منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۱۳ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است


 

خودسوزی تالاب خشکیده پریشان فارس

خود سوزی نیستان ها و تالاب خشکیده پریشان در شهرستان کازرون فارس که از یکشنبه آغاز شده و همچنان ادامه دارد، ستون هایی از دود و غبار را در آسمان این تالاب برافراشته است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا،استوانه های دود و آلودگی برخی از روستاهای همجوار را فرا گرفته و به شهر کازرون نیز نزدیک می شود.


محمود جعفری مدیر اداره حفاظت محیط زیست شهرستان کازرون روز سه شنبه در محل دریاچه پریشان اظهار داشت: خودسوزی این تالاب به دنبال بروز یک فقره آتش سوزی که دو روزپیش در محل تالاب رخ داد، اتفاق افتاده است.


وی ادامه داد:‌بر اثر تداوم خشکسالی و کم بارشی در سال جاری اراضی تالاب پریشان مستعد آتش سوزی است و گاه نیز پدیده خودسوزی اتفاق می افتد .
وی با بیان اینکه آتش سوزی دو روز پیش احتمالا عامل انسانی داشته است گفت:همه امکانات ستاد بحران شهرستان برای مهار آتش سوزی به کار گرفته شده و آتش سوزی در لایه های زیرین خاک دریاچه و تالاب تا عصر امروز مهار خواهد شد .


جعفری سطح آتش گرفته را حدود دو هکتار برآورد کرد و گفت:پراکندگی آتش در نقاط مختلف تالاب و وزش باد کنترل شرایط فعلی را قدری مشکل کرده است ، دریاچه و تالاب پریشان اکنون مملو از دود و آلودگی است و تنفس را برای محیط بانان و نیروهای امدادی مشکل کرده است .


گرم شدن هوا و خشک بودن نیزارها و گیاهان در محل دریاچه، موجب آتش سوزی می شود که به این پدیده خودسوزی گفته می شود.
دریاچه فامور یا پریشان یکی از بزرگترین دریاچه‌های آب شیرین ایران و خاورمیانه بوده است که در بخش جره و بالاده شهرستان کازرون فارس است.
دریاچه پریشان یا تالاب پریشان در فاصله 15 کیلومتری شهرستان کازرون زمانی مساحت آن چهار هزار و 300 هکتار و پوشیده از سطوح نی و زیستگاه پرندگان آبزی بود که اکنون کاملا خشک است .


کازرون حدود 120 کیلومتری غرب شیراز واقع شده است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۰۸:۵۷
پیمان صاحبی

 

تنها ۳درصد زمین‌های ایران توان کشاورزی مطلوب را دارند

امروز در دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی نتایج ارزیابی جامع توان ایران برای کشاورزی پایدار که توسط پژوهشگران پروژه ایران ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد انجام شده است، رونمایی می‌شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین؛ باوجود موفقیت نسبی سیاست های کنترل جمعیت در سه دهه گذشته، تداوم رشد جمعیت با میانگین ۹۰۰ هزار نفر در سال و افزایش متعاقب مصرف محصولات کشاورزی نه تنها منجر به اغماض در بهره برداری غیر اصولی از منابع آبی و خاکی شده است بلکه بیلان خالص واردات و صادرات بخش کشاورزی را نیز از لحاظ ارزش دلاری دچار روند افولی کرده است.

پژوهشگران پروژه «استنفورد - ایران ۲۰۴۰» در مطالعه ای جامع به ارزیابی توانایی اراضی ایران به منظور بهره‌وری پایدار کشاورزی پرداختند. این تحقیق که به تازگی بر روی تارنمای دانشگاه استنفورد انتشار یافته است توسط دکتر محسن مسگران، دکتر کاوه مدنی، دکتر حسین هاشمی و دکتر پویا آزادی انجام شده است.

در این گزارش نقشه درجه بندی شده زمین های ایران از لحاظ مطلوبیت کشاورزی بر پایه پردازش داده های جغرافیایی خاک (شوری، اسیدیته، غیره)، توپوگرافی (شیب و ارتفاع) و اقلیم (میزان و پراکنش زمانی بارندگی و تبخیر سطحی) ارائه شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که کمتر از سه درصد مساحت ایران از مطلوبیت بالا و هشت درصد از مطلوبیت متوسط برای کشاورزی برخوردار است.

این در حالی است که زمین های ضعیف یا نامطلوب حدود ۹۰ درصد باقی مانده از سطح کشور را فرا گرفته است. طبق نقشه ارایه شده بخش عمده زمین های مطلوب کشور در شمال، شمال غرب، و غرب کشور واقع شده اند و استان های کرمانشاه، گیلان و کردستان بیشترین درصد زمین های مطلوب نسبت به کل سطح استان را دارا هستند.

همچنین این پژوهشگران با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای، درجه مطلوبیت زمین های کنونی مورد بهره‌برداری در بخش کشاورزی را مورد بررسی قرار دادند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بیش از۵۰ درصد زمین های فعلی کشاورزی ایران در مناطقی واقع شده اند که به علت محدودیت های خاکی و یا اقلیمی از مطلوبیت لازم برای کشاورزی بی بهره اند.

از آنجا که تولید محصول در این زمین ها تنها با بهره کشی نامتوازن از منابع طبیعی میسر شده است، تداوم کشاورزی در آنها منجر به تخریب فزاینده منابع آبی و خاکی شده که در آینده ای نه چندان دور پیامدهای فاجعه باری را برای کشور به همراه خواهد داشت. این مطالعه نشان می دهد که تمامی زمین های با مطلوبیت بالا پیش تر برای کشاورزی و دیگر کاربری ها مورد بهره برداری قرار گرفته اند و بدین سبب توسعه اراضی در این زمین ها در آینده امکانپذیر نخواهد بود. با این حال، بخشی از زمین های با مطلوبیت متوسط بدون استفاده باقی مانده اند که بکارگیری انها به جای کشاورزی آبی در مناطق نامطلوب می تواند بطور بالقوه به کاهش فشار بر منابع آبی کشور کمک کند.

کاوه مدنی، استاد مدیریت منابع آب و محیط زیست امپریال کالج لندن و یکی ازاعضای تیم پژوهشی پروژه ایران ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد، امروز در نشستی خبری در دانشگاه صنعتی خواجه نصیر نتایج بدست آمده توسط این تیم تحقیقاتی در مورد توان کشاورزی ایران را ارائه می کند.

گفتنی است پروژه «استنفورد - ایران ۲۰۴۰» با مدیریت دکتر پویا آزادی به منظور استفاده از ظرفیتهای علمی پژوهشگران برجسته خارج از کشور با هدف مطالعه وضعیت کنونی و دورنمای بخش های مختلف اقتصاد ایران تشکیل شده است. این طرح با رویکردی کمّی و واقعیت محور و به دور از روزمره گی های سیاسی به پژوهش در حوزه های مختلف اقتصادی مانند انرژی، کشاورزی، خدمات، منابع طبیعی و انسانی، و محیط زیست در مقیاس کشوری می پردازد. گزارش ارزیابی توان زراعی زمین های کشاورزی ایران دومین گزارش تیم تحقیقاتی ایران ۲۰۴۰ است که پس از گزارش "پیش بینی وضعیت منابع نفتی ایران و پیامدهای اقتصادی آن" منتشر می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۰۸:۵۶
پیمان صاحبی


 

شیرابه‌های سمی و نابودی هیرکانی

 مشاور اجتماعی-اقتصادی پروژه مدیریت چندمنظوره جنگل‌های هیرکانی و عضو هیات علمی دانشکده‌ی منابع طبیعی دانشگاه تهران می‌گوید: نرخ رشد جمعیت در روستاهای کوهستانی شمال کشور منفی شده است و جمعیت جوان این مناطق مهاجرت کرده‌اند.

به گزارش سلامت نیوز، محمد عواطفی همت درگفت‌وگو با بهاردر توضیح نرخ تغییرات اجتماعی و اقتصادی روستاهای مورد بررسی این پروژه گفت که روستاهای شمال کشور را می‌توان به طور کلی به دو دسته ییلاقی و قشلاقی تقسیم کرد. روستاهای قشلاقی در نزدیکی دریا و ارتفاعات کم و روستاهای ییلاقی در مناطق دور از دریا و ارتفاعات کوهستانی قرار دارند. او ادامه داد: به‌طورکلی در روستاهایی یلاقی رشد جمعیت منفی است و آنان که مانده‌اند، بیشترکهن‌سال هستند و جوانان و کودکان در این مناطق کمتردیده می‌شوند و حتی مدرسه‌هادر بعضی روستاها تعطیل ‌شده است. او در همین باره افزود: در روستاهای قشلاقی روند متعادل‌تری حاکم است، گروه‌های سنی مختلفی وجود دارد و رشد جمعیت به‌طورکلی مثبت است.


عواطفی همت با تأکید بر اینکه در روستاهای ییلاقی نرخ مهاجرت به خارج از روستا بیشتر است، یادآورشد: آن‌ها کم‌کم جمعیت جوان خود را از دست می‌دهند. البته به گفته او روندی در منطقه دو هزار سه هزار دیده می‌شود که آن ساخت خانه‌های دوم و ویلایی برای تابستان‌نشینی است که دائمی نیست. در تحقیقات مشاور اجتماعی-اقتصادی پروژه مدیریت چندمنظوره جنگل‌های هیرکانی روندهای جمعیتی از سال 1355 تا 1390 مورد بررسی قرارگرفته است؛ نرخ افزایش و کاهش جمعیت، تغییرات گروه‌های سنی و نرخ مهاجرت در هر یک از مناطق مورد بررسی قرار گرفته است.


