منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۸۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است


 

مصرف روزی 45 میلیون کیسه پلاستیکی توسط خانواده‌های ایرانی

یک فعال محیط زیست با اشاره به استفاده بیش از حد از کیسه های پلاستیکی در کشورگفت: بر اساس تحقیقات انجام شده با مصرف روزانه سه کیسه پلاستیکی توسط هر خانواده ایرانی حدود 45 میلیون کیسه پلاستیکی در کشور مصرف می‌شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا،حسین عبیری گلپایگانی اظهار کرد: کیسه‌های پلاستیکی و ظروف یکبار مصرف حدود 400 تا 500 سال در طبیعت ماندگاری دارند و به راحتی تجزیه نمی‌شوند؛ همچنین رها کردن این کیسه‌های پلاستیکی در زمین‌های کشاورزی باعث از بین رفتن حاصلخیزی زمین شده و به گیاهان آسیب می‌زند.

این فعال محیط زیست افزود: بازیافت کیسه‌های پلاستیکی مشکل‌آفرین است؛ ولی ظروف پلاستیکی که ضخیم هستند، راحت‌تر تجزیه می‌شوند و امکان بازیافت بیشتری دارند.

وی گفت: برای جلوگیری از آسیب‌رساندن به محیط زیست و کاهش مصرف کیسه‌های پلاستیکی می‌توان از کیسه‌های پارچه‌ای جایگزین استفاده کرد و یا در مواقعی که مجبور به استفاده از کیسه‌های پلاستیکی هستیم، می‌توانیم از آنها چندین بار و به مدت طولانی استفاده کنیم و این کیسه‌های پلاستیکی را بلافاصله به زباله تبدیل نکنیم.

عبیری بیان کرد: چندین سال است که فعالان محیط زیست پیگیری می‌کنند که وزارت نفت مواد نفتی را برای تولید کیسه‌های پلاستیکی و ظروف یکبار مصرف در اختیار پتروشیمی قرار ندهد و به جای آن برای تولید ظروف گیاهی سرمایه‌گذاری کند، ولی مسوولان سازمان توجهی به این امر ندارند.

این فعال محیط زیست درباره تولید کیسه‌های تجزیه‌پذیر گفت: متأسفانه موسسه ملی استاندارد هنوز این کیسه‌های تجزیه‌پذیر را تأیید نکرده است.

عبیری در پایان گفت: در سال 2012 در اروپا تولید کیسه‌های پلاستیکی و ظروف یکبار مصرف ممنوع اعلام شد و به جای آن از مواد جایگزین استفاده می‌کنند.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۳۴
پیمان صاحبی


 

«هیرکانی»، نامی که فراموش شد

 جنگل های سر سبز ناحیه شمال کشور، به نام هیرکانی شناخته می شوند. نامی باستانی که قدمت زیادی در تاریخ و نقشه های تاریخی این سرزمین دارد اما حالا کمتر کسی حتی از اهالی این منطقه با این نام آشناست. جنگل های هیرکانی جزو مهمترین میراث طبیعی کشور هستند و اما ارزش های جهانی نیز دارند. ارزش این جنگل های به قدری است که اکنون دو نهاد بین المللی GF و UNDC در حال کمک به پروژه مدیریت آن هستند. از سوی دیگر پرونده ثبت جهانی جنگل های هیرکانی در فهرست اثار طبیعی یونسکو نیز از مدت ها پیش آماده شده و احتمال دارد سال آینده به این نهاد بین المللی پیشنهاد شود.


ولایت هیرکانی
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، جرجان، ورکانه، گرگان یا هیرکانی شهری باستانی در شمالی ایران است. ولایت جرجان، منطق با سرزمین هیرکان در متون و نقشه های تاریخی، سرزمین باستانی در ناحیه جنوب و جنوب شرقی دریای خزر است. نام گرگان در کتیبه داریوش در بیستون به شکل ورکان یا ورکانه ذکر شده و در وندیداد به شکل وهرکانه آمده است. این ها بخشی از نشانه های تاریخی این نام باستانی است. هیرکانی در اوایل دوره هخامنشی جزو سرزمین مادها بوده و بعد جزو متصرفات شاهنشاهی هخامنشی شده است. در جای دیگری آمده است که جغرافیا نویسان یونانی اصطلاح دریای هیرکانی را به جای دریای خزر به کار می برده اند. نام ولایت جرجان تا دوره صفویه در منابع تاریخی دیده می شود.اما در دوره قاجار با رونق استر آباد ابن نام جانشین جرجان شده است.


هیرکانی در سفرنامه تاورنیه
ژان باتیست تاورنیه، جهانگرد فرانسوی در دوره صفوی 9 بار به ایران سفر می کند و اطلاعات زیادی را از وضعیت این دوره کشور در سفرنامه های منتشر می کند. تاورنیه در بخشی از سفرنامه ای که به تقسیمات استانی ایران در آن زمان مربوط می شود، می نویسد: «گیلان و مازندران در طول بحر خزر امتداد دارد و سابقا آن را هیرکانی می نامیدند و شهرها و قصباتش فیروز کوه، شکاراباد/ میانکاله در مدخل کوهستانها، جیرود، تالار پشت و ساری در دشت، فرح آباد، شاندرمن در جانب دریاهاست.»

نامی که ثبت جهانی خواهد شد
جنگل های هیرکانی حالا یکی از گزینه های مهم ایران برای ثبت در فهرست آثار جهانی یونسکو است. پرونده ای که قرار بود نخستین پرونده میراث طبیعی کشور باشد، حالا قرار است پس از ثبت جهانی بیابان لوت به یونسکو فرستاده شود. محمد حسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی کشور با اشاره به مقدمات تهیه این پرونده در سالهای گذشته آن را یکی از گزینه های سال آینده برای ثبت جهانی دانسته است. ثبتی که باعث خواهد شد یکی از مهمترین میراث طبیعی کشور شهرتی فراگیرتر پیدا کند و مسئولان و مردم نیز برای حفظ آن کوششی بیشتر به کار ببندند. همچنین نام هیرکانی به عنوان یکی از نام های قدیمی کشور با ثبت جهانی این جنگل ها تثبیت خواهد شد.

پروژه ای برای حفاظت از جنگل های هیرکانی
همه عناصری که سالیان سال به نام هیرکانی شناخته می شده در این منطقه از بین رفته است و تنها جنگلهای سرسبز این ناحیه باقی مانده. جنگل هایی که حالا به تنهایی نام باستانی هیرکانی را یدک می کشند و کمتر کسی حتی از اهالی این خطه می داند که زمانی نام تمام این محور هیرکانی بوده است. اما جنگل های هیرکانی ارزش های زیادی دارند. داریوش بیات، مدیر ملی پروژه مدیریت چند منظوره جنگل های هیرکانی درباره نام انتخاب شده برای این جنگل های می گوید: «زمانی که شروع به نگارش سند این پروژه کردیم، عنوان سند را گذاشتیم خزری. این نام به دلیل دریای کاسپین انتخاب شد اما در یکی از جلسات یکی از دوستان پیشنهاد خوبی داد و گفت نام هیرکانی کمتر جایی استفاده شده. در کنار این چون دو نهاد بین المللی UNDP و GF به این پروژه کمک می کنند، بهترین فرصت برای ثبت نام هیرکانی است.»
او درباره وسعت این جنگل ها و جزییات نام هیرکانی می گوید: «لفظ هیرکانی در حقیقت نسبت به نام خزری، جنگل های بیشتری را در برمی گیرد. ما عناصر گیاهی هیرکانی را از ارسباران می بینیم تا آشخانه در خراسان شمالی. برخی حتی مدعی بودند که چرا شما کلمه ی انگلیسی برای نام پروژه انتخاب کرده اید. اما هیرکان کلمه ی خارجی نیست، حتی در سنگ نوشته های بیستون در زمان هخامنشی ها اون منطقه به اسم ورکان یا ورکانه آمده است.»
بیات با اشاره به تغییر نام پروژه به جنگل های خزری- هیرکانی می گوید: « آنچه در نهایت در سند استفاده شد،Caspia- Hirkania- foresprojecاست. در کنار هم قرار گرفتن هر دو اسن به دلیل این بود امکان حذف اسم خزر وجود نداست اما می توانستیم نام هیرکانی را به آن اضافه کنیم.»

ادعاهای در جهت ثبت جهانی
بخشی از امتداد این جنگل ها به کشور آذربایجان کشیده شده است. برای همین چند سال قبل آذربایجان ادعای ثبت جهانی آن را داشت. هرچند به گفته بیات بخش هیرکانی جنگل های آذربایجان تنهای بخشی از کل این مجموعه است و امکان ثبت نداشته زیرا باید همه پیوستگی و عناصر این جنگل ها در نظر گرفته شود. هر چند با قوت گرفتن ارائه پرونده ثبت جهانی هیرکانی توسط ایران به یونسکو، براساس اعلام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور آذربایجان این بار خود داوطلب همکاری و مشارکت در این پرونده شده است. اما بیات به اتفاق دیگری نیز اشاره می کند: «بخشی از مسئله بر سر املای متفاوت نام هیرکانی در ایران و آذربایجان است. آنها مدعی اند که روستایی به این نام دارد، اما سالیان سال ایران استانی به این نام داشته است.»
حالا به نظر می رسد پرونده ثبت جهانی هیرکانی به قدم های آخر خود نزدیک می شود و در صورتی که این اتفاق در سال آینده رقم بخورد یکی از مهمترین میراث طبیعی کشور به همران نامی باستانی به ثبت جهانی خواهد رسید.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۳
پیمان صاحبی


 

فریاد‌‌ زیر فاضلاب

 آلود‌‌گی د‌‌ریای خزر د‌‌یگر قابل انکار نیست، ورود‌‌ فاضلاب‌های شهری، شیره زباله‌های د‌‌فن‌شد‌‌ه د‌‌ر اطراف د‌‌ریا و پسماند‌‌های فعالیت‌های نفتی د‌‌ر سال‌های اخیر از این د‌‌ریاچه بزرگ یک بیمار ساخته است؛ بیماری که تا رفتار انسان‌ها با طبیعت و د‌‌ریا خوب نشود‌‌ حال او هم بهتر نخواهد‌‌ شد‌‌.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه فرهیختگان، د‌‌و استان گیلان و مازند‌‌ران بیشترین سهم ورود‌‌ آلود‌‌گی به د‌‌ریای خزر را د‌‌ارند‌‌، بخش ساحلی مازند‌‌ران به د‌‌لیل فعالیت‌های نفتی و بخش ساحلی گیلان به د‌‌لیل ورود‌‌ زباله علاوه‌بر ایجاد‌‌ آلود‌‌گی‌های محیطی حیات آبزیان و جلبگ‌ها را هم به مخاطره اند‌‌اخته است و با اینکه سازمان حفاظت محیط‌زیست و اد‌‌اره‌های کل استان مازند‌‌ران و گیلان د‌‌ر سال‌های اخیر بخش عمد‌‌ه‌ای از فعالیت‌های خود‌‌ را روی پاکسازی این د‌‌ریا گذاشته‌اند‌‌، اما همچنان آلود‌‌گی این د‌‌ریا بالاست. هر چند‌‌ تنها سازمان محیط‌زیست متولی پاکسازی آلود‌‌گی‌های د‌‌ریای خزر نیست و نهاد‌‌هایی مانند‌‌ وزارت نیرو و سازمان آب و فاضلاب هم باید‌‌ راهکارهایی را برای کاهش عوامل آلود‌‌گی این د‌‌ریا د‌‌اشته باشند‌‌، اما تاکنون از سوی این نهاد‌‌ها اقد‌‌امی انجام نشد‌‌ه است.

