منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۶۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

سلامت نیوز: هنوز اقشار مختلف مردم، از ردشدن لایحه «ارزیابی زیست‌محیطی ایران» در صحن علنی مجلس شورای اسلامی، در شوک و ابهامند! چراکه رد شدن این لایحه در واپسین روزهای عمر مجلس نهم و در پی رد‌صلاحیت‌های گسترده نمایندگانی که در حال حاضر در مجلس شرف حضور دارند...

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جوان می نویسد: هنوز اقشار مختلف مردم، از ردشدن لایحه «ارزیابی زیست‌محیطی ایران» در صحن علنی مجلس شورای اسلامی، در شوک و ابهامند! چراکه رد شدن این لایحه در واپسین روزهای عمر مجلس نهم و در پی رد‌صلاحیت‌های گسترده نمایندگانی که در حال حاضر در مجلس شرف حضور دارند، مهرتأییدی است بر بسیاری از حرف و حدیث‌های موجود که از تخلفات زیست‌محیطی برخی نمایندگان حاضر حکایت دارد! با این حال در میان واکنش‌هایی که در یکی دو روز گذشته از سوی بسیاری از مسئولان به رد لایحه مذکور صورت گرفته بود، اظهارنظر صریح و شفاف معاون قضایی دادستانی کل کشور مبنی بر نقش برخی نمایندگان مجلس در تخلفات زمین‌خواری، حکایت دیگری است که بر مبحث این نوشتار صحه می‌گذارد و به عنوان حلقه‌ای دیگر، زنجیره تخلفات نمایندگان را تکمیل می‌کند.
برخلاف تعاریف غامض و پیچیده‌ای که از لایحه «ارزیابی زیست محیطی» ارائه شده، باید در خصوص چند و چون این لایحه خاطرنشان کرد که براساس قانون برنامه پنجم توسعه ماده 192 ارزیابی زیست‌محیطی باید برای پروژه‌های بزرگ و با اهمیت اعمال شود. به بیان دیگر هر پروژه بزرگ قبل از آغاز مرحله ساخت و ساز باید به شورای عالی محیط زیست ارائه تا این شورا ارزیابی خود را از ساخت چنین پروژه‌هایی اعلام دارد و در صورتی که پروژه منظورنظر با سیاست‌های این شورا و تخریب و تضییع منابع طبیعی و مواهب خدادادی کشور منافاتی نداشته باشد، مجوز ساخت می‌گیرد. اما در موارد عکس آنچه که گفته شد و در صورتی که پروژه‌ای ناقض حقوق محیط‌زیست باشد مراتب تغییر و تحول پروژه به کارفرمایان و پیمانکاران پروژه‌های ناقض حقوق زیست محیطی ابلاغ می‌شود و در صورتی که کارفرما و پیمانکاران پروژه‌های بزرگ از توصیه‌ها و مشاوره‌های سازمان محیط‌زیست تخطی کنند، آن‌وقت است که به دستگاه قضا معرفی می‌شوند. با این اوصاف و با وجود تعاریف فوق، بی‌شک انگیزه‌های پنهان رد لایحه یاد شده از سوی برخی نمایندگان- که بر خلاف مصالح ملت عمل می‌کنند- بهتر هضم خواهد شد!

کشف ردپای برخی نمایندگان در زمین‌خواری‌ها
به جرئت می‌توان ادعا کرد که قوه قضائیه نخستین دستگاهی است که به سیاست‌های ابلاغی رهبری لبیک گفت و حتی پیشتر از آن در هفدهم اسفند‌ماه سال گذشته دستگاه قضا با تمام توان خود در پی اجرای مطالبات معظم‌له در خصوص صیانت و احیای محیط زیست بوده است و حجم قابل‌توجهی از اراضی غصب شده را رفع تصرف کرده است. با این احوال روز گذشته محمدجواد حشمتی، معاون قضایی دادستانی کل کشور در مراسم «هم اندیشی شورای حفظ حقوق بیت‌المال» با اشاره به نقش برخی نمایندگان مجلس در تخلفات زمین‌خواری تصریح کرده که تروریست‌های محیط زیست، منابع طبیعی کشور را تخریب کرده‌اند!
وی بر این نکته تصریح کرده است که ما برای مقابله با زمین‌خواری نیاز به مدیریت جهادی داریم، البته در حال حاضر برای سواحل قانون داریم و برای سایر اراضی هم قانون‌های مناسب وجود دارد اما این قانون‌ها مربوط به ۵۰ سال پیش است و آیین‌نامه اجرایی ندارد.

اسپانسرهایی که قانون ایجاد می‌کنند!
حشمتی با بیان اینکه از محل نمایندگان مجلس خسارات زیادی به اراضی وارد می‌شود، گفته است که برنجکاری در شمال کشور در حال تخریب و از بین رفتن است، اما در مناطقی برنجکاری می‌شود که به منابع آبی صدمه وارد می‌کند و این در حالی است که اسپانسرهای این دسته از نمایندگان مجلس به مناطق خوش آب و هوا ورود می‌کنند و حتی قانون ایجاد می‌کنند!
وی در رد مبحث خلاً قانونی به نقل قولی از رئیس قوه قضائیه خطاب به دادستان‌های کل کشور اشاره می‌کند که گفته است: در هیچ عرصه‌ای قانون کم نداریم اما در اجرا با مشکل و تعلل مواجهیم و باید حقوق بیت‌المال را دوباره احیا کنیم.

تروریسم محیط زیست و کوتاهی مسئولان
معاون قضایی دادستانی کل کشور با بیان اینکه برخی نمایندگان مجلس در تجاوز و تخریب اراضی نقش پررنگ و آسیب‌زا دارند، گفت: روستای زیارت در شهر گرگان، گردنه حیران در گیلان، کلاردشت و دیگر مناطق گردشگری از جمله مناطقی هستند که از این طریق آسیب‌های زیادی دیده‌اند. لذا تروریسم محیط‌زیست در کشور به اراضی منابع طبیعی و محیط زیست لطمه بزرگی وارد کرده است. و در اجرای برخی طرح‌ها در حوزه اراضی کشور شاهد کوتاهی مسئولان هستیم در حالی که قوانین در همه زمینه‌ها شفاف است. در همه زمینه‌های حفظ محیط زیست و منابع طبیعی، قوانین شفافی داریم، در حالی که اقدامات آنها خسارت غیر‌قابل جبرانی را به محیط زیست وارد می‌کند.

