منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۲۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است


 

وزارت بهداشت جلوی کاشت و واردات محصولات تراریخته را بگیرد

 رئیس پژوهشکده مجازی بیوتکنولوژی پزشکی گفت: وزارت بهداشت جلوی کاشت و واردات محصولات تراریخته را بگیرد.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از سلامت نیوز به نقل از ذاکرنیوز، پروفسور علی کرمی پیش از ظهر چهارشنبه( هفته گذشته) در همایش بیوتروریسم، با شعار تهدیدات نوین، جنگ خاموش، اظهار داشت: هم اکنون با توجه به ضررهای جبران نشدنی محصولات تراریخته (دستکاری شده) ۳۷ کشور جهان کشت این محصولات را ممنوع اعلام کرده اند.
وی افزود: سویا، کلزا، ذرت و پنبه چهار محصول تراریخته شده در سراسر جهان هستند که وزارت بهداشت برای جلوگیری از بیماری های سرطان و عقیمی باید جلو کاشت و ورود این محصولات را بگیرد.
متخصص بیوتکنولوژی و رئیس پژوهشکده مجازی بیوتکنولوژی پزشکی با اشاره به انجام تحقیقات فراوان علمی درباره محصولات تراریخته تاکید کرد: کشورهای حامی این محصولات خود نه تنها کاشت این محصولان بلکه فروش آن در بین مردم خود را ممنوع و آن را به کشورهای دیگر مانند ایران صادر می کنند.
وی تحول در سبک زندگی را نیازمند توجه اصول اسلامی و استفاده از مواد غذایی و محصولات ارگانیک دانست و تصریح کرد: استفاده از مواد ارگانیک در دستورات و سفارشات مقام معظم رهبری بارها مورد تاکید قرار گرفته است.
کرمی سلامتی و بالا بردن فرهنگ استفاده از محصولات ارگانیک را امری ضروری دانست و گفت: امینت ملی و سلامت مردم باید هدف همه پژوشگران در حوزه غذا و دارو باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۰۵
پیمان صاحبی

تبلیغات کاغذی کاندیداهای ریاست جمهوری به چه قیمتی؟

همزمان با معرفی کاندیداهای ریاست جمهوری در فضای مجازی و رسانه ملی، تبلیغات کاغذی این افراد نیز آغاز شده است در حالی که اگر بدانند برای تولید یک تن کاغذ حدود 17 درخت، 2400 وات برق و 324 لیتر آب مصرف می‌شود، شاید نسبت به این نوع تبلیغات کاغذی در شهر بازنگری کنند، زیرا شعارهای حمایتی این کاندیداها از محیط زیست باید در رفتار و عمل آنان نیز قابل رویت باشد.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از سلامت نیوز به نقل از آنا،تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری از پنجشنبه هفته گذشته آغاز و در هر محدوده محلی برای نصب تبلیغات کاندیداها در نظر گرفته شده است، هر چند تبلیغات کاغذی کاندیداها نسبت به سال‌های گذشته بسیار کاهش یافته اما هنوز هم با وجود گسترش شبکه‌های مجازی و سهولت دسترسی به اینترنت، کاندیداها برای معرفی و تبلیغات خود از پوستر و تراکت کاغذی استفاده می‌کنند.

ورودی متروها و فروشگاه‌های بزرگ تعدادی از جوانان برای تبلیغ نامزد خود مشغول پخش تراکت و پوستر هستند که علاوه بر ایجاد آلودگی بصری در شهر، منجر به هدر رفت کاغذ و انرژی می‌شود. در حالی که بسیاری از مردم از طریق رسانه‌ ملی و اخبار شبکه‌های مجازی با عملکرد و سوابق مدیریتی نامزد خود آشنا شده‌اند، بنابراین پس از دریافت پوستر چند قدم آن طرف‌تر پوسترها را روی زمین رها می‌کنند.

زهرا جواهریان، مدیرکل دفتر توسعه پایدار سازمان حفاظت محیط زیست در مورد کمپین انتخابات بدون پوستر به خبرنگار آنا می‌گوید: برای تولید یک تن کاغذ باید حدود 15 تا 17 درخت تنومند را قطع کنیم، علاوه بر این به 324 هزار لیتر آب و 2400 وات برق نیاز داریم، به عبارت دیگر تنها برای تولید یک برگ کاغذ «آ چهار» 10 لیتر آب مصرف می‌شود. به همین دلیل در راستای حفظ و حفاظت از محیط زیست باید استفاده از کاغذ را به حداقل برسانیم.

او معتقد است که در مرحله دوم بهتر است برای صرفه‌جویی و استفاده بهینه از کاغذهای بازیافتی و یا کاغذهای تولید شده از پودر سنگ استفاده کنیم و برای تبلیغات و تولید پوستر و تراکت، کاغذهای بازیافتی را جایگزین کاغذهای با کیفیت و جدید کنیم.

جواهریان تاکید می‌کند که خوشبختانه استفاده از کاغذهای تولید شده از پودر سنگ هزینه چندانی ندارد و در آینده نیز در استان‌های یزد و اصفهان شاهد راه‌اندازی این کارخانه‌ها خواهیم بود زیرا هم‌اکنون تکنولوژی تولید پودر سنگ داخلی را نداریم، بنابراین اگر تولید این پودر در کشور صورت گیرد هزینه‌ها بسیار پایین‌تر خواهد آمد.

مدیرکل دفتر توسعه پایدار سازمان حفاظت محیط زیست ادامه می‌دهد: متاسفانه صنعت استفاده از کاغذهای بازیافتی شفاف و چهاررنگ در کشور مناسب نیست و بیشتر در حد کارتن‌سازی و شانه تخم‌مرغ‌سازی از آن استفاده می‌‌شود، اگر سعی کنیم مصرف کاغذ جدید را کاهش دهیم نه تنها شاهد قطع درختان کمتری خواهیم بود بلکه ما آب و انرژی را هم صرفه‌جویی می‌کنیم. متاسفانه همه کاندیداهای ریاست جمهوری برای تبلیغات خود از کاغذهای باکیفیت و خوب استفاده ‌می‌کنند در نتیجه انرژی، درخت و آب بسیاری را باید مصرف کنیم.

چندی پیش نیز معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست طی پیامی تلگرامی نسبت به مصرف کاغذ در جریان تبلیغات ریاست جمهوری و شوراها هشدار داد و گفت: «انتخابات را به قطع درختان گره نزنیم. آثار مثبت رشد شتابنده فضاهای مجازی، کاهش استفاده از کاغذ برای هر نوع تبلیغات است. انتخابات ۹۶ را به نقطه عطفی در #انتخابات_بدون_پوستر تبدیل کنیم. مردم ما به آن بلوغ سیاسی رسیده‌اند که به اندیشه و عمل رای دهند، نه به ژست‌های انتخاباتی.»

در همین راستا جواهریان به کاندیداهای ریاست جمهوری توصیه کرد: باتوجه به اینکه امروزه بسیاری از مردم به اینترنت و فضای مجازی دسترسی آسان دارند و با نحوه استفاده از این تکنولوژی نیز آشنا هستند برهمین اساس به کاندیداها توصیه می‌کنیم تبلیغات خود را به سمت فضای مجازی سوق دهند تا در مصرف انرژی و آب و درخت صرفه جویی شود، زیرا همه مردم با مسایل محیط زیست و بحران کم‌آبی آشنا هستند و می‌دانند که ما جزو 10 کشور اول دنیا در انتشار دی اکسید کربن هستیم، بنابراین برای مردم مهم خواهد بود که کاندیدای آنها به محیط زیست اهمیت می‌دهد و اگر کاندیداهای ریاست جمهوری در تبلیغات خود احترام به محیط زیست را در رفتار و گفتار خود رعایت کنند قطعا می‌توانند در بین حامیان محیط زیست جایگاه خوبی برای خود به دست آورند.

دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران همزمان با پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستاها در کشور آغاز می‌شود، بر همین اساس پیش بینی می‌شود با حجم گسترده تبلیغات کاغذی مواجه باشیم که اگر بدون توجه به مسائل محیط زیستی از کاغذ، این سرمایه طبیعی استفاده شود قطعا برای آینده محیط زیست اثرات مخرب بسیاری به همراه دارد. به نظر می‌رسد مردم با استفاده از فضای مجازی از مدت‌ها قبل از شیوه‌های مدیریتی و سوابق نامزدهای خود آگاهی یافته و نیازی به انتشار پوستر و تراکت کاغذی در شهر نباشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۰۴
پیمان صاحبی


 

عکس/ گزارش "تایم" از تغیرات اقلیمی در ایران

 بارش های ناگهانی و خشکسالی دو نمونه از بارزترین نوسانات در آب و هوای ایران است که به گفته ی اقلیم شناسان تکرار و تداوم آن ها، نشان دهنده وقوع پدیده ی "تغییر اقلیم" در کشور است؛ این موضوع دستمایه گزارش تصویری شده است که در پایگاه نشریه "تایم" منتشر شده است.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از سلامت نیوز به نقل از فرادید، فعالیت های بشری و مصرف انرژی های فسیلی از مهم ترین عوامل وضعیت جو و تغییرات اقلیمی بوده و در صورت ادامه روند موجود، تغییرات اقلیمی شدیدی (به صورت گرمایش جهانی) در دهه های آینده به وقوع خواهد پیوست. براساس شبیه سازی مدل های اقلیمی انتظار می رود تا سال 2100 میلادی (طی 85 سال آینده) دمای کره زمین یک تا 5.3 درجه سانتیگراد افزایش یابد.

بدیهی است تغییرات اقلیمی آسیب هایی را در حوزه های مختلف چه در سطح جهانی و چه در سطح ملی کشورها به همراه خواهد داشت. جدی ترین اثرات تغییرات اقلیم در ایران در دهه های آتی بر نزولات جوی، منابع آب، وضعیت بهداشت، تنوع زیستی و... منعکس خواهد شد. براساس نتایج شبیه سازی های انجام شده، ایران از جمله کشورهایی است که طی دهه آتی با افزایش دما، کاهش میزان بارش، کاهش روزهای یخبندان و افزایش روزهای داغ مواجه خواهد شد.

در همین رابطه پایگاه نشریه "تایم" در گزارشی مصور موضوع تغیرات اقلیمی در ایران را مورد توجه قرار داده است.


نمایی از دریاچه خشک شده "بختگان" در استان فارس؛ این دریاچه که دومین دریاچه شور ایران به شمار می رود در سال های اخیر در اثر مدیریت نامناسب خشک شده است.


ماهیگیر سیستانی در بستر خشک دریاچه هامون؛ مدیریت نامناسب آب باعث خشکی دریاچه و تالاب هامون در سال های اخیر شده است.


بقایای یک قایق در بستر خشک دریاچه ارومیه؛ در سال های اخیر سطح آب دریاچه ارومیه در اوج بحران خشکسالی به 15 درصد نیز رسید.


زمین های خشک و ترک خورده گاوخونی در اصفهان؛ در سال های اخیر عدم مدیرت مناسب آب باعث خشک شدن رودخانه زاینده رود شده است.


نمایی از مناطق خشک شده دریاچه ارومیه؛ کارشناسان معتقدند خشک شدن دریاچه ارومیه در آینده اقلیم منطقه را عوض خواهد کرد و هوای لطیفی که ارومیه به آن مشهور است را از بین خواهد برد.


نمایی از مناطق خشک شده دریاچه ارومیه؛ در دهه اخیر سطح آب دریاچه به میزان بی سابقه ای پائین آمده و بخش قابل توجهی از آن خشک شده است.


ملوان ایرانی در بوشهر برای فرار از گرمای شدید هوا تن به آب‌های خلیج فارس زده است.


تصویری از یکی از میادین نفتی در جزیره خارک؛ براساس گزارشات ایران رتبه دهم تولید کننده گازهای گلخانه ای با منشا دی اکسید کربن و رتبه هشتم آلودگی هوا را در جهان را دارا است.


مرد روستایی در یکی از مناطقی روستای حاشیه خلیج فارس؛ او می گوید در سال های اخیر دمای هوا به شدت افزایش یافته و با کمبود آب شیرین در این مناطق بسیاری روستا را به مقصد شهرها ترک کرده‌اند.


نمایی از بالا از مناطق خشک در حومه زابل؛ به گفته کارشناسان در آینده نه چندان دور تعداد روزهای داغ (دمای بیش از ۳۰ درجه سانتیگراد) در اکثر نقاط کشور افزایش می یابد و این افزایش در جنوب شرق کشور خصوصا استان های سیستان و بلوچستان و کرمان بیش از مناطق دیگر خواهد بود.