هشد‌‌ار به مرد‌‌م با نصب پرچم قرمز، آبی و زرد‌‌

همان‌طور که اشاره شد‌‌ رفع آلود‌‌گی‌های د‌‌ریای خزر که تهد‌‌ید‌‌ بزرگی برای سلامتی جان انسان‌ها، ماهی‌ها و موجود‌‌ات د‌‌ریایی است تنها توسط یک نهاد‌‌ قابل رفع یا کنترل نیست، از این رو سازمان محیط‌زیست از وزارت کشور طلب کمک کرد‌‌.
پروین فرشچی، معاون محیط‌زیست د‌‌ریایی سازمان حفاظت محیط‌زیست با اشاره به اینکه هر فصل کار پایش آلود‌‌گی سواحل د‌‌ریای خزر توسط اد‌‌اره‌های کل محیط‌زیست استان انجام می‌شود‌‌، گفت: «طبق آمار شناگاه‌های د‌‌ریای خزر د‌‌ر استان‌های گیلان و مازند‌‌ران شرایط بحرانی‌تری نسبت به ساحل گلستان د‌‌ارند‌‌، از این رو تصمیم گرفته شد‌‌ه با ارائه د‌‌و پیشنهاد‌‌ به وزارت کشور شرایط شناگاه‌های کشور مطلوب‌تر شود‌‌.»
بازنگری شناگاه‌های موجود‌‌ طبق استاند‌‌ارد‌‌ها و ضوابط زیست‌محیطی و هشد‌‌ار به مرد‌‌م برای جلوگیری از شناکرد‌‌ن د‌‌ر شناگاه‌های آلود‌‌ه با نصب پرچم‌های خطر د‌‌و پیشنهاد‌‌ی بود‌‌ که از سوی سازمان محیط‌زیست به وزارت کشور ارائه شد‌‌. فرشچی به نصب د‌‌و پرچم آبی و زرد‌‌ د‌‌ر شناگاه‌های ساحلی اشاره کرد‌‌ و گفت: «پرچم آبی به منزله سلامت بود‌‌ن شناگاه‌ها و پرچم زرد‌‌ به‌عنوان هشد‌‌ار انتخاب و د‌‌ر روزهای آیند‌‌ه این پرچم‌ها د‌‌ر محل‌های انتخاب شد‌‌ن نصب خواهد‌‌ شد‌‌.» او د‌‌ر پاسخ به این پرسش که بعضی از شناگاه‌های ساحلی د‌‌ریای خزر وضعیت نامناسبی د‌‌ارند‌‌، گفت: «سازمان محیط‌زیست هر 45 شناگاه د‌‌ریای خزر را رصد‌‌ و پایش می‌کند‌‌، اما شناگاه‌های صد‌‌ف بهشهر، مروارید‌‌ بهشهر، رویان، نور، پارک نیلوی بابلسر، سی‌سنگان، نمک آبرود‌‌، راد‌‌یو د‌‌ریای چالوس و جمشید‌‌آباد‌‌ تنکابن شرایط بحرانی د‌‌ارند‌‌.»
معاون محیط‌زیست د‌‌ریایی سازمان حفاظت محیط‌زیست تاکید‌‌ کرد‌‌: «همچنین 10 ایستگاه ساحل قو انزلی، صد‌‌ف آستارا، متین سپید‌‌کنار، امین‌آباد‌‌، کیاشهر، گیسوم، مروارید‌‌ خزر و پاسد‌‌اران انزلی شناگاه‌هایی هستند‌‌ که بیش از حد‌‌ مجاز د‌‌ارای آلود‌‌گی میکروبی هستند‌‌.»


فاضلاب بالاترین سهم د‌‌ر آلود‌‌ه کرد‌‌ن د‌‌ریای خزر

از سوی د‌‌یگر ضیاالد‌‌ین الماسی، مد‌‌یرکل آلود‌‌گی‌های د‌‌ریایی سازمان حفاظت محیط‌زیست آلود‌‌گی د‌‌ریای خزر را میکروبی د‌‌انست و گفت: «این آلود‌‌گی به د‌‌لیل ورورد‌‌ مستقیم فاضلاب و قرارگرفتن مناطق د‌‌پوی زباله د‌‌ر نزد‌‌یکی سواحل اتفاق می‌افتد‌‌ و از آنجا که آلود‌‌گی میکروبی مشکلات جد‌‌ی را برای سلامت انسان ایجاد‌‌ می‌کند‌‌، باید‌‌ جلوی ورود‌‌ گرد‌‌شگران را به آب‌های این منطقه گرفت.» او با تاکید‌‌ بر اینکه نباید‌‌ به مرد‌‌م اجازه شنا د‌‌ر شناگاه‌های آلود‌‌ه را د‌‌اد‌‌، افزود‌‌: «وزارت بهد‌‌اشت هم باید‌‌ به این موضوع ورود‌‌ کند‌‌ و مرد‌‌م را نسبت به مشکلاتی که این آلود‌‌گی‌ها روی جان و وضعیت سلامتی آنها ایجاد‌‌ می‌کند‌‌، آگاه کند‌‌.» الماسی با بیان اینکه سازمان حفاظت محیط‌زیست وضعیت زیستی سواحل را با انجام پایش‌ها مورد‌‌ ارزیابی قرار می‌د‌‌هد‌‌، گفت: «مسئولیت سازمان محیط‌زیست تنها اعلام این آلود‌‌گی‌ها و به نوعی هشد‌‌ار است، اما وزارت بهد‌‌اشت با مشورت وزارت کشور باید‌‌ د‌‌ر جهت تعطیلی شناگاه‌های آلود‌‌ه اقد‌‌ام کند‌‌.» مد‌‌یرکل آلود‌‌گی‌های د‌‌ریایی سازمان حفاظت محیط‌زیست، از همکاری وزارت بهد‌‌اشت برای پایش مناطق آلود‌‌ه خبر د‌‌اد‌‌ و گفت: «هر د‌‌و سازمان پس از انجام کار پایش گزارش‌هایی را مبنی‌بر نحوه عملکرد‌‌ برای مسئولان ارسال می‌کنند‌‌ تا مشخص شود‌‌ هر د‌‌و نهاد‌‌ چه برنامه‌هایی برای پاکسازی ساحل د‌‌ریا د‌‌ارند‌‌.» الماسی یاد‌‌آور می‌شود‌‌: «از آنجا که وقتی بار میکروبی بالا باشد‌‌ ورود‌‌ شناگرها هم د‌‌ر این وضعیت خطرناک خواهد‌‌ بود‌‌ و وقتی سازمان محیط‌زیست اعلام می‌کند‌‌ شناگاهی آلود‌‌ه است این مسئولان وزارت بهد‌‌اشت هستند‌‌ که باید‌‌ از بعد‌‌ سلامت مرد‌‌م این موضوع را پیگیری کنند‌‌.» به تمام این مشکلات و معضلات زیست‌محیطی د‌‌ریای خزر، ورود‌‌ زباله‌های بیمارستان‌ها را هم باید‌‌ اضافه کرد‌‌، زیرا د‌‌فن نامناسب این زباله‌ها چند‌‌ برابر آلود‌‌گی‌های د‌‌یگر زند‌‌گی و حیات انسان‌ها و همه موجود‌‌ات د‌‌ریایی را به خطر می‌اند‌‌ازد‌‌ و متاسفانه تاکنون هیچ‌کد‌‌ام از نهاد‌‌های متولی نتوانسته‌اند‌‌ برای رفع این معضل بزرگ اقد‌‌ام جد‌‌ی انجام د‌‌هند‌‌.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۱
پیمان صاحبی

روایت‌های متفاوتی از زمین‌خواری خانه‌باغ‌هایی که مالکانشان آنها را رها کرده و از کشور خارج شده‌اند، وجود دارد. صاحبان زمینی که زندگی دور از وطن را برگزیده‌اند و فعلا زمین‌ها و خانه‌باغ‌هایشان دست‌نخورده در شمال شهر تهران خاک می‌خورند. مناطقی چون شمیرانات، لواسانات و باغ‌های شمالی استان تهران، همواره چشم طمع کلاهبرداران را به خود جلب کرده‌اند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، شگردهای مختلفی برای زمین‌‌خواری وجود دارد، اما ترفندهای زمین‌خواری در شمال استان تهران، روایت‌های جالبی را رقم زده است. آن‌گونه که محمدرضا قاسمی، رئیس اتحادیه املاک شمیرانات در گفت‌وگو با «شرق» می‌گوید: مدل‌های زمین‌خواری در شمال تهران، در چند مورد (البته با شیوه‌های متنوع) خلاصه می‌شود.

زمین‌هایی که سندهای حدی دارند و چارچوب آنها در سند موجود نیست، زمین‌هایی که مالکانشان آنها را رها کرده‌اند و دفاتر املاک از صاحبان آن بی‌خبرند و زمین‌هایی که در میان اراضی ملی سند دارند و ساخت‌وساز در آنها غیرقانونی است، اما کلاهبرداران با ناآگاهی افراد خریدار، دست به فروش آنها می‌زنند و خریدار را دچار دردسر می‌کنند. قاسمی در این گفت‌وگو پرده از برخی از کلاهبرداری‌های کلان در شمال شهر تهران برمی‌دارد.

کلاهبرداری‌هایی با شگردهایی جذاب که با تبانی باندهای متخلف با برخی از دفاتر اسناد و دفاتر املاک رخ می‌دهد. به گفته او، این جاعلان عمدتا تمامی مهر‌هایی که از طریق آنها می‌توان زمینی را به نام زد، در اختیار دارند و با پرداخت اندکی رشوه در مقابل قیمت اصلی زمین، این اراضی و خانه‌باغ‌ها را تصاحب می‌کنند.

در ادامه روایت‌ برخی از این پرونده‌های جنجالی را از زبان رئیس اتحادیه املاک شمیرانات بخوانید.

‌ گویا ماجراهایی در شمیرانات اتفاق می‌افتد و زمین‌خواران به دخل و تصرف زمین‌های افرادی روی آورده‌اند که از کشور خارج شده‌اند. ماجرا از چه قرار است؟
ماجرا از این قرار بوده که افرادی، زمین‌هایی را که مالکانشان رها کرده و به خارج رفته‌اند، به بهانه‌های مختلف تصرف می‌کنند.

‌ این تصرف‌ها به چه شکلی بوده؟ آیا مشخص است چه میزان از این زمین‌ها را تصاحب کرده‌اند؟
نه؛ میزان آن مشخص نیست، گرچه پلیس آگاهی در جریان بسیاری از این موارد هست. این افراد کلاهبردار هستند. برای مثال یک خانم ٢٨ساله سرکرده یکی از این گروه‌ها بود. این شخص ملکی را در شمیران تحت نظر گرفته بود و روبه‌روی آن ملک، واحدی را اجاره کرده و دو، سه ماه زمین را رصد کرد تا مطمئن شود کسی نیست که سراغ خانه را بگیرد. بعد از بین افراد گروه خود، قفل‌ساز آورد، در را باز کرد و مدتی روزانه یک بار گل و گیاه و دار و درخت‌های این خانه ویلایی و بزرگ را آب داد. بعد یک سرایدار افغانی آنجا گذاشت، یک گوشی تلفن و یک خط اعتباری هم به او ‌داد تا با او در تماس باشد.

سرایدار آنجا حقوق می‌گرفت و اگر کسی می‌پرسید مالک کیست، آن خانم را به‌عنوان مالک معرفی می‌کرد. شگرد آنها به این صورت بود که اگر در این سه ماه که خانه‌ای را رصد می‌کردند و سرایدار هم آنجا بود و کسی پیدا می‌شد، فراری می‌شدند اما در این مورد، وقتی کسی نیامد دست به کار شدند، بنا آوردند و دیوار را تعمیر کردند. همسایه‌ها هم که می‌دیدند نمای دیوار تعمیر می‌شود و در و پیکر خانه را رنگ می‌کنند، به خاطر زیباشدن محل، استقبال کردند. موازی با این کارها، افرادی به دفاتر املاک نزدیک آن محل در نقش خریدار مراجعه کرده و سراغ باغ یا ویلایی در همان حوالی ملک تصاحبی را گرفتند.

