منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۲۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است


خطردفن زباله شهرهای کشور را تهدید می‌کند

 روزانه بیش از ۵۰ هزار تن پسماند در شهرهای کشور تولید می‌شود که ۳۷ هزار تن آن به‌صورت غیربهداشتی دفن می‌شود.

معاون وزیر کشور در گردهمایی اعضای پنجمین دوره شورای شهر مراکز شهرستان‌های خوزستان در اهواز با بیان اینکه شهرهای کشور با چالش‌های جدی مواجه هستند، گفت: پسماند یکی از مشکلات جدی شهرهاست، به‌طوری که روزانه بیش از 50 هزار تن زباله در شهرهای کشور تولید می‌شود که تنها در حدود یک چهارم آن به‌صورت بهداشتی دفن و کنترل شده و دفن حدود 75درصد دیگر در شرایط بسیار نگران‌کننده‌ای صورت می‌گیرد.

هوشنگ خندان‌دل با اشاره به آثار بلندمدت دفع غیربهداشتی زباله‌ها تصریح کرد: شیرابه تولیدی این زباله‌ها باعث آلوده‌شدن آب و خاک شده و فضایی که این زباله‌ها اشغال می‌کند نیز بر سلامت و بهداشت مردم تأثیر منفی گذاشته است. تهران در هرروز 7500تن زباله تولید می‌کند. کل زباله‌های پایتخت پردازش شده و پسماند تولیدی پایتخت‌نشینان سال‌هاست که دفن نمی‌شود. اصفهان نیز روزانه 1100تن زباله تولید می‌کند. 4خط پردازش در این شهر نیز باعث شده تا دفن غیربهداشتی زباله در این شهر صورت نگیرد.

مشهد نیز با تولید روزانه 2235تن زباله مدت‌هاست به روش‌های نوین روی آورده است و دیگر زباله‌هایش را به‌صورت سنتی دفن نمی‌کند. تبریز نیز با تولید روزانه 1200تن پسماند، اخیرا به تولید انرژی از پسماند روی آورده و مدت‌هاست خطوط پردازش زباله را راه‌اندازی کرده‌است. داستان شهرهای متوسط و کوچک اما متفاوت است. بحران زباله به‌ویژه در شهرهای شمالی کشور بیشتر است. اگرچه تهران به‌عنوان پایتخت کشور، تجارب گسترده‌ای در زمینه پسماند به‌دست آورده و مسئولان شهری پایتخت از ارائه این تجربه به دیگر شهرهای کشور خبر داده‌اند، اما روند این انتقال تجربه بسیار کند است.

همه اتفاقات تهران

طی سال‌های گذشته مدیریت شهری توانسته‌است اقدامات گسترده‌ای در زمینه پسماند به اجرا درآورد. استحصال انرژی از پسماند، خشک کردن دریاچه شیرابه، اجرای طرح تفکیک و تولید کمپوست ازجمله این اقدامات است. در سال‌های گذشته 2کارخانه هاضم و ریجکت سوز توانستند هر کدام با تولید روزانه 2و 3مگاوات برق سهمی قابل توجه در تبدیل پسماند به انرژی داشته باشند. این دو کارخانه هم‌اکنون فعال هستند.

مدیریت شهری طی سال‌های گذشته توانست دریاچه شیرابه تهران که محصول سال‌ها انباشت زباله در جنوب تهران بود و مساحتی بالغ بر 12هکتار داشت را با روش‌های علمی و نوین خشک کند. همچنین بیش از 20درصد از زباله‌های تولیدی تهران دست‌کم در شهرک‌ها و مجتمع‌های مسکونی در مبدا تفکیک می‌شود. یکی دیگر از دستاوردهای شهرداری تهران طی یک دهه گذشته، تولید روزانه 200کیلوگرم کود کمپوست از زباله‌های‌تر است.

اما طرح بلندپروازا نه پایتخت در زمینه پسماند همچنان در دست اجراست. قرار است تهران تا پایان سال 97بیش از 20مگاوات برق با بهره‌گیری از انرژی‌های نو استحصال گاز متان از زباله تولید کند. در واقع شهرداری تهران براساس برنامه پنج‌ساله قرار است برق بیش از 9هزار خانوار تهرانی را از محل استحصال گاز متان از زباله تأمین کند. براساس مطالعات صورت گرفته زباله‌های تولیدی شهروندان تهرانی قابلیت تولید بیش از 80 مگاوات ساعت برق را دارد.

گامی تازه و جدی در تهران

در کنار تولید پسماند‌تر و خشک، شهروندان تهرانی بیشترین پسماند ساختمانی و نخاله کشور را تولید می‌کنند؛ موضوعی که هنوز در بسیاری از شهرهای کشور به‌صورت جدی به آن توجه نمی‌شود و برنامه‌ای مشخص برای آن وجود ندارد. وضعیت در تولید متوسط پسماند ساختمانی در شهر تهران نیز رقمی حیرت آور است. در شهر تهران به‌طور متوسط هر شهروند روزانه 5/5کیلوگرم نخاله تولید می‌کند. متأسفانه میزان تولید پسماند چه در بخش پسماند شهری و چه پسماند ساختمانی، تهرانی‌ها نه‌تنها پیشتاز شهرهای کشور که پیشتاز بسیاری از شهرهای جهان هستند.

استحصال 6 هزار و 600تن خاک و نخاله پایتخت

دومین کارخانه استحصال خاک و نخاله پایتخت با ظرفیت 3هزار و 300تن به‌زودی احداث خواهد شد. مدیرعامل سابق سازمان پسماند شهر تهران در این‌باره گفته که براساس اصل 44قانون اساسی و تأکید شهردار و شورای اسلامی شهر تهران برای استفاده از ظرفیت بخش خصوصی در موضوعات مربوط به پسماند کار احداث 2کارخانه‌های استحصال خاک و نخاله پایتخت در دست اجراست.

اولین کارخانه استحصال خاک و نخاله شهر تهران که 100نفر به‌صورت مستقیم و 300نفر به‌صورت غیرمستقیم مشغول به‌کار خواهد شد هم‌اکنون مراحل احداث را طی می‌کند. این کارخانه با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و با استفاده از آخرین تکنولوژی و فناوری جهانی و خصوصا توجه به وضعیت آب و هوایی ایران و کمبود آبی که در کشور با آن روبه‌رو هستیم، با فناوری اقلیم نیمه‌خشک طراحی شده و در دست احداث است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۵۰
پیمان صاحبی
نجات زمین با 21 دلار

 

دی‌کاپریو چهارمین سال پیاپی استکه برای حفظ کره زمین پول جمع می‌کند

روزبه آرش: سال‌هاست این بحث میان طرفداران محیط‌زیست و اقتصاددانان وجود دارد: «آیا می‌شود به مردم پول داد تا پای درختان و جنگل‌هایشان بایستند، چرخه مصرف کربن را کاهش دهند و به حیات گونه‌های جانوری احترام بگذارند و آیا پول‌جمع‌کردن برای حفظ محیط‌زیست اثری دارد؟» این ایده مدت‌ها نقد و مذمت شد اما حالا شواهدی به‌دست آمده که به منتقدان می‌گوید درباره این ایده دوباره فکر کنند. سیما جیاچاندران، اقتصاددان، نویسنده برجسته و استاد دانشگاه نورث وسترن معتقد است: «ما نیاز به شواهدی بهتر داریم تا ببینیم آیا این رویکرد شدنی است یا نه. ما باید آگاهی خود را در‌این‌زمینه افزایش دهیم اما اگر بشود با مصرف پول سیاره را نجات داد، خب چه ایرادی دارد این کار را زودتر شروع کنیم؟» برای درک اثر خرج‌کردن پول و حفظ محیط‌زیست، جیاچاندران و تیمش به سراغ اوگاندا رفتند و 121 روستا را در دو دسته مختلف بررسی کردند؛ روستاهایی که برای حفظ محیط‌زیست از دولت و سازمان‌های غیردولتی پول دریافت می‌کردند و روستاهایی که هیچ پولی برای این مسئله به آنها داده نمی‌شد. در همه روستاها آموزش‌های یکسانی به مردم داده شد و نتیجه بعد از دو سال قابل تأمل بود. در روستاهایی که به مردم پول پرداخته می‌شد، نرخ نابودی جنگل‌ها 4,2 درصد بود، درحالی‌که در روستاهای محروم از پرداخت پول، این نرخ 9,1درصد تخمین زده شد. جیاچاندران می‌گوید: «خب مسئله انگیزشی پول تعجب‌آور نیست اما این میزان تأثیر واقعا شگفت‌انگیز است. مسئله دیگر این است که ما سال‌هاست راه‌های مبارزه با جنگل‌زدایی و حفظ محیط‌زیست را بلدیم اما چرا کمترین هزینه در این بخش انجام می‌شود، درحالی‌که شواهد نشان می‌دهد با اندکی خرج می‌توان تفاوتی شگفت را رقم زد.» اما حدس می‌زنید هزینه انجام‌شده در اوگاندا برای این تأثیر چقدر بود؟ 21 دلار در سال به ازای هر نفر؛ پولی که هرکدام از ما خیلی بیشتر از این را در سال دور می‌ریزیم. اما این بودجه را چگونه می‌توان تأمین کرد؟ جیاچاندران معتقد است: «افزایش آگاهی مردم برای مجبورکردن دولت‌ها و ایجاد تحرک بیشتر در سازمان‌های مردم‌نهاد، تنها راه‌حل موجود است.» جیاچاندران دست روی لئونادو دی‌کاپریو می‌گذارد و او را مثال می‌زند: «دی‌کاپریو چنین دغدغه‌هایی دارد؛ او اسکار را هم برد و در مراسم اسکار به محیط‌زیست اشاره کرد. این خیلی مهم است.» دی‌کاپریو مدت‌هاست تبدیل به یک فعال محیط‌زیست شده است. اسکار او مستقیما با فیلمی مرتبط بود که در آغوش محیط‌زیست ساخته شده بود. دنیای فیلم «از گوربرخاسته» بسیار تاریک است. مردم بلاهای وحشتناکی بر سر همدیگر و طبیعت می‌آورند. دی‌کاپریو درباره این فیلم گفته است: «برای من که طرفدار حفظ محیط‌زیست هستم، این فیلم بسیار اهمیت داشت. وقتی به آن دوران نگاه می‌کنی و موج حمله غرب در استخر منابع طبیعی، کشتن سرخپوست‌ها، قطع‌کردن درخت‌ها، کندن زمین برای رسیدن به نفت را می‌بینی، با خودت می‌گویی: خدایا ببین چقدر وحشی بودیم ولی به نظرم جالب‌تر این است که بعدها که مردم به دوران فعلی ما نگاه می‌کنند با خودشان چه می‌گویند. با چنان سرعتی در حال نابودکردن طبیعت و ازبین‌بردن گونه‌های مختلف هستیم که تا‌به‌حال سابقه نداشته است. به‌تازگی از پاریس [و کنفرانس تغییرات آب‌و‌هوایی] برگشته‌ام. اگر نتیجه‌ای از پاریس درنیاید، محکوم به آینده‌ای بسیار تاریک و غم‌انگیز خواهیم بود.» آیا دی‌کاپریو آدم بدبینی است؟ خودش می‌گوید: «نه. امیدوارم بتوانیم به‌عنوان گونه‌های طبیعی تکامل پیدا کنیم اما در ذات بشر چیزی هست که تمایل زیادی به تخریب دارد.» دی‌کاپریو در راه جمع‌آوری پول برای حفظ محیط‌زیست قدم برداشته است. او چهارمین سال پیاپی است که مراسم سالانه جمع‌آوری پول برای حفظ کره زمین را ترتیب داده است. به گزارش ورایتی، او سال گذشته توانست مبلغ 45 میلیون دلار برای کمک به حفاظت از زمین در مقابل گرمای جهانی و بحران‌های زیست‌محیطی جمع‌آوری کند و امیدوار است امسال هم بتواند مبلغی بیشتر فراهم کند. ازجمله مهم‌ترین مهمانان این حراجی خیریه می‌توان به کیت هادسون، ادوارد نورتون، آرنولد شوارتزنگر، کوین اسپیسی، کیت بلانچت، ماریو کوتیلار، رابرت دنیرو، پنه‌لوپه کروز، اسکارلت یوهانسن و چارلیز ترون اشاره کرد. دی‌کاپریو فقط به جمع‌آوری پول اکتفا نکرده بلکه یک مستند هم ساخته است. «پیش از سیل» یک مستند بسیار هوشمندانه است که توسط فیشر استیونز و به تهیه‌کنندگی لئوناردو دی‌کاپریو و مارتین اسکورسیزی برای شبکه نشنال‌جئوگرافیک ساخته شد. این اثر به تأثیر تغییرات آب‌وهوا بر محیط‌زیست انسان می‌پردازد و با اشاره به گرمای بی‌سابقه و روبه‌رشد هوا، اقداماتی که می‌توانیم برای بهبود شرایط انجام دهیم را معرفی می‌کند. جهان در معرض نابودی است و مقابله با این روند، نیازمند خرج‌کردن پول. اگر برای رهبران و سیاستمداران صرف نداشته باشد که بخواهند چنین پولی را خرج کنند، وقت آن است که خودمان برای آینده خودمان دست‌به‌جیب شویم.

