منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۶۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است


مدیر ملی مقابله با گرد و غبار گفت: مدل‌های زمستانی گرد و غبار در سال‌های اخیر خسارت‌زا بوده و قطعی برق در جنوب کشور نیز به دلیل وقوع این پدیده بوده است.

ضیاء الدین شعاعی در گفتگو با خبرنگار ایانا با بیان اینکه سازمان حفاظت محیط زیست از سال ۹۲ تا کنون الگوهای گرد و غبار را شناسایی کرده است، مساعد شدن شرایط زمین را عاملی برای بروز پدیده گرد و غبار در ایران معرفی کرد.

وی افزود: طی ۷ تا ۱۰ سال اخیر به دلیل خشکسالی، مدیریت غلط و رها شدن زمین‌های کشاورزی ناشی از نبود امنیت، شرایط زمین برای بروز پدیده گرد و غبار مستعد شده است. در واقع ما شاهد تغییر جدی در الگوهای اقلیم و باد نبوده‌ایم و مساعد شدن شرایط زمین، سبب شده که وزش بادها عامل بروز پدیده گرد و غبار شود.

مدیر ملی مقابله با گرد و غبار گفت: الگوهای باد کاملا شناخته شده است. در منطقه، باد شمالغرب-جنوب شرق داریم که در امتداد رشته کوه‌های البرز از شمال عراق می‌آید. این باد می‌تواند وارد ایران بشود یا اینکه وارد مرزهای کشورمان نشود. برخی الگوها نشان می‌دهد که باد شمالغربی از مرز خوزستان به ایران وارد شده و بر اساس برخی الگوهای دیگر، گاهی این باد وارد کشور نشده است. وی افزود: عموما این باد گرد و غبار را از عرصه‌های شمالی عراق به ایران می‌آورد.

به گفته شعاعی بادهای غربی نیز از سمت سوریه و اردن حرکت می‌کنند، مرکز عراق را در می‌نوردند و وارد اهواز می‌شوند. این بادها گاهی گرد و غبار را به کرمانشاه و ایلام هم حمل می‌کنند.

وی ادامه داد: بادهای داخلی که در سمنان، اصفهان و یزد در قالب بادهای محلی می‌وزند، منشا بروز پدیده ریزگرد هستند.

مدیر ملی مقابله با گرد و غبار یادآور شد: یکی از بادهایی که مردم خوزستان را دچار مشکلات عدیده می‌کند، باد شمالغرب –جنوب شرق است که از روی استان خوزستان رد شده و وارد عربستان می‌شود. این باد در عربستان دور زده و با شدت و سرعت بیشتری وارد ایران می‌شود.

وی اضافه کرد: بادهای بازگشت داده شده از عربستان معمولا در فصل زمستان می‌وزند و در ماه‌های دی، بهمن و اسفند گرد و غبار شدیدی را در خوزستان ایجاد می‌کنند. از آنجایی که این باد از روی خلیج فارس عبور کرده و وارد ایران می‌شود، گرد و غبار خاصی به همراه ندارد اما چون شادگان ایران در جنوب اهواز، مستعد گرد وغبار است، این باد، غبارهای محلی را جمع می‌کند.

شعاعی بیان کرد: بادهای بازگشتی از عربستان، یک تا دو سال است که برای مردم جنوب، مشکل ایجاد کرده است. در سال ۹۳ و ۹۵ این پدیده توانست در جنوب ایران قطعی برق ایجاد کند.

به اعتقاد وی وقتی باد شمالغرب و جنوب شرق با الگوی باد غربی که از سمت عراق می‌آید مخلوط شود، مصیبتی برای ایران ایجاد می‌شود و تلفیق ا ین دو باد، می‌تواند گرد و غبار زیادی را وارد غرب کشور کند.

مدیر ملی مقابله با گرد و غبار به این پرسش که آیا تلفیق دو باد و ورود گرد و غبار زیاد به ایران می‌تواند زمینه خسارت بیشتر و قطعی برق را فراهم کند، این گونه پاسخ گفت: قطعی برق استثنایی است که دنیا به آن توجه کرده است. گرد و غباری از عراق وارد ایران می‌‍شود، شدت زیادی ندارد و در طول زمان ممکن است روی سیستم‌های برق بنشیند و ما را دچار آسیب کند.

وی افزود: اما گرد و غبارهای منشا نزدیک معمولا چون انرژی باد زیاد است و منشا نزدیک است، غلظت بالایی دارد و ذرات درشت‌تری را با خود می‌آورد. گزارش‌های وزارت نیرو از قطعی برق در جنوب ایران طی سال گذشته، حکایت از این داشت که در برخی تاسیسات برقی تحت تاثیر گرد و غبار دارای بیش از ۴۰ درصد نمک بوده‌اند. یعنی مشخص است که نمی‌تواند این گرد و غبار از راه دور آمده باشد. چنین گرد وغباری از جنوب اهواز شکل گرفته است. وقتی گرد و غبار روی مقره بنشیند و رطوبت هوا به ۸۰ تا ۹۰ درصد برسد، نمک از آنجا که جاذب رطوبت است، بنابراین با افزایش رطوبت نسبی هوا، لایه نمک روی مقره‌ها توانسته است شرایط حادی ایحاد کرده و با ایجاد قوس الکتریکی، زمینه قطع برق را فراهم کند.

شعاعی ادامه داد: از آنجا که نیروگاه‌ها بنا بر قوانین خاص به هم مرتبط هستند، اگر جایی به دلیل آسیبی دچار قطعی برق شود، بقیه نیروگاه‌ها نیز به تبع این آسیب، برای جلوگیری از خسارت بیشتر، قطع می‌شوند. این فرآیند سبب شد سال گذشته چهار نیروگاه جنوب کشور از مدار خارج شود و قطعی برق چند ساعته ایجاد شود.

به گفته وی از آنجا که در سال ۹۴ شرایط بارندگی در ایران مناسب بود، تعداد حوادث ناشی از گرد وغبار در این سال کمتر بوده است.

مدیر ملی مقابله با گرد و غبار افزود: با توجه به شرایط ایران در تمام طول سال باید منتظر گرد و غبار باشیم مگر اینکه زمین را به درستی مدیریت کنیم.

وی اضافه کرد: ما نمی‌توانیم بگوییم که چه زمانی مصون از گرد وغبار هستیم. از فروردین تا اواخر خرداد طوفان گرد وغبار زیادی در ایران و عراق نداریم. کشورهای منشا ریزگردهای ایران در یک منطقه قرار گرفته‌اند و فصول آنها شبیه هم است. اواخر خرداد، معمولا چون گرما بالا می‌رود، شرایط زمین مساعد می‌شود و اگر باد مساعد بوزد، گرد وغبار به‌وجود می‌آید.

شعاعی عنوان کرد: اگرچه الگوهای باد شناخته شده است اما تفاوت محسوسی با هم دارند. وضعیت بادها از نظر شدت و زمان تداوم در طول سال‌های مختلف، تغییر می‌کند. مثل این است که می‌شنویم بارشی با دوره برگشت ۵۰ ساله در کشور رخ داده است. مفهوم این جمله آن است که چنین بارشی طی پنج دهه، فقط یکبار تکرار شده است.

وی افزود: بنابراین شدت و نوع بادها هم تغییر می‌کند ولی ناشناخته نیست. از تابستان انتظار گرد و غبار داریم. وقتی مدل‌های باد آرامش یافت، در شهریور وضعیت کمی آرام می‌شود. از اول مهر تا آذر و دی ماه بارش داریم بعد هم مدل‌های زمستانی گرد وغبار شروع می‌شود. اگر وضع بارش خوب نباشد، انتظار گرد و غبار شدید و غلظت بالای ۵۰ برابر استاندارد داریم.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۰۹:۳۶
پیمان صاحبی


 

آب بزرگ‌ترین معضل زیست محیطی ایران

یک محقق ایرلندی در زمینه محیط زیست معتقد است کمبود آب یکی از مهم‌ترین معضلات ایران است که باید مورد توجه قرار گیرد.

شارلوت محقق ایرلندی و مهمان ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم سبز که دانشجوی فوق لیسانس محیط زیست در دانشگاه تهران است درباره معضلات ایران در زمینه محیط زیست، گفت: یکی از معضلات بزرگ ایران کمبود آب است البته بیشتر نقاط جهان اکنون با این چالش بزرگ مواجه هستند. همچنین معضل گرم شدن کره زمین که باید فعالیت‌های زیست محیطی زیادی در این زمینه انجام شود.


وی ادامه داد: به نظرم اگر ایران بخواهد با همین روند پیش برود اوضاع آب بحرانی خواهد شد و ممکن است ایران 20 تا 30 سال دیگر اصلا آب نداشته باشد.
این محقق ایرلندی درباره استفاده از انرژی سبز نیز گفت: باید فرهنگ خود را تغییر دهیم و به جای استفاده از انرژی‌های فسیلی به سمت انرژی‌های باد و خورشید حرکت کنیم تا جهانی سبزتر داشته باشیم و بتوانیم در آن زندگی کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۰۹:۳۴
پیمان صاحبی


 

آیا رشد جمعیت در شرایط بی‌آبی نگران کننده است؟

 تقریبا همه متخصصان بر این باورند که ایران با یک بحران آبی روبه‌رو است، حتی خوشبین‌ترین آن‌ها هم کم آبی در ایران را رد نمی‌کنند.