کودکان در حال آب تنی در سواحل خلیج فارس؛ برخی کارشناسان معتقداند در آینده به دلیل ذوب شدن یخ‌های قطبی باید منتظر زیر آب رفتن سواحل پست خلیج فارس باشیم. گفته می شود تغیرات اقلیمی باعث می شود هوا در این مناطق طی 70 سال آینده بسیار گرمتر از گذشته خواهد شد.


دانش آموزان ساحل خلیج فارس؛ کارشناسان معتقدند در آینده در سواحل جنوبی ایران، آب خلیج فارس بالا می‌آید و بر وسعت این خلیج افزوده می‌شود. در دراز مدت دشت خوزستان و اهواز به تدریج به وسیله آب پوشیده می‌شود و جزیره مرجانی کیش که کم ارتفاع ترین جزیره خلیج فارس است در دراز مدت به زیر آب خواهد رفت و از وسعت جزایر و سواحل ایران کاسته می‌شود.


یکی از روستاهای نزدیک دریاچه هامون در نزدیکی مرز افغانستان؛ در سال های اخیر خشک شدن دریاچه و تالاب هامون اثرات زیان باری بر اکوسیستم منطقه داشته است.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۰۳
پیمان صاحبی

اسماعیل کهرم کارشناس و استاد حوزه محیط زیست با بیان اینکه رویکرد دولت یازدهم محیط زیستی و دلسوزانه بوده است، عنوان کرد: در دولت یازدهم ۱۶۰ مصوبه مخرب برای محیط زیست که در دولت قبل تصویب شده بود، لغو شد.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از ایانا از پایگاه اطلاع رسانی دولت، اسماعیل کهرم کارشناس و استاد پیشکسوت حوزه محیط زیست با بیان اینکه نمی‌توانیم دولت یازدهم را با دولت سوئیس مقایسه کنیم و این یک قیاس مع‌الفارق هست، بیان می‌کند: برای بررسی عملکرد دولت یازدهم باید به کارنامه دولت‌های قبل در زمینه محیط زیست پرداخت. وی با اشاره به اقدامات مخرب دولت قبل در زمینه محیط زیست گفت: دولت نهم و دهم اعتقادی به حفظ محیط زیست نداشت و حتی محیط زیست را عاملی مزاحم در توسعه کشور می‌دانست.

این استاد حوزه محیط زیست با بیان اینکه عملکرد دولت یازدهم در مقایسه با قبل نشان دهنده کارنامه درخشان دولت است، ادامه داد: در درجه اول رویکرد آقای روحانی رویکرد محیط زیستی بود. یعنی ایشان دولت خود را دولت محیط زیستی در مجموعه سازمان ملل متحد قلمداد کرد و ما در سازمان حفاظت محیط زیست ۱۶۰ مصوبه دولت آقای احمدی‌نژاد را کنسل کردیم.

وی با بیان اینکه با حضور دولت یازدهم ورق در حوزه محیط زیست کشور برگشت، افزود: پیش از این اظهاراتی از آقای احمدی‌نژاد مبنی بر عدم استفاده از جنگل‌ها برای دور زدن تحریم شنیده شد که واقعا تعجب برانگیز بوده است.

کهرم با بیان اینکه با ادامه این گونه برخوردها با محیط زیست، اگر یک سال دیگر حضور احمدی نژاد ادامه پیدا می‌کرد، باید فاتحه جنگل‌ها را می‌خواندیم، یادآور شد:‌ خوشبختانه رویکرد دولت آقای روحانی محیط زیستی بود و اولین جلسه هیات دولت نیز به مشکل حل دریاچه ارومیه اختصاص داشت.

وی در ادامه انتخاب خانم ابتکار به عنوان فردی با سابقه در محیط زیست را از دیگر حرکت‌های مثبت و موثر دولت یازدهم در این زمینه عنوان کرده و افزود: با این وجود برخی مشکلات همچون لایحه پشتیبانی از محیط بانان و احیای تالاب هامون که از جمله این مشکلات است، همچنان باقی است و انتظار می‌رود با انتخاب مجدد دولت آقای روحانی توجه بیشتری به آن شود.

این کارشناس حوزه محیط زیست با اشاره به پر شدن دریاچه ارومیه و جزایر نه گانه آن، لغو تحریم‌های هسته‌ای را عامل ایجاد امنیت بیشتر در کشور اعلام کرد.

وی ادامه داد: امیدواریم دولت دوازدهم با توجه به امنیت به‌وجود آمده برای کشور در آرامش بیشتری طرح‌های زیست محیطی مثل احیای تالاب‌ها را انجام دهد. به گفته کهرم در حال حاضر احیای تالاب‌ها در مجلس تصویب شده و از این بابت هیچ مشکلی برای دولت دوازدهم وجود ندارد.

وی در ادامه در خصوص اقدامات دولت در زمینه بیابان‌زدایی و جنگل‌کاری گفت: عمده بیابان‌زدایی از طریق کاشت گیاهانی مثل گز و تاغ صورت گرفته است. این کارشناس با اشاره به لزوم بیابان زدایی در کشور می‌گوید: بیابان زدایی هم خاک را تثبیت می‌کند و هم مانع از ریزگرد می‌شود و این مساله در دولت یازدهم مورد توجه قرار گرفته است.

این استاد حوزه محیط زیست در ادامه با مقایسه عملکرد دولت نهم و دهم در برخورد و مواجه با مشکلات و اعتراضات در زمینه محیط زیست بیان کرد: در دولت قبل با خشک شدن آب دریاچه ارومیه و افزایش اعتراضات مردم این شهر شاهد بودیم که حتی برخورد نظامی و امنیتی نیز با حدود ۳۷ نفر از معترضان صورت گرفت. این در حالی است که خوشبختانه این مساله در دولت آقای روحانی وجود نداشت و اگر به دلیل مشکلی نیز اعتراضاتی صورت می‌گرفت دولت بلافاصله با دلجویی و اختصاص اعتبارات در صدد رفع مشکل بر می آمد.

وی به اعتراضات مردم خوزستان در جریان افزایش ریزگردها در این شهر اشاره کرد و افزود: در این جریان، دیدیم که مردم به‌راحتی اعتراضات خود را نشان دادند. ضمن اینکه اطمینان داشتند که حرفشان به گوش مسوولان می‌رسد. کمااینکه شاهد بودیم شخصا آقای روحانی برای بررسی این مشکل به خوزستان سفر کرد و بعد از آن خانم ابتکار نیز ۳۰ میلیارد تومان برای کاشت درخت و بیابان زدایی در این مناطق اعتبار دریافت کرد. کهرم با بیان اینکه با کاشت درخت هفت تا هشت سال از ورود ریزگردها جلوگیری می‌شود، گفت: مجموع این عوامل نشان دهنده فضایی دلسوزانه برای محیط است و اگرچه مشکلات همچنان حل نشده است با این وجود اراده برای حل آن وجود دارد.

وی در پایان با بیان اینکه انتخاب مجدد آقای روحانی موجب تکمیل کارهای انجام نشده در این بخش می‌شود، به انتظارات از دولت دوازدهم در خصوص حمایت از سازمان حفاظت از محیط زیست و سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور اشاره کرد.

این کارشناس گفت: تلاش این دو سازمان در حفظ خاک مملکت در گرو غیرت کارکنان و مسوولان این سازمان‌ها بوده است و انتظار می‌رود برای افزایش انگیزه و همچنین حفظ دستاوردهای کشور در حوزه طبیعت توجه ویژه در این زمینه صورت گیرد.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۵۹
پیمان صاحبی


لیلا مرگن:

زنده یاد محمد حسین جزیره‌ای چهره ماندگار منابع طبیعی کشور بود که دکترای خود را از کشور بلژیک اخذ کرد. وی در ۱۶ مرداد ۹۵ و در سن ۹۴ سالگی درگذشت. برای گرامیداشت یاد این چهره ماندگار منابع طبیعی نخستین پنل "کنفرانس جنگل‌های شمال ایران، گذشته، حال و آینده" به نام وی نامگذاری شده بود. در این پنل قائم مقام سازمان جنگل‌ها با تاکید بر اینکه جنگل‌های شمال، دیگر پتانسیلی برای برداشت نداشته و در اجرای طرح تنفس برای این اکوسیستم، سه دهه هم تاخیر داشته‌ایم، واگذاری طرح‌های جنگلداری بر اساس مزایده را خطایی استراتژیک در مدیریت عرصه‌های جنگلی کشور معرفی کرد.

همایش آینده جنگل‌های ایران، گذشته، حال و آینده ششم اردیبهشت ماه در تالار حکمت دانشگاه گیلان برگزار شد. در نخستین پنل این همایش که به نام دکتر محمد حسین جزیره‌ای چهره ماندگار منابع طبیعی کشور نامگذاری شده بود، ناصر مقدسی قائم مقام سازمان جنگل‌ها بیان کرد: برگزاری چنین نشست‌هایی در مکانی مثل دانشگاه که بستر بحث‌های علمی است، بسیار مطلوب است اما جوهر آزاد اندیشی در نشست‌های دانشگاهی باید غلبه داشته باشد.

وی افزود: باید از تکرار مباحثی که قبلا گفته شده پرهیز کرد و مطالبی را ارایه داد که به‌خصوص برای نسل جدید و نواندیش ما تازگی داشته، حامل پیام باشد و امید به جامعه تزریق کند.

مقدسی ادامه داد: ظاهرا بهره‌برداری از جنگل مثل موضوع حدیث عشق است که هرچه بگوییم حدیث نامکرر است. در مسئله مدیریت جنگل در حال حاضر در دوران پسا استراحت هستیم. برگشت به گذشته و صحبت از مسایلی که در دو سه سال گذشته به آنها پرداخته شده است، منطقی نیست.

وی با اشاره به اینکه نخستین پنل به نام چهره ماندگار منابع طبیعی دکتر محمد حسین جزیره‌ای نامگذاری شده است، استفاده از نام مشاهیر و عدم توجه به رسم آنها را نادرست دانست.

به گفته وی دکتر جزیره‌ای که چکمه پوش بوده و پیشکسوتان فعلی، شاگردان وی بوده‌اند، مدت‌ها اعلام کرده است که " چنان وضع مشئومی برای جنگل‌های شمال ایران حادث شده است که باید به این جنگل‌ها برای مدتی استراحت داد تا قدرت بازتوانی برای جنگل فراهم شود".

خلاء اطلاعاتی درباره جنگل‌های ایران

قائم مقام سازمان جنگل‌ها گفت: مسئله استراحت مسئله امروز و دیروز نیست. هر پدیده‌ای بدون ارتباط و پیوند با گذشته خود نمی‌تواند تفسیر شود. در گذشته چپاول جنگل‌های جلگه‌ای را داشتیم. دکتر جزیره‌ای نیز در کتابی به نام خدمت و خیانت بیگانگان، به این مسئله پرداخته است. امروز نیز وضعیت جنگل‌های ایران مطلوب نیست.

وی اضافه کرد: ما از علم جنگلداری به خصوص بعد از کنفرانس ریو فاصله بسیار زیادی گرفته‌ایم. به عنوان یک فعال بخش اجرا گاهی فرم‌ها و پرسشنامه‌هایی در راستای تعهدات ایران به کنوانسیون‌ها و توافقنامه‌های بین‌المللی دریافت می‌کنیم که قادر به تکمیل اطلاعات مورد نیاز این فرم‌ها نیستیم. زیرا دچار خلاء اطلاعاتی در کشور هستیم.

مقدسی یادآور شد: ما نمی‌دانیم جنگل‌های ایران در مواجه با تغییر اقلیم چقدر آسیب‌پذیر هستند. نقشه پهنه‌بندی اثرات تغییر اقلیم بر جنگل‌ها را نداریم. نمی‌دانیم وضعیت درختان و درختچه‌های در حال انقراض ما چگونه است. برنامه‌های حفاظتی ما مشخص نیست. ما از علم جنگلداری فاصله داریم و باید این حفره را پر کنیم.

وی ادامه داد: ما در دستگاه اجرایی و سازمان جنگل‌ها فعالیت می‌کنیم اما چه کسی برای جنگل‌های ایران باید مدل مدیریتی بدهد؟

قائم مقام سازمان جنگل‌ها با اشاره به اینکه کشور کوچک ویتنام، کشور بزرگ چین و ده‌ها کشور دیگر، مسئله تنفس را در جنگل‌های طبیعی خود اجرا کرده‌اند، چین را با وجود اجرای توقف بهره‌برداری از جنگل‌ها بزرگترین صادرکننده نئوپان معرفی کرد.