در نقش خریدار در دفاتر املاک جلسه گذاشتند و از مالکان کپی اسناد را برای استعلام طلب کردند. کپی را ‌گرفته و به‌عنوان اینکه می‌خواهند آن ملک را بخرند، پلاک ثبتی را هم از ثبت ‌گرفتند. ٢٠٠ هزار تومان به کارمند ثبت داده و درخواست کردند پرونده را بیاورد تا مطمئن شوند در خرید ملک مشکلی پیش نمی‌آید.

کارمند هم از همه‌جا بی‌خبر، اطلاعات را به آنها داده تا اینکه پلاک ثبتی ملک تصاحبی را پیدا کردند و بعد به بهانه اینکه برای معامله آن ملک قبلی به تفاهم نرسیده‌اند، گفتند این مورد یعنی همان خانه تصاحبی را می‌خواهیم بخریم. کارمند ثبت هم، پرونده ثبتی را باز کرد و اطلاعات را داد.

اینجا دیگر کار با ٢٠٠ تومان پیش نمی‌رفت، پنج میلیون می‌دادند و یک کپی از پرونده بیرون می‌کشیدند. حالا دیگر کپی پرونده ثبتی را داشتند و می‌دانستند ملک به نام شخصی است که اکنون خارج از کشور زندگی می‌کند. به یک دفترخانه آشنا رفته و یک وکالت از طرف مالک به خودشان داده و صاحب ملک شدند. بعد هم این ملک را در بازار فروختند.

این یکی از ماجراهایی است که اتفاق افتاده و آگاهی شمیران هم آنها را گرفت. یک دختر ٢٨ساله که ٢٠ نفر آدم اجیر کرد و تمام مهرهای ثبتی را هم داشت. وقتی این خانم را گرفتند، به دو مأمور آگاهی پیشنهاد ٤٠٠ میلیون تومان رشوه داده بود که نفری ٢٠٠ میلیون بردارند و او را ندیده بگیرند تا برود و شب بعد از ایران خارج شود. این موضوع به چهار سال پیش برمی‌گردد که مأمورها با رد رشوه، شخص را بازداشت کردند.

این یکی از اتفاقات بود. من قصد ندارم جو را مسموم کنم اما گرچه درصد این دست اتفاقات کم و قابل‌اغماض است اما وجود دارد و باید احتیاط کرد. در همین موارد ممکن است یک خانواده که کل دارایی خود را جمع کرده تا ملکی بخرد، گرفتار همین مسائل شود.

‌ آیا اخیرا به ماجرایی این‌چنینی برخورد کرده‌اید؟
اخیرا در دفتر املاک ما چنین اتفاقی افتاد. فردی یک ملک ١٠میلیاردی را به شش میلیارد تومان می‌فروخت. شانسی که آوردیم این بود که من پلاک ثبتی شمیران را می‌دانم و ماجرا را فهمیدم، اما اگر مشاور من بود، شاید اکنون یک قرارداد تنظیم کرده بود که همگی ما را دچار مشکل می‌کرد. من پلاک ثبتی را خواندم و به سراغش رفتم. متوجه شدم ملک متعلق به آقایی به نام رسولی از روستای قهرود است. در تماس‌هایی که گرفتم صاحب ملک را پیدا کردم و از او پرسیدم که می‌خواهد زمینش را بفروشد یا نه که پاسخ منفی داد. گفتم سند زمین شما حالا در دفتر من است و می‌خواهند آن را بفروشند.

آگاهی را در جریان گذاشتیم اما فروشنده‌های قلابی از رفتار ما بو بردند و از دفتر فرار کردند اما همه اسنادشان در دفتر من ماند. قبلا اتفاقاتی از این دست در قالب‌های دیگر رخ می‌داد. در گذشته برخی از تعاونی‌ها در سوهانک، نیاوران و دارآباد، سند زمین‌های بالای هزارو ٨٠٠ متر را از منابع طبیعی گرفتند و به کارمندان تعاونی دادند. حتی سندها را هم تفکیک کردند و حالا هریک از این پلاک‌ها، سند دارد.

اکنون در شرایطی که ٢٠٠ متر زمین در شمیرانات مثلا باید حدود شش میلیارد تومان قیمت داشته باشد، این افراد پلاک را ٣٠٠ میلیون تومان می‌فروشند، چراکه اجازه ساخت ندارند. اما می‌گویند یک روزی آن را می‌سازند. خوشبختانه شهردار تهران نزد مقام معظم رهبری رفت و حکم قلع‌وقمع چنین ساختمان‌هایی را گرفت و اعلام کردند زمین‌های بالای هزار و ٨٠٠ متر جزء منابع طبیعی هستند و دولت صاحب آنهاست.

این زمین‌ها جزء زمین‌های ملی است که اصلا نباید در آنها دست برده شود؟
بله، اما این افراد در آنها دست برده بودند. حتی قبلا سندش هم صادر شده بود. طرف سند ٢٠٠ - ٣٠٠متری وسط کوه داشت که جلوی آنها را گرفتند اما هنوز هم برخی آگهی‌ها در همشهری دیده می‌شود که ٢٠٠ متر زمین در منطقه یک، ٣٠٠ میلیون تومان قیمت‌گذاری شده است، یعنی متری ١,٥ میلیون تومان. درحالی‌که حالا در ورامین هم زمین متری ١.٥ میلیون تومان نداریم. هنوز هم یک عده ناآگاه این زمین‌ها را می‌خرند.

‌ پیش‌تر با رئیس سازمان امور اراضی صحبتی داشتیم. آقای افشار خبر از وجود گروه‌های آشنا با وکالت داده بود که به‌صورت باند، دست به تصاحب زمین افرادی که از کشور خارج شده بودند، می‌زدند. این افراد که شما نیز به چند مورد آن اشاره کردید، از این دسته هستند؟
این افراد جاعل هستند. کسانی که جاعل هستند و روی کار ملک تمرکز دارند، اطلاعات حقوقی، ثبتی و ملکی آنها از من که رئیس اتحادیه هستم هم قوی‌تر است و راه دررو را هم می‌دادند. این افراد معمولا ١٠ مورد را زیر نظر می‌گیرند و روی این ١٠زمین کار می‌کنند تا شاید در یکی از آنها برنده شوند، اما همین یک مورد هم شاید ١٠ میلیارد تومان باشد و بعد از آن حتی می‌توانند از کشور خارج شوند. این افراد دو دسته هستند: عده اول، همین کسانی هستند که روی ملک‌هایی کار می‌کنند که مالکشان در ایران نیست. عده دوم، کسانی هستند که به‌دنبال ملک‌هایی می‌گردند که مثلا در کوه وجود دارد.

مثلا در بلوار رودبار قصران مدتی سندهای «حدی به کوه» باب شده بود. یعنی حدود آن از لب جاده تا کوه بود. زمانی مثلا ٥٠٠ متر زمین داشتند و در سند زدند حد تا کوه، اما بعد طرف می‌آمد این کوه را پله‌پله می‌ساخت و دو هزار متر به یک زمین ٥٠٠ متری اضافه می‌کرد. بعد به ثبت می‌رفت طرف هم که برای مساحی و مترکشی می‌آمد، سر متر را این‌طرف زمین می‌گرفت و سر دیگر را تا انتهای آن می‌کشید که در محاسبه متراژ، زمین دو هزار و٥٠٠ متر می‌شد. زمین‌هایی که این سندها را داشتند خیلی طرفدار داشت.

مدتی مد شده بود افرادی در لواسان، اسناد زمین‌هایی که حدوحدودی بود و وجوه اربعه آن در سند دقیقا مشخص نبود را می‌خریدند و حتی رود خشک‌شده را هم رد می‌کردند. یا مثلا می‌رفتند در یک روستایی، سند طویله‌اش را می‌خریدند. صاحب طویله هم خوشحال بود که مثلا طویله را صدمیلیون تومان فروخته است. از آنجا که این طویله‌ها عمدتا دور از ده و منازل بود، از آن طویله صدمتری، هزار متر زمین درمی‌آوردند. این کارها انجام می‌شد که البته حالا با نقشه ثبتی، جلو خیلی از آنها گرفته شده، اما باز هم این نوع افراد هستند.

یکی از دوستان من در فشم، ملک موروثی ٣٠٠ متری داشت که یک نفر آن‌ را خرید و سهم همه ورثه را داد. بعد پشت کوه را پله‌پله درخت کاشت و سه‌سال بعد سند هزار‌و ٥٠٠‌متری برای ملک گرفت. دوباره ورثه هم آمده بودند و دعوا می‌کردند که سهمشان را بگیرند! افرادی هم هستند که اراضی ملی را می‌گیرند و در آن درخت می‌کارند و آباد می‌کنند.

بعد به اسم حق‌ریشه می‌گویند این زمین ملک پدران ما بوده است. کسی هم که در ثبت آن منطقه کار می‌کند، از خویشاوندان آنهاست. با هم تبانی می‌کنند و برای آن کوه یا دشت سند می‌گیرند و می‌فروشند.

‌ این نوع تبانی‌ها عمدتا در دفتر اسناد به چشم می‌خورد یا در مراجعه این کلاهبرداران به دفاتر املاک؟
٩٥درصد بوی فساد در تخلفات ملکی را از ثبت اسناد باید استشمام کرد و فقط پنج درصد را از دفتر املاک. املاک باید چیزی به نام سند داشته باشند که بر اساس آن قرارداد را بنویسند، اما اینکه آن سند چطور برای آن ملک یا کوه صادر شده و اینکه آیا درست صادر شده یا نادرست، مشخص نیست. ما سندی را می‌گیریم و می‌فروشیم. فردا هم اگر بگویند کوه را فروخته‌اند و دفتر املاک کلاهبردار است، ما سند را نشان می‌دهیم.

‌ فارغ از تبانی، آیا این تخلفات، همیشه با آگاهی دفاتر اسناد و مشاوران املاک منطقه بوده است؟
بسیاری از دفاتر املاک معمولا چون اطلاعاتی ندارند، از اینکه معامله‌ای را جوش داده‌اند خوشحال هم می‌شوند؛ به‌عنوان‌مثال در یک نمونه، ملکی در شمیران به نام یک خانم است که گفته می‌شود در آمریکا فوت کرده. یک شناسنامه جعل می‌کنند و خانم مسن ٨٠ ساله‌ای را به‌همراه خود به دفتر املاک می‌برند. عکس ٤٠ سالگی او در شناسنامه زده شده که با چهره‌نگاری نمی‌شود تشخیص داد این فرد مسن همان فرد هست یا نه. کارمند دفتر اسناد ممکن است ماجرا را بداند و ممکن است نداند، اما با تبانی، اثر انگشت آن فرد را به‌عنوان مالک و کپی شناسنامه او را می‌گیرند. از قضا، یکی از دوستان می‌خواست این ملک را بخرد. من این خانم را می‌شناختم و گفتم این خانم در آمریکا فوت کرده است. با او برای معامله رفتم. یک خانم مسن چادری را آوردند، گفت من همان خانم هستم. من پرسیدم اسم خواهرتان چیست؟ یک اسمی را گفت که درست نبود. من گفتم که دروغ می‌گوید و اسم واقعی خواهرش و اسم و رسم خانواده‌اش را گفتم و این‌چنین بود که دست آنها رو شد.