تشکیل دادگاه‌های تخصصی
به رغم گلایه‌های بسیاری از فعالان محیط زیست مبنی بر فقدان دادگاه‌های ویژه محیط زیست، محمد‌جواد حشمتی در خبری غافلگیر‌کننده می‌گوید که رسیدگی به شکایات افراد در مراجع قضایی انجام می‌شود و در این زمینه مشکلی نداریم اما در ماده ۲۵ قانون ساماندهی اراضی، دادگستری‌ها موظف شده‌اند برای رسیدگی به اختلافات منابع طبیعی و اراضی، دادگاه‌های تخصصی تشکیل دهند.
وی با بیان اینکه تخریب واحدهای احداثی در اراضی ملی هم‌ ثروت ملی را هدر می‌دهد، می‌گوید که ساختمان‌ها با سرمایه‌گذاری زیادی احداث می‌شوند و تخریب آنها خسارت زیادی را به بیت‌المال وارد می‌کند. همین امر موجب شده روستاهای ما امروزه وضعیت اسفناکی داشته باشند، چراکه با تبدیل اراضی روستایی و کشاورزی به ویلاها و ساختمان‌ها، در واقع دامداری، مرغداری و کشاورزی از بین می‌رود و آنها بیشتر به شهرها نیازمند می‌شوند و در نهایت روستاییان اراضی خود را به شهرها فروخته یا اراضی آنها خشک می‌شود.
معاون قضایی دادستانی کل کشور با بیان اینکه فشار مقامات اجرایی در برخی مناطق و استان‌ها باعث شده بسیاری از اراضی ملی کشور برای صنعتی شدن از بین برود، می‌گوید که تغییر کاربری‌ها در روستاها و سواحل هزاران هکتار زمین را در کشور نابود کرده است.
با این احوال می‌توان به بازی برخی از کاندیدا‌ها پی برد که با انتخاب شدن آنها، مردم یک شهر و روستا منتفع نمی‌شوند بلکه دوره چهار ساله نمایندگی چنین نامزدهایی صرف خدمت‌رسانی به سرمایه‌گذارانی می‌شود که هزینه‌های سرسام‌آور انتخابات را بر عهده داشته‌اند!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۰۱
پیمان صاحبی


پیمان صاحبی

عوامل انسانی و طبیعی زیادی در تخریب و نابودی مراتع کشور اثر دارند. دامداران برای فراهم نمودن بخشی از نیازهای روزمره زندگی خود به مراتع و گیاهان مرتعی نیاز دارند.همچنین برای تعلیف دام های خود وچرانیدن دام در مراتع از پوشش گیاهی بهره برداری می کنند.بهره برداری عاقلانه و در حد توان طبیعت زیانی برای مراتع ندارد اما بهره برداری خارج از فصل چرا و بیش از ظرفیت به پوشش گیاهی و خاک مراتع خسارت زیادی وارد می کند.

مدیریت چرا یعنی کنترل چرا از نظر شدت و زمان. بنابراین در مدیریت چرا باید به میزان بهره برداری علوفه توسط دام و همچنین زمان مناسبی که دام می تواند از علوفه مرتع استفاده کند،توجه شود.تعداد دام مجاز و میزان برداشت به تولید علوفه مرتع بستگی دارد.

هدف از انجام مدیریت چرا:

1-کم کردن آسیب پذیری پوشش گیاهی در مقابل چرای دام

2-بالا بردن رقابت بین گیاهان مرتعی برای افزایش گیاهان خوش خوراک و باارزش

3-تولید علوفه بیشتر و بهتر برای اقتصادی کردن دامداری

4-بالا بردن مقاومت گیاهان و بالا بردن زادآوری طبیعی آن ها

5-کم کردن فرسایش خاک و بالا بردن مقاومت خاک در مقابل چرای دام

6-بالا بردن نفوذ پذیری آب در خاک و کاهش روان آب و تغذیه آب های زیرزمینی

7-بالا بردن پایداری و مقاومت اکوسیستم های مرتعی

آثار چرای زودرس در تخریب مراتع

متاسفانه به دلایل اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی در زمان ذوب برف ها که بیشترین خسارت و آسیب به خاک و پوشش گیاهی وارد می شود دامداران اقدام به ورود دام به مراتع می نمایند.مهمترین آثار و زیان های ورود زودهنگام دام به مراتع عبارتند از:

1-فشرده و سفت شدن خاک سطحی و در نتیجه کاهش منافذ خاک و نفوذ پذیری و در نهایت افزایش روان آب و فرسایش خاک

2-کم شدن گیاهان خوشخوراک و باارزش

3-زیاد شدن گیاهام مهاجم ، بی ارزش و کم ارزش مرتعی

4-کاهش دوره زندگی و تولید طبیعی گیاهان خوشخوراک

5-کم شدن پوشش گیاهی در مراتع

به طور کلی برای داشتن مراتع بهتر و دام سالم تر و در نتیجه تولید گوشت و لبنیات بیشتر باید در بهره برداری از مراتع  به نکات زیر توجه ویژه نمود:

1-دام را به موقع وارد مراتع کنیم: بهترین زمان وقتی است که گیاهان مرتعی به بیشترین رشد خود رسیده و خاک مرتع نیز خیس و مرطوب نباشد.(پس از 15 اردیبهشت)

2-دام را به تعداد وارد مراتع کنیم:تعداد دام به میزان علوفه تولیدی مراتع بستگی دارد. بیش از ظرفیت مرتع ،دام را وارد آن نکنیم.

3-دام را به موقع از مراتع خارج کنیم: زمان مناسب بر ای خروج دام از مراتع وقتی است که همه قسمت های هوایی گیاه برداشت نشده باشند و مقداری از آن باقی مانده باشد.به این ترتیب گیاه توانایی ذخیره سازی مواد غذایی را برای رشد سال بعد خواهد داشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۲۴
پیمان صاحبی


ناعمه اعلایی*: تحقیقی جدید، عامل سقوط صفحه یخی قطب جنوب را در نظر گرفته و با توجه به آن اعلام داشته است که اگر میزان انتشار گاز های گلخانه ای کاهش نیابد، سطح دریا تا سال ۲۱۰۰ ممکن است تا ۲ متر افزایش یابد.


مطابق تحقیقی جدید که نشان می دهد کلاهک یخی قطب جنوب ناپایدارتر از آن است که قبلا فکر می کردند، سطح دریاها ممکن است بسیار سریع تر از انتظار در دهه های پیش رو، بالا روند.

کارشناسان علوم اقلیم سازمان ملل، پیش بینی کرده بود ارتفاع سطح دریاها در این قرن تا یک متر افزایش یابد. اما هیچ گونه سهم تاثرگذاری را برای قطب جنوب در نظر نگرفته بود. جایی که  توقع می رفت افزایش بارش برف در آن، صفحات یخی را در تعادل نگه دارد.

مطابق یک تحقیق منتشر شده در مجله نیچِر، اگر انتشار گازهای گلخانه ای کاهش نیابند انتظار می رود سقوط صفحات های یخی قطب جنوب، دریاها را تا سال ۲۱۰۰ به ۲ متر افزایش در سطح برسانند.
 
تا به حال، تنها آب شدن غیرفعال و تدریجی یخ های قطبی به دلیل آب و هوای گرم تر، مدنظر بود. اما کارهای انجام شده اخیر، فرآیند های فعالی چون فروپاشی صخره های عظیم یخی را نیز در نظر گرفته است.

به سخن سرپرست تحقیق، پروفسور Robert Deconto از دانشگاه Massachusetts Amherst، "این دو برابر شدن می تواند برای بسیاری از شهرهای کم ارتفاع، به معنای فاجعه باشد."  وی گفت اگر جلوی گرمایش جهانی گرفته نشود، نرخ بالا آمدن سطح دریاها از چند میلی متر در سال به چند سانتی متر در سال افزایش خواهد داشت. "در آن زمان، دیگر بحث سر مهندسی دفاع نخواهد بود، بلکه موضوع عقب نشینی پیش خواهد آمد."

در کنار بالا آمدن آب دریاها، تغییر اقلیم نیز سبب قوی تر شدن طوفان هاست که ترکیب مخربی برای شهر های کم ارتفاعی مانند نیویورک، ممبیی و گوانگژو می باشد. بسیاری از شهرهای ساحلی با رشد جمعیت به سرعت بزرگ تر می شوند و تفاسیری که توسط بانک جهانی و تیم OECD انجام شده نشان از این دارد که اگر اقدامی صورت نگیرد، تا سال ۲۰۵۰ خسارت وارده از سیل جهانی، سالانه تا یک تریلیون دلار برآورد می شود.
 