این مطالعات در حوزه‌های انتخابی پروژه که شامل محدوده‌های بلیران از توابع آمل، فریر و دوزیلکی از توابع رودبار، چهل چای از توابع مینودشت، دوهزار و سه هزار از توابع تنکابن می‌شودانجام‌شده است. در کل 116روستای دایم و 33 روستای موقت وبه‌طور متوسط 37 روستادر هر چشم‌انداز انتخابی موردمطالعه قرارگرفته‌اند. مشاور اقتصادی و اجتماعی این پروژه با اشاره به اینکه نرخ اشتغال در روستاهای ییلاقی محدود است، افزود: یکی از دلایل محدودیت اشتغال این است که نظام تولیدی همان نظامی است که از گذشته دور حاکم بوده؛ این نظام مبتنی بر استفاده از منابع طبیعی همچون جنگل و مرتع است که می‌توانند تعداد معینی از جمعیت را حمایت کند. به عبارتی ظرفیت تحمل محدودی دارند و هنگامی‌که جمعیت از حدی بیشتر افزایش پیدا می‌کند، نمی‌توان بر معیشت محدودی که مبتنی بر طبیعت است، حساب کرد و جمعیت اضافه مجبور به مهاجرت به سایر مناطقی است که فرصت‌های بیشتری دارند.


او تأکید کرد: اما این روستاها باوجوداینکه جمعیت کمی را حمایت می‌کنند محل تولید هم هستند. دامداران عمدتا در این روستاها ساکن هستند. بنابراین تولید و فرصت‌های تولیدی در این روستاها ارتقا پیدا نکرده و میزان و نحوه تولید به شیوه سنتی ادامه یافته است، اما در روستاهای قشلاقی اشتغال جدیدیا به‌نوعی شیوه‌های تولیدی جدید رواج پیداکرده است. مشاور اجتماعی- اقتصادی پروژه مدیریت چندمنظوره جنگل‌های هیرکانی بابیان اینکه مطالعات اجتماعی- اقتصادی در سه مقیاس 1: کل کشور، 2: شمال کشور و 3: چشم‌اندازهای منتخب انجام شده است. افزود اطلاعات سطوح خردتر با استفاده از اطلاعات سطوح کلان‌تر قابل تفسیر هستند و البته در سطوح خردتر، جزییات بیشتر فراهم شده است. ایشان بیان کردند تلاش کرده‌ایم حداقل اطلاعات موردنیاز را فراهم کنیم. از این اطلاعات به‌خوبی در پروژه استفاده می‌شود. به‌عنوان نمونه این اطلاعات در اختیار برنامه استراتژی توسعه سبز در شمال کشور، برنامه‌ی مدیریت یکپارچه چشم‌اندازها و برنامه معیشت‌های پایدار روستاها قرارگرفته است. او افزود: مطالعات اجتماعی اقتصادی سعی می‌کند اطلاعاتی فراهم کند که بخش‌های دیگر شامل مشاوران گردشگری، تنوع‌زیستی، ظرفیت‌سازی و بسیج به آن نیاز دارند. همچنین در مورد اینکه جنگلداری اجتماعی از کجا و چگونه آغاز شود، از این اطلاعات استفاده ‌شده است.


عواطفی همت بااشاره به اینکه یکی از قابلیت‌های شمال کشور، با توجه به تقاضای بالایی که وجود دارد، گردشگری است و در این در زمینه، می‌توان به‌ خوبی سرمایه‌گذاری کرد، گفت: با استقرار نظام گردشگری پایدار در این مناطق می‌توان امیدوار بود رفاه و منابع طبیعی در بین انسان‌ها عادلانه‌تر تقسیم شود. او افزود: در عین‌حال در اکثر نقاط شمال کشور زباله‌ها درون جنگل دفن می‌شوند و محل دفن زباله معمولا مناطقی در بالادست جوامع انسانی است. به عنوان نمونه شهرهای رشت، رامسر، تنکابن، چالوس و نوشهر، آمل، بابل و گرگان ازجمله شهرهایی هستند که زباله‌ی تولیدی ساکنان آنها در ایستگاه‌های جنگلی دفن می‌شود. از یک‌طرف، زباله‌ها، شیرابه سمی تولید و جنگل را آلوده و خشک و از طرف دیگر برای سلامتی انسان‌ها و سایر جانواران بیماری و مسئله ایجاد می‌کنند.


در کنار مزیت گردشگری، زباله هم تهدید جدی برای جنگل‌های شمال کشور است.بنا به گفته عواطفی همت، مشاوره اجتماعی اقتصادی برای شناخت جوامع انسانی که در ارتباط با منابع جنگلی هستند؛ این مشاور قرار است اطلاعاتی از وضعیت زندگی، شیوه استفاده جوامع سنتی و اینکه چگونه می‌توان این وضعیت را اصلاح کرد، در اختیار پروژه قرار دهد. او در تشریح چگونگی دستیابی به اطلاعات گفت: ما از روش‌های مردم‌شناسی و کیفی مثل مصاحبه فردی و مصاحبه‌های گروهی برای دستیابی به اطلاعات استفاده کردیم. این مقام مسئول در پروژه ملی مدیریت چندمنظوره جنگل‌های هیرکانی با اشاره به اینکه میزان بی‌اعتمادی به سازمان جنگل‌ها از ابتدای طرح بسیار زیاد بود، گفت: مردم به همین دلیل به‌راحتی حاضر به همکاری نبودند و در حالت همکاری هم اطلاعات ناقص ارائه می‌دادند. به همین دلیل ما مجبور به استفاده از روش‌های کمتر آزموده شده بودیم.
البته در مراحل بعدی که سطح اعتماد عمومی کمی بالا رفت بهتر مردم وارد تعامل و مذاکره می‌شدند و حتی در موارد معدودی هم اطلاعات از طریق پرسشنامه کسب شد

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۵ ، ۰۸:۵۴
پیمان صاحبی


 

وضعیت جنگل‌های زاگرس بحرانی است

نماینده تشکل‌های محیط زیست و منابع طبیعی خوزستان با بیان این‌که جنگل‌های زاگرس به سختی نفس می‌کشند و در وضعیتی بحرانی و تهدیدکننده قرار دارند، گفت: این وضعیت نیازمند تدوین یک برنامه جامع ملی نجات‌بخشی است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا،هژیر کیانی در خصوص وضعیت جنگل‌های زاگرس اظهار کرد:‌ به علت عدم تدوین یک برنامه جامع ملی برای جنگل‌های زاگرس، اکنون این جنگل‌ها در وضعیتی بحرانی قرار گرفته‌اند. در شرایط فعلی، جنگل‌های زاگرس تنها به یک برنامه جامع عادی نیاز ندارد بلکه وضعیت کنونی این جنگل‌ها نیازمند یک برنامه جامع ملی نجات‌بخش است.

وی افزود: ‌با توجه به این‌که در حال حاضر این جنگل‌ها در وضعیت عادی قرار ندارند، باید برنامه‌ای نجات بخش برای جنگل‌های زاگرس تدوین شود که تمام جوانب و مسایل مرتبط و درگیر با این جنگل‌ها را در نظر بگیرد و اجرای این برنامه موجب حل مشکلات جنگل‌های مذکور شود.

نماینده تشکل‌های محیط زیست و منابع طبیعی خوزستان در خصوص علل تخریب درختان بلوط جنگل‌های زاگرس، تصریح کرد: ‌فقر اقتصادی و معیشتی مردم و جوامع محلی و جنگل‌نشینان زاگرس یکی از دلایل اصلی تخریب درختان بلوط این جنگل‌ها است. عموما تخریب درختان بلوط با هدف تبدیل چوب به زغال صورت می‌گیرد و در رسانه‌ها نیز تبدیل زغال به پول به تجارت سیاه شهرت دارد.

کیانی ادامه داد: فقر اقتصادی موجب می‌شود که فرد، خلاف میل باطنی خود جهت تامین امرار و معاش اقدام به تخریب و قطع درختان بلوط و سپس تبدیل و احصا زغال کند. این وضعیت در حالی رخ می‌دهد که از منابع تولید و زمینه‌های اشغال کافی و شاید منحصر به فرد در این مناطق برخوردار هستیم.

"پاک‌تراشی" کوه منگشت در ایذه

وی عنوان کرد: ‌این پرسش که چرا یک بی‌تفاوتی ملی نسبت به تماشای وضعیت جنگل‌های زاگرس شکل گرفته، علامت سوالی است که کارشناسان، جامعه محلی و تمام وطن‌دوستان را نگران کرده است. در شهرستان ایذه که با داشتن حدود 200 هزار هکتار مراتع جنگلی دارای بیشترین سهم از جنگل‌های زاگرس در شمال استان خوزستان است، اکنون پارادوکسی وجود دارد؛ در این منطقه دشت حاصلخیز و 50 هزار هکتاری ایذه و نیروی انسانی و آب‌های جاری و کافی داریم ولی در کنار تمام این منابع مردم در حال "پاک‌تراشی" کوه منگشت هستند.