براساس مطالعات انجام شده در سال 2013 ایران در رتبه بیست و چهارم کشورهای تحت فشار منابع آبی قرار گرفته و 7 استان از 32 استانش با کمبود آب مواجه هستند، 13 استان در شرایط بحرانی قرار دارند و هیچ یک از استان‌ها حتی استان‌‌های حاشیه دریای خزر از منابع آب کافی بهره‌مند نیستند. از سوی دیگر در خوشبینانه‌ترین حالت، آب در ایران روزانه حدود 204 لیتر مصرف می‌شود که در مجموع این میزان مصرف سه برابر ظرفیت تحمل (0.8 هکتار جهانی) منابع آبی ایران است. منابعی که هر روز تقلیل می‌روند و براساس گفته مسئولان در چند دهه گذشته میزان منابع آبی تجدیدپذیر ایران از 130 میلیارد متر مکعب به 88 میلیارد متر مکعب رسیده است. اما آمارهای جدید از خشکسالی در ایران حکایت از آن دارد که حدود ۹۴ درصد مساحت کشور تحت تاثیر خشکسالی انباشته شده است، اغلب مناطق و استان‌های دچار خشکسالی خفیف و متوسط هستند و تنها 2 درصد اراضی ایران در بازه زمانی یک ساله از شرایط ترسالی برخوردار است.
جمعیت ایران از مرز 80 میلیون گذشته و تبدیل به یکی از کشورهای پرجمعیت جهان شده است. ایران در رتبه‌بندی جمعیتی کشورهای مختلف رتبه هفدهم را کسب کرده است. رتبه‌ای که در مقایسه با میزان منابع آب تجدید پذیر و براساس آمارهایی که هر از گاهی از خشکسالی در ایران منتشر می‌شود، کمی چالش برانگیز به نظر می‌رسد. براساس پیش‌بینی‌های انجام شده از سوی سازمان ملل جمعیت ایران در سال 2050 یعنی نزدیک به 30 سال دیگر به حدود 92 میلیون نفر می‌رسد. البته پیش بینی‌های دیگری نیز وجود دارد. شهلا کاظمی‌پور،جمعیت شناس پیش‌بینی کرده که جمعیت ایران تا ۱۴۳۰ یعنی 34 سال دیگر به ۱۱۰ میلیون می‌رسد. جمعیتی که قرار است در شرایط نابسامان خشکسالی 94 درصد مساحت ایران زندگی کنند.

به گزارش ایسنا، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی با اشاره به اینکه حدود ۹۴ درصد مساحت کشور تحت تاثیر خشکسالی انباشته شده است، گفت: با بررسی وضعیت خشکسالی هواشناسی می توان شرایط منابع آبی کشور را تا حد زیادی رصد کرد. شاهرخ فاتح آخرین وضعیت خشکسالی کشور را اعلام و اظهار کرد: بر اساس شاخص (SPEI) ۱۲ ماهه منتهی به پایان مرداد ماه ۹۶ اغلب مناطق و استان‌های کشور شاهد خشکسالی خفیف و متوسط هستند. وی افزود: در بازه یک ساله خوزستان، جنوب ایلام، شمال بوشهر، جنوب کهگیلویه و بویراحمد، بخش‌هایی از اصفهان و خراسان شمالی و بخش‌هایی از آذربایجان غربی و شرقی، جنوب غرب خراسان رضوی، یزد، شمال و شرق کرمان، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان با خشکسالی شدید و حتی در مواردی بسیار شدید مواجه هستند.


مساحت‌های تحت تاثیر خشکسالی در یک سال گذشته
رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی در ادامه مساحت‌های تحت تاثیر خشکسالی را در مقیاس کوتاه مدت یک ساله منتهی به پایان مرداد ماه ۹۶ اعلام کرد و گفت: حدود ۸۸ درصد از مساحت کشور با درجات مختلف خشکسالی کوتاه‌مدت مواجه هستند که از این میان حدود ۲۶ درصد دچار خشکسالی خفیف، ۲۹ درصد با خشکسالی متوسط، ۲۴ درصد با خشکسالی شدید و حدود ۹ درصد با خشکسالی بسیار شدید هستند. به گفته فاتح، در بازه زمانی یک ساله ۱۰ درصد مساحت کشور در شرایط نرمال قرار دارد و مابقی اراضی کشور از شرایط ترسالی برخوردار است.


وضعیت خشکسالی کشور در دوره هفت ساله گذشته
وی همچنین شرایط خشکسالی کشور را در بازه بلندمدت هفت ساله تشریح کرد و گفت: بررسی‌های خشکسالی با استفاده از شاخص پایش خشکسالی هواشناسی SPEI هفت ساله بیانگر کم‌بارشی‌های اندوخته و تجمیع یافته‌ای است که در بستر طبیعت باقی مانده است. رئیس مرکز ملی خشکسالی تاکید کرد: شاخص‌های بلندمدت خشکسالی هواشناسی در بسیاری از مناطق کشور می‌توانند به منزله انعکاسی کلی از شرایط ذخیره آبی آن مناطق در نظر گرفته شوند. بر همین اساس این نوع شاخص‌ها را می‌توان برای مجموعه کشور بررسی و شرایط منابع آبی کشور را در مقیاس بلندمدت بر اساس‌ آن رصد کرد. فاتح اظهار کرد: پهنه‌بندی خشکسالی ۸۴ ماهه حاکی از آن است که بخش‌های گسترده‌ای از مساحت کشور دچار خشکسالی خفیف تا بسیار شدید است. تداوم خشکسالی بلندمدت شدید و بسیار شدید در برخی از استان‌ها مثل تهران، البرز، قزوین، فارس، کهگیلویه و بویر احمد، خراسان رضوی، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، خوزستان، بوشهر، کرمان، کرمانشاه، یزد سمنان، قم ، سیستان و بلوچستان و قسمت‌هایی از اصفهان و چهار محال و بختیاری همچنان وجود دارد.


88 درصد مساحت کشور درگیر خشکسالی انباشته
وی در ادامه با اشاره به مساحت تحت تاثیر خشکسالی کشور در مقیاس بلندمدت گفت: بر اساس شاخص (SPEI) ۸۴ ماهه منتهی به پایان مرداد ۹۶ در مجموع حدود ۸۸ درصد از مساحت کشور با درجات مختلف خشکسالی روبرو است که از این میان حدود ۱۱ درصد با خشکسالی خفیف، ۴۱ درصد با خشکسالی متوسط، ۳۰ درصد با خشکسالی شدید و ۱۲ درصد با خشکسالی بسیار شدید مواجه هستند. در بازه بلندمدت حدود هفت دهم درصد از مساحت کشور با ترسالی همراه است و مابقی نواحی کشور نیز از شرایط نرمال برخوردار هستند. فاتح با اشاره به پیش‌بینی تاخیر بارش‌های پائیزه امسال و کم‌بارشی این فصل در بسیاری از مناطق کشور، خواستار توجه جدی آحاد مختلف مردم و مسئولان به محدودیت‌های منابع آب درکشور شد.


با رشد جمعیت در شرایط بحران آب چه باید کرد؟
ناسا معتقد است که جهان به سمت کمبود آب قابل شرب پیش می‌رود، دریاچه‌های بزرگ جهان ناپدید می‌شوند و دنیا به سمتی می‌رود که آینده آن به ناامنی آبی منجر خواهد شد. با این حال اما تاریخ نشان داده است زمانی که انسان‌ها با بحران کمبود آب مواجه می‌شوند توانایی‌های عجیب و غریبی برای مقابله آن پیدا می‌کنند. هم اکنون نیز بسیاری از کارشناسان و دانشمندان به دنبال معرفی تکنولوژی‌های جدیدی هستند که با این مسئله کمبود آب مقابله کنند. راهکارهایی که بیشتر براساس کاهش استفاده‌های آب استوار است. با این حال بسیاری از کارشناسان معتقدند که نباید به سمت کاهش جمعیت پیش رفت و سیاست‌هایی را برای کاهش آن در نظر گرفت چرا که پیش بینی جمعیت در کشور باتوجه به منابع آّب امری نیست که به سادگی محقق شود و عوامل متعددی در این پیش بینی دخیل هستند. با این‌حال، با توجه به سطح باروری و سایر مولفه های جمعیتی، رشد جمعیت ایران در آینده اندک خواهد بود و بنابر این نباید برای تعدیل شرایط آب سیاستهای کنترل جمعیت اعمال کرد. تسهیل ازدواج و فرزندآوری زوجین که از حقوق اساسی مردم و وظیفه دولت و سیاستگذاران است را نباید به معنای افزایش جمعیت تلقی کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۰۹:۳۲
پیمان صاحبی


 

ایران ۲برابر جهان گرم می‌شود؛ وضعیت‌مبهم جزیره‌های جنوبی

 افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای پیامدهای مرگبار برای ایران دارد.

 «اگر چیزی که من می‌دانم را شما می‌دانستید، چه کار می‌کردید، آیا آن را اعلام می‌کردید یا نه؟ فرض کنید یک شهاب سنگ بسیار بزرگ در راه برخورد با کره زمین است، این دقیقا مشابه همان چیزی است که الان با آن روبرو شده‌ایم حالا ما هیچ کاری برای انحراف این شهاب سنگ انجام نمی‌دهیم، با این وجود که هر چقدر بیشتر صبر کنیم باید هزینه بیشتری بپردازیم.»

این بخشی از سخنرانی جیمز هانسن پدر تغییراقلیم جهان درباره وضعیتی است که اکنون کره زمین با آن روبرو شده است و پیامدهای شدیدی برای همه دارد، او بارها روبروی کاخ سفید به علت اعتراض درباره پیامدهای خطرناک تغییراقلیم بازداشت شده است.

این پدیده‌ را که انسان‌ها با افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای به وجود آورده‌اند وضعیت اقلیمی و زیست‌محیطی کشورهای مختلف را در آینده مبهم کرده است، ایران از کشورهایی است که در صورت برخورد شهاب سنگ تغییراقلیم آسیب شدیدی می‌بیند.

شاید سرنوشت سرزمینمان تا پایان قرن این چنین باشد؛ دمای اهواز به 57 درجه رسیده است، ارتفاع آب‌ها در جنوب کشور به قدری بالا رفته‌اند که مردم هر روز از زیر آب رفتن جزیره‌ خود وحشت دارند، دیگر مثل گذشته آتش‌سوزی در جنگل‌های زاگرس اتفاق نادری نیست، سیل‌ها در شمال به شدت افزایش پیدا کرده است، میزان منابع آب ایران از شرایط بحرانی هم بدتر شده است و ...