وی افزود: چین از سال ۲۰۰۰ شروع به توقف بهره‌برداری از جنگل‌های طبیعی خود کرده است. بر اساس برنامه شانزدهم پنجساله این کشور، آخرین بازمانده جنگل‌های طبیعی چین نیز از سال ۲۰۱۷، تحت پوشش تنفس خواهد رفت.

مقدسی بیان کرد: در حال حاضر منحنی واردات چوب چین رو به افزایش است. کشور چین جزء ۱۰ کشور اول جنگلکاری دنیا است. ایران کشوری است که از نظر سرانه جنگل منابع محدودی در اختیار دارد. ایران در طبقه کشورهای خشک، نیمه خشک و فراخشک دسته‌بندی می‌شود. پس چگونه کشور خود را دارای منابع جنگلی می‌دانیم؟ ما چیزی برای از دست دادن نداریم. تعجب می‌کنم که بعضی از دوستان مسایلی نظیر جایگزین شدن طرح‌ حفاظتی با طرح‌های جنگلداری را مطرح می‌کنند.

وی اضافه کرد: در سازمان جنگل‌ها به دنبال مدیریت پایدار جنگل و یک مفهوم دینامیک و تکاملی برای دستیابی به ابعاد اکولوژی، اقتصادی و اجتماعی هستیم. این رویکرد با تعاریف فعلی ما از علم جنگلداری انطباق ندارد.

قائم مقام سازمان جنگل‌ها تاکید کرد: بر اساس معاهده‌ای که رئیس جمهور سال گذشته امضا کرده و اهداف توسعه پایدار را پذیرفته است، از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۳۰ مکلف هستیم، آگاهانه و با اراده خود مدیریت پایدار جنگل را که دارای هفت معیار است، در کشور پیاده کنیم. اولین معیار برای مدیریت پایدار جنگل حفاظت است. ما حق نداریم وقتی حفاظت متزلزل است و در جای جای جنگل‌های شمال ایران قاچاق وجود دارد، از دیگر مسایل سخن بگوییم. باید روی حفاظت تاکید کرد.

وی ادامه داد: در قانون برنامه ششم مطرح شده که باید یک دوره استراحت به جنگل‌های شمال کشور بدهیم. به عنوان یک مدیر اجرایی در سازمان جنگل، بر اساس ارزیابی‌های انجام شده به این نتیجه رسیده‌ایم که استراحت برای جنگل‌های ایران ضروری است. ما از شاخص‌های پایداری عقب هستیم.

مقدسی تاکید کرد: نظام طراحی جنگل که به صورت بخشی، غیر اکوسیستمی، غیر مشارکتی و تک بعدی است، باید تغییر کند.

به گفته وی طرح‌های جنگلداری تا کنون بر اساس امکان برداشت تدوین شده است. به مسایل تنوع زیستی در این طرح‌ها توجه نشده است. به همین دلیل قصد داریم وارد فضای جدیدی شویم. رویکرد جدید سازمان جنگل‌ها نیز مورد استقبال دکتر منوچهر امانی و دکتر مهاجر قرار گرفته است.

قائم مقام سازمان جنگل‌ها یادآور شد: لطفا به بند ط ماده ۳۸ قانون برنامه ششم مراجعه کنید. ما فعلا برای یک دوره گذار، باید توقف بهره‌برداری داشته باشیم و به موازات آن، باید سایر تخریب‌ها را هم متوقف کنیم.

وی افزود: هم بر اساس قانون برنامه ششم و هم در مصوبه بهینه‌سازی و پایش که در سال ۹۲ به تصویب هیات دولت رسید، باید عوامل آسیب‌رسان به جنگل متوقف شود. این عوامل شامل معدن‌کاوی‌ها؛ کاربری‌های ناسازگار با جنگل، اجرای برنامه بدون آمایش، و غیره است تا جنگل‌ها کارکردهای حیاتی خود را داشته باشند.

مقدسی در پاسخ به کسانی که درباره تامین اشتغال سخن گفته و تعطیلی بهره‌برداری را عامل از دست رفتن شغل معرفی می‌‎کنند، به نظرات اساتیدی همچون منوچهر امانی و مهاجر اشاره کرد و گفت: این افراد به استقرار کارخانه‌های بزرگ صنایع چوب اعتقادی ندارند. اینجا کانادا و روسیه نیست که ما چنین کارخانه‌هایی داشته باشیم. جنگل شمال خط باریکی است که ما به آن دل بسته‌ایم. روزهای تعطیل، مردم برای استنشاق هوای پاک به شمال کشور سفر می‌کنند اما ما از داخل، این اکوسیستم‌ها را نابود می‌کنیم.

وی ادامه داد: از جنگل‌های شمال ایران ۴۵۰ تا ۵۰۰ هزار متر مکعب چوب برداشت می‌شود. کاش زودتر برداشت از جنگل‌ را متوقف می‌کردیم و حتی اجازه برداشت درختان شکسته و افتاده را هم نمی‌دادیم زیرا از کنار این درختان شکسته و افتاده، آنها که می‌خواهند، کارها می‌کنند.

قائم مقام سازمان جنگل‌ها گفت: برای ایجاد اشتغال، اعتقاد داریم کارهای متکی به منابع چوبی باید در کارگاه‌های محلی انجام شود. سهم چوب جنگل‌های شمال ایران در بازار چوب فقط ۱۰ درصد کل مصرف است. کارخانه‌های مستقر در شمال ظرفیت اسمی ۱۰ میلیون متر مکعب دارند. هدف‌گذاری آنها برای ۱۴ میلیون متر مکعب انجام شده است. ما با کدام پتانسیل می‌خواهیم برای رفع تمام نیازهای صنایع چوب از جنگل‌های طبیعی استفاده کنیم؟ ما می‌خواهیم جنگل را به سمت همسالی پیش ببریم؟ ممرز و انجیلی را به نفع گونه‌های اقتصادی می‌خواهیم پاک تراشی کنیم؟ آیا دوران این ادبیات تمام نشده است؟

وی افزود: اجرای طرح تنفس، صرفا به عهده سازمان جنگل‌ها نیست بلکه دولت مکلف است استراحت را اجرا کند. همه استانداران باید پای کار بیایند. برای جلوگیری از قاچاق، نیروهای نظامی و انتظامی باید به ما کمک کنند.

به گفته مقدسی سازمان جنگل‌ها قصد دارد شاخص‌های مدیریت پایدار جنگل را در جنگل‌های هیرکانی اجرا کند.

وی در ادامه با طرح این پرسش که طرح‌های در اختیار دانشگاه‌های مختلف چه نتیجه‌ای در بر داشته، از عدم ارائه الگو توسط دانشگاه‌ها برای مدیریت جنگل، خبرداد.

قائم مقام سازمان جنگل‌ها اضافه کرد: یک میلیون و ۵۰ هزار هکتار جنگل شمال، فاقد طرح مدون و مجری با ساختار است. دانشگاه‌ها برای مدیریت این جنگل‌ها الگو بدهند. قرار است ۹۵۰ هزار هکتار طرح‌های جنگلداری با معیارهای هفت گانه مدیریت پایدار جنگل، مدیریت شود. در نگاه آینده، سلامت و بهداشت جنگل مطرح است. بر اساس تجارب دنیا و ۵۰ سال سابقه، برای اجرای طرح‌های جنگلداری در سازمان جنگل‌ها، باید طرحی نو در انداخته شود.

وی دست کمک به سوی دانشگاه‌ها دراز کرد و گفت: اگرچه گروهی استراحت را عامل بروز مشکل برای جنگل می‌دانند اما ما زمانی زیان کردیم که طرح‌های جنگلداری را بر اساس قراردادهای مزایده به بخش خصوصی واگذار کردیم و مدیریت زون‌های حساس حیاتی را به آنها سپردیم. امروز می‌خواهیم این رویه را اصلاح کنیم.

مقدسی از به اشتراک گذاشتن اقدامات سازمان جنگل‌ها خبر داد و گفت: تلاش می‌کنیم با کمک دانشگاه‌ها طرحی نو در اندازیم.

جنگلداری کلاسیک به درستی اجرا نشد

بهزاد انگورج معاون سابق امور جنگل سازمان جنگل‌ها نیز در سخنان خود، دلیل اجرای طرح‌های جنگلداری کلاسیک در اروپا را جلوگیری از تهدید جنگل‌ها اعلام کرد.

وی افزود: در ایران نیز برای مقابله با تغییر کاربری، جنگلداری کلاسیک را اجرا کردیم. اگر ما تصویری از گذشته جنگلبانان در دسترس داشتیم، آنگاه می‌فهمیدیدم که تصویر ما حاوی این نکات است. در واحد طرح جنگلداری، مدیریت علمی و عملی تحت مولفه درجه آمیختگی با هدف استمرار تولید و درآمد حداکثر، توسط گذشتگان پیگیری شده است. این دو مولفه متضمن بقای جنگل بوده است. همه دغدغه جنگلبانان گذشته، بقا و نگهداری جنگل به معنای واقعی بود.

انگورج عنوان کرد: ما در مقطعی از زمان هستیم که جنگلبانان به شدت به تقلید از دانشمندان اروپایی متهم می‌شوند و گفته می‌شود که آنها جنگلداری اروپا را به ایران آورده‌اند و این مدل تطابقی با جنگل‌های ایران نداشته است. بسیاری از منتقدان جنگلداری از واژگان، تعاریف و روش متداول و روش‌هایی که در حد گفتمان است، استفاده می‌کنند. همه این روش‌ها برگرفته از همان جنگلداری کلاسیک است. در واقع زبان مشترک مدیریت علمی و فنی ما جنگلداری کلاسیک است و عمده مشکلاتی که باید همه دلسوزان مدیریت جنگل روی آن متمرکز شوند، این نکته است که جنگلداری با جنلگشناسی دارای یک اختلاف است.

وی اضافه کرد: این اختلاف سبب شده که این دو علم نیز در مطالبات مشترک باشند. حوزه هر کدام در دیگری تداخل یابد. به‌طور واضح می‌توان گفت، جنگلداری فن تلفیق علوم برای مدیریت علمی و عملی است و جنگلشناسی بدون مبانی نظری اکولوژی و مدیریت، نمی‌تواند شیوه اجرایی در خود داشته باشد.

به گفته معاون سابق امور جنگل سازمان جنگل‌ها، جنگلداری اگر بخواهد رسالت اصلاح جنگل را به عهده داشته باشد و پنج رسالتی که به موجب قانون برای سازمان جنگل‌ها نوشته شده و از ابتدا مطرح بوده است را عملیاتی کند، باید به برخی مسایل توجه کند. اگر جنگلداری رسالت اصلاح جنگل را روی زمین بگذارد، برای حفظ احیا و توسعه جنگل و بهره‌برداری از این اکوسیستم، نیازی به علم جنگلشناسی و اکولوژی ندارد.

وی افزود: روی این نکته باید دقت کنیم. تردید نکنیم که شکافی بین دانشگاه، تحقیقات و اجرا در کشور وجود دارد و این مسئله به مدیریت علمی و عملی آسیب زده است. این شکاف روز به روز عمیق‌تر می‌شود. هرچه توان انتقال دانش ضعیف‌تر شود، این شکاف عمیق‌تر می‌شود.

انگورج بیان کرد: در این مقطع، تضارب افکار شدید است. باید آن را مدیریت کنیم و اگر جامعه فصل الخطاب نداشته باشد، همین وضعیت لجام گسیخته فعلی ادامه می‌یابد و کسانی که هیچ تجربه اجرایی از میدان عمل ندارد، وارد بحث می‌شود و شکاف‌ها را عمیق‌تر می‌کنند. حال مدیریت جنگل مناسب نیست.

به اعتقاد وی جنگلداری کلاسیک در ایران ناقص اجرا شده است. جنگلداری کلاسیک با اهداف متنوع تعریف شده و از ابتدا دارای یک هدف واحد نبوده است. اگر جنگلداری نتوانسته به اهداف متنوع مدیریتی خود دست یابد به دلیل نقص در میدان عمل است. البته این نقیصه نیز مختص ایران نیست.

معاون سابق امور جنگل سازمان جنگل‌ها گفت: طرح‌هایی در کشور داریم که به طور کلی ناقص نوشته شده‌اند. طرح‌های جنگلداری، خاک و نهالستان ما ناقص نوشته شده است. ما باید تلاش کنیم جنگلداری کلاسیک به طور کامل در کشور به اجرا گذاشته شود. اگر جنگلداری کلاسیک را به‌طور کامل به اجرا نگذاریم، از وضعیت حال خارج نمی‌شویم.