نماینده تشکل‌های محیط زیست و منابع طبیعی خوزستان افزود: پاک‌تراشی کوه منگشت به معنای قطع و حذف تمامی درختان این کوه است. متاسفانه در کوه منگشت عملا پاک‌تراشی رخ داده و در حال انجام است.

وی ادامه داد: در حال حاضر جنگل‌های زاگرس در شهرستان ایذه و شمال خوزستان به سختی نفس می‌کشند و زیر تیغ تبرها ناله می‌کنند اما متاسفانه هیچ مسئولی صدای این ناله‌ها را نمی‌شنود و این موضوع نه به نفع کشور و نه به نفع مردم و نظام است.

بیش از 40 درصد آب‌های کشور در زاگرس تولید می‌شود

کیانی در خصوص اهمیت درختان بلوط در جنگل‌های زاگرس بیان کرد:‌ وجود درختان بلوط و جنگل و مرتع در جنگل‌های زاگرس پایه تولید آب است و اکنون تخریب درختان بلوط در حالی صورت می‌گیرد که بیش از 40 درصد آب‌های کشور در زاگرس تولید می‌شود ولی برای این جنگل‌ها هیچ برنامه جامعی تدوین نمی‌شود.

وی با اشاره به طرح‌ها و برنامه‌های گذشته در رابطه با جنگل‌های زاگرس، گفت:‌ در دهه 80 طرح صیانت در خوزستان در چندین بخش از جمله بخش حفاظت و بخش جنگل‌کاری مشارکتی اجرا شد که گرچه انتقاداتی به شیوه مشارکت مردم در این طرح وارد بود و البته این ایرادات قابل اصلاح بودند ولی در مجموع و کلیت در آن سال‌ها طراحی موفق بود که متاسفانه بعدها روند اجرای طرح صیانت به علت حذف اعتبارات آن ضعیف شد و اکنون تنها در بخش حفاظت این طرح رمقی باقی مانده است.

در شرایط بی‌آبی، نهال‌کاری در دشت‌های اهواز اتلاف سرمایه است

نماینده تشکل‌های محیط زیست و منابع طبیعی خوزستان با تاکید بر این‌که اکنون در خصوص درختان بلوط جنگل‌های زاگرس در حال رفتن به بیراهه هستیم، اظهار کرد:‌ کارشناسان ارزش اکولوژیکی یک درخت بلوط را بیش از 500 میلیون تومان برآورد کرده‌اند. اکنون چنین ثروتی در مقابل دیدگان ما در جنگل‌های زاگرس در حال نابودی است و ما به سمت نهال‌کاری و درختکاری در دشت‌های اهواز با صرف‌نظر از امکان رشد این نهال‌ها، رفته‌ایم. هر چند درختکاری و نهال‌کاری اقدامی صحیح است اما این امر حداقل در دشت‌های اهواز به معنای اتلاف سرمایه و هزینه است. زمانی که محدودیت آب در دشت خوزستان وجود دارد چگونه می‌توان با درختکاری با ریزگردها مقابله کرد؟

کیانی افزود: به عبارتی از یک سو تالاب‌های استان را می‌خشکانند و اجازه نابودی جنگل‌ها را می‌دهند و از سوی دیگر با هدف مقابله با ریزگردها در دشت‌های خوزستان نهال‌کاری انجام می‌دهند. ‌این رفتارها کارشناسی شده نیست و بیشتر بر مبنای منافع شرکت‌های سرمایه‌داری مجری چه در حوزه سدسازی و چه در حوزه اقدامات این‌چنینی است. اقداماتی مانند نهال‌کاری در دشت‌های اهواز عموما دارای ارزیابی‌های زیست محیطی و علمی دقیق نیستند.

وضعیت قطع بی‌رویه درختان جنگل‌های زاگرس بسیار تهدیدکننده است

وی یاد آور شد:‌ وضعیت کنونی جنگل‌های زاگرس و قطع بی‌رویه درختان این جنگل‌ها جهت تامین علوفه و تولید زغال بسیار تهدیدکننده است. اگر شهرستان ایذه را به عنوان برشی از جنگل‌های زاگرس در نظر بگیریم، عمل قطع درختان این جنگل برای تولید زغال به تمام زاگرس قابل تعمیم است. در حال حاضر فرسایش خاک در جنگ‌های زاگرس بیداد می‌کند . وقوع سیلاب‌ها در سال‌های اخیر در این جنگل‌ها به علت همین قطع بی‌رویه درختان است که فرسایش خاک را به دنبال داشته است.

نماینده تشکل‌های محیط زیست و منابع طبیعی خوزستان تصریح کرد: متاسفانه، سدسازی تفکر غلط ساده غالب در وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست کشور است. یعنی جنگل‌ها را تخریب و با روان شدن سیلاب‌ها جهت مقابله با آن اقدام به سدسازی می‌کنند. متاسفانه هنوز این تفکر، این باور و این ایمان وطن‌پرستانه شکل نگرفته است که برای عدم مواجهه با سیلاب در هر منطقه احتیاجی به احداث سد نیست و می‌توان با جنگل‌کاری با سیلاب مقابله کرد.

کیانی عنوان کرد:‌ حال جنگل‌های زاگرس به هیچ وجه خوب نیست و تنها راهکاری خروج این جنگل‌ها از وضعیت فعلی، تدوین یک برنامه جامع ملی نجات‌بخشی است. این برنامه جامع باید تمامی جوانب را از جمله ارایه راهکار جدید جهت جایگزینی شیوه تامین معیشت مردم منطقه و بهره‌برداری اقتصادی از منابع موجود با رویکرد توسعه پایدار را به تفکیک شهرستان‌های مختلف جنگل‌های زاگرس در بر داشته باشد.

وی بیان کرد: موضوع امیدبخش این است که هنوز هم فرصت زاده‌آوری در زاگرس البته اگر به موقع به داد آن برسیم وجود دارد، مشروط بر این‌که برنامه‌ای نجات‌بخش برای این جنگل‌ها تدوین شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۶
پیمان صاحبی


 

خبرهای خوب از دریاچه ارومیه

مدیرعامل شرکت مدیریت منابع‌ آب کشور از بهبود وضعیت دریاچه ارومیه، خبر داد و گفت: نسبت به سال قبل تراز دریاچه ارومیه ۳۲ درصد مثبت اعلام شده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا،محمد حاج‌رسولی‌ها با اشاره به اقدامات صورت گرفته، برای بهبود وضعیت دریاچه ارومیه اظهار کرد: طی ماه‌های اخیر، برنامه‌ریزی‌های متعددی برای بهبود وضعیت این دریاچه در نظر گرفته‌ایم که تا حد زیادی مثمرثمر واقع شده است.

وی با اشاره به وضعیت بارندگی‌های کشور، عنوان کرد: بر اساس آمار میزان بارش‌های کشور با ۵۲ میلی‌متر نسبت به میانگین بلندمدت ۲۹ درصد کاهش داشته است که این مسئله نشان از افزایش بحران آبی کشور دارد.

حاج‌رسولی‌ها با بیان اینکه علاوه بر کاهش آب‌های سطحی با کاهش آب‌های زیرزمینی نیز در کشور مواجه هستیم، گفت: نقشه راه آب کشور محورهای متعددی را برای رسیدگی به این مسئله در نظر گرفته است.

مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب کشور در خصوص اقدامات صورت گرفته در برنامه پنجم توسعه خاطرنشان کرد: از تاریخ اول فروردین‌ماه سال ۱۳۹۰ تاکنون ۵۰ سد افتتاح و یا آبگیری شده که این در شرایطی است که در برنامه پنجم توسعه تنها ۳۶ سد افتتاح شده بود.

وی با اشاره به فرونشست زمین و جایگزینی پساب به ویژه در استان تهران گفت: این مسئله موضوعی است که می‌توان با یک مدیریت خوب آن را کنترل کرد. در همین راستا نیز برنامه‌ریزی‌های متعددی برای این مسئله در نظر گرفته شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۵
پیمان صاحبی

خانه‌سازی روی منبع آب ١٢٠‌ هزار نفر

 کازرون تا چند سال پیش در فهرست جذابیت‌ها بود و جاهای دیدنی‌اش با چند چشمه‌ و دریاچه و رودخانه باصفا و پرآب شناخته می‌شد؛ معروف‌ترینشان دریاچه و تالاب پریشان بود و چشمه‌های رنجان و ساسان. حالا اما چند سالی است هم پریشان بی‌آب شده و هم از آن چشمه‌ها چیزی جز خشکی باقی نمانده. خلاصه داستان اینکه نام این شهر مدت‌هاست با خشک‌سالی و بی‌آبی گره خورده است. در چنین شرایطی از کازرون خبر می‌رسد براساس یک تصمیم عجیب، مجوز مسکونی‌شدن حریم اصلی‌ترین چاه تأمین آب شرب اهالی شهر صادر شده است.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شرق در ادامه می نویسد: تصمیمی که اعتراض گسترده فعالان اجتماعی و اهالی این شهر را به دنبال داشته است؛ در این مدت کازرونی‌ها با نوشتن نامه‌هایی سرگشاده به شهردار و رئیس شورای شهر و همچنین دادستان کل کشور خواستار جلوگیری از این اقدام شده‌اند. در همین روزها که اهالی شهر کازرون به‌شدت نسبت به سرنوشت منبع اصلی تأمین آب شرب خود ابراز نگرانی می‌کنند، یکی از چشمه‌های باستانی این شهر به نام چشمه ساسان با قدمت چند‌هزارساله که ٣٠ درصد آب شرب آنان را تأمین می‌کرد تنها چند هفته پیش کاملا خشک شده است. براساس تصاویر نامه‌ها و بخشنامه‌ها و دیگر جزئیاتی که در اختیار «شرق» گذاشته شده است، استدلال‌ها و دلایل اصلی مخالفت مردم کازرون با این اقدام به این شرح توضیح داده شده است: روند تغییر کاربری زمین مورد مناقشه از فضای سبز به مسکونی با توجه به تعیین‌نشدن حریم به وسیله کمیته تعیین حریم آب استان، غیرقانونی و به‌نوعی به‌دور از فرایند پیش‌بینی‌شده در قانون صورت گرفته است. همچنین کمیته تعیین حریم استان حداقل در دو نوبت مخالفت کتبی خود را با کاهش حریم چاه آب از ٣٠٠ متر به ١٧٠ متر از طریق ابلاغ رسمی به شهرداری و شورای شهر اعلام کرده است.