برای رسیدن به چنین سرنوشتی کافی است یکی از 4 سناریو اصلی محققان درباره آینده کره‌زمین با تغییراقلیم به واقعیت تبدیل شود و برنامه های کشور ما برای چنین اتفاقاتی سازگار نشده باشد.

چه بر سر سیاره مان آورده‌ایم؟

یکی از دلایل وجود حیات روی کره زمین، وجود میزان مناسبی از گازهای گلخانه‌ای در جو آن است، چون وجود میزان مناسبی از این گازها دمای کره زمین را اندازه مشخصی نگه داشته است ولی در همه سیارات شرایط به این شکل نیست.

برای مثال وجود میزان زیادی از گازهای گلخانه‌ای در سیاره زهره دمای آن را 455 درجه سلسیوس رسانده و حیات را روی این سیاره غیرممکن کرده است. اکنون شرایط کره زمین هم برای ادامه زندگی بشر روز به روز سخت‌تر می‌شود، از بعد از انقلاب صنعتی انسان‌ها با استفاده بیشتر از خودروها، وسایل الکترونیکی و... انتشار گازهای گلخانه‌ای خود را افزایش دادند.

اکنون دمای سیاره ما حدود ۱.۲ درجه نسبت به انقلاب صنعتی (1850-1900) افزایش پیدا کرده است. این افزایش 1 درجه‌ای آسیب‌های زیادی هم به زمین وارد کرده است؛ افزایش خشکسالی‌ها، سیل‌ها، گرد و غبار و ...



این شرایط در کشور خشکی مثل ایران بدتر هم هست، از سال 1980 تاکنون دمای کشورمان حدود 1.5 درجه سلسیوس افزایش پیدا کرده است.



وضعیت دمای کره زمین در آینده چگونه می‌شود؟

این روند افزایش دمای کره زمین، همچنان ادامه دارد و به نظر می‌رسد شدیدتر هم می‌شود. 4 سناریو مختلف برای دمای کره زمین در آینده وجود دارد که متناسب با سناریوهای انتشار گازهای گلخانه‌ای است، در واقع کشورهای مختلفی در توافقنامه پاریس متعهد شدند که میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای خود را کاهش دهند، بر این اساس چند سناریو مختلف برای میزان انتشار گازها وجود دارند که به این شکل است:



علیرضا مساح بوانی، دانشیار دانشگاه تهران و مسئول بخش آسیب‌پذیری و انطباق تغییراقلیم در گزارش سوم ایران به سازمان ملل در رابطه با این سناریوها می‌گوید: بر اساس سناریو خوشبینانه میزان گازهای گلخانه‌ای به حدود 450 قسمت در میلیون می‌رسد، بر اساس سناریو متوسط میزان گازهای گلخانه‌ای به حدود 600 می‌رسد. بر اساس سناریو بدبنانه هم که بر اساس آن کشورها میزان انتشار خود را اصلا کاهش ندهند، میزان گاز دی اکسید کربن در جو تا سال 2100 به 1250 قسمت در میلیون می‌رسد.

در واقع بر اساس همه این سناریوها میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای افزایش پیدا می‌کند و در نتیجه دمای کره زمین هم بر اساس هر سناریو میزان خاصی افزایش پیدا می‌کند.


افزایش دما در ایران؛ دو برابر کره زمین!

در رابطه با ایران اما به نظر می‌رسد شرایط بدتر است و در سناریو متوسط دمای ایران 4 تا 5 درجه افزایش پیدا می‌کند یعنی بیشتر از افزایش دمایی که طبق سناریو بدبینانه برای زمین رخ می‌دهد.

در تحقیقات مربوط به دمای کره زمین در سال‌های بعدی، آینده به 3 دوره 20 ساله تبدیل شده است، 20 سال ابتدایی سال 2016 تا 2035 ، 20 سال میانی سال‌های 2046 تا تا 2065 و 20 سال پایانی یعنی از سال 2081 تا 2100، علیرضا مساح در رابطه دمای ایران در آینده عنوان می‌کند:

بر اساس سناریو متوسط در میانگین دما 20 سال ابتدایی دمای ایران حدود 1 تا 1.5 درجه نسبت به میانگین دمای سال 1986 تا سال 2005 افزایش پیدا می‌کند، برای دوره‌ی میانی این میزان 3 تا 4 درجه است، برای 20 سال در دوره انتهایی قرن هم دمای کشور ما بین 4 تا 5 درجه سلسیوس افزایش پیدا می‌کند که تبعات بسیار زیادی دارد، مثلا شما فرض کنید دمای اهواز که در تابستان به 52 درجه رسید به 56 یا 57 درجه برسد که اثرات منفی بسیار نامطلوبی دارد.

تغییر اقلیم با ایران چه کار می‌کند؟ اولین پیامد؛ افزایش تعداد و زمان خشکسالی‌ها

وقتی در رابطه با پیامدهای این افزایش دما در ایران از مساح پرسیده شد، چنین پاسخ داد: پیامد اصلی تغییراقلیم همان افزایش دما است، این افزایش دما باعث افزایش میزان تبخیر و تعرق در ایران می‌شود که این هم منجر به کاهش میزان روان آب‌های ایران می‌شود. به گونه‌ای که حتی اگر 5 تا 10 درصد افزایش بارش هم داشته باشیم باز میزان روان آب‌های سطحی و زیرزمینی ما کاهش پیدا می‌کند.

البته اطلاعات دقیقی از میزان کاهش منابع آب زیرزمینی وجود ندارد، چون با توجه به گستردگی مساحت و تنوع اقلیمی شرایط آب و هوایی و وضعیت منابع آب در سراسر ایران متنوع است، در هر منطقه از ایران باید با توجه به شرایط اقلیمی و هیدرولوژیکی آن وضعیت منابع آب بررسی شود.

از سویی مصرف منابع آب در ایران چندین برابر میانگین جهانی است و این در کنار تغییراقلیم می‌تواند شرایط را برای کشور ما بدتر کند، در طول چند سال اخیر میزان منابع آبی ایران از 130 میلیارد متر مکعب به 88 میلیارد متر مکعب رسیده است. عیسی کلانتری رئیس سازمان محیط‌زیست در این رابطه می‌گوید: طبق استاندارد بین‌المللی هیچ کشوری حق ندارد بیش از 40 درصد منابع آب تجدید ناپذیر خود را مصرف کند،در حالی که ایران بیش از 60 درصد این منابع خود را مصرف می‌کند و اکنون در حال ورشکستگی آبی در کشور قرار داریم و برای نسل‌های آینده چیزی باقی نگذاشتند.

کریم عباسپور محقق موسسه فدرال علوم و تکنولوژی مرتبط با آب، که به تازگی در حال انجام تحقیقی درباره تغییراقلیم و منابع آب ایران است در این رابطه به خبرآنلاین می‌گوید: بر اساس مطالعات قبلی ما، تا سال 2030 سرانه منابع آب در ایران کمتر از استاندارد شرایط بحرانی 1500 مترمکعب بر سال برای هر نفر می‌شود و در آینده خشکسالی‌های ایران بیشتر و طولانی‌تر می‌شود.

به گفته مسئول بخش آسیب‌پذیری و انطباق تغییراقلیم در گزارش سوم ایران به سازمان ملل بر اساس مطالعاتی که در بخش غرب و جنوب غربی ایران انجام شده است با ادامه روند گرمایش جهانی روان آب های ایران 20 درصد کاهش پیدا می‌کنند.

اما شرایط میزان بارندگی با منابع آب‌های زیرزمینی فرق می‌کند، بر اساس تحقیقی که 2 سال پیش در رابطه با میزان تغییرات بارندگی از گذشته تاکنون انجام شده است، افزایش دما تاثیر کلی روی میزان تغییرات بارندگی در ایران نداشته است.

حتی میزان بارندگی در برخی از مناطق ایران هم افزایش پیدا کرده است، با این وجود در اکثر مناطق میزان بارندگی هم در ایران کاهش پیدا کرده است، بر اساس تحقیق تیم محققانی که کریم عباسپور هم عضوی از آنها است، در مناطق غربی ایران بارندگی به مقدار زیادی نسبت میانگینش کاهش پیدا کرده است:



عباسپور در این رابطه توضیج می‌دهد: این شکل شیب تغییرات خطی بارش از سال 1977 تا 2012 را نشان می‌دهد. اعداد منفی نشان دهنده کاهش بارندگی است، همانطور که در شکل مشخص است اکثر بخش‌های کشور بخصوص قسمتهای غربی دارای کاهش بارندگی در دوره آمار مورد بررسی بوده‌اند.

او در رابطه وضعیت کلی منابع آب ایران در آینده با توجه به کاهش بارندگی و آب های زیرزمینی می‌گوید: به طور کلی با در نظر گرفتن تاثیر افزایش دما، بارش‌های نامنظم، تغییر الگوی بارش، کاهش بارش و افزایش جمعیت، منابع آب سطحی و زیرزمینی در ایران در شرایط بسیار بحرانی قرار می‌گیرند.

پیامد بعدی؛ افزایش سیل‌های مرگبار در مناطق مختلف ایران

اما همانطور که در شکل بالا مشخص است در برخی مناطق ایران بارندگی افزایش پیدا می‌کند و این هم پیامد مرگباری برای ساکنین این منطقه دارد؛ سیل.

در برخی از مناطق کشور مثل گیلان میزان بارش‌های سنگین ما در 40 سال اخیر افزایش پیدا کرده است، اینکه تغییراقلیم در چقدر در سیل‌های این مناطق سهیم بوده مشخص نیست اما تحقیقات نشان می‌دهد در سال‌های بعدی سیل‌های مرگباری که عامل ایجاد آن تغییراقلیم است در برخی مناطق افزایش پیدا می‌کند.

