منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۰۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است


 

آبیاری زمین تشنه با فاضلاب!

درحالی‌که استان سیستان وبلوچستان مانند بیشتر استان‌های کشور با خشکسالی و کم‌آبی دست و پنجه نرم می‌کند، برخی روستاهای این استان مزارع خود را با آب فاضلاب خام و تصفیه نشده آبیاری و دام‌های خود را با این آب سیراب می‌کنند؛ رویه‌ای که دربرخی استان‌های دیگر هم به چشم می‌خورد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان،، چند سالی است که شنیدن خبر آبیاری مزارع سبزی اطراف تهران و شهرهای بزرگ کشور با فاضلاب برایمان عادی شده و ناتوانی دستگاه‌های نظارتی در کنترل و برخورد با همه متخلفان سبب شده تا مردم با احتیاط درباره سالم بودن محصولات موجود در بازار، خود به شست‌وشو و ضدعفونی کردن سبزی و محصولاتی از این دست اقدام ‌کنند. با وجود این، به نظر می‌رسد آبیاری با آب فاضلاب به مزارع سبزی محدود نشود و مزارع محصولات دیگری چون ذرت یا آب شرب دام‌ها با آب فاضلاب تصفیه‌نشده،ابعاد جدیدی از موضوع را رقم زده‌اند. هر چند وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرده که اجازه آبیاری مزارع را با آب فاضلاب نمی‌دهد، اما ظاهرا این وزارتخانه، وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست توپ را در زمین یکدیگر می‌اندازند و هر یک دیگری را مسئول می‌دانند. علیرضا حیدری، رئیس اداره جهاد کشاورزی رباط کریم که بتازگی از برخورد با متخلفان در این زمینه خبر داده است، جهاد کشاورزی را تنها متولی این گونه مسائل نمی‌داند و معتقد است محیط زیست و دیگر وزارتخانه‌ها نیزدرکارزار مقابله بااین مشکل باید وارد عمل شوند.

در همین رابطه، محمدهادی حیدرزاده مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران از تخریب 5/7 هکتار از اراضی آبیاری شده با فاضلاب و معرفی واحدهای متخلف به مراجع قضایی می‌گوید یا محمد بیدختی، رئیس اداره منابع آب شهرستان ری از توقیف یک دستگاه تراکتور و پمپ حلزونی که در حال برداشت غیرقانونی و غیربهداشتی فاضلاب خام از رودخانه کن به‌منظور آبیاری مزارع ذرت بود توسط اکیپ گشت و بازرسی امور منابع آب این شهرستان خبر می‌دهد.

ضعف نظارت دردیگر استان‌ها

شاید نظارت‌ها در استان تهران تا حدودی در جلوگیری از این مسأله مؤثر باشد، اما در استان‌های دیگر که از کم‌آبی رنج می‌برند و به نظر می‌رسد استفاده از فاضلاب روز به روز بیشتر باشد نیز نظارت‌ها برقرار است؟

مسئولان جهاد کشاورزی شهرستان همدان بتازگی از تخریب ده هکتار از مزارع سبزی آلوده به فاضلاب در شهر همدان و امحای محصولات آنها خبر داده‌اند. این امر به دنبال شکایت معاونت بهداشت عمومی شهرستان همدان و شکایت‌های مردمی از بیماری‌های ناشی از آبیاری سبزیجات با آب‌های آلوده به فاضلاب و پس از طی مراحل قضایی و هماهنگی دادستانی و بازدید کارشناسان جهاد کشاورزی و اداره بهداشت شهرستان همدان صورت گرفته است. اما به نظر می‌رسد این نظارت‌ها و برخوردها تنها در مراکز استان‌ها به نتیجه می‌رسد. برای مثال، مزارع و دام‌های شهرستان نیمروز در استان سیستان و بلوچستان با فاضلاب خام سیراب می‌شوند و خبری از نظارت و برخورد دستگاه‌های مسئول نیست.

مورد خاص سیستان و بلوچستان

برخی کشاورزان روستاهای سه قلعه، فتح‌الله و صادق از توابع شهرستان نیمروز که در مسیر انتقال لوله فاضلاب شهری زابل قرار دارند با شکستن لوله، فاضلاب خام را وارد زمین می‌کنند. این کشاورزان در زمین‌هایی که از طریق فاضلاب خام آبیاری می‌شود جو و گندم کشت کرده و از آن برای علوفه دام استفاده می‌کنند.

شکستن لوله فاضلاب توسط کشاورزان

آن‌طور که پایگاه خبری اوشیدا از رسانه‌های محلی سیستان گزارش می‌کند، از 12 سال قبل زمین‌های کشاورزی روستای سه قلعه در شهرستان نیمروز از محل فاضلاب جمع‌آوری شده تغذیه شده و این محصولات براحتی در بازار عرضه می‌شوند.

رئیس اداره محیط زیست شهرستان زابل با تائید این خبر عنوان می‌کند: با این که اداره آب و فاضلاب سیستم فاضلاب را برای رفاه حال مردم طراحی کرده اما متاسفانه بسیاری از مردم منطقه با شکستن لوله فاضلاب اقدام به آبیاری مزارع کشاورزی کرده‌اند. به گفته الهام آبتین، با این‌که اداره آب و فاضلاب به طور مکرر اقدام به تعمیر لوله کرده اما دوباره لوله فاضلاب توسط مردم برای آبیاری مزارع شکسته می‌شود. او با بیان این‌که متاسفانه آب فاضلاب برای آبیاری مزارع گندم، جو، ذرت و جالیزها مملو از نیترات و فلزات سنگین است، می‌افزاید: این مواد در گندم به طور مستقیم و در جو و ذرت به طور غیرمستقیم وارد چرخه غذایی شده و تجمع این مواد در بدن انسان، انواع سرطان‌ها و بیماری‌ها را سبب می‌شود و محصولات جالیزی که با این آب تغذیه می‌شوند انواع انگل‌ها را وارد سیستم گوارش و بافت‌های انسانی می‌کند. به گفته آبتین، ذرت علوفه‌ای و دیگر محصولات کشاورزی کشت شده در این مکان نه‌تنها رنگ سبز طبیعی ندارد بلکه رنگ آن رو به زردی می‌گراید؛ چرا که بر اثر تجمع مواد آلی و معدنی، گیاه رو به نابودی است. رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان زابل برای جلوگیری از شکستن لوله فاضلاب از افزایش گشت‌‌ها بویژه گشت مشترک ادارات آب و فاضلاب و محیط زیست خبر می‌دهد.

کشاورزی با فاضلاب؛ از اصفهان تا خراسان رضوی

داستان استفاده از فاضلاب در کشاورزی و دامداری ، دامنگیر شهرهای بزرگ و کوچک کشور نیز شده است، بویژه آنها که از خشکسالی رنج می‌برند. آن‌طور که محمدمهدی گویا، رئیس مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت در اردیبهشت امسال اعلام کرد دلیل طغیان اسهال در دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری در فروردین‌ماه آبیاری مزارع سبزیجات با فاضلاب بوده است. سال گذشته برخی از کشاورزان غرب تبریز که اجازه حفر چاه نیافته‌اند، برای تامین آب زمین‌های کشاورزی خود از فاضلاب خام انسانی و صنعتی استفاده کرده‌اند. محمدابراهیم بهبودی، مدیر آب، خاک و امور فنی و مهندسی سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی هم از آبیاری7460هکتار از زمین‌های کشاورزی این استان با فاضلاب و پساب غیراستاندارد خبر می‌دهد.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۲۹
پیمان صاحبی


 

فاضلاب و زباله‌های عفونی بیمارستان‌ها مهمان ناخوانده طبیعت گیلان

 شیرابه‌ زباله‌های عفونی بیمارستانی پس از خروج بدون ضابطه و عدم دفع مناسب، حامل انواع باکتری‌ها و هزاران بیماری مختلف است که برای سلامت مردم و محیط زیست بسیار خطرناک و زیان‌بار هستند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از فردا، استان گیلان با وجود همه زیبایی‌، سرسبزی با مشکلات عدیده محیط زیستی دست و پنجه نرم می‌کند که یکی از این موارد مشکلات دفع پسماندهای بیمارستانی است که تاکنون در این رابطه اقدامات خوبی صورت نگرفته است.

همه می‌دانیم که زباله نه تنها باعث شیوع انواع مشکلات زیست محیطی و بیماری‌های عفونی و غیر عفونی می‌شود، بلکه می‌تواند با آلوده کردن منابع آبی، خاکی و هوا، خسارت فراوانی را به زندگی بشر وارد کند.

ورود شیرابه زباله های بیمارستانی به محیط زیست

اهمیت این موضوع زمانی آشکارتر می‌شود که علاوه بر زباله‌های منازل و محیط شهری، شیرابه زباله‌های بیمارستانی که شامل عفونت‌های گسترده است به شکل درست و صحیح دفع نشود و به محیط زیست بازگردد.

باید در تعریف شیرابه گفته شود که، مایعی بدبو به رنگ قهوه‌ای تیره است که از داخل مواد زاید به خارج تراوش کرده و حاوی مواد محلول و معلق است و تمام مواد بیولوژیکی و شیمیایی موجود در مواد زاید را دارد.

حال این شیرابه‌ زباله‌های عفونی بیمارستانی پس از خروج بدون ضابطه و عدم دفع مناسب، حامل انواع باکتری‌ها و هزاران بیماری مختلف است که برای سلامت مردم و محیط زیست بسیار خطرناک و زیان‌بار هستند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که دو روش عمده برای دفع زباله‌های عفونی بیمارستانی وجود دارد که شامل، استفاده از زباله سوزها و بی خطرسازی زباله‌های عفونی به وسیله اتوکلاو و سپس دفن بهداشتی می‌شود.

دفن غیرقانونی زباله های عفونی بیمارستان ها

همچنین روش سوم و غیربهداشتی دیگری نیز وجود دارد که متاسفانه توسط برخی بیمارستان‌ها انجام می‌شود و آن دفن زباله‌های عفونی است که غیرقانونی به حساب می‌آید.

این نکته حائز اهمیت است که باوجود پیشرفت تکنولوژی برای دفع پسماندهای بیمارستانی، هنوز هم در بسیاری از بیمارستان‌های رشت، دفع پسماند به روش سنتی انجام می‌شود.

روش کنونی امحای پسماندهای عفونی مراکز بهداشتی و درمانی، بیمارستان‌ها و آزمایشگاه‌ها اگر به روش استاندارد انجام نگیرد، بر بهداشت و سلامت مردم تاثیرگذار خواهد بود.

متاسفانه نوک پیکان حل این مسئله حیاتی که با جان مردم که بزرگترین نعمت الهی است گریبان‌گیر شده، همیشه بین مسئولان در حال چرخش است و نبود بودجه و سرمایه‌گذار و سایر دلایل معقول و غیر معقول بهانه‌ای برای عدم پیشرفت در این بخش شده است.

تنها یک بیمارستان رشت دارای تصفیه خانه بهداشتی است

فاطمه شیرزاد، رئیس کمیسیون بهداشت شورای شهر رشت با اشاره به اینکه بررسی اصولی معضل زباله به ویژه پسماند‌های عفونی بیمارستانی در استان گیلان ضروری است، گفت: متاسفانه فاضلاب‌های بیمارستانی در استان سلامت مردم را هدف قرار داده است.

وی با بیان اینکه فاضلاب‌های بیمارستانی همچنین موجب آلودگی رودخانه‌های شهر رشت شده است، افزود: متاسفانه اکثریت بیمارستان‌های استان به شکل اصولی و ضابطه‌مند پسماندهای عفونی خود را دفع نمی‌کنند.

فاضلاب های بیمارستانی یکی از منابع آلوده کننده رودخانه های گیلان

شیرزاد یکی از منابع آلوده کننده رودخانه‌های گیلان را فاضلاب‌های بیمارستانی در کنار فاضلاب های خانگی و صنعتی دانست و گفت: راهکار ضروری در این حوزه، جدی گرفتن احداث سیستم‌های دفن بهداشتی فاضلاب‌های بیمارستانی است.

رئیس کمیسیون بهداشت شورای شهر رشت، به مواد مهم قانون مدیریت پسماند اشاره و اظهار کرد: بر اساس ماده 18 قانون مدیریت پسماند، در شرایطی که آلودگی خطر فوری برای محیط و انسان دارد، با اخطار سازمان مدیریت پسماند و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، متخلفان و عاملان آلودگی موظف هستند به صورت فوری اقداماتی که منجر به بروز آلودگی و تخریب محیط زیست می‌شود را متوقف کرده و بلافاصله اقدام به رفع آلودگی و پاکسازی محیط کنند.

وی ادامه داد: در صورت استنکاف، مرجع قضایی خارج از نوبت به موضوع رسیدگی و متخلفان و عاملان علاوه بر پرداخت جریمه تعیین شده، ملزم به رفع آلودگی و پاکسازی خواهند نمود.

