منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۱۳ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

سی‌امین نشست کمیسیون کشاورزی، آب و صنایع غذایی اتاق تهران با موضوع فرونشست زمین در تهران، برگزار شد. شهروندان پایتخت‌نشین طی چند هفته گذشته، شاهد نشست زمین در چندین نقطه از تهران بودند و این اتفاقات زنگ خطر فرونشست زمین در کلانشهر تهران را بلندتر از گذشته به صدا درآورد.

به گزارش قانون به نقل از اتاق تهران، بحران فرونشست زمین به دلیل کاهش شدید منابع آب زیرزمینی باعث شد تا کمیسیون کشاورزی، آب و صنایع غذایی اتاق تهران دست به کار شود و این موضوع را در دستور جلسه نشست اخیر خود قرار دهد. نمایندگان بخش خصوصی در کنار نمایندگانی از نهادهای دولتی و عمومی در این نشست به بررسی این بحران زیستی پرداختند. در این نشست که کارشناسانی از وزارت نیرو، سازمان زمین‌شناسی و شهرداری تهران حضور داشتند، این پیشامد و راهکارهای جلوگیری از پیشروی آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نگرانی‌ها از فرونشست زمین در تهران تا حدی است که به گفته کاوه زرگران، رییس کمیسیون کشاورزی، آب و صنایع غذایی اتاق تهران، برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد که سرعت سالانه نشست زمین در دشت تهران در برخی نقاط به 36 سانتی‌متر در سال رسیده است.
 

(فرونشست زمین در دشت ورامین)

 

به گفته کاوه زرگران، برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی، از دلایل اصلی ایجاد فرونشست در بیشتر دشت‌های کشور اعلام شده است و گزارش‌ها حاکی از آن است که هم‌اکنون دشت‌ کبودرآهنگ همدان، ورامین، نظرآباد، دشت تهران، دشت مشهد و نیشابور، دشت‌های استان کرمان، اصفهان و قزوین در شرایط بحرانی ایجاد فروچاله‌ها و فرونشست قرار دارند. به طور نمونه در دشت کبودرآهنگ همدان طی دوره 28 ساله معادل 41.89 متر و افت متوسط سالانه طی این دوره آماره معادل 1.50 متر نشست رخ داده است.


وی با استناد به برخی گزارش‌های مطالعاتی، تصریح کرد که گستره نشست دشت شهریار بیشترین سرعت را تجربه کرده و بخش‌هایی از مناطق 16 تا20 تهران را در برگرفته و در معرض ریسک بالا قرار داده است.
رییس کمیسیون کشاورزی، آب و صنایع غذایی اتاق تهران افزود: سالانه دو متر سطح آب‌های زیرزمینی نزدیک به 60 دشت اصلی در مرکز ایران افت می‌کند و این در حالی است که وجود چاه‌های غیرمجاز در کنار استفاده بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی، این بحران را تشدید کرده است.
به گفته زرگران، در حال حاضر تعداد 15 هزار حلقه چاه عمیق در استان تهران گزارش شده و آماری از چاه‌های غیرمجاز استان در دسترس نیست. او، مدیریت مصرف آب و پایش آن، مدیریت یکپارچه شهری و نیز پایش اطلاعات در این بخش را از جمله راهکارهای جلوگیری از پیشرفت فرونشست زمین در کشور عنوان کرد.


رییس کمیسیون کشاورزی و آب اتاق تهران در خصوص فرونشست زمین در استان تهران گفت: جنوب تهران به طور جدی با مخاطرات نشست زمین مواجه است و بررسی‌ها و گزارش‌های مطالعاتی نشان می‌دهد که در میان مناطق 22 گانه تهران، در مناطق شمالی و به طور کلی در شهر تهران دو عامل برای فرونشست وجود دارد که عامل اول فرسودگی تاسیسات شهری از جمله فرسودگی لوله‌های آب و نشت آب و در نتیجه نشست زمین ناشی از این عامل است و عامل دیگر حفاری‌های صورت گرفته از جمله شبکه مترو است که در چند ماه گذشته با چند مورد از این فرونشست‌ها در شهر تهران مواجه بودیم. اما در سایر مناطق که عمدتا در جنوب تهران واقع است، به دلیل افت آب‌های زیرزمینی، و آثار تکتونیکی آن نشست زمین خطری جدی محسوب می‌شود و باید به آن توجهی فوق‌العاده کرد.


به گفته زرگران، طبق بررسی‌ها، مناطق 16، 17، 18، 19 و 20 شهرداری تهران و شهرهای اسلامشهر، شهریار، چهاردانگه، نسیم شهر، صباشهر و کهریزک تحت تاثیر فرونشست دشت تهران قرار دارند.
وی ادامه داد: در منطقه وسیعی از جنوب غرب تهران به مساحت حدود 600 کیلومتر مربع، پدیده نشست زمین رخ داده و این نشست کردن همچنان ادامه دارد و این در حالی است که حداکثر میزان نشست در برخی از مناطق دشت تهران نیز 36 سانتی‌متر گزارش شده است.

 



(لوله‌زایی چاه‌ها در اثر نشست دشت‌ها و کاهش سطح آب زیرزمینی)

 

رییس کمیسیون کشاورزی، آب و صنایع غذایی اتاق تهران، یکی از مهم‌ترین دلایل ایجاد فرونشست زمین را برداشت اضافی از آب‌های زیرزمینی دانست و گفت: تبعات فرونشست زمین در دشت تهران منجر به افزایش ریسک تخریب تاسیسات زیربنایی و فرونشست در شبکه‌های گاز در این منطقه شده است.


کاوه زرگران به طرح مطالعاتی صورت گرفته بر دشت تهران اشاره کرد و گفت: مطابق آن حدود 25 کیلومتر از طول کمربندی آزادگان، حدود 28 کیلومتر از طول اتوبان قم، حدود 21 کیلومتر جاده ساوه و بزرگراه بهشت زهرا که همگی این نقاط به عنوان اصلی‌ترین محورهای جابه‌جایی کالا و مسافر در استان تهران شناخته می‌شود، با پتانسیل فرونشست مواجه است.

 


(ریسک فرونشست در معابر،‌ اتوبان‌ها و جاده‌های مواصلاتی شهر و دشت جنوبی تهران. از جمله 25 کیلومتر از کمربندی آزادگان، 28 کیلومتر از اتوبان قم و حدود 21 کیلومتر از اتوبان ساوه در این محدود قرار گرفته است.)

وی افزود: خروجی‌های راه‌آهن تهران-جنوب و تهران- تبریز، شاخه‌های جنوبی مترو به سمت اسلامشهر و حرم مطهر حضرت امام خمینی، و همچنین بخش‌هایی از خطوط مترو در مرکز شهر و نیز بخشی از فرودگاه مهرآباد تهران، در این محدوده مخاطره‌آمیز قرار می‌گیرد.



(ریسک فرونشست در مسیر راه‌آهن: خروجی های راه آهن تهران-جنوب و تهران-تبریز در این محدوده واقع است.)

 

رییس کمیسیون کشاورزی و آب تهران با اشاره به اهمیت پدیده فرونشست در دشت تهران گفت: در کل، حدود 120 کیلومتر خط راه‌آهن و 25 کیلومتر از خطوط مترو، حدود 200 کیلومتر اتوبان‌های بین‌شهری، حدود 2300 کیلومتر راه‌ها و معابر شهری و بین‌شهری اصلی و فرعی، 2 انبار مواد نفتی و سوختی و 44 جایگاه پمپ بنزین و 15 جایگاه پمپ گاز، 7 ایستگاه گاز، 30 کیلومتر طول لوله نفت و نیز بیش از 70 کیلومتر خطوط فشار قوی و بیش از 200 کیلومتر خطوط اصلی گاز در محدوده فرونشست تهران قرار دارد.


(ریسک فرونشست در شبکه گاز تهران)



(ریسک فرونشست در خطوط متروی تهران: شاخه‌های جنوبی مترو به سمت اسلامشهر و حرم مطهر و همچنین بخش‌هایی از خطوط مترو در مرکز شهر در این محدوده واقع شده است.)

 

بحران فرونشست زمین در جنوب تهران
به گزارش روابط عمومی اتاق تهران، در ادامه این نشست جواد میبدی، مدیرکل دفتر نظام‌های بهره‌برداری و حفاظت آب و آبفای وزارت نیرو طی گزارشی، به بیان دلایل پیدایش فرونشست زمین در دشت تهران پرداخت و راهکارهایی که این وزارتخانه برای جلوگیری از تشدید آن دار، پرداخت.


میبدی به اقدامات وزارت نیرو در پیشگیری از وقوع فرونشست زمین در دشت تهران اشاره کرد و احیا و تعادل‌بخشی منابع آب‌های زیرزمینی را از آن جمله این اقدامات دانست و افزود: متاسفانه برخی اقدامات مجلس شورای اسلامی در دوره‌های گذشته منجر به تشدید این بحران شد به طوری که در سال 84 با تصویب قانونی، حق‌النظاره از صاحبان چاه‌های مجاز را مجانی کرد.


او افزود: برای اجرای هرچه بهتر طرح احیا و تعادل بخشی منابع آب های زیرزمینی، بسترهایی آماده شده است از آن جمله، پیگیری تعیین میزان آب قابل برنامه‌ریزی در 609 محدوده مطالعاتی در قالب 75 درصد آب تجدیدپذیر برای مصارف کشاورزی، صنعتی، شرب و بهداشت، تهیه سند مدیریت پایدار آب شرب کلان‌شهرهای کشور با همکاری شورای عالی امنیت ملی کشور و همچنین، تدوین برنامه برای مدیریت و مصرف کودهای شیمیایی و سموم.


میبدی به پروژه‌های مربوط به وزارت نیرو در خصوص کاهش فرونشست در کشور اشاره کرد و گفت: پروژه حفر چاه پیزومتری در دشت‌های کشور، نصب تجهیزات اندازه‌گیری منابع آب برای پیزومترها و چاه‌های اکتشافی دشت‌های کشور با هدف تکمیل شبکه پایش، تهیه بیلان و بهنگام سازی بانک اطلاعاتی محدوده مطالعاتی کشور، ایجاد و استقرار بازار محلی آب در کشور، خرید چاه‌های کم بازده کشاورزی ساماندهی شرکت‌های حفاری از آن جمله بوده است.


وی ادامه داد: جایگزینی پساب با چاه‌های کشاورزی در دشت‌های ممنوعه، تقویت و استقرار گروه‌های گشت و بازرسی، تهیه و نصب کنتور حجمی و هوشمند آب و برق، اطلاع‌رسانی و ایجاد سامانه کنترل و نظارت و مسلوب المنفعه نمودن و انسداد چاه‌های فاقد پروانه و مضر به مصالح عموم از جمله دیگر اقدامات وزارت نیرو در این خصوص بوده است.