محقق عضو موسسه‌ای فدرال سوئیس، که در تحقیق خود این موضوع را بررسی کرده‌ در این رابطه می‌گوید: در آینده احتمال آمدن سیل هم در بخش‌های از ایران به طور قابل توجهی افزایش پیدا می‌کند. ما احتمال وقوع تعدادی از سیل‌های گذشته را در آینده بررسی کردیم. برای مثال، ما در شکل زیر سیل آبان ماه 1394 (6/8/1394) در استانهای ایلام و لرستان را که منجر به کشته شدن 9 نفر شده بود را بررسی کردیم. نتایج نشان می‌دهد که این سیل در آینده هم در این استان‌ها با احتمال وقوع بالاتری تکرار می شود. برای سیل‌های دیگر گذشته دیگر همین سرنوشت پیش‌بینی شده است.



افزایش ارتفاع خلیج‌فارس و دریای عمان؛ چه بر سر جزایر کشورمان می‌آید؟

با افزایش دمای کره زمین، سطح آب دریاها بدلیل انبساط گرمایی آب و آب شدن یخ‌های قطبی بالا آمده که منجر به زیر آب رفتن جزایر زیادی در کره زمین می‌شود؛ از سال 1870 تا الان میزان افزایش میانگین ارتفاع آب دریا‌های کره زمین حدود 25 سانتی متر بوده، بر اساس سناریوهای مختلف تا انتهای قرن ارتفاع آب دریاها بین 50 تا 100 سانتی‌متر افزایش پیدا می‌کند.

این افزایش ارتفاع جزایر زیادی را تهدید می‌کند و خطر زیر آب رفتن کشور مالدیو، جزایر مالدیو، بنگلادش و ... وجود دارد. جتی بسیاری از افراد به دلیل چنین اتفاقاتی از محل زندگی خود مهاجرت کرده اند.

به گفته علیرضا مساح ایران هم با چنین مسئله‌ای روبرو است، ارتفاع آب خلیج فارس و دریای عمان تا سال 2050 حدود 30 سانتی‌متر و تا سال 2100 حدود 80 سانتیمتر افزایش پیدا می‌کند و این برخی از جزایر جنوب ایران را تهدید می‌کند.

دیگر پیامد گرمایش زمین؛ آتش

بر اساس تحقیقی که در پروژه بین المللی زاگرس انجام شد با گرم شدن دما، آتش‌سوزی در جنگل‌های زاگرس هم افزایش پیدا می‌کند.

مساح در این رابطه می‌گوید: آتش‌سوزی‌ها در منطقه افزایش پیدا می‌کند، الان علت بیش از 80 درصد آتش‌سوزی‌ها در جنگل‌های زاگرس علل انسانی دارد و حدود 20 درصد طبیعی است، ولی تغییراقلیم باعث افزایش این 20 درصد خواهد شدند. افزایش آتش‌سوزی جنگل‌ها ‌می‌تواند بر آلودگی هوا، آلودگی آب و تغییراکوسیستم تاثیر بگذارد.

دنیا برای مقابله با تغییراقلیم چه کاری انجام داده است؟

اما شاید هم سناریوهای بدبینانه تغییراقلیم به واقعیت تبدیل نشود و جهان این‌چنین پیامدهایی را تجربه نکند اما برای این مسئله قطعا باید انتشار گازهای گلخانه‌ای به اندازه کافی کاهش پیدا کند. برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای سال پیش سران بیش از 150 کشور در پاریس متعهد شدند که انتشار گازهای گلخانه‌ای خود را به اندازه مشخصی کاهش دهند.

در آن زمان بسیاری این توافق را تاریخی دانستند، اما به گفته جیمز هانسن این توافقنامه یک فریبکاری بود، چرا که هیچ مکانیزم اجباری در آن وجود ندارد؛ همین اتفاق باعث شد با انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، این کشوربه عنوان یکی از اصلی ترین انتشار کنندگان گازهای گلخانه‌ای از این توافقنامه خارج شد و جهان را از رسیدن به هدفش دور کرد.

«ما» برای مقابله با تغییراقلیم چه اقدامی می‌توانیم انجام دهیم؟

لئوداردو دی‌کاپریو برنده جایزه اسکار و سفیر سازمان ملل درباره موضوع تغییراقایم در مستند قبل از سیل می‌گوید: شکی نیست که همه‌ی ما از تغییراقلیم سود برده‌ایم، من که می‌دانم خودم از این سوخت‌ها بیشتر از بقیه سود برده‌ام و بعضی وقت‌ها از خودم می‌پرسم، چه کاری درست است؟

پاسخ‌های زیادی برای این سوال وجود دارد، بسیاری انرژی‌های تجدیدپذیر را راه حل می‌دانند، بسیاری قراردادن مالیات برای گازهای گلخانه‌ای را و... اما آلیا حق قائم مقام یک شرکت مستقل مربوط به انرژی‌های پاک در ایالت متحده این رابطه می‌گوید: تغییر فقط زمانی صورت می‌گیرد که افراد شروع به کار کنند؛ اگر تغییر با مردم شروع نشود هیچ راه دیگری وجود ندارد.

برای کاهش انتشار گازخای گلخانه‌ای اقدامات زیادی می‌توان انجام داد که یکی از آنها تغییر رژیم غذایی است، گیدون اشل دانشمندی که اثرات کشاورزی را در اقلیم بررسی می‌کند در این باره می‌گوید: گاو یکی از اصلی ترین عوامل جنگل زدایی در مناطق استوایی است، این حیوان منابع زیادی را هم از منابع روی زمین مصرف می‌کند.

برای مثال 47 درصد زمین کشوری مثل آمریکا برای تولید محولات غذایی استفاده می‌شود و 70 درصد این بخش برای گاوها‌ است از سوی دیگر گاوها گاز متان تولید می‌کنند، گازی گلخانه‌ای که بسیار قوی‌تر از دی اکسید کربن است؛ 23 برابر!

اشل در این باره توضیح می‌دهد: تغییر رژیم غذایی از گوشت به مرغ کار آسانی است، مرغ 10 درصد گاوها گاز گلخانه‌ای منتشر می‌کند، شاید آدم های زیادی باشند که حاضر نباشند به جای گوشت، سویا بخورند ولی اگر گوشت را به مرغ تغییر دهید 80 درصد چیزی که تولید می‌کردید را از بین برده‌اید.

از سویی دیگر در بسیاری از کشورها تردد زیاد خودروها عامل اصلی انتشار گازهای کلخانه‌ای است و تردد کمتر با خودروها می‌تواند انتشار را تا حدی کاهش دهد، این اقدام منجر به کاهش آلودگی‌هوا هم می‌شود، استفاده از خودروهایی که سوخت کمتری مصرف می‌کنند و برقی یا هیبریدی هستند هم می‌تواند به حل این مسئله کمک کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۰۹:۳۱
پیمان صاحبی


مرگ و میرماهیان تالاب زریبار مریوان

به دلیل وضعیت تغذیه گرایی تالاب و کیفیت فیزیکی و شیمیایی آب تالاب در چند هفته اخیر، تعدادی ماهی از نوع کاراس در دریاچه زریوار مریوان تلف شد.

 عبدالوحید ریاضی فرمدیرکل حفاظت محیط زیست استان گفت: بالا رفتن دمای اب دریاچه در تابستان، کاهش اکسیژن محلول آب، افزایش فعالیت ارگانیسم های آبزی مثل جلبکها و فیتو پلانکتون ها به دلیل شرایط مساعد دمایی و مصرف شدید اکسیژن از عوامل مرگ و میر ماهیان زریوار است.

وی افزود: ورود مواد نیترات و فسفات زا چون کودهای شیمیایی، فاضلاب و جو وکود حیوانی توسط صیادان به زریوار، بسته بودن آب سیستم و عدم جایگزینی آب تازه از دیگر عوامل تلف شدن ماهیان زریوار است.

ریاضی فر ادامه داد: البته بیشتر تلفات ماهیان، گونه کاراس بوده که گونه ای غیر بومی است و سالها پیش توسط سازمان شیلات در زریوار رهاسازی شده است.

مدیر کل حفاظت محیط زیست کردستان دراین باره افزود: با همکاری شرکت آبفای شهری استان به منظور بررسی کیفیت آب دریاچه زریوار، نمونه بررداری انجام شده وجهت بررسی به آزمایشگاه مرکزی شرکت آب و فاضلاب شهری استان ارسال شده است.
منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۰۹:۳۰
پیمان صاحبی

محمد فاضلی: رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست گفته‌اند «مسأله‌ای مانند آب را قربانی مسأله‌ای مثل یوزپلنگ کرد.» این گفته در نگاه اول درست به نظر می‌رسد. آدمیان حتماً بدون آب قادر به ادامه حیات نخواهند بود و پی‌آمدهای نقصان در دسترسی به آب چنان است که هیچ کس نمی‌تواند آن‌را با انقراض یوزپلنگ مقایسه کند؛ اما این فقط ظاهر قضیه است. 


مسأله نجات یوزپلنگ و پایدارسازی منابع آب در چند سطح به علل یکسانی برمی‌گردند و من اطمینان دارم دولت و حکومتی که بتواند یکی از این دو را انجام دهد، حتماً قادر به انجام دیگری هم هست؛ و بالعکس آن دولت و حکومتی که نتواند یکی را انجام دهد قادر به انجام دیگری نیز نخواهد بود. منابع آب و یوزپلنگ به دلایل زیر به خطر افتاده‌اند:

دولت و قدرت سیاسی فاقد توانمندی برای اجرای قانون، کنترل شهروندان، توسعه فناوری لازم متناسب با پیچیدگی‌های فزاینده جامعه، و فراهم کردن زمینه‌های تأمین معیشت از مسیرهای پایدار برای شهروندان نیست. این ناتوانی در قالب‌هایی نظیر بهره‌برداری ناپایدار از منابع آب برای کشاورزی، صنعتی‌نشدن، ناتوانی در جلوگیری از حفر چاه‌های غیرمجاز، ناتوانی در جمع‌آوری اسلحه‌های شکاری غیرمجاز، ناتوانی در بازداشتن دامداران از ورود به مناطق زیستگاه یوزپلنگ، جاده‌های ناسازگار با شرایط حفظ یوزپلنگ (نقص فناوری) و اشکال دیگر بروز می‌کند. 