مخلوط کردن پسماندهای پزشکی با سایر پسماندها ممنوع است

شیرزاد، همچنین به ماده 13 قانون مدیریت پسماند اشاره و خاطرنشان کرد: بر اساس این ماده قانونی، مخلوط کردن پسماندهای پزشکی با سایر پسماندها، تخلیه و پخش آنها در محیط یا فروش، استفاده و بازیافت این نوع پسماندها، ممنوع اعلام شده است.

رئیس کمیسیون بهداشت شورای شهر رشت با اشاره به اینکه در شهر رشت تنها یک بیمارستان دارای تصفیه‌خانه بهداشتی زباله بیمارستانی است، گفت: این مرکز نیز، بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) سازمان تأمین اجتماعی است و بقیه بیمارستان‌ها فاقد این سیستم تصفیه هستند.

تشکیل پلیس پسماندهای غیربهداشتی در گیلان

علیرضا حاجی‌پور، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند گیلان با بیان اینکه هنوز آمار و اطلاعات دقیقی از میزان تولید زباله‌های خطرناک بیمارستانی در استان وجود ندارد، تصریح کرد: بر روی پسماند عفونی بیمارستان‌های گیلان در سالیان گذشته مدیریت کاملی صورت نمی‌گرفت ولی خوشبختانه هم‌اکنون در تمامی 25 بیمارستان دولتی و خصوصی استان این مدیریت اعمال می‌شود.

وی تاکید کرد: قانون‌گذار برای واحدهای تولیدکننده و شرکت‌هایی که باید زباله‌های ویژه مانند زباله‌های عفونی را امحاء کنند مشخص کرده است که چنانچه نتوانند این کار را انجام دهند، موظف هستند که آن را از خطرناک به عادی تبدیل کنند.

حاجی‌پور با اشاره به اینکه تفکیک زباله از مبدا سبب کاهش حجم پسماندها می‌شود، خاطرنشان کرد: برنامه‌ریزی سازمان مدیریت پسماند گیلان این است که اگر قوانین سخت‌گیرانه مانند برخی از استان‌های دیگر در گیلان نیز اجرا شود، کاهش آثار زیان‌بار آن را مشاهده می‌کنیم.

مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند گیلان از آغاز فعالیت پلیس پسماندهای غیربهداشتی در گیلان خبر داد و گفت: این پلیس در راستای اجرای قوانین سخت‌گیرانه در حوزه مقابله با پسماندهای عفونی و خطرناک در حال تشکیل است.

وی اظهار کرد: در حال حاضر با نظارت معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی گیلان و شرکت‌های خصوصی 80 درصد پسماند مطب‌های گیلان جمع‌آوری و در سراوان به روش شیمیایی بی خطرسازی و دفن می‌شوند.

بیمارستان‌های رشت نسبت به زباله‌های عفونی بی‌تفاوت نیستند

شاهرخ یوسف‌زاده چابک، رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان با اشاره به اینکه برای حل مشکل فاضلاب و پسماندهای بیمارستانی نیازمند بودجه دولتی و کمک استانداری گیلان هستیم، گفت: اگر هم مسئولین در این زمینه همپا و همدل نباشند، خطر بزرگی آیندگان را دنبال می‌کند.

وی با تاکید بر اینکه در حال حاضر هیچ بیمارستانی در شهر رشت، زباله های عفونی را رها نمی‌کند بلکه با غیرعفونی کردن زباله‌ها، آنها را تحویل شهرداری می‌دهد، افزود: بیمارستان‌های رشت نسبت به زباله‌های عفونی بی‌تفاوت نیستند.

یوسف‌زاده چابک، خاطرنشان کرد: بیمارستان‌های رازی و پورسینای رشت، چندین سال است که مورد بهره‌برداری قرارا گرفته‌اند ولی هنوز سیستم فاضلاب ندارند.

محیط زیست برای کاهش آسیب‌پذیری دفن پسماندهای عفونی کمک کند

رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان با اشاره به اینکه هیچ یک از بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی سیستم فاضلاب ندارند، تصریح کرد: طی بررسی‌های انجام شده بیش از 200 میلیارد ریال برای تجهیز سیستم فاضلاب بیمارستانی برآورد هزینه شده است.

وی از آغاز به کار عملیات اجرایی احداث فاضلاب در یکی از بیمارستان‌های دولتی رشت خبر داد و گفت: برای تحقق این امر از سوی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان گیلان، با مشاور قرارداد بسته شده است.

یوسف‌زاده چابک، به معضل زباله‌ و پسماندهای عفونی در سراوان رشت اشاره و اذعان کرد: همه دستگاه‌ها به ویژه محیط زیست باید در مورد نحوه کاهش آسیب‌پذیری و چگونگی دفن پسماندهای عفونی بیمارستانی کمک‌یار باشند تا بتوانیم به نتیجه مطلوب برسیم.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۲۸
پیمان صاحبی


نوید قلی خانی*: سعی می کنیم در این مطلب از کلمه "یوزپلنگ" زیاد استفاده نکنیم چون همگی خسته شده ایم از بس گفتیم چیزی تا انقراض نمانده است.


پناهگاه حیات وحش دره انجیر در استان یزد قرار گرفته است. یکی از مناطق تحت حفاظت محیط زیست که در حال حاضر با توجه به اطلاعات به دست آمده از دوربین های تله ای می دانیم حد اقل نیمی از مجموع یوزپلنگ های شناسایی شده در استان های یزد و خراسان جنوبی، از این منطقه عبور کرده اند.

هم اکنون که شما در حال خواندن این مطلب هستید، حداقل چهار یوزپلنگ در این منطقه حضور دارند که به تازگی نیز تصویربرداری شده اند. همچنین با توجه به دیگر عناصر تنوع زیستی از پستانداران و پرندگان تا خزندگان و گیاهان، اینجا منطقه ای ویژه محسوب می شود. پس در با ارزش و استراتژیک بودن آن شکی نیست.

حال مسئله این است که یک محدوده حدوداً 180 هزار هکتاری مگر چقدر کشش دارد؟ جاده یزد‌‌-‌طبس از قلب منطقه رد شده است که سال های نه چندان دور جان یک یوزپلنگ در این جاده گرفته شده و هفته ای نیست که محیط بانان، با جسد یک حیوان (که بر اثر تصادف کشته شده) روبرو نشوند.

خلاصه هر شب که می خوابیم صبحش می توانیم منتظر از بین رفتن یک یوزپلنگ دیگر در این جاده باشیم. این بماند... در بخش جنوب شرقی منطقه، معدن سنگ آهن چادرملو قرار دارد. معدنی وسیع و البته مهم. ناگفته نماند، مسئولین این معدن کمک هایی در جهت حفاظت از دره انجیر داشته اند اما باید متذکر شد که اغلب شکارچی های غیر مجازی که پا به منطقه می گذارند، کارگران این معدن هستند که به واسطه نزدیک بودن معدن به منطقه می توانند علیرغم گشت و کنترل شدید محیط بانان، شکار کنند.

امسال برای اغلب زیستگاه های یوزپلنگ، سال کم بارشی بوده و در این بین، خشکسالی دره انجیر از مناطق مجاورش بیشتر است. همین امر باعث افزایش فشار بر عوامل حفاظتی منطقه شده است. با وجود کمبود های مالی و نیروی اجرائی (که خوشبختانه دره انجیر، در این مورد استثناء نیست)، اگر سری به این منطقه بزنید متوجه می شوید مسئولین و محیط بانان برای مقابله با خشکسالی، چه فشار مضاعفی را متحمل هستند.

نکته اول: مهم ترین پناهگاه یوزپلنگ در استان یزد، با وجود حداقل 4 یوز، با وجود چنین معظلات عظیمی و چنین وسعتی، باید 5 محیط بان داشته باشد؟!

نکته دوم: (همه پاراگراف بالا را تا انتهای "چنین وسعتی" ایضاً بزنید)، برای تعمیر موتورهایشان باید ماهها صبر کنند تا بودجه برسد؟ برای تامین علوفه باید با مشکل جدی مواجه باشند؟ پاسگاه محیط بانی شان با اینکه نزدیک جاده است و از شهر و روستا دور نیست، برق نداشته باشد؟

اگر با تمام مشکلات گفته شده فوق کنار بیاییم، با احداث یک معدن جدید چطور کنار بیاییم؟ معدن D19 موسوم به آنومالی شمالی بین پناهگاه حیات وحش دره انجیر و منطقه شکار ممنوع آریز قرار گرفته که امسال صحبت از اکتشاف و استخراج آن قوت گرفته است؛ اما تا به امروز سازمان حفاظت محیط زیست با این امر مخالف کرده است. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که منطقه شکار ممنوع آریز هم یکی از زیستگاه¬های مهم یوزپلنگ است. (سال گذشته یک گزارش مشکوک از منطقه آریز وجود داشت مبنی بر مشاهده یوز مادر و توله). احداث معدن آنومالی در این منطقه تیر خلاصی خواهد بود بر بقای یوزپلنگ در این منطقه. 

جدا از اینکه این معدن چه بر سر دره انجیر خواهد آورد، بد نیست در مورد معادن در ایران، چند سوال را از خودمان بپرسیم:
معادن در ایران تا چه میزان بازدهی دارند؟ این در حالی است که یکی از معادن همجوار به نام سنگ آهن رباط پشت بادام، به علت مشکلات صادرات حدود 2 سال تعطیل بود و کارگرانش خانه نشین بودند. همچنین بسیاری از معادن را شاهد هستیم که به علت بهینه نبودن، نیمه کاره رها شده اند و تنها نتیجه آن ها تخریب طبیعت و بخشیدن چهره زشت به چشم انداز ها بوده است.
سنگ آهنی که از معدن خارج می شود و مستقیم صادر می شود به آنور آبها، تا چه حد به چرخه اقتصاد کمک می کند؟
در توسعه پایدار، به خصوص توسعه پایدار روستایی که از اولویت های توسعه در کشور است، معادن چه نقشی دارند؟ و آیا نقش شان را درست انجام می دهند؟
آیا حواسمان هست که در شهرها و روستاهای نزدیک معادن بزرگ، به علت ورود لجام گسیخته مهاجران غیر بومی، فرهنگ و آداب و رسوم این شهرها و روستاها به خطر افتاده است؟

سخن آخر:
مناطق تحت حفاظت در زیستگاه های یوزپلنگ، علاوه بر اینکه تعدادشان کمتر از حد موثر و هنوز وسعت بسیاری از پهنه های کویری حفاظت نشده است، امروزه تحت فشار زیادی قرار دارند. قرار است حفاظت از یوزپلنگ و منابع این کشور را تا چه میزان جدی بگیریم؟ با علم به اینکه دکتر معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، قطعا با احداث این معدن مخالفت کرده است اما نگرانی اصلی اینجا است که اگر خانم ابتکار برود چه می شود؟ رئیس بعدی هم تا همین اندازه مصمم خواهد بود؟ اصلا آیا این تفکر در فضای کشور وجود دارد که ارزیابی کنیم و ببینیم چه چیزی را فدای چه چیزی خواهیم کرد؟

*پژوهشگر و فعال محیط زیست
منبع: زیست بوم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۳۶
پیمان صاحبی


سپهر سلیمی*: بیست دلیل نوشته ام در خصوص برتری کاشتن درخت در عید قربان به جای کشتن حیوان. در روزهای سخت محیط زیست ایران، کاشت درخت اگر بصورت اصولی، علمی و بر اساس نیازهای منطقه باشد یکی از راههای کمک به محیط زیست و همه ساکنان زمین خواهد بود:


اول: کشتار غیرمجاز دام در معابر عمومی، مغایر مقررات بهداشتی است و ارتکاب این عمل مطابق ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی و ماده ۳۷ قانون تعزیرات حکومتی می تواند موجب پیگرد قانونی قرار گیرد.

دوم: برخی از مراجع شیعه کشتن حیوانات در اماکن عمومی را شرعاً دارای اشکال می دانند.

سوم: طبق بخشنامه مرکز رسیدگی به امور مساجد بر عدم ذبح گوسفند مقابل ورودی مساجد تاکید شده است.

چهارم: اگر لاشه دام ذبح شده توسط دامپزشک معاینه نشود امکان وجود بیماریهای خطرناک و سرایت آن به دیگران وجود دارد.

پنجم: ذبح حیوانات در اماکن شهری و در حضور کودکان اثرات نامناسبی بر روان کودکان خواهد داشت.

ششم: انتشار تصاویر ذبح حیوانات در اماکن عمومی ممکن است تصویری خشن و نامناسب از مردم و فرهنگ کشورمان به جهان نشان دهد. این مساله بویژه در مورد حیواناتی مثل شتر و گاو بسیار صادق است.

هفتم: گازهای تولید شده از چهارپایانی نظیر گوسفند، بز و گاو یکی از دلایل گرمایش جهانی و تخریب لایه ازن است.