مدیرکل دفتر نظام‌های بهره‌برداری و حفاظت آب و آبفای وزارت نیرو در انتها، چالش‌های اصلی در اجرای طرح احیا و تعادل‌بخشی را کمبود اعتبارات این طرح، تاخیر در ابلاغ تخصیص‌ها، زمان‌بر بودن هماهنگی‌ها با وزارت کشور و عدم وجود مشاوران تخصصی مرتبط در برخی استان‌ها عنوان کرد.

رسیدگی به فرونشست تهران در شورای گفت‌وگو
شهبازی، نماینده سازمان زمین‌شناسی نیز در این جلسه با بیان اینکه متوسط نشست زمین در شهر تهران، حدود 5 سانتی‌متر است و رقم 36 سانتی‌متر حداکثر میزان ثبت شده در دشت تهران است، بر ضرورت ارائه راهکارهای اساسی در مدیریت منابع آب تاکید کرد و عدم ارائه راهکار سازه‌ای برای جلوگیری از فرونشست زمین و وجود برخی پیچیدگی‌ها در دشت تهران را از جمله موانع پیش روی حل این بحران دانست.
همچنین خانم شریفی که به نمایندگی از سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران در این جلسه شرکت کرده بود، از تشکیل کارگروه فرونشست شهر تهران در سازمان مدیریت بحران خبر داد که به گفته وی، تاکنون 23 اقدام در این راستا در دستورکار قرار گرفته است.


در پایان سی‌امین جلسه کمیسیون کشاورزی و صنایع غذایی اتاق تهران، مقرر شد موضوع فرونشست زمین در تهران برای بررسی و پیگیری سریع‌تر، از سوی کمیسیون به هیات رییسه اتاق تهران ارجاع شود تا با توجه به اهمیت موضوع و فوریتی که نیازمند آن است در جلسه شورای گفت‌و‌گوی دولت و بخش خصوصی استان تهران مورد طرح و بررسی همه جانبه قرار گیرد و ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی این معضل در این شورا به بحث و تبادل نظر گذاشته شود.

 
منبع:قانون
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۵ ، ۰۷:۵۰
پیمان صاحبی


 

شیرابه ۱۰ شهر در یک شهر

زباله را در دنیا به نام طلای کثیف می‌شناسند اما در ایران زباله همان دورریختنی بی فایده است. درحال حاضر پسماند به یک معضل بحرانی تبدیل شده که از یک سوی خزانه شهرداری‌های درمانده از حل آن را خالی می‌کند و از سوی دیگر تیشه به ریشه محیط زیست کشور می‌زند. شهرهای شمالی در عدم مدیریت پسماند، گوی سبقت را از دیگر شهرهای کشور ربوده‌اند. اخباری که هر روز از رها کردن زباله در جنگل و دریا و رودخانه‌ها می‌شنویم خود گواه روشنی بر این مساله است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه قانون ، براساس آمار و اطلاعات سازمان محیط زیست، دریای مازندران به فاضلابی بزرگ و جنگل‌ها نیز به سطل زباله‌ای برای شهرداری‌ها تبدیل شده است.استان تهران نیز در بحران زباله سعی کرده از شهرهای شمالی کشور عقب نماند و در این معضل سهیم باشد.

12 هزار تن زباله در شهرهای تهران

روزانه بیش از 12 هزار تن زباله و پسماند شهرستان‌های استان تهران به 10 مرکز دفن زباله منتقل می‌شود. شیوه‌های دفن و بازیافت زباله در این مراکز دفن، غیراصولی و بهداشتی است. این امر باعث شده یک بحران محیط زیستی و بهداشتی در استان به‌وجود بیاید. مدیریت پسماند که شامل جمع‌آوری و انتقال زباله‌ها به بیرون شهر است، از پرهزینه‌ترین خدمات شهرداری‌هاست. طی چند سال اخیر از زباله به‌عنوان طلای کثیف نام‌ برده می‌شود، زیرا با پیشرفت فناوری، دیگر تنها راه مدیریت زباله‌ها دفن آن‌ها نیست. بلکه می‌توان با بازیافت آن‌ها و با تبدیل زباله‌های تر به ورنی کمپوست، یا تولید انرژی، بخش قابل توجهی از هزینه‌های جمع‌آوری زباله را تامین کرد. اما در کشور ما، نه‌تنها اراده و بودجه‌ای برای تحقق این امر نبوده است بلکه دربسیاری از موارد، بخش خصوصی مانع از آن شده‌ است که سود این کار به جیب مردم و شهرداری‌ها برود. در بسیاری از مراکز دفن زباله شاهد استقرار پیمانکاران بخش خصوصی و تفکیک زباله، آن هم به‌صورت غیراصولی هستیم. به‌دلیل رعایت نکردن اصول بهداشتی و محیط زیستی با مشکلات فراوانی مواجه هستند.

چرای دام در دپوی زباله ورامین

در میان این 10 مرکز دفن زباله، مراکزی هستند که وضعیت اسفبارتری نسبت به دیگر مراکز دارند. مرکز دفن زباله اخترآباد و ورامین جزو این مراکز هستند. چرای دام‌ها دراین دو مرکز یکی از شوکه‌ کننده‌ترین خبرهای اخیر بود.براساس این خبر مدت‌هاست که محل دپوی زباله‌های شهری، بیمارستانی و عفونی در شهرستان پیشوا در استان تهران، به چراگاه دائمی دام‌های اهلی تبدیل شده است. هر روز صدها راس گوسفند در این محل مشغول به چرا و تغذیه از زباله‌ها هستند و در نهایت گوشت و فرآورده‌های دامی این گوسفندان به خوراک شهروندان تهرانی تبدیل می‌شود.

نفوذ شیرابه زباله به سفره‌های زیرزمینی

اخترآباد نیز حال و روز بهتری از دپوی زباله ورامین ندارد. روزانه بیش از 1400 تن زباله در شهرستان‌های شهریار، قدس و ملارد تولید می‌شود که برای دفن و بازیافت به دشت اخترآباد منتقل می‌شوند. به گفته کارشناسان بهداشتی و محیط زیستی این کار با حداقل‌ها انجام می‌شود. از مشکلات آلودگی و انتشار میلیون‌ها میکروب و بیماری که بگذریم، مشکلات محیط زیستی نیز جای خود را دارد. باتوجه به فراوانی سفره‌های زیرزمینی در این دشت و تامین بیش از نصف آب شرب و کشاورزی مردم این شهرستان‌ها از طریق این آب‌‌؛ در برخی موارد شیرابه ناشی از انباشت زباله‌ها، آب سفره‌های زیرزمینی را آلوده کرده است. همچنین به‌دلیل وجود حجم بالای زباله و انباشته‌شدن گاز متان، تاکنون آتش‌سوزی‌های فراوانی نیزدر این منطقه رخ داده است.

تغییر مدیریت، مشکل را حل نکرد

بازیافت زباله در اخترآباد سال‌ها زیرنظر شرکتی بازیافتی بود که توسط شهرداران سابق شهرستان شهریار اداره می‌شد. پس از سال‌ها کشمکش فراوان، مدیریت این مرکز دفن زباله به سازمان پسماند شهرستان ملارد واگذار شد اما این تغییر مدیریت دردی از مشکلات این منطقه دوا نکرده و همچنان دشت اخترآباد در بحران زیست محیطی به‌سر می‌رود. طبق قانون مدیریت پسماند، در مرکز دفن زباله اخترآباد باید ابتدا زیر‌سازی‌های لازم انجام شود و بعد دفن را انجام دهند اما چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد. شنیده‌ها حاکی از آن است که آن ها حتی لایه‌گذاری‌های روزانه را نیز انجام نمی‌دهند و این سهل انگاری منجر به بروز مشکلات فراوانی مانند انباشت زباله، جاری‌شدن شیرابه، آتش‌سوزی و انتشار بیماری شده است. تفکیک زباله در مقصد نیز به شیوه کاملا سنتی و دستی در این مرکز انجام می‌شود. این تفکیک غیر اصولی باعث پراکندگی زباله‌ها در دشت اخترآباد و بروز مشکلات بهداشتی برای ساکنان روستاهای اخترآباد می‌شود.

جولان شیرابه زباله در صفادشت

یکی از مشکلاتی که تاکنون از چشم‌ها درخصوص مرکز دپوی زباله اخترآباد دور مانده، عبور روزانه هزار و 400 تن زباله از وسط بافت شهری شهرصفادشت است. غلامحسین خدایار عضو شورای شهر صفادشت دراین‌باره به «قانون» می گوید:« ساعت تردد خودروهای حمل زباله طبق قانون از ساعت 22 الی 5 صبح است. متاسفانه برخی از شهرداری‌ها به این قانون هیچ توجهی ندارند و در طول شبانه روز خودروهای حمل زباله در سطح شهر صفادشت درحال تردد هستند. این مساله باعث بروز مشکلات بسیاری برای شهر و شهروندان صفادشتی شده است. هر چند تاکنون بارها شاهد شکایات و اعتراضات شهروندان به شوراها، شهرداری، دادستانی و مقامات بالاتر نسبت به انتشار بوی تعفن و نشت شیرابه زباله‌ها در سطح خیابان های شهر بوده ایم اما تاکنون نتیجه ای حاصل نشده است».

خدایار ادامه می‌دهد:« خودروهای حمل زباله از استاندارد این کار برخودار نیستند چراکه هنگام عبور از این شهر، زباله و شیرابه زباله در خیابان‌ها می‌ریزدو حتی در بسیاری از موارد خودروی حمل زباله در داخل شهر خراب شده و برای تعمیر چندین ساعت در شهر توقف کرده است. بوی تعفن زباله به‌اندازه‌ای منزجر کننده است که هیچ شهروندی تحمل آن را ندارد. این مساله در فصول گرم به یک بحران برای صفادشت تبدیل می‌شود».