وی بیان کرد: طرح جنگلداری یک طرح بهره‌برداری نیست. این طرح برای نگهداری از جنگل تدوین می‌شود. باید با همین وضعیت علمی و عملی، جنگل را نگهداری کرد. بهره‌برداری بخشی از برنامه جنگل است. به همین دلیل زمانی که طرح‌های بهره‌برداری از برنامه‌های جنگل منفک شدند، پس از سه سال، این ایده با شکست مواجه شد.

انگورج، بهره‌برداری چند منظوره را اقدامات زراعی داخل جنگل معرفی کرد و رسالت جنگلداری را نگه داشتن ویژگی‌های طبیعی یک جنگل اعلام کرد.

به گفته وی جنگلداری مدیریت دانش بنیان را درداخل جنگل به جریان می‌اندازد. جنگلداری باید مدیریت اجتماع محور را در جنگل به جریان بیاندازد اما در این رابطه موفق نشده است.

معاون سابق امور جنگل سازمان جنگل‌ها ادامه داد: جنگلداری کلاسیک متکی به اقتصاد درون جنگل بوده و به دنبال اعتبارات دولتی نیست زیرا به تخصیص به موقع این اعتبارات نمی‌توان اعتماد کرد. این مسئله را تجربه ۵۰ ساله اجرایی ما ثابت کرده است.

وی افزود: جنگلداری کلاسیک با اقتصاد درون‌زا مدیریت خود را انجام می‌دهد. بزرگترین مشکل مدیریت جنگل که سبب شد جنگلداری کلاسیک با اهداف متنوع به اجرا گذاشته نشود، رفع تعارض درون جنگل بود که در تعارضات جنگل اعم از تعریف دام، مصرف هیزم و زراعت محاط داخل جنگل -که بزرگترین مشکل مدیریت جنگل بود-، با اقتصاد درون‌زا امکان‌پذیر است. در استان گلستان و مازندران که دارای طرح‌های قدیمی هستند، عملا مشکل دام نداریم.

انگورج یادآور شد: در جنگل باید سیاست جنگل حاکم شود. مدیریت جنگل نمی‌تواند تحت تاثیر سیاست عمومی جامعه جنگل و مدیریت قرار گیرد.

وی تاکید کرد: مدیریت آینده جنگل باید اجتماع محور با اهداف متنوع و اقتصاد درون‌زا داشته باشد. باید هدف متناسب با ظرفیت‌ها به دنبال فرصت‌های قابل بهره‌برداری داشته باشیم. عوامل ذی‌نفع باید در تصمیم‌سازی‌ها مشارکت داشته باشند و از فرصت‌های مختلف درآمد ایجاد کنیم تا بهره‌برداری سنتی را سازماندهی کنیم. اگر مدیریت علمی و عملی جنگل ساز و کار جدید تعریف نکند، در تعارض دام و جنگل و مصرف هیزم که چهار میلیون متر مکعب از حجم سرپای جنگل را به خود اختصاص می‌دهد، جنگل از بین می‌رود و مسئله قاچاق تشدید خواهد شد. به این ترتیب مدیریت علمی و عملی به بن بست کشیده می‌شود.

جمهوری آذربایجان به دنبال ثبت جنگل‌های هیرکانی

سید محسن حسینی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس نیز درباره مراحل ثبت جنگل‌‎های هیرکانی در فهرست آثار یونسکو سخن گفت.

به گفته وی همان‌طور که جمهوری آذربایجان ورزش چوگان و بحرین صید مروارید را که جزء آثار ایرانی هستند به نام خود ثبت کرده‌اند، این بار جمهوری آذربایجان به دنبال ثبت جنگل‌های هیرکانی به نام خود است.

این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: ایران پتانسیل‌های زیادی برای ثبت در فهرست میراث طبیعی یونسکو دارد اما تنها اثر طبیعی ثبت شده کشور، بیابان لوت است.

وی افزود: جمهوری آذربایجان فقط ۲۰ هزار هکتار جنگل هیرکانی دارد اما وسعت این جنگل‌ها در ایران ۱,۹ میلیون هکتار است. در واقع آذربایجان دارای یک پارک جنگلی هیرکانی است اما در جریان تشکیل پرونده برای ثبت جنگل‌های هیرکانی، این کشور حتی برای ایران شروطی هم در نظر گرفته بود.

حسینی عنوان کرد: برای ثبت یک اثر در فهرست یونسکو، آن اثر باید واجد جهانی بودن باشد. ضمن اینکه پس از ثبت اثر، تمام جهان برای جبران خسارات وارد به این اثر بسیج خواهند شد. به این ترتیب بخشی از جنگل‌های هیرکانی که ثبت می‌شود مسئولیت حفاظت آن با کل جهانیان خواهد بود.

وی افزود: روزگاری بزرگترین ببر شناخته شده دنیا در جنگل‌های هیرکانی زندگی می‌کرد که متاسفانه امروز آن را از دست داده‌ایم. تمرکز مناطق حفاظت شده ایران در جنگل‌های خزری است. درختان دیرزیست بسیار با ارزشی در این عرصه‌ها داریم که با ثبت جنگل‌های هیرکانی، می‌توانیم آنها را حفظ کنیم.

به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس از ۱۱ گونه پلنگ موجود در جهان، پلنگ آذری به عنوان بزرگترین گونه پلنگ دنیا در جنگل‌های هیرکانی زندگی می‌کنند. ثبت این جنگل‌ها به دلیل تمرکز گونه‌های فسیل جنگل‌های خزری، می‌‍تواند به ما کمک کند. گونه‌هایی داریم که در سایر نقاط جهان وجود ندارد. حیات وحش با ارزش جنگل‌های خزری، ویژگی تنوع زیستی، تنوع اقلیمی و خاکی به عنوان سرمایه‌هایی بزرگ، می‌تواند به ما کمک کند تا این جنگل‌ها را در فهرست یونسکو ثبت کنیم.

وی افزود: با ثبت نام آثار طبیعی و تاریخی در لیست یونسکو، علاوه بر امکان جذب گردشگر، قادر به جذب اعتبارات بین‌المللی برای حفاظت از این آثار هستیم./

منبع:ایانا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۵۸
پیمان صاحبی


ستاره سابق سینمای هالیوود که پس از فرمانداری ایالت کالیفرنیا به کنشگری علیه تغییرات آب و هوایی روی آورده است، در دیدار با ان ایدالگو، شهردار پاریس یک پیمان زیست محیطی امضا کرد.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از ایانا از یورونیوز، این پیمان با امضای آرنولد شوارتزنگر و ان ایدالگو در راستای یکپارچه‌سازی تلاش سازمان‌هایی است که مبارزه با تغییرات آب و هوایی را نمایندگی می‌کنند. کاهش انتشار گازهای گلخانه ای از اولویت این سازمان‌ها است.

شهردار پاریس ریاست گروه «رهبری شهرهایی که با تغییرات جوی مبارزه می‌کنند» را برعهده دارد. این گروه با ۹۰ کلان‌شهر جهان در ارتباط است.

آرنولد شوارتزنگر نیز بنیان‌گذار سازمان غیرانتفاعی «مناطق مقابله با تغییرات جوی» است که سازمانی متشکل از ایتلاف گروه‌های خصوصی، دولتی، موسسات خیریه و تشکل های تحت حمایت دولت‌های محلی، است./

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۵۶
پیمان صاحبی


پس از موج بی‌سابقه گرمای شدید، بارندگی‌های شدید یا خشکسالی، تماس‌های تلفنی یا ایمیل‌های زیادی به دانشمندان هواشناسی زده می‌شود که از آنها می‌پرسند آیا تغییرات آب و هوایی ناشی از فعالیت انسان‌ها، در این حوادث دخیل بوده است یا خیر.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از ایانا از ساینس دیلی، در گذشته دانشمندان معمولا از اینکه حوادث آب و هوایی را به تغییرات آب و هوایی مرتبط کنند خودداری می‌کردند و آن را ناشی از تغییرات طبیعی می‌دانستند. اما این روند امروزه تغییر کرده است.

نوح دیفنباو، استاد علوم زمین در مدرسه زمین، انرژی و علوم زیست محیطی استنفورد و محققان همکار او، پس از یک موج غیر معمول از هوای بسیارگرم، بارش‌های سیل‌آسا یا خشکسالی، تماس‌های تلفنی و ایمیلی بسیار دریافت می‌کنند و مردم از آنها می‌پرسند آیا تغییرات آب و هوایی که انسان‌ها عامل آن هستند، نقشی در این رویدادها دارد یا خیر.

دیفنباو می‌گوید: "این پرسش را عامه مردم می‌خواهند بدانند که چگونه با تغییرات آب و هوایی رفتار کنند و در این رابطه از ما می‌پرسند. دادن پاسخ دقیق به این سوال در حوزه‌های مختلفی از کشاورزی و بیمه تا شرکت‌های زنجیره‌ای یا برنامه‌ریزی برای زیرساخت‌ها بسیار اهمیت دارد. در طی دهه گذشته، با انفجار تحقیقات روبرو بوده‌ایم تا جایی که تنها چند روز بعد از یک رویداد مهم مثل سیل، شاهد نتایج تحقیقات منتشر شده درباره علل آن هستیم".

در یک تحقیق جدید که این هفته در مجله مطالعات آکادمی ملی علوم منتشر شد و گروهی از اساتید فعلی و قبلی دانشگاه استنفورد در آن همکاری داشتند، یک الگوی چهار مرحله‌ای را برای سنجش اینکه آیا گرمایش جهانی به رخ دادن حوادث طبیعی آب و هوایی کمک کرده یا خیر، طراحی کرده‌اند. عنوان این مقاله جدید که تازه‌ترین تحقیق در حوزه علوم هواشناسی است "علل حوادث شدید آب و هوایی" است که در آن، تحقیقات آماری درباره مشاهدات آب و هوایی را با مدل‌های پیشرفته کامپیوتری ترکیب کرده‌اند تا اثرات تغییرات آب و هوایی را بر حوادث طبیعی بررسی کنند.

اثرات تغییرات آب و هوایی

برای اجتناب از نسبت دادن نادرست یک رویداد آب و هوایی به تغییرات اقلیمی، نویسندگان کار خود را با این فرض شروع کردند که گرمایش زمین هیچ نقشی در این مسئله نداشته است و سپس تحلیل‌های آماری را برای سنجش صحت این فرضیه استفاده کردند. دیفنباو می‌گوید: "این مثل اصل بودن برائت در سیستم قضایی است. ما فرض را بر این می‌گذاریم که این حوادث فقط ناشی از بدشانسی بوده و برای ملامت کردن گرمایش جهانی به کار بسیار سخت تحقیقاتی نیاز داریم".

این نویسندگان الگوی خود را در مورد گرم‌ترین، پرباران‌ترین و خشک‌ترین رویدادهای آب و هوایی که در مناطق مختلف جهان اتفاق افتاده به کار بردند. آنها دریافتند که گرمایش زمین ناشی از انتشار گازهای گلخانه‌ای بر اثر فعالیت‌های انسانی عامل ۸۰ درصد از گرم‌ترین حوادث آب و هوایی در سطح زمین بوده است. دیفنباو می‌گوید: "نتایج تحقیقات ما نشان می‌دهد که جهان اکنون در نقطه‌ای نیست که بتوان در همه موارد گرم شدن دمای هوا در مناطق مختلف زمین، رد پای انسان را بیابیم اما بسیار به این مرحله نزدیک شده‌ایم".

در مورد خشکسالی یا باران‌های سیل آسا، نویسندگان دریافتند که تاثیرات انسانی بر روی اتمسفر، در مورد نیمی از مناطقی که شواهد قابل اعتمادی در آنها وجود دارد، باعث تشدید این اتفاقات شده است. دیفنباو می‌گوید: "یکی از روشن‌ترین نشانه‌هایی که می‌بینیم افزایش خشکسالی‌های شدید در مناطق استوایی است. در همین نواحی است که شاهد گرم‌ترین آب و هوا هم هستیم که این ترکیب، مخاطرات شدیدی برای جوامع و اکوسیستم‌های حساس در پی خواهد داشت".