منبع:وقایع اتفاقیه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۴۳
پیمان صاحبی


 

تنگنای آب

 داستان آب در کشور ما، داستان غم‌انگیزی است. داستان کشوری که در منطقه خشک جهان قرار گرفته و ظاهرا هم کسی باور ندارد که این منطقه جغرافیایی، منطقه‌ای بی‌آب و علف است. مردمانش در استفاده از این منبع غیرتجدید‌پذیر، چنان دست سخاوتمندانه‌ای دارند که مطابق آمار رسمی دو برابر سرانه جهانی، آب مصرف می‌کنند!


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شهروند در ادامه می نویسد: با این حال، حدود سه یا چهار‌سال پیش بود که یکی از متخصصین حوزه آب، محاسبه و برآورد «پایان منابع آبی» را ارایه کرده بود، او می‌گفت: میزان متوسط بارندگی سالانه در کشور حدود ٢٥٠میلی‌متر است که اگر آن را در مساحت کشور ضرب کنیم، مجموع بارش سالانه در کشور ٤٠٠‌میلیارد مترمکعب می‌شود. از این میزان حدود ۹۲‌میلیارد مترمکعب روان آب، ۲۵‌میلیارد مترمکعب آب‌های نفوذی و ۱۳‌میلیارد مترمکعب جریان‌های سطحی است. این حجم بارندگی شامل میزان تلفات و تبخیر (سالانه ١٠‌میلیارد مترمکعب از آب شیرین ذخیره شده کشور در پشت مخزن سد‌ها، تبخیر می‌شود) بوده که با حذف آنها، آب قابل استفاده به‌طور متوسط حدود ۹۵‌میلیارد مترمکعب برآورد می‏شود. البته ضروری است بیان شود که ایران کشوری است که ۸۵‌درصد آن در منطقه خشک و نیمه‌خشک قرار دارد. میزان بارش سالانه‌اش، یک‌سوم متوسط جهانی و میزان تبخیر آن، ۲۰درصد بیشتر از متوسط جهانی است». اما باز هم با این شرایط گویا کسی باورش نیست که آب نیست یا آب کم است. داستان آب را با تمام این اطلاعات باید از اهلش پرسید. مهندس احمد مشیری مدیر دفتر بهبود کیفیت آب استان تهران در این زمینه به ما کمک کرده و اطلاعاتش را در اختیار روزنامه شهروند قرار داده است.
پرسش‌های «شهروند» و پاسخ‌های او در ادامه آمده است:


درباره منابع آبی، کمبود منابع آب و... حرف‌های زیاد زده شده است. یکی از موضوعاتی که خیلی درباره‌اش صحبت شده، مجادلاتی است که در اثر کمبود آب اتفاق خواهد افتاد. در این زمینه، چه می‌توان گفت. وضع آب چگونه است؟
اول از همه درباره آن بخش که مربوط به مجادلات است را مطرح کردید و باید بگویم، من معتقدم جنگ آینده، جنگ آب است. وضع جهان درحال حاضر به خاطر پدیده گرمایش و افزایش دما موجب تبخیر منابع آب شرب می‌شود. آلودگی منابع آبی، افزایش حفره ازون و... همه و همه وضعی را پیش آورده که کشورهای مختلف از نظر منابع آبی در تنگنا قرار دارند. اساسا اکنون بیشتر کشورها به خاطر مسائل مختلف در حوزه آب حتی با هم مناقشه دارند. ایران خودمان را نگاه کنید. حریررود، هیرمند، اروند، ارس یا دیگر رودهایی که نامشان را نیاوردم، در حوزه آبریز خود، مشترک با دیگر کشورهاست. حتی در برخی از موارد، کشورهایی، حق‌آبه کشورهای دیگر از منابع مشترک را به دلایلی نمی‌دهند و با ایجاد سد و... در حوزه سرزمینی خود، منابع آبی را محدود و محدودتر می‌کنند و امکان مناقشه آبی را بیشتر. بنابراین این‌که درباره جنگ آینده حرف زده می‌شود و من هم تأکید می‌کنم؛ جنگ آینده، جنگ آب خواهد بود. اطمینان وجود دارد و این اطمینان روزبه‌روز به کاهش بیشتر منابع آبی می‌انجامد و احتمال خطر را هم افزایش می‌دهد.


وضع منابع آبی کشور ما چگونه است؟
درباره این موضوع و کمبود آب در کشور به دلیل شرایط محیطی و جغرافیایی، زیاد حرف زده شده است. همین الان کافی است در میان منابع دیجیتال جست‌وجو کنید، کلی آمار و اطلاعات درباره این‌که فلان میزان منابع آب شرب وجود دارد و وضع جغرافیایی‌مان این‌طور یا آن‌طور است، خواهد آمد. می‌خواهم این را بگویم که ما باید از منظر مسئولیت‌پذیری در مقابل جامعه، الگوی مصرف را در کشورمان درست کنیم. الان هم وضع منابع آبی کشور مناسب نیست. این را نباید فراموش کرد آب شرب، تجدیدپذیر نیست. منابع آب جهان مقداری مشخص است و بخش اعظم آن آب شور است. منابع طبیعی آب شیرین از طریق تبخیر و سپس بارش به دست می‌آید، حالا چه به شکل جاری و چه به شکل منابع زیرزمینی اما متاسفانه الان در وضعی هستیم که منابع آبی شیرین هم دارد شور می‌شود. بنابراین باید الگوی مصرف را درست کنیم.


من هم با شما موافقم که حرف در این زمینه زیاد زده‌ایم، اما موضوع اصلی این است که باید اقدام عملی انجام دهیم.
‌مشکل این است که هرکدام از ما در طول روز، چه در منزل و چه در محل کار، هرجا که باشیم، به شیوه‌های مختلف، آب شرب را هدر می‌دهیم. آب شربی که تولید آن بسیار سخت و هزینه‌بر است. در این میان شیوه‌هایی که در ساختارها هم به کار می‌رود، خیلی درست عمل نمی‌کند. همین الان اگر من به محل کار شما بیایم، بدون این‌که آنجا را دیده باشم، حدس می‌زنم از شیر دو قلو در محل کارتان استفاده می‌شود. چرا؟ چون این الگویی است که در ساختمان‌سازی ما به وجود آمده است. حالا مواردی مانند لوله‌کشی‌های شهری و... را هم به هدررفت‌های آب در ساختمان‌ها که از شیر، سفت‌نبودن واشر و... هرز می‌رود، اضافه کنید. این شیوه مصرف مشکل‌ساز است و باید شما به‌عنوان رسانه پا به میان بگذارید و دایم درباره این موضوعات حرف بزنید. حرف‌زدن درباره بحران آب نباید مختص فصل تابستان یا یک روز و دو روز باشد. باید در این زمینه فرهنگ‌سازی کنیم. باید فرهنگ مردم طوری شکل بگیرد که اگر روزی در خیابان کسی با آب لوله‌کشی، خودرواش را شست یا جلوی منزل یا مغازه‌اش را با این آب شست، مردم آن عمل را قبیح بشمارند. مشکل دیگر این است که ما برای شرب از آب لوله‌کشی استفاده می‌کنیم.