منبع:سلامت نیوز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۰
پیمان صاحبی


زندگی در شهرهای بزرگ جذابیت‌های زیادی دارد، اما شکی نیست که شهرنشین‌ها جای خالی طبیعت را کاملا حس می‌کنند.

به گزارش ایرنا، ساکنان شهرها در طول تعطیلات در جست وجوی فضای سبز به پارک‌‎ها هجوم می‌برند یا با رانندگی طولانی مدت خود را به رودها، مناطق کوهستانی یا جنگل می‌رسانند.

به گفته پژوهشگران، شهرنشینی شاید تیغی دو لبه باشد. از یک طرف ما را از طبیعت محروم می‌کند و از طرف دیگر دامنگیر طبیعت می‌شود.

محققان دانشگاه ایالتی واشنگتن اخیرا در مقاله‌ای درباره چشم‌انداز شهرنشینی استدلال کرده‌اند که شهرنشینی نه فقط عوارض متعددی برای سلامتی افراد دارد، بلکه ممکن است باعث از دست رفتن اهمیت طبیعت برای نسل‌های آینده شود.

پیتر کان، استاد روانشناسی و مدیر بخش تعامل با طبیعت در دانشکده علوم محیط زیست و جنگل در دانشگاه ایالتی واشنگتن می‌گوید با ساختن شهرهای بزرگ و بزرگ‌تر، متوجه نیستیم که چقدر و با چه سرعتی در حال تضعیف ارتباط خود با طبیعت و حتی بیش‌تر با حیات وحش که سرچشمه وجود ماست، هستیم".

او و همکارانش در مقاله خود در مورد آثار منفی شهرنشینی و قطع رابطه با طبیعت سخن می‌گویند.

پروفسور کان می‌گوید که با آسیب دیدن طبیعت و تخریب آن همزمان با ساختن محیط‌های بیش از پیش متراکم شهری، کودکان در شرایطی بزرگ می‌شوند که تماس کم‌تری با طبیعت و اشکال غنی و شاداب آن دارند در نتیجه این کودکان "نابودی" طبیعت را آن طور که نسل‌های قبلی حس می‌کردند، درک نمی‌کنند.

او برای مثال می‌گوید که کودکان شهرنشین امروز عملا از تماشای ستارگان محرومند، کودکان در شهرهای بزرگ رشد می‌کنند بی آنکه هرگز ستارگان را دیده باشند. باورتان می‌شود که کسی هرگز در عمرش زیر عظمت آسمان پرستاره قدم نزده باشد و آن حس بهت، شعف و جرقه خوردن قوه تخیل را تجربه نکرده باشد؟

اما به گفته او، صرف این که کودکان از دست رفتن طبیعت را احساس نمی‌کنند، به این معنی نیست که قطع تماس با طبیعت بر سلامت جسمی و روحی آنها اثر نمی‌گذارد.

محققان دانشگاه واشنگتن می‌گویند که بیماری‌های روانی و مشکلات تعادل روحی در نواحی شهری بیش‌تر است و هر چند این امر می‌تواند علل مختلفی داشته باشد، اما دسترسی محدودتر به طبیعت از عوامل آن است.

پروفسور کان گفت: ادبیات علمی موید این فرضیه است که تعامل با طبیعت به نتایج بهتری برای سلامت جسم و روان منجر می‌شود. اگر به اطراف خود نگاهی بیاندازید، شاهد بیماری‌های زیادی خواهید بود. مثلا یک سوم مردم در آمریکا چاقی مفرط دارند. حدود دو سوم اضافه وزن دارند. حدود 10 درصد مردم در آمریکا داروی ضدافسردگی مصرف می‌کنند. آمار آسم در این کشور 7 درصد است.

وی افزود: ما یک جامعه سالم نیستیم. اما معیار خود را برای سنجش آنچه حالت نرمال است، با شرایط تازه منطبق کرده‌ایم. باید از وجود بیماری‌ها در این ابعاد وحشت‌زده باشیم، اما به آن عادت کرده‌ایم.

کارشناسان می‌گویند که دور افتادن بشر از طبیعت، علاوه بر سلامتی، تبعات بزرگ دیگری هم دارد: جامعه‌ای که طبیعت را نشناسد به آن علاقه نخواهد داشت و برای حفظ آن تلاش نخواهد کرد."

پروفسور کان به مطالعه‌ای با کمک همکارش در سال 1995 اشاره می‌کند و می‌گوید که در آن سال با ده‌ها دانش‌آموز دبستانی در شهر ساحلی هوستون تگزاس گفت و گو کرد و این کودکان از اهمیت مشکلات زیست محیطی در زندگی خود سخن گفتند. دو سوم آنها گفتند که از مشکل آلودگی هوا و آب خبر دارند.

از همین کودکان پرسیده شد که آیا شهر محل زندگی آن‌ها از مشکل آلودگی هوا و آب‌های ساحلی رنج می‌برد؟ فقط یک سوم آنها از این آلودگی خبر داشتند در حالی که به گفته پروفسور کان، هوستون به دلیل صنایع نفتی یکی از آلوده‌ترین شهرهای آمریکاست.

او در توضیح این پدیده گفت: برای این که بفهمیم آلودگی واقعا چیست، باید محیط آلوده را با محیط سالم‌تر مقایسه کنید. متاسفانه کودکان شرکت‌کننده در آن مطالعه تجربه کمی از محیط‌های پاکیزه‌تر داشتند.

او این پدیده را نسیان نسلی در قبال محیط زیست توصیف می‌کند و می‌گوید: حل مشکلاتی مثل تغییرات آب و هوایی حتی وقتی می‌دانیم که چنین مشکلی وجود دارد، دشوار است. اما حل مشکلاتی که مردم فکر نمی‌کنند یک معضل است دشوارتر خواهد بود. اگر با چیزی تماس نداشته باشیم به آن علاقه نخواهیم داشت و اگر به چیزی علاقه نداشته باشیم برای حفظ و نجات آن کوشش نخواهیم کرد".

  • کلید مشکل

راه برون‌رفت از این معضل تا حدودی ساختن شهرهایی با فضای سبز کافی است.

محققان می‌گویند که می‌توان در شهرها به حالت طبیعی رسید، اما نه در ابعاد و با سرعتی که بشر در حال ساخت و ساز در بسیاری شهرهاست. به گفته آنها هیچ چیز طبیعی در مورد کلان‌شهرها وجود ندارد.

به توصیه آنها، چاره فوری این است که سراغ طبیعت بروید. کودکان را به جایی سرسبز یا کنار آب به پیاده‌روی ببرید. بگذارید هوای تازه را روی پوستشان حس کنند.

اما پروفسور کان می‌گوید: "طبیعت شهری نیمی از داستان است. نیم دیگر طبیعت وحشی است. نیاز به طبیعت وحشی به تاریخ تکامل ما برمی‌گردد. ما می‌توانیم عاشق طبیعت خالص باشیم. می‌توانیم از آن بترسیم. طبیعت وحشی می‌تواند به ما جان دهد. آیا می‌توانیم در شهر با طبیعت وحشی تماس داشته باشیم؟ بله صد در صد. برای مثال وسط باران تند راه بروید و آنجاست که با طبیعتی بزرگ، افسارگسیخته و آزاد روبرو می‌شوید".

به گفته کان، کودکان را به تماس با طبیعت تشویق کنید. اگر در نزدیکی خود پارک بزرگ و سرسبزی ندارید، دستکم از خانه بیرون بروید. از میز و تردمیل دور شوید. باغ‌های شهری جای خوبی است. گل‌ها را بو کنید. پنجره‌ها را باز کنید، بگذارید هوا بیاید. به صدای پرنده‌ها گوش کنید. به جایی که آب هست بروید. کفش‌هایتان را در بیاورید و جریان آب را حس کنید".

همه اینهاست که به گفته محققان، اهمیت طراحی شهر و امکان دسترسی به فضاهای طبیعی را نشان می‌دهد.

این گروه به عنوان یک راه‌حل توصیه می‌کند که مقام‌های شهری می‌توانند از سازندگان ساختمان‌ها بخواهند پنجره‌ها را طوری بسازند که باز شود تا هوای تازه و نور طبیعی وارد شود، یا می‌توان روی بام‌ها باغ و باغچه یا حتی کشاورزی شهری ایجاد کرد، هدف باید احیای تماس با طبیعت زنده باشد.

منبع:همشهری انلاین
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۹
پیمان صاحبی


رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری گفت: منشاء گرد و غبار در شمال سیستان و بلوچستان، افغانستان است که برای رفع این پدیده باید مطالعات جامع با هماهنگی دو کشور انجام شود.

به گزارش ایرنا خداکرم جلالی در کارگروه آب و کشاورزی سیستان و بلوچستان در زاهدان اظهار داشت: تالاب بین‌المللی هامون در انتهای حوضه آبخیزداری ایران واقع شده که بیش‌تر آن در افغانستان است و رفع مشکل گرد و غبار نیاز به مطالعات جامع دارد.

وی گفت: ایران جزو 10 کشور نخست جهان به دلیل داشتن تجربه بیابان‌زدایی است به گونه‌ای که 20 میلیون هکتار فرسایش بادی در کشور وجود دارد.

وی ادامه داد: هفت میلیون هکتار کانون بحرانی در کشور وجود دارد که بخشی از آن در سیستان و بلوچستان است.

رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری افزود: دولت اقدامات خوبی برای تثبیت شن‌های روان در زمین‌های سیستان انجام داده که با توجه به شرایط اقلیمی منطقه باید برای حفاظت و پایداری این اراضی اقدامات مهمی صورت گیرد.

جلالی بیان کرد: زمین‌های رها شده در شمال سیستان و بلوچستان یکی از مشکلات اساسی این منطقه است که باید با مشارکت مردم، هدایت و مدیریت استانداری تعیین تکلیف شوند.

وی گفت: پروژه بین‌المللی منارید در حال اجرا در شمال سیستان و بلوچستان بهترین الگوی توسعه روستایی در کشور است که با همکاری همه دستگاه‌ها و توجه به مسائل منطقه با رویکرد جامع نگری و مشارکت مردم موفق بوده است.

پروژه منارید به منظور تمرین مدیریت پایدار منابع آب و اراضی از محل اعتبارات صندوق جهانی تسهیلات محیط زیست (GEF) و با همکاری دفتر برنامه عمران ملل متحد (UNDP) در شمال سیستان و بلوچستان در حال اجرا است.

وی تصریح کرد: شرایط اقلیمی منطقه سیستان مقداری کارها و طرح‌های ما را با مشکل اساسی روبرو کرده است.

وی افزود: سالانه 10 هزار هکتار برای تثبیت شن‌های روان دشت سیستان در برنامه منابع طبیعی است.

رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری گفت: احداث بادشکن به وسیله کشت درختان مثمر مانند زیتون و سنجد نیز در دستور کار قرار دارد.

جلالی افزود: عده ای از مردم سیستان از درختان کشت شده در تالاب هامون سیستان برای تامین سوخت مورد نیاز خود استفاده می‌کنند که این یکی از چالش‌های است که با آن مواجه هستیم و باید فکر اساسی برای این موضوع شود.

معاون سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، معاون آب و خاک وزیر جهاد کشاورزی و رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری به منظور بازدید از طرح عظیم 46 هزار هکتاری آبرسانی به زمینه‌های منطقه سیستان روز گذشته به شمال سیستان و بلوچستان سفر کردند.