هشتم: گوشتخواری به منابع آبی لطمه شدید وارد می کند.

نهم: با قربانی کردن جان می گیریم و با کاشتن نهال، زندگی به وجود می آوریم.

دهم: منافع حاصل از گوشت قربانی فقط به عده ای محدود و در زمانی کوتاه می رسد ولی منافع حاصل از کاشتن یک درخت همیشگی بوده و همه مردم جهان را شامل می شود.

یازدهم: با کاشتن نهال به افزایش فضای سبز و تولید اکسیژن بیشتر کمک می کنیم.

دوازدهم: خونابه دام ذبح شده می تواند حامل میکروبهای خطرناک برای سلامتی انسان باشد.

سیزدهم: کاشت درخت باعث زیبایی محیط زندگی مان می شود.

چهاردهم: درخت کاشته شده به عنوان یادگاری از نذر ما، سالهای سال باقی می ماند و خاطره ساز می شود.

پانزدهم: با کاشتن به جای کشتن ثابت می کنیم جامعه و فرهنگ پویایی داریم که می تواند همگام با شرایط روز، رسوم کهن را بهینه و به روز کند.

شانزدهم: کاشت درخت به حفظ محیط زیست پایدار کمک می کند.

هفدهم: در متون اسلامی سفارش بسیاری به کاشتن درخت شده است به طوریکه درخت یکی از شش موردی است که پس از مرگ به شخصی که آنرا کاشته سود می رساند. یا در حدیثی آمده: کسی که درختی بکارد خداوند نیز برای او در بهشت درختی می کارد.

هجدهم: نیمی از جنگل های ایران در سه دهه گذشته نابود شده است.

نوزدهم: حیوانات همانند انسان ها جان دارند و جانشان را دوست دارند. کشتن حیوان مغایر با حقوق حیوانات است.

بیستم: بیش از نود درصد حیات وحش ما طی چهار دهه گذشته نابود شده. بسیاری از حیوانات کشورمان در خطر انقراض هستند. با کاشتن درخت به جای کُشتن حیوان می توانیم فرهنگ حمایت از حیوانات را گسترش دهیم و به حفظ باقیمانده میراث جانوری کشورمان کمک کنیم.


 
منبع: زیست بوم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۳۴
پیمان صاحبی


نیو صدر: در شمال ایران آب خیابان ها را در بر گرفته است، اجساد از قبرها بیرون آمده‌اند، ده ها نفر زخمی شده اند و خبرهایی از کشته شدن چند نفر می رسد. از سویی دیگر گرما و خشکسالی جنوب ایران را در بر گرفته است، مزارع پسته اوضاع خوبی ندارند و تحقیقات مختلف نشان می دهد شاید تا چند سال دیگر بسیاری از مناطق جنوب کشورمان محلی برای زندگی نباشد اما دقیقا چه اتفاق هایی در ایران در حال رخ دادن است؟ و علت چیست؟


هفته پیش یک سیل شدید در مازندران منجر به مرگ یک نفر و زخمی شدن 28 نفر شد، در سال گذشته هم بارها این اتفاق افتاد و منجر به مرگ ده ها نفر شد.

در قسمت های خشک تر ایران، هوا هر سال در جال گرمتر شدن است، حتی چندی پیش تحقیقات دانشگاه «ام آی تی» نشان داد که برخی از شهر های ما تا حدود 50 سال دیگر غیر قابل زندگی است.

استفاده نادرست از آب، تخریب و از بین بردن پوشش گیاهی، روند صعودی ساخت و ساز استفاده نادرست از آب و ... هر  کدام یکی از دلایل فجایع محیط زیستی هستند هم اکنون در ایران در حال رخ دادن است ولی دلیل مشترکی هم میان این فجایع وجود دارد؛ گرمایش جهانی.

در همین راستا در اوایل سال 95 هم معصومه ابتکار، رییس سازمان محیط زیست با اشاره به اینکه محیط زیست به علت تغییر اقیلم و تخریب روز به روز آسیب پذیر می شود، گفته بود: به همین دلایل کاهش بارندگی، خشکسالی و سیل ها رو به افزایش است.

حتی داوود پرهیزکار رییس سازمان هواشناسی چندی پبش از یکی از پیامدهای تغییرات اقلیمی که را افزایش 40 درصدی فراوانی بارش های سنگین و سیل آسا دانسته بود. 

چگونه گرم شدن کره زمین سیل ها را افزایش می دهد؟

گرم شدن کره زمین الگو بارش را در کره زمین تغییر داده است و یکی از نشانه های آن بارش های شدید در فصول گرم است اتفاقی که در سال های اخیر بار ها در استان های شمالی ایران رخ داده است.

علت هم این است که هوای گرم رطوبت بیشتری در خود نگه می دارد، حال وقتی هوای گرم با هوایی که دمایش کمتر است برخورد می کند تبدیل به قطرات آب می شود و بزرگتر شدن این قطرات منجر به آمدن باران های شدیدی می شود که سیل های مهیب به همراه دارند.

اما آیا آخرین سیلی هم که در مازندران رخ داد می توان به گرمایش جهانی ربط داد؟

بهلول علیجانی استاد اقلیم شناسی دانشگاه خوارزمی در گفتگو با خبرآنلاین با تایید ارتباط سیل های شمال ایران با تغییرات اقلیمی گفت که ماه شهریور آغاز باران های ساحلی در غرب شمال ایران است اما باران های اخیر در شرق ایران رخ داده.

او ادامه داد: چون این بارش ها در شرق ایران بوده، با این شدت رخ داده اند و غیر معمول بوده اند می توان آن را به تغییر اقلیم ربط داد زیرا یکی از ویژگی های گرمایش جهانی بی نظم شدن پدیده های نادر است.

اما آمریکا هم از کشورهایی است که شرایط مشابهی را با ایران تجربه می کند، در دو سال اخیر سیل های فراوانی در این کشور رخ داده است و دانشمدان اقلیمی این کشور علت اصلی این سیل ها را تغییرات اقلیمی می بینند. همین دو هفته پیش در لوئیزیانا، سیل ۱۳ نفر را کشت، ۶۰ هزار خانه را تخریب کرد و ۲۰ میلیارد دلار خسارت وارد کرد. 

بیل مک کیبن، یکی فعال محیط زیست آمریکا هم درباره علت سیل های که در کشورشان رخ داده است به نیویورک تایمز گفت: این دقیقا همان چیزی است که دانشمندان پیش‌بینی کرده بودند، ساده است هوای‌گرمتر، بخار بیشتری نگه می دارد.

علیخانی در رابطه با اتفاق هایی که آینده رخ می دهند هشدار داد: اگر گرمایش جهانی با همین روند ادامه پیدا کند ما پدیده های زیادی به این شکل خواهیم داشت.

گرمایش جهانی و خشکسالی در ایران

اما در کنار سیل های شدید در شمال کشور تغییرات اقلیمی از تاثیر ویرانگر تری هم در مناطق خشک کشور دارد، چندی پیش بود که تلویزیون فرانسه در گزارشی از خشک شدن مزارع پسته در جنوب ایران خبر داد و یکی از علل اصلی آن را تغییر اقلیم دانست.

بسیاری از متخصصان حتی علت اصلی موج گرمایی شدید که تابستان امسال وارد خاور میانه شده بود را گرمایش جهانی می دانستند و حتی آینده ای وحشتناک را برای آینده پیش‌بینی کردند.

بر اساس تحقیقات دانشگاه «ام آی تی» و موسسه ماکس پلانک ده ها سال دیگر شاید گرمایش جهانی زندگی در مناطقی از خاورمیانه مانند بندرعباس را غیرممکن کند، دمای هوا بارها به دمایی مانند دمای سال گذشته ماهشهر که گرمترین شهر سال 2015 شد، برسد، پیش بینی می شود بسیاری از مناطق خاورمیانه تبدیل به بیابان های غیرقابل زندگی شود، از هر 3 روز یک روز به شکل غیر عادی گرم باشد و ده ها میلیون نفر در کشور های ایران، امارات، عربستان، یمن و ... مجبور شوند برای ادامه زندگی خود از خانه های خود به کشورهای دیگر مهاجرت کنند.

نقش ایران در گرمایش جهانی

در گرم شدن کره زمین کشور های زیادی نقش دارند و نمی توان ایران را به تنهایی عامل این حوادث دانست. ایران بیش از یک درصد گاز های گلخانه ای جهان را تولید می کند و از این لحاظ  در رتبه هشتم جهان قرار دارد. از سوی دیگر حواث اقلیمی زیادی ناشی از تغییر اقلیم در ایران در حال رخ دادن است.

 پس سوالی که ایجاد می شود این است؛ ایران بیشتر یکی از عوامل گرم شدن زمین است یا یک قربانی تغییر اقلیم؟

روبرت مانچانت یکی از محقق های تغییر اقلیم در دانشگاه یورک کانادا در این رابطه به خبرآنلاین گفت: تحقیق های من بیشتر مربوط به شرق آفریقا است اما تا جایی که اطلاعات دارم و به این دلیل که ایران نفت استخراج می کند ایران یکی از عوامل گرمایش جهانی است اما با گرم شدن اقلیم بدون شک ایران هم به یک قربانی تغییر اقلیم تبدیل می شود. کشور های گرم، گرمتر و گرمتر می شوند...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۳۳
پیمان صاحبی

 

خسارت ٨٠ هزار میلیارد تومانی آلودگی هوا به کشور

 طبق تازه‌ترین بررسی‌های بانک جهانی، غول آلودگی هوا سالانه ٢٣ میلیارد دلار معادل ٨٠‌هزار میلیارد تومان به کشور ضرر می‌رساند، آن هم در شرایطی که پیش‌بینی این عدد (٦٥ میلیون دلار) برای ایالات متحده آمریکا در ‌سال ٢٠٢٠ صرفه‌جویی رقم ٢ تریلیون دلاری برای دولت و مردم این کشور را برآورد کرده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، با گذشت بیش از ٦٠‌سال از بروز نخستین نشانه‌های آلودگی هوا در ایران، به‌تازگی فصل جدیدی برای محاسبه رقم خسارت‌های اقتصادی آلودگی هوا که اصلی‌ترین آن در بخش بهداشت و درمان خلاصه می‌شود، باز شده است. چند سالی است که به‌دنبال گزارش‌های بانک جهانی این رقم محاسبه و در ایران نیز اعلام می‌شود. اگرچه در کشورهای توسعه‌یافته اعلام این رقم توانسته است تا حدی غول آلودگی هوا را کنترل کند، اما هنوز اهمیت این موضوع در میان مردم و مسئولان به روشنی دریافت نشده است. بررسی‌های این سازمان بین‌المللی نشان می‌دهد مرگ‌ومیر بر اثر آلودگی هوا در دو دهه اخیر با رشد ١٢٠ درصدی در ایران مواجه بوده است. همچنین هوای آلوده عوارض اقتصادی سهمگینی برای کشورهای درحال توسعه به همراه دارد و سالانه بیش از ٥ تریلیون دلار هزینه در سطح جهانی صرف تعطیلی روزهای کاری بر اثر آلودگی هوا و هزینه‌های پیشگیری از مرگ‌ومیر زودرس می‌شود، در حالی که آلودگی هوا سالانه بیش از ٥/٥‌میلیون کشته و بیش از ٥ تریلیون دلار هزینه برای اقتصاد جهانی را نیز به همراه دارد.

این گزارش با اشاره به این‌که آلودگی هوا روند رشد کشورهای درحال توسعه را کُند می‌کند، خطرات ناشی از آلودگی هوا بر سلامتی را در کشورهای درحال توسعه بیشتر از کشورهای توسعه‌یافته ارزیابی کرده است. براساس این گزارش، کشور چین بیشترین ضرر را از ناحیه آلودگی هوا متحمل شده و در ‌سال ٢٠١٣ رقمی معادل ١٠‌درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور هزینه آلودگی هوا شده است. کشورهای هند و سریلانکا به ترتیب ٦٩/٧درصد و ٨درصد از تولید ناخالصی خود را در ‌سال ٢٠١٣، صرف هزینه‌های ناشی از آلودگی هوا کرده‌اند.


گزارش بانک جهانی همچنین این هزینه را برای ایران حدود ٣/٢‌درصد تولید ناخالص داخلی برآورد کرده است. از سویی ایران بر اساس‌ سال معیار ٢٠١٣، ٩٩٧‌میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارد. در ادامه این گزارش که از سوی شرکت کنترل کیفیت هوای تهران منتشر شده، آمده است؛ رقم هزینه کشور در آلودگی هوا براساس قیمت دلار فعلی، ٨٠‌هزار‌میلیارد تومان در هر‌ سال است.