تیم تحقیقاتی دانشگاه استنفورد که در سال‌های اخیر، این سیستم سنجش و مطالعه بر روی وقایع آب و هوایی را توسعه و ارتقا داده‌اند، بر مطالعه حوادث خاصی همچون خشکسالی سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ کالیفرنیا و سیل وحشتناک سال ۲۰۱۳ در شمال هند متمرکز شده‌اند. در این تحقیقات تازه، یکی از اهداف اصلی، سنجش قابلیت این الگو برای ارزیابی حوادث در نقاط مختلف جهان و فراتر رفتن از تمرکز محض بر مساله گرمایش بوده است که در مطالعات اخیر بیشترین توجه به آن شده است.

یکی از موارد مهم مورد تحقیق، کوه‌های یخ قطبی است که در سه دهه گذشته حدود ۴۰ درصد آن ذوب شده است. دیفنباو می‌گوید: "نتایج تحقیقات ما نشان می‌دهد که بدون گرم شدن زمین تقریبا محال است این حجم از ذوب شدن کوه‌های یخ را شاهد باشیم".

این تیم مطالعاتی معتقد است یکی دیگر از ویژگی‌های الگوی طراحی شده آنان این است که می‌توان آن را نه تنها برای مطالعه شرایط آب و هوایی در سطح زمین بکار برد، بلکه می‌توان از آن در حوزه مطالعات هواشناسی نیز استفاده کرد. دنیل هورتون استاد دانشگاه نورث وسترن در اوانستون ایلینویز و همکار در این طرح می‌گوید: "ما دریافتیم که احتمال دارد الگوی فشار جوی که طی سال ۲۰۱۰ در جریان موج گرما در روسیه رخ داده است، در سال‌های بعد هم اتفاق بیفتد و گرمایش زمین به این امر کمک کرده است".

دیفنباو پیش‌بینی می‌کند تقاضا برای توصیف دقیق و کمی حوادث در سال‌های آینده با افزایش روبرو شود. او می‌گوید: "وقتی به اطلاعات تاریخی نگاه می‌کنید، درباره اینکه گرمایش جهانی در حال رخ دادن است و اینکه حوادث شدید غیر معمول مثل سیل و خشکسالی در سال‌های اخیر روند فزاینده داشته است، هیچ ابهامی باقی نمی‌ماند. مردم تصمیات مختلفی - چه کوتاه مدت و چه بلند مدت- می‌گیرند که به آب و هوا بستگی دارد. بنابر این منطقی است که بخواهند بدانند آیا احتمال دارد گرمایش زمین حوادث بدتری را هم رقم بزند یا خیر. ما به‌عنوان دانشمند، می‌خواهیم مطمئن شویم که آنها اطلاعات دقیق و روشنی داشته باشند تا در هنگام تصمیم گیری از آن استفاده کنند"./


ترجمه: محسن حدادی

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۵۴
پیمان صاحبی


 صبا نائلی:

نگار گرامی متولد ۱۳۴۵ در تهران و دارای مدرک فوق لیسانس ادبیات و زبان شناسی آلمانی و انگلیسی از دانشگاه کلن آلمان است. گرامی در چند سازمان بین‌المللی بشردوستانه (ICRI وHelp Age International) در امور پناهندگان به عنوان مدیر پروژه فعالیت داشت. او از سال ۱۳۷۸ تاکنون در برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد در ایران مشغول به فعالیت است و در سال ۱۳۸۵ به عنوان معاون و جانشین نماینده برنامه جهانی غذا در ایران انتخاب شد و از سال ۱۳۸۷ تاکنون مدیریت دفتر را به عهده گرفته است.

وی دارای تجربه فراوان در امور بشردوستانه و مسائل مربوط به پناهندگان است و علاوه بر چاپ مقاله درخصوص وضعیت زنان و کودکان پناهنده در نشریه بین‌المللی Forced Migration چاپ آکسفورد (سال۱۳۷۷) ، دردانشگاه York در تورنتو، کانادا نیز به عنوان سخنران میهمان درخصوص مهاجرت و مسائل برخواسته از آن شرکت فعال داشته است (سال ۱۳۸۵).

گرامی در بحران افغانستان با معرفی و استفاده از بنادر مختلف کشور نظیر بندرعباس، امام خمینی و چابهار موفق به ارسال بیش از ۱۴۰هزار تن مواد غذایی از طریق خاک جمهوری اسلامی ایران به افغانستان شد و ایران را به عنوان کریدور ارسال کمک‌های بشردوستانه برای برنامه جهانی غذا به ثبت رساند. وی در بلایای طبیعی چند سال اخیر کشور مانند سیل گلستان، زلزله قزوین و زلزله ویرانگر بم هماهنگ‌کننده کمک‌های برنامه جهانی غذا در بحران (Emergency Coordinator) بود و عهده‌دار مدیریت پروژه‌های امدادرسانی مواد غذایی در مقاطع نیاز و برای مناطق آسیب‌دیده بوده است. گرامی نخستین نماینده داخلی برنامه جهانی غذا است که به سمت ریاست دفتر این سازمان در ایران منصوب شده است، گفت و گو با او از نظرتان می گذرد.

لطفاً در ابتدا توضیحاتی درباره برنامه جهانی غذا سازمان ملل متحد یا (WFP) بدهید تا خوانندگان ما با این آژانس و فعالیت‌هایش آشنا شوند؟

برنامه جهانی غذا بزرگ‌ترین آژانس بشردوستانه سازمان ملل متحد در دنیا است. سازمان ملل متحد آژانس‌هایی تخصصی دارد که در زمینه‌های مختلفی فعال هستند. کار برنامه جهانی غذا امداد غذایی است و بازوی اجرایی امداد غذایی سازمان ملل متحد است. این آژانس در سال ۱۹۶۲ تاسیس شده است و از آن زمان تا به امروز به افراد نیازمند در سرتاسر دنیا کمک غذایی می‌کند. برنامه جهانی غذا در ۸۰ کشور حضور دارد و حدود ۸۰ میلیون نفر را هم تحت پوشش خود دارد.

برنامه جهانی غذا حدود ۳۰ سال پیش در ایران شروع به کار کرد. این آژانس در قبل از انقلاب در ایران حضور داشت و آن زمان در زمینه توسعه، تغذیه مادر و کودک، کار می‌کرد، ولی زمان انقلاب دفتر این آژانس در ایران تعطیل شد و مجدداً ۳۰ سال پیش هم‌زمان با اولین موج پناهدگان از افغانستان که پس از هجوم شوروی وارد ایران شده بودند، به درخواست دولت برای رساندن امداد غذایی به پناهندگان افغانستانی در ایران فعال شد. کمی بعد از آن و در زمان جنگ خلیج فارس در دهه ۹۰ میلادی موجی از پناهندگان عراقی که عمدتاً شیعیان عراقی بودند از جنوب ایران وارد کشور شدند. پس از آن مجدداً در زمان جنگ طالبان موج دیگری از پناهندگان افغانستانی را داشتیم و بعد از آن هم صدام به مناطق کردنشین عراق حمله کرد که باعث مهاجرت عده‌ای از کردهای عراقی به ایران شد.

ما در این ۳۰ سال به این پناهندگان کمک غذایی ارائه می‌دهیم. در حال حاضر با یک دفتر ۱۵نفره در ایران حضور داریم. سبد غذایی ما شامل آرد، برنج، روغن، حبوبات و شکر است. زمانی نزدیک به ۲ میلیون نفر تحت پوشش ما بودند، ولی الان ۳۰ هزار نفر از مستمندترین و آسیب‌پذیرترین پناهندگان را تحت پوشش داریم. این پناهندگان ساکن ۲۰ مهمان شهر در ۱۳ استان کشور هستند.

علت کاهش تعداد پناهندگانی که تحت پوشش برنامه جهانی غذا هستند از ۲میلیون نفر به ۳۰هزار نفر چیست؟

الان حدود یک میلیون نفر افغانستانی در ایران کارت آمایش دارند و هر سال طی فرآیندی ثبت‌نام و به آن‌ها کارت اقامت داده می‌شود. اما الزاماً تمام این یک میلیون نفر به کمک غذایی نیازی ندارند. آن‌هایی که مستمند هستند و در مهمانشهرها زندگی می‌کنند به این کمک غذایی نیاز دارند. از ویژگی‌های مهمان‌شهرها این است که اسکان در آن جا رایگان است و معمولاً فرصت زندگی در مهمانشهرها به کسانی داده می‌شود که استطاعت مالی برای زندگی در خارج از مهمان شهر را نداشته باشند.

عمدتاً کسانی که داخل مهمان شهرها از ما کمک غذایی می‌گیرند یا زنان سرپرست خانوار هستند یا خانوارهایی‌اند که تنها یک نان‌آور دارند. جمعیت خانواده‌ها زیاد است و معمولاً از پنج نفر به بالاست و درآمد یک نان‌آور کفاف زندگی آن‌ها را نمی‌دهد. همچنین خانواده‌هایی که عضوی با بیماری مزمن دارند، مانند تالاسمی، بیماری‌های کلیوی یا قلبی که بخشی از درآمدشان صرف دارو می‌شود و نیازهای دارویی و درمانی مستمر دارند همچنین خانواده‌هایی که سالمند یا کودک صغیر دارند هم تحت پوشش ما هستند.

در کل اگر خانواده‌ای نان‌آور نداشته باشد، معمولاً نمی‌تواند از پس هزینه زندگی برآید و در این جور مواقع معمولاً هزینه غذاست که کاهش می‌یابد یا قطع می‌شود و عادت‌های غذایی بد شکل می‌گیرد، مانند حذف یک وعده غذایی یا خوردن غذای ناسالم. بنابراین ما به افراد ساکن مهمان شهرها در قالب جیره ماهیانه کمک غذایی می‌کنیم.

برنامه جهانی غذا با چه چالش‌هایی در ایران مواجه است؟ آیا برای کار با دولت چالشی داشتید؟ برخورد مردم ایران و خود مهاجران با این آژانس چگونه بوده است؟

خوشبختانه ما در روابط مان با دولت چالشی نداریم. بدون همکاری دولت هیچ کاری پیش نمی‌رود و ما هیچ مشکلی از این لحاظ نداریم. مردم هم عمدتاً با دید مثبتی به این قضیه نگاه می‌کنند و مشکلی از رویکرد مردم در این رابطه نداشته‌ایم. خود پناهندگان هم به هر جهت افراد نیازمندی‌اند و همیشه نیاز بیشتری دارند و خیلی وقت‌ها ما به دلیل مشکلات مالی نمی‌توانیم این تقاضاها را برآورده کنیم.

مهم ترین چالش سازمان شما چیست؟

می‌توانم بگویم بزرگ‌ترین چالشی که ما با آن روبه‌رو هستیم که البته چالشی جهانی است و تنها در سطح ایران نیست، چالش جذب منابع است. ما ارگانی هستیم که ۱۰۰ درصد بودجه‌مان از کمک‌های داوطلبانه تامین می‌شود؛ ما برای اجرای هر پروژه‌ای از کشورها درخواست کمک مالی می‌کنیم و با آن کمک‌‌ها می‌توانیم پروژه‌های مان را اجرایی کنیم.

خیلی از مواقع بحران‌های طبیعی یا انسان ساز مانند جنگ، باعث دورشدن افراد از خانه و کاشانه‌شان می‌شود. در این مواقع بحث مرگ و زندگی است. بودجه ما بودجه محدودی است. در این شرایط تمرکز هزینه بودجه روی وضعیت بحرانی می‌رود.

مثال دیگر از این شرایط بحرانی درگیری‌هایی است که در منطقه ما وجود دارد، مانند بحران سوریه که بحران بسیار عظیمی است. جذب منابع برای این بحران خود داستانی دیگر است.

خوشبختانه مسئله ما در ایران مسئله مرگ و زندگی نیست، البته نه به این معنا که نیازی وجود ندارد بلکه نیاز هست و کمک ما هم کمک بسیار به جایی‌ست. بسیاری از ارزیابی‌ها در دفعات مختلف بر روی مفید بودن کمک غذایی به پناهندگان ساکن ایران صحه گذاشته است و نشان داده است که این بودجه صرف موارد درستی می‌شود. اما جذب منابع در زمانی که بحران‌های شدیدی وجود دارد کار سخت‌تری است.

اخیراً کشور کره جنوبی ۴ میلیون دلار به برنامه جهانی غذا در ایران کمک کرده است. جذب این منبع به چه صورت بود و چطور این کشور تصمیم گرفت این بودجه را در اختیار برنامه جهانی غذا در ایران قرار دهد؟

این کمک کره کمک بسیار سخاوتمندانه‌ای بود که بودجه کل سال ما را تامین کرد. البته کشورهای دیگری هم به ما کمک می‌کنند، مثلاً دولت آلمان مستمراً به ما کمک می‌کند. می‌توانم بگویم که حداقل طی چهار پنج سال اخیر دولت آلمان به ما کمک کرده است که این کمک هر سال هم افزایش داشته است. آلمان در ابتدا، ۸۰۰ هزار یورو به ما کمک کرد و سپس این کمک به یک تا ۲ میلیون یورو رسید. این متداوم‌ بودن کمک هم برای ما بسیار با ارزش است چراکه غذا نیاز روزمره انسان است و کمک غذایی باید مستمر باشد.