یعنی باید لوله‌کشی آب شرب ایجاد کنیم؟
خیر منظورم این نیست. این کار را باید به صورت محلی و متمرکز انجام داد و مناطقی را در نظر گرفت که مردم بروند و از آنجا آب شرب را استفاده کنند و آب لوله‌کشی صرفا برای مصارف بهداشتی‌شان باشد.
سوالی که احتمالا مردم پیش خواهند کشید، این است که آیا در مناطق دیگر دنیا از این شیوه استفاده می‌کنند که ما بخواهیم از این شیوه‌ها استفاده کنیم؟
در کشورهای پیشرفته روش‌های خیلی بهتر از این را استفاده می‌کنند. اصولا در دنیای امروز و به‌طور ویژه در کشورهای توسعه‌یافته، کسی از آب لوله‌کشی شهری برای آب شرب استفاده نمی‌کند. در هلند یا دیگر نقاط اروپا این‌طور است یا مثلا در ونیز که آب فراوان است. اصلا شهر ونیز روی آب است. در این شهر کسی از آب لوله‌کشی شهری برای مصارف آشامیدنی استفاده نمی‌کند. همه از آب بسته‌بندی‌شده استفاده می‌کنند اما متاسفانه در کشور ما استفاده از آب بسته‌بندی‌شده نه‌تنها رواج پیدا نکرده بلکه در برخی موارد عده‌ای تصور می‌کنند این کار ویژه قشر خاصی است و حتی درمقابل آن موضع می‌گیرند. اینها همه موارد فرهنگی است که باید به آن توجه شود و غیر از رسانه‌ها کس دیگری نمی‌تواند توجه مردم را به این موضوعات جلب کند.


اینها که بخش فرهنگی است، سوال این است که آیا اقدام دیگری می‌توان برای تأمین آب انجام داد؟
این بخش فرهنگی‌اش خیلی مهم است، زیرا پیداکردن منابع آبی به این راحتی نیست، اما طرحی وجود دارد که از آن به‌عنوان میان‌رود یاد می‌شود یا همان طرح معروف ارتباط آبی دریای شمال و جنوب (دریای خزر با خلیج‌فارس) با استفاده از حفر کانال. به نظر من این طرح بسیار مهم است و باید انجام شود اما مخالفت‌هایی در این زمینه وجود دارد.


توضیح بیشتری می‌دهید؟
برخی درباره این طرح می‌گویند که مثلا معضلات زیست‌محیطی خواهد داشت یا مباحث دیگری (که جای طرحش اینجا نیست) اما بحث من این است، شما اگر بخواهید یک کارخانه هم بسازید، ممکن است مشکلات زیادی برای محیط به وجود آورد اما چرا مثلا یک کارخانه سیمان با آن همه آلودگی‌های محیط‌زیستی که دارد، ساخته می‌شود. احتمالا مسئولان می‌نشینند و با هم صلاحدید می‌کنند و مثلا حجم کم یا زیاد آلودگی زیست‌محیطی یک کارخانه سیمان در سیستان‌وبلوچستان را به دلیل اشتغالزایی آن، نادیده می‌گیرند یا شیوه‌هایی را به کار می‌برند که این آلودگی یا دیگر معضلاتش کمتر شود اما اصل طرح را برای منافعش اجرا می‌کنند. در این زمینه هم بحث اصلی این است که منافع این طرح چنان است که باید گروه‌های مختلف که با این موضوع مشکل دارند، بنشینند و حرف بزنند تا موانع پیش‌روی آن، حل شود. اگر این طرح اجرا شود، منافع زیادی دارد.


شما به‌عنوان یک کارشناس این منافع را تأیید می‌کنید؟
بحث من نیست. یک گروه بزرگ با ١٣٥ تخصص گرد هم آمده‌اند و درباره اثرات این طرح بر محیط‌زیست و... بحث کرده‌اند. درباره این‌که چه تعداد شغل از طریق شیلات در حاشیه آن به وجود می‌آید، تبخیر آب در مناطق مرکزی و بارش مجدد آن چه تأثیری بر کویرزدایی دارد و آب و هوا را چگونه تغییر می‌دهد، همه اینها بحث شده و کاملا مشخص است اما مشکلاتی وجود دارد که باید بنشینند و در رأس حاکمیت آن را حل کنند. این موضوع با گفت‌وگو حل می‌شود.


منبع آبی به‌عنوان آب کارستی هم ظاهرا وجود دارد و می‌تواند جایگزین منابع فعلی آب شود. این منبع چیست و چطور می‌توان آن را جایگزین کرد؟
ببینید آب کارستی و تحقیقاتی که در این زمینه انجام می‌شود، خوب است اما درنهایت حتی به فرض اگر با استفاده از این منابع که در عمق وجود دارند، بتوانیم بخشی از کمبود آب را حل کنیم، بالاخره این آب هم مانند منابع آب زیرزمینی تمام می‌شود. آب کارستی آبی است که از خلل و فرج سنگ‌ها به دلیل خاصیت کم اسیدی که آب باران دارد، از آنها عبور کرده و در عمق جریان‌هایی مانند رودخانه یا غار علیصدر را به وجود می‌آورد‌. بحث من این است که ما منابع زیرزمین و سفره‌های آبی داشته‌ایم و از آن استفاده کرده‌ایم و اگر به این آب‌ها هم دست پیدا کنیم، باز هم منابع‌اش تمام می‌شود. به نظر من باید همان طرح شمال و جنوب را اجرا کرد.

بالاخره آب کارستی مانند منابع آب زیرزمینی تمام می‌شود. آب کارستی آبی است که از خلل و فرج سنگ‌ها به دلیل خاصیت کم اسیدی که آب باران دارد، از آنها عبور کرده و در عمق جریان‌هایی مانند رودخانه یا غار علیصدر را به وجود می‌آورد . بحث من این است که ما منابع زیرزمین و سفره‌های آبی داشته‌ایم و از آن استفاده کرده‌ایم و اگر به این آب‌ها هم دست پیدا کنیم، باز هم منابع‌اش تمام می‌شود. به نظر من باید همان طرح میانرود یا شمال و جنوب را اجرا کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۳۷
پیمان صاحبی


درباره ارتباط آلاینده‌های موجود در اکوسیستم‌های آبی و آب‌های زیر زمینی، ابهامات فراوانی وجود داشت؛ در مطالعه تازه‌ای که بر روی مسیر ورود مواد دارویی و محصولات بهداشتی به آب‌های زیرزمینی انجام پذیرفت، حقایق تازه‌ای درباره انتقال مواد شیمیایی به آب‌های زیر زمینی و نقش موثر خاک در تصفیه این مواد، مشخص شد.

به گزارش ایانا از ساینس دیلی، دانشگاه پن استیت جایی مناسب برای بررسی جریان مواد شیمیایی از فاضلاب‌ها به آب‌های زیر زمینی است زیرا این دانشگاه تمام فاضلاب تصفیه شده خود را صرف آبیاری ۶۰۰ هکتار زمین کشاورزی و زمین‌های درختکاری شده کرده است؛ این زمین‌ها از اوایل دهه ۱۹۸۰ به فیلتر زنده معروف شده است.

درباره نحوه ورود آلاینده‌های شیمیایی به اکوسیستم‌های آبی و آب‌های زیرزمینی تردیدهای بسیاری وجود داشت؛ به گفته محققان در کالج علوم کشاورزی دانشگاه پن استیت، مطالعه‌ای که اخیرا بر روی مواد دارویی و بهداشتی انجام شد، درباره چگونگی انتقال مواد شیمیایی به آب‌های زیر زمینی نکات تازه‌ای را آشکار کرد.

محققان در این تحقیق که در مرکز تصفیه فاضلاب و زمین‌های معروف به فیلتر زنده دانشگاه انجام شد، مسیر هفت آلاینده وارد شده به آب: استامینوفن،آمپیسیلین، کافئین، ناپروکسن، افلوکساسین، سولفامتوکسازول و تریمتوپریم را ردیابی کردند.

هدف این مطالعه این بود که این مواد را از طریق مرکز تصفیه فاضلاب و در نهایت در چاه‌های موجود در فیلتر زنده ردیابی کنند تا کارآمدی این تصفیه‌خانه و توانایی خاک برای تصفیه بیشتر مواد آلاینده باقی مانده در آب تصفیه شده را بررسی کنند.

از اکتبر ۲۰۱۶ تا ماه مارس این سال، هفته‌ای یک بار به مدت ۲۴ ساعت و پس از هر مرحله تصفیه، نمونه‌برداری انجام شد. نمونه‌ها به طور ماهانه از ۱۴ چاه زیرزمینی در محل فیلتر زنده گرفته شد. به گفته هیثر گال، استاد مهندسی کشاورزی و علوم زیستی، یافته‌های این تحقیق بسیار مفید بود.

گال که نتایج این مطالعه را در نشست انجمن مهندسان کشاورزی و علوم زیستی آمریکا ارائه می‌داد، گفت: "این تحقیق از آن رو که تصویری لحظه به لحظه از عملکرد خاک به منزله یک فیلتر زیستی شیمیایی برای حذف برخی مواد شیمیایی به دست می‌داد در نوع خود منحصر به فرد بود".

او می‌گوید: "دانشگاه پن استیت جایی مناسب برای بررسی جریان مواد شیمیایی از فاضلاب‌ها به آب‌های زیر زمینی بود زیرا این دانشگاه تمام فاضلاب تصفیه شده خود را صرف آبیاری ۶۰۰ هکتار زمین کشاورزی و جنگلکاری شده کرده است که از اوایل دهه ۱۹۸۰ به فیلتر زنده معروف شده است؛ چاه‌های آب موجود به ما اجازه می‌دهد که غلظت مواد شیمیایی که در محدوده این سایت وارد آب‌های زیر زمینی شده‌اند را بررسی کنیم".

گال توضیح می‌دهد که در مجموع، این مطالعه نشان داد که تصفیه‌خانه به‌طور موثری استامینوفن و کافئین را از آب حذف کرد و نشان داد تغییرات فصلی در میزان حذف آلاینده‌ها موثر است؛ همچنین غلظت آلاینده‌ها در آب‌های زیرزمینی بسیار کمتر از آب تصفیه شده بود که نشان می‌دهد خاک، به عنوان یک فیلتر بیوشیمیایی به طرز موثری عمل می‌کند.

کار میدانی که به سرپرستی بریتانی آیرس دانشجوی دانشگاه پن استیت انجام شد، در شرایط آب و هوایی مختلفی صورت گرفت که بر عملکرد تصفیه‌خانه در تصفیه مواد شیمیایی تاثیرگذار بود. به نظر می‌رسد، میکروب‌هایی که در فرآیند تصفیه، آلاینده‌ها را تجزیه و حذف می‌کردند، در شرایط سرد زمستانی به طور موثری عمل نمی‌کردند. ظاهرا دمای پایین، بر توانایی خاک در فیلتر کردن آلاینده‌ها تاثیری نداشته است اما بارندگی شدید و ذوب شدن برف‌ها قابلیت حذف این مواد را کاهش داد یعنی پس از این رویدادها، غلظت بالاتری از مواد شیمیایی در چاه‌های آب مشاهده شد.