سازمان آبفا و رئیس اداره آبفای استان فارس نیز در دو نوبت به صورت کتبی خواستار جلوگیری از مسکونی‌شدن و تغییر کاربری زمین در حریم چاه آب شرب کازرون شده است. در موردی دیگر همچنین شورای تأمین استان فارس در دو نوبت به صورت کتبی خواستار جلوگیری از هرگونه تغییر کاربری و ساخت‌وساز در حریم‌های ٢٥ساله آب شرب شهر شده است. این چاه‌های آب که مسکونی‌شدن حریمش اعتراض و نگرانی اهالی کازرون را به دنبال داشته است، تنها ذخیره آب شرب شهرستان کازرون است که سفره‌های زیرزمینی آهکی شمال این شهر نیز محسوب می‌شود و معترضان معتقدند این چاه «از سوی عده‌ای مورد تعرض قرار گرفته است».براساس اطلاعات رسیده به دست «شرق»، مالک جدید زمین مورد مناقشه که در حریم این چاه‌های آب شرب قرار دارد، این زمین را با وجود آنکه کاربری فضای سبز داشت در خلال سال‌های ٩٣-٩٤ خریداری کرده و سپس برای تغییر کاربری آن اقدام کرد. در نهایت براساس جلسه‌ای که در آبان ماه سال ٩٤ در فرمانداری کازرون تشکیل شد پیشنهاد تغییر حریم چاه‌ها از ٣٠٠ متر به ١٥٠ متر مطرح کرده و به مرکز استان ارائه می‌شود، اما کمیته فنی حفاظت از منابع آب استان فارس به دلیل آنچه «اهمیت منابع آب و طی چند ماه تحقیق و بررسی میدانی از منابع آب» گفته شده با پیشنهاد کاهش حریم به ١٥٠ متر مخالفت کرده و این موضوع نیز به سازمان‌های ذی‌ربط ابلاغ شد.

علاوه‌براین در چند نامه آبفای استان فارس براساس بخشنامه‌های پیشین استانداری مبنی بر ممنوعیت تغییر حریم چاه‌های آب شرب و رعایت حریم ٢٥ساله و عدم صدور هرگونه مجوز ساخت‌وساز و تغییر کاربری در این حریم‌ها ممنوع‌بودن تغییر کاربری این ملک را اعلام کرد. بااین‌حال کمیته فنی ماده ٥ استانداری فارس چندی بعد در تیرماه سال ٩٥ بدون توجه به تمامی اسناد و نامه‌نگاری‌های انجام‌شده در جهت مخالفت با تغییر کاربری، در اقدامی غیرمعمول بدون استعلام از کمیته تعیین حریم منابع آب شرب استان، تغییر کاربری ملک مورد نظر را تصویب و نامه اجرائی در این زمینه را نیز ابلاغ کرد.

براساس اعلام معترضان به این اقدام، این مصوبه در شرایطی ابلاغ شد که شهر کازرون فاقد هرگونه شبکه اصلی جمع‌آوری فاضلاب بوده و پروژه تصفیه‌خانه فاضلاب کازرون بیش از هشت سال است با ٥٠ درصد پیشرفت فیزیکی باقی‌ مانده و امید چندانی نیز به تکمیل پروژه آن نیست. علاوه‌براین معترضان به این تصمیم در نامه‌های اعتراضی خود این نکته را مطرح کردند که در صورت ساختمان‌سازی در این محدوده، احتمال حفر چاه جذبی از سوی مالکین این محدوده و عدم امکان نظارت لحظه‌ای آبفا بر منازل شخصی ساکنان آن محل نیز وجود دارد که چنین اقدامی می‌تواند آلودگی شدید این چاه‌ها را که آب شرب ١٢٠‌هزار نفر از جمعیت شهر کازرون را تأمین می‌کند به همراه داشته باشد. همه این موارد در شرایطی در حال رخ‌دادن است که برداشت بی‌رویه آب از سفره‌های آب زیرزمینی دشت کازرون و خشک‌سالی سبب خشک‌شدن چاه‌ها تا عمق ٢٥٠ متر شده است. در موارد زیادی زمین این منطقه نشست کرده و به تعبیر معترضان «کشاورزی شهرستان عملا نابود شده و جوانان بی‌کارتر از قبل شده‌اند و چرخه اقتصاد شهر که بر مبنای کشاورزی بوده فلج شده و بیم آن می‌رود که در آینده فاجعه آلودگی منابع آب گریبان این مردمان را فشرده و زندگیشان را نیز تهدید کند».

براساس مستنداتی که در اختیار «شرق» گذاشته شده است این تصمیم جدید و صدور مجوز مسکونی‌سازی این منطقه سبب آزادشدن زمین‌هایی به طول پنج هزار متر و عرض ٣٠٠ متر معادل ١,٥ میلیون مترمربع زمین در حریم سفره آب این چاه‌ها خواهد شد که مسکونی‌شدن آنها نه‌تنها این چاه‌ها را به خطر خواهد انداخت بلکه خود بر میزان نیاز آبی این شهرستان نیز به مقدار بسیاری اضافه خواهد کرد که در شرایط خشک‌سالی و بی‌آبی موجود، مشخص نیست آب مورد نیاز آنها قرار است از چه منبعی تأمین شود. همین موارد و نگرانی‌های جدی و پرشماری که در‌این‌زمینه وجود دارد، منجر به آن شده است که جمع زیادی از اهالی کازرون دست‌به‌دامن مقامات قضائی ازجمله دادستان کل کشور شوند و با نوشتن نامه‌ای خطاب به وی از او بخواهند جلوی این اقدام را بگیرد. در یکی دیگر از نامه‌های اهالی کازرون که عنوان «نامه جمعی از فرهیختگان علمی، فرهنگی و فعالان اجتماعی کازرون» را بر خود دارد و خطاب به شهردار و اعضای شورای شهر نوشته شده چنین آمده است: «تقاضامندیم ضمن توجه به خواست عمومی و ارجح‌دانستن منافع و خیر عمومی بلندمدت بر منافع گذرا و کوتاه‌مدت، از فروش و مسکونی‌کردن حریم چاه آب آشامیدنی کازرون جدا خودداری کنند. امضاکنندگان این نامه انتظار دارند مسئولان شهرداری و شورای شهر از تصمیماتی که ممکن است آینده مردم یک شهر را با آلودگی منابع آب شرب تهدید کند، اجتناب کنند».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۴
پیمان صاحبی


 

غبار دریاچه ارومیه «سمی» است/نگرانی از بروز سرطان در چند نسل

 عضو ستاد احیای دریاچه ارومیه با بیان اینکه در بالادست دریاچه ارومیه ۵۰۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی وجود دارد که از سموم استفاده می‌کنند، گفت: این سموم همراه آب به دریاچه می‌آید و آب که تبخیر می‌شود؛ این سموم همراه غبار وارد هوا می‌شوند.

یه گزارش سلامت نیوز به نقل از ایلنا،مسعود تجریشی در ارتباط با خطراتی که خشکی دریاچه ارومیه می‌تواند بر سلامت مردم بگذارد، اظهار کرد: در سال ۱۳۹۳ از دستگاه‌های اجرایی متولی، در این باره سوال کردیم و آن‌ها اشاره کردند که ما مشکل غبار نداریم و از نظر سلامت نیز کسی در این باره چیزی به ما نگفته است. در سال ۹۳ با فرض درست بودن این اظهار نظر‌ها کار را ادامه دادیم تا اینکه در سال ۹۴ به ما گزارش‌هایی رسید؛ مبنی بر اینکه مشکل غبار وجود دارد.

مدیردفتر برنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه افزود: بنابراین با استفاده از فناوری سنجش از راه دور مطالعاتی را انجام دادیم و برخی کانون‌های غبار را شناسایی کردیم و متوجه شدیم که در اطراف دریاچه و در برخی مکان‌ها پتانسیل ایجاد غبار داریم، بنابراین در طی ۶ ماه این کانون‌ها را شناسایی کردیم و به سازمان مراتع و جنگل‌ها اطلاع دادیم و آن‌ها نیز مطالعات میدانی را انجام دادند و متوجه شدیم که وضعیت غبار نمکی آن گونه دستگاه‌های اجرایی فکر می‌کردند، نیست و وضعیت بسیار اسفبار است.

این عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد: همچنین ستاد احیا با کمک یک محقق ایرانی دانشگاه کلمبیا در ۳ روستا بر روی ۸۸ کودک بین ۸ تا ۱۳ سال مطالعاتی را انجام داد، در این مطالعات دستگاه‌هایی برای اندازه‌گیری غبار نصب شد و سه بار در هر روز آزمایش «اسپیرومتری» که حجم ریه افراد را اندازه می‌گیرد، انجام شد و نتایج این پژوهش که توسط متخصصان ریه نیز مورد سنجش قرار گرفت؛ نشان می‌دهد که درصد قابل توجهی از این بچه‌ها دچار مشکل ریه شده‌اند، بنابراین این مطالعات به اضافه مطالعات مربوط به شناسایی غبار جمع‌آوری شدند و در سال ۹۴ به دانشگاه‌های علوم پزشکی در استان‌های آذربایجان غربی و شرقی داده شدند.

وی توضیح داد: دانشگاه‌های علوم پزشکی نیز تحقیقی را آغاز کردند که حدودا در اواخر بهمن و یا اوایل اسفند گزارش اولیه ارزیابی سریع خود را ارائه می‌دهند، مطالعه دیگری را نیز استان‌های آذربایجان شرقی و غربی شروع کردند که در آن حدود ۲ هزار نفر مورد مطالعه هستند، این مطالعه که ۵ ساله است، آثار خشک شدن دریاچه را بر روی افرادی که در منطقه هستند؛ بررسی می‌کند.

بروز سرطان در چند نسل، نتیجه خشک شدن دریاچه‌های مشابه

تجریشی گفت: از طرف دیگر مطالعات تطبیقی نیز بر روی دریاچه «آرال» و دریاچه «سالتون» نشان می‌دهد که خشک شدن این دریاچه‌ها به لحاظ زیست محیطی و بهداشتی آثار بدی بر جای گذاشته است. به لحاظ اپیدمولوژیک نزدیک‌ترین مطالعات صورت گرفته، مطالعات بر روی دریاچه آرال است که نشان می‌دهد؛ کم‌خونی، سرطان ریه، بیماری‌های گوارشی و پوستی در چند نسل اتفاق افتاده که این مطالعات نگرانی ایجاد می‌کند، زیرا در دریاچه آرال در هر لیتر آب ۱۰ گرم نمک وجود داشت، اما در دریاچه ارومیه در هر لیتر آب بیش از ۳۵۰ گرم نمک وجود دارد.

وی با بیان اینکه در دریاچه ارومیه حجم نمک به قدری است که روی لب افراد نمک می‌نشیند و غبار کاملا احساس می‌شود، خاطر نشان کرد: غبار، حرکت آن و کانون و منشا آن‌ها نیز در تصاویر ماهواری‌ای قابل مشاهده است.

این عضو ستاد احیا دریاچه ارومیه تاکید کرد: همچنین در بالا دست دریاچه ارومیه بیش از ۵۰۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی وجود دارد که از سموم استفاده می‌کنند و این سموم همراه آب به دریاچه می‌آید و آب که تبخیر می‌شود؛ این سموم به ذرات معلق کف دریاچه می‌چسبند. بنابراین زمانی که غبار بلند می‌شوند؛ مطمئنا سموم را نیز با خود بلند می‌کنند.

نگرانی برای سلامتی مردم

تجریشی با اشاره به مطالعات صورت گرفته بر روی دریاچه سالتون، توضیح داد: در دریاچه سالتون در غرب امریکا در طول ۲۰ سال پس از خشک شدن دریاچه مورد مطالعه بود که این مطالعات نشان می‌دهد؛ خسارات بهداشتی برای ۲ میلیون نفری که در حاشیه این دریاچه زندگی می‌کردند ۲۰ میلیارد دلار برآورد شده‌است در حالی که در حاشیه دریاچه ارومیه ۶ میلیون نفر زندگی می‌کنند به همین علت نیز می‌توانیم انتظار داشته باشیم این عدد در صورت خشک شدن دریاچه ارومیه قابل توجه باشد ومشکلات بسیار زیادی را ایجاد کند.

این استاد دانشگاه افزود: با توجه به مطالعات اولیه و مطالعات تطبیقی دریاچه‌های مشابه جهان، نگرانی ما در زمینه مسائل بهداشتی ناشی از خشک شدن دریاچه باید قابل توجه باشد، از نظر بالینی نیز منتظریم وزارت بهداشت نتایج را اعلام کند، البته ما برای اینکه مشکلی برای مردم پیش نیاید پس از شناسایی کانون‌های غبار با ایجاد قرق، پوشش گیاهی و کاشت درخت و همچنین اقدامات سازمان مراتع و جنگل‌ها تلاش کردیم تا آسیب‌پذیری را به حداقل ممکن برسانیم، اما وسعت خشکی بسیار زیاد است و این اقدامات تنها می‌تواند آسیب پذیری را کاهش دهد.

افزایش ۲ و نیم برابر اشعه ماورا بنفش

وی تاکید کرد: مطالعه دیگری که با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای انجام شده و آثار اشعه فرابنفش را بررسی می‌کند، نشان می‌دهد بعد از سال ۲۰۰۷ ناگهان حدود ۲و نیم برابر اشعه ماورا بنفش در اطراف دریاچه افزایش پیدا کرده‌است. انعکاس برگشتی این اشعه از کف دریاچه خشک شده و نمکی، می‌تواند آثاری بر افزایش بیماری‌هایی همچون آب مروارید، سرطان پوست، و بیماری‌های چشمی بگذارد، بنابراین ما منتظریم که جامعه پزشکی نتایج مطالعات سریعی را که قول داده‌اند تا اوایل اسفند بدهند تا یک جمع بندی داشته باشیم.

تجریشی با اشاره به تحقیق سازمان انرژی اتمی در سال ۹۲-۹۳ توضیح داد: این تحقیق به دلیل نگرانی از وجود مواد رادیو اکتیو انجام شد و نشان داد که از این بابت هیچ نگرانی وجود ندارد و چه گرد و غبار بلند شده و چه رسوبات، هیچ کدام آثاری از رادیو اکتیو ندارند.

عضو ستاد احیا دریاچه ارومیه ادامه داد: خشک شدن درختان، به دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه به ویژه در شرق دریاچه در تابستان کاملا مشهود است، اکنون با شور شدن خاک نیز روبرو هستیم و همچنین این اتفاقات بر روی جمعیت زنبورهای عسل در منطقه نیز اثر گذاشته که این مساله می‌تواند بر اکولوژی و کشاورزی منطقه آثار زیانباری داشته باشد. همچنین خشک شدن دریاچه ارومیه بر روی اقلیم منطقه اثر داشته است به طوری که زمستان‌های سرد‌تر و تابستان‌های گرم‌تر را در منطقه شاهد هستیم.

تراز دریاچه به اندازه یک ساختمان ۳ طبقه افت کرده‌است

وی در ارتباط با وضعیت کنونی دریاچه ارومیه گفت: تراز دریاچه ارومیه اکنون نسبت به سال گذشته تقریبا ۳۰ سانتی‌متر بیشتر شده‌است و اگر تغییرات سطح دریاچه را که از نظر مناطق آسیب‌زا و منتشر کننده غبار نمکی مهم است، بررسی کنیم بیش از ۲ هزار کیلومتر مربع از سطح دریاچه آب دارد و ۶. ۱ میلیارد مترمکعب نیز آب در دریاچه وجود دارد.

تجریشی ادامه داد: اگر از سال ۱۳۹۲ تاکنون بخواهیم مقایسه کنیم؛ تقریبا تغییرات در دریاچه زیاد نبوده است و ما در مورد یک الی ۲ سانتی‌متر تغییر صحبت می‌کنیم، زیرا هدف ما در دو سال اول احیای دریاچه ارومیه، یعنی از سال ۹۳ تا ۹۵ این بود که وضعیت دریاچه بد‌تر از قبل نشود، اما از سال‌های۷۳-۷۴ تا ۹۴-۹۳ تراز دریاچه در طی ۲۰ سال به اندازه ۸ متر یعنی به اندازه یک ساختمان سه طبقه افت کرده است.