بر اساس این گزارش، آلودگی هوا پس از سیگار، رژیم غذایی و چاقی چهارمین علت مرگ‌ومیر زودرس در جهان است. آلودگی هوا می‌تواند منجر به بیماری‌های تنفسی، ریوی، ناراحتی‌های قلبی و سرطان شود. این میزان ٦ برابر مرگ‌ومیر ناشی از بیماری مالاریاست. سازمان بانک جهانی بدون به‌حساب آوردن هزینه‌های درمانی برای معالجه بیماری‌های ناشی از آلودگی هوا، تخمین زده است اقتصاد جهانی در‌ سال ٢٠١٣ هزینه‌ای حدود ٢٢٥‌میلیارد دلار به دلیل مرگ‌ومیرهای زودرس طی روزهای کاری که بر اثر آلودگی هوا تعطیل شده، متحمل شده است، ولی این مقدار هزینه تخمین زده شده هنگامی که هزینه‌های پیشگیری از مرگ‌ومیر زودرس نیز در نظر گرفته شود، به بیش از ٥ تریلیون دلار افزایش می‌یابد. شایان ذکر است، منظور از هزینه‌های پیشگیری از مرگ‌ومیر زودرس، هزینه‌هایی است که مردم جهت محافظت خود در برابر مرگ ناشی از آلودگی هوا متحمل می‌شوند. باید توجه داشت هزینه‌های ناشی از درمان بیماری‌های ناشی از آلودگی هوا در این محاسبات در نظر گرفته نشد.


براساس گزارش «هزینه اقتصادی ناشی از آلودگی هوا»، خطراتی که آلودگی هوا بر سلامت می‌تواند داشته باشد در کشورهای درحال توسعه بیشترین میزان است. در ‌سال ٢٠١٣ حدود ٩٣‌درصد از میزان مرگ‌ومیرها و بیماری‌های ناشی از آلودگی هوا در این کشورها رخ داد، در جایی‌که ٩٠‌درصد از جمعیت کشورها در معرض تراز بالایی از آلاینده‌های خطرناک قرار داشتند. براساس گفته نویسندگان، «آلودگی هوا تنها یک عامل تهدید‌کننده سلامت نیست بلکه یک عامل عقب کشاندن کشورهاست. آلودگی هوا با افزایش میزان مرگ‌ومیر و بروز بیماری‌های متعدد منجر به کاهش کیفیت زندگی خواهد شد. در نتیجه آلودگی هوا با کاهش نیروی کار، سطح درآمد، بازدهی و اقتصاد را در این کشورها کاهش می‌دهد.»


این مطالعه ارتباطی میان میزان توسعه اقتصادی جوامع و آلودگی هوا برقرار کرد. بین سال‌‌های ١٩٩٠ و ٢٠١٣، با وجود توسعه اقتصادی و پیشرفت‌های پزشکی کشورها، هزینه‌‌های پیشگیری از مرگ‌ومیر ناشی از آلودگی هوا دو برابر شد و ضرر از دست دادن نیروی کارآمد به میزان ٤٠درصد افزایش یافت. «امروزه آلودگی هوا به صورت یک چالش عظیم درآمده و از‌ سال ١٩٩٠ میزان مواجهه با آلودگی هوا در اکثر کشورها افزایش یافته است. این میزان مواجهه به‌ویژه در کشورهای با جمعیت متراکم و مناطق به‌سرعت درحال رشد، ازجمله آسیای جنوبی و آسیای شرقی، به‌صورت قابل توجهی افزایش یافته است.»

مخالفت با پیشنهاد تعطیلی مدارس در فصل آلودگی
همزمان با اعلام خسارت‌های ناشی از آلودگی هوا در ایران، معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور نیز در گفت‌وگو با «پانا» پیشنهاد تعطیلی دو هفته‌ای مدارس در فصول سرد برای کاهش آلودگی هوا را اعلام کرد و گفت: «پیشنهاد داده‌ایم یک تا دو هفته از تعطیلات تابستانی کم شود و به جای آن، یک یا دو هفته تعطیلی مدارس را در فصول سرد که مقطع زمانی آن از اواسط آذر تا اواخر دی و همزمان با وارونگی هوا است، داشته باشیم تا از آلودگی هوای کلانشهر‌ها کاسته شود. البته هنوز هیچ تصمیم‌گیری و موافقتی در این زمینه انجام نشده است، اما از مواردی است که فکر می‌کنیم می‌تواند به کاهش آلودگی هوا کمک کند.» او با اشاره به طرح این پیشنهاد در گذشته افزود: «باید دوباره ابعاد آن بررسی شود زیرا این کار می‌تواند فواید و مشکلاتی داشته باشد و باید از جنبه‌های مختلف بررسی شود تا به یک نتیجه مطلوب دست پیدا کنیم.»


البته میرحمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون تحقیقات و آموزش مجلس در گفت‌وگو با «شهروند»، نظر مثبتی نسبت به این پیشنهاد دارد. او در این‌باره می‌گوید: «واقعیت تلخ این است که تعطیلی مدارس به این معنی نیست که دانش‌آموزان از خانه بیرون نمی‌روند بنابراین اگر هدف جلوگیری از خروج مردم و کودکان از خانه است متاسفانه باید بگویم که فرهنگ آن هنوز در کشور ایجاد نشده است. اتفاقا در این زمان‌ها خانواده‌ها دوباره به گردش و تفریح در شهر می‌روند.»میرزاده درباره تعطیلات زیادی که در طول‌ سال برای مدارس و ادارات وجود دارد، توضیح می‌دهد: «شاید به همین دلیل در دنیا رتبه نخست تعطیلات در تقویم را داشته باشیم. معتقدم این طرح‌ها نتیجه‌ای نخواهد داشت و اگر پیشنهاددهندگان سابقه آموزشی داشته باشند، می‌توانند این موضوع را درک کنند که در طول ‌سال تحصیلی تا چه میزان تعطیلات غیر رسمی در کنار تعطیلی‌های رسمی به بهانه‌های مختلف وجود دارد و قطعا درباره این پیشنهاد تجدید نظر خواهند کرد.» آن‌طور که این نماینده مجلس می‌گوید «این موضوع احتمالا باید بعد از پایان تعطیلات مجلس در کمیسیون مطرح شود ولی تاکنون درباره آن بحث نشده است و حتی پیشنهاد آن نیز به کمیسیون مربوطه نرفته است. البته با شناختی که از اعضا دارم نمایندگان با این طرح مخالفت می‌کنند، چرا که هیچ وقت به اهدافی که در این زمینه داشته‌ایم، نرسیده‌ایم. در شرایطی که امروز در دنیا تصمیم بعد از پژوهش به‌عنوان یک امر پذیرفته‌شده است، آیا سازمان تاکنون پژوهشی در این‌باره انجام داده است تا نشان دهد طی سال‌های گذشته که مدارس در روزهای اوج آلودگی تعطیل می‌شد، مراجعات به مراکز درمانی کاهش یافت یا خیر؟ بنابراین اگر نتایج چنین چیزی را نشان نمی‌دهد، معنی آن این است که نتیجه‌ای نگرفته‌ایم. هیچ پژوهشی نشان نمی‌دهد که این همه تعطیلاتی که در ایام عید، بعد از ماه رمضان و تابستان داریم، معضلی که نگران آن هستیم را حل کرده است.


او در نهایت پیشنهاد کرد که سازمان محیط‌ زیست وضعیت آلودگی هوا بعد از تعطیلات مدارس در همان دوره دو هفته‌ای را بررسی کند تا بدانیم تا چه میزان تاثیرگذار بوده است که البته بعید است که تاثیری داشته باشد.


در سال‌های گذشته و دولت‌های قبل هم پیشنهاد تعطیلات زمستانی مدارس مطرح شد، اما یکی از مهم‌ترین دلایل مخالفت‌ها به‌هم‌ریخته شدن تقویم آموزشی مدارس بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۲۸
پیمان صاحبی


 

زیر پای زمین خالی شده است

 در ادبیات و فرهنگ همواره از زمین به عنوان تکیه گاه بشر یاد می شود، اما حرص و ناآگاهی انسان ها در برداشت بی رویه آب، زیر پای زمین را خالی کرده است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا،تصور کنید، هر10 سال مغازه های شهری در زمین فرو می روند و ناپدید می شوند، نشست زمین در تهران هر 10 سال سه متر و 60 سانتی متر است، از این نظر تهران رکود دار جهان است. دشت های این سرزمین نیز حال خوشی ندارند. زمین که فرو نشست دیگر سر پا نمی شود، می گویند دشت مرد و بیابان شد.


علی بیت اللهی مدیر بخش زلزله شناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات مسکن می گوید: خشکسالی ناشی از کاهش حجم بارش، میزان برداشت آب سفره های زیرزمینی «دشت تهران» را افزایش داده و فرونشست زمین در پایتخت و اطراف آن را تشدید کرده است.


بخش زلزله شناسی مهندسی و خطرپذیری وابسته به مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی افزایش میزان نشست زمین در تهران را به اندازه دو برابر 5 سال گذشته، اعلام کرده و افزوده است: نشست زمین خطری فراتر از زلزله بزرگ است که تبعات آن با توجه به انفعال مسوولان در قبال مصرف بی رویه آب شرب، پایتخت را تهدید می کند.


بیت اللهی با بیان این که اصلاح نشدن شیوه مصرف آب در بخش کشاورزی و خانگی، فشار تامین آب را به چاه های مجاز و غیرمجاز منتقل کرده است، افزود: افت سطح ایست آبی سفره های زیر زمینی، نرخ فرونشست دشت تهران و همچنین اراضی جنوب، مرکز و جنوب غرب پایتخت را از 17 سانتیمتر نشست هر ساله در دهه 80 به 36 سانتیمتر در سال رسانده است.


مدیر بخش زلزله شناسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات مسکن با بیان این که در جنوب شهر تهران نشست زمین به شکل فرو چاله هایی قابل مشاهده است، گفت: اگر مدیریت بهره برداری از آب های زیرزمینی تغییر نکند، آثار تخریبی بیشتری را شاهد خواهیم بود.
علی بیت اللهی گفت: فرو نشست زمین مشکلی ملی است، به اغلب دشت های کشور آسیب های جدی وارد شده و خشکسالی های اخیر و برداشت بی رویه آب های زیرزمینی آن را تشدید کرده است.
وی علت فرونشست پهنه های کشور در دشت های اصفهان، قزوین، تبریز، رفسنجان و دیگر مناطق کشور را، افت سطح ایست آبی دانست و افزود: کمبود بارندگی و نبود مدیریت برداشت آب های زیرزمینی از دلایل اصلی بروز این مشکل است.

*** مشکل فرو نشست زمین را چگونه حل کنیم
بیت اللهی گفت: خشکسالی را نمی توان مدیریت کرد اما می توان برداشت آب های زیر زمینی را مدیریت کرد.
وی با بیان اینکه عمده آب در ایران در بخش کشاورزی مصرف می شود، بیان کرد: در بخش کشاورزی محصولاتی که نیازمند میزان بالای آب هستند، تولید می شود، همچنین با روش آبیاری غرقابی بخش عمده ای از آب هدر می رود، بر خلاف کشور ما در بسیاری از کشورها آب شرب از آب مصرفی جداست و جریمه های سنگینی برای مصرف کنندگان بیش از حد آب شرب تعیین شده است.
بیت اللهی فرونشست زمین در دشت ها را ناشی از متراکم ، فشرده و سنگین شدن خاک دانست و اظهار کرد: پس از فرو نشست زمین، دشت ها هیچ وقت به حالت قبلی خود برنمی گردند و می میرند. دشت مرده بدون خلل و فرج توان آبگیری خود را از دست می دهد و تبدیل به بیابان می شود.
وی افزود: نبود نگاه ملی به این مخاطره و تداوم کشاورزی و آبیاری سنتی به منزله حرکت به سوی نابودی کشاورزی کشور است، به تدریج مزارع حاصلخیز تبدیل به کویر خواهند شد. راه حل ساده و روشن است، اما متاسفانه ما در اجرای سیاست ها سخت گیری نمی کنیم و کار را رها کرده ایم.

***عوارض فرونشست زمین در مناطق مسکونی چیست
بیت اللهی با بیان اینکه تهران هر روز یک میلی متر نشست می کند، گفت: در اثر نشست در زیر زمین، لوله های گاز از مسیر اصلی خارج می شوند و در شبکه گسیختگی ایجاد می شود.
وی با اشاره به عبور لوله های نفت، بنزین و گاز از جنوب و جنوب غرب تهران افزود: با فرو نشست زمین در پایتخت احتمال گسیختگی شریان های حیاتی بیشتر می شود.
بیت اللهی با اشاره به عبور خطوط راه آهن و جاده های ارتباطی مهم کشور از جنوب تهران، گفت: نشست زمین می تواند به این خطوط نیز آسیب های جدی وارد کند.