Deconto اظهار داشته "خبر بد این است که ما در وضعیت شدید، یعنی ادامه انتشارات در بالا ترین سطح، مشارکت بسیار بسیار بالای قطب جنوب در بالا آمدن سطح دریا ها را (تا سال 2100) پیش بینی می کنیم." اما او نیز گفت که اگر میزان انتشارات به سرعت به صفر برسد، افزایش سطح دریا ها بر اثر آب شدن یخ های قطب جنوب به مقدار تقریبا ناچیزی خواهد رسید.

فرآیند های فعال فیزیکی، راه های شناخته شده ای در فروپاشی ورقه های یخی هستند اما در مدل های ۳ بعدی پیچیده در نظر گرفته نشده اند. این فرآیند ها آبی را شامل می شوند که از ذوب شدن یخ های سطحی به درون شکاف های ورقه ها جریان یافته و آن ها را بیش از پیش عریض تر می کنند. به گفته Deconto " آب ذوب شده می تواند اثر بسیار مخربی داشته باشد."" حمله ای است به ورقه یخی که هم از بالای یخ وارد می شود و هم از پایین آن."

مدل های جدید، از دست رفتن یخ های فلات قاره ای شناور را از سواحل قطب جنوب نیز در نظر گرفته اند. یخ های فلات قاره ای در حال حاضر، یخ ها را در زمین نگه می دارند. فروپاشی آن ها نیز می تواند صخره های یخی تا ارتفاع ۱۰۰۰ متر را درون دریا رها کند که آن ها نیز در مرحله بعدی زیر فشار وزن خود سقوط کرده، سطح دریاها را بالا تر می برند.

دماهای ثبت شده اخیر حیرت آور بوده و در روز دوشنبه هفته قبل اعلام شد که کلاهک یخی قطب از آغاز ثبت رکورد ها در سال ۱۹۷۹، به کوچک ترین اندازه زمستانی خود رسیده است. البته ذوب شدن این یخِ از قبل شناور، سطح دریا ها را بالا نمی برد.

شواهد حاکی از آن است که خطر گرمایش زمین بسیار جدی است، اما در آخر، اقدامات گونه بشر است که باید اصلاح یافته و تا زمان برای جبران باقی است، در جهت سلامت آینده به کار گرفته شوند.

* مترجم زیست بوم / گاردین
منبع: زیست بوم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۳۵
پیمان صاحبی


معاون امور عمرانی استاندار آذربایجان غربی گفت: طرح‌های احیای دریاچه ارومیه باید با توجه به محدودیت‌های اعتباری موجود با حساسیت بیش‌تری اولویت‌بندی و اجرا شود.

به گزارش ایرنا، تقی کهوریان روز یکشنبه در نشست فرهنگی و اجتماعی فرمانداران حوضه آبریز دریاچه ارومیه گفت: یکی از مهم‌ترین راهکارها که اثربخشی خوبی داشته و پس از این نیز خواهد داشت، آگاهی دادن به مردم به ویژه حاشیه‌نشینان دریاچه ارومیه در خصوص وضعیت فعلی دریاچه، طرح‌های احیایی دولت و نتایج آن است.

وی اضافه کرد: آگاهی مردم، مشارکت آن‌ها را در اجرای طرح‌های احیایی دریاچه ارومیه به دنبال دارد.

امیرعباس جعفری مدیرکل مدیریت بحران آذربایجان غربی نیز در این جلسه اظهار کرد: 27 راهکار برای احیای دریاچه ارومیه در ستاد ملی احیا تصویب شده که 19 راهکار اجرایی و هشت راهکار مطالعاتی بوده است.

وی ادامه داد: در کنار این طرح‌ها در سال 93 افزون بر 25 میلیارد ریال و در سال 94 بیش از 110 میلیارد ریال به رغم محدودیت‌های اعتباری دولت برای انجام برنامه‌ها و فعالیت‌های اطلاع‌رسانی، فرهنگ‌سازی و آموزشی در راستای احیای دریاچه ارومیه اختصاص یافت که برخی از آن‌ها به اجرا درآمده و برخی دیگر در دست اجراست.

وی گفت: استفاده از ظرفیت بخش خصوصی، عمومی و دولتی، شناسایی تجارب موفق در سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه و انتقال آن به گروه‌های هدف، ایجاد هماهنگی و انسجام و یکپارچگی بین دستگاه‌های اجرایی در زمینه مدیریت مصرف بهینه آب و کاهش 40 درصدی مصرف آب در افق پنج ساله از جمله این برنامه‌ها به شمار می‌رود.

در ادامه، فرمانداران شهرهای واقع در حاشیه دریاچه ارومیه نظرات و پیشنهادهای خود را در زمینه اجرای طرح‌های فرهنگی و اجرایی احیای دریاچه ارومیه مطرح کردند.

9 شهرستان و 22 شهر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه در استان آذربایجان غربی قرار دارند.

دریاچه ارومیه در 19 سال گذشته با خشک‌سالی مواجه بوده و در حال حاضر با فعالیت‌های احیایی دریاچه ارومیه تراز آبی آن به 1270.77 متر رسیده است.

منبع:همشهری انلاین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۳۳
پیمان صاحبی


ح. ثابتی، روزنامه نگار و عضو انجمن متفکرین ایران چندی قبل مقاله ای را تحت عنوان «چرا هیچ کسی تحقیقی نمی کند؟ چرا هیچ کسی مشکوک نمی شود؟» در روزنامه همشهری منتشر کرد و در آن بر فرضیه بروز خشکسالی و ویرانی طبیعت ایران به دلیل پروژه هارپ اصرار ورزید. 


به گزارش زیست بوم، وی در این مقاله نوشت: جنگ آب و هوایی حقیقت دارد. آن را جدی بگیرید. آیا تاکنون از خودتان پرسیده اید که چرا در ایران به یک باره و ظرف مدت تنها ده سال بسیاری از رودخانه ها، تالاب ها و دریاچه های خشک شدند؟!
 
ثابتی در بخش دیگری از مقاله خود آورد: چگونه زاینده رود، ارومیه، گاوخونی، پریشان، بختگان، هورالعظیم، هامون و صدها اکوسیستم دیگر از پهنه جغرافیایی ایران ناگهان ناپدیدگشتند؟ اگر این پرسش را از یک استاد دانشگاه در رشته محیط زیست بپرسید بی درنگ خشکسالی و سدسازی های اشتباه و چاههای غیرمجاز را عامل چنین وضعی می داند... اگر این وضع در سراسر دنیا حاکم بود جای تعجب نداشت اما به گونه ای مشکوک این تغییرات تنها در پهنه ایران و پیرامون آن به چشم می خورد. اگر گرمایش جهانی زمین عامل این فاجعه است چرا در اروپا و آمریکا شاهد فاجعه ای در این ابعاد نیستیم؟ ... یعنی ممکن است دشمنان ایران مانند اسرائیل توانسته باشند در یک نبرد پنهان سبب ناباروری ابرها وگرمایش منطقه ای خاص از زمین شوند؟ ... در بهمن 93 در روزنامه همشهری مقاله ای را دیدم که دقیقا وجود چنین فناوری ای را تائید می کرد. شگفت آنکه مقاله از قول گاردین نقل قول کرده و به دست داشتن سی آی ای در تغییرات اقلیمی جهان اشاره داشت.
 
