اعتقاد عضو سابق شورای جهانی آب، کنار "گذاشتن ساختارهای محلی مدیریت آب"، "عدم مدیریت عرضه " و "عدم مدیریت تقاضا" سه غفلت تاریخی مدیریت منابع آب در کشور بوده است.
به گزارش خبرنگار ایانا، عباسقلی جهانی در نشست "آب و رویکردهای نو در گذر تاریخی ایران یک دهه همکاری ملی آب" که شامگاه دیروز در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، به بحث و بررسی درباره وضعیت مدیریت منابع آب کشور و انتظارات از رئیس دولت دوازدهم در این حوزه پرداخت.
وی افزود: رئیس جمهور در مراسم تحلیف به مسئله بحران آب اشاره کرد. باید ببینیم برنامه وی برای خروج از بحران چیست و آیا نخبگان جامعه میتوانند به این مسئله کمک کنند.
عضو سابق شورای جهانی آب بیان کرد: بدون توجه به فرآیند تاریخی تکوین مدیریت آب در کشور، حل مسایل کلان در این حوزه سخت است. بنابراین به صورت کوتاه، نگاهی به فرآیند تاریخی و غفلتهای این حوزه خواهم داشت.
به اعتقاد وی میتوان سه دوره مجزا برای مدیریت منابع آب کشور در نظر گرفت. دوره اول دوره فراوانی نسبی، دوره دوم مدیریت عرضه و دوره آخر دوره مدیریت تقاضا خواهد بود.
جهانی ادامه داد: مدتهاست که از دوره فراوانی نسبی آب عبور کردهایم. اگر مدیریت آب را در موضوع ایجاد تعادل و توازن در عرضه و تقاضا در نظر بگیریم، زمانی تقاضا بسیار کمتر از عرضه و حتی شرایط طبیعی مدیریت منابع آب بوده است. اوایل قرن جاری جمعیت کشور حدود ۱۵ میلیون نفر بود. در آن روزها، سرانه آب حدود هشت تا ۹ هزار متر مکعب برای هر نفر در سال بود.
وی گفت: با اتمام این دوره و افزایش تقاضا برای آب، بحث مدیریت عرضه مطرح شد. در این دوره سیستمهای قدیمی پاسخگوی تقاضای افزوده شده برای آب نبود. به همین دلیل تحولی در مدیریت آب رخ داد و دولتها وارد ماجرا شدند.
عضو سابق شورای جهانی آب افزود: دولتها برای تامین آب نیازمند سرمایهگذاری و تکنولوژی پیچیده بودند. بدیهی است که کار نمیتوانست به شکل گذشته ادامه یابد.
وی با اشاره به اینکه در همه جای دنیا دورههای مدیریت آب طی شده است، مدیریت عرضه آب را یکی از مولفههای مهم و اصلی در ایجاد تعادل در تامین تقاضا معرفی کرد.
جهانی افزود: اشکالی که در مدیریت منابع آب ایران همزمان با افزایش تقاضا رخ داد این بود که چند غفلت بزرگ تاریخی را در این دوره شاهد بودیم که نتیجه آن پیدایش وضعیت امروز است.
وی بیان کرد: با تغییر نظام مدیریت آب، دولت کاملا فعال مایشاء شد. در مدیریت آب تمام ساختارهای قبلی که متکی بر جوامع محلی بود به کنار گذاشته شد. دولتها فکر کردند که با برنامهریزی تحکمی و متمرکز، با استفاده از پول و تکنولوژی میتوانند جوابگوی این توازن باشند. بنابراین به نوعی این غفلت موجب شد بدون توجه به شرایط و به هم خوردن توازن و اشتراک مردم و بهرهبرداران، شکل جدیدی از مدیریت آب در کشور ایجاد شود که در پول، تکنولوژی، برنامه ریزی متمرکز و تحکمی از بالا به پایین خلاصه میشد.
به گفته عضو سابق شورای جهانی آب، غفلت مهم دیگر این بود که تشخیص داده نشد در چه زمانی باید بسترهای مناسب برای مدیریت تقاضا ایجاد شود. دولتها مست پول و منابع مالی و بودجه بودند و دولت صرفا به مدیریت هزینه پرداخت و به صورت سرسامآور کارهایی ساده بدون توجه به مرز و سقف مدیریت تقاضا را در دستور کار خود قرار داد.
وی اضافه کرد: ما برای مدیریت تقاضا برنامه نداشتیم. سوار قطاری شدیم که از ایستگاه مدیریت تقاضا رد شده و هنوز متوجه نیستیم که از ایستگاه مورد نظر گذشتهایم. بازگشت به ایستگاههای قبلی نیز خیلی سخت بوده و یا با هزینههای زیاد امکانپذیر است.