گال می‌گوید: "آنچه که در این پروژه جالب بود، این نمونه‌ها بودند که ابتدا در ماه‌های سرد سال گرفته شدند و ما اغلب کمتر شاهد مطالعات میدانی که در زمستان انجام شده باشد، هستیم. اما این اتفاق افتاد زیرا این پروژه بخشی از پایان نامه دانشجویان بود و در طی ترم بهاره انجام شد. بنابر این ما تاثیر شرایط سرد، یخبندان و گرم شدن هوا و نیز باران های سیل آسای طولانی مدت را هم مشاهده کردیم".

مطالعه تاثیر مواد شیمیایی وارد شده به خاک بسیار مهم است زیرا مردم انواع مختلفی از مواد شیمیایی از جمله داروهای تجویز شده، داروهایی که خودشان از داروخانه می‌گیرند و نیز محصولات بهداشتی را در زندگی روزانه خود استفاده می‌کنند. مواد شیمیایی موجود در این محصولات به فاضلاب‌ها وار می‌شوند و تصفیه‌خانه‌ها آنها را به طور کامل تصفیه نمی‌کنند؛ این امر باعث می‌شود این مواد شیمیایی در آب‌های تصفیه شده باقی بمانند.

با آنکه این مواد جزء آلاینده‌های آب به شمار می‌روند، هنوز هیچ استانداردی در زمینه کیفیت آب برای این مواد تدوین نشده است. این مواد در آب‌های سطحی، آب‌های زیرزمینی، فاضلاب‌ها و حتی آب آشامیدنی هم یافت می‌شوند؛ اما تاثیرات دراز مدت آنها بر روی گونه‌های موجودات مانند آبزیان و نیز بر روی سلامت انسان بسیار ناشناخته است.

عموما تصور می‌شود که این مواد موقعی به محیط‌های آبی وارد می‌‎شوند که در مقیاس تجاری استفاده شوند اما تنها در دهه اخیر است که نگرانی‌ها درباره تاثیرات مواد دارویی در محیط‌های آبی افزایش یافته و تحقیقات زیست محیطی در سطح وسیعی انجام شده است.

پیشرفت‌ها در زمینه تکنولوژی و شیمی تحلیلی، محدودیت‌ها را کاهش داده و امکان کشف مواد شیمیایی در غلظت‌هایی به کوچکی چند واحد در میلیارد و چند واحد در تریلیون را فراهم کرده است. همچنین می‌دانیم که غلظت‌های پایین، بر ماهی‌ها و دوزیستان تاثیر می‌گذارند.

ترجمه: محسن حدادی

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۴۶
پیمان صاحبی


بر اساس گزارش های کارآئیبی ها از ۷ کشور اول جهان در میان ۳۶ کشوری که تحت تنش آبی قرار دارند، باربادوس (Barbados) – کشوری جزیره‌ای میان دریای کارآئیب، اقیانوس اطلس شمالی و شمال شرق ونزوئلا- در رده دهم قرار دارد.

به گزارش ایانا از سایت "آی. پی. اس نیوز"، سازمان فائو (FAO)، کشورهایی مانند باربادوس، آنتیگوا (Antigua) و باربودا(Barbuda) ، سنت کیتس(St. Kitts) و نویس (Nevis) را -که همگی جزایری در دریای کارآئیب اند، جزو مناطقی می داند که با کمبود آب مواجه اند و سرانه منابع آب شیرین آن ها کمتر از هزار متر مکعب است.

متخصصان می گویند با خشکسالی هایی که اغلب فصلی اند و در طبیعت کارآئیب رخ می دهد، کشاورزی بخشی است که بیشترین تأثیر را می بیند و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی مهمی را به همراه دارد.

این مسئله به خصوص از زمانی مهم شده است که بخش عمده کشاورزی کارآئیب با بارندگی تغذیه می شود. با گسترش بیشتر آبیاری در کارآئیب، ذخایر آب شیرین این کشورها بسیار حائز اهمیت می شود.

با توجه به معضلات این منطقه، مرکز توسعه سیاست کارآئیب۱(CPDC)، پروژه کشاورزی مبتنی بر آب و هوای هوشمند را به کمک ۹۰ کشاورز در سه کشور این منطقه از جمله باربادوس، در طول ۱۸ ماه آینده به اجرا در می آورد.

گُردُن بیسفام (Gordon Bispham)، مدیر اجرایی سی پی دی سی، گفت هدف از این پروژه آن است که کشاورزان گرنادا (Grenada)، سنت وینسنت (St Vincent) و گرنادینس (Grenadines) را نیز در برگیرد و از معیشت پایدار آن ها حمایت و کشاورزی را به عنوان کسب و کار آنان تقویت کند.

بیسفام، هفته گذشته در مراسم افتتاح پروژه گفت: "کشاورزی سرگرمی نیست. کسب و کاری است که ما می توانیم آن را با استفاده از علم اصول و فنّاوری، پایدار و سودمند کنیم. این موضوع در برنامه ما بسیار مهم است."

او گفت: "اگر ما موفق شویم، به این معنا است که توانسته ایم ایجاد مشارکت کنیم و با شبکه سازی اطلاعاتی را که از اجرای پروژه آموختیم به اشتراک گذاریم. ما نباید کشاورزی را فقط در مقیاس سه کشور شناسایی شده به اجرا درآوریم و باید بیشتر کشورهای منطقه را وارد این گروه کنیم."

طبق اعلام فائو، خشکسالی به چند طریق بر کشاورزی تأثیر می گذارد؛ کاهش حاصلخیزی و بازده محصول و تلفات زودرس دام ها و ماکیان. حتی یک دوره خشک ۱۰-۷ روزه تولید را کاهش می دهد و بر معیشت کشاورزان تأثیر می گذارد.

همچنین فائو بیان می کند که به خصوص خرده کشاورزان نسبت به خشکسالی آسیب پذیرترند، زیرا معیشت آنان با کاهش بارندگی در جایی که محصولات کشاورزی وابسته به باران اند تهدید می شود؛ چرا که سطح آب پایین می آید و هزینه های تولید به دلیل افزایش میزان آبیاری بالا می رود.

نکته دیگر آن است که ارزش غذایی چراگاه ها تغییر می کند و کیفیت آن ها بسیار پایین می آید، گونه های مقاوم به خشکی در طول خشکسالی های گسترده بر منطقه تسلط می یابد و سبب افزایش آسیب پذیری دام ها می شود. همچنین به طور بالقوه ای بیماری های دام ها نیز افزایش می یابد.

دیپ فورد (Deep Ford)، نماینده منطقه ای فائو در کارآئیب، گفت: "خشکسالی عامل اصلی و رایج کمبود غذایی شدید در کشورهای در حال توسعه است و بنابراین، مسئله اساسی در امنیت غذایی حوزه کارآئیب است."

او اضافه می کند که فقرا از افزایش قیمت موادغذایی که اغلب به علت خشکسالی است، آسیب می بینند و شوری منابع آب در منطقه کارآئیب نیز مسئله مهمی است و محاسبه شده است که این دو عامل بیش از ۷۰ درصد بر آنتیگوا و باربودا تأثیر گذارند.

سازمان فائو به طور رسمی اعلام می کند جوامع روستایی از زمانی که حجم شبکه های آب آشامیدنی کاهش یافته است، بسیار آسیب پذیر شده اند و بنابراین، سخت ترین تأثیرات در طول خشکسالی است و کودکان در معرض بالاترین خطر ناشی از کمبود ذخایر آبی اند.

بیسفام گفت که جوانان و زنان باید بر پروژه کشاورزی مبتنی بر آب و هوای هوشمند تمرکز کنند و با اضافه کردن نتایج حاصله به این بخش، کشورهای وابسته به کشاورزی سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی۲(GDP) خواهند داشت.

در حالی که پروژه کشاورزی حمایت هایی را پشت سر می گذارد، سیلویا کوفلر (Silvia Kofler)، رئیس بخش سیاسی، اطلاعاتی و مطبوعاتی نمایندگی اتحادیه اروپا در باربادوس و شرق کارآئیب، تهدید گرمایش زمین را نیز خاطر نشان کرد.

او گفت:"هیچ کسی در این سیاره نیست که اثرات تغییرات آب و هوایی را لمس نکند. این یک تهدید تمام عیار است و طبیعیت و مقیاس چنین چالش جهانی که با آن روبرو ایم، خواستار هماهنگی همه ماست."

او به سیاستگذاران باربادوس اطمینان داد که اتحادیه اروپا مایل است به این منطقه و ایجاد تحولاتی در زمینه پایداری و هوشمندی در جوامع و بخش های مختلف از جمله کشاورزی و سایر موارد کمک کند.

سازمان فائو گفت که انتظار می رود تغییرات آب و هوایی، شدت و فراوانی خشکسالی در کارآئیب را افزایش بدهد؛ بنابراین کشورها باید توانایی های خود را برای حل این مسئله و سایر چالش های مرتبط با آن افزایش دهند و از امنیت غذایی و ریشه کن کردن گرسنگی اطمینان یابند.

جدیدترین مطالعه انجام شده فائو می گوید که کارآئیب با چالش های بسیار مهمی در بحث خشکسالی روبه روست. این منطقه، هر ساله تجربیاتی را در این زمینه دارد و اغلب دسترسی به آب کاهش می یابد که برکشاورزی و میزان منابع آب تأثیر می گذارد و آتش سوزی های فراوان بوته ها را نیز به همراه دارد.

همچنین منطقه کارآئیب فصول خشک شدیدی را به خصوص در سال هایی که پدیده ال نینو۳(El Nino) رخ داده، تجربه کرده است. این اثرات معمولاً با آمدن فصل مرطوب بعدی خنثی می شود، اما فصول مرطوب خیلی زود تمام می شود و فصول خشک طولانی تر با بارندگی های کمتر ادامه می یابد.

جیمز پاول (James Paul)، مدیر اجرایی ارشد جامعه کشاورزی باربادوس، گفت که سال ۲۰۱۶، سال بسیار سختی برای کشاورزان بود؛ زیرا کاهش بارندگی ها بر میزان کاشت و برداشت محصولات زراعی تأثیر گذاشت. اما او خوشحال است که بر خلاف سال گذشته، ادامه خشکسالی در باربادوس پیش بینی نشده است.

او گفت: "نشانه خوبی است اگر در برخی مناطق گاه بارندگی داشته باشیم. خوشبختانه ما هیچ هشداری برای خشکسالی احتمالی نداشتیم و امیدواریم که این حالت همچنان باقی بماند."