وی منطقه 18 شهرداری تهران را حادترین منطقه از نظر فرونشست زمین دانست و گفت: نشست زمین در تهران، شریان های حیاتی را دچار مشکل می کند، حوادث رخ داده در شهر و با مشاهده عوارض نشست زمین بر شبکه حمل و نقل، شریان های حیاتی، مسکن و شهرسازی، خطر برایمان جدی است که در صورت مدیریت نکردن آن در آینده ضرر خواهیم کرد.
بیت اللهی پیدایش فروچاله ها را از عوارض افت سطح ایست آبی دانست و گفت: در اثر برداشت بی رویه و کاهش آب، زمین مقاومت خود را از دست داده و از بالا به پایین ریزش می کند، و در صورت نزدیکی به تاسیسات شهری و منازل مسکونی به آن ها خسارت می زند.
وی اظهار کرد: فاضلاب های موجود نیز نقش مهمی در جلوگیری از ایجاد فرو چاله ها دارند؛ با توسعه شبکه جمع آوری فاضلاب تهران نیز باید فکری برای جلوگیری از ایجاد فروچاله های جدید کرد.
بیت اللهی هزینه کردن بابت جلوگیری از فرونشست زمین را نوعی سرمایه گذاری دانست و گفت: هزینه مخاطره فرونشست نیز باید مثل زلزله و سیل پیش بینی و برنامه هایی برای مقابله با آن تدوین شود.
بیت اللهی تصریح کرد: موضوع فرونشست زمین باید در طراحی های شهری مد نظر قرار گیرد تا در آینده دچار خسارت نشویم.
وی نرخ ایده آل فرونشست را 2 تا سه سانتی متر در سال عنوان کرد و افزود که در خوشبینانه ترین حالت می توان نرخ نشست زمین در تهران را در حد 17 سانتی متر در سال نگه داشت، موضوعی که نشان می دهد مدیریت آب همچون خود آن مهم است.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۲۶
پیمان صاحبی

 

مرگ ده‌ها هزار ماهی در «هورالعظیم»

 در پی مسدود شدن 20 دریچه ورودی آب به تالاب هورالعظیم توسط شرکت نفت در چند روز گذشته، حالا گزارش ها از تالاب هورالعظیم حاکی است تلفات گسترده آبزیان به دلایل نامعلومی که هنوز علت دقیق آن مشخص نیست، در بخش‌هایی از تالاب شدت گرفته است.

به گزارش سلامت نیوز،روزنامه ایران در ادامه می نویسد: مرگ و میر شدید آبزیان در بخش مخزن شماره 3 تالاب که میدان نفتی یاران شمالی در آن واقع شده در حالی از هفته گذشته آغاز شده که از سمت جاده «شط علی» - حدفاصل مخزن شماره 2 و 3 تالاب هورالظعیم- به سمت جنوب تالاب، تا چشم کار می‌کند لاشه ده‌ها هزار ماهی مرده بر روی آب پراکنده شده است. ماهی‌های مرده به قدری زیاد هستند که در برخی نواحی بوی تعفن و گندیدگی کاملاً به مشام می‌رسد با این حال برخی افراد محلی از جمع‌آوری ماهی‌های مرده بزرگتر توسط صیادان متخلف خبر می‌دهند و مدعی هستند از دو سه هفته گذشته که تلفات شدت گرفته برخی صیادان بومی متخلف، ماهی‌های مرده و یا در حال مرگ از نوع «بنی» را که روی آب آمده‌اند جمع‌آوری کرده و چون این ماهی، بومی منطقه بوده و در خوزستان ارزش زیادی دارد در بازارهای شهر «بستان» و «سوسنگرد» برای مصرف مردم به فروش می‌رسانند.

در همین حال، تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر درباره علت دقیق مرگ و میر آبزیان هورالعظیم تاکنون بی‌نتیجه مانده چرا که مدیران ستادی و استانی سازمان محیط زیست به رغم تماس‌های متعدد حاضر به گفت‌و‌گو نشدند. احمدرضا لاهیجان زاده، مدیرکل محیط زیست استان خوزستان نیز بعد از تماس‌های مکرر وقتی موضوع مورد پرسش را متوجه شد، گفت: من الان در مرخصی‌ام ودر آذربایجان هستم و بعداً تماس بگیرید. معاون محیط طبیعی اداره کل محیط زیست استان خوزستان نیز از بروز تلفات آبزیان در هورالعظیم ابراز بی‌اطلاعی کرد و گفت: باید کارشناسان را به منطقه بفرستم و اگر چنین چیزی صحت دارد علت را بررسی کنند.

سید عادل مولا، که سه ماه قبل آلودگی نفتی شرکت‌های فعال در هورالعظیم، از جمله تأسیسات میدان نفتی یاران شمالی را تهدید بزرگی برای تالاب عنوان کرده بود و از تخلیه گل حفاری آلوده به مواد نفتی توسط این شرکت در بخش مخزن شماره 3 تالاب به شدت انتقاد کرده بود روز گذشته گفت: ما به عنوان محیط زیست به شدت مخالف تکه تکه کردن تالاب هستیم اینکه شرکت نفت تالاب را بخش‌بندی کرده و یکپارچگی اکوسیستم را به هم زده و برای هر بخش یک اسم عنوان می‌کند مورد تأیید نیست اما اگر تلفات آبزیان مورد ادعای شما در بخش 3 رخ داده علل مختلفی می‌تواند داشته باشد. این مقام همچنین ورود زهاب نیشکر و زمین‌های کشاورزی را به تالاب به عنوان حقابه آن در بخش مخزن شماره 3 رد کرد و گفت: بخش‌های شماره یک، دو و سه تالاب با آب کرخه آبگیری شدند و بخش 4 و 5 است که در آن پساب کشاورزی وارد می‌شود. بنابراین نمی‌توان گفت که ورود پساب‌های کشاورزی عامل مرگ و میر آبزیان باشد. این مقام افزود: اما انسداد دریچه‌ها توسط شرکت نفت و کاهش سطح آب می‌تواند موجب ایجاد گنداب شود چون اگر گردش آب در تالاب برقرار نباشد و حجم آب نیز به دلیل تبخیر کاهش یابد قطعاً گنداب ایجاد می‌شود و این امر موجب افزایش نیترات و فسفات و مرگ و میر آبزیان می‌شود ولی باز هم می‌گویم که باید ابتدا این موضوع تأیید و بعد آزمایش شود تا علت معلوم گردد.

اینکه علت مرگ و میر آبزیان هورالعظیم چیست هنوز مشخص نیست اما حسن آقا شیرمحمدی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان خوزستان با تأیید تلفات بالای ماهیان در تالاب می‌گوید: تلفات ماهیان امسال بسیار زیاد بود و هنوز هم شاهدیم علتش هم به اعتقاد من خفگی ماهی‌ها ناشی از کمبود اکسیژن در آب است. چون دراثر فعالیت‌های شرکت نفت تالاب تکه تکه شده و اجازه نمی‌دهند آب درست وارد تالاب شود. گرمای هوا نیز مزید بر علت شده تا آب موجود تبخیر شود و حجم آب کاهش یابد در نتیجه ماهی‌ها در حجم پایین آب باقی‌مانده ،محصور می‌شوند و می‌میرند.

آقا شیرمحمدی می‌گوید: هورالعظیم در حال حاضر با بحران کم آبی مواجه است و با وجود تلاش‌های اداره محیط زیست استان و خانم ابتکارهنوز هم حقابه تالاب را به درستی نداده‌اند. یک مشکل ما این است که حقابه سازمان آب و برق خوزستان را از کرخه کاهش داده‌اند و به تبع آن آب کمتری هم به تالاب داده می‌شود و یک علت دیگر هم این است که الان برنج کاری در بالادست تالاب آغاز شده و برای این کشت و کار، برداشت بی‌رویه و غیرمجاز از سرشاخه‌ها هم زیاد می‌شود و نهایتاً آب تالاب کمتر می‌شود امامسأله مهمتر فعالیت شرکت نفت است که هیچ کس نمی‌تواند جلویشان را بگیرد و هرکاری دلشان بخواهد انجام می‌دهند و ما تاکنون چندین پرونده قضایی علیه آنها در محاکم قضایی داشته‌ایم و حتی با تلاش بچه‌ها کارشان را متوقف کردیم ولی بعد می‌روند با وکیل و از راه‌های دیگر کار خودشان را راه می‌اندازند و اصلاً هم به محیط زیست توجهی نمی‌کنند. این مقام مسئول می‌گوید: متأسفانه همان مقدار ناچیز آبی که وارد تالاب می‌شود یک بخشی‌ از آن را شرکت نفت لطف می‌کند و بدون هماهنگی مسدود می‌کند، جاده‌های متعدد می‌زنند و ارتباط آبی طرفین تالاب را قطع می‌کنند. به همین دلیل می‌توانم بگویم مجموعه‌ای از این عوامل باعث این وضعیت موجود شده است.

سلب مسئولیت از وزارت نفت
عملیات شبانه شرکت نفت برای خشکاندن هورالعظیم که با بتون کردن دریچه‌های ورودی آب به تالاب در چند روز گذشته همراه بود نه تنها مورد اعتراض سازمان محیط زیست بوده بلکه واکنش تند سازمان آب منطقه‌ای خوزستان را هم به دنبال داشت به طوری که معاون طرح و توسعه شبکه‌های آبیاری این سازمان، شرکت نفت را عامل اصلی خشک شدن هورالعظیم عنوان کرد و مدعی شد شرکت نفت حتی در برهه‌ای از زمان آب تالاب را تخلیه کرده و اخیراً نیز جلو ورود آب را به تالاب گرفته است. با این حال وزیر نفت خطاب به محیط زیست دو هفته قبل گفت: تالاب هورالعظیم را من نباید احیا کنم، شما باید یقه کسی را بگیرید که این تالاب را خشک کرد. بیژن زنگنه که امسال نیز جایزه ملی محیط زیست را از سازمان محیط زیست دریافت کرده حالا معتقد است حتی آلودگی‌های پتروشیمی‌ها هم به او و مجموعه تحت امرش مربوط نمی‌شود و می‌افزاید: آلودگی ناشی از پتروشیمی‌ها در خوزستان به وزارت نفت مربوط نمی‌شود و محیط زیست که یک دستگاه حاکمیتی است خود باید پیگیر این مسائل باشد!

آغاز فعالیت نفتی در هورالعظیم
تالاب هورالعظیم یا هورالهویزه، هورالحمار و هورالمرکزی سه بخش عمده مجموعه تالاب‌های بین النهرین در حدفاصل بین دو کشور ایران و عراق است که بخش ایرانی آن به نام هورالعظیم 125 هزار هکتار وسعت دارد. اما پای نفتی‌ها از ابتدای دهه 80 و با چراغ سبز سازمان محیط زیست به بهانه تنها اکتشاف نفت به این تالاب باز شد و امروز میدان نفتی آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی و یاران شمالی سه میدان نفتی بزرگ ایران در تالاب به شمار می‌رود. در دولت نهم نیز حدود 7600 هکتار از هورالعظیم با مصوبه شورای عالی اقتصاد به وزارت نفت به مدت 30 سال واگذار شد و عملاً گستره فعالیت نفتی‌ها را در این تالاب بیشتر کرد.

ساخت جاده‌های متعدد، خشکاندن تالاب برای ایجاد تأسیسات نفتی، تخلیه گل حفاری آلوده به مواد نفتی و فلزات سنگین در حاشیه و داخل تالاب و مسدود کردن دریاچه‌های ورودی آب توسط شرکت نفت و نیز تخصیص نیافتن کامل حقابه تالاب هورالعظیم از جمله دلایل خشکیدگی هورالعظیم و تبدیل آن به کانون ریزگردهاست. در همین حال کاهش حقابه استان خوزستان از رودخانه کرخه، باعث شده بخشی از زهاب کشاورزی نیشکر خوزستان از تالاب منصوری خرمشهر و نیز پساب‌های کشاورزی سوسنگرد و هویزه نیز به عنوان حقابه با درصد آلودگی و شوری بالا وارد هورالعظیم شود. با این حال هنوز علت دقیق مرگ و میر ماهیان مشخص نیست.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۲۶
پیمان صاحبی



وحید اسلام‌زاده - اکرم موثق


اشاره: یدالله سبوحی دارای دکتری مهندسی سیستم‌های انرژی است و با رتبه استادی عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف و در دانشکده مهندسی انرژی مشغول به تدریس است. وی همچنین رئیس پژوهشکده علوم و فناوری انرژی دانشگاه شریف، تألیف چند کتاب در این حوزه و چند مقاله علمی و پژوهشی ارائه شده در سمینارها و کنگره‌های ملی و بین‌المللی را در کارنامه علمی و کاری خود دارد. در گفت‌وگویی که از نظرتان می‌گذرد، از ترکیب سرمایه و انرژی برای بهبود شرایط محیط زیست سخن می‌گوید. همچنین معتقد است ترکیب مذکور از شرایط یکسانی در شرایط مختلف برخوردار نیست و باید متناسب با شرایط جدید، تغییر کند. او علاوه بر چهار عامل اصلی اقتصاد کلاسیک برای زندگی بشر، محیط زیست را به‌عنوان عامل پنجمی معرفی می‌کند که حتی شاید عوامل دیگر وابسته و تابع آن بوده و وارد اقتصاد معاصر شده است. او با این نگاه بحث ایجاد روستای سبز را مطرح می‌کند.


