منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۰۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است


زدودن نمک دریا با استفاده از صافی گرافینی

 محققان موفق به ساخت یک فیلتر گرافینی شده اند که می تواند نمک را از آب دریا بزداید و آن را به آب نوشیدنی تبدیل کند.


به گزارش وبلاگ منابع طبیعی سقز به نقل ازسلامت نیوز به نقل از ایرنا ، این اختراع می تواند به میلیون ها نفر در اطراف جهان که به آب پاکیزه دسترسی ندارند کمک کند.این فیلتر که محققان آن را صافی می نامند از جنس اکسید گرافین است که قابلیت بالایی در زدودن نمک دارد و به زودی با سایر فیلترهای موجود تصفیه آب شور مقایسه خواهد شد.تولید فیلتر گرافینی در ابعاد انبوه صنعتی قبلا دشوار بود.


به گزارش پایگاه اینترنتی بی بی سی ورلدتیم ،دانشمندان به سرپرستی دکتر راهول نیر از دانشگاه منچستر در گزارشی در نشریه نیچر نانوتکنولوژی نوشته اند که چگونه بعضی از مشکلات استفاده از اکسید گرافین برای این منظور را حل کرده اند.


گرافین لایه ای به ضخامت فقط یک اتم کربن است که در صفحه ای مشبک با خانه های شش ضعلی به هم چسبیده اند. این ماده ابتدا توسط تیمی از محققان دانشگاه منچستر در سال 2004 جداسازی و مشخصات آن تعریف شد.


خواص غیرعادی گرافین مثل قابلیت کشسانی با مقاومت بالا در برابر پارگی و رسانایی الکتریکی آن را به یکی از نویدبخش ترین مواد در صنعت بدل کرده است.اما تولید انبوه گرافین تک لایه با شیوه های موجود مثل سی وی دی (رسوب بخار شیمیایی) دشوار بوده است. شیوه های کنونی تولید همچنین خیلی پرهزینه است.


دکتر نیر می گوید که تولید اکسید گرافین با شیوه های ساده اکسیداسیون در آزمایشگاه ممکن است.
وی به بی بی سی گفت:می توانیم آن را مثل جوهر یا یک محلول روی یک لایه متخلخل (پرمنفذ) تولید کنیم. بعد می توانیم آن را مثل یک غشا به کار بگیریم.اکسید گرافین از نظر تولید انبوه و هزینه به طور بالقوه بر گرافین خالی برتری دارد.


فایده غشا تولید شده از اکسید گرافین در الک کردن ذرات نانو، ملکول های ارگانیک و حتی نمک های درشت ثابت شده بود. اما تاکنون نمی شد از آن برای تصفیه آب حاوی نمک معمولی استفاده کرد چون نیازمند غربالی حتی ظریف تر است.
مطالعات قبلی نشان داده بود که اکسید گرافین پس از خیس خوردن کمی باد می کند و باعث عبور نمک های ریزتر از منفذها به همراه ملکول های آب می شود.
اکنون دکتر نیر و همکارانش نشان داده اند که آغشتن این غشا به شیره اپوکسی (ماده ای که به عنوان پوشش یا چسب به کار گرفته می شود) مانع تورم آن می شود.
سازمان ملل پیش بینی می کند که تا سال 2025 حدود 14 درصد جمعیت جهان با کمبود آب روبرو شوند.همزمان با ادامه روند گرمایش زمین و تاثیر آن بر منابع آب شهری، کشورهای ثروتمند مشغول سرمایه گذاری در فناوری های تصفیه آب شور هستند.تاسیسات تصفیه آب شور در اطراف جهان از غشاهای پلیمری استفاده می کنند.


دکتر نیر گفت که مرحله بعدی مطالعه مقایسه اکسید گرافین با تازه ترین محصولات موجود در بازار است.رام دواناتان از آزمایشگاه ملی پاسیفیک نورت وست در ریچلند آمریکا در مقاله ای که ضمیمه مطالعه تازه در نیچر نانوتکنولوژی است نوشت که مطالعات بیشتری برای تولید صنعتی و ارزان اکسید گرافین لازم است.
وی افزود:محققان همچنین باید استقامت این غشا در تماس درازمدت با آب شور را نشان دهند.این شیوه راه را برای تولید فیلترهای ارزان برای نمک زدایی از آب هموار می کند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۶ ، ۰۷:۳۴
پیمان صاحبی


السالوادور (کشور کوچکی در آمریکای لاتین) به اولین کشور در جهان تبدیل شده است که استخراج فلزات و فعالیت‌های معدنی فلزی از قبیل طلا و سایر فلزات را ممنوع کرد. این ممنوعیت در پی مبارزه دهه‌‎های طولانی توسط فعالان محیط زیست برای حفاظت از منابع آب محدود این کشور اعلام شد.

 قانون‌گذاران، با نوشته‌ای بر روی میزهای خود با عنوان "نه به معدن، بله به زندگی"، به اتفاق آراء روز پنج شنبه گذشته به ممنوعیت فعالیت‌های معدنی در مقیاس بزرگ در السالوادور پایان دادند. در این ممنوعیت هیچ‌گونه مجوزی به معادن بزرگ داده نمی‌شود و فعالیت تمام این معادن تعطیل می‌شود.

دولت به معدن‌چیان کوچک اجازه خواهد داد تا در مهلت دو ساله اقدام به تعطیلی معادن خود کنند و حمایت‌های فنی و مالی برای کمک به این معادن در نظر گرفته است.

چندین کشور آمریکای لاتین محدودیت‌هایی را برای شیوه‌های استخراج مخرب در سال‌های اخیر در معادن را آغاز کرده‌اند. گزارش مربوط به سال ۲۰۰۸ از معادن السالوادور از آلودگی ۹۰ درصد آب‌های سطحی این کشور به مواد شیمیایی و فلزات سنگین بر اثر فعالیت‌های معدنی حکایت داشت. از آن سال تاکنون مهلت قانونی برای ممنوعیت‌های جزئی فعالیت‌های معدنی در کشورهای کاستاریکا، آرژانتین و کلمبیا به اجرا گذاشته شده بود.

به گفته فعالان محیط زیست، ممنوعیت فعالیت معادن در السالوادور پیروزی است که روند فعالیت‌های معدنی را تغییر داد. این قانون باعث شد تا کشور کوچک السالوادور تبدیل به قهرمانی در جهان تبدیل شود که برای اولین بار ممنوعیت فعالیت‌های معدنی را اعلام کرده است.

ترجمه: شهره صدری خانلو

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۰۸:۳۷
پیمان صاحبی


 

زمین لگد کوب

 در بررسی‌هایی در این زمینه معلوم شد استفاده مردم از جنگل‌ها یا پارک‌های جنگلی، سبب شده به پوشش گیاهی آسیب‌های فراوانی وارد شود. خدیجه پارسایی در مقاله خود به تحقیقاتش که روی پارک جنگلی نور در استان مازندران به عمل آمده، اشاره کرده است. براساس نتایج این بررسی‌ها که در مقاله پارسایی آمده و در سایت انسان‌شناسی و فرهنگ منتشر شده است، مشخص شد که استفاده تفرجی مردم از پارک شهرستان نور، در پوشش گیاهی و تنوع زیستی تغییراتی را به وجود آورده ولی این تغییرات در همه جای این پارک یکسان نیست. در بعضی از قسمت‌های این پارک، بسته به وضع خاک آن صدمات، بیشتر بوده است. در جاهایی که خاک سطحی‌تر وکم‌عمق‌تر است، اثرات منفی بر روی پوشش گیاهی بیشتر است.

در مناطق مختلف جهان، توسعه گردشگری و توریسم با حفاظت محیط‌زیست همراه است و دولت‌ها در این زمینه تأکید فراوانی دارند. در کشورهای توسعه‌یافته یا درحال‌توسعه، این تاکیدات تأثیر بیشتری داشته است، زیرا در این کشورها به‌ویژه کشورهای درحال‌توسعه، اشکال دیگر توسعه اقتصادی، مثل تولید و استخراج یا منابع طبیعی مثل نفت و گاز وجود ندارد و توریسم منبع بسیار خوبی برای کسب درآمد برای این کشورها شده است. ولی در بعضی از کشورهای جهان سوم، به‌خصوص در کشور ما حفاظت از محیط‌زیست و پوشش گیاهی به صورت یک فرهنگ درنیامده و تاکیدات دولت، هم روی افراد منطقه و هم گردشگران هنوز تأثیر بسزایی نداشته است. اکثر مردم نسبت به محل زندگی و خانه خود بسیار حساس هستند و هیچ‌گونه آلودگی و زباله را تحمل نمی‌کنند، ولی به محض این‌که از خانه خارج می‌شوند، دیگر آن احساس مسئولیت را ندارند و ریختن زباله برایشان یک امر عادی می‌شود. با این حال معلوم شده است که توریسم در بلندمدت می‌تواند باعث شکوفایی اقتصاد محلی، ملی و حتی جهانی شود. این شکوفایی به این بستگی دارد که محیط‌زیست طبیعی از سطح بالایی برخوردار باشد و باعث رضایتمندی گردشگران شود.


همان‌طور که گفته شد توریسم می‌تواند اثرات مثبت و منفی زیادی روی محیط‌زیست بگذارد، اما مطالعات در این زمینه نشان داده است که اثرات منفی توریسم خیلی بیشتر از اثرات مثبت آن است. دولت‌ها برای افزایش اثرات مثبت توریسم می‌توانند نقش بسزایی ایفا کنند و با اعمال تدابیر مختلف، اثرات منفی گردشگری را کاهش دهند. ازجمله کارهایی که دولت‌ها می‌توانند انجام دهند بالا بردن سطح فرهنگ و آگاهی مردم، چه مردم بومی و چه گردشگران در زمینه حفظ محیط‌زیست است، زیرا هرچه آگاهی مردم در این زمینه بیشتر شود مسلما تلاش آنها در نگهداری و مواظبت از پوشش گیاهی و جانوری بیشتر خواهد شد. همچنین نحوه رفتار و استفاده مردم بومی از طبیعت و محیط‌زیست می‌تواند بسیار موثر باشد، چون به‌طور غیرمستقیم موجب می‌شود گردشگران مجبور شوند از محیط‌زیست نگهداری کنند. از دیگر کارهایی که دولت می‌تواند انجام دهد اعمال سیاست‌های مناسب برای بهره‌برداری از جاذبه‌هاست. به‌عنوان مثال در جزیره برمودا، گردشگران مجاز به استفاده از خودرو نیستند. در مائوری هیچ بنایی نمی‌تواند ارتفاعی بلندتر از درختان نخل داشته باشد. در اصفهان در محدوده پارک طبیعی ناژوان، اجازه احداث ساختمان‌هایی با ارتفاع بیش از دو طبقه داده نمی‌شود. در این زمینه پیشنهاد می‌شود، جهت توسعه توریسم در کشور، به‌خصوص در استان مازندران که استعدادهای طبیعی بیشتری در زمینه گردشگری وجود دارد، به نکات قوت و ضعف جهانگردی و اثرات متقابل آن با محیط‌زیست و پوشش‌های طبیعی و اکوسیستم‌ها، توجه ویژه‌ای از طرف مراکز دولتی و بخش‌های خصوصی صورت پذیرد.


طبیعت‌گردی


پارسایی می‌نویسد طبیعت‌گردی یا گردشگری برمبنای طبیعت از شاخه‌های بسیار گسترده و همچنین به‌سرعت درحال گسترش گردشگری به شمار می‌رود. چنان که پیش‌بینی می‌شود رشد این‌گونه از گردشگری سالانه تا ٦‌درصد (٥/١ برابر متوسط پیش‌بینی رشد صنعت گردشگری و ٣ برابر متوسط رشد اقتصاد جهانی طی دهه آتی) خواهد بود. گونه‌های گردشگری برمبنای طبیعت شامل:


١- دریا و محیط آبی: جست‌وجوی صدف و اشیای دریایی در سواحل، قایق‌سواری، دریانوردی، حمام آفتاب، اسکی روی آب، شناکردن در سواحل و موج‌سواری.
٢- ماجراجویانه: غارنوردی، سورتمه‌سواری، پرش از صخره‌های کنار ساحل، پایین آمدن از کوه با اسکی، صحرانوردی با خودروهای مخصوص، کایت‌سواری، دریانوردی در دریاهای یخ‌زده، دوچرخه‌سواری در کوهستان، کوهنوردی و غیره.
٣- گردشگری برمبنای گردآوری چیزی از محیط: تمشک چینی، ماهیگیری، شکار و قارچ چینی.
٤- سلامتی: لجن‌درمانی، استفاده از چشمه‌های آب‌گرم و معدنی.
٥- محیط‌های بسته: آکواریوم، باغ‌وحش، باغ گیاه‌شناسی و باغ پرندگان.
٦- مشاهده طبیعت: عکاسی از طبیعت، آموزش و تحقیق در محیط طبیعی، مشاهده ستارگان و تماشای وال‌ها.


صنعت جهانگردی و محیط‌زیست


در ‌سال ٢٠١٠ بیش از یک‌میلیارد نفر از جمعیت کره‌زمین به جهانگردی و سیر و سیاحت در اقصی نقاط جهان پرداختند. این جمعیت انبوه سبب شد که ساحل دریاها، استراحتگاه‌های کوهستانی، مراکز آثار تاریخی و ییلاق‌های خوش آب‌وهوا دچار مشکل شوند و انبوه جمعیت، حیات این منطقه را دستخوش تهدید کند. یکی از راه‌هایی که می‌توان با این پدیده مبارزه کرد و از بهره‌برداری بیش‌ازحد منابع طبیعی و آثار فرهنگی جلوگیری کرد این است که ورود افراد گردشگر به این مناطق محدود شود و بیش از ظرفیت این نقاط از آنها بهره‌برداری نشود. مسائل محیطی مانند تغییر آب‌وهوای کره‌زمین، لایه ازون، ذوب‌شدن یخ‌ها، تخریب جنگل‌ها و پس‌مانده‌های اتمی ازجمله مسائلی هستند که مورد توجه آژانس‌های بین‌المللی قرار می‌گیرند. صنعت گردشگری نیاز به توسعه سالم اقتصادی و حفظ منابع طبیعی دارد. در این راستا، لازم است از یک سو یکپارچگی فرهنگ ملی و مزایای اشتغال‌زایی و از سوی دیگر اثرات تغییرات سریع آب‌وهوا بر مناطق پذیرای جهانگردان مثل سواحل دریاها مورد بررسی قرار گیرند. حتی جهانگردی مبتنی بر سیستم اقتصادی هم زیان‌های خاص خود را دارد. مقصود از جهانگردی اقتصادی که یکی از شاخه‌های جهانگردی است، این است که طبقه میانی جامعه که دارای آموزش و درآمد کافی هستند به مسافرت و جهانگردی بروند، بدون این‌که محیط‌زیست را تخریب کنند. ولی با این وجود هنوز تهدیدی بر مناطق قطب جنوب، جنگل‌های پر باران مناطق حاره یا جزیره‌های دورافتاده وجود دارد. سازمان‌هایی چون «سازمان جهانی جهانگردی»، «شورای جهانگردی و مسافرت‌های جهانی» و «سازمان جهانگردی آسیا و حوزه اقیانوس آرام» ازجمله نهادها و سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی هستند که برای حفظ محیط‌زیست و منابع طبیعی، سیاست‌ها، قوانین، راهنما‌ها و دستورالعمل‌هایی را صادر می‌کنند. در هر بخش از این صنعت اقداماتی برای حفظ محیط‌زیست صورت می‌گیرد. به‌تازگی صنعت هتلداری در تلاشی چشمگیر، سعی کرده است مانع مصرف بیش‌ازحد انرژی شود و می‌کوشد تا فاضلاب‌های حاصل از مواد ضدعفونی‌کننده و پاک‌کننده را کاهش دهد و بسیاری از اقلام مانند صابون، محصولات کاغذی و پلاستیکی را بازیافت کند.


عوامل تخریب محیط‌زیست


انجمن جهانی سفر و جهانگردی با بررسی پیامدهای اثرات جهانگردی، قطعنامه‌ای را در حمایت از جهانگردی منتشر کرده است. مفاد این قطعنامه بیانگر آن است که انجمن توجه ویژه‌ای به اصلاح اثرات مخرب بر محیط‌زیست دارد. در گزارش این انجمن آمده است که «درباره علل مشکلات زیست‌محیطی بحث‌های بسیاری شده است، اما هنوز نمی‌توان این علل را با اطمینان تحلیل و بررسی کرد، حتی در این میان کسانی هستند که به برخی از مشکلات به دیده تردید می‌نگرند. با این حال مسلم است که محیط‌زیست به علت فعالیت‌های انسان درحال دگرگون‌شدن است و در صورتی که اقدامی موثر و کارساز انجام نشود، ممکن است با پیامد‌های فاجعه‌باری مواجه شویم». انجمن جهانی سفر و جهانگردی، در پنج بخش پیامدهای مهم زیست‌محیطی را بررسی کرده و برشمرده است:


١- گرمایش زمین
٢- آسیب دیدگی لایه ازون
٣- باران‌های اسیدی
٤- کم و آلوده شدن منابع آب
٥- کاهش و آلودگی منابع خشکی مورد نظر پروژه‌های جهانگردی


در این بررسی‌ها انجمن جهانی سفر و جهانگردی توجه خاصی به آلودگی منابع خشکی و کاهش آن داشته است. واضح است که مشکلات ناشی از کاهش منابع خشکی مورد توجه پروژه‌های جهانگردی در بلندمدت بسیار جدی است.