سونیا نرس (Sonia Nurse)، معاون مدیر هواشناسی باربادوس، توضیح داد که نیمه ابتدایی سال ۲۰۱۶ با میزان بارندگی کمتر از حد معمول آغاز شد. به هر حال در پایان سال، کل میزان بارندگی که در ایستگاه گرنتلی آدامز (Grantley Adams) به ثبت رسید، یکهزارو۴۲۲ میلی متر بود و از میانگین سالانه یکهزارو۲۷۰ میلی متر در طول دوره ۳۰ ساله، بیشتر شد. همچنین، کل میزان بارندگی در سال ۲۰۱۵، ۷۸۹ میلی متر بود که پایین تر از میانگین دوره ۳۰ ساله بود.

تصاویر نشان داد که تقریباً کل میزان بارندگی سال گذشته در طول فصل مرطوب (ژوئن تا نوامبر) ۷۸ درصد یا یکهزارو ۹۹ میلی متر اندازه گیری شده که با ۴۶۱ میلی متر بارندگی در طول دوره مشابه در سال ۲۰۱۵ متفاوت بود.

به هر حال، داده های بارندگی نشان داد که شروع سال ۲۰۱۵ بسیار بهتر از سال ۲۰۱۶ بود، زیرا میزان بارندگی بیش از ۹ اینچ (۲۲۹ میلی متر) در ماه های ژانویه تا آوریل بود که متفاوت از تنها ۵ اینچ (۱۲۷ میلی متر) بارندگی است که در دوره مشابه در سال ۲۰۱۶ ثبت شد.

پانوشت:

۱. Caribbean Policy Development Centre

۲. Gross Domestic Product

۳. یکی از چرخه‌های مشهور آب و هوایی جهان است که هر ۲ تا ۷ سال یک ‌بار ناهنجاری ‌های بزرگی در آب و هوای سراسر کره زمین ایجاد می کند که از آن جمله می ‌توان به سیلاب‌ های ناگهانی، خشکسالی، قحطی و اپیدمی اشاره کرد.

ترجمه: مهشید جلالیان

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۴۵
پیمان صاحبی


چهل وهشتمین گردهمایی روسای موسسات آموزش عالی کشاورزی ومنابع طبیعی کشور در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار گردید.

در مراسم افتتاحیه این گردهمایی که با حضور دکتر کافی رئیس دانشگاه فردوسی مشهد و دکتر شاهنوشی رییس دانشکده کشاورزی، شریعتمدار مشاور عالی وزیر جهاد کشاورزی آغاز به کار کرد؛ شاهنوشی رئیس دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد ضمن خیر مقدم بر مهارت آموزی دانشجویان کشاورزی تاکید کرد و ادامه داد: برای ورود به مهارت‌آموزی دانشجویان کشاورزی باید دوره‌های کارآموزی آنان جدی گرفته شود و از ظرفیت‌های قانون بهره‌وری کشاورزی استفاده شود که این ظرفیت‌ها امروز پنهان مانده و باید به یک شیوه‌نامه اجرایی در این همایش برای دانشکده کشاورزی برسیم.

وی همچنین اظهار کرد:  ۷۰درصد از آب در بخش کشاورزی مصرف می شود و متولی مقابله با بحران آب باید دانشکده های کشاورزی باشند.

 شاهنوشی به بیان تاریخچه و رشد علمی و تجهیزات دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد نیز اشاره نموده و افزود از سال ۱۳۵۲ تا کنون این دانشکده از نظر آموزش های نظری و تاسیسات جامع الابعاد می باشد.

 محمد کافی رئیس دانشگاه فردوسی مشهد نیز در مراسم افتتاحیه چهل و هشتمین گردهمایی روسای موسسات آموزش عالی کشاورزی ومنابع طبیعی کشور ضمن بیان جایگاه دانشگاه فردوسی مشهد و چشم انداز ۱۴۰۰ این دانشگاه اظهار کرد: ۱۲سال است که علوم کشاورزی جایگاه فعلی در کارنامه دولت داشته و در دانشکده های کشاورزی وضعیت مطلوبی حاکم است.

رئیس دانشگاه فردوسی مشهد افزود: با وجود رشد کیفی و کمی تولیدات کشاورزی در کشور نسبت به دوره های قبل، اما همچنان این تولیدات نسبت به کیفیت جهانی از رشد خوبی برخوردار نیست.

وی ضمن بیان ارتباط موثر میان وزارت جهاد کشاورزی و دانشگاه فردوسی مشهد خاطر نشان ساخت: دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال های اخیر افتخارات بسیاری کسب کرده است.

وی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد را جزء بهترین دانشکده های کشاورزی ایران دانست و سهم آن را در تولید علم، سهم قابل توجهی تعریف نمود.

کافی رئیس دانشگاه فردوسی مشهد بر ضرورت دوره های کارآموزی و آشنایی دانشجویان با امکانات روز کشاورزی و همچنین منابع حیاتی آب و خاک تاکید کرد و اظهار کرد: دانش آموختگان رشته های کشاورزی می بایست از نظر عملی از مهارت های کافی در بخش کشاورزی برخوردار باشند

وی افزود: با توجه به حضور بیش از ۵۰۰ هزار نفر از داوطلبان آزمون سراسری تنها برای علوم پزشکی در گروه علوم تجربی متوجه می شویم داوطلبان ورودی‌ به رشته‌های کشاورزی در دانشگاه‌ها کم هستند لذا باید با برنامه ریزی داوطلبان را به رشته‌های کشاورزی علاقمند سازیم تا بتوانیم جاذبه در این رشته‌ها را گسترش دهیم و آنان را توجیه کنیم که کشاورزی سهم مهمی در زندگی مردم دارد.

باید دانشکده های کشاورزی به بحران آب توجه بیشتری نمایند

در ادامه این گردهمایی مهندس شریعتمدار مشاور عالی وزارت جهاد کشاورزی به بحران آب و اشتغال پرداخت و تاکید کرد باید دانشکده های کشاورزی به بحران آب توجه بیشتری نمایند.

 شریعتمدار افزود در دنیا ۱۰ درصد و در تهران ۱۲۰ درصد و در ایران۸۰ درصد از آبها تجدید پذیر می باشند. وی وروند کیفیت آب را رو به نزول دانسته و شیوه مدیریت ۵۰ سال اخیر، استفاده وسیع از منابع بدون ملاحضه توان اکولوژیکی دراهداف توسعه وتا حدی تغییر اقلیم وخشکسالی از مهمترین عمال بحران خشکسالی دانست.

شریعتمدار همچنین افزایش آوارگان محیط زیست، منازعات اجتماعی و قومی، فقر وبیکاری، یاس و نا امیدی را از عواقب بحران خشکسالی برشمرد.

وی ارتقاء بهره وری آب در تولید محصولات کشاورزی را تنها راه نجات بحران آب کشور اعلام کرد.

وی با بیان اینکه ۱۲ درصد از آب ها ضایعات هست به فرصت ۵ ساله برای جبران فرصت های از دست رفته طی ۵۰ سال غفلت تاکید کرد و افزود: هرچه در روند ترمیم خسارات تاخیر شود هزینه جبران آن افزایش پیدا می کند. شریعتمدار بازچرخانی آب را از جمله فعالیت های موثر در سال های اخیر دانست.

در ادامه این جلسه مهندس یکتا از کشورزان نمونه استان خراسان رضوی به بیان موارد و مشکلات کشاورزی پرداخت.

 این گردهمایی با بحث و بررسی پیرامون نقش شرکت های دانش بنیان در راستای دانشگاه نسل سوم ، کارآفرینی و تجاری سازی علم در دانشگاه ها امروز چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۶ به پایان می رسد.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۴۲
پیمان صاحبی


 در سال ۲۰۱۶ سازمان منابع جهانی نقشه‌ای منتشر کرد که نقشه‌ی بحران آب کشور‌ها نامیده شد و در آن کمبود آب سالم را در کشورهای مختلف جهان مقایسه می‌کرد. این نقشه به روشنی نشان می‌دهد کمربند مغلی-عربی که شامل کشور‌های آسیای مرکزی از جمله مغولستان، افغانستان، ایران، پاکستان و شبه جزیره‌ی عربستان می‌شود، با بحران شدید آب روبه‌رو هستند. با توجه به برخی از عوامل می‌توان استدلال کرد که این کشورها به ناحیه‌ای تعلق دارند که به زودی با بحران کمبود آب سالم مواجه می‌شوند.

به گزارش ایانا از سایت هاروارد، مطالعه‌ای که توسط مجمع بین‌المللی تغییرات آب‌وهوایی، زیر نظر سازمان ملل‌متحد انجام شد نشان می‌دهد که از آغاز قرن بیستم دمای هوا در این ناحیه ۱ تا ۲ درصد افزایش داشته است و می‌توان انتظار داشت که در دهه‌‌های آینده ۲ تا ۴ درصد دیگر نیز افزایش پیدا کند. این روند ممکن است در ۲۰ سال آینده باعث کاهش ۱۱ درصدی تولید ناخالص ملی در این منطقه شود.

منابع اصلی آب در آسیای مرکزی حوضه‌ی دو روخانه‌ی اصلی آمودریا و سیردریا هستند که هر دو از شاخه‌های دریاچه‌ی آرال محسوب می‌شوند. بنابر پیش‌بینی‌ها و با توجه به ذوب شدن یخچال‌های کوهستانی، آب رودخانه‌ی آمودریا در مقایسه با متوسط آب ۱۰ سال گذشته به میزان ۳۰ درصد کاهش پیدا خواهد کرد. این موضوع منجر به افزایش روان‌آب رودخانه در فصل بهار می‌شود و در نتیجه سیل‌های بیشتری اتفاق می‌افتد و نیز در فصل تابستان میزان آب به شدت کاهش می‌یابد که باعث افزایش خشک‌سالی‌‌ها می‌شود. نیازی به گفتن نیست که این روند کشاورزی را که مهم‌ترین بخش کشاورزی در ازبکستان، ترکمنستان و جنوب قزاقستان است، به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد.

آیا کشور‌های این منطقه برای مقابله با این سناریو آماده شده‌اند؟ آیا همه‌ی آن ها به اندازه‌ی کافی از این مسئله آگاه هستند؟ دست کم در حوزه‌ی عمومی هیچ نشانه‌ای از بحث در خصوص این موضوع وجود ندارد.

کمبود آب در آینده‌ی نزدیک تنها بخشی از مشکلات در آسیای مرکزی است. این مشکلات شامل کمبود آب برای کشاورزی و نیز آلودگی آب آمودریا و سیردریا به خاطر سطح بالای نمک و مواد شیمیایی ناشی از آب مصرفی در کشاورزی می‌شود. در نتیجه ما شاهد یک بحران اجتماعی و اقتصادی در منطقه‌ای که در پایین دست این دو رود قرار دارند و نیز کاهش کیفیت زندگی در این نواحی خواهیم بود. چرا که جمعیت با کمبود آب روبه‌رو می‌شود و مجبور می‌شود آبی را مصرف کند که نمک زیادی دارد.