جهانی سرمایههای اجتماعی را بستر مناسبی در مدیریت آب کشور معرفی کرد که برای استفاده از این سرمایه، هیچ کار ملموسی انجام نشده است.
وی با استناد به وضعیت بودجههای سنواتی آب کشور گفت: بررسیها نشان میدهد که ۹۷ درصد منابع بخش آب صرف جنبههای مدیریت عرضه شده و طبیعی است که با این وضعیت ما زمان زیادی را برای مدیریت تقاضا از دست دادهایم. برای ساماندهی وضعیت کنونی، نیازمند بازسازی حکمرانی آب و تجدید نظر کامل در شیوههای گذشته مدیریت آب همچنین اتخاذ رویکرد نو و متکی به استفاده از سرمایه اجتماعی هستیم.
عضو سابق شورای جهانی آب به عنوان یک کارشناس بیان کرد: برای تداوم این امر نمیتوان به شیوههای گذشته بپردازیم. اگر قرار است ما غفلتهای گذشته را جبران کنیم، ناچاریم نقشه راهی مبتنی بر یک دوره گذار ترسیم کنیم. اسم این دوره را ریاضت آبی میگذارم. باید تلاش کنیم در این دوره که حداقل ۱۰ ساله به طول میانجامد، با یک عزم ملی و تجهیز نخبگان، تکنسینها و سرمایههای اجتماعی، بتوانیم برای عبور از این دوره برنامهریزی کنیم و شرایط را به جایی برگردانیم که این اشتباه تاریخی از آن نقطه شروع شده است.
وی در ادامه سخنان خود به غفلتهای تاریخی توسعه نیز اشاره کرد و گفت: ما مفهوم توسعه را به درستی متوجه نشدیم. برنامههای ما در بخش آب به صورت نقطهای است و اسمش عمران است. آنچه در بخش آب رخ میدهد با مفهوم توسعه همخوانی ندارد.
جهانی تصمیمسازی در بخش آب کشور را شامل تلاقی دو مولفه مهم معرفی کرد و افزود: یکی از این مولفهها پیشرانهای توسعه است که خارج از اختیارات بخش آب است. به عنوان مثال سیاستهای جمعیتی مثل برنامه توسعه شهری، فضاسازی برای فعالیتهای مختلف و امثال اینها بهطور مستقیم در برنامههای مدیریت آب اثر میگذارند.
وی افزود: مولفه دیگر فعالیتهای بخش آب است. چیزی که ما در شرایط کنونی میبینیم، مجموعه غفلتهایی است که ما را به وضعیت فعلی رسانده است.
جهانی با اشاره به اینکه بیش از چهار دهه است که درباره تدوین طرح آمایش سرزمین سخن میگوییم، درباره التزام دولتها به تدوین چنین برنامهای تردید داشت و افزود: در شرایطی که از سیستمهای جمعیتی سخن میگوییم باید طرح آمایش داشته باشیم تا بدانیم تاثیر این افزایش جمعیت بر منابع آب کشور چگونه خواهد بود.
وی تاکید کرد: پیشران توسعه اثرگذار بر مدیریت منابع آب کشور باید اصلاح شود و سیاستهای آن منطبق بر اصول توسعه پایدار شکل بگیرد.
عضو سابق شورای جهانی آب در پاسخ به انتقادات حاضران در زمینه تداوم سدسازیهای گذشته با وجود اظهارات وزیر نیرو در ابتدای پذیرش مسئولیت در این وزارتخانه، گفت: درباره سدسازی با شرایط دو گانهای در کشور مواجه هستیم. از یک سو میگوییم باید سقف توسعه منابع آبی حدود ۶۰ درصد (بر اساس مقیاس جهانی ۴۰ درصد است) منابع آب تجدیدپذیر باشد و از سوی دیگر ۹۵ میلیارد متر مکعب از منابع آب تجدیدپذیر را مصرف میکنیم. حجم استفاده از آب تجدیدپذیر نشان میدهد که امکان ادامه عرضه وجود ندارد و باید مصرف را کاهش دهیم. اما با این وجود تعداد زیادی طرح انتقال آب بین حوضهای و سدسازی در کشور در حال اجرا است.
وی افزود: پیشنهاد ما که در بیانیه نخبگان آب نیز مطرح و برای رئیس جمهور ارسال شد، این است که تمام طرحهای نیمه کاره توسعه منابع آب با شرایط واقعی انطباق داده شوند. این طرحها به کمک افراد مورد وثوق و نخبگان با توجه به اصول توسعه پایدار و مهندسی دوباره، باید مورد بازنگری قرار گیرند.
منبع:ایانا