به‌گفته مدیران شهر صفادشت، این مشکل تنها با مشارکت شهرداری‌های همجوار و صرف هزینه برای خرید ماشین‌آلات مخصوص حمل زباله که دارای مخزن جمع آوری شیرابه هستند ، سهیم شدن در ایجاد زیر ساخت‌های مناسب و احداث مسیر جدید و خارج از بافت جهت تردد خودروهای حمل زباله حل خواهد شد. مرکز دفن زباله اخترآباد به معضلی تبدیل شده که تنها یک نگاه‌ فراشهرستانی به آن می‌تواند معضل را حل کند؛ نگاهی که مشکل شهروندان صفادشت، شهریار، قدس و شهرهای دیگر برای آن یکی باشد و اعتقاد داشته باشد زندگی در چنین شرایط تعفن‌آوری حق هیچ ایرانی نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۵
پیمان صاحبی


 

فاطمه صفری| علاقه رضا به حیوانات و پرندگان از همان کودکی در نقاشی‌هایش‌ پیدا بود. معمولا پرنده‌های آزاد و رها، حیوانات در علفزار‌ها و بیشتر از همه شیر درنده‌ای که‌ به دنبال آهویی بود نشان داده می‌شد. رضا گفت از مادرش شنیده پدر بزرگش اینگونه صاحب نام و آوازه‌‌ای فراموش‌ ناشدنی شده است. پدربزرگ رضا در جوانی و بدون استفاده از هیچ سلاحی برای نجات جان خانواده‌اش با پلنگی درگیر می‌شود و او را از پا درمی‌آورد. این تصویر خیالی در ذهن او باقی می‌ماند و باعث می‌شود که بعدها الگوی رفتاری پدربزرگ را تکرار کند. تکرار این الگو فقط به رضا برنمی‌گردد. در جوان‌های امثال او هم متاسفانه چنین رفتاری دیده می‌شود اما نه در قالب شکار بلکه در شکل و شمایل حیوان ‌آزاری. این رفتارها موجب شد اخیرا نمایندگان مجلس نسبت به این معضل واکنش نشان دادند و خواستار پیگیری نهادهای اجرایی دولت و همچنین حمایت سازمان‌هایی نظیر صداوسیما و آموزش و پرورش ‌شدند.
جوانان امروز الگو‌های رفتاری جوانان فردا
در بین جوانان و نوجوانان و حتی در میان سلبریتی‌های ما فرهنگ مهربانی با حیوانات وجود داشت. جوانان و نوجوانان برای سرگرمی و تفریح به آزار و اذیت حیوانات اقدام نمی‌کردند. اگر می‌خواهند خودی نشان دهند با دوستی هم می‌توانند خودنمایی کنند. زیرا جوانان و نوجوانان امروز ما به نوعی الگوهای رفتاری کودکان محسوب می‌شوند. شاید برای همین است که کودکان با دیدن گربه یا سگ به جای آن‌که به آنان غذا دهند دنبالشان می‌کنند یا حتی با تیروکمان‌های چرم خود پرندگان را زخمی و به حال خود می‌گذارند مگر نه اینکه این موضوع ریشه در فرهنگ ما دارد. در این رابطه با رضا که زمانی شکار حیوانات و پرندگان را پیشه خود قرار داده بود به صحبت نشستیم. رضا در یکی از شهر‌های جنوبی کشور ساکن است و می‌گوید: «از کودکی به حیوانات و پرندگان علاقه داشتم و دارم. شاید همین موضوع سبب‌ شد تا تجربه‌ نگهداری بسیاری از پرندگان و حیوانات را داشته باشم.»شاید ‌هم ‌دلیری پدربزرگش بود که باعث شد به این سمت سوق پیدا کند. رضا می‌گوید حس جنگ طلبی‌ پدربزرگ جرقه‌ای در ذهنم شد تا همچون او در میان دوستانم آوازه و شهرتی داشته باشم. وقتی به سن نوجوانی رسیدم شاید 13یا14‌سال بیشتر نداشتم یک تفنگ ساچمه‌ای خریدم ولی استفاده از آن لذت چندانی برایم نداشت. زیرا تنها می‌توانستم پرندگان را شکار کنم. البته قبل از آن هم با تیروکمان‌های چرمی کوچکمان پرندگان را زخمی می‌کردیم اما من قانع نبودم و چیزی بیشتر می‌خواستم. شاید نشانه‌گیری خوبی که داشتم مرا نسبت به شکار حیوانات ترغیب می‌کرد اما این موضوع مرا در میان دوستانم محبوب کرده بود. یکی دو‌سال از خریدن همان تفنگ ساچمه‌ای هم نگذشته بود که یک تفنگ شکاری به هر قیمتی که شده بود تهیه کردم. از آنجایی که من جوان بودم و جویای نام با دوستانم به شکار می‌رفتیم و همیشه سهم من بهترین‌ها می‌شد،  اما من به قدری به این حیوانات علاقه داشتم که سر حیوانات را خشک می‌کردم و به صورت تزیینی در خانه نگهداری می‌کردم. تقریبا یک‌سال نگذشته بود که به هنگام شکار در مناطق حفاظت شده تفنگم را مصادره و جریمه سنگینی متحمل شدم، اما باز هم دست بردار نبودم هرچه باشد دیگر سنی از من گذشته بود و پس‌انداز ناچیزی داشتم برای همین تفنگ دیگری خریداری کردم. شاید بگویید این کار حماقت محض است اما به‌طور قطع علاقه من به حیوانات و خودخواهی‌ام نسبت به آنان از مهم‌ترین دلایل شکار من است و دلیل دیگری هم که برایم وجود داشت محبوبیت نزد همسالان خود بود. اما این روزها دیگر به شکار نمی‌روم که هیچ بلکه با خودم می‌گویم چه کاری است، بگذار حیوان زبان بسته زندگی‌اش را بکند. شاید اگر به آن روز‌ها برگردم هیچگاه این کار را تکرار نکنم، برای این‌که برادر کوچکم مانند من علاقه زیادی به شکار دارد، البته نه شکار حیوانات، بیشتر شکار پرندگان آن هم شاید برای خرافه‌هایی که در این میان وجود دارد. مثل تخم کفتر دادن برای زود زبان باز کردن به کودکان یا گوشت خرگوش و گنجشک دادن به زن باردار برای این‌که بچه‌اش باهوش شود. »
قانون چه می‌گوید؟!
علی نجفی‌توانا، حقوقدان و وکیل دادگستری در این زمینه معتقد است: «رفتار با حیوانات وحشی هم باید طبق تعالیم دینی به دور از خشونت باشد و جای‌جای کتب دینی ما به این موضوع توجه ویژه‌ای شده است. جالب است بدانیم براساس برخی از منابع‌ دینی، رفتار مجرمانه در برابر حیوانات جرم و به بند کشیدن آنها ممنوع است. حتی از حیوانات حرام‌گوشت در فرهنگ ما به‌عنوان همراه، همیار و مددرسان بشر تلقی شده است. در زندگی ما همه حیوانات، حیواناتی هستند که برای تسهیل زندگی بشر و رفع مشکلات جایگاه ویژه‌ای دارند.» این استاد دانشگاه با نگاهی به قوانین می‌گوید: «قانونگذار در ماده ۶۷۹ قانون مجازات اسلامی مقرر داشته است، هرکس به عمد و بدون ضرورت حیوان حلال گوشت متعلق به دیگری یا حیواناتی که شکار آنها توسط دولت ممنوع اعلام شده است را بکشد یا مسموم یا تلف یا ناقص کند به حبس از نودویک روز تا شش‌ماه یا جزای نقدی از یک‌میلیون و پانصد‌هزار ریال تا سه‌میلیون ریال جریمه خواهد پرداخت.» این وکیل دادگستری با اشاره به ماده 680 قانون مجازات اسلامی ادامه می‌دهد: در مواردی از قوانین، شکار حیوانات وحشی توسط شکارچیان ممنوع شده‌ اما در این قانون به حمایت کثیری از آنها پرداخته شده‌ است که در ماده ۶۸۰قانون مجازات اسلامی نیز مقرر شده، هرکس برخلاف مقررات و بدون مجوز قانونی اقدام به شکار یا صید حیوانات و جانوران وحشی حفاظت‌شده، کند به حبس از سه‌ماه تا سه‌سال یا جزای نقدی از یک‌ونیم‌میلیون ریال تا هجده‌میلیون ریال محکوم خواهد شد.»این حقوقدان با اشاره به خلأ قانون در حمایت از حیوانات ‌اهلی می‌گوید: «نکته حایز اهمیت عدم‌ وجود قانونی مشخص و بازدارنده در کشور ما برای حمایت از حیوانات است. ما حتی در مقوله حمایت از حیوانات‌ خانگی نیز نسبت به سایر کشور‌ها عقب هستیم که این موضوع یکی از الزامات برای کاهش رفتار خشن با حیوانات وجود قانونی است که مربوط به حمایت از حیوانات به‌خصوص حیوانات خانگی باشد که متاسفانه در کشور ما خلأ آن احساس می‌شود.»

منبع:شهروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۵ ، ۰۸:۱۰
پیمان صاحبی


یک بانوی اشکذری با استفاده از وام خوداشتغالی کمیته امداد و ایجاد یک مزرعه پرورش الاغ، زمینه اشتغال ۳ نفر را در روستای تقوّیه بخش خضرآباد این شهرستان استان یزد فراهم آورد. با توجه به خواص دارویی و صنعتی برخی فرآورده های قابل استحصال از الاغ، پرورش این حیوان در کشورهای مختلف مانند چین و برخی کشورهای آفریقایی در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته و دیگر کشورها نیز در زمینه واردات و پرورش این حیوان اقداماتی را آغاز کرده اند.




یک بانوی اشکذری با استفاده از وام خوداشتغالی کمیته امداد و ایجاد یک مزرعه پرورش الاغ، زمینه اشتغال ۳ نفر را در روستای تقوّیه بخش خضرآباد این شهرستان استان یزد فراهم آورد.
 با توجه به خواص دارویی و صنعتی برخی فرآورده های قابل استحصال از الاغ، پرورش این حیوان در کشورهای مختلف مانند چین و برخی کشورهای آفریقایی در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته و دیگر کشورها نیز در زمینه واردات و پرورش این حیوان اقداماتی را آغاز کرده اند.


شیر، پوست و حتی فضولات الاغ که با نام عنبرنسارا شناخته می شود خواص درمانی دارد و در طب سنتی مورد استفاده قرار می گیرد.
طاهره زارع بانوی کارآفرین اشکذری با استفاده از وام خواشتغالی کمیته امداد شهرستان اشکذر و حمایت جهاد کشاورزی، نخستین مزرعه پرورش الاغ را در روستای تقوّیه بخش خضرآباد این شهرستان راه اندازی کرده است.