راه حل‌ها در سطح ملی

راه حل‌های دراز مدت برای مسئله‌ی آب در آسیای مرکزی تا حد زیادی به رویکرد دولت‌های منطقه در سطح ملی بستگی دارد. در این مورد سه عامل بنیادین وجود دارد:

نخستین عامل رویکردهای دولت برای حفظ آب‌های داخلی، به ویژه در پرتوی تاثیرات تغییرات آب‌وهوایی بر روی در دسترس بودن آب برای مصرف خانگی و اقتصادی است. هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که کشور‌هایی که به آمودریا و سیردریا متکی هستند تلاشی برای جیره‌بندی منابع آب کرده باشند. هیچ تلاشی برای یادگیری از دیگر کشورهایی با کمبود آب دست‌وپنجه نرم کرده‌اند صورت نمی‌گیرد. در عوض کشاورزی محلی اتلاف منابع آب را افزایش داده است. به گفته‌ی یکی از متخصصان محلی در ازبکستان، آروستان ژولداسوف، بیش از ۵۰ درصد منابع آب در شبکه‌ی آبیاری ازبکستان اتلاف می‌شود.

استفاده‌ی نامناسب و اتلاف منابع آب یکی از ویژگی‌های کشور‌های این منطقه است. به گفته‌ی پروفسور اولی واریس، ترکمنستان به ازای هر نفر ۵٫۵ هزار متر مکعب آب مصرف می‌کند که بالاترین نرخ در جهان را دارا است. این رقم چهار برابر بیشتر از سرآنه مصرف آب در آمریکا و ۱۳ برابر بیشتر از چین است. ازبکستان و قرقیزستان سالانه دو هزار متر مکعب آب به ازای هر نفر مصرف می‌کنند و به ترتیب در رتبه‌ی چهارم و پنجم پرمصرف‌ترین کشورها در جهان قرار دارند. تاجیکستان و قزاقستان نیز به ترتیب در رتبه‌های هفتم و یازدهم قرار دارند.

عامل دوم نرخ بالای زادولد در این منطقه است که تقاضای کلی برای آب سالم را افزایش داده است. با وجود این که بارداری در منطقه به طور مرتب در حال کاهش است، اما رشد کلی جمعیت در حال افزایش است. برای مثال در ازبکستان تعداد تولد‌ها به ازای هر ۱۰۰ نفر، از ۳۵ نفر در سال ۱۹۹۱ به ۱۹-۲۰ نفر در سال ۲۰۱۵ کاهش داشته است، اما جمعیت ازبکستان ۱٫۵ درصد رشد داشته است. در طول ۵ یا ۶ سال اخیر نرخ رشد جمعیت سالانه در این کشور‌ ۴۱۰‌هزار تا ۴۴۰‌هزار نفر بوده است.

بیشترین مشارکت در نرخ بالای تولد مربوط به جمعیت بزرگ مناطق روستایی در هر منطقه است. برای مثال در ازبکستان ۶۴ درصد شهروندان در مناطق روستایی زندگی می‌کنند. این جمعیت روستایی به شدت به کشاورزی وابسته هستند و ۹۱٫۳ درصد تقاضای آب در این منطقه را شامل می‌شوند. در مقایسه با این رقم بخش صنعتی و خانگی به ترتیب ۴٫۳ و ۴٫۴ درصد مصرف می‌کنند.

ماهیت ملکی کشورهای آسیای مرکزی سومین عامل بنیادینی است که در مشکل کمبود آب نقش ایفا می‌کند. شهری‌سازی می‌تواند یک راه حل برای مقابله یا کمبود آب این منطقه باشد. اما این کار نیازمند شغل‌های بیشتری در بخش صنعت و خدمات است. متاسفانه سیاست‌های اقتصادی معیوب در ازبکستان و ترکمنستان اجازه نمی‌دهد که یک اقتصاد خدمات محور در این منطقه رشد کند. هر دو کشور عناصر اقتصاد دستوری را حفظ کرده‌اند که با فساد بالا همراه است و مانع توسعه‌ی کسب‌وکارها می‌شود. در ازبکستان نیز کشاورزان با مقررات اجباری تولید روبه‌رو هستند و دولت قیمت‌ها را مشخص می‌کند که باعث کاهش انگیزه برای سرمایه‌گذاری در تکنولوژی‌های صرفه‌جویی در مصرف آب شده است.

مشکل همکاری منطقه‌ای

در چند دهه‌ی اخیر تعدادی موسسات ملی و منطقه‌ای برای مبارزه با بحران آب تاسیس شده است. برای مثال صندوق بین‌المللی برای حفظ دریاچه‌ی آرال، کمیسیون هماهنگی آب در آسیای مرکزی و مرکز تحقیقات و اطلاعات؛ این سازمان‌ها و نیز برای تعدادی از پروژه‌های مدیریت آب از آژانس‌ها و خیرین بین‌المللی از آلمان، سوئیس، آژانس‌های توسعه‌ی بین‌المللی امریکایی، برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل، بانک جهانی، بانک توسعه‌ی آسیایی و اتحادیه‌اروپا کمک‌های مالی و تکنیکی دریافت کرده‌اند. به بیان دیگر کمبودی در منابع مالی و فکر برای حل این مشکل وجود ندارد.

اکنون زمان مطرح کردن این پرسش است که آیا این اقدامات خروجی‌های موثری داشته‌اند یا خیر. کمک مالی برای حفظ دریاچه‌ی آرال صرف جلوگیری از کاهش بیشتر سطح این دریاچه شد که یکی از چهار منبع بزرگ آب در جهان است. اما بنابر اطلاعاتی که در سال ۲۰۱۶ به دست آمدند بیش از ۹۰ درصد سطح آب این دریاچه از بین رفته است.

در نتیجه می‌توان گفت منابع آب این منطقه بین دو دسته از کشورها تقسیم شده است. دسته‌ی اول کشور‌هایی هستند که در بالا دست رودهای اصلی منطقه قرار دارند و به همین دلیل کمبود آب را تجربه نمی‌کنند و دسته‌ی دوم کشورهایی که در پایین دست این رودها قرار دارند. گروه اول کشورهای قرقیزستان و تاجیکستان هستند که بخش زیادی از قلمروشان در سرزمین‌های مرتفع قرار دارد. گروه دوم که شامل قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان می‌شود که اقلیمی خشک و دشت‌ها و بیابان‌های فراوان دارند.

قرقیزستان و تاجیکستان با هم ۸۵ درصد گردش سالانه‌ی آب رودخانه‌ها و مخارن آب حوضه‌ی آبریز دریاچه‌ی آرال را شامل می‌شوند و تنها ۱۵ درصد آن برای سه کشور دیگر باقی می‌ماند. اگر اعداد را به صورت منابع آب سالانه برای هر نفر تعریف کنیم، گروه کشورهای اول ۶۰۰۰ متر مکعب از آب رودخانه استفاده می‌کنند در حالی که گروه دوم تنها ۳۰۴ متر مکعب، یعنی ۲۳ برابر کم‌تر.

به نظر می‌رسد که با توجه به توزیع نامتناسب منابع آب میان این دو گروه از کشورها، حل مسئله‌ی آب در این منطقه به مشارکت نزدیک‌تری نیاز دارد. اما در طول ۲۵ سال گذشته سطح همکاری‌های منطقه‌ای به شدت پایین بوده است. تعارض‌های منطقه‌ای مسئله را پیچیده‌تر کرده است، به‌طوری‌که کشورها گه‌گاه درگیر تعارض‌های گسترده‌تری شده‌اند. برای مثال مسدود کردن منابع گاز در مرزها و دعوا بر سر پروژه‌های نیروگاه‌های برقابی.

در زمان شوروی، مسکو بر تناسب توزیع منابع آب و انرژی در این منطقه نظارت می‌کرد. از یک سو برای هر کشوری سهمی از آب در نظر گرفته شده بود و مسکو تضمین‌ می‌کرد که این سهم‌بندی رعایت شود. از سوی دیگر ازبکستان برای کشورهایی که در بالا دست قرار داشتند گاز تهیه می‌کرد که نیاز این دو کشور به برق را در زمستان رفع می‌کرد و در نتیجه نیازی به جاری شدن حجم زیادی از منابع آب را در زمستان برای تامین برق نبود. با فروپاشی شوروی و شکل‌گیری کشور‌های مستقل هر یک از این کشورها منافع خودشان را در پیش گرفتند و در نتیجه تعادل پیشین بر هم خورد.

نتیجه

همچنان که مشاهده کردیم راه حلی که برای حفظ و استفاده‌ی عقلانی از منابع آب وجود دارد مستلزم مجموعه‌ی پیچیده‌ای از اقدامات در سطح ملی و منطقه‌ای و مهم‌تر از آن ایجاد موسسات قدرتمند است. اگر شکل‌گیری موسسات در سطح ملی موفق نباشد، احتمالا نمی‌توانیم شاهد ظهور موسسات توانا در سطح منطقه‌ای باشیم. به نظر می‌رسد که دولت‌های محلی و مردم این مناطق برای مقابله با این چالش و جلوگیری از بحران آب آماده نیستند. با توجه به وضع موجود به نظر می‌رسد امیدی به حل مشکل کمبود آب در این منطقه نیست؛ مگر این که اگر مردم این منطقه واقعا مشکل کمبود آب را تجربه و بتوانند دولت‌ها را متقاعد کنند که سیاست‌های قوی‌تری اتخاد کرده و به دنبال تغییر وضعیت باشند.

مترجم: حسام حسین‌پور‍

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۴۱
پیمان صاحبی


لیلا مرگن:

توسعه کارخانه‌های سیمان از آن دسته پروژه‌های عمرانی است که در حال گسترش یافتن در عرصه‌های جنگلی است. در حاشیه بسیاری از همایش‌ها، کارشناسان نسبت به تبعات توسعه این کارخانه‌ها در دل جنگل‌های هیرکانی تذکر و هشدار لازم را می‌دهند اما غلبه تفکر توسعه طلب بر تفکرات حفاظتی، اجازه نمی‌دهد صداهای کارشناسی به جایی برسد. جدیدترین رویداد رخ داده در زمینه توسعه کارخانه‌های سیمان، راه‌اندازی مجدد کارخانه کیاسر است که اخیرا به دلیل کمبود ماده اولیه تعطیل شده . این کارخانه یک روز پس از تعطیلی بازگشایی شد!