ثابتی با انتقاد شدید از جامعه علمی کشور و رسانه ها نوشت: دانشمندان ما هم که معلوماتشان محدود به ترم های دانشگاهی می باشد چون سواد فنی و سیاسی برای درک موضوع را نداشتند خودشان را به نشنیدن زدند و در نهایت چون حرفی برای گفتن نداشتند این موضوع را شایعه ای بیش ندانستند. 

او تاکید کرد: آیا سلاحی از این ویرانگرتر برای نابودی یک کشور وجود دارد؟ روستاها در اثر خشکسالی تخلیه و کشاورزی نابود می شود.شهرها مملو از جمعیت غیرمولد و مصرف کننده خواهدشد و دولت ناچار خواهد بود برای سیرکردن شکم این جمعیت گرسنه تمام ذخایر ارزی خود را به واردکردن مواد کشاورزی از خارج اختصاص دهد و این یعنی برباد رفتن استقلال مملکت و همان خواست دشمنان ایران. حتی ده ها بمب هسته ای و جنگ کلاسیک نمی تواند چنین تخریبی برای کشور به بارآورد. 

مطلب زیر به قلم سید محمد هاشمی پاسخی به سئوالاتی است که در متن بالا آمده و بیان بخش دیگری از واقعیات که نشان می دهد داوری نسبت به پدیده های طبیعی کره زمین و طرح فرضیه های مختلف درباره آنها باید حوزه وسیع تری از اطلاعات را در برگیرد.

مقصر شرایط پیچیده طبیعی کنونی جهان و ایران کیست؟ 
سید محمد هاشمی- بحث هارپ مهم و جدی است و در این مورد تحقیق کرده ام. فناوری هارپ یک مکانیسم آفندی و یا عملیات هجومی است که در شمال کانادا و آلاسکا و در منآطق قطبی مستقر است و با تولید امواج الکترومغناطیسی قوی و متمرکز و ایجاد لرزه های شدید و مستمر سبب ارتعاش در طبقات تکتونیک زمین،  بروز زمین لرزه و ایجاد سونامی در دریاها و برخاستن گرد و غبار همزمان با وزش بادهای غالب پر پتانسیل در مناطق مختلف زمین می شود.
متاسفانه در دولت قبل سامانه های کوچک تولید این امواج الکترو مغناطیسی به بهانه ایجاد باران و فرونشاندن گرد و غبار در استان های خوزستان و آذربایجان غربی وارد کشور شد. این سامانه ها به عنوان تکنولوژی روسی در ایران راه اندازی شده، در حالی که در هیچیک از کشورهای جهان آزمایش و تست نشده و مورد تائید قرار نگرفته بودند. جالب آنکه وارد کنندگان این سامانه با توجه به حجم سرمایه گذاری دولت فقط به نتایج آزمایش ها احتیاج داشتند و وقتی با اعتراض کارشناسان و سازمان حفاظت محیط زیست در دولت یازدهم مبنی بر آفندی و مضر بودن سیستم عملیات آنها روبرو شده و آزمایش را متوقف کردند.
کارشناسان دفاعی کشور احتمال می دهند تاثیر و سببیت ایجابی این سامانه و فعالیت آن در زلزله ورزقان سونگون بسیار موثر بوده است. بعضی از کارشناسان این فناوری، سونامی های ژاپن و جزیره بالی اندونزی را نیز متاثر از آزمایش این سیستم می دانند. البته تغییرات آب و هوایی متاثر از گرم شدن کره زمین و آب شدن یخ های قطبی تحت عنوان climate change بیشترین تاثیر را داشته است. ولی سوء مدیریت و کارشناسی های غلط در برداشت بی رویه از آب های زیر زمینی و صدور مجوز حفر چاه های عمیق غیر مجاز  به نحوی که عدد اعلامی آن به هشتصد هزار حلقه می رسد سطح آب های استراتژیک کشور را 17متر کاهش داد. اگر بدانیم برای جبران و  ترمیم هر متر از آب های استراتژیک 20 سال  وقت و به عبارتی 340 سال زمان نیاز است، به عمق فاجعه شاید پی ببریم.  اگر هر نسل را حدود 34 سال در نظر بگیریم در واقع طی 10 سال گذشته آب ذخیره 10 نسل آینده را مصرف و اسراف کرده ایم. 

اما واقعا مقصر شرایط پیچیده طبیعی کنونی جهان و ایران کیست؟

بنظرم اگر بخواهیم درصد تاثیر هر یک از این عوامل را تخمین بزنیم، موارد زیر احصاء می شود :

1-  خشکسالی فراگیر جهانی تحت تاثیر افزایش گازهایی گلخانه ای و گرم شدن کره زمین و تغییرات آب و هوایی حدود 60 درصد تاثیر داشته و تقصیر بر عهده همه کشورهای جهان از جمله ایران آمریکا، چین، هند، استرالیا، روسیه و ... است.

2-  عدم مدیریت یا سوءمدیریت و اقدامات عملیاتی غیرعلمی و غیرکارشناسی در مدیریت منابع آب و استفاده بی رویه و اسراف گونه از منابع آب حدود 30 در صد موثر بوده و ناشی از مدیریت نیم قرن گذشته کارشناسان کشور است. برای درک موضوع، دیدن و تامل در مفاهیم بنیادین فیلم مستند «مادر کشی» را توصیه می کنم. 

3-  حداکثر حدود 10 درصد تقصیرها به موضوعاتی با عناوین شبیخون های زیست محیطی و یا بیوتروریسم مربوط می شود که در این صورت سوء استفاده از فناوری آفندی هارپ از جمله این روش هاست. به دلیل ناآگاهی های علمی مدیریت اجرایی وقت، متاسفانه یکی از فناوری های مرتبط به نام فناوری روسیه برای مقابله با ریزگردها وارد کشور و از آن استفاده آزمایشگاهی شد.
بنابر این اگر بخواهیم همه دلایل اصلی در بندهای 1 و 2 را نادیده بگیریم و علل مشکلات را متاثر از استفاده مثلا اسرائیل از فناوری آفندی هارپ برای تغییرات زیان آور طبیعی بدانیم، علیرغم احتمال صحت، آدرس غلط داده ایم. 

لازم به ذکر است در اسرائیل با توجه به نداشتن منابع آبی و بحران آب و مدیریت صحیح منابع آب کاشتن هندوانه و گوجه فرنگی و کلیه محصولات کشاورزی آب بر ممنوع بوده و برای تامین منابع آب از ترکیه، بزرگ ترین سد این کشور را، اسرائیلی ها طراحی و مهندسی نموده و با پیمانکاری سریع الاحداث خطوط لوله انتقال آب را دقیقا از مناطقی که تحت تصرف داعش در نوار مرزی ترکیه- سوریه بوده لوله گذاری کرده اند تا در آینده نزدیک از آن استفاده کنند. این سد به عنوان یکی از بزرگ ترین سدهای جهان تاثیر بسیار شدید در کاهش آب دجله و فرات و خشک شدن نواحی مرکزی عراق داشته و بزرگ ترین Hot spot های گرد و غبار عراق که نواحی غربی ایران را به شدت متاثر می سازد در این منطقه واقع است.