این عضو ستاد احیای دریاچه ارومیه افزود: بنابراین بر اساس نظر محققان و اندیشمندان در طی ۲ الی ۳ سال اول حتما باید وضعیت دریاچه تثبت می‌شد که این اتفاق افتاد و با توجه به اقدامات اجرایی انجام شده نه تنها توانستیم تراز دریاچه را تثبیت کنیم، بلکه توانستیم در سال گذشته و امسال روند افزایشی در تراز آب داشته باشیم و از سال آبی کنونی باید احیای دریاچه آغاز شود و این یعنی کاهش مصرف آب توسط بخش‌های مختلف را داشته باشیم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۳
پیمان صاحبی


 

این شهر، بی‌صدا می‌خشکد

 امیرآباد و علی‌آباد و خیلی از روستاهای منطقه فیروزه سیرجان، دیگر آباد نیستند. خیلی وقت است اهالی‌اش کوچ کرده‌اند. از روستاها و آبادی‌ها فقط چند باغ پسته خشکیده و زمین‌های بایر و لم‌یزرع مانده. وقتی آب نباشد، دار و درختی نباشد، ماندن هم بی‌معنی است.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه «ایران» در ادامه می‌نویسد: داستان بی‌آبی منطقه سیرجان از 40 سال پیش آغاز شد؛ زمانی که اخطار دادند نباید هیچ برداشتی از سفره‌‌های زیرزمینی صورت بگیرد و کسی آن را اصلاً جدی نگرفت. حالا نه‌تنها باغ‌های پسته اطراف سیرجان به‌ خاطر شوری و تلخی در حال خشک شدن است، آب شرب شهرنشینان هم دچار مشکل جدی شده‌ تا حدی که مسئولان استان کرمان برای مرتفع کردن بخشی از مشکلات، هشت دستگاه‌ تصفیه آب در نقاط مختلف سیرجان نصب کرده‌اند.

یادمان نرود سیرجان نمونه است و بسیاری از مناطق کشور همان مسیر را در پیش گرفته‌اند. چندی پیش تصاویری از آب شرب سیرجانی‌ها در فضای مجازی منتشر شد. تصاویر نشان می‌داد رنگ آب از بی‌رنگی به خاکی تغییر کرده‌. کاربری در شرح یکی از عکس‌ها نوشته بود: «ما‌هر روز آبی را می‌نوشیم که می‌گویند آرسنیک دارد. مسئولان به ما توصیه می‌کنند از آب معدنی یا آب تصفیه شده استفاده کنیم. شما بگویید ما با این مشکل چه کنیم؟»

آرسنیک در آب سیرجان

سفر‌مان به سیرجان گویای این است که کلیپ‌ها و عکس‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود حقیقت دارد. مزه آب شرب این شهر به تلخی می‌زند و به مذاق خیلی‌ها خوش نمی‌آید حتی محلی‌ها.

«احمد» به پیشوازمان می‌آید. قرار است برای تهیه گزارش کمک‌مان کند. بومی سیرجان است و دستی هم بر قلم دارد. همراه با او گشتی در شهر می‌زنیم. از خیابان «مهیار» شروع می‌کنیم. به ‌نظر اینجا شلوغ‌ترین جای شهر است. آن هم به‌ خاطر بازار لوازم خانگی و بازار خرید عروس و دامادها! از مجتبی که موبایل‌فروشی دارد درباره کیفیت آب می‌پرسم. انگار سؤال عجیبی پرسیده‌ام. سگرمه‌هایش توی هم می‌رود و می‌گوید: «خیلی وقت است مزه آب تغییر کرده و حالا رنگش هم عوض شده. با این آب فقط حمام می‌کنیم و لباس می‌شوییم. آب نوشیدنی را از بقالی می‌خریم. هفته‌ای یک باکس. می‌گویند آب سیرجان آرسنیک‌دار شده و مصرف آن احتمال ابتلا به سرطان را افزایش می‌دهد. نمی‌دانم تا کی باید آب معدنی بخریم؟»

از مهیار تا خیابان امام رضا(ع) راه زیادی نیست. مسئولان آب و فاضلاب شهر با همکاری شرکت پیمانکار دستگاه‌هایی را در پیاده‌روها گذاشته‌اند که آب را تصفیه می‌کند. قیمت هر لیتر آب هم 30 تومان است. چند نفری توی صف آب ایستاده‌اند. دبه‌ها یک به یک پر می‌شود. از مرد جوانی به نام حسن لشگری که اهل بروجرد است و چند سالی است به خاطر شغل‌اش در سیرجان زندگی می‌کند درباره کیفیت آب می‌پرسم. می‌گوید: «من 2 سال است که به این شهر آمده‌ام. کیفیت آب اینجا خوب نبود تا اینکه چند ماهی پیش این دستگاه‌ها را نصب کردند. کیفیت آب تصفیه شده عالی است، دیگر نیازی نیست آب معدنی بخریم.»

به مقابل یکی دیگر از دستگاه‌های تصفیه آب در منطقه غربی شهر می‌روم؛ وضعیت یکسان است. چند نفری ایستاده‌اند و دبه‌هایشان را از آب پر می‌کنند. علیرضا نورآبادی که استاد دانشگاه است درباره وضعیت آب سیرجان عنوان می‌کند: «از چند سال پیش کیفیت آب به مرور بد شد تا اینکه مسئولان به زبان آمدند و گفتند آب به دلیل برداشت‌های بی‌رویه و وجود معادن آهن و مس، آرسنیک‌دار شده و بهتر است مردم از این آب برای آشامیدن استفاده نکنند. به همین ‌خاطر این دستگاه‌ها را نصب کردند که به ‌نظرم مشکل آب را برای مدتی برطرف می‌کند.»

باغ‌هایی که از بی‌آبی خشک می‌شوند

احمد، اطلاعات خوبی درباره خشکسالی و کمبود آب در منطقه سیرجان دارد. او همه مناطق حاشیه سیرجان را وجب به وجب می‌شناسد و سابقه همکاری با چند شبکه تلویزیونی بین‌المللی برای ساخت مستند خشکسالی در ایران را هم دارد. احمد می‌گوید: «40 سال پیش تحقیقات پژوهشگران نشان می‌داد به‌ خاطر برداشت‌ آب در این منطقه تا چند سال دیگر سیرجان با مشکل جدی روبه‌رو خواهد شد و کسی توجهی به توصیه‌ و اخطارها نکرد تا اینکه از 10 سال پیش خشکسالی و بی‌آبی روی نامهربانش را نشان داد و کم کم باغ‌های پسته خشک شد و باید منتظر اتفاقات بدتر هم باشیم.

قبل از هر چیزی باید اشاره‌ای کنم به موقعیت جغرافیایی سیرجان. این شهر شیب ملایمی از غرب به شرق دارد؛ یعنی اگر باران ببارد آب به سوی شرق جاری می‌شود و در سفره‌های زیر زمینی منطقه شرق سیرجان قاعدتاً باید آب بیشتری هم باشد ولی در طول دهه‌های گذشته آنقدر از آب‌های زیرزمینی برداشت شده که دیگر کفگیر ته دیگ خورده است.

آمارها نشان می‌دهد در طول 30 سال گذشته مجوز حفر هزار و 400 چاه آب برای توسعه و نگهداری باغ‌های پسته صادر شده و این در حالی است که همین اندازه چاه غیرمجاز نیز در اطراف سیرجان حفر شده‌ است. آنقدر برداشت‌ها زیاد بوده که سفره‌های زیرزمینی پایین و پایین رفته‌اند تا به آرسنیک رسیده؛ به همین خاطر است که آب اینجا شور و تلخ است.»

به منطقه فیروزه می‌رویم؛ جاده‌ای باریک سمت دریاچه «کف نمک». خشکسالی تا اینجا پیش آمده. جز چند باغ پسته‌ای که مالکانش پنجه در پنجه خشکسالی کرده‌اند بیشتر باغ‌ها یا خشک شده‌اند یا در حال تسلیم شدن هستند. میانه راه تابلویی می‌بینم که روی آن نوشته «علی‌آباد». احمد می‌گوید: «این روستا چند سالی است مردمش کوچ کرده‌اند. آب چاه‌هایشان شور شد و مجبور شده‌اند جای دیگری بروند که آب داشته‌ باشد.» کمی جلوتر از آبادی خشک شده، راننده به سوی جاده خاکی می‌پیچد که شواهد نشان می‌دهد قبلاً چند خانواده‌ اینجا زندگی می‌کردند. احمد نشان می‌دهد که این چندتا باغ خشک شده‌ و مالکانش آنها را رها کرده‌ و رفته‌اند.

تا چشم کار می‌کند درخت خشکیده پسته است. باغی که زمانی بهانه‌ای بود برای زندگی در این آبادی که حالا ویرانه‌ای است خالی از سکنه. چیزی از باغ‌ها نمانده جز شاخه‌های خشک و شکسته درخت‌هایی که همراه با شن و رمل‌ها، بیابان را به تسخیر درآورده.

باید از اینجا عبور کنیم. 2 کیلومتر جلوتر تراکتوری که در یکی از باغ‌ها در حال کار است نظرمان را جلب می‌کند. مرد سن و سال‌ داری پشت فرمان تراکتور نشسته و در حال جابه‌جا کردن شاخه‌‌های خشک درختان پسته است. مرد دیگری هم در حال هرس شاخه‌‌ها. تا چشمش به ما می‌افتد که پیش می‌رویم، به‌طرز مرموزی ناپدید می‌شود. بعد متوجه می‌شویم که افغانستانی است.