اثرات مثبت گردشگری بر محیط‌زیست


صنایع توریستی در صورتی که همراه با حفاظت از پوشش‌های طبیعی، خاک و آب‌وهوا باشد ازجمله سودمند‌ترین صنایع خواهد بود و باعث اشتغال‌زایی در سطح وسیع می‌شود. صنعت هیچ‌گونه آلودگی برای محیط‌زیست به وجود نمی‌آورد و به جای کارخانه‌های آلوده‌کننده، بر پایه رستورا‌ن‌ها و هتل‌ها بنا شده است. از آن گذشته پیش‌بینی می‌شود که گردشگری در طبیعت، بخش اعظم بازار گردشگری سال‌های آینده را به خود اختصاص دهد. درواقع این نوع گردشگری، جهت ارتقای پیشرفت اقتصادی هر کشور، مردم بومی منطقه و حفظ ارزش‌های طبیعی، زیست‌محیطی و فرهنگی مناطق گردشگری، مناسب تشخیص داده شده است. به همین لحاظ توسعه این بخش جزو اهداف اصلی صنعت گردشگری در نظر گرفته می‌شود.


همچنین صنعت جهانگردی قادر است کانون توجه را به مسائل مهم زیست‌محیطی معطوف کند و پایه‌گذار طرح‌هایی باشد که موجب حفظ و حراست از محیط‌زیست می‌شود. به‌عنوان مثال: جهانگردی می‌تواند توجه عموم را به مسأله تنوع گونه‌های حیوانات و گیاهان بسیاری که در خطر انقراض هستند، جلب کند.


اثرات منفی گردشگری بر محیط‌زیست


جهانگردی می‌تواند محیط‌زیست طبیعی را به خطر اندازد، باعث تغییر آن شود و اثرات منفی بسیار زیادی روی آن بگذارد. بازدیدکنندگان طبیعت، ضایعات و آلودگی تولید می‌کنند. آلودگی‌هایی مثل آلودگی آب، آلودگی هوا، ضایعات جامد و آلودگی صوتی و بصری. جاذبه‌های طبیعی با استفاده نادرست یا بیش‌ازحد می‌تواند در معرض خطر قرار گیرد. احداث خدمات برای جهانگردان می‌تواند موجب تغییر و دگرگونی چشم‌اندازهای طبیعی شود. برای مثال آلودگی بصری می‌تواند از طریق نصب زیاد بیلبوردها روی دهد. همزمان با توسعه جهانگردی، تقاضا برای زمین افزایش می‌یابد، به‌خصوص برای نواحی عمده و درجه اول مانند زمین‌های ساحلی، چشم‌اندازهای ویژه و کوه‌ها. بدون دوراندیشی، چشم‌اندازهای طبیعی و فضاهای باز ممکن است ازبین‌بروند. تخریب یا زیان رساندن به گونه‌های گیاهی یا جانوری می‌تواند با جمع‌آوری گیاهان و جانواران موردپسند، برای فروش یا نگهداری یا لگدکوب‌کردن زمین روی دهد. جهانگردان یا مشاغلی که خدماتی به آنها ارایه می‌دهند اغلب، گیاهان، جانوران، صخره‌ها، فسیل‌ها، مرجان‌ها و آثار فرهنگی و هنری را در یک منطقه ازبین‌می‌برند. بازدیدهای کنترل‌نشده یا بیش‌ازاندازه، توسط بازدیدکنندگان می‌تواند کیفیت چشم‌اندازهای طبیعی، مکان‌ها و بناهای تاریخی را تنزل دهد. در جایی که آب نایاب است، جهانگردان می‌توانند موجودی ذخیره در دسترس را هدر دهند. مسافران همچنین می‌توانند به‌طور غیرعمدی گونه‌های غیربومی را معرفی کنند که این مسأله می‌تواند موجب افزایش تجارت حیوانات و گیاهان شود. جریان پیوسته و دایمی بازدیدکنندگان با تأثیر بر زندگی حیوانات اهلی و مختل‌کردن چرخه تولیدمثل و تغییر در رفتار‌های طبیعی آنان، ممکن است موجب ازهم‌گسیخته‌شدن حیات‌وحش شود (گلن). برخی دیگر از اثرات منفی زیست‌محیطی توریسم عبارت است از: تخریب محیط‌زیست طبیعی به دلیل ایجاد ساختمان هتل‌ها و فرودگاه‌ها در مناطق پوشش‌های طبیعی، آلوده‌سازی محیط طبیعی و احیانا ورود بیماری‌های واگیردار به کشور.

پیامدهای مهم زیست محیطی گردشگری

گرمایش زمین، آسیب دیدگی لایه ازون ، باران‌های اسیدی ، کم و آلوده شدن منابع آب، کاهش و آلودگی منابع خشکی مورد نظر پروژه‌های جهانگردی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۰۸:۲۵
پیمان صاحبی


 

زباله گردی در شمال

 گرچه زباله‌ها همه جای ایران به وفور یافت می‌شوند اما در شهرهای شمالی این زباله‌ها به بخشی از طبیعت بدل شده‌اند. معضلی که دولت سعی در حل آن دارد.

اگر امکان وجود فرازمینی‌ها را در نظر نگیریم، تولید انحصاری زباله در جهان در دستان انسان است، چه در زمین و چه در فضا. گرچه این موجودات بی‌توجه به وضعیت آینده زمین علاقه خاصی به تولید فزاینده‌ آن دارند اما دوست ندارند که چهره نازیبای آن را در اطراف خود ببیند از آن رو است که سعی می‌کنند هر جا که دورتر از محل اسکان همیشگی آنها باشد این زباله‌ها را رها کنند و به آن فکر نکنند که موجودات زنده دیگر در محاصره این زباله‌ها چه می‌شوند. البته زمان زیادی نمی‌گذرد که همین زباله‌های رها شده در طبیعت زندگی خود انسان‌ها را با چالش و بحران روبه‌رو می‌کنند. همان طور که زمین‌ها و مراتع سرسبز شمال ایران با بحران زیست محیطی ناشی از رهاسازی زباله‌ها روبه‌رو شده و تعطیلات نوروزی بر شدت این بحران نیز افزوده است تا به آنجا که طبق گفته‌های فرهاد عسکری، مدیرکل دفتر امور شهری و شوراهای اسلامی استانداری مازندران تولید زباله در این استان دو برابر شده و تولید آن از سه هزار تن در روز به 6 هزار تن افزایش یافته است. اتفاقی که به دنبال آن حجم فعالیت نیروهای 58 شهرداری استان نیز چند برابر شده، فکر ساخت 2 کارخانه زباله سوز در ساری و نوشهر قوت گرفته و قرار است تا پایان سال 96 پروژه زباله سوز 450 تنی ساری تکمیل شود و به بهره برداری برسد.


نگاهی به آمار و پیامدهای ریختن زباله‌ها


آمار تولید زباله در ایران بسیار هولناک است. طبق بررسی‌های انجام شده، سرانه تولید پسماند در کشورهای توسعه یافته 250 تا 500 گرم است، به تعبیری در بدبینانه ترین حالت، هر فرد در طول یک ماه از زندگی خود، 8 تا 15 کیلوگرم زباله تولید می‌کند. اما این آمار در کلانشهری همچون تهران چقدر است؟ براساس آمار ارائه شده میزان تولید زباله در تهران بالغ بر 850 تا 900 گرم در روز است و این رقم به معادل قریب به 27 کیلو گرم در ماه می رسد. آماری که تولید زباله در تهران را دو برابر میانگین جهانی کرده است. اما در میان این 27 کیلوگرم زباله‌ای که تنها تهرانی‌ها در ماه تولید می‌کنند یک نوع زباله بیشترین خطرات و پیامدهای زیست محیطی را برای طبیعت ایران دارند؛ «زباله‌های پلاستیکی». طبق آمار در هر دقیقه در ایران، حدود پنج تن زباله پلاستیکی دور ریخته می‌شود که این مواد 250 الی 500 سال در محیط زیست می‌مانند و تجزیه نمی‌شوند. از همین رو است که ایران به یکی از پنج کشور اصلی در زمینه مصرف مواد پلاستیکی تبدیل شده است. کیسه‌های پلاستیکی که با باد جابه‌جا شده و وارد رودخانه‌ها و کانال‌های آب می‌شوند و درصورت ورود به محیط زیست دریایی، وارد زنجیره غذایی جانوران دریایی شده و سالانه هزاران گونه از جانوران آبزی به واسطه این زباله‌ها می‌میرند.


اما آمارها در ایران هشدارهای دیگری نیز می‌دهند. ایران طبق آمار سردمدار تولید زباله‌های آبی و پروتئینی در دنیا است و این ناشی از نبود الگوی مصرف مناسب و عدم پرهیز از اسراف گرایی است که پیش از هر گونه تلاش برای کاهش آن جامعه ایران نیازمند فرهنگ سازی الگوی مناسب مصرف و راه‌های کاهش زباله‌ها و جمع‌آوری، دفن و بازیافت آن‌ها به وسیله تبلیغات اصولی به شهروندان است.


در سال‌های اخیر اما افزایش رغبت مردم به خرید و تعویض گوشی‌های تلفن همراه سبب شده که ایران با مشکل جدیدی برای امحای پسماندهای الکترونیکی روبه‌رو‌ شود. به گفته معصومه ابتکار از امسال سالی ۱۰ میلیون در ایران موبایل کهنه وجود دارد که دور ریز هستند و دنیا نیز هر ساله با یک یا دو میلیارد موبایل پسماندی مواجه خواهد شد. موبایل‌هایی که بشر برای ساختشان یک سوم از ذخایر کانی جهان را در دوره ۲۰ سال اخیر برداشت کرده است و اگر این روند ادامه پیدا کند استفاده از این ذخایر در دوره بعد دوبرابر خواهد شد و به زودی بشر کل کانی‌های جهان را برداشت می‌کند و اگر بازیافت اتفاق نیفتد و کانی‌ها به طبیعت باز نگردند بشر از ذخایر ارزشمندش بی نسیب خواهد شد.


حل مشکل پسماند شهرستان‌های گردشگرپذیر در دستور کار دولت ایام تعطیل در تمام دنیا فرصتی برای رونق گردشگری است. رونقی که سبب افزایش تولید زباله می‌شود. زباله‌هایی که سبب تخریب چهره شهرهای گردشگر پذیر است. شهرهایی مثل شهرهای شمالی ایران که بسیاری فکر می‌کنند تخلیه زباله‌ها در مراتع و زمین‌های بکر و رودخانه‌ها روش مناسبی برای امحای انبوه زباله‌ها است. موضوعی که سبب شده تا معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست درباره انباشت زباله در رودخانه‌های استان گیلان تدبیری بیندیشد و حل مشکل پسماند شهرستان‌های گردشگرپذیر را در دستور کار دولت قرار دهد. او در مورد انباشت زباله در رودخانه‌های استان گیلان گفته است: دولت در بحث مرتبط با پسماند و حمایت لازم از طرح مدیریت پسماند مصوبه‌هایی داشته است. وی با اشاره به اینکه مصوبات این سازمان در چارت کاملی آورده شده افزوده است: در این چارت برای کمک به مدیریت پسماند حمایت‌ها و تسهیلات و سیاست‌هایی که در واقع کمک به مدیریت پسماند است، گنجانده شده است.

رئیس سازمان محیط زیست کشور ادامه داده: به فن آوری‌های نوین و رویکردهای جدید که در حمایت از پسماند طراحی شده باشند توجه ویژه خواهد شد و از آنها حمایت می شود. وی افزوده: پسماند از منظر سازمان محیط زیست در زمره فن آوری های اقتصادی و علمی دیده شده است.
ابتکار بازیافت را عنصر مهم در اقتصاد کشورها خواند و گفته است: امروزه بر پسماند مدیریت کامل می شود و با اجرای آموزش در پسماند و تفکیک از مبداء می توان به استفاده مجدد از پلاستیک و کاغذ دست یافت. ابتکار تبدیل پسماند آلی به کمپوست و استفاده مجدد به عنوان کود و خاک از آن را به عنوان یکی از مهمترین راهکارها خواند و گفت: با مدیریت پسماند و حل مشکلات این حوزه می‌توان ایجاد اشتغال کرد، زیرا پسماند جنبه اقتصادی و اجتماعی و محیط زیستی دارد.


ابتکار به استان‌های شمالی اشاره کرده و گفته است: در این استان‌ها شوراها و شهرداران باید دقت بیشتری کرده و نباید اعتبارات را در جایی دیگر توزیع و وقتی به پسماند می رسند، بگویند اعتبار نداریم. وی به حمایت دولت به ویژه در استانهای شمالی اشاره کرده و افزوده است: ما در دولت به صورت خاص به گیلان و مازندران توجه ویژه‌ای داریم .رئیس سازمان محیط زیست کشور تاکید کرده است: شهرداران و شوراها پسماند را در اولویت ببینند و برنامه منسجم داشته باشند زیرا تهدید و آسیب های پسماند بر سواحل دریای خزر و جنگلها و محیط شهری و رودخانه ها و منابع طبیعی بر کسی پوشیده نیست.


وی به تلاش مضاعف در جهت کاهش تولید پسماند در استان تاکید کرده و گفته است: باید تولید زباله را به حداقل برسانیم و سامان دهی کنیم، زیرا استان گیلان گردشگری و گردشگر پذیر است و اگر ما و شما دقت نکنیم در آینده منابعی برای بهره برداری های گردشگری نخواهیم داشت. معصومه ابتکار مناطقی همچون ماسوله و قلعه رودخان از زیباترین مناطق گیلان دانست و گفته است: این مناطق دارای بیشترین حضور گردشگر و مسافر هستند و برای حل معضل پسماند ناشی از فعالیتهای گردشگری این مناطق راهکار وجود دارد چون مسافر پذیر هستند بنابراین شوراها اختیار دارند عوارض وصول کنند و گردشگران باید عوارض بپردازند تا هزینه ها،صرف مدیریت پسماند و جمع آوری آن شود. رئیس سازمان محیط زیست کشور گفته است: هزینه‌های مربوط به هر فعالیت باید در خود آن فعالیت دیده شود و شوراها اختیار قطعی دارند تا عوارض لازم برای مدیریت گردشگری کسب کنند. وی افزوده: ما تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا این طرح ها را در سطح ملی حمایت کنیم و پیگیر حل موضوع پسماند در شهرستانهای گردشگرپذیری همچون فومن هستیم. حال گرچه معصومه ابتکار قول تخلیه رودخانه‌های چندین شهرستان گردشگر پذیر از جمله فومن، قلعه رودخان و ماسوله را داده است اما باید دید که این قول تا چه اندازه در سال جدید محقق خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۰۸:۲۳
پیمان صاحبی


 

تغییرات دمایی زمین و پیامدهای وخیم مهاجرت جانوران

 یک گروه بین‌المللی از محققان دریافتند تغییرات آب و هوایی موجب تغییر ساختار پراکندگی جانوران در سطح زمین شده است.

به گزارش پایگاه خبری گاردین، بر اساس این تحقیقات افزایش دمای خشکی و آب‌ها، گونه‌های مختلف جانوری را ناچار به مهاجرت به مناطق خنک تر کرده است و در اثر این مهاجرت‌ها، انواع حشرات حامل انواع بیماری‌ها به مناطق جدید رفته‌اند، همچنین موجوداتی که از غلات و محصولات کشاورزی تغذیه می‌کنند و عمل گرده‌افشانی را انجام می‌دهند، به مناطق جدید مهاجرت کرده‌اند و بسیاری از ساکنین جنگل‌ها نیز محل زندگی خود را تغییر داده‌اند.
محققان هشدار دادند این تغییرات می‌تواند به صنایعی مانند گردشگری و جنگل‌داری، آسیب جدی وارد کند و به دلیل جابه‌جایی منابع طبیعی مانند گروه‌های ماهیان بین کشورهای مختلف تنش ایجاد شده است.
این نوع مهاجرت‌ها خود یک عامل تشدید کننده تغییرات آب و هوایی محسوب می‌شوند. برای مثال در مناطق قطبی که پیش از این با برف پوشیده شده بودند و نور خورشید را منعکس می‌کردند، اکنون گیاهان تیره‌رنگ رشد می‌کنند و با جذب گرمای خورشید موجب افزایش دمای محیط می‌شوند.
این مهاجرت کلی گونه‌های جانوری در طول 25 هزار سال گذشته بزرگترین مهاجرت در نوع خود محسوب می‌شود. به اعتقاد محققان، این تغییر وضعیت موجب تغییر الگوهای زندگی انسان شده و برندگان و بازندگانی دارد. چنین تغییراتی زمینه را برای درگیری و مخاصمه بین جوامع مختلف فراهم می‌کند.
محققان یادآوری می‌کنند که بقای انسان در اجتماعات شهری و روستایی به سایر اشکال حیات در زمین بستگی دارد و تغییرات آب و هوایی موجب تغییر ساختار توزیع حیات در زمین می‌شود.
گزارش کامل این تحقیقات در نشریه Science منتشر شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۰۸:۲۲
پیمان صاحبی


 

نتیجه تحقیقات درباره بیماری زا بودن محصولات تراریخته

*فرناز افشار ابراهیمی: ارتباط بین گلایفوسیت و بیماری مزمن در مقاله بررسی های اخیر توسط Samselو Seneff (2013a) مشخص شده است. نویسندگان نشان می دهد چگونه گلایفوسیت روند سوخت و ساز بدن را با تداخل با مسیر سیتوکروم P450 (CYP)تغییر داده است. به گفته نویسندگان، " گلایفوسیت اثرات مخرب باقیمانده سایر مواد شیمیایی و سموم محیطی را افزایش می دهد. تاثیر منفی زیادی بر روی بدن دارد و در طول زمان به صورت التهاب سیستم های سلولی سراسر بدن به آرامی آشکار می شود.

