منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۲۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است


 وحید اسلام زاده

اشاره: عرصه های طبیعی در معرض بیشترین و سهمناکترین آسیب ها و بلایا و حوادث و وقایع انسانی و غیرانسانی هم قرار دارند. مرگ تدریجی مراتع، مصیبت خشکسالی های پی در پی و به دنبال آن هم نابودی زیستگاه های طبیعی و به تَبَع آن، مهاجرت های توده وار خانوارها و در نهایت هم، سقوط تمدنهای بشری در یک ناحیه دیگر از سرزمین های مسکونی بر روی کره زمین را در پی داشته است. با توجه به این پیامدها، ضرورت حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع، به عنوان یکی از عمده ترین موضوع در مدیریت پایدار مراتع کشور در گفت و گو با دکتر اسماعیل شهبازی مورد توجه واقع شده است. سرمشق شهبازی برای حفظ و احیاء مراتع، بهره مندی از مکتب آموزشی ترویجی است. اسماعیل شهبازی فوق لیسانس خود را در رشته ی ترویج کشاورزی در سال ۱۳۵۰ از دانشکده ی علوم کشاورزی دانشگاه آمریکائی بیروت، سپس دکترای مهندسی خود در تولیدات کشاورزی (آموزش ترویج و توسعه ی روستائی) را در سال ۱۳۵۷ از دانشگاه ملّیِ پلیتکنیک تولوز در فرانسه، دریافت کرد. از اسماعیل شهبازی به عنوان "چهرة ماندگار ترویج کشاورزی علمی کشور" تقدیر به عمل آمده است. گفت و گو با او از نظرتان می گذرد.

برای این که تعریف یکسانی از مرتع و دام داشته باشیم لطفاً کوتاه مرتع و دام را تعریف کنید؟

انگیزه انسان های اولیه برای استقرار و زندگی در یک مکان بر روی کره زمین، نه صرفاً به قصد سنگرگزینی تدافعی برای مصون ماندن از تهاجم دشمنان و جانوران و در امان ماندن از عوارض جوی و سرما و گرما و بارندگی های موسمی که اساساً و عمدتاً برای دسترسی به مراتع پردوام و سرسبز و خرم برای چرای دام ها و به دنبال آن، خوراک یومیه خود و خانوار خود و ادامه زندگی در طول زمان بوده است. امروزه هم، به رغم همه تغییرات و تحولاتی که در اصول و شیوه های زندگی ابناء بشر رخ داده است، هنوز که هنوز است بشر برای ادامه زندگی یومیه خود غذا می خواهد. و از این رو، چون بشر برای بقاء موجودیت خود در این جهان همواره چنین نیازی دارد پس در سطح کلان، لازمه وجود و پایداری چنین شیوه ای از زندگی، وجود دام و مرتع در دسترس انسان است.

مشکل اصلی و مشکلات تَبَعی مراتع و دام در کشور ما چیست؟

مشکل اصلی در فرایند حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری پایدار از مراتع کشور در این است که اکثریت قریب به اتفاق جمعیت بهره بردار از عرصه های طبیعی، فاقد مهارت و اطلاعات علمی و کاربردی لازم و کافی برای بهره برداری و نگهداری از مراتع، متناسب با تغییرات و تحولات فنی و تکنولوژیکی در دنیای امروز هستند. این جمعیت بهره بردار و به عبارتی موثر بر سرنوشت مرتع، تنها دامداران روستایی و عشایری نیستند بلکه اغلب خیلی از جمعیت کلی سرزمین از جمله توسعه گران صنعتی و خدماتی و کشاورزی را به طور اعم و علاقمندان به گردشگری و طبیعت گردی و تفریحات میدانی را هم به طور اخص شامل می شود. بدین صورت، تاثیرگذاران بر سرنوشت منابع مرتعی را میتوان عموماً همه مردم، و خصوصاً جمعیتهای عشایری و روستایی و در عین حال، همه مقامات در سلسله مراتب مدیریتی، اعم از چوپان و رمه گردان و گالش و چَپُن و مالدار و چوبدار و میداندار و گله دار و رمه دار و دامدار و مزرعه دار و سرمایه گذار و کارآفرین و تعاونی خوراک دام و مسوول سکوی شیر و کارخانه دار و نیز، استاد و کارشناس و مدیر و مجری و قاضی و داور و وکیل و وزیر و روسای قوا دانست.

به تَبَع این حیطه وسیع از جمعیت های عام و خاص به عنوان تاثیرگذاران بر سرنوشت منابع مرتعی، مشکل اصلی در مدیریت پایدار مراتع ایران را می توان این گونه بیان کرد و آن این که مشکل اصلی عبارت از فقدان مهارت و اطلاعات علمی – کاربردی لازم و کافی در بین تاثیرگذاران بر سرنوشت منابع مرتعی در فرایند حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع است. این مشکل اساسی را هم می توان به مشکلات تَبَعی زیر تجزیه کرد:

۱- نه چوپانان روستایی، نه رمه گردانان عشایری و نه گالش ها و چَپُنای جنگلی هیچ یک برای بهره برداری و نگهداری از منابع مرتعی، توسط نهادها و ارگان های مسوول نه به رسمیت شناخته شده اند تا بیمه و تامین شوند، نه مورد اعتناء واقع شده اند تا آموزش فنی و حرفه ای ببینند. تا آن جا که از دید متولیان جامعه، انگاری که این قشر از فعالیت اقتصادی و زیست محیطی اصولاٌ وجود خارجی ندارد و یا در جریان تغییرات و تحولات عصر جدید این رشته از مهارت های فنی و این شغل مشاغل تولیدی حذف شده اند. بنابراین، یکی از مشکلات اصلی در فرایند مدیریت مراتع کشور، فقدان مهارت و اطلاعات علمی و کاربردی لازم و کافی در بین چوپانان و رمه گردانان برای بهره برداری و نگهداری از مراتع طبیعی است.

۲- یکی دیگر از مشکلات اصلی در فرایند مدیریت مراتع کشور، فقدان اطلاعات علمی و کاربردی به روز در بین مالداران و چوبداران و میدان داران دام در جریان نقل و انتقالات و اسکان موقت دام ها یا گله ها و یا رمه ها در "منزل" یا توقفگاه های میان بند و یا در میادین صحرایی و بیابانی در راه عرضه به بازار فروش است.

۳- از دیگر مشکلات اصلی در فرایند مدیریت پایدار مراتع کشور، کهنگی و ناهماهنگی دانش و مهارت های بومی گله داران و رمه داران و دامداران و مالداران و مزرعه داران در مقایسه با نوآوری های رایج در عصر جدید در رابطه با پرورش دام و تولید فراورده های دامی است.

۴- یکی دیگر از مشکلات اصلی در فرایند مدیریت مراتع کشور، عدم اشراف اطلاعاتی و یا به عبارتی، فقدان اطلاعات علمی لازم و کافی در بین استادان و متخصصان و کارشناسان و داوران و نیز، در بین سیاستگزاران و برنامه ریزان و تصمیم سازان و مدیران و مجریان و خلاصه وکیلان و وزیران و روسای قوا یا مدیران عالی جامعه در زمینه های دانش و مهارت های بومی درباره سرمایه های دامی و منابع مرتعی و جایگاه این دو عامل حیاتی در چرخش زندگی انسان و گیاه و دام در سطح کشور و در زندگی عامه مردم کشور است. ای بسا برخی از این مقامات اصولاً پرداختن به امور مربوط به دام و مرتع در زندگی بشر عصر اینترنت در قرن ۲۱ را آنقدر عامیانه و کهنه و قرون وسطایی تلقی می کنند که اندیشه و اقدام پیرامون آن ها را دون شان خود می دانند.

این گروه از تصمیم سازان و تصمیم گیرن و مجریان و مدیران کشوری، به طور کلی به سرمایه های اجتماعی و به ویژه به دانش و مهارتهای بومی روستاییان و ایلات و عشایر توجه لازم و کافی معطوف نداشته و همه امور مربوط به کشاورزی و منابع طبیعی را به طور اعم و مرتع و دام را به طور اخص، در قالب فناوریهای نوین ارزیابی می کنند و راه علاج هر درد سنتی و محلی و بومی را هم در استفاده از فناوری های وارداتی می پندارند. موارد چهارگانه بالا، عمده ترین مشکلات تَبَعی عدم آگاهی گروه های عام و خاص از اصول و موازین مقدماتی در روند حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع کشور است.

چگونه می توان در مقام دفع و رفع این مشکل اصلی و مشکلات تَبَعی آن، با استفاده از روش های آموزشی ترویج اقدام کرد؟

این موضوع در آغاز هر برنامه عمرانی در کشور، می باید به صورت یک مسأله محوری برای همه ارگان ها و نهادهای ذی ربط مرح می بود. ولی شواهد تاریخی و تجربی حاکی از این واقعیت تلخ است که به موضوع آموزش برای گروه های چهارگانه بالا به طور اعم، و به آموزش های ترویجی مناسب برای گروه های بهره بردار به طور اخص – اگر هم در بعضی از برنامه ها مطرح بوده – به نحوی اجراء می شده که موضوع آموزش همواره نه در متن، که در حواشی کم رنگ برنامه ها و طرح ها و پروژه های مربوط مورد اشاره واقع می شده و به طور تشریفاتی به مرحله اجراء در می آمده است.

بررسی ژرف این مسأله از این بابت بسیار ضرورت دارد که از یک طرف در رابطه با بهره برداران مستعد آموزش (اعم از چوپان و دامدار و مالدار و...) که مخاطبان یا گروه های هدف این گفت وگو هستند، ملاحظه می شود که:

۱- خیلی از بهره برداران عشایری و روستایی از سواد فنی لازم برای پذیرش شیوه های نوین مناسب و نوآوری هایی مربوط، بی بهره و یا کم بهره اند. در حالی که اغلب دارای آگاهی های لازم و کافی در زمینه های دانش و مهارت های بومی و سنتی پیرامون مرتع و مرتعداری و دام و دامداری هستند.

۲- اکثریت قریب به اتفاق بهره برداران مستعد آموزش در خانوارهای روستایی دارای مشاغل و مهارت های حرفه ای مشخص و گاهی هم مختلف در امور کشاورزی (امور زراعی و باغی و دامی) هستند و لذا کسب دانش فنی و مهارت آموزی برای مرتعداری را جزو حرفه اصلی خویش تلقی نکرده و از انگیزه های اقتصادی و اجتماعی لازم برای فراگیری فنون و مهارت های مورد نظر در این زمینه بی بهره و یا کم علاقه اند. در این باره اگرچه این کلیت را نمی توان در مورد ایلات و عشایر که شغل و حرفه قومی و قبیله ای آنان علی الاصول گله داری و رمه گردانی است تعمیم داد، ولیکن از آن جا که در نتیجه اقدامات دولت های گذشته و حال برای تخت قاپو کردن عشایر و نیز، در نتیجه تاثیرپذیری ایلات و عشایر از تغییرات و تحولات عصر جدید، گفتنی است که در حال حاضر روند اسکان عشایر در مناطق ییلاقی و یا قشلاقی خود و یا در کانون ها و زیستگاه هایی که به کمک سازمان امور عشایری احداث و راه اندازی می شوند، روند روستانشینی و یا حتی شهر و شهرک نشینی عشایر هم، همچنان در جریان است. از این رو، مسأله تعدد مشاغل و مهارت های حرفه ای در امور کشاورزی هم در مورد ایلات و عشایر می تواند مطرح باشد.