منبع: زیست بوم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۳۲
پیمان صاحبی


آرمان- زهرا سلیمانی: حفاظت از محیط زیست، در دوره‌ای که ما به مدرسه می‌رفتیم، شاید حتی به گوشمان هم نخورده بود. در آن زمان کسی نگران طبیعت و محیط زیست نبود. همگان بر این باور بودند که هر طور می‌خواهیم و می‌توانیم، از طبیعت بهره‌برداری کنیم. در یک کلام، مصرف بیشتر، رفاه بیشتر را به همراه داشت، در این طرز فکر بحث سهم آیندگان از طبیعت کاملا بی‌معنا تلقی می‌شد. اکنون دیگر شرایط محیط زیست دگرگون شده است. امروزه دیگر همگان دریافته‌اند که استفاده از طبیعت حد و اندازه‌ای دارد و اگر به تعادل دیرپای آن زیان برسد، با آلودگی محیط زیست و کمبود منابع طبیعی رو به‌رو خواهیم بود. سال نو و مسافرت‌های نوروزی فرصت مغتنمی برای توجه به طبیعت و مهربانی با آن محسوب می‌شود تا به این ترتیب بتوان فصل رویش طبیعت را بدون آسیب به آن جشن گرفت. آنچه می‌خوانید نظرات هومان خاکپور، کارشناس محیط زیست، درباره فرهنگ صیانت از محیط زیست و چگونگی ارتقای این مهم در بین افراد جامعه در گفت‌وگو با «آرمان» است.

 

در ایام نوروز شاهد افزایش سفرها به مناطق طبیعی هستیم، برای پاسداشت طبیعت در این ایام باید چه تمهیداتی اتخاذ کرد؟

برای اکثر افراد جامعه در طول سال گذران تعطیلات فقط در ایام نوروز و تابستان امکانپذیر است. ایام نوروز فرصت مغتنمی برای افزایش حضور مردم در طبیعت است. هر ساله همزمان با رویش طبیعت و آغاز فصل بهار شاهد افزایش حضور مردم در مناطق جنوبی و مرکزی کشور هستیم. در این ایام حضور مردم در طبیعت فرصتی برای آشتی با طبیعت و انس با این نعمت الهی است. ایام نوروز فرصتی برای ایجاد رابطه مهربانی بین انسان و طبیعت نیز محسوب می‌شود و در این روزها می‌توان شاهد روند توسعه فرهنگ دوستی با طبیعت در بین افراد جامعه بود. افزایش علاقه مردم نسبت به طبیعت می‌تواند ارتباط با طبیعت را تقویت کند. در اغلب موارد در ایام نوروز حضور افراد با حجم عظیمی از تخریب‌ها و رها‌سازی زباله‌ها در طبیعت همراه است. در واقع علاوه بر رها‌سازی زباله، شاهد ورود خودرو‌ها در طبیعت، از بین رفتن گیاهان، بوته‌ها و سلب آرامش پرندگان هستیم؛ متاسفانه بروز چنین رفتارهایی از سوی طبیعت گردان کشور از شدت فراوانی برخوردار است. این امر نشان می‌دهد دستگاه‌های متولی و نهادهای فرهنگی آن طور که باید و شاید به انجام تکلیف خود توجه نکرده اند. متاسفانه فعالیت‌ها در زمینه ارتقای ارزش‌های فرهنگی در کشور ما با پیشینه غنی فرهنگی آن‌طور که باید و شاید موفق عمل نکرده است. برای مثال از دیرباز مناسبت‌های تاریخی گوناگون همچون چهارشنبه سوری، روز طبیعت و... با عنوان روز دوستی با طبیعت شهرت داشته است، اما هم‌اکنون این روزها به روز جنگ با طبیعت تبدیل شده است. متاسفانه در این روزها میزان تخریب طبیعت شدت می‌یابد.

برای آشتی با طبیعت چه اقدامات فرهنگی‌ای انجام شده است؟

باید آموزش و فرهنگسازی با موضوع حفاظت از طبیعت را به کودکان خود بیاموزیم. اگر بتوان رابطه افراد با طبیعت را از دوران کودکی یک رابطه منطقی و سازگار تعریف کرد به نسبت این افراد در بزرگسالی نیز زباله‌های خود را در طبیعت رها نمی‌کنند و برای حیات وحش احترام قائل خواهند بود. بی‌شک چنین افرادی با حضورشان در طبیعت فقط ردپایی از خود باقی می‌گذارند و نه زباله‌ها و اقلام مصرفی خود را. در چند سال اخیر نهادهای متولی همچون وزارت آموزش و پرورش، رسانه ملی و دیگر رسانه‌های جمعی در زمینه فرهنگسازی اجتماعی اقدامات موثر فراوانی انجام داده اند. برای مثال در سال گذشته شاهد افزایش حساسیت مردم در برخورد با طبیعت بودیم که این امر نشان‌دهنده فرهنگسازی مردم و احساس مسئولیت آنها نسبت به محیط زیست است. امیدواریم هر ساله افزایش عزم ملی و همت شهروندی را در حفاظت و صیانت از محیط زیست شاهد باشیم تا به این ترتیب با حضور در طبیعت فقط ردپایی از حضورمان به جای بماند.

با توجه به اینکه درچند سال اخیر اقدامات فرهنگی فراوانی انجام شده است، اما باز هم شاهد پرتاب زباله از خودرو به طبیعت هستیم. به نظر شما برای نهادینه کردن فرهنگ حفاظت از طبیعت باید چه راهکارهایی ترتیب داد؟

باید پذیرفت که نسل حاضر با آموزه‌های محیط زیستی تربیت نشده اند. این نسل از زمان کودکی با اولویت‌های محیط زیستی پرورش نیافته‌اند و از چنین نسلی انتظار بروز رفتارهای ضد محیط زیستی می‌رود. وقتی افراد بدون احساس تعلق نسبت به محیط زیست تربیت می‌شوند به جای احساس مسئولیت نسبت به محیط زیست، آن را وابسته به دولت و دیگر دستگاه‌ها می‌دانند؛ افراد با این طرز تفکر به خود اجازه انجام هر گونه رفتاری با طبیعت را می‌دهند. وقتی از کودکی نسلی بدون هیچ احساس مسئولیتی نسبت به محیط زیست و طبیعت پرورش می‌یابد در چنین شرایطی بروز رفتارهای ضد محیط زیستی طبیعی است! برای ارتقای فرهنگ محیط زیستی در جامعه باید از کودکی فرزندان را تحت آموزش قرار داد و با به کارگیری این شیوه آموزش می‌توان نسلی مسئول را تربیت کرد. با توجه ویژه به بخش آموزش کودکان در کشور می‌توان به پرورش نسلی مدافع محیط زیست امیدوار بود. با این شیوه آموزش نسل جدید می‌تواند روی اعمال و رفتار بزرگسالان نیز تاثیر‌گذار باشد.