ایالات متحده امریکا در مورد تولید و همچینن مصرف محصولات تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه ) در رتبه نخست جهان قرار دارد. افزایش شدید بروز و شیوع بیماری های مزمن در ایالات متحده امریکا در بیش از 20 سال گذشته گزارش شده است. افزایش مشابهی نیز در سطح جهانی دیده می شود. علف کش گلایفوسیت در سال 1974 معرفی شد و استفاده از آن با ظهور محصولات تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه یا (GE مقاوم در برابر علف کش افزایش چشمگیری پیدا کرده است. شواهد حاکی از آن است که گلایفوسیت با بسیاری از فرایند های متابولیک گیاهان و حیوانات تداخل پیدا کرده و باقی مانده های علف کش گلایفوسیت در هر دو تشخیص داده شده است. گلایفوسیت سیستم غدد درون ریز و تعادل باکتری های روده را مختل کرده، به DNA آسیب زده و جهشی به سوی سرطان ایجاد می کند. لذا این مطالعه در کشور آمریکا صورت گرفته تا بیانگر اثرات گلایفوسیت بر سلامت افراد جامعه امریکا باشد.

در مطالعه پیش رو با استفاده از پایگاه داده دولت آمریکا، داده های محصول تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه یا (GE، استفاده از علف کش گلایفوسیت و اپیدمیولوژیک بیماری ها بررسی شده اند. در مجموع تجزیه و تحلیل همبستگی برای 22 بیماری در داده های زمانی مشابه انجام شد. ضرایب همبستگی پیرسون بسیار معنی دار بودند. (<10-5) بین استفاده از گلایفوسیت و فشار خون بالا (R=0.923)، سکته مغزی (R = 0.925)، شیوع دیابت(R = 0.971) ، بروز دیابت(R = 0.935) ، چاقی (R = 0.962)، اختلال سوخت و ساز بدن لیپوپروتئین (R = 0.973)، آلزایمر (R = 0.917)، دمانس (R = 0.994)، پارکینسون (0.875 =R)، اسکلروز متعدد (R = 0.828)، اوتیسم (R =0.989)، بیماری التهاب روده (R = 0.938) ، عفونت های روده0.974) R= (،پایان مرحله بیماری کلیوی0.975) (R=، نارسایی حاد کلیه (R = 0.978)، سرطان تیروئید (R = 0.988)، کبد (R=0.960)، مثانه (R=0.981)، لوزالمعده(R=0.918)، کلیه (R = 0.973) و لوسمی میلوئید (R = 0.878) بود.

ضرایب همبستگی پیرسون بین درصد ذرت و سویا تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه یا (GE کاشته شده در ایالات متحده و فشار خون بالا (R = 0.961)، سکته مغزی (R = 0.983)، شیوع دیابت (R =0.983)، بروز دیابت (R = 0.955)، چاقی (R = 0.962)، اختلال متابولیسم لیپوپروتئین(R =0.955)، آلزایمر (R = 0.937)، پارکینسون (R = 0.952)، اسکلروز متعدد (R = 0.876)، هپاتیت سی(R= 0.946)، پایان مرحله بیماری کلیوی (R = 0.958)، نارسایی حاد کلیه (R = 0.967)، سرطان های تیروئید(R = 0.938)، کبد (R = 0.911)، مثانه (R = 0.945)، لوزالمعده (R = 0.841)، کلیه (R = 0.940) و لوسمی میلوئید (R = 0.889)نیز بسیار قابل توجه بودند. اهمیت و قدرت همبستگی نشان می‏دهد که اثرات گلایفوسیت و محصولات تغییر یافته ژنتیکی بر سلامت انسان باید بیشتر بررسی شوند.

واژه های کلیدی: گلایفوسیت ، GMO، ذرت GE، سویا GE، سم شناسی، چاقی، سرطان، فشار خون بالا، دیابت، بیماری، دمانس، اوتیسم، آلزایمر، بیماری پارکینسون، بیماری التهابی روده، عفونت های روده، هپاتیت C، پایان مرحله بیماری کلیوی، نارسایی کلیه، سرطان تیروئید، سرطان کبد، سرطان مثانه، سرطان لوزالمعده، سرطان کلیه

طی 20 سال گذشته افزایش نگران کننده ای در شیوع بیماری های خطرناک در ایالات متحده همراه با کاهش قابل توجهی در امید به زندگی دیده شده است(Bezruchka, 2012). مراکز کنترل بیماری و پیشگیری (CDC) تخمین می زنند که هزینه های دیابت و مرتبط با درمان آن در سال 2007 حدود 116 میلیارد دلار بود. هزینه های برآورد شده مربوط به چاقی در سال 2008 حدود 147 میلیارد دلار و بیماری های قلبی و عروقی و سکته مغزی در سال 2009 ، حدود۴۷۵.۳ میلیارد دلار بود. هزینه های مراقبت های بهداشتی در سال 2007 در آمریکا ، 2/2 تریلیون دلار بود(CDC, 2013a).

افزایش بیماری های مهلک، جوانان را در معرض خطر قرار داده اند. ایالات متحده در افزایش مرگ و میر به دلیل بیماری های عصبی بین سالهای 1979-1981 و 2004-2006 برای گروه سنی 55-65 اولین کشور در جهان بود(Pritchard et al., 2013). مرگ‏های ناشی از اختلال روانی معمولا برای گروه سنی بالای 65 سال هستند. یافته های مشابهی برای چاقی، آسم، رفتار و مشکلات یادگیری و بیماری مزمن در کودکان و بزرگسالان جوان پیدا شده است(Van Cleave et al., 2010). دیابت نوع 2 در جوانان یک بیماری همه گیر نامیده شده است (Rosenbloom et al., 1999). آمار مبتلایان به بیماری های مزمن در کل جمعیت ایالات متحده به طور چشمگیری با حدود 25٪ فراوانی افزایش یافته است(Autoimmunity Research Foundation, 2012). این یافته ها نشان می دهند عوامل زیست محیطی از عوامل ژنتیکی و یا علل وابسته به سن مهمتر هستند.

در مدت زمان مشابه، افزایش در مقدار علف کش بکاررفته برای محصولات غذایی و افزایش درصد محصولات غذایی تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه یا (GE کاشته شده ، دیده شد(Benbrook, 2012). ما یک مطالعه انجام دادیم تا ببینیم آیا ارتباطی بین افزایش کشت محصولات زراعی تراژنه ((GE متحمل گلایفوسیت و افزایش بیماری های مزمن در ایالات متحده وجود دارد.

مهندسی ژنتیک

برای دستکاری ژنتیکی یک گیاه برای تحمل علف کش، ژن هایی که مقاومت به مواد شیمیایی فعال در علف کش را به موجود زنده انتقال می دهند، شناسایی می شوند. در مورد گلایفوسیت، ژن های مقاوم در برابر گلایفوسیت از باکتری Agrobacterium جدا می شود. این ژن ها از طریق یک فرایند چند مرحله ای در ژنوم گیاه قرار گرفته که نتیجه آن مقاومت گیاه در برابر کاربرد مستقیم علف کش خواهد بود. دستکاری ژنتیکی نیز برای توسعه گیاهان مقاوم در برابر حشرات با استفاده از پروتئین های حشره کش از باکتری Bacillus thuringiensis یا سم BT استفاده می‏شود. پروموتر مورد استفاده برای بیان ژن های خارجی اغلب پروموتر35S از ویروس موزاییک گل کلم (CaMV) است. در عین حال ویروس و ژن باکتری به طور بالقوه مضر هستند و گیاهان به طور مستقیم با علف کش اسپری می شوند(Ho, 2013; Ewen & Pusztai, 1999) . گیاهان مقاوم در برابر علف کش، سموم را جذب و انسان و حیوانات خانگی آنها را می خورند.

تولیدکنندگان محصولات غذایی تغییر یافته ژنتیکی تراژنه یا (GE) ادعا می‏کنند که مهندسی ژنتیک با هیبریدیزاسیون گیاه (دورگه سازی)که قرن هاست استفاده می شود، تفاوتی ندارد (FDA, 1992) . دلیل آنها این است که مواد غذایی تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه یا (GE در حالی توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) پذیرفته شده اند که طی یک بررسی دقیق آزمایشی، مورد بررسی قرار نگرفته اند. {در واقع (FDA) اسناد و مدارک همان شرکت های تولید کننده را ملاک قضاوت قرار داده است}.

مسئله مهم این است بین گونه ها از سلسله‏ های تاکسونومیکی مختلف، ژن های متعددی منتقل می شوند که در روش های کاشت طبیعی اتفاق نمی افتد(Bohn et al., 2014) . همه موجودات زنده با توجه به یک سیستم رتبه بندی که با گونه و زیر گونه شروع می شود، دسته بندی می شوند. گونه های نزدیک به هم در زیر یک رتبه قرار می گیرند که یک جنس نامیده می شوند. جنس های نزدیک به هم تحت رتبه خانواده گروه بندی می شوند. هفت رتبه وجود دارد. از بالا به ترتیب عبارتند از: سلسله، شاخه، رده، راسته، خانواده، جنس، گونه.

گیاهان، حیوانات، قارچ ها، ویروس ها و باکتری ها هر کدام به سلسله های جداگانه ای تعلق دارند. پیوند دو گونه به طور طبیعی در بین برخی از گونه های متعلق به یک جنس و در موارد نادر بین گونه از جنس مختلف اتفاق می افتد. با این حال، گونه های متعلق به خانواده های مختلف پیوند دو جنس نخواهند داشت و قطعا گونه های متعلق به سلسله های مختلف مانند گیاهان، حیوانات، قارچ ها، باکتری ها و ویروس ها در طبیعت پیوند دو جنس ندارند. برای مثال، گیاهان با حیوانات، باکتری یا ویروس ها پیوند نخواهند خورد(آمیزش طبیعی ندارند). اما مهندسی ژنتیک اجازه می دهد تا انتقال ژن بین سلسله ها به گونه ای اتفاق افتد که به طور طبیعی رخ نمی دهد.

تصور غلط بزرگ دیگر این است که تنها یک ژن با صفت مورد نظر انتقال می یابد. در این مرحله، علم برای وارد کردن یک ژن منفرد و کار کردن آن به اندازه کافی پیچیده نیست. دانشمندان برای غلبه بر این مشکل باید ژن با صفت مورد نظر را (مانند مقاومت در برابر علف کش و یا تولید آفت کش) با ژن های دیگر مانند ژن پروموتور و نشانگر که آن ها را راه می اندازند، ترکیب کنند، نتیجه یک ترکیب از ترانس ژن هایی است که می تواند منبع باکتریایی، ویروسی، ماهی، گیاهی و موارد دیگر داشته باشد . این کاملا با هیبریدیزاسیون طبیعی متفاوت است.

موضع تولیدکنندگان محصولات غذایی تغییر یافته ژنتیکی (تراژنه یا (GE نظیر مونسانتو، داو، بایر در زمینه بررسی شیمیایی و ژنتیکی دانه ها این است که مواد غذایی تراژنه به طور مشخصی با محصولات ناتراژنه یکسان هستند. به گفته FDA آمریکا، " موادی که قرار است در نتیجه دستکاری ژنتیکی به اجزای مواد غذایی تبدیل شوند مشابه با موادی است که معمولا در مواد غذایی یافت می شوند مانند پروتئین، چربی و روغن، و کربوهیدرات ها"(FDA, 1992, Section I) .

سازمان غذا و داروی آمریکا معتقد است که به شرکت های زیست فناوری بستگی دارد که دانه تراژنه ای که برای تحقیق تولید کرده اند، ایمنی آن را مشخص کنند.

بون و همکارانBohn et al , 2014)) قادر به تمایز قائل شدن میان سویا آلی، معمولی و GE بدون استثنا و براساس ویتامین، چربی و پروتئین بودند. به علاوه، آنها قادر بودند سویا GE معمولی و آلی را توسط گلایفوسیت و AMPA(محصول تخریب گلایفوسیت ) باقی مانده تشخیص دهند. محققان اظهار داشتند"با استفاده از 35 متغیرهای مختلف تغذیه و عنصری برای توصیف هر نمونه سویا، ما توانستیم سویا GM، طبیعی و ارگانیک را بدون استثنا تشخیص داده و عدم هم ارزی ( عدم برابری ارزش ساختاری و عملکردی) در ویژگی های ترکیبی دانه های سویای GM و طبیعی آماده ورود به بازار را نشان دهیم) (p. 207 ."

افزایش تصاعدی استفاده از علف کش در سراسر جهان

از آنجا که گلایفوسیت در سال 1974 به عنوان عنصر فعال در Roundup® معرفی شد آن را تبدیل به علف کش گسترده برای مصارف شهری، صنعتی، جنگل و مزارع کرد(Monsanto, 2010). استفاده از گلایفوسیت قبل از برداشت به گندم و جو به عنوان یک خشک کن اوایل 1980 پیشنهاد شد، و استفاده از آن برای خشک کردن یا رسیدن محصول 7-10 روز قبل از برداشت از آن زمان معمول شده است.

در حال حاضر گلایفوسیت در غلات و حبوبات، برنج، دانه ها، دانه های خشک و نخود فرنگی، نیشکر و سیب زمینی شیرین مورد استفاده قرار می گیردOrgeron, 2012; Orson & Davies, 2007) (Monsanto, 2010 ; . به گزارش انجمن پرورش دهندگان پالس کانادا pamphlet, 2012) PGA ) خشک کن ها در سراسر جهان توسط پرورش دهندگان محصولات زراعی که نیاز به خشک کردن برای ایجاد یکنواختی مواد گیاهی در برداشت استفاده می شود. این محصولات برای کمک برای کنترل علف های هرز قبل از برداشت استفاده می شود. در کانادا، محصولات مانند دیکووات (Reglone) و گلایفوسیت (روندآپ) به عنوان خشک کن حبوبات در گذشته استفاده می شد و محصولات جدید در راه است." در سال 2012، 98 درصد از گندم بهاره، 99٪ از گندم دوروم و 61 درصد گندم زمستانه با گلایفوسیت و یا نمک گلایفوسیت در ایالات متحده تحت درمان قرار گرفتند (USDA:NASS, 2013c) . گلایفوسیت در این مطالعه شامل تمام فرمول های آن می شود.

مونسانتو، تولید کننده Roundup®، می گوید، "از زمان کشف آن در اوایل دهه 1970 ماده فعال منحصر به فرد گلایفوسیت به طور استفاده گسترده در جهان تبدیل شده است چرا که موثر، مقرون به صرفه و سازگار با محیط زیست است. گلایفوسیت برای مصرف کنندگان، عموم مردم و محیط زیست تایید ایمنی دارد. گلایفوسیت برای کنترل علف های هرز در مناطق صنعتی جنگلی و دریایی دارد. Biactive و Probiactive 450 را می توان در هر زمان از سال تا زمانی که علف های هرز سبز و در حال رشد هستند، استفاده کرد (Monsanto, 2010, p.1) .

سند مونسانتو به تشریح مناطق تحت استفاده از جمله کنترل پوشش گیاهی در زمین های کشاورزی، در زمین های محصولات GEمقاوم در برابر روندآپ و غیر کشاورزی را نشان داده است. در سال 2006، گلایفوسیت به طور معمول برای کنترل علف های هرز کشاورزی و غیر کشاورزی و درمان قبل از برداشت مورد استفاده قرار گرفت. از سال 1995، مصرف گلایفوسیت با کاشت محصولات GEمقاوم در برابر گلایفوسیت به سرعت افزایش یافت. گلایفوسیت و محصول مخرب آن aminomethylphosphonic (AMPA) در هوا (Majewski et al., 2014, Chang et al., 2011) ، باران (Scribner et al., 2007, Majewski, 2014)، آب های زیرزمینی (Scribner, 2007) ، آب های سطحی خاک (Chang, 2011; Scribner, 2007; Coupe et al., 2012) ، خاک (Scribner, 2007)و آب دریا (Mercurio et al., 2014) یافت شد.

مطالعات نشان می دهد که گلایفوسیت و AMPA همواره در خاک و آب وجود داشته و مقدار یافت شده در طول زمان با افزایش استفاده در کشاورزی افزایش یافته است. چانگ و همکاران (Chang et al. .2011 ) گزارش دادند که گلایفوسیت اغلب در آب، باران و هوا در حوضه رودخانه می سی سی پی با غلظت بیش از 2.5 میکروگرم بر لیتر در مناطق کشاورزی می سی سی پی و آیووا دیده شده است.

از آنجا که گلایفوسیت در هوا، آب و غذا وجود دارد به احتمال زیاد انسان به مرور زمان در دوزهای پایین آن را جذب میکند. باقی مانده های گلایفوسیت تا 4/4 قسمت در میلیون (ppm) در ساقه، برگ ها و دانه های سویا مقاوم در برابر علف کش تشخیص داده شده که نشان دهنده جذب علف کش در بافت گیاه است(Arregui et al., 2004). گزارش آلمان درباره گلایفوسیت در ادرار گاوهای شیری(Kruger et al.,2013b) خرگوش و انسان (Kruger et al., 2014) در بازه10-35 ppm وجود دارد . با توجه به مطالعه (Kruger, 2014, p. 212) ، " باقی مانده گلایفوسیت در ادرار انسان بیمار به طور قابل توجهی بیشتر از آن در انسان سالم است ". علاوه بر این، گاوهایی انتخاب شده و باقی مانده گلایفوسیت در بافت کلیه، کبد، ریه، طحال، عضلات و روده ها قابل مقایسه با میزان آن در ادرار بود. این بدان معنی است که علف کش بر بدن تاثیر گذاشته و از طریق ادرار دفع می شود و گوشت و فراورده های لبنی یک منبع اضافی از گلایفوسیت برای انسان هستند.