زارع در این خصوص در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: این کار با سرمایه گذاری اولیه ۳۰ میلیون تومان آغاز شد و هم اکنون در این مزرعه ۱۵۰ راس الاغ وجود دارد که از این تعداد ۴۰ راس آن شیرده هستند .
این بانوی کارآفرین اشکذری با اشاره به اینکه کار خود را از سه سال قبل آغاز کرده، تصریح کرد: خرید الاغ ها از شهرستان لردگان استان چهارمحال و بختیاری انجام و برای خرید هر الاغ و کرّۀ آن یک میلیون تومان هزینه شد.
زارع از تولید روزانه ۳۰ کیلوگرم شیر الاغ در این مزرعه خبرداد و گفت: شیر الاغ تولیدی به صورت قرارداد یکساله کیلویی ۱۵هزار تومان و از طریق فروش خانگی هر کیلو ۳۰ هزار تومان انجام می شود.

وی افزود: شیر الاغ برای درمان برخی بیماری ها مانند آسم، قند خون، سرما خوردگی، آلرژی و برای پایین آوردن تب ناشی از عفونت تجویز می شود. 
وی تصریح کرد: از دیگر فرآورده های الاغ، روغن قلم پا و پی آن است که کیلویی ۴۰۰ هزار تومان به فروش می رسد ولی به دلیل اینکه بیماری و تلف شدگی در حیواناتی مانند الاغ بسیار کم، تولید این فراورده اندک است.

زارع درباره انگیزه ایجاد این مزرعه گفت: برای بهبودی فرزندم که از بیماری آلرژی شدید رنج می برد، پزشک شیر الاغ تجویز کرد از این رو در ابتدا برای درمان خانگی چند الاغ خریداری کردم و بعدا تعداد آنها را افزایش دادم.

 وی ادامه داد: فضولات الاغ یا عنبرنسارا نیز اثر آنتوبیوتیکی دارد و برای درمان سرماخوردگی، بیماری های تنفسی، برونشیت و خارش پوست مفید است و از آن در آفت کشی و کرم کشی مزارع نیز استفاده می شود و هم اکنون فضولات این حیوان کیلویی چهار هزار تومان به فروش می رسد.

این بانوی کارآفرین درباره مشکلات این مزرعه نیز گفت: کمبود آب و علوفه در روستا به دلیل خشکسالی برای بخش کشاورزی مشکل ساز شده و هم اکنون هزینه زیادی برای تامین آب پرداخت می شود.

وی فقدان مکان مناسب در محدوده خارج از روستا برای نگهداری از الاغ های این مزرعه و اجبار به نگهداری حیوانات در محدوده روستا که با اعتراض مردم مواجه شده را از مشکلات مقابل روی این مزرعه عنوان کرد.
منبع:ایانا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۵ ، ۰۷:۵۷
پیمان صاحبی

17 عامل اصلی «ورشکستگی آبی» ایران

برمبنای یک تحقیق بین المللی کشورمان به موضوع «سندروم ورشکستگی آبی» دچار شده است و برمبنای این بررسی علمی، اثرات توسعه بی رویه از تحریم و تغییر اقلیم نیز وضعیت ایران را بدتر کرده است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، چالشهای یک ملت ورشکسته آبی» عنوان مقاله علمی سه استاد ایرانی دانشگاه های انگلستان و آمریکاست که در آخرین شماره نشریه علمی «مطالعات ایران» چاپ شده است.

این مقاله (https://goo.gl/qNSmws) که حاصل همکاری پژوهشی دکتر کاوه مدنی (امپریال کالج لندن)، امیر آقاکوچک (دانشگاه کالیفرنیا در ایرواین) و علی میرچی (دانشگاه تگزاس در ال پاسو) است ۱۷ عامل و شتاب دهنده اصلی را برای مشکلات کنونی آب کشور شناسایی و معرفی می کند.

این عوامل شامل موارد زیر است:

۱- افزایش سریع جمیعت

۲- مهاجرت و گسترش شهرنشینی

۳- زیرساختهای ناکافی برای توزیع آب

۴- افت کیفیت آب

۵- کشاورزی ناکارآ

۶- رویای خودکفایی غذایی

۷- افزایش تقاضای آب

۸- آب و انرژی ارزان

۹- سدسازی بی رویه

۱۰- چاههای عمیق

۱۱- خشکسالی

۱۲- سیل

۱۳- تغییر اقلیم

۱۴- عطش توسعه و «مأموریت هیدرولیکی (آبی)» ناتمام

۱۵- تحریم ها و عدم ثبات اقتصادی

۱۶- ساختار نا مناسب حکمرانی آب

۱۷- سطح پایین هوشیاری محیطزیستی

در بخشی از مقاله با عنوان «طبیعی یا انسانی؟» این سه محقق ایرانی این نکته را یادآوری می کنند که با وجود آنکه تغییرات متغیرهای اقلیمی و خشکسالی های مکرر و حتی تحریم های اقتصادی فشار بر منابع آبی ایران را افزایش داده اند، وضعیت کنونی آب ایران محصول سالها مدیریت نامناسب براساس درک نادرستی از مفهوم توسعه است. بنابراین نظریه، خشکسالی ایران از نوع «خشکسالی انسانی» یا «خشکسالی اقتصادی-اجتماعی» است که به خاطر بیشتر شدن تقاضای آب از توان منابع آبی کشور رخ داده است.

کاوه مدنی، یکی از دانشمندان جوان و برتر علوم زمین در سال ۲۰۱۶ که هدایت این تیم تحقیقاتی را بر عهده داشته است، در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: خشکسالی انسانی یا اقتصادی-اجتماعی از سایر خشکسالی های شناخته شده در علوم آب مثل خشکسالی هواشناختی، خشکسالی آبی یا هیدرولوژیکی و خشکسالی کشاورزی جدی تر است چرا که این نوع خشکسالی مانند سایر خشکسالی ها با افزایش بارش از بین نخواهد رفت.

به عقیده این استاد شناخته شده و بین المللی مدیریت منابع آب، بدون کاهش جدی مصرف آب در سطح ملی نمی توان به از بین رفتن خشکسالی اقتصادی-اجتماعی ایران امید داشت اما متاسفانه به جای کاهش مصرف هنوز به دنبال افزایش عرضه آب از طریق آب شیرین کردن و انتقال آب و حتی آب های زیرزمینی ژرف هستیم.

به عقیده این تیم تحقیقاتی ایران از سندروم «ورشکستگی آبی» رنج می برد. به عبارت دیگر منابع موجود آب ایران که به خاطر اثرات اقلیمی و انسانی از گذشته نیز محدودتر شده اند، دیگر جوابگوی نیازهای رو به افزایش بخش آب نیستند. از لحاظ علمی با کاهش جدی تقاضای آب و افزایش بهره وری آب می توان ایران را از حالت ورشکستگی آبی خارج کرد.

اما به عقیده نویسندگان این مقاله تحقیقاتی، فقدان درک درست از ریشه های مشکلات آبی ایران، ساختار نامناسب و نامطلوب حکمرانی و برنامه ریزی آب، عدم هماهنگی متولیان بخش آب کشور با سایر بخش های دولت که اثرات مستقیم بر بخش آب دارند (نظیر اقتصاد، شهرسازی، مسکن، صنعت و …) و هزینه های سیاسی تغییرات بنیادین مورد نیاز در بخش آب (نظیر افزایش قیمت آب و برق) مانع از هرگونه تغییر معنادار عملی در شرایط کنونی می شود.

این کارشناسان با یادآوری بسته دهگانه پیشنهاد شده در تحقیقات قبلی برای حل مشکلات آب کشور این نکته را متذکر می شوند که هر گونه تلاش برای حل مشکلات موجود باید از طریق رویکرد مدیریت تلفیقی (پورتفولیویی) صورت پذیرد. بر اساس این رویکرد با اجرای راهکارهای متعدد به صورت همزمان و موازی می توان مسیر حل مشکلات پیچیده را هموار ساخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۵ ، ۰۷:۵۰
پیمان صاحبی

بحران آب چقدر جدی گرفته شده است؟

*محمد عزیزی: بحران کم آبی امروز تنها مختص ایران نیست، بلکه به یک مشکل جهانی تبدیل شده است. اما این بحران در ایران جدی‌تر است؛ براساس پیش‌بینی‌ها و اخطارهای کارشناسان بین‌المللی قرن 21 قرن بحران آب و جنگ بر سر آن خواهد بود. بحرانی که تاکنون در هیچ برهه‌ای از جهان، جوامع جهانی را به این شدت در معرض خطر قرار نداده بود و با وجود آنکه علائم آن از مدت‌ها پیش مشاهده شده است، اما به دلیل سهل‌انگاری و جدی گرفته نشدن این مسأله در آینده‌ای نزدیک به درگیری‌ها، جنگ‌ها، کشمکش‌ها و تنش‌های سیاسی در عرصه جهانی منجر خواهد شد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، مجمع جهانی اقتصاد هر ساله فهرستی از ریسک‌ها و خطرات جهانی را بر حسب تأثیرگذاری آنها معرفی می‌کند؛ در آخر گزارش این مجمع، بحران آب در رتبه نخست ریسک‌های جهانی قرار داده و تأکید شده است که این موضوع امنیت اجتماعی جوامع را تهدید خواهد کرد. براساس بررسی به عمل آمده کشورهایی که بیشتر از دیگران تحت تأثیر تبعات بحران کم آبی قرار دارند و در آینده نیز بیشتر از دیگر مناطق درگیر این بحران خواهند بود، در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا قرار دارند. مؤسسه منابع جهانی هم در یک بررسی فهرستی از کشورهای جهان را که در سال 2040 با تنش شدید آبی مواجه خواهند شد، ارائه داده که شامل 33 کشور است و از این تعداد 14 کشور متعلق به خاورمیانه است که در 25 سال آینده در معرض کم آبی شدید قرار خواهند گرفت و آسیب جدی خواهند دید.

ایران یکی از کشورهایی است که در این فهرست آمده است، البته در حال حاضر نیز کشور ما با خشکسالی و کم آبی مواجه است، اما آنچه شرایط موجود را در مورد منابع آبی ایران وخیم‌تر می‌کند آن است که میزان بارش در ایران یک سوم میانگین جهانی است، اما تبخیر آب 10 درصد از میانگین جهانی بیشتر است. مسأله کم آبی در ایران بسیار نگران‌کننده بوده و استمرار این روند می‌تواند موانع اساسی را فراروی توسعه و حتی امنیت کشور قرار دهد؛ تغییر شیوه زندگی و اصلاح الگوی مصرف، مهم‌ترین راهکاری است که می‌توان در رابطه با مقابله با این بحران به کار گرفت. آگاه‌سازی مردم و بویژه کشاورزان از بحران آب در آینده نزدیک راهکار قابل توجهی است که هر چه سریع‌تر مسئولان امر باید آن را در دستور کار خود قرار دهند.