درباره کمک دولت کره جنوبی به ایران باید بگویم طی رایزنی‌هایی که من با سفیر کره داشتم با پروپوزال نیازهای مان را برای آن‌ها تعریف کردیم. به آن‌ها اطمینان خاطر دادیم که ما هزینه بالاسری کمی داریم، ما از معدود آژانس‌هایی هستیم که با ۹۳ درصد از مبلغی که جذب کرده‌ایم مستقیماً مواد غذایی تهیه می‌کنیم و تنها ۷ درصد هزینه بالاسری داریم. آن‌ها را مطمئن ساختیم که مواد غذایی در زمان درست، با کیفیت و کمیت درست به افراد نیازمند می‌رسد و خود ما هم این روند را تحت نظر داریم. البته روابطی که با دولت ایران داریم و کمک‌هایی که از دولت می‌گیریم نیز باعث جلب اطمینان آن‌ها شد. این کمک‌ها پولی است کشورها از محل مالیات مردمشان برای کارهای توسعه‌ای تخصیص داده‌اند و ما با اطمینان‌دادن به آن‌ها که این پول در محل درستی خرج می‌شود کمک آن‌ها را جلب می‌کنیم.

این کمک دغدغه بسیار بزرگی را رفع کرد و ما مطمئن شدیم که حداقل بودجه سال ۲۰۱۷ خود را تامین کرده‌ایم و می‌دانیم که اگر مشکل لجستیکی پیش نیاید می‌توانیم زنجیره غذایی خود را مستمراً داشته باشیم.

مرکز برنامه جهانی غذا چگونه به کشورها بودجه تخصیص می‌دهد؟

سیستم برنامه جهانی غذا به گونه‌ای است که کشور اهدا کننده می‌تواند تعیین کند که پول اهدایی‌اش کجا خرج شود. ما به این حالت directed donation یا اهدا هدفمند می‌گوییم. عمده کشورهای اهداکننده به همین صورت هدفمند کمک می‌کنند. مقداری منابع خیلی محدودی داریم که کشورهای اسکاندیناوی آن را تامین می‌کنند. آن‌ها پول را به مرکز برنامه جهانی غذا می‌دهند و از آن‌ها می‌خواهند که پول را در جایی که خیلی نیاز است خرج کنند. ما به این نوع کمک که البته محدود است، می‌گوییم کمک تعیین‌نشده به این معنا که کشور اهداکننده تعیین نکند که می‌خواهد پولی که داده، کجا خرج شود. اگر ما نتوانیم خودمان جذب منابع کنیم، مجبور هستیم که از همان منبع کمک‌های تعیین‌نشده استفاده کنیم. این نوع کمک‌ها معمولاً در ابتدای یک بحران استفاده می‌شود چراکه اگر در زمان وقوع یک بحران مانند سیل و زلزله لازم باشد برای تامین منابع سراغ کشورهای اهداکننده برویم زمانی طلایی را از دست می‌دهیم و اگر ما بخواهیم از این نوع کمک بودجه خود را تامین کنیم در اولویت بعد از کمک به مناطق بحران‌زده قرار می‌گیریم. بنابراین جذب اهدا هدفمند بسیار مهم است.

مسئله پناهندگی همواره با آسیب‌های اجتماعی همراه است. آیا برنامه جهانی غذا در ایران پروژه‌ای برای کاهش این آسیب‌ها داشته است؟ به طور کلی تاثیرات اجتماعی برنامه جهانی غذا در ایران چه بوده است؟

من فکر می‌کنم که ما در طی سال‌های حضورمان در ایران تاثیر بسیار مثبتی داشته‌ایم. کار ما فقط سیرکردن شکم نیست. ما از غذا به ‌عنوان ابزار توسعه‌ای هم استفاده می‌کنیم، خصوصاً برای جامعه پناهنده که همان‌طور که گفتید جامعه‌ای همراه با آسیب‌های اجتماعی است.

بگذارید مثالی از یکی از پروژه‌هایمان بزنم. بیش از ۱۰ سال است که پروژه‌ای را انجام می‌دهیم به نام پروژه روغن تشویقی برای تحصیل دختران. این پروژه را در سال ۲۰۰۰ یعنی حدود ۱۷ سال پیش آغاز کردیم. شروع این پروژه زمانی بود که ما در بازدیدهای مان از مهمانشهرها متوجه شدیم که خیلی از دختران در سن تحصیل هم در محوطه مهمانشهر هستند و به مدرسه نمی‌روند، در حالی که در آن جا مدرسه وجود داشت و خیلی از پسرها هم به مدرسه می‌رفتند. ما دلیل این اتفاق را از خانواده‌ها جویا شدیم. از آن‌ها می‌پرسیدیم که چند فرزند دارند و مثلاً می‌گفتند دو پسر و سه دختر دارند، زمانی که از آن‌ها می‌پرسیدیم که آیا بچه‌های تان به مدرسه می‌روند می‌گفتند که پسران مان به مدرسه می‌روند، اما دخترانمان نه. علت این امر را از آن‌ها جویا شدیم و پاسخ دادند که چرا باید به مدرسه بروند و مدرسه رفتن چه فایده‌ای دارد. زنان افغان خیلی به کارهای دستی خانگی اشتغال دارند مثل گلدوزی، فرش‌بافی و گلیم‌بافی.

مهاجران می‌گفتند که دختر وردست مادر می‌نشیند و حرفه‌‌ای را یاد می‌گیرد که می‌تواند با آن به درآمد خانواده کمک کند. این موضوع برای ما این پرسش را پیش آورد که اگر ما به‌گونه‌ای درآمدی را که دختر کسب می‌کند تامین کنیم، آیا این خانواده‌ها حاضرند دختران شان را به مدرسه بفرستند؟ خانواده ها گفتند که در صورت تامین این درآمد ما مشکلی برای فرستادن دختران به مدرسه نخواهیم داشت. از آن جایی که کار ما تامین غذایی است برای تامین آن درآمد پروژه‌ای را تعریف کردیم تا به ازای هر ماه حضور مستمر دختری در مدرسه یک حلب روغن به آن دختر داده شود. آخر هر ماه بر اساس جدول حضور و غیاب حضور دختران در مدرسه مشخص می‌شود و هر دختری در صورت حضور کافی یک حلب چهار کیلویی روغن دریافت می‌کند، البته الان ۴ بطری یک کیلویی روغن دریافت می‌کنند.

در زمان شروع این طرح با ارزیابی که انجام دادیم مشخص شد که ۳۰ درصد از دخترانی که در سن مدرسه بودند به مدرسه می‌رفتند. این طرح بسیار موفق بود و الان ۸۲ درصد دختران به مدرسه می‌روند؛ یعنی، تعداد دختران مدرسه‌ای بیش از دو برابر شده است. تاثیر این پروژه در درازمدت بهتر دیده می‌شود. وقتی‌که الان در بازدید از مهمان شهرها به سر کلاس‌های درس می‌رویم از بچه‌ها می‌پرسم که کلاس چندم هستند و دوست دارند در آینده چه شغلی داشته باشند. نکته جالب این است که همه آن‌ها دارای اعتماد به نفس بوده و دوست دارند تحصیل کنند و اکثرشان به شغل معلمی علاقه دارند و هدفی برای زندگی‌شان دارند. در گذشته خانواده‌ها این دختران را مجبور می‌کردند در سن پایین ازدواج کنند، اما الان به دلیل درآمدی که از رفتن دختران به مدرسه کسب می‌کنند سن ازدواج افزایش یافته است و کمتر پیش می‌آید که بخواهند دختر بچه‌ای در سن مدرسه را به عقد کسی در بیاورند. در دراز مدت این دختر توانمند زنی توانمند و مادری توانمند خواهد شد و فکر می‌کنم بتواند جامعه پناهندگی خود را تغییر دهد و این جامعه را از آسیب‌های اجتماعی زیاد حاصل از فقر، بی‌سوادی و آگاهی‌نداشتن دور کند.

الان بعد از گذشت نیم نسل تاثیر کمک‌های ما دیده می‌شود، دختران توانمند شده‌‌اند، اعتماد به نفس پیدا کرده‌اند و دیگر فقط به تحصیل در مقطع ابتدایی اکتفا نمی‌کنند. به درخواست خود جامعه پناهندگان و موافقت دولت ما این پروژه را در مقطع متوسطه هم اجرا کردیم و الان دخترانی را داریم که در سطح متوسطه تحصیل می‌کنند یا دیپلم می‌گیرند. مشکلی که ما در این زمینه داشتیم این بود که در داخل مهمانشهرها اکثراً مدرسه دخترانه متوسطه نیست و خیلی از دخترها باید برای ادامه تحصیل مسافتی را طی می‌کردند و به ده یا شهر مجاور می‌رفتند، مهمان شهر هم عمدتاً در مناطق غیرشهری هستند. ما با کمیساریای عالی پناهندگان صحبت کردیم و قبول کردند که برای آن‌ها سرویس بگذارند و هزینه‌اش را پرداخت کنند و ما هم پول روغن تشویقی را می‌دهیم. بنابراین، این دختران به خارج از مهمان‌شهر می‌روند و در مدرسه متوسطه تحصیل می‌کنند و دیپلم می‌گیرند و امیدواریم در آینده هر یک فردی مسمر ثمر برای جامعه پناهندگان باشند.

این نکته را هم بگویم که ایران تنها کشوری است که در آن کمک تحصیلی دختران در مقاطع تحصیلی بالاتر از ابتدایی انجام می‌شود. این نوع کمک در کشورهایی که آن را انجام می‌دهند معمولاً محدود به مقطع ابتدایی است تا فرد صرفاً سواد داشته باشد.

در همه مهمان‌شهرها این پروژه به مقطع متوسطه تعمیم یافته است؟

بله. هر جایی که دختری تحصیل در مقطع ابتدایی را تمام کرده باشد و بخواهد در مقطع متوسطه تحصیل کند، این پروژه اجرا می‌شود.

برای انجام امور داخل مهمان شهرها مانند توزیع مواد غذایی از چه افرادی استفاده می‌کنید؟ آیا نیروهای خودتان در آن جا این امور را بر عهده دارند یا پناهندگان هم می‌توانند برای انجام این امور برای شما کار کنند؟

شریک اجرایی ما اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور هست. این اداره در هر استان‌ دفتر دارد و کارمندان این دفاتر هستند که مدیریت امور مهمان شهرها را بر عهده دارند. در هر مهمان شهر هم انباری وجود دارد که مواد غذایی ما در آن جا نگهداری می‌شود و این انبار تحت کلید وزارت کشور است و ما غذایی را که تهیه کرده‌ایم در آن انبارها دپو می‌کنیم. اما برای توزیع شورای پناهندگی در داخل مهمان‌شهرها وجود دارد که متشکل از خود پناهندگان است. برای اینکه پناهندگان حس مشارکت داشته باشند و احساس کنند که در این کار دخیل‌اند شورای پناهندگی توزیع غذا را زیر نظر وزارت کشور انجام می‌دهد. شورای پناهندگی می‌داند که این غذای انبارشده مال آن‌هاست و می‌دانند که هر خانواده دقیقاً چه مقدار سهمیه دریافت می‌کند؛ ما دو نوع سهمیه داریم، سهمیه کامل و سهمیه پایه که بنا بر میزان آسیب‌دیدگی که در ابتدا برایتان توضیح دادم تخصیص داده می‌شود. در اکثر مهمانشهرها یک زن هم در شورای پناهندگان وجود دارد تا نظرات خانم‌های حاضر در اردوگاه هم شنیده شود. ما با این شورا درباره کیفیت غذا و موادی که توزیع می‌شود صحبت می‌کنیم و تا جایی که خواسته‌های شان معقول و در توان ما باشد نظرات شان را اجرایی می‌کنیم. مثلاً ما نیاز به پروتئین را با حبوبات رفع می‌کنیم و درباره نوع حبوبات با پناهندگان صحبت می‌کنیم. اوایل ما به آن‌ها لپه می‌دادیم، اما به درخواست خود پناهندگان که گفتند لپه زیاد کاربرد ندارد، عدس را جایگزین لپه کردیم.