شرکت های تولید کننده بذر تغییر یافته ژنتیکی و طرفداران گسترش این محصولات در جامعه، ادعا می کنند که محصولات GE میزان آفت کش مورد استفاده در محصولات زراعی را کاهش و در نتیجه کشاورزی را پایدارتر می کنند. با معرفی دانه GEدر سال 1996، میزان استفاده از گلایفوسیت در مزارع آمریکا از 27 میلیون پوند در آن سال به 250 میلیون پوند در سال 2009 افزایش یافته است. (نقشه زمین شناسی استفاده از آفت کش ها در ایالات متحده ، 2013) چارلز بنبروک Benbrook 2012) Charles) نشان داد که استفاده از علف کش در ایالات متحده بین سالهای 1996 و 2011، 527 میلیون پوند (239 میلیون کیلوگرم) افزایش یافته است. به علاوه، بنبروک بیان می کند که گسترش علف های هرز مقاوم در برابر علف کش با افزایش استفاده از تعداد و حجم علف کش افزایش قابل توجهی داشته است. این امر به اشکال مهندسی ژنتیک ذرت و سویا مقاوم در برابر 2 و 4 D انجامید که طبق پیش بینی او استفاده از علف کش را تا حدود 50 درصد افزایش می دهد.

در ایالات متحده، باقی مانده های گلایفوسیت مجاز در مواد غذایی بیشترین میزان در جهان است. در جولای 2013 سازمان حفاظت محیط زیست (EPA, 2013) حداکثر باقیمانده مجاز گلایفوسیت را افزایش داد.

جدول 1. باقیمانده مجاز گلایفوسیت در غذاهای تولید شده از محصولات2013

محصول

حداکثر میزان مجاز باقی مانده گلایفوسیت (ppm)

چغندر، شکر، خمیر خشک شده

25

چغندر، قند، ریشه

10

چغندر، قند، برگ

10

کلزا، دانه

20

ذرت شیرین، هسته به علاوه چوب بلال

3.5

دانه، غلات، گروه 15

30

دانه های روغنی، به جز کلزا

40

نخود، خشک

8

نعناع، برگ

200

کوینولا، دانه

5

حلزون صدف دار

3

سویا، بذر

20

ادویه زیر گروه 19B

7

نیشکر، نیشکر

2

نیشکر، ملاس

30

سیب زمینی شیرین

3

سبزیجات، حبوبات، گروه 6 به جز سویا

5

و نخود خشک

5

جدول 2. باقیمانده مجاز گلایفوسیت در خوراک دام تولید شده از محصولات

خوراک دام حداکثر میزان مجاز باقی مانده گلایفوسیت (ppm)

چمن، علوفه، علوفه و یونجه، گروه 17 300

دانه، غلات، علوفه، علوفه و کاه 100

سویا، علوفه 100

سویا، یونجه 200

سویا، پوسته 120

گاو، محصولات گوشتی 5



گلایفوسیت و بیماری

ارتباط بین گلایفوسیت و بیماری مزمن در مقاله بررسی های اخیر توسط Samselو Seneff (2013a) مشخص شده است. نویسندگان نشان می دهد چگونه گلایفوسیت روند سوخت و ساز بدن را با تداخل با مسیر سیتوکروم P450 (CYP)تغییر داده است. CYP به عنوان یک خانواده بسیار بزرگ آنزیم هایی شناخته شده که در حال حاضر در بسیاری از بافت های بدن می باشند. آنها مسئول حدود 75٪ از واکنش های درگیر در متابولیسم دارو و اکسیداسیون مولکول های آلی هستند. به گفته نویسندگان، " گلایفوسیت اثرات مخرب باقیمانده سایر مواد شیمیایی و سموم محیطی را افزایش می دهد. تاثیر منفی زیادی بر روی بدن دارد و در طول زمان به صورت التهاب سیستم های سلولی سراسر بدن به آرامی آشکار می شود. در اینجا، ما نشان می دهیم که چگونه تداخل با آنزیم CYP با اختلال در بیوسنتز اسیدهای آمینه آروماتیک با باکتری های روده و همچنین اختلال در انتقال سولفات سرم عمل می کند. عواقب آن بسیاری از بیماری ها و شرایط مرتبط با یک رژیم غذایی غربی هستند که شامل اختلالات معده و روده، چاقی، دیابت، بیماری قلبی، افسردگی، اوتیسم، ناباروری، سرطان و بیماری آلزایمر است. ما اثرات مستند گلایفوسیت و توانایی آن برای القاء بیماری را توضیح و نشان می دهیم گلایفوسیت مثال خوبی از آنتروپی نشانه شناختی خارجی: اختلال در هموستاز توسط سموم محیط زیست است" (p. 1416).

سرالینی و همکاران (2011) تعداد 19 مطالعه بر روی حیوانات تغذیه شده با سویا و ذرت GEرا انجام دادند . مطالعات بیش از 80٪ از انواع GE را پوشش می دهند که به طور گسترده در سراسر جهان کشت می شود. بررسی آنها سطح قابل توجهی از اثرات منفی به کلیه ها و کبد حیواناتی را نشان داد که با GE تغذیه شده بودند.

در مقاله مروری دیگر، Samsel و (2013b) Seneff اشاره می کنند که گلایفوسیت به عنوان یک آفت کش ثبت شده استفاده شده و باکتری های مفید روده ما را می کشد که منجر به افزایش شدید در بیماری های روده می شود. این نیز در باکتری اسب و گاو (Kruger, 2013a) و طیور (Shehata et al., 2012) گزارش شده است که در آن مشخص شد"باکتری های پاتوژن سالمونلا Entritidis، سالمونلا Gallinarum، سالمونلا تیفی موریوم، کلستریدیوم پرفرنژنس و کلستریدیوم بوتولینوم در برابر گلایفوسیت بسیار مقاوم هستند. با این حال، بسیاری از باکتری های مفید مانند انتروکوک فکالیس، انتروکوک فاسیوم، باسیلوس badius، adolescentis بیفیدوباکتریوم و گونه گیاهخوار دسته باسیل حساسیت متوسط داشتند" (p. 350). نویسندگان معتقدند گلایفوسیت با افزایش بیماری های بوتولینوم سی در این مزارع داخلی حیوانات در ارتباط است. کارمن و همکاران (2013) گزارش کردند که یک رژیم غذایی از ذرت و سویا GE با التهاب معده در خوک ها همراه بود.

در سال 2012، آنتونیو و همکاران یک بررسی از شواهد در تراتوژن و باروری سمیت گلایفوسیت در مهره داران منتشر کردند وگسنییر و همکاران( Gasnier et al, 2009) شواهدی مبنی بر اینکه علف کش با پایه گلایفوسیت در سلول های انسانی تجزیه کنندگان درون ریز هستند. آنها اثرات سمی بر سلول های کبدی در 5 پی پی ام اخلال در غدد درون ریز از 0.5 ppm گزارش کردند. آنها نتیجه گرفتند که گلایفوسیت به DNA سلول های انسانی آسیب می رساند. مطالعات بعدی نیز نشان داده است که گلایفوسیت در غدد درون ریز اختلال ایجاد کرده است(Paganelli et al., 2010; Antoniou et al., 2012) . مطالعه اخیر نشان داد که گلایفوسیت استروژن سلول های سرطانی پستان انسان را حساس می کند و بیشتر تایید می کند که به عنوان مختل کننده غدد درون ریز عمل می کند(Thongprakaisang et al., 2013) .

مختل کننده غدد درون ریز یک ماده شیمیایی است که از هورمون ها تقلید کرده یا آن ها را می بندد و عملکرد طبیعی بدن را مختل می کند. این اختلال می تواند از طریق تغییر سطح هورمون طبیعی متوقف و یا تحریک تولید هورمون ها، و یا در تعامل مستقیم تنظیم هورمون ارگان باشد. از آنجا که هورمون در دوزهای بسیار کوچک کار می کند، اختلال غدد درون ریز می تواند از دوزهای پایین مانند قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی فعال هورمونی آغاز شود (Vandenberg et al., 2012) . دوز آستانه آفت کش ها بر اساس مطالعات سم شناسی با فرض پاسخ خطی تنظیم شده اند. اما پاسخ نه تنها غیر خطی نیست بلکه، وابسته به سطح هورمون در بدن در هر زمان داده شده است. مطالعه بر روی اختلال غدد درون ریز توسط سازمان بهداشت جهانی و برنامه محیط زیست سازمان ملل به وضوح این نکته را بیان می کنند (Bergman et al., 2013, p. 19) : " مختل کننده غدد درون ریز پاسخ غیر خطی دوز هر دو در شرایط آزمایشگاهی و غیر آزمایشگاهی ایجاد می کند؛ این پاسخ های غیر خطی دوز می تواند کاملا پیچیده و اغلب شامل پاسخ های غیر یکنواخت دوز است. این ها می توانند بخاطر انواع مکانیسم ها باشند؛ چرا که سطح هورمون داخلی در نوسان است، هیچ آستانه ای را نمی توان در نظر گرفت." دوزهای کم در مدت زمان طولانی ممکن است به بیماری های بسیار جدی منجر شود.

تجزیه کنندگان درون ریز می توانند تولید هورمون، تقلید هورمون و یا حتی تبدیل یک هورمون به دیگری را افزایش یا کاهش دهند. تجزیه کنندگان درون ریز سلول ها را به مرگ زودرس وادار می سازند، با مواد مغذی ضروری رقابت می کنند و در اندام های تولید کننده هورمون رشد می کنند. این عدم تعادل و اختلال در عملکرد سیستم غدد درون ریز می تواند به دیابت، فشار خون، چاقی، بیماری های کلیوی سرطان (پستان، پروستات، کبد، مغز، تیروئید، لنفوم غیر هوچکین) Thongprakaisang et al., 2013), (Marc et al., 2004; ، پوکی استخوان، سندرم کوشینگ ، کمکاری و پرکاری تیروئید ، ناباروری، نقص های مادرزادی، اختلال در نعوظ (Soto & Sonnenschein, 2010) ، رشد جنسی مشکلات و اختلالات عصبی مانند: ناتوانی های یادگیری، اختلال کمبود توجه (ADD) Cock et al., 2012) (de ،اوتیسم (Schulkin, 2007)، زوال عقل (Ghosh, 2010)،آلزایمر (Merlo et al., 2010)، پارکینسون و اسکیزوفرنی (MacSweeney et al., 1978) ، منجر شود. تجزیه کنندگان درون ریز با تغییرات هورمونی به موجودات آسیب میزنند: جنین، نوزادان، کودکان، نوجوانان و افراد مسن (Bergman et al., 2013) .

با توجه به اینکه گلایفوسیت تعادل باکتریهای روده ، روند سوخت و ساز بدن، جذب مواد مغذی، سیستم غدد درون ریز را مختل و به DNA آسیب می رساند، به نظر می رسد به احتمال زیاد بین افزایش این بیماری ها و افزایش تصاعدی در استفاده از علف کش ، به خصوص با ظهور محصولات غذایی مقاوم در برابر علف کش ارتباطی وجود دارد. برای این منظور، ما داده های بیماری اپیدمیولوژیک همراه با استفاده از آفت کش در محصولات و درصد محصولات زراعی GEکاشته شده که برای اولین بار در سال 1995 معرفی شده بودند را جستجو کردیم. نمودار رسم و ضریب همبستگی پیرسون محاسبه شد. این داده های ارائه شده توسط دولت ایالات متحده، به آسانی بر روی اینترنت در دسترس است.

ادامه دارد...

*کارشناس ارشد میکروبیولوژی

منابع:

Anderson, M.D., 2012. Autism Prevention Care and Management. Traverse City, Michigan: Allegra

Printing.

Antoniou, M., Habib, M.E.M., Howard, C.V., Jennings, R.C., Leifert, C., Nodari, R.O., Robinson, C.J.

and Fagan. J., 2012. Teratogenic Effects of Glyphosate-Based Herbicides: Divergence of

Regulatory Decisions from Scientific Evidence. Journal of Environmental and Analytical

Toxicology, S: 4.

Arregui, M.C., Lenardón, A., Sanchez, D., Maitre, M.I. and Enrique, S., 2004. Monitoring glyphosate

residues in transgenic glyphosate-resistant soybean. Pesticide Management Science, 60(2): 163-

166.

Swanson, Leu, Abrahamson & Wallet Journal of Organic Systems, 9(2), 2014

34

Ashwood P., Murch S.H., Anthony A., Pellicer A.A., Torrente F., Thomson M.A., Walker-Smith, J.A.

and Wakefield A.J., 2003. Intestinal Lymphocyte Populations in Children with Regressive Autism:

Evidence for Extensive Mucosal Immunopathology. Journal of Clinical Immunology, 23(6): 504-

517.

Autoimmunity Research Foundation., 2012. Incidence and Prevalence of Chronic Disease.

Autoimmunity Research Foundation. http://mpkb.org/home/pathogenesis/epidemiology (Viewed: 9

February 2013)

Benbrook, C.B., 2012. Impacts of genetically engineered crops on pesticide use in the U.S. -- the first

sixteen years. Environmental Sciences Europe, 24(24): 2190-4715.

http://www.enveurope.com/content/24/1/24 (Viewed: 9 February, 2013)

Berglund, L., Brunzell, J.D., Goldberg, A.C., Goldberg, I.J., Sacks, F., Murad, M.H. and Stalenhoef,

A.F.H., 2012. Evaluation and treatment of hypertriglyceridemia: an endocrine society clinical

practice guideline. Journal of Clinical Endocrinology and Metabolism, 97 (9): 2969–89.

Bergman, A., Heindel, J.J., Jobling, S., Kidd, K.A. and R. Zoeller, T. (eds.), 2013. State of the science

of endocrine disrupting chemicals 2012, United Nations Environment Programme and the World

Health Organization, ISBN: 978-92-807-3274-0 (UNEP) and 978 92 4 150503 1 (WHO) (NLM

classification: WK 102)

Bezruchka, S., 2012. The Hurrider I Go the Behinder I Get: The Deteriorating International Ranking of

U.S. Health Status. Annual Review of Public Health, 33: 157-173.

Bohn, T., Cuhra, M., Travail, T., Sanden, M., Fagan, J. and Primicerio, R., 2014. Compositional

differences in soybeans on the market: glyphosate accumulates in Roundup Ready GM soybeans.

Food Chemistry. 153: 207-15.

Carman, J. A., Vlieger, H.R., Ver Steeg, L.J., Sheller, V.E., Robinson, G.W., Clinch-Jones C.A.,

Haynes, J.I., John, W. and Edwards, J.W., 2013. A long-term toxicology study on pigs fed a

combined genetically modified (GM) soy and GM maize diet, Journal of Organic Systems, 8(1):

38-54.

Cattani, D., de Liz Oliveira Cavalli, V.L., Heinz Rig, C.E., Dominguez, J.T., Dal-Cim, T., Tosca, C.I.,

Mena Barreto Silva, F.R. and Zamoner, A,. 2014. Mechanisms underlying the neurotoxicity

induced by glyphosate-based herbicide in immature rat hippocampus: Involvement of glutamate

excitotoxicity. Toxicology. 2014 Mar 15;320C:34-4.

CDC, 2013a. Rising Health Care Costs are Unsustainable, Centers for Disease Control and

Prevention. http://www.cdc.gov/workplacehealthpromotion/businesscase/reasons/rising.html

(Viewed: 17 December 2013)

CDC, 2013b. Death data, Centers for Disease Control and Prevention, National Center for Health

Statistics. Compressed Mortality Files on CDC WONDER Online Database. 1999-2010 Data are

compiled from Compressed Mortality File 1999-2010 Series 20 No. 2P, released Jan. 2013. 1989-

1998 Data are compiled from Compressed Mortality File CMF 1989-1998, Series 20, No. 2E,

2003. Available at: http://wonder.cdc.gov/mortSQL.html (Last viewed: 19 November 2013)

CDC, 2013c. Diabetes prevalence data. Centers for Disease Control and Prevention, National Center

for Health Statistics, Division of Health Interview Statistics, data from the National Health Interview

Survey. Statistical analysis by the Centers for Disease Control and Prevention, National Center for

Chronic Disease Prevention and Health Promotion, Division of Diabetes Translation.

http://www.cdc.gov/diabetes/statistics/prev/national/figage.htm (Last viewed: 19 November 2013)

CDC, 2013d. Diabetes incidence data. Centers for Disease Control and Prevention, National Center

for Health Statistics, Division of Health Interview Statistics, data from the National Health Interview

Survey. Data computed by personnel in the Division of Diabetes Translation, National Center for

Chronic Disease Prevention and Health Promotion.

http://www.cdc.gov/diabetes/statistics/incidence/fig2.htm (Last viewed: 19 November 2013)

CDC, 2013e. Hospital discharge data. Centers for Disease Control and Prevention. Available at:

http://www.cdc.gov/nchs/nhds/nhds_publications.htm (Last viewed: 10 December 2013)

Chang, F.C., Simcik, M.F. and Capel, P.D., 2011. Occurrence and fate of the herbicide glyphosate

and its degradate aminomethylphosphonic acid in the atmosphere. Environmental Toxicology and

Chemistry, 30(3): 548-55.