شدت تخریب محیط زیست کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در چند سال اخیر با افزایش سفرها و افزایش امکانات رفاهی در جامعه سفرهای نوروزی نیز افزایش یافته است و به نسبت شدت تخریب‌های محیط‌زیستی نیز نسبت به سال‌های قبل افزایش یافته است. اما فضاهای حساسیت‌زا همچون سازمان‌های مردم نهاد در کشور و تلاش افراد برای حفظ محیط‌زیست را می‌توان جزو نقاط قوت جامعه دانست. گسترش چنین روحیه‌ای در جامعه نیازمند همراهی شهروندان است. با این اقدام شهروندان در کنار دولت و دستگاه‌های ذی ربط می‌توانند ملاحظات محیط زیستی را جزو اولویت‌های خود قرار دهند. در چنین شرایطی افراد با حضور در طبیعت نه تنها در پی تخریب نیستند، بلکه با علاقه و حس تعلق نسبت به طبیعت از آن صیانت می‌کنند. باید توجه داشت حفاظت از محیط زیست یک وظیفه همگانی است زیرا سلامتی و نشاط جامعه در گرو محیط زیست سالم و به دور از هر گونه آلایندگی میسر خواهد بود. برای مشارکت هرچه بیشتر لازم است مشارکت مردمی در قالب تشکیل و فعالیت تشکل‌ها و سازمان‌های مردم نهاد شکل بگیرد، زیرا این سازمان‌ها بازوی توانمند جامعه محسوب می‌شوند. در ضمن ترویج فرهنگ حفاظت از منابع طبیعی در بین اقشارمختلف جامعه بهترین حرکت برای پیگیری کارشناسان است. در اصل حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی در عصر حاضر که دوران مبارزه با آلودگی‌های زیست محیطی است، یک ضرورت حیاتی محسوب می‌شود و تحقق چنین اقدامی منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری را به دنبال دارد که به عنوان عاملی موثر نقش خود را در ایجاد و برقراری توسعه پایدار ایفا می‏کند. بهره‏برداری از منابع طبیعی گرچه آثار منفی دارد و موجب تخریب محیط زیست می‌شود، اما نمی‏توان آن را متوقف کرد، بلکه باید با پذیرش نظام خاصی از مباحث اخلاقی با آن برخورد کرد. به این ترتیب می‏توان تا حد ممکن از وارد کردن آسیب به محیط زیست و جاذبه‌های فرهنگی و طبیعی موجود در آن جلوگیری کرد. حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی برای تعادل بخشیدن به حیات انسان‌ها و دستیابی به توسعه پایدار و سازمان‏یافته موثر است و روند تکامل تمدن بشری را در پی خواهد داشت. برای حفاظت از محیط زیست باید با بسیج عمومی و همکاری بین بخشی بتوان از این سرمایه ملی حفاظت کرد. مردم باید محیط‌های طبیعی و فرهنگی را به عنوان نهاد همبستگی معنوی در اجتماع‌های محلی خود بپذیرند.

منبع:روزنامه ارمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۳۶
پیمان صاحبی


روز‌های آغازین سال ۹۵ سرشار از اخبار خوش زیست محیطی برای دریاچه ارومیه بود که به واسطه سیاست‌های غلط گذشته تا مرز خشکی پیش رفته بود. آنطور که اظهارنظر‌های روز‌های اخیر نشان می‌دهد سطح آب دریاچه ارومیه بالا آمده و امید‌ها برای احیای این دریاچه منحصر به فرد افزایش یافته است.


دو روز پیش بود که مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان‌شرقی در بازدید از دریاچه ارومیه گفت: افزایش ارتفاع آب دریاچه نشان از تثبیت وضعیت و بازگشت امید به احیا و بهبود دریاچه دارد.

 به گزارش ایسنا، حمید قاسمی اظهار کرد: شرایط فعلی دریاچه ارومیه حاکی از روند بهبود آن دارد؛ به‌طوری که تراز سطح آب آن در دهم فروردین سال جاری ۷۵/۱۲۷۰ بوده که در زمان مشابه سال گذشته ۶۷/۱۲۷۰ بوده ‌که این نشانگر افزایش ارتفاع آن حدود ۸ سانتی‌متر نسبت به زمان مشابه سال قبل و ۶۷ سانتی‌متر نسبت به اول سال آبی است.

او افزود: این موضوع حاکی از تثبیت وضعیت آبی دریاچه و بهبود شرایط موجود بوده و با نظر به اینکه ‌میزان بارش سال جاری حدود هشت درصد کمتر از سال گذشته بوده، میزان آب‌های ورودی به دریاچه روند رو به رشدی داشته است که مربوط به اقدامات حمایتی و فعالیت‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه مثل اصلاح مسیر رودخانه‌های منتهی به دریاچه و آزادسازی بخشی از آب‌های پشت سدها بوده ‌که نشانگر ثمر‌بخش بودن اقدامات دوره تثبیت دریاچه است.

بازنگری در جاده میان گذر
روز گذشته هم رئیس سازمان محیط زیست گفت: درباره دریاچه ارومیه خیلی کارها دارد انجام می‌شود. تخریب‌ها طی حداقل دو سه دهه اتفاق افتاده است. طبعا نمی‌شود یکدفعه دریاچه احیا شود. اما ما الان به این نقطه رسیده‌ایم که این طراز رو به کاهش و منفی که هر سال منفی تر می‌شده، امسال تثبیت شده است. این خیلی اتفاق مهمی است.

به گزارش خبرآنلاین، معصومه ابتکار در پاسخ به خبرهایی که در چند ماه اخیر درباره خشک شدن دریاچه ارومیه مطرح شده است، گفت: در دو نوبت حق آب دریاچه را از دو سد، مثل سد بوکان تامین کردند. مسیرهای لایه روبی خیلی از رودخانه‌ها و مسیرهای ورودی به دریاچه باعث شده آب جدید بعد از بارندگی‌ها وارد شود. ضمنا ستاد احیا دارد روی تغییر الگوی کشت کار خیلی جدی انجام می‌دهد. برای اصلاح الگوی کشاورزی و الگوی کشت با کشاورزان دارد کار می‌شود.

 او گفت: من خودم طی دو سفری که به آنجا داشتم، از نزدیک چه در آذربایجان شرقی و چه آذربایجان غربی، بویژه در آذربایجان غربی با مردم و روستاییانی که دارند در آنجا روی طرح‌های مشارکتی برای کاهش مصرف آب و تغییر الگوی کشت کار می‌کنند صحبت کردم. خیلی کارها دارد انجام می‌شود. رئیس سازمان محیط زیست گفت: باید جاده میان گذر بازنگری شود. مطالعات بازنگری آن و هماهنگی آن با وزارت راه انجام شده است.

بازگشت فلامینگو ها
همزمان مشاور رئیس سازمان محیط زیست به تردیدها درباره حضور فلامینگوها در دریاچه ارومیه پاسخ داد. به گزارش ایلنا، اسماعیل کهرم در واکنش به غیرواقعی تلقی کردن عکسی که بازگشت دسته‌جمعی فلامینگوها را بعد ازسال‌ها به پارک ملی دریاچه ارومیه نشان می‌داد، گفت: فلامینگوها در دریاچه ارومیه حضور دارند و بزرگ‌ترین تجمع این پرنده‌ها در خارومیانه در دریاچه ارومیه بوده است.

او با اشاره به سرشماری ۴۰ هزار بال فلامینگو در سال‌های گذشته گفت: ما هر سال هزار و ۲۰۰ بال را حلقه‌گذاری می‌کردیم که در حال حاضر نیز این کار درباره تعداد متفاوتی انجام می‌شود. کهرم با بیان اینکه اکنون تمام پهنه‌های دریاچه ارومیه به وسعت ۵ هزار کیلومترمربع را آب فرا گرفته است، افزود: نمی‌دانیم عمق آب چقدر است اما معمولا تابستان‌ها که سطح تبخیر افزایش می‌یابد آب قسمت‌های کم‌عمق دریاچه از بین می‌رود اما قسمت‌های عمیق که بیش از ۲ تا ۵ متر عمق دارند باقی می‌مانند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۳۸
پیمان صاحبی


خبر سوختن سرو 4500 ساله ابرکوه به وسیله مسافران نوروزی بسیاری از علاقمندان به طبیعت و این اثر طبیعی ملی را شگفت زده و غمگین کرد. از سوی دیگر انتشار خبری مبنی بر فرار یک شیر از پردیسان هم خیلی ها را وحشت زده کرد.