لیست بلند بالای کارخانه‌های سیمان ایران را با سرچ اینترنتی می‌توان پیدا کرد. اگرچه در سایت‌های مختلف تعداد کارخانه‌های سیمان متفاوت است اما نام ۶۰ تا ۷۰ کارخانه در لیست‌های موجود در فضای وب، به چشم می‌خورد. در برخی صفحات هم تصویری ماهواره‌ای از محل احداث کارخانه ارائه شده است. در عموم این تصاویر، کارخانه نقطه کوچکی در کنار محوطه وسیعی است که با استفاده از ماشین‌آلات سنگین، ماده اولیه را از محوطه استخراج و به محل کارخانه منتقل می‌کند. سیمان از ترکیب مصالح آهکی، رس، سیلیس و اکسیدهای معدنی در دمای ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ درجه سانتی‌گراد ساخته می‌شود. به جسم حاصل، پس از حرارت دادن کلینکر گویند. هر جایی از طبیعت ایران که این ترکیبات را داشته باشد، نقطه هدفی برای احداث کارخانه‌های سیمان به حساب می‌آید. جنگل‌های شمال کشور با وجود تمام حساسیت‌هایی که درباره مدیریت آنها در جامعه شکل گرفته هم از این قاعده کلی مستثنی نیستند. در لیست بلند بالای کارخانه‌های سیمان ایران، نام سیمان نکا، پیوند گلستان، فراز فیروز کوه، خزر، کیاسر، لوشان، سیدکو و سیمان اسپندار به چشم می‌خورد. محل احداث تمام این کارخانه‌ها در جنگل‌های شمال واقع شده و تصاویر و عکس‌های هوایی نشان می‌دهد که تا شعاع چند کیلومتری کارخانه، برای تامین ماده اولیه آن تخلیه می‌شود. حاصل این فعالیت باقی ماندن زمین لخت و عاری از هر نوع پوشش گیاهی در دل جنگل‌های شمال است.

فقط کارخانه سیمان نکا یک میلیون و ۵۰۰ هزار متر مربع از عرصه‌های جنگلی شمال کشور را تحت تاثیر قرار داده است اما نکته تامل برانگیز در فعالیت کارخانه‌های سیمان شمال که فریاد همه کارشناسان این عرصه را نیز درآورده، صرفا تخریب عرصه توسط این کارخانه‌ها نیست. بلکه اصرار بر تداوم فعالیت برخی کارخانه‌های فاقد صرفه اقتصادی یا بدون ماده اولیه، نکته‌ای است مورد اعتراض کارشناسان منابع طبیعی است. این کارشناسان معتقد هستند که باید رویه حاکم بر توسعه صنایع اصلاح شود.

سیمان کیاسر نرفته، برگشت!

در هفته گذشته، منابع خبری شمال کشور اعلام کردند که کارخانه سیمان کیاسر به دلیل کمبود ماده اولیه تعطیل شد. این نخستین باری نبود که کارخانه کیاسر، تعطیلیش را اعلام می‌کرد. بر اساس اطلاعات موجود ۲۲ دی ماه سال ۹۳، رسانه‌های استانی به نقل از روابط عمومی فرمانداری ساری خبر دادند که کارخانه کیاسر به منظور تعمیر کوره‌ها، تعطیل شد. در ۱۱ مهرماه سال ۹۴ نیز بار دیگر این کارخانه تعطیل و دلیل آن، عدم اجرای مصوبه دولت اعلام شد. هفته گذشته نیز خبر رسید که کارخانه سیمان کیاسر به دلیل کمبود ماده اولیه تعطیل شد اما فردای اعلام این خبر، با حضور برخی مسئولان قضایی استان، بار دیگر این کارخانه فعالیت خود را آغاز کرد! مدیران کارخانه کیاسر اگر چه مدعی هستند که هیچ تخریبی در عرصه‌های جنگلی ایجاد نمی‌کنند اما فرآیند کشیدن جاده دسترسی به این کارخانه طی سال‌های فعالیت آن نیز نشان می‌دهد بخش زیادی از جنگل‌های هیرکانی به دلیل آزمون و خطاهای مدیران این کارخانه، دچار آسیب شده است.

آن طور که منابع محلی می‌گویند، صاحبان این کارخانه سیمان نخستین بار مسیر روستای ترکام را برای جاده دسترسی این کارخانه در نظر می‌گیرند. وارد عملیات ساخت جاده می‌شوند اما شیب نامناسب زمین، سبب می‌شود با وجودی که مسیر را زخمی کرده بودند، از ادامه کار منصرف شوند. بعد از آن، مسیر روستای وستمین کیاسر را برای جاده جدید در نظر می‌گیرند. اما باز هم بعد از تخریب عرصه‌ از ادامه فعالیت باز می‌مانند و در نهایت به گزینه‌ای تن می‌دهند که کارشناسان منابع طبیعی از ابتدا به آنها پیشنهاد کرده بودند. مدیران کارخانه کیاسر پس از دو بار آزمون و خطا، نهایت به جاده جنگلی پیشنهادی کارشناسان منابع طبیعی تن می‌دهند و تصمیم می‌گیرند که محصولات خود را با کمک گرفتن از این جاده جنگلی از کارخانه به سایر نقاط ارسال کنند.

تلاش برای گسترش محل استخراج ماده اولیه

کارخانه سیمان کیاسر در اراضی اختلافی بین منابع طبیعی و مردم احداث شد و تا مدتی از مواد اولیه موجود در همین منطقه نیز نیازهای خود را تامین می‌کرد. با پایان یافتن ماده اولیه موجود در اراضی متعلق به کارخانه، مدیران این مجموعه در داخل عرصه جنگلی محوطه‌ای را شناسایی می‌کنند که دارای بیرون زدگی‌های سنگی بود. بعد از شناسایی این منطقه به مسئولان منابع طبیعی فشار می‌آورند که بهترین مصالح در این قسمت وجود دارد و تلاش می‌کنند مجوز برداشت ماده اولیه را از این نقطه دریافت کنند. این درخواست کارخانه سیمان کیاسر، با مخالفت شورایعالی جنگل، معاونت امور جنگل سازمان جنگل‌ها و کمیته فنی استان مواجه می‌شود و حالا خبر می‌رسد که بعد از یک تعطیلی یک روزه که احتمالا مصلحتی و برای اعمال فشار بر کارشناسان منابع طبیعی بوده است، بار دیگر کارخانه فعالیت خود را آغاز کرده است. سئوال اینجاست که اگر کارخانه کیاسر کمبود ماده اولیه دارد و به دنبال مکانی جدید برای استخراج ماده اولیه است، چگونه بعد از یک تعطیلی یک روزه، مجددا به کار خود ادامه داده است؟

این کارخانه در مرز بین استان مازندران و سمنان واقع شده و اهمیت حفظ جنگل با هدف تامین منابع آب استان سمنان، از اولویت‌های نظام است، چگونه یک کارخانه سیمان این اولویت را ندیده گرفته و با استفاده از ابزارهای قدرت به دنبال کسب مجوز برای استخراج ماده اولیه در دل جنگل‌های هیرکانی است؟ طبق قانون، استخراج مواد اولیه در داخل جنگل‌های هیرکانی تابع ضوابط سختگیرانه‌ای است. اما به نظر می‌‎رسد مدیران کارخانه سیمان کیاسر تلاش می‌کنند با استفاده از ابزارهای فراقانونی بخشی از جنگل‌های هیرکانی را تصاحب کنند.

آن طور که کارشناسان مستقر در استان مازندران اعلام کرده‌اند، در ۲۵ کیلومتری این کارخانه، عرصه‌های مناسبی برای استخراج ماده اولیه وجود دارد اما صاحبان سیمان کیاسر با این توجیه که حمل ماده اولیه به محل کارخانه مقرون به صرفه نیست، حاضر نیستند از مسافت‌های دورتر برای تامین نیازهای خود ماده اولیه استخراج کنند. نتیجه اینکه اگر فعالان محیط زیست و کارشناسان منابع طبیعی برای مقابله با زیاده خواهی‌های فراقانونی یک کارخانه سیمان که در پوشش ایجاد اشتغال برای ۲۰۰ نفر تلاش می‌کند به تعهدات خود در قبال حفظ محیط زیست عمل نکند، ایستادگی نکنند، به زودی شاهد از بین رفتن بخش دیگری از جنگل‌‎های ارزشمند هیرکانی با هدف حفظ اشتغال ۲۰۰ نفر خواهیم بود. در این میان، برای حفظ منفعت امروز جمعیتی کوچک، منافع نسل آتی قربانی خواهد شد

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۳۹
پیمان صاحبی


 

کابوس خشکسالی به شمال سرایت کرد

شاید کمتر کسی باور کند که پای خشکسالی به شمال کشور با بالاترین میانگین بارشی هم باز شده است.

پزارش سلامت نیوز، وقایع اتفاقیه نوشت: نگرانی از بحران آب در مناطق جنوبی و مرکزی ایران اگرچه به امری عادی تبدیل شده اما بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد شهرهای شمالی کشور که بیشترین میزان بارش در آنها اتفاق افتاده هم از این خطر در امان نیستند. گیلان با بارش سالانه به‌طور میانگین بیش از هزار و 200 میلی‌متر باران، از پرباران‌ترین استان‌های کشور است اما ناباورانه، خشکسالی بر سر این استان نیز سایه انداخته و آب شرب شماری از روستاها و کشاورزی را در معرض تهدید قرار داده است. ایران بین 24 کشوری است که وضعیت آب در آنها خطرناک شناخته شده، است. دوشادوش استان‌هایی که کمترین بارندگی را دارند و شاید بارندگی سالانه آنها بین 200 تا 300 میلی‌متر باشد، گیلان نیز طلب آب می‌کند حال اینکه، میزان بارش سالانه در این استان افزون بر هزار و 200 میلی‌متر است؛ با این وجود، باور‌کردنی نیست که گیلان نیز با وجود بارش‌های فراوان، رودخانه‌های خروشان فصلی و دائمی از تازیانه تنش‌های آبی بی‌بهره باشد. به گفته کارشناسان؛ سالانه میزان زیادی از بارش‌ها در این استان، وارد رودخانه‌ها و دریای خزر شده و با آب‌های آلوده ناشی از فاضلاب و پسماندهای صنعتی مخلوط می‌شود و به عبارت دقیق‌تر، به‌سادگی به هدر می‌رود.