لطفاً تعریفی کاربردی و عملیاتی از "بهینه‌سازی انرژی" برای مخاطبان ما ارائه دهید. آیا "مصرف بهینه انرژی" هم در این تعریف شما جایگاهی دارد؟

ما برای کار و زندگی و همچنین برطرف کردن نیازهای اساسی‌مان، نیاز به انرژی و منابع مختلفی داریم که در طبیعت وجود دارد. این انرژی و منابع را باید فراورش کنیم تا بتوانیم از آن بهره‌برداری کنیم. در فرایند برداشت از طبیعت و همچنین فراورش این مواد، از اشکال مختلف انرژی استفاده می‌کنیم. این انرژی برای خُرد کردن، تغییر دادن و ترکیب شیمیایی و فیزیکی مواد مورد استفاده قرار می‌گیرد تا به یک محصول نهایی دست یابیم.

بدون صرف انرژی امکان‌پذیر نیست موادی از طبیعت قابل استفاده باشد. خود انرژی در طبیعت وجود دارد. ما انرژی را از خود تولید نمی‌کنیم، بلکه انرژی را هم از طبیعت می‌گیریم. انرژی را ما به اشکال گوناگون تقسیم می‌کنیم و از هرکدام در بخشی از کارمان بهره می‌گیریم. اگر بازده کمی از انرژی را مورد استفاده قرار دهیم، و بهره‌برداری بیشتری از منابع طبیعت داشته باشیم، به نوعی به بهینه‌سازی انرژی نزدیک شده‌ایم.

چرا امروزه بهره‌برداری از منابع طبیعی در جوامع بشری به‌طور گسترده ضرورت پیدا کرده است؟ دلیلش این است که افزایش بهره‌وری هدف اصلی جوامع انسانی است. باید انسان بتواند نیازهایش را در کمترین زمان تأمین کند و زمان بیشتری در اختیارش باشد تا بتواند سایر نیازهایش ازجمله نیازهای معنوی یا فرهنگی اش را نیز برآورده کند. وقتی که من صبح تا شب درگیر معیشت و زندگی باشم دیگر وقتی برای معنویت و امور فرهنگی ندارم؛ بنابراین هدف بشر در کل زندگی‌اش این بوده که بهره‌وری را ببرد بالا تا وقت بیشتری برای فکر کردن و معنویت داشته باشد. افزایش بهره‌وری معنایش این است که ما به ازای یک نیاز مشخص از منابع کمتری استفاده کنیم. در اینجا بهینه‌سازی مطرح می‌شود؛ به این معنا که از مجموعه منابع، کمترین منابع با فراورش و بهینه‌سازی بالا برای برطرف کردن نیازهایمان استفاده کنیم. منتها این منابع تنها انرژی نیست، مواد، نیروی انسانی، و سرمایه نیز هست؛ البته ترکیب این‌ها مهم است.


بهترین نقطه این ترکیب کجاست؟

شناسایی بهترین نقطه موضوع اصلی "بهینه‌سازی" است. در اقتصاد کلاسیک منابع ما کار و زمین و انرژی بود، اما امروزه منابع ما محیط زیست هم هست. یعنی اگر محیط زیست را تخریب کنیم، به دلیل این بهره‌برداری نامناسب از طبیعت، چارچوب اساسی زندگی‌مان را تخریب کرده‌ایم. مثل این می‌ماند خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، تخریبش کنیم، بدون اینکه امکان زندگی کردن در خانه دیگری داشته باشیم.

امروزه محیط زیست یک منبع و سرمایه مهم اقتصادی شناخته می‌شود. اگر این منبع و سرمایه تخریب شود، کلیه منابع و سرمایه‌های دیگر را از دست می‌دهیم. پس امروزه منابع ما برای زندگی همان چهار عامل اصلی اقتصاد کلاسیک نیست، محیط زیست پنجمین عامل و حتی شاید عاملی که دیگر عوامل وابسته و تابع آن هستند وارد اقتصاد معاصر شده است.

با توجه به تمامی عواملی که باعث می‌شود انسان نیازهایش را برطرف کند، بهترین نقطه ترکیب کجاست؟ اینجا بحث فناوری مطرح می‌شود. در گذشته فناوری‌هایی داشتیم که نقش نیروی انسانی در آنها بسیار زیاد بود، مثل کشاورزی سنتی که نیروی انسانی در کاشت و داشت و برداشت نقش بسیار مهمی داشت. در فناوری امروز نقش نیروی انسانی بسیار کم شده است، در مقابل از امکانات دیگر استفاده می‌شود، مثل ماشین‌آلات کشاورزی، کشت گلخانه‌ای و...

در کشت گلخانه‌ای انرژی بیشتری صرف، اما آب کمتری استفاده می‌کنیم. در صورتی که اگر کشت معمولی بود، هم انرژی بیشتری استفاده می‌کردیم و هم آب بیشتری. در فناوری جدید ترکیب‌های خاص و جدیدی شکل می‌گیرد. این ترکیبات در طول زمان و کمیابی منابع و در دسترس بودن این منابع تغییر پیدا می‌کند. در جامعه‌ای اگر انرژی به وفور یافت شود و سرمایه کم باشد، ترکیب باید به‌گونه‌ای باشد که انرژی بتواند جای کمبود سرمایه را پر کند؛ مثل کشور ما.

اما در کشورهای صنعتی هم انرژی و هم سرمایه زیاد است. کشورهای صنعتی سعی می‌کنند به جای انرژی از سرمایه استفاده کنند. به‌عنوان مثال بازیافت در این کشورها بسیار بسیار مهم است و روی آن بسیار هوشیارانه سرمایه‌گذاری می‌کنند. برای همین است که در کشورهای صنعتی پیچیدگی فناوری در مقایسه با کشور ما تفاوت‌های اساسی دارد. ما هرچه فناوریمان ضعیف‌تر باشد تخریب محیط زیست‌مان بیشتر می‌شود. چون نمی‌توانیم از فناوری پیشرفته بازیافت استفاده کنیم، مدام از محیط زیست استفاده می‌کنیم.

در افق کوتاه مدت در نسبت میان مصرف انرژی و سرمایه، بهترین نقطه استفاده بیشتر از انرژی و استفاده کمتر از سرمایه کمتر است، اما در افق بلندمدت قضیه کاملاً برعکس می‌شود. باید انرژی کمتر و سرمایه بیشتر مصرف کنیم. چراکه تجدید انرژی، زمان بر است، اما سرمایه در زمان کوتاه‌تری می‌تواند خود را تجدید کند. در کشور آلمان تا امروز به انرژی یارانه می‌دهند، اما به کدام انرژی، انرژی تجدیدپذیر. در صورتی که یارانه برخلاف صلاح و صرفه اقتصادی ملی است. یعنی بهترین نقطه اقتصادی جایی است که کاملاً رقابت آزاد باشد و قیمت‌ها بر اساس هزینه نهایی تولید، تعیین شود. یارانه این سیستم را بهم می‌زند و باعث می‌شود که اقتصاد از روند روال عادی خود خارج شود. وقتی یارانه می‌دهید یعنی هزینه‌ها را از قیمت‌های اصلی دور می‌کنید و این یعنی ایجاد اختلال در یک جاده صاف و روان؛ در نتیجه بازده اقتصادی کشور افت پیدا می‌کند.

دولت آلمان صلاح را در این دیده است که به صنعتی که از انرژی‌های تجدیدپذیر استفاده می‌کند یارانه بدهد، چون بر اساس مطالعات دولت آلمان امکان استفاده از این انرژی در کشورشان بسیار است. این امکان در کشور ما هم فراوان است، اما متأسفانه برنامه ریزی دقیقی روی آن انجام نشده است. دولت آلمان برای این که صنعت آن کشور از این منابع بهترین استفاده را ببرند، یارانه تشویقی می‌دهد. شاید یارانه دادن کشور آلمان در اینجا مقداری عجیب باشد، اما با تأکید فراوان می‌گویم که یارانه دولت آلمان تشویقی است، درصورتی که یارانه در کشور ما حق است. بین این دو یارانه تفاوت بسیار است. اگر ما هم یارانه را تشویقی می‌دادیم، شاید در استفاده از منابع طبیعی به مصرف بهینه می‌رسیدیم.

بنابراین می‌بینیم که نقطه صرف و صلاح کشور آلمان با سایر کشورها فرق می‌کند. در صورتی که در کوتاه‌مدت نگاه کنیم، نباید انرژی تجدیدپذیر را توسعه بدهید. چون خیلی ارزان‌تر از انرژی فسیلی است، اما اگر با دید بلندمدت و پایداری نسل‌ها و جامعه نگاه کنیم، به این جمع‌بندی می‌رسیم که در زمینه جایگزینی انرژی‌های فسیلی اقدام سریع باید انجام شود. پس ما از نقطه بهینه‌ای برای ترکیب عوامل تولید و منابع تأمین‌کننده نیازهای زندگی‌مان برخورداریم. توجه داشته باشید که این نقطه بهینه ثابت نیست. در گذر زمان با تغییر وضعیت جوامع تحول پیدا می‌کند. برای همین است که نمی‌توانیم نقطه‌ای را پیدا کنیم و بگوییم همیشه باید روی این نقطه بایستیم. زمانی که نرخ سرمایه در کشور ما بالا است، ترکیب خاص خود را می‌خواهد، و اگر این نرخ پایین بیاید ترکیب جدیدی را باید بیابیم. مقدار بهینه مصرف منابع کجاست؟

ما با دو مسئله روبه‌رو هستیم:

۱- ترکیب بهینه منابع؛

۲- مقدار مصرف بهینه منابع؛

این دو در رابطه مستقیم با هم هستند. برای تولید کالایی احتیاج به منابع داریم: منابع چیست؟ مواد و انرژی‌ای که طبیعت به ما می‌دهد. این مواد و انرژی به دو گونه هستند: تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر. باد و انرژی خورشید تجدیدپذیر هستند، اما نفت و گاز تجدیدناپذیرند. اگر این منابع درست ترکیب شوند، یعنی بدانیم که کجا باید از باد و انرژی خورشید استفاده کنیم و کجا به مقدار معین و تعریف شده نفت و گاز مصرف کنیم، به ترکیب بهینه رسیده‌ایم. این ترکیب بهینه مقدار مصرف بهینه را هم برای ما تعریف می‌کند. اما اگر این منابع درست ترکیب نشوند، آن‌وقت مقدار مصرف منابع نیز بهینه نخواهد شد. به‌عبارت دیگر حجم استفاده از منابع بر اساس نیاز انسان‌ها تعیین نمی‌شود، بلکه بر اساس ترکیب منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر تعیین می‌شود. اینکه هرچقدر لازم داشته باشیم استفاده کنیم تا به هدف برسیم، دقیقاً برخلاف بهینه‌سازی انرژی و حفاظت از محیط زیست است. بلکه باید منابع شناسایی شود، میزان استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر بیشتر از میزان استفاده از انرژیهای تجدیدناپذیر باید باشد، وقتی ترکیب آنها شناسایی شود، و میزان مصرف هر منبع هم مشخص شود، بر این اساس مقدار "بهینه مصرف منابع" تعریف شده است. کاهش مصرف انرژی به‌تنهایی کار درستی نیست، بلکه باید به حدی کاهش یابد که ترکییب کل بهترین وضعیت و بالاترین کارآیی را داشته باشد.