Chlebowski, R.T. and Anderson, G.L., 2012. Changing Concepts: Menopausal Hormone Therapy and

Breast Cancer. Journal of the National Cancer Institute, 104 (7): 517-527.

Coupe, R.H., Kalkhoff, S.J., Capelc, P.D., and Gregoired, C., 2012. Fate and transport of glyphosate

and aminomethylphosphonic acid in surface waters of agricultural basins. Pest Management

Science, 68(1): 16-30.

de Cock, M., Maas, Y.G. and van de Bor M., 2012. Does perinatal exposure to endocrine disruptors

induce autism spectrum and attention deficit hyperactivity disorders? Acta Paediatric, 101(8): 811-

819.

de Liz Oliveira Cavalli, V.L., Cattani, D., Heinz Rieg, C.E., Pierozan. P., Zanatta. L., Benedetti

Parisotto, E., Wilhelm Filho, D., Mena Barreto Silva, F.R. and Pessoa-Pureur R,Zamoner, A,.

Swanson, Leu, Abrahamson & Wallet Journal of Organic Systems, 9(2), 2014

35

2013. Roundup disrupts male reproductive functions by triggering calcium-mediated cell death in

rat testis and Sertoli cells. Free Radical Biology & Medicine. 65:335-46.

Dean, A. & Armstrong, J., 2009. Genetically Modified Foods, American Academy of Environmental

Medicine Position Paper, online. http://aaemonline.org/gmopost.html

El-Shenawy, N.S., 2009. Oxidative stress responses of rats exposed to Roundup and its active

ingredient glyphosate. Environmental Toxicology and Pharmacology. 28(3):379-85.

EPA, 2013. Electronic Code of Federal Regulations, Title 40: Protection of Environment. PART 180—

Tolerances and Exemptions for Pesticide Chemical Residues in Food. Subpart C—Specific

Tolerances. Environmental Protection Agency, Washington, DC.

Ewen, S.W. and Pusztai, A., 1999. Effect of diets containing genetically modified potatoes expressing

Galanthus nivalis lectin on rat small intestine. Lancet, 354(9187): 1353-1354.

FDA,1992. Statement of Policy - Foods Derived from New Plant Varieties. FDA Federal Register

Volume 57. Food and Drug Administration, Silver Spring.

Fernandez-Cornejo, J. and McBride, W., 2002. Adoption of Bioengineered Crops. USDA Economic

Research Service Agricultural Economic Report No. (AER-810) USDA Agricultural Economic

Report No. (AER-810) 67 pp, May 2002

Furuta, A., Salam, K.A., Akimitsu, N., Tanaka, J., Tani, H., Yamashita, A., Moriishi, K., Nakakoshi, M.,

Tsubuki, M., Sekiguchi, Y., Tsuneda, S. and Noda, N., 2013. Cholesterol sulfate as a potential

inhibitor of hepatitis C virus NS3 helicase. Journal of Enzyme Inhibition and Medicinal Chemistry,

29(2): 223-229.

Gallup, R., 2002. The Autism Epidemic in the USA-Our Bitter Harvest and National Shame.

Vaccination News. www.vaccinationnews.com/Scandals/feb_15_02/GallupPressRelease.htm

(Last viewed: 21 November 2013)

Gasnier, C., Dumont, C., Benachour, N., Clair, E., Chagnon, M.C. and Séralini, G.E., 2009.

Glyphosate-based herbicides are toxic and endocrine disruptors in human cell lines. Toxicology,

262(3): 184-191.

GEAC, 2006. Decisions taken in the 71st Meeting of the Genetic Engineering Approval Committee

held on 11.10.2006. Genetic Engineering Approval Committee, Ministry of Environment and

Forests, Government of India, Sect. 1.1.4.

Ghosh, A., 2010. Endocrine, metabolic, nutritional, and toxic disorders leading to dementia. Annals of

Indian Academy of Neurology, (Suppl 2): S63-8.

Guengerich, F.P., 2008. Cytochrome P450 and chemical toxicology. Chem. Res. Toxicol. 21(1): 70-

83.

Hill, A., 1965. The environment and disease: Association or causation. Proceedings of the Royal

Society of Medicine, 58 (5): 295-300.

Ho, M.W., Ryan, A. and Cummins, J., 2009. New evidence links CaMV 35S promoter to HIV

transcription. Microbial Ecology in Health and Disease, 21: 172–174.

Ho, M., 2013. The New Genetics and Natural versus Artificial Genetic Modification. Entropy, 15(11),

4748-4781. http://www.mdpi.com/1099-4300/15/11/4748 (Viewed: 14 October, 2013)

International Service for the Acquisition of Agri-biotech Applications, 2011. Global Status of

Commercialized Biotech/GM Crops: 2011. ISAAA Brief 43-2011. International Service for the

Acquisition of Agri-biotech Applications, Ithaca.

Jayasumana, C., Gunatilake, S. and Senanayake, P., 2014. Glyphosate, Hard Water and Nephrotoxic

Metals: Are They the Culprits Behind the Epidemic of Chronic Kidney Disease of Unknown

Etiology in Sri Lanka? International Journal of Environmental Research and Public Health, 11,

2125-2147;

Joyner-Grantham, J., Simmons, D.R., Moore, M.A. and Ferrario, C.M., 2010. The impact of changing

ICD code on hypertension-related mortality in the southeastern United States from 1994-2005.

Journal of Clinical Hypertension, 12(3): 213-22.

Kang, D., Park, J.G., Ilhan, Z.E., Wallstrom, G., LaBaer, J., Adams, J.B. and Krajmalnik-Brown, R.,

2013. Reduced incidence of Prevotella and other fermenters in intestinal microflora of autistic

children. PLoS ONE, 8(7): e68322.

Kavlock, R.J., Daston, G.P., DeRosa, C., Fenner-Crisp, P., Gray, L.E., Kaattari, S., Lucier, G., Luster,

M., Mac, M.J., Maczka, C., Miller, R., Moore, J. Rolland, R., Scott, G., Sheehan, D.M. Sinks, T.

and Tilson, H.A., 1996. Research needs for the risk assessment of health and environmental

effects of endocrine disruptors: a report of the U.S. EPA-sponsored workshop. Environmental

Health Perspectives, 104(Suppl 4): 715-740.

Kruger, M., Shehata, A.A., Schrödl, W. And Rodloff, A., 2013a. Glyphosate suppresses the

antagonistic effect of Enterococcus spp. On Clostridium botulinum. Anaerobe, 20: 74-78.

Kruger, M., Schrödl, W., Neuhaus, J. and Shehata, A.A., 2013b. Field Investigations of glyphosate in

urine of danish dairy cows. Journal of Environmental and Analytical Toxicology, 3(5): 186-192.

Swanson, Leu, Abrahamson & Wallet Journal of Organic Systems, 9(2), 2014

36

Kruger, M., Schledorn, P., Schrödl, W., Hoppe, H.W., Lutz, W. and Shehata, A.A., 2014. Detection of

glyphosate residues in animals and humans. Journal of Environmental and Analytical Toxicology,

4(2): 210-15.

Lushchak, O.V., Kubrak, O.I., Storey, J.M., Storey, K.B. and Lushchak, V.I., 2009. Low toxic herbicide

Roundup induces mild oxidative stress in goldfish tissues. Chemosphere. 76(7): 932-7.

MacSweeney, D., Timms, P. and Johnson A., 1978. Preliminary communication thyro-endocrine

pathology, obstetric morbidity and schizophrenia: survey of a hundred families with a

schizophrenic proband. Psychological Medicine, 8(1): 151-155.

Majewski, M.S., Coupe, R.H., Foreman, W.T. and Capel, P.D., 2014. Pesticides in Mississippi air and

rain: a comparison between 1995 and 2007. Environmental Toxicology and Chemistry, 33(6):

1283-1293.

Marc, J., Mulner-Lorillon, O. and Bellé, R., 2004. Glyphosate-based pesticides affect cell cycle

regulation, Biology of the Cell, 96(3): 245-249.

Mercurio P, Flores F, Mueller JF, Carter S, Negri AP. 2014. Glyphosate persistence in seawater.

Marine Pollution Bulletin, 85(2): 385-390.

Merlo, S., Spampinato, S., Canonico, P.L., Copani, A. and Sortino, M.A., 2010. Alzheimer’s disease:

brain expression of a metabolic disorder? Trends in Endocrinology and Metabolism, 21(9): 537-

544.

Monsanto International sàrl and Monsanto Europe sa, 2010. The Agronomic Benefits of Glyphosate in

Europe-Benefits of glyphosate per market use—REVIEW

www.monsanto.com/products/Documents/glyphosate-backgroundmaterials/

Agronomic%20benefits%20of%20glyphosate%20in%20Europe.pdf (Viewed: 3

September, 2013)

National Cancer Institute, 2013. Cancer data: National Cancer Institute-Surveillance Epidemiology and

End Results (SEER) SEER 9 areas (San Francisco, Connecticut, Detroit, Hawaii, Iowa, New

Mexico, Seattle, Utah, and Atlanta). Rates are per 100,000 and are age-adjusted to the 2000 US

Std Population (19 age groups - Census P25-1130).

http://seer.cancer.gov/csr/1975_2009_pops09/browse_csr.php?section=14andpage=sect_14_tabl

e.05.html (Last viewed: 19 November 2013)

Orgeron, A.J., 2012. Sugarcane growth, sucrose content, and yield response to the ripeners

glyphosate and trinexapacethyl. PhD Dissertation, School of Plant, Environmental, and Soil

Sciences, Louisiana State University.

Orson, J.H. and Davies, D.K.H., 2007. Pre-harvest glyphosate for weed control and as a harvest aid in

cereals. Research Review No. 65. HGCA.

Paganelli, A., Gnazzo ,V., Acosta, H., López, S.L. and Carrasco, A.E., 2010. Glyphosate-based

Herbicides Produce Teratogenic Effects on Vertebrates by Impairing Retinoic Acid Signaling.

Chemical Research in Toxicology, 23(10): 1586–1595.

Pulse Growers Association, Canada, 2012. 2012 Harvest management tools and regulatory

requirements for pulse crops. www.manitobapulse.ca/wp-content/uploads/2012-Harvest-

Management-Tools-and-Regulatory-Requirements-for-Pulse-Crops.pdf

Pritchard, C., Meyers, A., and Baldwin, D., 2013. Changing patterns of neurological mortality in the 10

major developed countries.-- 1979-2010. Public Health, 127(4): 357-368.

Raphael, S.J., Macaulay, J.D., Miller, C., Thomas, J. and Asa, S.L., 1993. Pancreatic xanthomatous

neuropathy associated with hyperlipidemia: a cause of abdominal pain mimicking chronic

pancreatitis. Human Pathology, 24(9): 1023-1025.

Reuben, S. H. (ed.), 2010. Reducing environmental cancer risk, what we can do now. US President’s

Cancer Panel 2008–2009 Annual Report, April 2010. US Department of Health and Human

Services, National Institutes of Health, National Cancer Institute.

Rosenbloom, A.L., Joe, J.R., Young, R.S. and Winter, W.E., 1999. Emerging epidemic of type 2

diabetes in youth. Diabetes Care, 22(2): 345-354.

Samsel, A. and Seneff, S., 2013a. Glyphosate’s suppression of cytochrome P450 enzymes and amino

acid biosynthesis by the gut microbiome: pathways to modern diseases. Entropy, 15(4): 1416-

1463.

Samsel, A. and Seneff, S., 2013b. Glyphosate, pathways to modern diseases II: Celiac sprue and

gluten intolerance. Interdisciplinary Toxicology, 6(4): 159-184.

Scribner, E.A., Battaglin, W.A., Gilliom, R.J. And Meyer, M.T., 2007 Concentrations of glyphosate, its

degradation product, aminomethylphophonic acid, and glufosinate in ground- and surface-water,

rainfall, and soil samples collected in the United States, 2001-06S. Geological Survey Scientific

Investigations Report 2007-5122.

Schulkin, J., 2007. Autism and the amygdala: An endocrine hypothesis. Brain and Cognition, 65(1):

87-99.

Swanson, Leu, Abrahamson & Wallet Journal of Organic Systems, 9(2), 2014

37

Seralini, G.Eric.,Clair, E., Mesnage, R., Gress, S., Defarge, N., Malatesta, M., Hennequin, D. and

Spiroux de Vendômois, J., 2014, Republished study: long-term toxicity of a Roundup herbicide

and a Roundup-tolerant genetically modified maize. Environmental Sciences Europe, 2014: 14.

Seralini, G.E., Mesnage, R., Clair, E., Gress, S., de Vendomois, J. and Cellier, D., 2011. Genetically

modified crops safety assessments: present limits and possible improvements. Environmental

Sciences Europe, 23: 10.

Shehata, A.A., Schrodl, W., Aldin, A.A., Hafez, H.M. and Kruger, M., 2012. The effect of glyphosate on

potential pathogens and beneficial members of poultry microbiota in vitro. Current Microbiology,

66(4):350-8.

Snyder, T.D. and Dillow, S.A., 2012. Digest of Education Statistics 2011. U.S. Dept. of Education,

National Center for Education Statistics, NCES 2012-001 p. 85.

http://nces.ed.gov/pubs2012/2012001.pdf (Last viewed: 21 November 2013) Note: This document

says the data are for children 3-21 served under IDEA, however we obtained the original data files

from data.gov and the data are for children 6-21, as stated.

Soto, A.M. and Sonnenschein, C., 2010. Environmental causes of cancer: endocrine disruptors as

carcinogens, Nature Reviews Endocrinology. 6: 363-370.

Thongprakaisang, S., Thiantanawat, A., Rangkadilok, N., Suriyo, T. and Satayavivad, J., 2013.

Glyphosate induces human breast cancer cells growth via estrogen receptors, Food and Chemical

Toxicology, 59: 129-136.

UA, 2014. The Correlation Coefficient. University of Amsterdam, Amsterdam.

http://www.fon.hum.uva.nl/Service/Statistics/Correlation_coefficient.html (Last viewed: 20 March

2014)

University of Washington Institute for Health and Metrics Evaluation, 2012. Years of Life Lost

Premature Mortality Chart. http://www.healthmetricsandevaluation.org/gbd/visualizations/gbd-

2010-change-leading-causes-and-risks-between-1990-and-2010?metric=YLL (Last viewed: 10

December 2013)

USDA:NASS, 2013a. Acreage planted and/or harvested. USDA Economics, Statistics and Market

Information System. Albert R. Mann Library. Cornell University.

http://usda.mannlib.cornell.edu/MannUsda/viewDocumentInfo.do?documentID=1000 (Last

viewed: 16 November 2013)

USDA:NASS, 2013b. Agricultural Chemical Usage - Field Crops and Potatoes. USDA Economics,

Statistics and Market Information System. Albert R. Mann Library. Cornell University.

http://usda.mannlib.cornell.edu/MannUsda/viewDocumentInfo.do?documentID=1560 (Last

viewed: 16 November 2013)

USDA:NASS, 2013c. Quick Stats. http://quickstats.nass.usda.gov/ (Last viewed: 16 November 2013)

USDA Economic Research Service, 2013. Sugar and Sweeteners Yearbook Tables: Table 50.

http://www.ers.usda.gov/data-products/sugar-and-sweeteners-yearbook-tables.aspx#25512 (Last

viewed: 24 December 2013)

US Geological Survey pesticide use maps, 2013.

http://water.usgs.gov/nawqa/pnsp/usage/maps/show_map.php?year=2009andmap=GLYPHOSAT

Eandhilo=L (Viewed: 14 November, 2013)

Van Cleave, J., Gortmaker, S.L. and Perrin, J.M., 2010. Dynamics of obesity and chronic health

conditions among children and youth. Journal of the American Medical Society, 303(7): 623-630.

Vandenberg, L.N., Colburn, T., Hayes, T.B., Heindel, J.J., Jacobs, D.R. Jr., Lee, D., Shioda, T., Soto,

A.M., vom Sal, F.S., Welshons, W.V., Zeller, R.T. and Myers, J.P., 2012. Hormones and

endocrine-disrupting chemicals: low-dose effects and nonmonotonic dose responses. Endocrine

Reviews, 33(3): 378-455.

Weintraub, K., 2011. The prevalence puzzle: Autism counts. Nature, 479: 22-24.



منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۰۸:۱۸
پیمان صاحبی


یافته جدید دانشمندان نشان می‌دهد که جنگل‌ها نقش پیچیده‌ای در خنک کردن سیاره زمین بر عهده دارند، نقشی که فراتر از جذب دی اکسید کربن است.

به گزارش  شبکه اخبار محیط زیست، در مقاله جدید چاپ شده در مجله تغییر آب و هوای طبیعت تاکید شده است که درختان بر تغییر آب و هوا از طریق تنظیم تبادل آب و انرژی بین سطح زمین تاثیر دارند، تاثیر مهمی که باید مورد توجه سیاستگزاران برای حفظ جنگل‌ها قرا گیرد.

استادیار مدل‌سازی محیط زیست و تجزیه و تحلیل فضایی در دانشگاه اوهایو، کایگونگ یوآ از محققان این مطالعه می‌گوید: "جنگل‌ها نقش مهمی در خنک کردن سطح نواحی زمین بازی می‌کنند، نقشی بیش از انچه ما فکر می‌کردیم". به گفته یوآ این مسئله واقعا می‌تواند در حفاظت از جنگل‌ها و مقابله با تغییرات آب و هوا ارزشمند باشد.