منبع:همشهری آنلاین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۵
پیمان صاحبی


سازمان حفاظت محیط‌زیست حیطه‌ مسوولیت‌های گسترده‌ای دارد و اصلا بودجه و ساختارش متناسب با مسوولیت‌هایش نیست‌ ولی با توجه به محدودیت‌ها و مشکلاتی که دولت دارد، مدیران و مجموعه‌ سازمان با تمام توان و فداکارانه تلاش می‌کنند.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جهان صنعت گفت و گویی با معصومه ابتکار رییس سازمان حفاظت محیط زیست داشته که در زیر می خوانید:

پس ما فعلا نمی‌توانیم در زمینه مبارزه با منشا خارجی ریزگردها کاری کنیم؟
متاسفانه فعلا این واقعیت وجود دارد. اقدام دیگر که در دولت قبل انجام شد ایجاد صندوق منطقه ای بود که متاسفانه عربستان سعودی مخالفت کرد و مانع شکل‌گیری آن شد. ما خیلی تلاش کردیم که در سال ۹۲ این کار انجام شود اما نشد.

تا اینکه سرانجام به سازمان ملل شکایت کردیم و آنها بعد از پیگیری‌های زیاد قبول کردند. سال گذشته قطع نامه ای امضا و دبیر کل سازمان ملل مکلف شد تمام کانون های گرد و غبار دنیا را شناسایی کند و کارهای مطالعاتی وسیعی برای آن انجام شود. مقرر شده عوامل و راهکارهای فنی بین کشورها مبادله شود. ماه قبل یک قطعنامه برای گرد و غبار در سازمان منطقه‌ی آسیا (اسکاپ) گرفتیم که خیلی کار مهمی بود. یک اجلاس منطقه‌ای را هم پیشنهاد دادیم که برگزار شود.

یک اجلاس بین‌المللی در ایران برگزار می‌شود که مشاوران و کارشناسان بین‌المللی حضور یابند تا به جز فناوری‌هایی که در ایران داریم، مالچ و بادگیرها و کاشت نهال را با هم مبادله کنند. سال گذشته اولین اجلاس بین‌المللی در رابطه با گرد و غبارها در اهواز برگزار شد. مشاوران بین‌المللی در زمینه‌ پیش‌بینی و مدل‌سازی گرد و غبار و واکنش سریع در برابر آن، در ایران حاضر شدند.


این قطعنامه‌هایی که در مجامع بین‌المللی ثبت می‌شوند، واقعا در حل معضل تاثیر دارند؟
در جلسه سازمان ملل آقای بان کی مون مکلف شد ترتیب انجام مطالعه‌ای برای شناسایی کانون‌های جهانی را بدهد. این در حد خود بسیار ارزشمند است. سازمان ملل به این موضوع وارد شده است. این مساله اصلا برای سازمان ملل موضوعیت نداشت. آخرین قطعنامه این است که بر اساس مطالعات انجام شده، ساز‌و‌کارهای مقابله با گرد و غبار و همچنین ساز‌و‌کارهای مالی ازجمله تشکیل صندوق برای حمایت از این طرح‌ها ایجاد شود. اگر ما پیگیر باشیم و بخواهیم، آنها خیلی می‌توانند کمک کنند. وقتی راه‌ها در سطح منطقه بسته بود، ما یا می‌توانستیم موضوع را رها کرده و بی‌تفاوت باشیم، یا آن را در سطح بزرگ‌تری ببریم، پیگیر و مدعی باشیم و بخواهیم که دنیا به آن رسیدگی کند. بالاخره وقتی در قسمتی از دنیا ناامنی اتفاق می‌افتد، سازمان ملل که ایجاد شده برای تامین امنیت و صلح در جهان هم وظیفه دارد، کمک کند.


چرا با ترکیه مستقیما وارد تعامل نمی‌شوید؟
فکر می‌کنم وزارت نیرو و وزارت خارجه با ترکیه وارد تعامل شده‌اند. این مسوولیت وزارت خارجه است.


آیا شما و سازمان محیط‌زیست از آنها پیگیری موضوع را خواسته‌اید؟
بله ما رسما خواسته‌ایم. دولت هم می‌داند و از پارسال خیلی جدی در این موضوع وارد شده‌ایم و خیلی جدی از وزارت خارجه خواسته‌ایم. بالاخره وزارت خارجه هم باید در مجموعه‌ معادلات و روابطی که با این کشورها دارد این موضوعات مهم را ببیند.


برسیم به وضعیت آتش‌سوزی جنگل‌ها که امسال هم به میزان زیادی رخ داد. آیا وعده‌ای که سال گذشته برای تهیه‌ هلیکوپتر آبپاش دادید، عملیاتی شد.
بله این کار عملیاتی شده و چندی پیش گزارشی از میان‌جنگل داشتیم‌ که منطقه‌ای حفاظت شده در فسا در استان فارس بود. همان جا فورا هلیکوپتر آمده و نیرو آورده است. مردم هم آمدند و کمک کردند و با پیش‌بینی‌هایی که صورت گرفته بود خوشبختانه عملیات اطفا خیلی سریع انجام شد. ما اخیرا جلسه‌ای در وزارت کشور داشتیم و یک ساز‌و‌کار تعریف کردیم که با همکاری نیروهای مسلح، وزارت دفاع به نمایندگی، سازمان جنگل‌ها و مراتع، سازمان محیط‌زیست و سازمان مدیریت بحران‌ در زمانی که وقوع آتش‌سوزی پیش‌بینی می‌شود یا در حال وقوع است فورا با فرماندهی سازمان محیط‌زیست در داخل مناطق حفاظت شده و فرماندهی سازمان جنگل‌ها در داخل منابع طبیعی ارزیابی لازم صورت گرفته و درخواست کمک و پشتیبانی هوایی به شکل انتقال نیرو و انتقال آب ارسال شود. نیروهای مسلح نیز این هماهنگی را انجام داده‌اند و اکنون در ۱۴ نقطه‌ کشور ۴۲ مورد بالگرد مستقر داریم.


این اقدامات تازه انجام شده؟
بله.


یعنی در آتش‌سوزی چندی پیش در پاسارگاد شیراز این امکانات موجود نبود؟
بود‌ اما تا نظم و ترتیب لازم بر امور حاکم شود مدتی زمان لازم داشت.
آنجا هم مانند ایلام، مردم ناچار شدند به کمک بروند، خصوصا که منطقه صعب‌العبور بود‌ و گویا هلیکوپتر آبپاش در صحنه نبوده.
آنجا شرایط خاص خودش را دارد. اگر بالگرد هم بیاید مردم نباید صحنه را ترک کنند‌ چون اگر بخواهیم سریع رسیدگی کنیم دستِ آخر این مردمند که می‌توانند کمک کنند. اگر بخواهیم پیشگیری کنیم نیز باید روی مردم حساب کنیم‌ چرا‌که به نظر می‌رسد اکثر این موارد، عمدی یا سهوی، کار خود مردم است. مردم باید بیاموزند که در فصل تابستان و در هوای گرم، در مناطق طبیعی آتش روشن نکنند.

یک جرقه باعث سرایت آتش می‌شود و تا خبر دهند و اقدامی درخور‌ انجام شود، نصف جنگل سوخته است. مردم باید احساس مسوولیت کنند و اگر جایی آتش‌سوزی دیدند فورا اطلاع‌رسانی کنند. شماره تلفن منابع طبیعی ۱۵۰۴ و تلفن ما ۱۵۴۰ است. ما جنگل‌های خیلی کمی در ایران داریم. جنگل‌های زاگرس و هیرکانی بسیار با‌ارزشند. اینها میراث ماست.

این چیزی نیست که بتوان گفت فقط چند دستگاه مسوولیت دارند. همه باید احساس مسوولیت کنیم‌ بنابراین در حال حاضر ساز‌و‌کار را داریم، هلیکوپترها مستقرند و هماهنگی میان وزارت کشور، وزارت دفاع، سازمان جنگل‌ها و سازمان محیط‌زیست برقرار شده است.‌ سال گذشته ۱۷ مانور در کشور انجام دادیم. با وجود افزایش تعداد حوادث آتش‌سوزی، به خاطر آمادگی به دست آمده در مانورها مساحت مناطق سوخته 40 درصد کاهش داشت. در این زمینه نیروی انتظامی، هلال‌احمر، بسیج، روستاییان و جوامع محلی، استانداری‌ها و فرمانداری‌ها همکاری بسیار خوبی دارند. این مانورها امسال هم برگزار خواهد شد. با سازمان مدیریت بحران در رابطه با سیستم‌ها و سنسورهایی که در چند نقطه‌ کشور کار گذاشته‌ایم از جمله گلستان مشغول همکاری هستیم.

اگر دما بالا برود این تجهیزات پیش‌بینی ریسک آتش‌سوزی را انجام می‌دهند که البته بیشتر آتش‌سوزی‌هایی را در بر می‌گیرد که به دلایل طبیعی رخ می‌دهند. همچنین از پایش تصاویر ماهواره‌ای به صورت Real-time (بلادرنگ) و آنلاین استفاده خواهیم کرد. در بسیاری از مناطق برای تعبیه‌ دوربین برنامه داریم. پارک ملی کلاه قاضی در اصفهان با ۱۶ دوربین به طور کامل و تمام وقت رصد و کوچک‌ترین حادثه‌ای توسط محیط‌بانان کنترل می‌شود. محیط‌بانان ما در مهار آتش آموزش‌های خیلی خوبی در این دوره دیده‌اند‌ و یگان محیط‌بانی سازمان محیط‌زیست بسیار تقویت شده است. سال ۹۳،۸۵۰ نفر را آموزش دادیم. امسال ۶۰۰ نفر آموزش‌های متمرکز، عملی، تخصصی، ‌حقوقی، سلاح و‌... دیده‌اند. آموزش‌های بین‌المللی را شروع کرده‌ایم. ۱۲ نفر آغاز سال در اتریش آموزش دیدند. ظرف چند ماه آینده سری دوم هم برای آموزش اعزام می‌شوند.


به تازگی برخی دغدغه‌مندان محیط‌زیست نسبت به عملیات مالچ‌پاشی اعتراض کرده و گفته‌اند برای سلامتی خاک و محیط زیست مضر است.

آیا این موضوع شایعه است؟ همچنین عده‌ای از موافقان مالچ‌پاشی می‌گویند وزارت نفت مالچ را لیتری ۱۲۰۰ تا دو هزار تومان به سازمان محیط‌زیست می‌فروشد. یعنی با قیمتی بسیار بالا که عملا امکان مالچ پاشی را از سازمان محیط‌زیست می‌گیرد. آیا این موضوع صحت دارد؟


طی یکی دو سال اخیر از سوی ۷۵ مورد از شرکت‌های دانش‌بنیان و مراکز پژوهشی، مالچ‌های بیولوژیک و پلیمری پیشنهاد شده که جایگزین مالچ نفتی شود. تمام اینها در برنامه‌ آزمون و کنترل و طی جلسات تخصصی بررسی شده و آنها که قابلیت آزمایش در فیلد را دارند، از لحاظ میزان قدرت تثبیت روی خاک آزمایش می‌شوند. حتی در حاشیه‌ دریاچه‌ ارومیه مالچ بیولوژیک استفاده شده و خاک را تثبیت کرده بود که روی آن بتوانند نهال بکارند. واقعیت این است که مالچ نفتی در تثبیت خاک خوب جواب می‌دهد. در سفری که با آقای جهانگیری به سیستان و بلوچستان و مرز میلک داشتیم، دیدیم مالچ‌پاشی اطراف جاده که ۵۰ سال پیش انجام شده بود هنوز مانع حرکت شن‌های روان و گرد و خاک می‌شد. تمام بوته‌های بزرگی که آنجا رشد کرده به خاطر این مالچ است که خاک را نگه‌داشته. اما بله، آلودگی دارد. برای خاک ضرر دارد ولی بعضی مواقع مجبورید تعادلی برقرار کنید.