حاج حسن که از گفتن فامیلی‌اش معذوریم 64 ساله است و مالک 15 هکتار باغ پسته. به گفته خودش 2 هکتار از باغش در طول چند سال گذشته از بین رفته. از او می‌پرسم در بین این چند باغی که بی‌آبی آنها را خشک کرده چطور توانسته درخت‌هایش را سرپا نگه دارد؟

«با بدبختی! با قرض و بدهی! وقتی 7 - 8 سال پیش آب فیروزه تلخ و شور شد با چند باغدار دیگر رفتیم آن طرف سیرجان که با اینجا 50 کیلومتر فاصله دارد چاه آب خریدیم. مسیر آب را تا زمین‌هایمان لوله‌کشی کردیم و هر چند ماه یکبار زمین‌ها را آبیاری می‌کنیم. ما شانس آوردیم که توانستیم آب بخریم آنهایی که نداشتند باغ‌هایشان از بین رفت. خیلی‌ها هم سکته کردند. الکی نیست یک عمر برای بزرگ شدن درخت پسته زحمت بکشی و هنوز چند سال از ثمره‌اش استفاده نکرده‌ای خشکسالی و بی‌آبی باغت را نیست و نابود کند. درخت پسته از زمان کاشت تا به بار نشستن 6 - 7 سال زمان می‌برد.»

احمد از حاج حسن می‌پرسد که آیا درست است وقتی خشکسالی است از چاه آب بکشند و سر زمین بیاورند، آن هم 50 کیلومتر آن‌طرف‌تر؟ پس آنهایی که سال‌های بعد به‌دنیا می‌آیند باید چه کنند؟ حاجی با خنده جواب می‌دهد: «ان‌شاءالله تا آن وقت مشکل حل می‌شود. فعلاً ما واجب‌تر از آینده‌ها هستیم که هنوز به ‌دنیا نیامده‌اند!»

با حاجی و کارگری که خودش را لا به لای درختان پنهان کرده خداحافظی می‌کنیم و به راهمان ادامه می‌دهیم. درست 3 کیلومتر جلوتر، کنار باغ خشکیده‌ای که مردی داخل آن قدم می‌زند توقف می‌کنیم. اسمش مصطفی است. چهره‌ای آفتاب سوخته دارد مثل بیشتر آدم‌های اینجا. می‌گوید صاحب باغ‌ است. داستان این مرد 56 ساله کاملاً متفاوت است. با لهجه شیرین سیرجانی‌اش از بدبختی‌هایش می‌گوید: «از دار دنیا 2 هکتار باغ پسته داشتم که آن هم از پدر خدا بیامرزم ارث رسیده بود که از بین رفت. زمینم سه سال است خشک شده. هر کاری از دستم بر می‌آمد کردم تا نگذارم این اتفاق بیفتد اما نشد که نشد. چند تا چاه زدم ولی همگی شور و تلخ بودند. می‌خواستم آب بخرم، کسی سهمیه‌اش را نفروخت. آنهایی که این‌ور و آن‌ور آشنا داشتند آب را به سر زمینشان آوردند ولی آنهایی که مثل من آشنایی نداشتند و دستشان تنگ بود، باغ‌شان خشکید. حالا هرازگاهی می‌آیم اینجا و یاد گذشته می‌کنم. خشک شدن باغ، زندگی‌ام را از بین برد.»‌

آدم‌های اینجا حکایت‌های عجیب و غریبی دارند ولی مشکل همگی‌شان یک چیز است؛ آب. برای به‌دست آوردن آب با خشکسالی می‌جنگند اما گویی چاره‌ای جز تسلیم شدن ندارند! وقتی ناسا اعلام کرد منطقه خاورمیانه تا سال 2040 دچار خشکسالی شدید می‌شود و نیمی از ایران به بیابان و شوره‌زار لم یزرعی تبدیل خواهد شد شاید برای خیلی‌ها یک فانتزی بود. یک شوخی بی‌مزه اما...

فرونشست زمین و پدیدار شدن فروچاله‌ها

سیرجان نزدیک به 58 هزار هکتار باغ پسته دارد که بیش از 6 هزار هکتار آن در طول 8 سال گذشته خشک شده‌ و این درحالی است که خشک شدن باغ‌های پسته از 3 سال پیش، شدت گرفته است. خشک شدن باغ‌ها فقط یک روی خشکسالی است اما چیزی که به آن زیاد توجه نمی‌شود زیر زمین است. به گفته مصطفی، 15 سال پیش اگر 30 یا 40 متر زمین را می‌کندند به آب می‌رسیدند ولی حالا باید 200 تا 300 متر بکنند تا به آب برسند و معلوم نیست آب شیرین باشد یا شور یا تلخ!

در طول 40 سال گذشته آب زیادی از سفره‌های زیرزمینی برداشت شده ‌است و همین موضوع بتازگی به معضل دیگری تبدیل شده که نمی‌شود به این راحتی‌ها از کنارش گذشت. به گفته یک منبع آگاه، سیرجان و اطرافش سالانه بین 30 تا 50 سانتیمتر نشست می‌کند و شواهد آن را براحتی می‌توان در گوشه و کنار این شهر دید؛ نمونه‌اش دبیرستان پسرانه «میرزای شیرازی» در شهرک امیرالمؤمنین(ع) که یک طرف حیاط‌ش فرو رفته. سؤالی که ذهن من و هم‌سفرانم را مشغول می‌کند این است که اگر خدای ناکرده زمین فرو برود و دانش‌آموزی توی آن بیفتد...

جاده کویری فیروزه، چاله‌های بزرگ و کوچکی دارد که حتی تا کنار جاده پیشروی کرده‌اند. وقتی روی خاک این منطقه قدم می‌زنیم زمین چند سانتی پایین می‌رود. همراه‌مان که خودش خبرنگار حوزه محیط زیست است فرو چاله‌های بزرگتری را نشانم می‌دهد و می‌گوید: «فروچاله‌ها زمانی به وجود می‌آیند که زیر آن خالی شده‌ باشد. خب زمانی زیر این زمین‌ها آب و سفره‌‌های زیرزمینی جریان داشت ولی حالا چیزی باقی‌نماند و هر روز زمین همین‌طور فرو می‌رود. مثلاً همین یکی-دوسال پیش خیلی کوچک بود ولی حالا قطرش به 20 متر و عمق‌اش به 4 متر رسیده‌. مطمئن باشید سال بعد 2 برابر خواهد شد. نشست و فروچاله‌ها خطری جدی هستند و عملاً دیگر برای مهار آنها دیر شده مگر اینکه چند سال باران و برف بیاید و کسی هم از منابع زیرزمینی برداشت نکند.»

دکتر کریم سلیمانی، استاد دانشگاه و مجری طرح استفاده و بهره‌وری از آب شور در کشاورزی در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره فرونشست زمین در استان کرمان می‌گوید: «رقابت برای وسعت دادن به باغ و مزارع کشاورزی و از طرفی رقابت برای برداشت آب و همچنین کاشت محصولات غیراستراتژیکی که برای تولیدشان هزاران لیتر آب مصرف می‌شود، بیش از پیش به منابع آبی کشورمان ضربه زده است. نتیجه‌ این رقابت به مرور زمان همین پدیده‌ای است که امروز شاهدش هستیم؛ فرونشست.

باید گفت وجود چاه‌های غیرمجاز و استفاده بی‌رویه از قنات‌ها و سفره‌های زیرزمینی در بسیاری از مناطق کشور بویژه استان کرمان، خیلی وقت است که از خط قرمز عبور کرده‌. به‌ طور مثال برداشت بی‌رویه آب در باغ‌های رفسنجان و سیرجان به برخی از جاده‌ها و سازه‌ها آسیب جدی وارد کرده‌. برداشت بی‌رویه منجر به فرونشینی زمین شده و همین موضوع در آینده بسیار نزدیک، گذشته از درگیری بر سر آب، تهدیدات دیگری همچون بروز زلزله و فرونشست‌های وحشتناک زمین را در پی خواهد داشت.

برای حل این مشکل که حاصل چهار دهه بی‌تدبیری و برداشت بی‌رویه آب است دو راهکار پیشنهاد می‌شود؛ یا مدیریت بهینه منابع آب مثل ساز و کار دوران باستان و براساس اقلیم آن منطقه اداره شود یا اینکه با تغذیه مصنوعی، سفره‌های زیرزمینی را که سپر دفاعی و گنجینه ارزشمندی هستند و متأسفانه در بیشتر مناطق کشور آسیب جدی به آنها وارد شده‌ ترمیم کنیم.»

چگونه می‌توانیم با تغذیه مصنوعی منابع زیر پای‌مان را ترمیم کنیم؟ طبیعت، سیر اکولوژیکی خودش را دارد و در بحث منابع آبی وقتی بارانی می‌بارد بخشی از آن به‌ طور طبیعی وارد سفره‌های زیرزمینی می‌شود و بخش دیگری در رودخانه‌ جاری می‌شود. ولی وقتی در منطقه‌ای شاهد بی‌آبی و کاهش بارندگی هستیم، می‌توانیم با ساخت کانال و سدهای زیر زمینی و با کنترل و مدیریت سیلاب‌ها و جمع‌آوری آب باران، آنها را به سفره‌ای زیرزمینی منتقل کنیم. با این کار سطح آب بالا می‌آید و زمین پایدار می‌شود. در این بخش مطالعات خوبی صورت گرفته و فقط منتظر تزریق بودجه و اجرایی شدن آن هستیم.»