به گزارش زیست بوم، این خبرها به سرعت توسط شبکه های اجتماعی همرسانی شد و حتی برخی از خبرنگاران حوزه محیط زیست هم آن را باور کردند.
 
سایت یزدی نیوز به نقل از تابناک یزد نوشت:  پیرترین موجود زنده دنیا با 25متر ارتفاع ؛ 18متر محیط و 5/11 متر اندازه دور تنه در قلب ایران آرام آرام زندگی می گذراند اما امروز در یک حادثه از سوی مسافران نوروزی درآتش سوخت.
گزارش خبرنگار تابناک یزد حاکی است یک گروه گردشگر نوروزی برای تهیه ذغال ویژه استعمال قلیان در نزدیکی درخت اقدام به اتش افروزی می کنند که به دلیل بی توجهی و سهل انگاری اتش به درخت سرایت کرده و به دلیل خشک بودن به درخت در مدت کمتر از 5 دقیقه درخت به صورت کامل در اتش می سوزد.
هرچند مردم و نیروهای امدادی سریعا اقدام به خاموش کردن اتش کردند ولی حجم اتش باعث بی اثر بودن تلاشها شده است.
مصطفی فاطمی معاون گردشگری میراث فرهنگی با تایید این خبر تاسف اور گفت :دنیا کهنسال ترین موجود زنده اش را از دست داد.
وی با اشاره به همزمانی این رویداد و ایام نوروز از مسافران خواست در حفظ اثار تاریخی کشور توجه جدی کنند.
حال به نظر می رسد یونسکو برخورد شدیدی با میراث فرهنگی خواهد داشت.درخت سرو ابرکوه به عنوان دومین اثر ملی طبیعی ایران به ثبت رسیده بود.
علاوه بر این درخت کهنسال، ده‌ها درخت کهنسال دیگر نیز در این شهرستان زیست می‌کنند که قدمت آنها از 400 تا هزار و 500 سال است.

اما پایگاه اطلاع رسانی سرو ابرکوه دقایقی بعد به نقل از فرماندار ابرکوه نوشت: شایعه آتش گرفتن «سرو ابرکوه» پیرترین موجود زنده ایران را با مراجعه به قانون پیگیری خواهیم کرد.

سید نبی رسولی فرماندار ابرکوه تصریح کرد: خبر آتش گرفتن پیرترین موجود ایران یعنی «سرو ابرکوه»، که در سایت های خبری همچون یزدی نیوز و تابناک یزد منتشر شده است، شایعه ای بیش نیست.

علی عمارلویی مسئول کلینیک حیات وحش پارک پردیسان هم با تکذیب خبر فرار شیر از این پارک گفت: در پارک پردیسان اصلا شیری وجود ندارد که فرار کرده باشد!

سخنگوی سازمان آتش نشانی تهران هم هرگونه فرار حیوان از جمله شیر از باغ وحش و سایر اماکن نگهداری تهران و زنده گیری آن را توسط آتش نشانی تکذیب کرد.


اما چه لذتی در ساختن چنین دروغی آن هم علیه محیط زیست وجود دارد؟ در دنیای واقعی کم دروغ می گوئیم و دچار کمبود دروغ شده ایم که به موضوع ناشایستی مثل دروغ 13 دامن می زنیم؟

بسیاری از افراد این خبر را شنیدند و باور کردند و آنها لزوماً تکذیب های بعدی و اینکه خبر دروغ بوده و ... را نمی شنوند و حتی گاهی اگر بشنوند هم قبول نمی کنند، چه کسی مسئول این موضوع است؟ چه سودی در سیاه کردن ذهن مردم با دروغ وجود دارد؟
 
اصولاً در فرهنگی که داعیه دار گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک است و از قول پادشاهان باستانی اش نقل می کند که خداوندا! سرزمین من را از دروغ، خشکسالی و دشمن در امان بدار، چه اصراری بر دروغ آفرینی داریم؟

داستان های عامه پسند یوزپلنگ هایی که دست نوازش سر آهو می کشند، پشیمانی گاوباز، شکار دلفین در دانمارک، شیری که سکته کرد، عکس دروغین جاده چالوس، مردی که خرس صورتش را خورد، کشف ببر در جهرم، طاووس صورتی و .... ماجراهایی بودند که زیست بوم تلاش کرد حقیقت آنها را برای خوانندگان افشا کند اما عده ای انگار کماکان به دروغ های قدیمی دل بسته اند و حقیقت تازه را دوست نمی دارند.

انتشار مکرر این دست از اخبار حتی اگر از سر خیرخواهی باشد، وقتی کذب بودن آن مشخص می شود، باعث ناباوری در افکار عمومی خواهد شد و در دراز مدت قطعاً بسیاری از آنها که کمتر با وادی محیط زیست آشنا هستند، مثل قصه چوپان دروغگو حتی خبرهای واقعی این حوزه را هم باور نخواهند کرد.

محیط زیست ایران به اندازه کافی گرفتار مشکلات و معضلات هست که نیازی به دروغ سازی نداشته باشد.

 

 
منبع: زیست بوم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۳۹
پیمان صاحبی


رضا رمضانی*: در سرزمینی زندگی می کنیم که زمانی٬ دروغ سیزده یک فانتزی بود. یک فانتزی برای سرزمینی که دروغ را بزرگترین دشمن خود می دانست و هر کسی در طول یک سال فقط یک بار مرتکب اش می شد٬ آن هم٬ نه مصلحتی٬ فقط به قصد شوخی! در همین سرزمین طبیعت هم ارج و قربی داشت. شمشادها و سروهایش توصیف بلندقامتی و استواری پهلوانانش بود و هما٬ بخشاینده سعادتش بود. اما حالا٬ در این سرزمین٬ نه دروغ پدیده ای استثنایی است٬ نه ارج و قرب طبیعت مولفه ای جاری در ناخودآگاه فرهنگ اش است. و حالا بزرگترین دروغ سیزده امسال با مجروح کردن طبیعت درآمیخته است؛ سوختن سرو ابرکوه!


اما آیا این دروغ بزرگترین دروغ سرزمین ماست؟ و آیا سوختن سرو ابرکوه بدترین اتفاقی است که می تواند برای طبیعت ما بیافتد؟ آیا ارزشگذاری های ما در مورد موجودات طبیعت٬ آلوده به نگاه های خودخواهانه و ناسازگار با واقعیت طبیعت نیست؟ 

اینکه سرو ابرکوه اثری طبیعی-ملی است و ارزشی خاص دارد و سوختن ذهنی آن نیز شوکه کننده است کاملا درست! اما دقت کرده اید که در هر پدیده ای چقدر نگاه کاریزماتیک داریم؟ نگاه های ویژه و ...؟ فکر می کنید ارزش چنین موجودیتی در طبیعت برای خود طبیعت هم به اندازه ای است که ما بزرگنمایی کرده ایم؟

اگر مثلا صاعقه ای از میان ابرها به سمت این درخت بیاید٬ طبیعت قانونش را عوض خواهد کرد؟ و بین این سرو و سروها و درخت های دیگر جوان و میانسال دچار تبعیض خواهد شد.؟ چرا همین میزان حساسیت و احترام را برای درخت های دیگر قائل نیستیم؟ از کجا معلوم نهالی که امسال می شکنیم و چون هنوز مسن نیست و اثر طبیعی ملی محسوب نشده٬ چهار هزار سال عمر نکند و اثر طبیعی ملی آن زمان نشود؟ طبیعت خیلی اهل قهرمان پروری نیست اما گویا در یک جای کار اشتباهی رخ داده و با آنکه قهرمانی وجود ندارد٬ انسان نقش ضد قهرمان را با تمام وجود بازی می کند!