کدام نهادها و سازمان‌ها (اعم از دولتی یا غیردولتی) در "بهینه‌سازی انرژی" با شما همگام و همسو هستند، آیا این نهادها و سازمان‌ها اولویت خاصی برای این امر مهم قائل هستند؟

در دنیا ۱۳,۵ میلیارد تن معادل نفت، انرژی استفاده می‌شود. پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۵۰ در همین جوامع می‌توانیم این میزان را به هفت میلیارد تن، یعنی حدود ۵۰ درصد کاهش دهیم؛ از طریق بحث ترکیبی که در بالا اشاره شد. پس پتانسیل بزرگی در دنیا برای بهینه‌سازی مصرف انرژی و حفاظت از محیط زیست وجود دارد. فقط سرمایه‌گذاری می‌خواهد. یکی از راه‌های مهم کاهش آثار تغییرات اقلیمی، کاهش هزینه‌ها و بهبود سطح زندگی و بالفعل کردن این پتانسیلی است که در دنیا وجود دارد. در کشور ما هم این پتانسیل بالا وجود دارد. برآورد ما این است که حدود ۴۵۰ میلیون بشکه معادل نفت در سال، البته در کوتاه‌مدت یعنی در عرض پنج سال، می‌توانیم صرفه‌جویی کنیم و در میان‌مدت با تکنولوژی‌های جدیدتر، می‌توانیم تا ۷۵۰ میلیون بشکه نفت صرفه‌جویی کنیم که حدود ۵۰ درصد می‌شود. در حال حاضر معادل ۱.۸ میلیارد تن انرژی نفتی استفاده می‌کنیم. در این صرفه‌جویی نهادهای مختلفی ذی‌نفع هستند: وزارت نفت، این وزارتخانه عرضه‌کننده انرژی است. اگر فقط یک لیتر صرفه‌جویی کنیم این یک لیتر در یک فرایند فرآوری انرژی به رقمی بالاتر از مثلاً یک‌هزار تومان می‌رسد؛ بنابراین وزارت نفت، شرکت ملی گاز ایران، وزارت نیرو، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، وزارت صنعت و معدن و تجارت، سازمان حفاظت محیط زیست، هرکدام بنوعی با ستاد بهینه‌سازی انرژی در ارتباط هستند. بخش خصوصی هم که مصرف‌کننده انرژی است در ساختمان و حمل نقل با ما در اتباط است. آنها باید انگیزه بهینه‌سازی انرژی را در ما ایجاد کنند. چرا باید بخش خصوصی این انگیزه را در ما ایجاد کند؟ چون بخش خصوصی هرچه در مصرف انرژی صرفه‌جویی کند هزینه‌هایش کمتر می‌شود.


آیا برای تحقق این هدف ستاد بهینه‌سازی انرژی و محیط زیست ایجاد نشد، وظایف این ستاد چیست؟

بله. با همین هدف ستاد بهینه‌سازی انرژی و محیط زیست ایجاد شد. در این مجمع ستاد برای خود چند وظیفه تعریف کرد: هماهنگی برنامه‌های این نهادها با یکدیگر تا به‌صورت جزیره‌ای کار نکنند؛ ستاد باید هم‌افزایی بین نهادها داشته باشد، نه اینکه این نهادها همدیگر را خنثی کنند؛ ستاد باید نقاط اشتراک و افتراق این نهادها را بشناسد، نقاط اشتراک را تقویت و ارتباطات را بیشتر کند، تا حرکت‌ها همسو شود.

ما اسناد بالادستی زیادی داریم مانند الگوی اصلاح مصرف، اقتصاد مقاومتی، که بحث بهینه‌سازی انرژی در آنها مطرح و تأکید شده است. اما چرا اجرا نمی‌شود؟ بیست سالی است که صحبت می‌کنیم، اما متأسفانه دستاورد چندانی در این زمینه نداشتیم. اگر هم دستاوردهایی بوده، مربوط به تکنولوژی‌های خارج از کشور است. برای مثال حمل نقل در دنیا پیشرفت‌های شگرفی داشته و ما هم از این پیشرفت‌ها بهره برده‌ایم. اما در اصل، این پیشرفت‌ها به ما مربوط نمی‌شود، بلکه در تولید جهانی حرکتی برای صرفه‌جویی در انرژی صورت گرفته است. اگر لامپ‌های ما کم‌مصرف شده‌اند به پیشرفت جهانی مربوط است نه به ما!

علاوه بر این در ستاد بهینه‌سازی انرژی دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که آیا باید برای صرفه‌جویی در مصرف انرژی سرمایه‌گذاری کنیم، یا باید از انرژی‌های تجدیدپذیر بیشتر و مؤثرتر استفاده کنیم؟! برخی معتقد هستند که این‌ها از لحاظ اقتصادی توجیه ندارد و نرخ برگشت این سرمایه‌ها بسیار گران است. ستاد می‌خواهد موانع بهینه‌سازی را شناسایی کند، یا به این پرسش‌های اساسی پاسخ دهد و با کمک نهادهای درگیر در این زمینه، این موانع را رفع و رجوع و پرسش‌ها را پاسخ دهد.

مأموریت دیگر ستاد این است که اگر بهینه سازی انرژی راه بیفتد، نیاز به دانش و فناوری‌های جدید است. اینجا بحث "دانش‌بنیان" مطرح می‌شود. زمانی متوجه می‌شویم انرژی لازم داریم؛ از این رو با تأسیس نیروگاه، ظرفیت‌سازی می‌کنیم. توسعه کشور این جا در سطح است، اما زمانی می‌گوییم برای انرژی بیشتر باید از همه ظرفیت‌مان بهره ببریم. بهینه‌سازی انرژی، توسعه را به عمق می‌برد و این مبتنی بر ایجاد ظرفیت جدید نیست، بلکه به‌کارگیری دانش فنی، و ارتقاء فعالیت‌ها است؛ بنابراین بهینه‌سازی انرژی یک فعالیت "دانش‌بنیان" است. مأموریت دیگر ستاد این است که این فعالیت‌های "دانش‌بنیان" را حمایت و پشتیبانی کند تا شرکت‌های خصوصی بیشتری به این سمت گرایش پیدا کنند. دولت باید با همکاری بخش خصوصی، مراکز تحقیقاتی و دانش فنی ایجاد کنند تا شرکت‌های بخش خصوصی بتوانند به سمت دانش‌بنیان و ایجاد فناوری حرکت کنند.


در حوزه کشاورزی به‌ویژه دامداری و پرورش طیور، بهینه‌سازی انرژی به چه معنایی است و در این باره دستاوردهای جهانی چیست؟ در مقایسه با دستاوردهای جهانی مصرف انرژی در ایران در حوزه‌های مربوطه چگونه است؟

تاریخ تحولات روستا در دنیا از انقلاب صنعتی شروع می‌شود. از این دوره مهاجرت از روستاها به شهرها خیلی زیاد شد. همین روند را در ۳۰ یا ۴۰ سال گذشته در کشورمان شاهد بودیم. در کشورهای صنعتی نوعی مهاجرت معکوس، یعنی از شهر به روستا در یکی دو دهه اخیر شروع شده است. مهاجرت از روستا به شهر باعث شد منابع در روستاها بلااستفاده بماند و از آن‌طرف منابع در شهرها کم شود. سرمایه‌گذاری کشورهای صنعتی منجر به مهاجرت معکوس شد تا از منابعی که بدون استفاده افتاده، بهره‌برداری شود. منتها این بهره‌برداری مجدد، بهره‌برداری گذشته نیست. بلکه با یک دید جدید، با یک فناوری جدید که بسیار کارآمدتراست باعث می‌شود که از محیط روستا برای بهبود سطح زندگی استفاده شود. در کشور ما فرایند تخلیه روستاها شکل گرفته، در آستانه انقلاب یا اوایل انقلاب ۳۵ هزار روستا در ایران بود، اما در حال حاضر شاید به ۱۰ هزار تا هم نرسد. منابعی که زندگی چندین خانوار را در روستاها تأمین می‌کرد، امروزه بلااستفاده افتاده است. در شهرها با معضلات اساسی روبه‌رو هستیم.

مشکلاتی از قبیل آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ترافیکی با گره کور و غیرقابل حل، گرم شدن روزبه‌روز شهرها و خیلی مشکلات دیگر. یکی از بحث‌های مهم ما در ستاد بهینه‌سازی انرژی ایجاد روستاهای سبز است. به چه نحو؟ روستاها منابع انرژی خیلی خوبی مثل انرژی خورشیدی، انرژی بادی و... دارند. روستاها می‌توانند انرژی خود را در خود تولید کنند. آن وقت ما چه می‌کنیم؟! گاز گران‌قیمت را با هزاران مصیبت و دردسر، به روستاها می‌بریم. روستاهای ما نیازی به گاز ندارند. مشکل در سیاست‌های دولت است. مردم حق دارند از منابع ملی برای زندگی‌شان بهره‌برداری کنند، اما دولت باید با استفاده از منابع محلی، هزینه‌های کلان خود را کاهش دهد. کنار دیزین رودی در جریان است. من مطالعه کردم که اگر از انرژی آب این رود بهره‌برداری کنیم، هم هتلی که آنجا هست از این انرژی استفاده می‌کند و هم روستاهایی که در کنار این رود هستند از انرژی برق و گرمایش و سرمایش آن استفاده می‌کنند. در صورتی که اکنون هتل دیزین از گازوئیل استفاده می کند. یا روستای"ولایت رود" از گازوئیل استفاده می‌کند. از انرژی این رود پنج مگابایت می‌توان برق تولید کرد و منطقه را از انرژی‌های دیگر بی‌نیاز کرد. با شورای ده جلسه گذاشتم، متوجه شدم که آنها دنبال گازرسانی هستند. پیشنهاد دادم که به جای گاز بیایید از انرژی این رود استفاده کنید. سرمایه‌گذاری بیاید و این کار را انجام دهد. تکنولوژی‌ای است به نام "پمپ حرارتی". این پمپ از دمای محیط برای گرمایش و سرمایش خانه‌ها استفاده می‌کند. شورای ده خوشحال شدند و استقبال کردند. از طرف پژوهشکده برای اخذ مجوز رفتیم، متوجه شدیم شرکت آب منطقه مجوز نمی‌دهد. گفتند ما مطالعه می‌کنیم، حدود یک سال و نیم می‌گذرد و هنوز نتیجه مطالعه به ما نرسیده است.

یک پتانسیل محلی که می‌تواند جایگزین سوخت فسیلی و تجدیدناپذیر و آلوده‌کننده‌ای به نام گازوئیل شود با سیاست‌های اشتباه روی زمین مانده است. همان گازوئیل می‌تواند صادر شود و برای کشور درآمدزا باشد. در ضمن پیشنهاد من درآمدزا هم بود و اگر با دو درصد از این درآمد، صندوق قرض‌الحسنه‌ای ایجاد می‌کردیم، کارهای کشاورزی در راستای توسعه محلی یا ایجاد بیمه‌های تکمیلی برای مردمان روستا، ارتقاء پیدا می‌کرد. بالاخره توانستیم مقدمات استفاده از این پمپ‌های حرارتی را در دو روستای مازندران انجام دهیم. البته موافقت‌ها را هم گرفته‌ایم. این دو روستا در حال حاضر نفت سفید مصرف می‌کنند. اگر پیشنهاد من اجرایی شود می‌توانیم به زنبورداران منطقه هم کمک کنیم. این زنبورداران عسل‌های ارگانیک تولید می‌کنند. این عسل‌ها در اروپا با قیمتی چند برابر ایران فروش می‌رود. این کار می‌تواند هم برای کشور ارز آور باشد و هم به نفع زنبورداران باشد.


تولید، صنعت، انرژی، و اشتغال؛ از یک طرف مؤلفه‌های مهم آسیب‌رسانی به محیط زیست هستند، و از طرف دیگر بدون این چهار امر مهم، زندگی مدرن امروزی قابل تصور نیست، شما چگونه می‌توانید این چهار امر مهم را با منابع طبیعی و محیط زیست سالم و پایدار هماهنگ سازید؟

هرم اکوسیستم یا هرم انرژی، تولیدکننده و مصرف‌کننده اول و دوم انرژی را تعریف می‌کند. تولیدکننده گیاهان هستند. مصرف‌کننده نخست عمدتاً حیوانات هستند که از گیاهان تغذیه می‌کنند. مصرف‌کننده دوم انسان‌ها هستند که از هر دو، هم گیاهان و هم حیوانات تغذیه می‌کند. پایداری به این معنا است که این دو منبع باید وجود داشته باشد تا انسان بتواند تغذیه کند. این دو منبع چگونه شکل می‌گیرند؟ انرژی خورشید منبعی است که تأمین‌کننده منابع گیاهی است. جریان فتوسنتز. اگر هرچه این چرخه طبیعت سالم بماند، هرچه این چرخه بر اساس نیاز خودش حرکت کند، تمامی امور بر سر جای خود باقی خواهد ماند. متأسفانه انسان این چرخه را یا کُند کرد، یا تند، یا حتی در برخی مواقع آن را از حرکت انداخت. از طرف دیگر سرعت سرسام‌آور رشد جمعیت انسانی روند طبیعی و سالم این چرخه را به هم زد. رشد جمعیت باعث شد که سر هرم بزرگ‌تر شود. رشد جمعیت سرسام‌آور باعث شد که برای رفع نیازهایش از منابع طبیعی استفاده بی‌رویه کند، آن هم به علت عدم آگاهی. پیشرفت علمی انسان هم باعث شد که برداشت از این منابع به بدترین شکل صورت گیرد. خلاصه اینکه: پایه‌های منابع طبیعی سست شده، این سستی باعث شد که انسان به فکر بیفتد که چگونه می‌تواند این پایه‌ها را مجدداً استوار سازد، به همین دلیل بحث توسعه پایدار مطرح شد، اما تعریف توسعه پایدار تا اجرای آن در کشورهای مختلف، با توجه به فرهنگ و نیازهای متفاوت، آن‌طور که باید می‌شد، اجرا نشد و دوباره این پایه‌های سست، روزبه‌روز سست‌تر شد. نظر ما در ستاد بهینه‌سازی انرژی این است: باید به دانشی که تکیه بر منابع طبیعی ندارد توجه خاصی شود./

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۵۱
پیمان صاحبی



اسناد فائو در پروژه ستاد احیاء دریاچه ارومیه امروز سه شنبه ازسوی عیسی کلانتری دبیر ستاد احیاء دریاچه ارومیه و ناکوزی رئیس دفتر نمایندگی فائو درایران در دانشگاه صنعتی شریف به امضا رسید.