۳- مخاطبان برنامه های آموزشی ترویج در این گفت وگو عمدتاً مشتمل بر بزرگسالان روستایی و عشایری هستندکه به علت درگیری در حرفه های مختلف کشاورزی، آمادگی لازم و کافی برای کسب آموزش های نوین در یک رشته فنی دیگر در زمینه منابع طبیعی را ندارند و در خیلی از موارد، خود را مستعد این گونه آموزش ها نمی دانند و از انگیزه های لازم و کافی برخوردار نیستند و بالاخره این که

۴- روستاییان و عشایر به طور اعم و بزرگسالان روستایی و عشایری به طور اخص در حد قابل ملاحظه ای متکی به تجربیات گذشته خود و پشتیبانشان بوده و بدین سبب، آموزش بزرگسالان روستایی و عشایری همواره با "دیرپذیری" پدیده های نوین و نوآوری ها توأم است.

از طرف دیگر فرض بر این است که در رابطه با وظایف دولت و یا ارگان ها و نهادهای عمومی مسوول سیاستگزاری و برنامه ریزی و نظارت بر اجرای برنامه های حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع کشور – مثلاً وزارت جهاد کشاورزی، سازمان جنگل ها و مراتع و آبخیزداری، سازمان حفاظت محیط زیست و... بررسی برای دفع و رفع این مسأله محوری از این باب ضرورت داشته باشد که:

۱- نهاد مسوول حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع کشور اراده کرده باشد تا به روند دیرپا ولی ناموفق سرمایه گذاری های فیزیکی سنگین در امور اجرایی و اداری و حقوقی پایان دهد و راهبرد سرمایه گذاری در آموزش و پرورش نیروی انسانی کارگزار و بهره بردار از منابع مرتعی را برگزیند و از این رو ضرورت داشته باشد که مسأله محوری مورد نظر از ابعاد مختلف مورد بررسی ژرف قرار گیرد.

۲- آموزش گروه های هدف روستایی و عشایری در زمینه های مربوط به برنامه های حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع کشور بک برنامه نو است و بدین لحاظ دارای کمترین سابقه تجربه علمی و عملی در مناطق روستایی و عشایری در داخل کشور است. از این رو، طبیعت سرمایه گذاری در زمینه آموزش و پرورش منابع انسانی (کارگزار و بهره بردار) و آن هم در فعالیت های حفظ، احیا، و توسعه و بهره برداری بهینه ای مراتع کشور، می طلبد که مسأله محوری مبنای این برنامه آموزشی مورد بررسی ژرف قرار گیرد و آن گاه تصمیم سازی و تصمیم گیری شود؛

۳- آغاز و تداوم تهیه و اجرای برنامه های ترویجی برای آموزش اصول و شیوه های حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع کشور در هر برنامه عمرانی پنج ساله، درعمل در گرو تصویب طرح ها و تامین و تخصیص اعتبارات مربوط به نهادهای قانونگذار و سیاستگزار است که این هم به نوبه خود در گرو نیل به هدف های مشخص هر برنامه در نتیجه اعمال ارزشیابی های تکوینی و نهایی برنامه مربوط است. و از این رو، مقتضیات فرایند طرح و اجرا و ارزش یابی برنامه های ترویجی ایجاب می کند که مسأله محوری در این گفت وگو در واقع و به نوبه خود مسأله اساسی هر یک از طرح های اجرایی در برنامه های مربوطه نیز باشد، به طوری که به صورت موشکافانه مورد بررسی قرار گیرد که این هم حاکی از اهمیت و ضرورت بررسی این مسأله است و در پایان؛

۴- نتایج برداشت های حاصل از بررسی ژرف مسأله مورد نظر در این گفت وگو در واقع عمل، "چراغ راهنما" است که در یک موضع راهبردی می تواند شاخصه های مفید و موثر و مناسبی برای گزینش رهیافت ها و راه ها و روش های آموزش و ترویجی را به طراحان مربوط بنمایاند و از این رو نیز این بررسی راه گشاست. بدین ترتیب با تکیه بر استدلال های هشتگانه بالا (چهار مورد در رابطه با ارباب رجوع بهره بردار و چهار مورد در ارتباط با ارگان ها و نهادهای کارگزار)، به موارد ضرورت بررسی مسأله از دیدگاه گروه های هدف و ارگان های مسوول و نهادهای ذی ربط آموزشی ترویج اشاره شد.

پیش شرط های حل مسأله محوری مراتع و دام ها چیست؟

پیش شرط ها متنوع و به شرح زیر هستند:

۱- نهادهای سیاستگزار و ارگان های اجرایی مسوول برنامه های حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع کشور، مقدمتاً به راهبرد توسعه منابع انسانی اولویت خواهند داد و در زمینه های ایجاد اشتغال برای اجرای برنامه های آموزشی ترویج، ضمن جلب و جذب مشارکت های مردمی، سرمایه گذاری های لازم و کافی را به عمل خواهند آورد. بدین سان؛

۲- به تَبَع توجه دولت به توسعه منابع انسانی، انگیزه های لازم و کافی در بین بزرگسالان روستایی به منظور کسب دانش و مهارت در حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع کشور، پدید خواهد آمد. و در پی آن؛

۳- ارگان ها و نهادهای مسوول طرح و اجرای برنامه های مربوط به حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع و از جمله سازمان جنگل ها و مراتع و آبخیزداری کشور، سازماندهی های لازم و مناسب برای آغاز و تداوم فعالیت های آموزشی ترویج را در واحدهای همگانی خود در مناطق روستایی و عشایری و عرصه های جنگلی به عمل خواهندآورد، آنگاه؛

۴- آمیزه ای از رهیافت آموزش و دیدار با رهیافت مشارکتی به عنوان موثرین رهیافت ها در فرایند آموزش مهارت های مربوط به حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع به گروه های هدف برنامه، سازماندهی میشود تا در مناطق پیشاهنگ تجربه شود و در طول یک دوره سه ساله اجرا و در عین حال، مورد ارزشیابی های تکوینی و نهایی قرار گیرد.

۵- ارگان ها و نهادهای مسوول و از جمله سازمان جنگل ها و مراتع و آبخیزداری کشور به تدریج سیاست های اجرایی و عملیاتی خود در مناطق روستایی و عشایری و جنگلی را از حالت اجرایی و خدماتی به فرایند آموزشی و ترویجی تبدیل خواهند کرد.

۶- دسترسی به تسهیلات اعتباری لازم با شرایط مناسب از طریق صندوق عمران مراتع (تا چند دهه پیش، برای کمک به بهره برداران از مراتع، صندوق عمران مراتع کشور که از جمله واحدهای اعتباری پیوسته به وزارت منابع طبیعی، وزارت کشاورزی و منابع طبیعی، وزارت کشاورزی و عمران روستایی و وزارت کشاورزی بود که بطوری مفید و موثری وجود داشت و امروزه، احیاء و وجود آن لازم به نظر می رسد.) و یا بانک های تخصصی عامل (کشاورزی، تعاون) مآلاً بهره برداران عشایری و روستایی آموزش دیده داوطلب اجرای برنامه های مربوط به حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع بتوانند آموخته های خود را عملی کنند.

شما در طرح این بحث چه اهدافی را دنبال می کنید؟

هدف کلی من بحث و بررسی پیرامون نقش آموزش های ترویجی در حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع کشور، ضمن تعیین مخاطبان برنامه و نیز، گزینش و پیشنهاد مناسب ترین روش های آموزش ترویجی در زمینه های:

۱- شناخت ماهیت و شخصیت و کیفیات شغلی شاغلانی مانند: چوپان و رمه گردانی و گالش و چَپُن و نقش آنها در مرتعداری و پرورش دام ها؛

۲- شناخت روش های مقابله با حوادث و بلایای طبیعی و مخاطرات انسانی و وحوش در عرصه های مرتعی برای آموزش به چوپانان و رمه گردانان و گالش ها و چَپُنها؛

۳- شناخت روش های پیش بینی هوا و برآورد حوادث و بلایای طبیعی در عرصه های مرتعی برای آموزش به چوپانان و رمه گردانان و پالشها و چَپُنها؛

۴- شناخت گیاهان مرتعی و دوره رویش و ارزش غذایی و موارد مصرف آن ها در زیست بوم های مربوط؛

۵- شناخت نیازهای غذایی دام های مربوط و راه و روش های تامین آن ها از منابع در دسترس؛

۶- شناخت اسباب و ابزار و وسایل مرتعداری و دامداری در مراتع ییلاقی و قشلاقی و میان بند؛

۷- شناخت طرز تهیه و تامین و آماد مصالح بوم آور مرتعداری و دامداری در عرصه های مرتعی؛

۸- شناخت روش های بذرگیری و نگهداری بذور مرتعی؛

۹- شناخت روش های خاک ورزی و آماده سازی عرصه های مرتعی خشک و خالی و فقیر برای ذخیره سازی رطوبت و بذرافشانی و واکاوی دوره ای، در فرایند احیای مراتع و مقاوم سازی زیربناهای عرصه برای افزایش حفظ رطوبت؛

۱۰-شناخت پایگاه شبانه دامداری در عرصه مرتعی و طراحی برای محوطه سازی و حصاربندی؛

۱۱-شناخت طرز ساخت و ساز بهار خواب های امن شبانه دام ها با دسترسی های ساده و عملی و با استفاده از مصالح بوم آور؛

۱۲-شناخت طرز ساخت و ساز و نگهداری اقامتگاه شبانه دامدار و چوپان ها و گالش ها و چَپُنها و نیز انبار و آخور و آبشخور صحرایی با دسترسی های ساده و عملی و با استفاده از مصالح بوم آور.