باید به آگاهی مردم و مخصوصاً کشاورزان رسانده شود که تنها حدود 3 تا 5درصد آب مصرفی مربوط به مصرف خانگی است و باید کشاورزان عزیز مطلع شوند که 90 درصد آب مصرفی کشور مربوط به استفاده ناصحیح در بخش کشاورزی است. هم دولت و هم کشاورز باید بدانند تا زمانی که شیوه‌های آبیاری و کشاورزی بهبود نیابد، مشکل مصرف بی‌رویه آب ادامه خواهد داشت. در اکثر مناطق روستایی که مردم مبادرت به کشاورزی دارند، استفاده از آب به شیوه غرقابی است و حتی با ارائه تسهیلات مختلف هنوز اکثر کشاورزی ایران فاقد سیستم مکانیزه و شیوه‌های قطره‌ای و تحت فشار است. با این وضعیت مطمئناً در چند سال آینده که کمتر از دو دهه خواهد بود، قطعاً بحران آب معضل اصلی و اساسی ایران خواهد بود. واقعاً این سؤال مطرح است که متولیان کار مانند وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت نیرو و سایر سازمان‌ها، چه برنامه‌ای دارند؟ چقدر بحران آب را جدی گرفته اند؟ مطمئناً کشور در آینده نزدیک هزینه‌های سنگینی را برای رفع مشکل کم آبی باید بدهد، لذا بهتر است این هزینه‌ها به صورت کمتر از هم‌اکنون برای تغییر شیوه و اصلاح الگوی مصرف هزینه شود.

تبدیل کشاورزی سنتی به صنعتی و مکانیزه، جایگزین شدن شیوه آبیاری قطره‌ای و تحت فشار به جای غرقابی بهترین راه کنترل منابع آب است و قطعاً این مهم باید با حمایت همه جانبه دولت از کشاورز اتفاق بیفتد. باید قبول کرد کشاورز آنقدر درآمد ندارد که بتواند شیوه مصرفش را با هزینه خودش تغییر دهد؛ لذا بهترین راهکار ورود همه جانبه دولت در این زمینه است. بهترین راهکار، ارائه یک برنامه مناسب 5 یا 10 ساله برای تبدیل کشاورزی به آبیاری تحت فشار قطره‌ای و تحویل آن به کشاورزان است. مطمئناً هزینه این تغییر روش که از سوی دولت پرداخت شود بسیار بسیار کمتر از هزینه مقابله با بحران بی‌آبی چند سال آینده خواهد بود.

*عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۸
پیمان صاحبی

 

۲۰۱۶ چگونه سالی برای محیط‌زیست جهان بود؟

 رکورد گرم‌ترین سال، رسوایی شرکت‌های خودروسازی و مرگ تدریجی صخره‌های بزرگ مرجانی استرالیا از جمله خبرهای تلخ زیست‌محیطی در سالی بودند که به پایان رسید.

به گزارش سلامت نیوز، با این‌حال، توافق‌تاریخی پاریس کورسوی امیدی برای آینده‌ای بهتر را رقم زد. دویچه‌وله در مطلبی تازه به بررسی مختصر برخی از رویدادهای مهم محیط زیستی در سال گذشته میلادی (۲۰۱۶) پرداخته که به شرح زیر است:


گرم‌ترین سال تاریخ
در ماه ژانویه ۲۰۱۶ کارشناسان اعلام کردند که سال ۲۰۱۵ گرم‌ترین سال کره زمین از زمان آغاز ثبت دمای هوا تاکنون بوده است؛ اما گرم‌شدن زمین در ماه‌های بعدی همچنان ادامه داشت تا جایی که سال ۲۰۱۶ این رکورد را از آن خود کرد. دمای کره زمین در مقایسه با دوران پیشاصنعتی (اواسط قرن ۱۹) ۱.۲ درجه سانتی‌گراد افزایش داشته است.


دستکاری خودروهای دیزلی
آزمایش‌های متعدد اثبات کردند که تقریبا تمام خودروهای دیزلی تولیدی، دستکاری شده و سیستم تصفیه اگزوز، آن‌گونه که مقرر شده‌، عمل نمی‌کند. نتیجه این رسوایی به معنای در خطر قرار گرفتن زندگی ساکنان شهرها و افزایش میزان مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا بوده است. این واقعه موجب شده تا اینک بحث‌های متعددی در رابطه با حذف خودروهای دیزلی از شهرها در سراسر جهان به جریان افتد.


پنجمین سالگرد فاجعه اتمی فوکوشیما
در ماه مارس، شهر فوکوشیما در کانون توجه قرار گرفت. پنج‌سال پیش در رآکتورهای ۱، ۲ و ۳ نیروگاه هسته‌ای این شهر، سوخت هسته‌ای ذوب‌شده و رآکتور ۴ نیز آتش گرفت. نیروگاه فوکوشیما هنوز تحت کنترل کامل درنیامده و نشت مواد رادیواکتیو ادامه دارد. به گفته دولت ژاپن فاجعه اتمی فوکوشیما تا بدین‌جا ۱۷۵‌میلیارد دلار خسارت بر جای گذاشته است.


مرگ مرجان‌ها
دیواره بزرگ مرجانی در شرق استرالیا، بزرگ‌ترین مجموعه صخره‌های مرجانی در دنیا به شمار می‌رود و به عنوان میراث جهانی زیست‌محیطی یونسکو به ثبت رسیده است. افزایش دمای آب اقیانوس‌ها در سال‌های اخیر موجب مرگ مرجان‌ها و تغییر رنگ آنان به سفید شده است. دیواره بزرگ مرجانی ۲۰۰۰ کیلومتر طول دارد و زیستگاه ۴۰۰ نوع مختلف مرجان، ۱۵۰۰ نوع ماهی و بیش از ۴۰۰۰ گونه از نرم‌تنان است.


کشمکش‌های جدی بر سر گلایفوزیت در اروپا
گلایفوزیت (گلیفسات) پرفروش‌ترین سم علف‌کش در جهان است. طبق اعلام آژانس جهانی تحقیقات سرطان، این محصول سرطانزاست و در محصولات کشاورزی می‌توان ردپای آن را یافت. اعلام موضوع به بحث‌ها و کشمکش‌های متعددی در رابطه با مصرف این سم علف‌کش دامن زده است. کمیسیون اروپا تا پایان سال ۲۰۱۷ استفاده از گلایفوزیت را مجاز دانسته است. قرار است تا آن زمان پژوهش‌های بیشتری روی این محصول شیمیایی صورت بگیرد.


دور دنیا با انرژی خورشیدی
هواپیمای خورشیدی «ایمپالس ۲» ساخته دانشمندان سوئیسی توانست در سال ۲۰۱۶ دور دنیا پرواز کند. صفحه‌های خورشیدی نصب‌شده روی بال‌های دراز این هواپیما سوخت مورد نیاز برای ملخ و باتری تعبیه شده در بدنه را تأمین کردند. به این ترتیب خلبان‌ها این امکان را داشتند که در شب نیز به پرواز خود ادامه دهند.


آب و هوای طغیانگر
سال ۲۰۱۶ در بسیاری از نقاط کره زمین چه در زمستان و چه در تابستان شاهد آب‌وهوایی طغیانگر بودیم که موجی از هوای داغ و سوزان، آتش‌گرفتن جنگل‌ها و بروز سیلاب را شامل می‌شود. هرچند گرمایش زمین در سال‌های اخیر موجی از تغییرات آب‌وهوایی را به همراه داشته است، اما با این حال هنوز نمی‌توان با قطعیت آن را عامل تک‌تک رخدادهای آب‌وهوایی یاد شده دانست.


شش‌میلیون قربانی
۹۰‌درصد از مردم جهان با آلودگی شدید هوا دست و پنجه نرم می‌کنند. طبق پژوهش سازمان جهانی بهداشت سالانه نزدیک به شش‌میلیون نفر در اثر پیامدهای آلودگی هوا جان خود را از دست می‌دهند. این معضل بیش از همه در شهرهای بزرگ قربانی می‌گیرد. تردد وسایل نقلیه، سوزاندن چوب و زغال‌سنگ سه عامل مهم ایجاد آلودگی هوا در جهان به شمار می‌روند.


پذیرش توافق‌نامه اقلیمی پاریس از سوی آمریکا و چین
چین و آمریکا در ماه سپتامبر، بر پیمان جهانی تغییرات آب‌وهوایی موسوم به «توافق‌نامه اقلیمی پاریس» مهر تأیید زدند. این توافق‌نامه اینک از سوی ۱۱۸ کشور تصویب شده و از روز چهارم نوامبر رسما به اجرا گذاشته شد. طبق توافق‌نامه تاریخی پاریس جامعه بین‌المللی موظف است تا با در پیش گرفتن اقدامات پیشگیرانه، میانگین گرمایش زمین را تا «زیر دو درجه سانتی‌گراد» نسبت به شروع انقلاب صنعتی نگاه دارند.


دشمن شماره یک محیط زیست
هواپیما یکی از مهم‌ترین عوامل آلوده‌کننده محیط زیست است. افزایش رونق سفرهای هوایی به معنای افزایش تولید گازهای گلخانه‌ای است. در ماه اکتبر سال گذشته ۱۹۱ کشور در کیگالی، پایتخت رواندا بر سر کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای به توافق رسیدند و متعهد شدند تا سال ۲۰۲۱ با اجرای پروژه‌های مختلف سهم کوچکی در راستای تحقق این هدف ایفا کنند. با این حال، اقدامات پیش‌بینی‌شده برای جلوگیری از تغییرات اقلیمی همچنان ناکافی هستند.


● خورشید به جای زغال‌سنگ
۴۵ کشور جهان در کنفرانس اقلیمی مراکش متعهد به چشم‌پوشی از زغال‌سنگ و استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر شدند. مراکش نخستین نیروگاه عظیم خورشیدی خود را به راه انداخته است. این نیروگاه بزرگ‌ترین نیروگاه خورشیدی جهان به شمار می‌رود که در شهر ورزازات ساخته شده است.


● طرح محیط زیستی آمریکا برای قطب شمال
باراک اوباما در پایان هشت سال ریاست‌جمهوری‌اش حفاری در بخش‌های بزرگی از قطب شمال را ممنوع کرد. از همین رو مجوزهای جدید برای حفاری نفت و گاز در این مناطق صادر نخواهند شد. این تصمیم اوباما استقبال حامیان محیط ‌زیست و خشم دست‌اندرکاران صنعت نفت آمریکا را به همراه داشت. این در حالی است که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور بعدی آمریکا اعتقاد چندانی به گرمایش زمین ندارد و از منتقدان سرسخت طرح محیط ‌زیستی اوباما بوده است.