تک تک موجودات محترم اند. تک تک شان ارزشمندند. گمان می کنید ارزش تک تک درخت هایی که در پروژه سدسازی شفارود سربریده شدند و باقی مانده نسل ژوراسیک بودند ارزش این حساسیت ها را نداشتند؟ تازه! سوختن سرو ابرکوه دروغ سیزده بود و بریده شدن درخت های شفارود و زاگرس و گلستان و ... واقعیت های برآمده از سیطره دروغ! دروغ هایی که می گویند برای توسعه باید سد ساخت و آهن گداخت و بتن ریخت و ... و سال هاست که ساخته اند و گداخته اند و هنوز توسعه نیافته ایم اما در عوض٬ هر ساله صدها هکتار درخت را نابود کرده ایم.

طوفان که بیاید٬ سیل که جاری شود٬ مزارع که خشک شوند و ... بی محابا انگشت اتهام مان طبیعت را نشانه می گیرد و بدون هر لکنتی می گوییم: بلایای طبیعی! اما یادمان می رود که تمامی این ها انعکاس بی کم و کاست بلاهایی است که ما با دروغ و بی احترامی به طبیعت پدید آورده ایم. سیزده که گذشت، بیایید روراست باشیم. بلا دروغگویی های انسان است. بلا تعمیم نگرش های طبقاتی و طبقه بندی های بی ریشه انسان است که حتی به طبیعت تسری داده ایم!

* کارشناس محیط زیست
منبع: زیست بوم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۳۲
پیمان صاحبی


میثم همدمی*: طبیعت ایران، بویژه طبیعت شمال همواره از بی مبالاتی ما زخم هایی عمیق بر می دارد. معضل زباله ها گوشه ای از این بی مبالاتی هاست. روزی ۳ هزار تن زباله در جنگل‌های شمال انباشته می کنیم. طی ایام نوروز زخم های طبیعت از این هم عمیق تر می شوند.


پیش بینی می شود تا انتهای نوروز امسال حدود 15 میلیون نفر از هموطنانمان به استان‌های شمالی کشور سفر کرده باشند، این تعداد‌ بطور متوسط روزانه 15 هزار تن زباله تولید می‌کنند، بخش زیادی از این زباله ها در طبیعت رها می شوند که تقریباً غیرقابل تجزیه اند. طبعاً این زباله ها در چرخه بازیافت قرار نمی گیرند، اساساً جمع آوری هم نمی شوند. با توجه به حجم و پراکندگی بالای چنین زباله هایی امکان جمع آوری و بازیافت آنها توسط ارگان های دولتی وجود ندارد.

اگر یک فیل اسباب بازی پلاستیکی را همزمان با یک فیل غول آسای زنده در طبیعت رها کنیم و 200 سال بعد نزد آنان بازگردیم، اثری از فیل زنده نخواهیم دید، او سال ها پیش بزرگ شده، تشکیل خانواده داده، صاحب فرزند و گله شده، مرده و کاملاً پوسیده است اما اگر خوب بگردیم می توانیم فیل پلاستیکی را پیدا کنیم.

یک بطری نوشابه، لیوان یک بار مصرف یا یک فیل پلاستیکی برای تجزیه شدن به 500 سال زمان نیاز دارند. بنابراین وقتی آنان را در دامن طبیعت رها می کنیم، برای چند قرن چهره طبیعت را مخدوش کرده ایم.

طبق براوردها میزان خسارت های مادی که برای پاکسازی زباله های رها شده گردشگران به استان های شمالی تحمیل می شود چندین برابر رونق اقتصادی است که با آمدن آنها به این مناطق، برای این استان ها به ارمغان می آید.

باید معترف باشیم که بسیاری از ما مردمانی هستیم بیتوجه به طبیعت اطرافمان. به گردش که میرویم مترصد یافتن جایی هستیم، بدون هیچ زباله ای. خوب می گردیم، هرجا که زباله می بینیم، اخم هایمان در هم می روند و بینیمان را می گیریم، فراموش می کنیم که آن زباله ها از خود ما هستند. درنهایت پهنه ای بکر و دست نخورده می یابیم، زیر سایه درختانش آرام می گیریم، تنی به آب می زنیم و چند ساعت بعد با خاطرهای خوش تفرجگاه مان را ترک می گوییم. اما پس از رفتنمان دیگر آن پهنه بکر نیست، با شاخه درختانش هیزم درست کرده ایم، زباله هایمان را برای چند قرن در آنجا به یادگار نهاده اییم، رود را آلوده کردهایم و از یادمان رفته آتشی که افروخته اییم را خاموش کنیم.

چرا هنگامی که به دامان طبیعت میرویم زباله هایمان در آنجا رها میکنیم؟ مگر یک بطری خالی، یا چند کیسه پلاستیکی چقدر وزن دارند یا چه حجمی را اشغال می کنند که از بازگرداندنشان سر باز می زنیم؟

چرا هنگامی که کودکان مان زباله ای بر زمین میریزند مانند هنگامی که ناسزایی را بر زبان جاری میکنند مورد ملامت قرار نمی گیرند؟ چرا به آنان یادآور نمی شویم که این عمل شان هم مانند ناسزاگویی ناپسند است؟

همه فرزندانمان را دوست داریم، بهترین ها را برایشان آرزومندیم. آنها هم حق دارند سال ها بعد بهمراه دوستانشان گهگاه از هیاهوی شهر به لب یک رود یا پهنه یک دشت پناه ببرند. چرا با بیتوجهی آنها را از طبیعتی که به امانت در دستان ماست محروم میکنیم؟
چند سال پیش ایام عید از چوپانی دعایی شنیدم؛ باران تندی می بارید. چوپان گله را به دشت آورده بود. گوسفندان در پاییندست مشغول چرا بودند و وی غرولندکنان، بطور ستایش برانگیزی و با چالاکی مشغول جمع آوری زباله ها بود. می گفت ممکن است گوسفندانش این آشغال ها را بخورند و تلف شوند. دعا می کرد روزهای آتی و بویژه سیزدهم فروردین هم باران ببارد تا مردم دیگر نتوانند بیرون بزنند. اعتقاد داشت سال هایی که بارانی است وضعیت بهتر است.

مدتهاست لزوم پاسداری از طبیعت از رسانه ها یادآوری می شود. مدت هاست با چشم خودمان آنچه بر سر محیط زیستمان آورده ایم را می بینیم. می بینیم که هرسال از تعداد اتراقگاه های عاری از زباله مان کاسته می شود. اما در برابر اینهمه چه می کنیم؟ بسیاری از فعالان محیط زیست دیگر از اصلاح رفتار ما نااُمید شده اند، آنها هم اُمیدوارند اتفاقی بی افتد تا مانع خروج ما از خانه هایمان شود. شاید باران باریدن عملی ترین اتفاق برای آسیب کمتر به طبیعت باشد. شاید آنها هم دعا کنند روز سیزده بدر باران ببارد و تا یک هفته بعد هم بشدت ادامه داشته باشد، تا بدین ترتیب افراد کمتری به بیرون بیایند.

*روانشناس و فعال محیط زیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۴۵
پیمان صاحبی