کارشناسان بسیاری در این زمینه هشدار می‌دهند. در رخدادهای طبیعی مثل زلزله، سفره‌های خالی که بدون آب هستند و حائل بین زیر زمین و زمین‌اند، بدون هیچ مقاومتی فرو می‌ریزند و خانه‌ها و تأسیسات را به درون می‌کشند. این هشدار یعنی احتمال فاجعه. هنوز زلزله بم فراموش نشده ‌است. چه باید کرد؟

منصور مکی‌آبادی، فرماندار ویژه سیرجان در مصاحبه با «ایران» درباره بحران آب در این منطقه می‌گوید: «متأسفانه معضل آب مربوط به امروز و دیروز نیست و مربوط به دهه های گذشته است و باید از آن زمان برای چنین روزهایی برنامه‌ریزی می‌شد. با توجه به اینکه در دولت تدبیر و امید موضوع آب یکی از دغدغه‌های اساسی است سعی کرده‌ایم با اجرای چندین طرح برای رفع این مشکل گامی بزرگ برداریم. به‌عنوان مثال تعداد زیادی از چاه‌های غیرمجاز را که در دهه های گذشته حفر شده‌ بودند پر کرده‌ایم. طرح «همیاران آب» را هم اجرایی کرده‌ایم و با همکاری تشکل‌های مردم نهاد، فرهنگ صرفه‌جویی و ابعاد بحران خشکسالی را برای کشاورزان و باغداران تشریح کرده‌ایم و به آنها آموزش داده‌ایم که چگونه از آبیاری مکانیزه و قطره‌ای می‌توانند بهره‌برداری بیشتر از زمین‌های‌شان داشته ‌باشند.

البته باید یادآوری کنم که تاکنون 30 درصد از اراضی پسته مجهز به آبیاری مکانیزه شده‌ و قصد داریم این عدد را در آینده‌ای بسیار نزدیک به 50 درصد برسانیم. در حال حاضر برداشت پسته از هر هکتار حدود 400 تا 500 کیلوگرم است و اگر باغداران با ما همکاری کنند و به مشاوره‌های کارشناسان‌مان اهمیت بدهند می‌توانند از هر هکتار به‌طور متوسط 12 تن پسته برداشت کنند.

درباره وجود آرسنیک در آب هم باید بگویم استان کرمان دارای معادن بسیار زغال سنگ و آهن و مس است که همین موضوع باعث می‌شود املاح آب بیشتر از حد شود. هم‌اکنون متوسط وجود آرسنیک در آب سیرجان بین 50 تا 60 است که در مقیاس متوسط جهانی که 20 است رقم نسبتاً بالایی است. البته باید اشاره کنم این عدد در چین بیش از 150 است ولی آنها از چنین آبی هم استفاده می‌کنند ولی ما میانگین جهانی را مدنظر قرار می‌دهیم. و اما برای برطرف کردن این مشکل با دستور دکتر رزم حسینی فعالیت‌هایمان را در این حوزه افزایش دادیم و در مرحله نخست با نصب هشت دستگاه تصفیه آب در سطح شهر تا حدودی توانستیم از دغدغه‌های مردم بکاهیم و البته در فازهای بعدی تعداد دستگاه‌ها بیشتر هم خواهد شد. با توجه به اینکه سال‌های گذشته تصفیه‌خانه بزرگی در مسیر سد «تنگویه» نصب شده بود ولی به‌خاطر کاهش شدید مخزن سد این دستگاه بلا استفاده مانده بود، با استفاده از تجربیات کارشناسان اهل فن قرار است آب برخی از چاه‌ها را به سد تنگویه منتقل کنیم و پس از تصفیه شدن، آب را وارد لوله‌های شهری کنیم.»

سیرجان تنها یکی از ده‌ها منطقه‌ای است که دچار خشکسالی و فرونشست زمین شده‌است؛ رفسنجان، همدان، ساری و خیلی از مناطق دیگر هم با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند ولی شواهد گویای این است که اگر با همین سرعت به پیش برویم پیش‌بینی‌ها درست از آب درخواهد آمد و نیمی از کشور تبدیل به شوره‌زار خواهد شد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۱
پیمان صاحبی

 

با تغییر اقلیم چه کنیم؟

کارشناس ارشد محیط زیست گفت: استفاده از انرژی‌های پاک و کارآمد، غذاهای سالم و حمل و نقل پایدار از اقدامات مثمر ثمر در مقابله با تغییر اقلیم است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان؛مونا احمدی کارشناس ارشد محیط زیست درباره اقدامات لازم برای مقابله با تغییر اقلیم اظهار داشت: فعالیت های بسیاری را می توانیم در قبال تغییر اقلیم برای حفاظت از خود، خانواده و نسل آینده انجام دهیم.


وی با بیان این که سیستم‌های حمل و نقل ناکارآمد، آلوده کننده هستند، افزود: دی‌اکسیدکربن به عنوان یکی از عوامل انتشار گازهای گلخانه‌ای و تشدید کننده پدیده تغییر اقلیم از طریق سیستم‌های حمل‌ونقل ناکارآمد، وارد اتمسفر شده و از این طریق به محیط زیست و سلامت تمامی موجودات آسیب وارد می‌شود.
کارشناس ارشد محیط زیست تأکید کرد: بنابراین باید به جای استفاده از خودروها، از دوچرخه و حمل‌ونقل عمومی استفاده کرده و یا پیاده‌روی کنیم، چرا که این موضوع باعث کاهش انتشار گاز دی اکسید کربن شده و به بهبود هوایی سالم و کاهش چاقی و سایر بیماری‌ها کمک خواهد کرد.


احمدی درباره سیستم‌‌های تولید انرژی و غذای نامناسب به عنوان عامل دیگر تشدید پدیده تغییر اقلیم، گفت: دام‌ها مقدار بسیاری از گازهای گلخانه‌ای را تولید می‌کنند، با کاهش مصرف و تولید گوشت قرمز، افزایش میوه و سبزیجات خصوصا در نواحی پرجمعیت، انتشار گازهای گلخانه‌ای کمتر و بیماری‌های قلبی و زمینه ابتلا به سرطان هم کاهش می‌یابد.


وی در پایان تأکید کرد: انتخاب سیستم‌های انرژی‌ پاک و کارآمدتر، راه موثری برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای است.
منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۱
پیمان صاحبی


تهران به یک کارگاه عملیات عمرانی تبدیل شده/ سالی 36 سانتی‌متر فرونشست!

 رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران گفت: تهران در طول سال بین 31 الی 36 سانتی متر فرونشست دارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، صادقی در یک برنامه رادیویی با اشاره به تفاوت میان فرونشست و فروچاله گفت: فروچاله یک قدمت 200 ساله در پایتخت دارد. شهر تهران قنات های مختلفی دارد که نزدیک به 51 هزار عدد می رسند. این قنات ها عمدتا متروکه هستند و خاک دستی مربوط به ساخت و سازهای قدیمی، حفره های و مغارهای زیرزمینی موجب می شود یک فروچاله یا فروریزشی داشته باشیم.

وی درباره فرونشست نیز گفت: فرونشست عمدتا به دلیل استفاده زیاد از منابع آبی زیرزمینی به وجود می آید یعنی وقتی این منابع خشک می شوند به صورت مستمر شاهد فرونشست در دشت تهران هستیم که شهر تهران نیز قسمتی از دشت تهران محسوب می شود.

رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران ادامه داد: بر اساس نظر کارشناسان، تهران در طول سال بین 31 الی 36 سانتی متر فرونشست دارد. در حال حاضر در تهران شاهد فروریزش یا فروچاله هستیم و نمی توان به صورت قطعی گفت این مسئله به دلیل یک عامل و آن هم فعالیت های عمرانی زیرزمینی اتفاق می افتد.

وی به نوع خاک تهران نیز اشاره کرد و گفت: نوع خاک تهران درشت دانه غیرچسبنده است. زیر این شهر مغارها و آب انبارهای قدیمی زیادی دارد. گذشته از این موارد، بسیاری از چاه های آب خشک شده است و همچنین جریان های آب سرگردان را نیز شاهد هستیم که باعث شسته شدن لایه های خاک و ریزش ناگهانی زمین می شوند.

صادقی تاکید کرد: ایجاد حفره در معابر تنها در برخی موارد مربوط به عملیات های عمرانی است. در تهران یک سیستم آب رسانی فرسوده داریم.

در ادامه محمد سالاری عضو شورای شهر نیز با تاکید بر مشکلات معماری شهر تهران اظهار کرد: واقعیت این است که شهر تهران طی دهه‌های گذشته از تمامی ابعاد در یک نابهنجاری تمام‌عیار بنا شده است. در تهران تازه سال 86 طرح جامع اصلی اش ابلاغ می شود و بعد از 5 سال طرح تفصیلی شهر تهران اجرا می شود که آن هم کلی اشکالات دارد.

رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای تهران ادامه داد: مجموعه عظیم بارگذاری و جمعیت پذیری که در شهر تهران بارگذاری شده است، موجب شده اساساً مجموعه شهر تهران به یک کارگاه عملیات عمرانی تبدیل شود.

وی به دیگر مشکلات شهر تهران نیز اشاره و اظهار کرد: شهر تهران از شبکه فاضلاب محروم است و به همین جهت زیر تهران خالی است. از سوی دیگر برداشت بسیار بی رویه آب‌های زیرزمینی برای آبیاری فضای سبز و پارک ها یا بهره برداری ها شهری باعث شویندگی خاک ها شده است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۰
پیمان صاحبی