باید بتوانیم از مالچی با تاثیر بلندمدت و در اشل 8/2 میلیون هکتار استفاده کنیم. وقتی عملیاتی انجام می‌شود دولت خیلی هزینه می‌کند. خوزستان ۴۰۰ هزار هکتار است. دوستان می‌گویند چرا کاری نمی‌کنید. اشل کار را نمی‌دانند. در اوج گرد و غبار قبلی خبرنگاری می‌گفت دستگاهی هست که آب را به ارتفاع ۶۰ متر به هوا می‌پاشد. دستگاه را استفاده کنید و مشکل گرد و غبار را سامان دهید. گفتم این جبهه‌ خاکی که از عراق می‌آید هشت کیلومتر ارتفاع دارد. شما می‌گویید 60 متر را آب پاشی می‌کند؟ این مفهوم دارد؟ در مورد وزارت نفت هم، این وزارتخانه می‌گوید اگر دستوری برای تامین مالچ مجانی داشته باشم این کار را انجام می‌دهم.


گویا زمان ریاست احمدی‌نژاد بر دولت، توزیع مجانی مالچ متوقف شد.


این هم بحثی است که آن موقع مطرح بوده. در حال حاضر سازمان جنگل‌ها در این موضوع با وزارت نفت به ساز‌و‌کاری رسیده‌اند. وزارت نفت اقداماتی در خوزستان انجام داده و کارهای دیگری نیز هست که باید انجام دهد.


در حال حاضر مالچ را به چه قیمتی با سازمان حساب می‌کنند؟
نمی‌دانم. سازمان جنگل‌ها دارد این کار را دنبال می‌کند.


مدیر گرد و غبار سازمان محیط‌زیست این خبر را اعلام کرده است.

ایشان گفته مالچ را لیتری 200۰- 1200 تومان می‌خریم و خواسته به طور رایگان در اختیار سازمان قرار گیرد چون سازمان آنقدر بودجه برای خرید با این قیمت ندارد.
خب وزارت نفت هم می‌گوید هر چیزی حساب و کتابی دارد. این قطعا قابل مذاکره است. وقتی مجبوریم برای این طرح‌ها از مالچ نفتی استفاده کنیم باید پیش برویم چون این یک تهدید برای امنیت کشور ماست.

ساز‌و‌کارهای مدیریتی، فنی و مطالعاتی کار در دولت یازدهم انجام شده است. اینها باید سال‌ها قبل انجام می‌شد. من به شما و مردم اطمینان می‌دهم در ۳۳ ماه گذشته تمام ظرفیت دانشگاهی کشور و مراکز پژوهشی ما در موضوع مالچ فعالند. ما تمام توان، ظرفیت علمی، فنی و پژوهشی کشور را به کار گرفته‌ایم. امروزه برای پیش‌بینی در زمان مناسب، سیستم‌های جهانی هواشناسی هست که بتوانند از روی نقشه‌ها طوفان‌ها را رصد کرده و مردم شهرهای مرزی را پیش از رسیدن موج گرد و غبار آگاه کنند.

مردم شهرهای غربی ما باید با چسب‌های مخصوص پنجره‌های منازل خود را در برابر ورود گرد و غبار مقاوم کرده و از سیستم‌های تهویه‌ خوب استفاده کنند. یک شرکت دانش‌بنیان در سیستان و بلوچستان داریم که پارچه‌ای طراحی کرده تا جلوی ورود گرد و خاک به کولرهای آبی را می‌گیرد. دولت یک دستورالعمل درباره‌ سیستم‌های حمل‌و‌نقل عمومی دارد که باید به طور کامل اجرا شود.

سیستم‌های درمانی وزارت بهداشت در این زمینه مسوولیت دارند و باید در حال آماده‌باش کامل باشند. همه‌ سازمان‌ها از هواشناسی گرفته تا سازمان مدیریت بحران و صداوسیما مسوولیت دارند. مردم را باید در این مسایل آموزش داد. باید بدانند چطور با مساله مواجهه‌ صحیحی داشته باشند.


آیا شما توانسته‌اید با صدا و سیما تعامل کنید که هر هفته تعداد ساعات مشخصی را به آموزش مردم در زمینه‌ گرد و غبار اختصاص دهد؟
بله. یک کارگروه مشترک هست که در آن کارگروه کارهایی شروع شده است. به نظر، آمادگی مردم خط اول مبارزه با گرد و غبار است. اگر لازم است باید کمیته‌ بحران تشکیل شود. ما این را دستورالعمل کرده‌ایم و به استانداران گفته‌ایم که اولین قدم تشکیل کمیته‌ بحران است. وقتی هواشناسی از وقوع توفان خبر می‌دهد، باید فورا کمیته تشکیل شود. مدیریت بحران اگر لازم است باید استان را تعطیل اعلام کند.


سابقه این امر در اهواز، زمستان سال 93 که چند روز شهر تعطیل شد، نشان داده مدیریت بحران خیلی بد عمل می‌کند. یک روز می‌گذرد و فردای آن، وسط روز تازه اعلام می‌شود که امروز تعطیل است.

اینها دیگر هماهنگی‌هایی است که ان‌شاءالله از این به بعد بهتر اعمال می‌شود.


وضعیت اعتبارات سازمان چگونه است؟ تعدادی از دغدغه‌مندان می‌گویند بودجه‌ سازمان برای بسیاری از موارد کم است.
سازمان حفاظت محیط‌زیست حیطه‌ مسوولیت‌های گسترده‌ای دارد و اصلا بودجه و ساختارش متناسب با مسوولیت‌هایش نیست‌ ولی با توجه به محدودیت‌ها و مشکلاتی که دولت دارد، مدیران و مجموعه‌ سازمان با تمام توان و فداکارانه تلاش می‌کنند.


آیا در حال حاضر بودجه‌ای که برای ریزگرد اختصاص داده شده، متناسب با نیاز سازمان و کشور است؟
سال گذشته مجلس یک بار یک مورد بودجه را حذف و یک بار مورد دیگری را تایید کرد. با توجه به مبلغی که مجلس نهم تخصیص داد، در مجموع بودجه‌ ما در موضوع گرد و غبار کم شد. امیدواریم امسال بیشتر به این مشکل توجه شود. امسال اعتبارات مربوط به بحران پیش‌بینی شده که سهمی از آن متعلق به سازمان جنگل‌هاست، برای طرح‌های نهال‌کاری و مالچ‌پاشی. پارسال با استفاده از سهم سازمان محیط‌زیست دستگاه‌های سنجش گرد و غبار را خریداری کردیم. الان تقریبا تمام استان‌های مرزی غرب کشور همه دستگاه سنجش دارند. اینکه مدیران اعلام می‌کنند گرد و غبار مثلا پنج برابر حد مجاز است، با استفاده از همین دستگاه‌هاست. شبکه‌ سنجش آلودگی هوا را در کشور تکمیل می‌کنیم که بتوانیم درست پیش‌بینی و به موقع اطلاع‌رسانی و روی موضوع برنامه‌ریزی کنیم.

امسال مطالعات ما تکمیل خواهد شد. متاسفانه سال‌های پیش مطالعه‌ جدی صورت نگرفته و آنچه با جدیت انجام‌شده در همین دو سال بوده است. با این وضع اعتبارات دولت، با محدودیت‌ها و مشکلات، کار واقعا خوب پیش رفته. همه‌ توان‌مان را به کار بسته‌ایم، اما خب اِشل کار خیلی عظیم است. بخش‌هایی از مناطق تولیدکننده‌‌ گرد و غبار در اختیار داعش است. ان‌شاء‌الله ما عرصه‌ سرزمین خودمان را بتوانیم به درستی کار کنیم. به نظر من همان قطعنامه‌های سازمان ملل خیلی خوب است و یک فضای خوب بین‌المللی ساخته و کمک می‌کند که عراق هم از سازمان ملل کمک بگیرد. قطعنامه زمینه را ایجاد کرده است.

از سویی دیگر یکی از کانون‌های تولید ریزگرد، عربستان است و این کشور هم باید احساس مسوولیت کند. ضمنا ما کار دیگری نیز می‌کنیم که از پارسال شروع کرده‌ایم. هر مورد توفان گرد و غبار از هر جا روی ایران اثر بگذارد ما آن را ثبت می‌کنیم، اطلاعات ماهواره‌ای را با داده‌های زمینی تطبیق می‌دهیم، گزارش تهیه کرده و به عنوان ثبت یک واقعه‌ گرد و غبار که از بیرون روی ایران اثر می‌گذارد، به وزارت امور خارجه اطلاع می‌دهیم. این وزارت گزارش را در مراجع بین‌المللی منعکس می‌کند و این گزارشات به عنوان ادعای ایران جمع می‌شود. این کار دفاع از حقوق مردم ایران است در قبال وقایعی که از خارج بر آنها تحمیل می‌شود.


سه سال از دولت آقای روحانی گذشت. از عملکرد خودتان در این مدت راضی هستید‌؟ ضمنا چرا از طریق شبکه‌های اجتماعی و مصاحبه، فعالیت‌های انجام‌شده را به صورت گسترده اطلاع‌رسانی نمی‌کنید؟ به نظر می‌رسد مردم استان‌های درگیر گرد و غبار، به این دلگرمی نیاز دارند که بدانند رهایشان نکرده‌اید. بر اساس نوشته‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی، مردم خوزستان، مردم سیستان‌و‌بلوچستان و... به شدت احساس می‌کنند تنها مانده‌اند.


پیشنهاد خیلی خوبی است و حتما عمل می‌کنیم. در شبکه‌های اجتماعی بیشتر درباره‌ فعالیت‌های سازمان توضیح خواهیم داد. بخشی از انتقادات مردمی است اما واقعا نوعی جنگ روانی سازمان‌یافته نیز علیه ابتکار و دولت وجود دارد. در حد توان خود جوابگو هستم و تلاش می‌کنم. این دولت به هیچ عنوان موضوع را فراموش نکرده است. دولت قبل قطعا کار را به این نقطه رساند که با بحران مواجه شدیم. البته در سطح بین‌الملل انصافا با عراق کار کرده بود‌ اما داخل کشور و تالاب‌ها رها شده بودند. در حال حاضر یقینا وضع خوزستان نسبت به سال پیش بهتر شده است. بدون شک با همه‌ مشکلاتی که این استان داشته از نظر تعداد روزها و دوز گرد و غبار و شدت آن، وضع بهتر شده. کانون گرد و غبار هورالعظیم از بین رفته و این تالاب الان آبگیری شده است.

شادگان کاملا آب‌گیری شده. بارندگی، کاشت نهال و مالچ‌پاشی گرد و غبار مناطقی در شمال اهواز و مناطق حساس آن را کنترل کرده. در بحث کاهش آلودگی هوا، نیروگاه رامین شش- هفت ماه است گاز طبیعی می‌سوزاند. قبل از آن مازوت می‌سوزاند. یک سال است در شهر اهواز بنزین یورو ۴ توزیع می‌شود.

اینها روی هوای اهواز خیلی تاثیر دارد. همه‌ اندازه‌گیری‌های ما این را نشان می‌دهد. اما متاسفانه گرد و غباری که از خارج استان می‌آید، کانون‌های بسیار گسترده‌ای دارد. ۴۰۰ هزار هکتار است. نه ابتکار و نه هیچ‌کس دیگر معجزه نمی‌تواند بکند. زمان لازم است. اما برنامه داریم. فراموش نکرده‌ایم و داریم تلاش می‌کنیم. من شش سفر به خوزستان داشته‌ام. چه کسی می‌تواند بگوید خوزستان فراموش شده است؟ خوزستان بدترین شرایط را از نظر مسایل محیط‌زیست داشته و دارد. استاندار جدید که آمده باید اولین ماموریت خود را برای حل مسایل محیط‌زیست انجام دهد.
اینکه جنوب کشور رها شده است در دیگاه بسیاری افراد وجود دارد. من از فعالیت‌های زیست‌محیطی انجام شده خبر دارم اما به لحاظ معیشتی، اقتصادی و بیکاری وضع منطقه بسیار بد است.