شما از اصطلاح نظام آموزشی و ترویج بسیار استفاده کرده اید، فلسفه این نظام آموزشی و ترویجی چیست؟

فلسفه استقرار نظام آموزشی و ترویجی در زمینه های حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع مبتنی بر سه رکن: (۱) آموزش مداوم؛ (۲) انگیزش خودیاری؛ (۳) گسترش مشارکت بهره برداران عشایری و روستایی در راستای توسعه پایدار منابع انسانی به منظور نیل به مدیریت پایدار مراتع توسط بهره برداران مربوط است. آموزش مداوم در طول زمان، زمینه ساز ارتقاء سطح معلومات و کسب مهارت های نوین در جریان توانمندسازی اعضای گروه های هدف برنامه های حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع به طور اعم، و بهره برداران عشایری و روستایی به طور اخص است. و بدین ترتیب، آموزش مداوم به عنوان یک پیش نیاز، زمینه ساز ارتقاء قابلیت های نظری و شایستگی های عملی افراد برای حرکت های فردی و اجتماعی است. افزایش تدریجی سطوح معلوماتی و فزونی روزافزون مهارت های فنی و اقتصادی و اجتماعی در هر فرد مورد آموزش، مقدمه ایجاد و تحکیم اعتماد به نفس و نتیجتاً، پیدایش و افزایش انگیزه های خودیاری در فرد می شود. فرد آموزش دیده مطمئن از کارآیی های متکی بر معلومات و مهارت های تخصصی خود، ماهیتاً قائم به ذات و استوار بر خویشتن به بار می نشیند و بدین ترتیب، آموزش مداوم و برنامه ریزی شده برای گروه های هدف برنامه های حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع را میتوان در عین حال، زمینه لازم برای انگیزش اراده خودیاری در بین آنان تلقی کرد. تمایل افراد برای یاوری دادن به دیگران، عمدتاً ناشی از احساس خوداتکایی منتج از خودیاری است. و این هم بدین مفهوم است که وقتی افراد مطلع و ماهر در رویارویی با مسایل و مشکلات، استوار بر پاهای خویش، قد علم میکنند و در عین حال، برای برآوردن خواستها و نیازهای خود مصمم میشوند و به عبارتی، قائم به ذات خود میگردند، آنگاه انگیزه دگریاری و یا یاوری دادن به دیگران، که خصیصه نهفته مدنیت در وجود معنوی انسانهاست، متدرجاً در روحیه ایشان احیاء می شود که این هم در حالات تکاملی خود به صورت مشارکتهای اجتماعی متجلی میشود.

بنابراین فلسفه وجودی نظام آموزشی ترویج برای حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع در نهادها و ارگان های مسوول، مبتنی بر این ضرورت است که برای آموزش ارباب رجوع برنامه ها باید به طور مستمر اقدام کرد و در طول زمان آگاهی های علمی و فنی و اجتماعی آنان را بالا برد تا از این طریق قابلیت ها و شایستگی های آنان به عنوان افراد آموزش دیده ارتقاء یابد. ماهیت این آموزش ها باید به نحوی برنامه ریزی و ارایه شود که روز به روز بر کارآیی های افراد آموزش دیده بیفزاید تا آن جا که با اتکاء به دانستنی های خود، توانایی اداره امور زندگی و اشتغال در یک مسیر هدفمند و مترقی را کسب نمایند و بدون اتکاء به غیر و بی انتظار و توقع از دیگران، به صورت عامل منحصر به فرد در تعیین سرنوشت خود درآیند. وجود افراد مطلع و کاردان و در عین حال خوداتکا و خودیار، امکان تبلور و تشکیل هسته های مشارکتی برای یاوری دادن به دیگران را پی ریزی و نوید می دهد. چه آن که فقط افرا مطلع و کاردان و خوداتکاء و خودیار هستند که در صحنه های عمل و اجرا، ضرورت همفکری و همکاری و همیاری جمعی را درمی یابند. و چه آنکه، به لحاظ همین ویژگی های شخصیتی، برای مشارکت برانگیخته میشوند، و به آن میاندیشند و مآلاً درصدد همبستگی و مشارکت جمعی برمی آیند. و این هم همان خصیصه ای است که فلسفه وجودی ترویج در فرایند حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع به دنبال آن است. مشاکرت مستلزم گردهمایی و همکاری صمیمانه یارانی هم سطح، همفکر، همدل و همراه است. زیرا توان فردی صدها نفر عضو ناهمسطح، ناهمفکر، ناهمدل و ناهمراه در یک تشکل اجتماعی، همواره برای خنثی کردن نیروهای صرف شده برای مقابله با همدیگر به هدر می رود. و از این روست که فلسفه این نظام بر آموزش و پرورش اعضای پروه های اجتماعی روستایی و عشایری تاکید دارد. و نیز، برخوداتکایی و خودیاری آنان پافشاری می کند. بلکه نتیجاً، اعضای یک تشکل اجتماعی برای مشارکت در فرایند حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع، متشکل از اعضایی مطلع و کاردان، خودیار و خوداتکا و در مجموع همسطح، همفکر، همدل و همراه هم باشند. بررسی پیشینه نگاشته های پراکنده درباره دانش و مهارت های بومی، گواهی بر این مدعاست که نظام های مشارکتی سنتی روستایی و عشایری در سرزمین کهن ایران، همواره متکی بر مولفه های هم سطحی، همفکری، همدلی و همراه بوده است. و از این رو، گفتنی است که امروزه وجود همیت مولفه ها هم عامل توفیق فعالیتهای مشارکتی مردم در جوامع روستایی و عشایری بوده و هنور هم است.

استاد شهبازی اصول نظام آموزشی ترویج چیست؟

اصول نظام آموزش ترویجی علی القاعده، ملهم از فلسفه وجودی این نظام است. و از آن جا که سه رکن آموزش مداوم، انگیزش خودیاری و گسترش مشارکت های اجتماعی، ارکان فلسفه وجودی آن را تشکیل می دهند، بنابراین اصول کار ترویج در برنامه های حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع در ارگان ها و نهادهای مسوول، همواره مبتنی بر اندیشه ها، پایه ها، قواعد، قوانین و بنیان هایی است که ماهیتاً حاکی از ارکان این فلسفه وجودی است. از جمله این که:

۱- نظام ترویج در ارگان ها و نهادهای مسوول، یک شاخه تشکیلاتی مستقل آموزشی است و بنابراین، محور فعالیت ها در این نظام، آموزش توده های روستایی و عشایری به منظور ارتقاء توانایی های آنان در راه تحول و توسعه در فرایند حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع است.

۲- - امر محوری آموزش در نظام آموزشی ترویج، مبتنی بر یادگیری مداوم "مروجان حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع" با استفاده از منابع و مراجع دسترس است. و این هم مشتمل بر فراگیری دانش و مهارت های نوین و فناوری های مناسب از مراجع علمی و پژوهشی و همچنین از منابع دانش و مهارت های بومی است.

۳- فراگیری مداوم دانش های نوین و بومی به توسط "مروجان حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع" مقدمه و همزمان با آن، فرادهی آن دانسته ها به ارباب رجوع روستایی و عشایری و به کارشناسان و متخصصان و پژوهشگران علوم طبیعی و اقتصادی و اجتماعی، موخره فرایند آموزش در این نظام است.

۴- فرایند فراگیری و فرادهی علوم و فنون مناسب برنامه های حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع مستلزم اتکاء و پایبندی کارگزاران نظام آموزش ترویجی به استفاده مداوم از منابع پژوهشی متعدد درون و برون سازمانی و درون و برون مرزی است.

۵- هر برنامه آموزش ترویجی مبتنی بر کشف و پرورش استعدادهای اصیل روستایی و عشایری و هدایت و حمایت از افراد مستعد رهبری در زمینه های متنوع فنی در عملیات حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع است.

۶- در فرایند آموزش ارباب رجوع روستایی و عشایری، توجه لازم و کافی معطوف به اصول آموزش بزرگسالان است.

۷- رهیافت نظام آموزش ترویجی در فرایند حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع مبتنی بر آمیزه ای از رهیافت آموزش و دیدار توام با رهیافت مشارکتی ترویج روستایی است. در این رهیافت مروجان نه تنها در نقش آموزشگر برنامه های ترویجی، بلکه همچنان در نقش انگیزش گر و تسریع گر و تسهیل گر تحول و توسعه، مسوولیت ترغیب روستاییان به منظور سازماندهی تشکل های گروهی و تقویت هسته های رهبری محلی در جوامع روستایی و عشایری را در جریان جلب مشارکت همگان برای حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع را برعهده داشته و خواهند داشت.

نتیجه گیری شما از گفت وگوی حاضر چه بود، و این که برای بهتر انجام شدن نظام آموزشی ترویج چه پیشنهاداتی دارید؟

اول نتیجه ای که از این گفت وگو در ذهن دارم را می گویم: با توجه به ضرورت حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع، یکی از عمده ترین اهداف ما طرح راهبردهای آموزشی و ترویجی در فرایند مدیریت پایدار مراتع کشور است. بدین منظور سعی کردم تا ضمن برشمردن مشکل اصلی و مسأله محوری و پیش شرط های حل و رفع آن ها، هدف های موضوعی برای آموزش دو گروه از مخاطبان اثرگذار بر فرایند حفظ، احیاء، توسعه و بهره برداری بهینه از مراتع و در واقع عمل، مدیریت پایدار مراتع، توصیف شود. بهره مندی از مکتب آموزشی ترویجی برای تحقق این اهداف عملیاتی توصیه شده و از این رو، ارکان آن مشتمل بر فلسفه، اصول، اهداف، راهبردها و روش های آموزشی در این مکتب و به ویژه در مورد مدیریت پایدار مراتع، مرور شده است.

پیشنهادهای من هم عبارتند از:

۱- طرح و اجرای یک پروژه پژوهشی درباره موقعیت، وسعت و وضعیت فعلی مراتع ملی، عمومی، شخصی و... نیز مراتع حریم روستاها؛

۲- طرح و اجرای یک پروژه پژوهشی درباره تعداد و کیفیات و مشخصات بهره برداران از مراتع ملّی، عمومی، شخصی، و حریم روستاها در محدوده هر استان؛

۳- طرح و اجرای یک پروژه پژوهشی درباره تعداد و خصوصیات بهره برداران ایلاتی و عشایری منطقه ای و رمه گردان های ناحیه ای برای استفاده از مراتع ملّی و عمومی و شخصی و حریم روستاها؛

۴- طرح و اجرای یک پروژه مطالعاتی درباره ارگان ها و نهادهای ذی مدخل و ذی نفع در امور مرتعداری و بهره برداری از مارتع و نیز، امور دام و خدمات دامداری و دامپروری و دامپرشکی و همچنین، امور عشایری و منابع اعتباری ویژه دامداری و مرتعداری (از قبیل سازمان ها، بانک ها، و صندوق های عامل و...).

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۵۸
پیمان صاحبی


دانشمندان طرحی اروپایی می خواهند از الکتروباکتری برای تصفیه آب استفاده کنند.در اینجا از بوی فاضلاب و پشه و مگس خبری نیست. ساختمانها هم به ساختمانهای صنعتی شباهتی ندارد. پسابهایی که از شهر به این محل جاری می شود، به شیوه ای طبیعی و توسط میکروارگانیسم (میکروبهای) زیرزمین تصفیه و پالایش می شود. روشی قدیمی که با تحقیقاتی که اخیرا انجام شده بهتر شده است.