تا به حال، دانشمندان تصور ناقصی از عملکرد اکوسیستم در تحت تاثیر قرار دادن تغییرات آب و هوا به‌صورت محلی داشتند. آنها نمی‌دانستند که چگونه، کجا و چه زمانی نقش جنگل‌ها موثر است. دانشمندان در این مطالعه با پرداختن به هر سه سوال در مورد تاثیر اکوسیستم جنگلی بر تغییرات آب و هوا توانستند بینش جدیدی را در مورد تغییر کاربری اراضی و اثرپذیری اقلیم خرد ارائه دهند.

محققان داده‌های هواشناسی محلی را با دیگر داده‌های هواشناسی ماهواره‌ای و سیستم‌های دیگر نظارتی زمین جمع‌آوری کردند. آنها تفاوت‌های مهمی بین تبادل حرارت در سطح مناطق جنگلی در مقایسه با زمین‌های کشاورزی و چراگاه‌ها، پیدا کردند. این مطالعه به آنها اجازه داد تا تغییر درجه حرارت در سطح را از یک نوع پوشش گیاهی تا نوع دیگری از پوشش گیاهی به‌دست آورند. همچنین مکانیسم‌های مختلف هدایت کننده این تغییرات را بررسی کنند.

آنها دریافتند جای تعجب نیست که جنگل‌ها اغلب به خنک کردن مناطق معتدل و گرمسیری و به گرم شدن مناطق مرتفع شمالی در جهان کمک می‌کند.

یافته‌های به‌دست آمده نشان داد که اطلاعات پیشین در مورد خنک‌کنندگی در مناطق میانی و کم ارتفاع که تقریبا به طور قوی از داده‌های ماهواره‌ای استفاده شده بود، به‌طور قابل توجهی کمتر از آنچه بود که برآورد شده است، زیرا داده‌های هواشناسی ماهواره‌ای فقط زمان هوای صاف را در نظر گرفته و داده‌های مربوط به روزهایی با پوشش ابر را از دست داده است.

علاوه بر این، محققان در این مطالعه نشان دادند که مکانیسم مسئول تنظیم درجه حرارت در سطح به‌خصوص انتقال آب و گرما از زمین به اتمسفر به‌وسیله تبخیر و تعرق از آنچه قبلا تصور می‌شد، مهم‌تر است. در واقع، به‌نظر می‌رسد بسیاری از داده‌ها در اغلب موارد مرتبط به انرژی خورشید اهمیت بیشتری دارد.

مطالعات قبلی بیشتر بر روی بازتاب نور خورشید توسط جنگل‌ها متمرکز بوده است. به‌طور مثال جنگل‌هایی با رنگ تیره‌تر مانند سبز تیره همیشه در مناطق آفتابی گرما را بیشتر جذب می‌کنند و در برخی موارد می‌توانند باعث افزایش درجه حرارت در مقیاس محلی شوند.

محقق دیگر این مطالعه رایان برایت از انیستیتو اقتصادزیستی نروژ می‌گوید: در حالی‌که اغلب جنگل‌ها بیش از مراتع و اراضی کشاورزی تابش خورشید را جذب می‌کنند، رطوبت بیشتری را هم به اتمسفر وارد می‌کنند و اجازه بیشتری به اختلاط هوا در نزدیکی سطح زمین به نسبت پوشش‌های گیاهی کوتاه‌تر می‌دهند. برایت اضافه می‌کند آنچه ما پیدا می‌کنیم در این مکانیسم مهمتر است، حتی در برخی از نواحی مرتفع‌تر، جایی که انعکاس نور از سطح بیشتر است.

این مطالعه برای تصمیم‌گیران در تغییر کاربری اراضی جنگلی خیلی مهم خواهد بود. در اصل در رقابت رو به افزایش به‌دست آوردن منابع زمین برای تولید مواد غذایی و دام در جهان، سیاست‌های حفاظت از جنگل به‌ویژه در تلاش‌ها برای کاهش تغییرات آب و هوا بسیار عاقلانه خواهد بود، این حفاظت همچنین در مقابله با گرم شدن‌های اقلیم خرد محلی نیز حیاتی است.

یوآ در نتیجه‌گیری این مطالعه تاکید می‌کند که نتایج این تحقیقات در شناسایی مناطق برای حفاظت از جنگل‌ها و احیای جنگل و یا ایجاد جنگل‌های جدید می‌تواند بسیار مفید باشد.

ترجمه: شهره صدری خانلو

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۰۷:۵۸
پیمان صاحبی


جمع‌آوری آب باران و مدیریت آن چیز جدیدی نیست. در واقع، این روش برای هزاران سال در بسیاری از نقاط جهان از طریق جمع‌آوری آب باران و ذخیره آن در منافذ خاک برای مصارف بشر به کار رفته است. با رشد کمبود آب، تغییرات آب و هوا، گسترش شهرنشینی و افزایش تقاضا برای آب، بار دیگر این روش قدیمی می‌تواند گزینه عملی برای شهرها باشد.

به گزارش  شبکه iwa، ظرفیت برای جمع‌آوری و مدیریت آب باران (RWHM) به‌منظور کاهش مصرف آب، کاهش رواناب‌های سطحی و ارائه آب آشامیدنی تا حد زیادی در دوران مدرن کنونی نادیده گرفته می‌شود. این نادیده گرفتن با توجه به بافت محلی، تاثیر تنوع فصلی در میزان بارندگی، هزینه‌های ذخیره‌سازی، تصفیه آب و همچنین سیاست‌های موجود، موانع خاصی را به‌وجود می‌آورد. به این مسایل، سیاست‌‌های کوته بینانه مدیریت آب با تکیه بر برداشت بیش از ظرفیت آب‌های سطحی و زیرزمینی را هم اضافه کنید.

برای شهرها و جوامعی که از روش هوشمند مدیریت آب استفاده می‌کنند، مدیریت باران در درازمدت اهمیت کلیدی دارد. ماهیت نامترمرکز RWHM نیاز به مشارکت و همکاری جوامعی دارد که بیشترین تاثیر را می‌گذارند. یک شهر با مدیریت هوشمند آب در وهله اول مزایای این سیستم را می‌شناسد. مهمترین مزیت استفاده از آب باران رفع دغدغه در مورد کیفیت آب است، در واقع کیفیت آب مانند آب مقطر است.

چگونه می‌توانیم مدیریت و جمع‌آوری آب باران در شهرها را پایه‌ریزی کنیم؟

بازسازی طرح‌های شهر و ادغام بخش‌های مرتبط در برنامه‌ریزی برای این مدیریت لازم است. همان‌طور که همکاری با جوامع محلی و سایر ذی‌نفعان برای اطمینان از شناخت و ظرفیت برای اجرای موفقیت‌آمیز طرح ضروری است. در این روش، راه طولانی را باید پیمود. ولی تاکنون نمونه‌های موفق از این روش در آسیا اجرا شده است که در اینجا برای شناخت اجمالی برخی از این تجربه‌ها، مواردی آورده می‌شود:

سنگاپور

در سنگاپور، شهری با منابع محدود آب، جمع‌آوری آب باران و برداشت طبیعی از استراتژی‌های سنتی موجود برای کاهش، استفاده مجدد و تغذیه دوباره منابع آب بود. تقریبا ۸۶ درصد از جمعیت سنگاپور در ساختمان‌های بلند زندگی می‌کنند، بنابراین سیستم جمع‌آوری آب باران در پشت بام‌ها طوری طراحی شده است تا امکان حداکثر استفاده از آب باران، شبیه حوزه آبریز را فراهم آورد. آب باران جمع‌آوری شده، در مخازن نگهداری و برای کمک به کاهش مصرف، در تامین آب سیفون توالت‌ها و آبیاری فضای سبز ساختمان به کار گرفته می‌شود. این شیوه باعث ذخیره انرژی و همچنین کاهش هزینه‌های دیگر می‌شود.

ویتنام

در روستایی در نزدیکی هانوی در ویتنام، سیستم لوله‌کشی آب وجود نداشت و تنها منبع آب روستا رودخانه‌ای بود که به آرسنیک آلوده بود. قیمت بطری آب نیز برای اهالی روستا خیلی گران بود. تنها گزینه آب آشامیدنی در این روستا استفاده از آب باران بود. تعدادی از جوامع سیستم جمع‌آوری آب باران را در مدرسه و درمانگاه با موفقیت اجرا کرده بودند و سپس اقدام به نصب سیستم جمع‌آوری آب باران برای رفع نیاز آب شرب ساکنین کردند. اجرای طرح‌های این چنینی برای تامین مصارف ساکنین در وهله اول به رفع موانع فنی، اقتصادی و اجتماعی نیاز دارد. در واقع جمع‌آوری آب باران می‌تواند یکی از راه حل‌های تامین آب شرب در روستاهای کشورهای در حال توسعه آفریقا و شرق آسیا باشد.

کره

در کره، مطالعات نشان داده است که ۹۰ درصد از کل منابع آب "آب نامرئی" است که در رطوبت خاک، گیاهان زنده و اتمسفر وجود دارد. حفظ و افزایش آب نامرئی برای شهرها حیاتی است. فرآیند سبز شهری توسط کاهش تعداد سطوح غیرقابل نفوذ و نگهداشت آن در خاک و گیاهان به‌دست می‌آید. فضای سبز شهری به محوطه‌سازی عمومی و پروژه‌های جنگل‌کاری شهری برای ایجاد روابط سودمند متقابل بین ساکنان شهر و محیط زیست اشاره دارد.

آب نامرئی تبخیر شده تبدیل به ابر می‌شود و بعد از طریق باران به زمین باز می‌گردد، این فرآیند چرخه کامل و کوچکی از آب است. زیرساخت‌های سبز برای شهرها از دو لحاظ منفعت دارند: افزایش انعطاف‌پذیری در برابر حوادث ناشی از بارندگی‌های شدید و کاهش آثار جزیره گرمایی به‌وسیله تبخیر و تعرق آب نارمرئی. گیاهان سبز مانع حرکت تند جریان آب می‌شوند و خطرات سیل را کاهش می‌دهند. گیاهان سبز همچنین با مصرف انرژی توسط تبخیر، باعث کاهش دما می‌شوند. یک مترمکعب آب برای تبخیر، ۷۰۰ کیلووات ساعت انرژی مصرف می‌کند، که این رقم معادل انرژی مصرف شده در ۱۰۰ تهویه پنجره‌ای است.

چین

شنژن شهری در چین، در پاسخ به بحران کمبود آب به یکی از اولین پذیرندگان مفهوم شهر اسفنجی* تبدیل شده است. هدف شهر اسفنجی تبدیل شدن به حوضه آبریز تامین آب و افزایش استفاده از آب نامرئی در کنترل دما است. این هدف با اجرای سیاست‌ها و مقررات برای نفوذ بارش، نگهداری و ذخیره آب باران در پروژه‌های ساختمانی جدید آغاز شده است. اما هنوز با چالش اطمینان از آب پایدار و تمیز روبروست. افزایش فضای سبز شهری، مفهوم شهر اسفنجی و ساختمان‌های مقاوم‌سازی شده در شهرها، همگی روش‌هایی برای آمادگی در برابر آینده‌ای نامشخص است.

راه پیش‌رو

مدیریت سنتی آب می‌تواند در راه حل‌های آینده مشارکت زیادی کند، اما ما باید به سمت الگوی جدیدی پیش برویم که در آن، آب باران به‌عنوان منبع اصلی در کل چرخه آب در شهر مورد توجه قرار گیرد. با انجام این کار ما می‌توانیم ذی‌نفعان را در چشم‌انداز آب شهری به‌عنوان جامعه هوشمند آب در نظر بگیریم.

*شهر اسفنجی اصطلاحی است که در چین برای اولین بار در سال ۲۰۱۳ در کنفرانس شهرنشینی توسط رییس جمهور این کشور بیان شد. رییس جمهور چین در این کنفرانس گفت برای جمع‌آوری آب باران از سطح شهرها و مدیریت آن باید "مثل اسفنج" عمل کنیم. منظور از شهر اسفنجی، فراهم آوردن شرایطی در شهرها از لحاظ زیرساختی است تا امکان جذب بارش‌ها و هدایت آنها برای ذخیره‌سازی و نگهداری فراهم شود تا از این منبع آب، برای مصارف مختلف بتوان استفاده کرد.

ترجمه: شهره صدری خانلو

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۰۷:۵۷
پیمان صاحبی


استفاده بیش از حد از سفره‌های آب زیرزمینی برای تولید محصولات کشاورزی هم غذا و هم منبع آب را تهدید می‌کند.

به گزارش  لوموند، ما به زودی مجبور به انتخاب بین خوردن و نوشیدن خواهیم شد. ما همیشه مواد غذایی را اسراف می‌کنیم که تخلیه آب‌های زیرزمینی تجدیدناپذیر را باعث می‌شوند. این تخلیه آب‌های زیرزمینی پدیده جهانی است که عرضه آب و غذا را تهدید می‌کند و می‌تواند قیمت کالاهای اساسی را افزایش دهد. مطالعه اخیر انجام شده چهار محقق بین‌المللی نیز در این باره هشدار می‌دهد. این مطالعه که ۳۰ مارس در مجله نیچر منتشر شده است برای اولین بار به شناسایی کشورها، محصولات کشاورزی و روابط تجاری آنها پرداخته است و به امید بهبود پایدار تولید مواد غذایی و مدیریت منابع بررسی شده است.

بسیاری از دانشمندان تا کنون از لحاظ کمی و نقشه‌برداری ردپای آب را در تجارت بین‌المللی برای درک بهتر از میزان مصرف این منبع ارزشمند مطالعه کرده‌اند. همه مطالعات انجام شده تا کنون از کاهش نگران کننده سطح سفره‌های آب زیرزمینی و تخلیه آبخوان‌ها خبر داده است. کاهشی که در درجه اول به برداشت بسیار بالای آب برای کشاورزی ارتباط دارد. اما این کار هرگز در سطح جهانی برای هیچ نوع محصول، به‌خصوص در جداسازی آب زیرزمینی از مصرف آب باران و آب‌های سطحی انجام نشده است. مطالعه تخلیه کمی آب‌های زیرزمینی نهفته در تجارت مواد غذایی در جهان، برآوردی از محصولات انتخاب شده از برداشت آب‌های زیرزمینی تجدید ناپذیر و داده‌های تجارت بین‌المللی مواد غذایی است.

آبخوان‌ها، این مخازن طبیعی پهناور ذخیره آب‌های زیرزمینی، یک منبع کلیدی هستند. آنها منبع اصلی و عمده آب شیرین مایع در این سیاره هستند. در حال حاضر، ۴۳ درصد از آبیاری از این ذخایر انجام می‌شود. مشکل اینجاست که تجدیدپذیری این آب‌ها خیلی آرام است. آب‌های زیرزمینی کاملا تجدیدناپذیر نیستند، اما در بعضی موارد دوره‌های زمانی مورد نیاز تغذیه این منابع (۱۰۰ تا حتی ۱۰۰۰ سال) بسیار طولانی است، در مقابل شدت فعالیت‌های انسانی در برداشت از این ذخایر کلیدی، در نتیجه حفاظت از آنها بسیار مهم است.

کارول دانیل محقق موسسه منابع پایدار از دانشگاه کالج لندن و نویسنده اول این مطالعه می‌گوید: ما همه سفره‌های آب زیرزمینی را در جهان بررسی کردیم، مشخص شد که بخش‌هایی که مصرف می‌شود به‌طور طبیعی با بارش‌های زمستانی تغذیه و جایگزین نمی‌شود. این محقق داده‌ها اطلاعات ظریفی را در مورد پایداری مصرف مواد غذایی در جهان ارائه می‌دهد. ما اکنون ارتباطات تجاری که به آبخوان‌های تجدیدناپذیر و بر کشورهای تولید کننده و مصرف کننده تکیه دارد را می‌شناسیم. او ادامه می‌دهد در این مطالعه ما نشان دادیم که تقریبا ۱۱ درصد از مصرف آب‌های زیرزمینی تجدیدناپذیر برای آبیاری در تجارت بین‌المللی مواد غذایی استفاده شده است، که دو سوم از این مقدار به تنهایی توسط پاکستان، ایالات متحده و هند صادر شده است.

پاکستان، ایالات متحده و هند، صادرکنندگان اصلی

برای انجام این کار، دانشمندان از مدل هیدرولوژیکی برای ۲۶ طبقه متفاوت از کشت‌های مختلف استفاده کردند، آنها محاسبه کردند چه حجم از آب‌های زیرزمینی تجدیدناپذیر بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ استفاده شده است. دانشمندان داده‌ها را با اطلاعات تجارت بین‌الملل (دریافتی از فائو) ترکیب کردند. این ترکیب برای بدست آوردن مقدار آب مصرف شده در هر کشور برای تولید ۳۶۰ نوع محصول مختلف (مانند غلات، آرد، نان، روغن، گوشت، شیر و غیره)، در صادرات و واردات محصولات انجام شد.