به لحاظ معیشتی بزرگ‌ترین طرح کشاورزی دولت در خوزستان اجرا می‌شود. ۳۰۰ هزار هکتار آبیاری تحت فشار و اصلاح اراضی منطقه انجام می‌شود. اشتغال بسیار زیادی در بخش کشاورزی ایجاد کرده است. دولت برای خوزستان کارهای بزرگی می‌کند. سال گذشته شورای عالی آب ۱۰۰ میلیارد تومان برای احیای رودخانه‌‌ کارون به عنوان بودجه‌ یک سال اختصاص داد تا بتواند کارون را از آلودگی‌ها و مشکلاتی که دارد نجات دهد.

در همین دوره با پیگیری سازمان محیط‌زیست، ده‌ها مورد سیستم تصفیه‌ فاضلاب و پساب، آن هم در این شرایط سخت اقتصادی تعبیه شده است. من خودم دو واحد نیشکر در آنجا افتتاح کردم. اینها را باید دید. البته ما هم فعالیت خود را در شبکه‌های اجتماعی بیشتر خواهیم کرد. منتها جوسازی و خبرسازی و جنگ روانی علیه دولت و متهم کردن و تخریب خیلی شدید است. اما تلاش و زحمات همکاران ما در سازمان محیط‌زیست، برای مردم استان‌ها کاملا مشهود است. باید تاکید کنم اشل تاثیرگذاری مسائل محیط‌زیست، لحظه‌ای، آنی و ضربتی نیست. بلندمدت است.

ما موفق شدیم ظرف تنها ۳۰ ماه، دریاچه‌ ارومیه را از آن وضعیت فاجعه‌بار برسانیم به اینجا که تراز آن یک متر بالا آمده‌ یا در آلودگی هوا، دولت ظرف ۳۰ ماه کاری کرده که بنزین پتروشیمی از فضای شهرها بیرون رفته. همین بنزین پتروشیمی، ‌فقط همین یک مورد برای این دولت دستاورد مهمی است. در حالی که ده‌ها دستاورد مثل این فقط در بحث آلودگی هوا داریم. یعنی کیفیت هوای شهرهای بزرگ ما نسبت به آنچه در سال ۹۲ بود بسیار بهتر است. ۳۵ میلیون شهروند الان دارند در هوای سالم‌تر تنفس می‌کنند. کرج یک کلانشهر است. وضعیت آلودگی هوایش اسفناک بوده. در همین دو سال و نیم بنزین پتروشیمی حذف شده، بنزین یورو ۴ آمده، گازوئیل یورو ۴ آمده و در تمام جایگاه‌ها توزیع شده است. طرح جمع‌آوری گازهای همراه تا 80 درصد انجام شده. نیروگاه‌های شهید رجایی و منتظرالقائم دیگر مازوت مصرف نمی‌کنند. در حالی که پیش از این تمام آلودگی آن وارد کرج می‌شده است.


نیروگاه نکا هنوز دارد مازوت مصرف می‌کند.


آن هم درست می‌شود. نکا با کلانشهرها فاصله دارد. آلودگی هوا هنوز ادامه دارد و تمام مشکلاتش حل نشده. برنامه کاهش آلودگی هوا ۱۰ تا ۱۵ ساله است. آقای رییس‌جمهور دستور داده‌اند به صورت ضربتی برای حذف خودروهای فرسوده اقدام شود.

در حال حاضر سه، چهار ماه است دولت دارد ضربتی کار می‌کند. تاثیرات اینها بلندمدت است. مردم تهران، خوزستان، کرمانشاه، ایلام و همه این را بدانند؛ یک موقع هم بنزین پتروشیمی تنفس می‌کردند، هم گازوییل با گوگرد ۷۰۰۰، هم مازوت و هم گرد و غبار؛ چهار پارامتر مهم بسیار خطرناک برای هوا. این دولت بَنزن و بنزین پتروشیمی، گوگرد پتروشیمی و مازوت را حذف کرده. گرد و غبار مشکلی نیست که بشود با این سرعت حل کرد.

منشا خارجی هم دارد چه می‌توان کرد. کانون‌هایش در اختیار داعش است. ما 8/2 میلیون هکتار داریم و عراق هشت میلیون هکتار کانون بحرانی گرد و غبار دارد. این معضل جدی و مهم ماست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۳
پیمان صاحبی


 

موج امید به ارومیه رسیده است

درماه های پایانی دوره دو ساله تثبیت دریاچه ارومیه به سراغ «عیسی کلانتری» دبیر و مجری ستاد احیای دریاچه ارومیه و مشاور رئیس جمهوری در امور آب، کشاورزی و محیط زیست رفتیم تا از آخرین وضعیت این دریاچه بزرگ شور جهان مطلع شویم. کلانتری که مانند همیشه صریح صحبت می کرد، برایمان گفت که تنها دغدغه‌اش در این مدت این بوده که احتمال کمی وجود داشته این دریاچه احیا نشود، اما این خبر خوب را هم به مردم داد که دیگر نگران نباشند چرا که دریاچه ارومیه زنده است. البته بارها تأکید کرد که نقشه راه مشخص بوده و اجرای پروژه ها منوط به تأمین اعتبار است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، وی که با تجربه 13 ساله در وزارت کشاورزی در سال 92 ، بدنبال وعده انتخاباتی «حسن روحانی» رئیس جمهوری، این مسئولیت را برعهده گرفته ضمن قدردانی از حمایت‌های سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و وزارت نیرو به خاطر عملکردشان در جریان احیای دریاچه ارومیه، انتقادهایی هم به متولیان محیط‌ زیست داشت چراکه به گفته او این سازمان در عرصه 103 هزار هکتاری که ستاد برای پارک حیات وحش درجنوب دریاچه در نظر گرفته و اعتبار آن نیز تأمین شده، هنوز ورود نکرده است.ماحصل گفت و‌گوی‌مان با دکتر کلانتری در پی‌ می آید.

مردم، شادمان از احیای دریاچه

دریاچه ارومیه این روزها موجی از امید را میان اهالی منطقه راه انداخته که در آینده‌ای نه چندان دور بار دیگر شاهد نشاط سال‌های قبل به دریاچه خواهیم بود. هرچند حال و هوای دریاچه هنوز با زمانی که مملو از آب بود و محیطی نشاط‌آور و مفرح را برای اهالی منطقه ساخته بود و چون نگینی فیروزه‌ای در دل خطه آذربایجان می‌درخشید و نظر هر گردشگری را به خود جلب می‌کرد، فاصله دارد، اما گزارش میدانی ما حاکی است که امسال روند احیای این دریاچه برای عامه مردم نیزقابل لمس است. هرچند بیشتر آنان وضعیت بارندگی مناسب امسال آذربایجان غربی را دخیل در این مسأله می‌دانند، اما می‌گویند که اگر ستاد احیای دریاچه و دولت پا پیش گذارند و همچنان اعتبار لازم به آن داده شود دریاچه ما باز همان دریاچه می‌شود.


«علی احمدی» از اهالی ارومیه که میهمانان تهرانی‌اش را برای دیدن دریاچه ارومیه به کنار ساحل آورده می‌گوید دو سه سال پیش اگر به اینجا می‌آمدی خبری از موج در دریاچه نبود و ساحل چنان پسروی کرده بود که وجود گرد سفید نمک را می‌توانستی در لای گرد و خاک ببینی ولی الان وضعیت خیلی بهتر شده، ولی باز نگرانیم مبادا این طرح نیز به سرنوشت خیلی از طرح‌های نیمه کاره استان تبدیل شود.


ایزدی دانشجوی رشته دامپزشکی دانشگاه ارومیه نیز به خودرو زیر پایش اشاره می‌کند و می‌گوید: باور می‌کنید با همین خودرو سه سال قبل به جزیره کبودان و آرزو رفته باشم ولی حالا اگر بخواهید به این جزایر بروید باید حتماً از قایق استفاده کنید و این جالب‌ترین و شاید تلخ‌ترین خاطره از دوره دانشجویی‌ام است.


پس از بازدیدی از دریاچه به سراغ محیط زیستی‌ها رفتیم تا پای حرف‌های کارشناسی مسئولان استانی بنشینیم. «حجت جباری» معاون فنی اداره کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی برایمان گفت که همه ادارات استان در ستاد احیای دریاچه ارومیه گوشه کار را گرفته‌اند و هرچند با هم اختلاف نظرهایی در چگونگی اجرای کار داشته‌اند اما در کنار هم تلاش کردند تا امروز بتوان تغییرات مثبت دریاچه را لمس کرد.

وی خاطرنشان کرد: نتایج اقدام‌های انجام شده برای حفظ دریاچه ارومیه ما را به این باور رساند که بحث احیا امکان پذیر است. وی در خصوص نقد وارده به محیط زیست برای کوتاهی در ایجاد پارک ملی در 103 هزار هکتار از اراضی جنوب دریاچه، گفت: این اداره کل با دانشگاه ارومیه مطالعات مشترکی را در این خصوص آغاز کرده، اما فعلاً سازمان برنامه ای برای رها‌سازی حیات وحش در این منطقه ندارد؛ ولی اجازه دخل و تصرف یا ورود غیر قانونی به دامداران را هم نمی‌دهد.


مصرف بی‌رویه آب در بخش کشاورزی
پس ازدیدار با یکی از مسئولان محیط زیست به سراغ «اسمعیل کریم‌زاده» رئیس سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان غربی رفتیم تا ببینیم بخش کشاورزی چه نقشی در احیای دریاچه داشته است. مصرف بی‌رویه آب در بخش کشاورزی در زمین‌های حاشیه‌ای دریاچه ارومیه یکی از انتقادهای به جایی است که بدنبال خشک شدن نسبی دریاچه متوجه این بخش بوده است. کریم‌زاده برایمان گفت که با اجرای برنامه‌های احیای دریاچه ارومیه چاره‌ای جز استفاده از شیوه‌های نوین آبیاری و اصلاح الگوی کشت نداشتیم که خوشبختانه با همکاری کشاورزان گام‌های بلندی در این زمینه برداشتیم. وی توضیح داد که با استفاده از شیوه‌های نوین آبیاری تحت فشار و انتقال لوله با آب در مزارع، اجرای برنامه اصلاح الگوی کشت و اجرای طرح‌های استقرار کشاورزی پایدار در سطح مزارع نه تنها موجب کاهش تولید محصولات کشاورزی نشده بلکه شاهد افزایش تولیدات کشاورزی و افزایش راندمان تولید در واحد سطح بوده‌اند.


ارزیابی شما از دوره دوساله تثبیت دریاچه ارومیه که مهرماه به اتمام می‌رسد، چیست؟
هر چند در این دوره صد درصد بودجه آب های مرزی تخصیص داده شده و اما تنها 50 درصد بودجه ماده 10 و 12 که در مجموع باید گفت 55 درصد بودجه لازم برای تثبیت وضعیت دریاچه ارومیه است،تخصیص داده شده، اما با توجه به کارهایی که انجام گرفته وضعیت ما در این دریاچه بهتر از دیروز است؛ چرا که ارتفاع آب 51سانتیمتر بیشتر از سال گذشته شده است. همچنین حجم آب دریاچه 2/6میلیون مترمکعب بیشتر از سال گذشته و وسعت آن نسبت به 3 سال قبل 300کیلومتر مربع بیشتر است که در این مرحله می توان گفت، مرحله تثبیت را به لطف خدا و همت دوستان پشت سرگذاشتیم .