مزیت استفاده از الکترو باکتری در تصفیه آب
به گزارش نامه نیوز ، الکتروباکتریها وقتی از محیط خارج شود، قادرند آب را ۱۰ برابر سریعتر از معمول تصفیه کنند. به همین دلیل هم محل تصفیه آب به جای شن با موادی پر شده است که هادی جریان الکتریسیته هستند.آبراهام استو نونز، محقق بیوتکنولوژی زیست محیطی و مسئول هماهنگ کننده این طرح درباره این روش می گوید: «پسابها وارد سیستم می شود. به هیچ منبع خارجی برای تامین انرژی نیاز نیست. الکتروباکتریهایی که می توانند الکتریسیته تولید کنند وارد واکنش با این مواد می شوند. این باکتریها سطح مواد هادی الکتریسیته را می پوشانند. این مواد مانند یک تکیه گاه فیزیکی عمل کرده و همزمان باعث تسریع فرایند متابولیک پالایش آب می شود. نتیجه، آب کاملا پالایش شده ای است که بدون مصرف انرژی به دست می آید.»سیستمهای جمع و جور و کوچکی مثل این سیستم تصفیه آب به درد مناطق کم جمعیت می خورد. فاضلاب پس از خروج از مخزن سپتیک، از فیلترهای گیاهی ای عبور داده می شود که می تواند تا ۲۵هزار لیتر آب مناسب برای آبیاری مزارع در روز تولید کند.خوان خوزه سالاس رودریگز، مدیر مرکز تحقیقاتی فناوریهای جدید تصفیه آب در اسپانیا می گوید: «استفاده از این فناوری تنها منحصر به اینجا نمی شود و می توان آن را در سراسر جهان به کار برد. همانطور که ثابت شده است این روش در مناطقی که آب و هوای سرد دارند بدون هیچ مشکلی کار می کند. فراموش نکنیم که زیست توده هایی که آب را پاک می کنند زیر لایه های خاک قرار دارند، در نتیجه در دمای کم هم می توانند کار کنند و به همین شکل آب را تصفیه کنند.»

رسانای الکتریسیته ازران قیمت برای تصفیه آب
محققان این طرح اروپایی در دانمارک برروی مواد مختلف رسانای الکتریسیته کار می کنند که هم جریان الکتریسیته را به خوبی از خود عبور دهد و هم ارزان قیمت باشد.کارلوس آریاس، محقق زیست شناسی آبزیان از دانشگاه «آرهوس» در دانمارک می گوید: «ماده ای که به کار می بریم پسماند نفتی است. باکتریهای الکتریکی به سطح آن میپ چسبد. این ماده یک رسانا است، در نتیجه جریان الکتریسیته در سطح آن به تجزیه و شکستن مواد آلی کمک می کند.»محققان با کمک الکترودهای شیشه ای جریان برق تولید شده را اندازه گیری می کنند. آنها همچنین نمونه های مختلفی از آب پالایش شده را بررسی می کنند تا ببینند آب تا چه میزان پاک شده است.کارلوس آریاس در این زمینه می گوید: «برای اینکه بدانیم کدام ماده در کدام ستون بازدهی بیشتری دارد باید دریچه هایی (سوپاپهایی) در سطوح مختلف بگذاریم تا همبستگی بین جریان الکترونها و میزان پاک شدن آب را پیدا کنیم.»یافتن مواد بهتر برای این روش سریع و پاک تصفیه پساب، به تحقیقات بیشتری نیاز هست. دانشمندان امیدوارند این فناوری درسرتاسر جهان با استقبال روبرو شود.

منبع : ساعت 24

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۱۶
پیمان صاحبی


گاو‌خونی بی‌نصیب از زنده‌رود

بارش‌های بهاری در نقاط مختلف کشور اگرچه خسارت‌هایی به‌همراه داشت اما بسیاری از تالاب‌ها و رودخانه‌ها که امیدی به احیای آنها وجود نداشت را سیراب کرد. آبگیری تالاب هورالعظیم، جاری‌شدن آب به تالاب خشکیده جازموریان و سرریزشدن سیل ویران‌کننده آذربایجان به دریاچه ارومیه و آبگیری نسبی آن، امید را در دل کشاورزان این مناطق و فعالان محیط‌زیست زنده کرد. باران‌های بهاری در غرب کشور، نوید رسیدن آب از سرچشمه‌های زاینده‌رود را به ساکنان این نواحی داده، از یک ماه پیش و پس از اینکه باران، نواحی غربی کشور را سیراب کرد، دریچه‌های سد زاینده‌رود باز شد تا جاری‌شدن آب، جان تازه‌ای به زاینده‌رود و تالاب‌های اطراف آن بدهد. اگرچه بارش‌ها در اصفهان کمتر از میانگین کشوری بود اما حالا آب در زاینده‌رود تشنه جریان دارد؛ آبی که بهار زاینده‌رود زیباتر هیچ تأثیری در تالاب‌های اطراف این رودخانه نداشته و گاوخونی مانند سال‌های گذشته کانون گردوغبار در مرکز کشور است. تخصیص بی‌رویه آب به صنایع و باغ‌ها، آب ورودی به این تالاب را به صفر رسانده و کارشناسان محیط‌زیست، گاوخونی را تقریبا یک تالاب نابودشده می‌دانند. مسئولان می‌گویند حقابه تالاب گاوخونی نزدیک به 12 سال است پرداخت نشده، برداشت‌های غیر‌مجاز آب تالاب را خشک کرده و پرنده‌ها در اطراف تالاب یا از بین رفته‌اند یا مهاجرت کرده‌اند. وضعیت در گاوخونی هر سال بدتر از سال گذشته است و باوجوداینکه هر ساله مقداری آب وارد زاینده‌رود می‌شود اما آبی راهی تالاب‌های اطراف نمی‌شود. کارشناسان می‌گویند تا زمانی که زاینده‌رود به‌طور کامل احیا و سیراب نشود، آب به تالاب‌های خشکیده اطراف زاینده‌رود نخواهد رسید. 
حقابه‌ای که 12 سال فراموش شده‌است
حقابه تعیین‌شده از زاینده‌رود برای تالاب گاوخونی، 160 تا 170 میلیون مترمکعب در سال است؛ سهمی که کشاورزان حاشیه گاوخونی 12 سال است آن را دریافت نکرده‌اند و به گفته دبیر انجمن دوستداران میراث‌ طبیعی ورزنه، تنها آبی که از سمت زاینده‌رود به گاوخونی روانه شده، پساب بوده است. رضا خلیلی‌ورزنه می‌گوید: پس از بازگشایی زاینده‌رود، آبی سهم تالاب گاوخونی نشده و مشکل مهمی که داریم، این است که تمام مردم ایران تصور می‌کنند آب زاینده‌رود برای تالاب گاوخونی بازگشایی می‌شود اما ۱۲ سال است تالاب، قطره آبی از زاینده‌رود را بر تن خود حس نکرده است. او در ادامه می‌گوید: اگر آبی دراین‌مدت وارد تالاب گاوخونی شده، فقط شامل ذهاب و پساب بوده و حقابه این تالاب به فراموشی سپرده شده است. آب زاینده‌رود به‌منظور آبیاری بهاره بازگشایی شده و سهمی از آن به گاوخونی نرسیده است؛ البته این آب کشاورزی نیز تا حدودی در زنده‌نگه‌داشتن تالاب مؤثر است زیرا ذهاب ناشی از آب کشاورزی باعث افزایش رطوبت تالاب می‌شود. 
جای خالی حواصیل‌ و فلامینگوهای پرصورتی در کنار تالاب
پس از خشک‌شدن تالاب، دیگر حیوانات هم توان ماندن در گاوخونی را ندارند. گویی حیات‌وحش نیز با غریزه ذاتی خود این موضوع را درک کرده‌اند که تالابِ آنها دیگر محل زندگی نیست زیرا سال‌هاست به‌جای آبی بیکران، چشم‌نواز و گسترده گاوخونی، نمک و شن در کف تالاب موج می‌زند؛ از پرندگان مهاجری که دیگر بار سفر در کنار تالاب بر زمین پهن نمی‌کنند تا حیواناتی مانند روباه و... که به‌ دلیل تغییر محیط‌زیست و نبود غذای کافی به نقاط دیگر استان مهاجرت کرده‌اند. امسال جای حواصیل‌ها و فلامینگوهای پرصورتی نیز در کنار تالاب نیمه‌جان گاوخونی خالی است. نماینده میراث‌فرهنگی و فعال محیط‌زیست ساکن ورزنه می‌گوید: روز گذشته برای سرکشی به تالاب گاوخونی سر زدیم. وضعیت تالاب سال‌به‌سال بدتر می‌شود به نوعی که در سرکشی خود به گاوخونی با تعجب متوجه این نکته شدم که تعدادی حواصیل و فلامینگو که در اردیبهشت سال گذشته در تالاب زندگی می‌کردند، دیگر وجود ندارند. گاوخونی اکنون تقریبا خشک شده و فصل گرما که آغاز شود عرض تالاب را می‌توان با موتورسیکلت پیمود. احمد شهبازی با بیان اینکه پوشش نیزارها کم و در نتیجه تبخیر آب در این منطقه زیاد شده، اظهار کرد: در زمستان حداقل تعدادی مرغابی در تالاب زندگی می‌کردند اما اکنون گویی پرندگان نیز با درک وضعیت خاص گاوخونی به دیگر نقاط مهاجرت کرده‌اند. او با اشاره به اینکه سال‌به‌سال سیر نزولی در ارتباط با تغییر وضعیت گاوخونی را شاهد هستیم، گفت: باوجود بارندگی‌های اندکی که امسال در محدوده تالاب داشتیم اما به‌ دلیل خشکی بیش از اندازه گاوخونی، تأثیری در وضعیت فعلی تالاب شاهد نبوده‌ایم. 
احیای تالاب، نیازمند برنامه‌ریزی‌های بلندمدت
این فعال محیط‌زیستی که به شکل مداوم برای بررسی وضعیت تالاب گاوخونی به این منطقه سرکشی می‌‌کند، معتقد است بارها بر این مطلب تأکید کرده‌ایم که برای احیای تالاب گاوخونی و زاینده‌رود نیازمند برنامه‌ریزی‌های بلندمدت هستیم و دراین‌میان بسیاری از روش‌های کنونی باید تغییر کرده و قوانین به شکل جدی‌تری عملیاتی شوند. او با اشاره به اینکه آبی که به نزدیکی تالاب می‌رسد با آنچه در اصفهان می‌بینیم متفاوت است، گفت: اگر در سال‌های گذشته اندک آب زاینده‌رود در فصل تابستان، این تالاب را زنده نگه می‌داشته به‌این‌دلیل است که جریان دائمی آب را شاهد بودیم و محیط‌زیست نیز تا این حد آسیب ندیده بود. این فعال محیط‌زیستی در ادامه گفت: از سویی در آن زمان به‌ دلیل جریان دائمی رودخانه، آب‌های سطحی و زایش‌های آبی ناشی از بارش باران توسط زهکش‌ها جمع‌آوری و به طرف رودخانه و تالاب هدایت می‌شد اما اکنون ۱۱ سال است کانال‌های زهکشی نیز خشک شده‌اند. او با اظهار تأسف از اینکه لوله‌کشی‌هایی در زمین‌های کشاورزی ایجاد و آب رودخانه پمپاژ می‌شود، اضافه کرد: به‌ دلیل استفاده کامل از آب رودخانه برای امور مختلف ازجمله کشاورزی و فراموشی سهم چرخه آب، دیگر گردش آب در کانال‌های فرعی را شاهد نیستیم و سطح آب‌های زیرزمینی بسیار پایین رفته است. 
سوءمدیریت،‌ عامل بحران گاوخونی
شهبازی می‌گوید: سوءمدیریت در دوره‌های مختلف این وضعیت را رقم زده زیرا به‌طور مثال در سال‌های گذشته زمین بایر کشاورزی آماده کشت و دولت برای تأمین آب آنها متعهد شد و براین‌اساس اگر جریان آبی هم موجود باشد بدون رفع سوءمدیریت‌ها و اشکال‌های موجود، بحران تالاب گاوخونی و زاینده‌رود تغییر نمی‌کند. به نظر می‌رسد محیط‌زیست اصفهان با جدیت، موضوع تالاب‌ها را پیگیری می‌کند و در این سال‌ها با برگزاری کارگاه‌هایی سعی داشته راهکارهای عملی برای احیای تالاب گاوخونی ارائه کند اما دریغ که بدون عزم ملی در تحقق‌بخشیدن به وعده‌های دولتی، آرزوی زندگی تالاب فقط روی کاغذ و با حرف ممکن است. مدیرکل محیط‌زیست اصفهان در ارتباط با احیای گاوخونی به مهر می‌گوید: به‌طور کلی، برای احیای تالاب‌ها نیارمند برنامه‌ریزی جامع هستیم و بر‌این‌اساس با تأخیر نسبت به زمان احیای این تالاب‌ها، اکنون همان برنامه‌ای که برای احیای تالاب‌های شادگان و ارومیه در سطح کشور تهیه شده بود در حوضه آبریز زاینده‌رود در حال تهیه است. حمید ظهرابی تأکید می‌کند: اعتقاد ما بر این است که اگر برنامه جامع مورد توافق بخش‌های مختلف نداشته باشیم، دستیابی به احیای تالاب امکان‌پذیر نیست و بر‌این‌اساس با برنامه‌ریزی‌های مشارکتی با حضور تمامی ذی‌نفعان در حال تدوین برنامه‌ای هستیم که به مراجع مربوطه برای اجرا ارائه شود.