برای تامین کربوهیدرات ما از برنج استفاده می‌کنیم و معمولاً به دلیل قیمت بالای برنج ایرانی برنج سبد غذایی‌مان را از تایلند تهیه می‌کنیم. یک برهه زمانی بود که دولت برای حمایت از تولید داخلی برنج واردات برنج خارجی را ممنوع کرد و ما نمی‌توانستیم برنجی را که لازم داریم وارد کنیم. در صحبت با خود پناهندگان و شورای پناهندگی به این نتیجه رسیدیم که ماکارونی را جایگزین برنج کنیم چراکه خود پناهندگان با میزان پولی که داشتند ماکارونی می‌خریدند. خیلی از اوقات ما با تعاملی که با شورای پناهندگی و خود پناهندگان داریم بعضی از مواد غذایی را تغییر می‌دهیم و سعی می‌کنیم آن‌ها را در تصمیم‌گیری دخیل کنیم.

آیا برنامه جهانی غذا ایران به جز کمک به پناهندگان ساکن ایران پروژه دیگری در ایران دارد؟

بله. ما در زمان بحران در ایران هم حضور داریم. برنامه جهانی غذا در همان سالی که تاسیس شد نخستین امدادرسانی که انجام داد در زلزله بویین زهرا ایران بود. یعنی سازمان برنامه جهانی غذا قبل از این که اجرایی شود مجبور شد برای امداد غذایی به ایران بیاید. خوشبختانه کشور ما، ایران، نیازی به امداد غذایی ندارد مگر در زمان بحران و در زمانی که بحران‌ها آنقدر شدید باشد که ظرفیت‌های داخلی کفاف مقابله با بحران را ندهد. آخرین حضور ما در زمان بحران در ایران به زلزله بم برمی‌گردد. زلزله بم بسیار وحشتناک بود و خرابی‌های زیادی ایجاد کرد.‌ دولت در زمان زلزله بم اعلام کرد که ما از کمک بین‌المللی استقبال می‌کنیم و این برای ما به معنی نیاز به کمک ما و مفید بودن کمکمان است. ما جزو ارگان‌هایی بودیم که در ۹۶ ساعت اول در بم حاضر شدیم. در مرحله اول یک هواپیما با بیسکوییت‌های پرانرژی از دپوی مان در رم به بم در ایران آوردیم. یک بسته از این بیسکوییت‌ها کالری لازم یک روز هر فردی را تامین می‌کند و مخصوص مواقعی است که آسیب‌دیدگان امکان تهیه غذا را ندارند. ما این بیسکوییت‌ها را با همکاری هلال‌احمر ایران بین ۱۰۰هزار نفر از زلزله‌زدگان بم توزیع کردیم. بعد از هفته اول که به افراد ساکن چادرها اجاق خوراک‌پزی داده شد ما توانستیم به جای بیسکوییت سبد غذایی‌مان را به این افراد بدهیم و برای سه ماه پروژه امداد رسانی داشتیم.

آن زمان بحران بسیار حادی بود و ما به سرعت در منطقه حضور یافتیم و تا سه ماه کمک کردیم و بعد از سه ماه که وضعیت به حالت تقریباً عادی برگشت ما از بم خارج شدیم.

در آن زمان ما کار کمک به پناهدگان را هم به موازات ادامه می‌دادیم، اما پروژه‌ای خاص برای زلزله بم تعریف کردیم و اجرا شد.

به همکاریتان با هلال‌احمر اشاره کردید. اگر امکانش هست، درباره معاهده‌ای که با هلال‌احمر دارید هم برایمان توضیح دهید.

هلال‌احمر خط اول امدادرسانی است. هلال‌احمر ایران بسیار قوی و کارآمد است و در فدراسیون جهانی هلال‌احمر و صلیب سرخ از لحاظ امکانات و تجهیزات لجستیک و نیروی انسانی مثال‌زدنی است. استان‌های معینی هستند که افراد جمعیت هلال‌احمر خیلی سریع می‌توانند برای کمک‌رسانی بیایند. ما می‌بینیم هر زمانی که کوچک‌ترین مشکلی مثل سیل یا آب گرفتگی ایجاد شود همیشه امدادرسانان هلال‌احمر حضور دارند.

بنابراین هلال‌احمر ایران ظرفیت داخلی هست که ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم. هدف ما این است که به سریع‌ترین و درست‌ترین شکل ممکن کمک را به فرد نیازمند برسانیم. به همین خاطر هم معاهده‌ای را با هلال‌احمر داریم که اگر زمانی بحرانی به وجود بیاید و ما مواد غذایی لازم را در داخل کشور نداشته باشیم یا تهیه آن زمان‌بر باشد از ذخیره هلال‌احمر استفاده کنیم و بعداً آن را جایگزین کنیم. شریک اجرایی ما برای کمک به پناهندگان، وزارت کشور و اداره کل امور اتباع و مهاجرین خارجی است آن‌ها هستند که کمک‌های غذایی ما را نگهداری و توزیع می‌کنند، اما شریک اجرایی‌مان در زمان بحرانی که بخواهیم در آن حضور داشته باشیم هلال‌احمر است. بیش از ۶ سال است که با هلال‌احمر قرارداد داریم و این قرارداد سالانه تمدید می‌شود. ما و هلال‌احمر از فعالیت‌های یکدیگر مطلعیم و در جلسات هم شرکت می‌کنیم و رابطه‌مان را به‌صورت تنگاتنگ با آن‌ها حفظ می‌کنیم که اگر زمانی اتفاقی افتاد سردرگم نباشیم و سریع وارد عمل شویم.

یکی از مشکلات بزرگ در ایران اسراف خیلی زیاد مواد غذایی است. آیا برنامه جهانی غذا ایران برای حل این چالش یا ایجاد توازن تولید و مصرف برنامه‌ای دارد؟

البته این مشکل فقط مختص به ایران نیست. اسراف در سراسر جهان معضل بزرگ چالش مبازه با گرسنگی است. اگر اشتباه نکنم سالانه یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تن مواد غذایی در جهان به هدر می‌رود، یا اسراف می‌شود یا خراب و آن ماده غذایی به دست کسی که به آن نیاز دارد نمی‌رسد. این موضوع به این معناست که در جهان به اندازه کافی غذا برای همه وجود دارد و می‌شود همه گرسنه‌گان را سیر کرد، ولی اشکال درست استفاده‌نکردن است. فرهنگ اسراف همه جا هست.

یادم می‌آید که در زمان قدیم وقتی قرار بود به اندازه ۱۰ نفر مهمان بیاید به اندازه ۲۰ نفر غذا تهیه می‌شد و کم‌آمدن غذا همیشه یک عیب بود برای مهمان باید زیاد غذا تهیه می‌شد. غذای اضافی هم چند روز در یخچال می‌ماند و کمی خورده می‌شد، ولی در نهایت بخشی از آن به دور ریخته می‌شد. این فرهنگ بسیار در ایران رایج بود و شاید هنوز هم تا حدودی رایج باشد. اسراف مشکلی فرهنگی در جامعه ما و خیلی از جوامع دیگر بوده و هست.

اما الان دیده می‌شود که خیلی جاها وقتی غذا به اندازه پخته می‌شود از صاحب خانه تشکر می‌کنند و می‌گویند آفرین که به اندازه غذا درست کردی و چیزی اضافه نیامده است. الان با آگاه‌سازی و دادن اطلاع درست به مردم درباره فرهنگ استفاده درست از مواد غذایی خیلی از این مسائل حل‌شدنی‌اند.

ما یک نقشه گرسنگی جهان یا Hunger Map داریم که در آن کشورها بر اساس شدت مسئله گرسنگی در آنجا رنگ‌بندی شده‌اند. رنگ‌بندی آن بسیار ساده و مانند چراغ راهنمایی رانندگی‌ست؛ سبز، زرد و قرمز. قرمز جایی است که گرسنگی بسیار حاد است و تعداد گرسنگان خیلی زیاد است، زرد جایی است که کمی مشکل است و سبز هم جایی است که مشکل گرسنگی به‌صورت کشوری وجود ندارد. کشور ما، ایران، خوشبختانه جزو کشورهای سبز است و روی نقشه گرسنگی همتا با کشورهای اروپایی و شمال امریکاست.

آیا برنامه جهانی غذا در دیگر کشورها یا برنامه جهانی غذا مرکز برنامه‌ای برای حل این معضل دارند؟

سال ۲۰۰۰ کشورهای مختلف در سازمان ملل متحد بر سر اهداف توسعه هزاره[۱] توافق کردند، این اهداف باید تا سال ۲۰۱۵ تامین می‌شدند یا حداقل تا حد مطلوبی کشورها به آن‌ها می‌رسیدند. سپتامبر ۲۰۱۵ مجدداً کشورها در سازمان ملل گرد هم آمدند و عهد کردند که تا سال ۲۰۳۰ اهداف توسعه پایدار[۲] را داشته باشند و به آن برسند. اهداف توسعه پایدار شامل ۱۷ هدف است که همه کشورها از جمله کشور خود ما تعهد دادند برای دستیابی به آن‌ها تمام تلاش خود را بکنند. سازمان ما دو هدف از این اهداف را سرلوحه کارهایش قرار داده است. یکی از آن‌ها هدف شماره دو، "به صفر رساندن گرسنگی" است و دیگری هدف شماره ۱۷، مشارکت و همکاری است. این مشارکت می‌تواند با دولت‌ها، بخش خصوصی، اشخاص حقیقی و حقوقی باشد. ما در خیلی از کشورها در زمینه ظرفیت‌سازی دولت‌ها یا capacity building فعالیت می‌کنیم. این فعالیت به چه معناست؟ یعنی ما با دانشگاه‌ها و اشخاص علمی چه در دانشگاه‌ها چه در دولت پروژه‌هایی را تعریف می‌کنیم که روی موضوعات مختلفی کار و فرهنگ سازی کنند، مثلاً روی موضوع ریزمغذی‌ها کار کنند. ما با این پروژه‌ها دولت‌ها را توانمند می‌کنیم که در این زمینه‌ها فعالیت داشته باشند. ما بخشی در دفتر مرکزی‌مان داریم به نام VAM Unit یا Vulnerability Assessment Mapping. این واحد مناطق آسیب‌پذیر، از نظر تغذیه، را مشخص و کدگذاری می‌کند. این کار با سیستم کامپیوتری خیلی قوی انجام می‌شود که مسائلی مانند توپوگرافی و میزان تولید مواد غذایی را در نظر می‌گیرد. خوشبختانه ایران در این زمینه نیازی به کمک برنامه جهانی غذا ندارد. هم وزارت جهاد کشاورزی و هم وزارت بهداشت و درمان در این زمینه بسیار قوی و فعال هستند. بگذارید مثالی در این خصوص بزنم، در خیلی از اوقات آردی که در کشور ما تولید و توزیع می‌شود بسته به استان دریافت‌کننده و مصرف‌کننده آرد، غنی‌سازی می‌شود. این به چه معناست؟ یعنی آرد استانی را که مثلاً در آن مشکل ریزمغذی‌ها در بین مردم وجود دارد غنی‌سازی می‌کنند و مردم آن استان با مصرف نان پخت‌شده با آن آرد از ریزمغذی‌هایی که به آن نیاز دارند بهره می‌برند. سازمان ما باید از غنی‌سازی‌شدن موادی که می‌خرند در خیلی از کشورها اطمینان حاصل کنند. ایران از جمله کشورهایی است که ما آرد مورد نیازمان را از داخل تهیه می‌کنیم چراکه می‌دانیم آرد استان‌هایی که در آنجا نیاز به غنی‌سازی وجود دارد غنی‌سازی‌شده است.

سازمان ما روغن را هم با آهن و دیگر مواد لازم غنی‌سازی‌می‌کند. اما در ایران بیشتر روغن‌ها غنی‌سازی شده است. کشور ما کشوری است که در این زمینه بسیار فعالیت کرده است و دانش بسیار خوب و به روزی هم در این زمینه دارد و نیازی نیست که ما در ایران پروژه‌ای را تدوین کنیم و این ظرفیت‌سازی را برای دولت ایجاد کنیم.



[۱]. این اهداف شامل موارد روبه‌روست: از بین بردن فقر شدید و گرسنگی؛ دست یافتن به آموزش ابتدایی همگانی؛ گسترش و ترویج برابری جنسیتی و توانمند سازی زنان؛ کم کردن مرگ کودکان؛ بهبود سلامت مادران؛ مبارزه با ایدز، مالاریا و دیگر بیماری ها؛ تضمین پایداری محیط زیست؛ گسترش مشارکت جهانی برای توسعه

[۲]. اهداف توسعه پایدار شامل موارد زیر است:

۱. نبود فقر: به تمام انواع فقر در هر کجا باشد پایان دهیم.