 قدرت سیاسی فاقد ظرفیت و توانمندی نرم‌افزاری و سخت‌افزاری، خود را در قالب سازمان‌هایی ناکارآمد بروز می‌دهد، خواه این دستگاه‌های سازمان‌های آب منطقه‌ای باشند یا متولیان پروژه حفاظت از یوزپلنگ یا سازمان حفاظت محیط‌زیست. 

نظام اندیشه‌ای توسعه در ساختار قدرت سیاسی کم‌ظرفیت، بیش از بهره‌وری، فناوری، سازماندهی و نوآوری، بر بهره‌کشی فزاینده از منابع طبیعی اتکا دارد؛ خواه این منبع طبیعی آب و خاک به عنوان نهاده‌های ارزان برای کشاورزی و جبران ناکامی در صنعتی‌شدن و اشتغال‌زایی باشد، یا تعرض به زیستگاه‌های یوزپلنگ به نام توسعه معدن، کشیدن جاده، کشاورزی و دامداری. 

قدرت سیاسی کم‌ظرفیت قادر به حل مسأله هماهنگی نیست؛ خواه این هماهنگی میان حقابه‌داران یک دشت به قصد کنترل برداشت از آب زیرزمینی و ممانعت از بروز تراژدی منابع عمومی باشد، یا هماهنگ کردن شرکت‌های بیمه، دامداران، جاده‌سازان، و خانوارهای محلی برای ممانعت از یوزپلنگ.

آن نوع حکمرانی که به بحران در صیانت از منابع آب و تهدید انقراض یوزپلنگ انجامیده، بر اخلاق محیط‌زیستی واحدی اتکا دارد. من پیش‌تر از تقابل حریم‌داری و حریم‌دری سخن گفته‌ام. هر موجودیت ارزشمندی در این جهان حریم دارد. حریم چاه، قنات، رودخانه، گسل، شهروند، زندگی خصوصی، بانک، مسجد، خانه خدا؛ و زیستگاه حیات وحش. آن نوع اخلاق توسعه که حریمی قائل نیست، در هر جایی سد می‌سازد، میان هر دشتی جاده می‌کشد، در هر مکانی مجوز اکتشاف و استخراج معدن صادر می‌کند، بی‌توجه به اقلیم کشاورزی توسعه می‌دهد، بی‌توجه به اصول علم اقتصاد بانک تأسیس می‌کند و وام می‌دهد، بی‌توجه به حریم صندوق‌های بازنشستگی بار مالی بر آن‌ها تحمیل می‌کند، و خلاصه هر حریمی را می‌شکند و به عوض حریم‌داری، حریم‌دری می‌کند، نه از پس صیانت از منابع آب برمی‌آید و نه یارای ممانعت از انقراض یوزپلنگ دارد. 

 آن نوع حکمرانی که قادر نباشد با جدیت در پوستین تعارض منافع بیفتد، از پس اخذ تصمیم‌های سخت نیز برنمی‌آید؛ خواه این تصمیم سخت حل کردن تعارض میان منافع شرکت‌های آب منطقه‌ای و صیانت از منابع آب زیرزمینی باشد؛ یا تعارض میان منافع معدن‌داران و دامداران با طرفداران حفظ یوزپلنگ ایرانی. 

 من بر همین اساس معتقدم، ما گزینشی میان «آب یا یوزپلنگ» نداریم و سلسله‌مراتبی بر صیانت از آن‌ها برقرار نیست؛ منشأ نابودی هر دو یکی است. هر دو قربانی شیوه‌ای تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری، اجرا، نظارت و هماهنگی هستند که روی هم حکمرانی را می‌سازند. آب و یوزپلنگ دیر یا زود، با هم نجات می‌یابند یا با هم نابود می‌شوند، انتخاب یکی از این دو ممکن نیست. 

منبع: زیست بوم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۲۷
پیمان صاحبی

حال و هوای این روزهای دریاچه ارومیه

حجم بارش‌های سال جاری در حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۲۰۸ میلی‌متر تخمین زده شده که این رقم نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۶ درصد و نسبت به دوره متوسط بلندمدت ۲۴ درصد کاهش پیدا کرده است.

به دلیل کاهش چشمگیر حجم بارش‌ها تراز دریاچه از ۱۲۷۰.۶۳ در سال گذشته به ۱۲۷۰.۳۵ رسیده است که کاهش ۲۸ سانتیمتری تراز دریاچه را نشان می‌دهد.همچنین حجم مخزن دریاچه نسبت به سال گذشته ۵۰۰ میلیون مترمکعب کاهش پیدا کرده ‌ و وسعت پوشش آب دریاچه نیز از ۲۱۵۰.۷ کیلومتر مربع سال گذشته به ۱۸۱۹.۸ کیلومترمربع در سال جاری رسیده است.

کاهش محسوس حجم بارش‌ها برنامه‌های احیا همچون افزایش جریان‌های ورودی به دریاچه ارومیه از سدها را دچار اختلال کرده است. در همین راستا، موسوی - مدیرکل دفتر مدیریت به‌هم پیوسته منابع آب حوضه دریاچه ارومیه - گفت: براساس برنامه احیای دریاچه ارومیه بایستی هر ساله با تمهیداتی که از سوی جهاد کشاورزی در راستای اجرای طرح‌های اصلاح کشت و شیوه‌های نوین آبیاری صورت می‌گیرد رقمی ۸ درصدی در مصرف آب بخش کشاورزی حوضه آبریز دریاچه صرفه‌جویی داشته باشیم تا بتوانیم آب بیشتری را از سدها روانه دریاچه کنیم.

وی خاطرنشان کرد:‌ در سال جاری به دلیل کاهش حجم بارش‌ها میزان برداشت از سدها نیز برای آبیاری مزارع کشاورزی افزایش پیدا کرده است و به همین دلیل به خوبی نتوانسته‌ایم برنامه کاهش هشت درصدی مصرف در بخش کشاورزی را اجرایی کنیم، چرا که اگر آب مورد نیاز کشاورزان را تأمین نکنیم، تنش‌های اجتماعی فراوانی در منطقه به وجود می‌آید.

به گفته موسوی به هر حال بخشی از منابع مورد استفاده از سوی کشاورزان مربوط به بارش‌های مستقیمی است که بر روی مزارع آن‌ها سرریز می‌شود. بخشی از این منابع نیز مربوط به ذخایر پشت سدها و بخشی هم مربوط به آب رودخانه‌های طبیعی است که زمانی که وضعیت بارش‌ها و رودخانه‌ها در شرایطی مناسبی نباشد باید به سمت استفاده هر چه بیشتر از سدها برویم.

مدیرکل دفتر مدیریت به‌هم پیوسته منابع آب حوضه دریاچه ارومیه با تاکید بر اینکه درصدد بازنگری برنامه احیای دریاچه ارومیه هستیم، ادامه داد:‌ کاهش محسوس حجم بارش حوضه آبریز دریاچه برنامه‌های احیای دریاچه همچون افزایش جریان‌های ورودی به دریاچه از سدها را دچار اختلال کرده است بنابراین این برنامه باید براساس شرایط و امکانات فعلی کشور و دولت بازنگری و سنجیده شود.

وی بر لزوم شتاب دهی تخصیص اعتبارات طرح‌های انتقال آب تاکید کرد و گفت:‌ با بهبود شرایط نقدینگی در کشور بایستی روند تکمیلی طرح‌های انتقال آب، نصب کنتورهای هوشمند، مسلوب المنفعه کردن چاه‌های غیرمجاز، تملک اراضی در مسیر طرح‌های انتقال آب و لایروبی رودخانه‌ها با جدیت بیشتری دنبال شود.

موسوی عنوان:‌ جهاد کشاورزی نیز تا مدت زمان باقیمانده برای شروع سال آبی جدید همچنان پیش زمینه‌های لازم برای رها کردن آب سدها به سمت دریاچه ارومیه و اصلاح الگوهای کشت فراهم کند، چرا که در غیر این صورت با چالش‌های اجتماعی فراوانی در این بخش مواجه خواهیم شد.

شرایط دریاچه ارومیه مطلوب ارزیابی نمی‌شود اما دولت برنامه های متعددی را برای بهبود وضعیت این دریاچه درنظر گرفته که در این راستا انتظار می رود رویکرد دولت دوازدهم به احیای این دریاچه جدی تر شود.

منبع:ایسنا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۱۷
پیمان صاحبی

یک بام و دوهوای عیسی کلانتری

در دریاچه ارومیه، آقای کلانتری با بسیاری از پروژه‌های انتقال آب و حتی سدسازی همراهی کردند؛ بدان معنا که متاسفانه نگاه اکولوژیکی به مسایل محیط زیستی ندارند

آب هست ولی کم هست؛ این شعاری است که مسئولان از تریبون‌های مختلف آن را فریاد می‌زنند. «آب، تاریخ هفت هزار ساله ایران‌زمین را به‌مخاطره می‌اندازد». این گفته رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور است. عیسی کلانتری بیش از ۷۰ درصد مشکلات محیط زیست کشور را مساله آب می‌داند و ادامه روند فعلی را خطر برای نظام اعلام کرده است. اما او پس از این سخنان، اظهار نظر دیگری نیز داشته است:«سدسازی، هم خوب است و هم بد. در جای مناسب خوب و در جای نامناسب بد است اما در شمال کشور با سدسازی موافقم.