نتایج مطالعه نشان می‌دهد که تخلیه آب‌های زیرزمینی در ده سال گذشته ۲۲ درصد افزایش داشته است. از ۲۴۰ کیلومترمکعب حجم مصرفی در سال ۲۰۰۰، وقتی زمانی که ۲۰ درصد از آبیاری جهان وابسته به این حجم بود، به ۲۹۲ کیلومترمکعب در سال ۲۰۱۰ رسید. در این مدت تخلیه آب‌های زیرزمینی بیشترین افزایش را در هند (۲۳ درصد)، چین (۱۰۲ درصد) و ایالات متحده (۳۱ درصد) داشته است. کالاهای مورد تجزیه و تحلیل در این مطالعه (به جز آن‌هایی که داد و ستد نشده‌اند) برای ۲۴۱ کیلومترمکعب از حجم تخلیه آب‌های زیرزمینی (۸۳ درصد از کل) در سال ۲۰۱۰ محاسبه شد. بیشتر تخلیه آب‌های زیرزمینی در تعداد کمی از نواحی رخ داده است که به‌طور قابل توجه برداشت‌های بیش از ظرفیت از منابع آب زیرزمینی برای کشت محصولات کشاورزی را دارند و عمدتا شامل ایالات متحده، مکزیک، چین، هند، پاکستان، ایران، چین و عربستان سعودی هستند. این نواحی همچنین مراکز اصلی جمعیتی دنیا نیز به حساب می‌آیند. بیشترین کشت محصولات کشت شده با استفاده از آب‌های زیرزمینی شامل گندم (۲۲ درصد)، برنج (۱۷ درصد)، محصولات کشاورزی تولید شکر (۷ درصد)، پنبه (۷ درصد) و ذرت (۵ درصد) هستند که علاوه بر مصرف داخلی، به‌طور گسترده نیز صادر می‌شوند.

 سهم محصولات انتخاب شده و تخلیه آب‌های زیرزمینی در سراسر جهان در سال ۲۰۱۰. نمودارهای دایره‌ای تخلیه آب‌های زیرزمینی برای آبیاری از محصولات مهم در هر کشور را نشان می‌دهند، و اندازه آنها حجم کل آب‌های زیرزمینی را نشان می‌دهد. نقشه پشت زمینه شاخص تنش آب زیرزمینی در آبخوان‌های اصلی را نشان می‌دهد.

سه چهارم از محصولات کشاورزی عمدتا توسط سه کشور: پاکستان (به‌خصوص برنج به ایران، عربستان سعودی یا بنگلادش)، ایالات متحده (پنبه، گندم، ذرت و سویا به چین، ژاپن و مکزیک) و هند ( برنج و پنبه به خصوص به چین) صادر می‌شود. پنج کشور خاورمیانه (قطر، بحرین و غیره) در میان ۱۰ کشوری هستند که بیش از پیش، جمعیت خود را به سمت آب مجازی ناپایدار سوق می دهند.

کمبود آب آشامیدنی و کاهش تولیدات کشاورزی

محققان به خطرات این نوع مصرف بیش از ظرفیت آبخوان‌ها هشدار می‌دهند. خطری که هم تولید کنندگان و هم مصرف کنندگان را تهدید می‌کند. این مصرف ناپایدار که در سال‌های آینده باز هم افزایش خواهد یافت، می‌تواند به کمبود آب آشامیدنی و کاهش تولیدات کشاورزی منجر شود. این نتیجه در نهایت نه تنها باعث ضرر و زیان برای کشاورزان بلکه باعث افزایش قیمت محصولات غذایی خواهد شد. کاهش منابع محلی آب نیز جوامع محلی را در هنگام بروز خشکسالی، زلزله و آتش سوزی در معرض خطر قرار می دهد.

دانشمندان توصیه می‌کنند که بخش تولید کننده به سمت افزایش بهره‌وری مصرف آب در کشاورزی ( به‌طور مثال از طریق سسیستم‌های مدرن آبیاری قطره‌ای) و استفاده از گونه‌هایی با نیاز آبی کمتر حرکت کند. بخش مصرف کننده نیز با کاهش ضایعات مواد غذایی (۳۰ درصد از مواد غذایی از دست می‌رود) و سازگاری رژیم غذایی برای کاهش حجم مصرف آب در هر کالری (به خصوص با کاهش مصرف گوشت گاو) پیش برود.

دالین اشاره می‌کند که مردم نیاز دارند در زمان خرید به تاثیر محصولات کشاورزی بر محیط زیست نیز فکر کنندف و این به معنی تنها فکر کردن به گوشت در مقابل سبزیجات نیست. سوال مهم این است کجا و چگونه محصولات کشاورزی رشد کرده‌اند؟ در حالی‌که غذاهای اصلی مانند برنج و نان می‌تواند بیشترین تاثیر منفی بر منابع آبی جهان را داشته باشد.

در نهایت نتایج این مطالعه می‌تواند به بهبود تولید پایدار جهانی غذا و مدیریت منابع آب زیرزمینی با شناسایی اولویت مناطق و محصولات کشاورزی در معرض خطر و همچنین مصرف کنندگان پایانی این محصولات کمک کند.

ترجمه: شهره صدری خانلو

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۰۷:۵۵
پیمان صاحبی


 

مصیبت بادهایی که از عربستان می آید

 ضیاءالدین شعاعی مدیر ملی مقابله با پدیده گرد و غبار در کافه خبر از اقدامات انجام شده و چالش‌های بعدی برای مقابله با پدیده گرد و خاک گفت.
گرد و خاک، رسانه‌ای ترین بحران محیط‌زیستی سال ۹۵ بود. هرچند که سیل، آلودگی هوا، خشکسالی و شکار هم در سال ۹۵ بسیار به چشم آمد، اما خاکی که خوزستان و سیستان و بلوچستان و چند استان دیگر را گرفت، بسیار پررنگ شد. در روز های ۷ و ۸ بهمن ماه گرد و خاک شدید در استان خوزستان حتی منجر به برق و آب در این استان شد، به همین دلیل انتقادات زیادی به دولت وارد شد.

هرچند که معصومه ابتکار، رییس سازمان محیط زیست معتقد است: «اما اتفاق خوبی که در آنجا افتاد این بود که مردم بیدار شدند و به خیابان‌ها آمدند و فضای امنیتی را احساس نکردند و آمدند و حرفهایشان را زدند. در دوره‌های دیگر نیز ریزگرد امان مردم را بریده بود اما چون دولت با این موضوع امنیتی برخورد می‌کرد جرات طرح این مسائل وجود نداشت. تاریخ نشان می‌دهد که ما با شرایط بدتری مواجه بوده‌ایم ولی مردم به هر دلیلی فضایی را برای انتقاد و بیان مطالباتشان نمی‌دیدند. با این حال اما این‌که عده‌ای آمدند و از فضا برای تخریب دولت استفاده کردند، نه برای ایران، انقلاب و نه برای خوزستان خوب بود. این کار سوء استفاده‌ از احساسات مردم برای مقاصد خاص سیاسی و کوبیدن دولت بود. چرا که معاند و ضد انقلاب و جدایی طلب نیز روی این موج سوار شدند.»

اما در موضوع فنی‌تر بحث، باید انتظار داشت گرد و غبار در خوزستان در سال ۹۶ و سال‌های آینده هم ادامه داشته باشد. دکتر ضیاءالدین شعاعی، مدیر ملی مقابله با پدیده گرد و غبار می‌گوید: «این چند سال ما سعی کردیم با نگاه مدیریت بحران به مسئله نگاه کنیم چون گرد و خاک دیگر یک مسئله طبیعی نیست.»
با دکتر شعاعی در روزهای پایانی سال ۹۵ در کافه خبر گفتگو کردیم. درحالی که آخرین پدیده گرد و غبار سال در خوزستان بوقوع پیوسته بود. گفتگوی خبرآنلاین با مدیر ملی مقابله با پدیده گرد و غبار را که برای مشخص شدن علت گرد و خاک در استان های مختلف ایران و برنامه‌های دولت برای مقابله أن را در ادامه بخوانید؛

در 2 ماه گذاشته، بر سر موضوع گرد و خاک انتقادات زیادی به دولت شد، آیا واقعا دولت برای گرد و خاک کاری نکرده است؟

در ابتدا باید بگویم من از ستاد مقابله با گرد و غبار هستم و اساسا سازمان محیط زیست قرار نبود در این رابطه کاری انجام بدهد جز اینکه برنامه هماهنگی بین این دستگاه ها تدوین کند تا این آشفتگی که در بحث گرد و غبار ایجاد شده بود، سامان پیدا کند که در این قسمت هم سازمان محیط زیست خوب کار کرده است. باید قبول کنیم که ستاد تشکیل داده ایم، کمیته راهبردی گذاشته ایم، چند جلسه داشته ایم، دستگاه ها برنامه آوردند و ... ولی اگر می خواهید بدانید این خروجی ها چه دردی را از مردم درمان کرده‌اند، آنچه که در خوزستان اتفاق افتاد و اعتباراتی که وارد این استان شد، ناشی از تصمیمات این ستاد بود. ببینید وقتی ما در مدیریت بحران برنامه می نویسیم، متناسب توانمان برای مدیریت بحران کارها را انجام می دهیم مثلا اگر بیاییم بگوییم دولت می تواند جلوی زلزله را بگیرد، از روز بعد مردم می گویند دولت چرا جلوی زلزه را نگرفت. این چند سال ما سعی کردیم با نگاه مدیریت بحران به مسئله نگاه کنیم چون گرد و خاک دیگر یک مسئله طبیعی نیست.

چرا گرد و خاک فعلی یک پدیده طبیعی نیست؟

پدیده طبیعی آن چیزی است که سال ها در کشور وجود داشته باشد، زمانی که هامون آب داشت، بادهای 120 روزه سیستان و بلوچستان برای مردم عادی بود و آنها این بادها را به فال نیک می گرفتند، ولی امروز دیگر این اتفاق در آن منطقه، بحران است. امروز آن باد روی هامونی می وزد که بیش از 10 سال است خشک شده و منشاء گرد و خاک است. در این چند سال ما تلاش کردیم که نشان دهیم وارد یک بحران شده ایم، مدیریت بحران یعنی شما در ابتدا شرایط فعلی را مدیریت کنید و بعد به سمت علت یابی و مقابله با علت وقوع بروید، ما از منشا یابی گذشته ایم، الان گرد و خاک را از جایی که شکل می گیرد تا وقتی که وارد کشور شود می بینیم و بعد بر اساس تاثیری که می گذارد اطلاعات مورد نظر را برداشت می کنیم.


علت وقوع گرد و خاک چیست؟ چقدر منشاء های داخلی روی آن تاثیر گذاشته اند؟

ما در حقیقت برای پیدا کردن پاسخ این سوال آمدیم مسئله گرد و خاک را از سال 92 واقعه به واقعه پایش کردیم، حال می توانیم به طور قطعی حرف بزنیم، مثلا ما جدولی داریم که می گوید استان خوزستان از سال 84 تا حالا چند بار گرد و غباری شده است. البته باید بگویم تعریف روز گرد و غباری در دنیا جامع نیست؛ برای اینکه به نتیجه ای برسیم ما تعریفی ایجاد کردیم و گفتیم روز گرد و غباری روزی است که غلط گرد و غبار از 150 میکروگرم بر متر مکعب بیشتر شود و بیش از 2 ساعت ماندگاری داشته باشد. با این تعریف در طول سال هایی که پایش کردیم از 74 گرد و غبار در سال 92-91 داشته ایم و در سال جاری تعداد گرد و خاک ما حدود 17 روز گرد و غباری در اهواز داشتیم. از این 17 روز گرد و غباری در اهواز، 3 روز گرد و غبار با منشا داخلی بودند و 14 روز هم گرد و غبار خارجی. ولی به این معنا نیست که باید وقوع گرد و غبار داخلی را کوچک بشماریم، اتفاقا تاثیر گرد و غبار داخلی بر زندگی مردم بدتر است مثلا همان بلایی که در 7 و 8 بهمن بر سر خوزستان آمد، به دلیل گرد و خاک داخلی بود. یعنی درست است که یک واقعه فقط به علت منشاء های داخلی گرد و خاک بود اما این یک واقعه بسیار سنگین بود. پس ممکن است اثرات منفی یک حادثه در جامعه بدتر از 16 حادثه دیگر باشد.

غلظت بحران 7 و 8 بهمن چقدر بود؟

غلظتش به صورت نقطه ای گاهی به 10 هزار می رسید. غلظت گرد و غبار را بر اساس میکروگرم بر متر مربع می سنجند و استانداردهای سازمان جهانی بهداشت هم اگر این مقدار بالای 150 باشد شرایط را ناسالم اعلام می کند. برای گرد و خاک غلظت 50 قابل تحمل است، 80 هشدار است به افراد بیمار، 100 هشدار به همه و 150 به بالا هم که خطرناک و ناسالم است. حال در اهواز 150 که هیچ، 10 هزار داریم. تازه 10 هزار هم بیشترین مقداری است که دستگاه من نشان می دهد و وقتی ما به 10 هزار می‌رسیم می‌گویم 10 هزار یا بیشتر، باید حضور داشته باشید تا ببینید این گرد و خاک چه بحرانی است در شهر، شعاع دید به چه مقدار می رسد و ... حال وای به حال اینکه رطوبت هم افزایش پیدا کند، برق قطع شود و ... و این یک حادثه ای بود که علتش داخلی بود و منشاء آن منطقه هندیجان در جنوب شرق اهواز بود، البته در واقع این حادثه تمام کنننده بود. یعنی قبل از آن گرد و خاک روی سیستم های مختلف نشست بود و این حادثه آنها را تکمیل کرد.

یعنی از قبل هیچ استانداردی هم وجود نداشت که در این حوادث از روی آن عمل شود؟

واقعا در این رابطه استانداردی در دنیا نیست، وقتی یک حادثه غیرمنتظره و از نظر استاندارد جدید است، طبیعی است مقابله با آن هم استاندارد نشود. مثلا اداره برق یک دستگاه شست و شو دارد و هرازگاهی مقره های خودش را می شوید، ولی دنیا غلظت 10 هراز را که تجربه نکرده است، حال با غلظت 10 هزار چه کاری می توان انجام داد؟ 10 هزاری که تازه با رطوبت همراه شود!

غلظت گرد و خاک‌های خارجی به چقدر می رسد؟

گرد و غبار خارجی دانه ریز است، بار آن بیش از 2 یا 3 هزار میکرون نمی‌شود. حتی در شرایط حاد غلظتش بیش از 5 هزار میکرون در مترمکعب نمی شود همچنین ماندگاری کمتری هم دارد.

چه بادهایی منجر به ایجاد این گرد و خاک‌ها می شود؟

در کشورمان اگر بخواهیم باد غالب را نظر بگیریم سیستم باد شمال غرب و جنوب شرق داریم که به طور دائم می وزد، هم زمان سیستم باد غربی هم داریم که از سمت سوریه و عراق وارد کشورمان می شود، این سیستم ما در 9 ماه سال است و اگر شرایط زمین مساعد باشد این بادها به راحتی گرد و غبار را وارد کشورمان می کنند.

مساعد بودن شرایط زمین یعنی چه؟

مساعد بودن زمین اصطلاحی است که یعنی خشکسالی اتفاق افتاده باشد، خشکسالی هم در دنیا تعاریف مختلفی دارد ولی تعریف فراگیر آن این است؛ خشکسالی پدیده است که در آن سال بارش به اضافه یا منهای متوسط دراز مدت بارش باشد. هر وقت جایی میزان متوسط دریافت نکرده باشد می گوییم خشکسالی ایجاد شده، مثلا خوزستان الان 48 درصد میزان متوسط را دریافت کرده است. البته این آمار قبل از 2 بارس اخیر در اهواز است، این آمار 10 ماهه است.

یعنی فقط کافی است تا میزان متوسط بارندگی به زمینی نرسد، آن موقع آن زمین آماده شود تا منشاء گرد و خاک شود؟

باید این شرایط استمرار هم داشته باشد، مثلا الان 20 سال است که این کاهش باران اتفاق می افتد.

این فقط درباره کانون های داخلی است، یا درباره کانون های خارجی هم این اتفاق رخ داده است؟

من دارم درباره کانون های داخلی حرف می زنم البته خشکسالی منطقه ای است یعنی عراق، افغانستان و پاکستان هم درگیر این بحران هستند عربستان هم که به طور معمول در خشکسالی هست.

گفتید سیستم بادی، در 9 ماه سال به چه شکلی است. اما در 3 ماه دیگر چگونه گرد و خاک ایجاد می شود؟

در 2 یا 3 ماه از سال که معمولا از دی ماه شروع می شود، جریان باد خاصی اتفاق می افتد که سازمان هواشناسی معتقد است این جریان می تواند بالای 10 بار رخ دهد و آن جریان این است؛ باد از عراق وارد عربستان می شود، دور می‌زند و به سرعت وارد کشور می‌شود، سرعتی که گاهی به 70 یا 80 کیلومتر بر ساعت می‌رسد. این باعث می شود که گاهی غلظت گرد و خاکی که از عربستان می آید به 500 نرسد ولی وقتی این باد با زمین های مستعد جنوب خوزستان برخورد می کند، طوفان گرد و خاکی ایجاد می شود که یک مدل آن را بهمن 93 داشتیم و یک مدل آن را هم 7 و 8 بهمن 95.

این گرد و غبارهای 7 و 8 بهمن درشت دانه بودند؟

وقتی گرد و غبار از راه دور می آید در طول مسیر بار درشت دانه هایش را از دست می دهد مثلا یادتان باشد وقتی در تهران گرد و غبار خارجی آمد هوا شیری رنگ می شد ولی در حوادث نزدیک، مثل حادثه 7، 8 بهمن بله حرف شما درست است و برخی ذرات حتی به 100 میکرون هم می رسند. تست وزارت نیرو حتی نشان می داد که این گرد و غبارها 48 درصد نمک داشته اند، نمک عنصر جاذبه الرطوبه ای است و نمی تواند زیاد مهاجرت کند ولی انقدر کانون نزدیک بوده که نمک هم وارد استان شده است.