منبع:دویچه وله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۷
پیمان صاحبی


 

جنگل خواری با تلـه کابین!

 کاهش پنجاه درصدی جنگل های هیرکانی طی نیم قرن اخیر در سطح و عمق، آماری بود که چندی پیش از سوی«موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور»عنوان و منتشر شد. به زعم کارشناسان، علت اصلی این کاهش، الگوی توسعه ناپایداری است که به نام پیشرفت مناطق و ایجاد اشتغال کلید می خورد؛ اما نه باعث پیشرفت می شود و نه درمان بیکاری. تنها منابع آب و خاک و هوا را از بین می برد و منطقه را با چالش‌های جدید و غیرقابل درمان مواجه می‌کند. اکنون نیز قرار است تله کابین گرگان به نام جذب گردشگر و سرازیر شدن پول به منطقه، جنگل‌های چندمیلیون ساله هیرکانی را در استان گلستان به چالشی جدید بکشد.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه قانون در ادامه می نویسد: این در حالی است که سیل، نزدیک به دو دهه به علت کاهش پوشش جنگلی-مرتعی، همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را به استان می‌زند و شهروندان را عزادار و بیکار می‌کند.

مسوولان منابع طبیعی می‌گویند که هنوز مجوزی برای ساخت تله کابین در مکان ناهارخوران صادر نکرده اند و مساله در دست مطالعه ژئوتکنیک است اما شهرداری گرگان اعلام آغاز فاز اجرایی عملیات را کرده و دو روز گذشته نیز روابط عمومی این تشکیلات خبر از بازدید و بررسی مدیرعامل تله کابین ایران از مسیرهای مطالعه شده تله‌کابین گرگان به منظور ارزیابی و تایید نهایی داده است. انگار فراموش کرده اند استقرار هر صنعتی در عرصه‌های جنگلی و ملی، مجوز سازمان جنگل ها،مراتع و آبخیزداری را می طلبد.

طرحی بدون ارزیابی فنی

هفدهم مردادماه امسال بود که شهرداری گرگان در خبری اعلام کرد که « تله کابین ناهارخوران از امروز با ارائه مطالعات مشاور به صادقلو شهردار گرگان، وارد فاز اجرایی شد. موقعیت این تله‌کابین 250 متر بالاتر از «مجتمع باباطاهر» از یال غربی به سمت جنوب بوده و با نصب 14 پایه دکل در طول مسیر، 48 کابین را به ارتفاع 900 متری از سطح زمین می رساند». پس از آن و در اخباری ضد و نقیض درباره عملیات اجرایی و ورود ماشین های سنگین به جنگل و همچنین قطع دو اصله درخت در منطقه موردنظر مطرح شد که با وجود تماس های مکرر خبرنگار« قانون» با روابط عمومی شهرداری گرگان، هیچ توضیح و پاسخی درباره آن داده نشد. درهمین حال در بازدید میدانی از منطقه، علاوه بر دو اصله درخت که نماینده شهرداری در محل آن را تایید کرد ،چندین اصله درخت زخمی شده در مسیر حرکت ماشین حفاری شهرداری مشاهده شد که ریشه هایش از خاک بیرون بودند و به زودی از دست می رفتند.

منابع طبیعی: موافقت کلی داده ایم

تمام این اتفاق ها در حالی افتاده که به گفته مسوولان اداره کل منابع طبیعی گلستان، هنوز مجوز انجام احداث تله کابین در منطقه فوق داده نشده و سازمان متولی تنها با اصل موضوع موافقت کرده است. «سیدهاشم موسوی نژاد» معاون امور جنگل اداره کل منابع طبیعی وآبخیزداری گلستان دراین باره گفت:«ریاست سازمان جنگل‌ها با کلیت موضوع تله‌کابین در گرگان موافقت کرده و ما نیز در نتیجه با اصل این طرح موافقت کرده ایم اما این موافقت، مشروط به نتیجه مطالعات «مکان سنجی» ، «امکان سنجی» و «ارزیابی مطالعات زیست محیطی» در مرحله «مطالعات ژئوتکنیک» است که باید بررسی شود». او در ادامه با تاکید بر اینکه اگر نتیجه این مطالعات نشان بدهد که منطقه فوق، از نظر فنی و ساختار خاک و دیگر فاکتورهای قانونی و علمی، برای اجرای این طرح مناسب نیست باید نقطه دیگری انتخاب شود.

تعجیل شهرداری برای اجرای پروژه

اما تعجیل شهرداری گرگان برای اجرای پروژه‌ها از جمله تله‌کابین آن‌قدر زیاد است که پیش از انجام مطالعات قانونی فوق، هم در رسانه ها و هم در بنرهای تبلیغاتی خبر از آغاز فاز اجرایی عملیات در جنگل ناهارخوران گرگان داده شد. شهرداری گرگان در سال‌های اخیر با تحرک فراوان در حوزه‌های شهری، رضایت شهروندان را به خود جلب کرده است. با گردشی سطحی در این شهر، تغییر مدیریت شهری گرگان مشهود است و اتمام پروژه های عقب افتاده بسیار موفقیت آمیز بوده و معضلات زیادی را در گرگان حل کرده است. با این همه برخی نقدهای جدی نیز به الگوی مدیریت شهری جدید در گرگان وارد است که از جمله مهم ترین آن‌ها نگاه صرفا کالبدی به شهر و بی توجهی به روح آن و عدم رعایت برخی فاکتورهای توسعه پایدار شهری است.

خطرات امنیتی جدی برای شهروندان

کارشناسان خاک بر این باورند که مکان انتخاب شده برای تله کابین گرگان می تواند بسیار خطرآفرین بوده و سستی خاک منطقه پروژه، بدون ارزیابی فنی می تواند خطرات جدی و غیرقابل جبرانی را برای امنیت مردم و حیات طبیعی آن به بار آورد. یک کارشناس خاک که نخواست نامش فاش شود در این باره گفت:«مجری، بدون انجام ارزیابی فنی از قبیل بحث مهمی مثل مکانیک خاک، اصرار بر اجرای این طرح دارد. برای تحمل وزن پایه ها، به هیچ وجه نمی‌توان بدون مطالعه با این طرح موافقت کرد؛ بلکه باید نتایج فنی مثل مطالعات خاک وجود داشته باشد؛ مضاف براینکه «سری هشت زیارت» که اعلام شده این پروژه در آن‌جا انجام می شود، سابقه رانش خاک دارد و آثار رانشی که سال گذشته مقابل هتل جهانگردی ناهارخوران رخ داده هنوز هم باقی است». وی تاکید کرد:«نکته بعد اینکه در خود کتابچه طرح جنگل‌داری سری هشت زیارت که از سوی سازمان جنگل ها تهیه می شود ذکر شده که دو دامنه مشرف به رودخانه زیارت از لحاظ هیدرولوژیکی باید با کمترین مداخلات و با رعایت بیشترین احتیاط در آن صورت بگیرد، چرا که از نظر فرسایش خاک بسیار حساس هستند».

گزینه های دیگر غیراز ناهارخوران

کارشناسان محیط زیست نیز اعتقاد دارند که مکان انتخاب شده برای تله کابین گرگان از اساس اشتباه است و چالشی جدی و چندجانبه را برای جنگل‌های منطقه پدید می آورد. «مزدک دربیکی» دکترای محیط زیست از دانشگاه علوم و تحقیقات در این باره گفت:«به نظر من هیچ اشکالی ندارد که در استان گلستان تله کابین داشته باشیم؛ چون مناطقی هست که این پتانسیل را دارند. ولی با طرح درست، مکان‌یابی صحیح و نظارت قانونی کامل دستگاه‌های متولی بر مطالعه طرح و نحوه اجرای صحیح آن. چه عیبی دارد؟ مردم هم استفاده می‌کنند و درآمدش هم برای شهر خرج می‌شود. اما سوال من به عنوان یک متخصص محیط زیست این است که چرا جنگل های ناهارخوران برای این کار انتخاب شده است؟».وی می‌گوید:«معمولا تله کابین را جایی می زنند که فاصله بین نقطه مبدا با مقصد آن، چشم انداز بسیار متفاوتی را در اختیار مخاطب قرار دهد. اگر مردم تله کابین نمک‌آبرود را سوار می شوند به این دلیل است که از جنگل می روی بالا و چشم اندازهای متفاوتی را از آن بالا تماشا می‌کنی. الآن این سوال مطرح است که تله‌کابین گرگان، قرار است چه چشم اندازی را به بیننده بدهد؟ و آیا قرار است مردم سوار یک تکه آهن شوند و بروند آن بالا و بعد از دیدن تاج پوشش درختان برگردند پایین؟».

این پژوهشگر محیط زیست می پرسد:«یعنی گرگان جای دیگری ندارد که می خواهند در آنجا تله کابین بزنند؟ ترافیک وحشتناک ناهارخوران را در ایام عید و تابستان و نیز روزهای آخر هفته در دیگر فصول می‌بینید. الآن مردم این منطقه در هر شرایطی از شادی و غم گرفته تا تفریح و خرید و نمایشگاه، همه می روند ناهارخوران. آیا گزینه های دیگر را بررسی کرده اند؟ گزینه‌ای مانند «تپه هزارپیچ» که حداقل از بالای یک تپه پایین می آیی و بعد به دشت می رسی و چشم اندازهای متنوع را می بینی، خیلی منطقی تر است. چرا این گزینه بررسی نمی شود و هر تاسیساتی در این شهر را می خواهند در ناهارخوران ایجاد کنند؟ مشکل ترافیک ناهارخوران را حل نکرده می خواهیم تله کابین در آنجا مستقر کنیم و جمعیت عظیمی را به آن سو راهی کنیم. یک بار اضافه را چگونه می‌خواهید در حساس‌ترین منطقه جنگلی مدیریت کنید؟ جنگل ناهارخوران دیگر تحمل بار اضافی دیگری را ندارد و از دست می رود. ما سه تفرجگاه کلیدی در گرگان داریم. چرا مکان‌یابی سایت‌های جدید گردشگری نمی‌کنید و نمی روید مثلا «جنگل رنگو» را بهینه سازی کنید؟ این بار ترافیکی باید پخش شود و یکجا متمرکز نباشد. هر منطقه‌ای وقتی بار اضافه ای را بر آن تحمیل کنید، یک جایی می شکند و دیگر نمی توان آن را احیا کرد».