شوک جامعه محیط زیست از اظهارنظر رییس

جملاتی مانند سدسازی خوب، موافقت با سدسازی در شمال کشور، موجب شوک و بهت بسیاری از فعالان، کارشناسان و استادان محیط زیست کشور شده است. چرا که یکی از دلایل بحران آبی کشور همین تفکر سازه‌ای اشتباه در مدیریت منابع آبی است. به‌گفته وزیر پیشین نیرو بیش از دو برابر نیاز آبی کشور تاکنون سد احداث شده است و این آمار نشان‌دهنده عمق بحران در مدیریت منابع آبی ایران است. کلانتری درحالی از سدسازی دفاع تمام قدی انجام داده است که این روزها کارشناسان و فعالان محیط زیست نسبت به ساخت سد شفارود در شمال کشور بارها اعتراض کرده‌اند و آبگیری آن را فاجعه‌ای همانند گتوند برای ایران می‌دانند.

نشست خبری یا شوک خبری!

کلانتری روز گذشته در نخستین نشست خبری خود با رسانه‌ها درباره بحران آبی کشور گفت:« در کشور ما بدون اغراق بالای ۷۰ درصد مشکلات محیط زیست، مساله آب است و اگر روند موجود در کشور ادامه پیدا کند مساله آب فقط یک مساله خطر برای نظام نیست، خطر برای تاریخ هفت هزارساله این سرزمین است. این مساله را نباید با مساله جزیی‌تری مثل چند یوزپلنگ کمرنگ کنیم. آب را نباید قربانی یک گونه گیاهی کنیم. تهدید آب برای کشور مساله بود و نبود کشور است.

حالا مثلا تراریخته اهمیتش دربرابر آب بسیار جزیی است، ما نباید مساله اصلی کشور در محیط زیست را قربانی مسائل فرعی کنیم. الان بیش از ۷۵ درصد آب‌های شیرین فسیلی خود را که حاصل صدها سال کار طبیعت در زیر زمین بوده از دست دادیم. اما اصلا اهمیت نمی‌دهیم چرا که نمی‌توانیم این موضوع را تشخیص بدهیم».

رییس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: «سدسازی، هم خوب است و هم بد. در جای مناسب خوب و در جای نامناسب بد است. در دریاچه ارومیه، جلوی سد نازلو را با ۶۷ درصد پیشرفت گرفتم. با نماینده هم درگیر شدیم. سد سیمینه رود را با بیش از ۸۰ میلیارد سرمایه‌گذاری جلوگیری کردم اما در شمال کشور با سدسازی موافقم».

او در پاسخ به این پرسش که آیا جسارت بستن سدها و طرح‌های انتقال آب بدون پیوست محیط زیستی که غیرقانونی اجرا شده‌اند را دارید، گفت:«ما خلاف قانون نمی‌توانیم رفتار کنیم. خیلی خوب است که مطالبات مردمی و خبرنگاران از سازمان پیش‌تر است. باید یک موسسه آینده‌پژوهی در حوزه محیط زیست داشته باشیم.

خیلی راحت محیط زیست را دور می‌زنند

من همه موارد را بلد نیستم اما می‌توانم شما را به کار بگیرم چرا که این افکار شما خیلی خوب است. شما واقعا سختگیرانه برخورد کنید اما ۸۰ میلیون جمعیت می‌خواهد در این کشور زندگی کند. کمک کنید راه حل ارائه بدهیم. نمی‌توانیم فقط «نه» بگوییم. سازمان محیط زیست برای هر طرحی سه ماه فرصت پاسخگویی دارد وگر نه دستگاه اجرایی حق دارد کار خودش را بکند. اگر به دنبال ۱۰۰ برویم ۸۰ را که در دسترس است نیز از دست می‌دهیم. خبرنگاران باید ایده‌آل‌گرا باشند اما واقعیت مدیریتی این نیست. کمکی که شما می‌کنید این است که من نمره‌ام را بالاتر بیاورم و مدیری که می‌خواهد هیچ موردی را رعایت نکند حداقل ۸۰درصد مطالبات را رعایت کند اما باید واقع‌بینی هم داشته باشیم.رشد ۸۰ درصدی قانون است و  مقام معظم رهبری هم تاکید داشتند. اگر از آن طرف وزیر راه و وزیر صنایع بگویند مهم‌ترین مانع ما محیط زیست است، اولین قربانی محیط زیست خواهد بود. ما قدرت متوقف کردن آن‌ها را نداریم و خیلی راحت محیط زیست را دور می‌زنند».

۸۰ درصد نیرو و وقتم را صرف آب خواهم کرد

کلانتری درباره دریاچه ارومیه گفت:« زمانی دریاچه ۳۰ میلیارد متر مکعب آب داشت و کارشناسان گفتند اگر تعادل آبی از دست برود این دریاچه خواهد خشکید. آن زمان سمیناری در حاشیه اطراف دریاچه که همه‌اش زیر آب بود گذاشتیم. آن زمان گفتند آقای کلانتری ما را مسخره کرده آب دریاچه راه‌آهن را گرفته اما ایشان می‌گویند دریاچه به زودی خشک می‌شود.

من ۸۰ درصد نیرو و وقتم را صرف آب خواهم کرد چرا که می‌دانم با این روند، آب این کشور را سرنگون می‌کند. اگر مصرف آب در کشور کم نشود این کشور نابود خواهد شد. اما وقتی که در سازمان محیط زیست بخش هوا و نیروی انسانی ۲۰ برابر آب بودجه دارد یا بخش فنی دیگری توان و قدرتش ده‌ها برابر مساله آب است یعنی آب در این سازمان جایگاهی ندارد. امروز بیش از ۷۰ درصد مشکل کشور آب است. تنها کشوری در دنیا هستیم که ۱۱۰ درصد آب تجدیدپذیرمان را استفاده می‌کنیم و حتی کشورهای آفریقای شمالی و خاورمیانه هم بیش از ۶۰ درصد آب تجدیدپذیر خود را استفاده نمی‌کند ».

نباید سدسازی در شمال کشور انجام شود

دکتر حسین آخانی از استادان برجسته محیط زیست کشور با ابراز تعجب از سخنان کلانتری درباره موافقت باسدسازی در شمال کشور به «قانون» گفت:« من از اظهارنظر ایشان تعجب می‌کنم. تنها منطقه‌ای که نباید سدسازی در آنجا صورت گیرد؛ شمال کشور است. به‌دلیل اینکه شمال کشور در طول سال بارندگی رخ می‌دهد و نیازی به ذخیره آب نیست. بنابراین از طریق روش‌های سنتی به‌راحتی‌ می‌توان آب مورد نیاز کشاورزی را تامین کرد. استدلال رییس سازمان محیط زیست به هیچ عنوان منطقی نیست که شمال را از مناطق دیگر کشور استثنا می‌دانند.

واقعیت این است که سدسازی در هر نقطه کشور بد است. اما در برخی شهرها برای تامین نیازهای شرب شرایط خاصی وجود دارد که براساس مطالعات دقیق، ارزیابی‌های زیست‌محیطی و ارزیابی‌های اجتماعی ممکن است تعدادی سد احداث شود و این مساله اجتناب‌ناپذیر است. ولی سدسازی به این حدی که در ایران به‌صورت افراطی انجام می‌شود، اشتباه است و شمال و جنوب کشور نیز از این مساله مستثنا نیستند».

باوجود مخالفت کارشناسان، کلانتری سد شفارود را تایید کرد

به‌باور بسیاری از کارشناسان محیط زیست، این اظهارنظر کلانتری چراغ سبزی به سدسازان در کشور است. آخانی در این‌باره گفت:« این اظهارنظرها به‌شدت نگران کننده است. حداقل انتظار جامعه محیط زیست کشور در حوزه آب این بود که کلانتری، دیگر جایی برای نفوذ تفکرات سدسازی نگذارد. اما متاسفانه با این سخنان درباره موافقت با سدسازی در شمال کشور، نگرانی‌های بسیاری به‌وجود آمده است.

درحالی که کارشناسان محیط زیست مخالف سد شفارود بوده‌اند، کلانتری این سد را تایید کرده‌ است. در صورتی که سد شفارود علاوه‌بر اینکه بخش زیادی از جنگل‌های خزری را از بین می‌برد، خسارت‌های فراوانی نیز به پایین‌دست وارد خواهد کرد. نمی‌دانم استدلال ایشان چیست و چرا این حرف‌ها را می‌زنند؛ من هم نگران هستم».

تناقض آقای رییس درباره آب

صحبت از بحران آب و چراغ سبز به سدسازان تنافض عجیب رییس سازمان محیط زیست کشور است. آخانی با اشاره به اینکه دوگانگی کلانتری در مساله آب نگران‌کننده است، گفت:« کلانتری ممکن است در خیلی موارد با افرادی که کارسازه‌ای انجام می‌دهند، همراهی کند. همچنین پرونده او در ستاد احیای دریاچه ارومیه جالب توجه است. در دریاچه ارومیه کلانتری با بسیاری از پروژه‌های انتقال آب و حتی سدسازی همراهی کردند بدان معنا که متاسفانه نگاه اکولوژیکی به مسائل محیط‌زیستی ندارند.

حال باید به این مساله توجه داشته باشند که به‌عنوان رییس سازمان محیط زیست، اظهارات ایشان در مورد آب بسیار تاثیرگذار است. البته بارها از دغدغه آب و بحران آن سخن گفته‌اند اما به‌نظر می‌رسد که این دغدغه تنها در حد حرف است. کلانتری به‌صراحت اعلام کرده است «کسانی که گتوند را ساختند جنایت کردند و باید محاکمه شوند». این درحالی است که سازندگان گتوند، سازندگان شفارود نیز هستند. سازندگانی که سدهای گلستان را ساختند و موجب خشک شدن تالاب میانکاله شده‌اند».