منبع:وقایع اتفاقیه

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۱۳
پیمان صاحبی


 

هورالعظیم دیگر مقصر غبار نیست

اصلی‌ترین کانون گردوغبار خوزستان احیا شده است. تالاب هورالعظیم که از سوی مسئولان دولت گذشته برای «استخراج نفت از زمین خشک» خشکانیده شده بود، حالا آبگیری و احیا شده است.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از  سلامت نیوز،شهروند نوشت: رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست با بازدید از این تالاب و کانون‌های ریزگرد اطراف اهواز با قطعیت اعلام کرد که تالاب هورالعظیم بیش از ۸۰‌درصد احیا شده و دیگر مانند‌ سال ۹۲ کانون گردوغبار نیست. او اما تأکید کرد که «استان هنوز ۴۰۰‌هزار هکتار کانون گردوغبار در اهواز، هندیجان و رامشیر دارد.» براساس مطالعات شناسایی کانون‌های گردوغبار در خوزستان، ٣٥‌درصد گردوغبارهای خوزستان ناشی از کانون‌های داخلی است که به دلیل نزدیکی به شهرها به‌ویژه شهرستان اهواز، بسیار مشکل‌آفرین شده‌اند. از سویی در حالی‌که حدود ٦٠٠‌هزار هکتار از زمین‌های خوزستان کانون گردوغبار اعلام شده‌اند که ٣٥٠‌هزار هکتار از آنها بحرانی است و در حال حاضر مهار ٤٠‌هزار هکتار از این کانون‌ها به‌عنوان اولویت نخست در دستور کار قرار دارد اما بررسی‌ها نشان می‌دهد استان خوزستان در ‌سال ٩٥ با ٢٨ روز گردوغبار نسبت به سال‌های ٨٩ و ٩٠ با ٤٦ و ٥٥ روز گردوغباری به مراتب وضع بهتری داشته است.
معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست و معاون رئیس‌جمهوری روز پنجشنبه در دهمین سفر خود به خوزستان در چهار ‌سال اخیر با اشاره به ورود چهار و نیم‌میلیارد مترمکعب آب شیرین به کرخه درباره ریزگردها گفت: «٢٧ مورد واقعه گردوغبار در‌ سال آبی ۹۶-۹۵ در خوزستان داشتیم که منشأ چهار مورد از آنها داخلی و مابقی نیز خارجی است. متاسفانه کشور عراق شرایط ناپایداری داشت و این اواخر برای همکاری اعلام آمادگی کرد تا توافق اجرایی را به‌زودی داشته باشیم و برای بهبود شرایط در سطح کشور عراق هم‌افزایی کنیم.»


او با بیان این‌که بین‌المللی‌کردن موضوع گردوغبار در سطح سازمان ملل همچنان در حال پیگیری است، ادامه داد: «چند روز پیش هیأتی از ژاپن برای توان‌افزایی حل معضل گردوغبار در این استان حضور پیدا کردند.»
ابتکار در باره تنگی نفس مردم در مواجهه با نخستین باران پاییزی نیز گفت: «در‌ سال ۹۲ حدود ۱۷‌هزار نفر در نخستین بارندگی پاییزه در خوزستان به درمانگاه‌ها مراجعه کردند و ‌سال بعد این عدد به نزدیک ۲۰‌هزار نفر و‌ سال ۹۴ نیز افزایش پیدا کرد. از ‌سال ۹۳ مطالعات را شروع کردیم و عوامل متعدد را با همکاری وزارت بهداشت مورد بررسی و مطالعه قرار دادیم و با هرس درختان کنوکارپوس هم به نتیجه مطلوبی رسیدیم.»ابتکار همچنین با اعلام این خبر که طرح آماک به‌طور کامل راه‌اندازی و مشکلات فنی آن برطرف شد، اضافه کرد: «براساس وعده رئیس‌جمهوری طرح آماک کاملا راه‌اندازی شده و تمام مشکلات فنی آن هم برطرف شده است. با راه‌اندازی این طرح، هفت‌هزار و ۵۰۰ تن گاز همراه نفت که قبلا در هوا پخش می‌شد، جمع‌آوری می‌شود.»

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۰۷
پیمان صاحبی


 

وزارت بهداشت میزان استاندارد سموم محصولات کشاورزی را مشخص کند

سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با بیان اینکه وزارت بهداشت باید میزان استاندارد سموم را مشخص و آیین نامه آن را ابلاغ کند، گفت: وزارت جهاد کشاورزی نیز موظف به اجرای این آیین نامه است.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از سلامت نیوز به نقل از خانه ملت،محمد نعیم امینی فرد ، درباره ضرورت استفاده از محصولات ارگانیک در محصولات کشاورزی، افزود: بر اساس قانون باید میزان مجاز سموم سنتتیک مشخص شود تا همه محصولات کشاورزی بر همین مبنا شناسه داشته باشند.

نماینده مردم ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی، ادامه داد: بر اساس قانون برنامه پنجم توسعه کل کشور و قوانین مرتبط باید تدوین وظایف بر عهده وزارت بهداشت و اجرای آن بر دوش وزارت جهاد کشاورزی باشد تا بتوان کنترلی بر محصولات کشاورزی داشت.

این نماینده مردم در مجلس دهم، تصریح کرد: بر اساس آمارها و گزارش های واصله، وزارت بهداشت استانداردها و نرُم ها را بر اساس آنچه که بر عهده این وزارتخانه بود، مشخص کرده اما با توجه به مشکلات موجود در بخش کشاورزی رسیدن به هدف مطلوب تاحدی زمان بر است، از این رو باید وزارت جهاد کشاورزی نیز میزان استانداردهای سموم را لحاظ کند.

وی یادآور شد: از سوی دیگر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز باید به عنوان متولی سلامت، نُرم های سموم را اندازه گیری کرده و مواردی که خارج از استانداردها است را اعلام کند.

سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد: زمانی که استاندارد میزان مواد سموم و کودها مشخص باشد طبیعی است که حوزه کشاورزی به سمتی خواهد رفت تا از مواد ارگانیک استفاده بیشتری کند که همین امر تاثیر ویژه ای بر سلامتی مصرف کنندگان دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۰۶
پیمان صاحبی


 

خطر پسماندهای بیمارستانی بیخ گوش شهر

 براساس آمارهای جهانی بین 10 تا 25 درصد زباله‌های بیمارستانی عفونی است، زباله‌هایی که حتی پس از بازیافت نیز می‌تواند باعث انتقال بیماری‌های واگیردار شوند، بیماری‌هایی مانند هپاتیت ب و سی و حتی ایدز. در ایران نیز روزانه 7500 تن زباله تنها در شهر تهران جمع آوری می شود که نزدیک به 150 تن آن پسماند بیمارستانی هستند.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از سلامت نیوز، ابتکار نوشت: پسماندهایی که بر طبق قانون مدیریت آنها برعهده تولید کنندگان است. تولیدکنندگانی که به غیر از چندین بیمارستان سایر مراکز درمانی فاقد مدیریت این نوع از پسماندهاست. به گفته متصدی، مدیر کل محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست هیچ کدام از مطب‌های شخصی و درمانگاه‌های کشور مدیریتی در مورد پسماند بیمارستانی خود ندارند.


چرا پسماندهای بیمارستای خطرناکند؟


برای پاسخ به این سوال ابتدا باید به تعریف پسماندهای پزشکی پرداخت. طبق قانون مدیریت پسماندها، پسماندهای بیمارستانی به کلیه پسماندهای عفونی و زیان‌آور ناشی از بیمارستان‌ها، مراکز بهداشتی درمانی، آزمایشگاه‌های تشخیص طبی، و سایر مراکز مشابه گفته می‌شود که به دلیل بالابودن حداقل یکی از خواص خطرناک از قبیل سمیّت، بیماری‌زایی، قابلیت انفجار یا اشتعال، خورندگی و مشابه آن که به ‌مراقبت ویژه (مدیریت خاص) نیاز دارند. پسماند پزشکی به چهار دسته اصلی از جمله پسماند عفونی، پسماند تیز و برنده، پسماند شیمیایی و دارویی و پسماند عادی تقسیم می‌شوند. این پسماندها در درجه اول برای امحا نیازمند بی‌خطرسازی هستند، اقداماتی که ویژگی خطرناک بودن پسماند پزشکی را رفع می‌کند اما این پسماندها در کشور ما چگونه حمل، امحا و یا بازیافت می‌شوند؟
پسماندهای بیمارستانی به دلیل خطرناک بودن آن‌ها باید به روش‌های نوین و ‌ مخصوص از بین روند، اما در ایران همچنان شاهد استفاده از روش دفن برای نابودی زباله‌ها هستیم. این نوع نابودی نه تنها آب‌های زیر زمین و محیط زیست را آلوده می‌کند بلکه اگر در جایگاه درست امحا نشود باعث ایجاد بیماری‌های خطرناک می‌شوند. پسماندهای عفونی بهداشتی بیشتر متعلق به مراکز بهداشتی درمانی، مطب‌ها، آزمایشگاه‌ها و از همه مهمتر بیمارستان‌ها هستند. هرچند استفاده از روش «زباله سوزی» و «پلاسما کردن» نیز در بسیاری از نقاط جهان منسوخ شده است با این حال در ایران همچنان از جمله روش‌های اصلی برای امحای این زباله‌ها به شمار می‌رود.