می گویید که ممکن است 3 ماه کانون های داخلی درگیر شوند به همین دلیل در هورالعظیم که غرب اهواز است آبگیری کردید اما برای شرق اهواز چه اتفاقی می افتد؟ در آنجا که دیگر تالابی وجود ندارد!

برای جواب به این سوال باید به یک موضوع جالبی اشاره کنم آنهم این است که چرا قبلا گرد و خاک نبوده؛ به دلیل اینکه بارندگی بالا بوده. در واقعیک جانبه بگوییم سد سازی ها عامل گرد و خاک بوده درست نیست، به هر حال حیات با در گرو این بوده که آب هایی که وارد دریا می شدند را مهار کنیم و سد بسازیم. ولی به نوعی سدها هم مقصر بوده، یعنی در قدیم که آب وجود داشته و سدها وجود نداشتند، مازاد آب به طور طبیعی وارد دشت می شدند. ولی خب شما فقط چند مورد از این دشت ها را می شناسید مثل هورالعظیم. ولی تالاب های کوچک هم نقش داشته اند، تمام منطقه شرق اهواز به نوعی آبگیری می کرده است. حال اینکه بگوییم در شرق اهواز آبگیری نمی شود چون سدسازی کرده این منصفانه نیست؛ ممکن است سد 20 درصد عامل این اتفاق باشد، ولی به طور کلی باید بگوییم خشکسالی مقصر اصلی است. یعنی وقتی بارش وجود داشته تالاب های کوچکی به وجود می آمدند که اصلا اسم ندارند. حال وقتی بیش از 20 سال به این مناطق آب نرسد این مناطق خشک می شوند در نتیجه اراضی مستعدی تولید گرد و خاک در استان خوزستان الان حدود 350 هزار هکتار است، از این 350 هزار هکتار، 120 هزار هکتار که بخش اعظم آن در جنوب شرق اهواز است بحرانی است.

چرا به این مناطق می گوییم بحرانی؟

در حقیقت اگر بارندگی رخ بدهد 200 هزار هکتار از این منشاء های گرد و خاک کاسته می شود ولی 120 هزار هکتار به دلایل مختلفی مثل سدها، نحوه کشاورزی و ... نیاز به کار دارند. ما حتی اعلام کردیم که از این 120 هزار هکتار، 30 هزار هکتار فوق بحرانی است یعنی دقیقا همان نقطه ای که در 7 و 8 بهمن خاکش وارد استان شد.

چه اقداماتی برای این مناطق انجام شده؟

به دستور آقای رئیس جمهور وزارت جهاد و کشاورزی مکلف شد اقداماتی برای این مناطق انجام دهد و الان تقریبا کارهایی انجام شده است؛ الان با هدفگذاری 40 هزار کیلومتری که در جنوب شرق اهواز است تصمیم گرفته شده است آب وارد منطقه شرقی شود، از این 40 هزار هکتار حدود 4 یا 5 هزار هکتار می توانند مستعد کشت باشند، حدود 3 هزار هکتار هم می توانند قابلیت مالچ پاشی داشته باشند.

پروفسور کردوانی بسیار مخالف طرح هایی است که برای گرد و خاک انجام شده، چند روز پیش هم گفتند که ریگ بپاشید به جای جنگل کاری، فکر می کنید این پیشنهاد قابل اجرا است؟

من ضمن احترام به استاد کردوانی که بالاخره پیشکسوتت و استاد هستند یک بار توفیقی شد در یک خبرگزاری ایشان را ببینیم. در طول جلسه من نشستم و حساب کردم و هنگام بحث ایشان جلسه را ترک کردند.

چرا؟

من آن زمان از ایشان پرسیدم که می گویید ریگ چند در چند بریزیم و وزن مخصوص این ریگ ها چقدر باشد، ایشان هم جواب دادند. سپس حساب کردم بالای 19 میلیون تن سنگ می خواهیم تا روی 100 هکتار بریزیم ولی آیا اصلا ما در کل اهواز این میزان سنگ داریم؟ و بعد این الان یک لودر وقتی بیاید روزی 5 میلیون تومان پول می گیرد، خب این چقدر هزینه دارد؟ من حساب نکردم ولی 19 میلیون تن چیزی اندازه کل اعتبار کشور ارزش دارد. تازه این برای 100 هکتار است نه برای 2 میلیون 300 هزار هکتار کشوری. در رابطه با عکس هایی که آقای دکتر نشان می دهند عکس هایی است که فردی دور ویلای خود ریگ ریخته و نتیجه داده ولی برای مساحت های زیاد اینکار عملی نیست، الان در رابطه با مالچ هم حتی ما مشکل داریم و هر هکتار مالچ 160 میلیون تومان هزینه دارد. الان مالچ نفتی ما هر هکتار 32 میلیون تومان است، حال بدانید مالچ شنی قطعا بالای 150 میلیون هزینه دارد، در نتیجه تفکر ایشان ایدئالیستی است و عملیاتی هم نیست.

پس چرا می گویند جنگل‌کاری نکنیم؟

ایشان می گویند در این کشور آب نیست تا گیاه کاشته شود ولی این اصطلاحات کلی درد مردم را درمان نمی کند، مثلا در جنگلکاری که ما آب نمی دهیم؛ ما دو سال آبیاری می کنیم و رقمی را توسعه می دهیم تا با همان متوسط بارش بعد از آن 2 سال پایدار بمانند. در نتیجه تفکر ایشان که آب نیست هم درست نیست، چون ما رقمی را توسعه می دهیم که به میزان متوسط بارش متناسب باشد.

آیا می شود برای این بحران برنامه ریزی مقطعی داشته باشیم؟

ببینید، ما این وظیفه را داریم که به دستگاه ها هشدار دهیم تا عملکردشان عمل کنند و من در این رابطه فقط می توانم با اطلاعات عمومی حرف بزنم، بر اساس آنچه به ما گزارش شده قرار است در سال آینده طبق دستور آقای جهانگیری توجه خاصی به بحث گرد و خاک می شود و حتی گفته اند قرار است گرد و خاک از اولویت های دولت باشد. طبیعتا وقتی به سمت برنامه ریزی جامع برویم، یکی از مسائل همین حرف شما است؛ یعنی مقابله با گرد و خاک یک برنامه بدون تغییری نیست، باید در طول زمین متناسب با فصل، میزان بارش برنامه دینامیکی روی آن طراحی شود. طبیعتا چیزی که من به عنوان عضوی از آن جلسه خبر دارم این است که ما وقتی سال را مرور می کنیم برنامه‌ریزی متفاوتی داشته باشیم. مثلا ما می دانیم با توجه به میزان بارندگی در سال آینده در استان خوزستان وضع ما به اندازه بحران امسال نیست. از سوی باید به این مسئله هم دقت کنیم که مردم حق آبه دارند در سال 63 به لحاظ کمبود آب پشت کرخه و دز ما در 60 درصد از اراضی خود چیزی نکاشتیم؛ 60 درصد یعنی، 60 درصد اراضی در معرض گرد و غبار. ولی اگر یادتان باشد در سال 94 با سیل هایی که آمد، دز و کرخه پر شد و الان کشاورزی توسعه پیدا کرده است. پس باید متناسب به شرایط همان سال تصمیم گیری انجام داد. تازه این مشکل خوزستان است ما در سیستان و بلوچستان هم همین مشکل را داریم؛ به دلیل اینکه منابع آب ما هم دست کشور همسایه است مشکل در آنجا دوچندان است.

برای منشاء های گرد و خاک خارجی با چه کاری باید انجام شود؟

بر اساس تجربه‌ای که در ارتباطات بین الملل داشتم شاید باید بگویم یکی از موفق ترین بخش های کار ما در بحث گرد و خاک خارجی است. ببینید کار خارجی زمان بر است، وقتی در پروتوکول هایی بین المللی پای میز مذاکره می نشینیم می بینیم فقط سر یک کلمه خاص در مذاکرده موفق نشده ایم، ولی اگر بتوانیم اسنادی را به مرور زمان تهیه کنیم که بتوانیم در روز موعود از آنها برای حل مشکل گرد و غبار استفاده کنیم به موفقیت بزرگی رسیدیم و ما گام های خوبی برای شروع موفقیت برداشتیم.

چه گام هایی؟

در بعد بین المللی اقدامات خوبی انجام شد به این دلیل که ما در یک تجزیه تحلیلی که از رفتار کشورهای منطقه انجام دادیم 12 نشستی که با این کشورها داشته ایم نتیجه مثبتی نداشته به همین دلیل در سال 93 تصمیم گرفتیم مذاکره‌ای با سازمان ملل و زیر ساخت های آن داشته باشیم چون به هر حال منطقه دچار بحران است. البته در مصوبات سازمان ملل هم به طور پراکنده اشاراتی به مسئله گرد و خاک شده بود حتی سازمان ملل کنوانسیون مخصص به بیابان زدایی دارد ولی بحث گرد و غبار اختلافاتی با بحث بیابان زدایی دارد و باید توجه ویژه ای به آن می شد. از سوی دیگر وقتی با این بی اعتنایی کشورهای منطقه مواجه شدیم به همین دلیل مشورت وسیعی با نمایندگی سازمان ملل در ایران انجام دادیم و نظر دوستان این بود که با ابتکار عمل سازمان ملل اقدام به تشکیل یک مجموعه ای کنیم در نتیجه در اولین حرکتمان توانستیم در حاشیه مجموعه عمومی در سال 94 توانستیم قطعنامه ای را به تصویب برسانیم که در آن قطعنامه نوشته شده بود ایران اقدامی را شروع کرده و از برنامه محیط سازمان ملل خواسته بود در این رابطه گزارشی تهیه کند و آن را به دبیر کل ارائه دهد تا در اجلاس بعدی قطعنامه عملیاتی تری تصویب شود.

خوشبختانه برنامه محیط زیست سازمان ملل با ما ارتباطش را زیاد کرد و در این گزارش سازمان ملل قبول کرد که چالش گرد و غبار چالش جهانی است. در آن گزارش حتی گفته شد که سازمان ملل قطعنامه ای را تصویب کند که برخی اقدامات برای مقابله با گرد و غبار را برای کشورها الزام آور کند. سپس در اجلاس 71 آقای دبیر کل قطعنامه ای را به تصویب رساندند و مفاد این قطعنامه الزام آور است و در بند 7 این قطعنامه تصویب شد که اجلاس جهانی گرد غبار در اکتبر سال 2017 در تهران برگزار شود، این موافقیت بسیار بزرگی است. در این اجلاس قرار است مشخص شود کشورها چگونه دور هم بشینند، چه گزارش هایی تهیه کنند و چگونه برای مقابله با گرد و خاک تعهد دهند.

یعنی همه کشورای منطقه در این اجلاس شرکت می کنند؟

همه کشورهای دنیا شرکت می کنند و امیدواریم در این اجلاس به الزاماتی برسیم. تلاش داریم حتی در منطقه غرب آسیا یک دفتر و ستاد ویژه تشکیل شود که و خودمان هم اعلام میزبانی کرده ایم ولی اگر در نشد هم باز امیدی هست که بحث گرد و غبار دارای ساختاری باشد.

چه خواسته های دیگری داریم؟

خواسته بعدی ما این است که کشورها ملزم به تهیه برنامه عمل شوند فارق از اینکه اعتباری وجود دارد یا نه. یکی از بندهای دیگر هم این است که صندوق منطقه ای تشکیل شود. الان در لندن از گرد و غباری که از آفریقا می آید روزهای هشدار دارند. دنیا متوجه شده است که یک چیزی جدیدی دارد اتفاق می افتد. البته ما هنوز ارتباط خود با عراق و سوریه را داریم و قرار است به کربلا برویم و برای آنها ایستگاه آموزشی ترویجی راه بیندازیم که البته هیچ اعتباری از اعتبارات دولت در این رابطه کاهش پیدا نمی کند.

ببنید دولت در شرایطی است که از لحاظ بودجه محدود است و در سال 94 ما فقط 15.5 درصد بودجه دولت را دریافت کردیم، سال 95 هم سال بحرانی بود. در این سال دولت امیدوار بود با بحث برجام تحولی ایجاد شود به همین دلیل اعتبارات خوبی تخصیص کرد ولی خیلی از ایده آل های ما به دلیل برجام اجرایی نشد. ولی ما ننشستیم و از فرصت استفاده کردیم و بحث منشاء یابی را انجام دادیم، الان می دانیم منشا گرد و غبار در بیش از 12 استان کجاست و اقداماتی هم که الان در غرب کشور در حال انجام است بر همین اساس است. می خواهیم با جلساتی که در چند ماه اول 96 داشته ایم برای هر استانی یک برنامه عمل تعیین کنیم.



از شهرهای دیگر بگوییم، چند وقت پیش خبری وجود داشت که خشکسالی تهران به زودی منجر می شود تا تهران به اهواز دوم تبدیل شود و اوضاع دشت های اطراف تهران اصلا خوبی نیست. ولی آیا واقعا منتظر ایجاد چنین بحرانی باشیم در تهران؟

در پاسخ به این سوال من به طور کلی در مورد ایران‌مرکزی یعنی زنجان، قزوین، البرز و تهران صحبت می کنم؛ درست است که در استان قزوین یا زنجان برخی از منشاء های گرد و غبار تشخیص داده شده اند ولی این مناطق روی هم تاثیر می گذارند. ما مطالعات این مناطق را به خوبی انجام نداده ایم، ولی قراردادی با دانشگاه تهران امضا کرده ایم تا این‌کار را انجام دهند در این منطقه مکانیزم بسیار مهم است. یعنی به مرور گرد و غبار مختلفی در تهران می نشینند و به منشاء گرد و خاک تبدیل می شوند. پس احتمال وقوع گرد و غبار در تهران وجود دارد، نه منشاء کنترل شده است و قرار است آن مکانیزم هم اتفاق بیافتد ولی گرد و غباری که به شهر تهران می رسد می تواند از زنجان تا البرز منشا داشته باشد می تواند حاشیه کویر جنوب تهران هم منشا گرد و خاک تهران باشد.

در مورد تهران به شورای شهر هم پیشنهاد دادیم روی مسئله گرد و خاک کار شود و پروژه مشترکی بین شهرداری ها اجرایی شود. تثبیت بوئینگ زهرای قزوین قطعا روی سلامت هوای تهران تاثیر دارد. ولی برای تهران و کلان شهرهایی مثل کرج و قزوین مطالعانی داریم و اگر اعتبارات بیاید این مطالعات را در سال 96 تمام می کنیم. ما به اعتبارات خوشبین هستیم چرا که مجلس و دولت برای گرد و غبار ردیف گذاشته اند.

مگر این اعتبارات فقط برای خوزستان نیست؟

نه این ردیف ملی است، بحث خوزستان جدا است پیشنهاد شده حدود 100 میلیون دلار از صندوق ذخیره ارزی استفاده شود و امیدواریم به تایید شورای نگهبان برسد.

از شرایط گرد و خاک سیستان و بلوچستان و هامون بگویید.

ببینید هامون یک اکوسیستم پیچیده ای دارد، یکی از مشکلات ما این است که از حوزه هامون حدود 6 یا 7 میلیارد آورد کنترل می شود و مثل اینکه سد دومی هم دارند می سازند. در گذشته آبی که می آمده هامون پوزک را می گرفته سر ریز آن هامون صابوری و هیرمند را در ایران پر می کرده است و الان داریم سعی می کنیم تعامل با افغانستان وارد قسمت مذاکرت بین المللی و احیا تالاب و ... شود، چون در مذاکرات آب افغان ها توجهی به احیای تالا ها ندارند.

آنها در تعهدی هم که از قدیم با ما دارند این است که نهایتا حدود 500 میلیون متر مکعب آب سالانه وارد هامون می شود در حالی که هامون ها بالای 13 میلیارد متر مکعب ظرفیت دارد و اگر اون سد بالا مانع نشود اصلا تحولی در منطقه ایجاد می شود، زابل زمانی انبار قلعه ایران بوده ولی الان شرایط خوب نیست. الان هم منشاء گرد و غبار در سیستان بلوچستان فقط هامون است، در گذشته اصلا چالشی به اسم گرد و غبار در سیستان و بلوچستان وجود نداشته. چالش حرکت شن و ماسه وجود داشته ولی طوفان شن و ماسه با گرد غبار فرق دارد. الان طوفان گرد و غبار هم به مشکلات مردم در سیستان اضافه شده است.

چه برنامه ای برای حل مسئله هامون وجود دارد؟

اولین برنامه این است که تعاملات بین المللی با کمک وزارت نیرو انجام شود، حتی اخیرا شنیده شدم که از طرف کمیته آب مرزی وزارت نیرو به طرف افغانی اخطار داده شده است.

ما چقدر خودمان در ماجرای سیستان بلوچستان دخیلیم؟

تنهایی جایی که می توان گفت عوامل انسانی در آن نقش ندارند، سیستان و بلوچستان است به این دلیل که در اهواز سد سازی کردیم، مدریت آبمان درست نبوده ولی در سیستان بلوچستان شاید لازم بود که در گذشته به هامون امیدوار نمی شدیم و با استفاده از آب شیرین‌کن‌ها این استان را بی نیاز می کردیم از آب شرب. چون الان همین مختصر آبی هم که از سیستان می آید را باید تخصیص دهیم به شرب.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۰۷:۵۲
پیمان صاحبی