سدسازی خیانتی به کشور است

آخانی با اشاره به پیامد سدسازی در کشور گفت:« کشور در این اندازه به سدسازی نیاز ندارد. کلانتری به‌عنوان فردی که معتقد است این نوع بهره‌برداری از آب باعث نابودی تمدن ایران خواهد شد الان دیگر نباید استثنا قایل شود. سدهایی که ساخته شده‌اند چندین برابر توان اکولوژیکی کشور بوده‌اند و درحال حاضر نیز باید به‌طورکامل متوقف شوند. باید گروه‌های کارشناسی را برای برداشتن سدهایی که خطرناک هستند، تجهیز کنیم. به‌گفته وزیر پیشین نیرو، در حقیقت سدهایی که ما ساخته‌ایم دو برابر آبی است که می‌توانیم ذخیره کنیم. یعنی از نظر منطقی، ما دو برابر توان ذخیره‌سازی آب در این کشور سد ساخته‌ایم. ساده‌ترین نتیجه‌گیری این است که باید 50 درصد سدها را تخریب کنیم. موافقت با ساخت سد جدید دیگر توجیهی ندارد و این خیانتی به کشور است».

 نجمه جمشیدی
منبع:قانون
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۱۱
پیمان صاحبی

موارد مغفول در احیای دریاچه ارومیه

 رییس پژوهشکده آرتمیا و آبزی پروری دانشگاه ارومیه با اشاره به اینکه تا قبل از دولت یازدهم کسی به هشدارهای خشکی دریاچه ارومیه توجه نمی‌کرد، انتقادات و پیشنهادات خود برای احیای دریاچه ارومیه را مطرح کرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا،رییس پژوهشکده آرتمیا و آبزی پروری دانشگاه ارومیه با اشاره به اینکه تا قبل از دولت یازدهم کسی به هشدارهای خشکی دریاچه ارومیه توجه نمی‌کرد، انتقادات و پیشنهادات خود برای احیای دریاچه ارومیه را مطرح کرد.

ناصر آق با اشاره به اینکه بحران دریاچه ارومیه ۲۰ سال پیش شروع شد، اظهار کرد: در همین راستا هشدارهای پی در پی دانشگاه ارومیه در خصوص روند خشک شدن دریاچه ارومیه از سال ۱۳۸۵ بطور جدی شروع شد ولی متاسفانه تا سال ۱۳۹۲ هیچگونه فعالیت جدی برای مطالعه یا پیش‌گیری از ادامه بحران دریاچه ارومیه جز مطالعه مدیریت جامع حوضه آبریز دریاچه ارومیه با کمک مالی سازمان تسهیلات زیست محیطی جهانی انجام نگرفت.

آق ادامه داد: موضوعی که متاسفانه با وجود تاکیدهای پی در پی پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه و سازمان زمین‌شناسی کشور نسبت آن بی‌توجهی شد؛ رسوب‌گذاری شدید نمک و املاح رودخانه‌یی در بستر دریاچه ارومیه به‌خصوص در مناطق عمیق بود که امروزه به بزرگ‌ترین مانع در مسیر احیای دریاچه تبدیل شده است. بر اساس بررسی‌های انجام‌گرفته حداقل حدود ۵ میلیارد تن نمک در بستر دریاچه ارومیه به‌ویژه در نیمه شمالی دریاچه رسوب کرده است.

وی افزود: ضخامت نمک در مناطق عمیق شمال دریاچه حدود چهار متر تخمین زده می‌شود همچنین شوری آب در این ناحیه در تابستان به حدود ۵۰۰ گرم در لیتر می‌رسد و میزان آب شیرین ورودی به دریاچه فقط در حدی است که بتواند بطور موقت شوری آب را به حدود ۳۰۰ گرم در لیتر برساند بنابراین قادر به انحلال نمک بستر نیست و برعکس با شروع تابستان مجددا رسوب‌گذاری شروع و باعث ضخیم‌تر شدن نمک‌های بستر می‌شود.

رییس پژوهشکده آرتمیا و آبزی‌پروری دانشگاه ارومیه ضمن تاکید بر اینکه فعالیت‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه کمک کرده آب‌های رودخانه‌ها با حداقل تلفات و تبخیر به بدنه آبی دریاچه برسد، انتقادی در این زمینه مطرح کرد و گفت: خلأ این است که در زمینه مدیریت آب‌های ورودی و کاهش سطح تبخیر در دریاچه کاری انجام نگرفته است. طی چهار سال گذشته بارها تاکید کرده‌ام تا زمانی که فکری برای مدیریت آب‌های ورودی نشود تلاش‌ها تاثیری بر احیای دریاچه نخواهد داشت. به گفته آق، برای افزایش تراز به میزان ۲۰ سانتی‌متر در سال باید تراز دریاچه را به میزان ۱۲۰ سانتی‌متر افزایش بدهیم چون یک متر آن تا پایان مهر همان سال تبخیر و از دسترس خارج می‌شود. وقتی میزان آب مورد نیاز برای افزایش تراز به میزان ۱۲۰ سانتی‌متر را با توجه به تغییرات بستر دریاچه و پخش شدن آب در سطحی گسترده محاسبه می‌کنیم متوجه می‌شویم که در حال حاضر امکان تخصیص چنین حجم آبی برای دریاچه ارومیه وجود ندارد. با توجه به ادامه بحران آب در کشور تخصیص این حجم آب در آینده نیز امکان پذیر نخواهد بود. پس چه باید کرد؟ آیا راه دیگری برای احیای دریاچه وجود دارد؟

رییس پژوهشکده آرتمیا و آبزی پروری دانشگاه ارومیه اظهار کرد: ۱۰ سال پیش در گزارشی در یکی از مجلات داخلی تحت عنوان «دریاچه ارومیه در انتظار مرگ» اعلام کردم که به علت کمبود آب در حوضه امکان احیای کل دریاچه وجود ندارد و پیشنهاد دادم با احداث یک سرریز در زیر میانگذر جنوب دریاچه را حفظ کنیم و در صورت وجود آب کافی شمال دریاچه را نیز آبدار کنیم. از نگاه من در آن سال حفظ ۶۰ درصد بخش جنوبی دریاچه عقلانی‌تر از این بود که کل دریاچه را به مرور از دست بدهیم. اگر در آن سال‌ها پیشنهاد بنده مورد مطالعه قرار می‌گرفت و نسبت به اجرای آن اقدام می‌شد امروز حداقل نیمه جنوبی دریاچه بطور کامل حفظ شده بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۰۸
پیمان صاحبی


 

«تخلف بزرگی» که «سلامت شهروندان ایرانی» را به خطر انداخته است

متاسفانه تا به امروز بانیان واردات و تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی در کشورمان نهایت تلاش را داشته‌اند که در هنگام فروش، تراریخته بودن این محصولات در بازار از مردم مخفی بماند و در کمال خونسردی از اجرای قوانین مصوب ابلاغی شده نیز شانه خالی کرده‌اند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از تسنیم،؛ مدتی است که موضوع سلامت محصولات "تراریخته" یا همان محصولات دستکاری شده ژنتیکی و اینکه مصرف این دسته از محصولات می‌تواند عوارض و پیامدهای وخیمی برای سلامت انسان داشته باشد، به مسئله مورد توجه رسانه‌ها و افکار عمومی کشورمان تبدیل شده است.

طی دو سال گذشته، خبرگزاری تسنیم در قالب مصاحبه‌ها، اخبار و گزارش‌های مستند به بررسی ابعاد و زوایای پنهان واردات، کشت و مصرف محصولات تراریخته پرداخته و در گفت‌وگو با صاحبنظران و اساتید برجسته رشته بیوتکنولوژی، ژنتیک و زیست فناوری به تشریح عوارض قطعی و احتمالی مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی مبادرت داشته است.

در پی انتشار این اسناد و مدارک مستند و مستدل علمی از سوی صاحب‌نظران درباره پیامدهای وخیم مصرف محصولات تراریخته بر روی انسان و در پی اطلاع و آگاهی طیف‌های مختلف مردمی از این پیامد‌ها و عوارض، برخی از مسئولان امر در صدد توجیه چرایی دفاع خود از ترویج و کشت محصولات تراریخته در کشورمان برآمده‌ و به اقامه برخی دلایل در دفاع از تولید و مصرف محصولات تراریخته اقدام کرده‌اند.

جالب اینکه تا به امروز مدافعان کشت و مصرف محصولات تراریخته از میان انبوه اسناد و مدارک علمی ارائه شده توسط اساتید برجسته دانشگاهی در حوزه کشاورزی و بیوتکنولوژی درباره مضرات و پیامد‌های وخیم کشت و مصرف محصولات تراریخته بر اساس یافته‌ها و تجارب کشورهای مختلف، حتی موفق به ارائه حداقل استنادات علمی در دفاع از لزوم کشت و مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی و اثبات بی‌خطر بودن این محصولات نشده‌اند و حتی برخی از موافقان تراریخته به جای ارائه پاسخ‌های مستند و علمی به منتقدان، صرفاً با عصبانیت و برآشفتگی اقدام به اتهام‌زنی، فحاشی و حتی تهدید منتقدان تراریخته کرده‌اند.

اما گذشته از تمام این موضوعات، مسئله‌ای که در این میان مورد غفلت رسانه‌ها و افکار عمومی واقع شده این است که چرا از میان همین اندک مدافعان ترویج، کشت و مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیک تا به امروز هیچ تلاشی برای شناسنامه‌دار کردن محصولات تراریخته در جامعه برای مصرف‌کنندگان صورت نگرفته و این طیف از افراد حتی از اجرای قوانین فعلی و موجود درباره "برچسب‌گذاری" محصولات غذایی ابلاغی از سوی وزارت بهداشت نیز واهمه دارند.

در توضیح این مطلب باید گفت که طی دو دهه اخیر، شواهد و مطالعات در حوزه اثرات منفی محصولات تراریخته بر محیط زیست و سلامت انسان منجر به تصمیم بسیاری از کشورهای جهان از جمله سوئیس، آلمان، اتریش، ژاپن، ایرلند شمالی، فرانسه، ایتالیا، روسیه، نیوزلند، لاتویا، لیتونیا، هلند، اسکاتلند، لهستان، اسلونی، کرواسی، صربستان، مجارستان، یونان، بلغارستان، لوکزامبورگ در عدم کاشت این محصولات یا استفاده از این محصولات در بازار با «برچسب GMO» شده است.