چه نهادی موظف به مدیریت پسماندهای بیمارستانی است؟


بر اساس بند 13 و 16 قانون مدیریت پسماند، مراکزی که تولید کننده پسماند عفونی هستند، وظیفه حمل و نقل، نگهداری و امحای مناسب این گونه زباله‌ها را بر عهده دارند، چرا که با ورود زباله‌های عفونی و بیمارستانی به چرخه زباله‌های خانگی، احتمال شیوع بیماری در شهر بیشتر می‌شود و جان شهروندان به خطر می‌افتد. اما در تهران براساس تعاملی که در سال 93 میان وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و شهرداری برقرار شده است، در حال حاضر شهرداری تهران کار جمع آوری و انتقال زباله‌های بیمارستانی را بر عهده دارد و بعد از جمع آوری این زباله‌ها به مرکز آرادکوه منتقل می‌شود. البته قرار است بر طبق قرارداد این زباله‌ها با رعایت موارد ایزوله پردازش شود تا بعد از آن در زباله‌سوز 100 تنی که توسط شهرداری ساخته خواهد شد، سوزانده شود. زباله‌سوزی که به گفته باقرصاد مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران، قرار است براساس تفاهم نامه‌ هزینه ساخت آن توسط شهرداری و وزارت بهداشت تامین شود. این زباله سوز در حال حاضر در مرحله آگهی است و بخش خصوصی نیز می‌تواند برای سرمایه‌گذاری ورود پیدا کند. اما آنچه که بسیار مورد توجه و تامل است، نحوه بی‌خطرسازی و سپس حمل و نقل آنهاست. بی خطر سازی توسط دستگاه اتوکلاو در بیمارستان‌ها از جمله مشکلاتی است که امحای زباله‌ها با آن روبه‌رو هستند. مشکلی که شاید حمل و نقل بدون اصول زباله از سوی شهرداری را نیز با چالش مواجه کند. خودروهایی که گرچه براساس قانون باید ویژه و استاندارد باشند اما حرف و حدیث‌های بسیاری در رابطه با عدم استاندارد بودن آنها شنیده می‌شود.


شهرداری موظف به حمل و نقل اصولی پسماندها


سعید متصدی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت از محیط زیست در رابطه با نحوه حمل و نقل زباله‌ها به «ابتکار» گفت: به طور کلی تولیدکنندگان پسماند موظف هستند مدیریت کامل از نقطه شروع تا پایان را انجام دهند. براساس قانون مدیریت کامل پسماندهای شهری بر عهده شهرداری‌ها گذاشته شده است. بنابراین در ارتباط با پسماندهای شهری، شهرداری‌ها موظف هستند تا تفکیک، جمع آوری و انتقال و امحا را انجام دهند. او درباره مدیریت پسماندهای بیمارستانی بیان کرد: در مورد پسماندهای بیمارستانی واحدهای تولید کننده یعنی بیمارستان‌ها، مطب‌های شخصی و درمانگاه‌ها موظف به مدیریت پسماند‌ها هستند.
متصدی با اشاره به اینکه تمامی مراکز درمانی براساس قانون موظف به مدیریت پسماندهای خود هستند، گفت: متاسفانه امروز در ایران تنها برخی از بیمارستان‌ها پسماندهای خود را مدیریت می‌کنند. اما هیچ کدام از مطب‌های شخصی و درمانگاه‌های کشور مدیریتی در مورد پسماند بیمارستانی خود ندارند و این لازم است که وزارت بهداشت و درمان درباره تولید کنندگان پسماند دقت بیشتری کند.
معاون محیط زیست انسانی ادامه داد: واحد بیمارستانی، مطلب‌ها و درمانگاه‌ها براساس قانون موظف هستند که پسماندهای خود را تفکیک و مدیریت کنند. همچنین حمل و نقل و امحای این زباله‌ها نیز برعهده مراکز تولید کننده یعنی مراکز درمانی است.


اخطار سازمان حفاظت محیط زیست به چند شهرداری


به گفته متصدی اما براساس قانون مدیریت پسماند، وظیفه نظارت بر حمل و نقل پسماندها اعم از بیمارستانی و غیر بیمارستانی بر عهده سازمان حفاظت محیط زیست است. او در رابطه با عملکرد ضعیف شهرداری در جمع آوری این پسماندها بیان کرد: سازمان حفاظت محیط زیست در سالیان گذشته نظارت‌های بسیار خوبی بر مدیریت پسماند‌ها داشته است که بسیاری از شهرداری‌ها اخطار گرفته‌اند و برخی از آنها به دادگاه معرفی شده‌اند و برخی از مدیران بیمارستان‌ها نیز به دادگاه معرفی شده‌اند که مدیریت پسماندشان را به خوبی انجام دهند. او همچنین بیان کرد: همکاری‌های خوبی با وزارت بهداشت و درمان داشتیم برای اینکه درمانگاه‌ها و سایر مراکز بیمارستانی پسماندهای خود را مدیریت کنند.


وسایل حمل و نقل زباله‌های بیمارستانی باید مخصوص باشد


متصدی با بیان اینکه حمل و نقل پسماندها برعهده تولید کننده است، گفت: بستگی به میزان خطرزایی پسماند وسایل حمل و نقل متفاوت است. ممکن است پسماند شبه خانگی باشد که می‌تواند در سیستم‌های مشابه خانگی حمل و نقل شود. اما پسماندهای تیز و برنده و عفونی و ویژه باشد که باید کاملا با مدیریت و دستگاه‌ها مخصوص جمع آوری، حمل و دفن شوند.


پیمانکاران موظف به رعایت اصول حمل و نقل هستند


او در پاسخ به این سوال که چه نهادی بر کار پیمانکاران شهرداری در رابطه با حمل و نقل زباله‌های بیمارستانی نظارت دارند، گفت: وقتی که تولید کننده قراردادی را با پیمانکار می‌بند چون هزینه توناژ را می‌پردازد از آن موقع به بعد پیمانکار موظف است که کامل اصول را رعایت کند.
بنابراین در این مورد همکاران ما در اداره کل محیط زیست بر این موضوع نظارت می‌کنند و اگر موردی باشد برخورد جدی با آن خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۰۵
پیمان صاحبی


 

اثرات زیست محیطی دریاچه ارومیه بر سلامت مردم این منطقه بررسی می‌شود

وزیر بهداشت گفت: مرکز مطالعات کوهورت دریاچه ارومیه برای بررسی تغییرات زیست محیطی ایجاد شده بر روی سلامت مردم ساکن در حاشیه دریاچه ارومیه راه‌اندازی شده است تا اثرات دراز مدت اقلیمی بر روی مردم این منطقه، بررسی شود.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از  سلامت نیوز به نقل از ایسنا، دکتر سید حسن هاشمی صبح امروز در حاشیه افتتاح مرکز مطالعات کوهورت (مطالعات نسلی) دریاچه ارومیه در شهر قوشچی، اظهار داشت: در این سفر، تعدادی از پروژه های حوزه سلامت افتتاح و عملیات ساخت چندین پروژه مهم دیگر نیز آغاز می‌شود.

وزیر بهداشت از افتتاح طرح توسعه بیمارستان دکتر قلی پور بوکان، به عنوان یکی از مهم‌ترین پروژه‌های درمانی یاد کرد که امروز افتتاح می شود.

وی گفت: وضعیت شاخص های سلامت در استان آذربایجان نامناسب نیست اما هنوز تا شرایط مطلوب، فاصله زیادی داریم و لازم است از تمام مسئولانی که در جهت توسعه خدمات گام برداشته‌اند، تشکر کنم.

وزیر بهداشت ابراز امیدواری کرد که مشکلات باقی مانده حوزه سلامت در استان آذربایجان غربی در دولت آینده برطرف شود و به شاخص های بین المللی در این حوزه نزدیک شویم.

هاشمی در پاسخ به این سوال که با توجه به ماه های پایانی دولت، طرح تحول سلامت را چگونه ارزیابی می‌کنید، گفت: درست است که دولت یازدهم در ماه‌های پایانی است، اما سلامت و طرح تحول سلامت، تازه شروع شده و اثرات طرح های بزرگی مانند طرح تحول سلامت، نیازمند یکی دو دهه زمان است تا به نظام سلامت کارآمدی دست پیدا کنیم.

هاشمی تاکید کرد: مهم است که در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بدانیم که نظر کاندیداهای ریاست جمهوری در مورد سلامت مردم چیست و چه طرح‌ها و برنامه‌هایی دارند و چه سهمی از بودجه عمومی را به سلامت و نهادهای حمایتی مانند بیمه های درمانی اختصاص می دهند.

وزیر بهداشت تصریح کرد: اگر اقدامات دولت یازدهم در حوزه سلامت، در طول ۱۰ دولت گذشته نیز انجام شده بود، در حال حاضر ایران از نظر بهداشت و درمان، گلستان بود و مشکلات جدی نداشت و اگر طرح تحول سلامت در چندین دولت آینده نیز اجرا شود، توانسته‌ایم نظر مقام معظم رهبری را محقق کنیم که بیمار به جز دغدغه بیماری، رنج دیگری نداشته باشد و با شعار نمی‌توان به این هدف مهم رسید بلکه باید عمل کرد. دولت یازدهم علیرغم مشکلات مالی و اقتصادی و تامین منابع، کمک بسیار بزرگی به طرح تحول سلامت کرد و ۱۱ میلیون نفر به صورت رایگان بیمه شدند.

وزیر بهداشت با اشاره به اجرای ۵۰۰ پروژه عمرانی حوزه سلامت در استان آذربایجان غربی، یادآور شد: خوشبختانه در این دولت، دسترسی مردم به پزشک و متخصص و خدمات تخصصی پزشکی افزایش و هزینه‌های آنها در حوزه درمان کاهش یافت. نمره طرح تحول سلامت را مردم باید بدهند اما من از اجرای آن رضایت دارم و امیدوارم که ادامه داشته باشد.