۲. به صفر رساندن گرسنگی: به تمام گرسنگی پایان دهیم، به امنیت غذایی و تغذیه سالم برسیم و کشاورزی پایدار را ارتقاء دهیم.

۳. سلامت مطلوب و رفاه: زندگی سالم را تضمین کنیم و برای همه در همه سنین سطح سلامتی را بهبود بخشیم.

۴. آموزش با کیفیت: آموزش با کیفیت برای همه میسر و مساوی باشد و فرصت‌های یادگیری برای همه در تمام طول عمر فراهم شود.

۵. برابری جنسیتی: به برابری جنسی برسیم و تمامی دختران و زنان قدرتمندتر گردند.

۶. آب سالم و تأسیسات بهداشتی: آب تصفیه‌شده و سالم در دسترس همه قرار گیرد و امکانات بهداشتی برای همه فراهم باشد.

۷. انژری پاک و قابل دسترس: دسترسی به منابع انرژی ارزان، مطمئن، پایدار و مدرن برای همه فراهم شود.

۸. شغل شرافتمندانه و رشد اقتصادی: رشد اقتصادی پایدار، فراگیر و با ثبات

۹. صنعت، نوآوری و زیرساخت: ساخت زیر ساختار مقاوم، ارتقای صنعت پایدار و عمومی، و ارائه نوآوری.

۱۰. کاهش نابرابری‌ها: کاهش نابرابری در کشورها و بین آن‌ها.

۱۱. شهرها و جوامع پایدار: شهرها و اقامتگاه‌های بشری را عمومی، امن، مقاوم و پایدار سازیم.

۱۲. تولید و مصرف مسئولانه: تضمین مصرف پایدار و الگوهای مصرف.

۱۳. اقدام برای اقلیم: اقدامات فوری برای مبارزه با تغییر آب و هوا و عوارض ناشی از آن.

۱۴. زندگی زیر آب: حفظ و استفاده پایدار از اقیانوس‌ها، دریاها و منابع دریایی برای توسعه پایدار.

۱۵. زندگی روی زمین: حفظ، بازیابی و بهبود استفاده پایدار از اکوسیستم‌های خاکی، مدیریت پایدار جنگل‌ها، مبارزه با بیابان‌زایی، متوقف‌کردن یا معکوس‌کردن روند تخریب زمین و متوقف‌کردن روند از دست‌رفتن تنوع زیستی

۱۶. صلح، عدالت و نهادهای توانمند: ارتقای جوامع صلح‌آمیز و فراگیر برای توسعه پایدار، فراهم‌کردن دسترسی به عدالت برای همه و ساخت موسسات کارآ، قابل اعتماد برای همه و در همه سطوح.

۱۷. مشارکت برای آرمان‌ها: تقویت ابزارهای پیاده‌سازی و احیای همکاری‌های جهانی برای توسعه پایدار.

منبع:ایانا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۵۳
پیمان صاحبی


 

گری لوییس: به بهبود شرایط اقلیمی ایران کمک می‌کنیم

دمای ایران، 1,5 برابر دمای جهان افزایش یافته است

رئیس مرکز امور بین‌الملل و کنوانسیون‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست با بیان اینکه دمای جهان از سال ۱۷۵۰ میلادی تاکنون 1,1 درجه بیشتر شده است، اظهار کرد: دمای ایران 1,5 برابر دمای جهان افزایش یافته و درحال‌حاضر، افزایش دمایی معادل 1,8 درجه را تجربه می‌کنیم. مجید شفیع‌پور در کنفرانس بلندپایه تغییرات اقلیمی ایران و اتحادیه اروپا تصریح کرد: کنفرانس تغییرات اقلیمی ایران و اتحادیه اروپا به‌عنوان گفت‌وگوی سیاسی و تخصصی بین ما شکل گرفته است. روز گذشته نیز مجمع تجاری اتحادیه اروپا و ایران در مقوله تغییر اقلیم برگزار شد. او با اشاره به اینکه نتایج این گفت‌وگوها بخش تجاری و خصوصی و حتی بخش دولتی مرتبط با انرژی را در بر می‌گیرد، گفت: این همکاری‌ها مسیر مشارکت بیشتر در عرصه انرژی را فراهم می‌کند. ایران یکی از ۱۰ کشور انتشاردهنده گازهای گلخانه‌ای و یکی از ۲۰ اقتصاد بزرگ جهان است اما یکی از پرآسیب‌ترین کشورها در غرب آسیا بر اثر تغییر اقلیم محسوب می‌شود. شفیع‌پور با بیان اینکه تغییر اقلیم روی مسائل بهداشتی و منابع آبی تأثیر منفی می‌گذارد، گفت: توافقنامه پاریس، بزرگ‌ترین اجماع جهانی در مقابله با تغییرات اقلیم محسوب می‌شود که ۱۹۵ کشور به این توافقنامه ملحق شده‌اند. او در ادامه با اشاره به روند الحاق ایران به توافقنامه پاریس اظهار کرد: ایران علاوه‌بر تصویب این معاهده در هیأت وزیران، آن را در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسانده و درحال‌حاضر فرایند الحاق در شورای نگهبان دنبال می‌شود.  شفیعی افزود: برای اولین‌بار است که گفت‌وگوی بین مقامات سیاسی، برنامه‌ریزی و اجرایی پروژه‌ها بین ایران و اتحادیه اروپا انجام می‌شود تا یک حرکت گروهی به‌منظور بهبود شرایط اقلیمی رقم بخورد. در خلال این گفت‌وگوها مباحث مربوط به برنامه ششم توسعه ایران مورد بررسی قرار می‌گیرد.  گری لوییس، هماهنگ‌کننده مقیم سازمان ملل در تهران با اشاره به اینکه هدف از این کنفرانس، بررسی اقدامات لازم برای بهبود شرایط اقلیمی در چارچوب موافقتنامه پاریس است، گفت: توافقنامه پاریس، بزرگ‌ترین توافق جهانی محسوب می‌شود. تغییر اقلیم، تمام جهان را تحت‌الشعاع قرار داده است. او گفت: سیاستمداران باید اقدامات لازم را برای مقابله با این وضعیت اتخاذ کنند؛ در ایران، دمای هوا بیش از یک درجه سلسیوس بالا رفته است. هماهنگ‌کننده مقیم سازمان ملل در تهران با بیان اینکه می‌توانیم با اقداماتی، اقتصاد را در برابر تغییر اقلیم تاب‌آورتر کنیم، افزود: برخی کشورها به‌سرعت درزمینه انرژی‌های تجدیدپذیر پیشرفت کرده‌اند. برای مقابله با تغییر اقلیم، توافقنامه پاریس در سال ۲۰۱۵ منعقد شد و یک سال بعد به اجرا رسید که ایران نیز جزء اولین امضاکنندگان این توافق به‌شمار می‌آید. 

منبع:وقایع اتفاقیه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۰۰
پیمان صاحبی

دانشمندان برای نخستین بار نقشه‌ای جهانی را طراحی کرده‌اند که تاثیرات خنک کننده جنگل‌ها با تنظیم چرخه آب و انرژی بین سطح زمین و اتمسفر را اندازه‌گیری می‌کند.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از ایانا به نقل از ساینس دیلی، بر اساس تحقیقات توماس هالوران پژوهشگر دانشگاه کلمسون، مطالعات جدید درباره اثرات جنگل‌ها بر روی دمای سطحی، سیستم ارزشمندی را در جهت کاهش تغییرات آب و هوایی پدید خواهد آورد.

برای نخستین بار دانشمندان یک نقشه جهانی را طراحی کرده‌اند که تاثیرات خنک‌کننده جنگل‌ها از طریق تنظیم تبادل آب و انرژی بین سطح زمین و اتمسفر را اندازه‌گیری می‌کند.

در بسیاری مناطق، این تاثیر خنک کننده با جذب دی اکسید کربن توسط جنگل همراه است. اوهالوران و همکاران او در سراسر جهان، با ترکیب کردن اطلاعات ماهواره‌ها با اطلاعات محلی که از حسگرهای نصب شده بر روی برج‌ها و بالای درختان دریافت می‌شود، نگاه کامل‌تر و موشکافانه‌تری به نقش جنگل‌ها در تنظیم آب و هوا انداخته‌اند.

آنها به یافته‌های مهمی درباره اینکه چگونه و در کجا انواع مختلف پوشش خاک را می‌توان برای کاهش تغییرات آب و هوایی با برنامه‌های حفاظت از جنگل و سیاست‌های مبتنی بر اطلاعات قابل استفاده در عرصه زمین به‌کار برد، دست یافتند. نتایج مطالعه آنان اخیرا در مجله تغییرات آب و هوایی در طبیعت "Nature Climate Change " منتشر شده است.

اوهالوران، استاد جنگلداری و حفظ محیط زیست در انستیتوی کلمسون باروخ در جورج واشنگتن می‌گوید: "امیدواریم بتوان از چنین نقشه‌هایی در هنگام برنامه‌ریزی در پروژه‌های کاهش اثرات تغییرات آب و هوایی بهره ببریم".

پیش از این دانشمندان تاثیر سرسبزی بر روی درجه حرارت محلی را با کمک تصاویر ماهواره‌ای اندازه‌گیری کرده بودند که تنها محدود به روزهای صاف و چند بار سنجش در یک روز بوده است یا تنها از ایستگاه‌های محلی استفاده کرده‌اند که دسترسی به آنها محدودیت دارد. ترکیب اطلاعات گردآوری شده از فراز برج‌های با ارتفاع بیش از صد فوت، با اطلاعات به‌دست آمده از ماهواره‌ها امکان فراهم آوردن چشم‌اندازی دقیق‌تر از متغیرهای موثر بر دمای سطحی را فراهم می‌کند. این گروه تحقیقاتی دریافتند که تاثیر خنک‌کننده جنگل‌ها بیشتر از آنچه تصور می‌شد، بوده است و در عرض‌های متوسط و پایین، بیشتر محسوس است.

این الگوی جدید آماری از تحلیل تاثیر جنگل بر روی دمای محلی، به جوامع مختلف در اطراف جهان اجازه می‌دهد که مکان‌های مطلوب برای کاشت جنگل یا نقاط مناسب برای احیای جنگل‌ها را به دقت مشخص کنند.

اوهالوران می‌گوید:"ما می‌خواستیم همه کشورهای جهان برآوردی از اثرات خنک کننده جنگل‌ها و مناطق سرسبز داشته باشند". برجی شبیه به آنهایی که در این مطالعه از آنها استفاده شده است، با مشارکت دانشگاه کارولینای جنوبی در حال ساخت است تا به تحلیل دقیق‌تر آب و هوای محلی کمک کند.

اوهالوران ادامه می‌دهد:" این برج‌ها واقعا به شناخت ما از اینکه چگونه اکوسیستم‌ها به تغییرات پاسخ می‌دهند کمک کرده است. ما در دانشگاه کارولینای جنوبی، رخدادهای شدید آب و هوایی، خشکسالی، سیل و آتش فشان‌ها را شبیه‌سازی کرده‌ایم. این امر به ما کمک می‌کند، واکنش اکوسیستم‌های محلی را به این گونه حوادث بهتر درک کنیم".

اوهالوران این مقاله را با کمک ریان برایت از موسسه نروژی تحقیقات اقتصاد زیستی در نروژ و چندین همکار دیگر از سرار اروپا و ایالات متحده نوشته است. برایت می‌گوید:" بر خلاف تغییرات جهانی آب و هوایی که در نتیجه تولید دی اکسید کربن و دیگر گازهای گلخانه‌ای ایجاد می‌شود، تغییرات محلی آب و هوا که به فعالیت‌های انسانی بر روی خاک مرتبط است، از این جهت که تنها متاثر از سیاست های محلی است، منحصر به فرد است".

برایت می‌گوید:" نتایج تحقیقات ما اکنون سنجش و عملی ساختن سیاست‌های آب و هوایی را که در مقیاس محلی منجر به کاهش محسوس پیامدهای تغییرات آب و هوایی و استفاده از دستاوردها می‌شود را تسهیل می‌کند. این امر به‌ویژه در مسیر حرکت به سوی جهانی که با رقابت فزاینده بر سر منابع مواجه است بسیار ضروری است."/


ترجمه: محسن حدادی

منبع:ایانا


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۵۱
پیمان صاحبی