بالا بردن ارزش افزوده زمین ها

دربیکی با تاکید بر اینکه اشکال از طرح جامع شهری است که چندسال پیش بدون نظرات کارشناسی و توسط مشاور غیرمتخصص در حوزه جنگل ومحیط زیست تهیه شده و تا زیر آبشار زیارت را هدفمندانه و برای بالا رفتن قیمت زمین‌های منطقه، در داخل حریم شهری گرگان آوردند می‌داند و می‌گوید:«بحث تله کابین در گرگان یک شو و نمایش مردم‌پسند است برای اینکه یک پروژه ای را قیچی بزنند و در کارنامه بیاورند. آقایان اگر توانایی دارند همین منابعی را که داریم حفظ کنند به قدر هزار تا از این گونه طرح ها و پروژه ها ارزش دارد. ولی چون حفظ منابع طبیعی چیزی نیست که بتوان به عنوان عملکرد ارایه داد، کسی به آن اهمیتی نمی‌دهد. به نظر من تله‌کابین ناهارخوران یک شوی پوپولیستی است تا بتواند افزایش ارزش افزوده زمین ها و ویلاهای برخی افراد را در پی داشته باشد. من هیچ تردیدی در این باره ندارم. چرا اصرار دارند همه چیز را در ناهارخوران درست کنند؟ چون ارزش افزوده زمین‌هایشان در زیارت بالا برود. برای همین هم ناهارخوران را در طی 20 سال از جنگل، به بلوار شهری تغییر داده اند».

گول نخورید!

این استاد دانشگاه آزاداسلامی در ادامه می‌گوید:«تله کابین فقط یک ایستگاه و چند تا کابین نیست که آقایان می‌گویند تنها 6 درخت قطع می شود و یا در مقدار مشخصی از جنگل فضا اشغال می کند. گول نخورید! تله‌کابین فقط یک ایستگاه 50 یا 100 متر مربعی نیست. حداقل به یک هکتار زمین احتیاج است که تاسیسات فنی طرح تله کابین را بزنند. پارکینگش را کجا می خواهید تعریف کنید؟ حتما چند تا فروشگاه هم می خواهید؛عرصه ای که ایستگاه تله کابین اشغال می کند به این سادگی نیست. دکل را کجا می گذارند؟ دکل یک حریم هم دارد. پایه های بتونی را مثلا نمی‌شود دو متر در نظر گرفت. در واقع یک تخریب و اشغال سطح زمینی دارد که اصلا غیرقابل باور است. پارکینگ هم می خواهد برای ماشین های شهروندان مراجعه کننده و سطح جنگل و زمین ها همین طوری اشغال می شود». دربیکی در ادامه یادآور شد:«جنگل را قرار است برای کدام مسافر در اختیار مجری تله‌کابین بگذارند؟ مسافرانی که به استان می‌آیند همین حالا هم هتل و حتی مسافرخانه نمی روند و کنار پیاده‌روهای ناهارخوران می‌خوابند. حالا چگونه انتظار دارید بلیط تله کابین بخرند؟ من از مجری می پرسم آیا بازار مخاطب‌تان را دیده اید؟ قیمت تمام شده پروژه و همچنین قیمت بلیط برای سوار شدن به تله‌کابین را محاسبه کرده اید؟ مسافری که حاضر نیست برای امنیت و آسایش خودش در سفر پول هتل بدهد و در پیاده رو یک بلوار با تمام مخاطره‌هایش می‌خوابد، چقدر حاضر می‌شود برای سوار شدن به تله‌کابین هزینه کند؟ شهروند گرگانی و گلستانی چند بار حاضر است این وجه را بپردازد و سوار شود؟ آیا این ها محاسبه شده و یا اینکه قرار است باز یک طرح بدون محاسبه مانند پتروشیمی را روی دست استان بیندازند و ده ها آسیب بر جای بگذارند؟».

زباله و آتش سوزی جنگل

یکی از مهم ترین آسیب های قابل پیش بینی، آتش‌سوزی جنگل توسط گردشگرانی است که با تله‌کابین بالا می روند و ممکن است در جنگل گردشی هم داشته باشند. دربیکی دراین باره می گوید:«شما یک جمعیتی را که قبلا به سادگی نمی توانسته بالا برود با تله کابین می برید و در جنگل قرار می دهید. آیا می توانید این جمعیت را مدیریت کنید؟ زباله های این جمعیت چه می شود. بروید ببینید جنگل های رامسر و نمک آبرود در اطراف تله کابین چگونه به زباله دانی تبدیل شده اند. بحث آتش سوزی را چگونه مدیریت می کنید؟ تابستان و پاییز که برگ های خشک درختان مثل باروت می شود و ما همین الآن در جای جای جنگل‌های در دسترس شهروندان در شمال کشور و استان گلستان، این معضل را داریم. می توانید این مساله را کنترل کنید؟ الآن به خاطر عبور یک جاده از وسط پارک ملی گلستان که جنگل را در دسترس مسافران عبوری قرار داده، همه ساله معضل آتش را داریم و هزاران هکتار جنگل خاکستر می شود و با وجود مصوبه سه دولت، هنوز نتوانسته ایم جاده را بیرون پارک ملی ببریم؛ حالا باز بیاییم در دل جنگل تله کابین بزنیم؟ آیا این منطقی و علمی است؟».این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد در آخر پیشنهاد می‌کند که مشاور تله کابین گرگان یک گزارش مفصل «GIS» و بر اساس پارامترهای علمی مورد تایید تمام کارشناسان بدهد و بگوید که نقطه A.B.C.D مثلا به درد این کار می خورد. بعد می شود روی آن نقاط صحبت علمی و کارشناسی کرد.

آمایش سرزمین

دربیکی تاکید می کند که گلستان یکی از دو استان کشور است که «مطالعات آمایش سرزمین» آن تهیه و آماده شده و طبق قانون باید در چنین مواردی از آن استفاده شود. او می گوید:« با استفاده از آمایش سرزمین می شود به راحتی مکان یابی هر طرح و پروژه ای را انجام داد و اساسا این مطالعات برای همین است و نمی دانم چرا از آن استفاده نمی‌کنند؟ و همه طرح ها را در یک نقطه آن هم ناهارخوران مجوز می دهند».

فعالان محیط زیست مخالف هستند

اغلب انجمن های محیط زیستی گلستان با مکان این پروژه مخالف هستند و بارها نیز آن را اعلام کرده اند. «کیخسرو یزدانی» نماینده انجمن کوهنوردان ایران در این باره به «قانون» می گوید:«جانمایی پروژه تله کابین گرگان مورد اعتراض ماست و مکان آن صدمات جبران ناپذیری را به جنگل های هیرکانی چندمیلیون ساله ایران وارد می‌کند. ما با اصل تله‌کابین مشکلی نداریم و می شود آن را در نقاط دیگر مثل “هزارپیچ” اجرا کرد». او درباره نداشتن توجیه اقتصادی طرح فوق در ناهارخوران یادآور می شود:«علاوه بر مخاطرات زیست محیطی مثل تخریب جنگل و تخلیه زباله گردشگران در آن، آن مکان حتی از نظر اقتصادی هم برای سرمایه گذار سوددهی ندارد؛ چرا که مخاطب چشم انداز خاصی را نمی تواند ببیند. مگر اینکه انتهای مسیر به دشت و دریا برسد که آنجا نیست». یزدانی تاکید می کند که الآن تله‌کابین نمک آبرود هم که این همه سابقه دارد و در بالای دریا احداث شده به ضرردهی رسیده و سرمایه‌گزار این را اعلام نیز کرده، حالا ما می خواهیم به قیمت از دست رفتن مهم ترین جنگل های منطقه این طرح زیانده را در آن‌جا اجرا کنیم؟ از قدیم گفته اند “آزموده را دوباره آزمودن خطاست». این فعال محیط زیست سیل همه ساله گلستان را تنها یکی از نتایج جنگل تراشی در بالادست ذکر می‌کند که زندگی مردم استان را با مشکلات جدی مواجه کرده است. یزدانی از مسئولان استان تقاضا می‌کند که با همفکری با کارشناسان منابع طبیعی، محیط زیست و تشکل های مردم نهاد گزینه های جایگزین را برای تله کابین گرگان پیدا کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۶
پیمان صاحبی

 

محیط‌زیست را معامله نکنید

*محمد درویش: بسیاری از گروه‌ها و شخصیت‌های حقیقی یا حقوقی که دم از محیط‌زیست می‌زنند، عملا در پای منافع سیاسی یا مصلحت‌های قومی یا استانی خود، از موازین و اصول محیط‌زیستی عبور می‌کنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه وقایع الاتفاقیه، بسیاری از گروه‌ها و شخصیت‌های حقیقی یا حقوقی که دم از محیط‌زیست می‌زنند، عملا در پای منافع سیاسی یا مصلحت‌های قومی یا استانی خود، از موازین و اصول محیط‌زیستی عبور می‌کنند. توصیه نگارنده به این افراد آن است که فعالیت‌های خود را در قالب یک حزب سیاسی یا انجمن صنفی پیگیری کرده و حرمت کنشگری در حوزه محیط‌زیست را پاس دارند.

به عنوان مثال: این روزها بر سر ماجرای طرح‌های انتقال آب، بین آنهایی که فکر می‌کنند کنشگر محیط‌زیستی بوده و بعضا حتی عضو یک سمن یا سازمان مردم‌نهاد هم هستند، جنجالی کم‌سابقه در جریان است؛ اصفهانی‌ها درحالی‌که خود را مدافع جدی‌تر انقلاب می‌دانند، با ارائه شمار شهدا و جانبازان خود در طول دفاع مقدس، حق بیشتری از مواهب توسعه برای خود درنظر گرفته و استان‌های چهارمحال‌وبختیاری، یزد و خوزستان را متهم به رُبایش حقابه خویش می‌کنند. یزدی‌ها می‌گویند: اگر به ما آب ندهید، مواد اولیه لازم برای صنایع اصفهان و خوزستان و... را دیگر تأمین نخواهیم کرد. چهارمحالی‌ها هم می‌گویند: ما در سرشاخه زاینده‌رود و کارون نشسته‌ایم و این سزاوار نیست که با کمبود آب روبه‌رو باشیم و اجازه دهیم این آب به‌سمت استان‌های دیگر رود! چنین استدلالی را مردم دیگر مناطق زاگرس‌نشین از جمله کهگیلویه‌وبویراحمد هم گاهی مطرح می‌کنند و می‌گویند: چرا باید ۱۰ درصد آب کشور از قلمروی سیاسی ما عبور کند و فقط حق برداشتِ یک درصد آن را داشته باشیم؟ شبیه این قصه بین گروه‌های ذی‌نفع در مازندران، سمنان و دیگر مناطق کشور از جمله همدان، زنجان، مرکزی، هرمزگان، ارومیه، کردستان، فارس، قم، الیگودرز، گلپایگان و... هم در جریان است.