بنابر اعلام وب‌دا، هاشمی اظهار داشت: بعد از خدا و مقام معظم رهبری، بزرگترین حامی طرح تحول سلامت، رییس جمهور بوده البته مجلس شورای اسلامی و سایر دستگاه های اجرایی نیز کمک زیادی به موفقیت این طرح کردند که از همه آنها تشکر می کنم.

وزیر بهداشت مرکز مطالعات کوهورت دریاچه ارومیه را افتتاح کرد

وزیر بهداشت همچنین صبح امروز در سفر خود به استان آذربایجان غربی، مرکز مطالعات کوهورت (مطالعات کوهورت) دریاچه ارومیه را که با هدف بررسی اثرات خشکی دریاچه ارومیه بر سلامت ساکنان حاشیه این دریاچه (۱۵ هزار نفر طی ۱۵ سال) ایجاد شده است را افتتاح کرد.
بنابر اعلام وب‌دا، در این مرکز که مطالعات پایلوت (آزمایشی) آن از بهمن ماه سال گذشته آغاز شده، ۱۳ نفر به عنوان تیم اجرایی مشارکت دارند.
مرکز مطالعات کوهورت دریاچه ارومیه دارای بخش هایی همچون پرسشگری پزشکی، نمونه گیری، آزمایشگاه و پرسشگری عمومی است و تا کنون نمونه برداری بر روی ۷۳۱ نفر را انجام داده است.
در تیم اجرایی این مطالعه، یک نفر ناظر فیلد، سه نفر تیم عمومی، ۴ نفر پرسشگر تغذیه، یک نفر پرسشگر پزشکی، سه نفر تکنسین آزمایشگاه، ۲ نفر دعوت کننده، یک نفر تضمین و کنترل دانشگاه و یک نفر کارشناس تکنولوژی و اطلاعات فعالیت دارند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۰۴
پیمان صاحبی


 

٥ هزار هکتار از باغات تهران به برج تبدیل شد

مشکلات محیط‌زیستی تهران به عنوان پایتختی با ١٢ میلیون جمعیت، ‌زیاد و در هم تنیده است، ‌آنقدر که مدیریتی کارآمد شاید بتواند گره‌ها را دانه دانه بگشاید و قدم به قدم جلو برود. اما مدیریت کردن این پیچیدگی‌ها و انبوه مشکلات که ریه شهر را تنگ‌تر می‌کند و شیره سفره‌های زیرزمینی‌اش را می‌کشد، ‌نیاز به برنامه‌ای مدون و علمی دارد.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از سلامت نیوز،اعتماد نوشت: شهردار تهران که یکی از نامزدهای ریاست‌جمهوری است، ‌در مناظره جمعه گذشته اعلام کرد مدیریتش بر تهران محیط‌زیستی هم بوده و با اشاره به احداث زباله‌سوز و تولید برق از آن، ‌سعی بر صحه گذاشتن بر نگاه محیط‌زیستی‌اش در کلانشهر تهران داشت. عدم تفکیک زباله از مبدا، ‌قطع درختان کهنسال چند صدساله و کاشت نهال‌های نوپا به جای آنها در پروژه کمربند سبز تهران و برج‌سازی‌های بی‌حد و حصر، ‌مسائلی بود که جهانگیری و روحانی با اعلام آنها تاکید داشتند که شهرداری ١٢ ساله قالیباف‌، ‌فاقد نگاه محیط‌زیستی به شهر بوده است.

مشکلاتی که شهر تهران با آنها به لحاظ محیط‌زیستی دست و پنجه نرم می‌کند، ‌از نگاه‌ها دور نیست. آلودگی هوا، ترافیک انبوه، ‌قطع درختان و باغات و معضل پسماند از مواردی است که مدیرکل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست، در گفت‌وگو با «اعتماد» به آنها پرداخت. محمد درویش در این خصوص گفت: یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که در تهران به وجود آمده که از آن به بدهکاری اکولوژیکی تعبیر می‌کنند، ناشی از این است که متاسفانه ما ظرفیت برد تهران را در جانمایی مسکونی، خدماتی و صنعتی رعایت نکردیم. اگر در تهران میزان نشست زمین به ٦ سانتیمتر در برخی مناطق جنوبی شهر افزایش یافته، نشان‌دهنده این است که تهران با بدترین شرایط از منظر اکولوژیک روبه‌رو بوده. ما فقط از لحاظ نشست زمین تا ٩٠ درصد با شرایط بحرانی روبه‌روییم. اطلاعاتی که به دست آوردیم نشان می‌دهد در غرب تهران از دریاچه آزادی تا وردآورد بین ٧ تا ١٧ مترسطح آب زیرزمینی پایین رفته، این در حالی است که در همان منطقه، بزرگ‌ترین ساخت و سازها و مجتمع‌ها و برج‌ها را ساخته‌ایم. این مساله نشان‌دهنده این است که تبعات جبران‌ناپذیری برای همان ساخت و سازها به وجود می‌آید.


تهران، ‌پرترافیک‌ترین شهر دنیا


او با اشاره به ترافیک تهران افزود: تهران با بحران شدید ترافیک روبه‌رو است. طبق بررسی جامعی که یک موسسه معتبر بین‌المللی وابسته به سازمان ملل انجام داده، تهران؛ پرترافیک‌ترین شهر جهان شناخته شده. به طور متوسط هر شهروند تهرانی روزانه ٢ساعت و ٣٣ دقیقه از وقتش را در ترافیک از دست می‌دهد. شهر بعدی لس آنجلس است که یک ساعت و ٢٠ دقیقه وقت شهروندانش در ترافیک از دست می‌رود. این مساله برای ما که جامعه‌ای فرهنگی هستیم غم‌انگیز است. هر تهرانی ٢١ دقیقه وقت دارد تا با خانواده‌اش باشد، اما بیش از ٢ ساعت و نیم وقتش با ترافیک تلف می‌شود. برای حل ترافیک، شهرداری بدترین راه را انتخاب کرد و به سمت ساخت بزرگراه و تونل‌های بیشتر رفت. صدر را دو طبقه کرد، تونل و تقاطع غیرهمسطح بیشتری ساخت و چراغ سبز نشان داد برای اینکه مردم با خودروهای‌شان در شهر ویراژ بدهند. در حالی که به جای خودرو محوری، باید به سمت آموزه‌های انسان‌محور می‌رفت، به سمت اینکه هزینه استفاده از خودروی شخصی انقدر بالا برود که مردم خودشان گزینه‌های دیگر را انتخاب می‌کردند. از17.2 میلیون تردد روزانه، فقط ١٣ درصدش با مترو انجام می‌شود. پرسش اصلی این است که شهرداری چگونه می‌تواند با ١٠ هزار و ٢٠٠ میلیارد تومان تونل نیایش و صدر را بسازد اما نمی‌تواند همان را خرج گسترش حمل و نقل ریلی کند در حالی که می‌توانست ٤٠٠ میلیاردش را صرف ساخت مسیرهای ایمن دوچرخه‌سواری یا مسیرهای ایمن پیاده‌روی کند. به سمت تجهیز ناوگان اتوبوس و مترو برود تا شهر از آلودگی صوتی خلاص شود؛

شهری که به‌شدت دارد از آلودگی صوتی رنج می‌برد. بررسی‌ها نشان می‌دهد آلودگی صوتی زیر پل سیدخندان ٨٢ دسی بل و اتوبان کرج ٩١ دسی بل ثبت شده در حالی که حداکثر توان تحمل آلودگی صوتی ٦٠ تا ٦٥ دسی بل است. کمترین عارضه آلودگی صوتی کندذهنی کودکان است، ناراحتی‌های گوارشی، پرخاشگری و عدم تحمل است. چرا تهران به یکی از نزاع خیزترین شهرهای دنیا تبدیل شده است.
ضرورت حرکت به سمت آموزه‌های مدرن شهرسازی بحث دیگری است که درویش به آن پرداخت. او در این خصوص گفت: ما به سمت آموزه‌های مدرن شهرسازی نرفتیم، کاری که در وین، اسلو و آمستردام اتفاق می‌افتد. آنها هم می‌توانستد به سمت ایجاد بزرگراه‌های بیشتر، تولید خودروها و سوخت فرامدرن بیشتری بروند، اما فهمیدند این، نمی‌تواند مشکل‌شان را حل کند. اینها همه مجموعه‌ای از مسائلی است که وقتی کنار بحران جدی زباله در تهران بگذاریم، پررنگ‌تر می‌شود. ما توانستیم تنها ٧ درصد از ٧٥٠٠ تن زباله را تفکیک از مبدا کنیم، این رقم بسیار ناچیز است. از این ٧٥٠٠ تن فقط ٢٠٠ تنش وارد زباله سوز چینی غیراستانداردمان می‌شود. فقط ٢٠ درصد زباله‌ها دارند بازیافت می‌شوند، چون تفکیک از مبدا صورت نگرفته، زباله‌های بازیافت‌شده هم نتوانسته‌اند تاییدیه موسسه تحقیقات خاک و آب جهاد کشاورزی را بگیرند و در کشاورزی مورد استفاده قرار گیرند. به گفته درویش، به این مشکلات، باید تغییر کاربری ٥ هزار هکتار از باغات تهران و تبدیل‌شان به برج، تحت مصوبه «برج باغ» را هم اضافه کنیم. تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهند پهنه ٧٠٠ کیلومتر مربعی که نامش تهران است در این سال‌ها بیش از ٧٠ درصد پوشش گیاهی‌اش را از دست داده است.


شورا و شهرداری هیچ‌وقت نگاه محیط زیستی نداشتند


محمد حقانی، ‌رییس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران نیز، ‌وضعیت محیط زیست تهران را اسف‌بار خواند و گفت: من هیچ‌وقت نگاه شهرداری و شورای شهر را نگاه زیست محیطی به شهر نمی‌دانم. شهری که زمانی درختان و باغاتش چنان اسم به در کرده بود که به نام چنارستان می‌شناختند و اکثر باغات جنبه اقتصادی داشتند در واقع این صاحبان این باغات به باغداری و کشاورزی مشغول بودند، متاسفانه به علت برنامه‌ریزی‌های غلط و عدم مدیریت و راهبردهای غلط، اکثر باغات تهران از بین رفت. متاسفانه باید بگویم طرح «برج باغ»ها که قرار بود ٣٠ درصد سطح اشغال بدهند و از نخستین سال شورای دوم به تصویب رسید، طرحی نابجا و غلط و ضد محیط زیستی بود، حتی آن ٣٠ درصد هم اجرا نشد. قرار بود شهرداری این مصوبه را که ٣٠ درصد از باغ را در بخشی که فاقد درخت است اشغال کند و بقیه باغ و درخت‌هایش را نگه دارند، اجرا کند.