همچنین باید اشاره داشت که تا سال 2006 ورود محصولات دستکاری شده ژنتیکی به اتحادیه اروپا ممنوع بوده و پس از آن نیز که این اتحادیه به‌‌ اجبار سازمان تجارت جهانی مجبور به پذیرش واردات این محصولات شد، این کشورها با اجرای دقیق قانون "برچسب‌گذاری" و قید عبارت "GMO" (محصول دستکاری شده ژنتیکی) و با اطلاع‌رسانی دقیق به مردم خود درباره عوارض مصرف این محصولات با اجرای این قانون توانسته‌اند میزان مصرف محصولات تراریخته در کشور خود را به حداقل ممکن برسانند.

با این اوصاف، سؤال اساسی این است که وضعیت کشورمان در اجرای "قانون برچسب‌گذاری" درباره محصولات غذایی تراریخته تولید داخل یا وارداتی چگونه است و آیا در حال حاضر کوچکترین اثری از اجرای این قانون در بازار مصرف این محصولات در کشورمان می‌توان یافت یا خیر؟

بر اساس آیین‌نامه "حداقل ضوابط برچسب‌گذاری مواد خوراکی و آشامیدنی" ابلاغی از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و در بند 4 الزامات برچسب‌گذاری آمده است:

"درج موارد زیر (نام محصول، نام تجاری، وزن، شماره پروانه ساخت و ...) بر روی کلیه برچسب‌های مواد خوراکی و آشامیدنی به صورت ذکر شده برای هر عنوان اجباری است ... و صاحبان آنها مکلفند طبق دستور وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مشخصات لازم را درباره هر نوع فرآورده به خط فارسی خوانا بر روی بسته‌بندی یا ظرف محتوی جنس قید کنند.

همچنین در بند 4 ـ 5 ـ 3 نیز آمده است: "در صورتی که اجرا تشکیل‌دهنده، حاصل از فرایندهای بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیکباشد باید(بر روی برچسب محصول) مشخص شود."

با وجود صراحت قانون در لزوم درج مشخصات کامل محصولات غذایی مختلف بر روی برچسب این محصولات و اجباری بودن چاپ عنوان "دستکاری شده ژنتیکی" بر روی برچسب محصولاتی که اجرا تشکیل‌دهنده آن حاصل از فرایندهای بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک است، شاهدیم که در میان انبوه محصولات غذایی موجود در بازار مصرف کشورمان، هیچ اثری از اجرای این قانون به چشم نمی‌خورد.

گذشته از دلایل متعدد علمی که منتقدان تولید و مصرف محصولات تراریخته تا به امروز درباره مخاطرات مصرف این محصولات اقامه و ارائه کرده‌اند و با چشم‌پوشی از صحت و سقم این موارد، سؤالی که مسئولان و دست‌اندکاران امر باید پاسخگوی آن باشند این است که چرا در حال حاضر این حق مسلم و قانونی مصرف‌کنندگان در ارائه اطلاعات لازم و ضروری درباره محصولات غذایی تراریخته از آنها به صورت کامل سلب شده و مصرف‌کنندگان در هنگام خرید روزانه محصولات غذایی مورد نیاز و ضروری خود از امکان تشخیص محصولات غذایی دستکاری شده ژنتیکی از محصولات عاری از دستکاری ژنتیکی محروم هستند.

چرا با وجود صراحت قانون "حداقل ضوابط برچسب‌گذاری مواد خوراکی و آشامیدنی" و ملزم بودن تمام تولید‌کنندگان محصولات غذایی داخلی یا وارداتی، بر روی تقریباً هیچ یک از این محصولات، تراریخته بودن یا نبودن آنها مشخص نشده است و مصرف‌کنندگان در هنگام خرید، ناچارند بدون آگاهی از ماهیت مواد غذایی عرضه شده اقدام به خرید این محصولات کنند و با مصرف آن، تمام عوارض و مخاطرات قطعی یا احتمالی محصولات تراریخته را نیز به جان بخرند.

اگر قرار است در کشورمان عده‌ای به هر دلیلی در مصادر مسئولیت‌های مختلف از ترویج، کشت و مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی با وجود مخاطرات اثبات شده این محصولات، دفاع کنند لااقل باید از مختصر حقی که قانون برای صیانت از حقوق مصرف‌کننده با تدوین قانون برچسب‌گذاری در نظر گرفته نیز صیانت شود تا مصرف‌کننده حق انتخاب برای خرید محصول تراریخته یا عاری از تراریخته را داشته باشد.

اما چرایی عدم اجرای قانون برچسب‌گذاری درباره محصولات غذایی دستکاری شده ژنتیکی نیز قابل تأمل است و در این باره ابهامات و سؤالات متعددی وجود دارد که باید هر یک در جای خود مورد بررسی قرار گیرد؛ اینکه چرا دقیقاً هر 10 الزام و قیدی که قانون "حداقل ضوابط برچسب‌گذاری مواد خوراکی و آشامیدنی" اجباری اعلام کرده است اعم از نام محصول، نام تجاری، وزن، شماره پروانه ساخت و تاریخ تولید و انقضا، شرایط نگهداری، سری ساخت و ... دقیقاً بر روی برچسب محصولات غذایی قید می‌شود اما صرفاً بندی که مربوط به تراریخته بودن یا نبودن این محصولات است از روی برچسب محصولات غذایی حذف شده است؟

آیا این امر نمی‌تواند به این دلیل باشد که برخی از بانیان و عوامل واردات یا تولید و فروش محصولات تراریخته در داخل کشورمان به خوبی به این حقیقت واقفند که در صورت قید شدن عبارت "دستکاری ژنتیکی" یا همان "GMO" بر روی این دسته از محصولات غذایی، تقریبا عموم مصرف‌کنندگان از خرید و مصرف آنها اجتناب خواهند کرد و این اجناس ناچارا بر روی دست عرضه‌کنند‌گان یا واردکنندگان آن خواهد ماند.

به عبارت ساده‌تر می‌توان گفت اگر تا به امروز صاحبان محصولات دستکاری شده ژنتیکی چه با منشاء وارداتی یا تولید داخل موفق به فروش چنین محصولاتی در بازار مصرف داخلی کشورمان شده‌اند، این امر نه به دلیل کنار آمدن مردم با محصولات تراریخته بوده بلکه این امر به مدد عدم اجرای کامل قانون فعلی درباره نحوه برچسب‌گذاری محصولات غذایی بوده است.

این حقیقت کاملاً روشن است که در صورت اجرای کامل قانون برچسب‌گذاری و با قید شدن عبارت "دستکاری شده ژنتیکی" بر روی محصولات تراریخته موجود در بازار کشورمان، قطعاً میزان فروش این دسته از محصولات در ایران نیز مانند تمام کشورهای اروپایی به حداقل ممکن خواهد رسید چرا که همیشه هنگام خرید، سلامت محصولات غذایی از اولویت نخست برای مصرف‌کنندگان برخوردار بوده است.

اما نکته دیگری که باید به آن اشاره داشت این است که شاید در حال حاضر میزان تولید مستقیم محصولات تراریخته در داخل کشورمان به دلیل محدودیت‌های قانونی فعلی (قوانین محدود‌‌ کننده فعلی بسیار به جا و ضروری است) در سطح بسیار پایینی باشد اما نباید از نظر دور داشت که منشاء تولید بسیاری از محصولات غذایی بسیار پرمصرف داخلی موجود در بازار از مواد وارداتی است که با دستکاری ژنتیکی تولید شده‌اند و شرکت‌های بزرگ ایرانی نیز با استفاده از همین مواد خام اولیه تراریخته وارداتی اقدام به تولید و عرضه محصول نهایی خود در کشورمان می‌کنند به طور مثال تقریباً حجم عمده مواد اولیه روغن‌های خوراکی تولیدی در کشورمان منشا وارداتی دارند یعنی روغن‌های مایعی که در حال حاضر از اقلام بسیار پرمصرف در کشورمان است تهیه شده از سویاهای وارداتی است و در حال حاضر بخش عمده‌ای از سویای تولیدی در سطح جهان از طریق تراریخته کشت می‌شود و در نهایت همین محصول تراریخته، پایه تولید روغن‌های مایع در داخل کشورمان است بدون اینکه حتی یک هکتار از مزارع داخلی به کشت مثلا سویای تراریخته اختصاص یافته باشد.

با این اوصاف باید پرسید آیا در حال حاضر به طور مثال بر روی برچسب روغن‌های مایع موجود در بازار مصرف کشورمان که از سویا و یا سایر مواد اولیه تراریخته استحصال شده‌اند عبارت "دستکاری شده ژنتیکی" قید شده است تا مصرف‌کننده ایرانی با علم به ماهیت این مواد غذایی اقدام به انتخاب و خرید آنها کند؟

و آیا اصولا در حال حاضر در مبادی ورودی به کشور آزمایشگاه‌های مجهز برای سنجش و آزمایش مواد خام اولیه و مواد غذایی وارداتی برای کشف و تشخیص تراریخته بودن آنها وجود دارد که پس از ورود این محصولات به کشور بتوان با خیالی آسوده نسبت به تهیه و مصرف آنها اقدام کرد؟

در پایان باید این نکته را یادآور شد که اجرای کامل و دقیق "قانون برچسب‌گذاری مواد خوراکی و آشامیدنی" و اجرای بند مربوط به الزامی بودن درج عنوان "دستکاری شده ژنتیکی" درباره محصولات تراریخته در جهت تامین سلامت مردم و صیانت از حقوق قانونی مصرف‌کنندگان در کشورمان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و نهادها و سازمان‌های نظارتی باید هر چه سریع‌تر نسبت به اجرایی شدن دقیق این بند از قانون اقدام کنند تا خدایی ناکرده طی سالیان آتی و با بروز برخی از عوارض و پیامده‌ای مصرف بدون آگاهی این دسته از محصولات غذایی توسط مردم کشورمان، پشیمانی و لطمه غیرقابل جبرانی را متحمل نشویم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۰۷
پیمان صاحبی