به گزارش خبرنگار ایانا، مراسم امضا با حضور عیسی کلانتری، مشاور رئیس جمهوری در امور آب و دبیر و مجری ستاد احیای دریاچه ارومیه، مسعود تجریشی مدیر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه، کوبایاشی سفیر ژاپن در ایران، آکیرا نوروتا دبیر اول سفارت ژاپن، نازوکی هوشی دبیر دوم سفارت ژاپن و ناکوزی رئیس دفتر نمایندگی فائو در ایران برگزار شد.

عیسی کلانتری دبیر ستاد احیاء دریاچه ارومیه در این مراسم درباره مفاد این اسناد گفت: مبلغ کمک فائو در این اسناد سه میلیون و ۸۰۰ هزار دلار است و مدت اجرای پروژه ۴ سال تعیین شده است.

 مسعود تجریشی نیز در خصوص هزینه ای که دولت روحانی در مقابل آورده دولت ژاپن نیز توضیح داد: دولت ایران در اجرای این پروژه همراه متخصصین فائو خواهد بود و هزینه های مربوط به متخصصین داخل و مدیریت جامع پروژه را تامین خواهیم کرد.

وی افزود: توسعه سیستم پیشرفته مصرف آب برای کل حوضه دریاچه ارومیه ، مدیریت خشک سالی مبتنی بر مدیریت ریسک و مواجهه با آن،اجرای برنامه های اجتماعی، اقتصادی در راستای معیشت جایگزین پایدار و با دوام برای کشاورزی در حوضه آبریز با هدف حفظ منابع آبی و در آمد کافی برای جوامع محلی، برخی از اهداف این پروژه است.


احیای دریاچه ارومیه حتمی است

در این نشست کلانتری در خصوص اینکه دریاچه ارومیه در واقعیت قابلیت احیا دارد؛ گفت: آنهایی که می گویند دریاچه احیاء نمی شود تخصص ندارند؛ وضعیت دریاچه نشان داده است پیش بینی ستاد احیاء و دانشگاه شریف مبنی بر قابلیت احیای دریاچه صحیح بوده و در این مدت نه تنها وضعیت دریاچه تثبیت شد، بلکه به عمق آن نیز اضافه شده است.

وی افزود: امسال نسبت به سال گذشته حدود ۱۵ سانتی متر بر عمق دریاچه اضافه شد چون آب ورودی به دریاچه این قابلیت را داشت که نمک ها را حل کند که با این کار به عمق اضافه شد، این نشان می دهد دریاچه پتانسیل احیا شدن را دارد، اما به شرطی که روند احیا ادامه و سرمایه گذاری ها تداوم یابد.

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه افزود: اکنون مساحت دریاچه دو هزار و ۶۰۰ کیلومتر مربع است که قرار است تا سال ۱۴۰۲ به وسعت چهار هزار و ۲۰۰ کیلومتر با حددو ۱۵ میلیارد متر مکعب آب برسد که لازمه آن تداوم روند احیاء و سرمایه گذاری ها است.

وی تاکید کرد: به نظر من هر دولتی که بر سر کار بیاید مجبور است دریاچه را احیاء کند، زیرا هزینه احیاء حدود ۶ تا ۷ میلیارد دلار است، اما هزینه خشک شدن دریاچه بیش از یک هزار میلیارد دلار است زیرا جابجایی شهرهایی مانند ارومیه و تبریز با این مبلغ امکان پذیر نیست.

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه گفت: سال گذشته حدود ۵۰ درصد منابع مالی احیای دریاچه تامین شد، اما امسال تاکنون فقط منابعی از آب های مرزی که حدود ۲۰۰ میلیارد تومان است تامین شده است.

وی افزود: اعتبار امسال برای احیاء هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان یعنی حدود ۵۰۰ میلیون دلار است که دولت باید تامین کند.


افزایش ۴۰ درصدی وسعت دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته

دبیر ستاد احیاء دریاچه ارومیه گفت: دریاچه ارومیه امسال نسبت به سال گذشته بیش از ۲,۲ درصد آب بیشتر دارد و وسعت آن حدود ۴۰ درصد بیشتر شده است، اکنون تقریبا آب دریاچه مشابه ۴ سال پیش است که امیدواریم با تداوم عملیات احیاء و برنامه هایی که دانشگاه شریف با همکاری سایر دانشگاه ها انجام داده تا ۸ سال آینده شاهد احیاء دریاچه باشم.

وی با قدردانی از دولت ژاپن ادامه داد: این کشور براساس اسناد امضا شده امروز تا ۴ سال آینده در زمینه مسائل اجتماعی حوضه آبریز دریاچه و پایداری آن به ما کمک می کند.

کلانتری همچنین با تشکر از سازمان فائو در راستای کمک به احیاء دریاچه ارومیه گفت: از نماینده سازمان فائو در تهران تشکرمی کنم چون این سازمان در خصوص معیشت جایگزین و مدیریت خشکسالی تلاش می کند.

کلانتری در خصوص صرفه جویی آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه توضیح داد: حدود ۱۶ واحد درصد از آب رودخانه زرینه رود که ۵۰ درصد از آب دریاچه ارومیه را تامین می کند کم کردیم که با این کار نه تنها درآمد کشاورزان کم نشد، بلکه بررسی ها نشان می دهد ۱۸ درصد افزایش تولید داشتند.

دبیر ستاد احیاء دریاچه ارومیه ادامه داد: چون در آن منطقه آب به شدت هدر داده می شود و به جای ۰,۸ ضریب تبخیر و تعریق که باید آبیاری کنند ۱.۴ واحد تبخیر و تعریق آب مصرف می کنند یعنی حدود ۴۵ درصد آب اضافه مصرف می شود که این مسئله خود کاهش محصول را به دنبال دارد.

کلانتری درخصوص معیشت جایگزین کشاورزان در حوضه آبریز دریاچه ارومیه گفت: بر این اساس در جاهایی که صرف جویی آب موجب کاهش درآمد شود، معیشت جایگزین اعمال می شود و ما معتقدیم شاید اصلا نیازی به معیشت جایگزین نباشد، اما اگر لازم بود حتما اجرا خواهیم کرد.


تداوم همکاری های محیط زیستی فائو با ایران

رئیس دفتر نمایندگی فائو در ایران نیز گفت: افتخار دارم که در برنامه امضای اسناد احیای دریاچه ارومیه حضور دارم.

ناکوزی افزود: در این پروژه ارائه کمک های فنی مهندسی و روش هایی که منجر به مدیریت پایدار منابع آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه شود مد نظر است و در نهایت می تواند فرصت مناسبی را برای همکاری ها در این زمینه فراهم کند.

وی ادامه داد: همکاری در این پروژه با دانشگاه شریف و ستاد احیای دریاچه ارومیه مساله مهمی است و مباحثی در خصوص حوضه آبخیز دریاچه و بخش های مرتبط مانند بیلان آب حوضه در این همکاری مد نظر است.

ناکوزی گفت: بر اساس این اسناد، برای جوامع محلی فعالیت های متعددی در خصوص مقابله با شتاب خشک شدن دریاچه ارومیه انجام می شود.

وی افزود:اطمینان می دهم که در خصوص مسائل و مشکلات محیط زیست ایران همچنان همکاری خواهیم داشت و امیدوارم روابط با دولت ایران با حمایت مالی دولت ژاپن ادامه داشته باشد تا در این تداوم مشکلات محیط زیستی ایران که هدف همکاری ما است کاهش یابد.

ناکوزی تاکید کرد: امیدوارم این تلاش ها منافعی را برای مردم محلی حوضه دریاچه ارومیه ، ملت و دولت ایران به دنبال داشته باشد.

رئیس دفتر نمایندگی فائو در ایران گفت: یکی از خروجی های این پروژه موضوع توسعه اقتصادی اجتماعی جوامع محلی است که در این راستا هدف کاهش مصرف آب است که کشاورزی پایدار و فعالیت های اجتماعی برخی از فعالیت ها ی اقتصاد کشاورزی خواهد بود.

وی ادامه داد: یک سری تجزیه و تحلیل هایی در خصوص فعالیت های کشاورزی در حوضه دریاچه ارومیه انجام می شود که بیشتر برروی زنجیره ارزش و فعالیت های اجتماعی و کشاورزی خواهد بود تا به کاهش مصرف آب منجر شود.

رئیس دفتر نمایندگی فائو درایران اظهار کرد: یک سری فعالیت ها در خصوص مدیریت خشکسالی و انتقال فناوری نیز مد نظر است که اجرا می شود.

وی گفت: بحث و تجزیه و تحلیل در این راستا توسط کارشناسان فائو که در زمینه مشاغل جایگزین، اقتصاد کشاورزی، مدیریت زمین های کشاورزی ، آب و محیط زیست تخصص دارند، انجام می شود.

ناکوزی با بیان اینکه برای شروع کار منتظر امضاء اسناد بودیم افزود: البته مطالعات ابتدایی را در حوضه دریاچه ارومیه انجام داده ایم و اکنون می خواهیم تجزیه و تحلیل های تکمیلی را انجام دهیم.


کمک های ژاپن برای احیا دریاچه ارومیه ادامه دارد

همچنین کوبایاشی سفیر ژاپن در ایران گفت: بیشتر توجه ما در ایران به مسائل محیط زیستی است و در نشست هایی که نخست وزیر ژاپن با رییس جمهوری ایران داشت در این خصوص گفت و گو شده است.

وی افزود: بازدیدی که چندی پیش از دریاچه ارومیه داشتم مشخص شد که این دریاچه همچنان برای احیا به کمک نیاز دارد بنابراین کمک های دولت ژاپن در خصوص مسائل محیط زیستی ایران و احیاء دریاچه ارومیه همچنان ادامه خواهد داشت.

کوبایاشی اظهار کرد: در دولت ژاپن فرایند تامین منابع برای پروژه ها سالانه است به این معنا که امسال از دولت ژاپن درخواست اعتبار می کنیم و آنها برای سال آینده آنرا تامین می کنند اما برای نجات دریاچه ارومیه اعتبار ۴ سال آینده را تخصیص دادند.

وی تاکید کرد: مساله این نیست که چه فردی سفیر باشد اما همکاری دولت ژاپن با دولت ایران در زمینه مسائل محیط زیستی و احیاء دریاچه ارومیه همچنان ادامه خواهد داشت.


سفیر ژاپن در ایران: پروژه احیای دریاچه به قطع موفق خواهد بود

در این نشست کوبایاشی سفیر ژاپن در ایران در مراسم امضای توافق نامه توسعه همکاری پروژه دریاچه ارومیه ضمن عرض تبریک به جهت شروع موفق همکاری بین ستاد احیای دریاچه ارومیه و سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)؛ گفت: امیدوار است در آینده نزدیک نتایج همکاری به احیای دریاچه ارومیه منجر شود.

کوبایاشی افزود: وضعیت دریاچه هنوز ناخوشایند است. باتوجه به شرایط بحرانی دریاچه ارومیه و بر اساس مذاکرات به عمل آمده بین نخست وزیر ژاپن آقای ABE و  روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران، دولت ژاپن مبلغ ۴۳۶ میلیون ین ژاپن معادل ۳,۸ میلیون دلار برای پروژه فائو تحت عنوان « برنامه جامع برای مدیریت پایدار منابع آب در حوضه دریاچه ارومیه » اختصاص داده است.

سفیر ژاپن در ایران تاکید کرد: دو کشور از تداوم روابط و همکارهای بلند مدت در حوضه محیطزیست خرسند هستند. دولت ژاپن در پروژه های مختلف حفاظت از محیط زیست در ایران از طریق JICA و پروژهای UNDP برای احیای دریاچه ارومیه مشارکت دارد.

وی گفت: امیدواریم همه این سازمان ها نقش مهمی در احیای دریاچه ارومیه ایفا نمایند و در احیایدریاچه با هم هماهنگ باشند.

کوبایاشی افزود: احیای دریاچه ارومیه یک شبه محقق نخواهد شد. اما ما به طور قطع امیدواریم که پروژه ها به احیای دریاچه و رفاه مردم منطقه برای داشتن زندگی بهتر منجر خواهد شد/

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۴۸
پیمان صاحبی