مهار و ذخیره‌سازی بارش‌ها


کارشناس مطالعات مرکز تحقیقات اداره کل هواشناسی گیلان می‌گوید: اگرچه گیلان پربارش‌ترین استان کشور بوده و دارای رکوردهای بارشی منحصر به منطقه از جمله بارش 127 میلی‌متری در رشت (سوم مهر 1391) است که طی زمان کمتر از پنج ساعت بارید اما همزمان با موسم تابستان، باز خشکسالی با این استان همنوا می‌شود. سمانه نگاه بارش 330 میلی‌متری باران طی سه روز پایانی هفته نخست آبان سال 94 را از دیگر باران‌های بی‌سابقه کشور عنوان کرده و به ایرنا می‌گوید: مشخصه عمده اقلیمی، توپوگرافی و جغرافیایی این استان موجب شده که بخش قابل‌توجهی از بارش‌ها در زمان کوتاهی از دسترس خارج شده و وارد دریا شوند.

او ادامه داد: با توجه به نمودارهای آماری، متوسط بارش سالانه 15 سال اخیر رشت، حدود هزار و 265 میلی‌متر است اما توزیع ماهانه بارش رشت نشان می‌دهد که بخش اعظم این بارش‌ها شامل حدود 70 درصد، در نیمه دوم سال یعنی فصل‌های پاییز و زمستان می‌بارد که تقریبا حجم وسیعی از آن وارد دریا می‌شود. به گفته نگاه، از طرفی اگرچه در نیمه اول سال حدود 30 درصد بارش سالانه گیلان به وقوع می‌پیوندد اما حدود نیمی از این بارش‌ها در اواخر مرداد و شهریور که زمان ورود سامانه‌های بارشی به استان گیلان است، اتفاق می‌افتد و در بسیاری از موارد، به‌دلیل مقارن‌بودن با زمان برداشت محصول برنج، موجب خسارت به شالیزارها می‌شود. به عبارت دیگر، به سبب توزیع زمانی نامناسب بارش، ویژگی‌های جغرافیایی خاص این منطقه همچون باریک‌بودن عرض نوار ساحلی در اثر نزدیکی کوهستان و دریا، نبود زیرساخت‌های مناسب برای ذخیره‌سازی نزولات جوی و مهار بارش‌ها به‌عنوان منابع آبی داخلی استان، نمی‌توان نیاز آبی گیلان را در بخش‌های مختلف از جمله کشاورزی و شرب مستقل از منابع آبی خارج استان تصور کرد.

نگاه به وضعیت سال زراعی جاری اشاره کرده و می‌گوید: از ابتدای سال زراعی 1396 - 1395 یعنی از آغاز مهر سال گذشته تا پایان دهه اول تیر امسال، در پهنه استان گیلان، به‌طور متوسط حدود 742 میلی‌متر بارندگی به ثبت رسیده که در مقایسه با میانگین بلندمدت، حدود یک درصد افزایش بارش و در مقایسه با سال گذشته حدود 14 درصد کاهش بارش داشته است. درواقع بارش گیلان طی سال آبی اخیر مشابه میانگین بلندمدت بوده است. نگاه یادآوری کرد: حدود 80 درصد از بارش ذکر‌شده، طی 6 ماه فصل‌های پاییز و زمستان گذشته به وقوع پیوسته که عملا از دسترس خارج بوده و قابل مهار‌کردن و ذخیره‌سازی نیست.

حدود 150 میلی‌متر از بارش 742 میلی‌متری استان در فصل کشت یعنی از ابتدای فروردین تاکنون اتفاق افتاده که به‌طور مستقیم برای مصارف کشاورزی به کار گرفته می‌شود. نگاه یادآوری کرد: بارش‌های بهنگام فصل بهار، در کنار منابع داخلی ذخیره آب از قبیل رودخانه‌های داخلی، آب‌بندان‌ها، چشمه‌ها و... برای آبیاری بیش از 70 هزار هکتار از شالیزارهای استان که خارج از شبکه آبیاری سد سفید‌رود و به صورت سنتی آبخور هستند، بسیار حائزاهمیت است. باوجود اینکه شرایط دمایی استان طی فصل بهار امسال مشابه میانگین بلندمدت بوده اما بارش طی این بازه، با کاهش 16 درصدی مواجه بوده است. نگاه ادامه می‌دهد: همه استان‌های حوضه سد سفیدرود در مقایسه با شرایط میانگین بلندمدت با کاهش چهار تا 22 درصدی بارش مواجه بوده‌اند که در این میان، بیشترین کاهش مربوط به استان زنجان است.


جمع‌بندی شرایط بارشی گیلان و استان‌های حوضه سد سفیدرود، بیانگر کاهش نزولات جوی و به تبع آن کاهش آورد آب این سد است. این کارشناس هواشناسی لزوم صرفه‌جویی در مصرف آب بخش‌های مختلف به‌ویژه کشاورزی و همچنین آبیاری تناوبی بر‌اساس نوبت‌بندی آب خروجی سد سفیدرود برای به حداقل‌رساندن خسارت‌های ناشی از کم‌آبی را اجتناب‌ناپذیر دانست.


سدها و حفاظت از محیط‌زیست


مسئولان تقویت زیرساخت‌هایی همچون احداث سدها را در ذخیره‌سازی بارش‌ها مؤثر می‌دانند و نه‌تنها احداث آنها را به ضرر محیط‌زیست نمی‌دانند، بلکه حافظ محیط‌زیست استان نیز به شمار می‌آید. در همین زمینه مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای گیلان به ایرنا می‌گوید: عملیات سد‌سازی در استان برای حفظ محیط‌زیست یک فرصت است. کاظم لطفی بحث اعتبارات و مسائل زیست‌محیطی را برای احداث سدهای پیش‌بینی‌شده سرعت‌گیر خواند و گفت: سدسازی فقط در استان‌های شمالی توجیه دارد.


صرفه‌جویی آب در کشاورزی


معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی گیلان نیز معتقد است: سالانه حدود 9 میلیارد مترمکعب آب تجدید‌شونده در استان وجود دارد که حدود 2,7 میلیارد مترمکعب، مورد نیاز اراضی شالیزاری گیلان است.
حبیب جهانساز افزود: از این میزان آب مورد نیاز، 1,8 میلیارد مترمکعب در زیر سد سفیدرود و مابقی آن در خارج از شبکه مدرن سفیدرود و در اراضی سنتی آبخور نیاز است. او اضافه کرد: آب اراضی شالیزاری استان از دو منبع سد سفیدرود و رودخانه‌های فصلی و دائمی وابسته به بارش‌های فصلی است؛ 171 هزار هکتار از اراضی از سد سفید‌رود و 600 هزار هکتار از سایر منابع فصلی مشروب می‌شوند.


جهانساز با بیان اینکه کشاورزان گیلانی برای عملیات شخم و آماده‌سازی زمین بیشتر از آب باران و آب‌های جاری در دسترس فصل‌های پاییز و زمستان استفاده می‌کنند، گفت: کشاورزان طی چند سال اخیر از آب سد به‌واسطه محدودیت منابع حداکثر از 15 اردیبهشت تا 15 مرداد استفاده می‌کنند. معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی گیلان با بیان اینکه برای هر هکتار شالیزار حدود 10 تا 12 هزار مترمکعب آب مورد نیاز است، ادامه داد: در سال‌های اخیر با توجه به محدودیت منابع آبی، اقدامات صرفه‌جویانه خوبی صورت گرفته که باعث شد فقط در زیر شبکه مدرن سالانه بالغ بر 350 میلیون مترمکعب صرفه‌جویی شود. او اجرای شخم زمستانه، تنظیم کوتاه‌کردن تقویم زراعی استان، تقویت ناوگان ماشین‌آلات، اجرای آبیاری نوبتی به جای غرقاب دائم، استفاده از آب‌های زهکش و کاشت ارقام زودرس را از جمله راهکارها برای صرفه‌جویی آب در کشاورزی ذکر کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۳۷
پیمان صاحبی


 

افزایش تبخیردریاچه ارومیه به دلیل گرما

 مدیرکل بحران استان آذربایجان شرقی گفت: گرم شدن هوا در روزهای گذشته تبخیر زیاد دریاچه ارومیه را به همراه داشته است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا،خلیل ساعی روز چهارشنبه افزود: طبق پیش بینی هواشناسی در روزهای آینده نیز با گرم تر شدن هوا، سرعت تبخیر در دریاچه ارومیه نیز افزایش خواهد یافت.


وی گفت: تراز دریاچه ارومیه نسبت به مشابه سال قبل 26 سانتی متر کاهش یافته است، اما نسبت به مهرماه پارسال 7 سانتی افزایش دارد.
مدیرکل بحران آذربایجان شرقی،کاهش مصرف آب در بخش مختلف و همچنین حمایت بیشتر را برای تثبیت آب دریاچه ارومیه خواستار شد و افزود : کارهای اجرایی احیای دریاچه ارومیه در دو دوره کوتاه مدت و میان مدت انجام می گیرد تا به اهداف مورد نظر در سال 2002 برسیم.
ساعی گفت: اقداماتی در بخش صرفه جویی در آب کشاورزی و هدایت روان آب ها و تغییر الگوی کشت و همچنین مسدود کردن کارهای غیرمجاز انجام می گیرد مربوط به کارهای میان مدت است.


وی افزود: در طولانی مدت نیز در سال 1398 نیز از طریق آب رودخانه زاب کردستان و صرفه جویی تعیین شده هر شهرستان در بخش کشاورزی و پسآب تصفیه خانه شهرهای بزرگ 2 میلیارد و 300 میلیون مترمکعب آب به دریاچه ارومیه هدایت خواهد شد تا اقدامات اساسی در زمینه احیای این دریاچه انجام گیرد .
دریاچه اُرومیه نام دریاچه‌ای در شمال غربی کشور ایران است؛ طبق تقسیمات کشوری ایران، این دریاچه میان دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی قرار گرفته است.


مساحت این دریاچه در تابستان 2015 در حدود شش هزار کیلومتر مربع بود که در ردیف 25 مین دریاچه بزرگ دنیا از نظر مساحت قرار می‌گیرد.
دریاچه ارومیه در سال 1352 در فهرست پارک‌های ملی ایران به ثبت رسید. پارک ملی دریاچه ارومیه، از زیستگاه‌های طبیعی جانوران در ایران می‌باشد. این پارک ملی با وسعت 462 هزار و 600 هکتار همچنین یکی از 9 ذخیره‌گاه زیست‌کره در ایران است.


دریاچه ارومیه در دو دهه اخیر به دلایلی همچون خشکسالی های مداوم، افزایش تعداد سدها و برداشت های بیش از حد از سفره های آب زیرزمینی به مشکل خشکیدن مواجه شده است.


دولت تدبیر و امید در چهار سال اخیر گام های مفیدی برای تثبیت دریاچه در مرحله نخست و احیای ان در مرحله بعد برداشته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۳۶
پیمان صاحبی