شهرداری همین طرح ناقص را که اشکالات فراوانی داشت، اجرا نکرد در بعضی جاها ٤٥ تا ٥٠ درصد سطح اشغال داشت و در جایی حتی صددرصد سطح اشغال. خیلی جاها شاهد این اتفاق بودیم که مالک از اول آمده بود باغ را کاملا خاکبرداری کرده ‌بود. حقانی همچنین اتوبان‌سازی را عملی ضد محیط‌زیست دانست و گفت: در دنیا خیلی‌ها بودند این مشکل را داشتند اما حل کردند. بر اساس تعداد خودروهایی که داریم اتوبان می‌سازیم و در واقع از مردم درخواست می‌کنیم که با ماشین تک‌سرنشین به خیابان‌ها بیایند. ساخت پل، اتوبان و خیابان‌هایی که مردم را به آوردن ماشین شخصی تشویق می‌کند. به جای اینکه طرح حمل و نقل عمومی و زیرساخت‌های آن را افزایش دهیم، وسایل انبوه‌بر در اختیار مردم بگذاریم که از سوخت پاک استفاده می‌کنند، حمل و نقل ریلی با اولویت مترو بسازیم، اتوبان و پل ساختیم. به گفته حقانی، ‌یک پنجم متروی تهران را هم هنوز در حال حاضر نداریم. اتوبوس‌های‌مان باید ١٠ تا ١٢ هزار دستگاه باشد، در حالی که ٧ هزار تاست و نیمی از آنها هم فرسوده و آلاینده‌اند. از ٤، ٥ میلیون خودرو و ٢، ٣ میلیون موتوسیکلت که نه برقی‌اند، نه هیبریدی و نه انژکتوری که همه‌شان کاربراتوری‌اند، ٦ تا ٧ برابر یک خودروی معمولی آلودگی دارند. در خصوص از بین رفتن باغات شهر باید بگویم مثلا در خیابان ولیعصر چند درخت از بین رفته، چند تا از آن ٥٠ هزار درخت قبل باقی مانده. به سختی شاید ٦ هزار درخت باشد. نگهداری شهر در معرض تهدید و تخریب است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۵۰
پیمان صاحبی



پژوهشگران ژاپنی به این نتیجه رسیده‌اند که نیم‌ساعت پیاده‌روی در جنگل باعث کاهش فشار خون و آرامش روان می‌شود. در آلمان نخستین جنگل "درمان‌بخش" آغاز به کار کرد. اقامت در محیط پردرخت، سلول‌های  ضد سرطان را فعال می‌کند.

اینکه جنگل و فضای سبز بر سلامت جسم و روان انسان موثر است تازگی ندارد. از دیرباز انسان‌ها برای آرامش درونی به فضای سبز پناه می‌برده‌اند و هنوز هم، با وجود نابودی بخش زیادی از جنگل‌ها در سراسر جهان، علاقه انسان‌ها به طبیعت سرسبز کاهش نیافته است.

آنچه که تازگی دارد، به‌رسمیت‌شناختن "جنگل‌درمانی" در آلمان است. در جزیره اوزه‌دم نخستین جنگل "درمان‌بخش" به طور رسمی کار خود را آغاز کرده است.

در این جنگل که ۲۵۰ هکتار مساحت دارد و از درخت‌های گوناگون، به‌ویژه راش و کاج تشکیل شده، کلینیک و تجهیزات گوناگونی برای درمان بیماری‌های ریوی و عوارض استرس موجود است. 

هم‌زمان پژوهشگران ژاپنی در تحقیقات گوناگون به نتیجه‌های امیدبخشی در رابطه با تاثیر جنگل بر سلامت جسم و روان انسان‌ها رسیده‌اند. دانشمندان دانشگاه توکیو کشف کرده‌اند که نیم ساعت پیاده‌روی روزانه در جنگل باعث جذب اکسیژن بیش تر، درمان سردرد و بهبود گردش خون، کاهش فشار خون و استرس می‌شود.

علاوه بر این، رنگ سبز درختان باعث آرامش روحی انسان  می‌شود. به همین دلیل کارشناسان می‌گویند که پیاده‌روی در جنگل و اقامت در اماکن پردرخت از هر نظر برای انسان مفید است.

مواد بوزا

بسیاری از گیاهان و درختان جنگل مواد بوزا ترشح می‌کنند، از جمله "ترپن" که باعث تقویت سیستم ایمنی بدن می‌شود.

پژوهشگران ژاپنی به این نتیجه رسیده‌اند که سپری کردن لحظاتی در جنگل سلول‌های کشنده طبیعی را فعال می‌کند. این سلول‌ها به غده‌های سرطانی حمله کرده و آنها را از بین می‌برند.

این پژوهشگران شماری زن جوان را برای پیاد‌ه‌روی به جنگل فرستادند. در روز نخست، پس از دو ساعت پیاده‌روی، تعداد سلول‌های کشنده طبیعی به میزان ۵۰ درصد افزایش یافت. در روز دوم و پس از چهار ساعت پیاده‌روی سلو‌ل‌های کشنده بیش از ۷۰ درصد افزایش یافتند.

از دیگر پیامدهای اقامت و پیاده‌روی در مناطق پردرخت می‌توان جلوگیری از اختلالات عصبی، بی‌خوابی، اضطراب، تنش و کم‌اشتهایی نام برد.

آنچه که در پیاده‌روی در جنگل و پارک نباید فراموش کرد

کارشناسان توصیه می‌کنند که هر انسان بالغ یا نابالغ می‌بایست برای بهبود وضعیت جسمانی و روحی‌اش دست‌کم هفته‌ای یک بار در پارک یا جنگل پیاده‌وری کند. اما آنچه که در این رابطه نباید فراموش کرد، خود جنگل است که دارد به تدریج محدود می‌شود و در صورت ادامه وضعیت فعلی سرانجام از بین ‌می‌رود.

کارشناسان هشدار می‌دهند که نه فقط قطع درختان در سطح وسیع و آلوده‌ کردن هوا باعث نابودی جنگل‌ها در سراسر جهان می‌شود، بلکه شکستن حتی یک شاخه یا ریختن زباله و ته‌سیگار در پارک و جنگل، در درازمدت انسان‌ها را از این نعمت بزرگ محروم می‌سازد./

منبع: دویچه وله
منبع مطلب فارسی: ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۴۷
پیمان صاحبی


مدیران سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور اگرچه پنج ماه قبل از عقد قرارداد با دانشگاه تربیت مدرس برای تدوین دستورالعمل طرح تنفس خبردادند اما محسن حسینی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و مسئول تدوین این دستورالعمل، از عدم عقد قرارداد با این دانشگاه برای انجام این وظیفه خبرداد.

به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل از خبرنگار ایانا، بیش از ۶ ماه از ابلاغیه وزیر جهاد کشاورزی برای توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال می‌گذرد. مجلس شورای اسلامی نیز در دیماه سال ۹۵ به توقف بهره‌برداری از جنگل در قالب بندی از ماده ۴۸ قانون برنامه ششم توسعه، رای داد اما از آنجا که در مصوبه مجلس، برداشت درختان لاپی، شکسته، باد افتاده و غیره از جنگل مجاز اعلام شده بود، شورای نگهبان تصمیم مجلس را مغایر با اصل ۵۰ قانون اساسی تشخیص داد و در نهایت نمایندگان مجلس در ۲۶ بهمن ماه سال گذشته، در راستای تامین نظر شورای نگهبان، تغییراتی را در بند مربوط به طرح موسوم به تنفس جنگل که در واقع به دنبال جلوگیری از بهره‌برداری تجاری از این اکوسیستم بود، ایجاد کردند.

در حال حاضر دو ماه از مصوبه مجلس برای اجرای طرح تنفس می‌گذرد اما هنوز قراردادی برای تدوین دستورالعمل اجرای این قانون که قرار بود توسط دانشگاه تربیت مدرس با سرپرستی محسن حسینی عضو هیات علمی دانشکده منابع طبیعی این دانشگاه انجام شود، منعقد نشده است. حدود ۶ ماه قبل ناصر مقدسی قائم مقام سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور از تدوین این دستورالعمل توسط دانشگاه تربیت مدرس خبرداده بود اما حسینی در گفتگو با خبرنگار ایانا بیان کرد: در حال طی روال اداری برای تدوین دستورالعمل هستیم.

وی افزود: شرح خدمات کار به این شکل است که معیارهای تدوین شده برای مدیریت جنگل‌های شمال را با جدیدترین معیارها و استانداردهای دنیا به‌روز رسانی می‌کنیم و سپس در قالب تیم کارشناسی اقدامات انجام شده، توسط سازمان جنگل‌ها نهایی می‌شود.

حسینی بیان کرد: بعد از اینکه شرح خدمات نهایی شد، برای معیارها و ضوابط مدیریت پایدار، دستورالعمل اجرایی می‌نویسیم تا بدانیم وقتی طرح مدیریت پایدار جنگل اجرایی می‌شود، شیوه کار چگونه باید باشد. اما این مسئله مستلزم جمع‌آوری تیم و صرف هزینه است.

در حالی عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس از عدم تشکیل تیم برای تدوین دستورالعمل خبر داد که پیش از این عباسعلی نوبخت در تشریح تیم تشکیل شده برای تدوین دستورالعمل اجرایی طرح تنفس، از حضور اعضای هیات علمی سه دانشکده منابع طبیعی استان‌های شمالی به همراه برخی از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران در این گروه خبر داده بود.

تاخیر دو ماهه در عقد قرارداد با دانشگاه تربیت مدرس، منطقی نیست و به نظر، روندی طولانی برای ورود جدی به مسئله تنفس در حال طی شدن است. با این وجود حسینی درباره دلیل تاخیر در عقد قرارداد، اطلاعی ندارد. وی در این رابطه بیان کرد: من دقیقا نمیدانم مشکل کجاست. در حال پیگیری اداری برای انعقاد قرارداد هستیم.

وی افزود: از آنجا که بحث تنفس یک مصوبه تکلیفی است، فکر می‌کنم که اگر در تدوین دستورالعمل تسریع شود، شاید بهتر باشد. امیدواریم هرچه زودتر به نتیجه برسیم.

این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: چند جلسه هماهنگی با مسئولان سازمان جنگل‌ها داشتیم. در جلسات درباره شرح وظایف و خدمات صحبت کردیم و مقرر است، این کار انجام شود. ولی تا امروز قرادادی منعقد نشده است.

دولت در سال ۹۲ در راستای حفاظت و بهره‌برداری از جنگل‌ها و مراتع، "برنامه بهینه‌سازی پایش، حفظ، بهره‌برداری و مدیریت جنگل‌های کشور" را تصویب و در نهایت ابلاغ کرد. اما سازمان جنگل‌ها برای اجرای این مصوبه نیز اقدام عملی خاصی انجام نداد تا اینکه منجر به ابلاغیه وزیر جهاد کشاورزی در آبان ماه سال گذشته و در نهایت تصویب طرح تنفس، در مجلس شورای اسلامی شد./

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۷:۴۶
پیمان صاحبی