تأسف‌برانگیز آنکه محیط‌زیست هم در این میان به‌عنوان یک ابزار مورد سوءاستفاده سیاست‌ورزان در مناطق یادشده، قرار گرفته است و هرجا که طرفداری از محیط‌زیست، به‌نفع منافع سیاسی آنها در تصاحب آبِ بیشتر باشد، خود را محیط زیستی نشان می‌دهند و هرجا که شاهد موضع‌گیری خلاف خود از سوی محیط‌زیست و محیط‌زیستی‌ها باشند، آنها را گروهی گول‌خورده یا معاند می‌پندارند!
اما غم‌انگیزتر از همه، آن است که گاهی شاهد بازی‌خوردن سمن‌های محیط‌زیستی و درغلتیدن به این مناقشه‌های سیاسی بوده و آنها هم برای تصاحب منافع محلی و خشنودی صاحبان قدرت در استان خویش یا ترس از نگاه‌ها و تدابیر امنیتی بیشتر، پا روی اخلاق محیط زیستی و منافع ملی می‌نهند و علیه هم در استان‌های مجاور اعلام جنگ می‌دهند!


یادمان باشد:
هرنوع طرح انتقال آب، یک بی‌اخلاقی آشکار و منجر به ضرر اکولوژیک برای کل منطقه است. نگاه کنید به بلایی که ترکیه بر سر میان‌رودان آورد؛ آنها هم ادعایشان این است که دجله و فرات از سرچشمه‌های کشور ما می‌جوشد و ما حق داریم هر نوع دخل و تصرفی که خواستیم، در آن انجام دهیم. همین بلا را اخیرا همسایه شرقی ما، افغانستان به کمک سدهای جدیدی که به‌وسیله هندی‌ها و ترک‌ها روی هیرمند و هریرود می‌سازند، دارد بر سر مشهدی‌ها و سیستانی‌ها می‌آورد! نمی‌آورد؟


ما چه می‌کنیم؟!
ما نیز دقیقا همین بلا را با مجموعه طرح‌های موسوم به داریان، زاب، سیمره، کرخه و... بر سر همسایه غربی می‌آوریم! نمی‌آوریم؟! خلاصه اینکه اغلب گروه‌ها، فقط ادعای محیط‌زیستی‌بودن دارند اما در عمل و آنجا که باید به‌نفع منافع اکولوژیک از منافع سیاسی، قومی و استانی گذشت، آنچه ذبح می‌شود، موازین و آموزه‌های محیط‌زیستی است.


اینک چه باید کرد؟!
روی سخنم با آن گروه از کنشگران واقعی محیط‌زیست در استان‌های یادشده است؛ خواهش می‌کنم خود را درگیر این دعواهای سیاسی نکنید و پاسدار مرام محیط‌زیستی خود باشید مانند گروهی از دوستداران محیط‌زیست در شاهرود که مردانه به مخالفت خود با طرح انتقال آب ادامه دادند و دوستداران محیط‌زیست در فریدونشهر که آنها هم آزادگی خود را در پای خشنودی قدرت‌سالاران اصفهانی حراج نکردند. بیاییم به سرنوشت تلخ ارومیه، یزد و اصفهان دقت کنیم؛ مناطقی که طرح‌های سازه‌ای فراوانی در آنها اجرا شد تا آبی بیشتر از پتانسیل طبیعی‌شان در اختیار بگیرند، آیا روزگار امروز آنها بهتر از زمانی است که این آب عاریتی را نداشتند؟ آیا امروز از امنیت‌اجتماعی بیشتری برخوردار هستند؟!


کلام آخر آنکه؛

محیط‌زیستی‌ها با ارتقای دانش ژرف خود در حوزه بوم‌شناسی، بکوشند تا از این دعواها و طرح‌های انتقال آب دوری کنند و بدانند که همه این طرح‌ها، چه در اصفهان اجرا شود یا چهارمحال، یزد، خوزستان و... به ضرر پایداری تمدن و وحدت ایرانیان تمام خواهد شد. راه سعادت ما مطالبه کاهش ‌وابستگی ‌معیشتی از منابع آب و خاک و معرفی‌ و ‌تقویت‌ کسب‌و‌کارهای ‌سبز است.

*مدیرکل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۴
پیمان صاحبی

 

آخرین وضعیت دریاچه ارومیه

در حالی که مدیر دفتر برنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه از کاهش آب دریاچه ارومیه به اندازه یک ساختمان سه طبقه خبر داد، فرهاد سرخوش، مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی گفت: «تراز آبی دریاچه ارومیه ۱۳ دی سال ۹۵ در مقایسه با روز مشابه سال قبل، ۳۰ سانتیمتر افزایش یافته است.»

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه «فرهیختگان» آورده است: دریاچه ارومیه که روزگاری سرمنشاء حیات و شادی و زندگی بود و یکی از تفرجگاه‌های ایرانیان به شمار می‌رفت و حتی لجن‌درمانی هم به دلیل خواص ویژه لجن‌هایی که در آن به وجود می‌آمد بسیار رایج بود، حالا به تهدیدی برای حیات انسان تبدیل شده تا جایی که طبق آخرین خبر اعلام شده، تنفس غبار برخاسته از دریاچه ارومیه نیز سمی است و می‌تواند به ایجاد بیماری‌های ریوی و حتی سرطان منجر شود.

دریاچه ارومیه براثر نشناختن اهمیت محیط‌زیست از بین رفت؛ به دلیل حفر چاه‌های غیرمجاز بسیار و استفاده بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی، ساخت سد روی رودهای واریزی به دریاچه و همین‌طور ساخت میان‌گذر شهید کلانتری که فاصله دو شهر تبریز و ارومیه را تنها یک ساعت کمتر کرد.

حالا پس از خشک شدن بخش اعظمی از دریاچه ارومیه میلیون‌ها دلار باید صرف شود تا بتوان این دریاچه را احیا کرد. حالا این دریاچه برای سلامتی انسان خطرناک شده است. حسن عباس‌نژاد، رئیس مرکز توسعه پایدار و سلامت شهرداری ارومیه نیز با اشاره به آلودگی‌های زیست‌محیطی دریاچه ارومیه که با خشک شدن آن ایجاد شده به «فرهیختگان» گفت: «زهاب، املاح و سموم کشاورزی که در طول سال‌های گذشته کشاورزان استفاده می‌کردند به مرور زمان وارد دریاچه ارومیه شده و حالا با خشک شدن آن به صورت لجن بیرون آمده و با تابش نور خورشید و وزش باد این ذرات میکرونی نمکی منتشر می‌شوند و مشکلات تنفسی و ریوی برای ساکنان روستاهای اطراف دریاچه به وجود می‌آورند.»

او راهکار مقابله با این آسیب زیست‌محیطی را ایجاد کمربند سبز در اطراف دریاچه ارومیه عنوان می‌کند تا این درختان اجازه انتشار ریزگردها را ندهند. همچنین معتقد است ستاد احیای دریاچه ارومیه از مقام مشاوره باید به تحقق مسائل اجرایی برسد و دولت بودجه‌های کافی برای احیای دریاچه اختصاص دهد.

همچنین مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز اعلام کرده که استنشاق غباری که از دریاچه ارومیه بلند می‌شود می‌تواند مشکلات ریوی حادی به وجود آورد.

او در این‌باره گفت: «در بالادست دریاچه ۵۰۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی وجود دارد که از سموم استفاده می‌کنند و این سموم همراه آب به دریاچه می‌آید و آب که تبخیر می‌شود؛ این سموم همراه غبار وارد هوا می‌شود.»

به گفته او ستاد احیای دریاچه ارومیه با کمک یک محقق ایرانی دانشگاه کلمبیا در سه روستا روی ۸۸ کودک بین ۸ تا ۱۳ سال مطالعاتی را انجام داد، در این مطالعات دستگاه‌هایی برای اندازه‌گیری غبار نصب شد و سه بار در هر روز آزمایش «اسپیرومتری» که حجم ریه افراد را اندازه می‌گیرد، انجام شد و نتایج این پژوهش که توسط متخصصان ریه نیز مورد سنجش قرار گرفت، نشان می‌دهد درصد قابل توجهی از این بچه‌ها دچار مشکل ریه شده‌اند، بنابراین این مطالعات به اضافه مطالعات مربوط به شناسایی غبار جمع‌آوری شدند و در سال ۹۴ به دانشگاه‌های علوم پزشکی در استان‌های آذربایجان غربی و شرقی داده شدند.

عضو ستاد احیای دریاچه ارومیه در ادامه به «ایلنا» گفت: «مطالعه دیگری که با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای انجام شده و آثار اشعه فرابنفش را بررسی می‌کند، نشان می‌دهد بعد از سال ۲۰۰۷ ناگهان حدود دو و نیم برابر اشعه ماوراء‌بنفش در اطراف دریاچه افزایش پیدا کرده است. انعکاس برگشتی این اشعه از کف دریاچه خشک شده و نمکی، می‌تواند آثاری بر افزایش بیماری‌هایی همچون آب مروارید، سرطان پوست و بیماری‌های چشمی بگذارد، بنابراین ما منتظریم که جامعه پزشکی نتایج مطالعات سریعی را که قول داده‌اند تا اوایل اسفند بدهند تا یک جمع‌بندی داشته باشیم. اما در تحقیقی که سازمان انرژی اتمی در سال ۹۳-۹۲ انجام داده مشخص شد که از این بابت هیچ نگرانی وجود ندارد و چه گردوغبار بلند شده و چه رسوبات، هیچ کدام آثاری از رادیو اکتیو ندارند.»

در حالی که مدیر دفتر برنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه از کاهش آب دریاچه ارومیه به اندازه یک ساختمان سه طبقه خبر داد، فرهاد سرخوش، مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی گفت: «تراز آبی دریاچه ارومیه ۱۳ دی سال ۹۵ در مقایسه با روز مشابه سال قبل، ۳۰ سانتیمتر افزایش یافته است.»

سرخوش با بیان اینکه ۱۷۳ طرح برای احیای دریاچه ارومیه در حال انجام است، گفت: «ستاد احیای دریاچه ارومیه ۴۴ طرح را شناسایی کرده و در اولویت قرار داده است.»

به گفته او لایروبی رودخانه‌ها، انجام مطالعه دشت زرینه‌رود، مجهز کردن اراضی کشاورزی به آبیاری تحت فشار، اصلاح الگوی کشت، انتقال آب از سد کانی سیب و تلاش برای اتمام مراحل احداث تصفیه‌خانه ارومیه و گلمانخانه از مهم‌ترین طرح‌ها به شمار می‌روند.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۰۸:۵۸
پیمان صاحبی