مهم ترین کارهای انجام شده برای رسیدن به این وضعیت چه بوده است؟
با اتصال سیمینه رود به زرینه رود بیشترین روان آب در 47 سال گذشته وارد دریاچه ارومیه شده، به گونه‌ای که «آرتمیا» (جانداری سخت پوست که در آبهای شور زندگی می کند) زندگی‌اش را از سرگرفته و این قطعاً خبر خوبی است. از طرف دیگر، دریاچه عمق پیدا کرده است.


چقدرعمق پیدا کرده؟
10 سانتیمتر عمیق تر از سال گذشته شده و این نشان می دهد که دریاچه قابلیت احیا دارد و اکوسیستم زنده خودش را پیدا کرده است. خوشبختانه با عمق پیدا کردن دریاچه خیال ما راحت شده که دریاچه باتلاقی نخواهد شد، به شرطی که بتوانیم بقیه برنامه‌ها را طبق زمانبندی اجرا کنیم، برگشت دریاچه ممکن است؛ البته این شرایط منوط به تأمین اعتبار برای اجرای پروژه هاست.


وضعیت تخصیص اعتبار امسال چگونه است و اعتبار در نظر گرفته شده چقدراست؟
با اینکه 4 ماه از سال سپری شده هنوز پولی پرداخت نشده ، اما قول داده‌اند که امسال منابع بموقع تأمین شود. به طور میانگین سالی 2هزار میلیارد تومان در طول 10 سال در نظر گرفته شده ، به هرجهت کارهای فیزیکی هزینه بر است، البته پروژه‌هایی که مربوط به آب‌های مرزی است مانند برگرداندن آب رودخانه «زاب» به دریاچه مشکل اعتبار ندارد که با اجرای آن سالانه 620 میلیون مترمکعب آب به دریاچه بازمی گردد .


مهم ترین دغدغه شما در این دوسال‌ چه‌ بود؟
کمی نگران بودم که دریاچه زنده نشود، اما خوشبختانه با عمق گرفتن دریاچه مشخص شد که دریاچه ارومیه هنوز زنده است و قابلیت برگشت به حالت اول را دارد. شکی نیست که اگر تنها یکسال دیگر دراین زمینه کوتاهی می‌شد دریاچه باتلاقی می شد و از این بین می‌رفت.


چه کمکی از طریق بخش کشاورزی
به تأمین آب شده است؟
16 واحد درصد آب کمتر به کشاورزان داده شده، اما هنوز جای کاهش بیشتری وجود دارد؛ زیرا هنوز زمین‌های زیادی زیر زهاب است، متأسفانه عرضه آب در سال‌های گذشته به جای تقاضا محور، عرضه محور بوده و هر چقدر کشاورزان آب می خواستند به آنها می‌دادند که کاملاً اشتباه است. الان 16 واحد درصد آب کمتر به کشاورزان داده‌ایم در صورتی که بنا بر اعلام وزارت جهاد کشاورزی 17درصد افزایش تولید محصول داشته‌ایم. آب اضافی برای تولید مخرب است و جای هوا را درخاک می گیرد و در این صورت ریشه قدرت تنفسش را از دست می دهد.

غیر از برنج که نیاز به هوای خاک ندارد، بقیه محصولات کشاورزی اگردر خاک هوا نباشد رشد نمی کنند و از بین می روند .از سوی دیگر کشت چغندرقند را هم محدود به مصرف کارخانه‌های آذربایجان غربی کردیم که با این کار 60 میلیون مترمکعب آب صرفه جویی شد. چغندر را به اصفهان و خطه خراسان می بردند که از بعد ارزبری قیمت آن بیشتر از شکر تولیدی بود، چغندر تولیدی را 500 کیلومتر حمل می کردند که 20 میلیون دلار هزینه حمل آن می شد، در حالی که قیمت شکر تولیدی 18 میلیون دلار بود وتازه چقدر آب هم به هدر می رفت .


سازمان حفاظت محیط زیست معتقد است با اتصال سیمینه رود به زرینه رود تالاب جنوبی دریاچه خشک می شود و این کار اکوسیستم منطقه را برهم می زند.

نظر شما دراین زمینه چیست

آیا بهتراست یک تالاب 2 هزار کیلومتری خشک شود یا دریاچه ارومیه با وسعت 400 هزار کیلومتر؟
شما می توانید 100 تومان سود ببرید آن وقت نمی‌خواهید 2 تومان ضرر بدهید، متأسفانه سازمان حفاظت محیط زیست یک بعدی به مسائل نگاه می کند، چه بسا در خشک شدن دریاچه بی توجهی نهادهای متولی محیط‌ زیست هم دخیل بوده. دریاچه زیر نظر آنها بوده و باید از آن محافظت می‌کردند. امروز اگر مدعی هستند باید برگردیم به گذشته که محیط‌ زیست در این زمینه چه کاری انجام داده است. در سال 82 ما به ریاست وقت سازمان و رئیس‌جمهوری وقت هشدار دادیم که دریاچه در حال خشک شدن است، اما محیط‌ زیست ما ضعیف عمل می‌کند و هنوز ساختار شکاربانی خود را که مربوط به سال‌های قبل از انقلاب است حفظ کرده و خودش را با شرایط زیست‌ محیطی جهان تطبیق نداده است‌. براساس پروژه احیای دریاچه ارومیه 103 هزار هکتار از اراضی جنوب دریاچه را برای پارک حیات وحش اختصاص داده‌ایم که اتفاقاً اراضی بسیارغنی است؛ حتی اعتبارش را تأمین کرده‌ایم، اما محیط زیست درآنجا هنوز کاری انجام نداده است.


آیا ادعاهای مربوط به اینکه کارهای زیادی در دولت‌های نهم و دهم درخصوص دریاچه ارومیه انجام شده، صحیح است؟
نخیر این‌طور نیست، هیچ کاری در آن زمان انجام نداده بودند؛ حالا که آب در دریاچه جمع شده، همه مدعی شده‌اند. ما در جمع بندی کمیته فنی، انتقال آب ارس به دریاچه ارومیه را به کل حذف کردیم .از سوی دیگر عملیات نکاشت حذف شد و پولی ندادیم، اما در عوض با سرعت بخشیدن به انتقال آب از مناطقی که آب تبخیر می شد، توانستیم دریاچه را احیا کنیم. در احیای دریاچه ارومیه دنبال سیاسی کاری نیستیم ، هدف سیاسی هم نداریم، هر چه کمیته فنی بگوید انجام می دهیم. حتی اگر فشارهای غیرمعقول سیاسی هم باشد زیر بار آن نمی رویم و تنها آنچه به نفع مردم و کشور باشد ، انجام می دهیم . در مجموع باید بگویم اگر خزانه به ما پول می داد، گرد و غبار 20تا 30 درصد بیشتر کاهش می یافت. جالب است بدانید باوجود زیانی که گرد و خاک نمکی برای سلامت مردم دارد، وزارت بهداشت هنوز هیچ‌گونه گزارشی در این زمینه منتشر نکرده در حالی که چند دانشگاه علوم پزشکی در منطقه است. بررسی‌ها نشان می دهد، 18 در صد بارش ها کم شده و 85 درصد خشکی دریاچه ارومیه منشأ انسانی دارد، اگر دریاچه کامل خشک می شد شهر تبریز باید کاملا تخلیه می شد که اگر می‌خواستند یک شهر تبریزجدید ایجاد کنند باید 100 میلیارد دلار خرج آن می کردند. از بعد استراتژیک احیای دریاچه ارومیه صدها برابر به نفع مردم است.


به عنوان آخرین سؤال، چه نقدی بر عملکرد خودتان دارید؟
نقدی که بر خودمان دارم این است که به علت کمبود بودجه نتوانستیم با سرعتی که دلمان می خواست کار کنیم، احیای دریاچه در زمان مناسبی نبود چرا که خزانه هم خشکیده بود و پولی نداشت. امیدوارم امسال وضعمان بهتر شود چرا که الان بالاترین صادرات نفت در 20 سال گذشته را داریم که منبع درآمد خوبی است برای دولت، از سوی دیگر هزینه‌های ریسک‌پذیری کمتر شده و مدیران کلان اقتصادی باید مانند مدیران سیاسی رفتار کنند .

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۱
پیمان صاحبی


 

طوفان نمک، سلامت مردم منطقه را نشانه گرفته است

 مدیر پارک ملی بختگان فارس گفت: با خشک شدن دریاچه های طشک و بختگان نی ریز و تبدیل آن به نمکزارهای مخرب طبیعت، پدیده طوفان نمک در این منطقه شکل گرفته و سلامت شهروندان را در شهرها و روستاهای حاشیه این دو دریاچه تهدید می کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا، مهدی محمد جانی، چهارشنبه در جریان بازدید خبرنگاران از دریاچه بختگان و طشک در شهرستان نی ریز در شرق استان فارس بیان داشت: طوفان نمک تا شعاع سی کیلومتری شهر آباده طشک به راه افتاده و بسیاری از روستاها و شهرهای این مناطق در معرض آسیب های ناشی از خشکسالی قرار دارند .
وی افزود: هم اینک در همه خانه های شهر آباده طشک لایه ای از نمک و شوره زار روی همه وسایل قرار گرفته است و ذرات نمک تنفس بسیاری از شهروندان را با مشکل مواجه کرده است.
محمد جانی ادامه داد: خشکی دریاچه طشک باغ ها و کشتزارهای این منطقه را هم خشک کرده و لایه های نمک با باد همراه با طوفان به روی اراضی کشاورزی می نشیند.
او گفت: بی آبی، خشکسالی و خشکیدگی این دو دریاچه موجب شده که شهرهای نی ریز و آباده طشک در مجاورت تهدید دو نمکزار بزرگ قرا گیرند و با اندک وزش بادی، طوفانی از نمک و شوره زار این دو شهر و روستاهای اطراف را فرا می گیرد.

** آب تلخ و شور، فضای غمبار و فرار پرندگان
وی با بیان اینکه آب چاه های کشاورزی موجود در این منطقه نیز تلخ و شور شده است، اظهار داشت: کیفیت و کمیت آب تحت تاثیر خشکسالی قرار گرفته و به سمت تلخی و شوری رفته است، شمار زیادی از چاه های کشاورزی از چرخه بهره برداری خارج شده و فضایی غمبار و مملو از رنج بر ساکنان روستاهای اطراف دو دریاچه طشک و بختگان حاکم است .
مدیر پارک ملی بختگان ادامه داد: حقابه دریاچه های طشک و بختگان رها سازی نمی شود و با پیگیری های انجام شده رها سازی آب برای احیای این دو دریاچه در اولویت بعد از تامین آب آشامیدنی قرار گرفته و این در حالی است که از ابتدای سال 95 تا کنون، سال 94 و سال های قبل هیچ آبی به این دو دریاچه نرسیده است .
محمد جانی گفت: اندک آبی که در رودخانه وجود دارد به وسیله پمپ های کشاورزی مکیده و به صورت غیر مجاز در اراضی کشاورزی تغذیه می شود ،حتی یک قطره آب به دریاچه طشک و بختگان نمی رسد.


وی ادامه داد: در سال هایی که آب به دریاچه بختگان و طشک می رسید دریاچه طشک کانون مهاجرت پرندگان آبزی و کنار آبزی بود و در فصل زاد آوری هزاران پرنده به این مناطق مهاجرت می کردند حتی برخی از سال ها شمار پرندگان مهاجر و فلامینگوها در دریاچه طشک به 300 هزار قطعه می رسید اما هم اینک فقط تعداد اندکی دُرنا به این دریاچه می آید .


دریاچه طشک با وسعت تقریبی 800 کیلومترمربع در کنار روستای قدیمی طشک در شهرستان نی ریز قرار دارد. این دریاچه در 160 کیلومتری شرق شیراز واقع شده است.
دریاچه بختگان هم به طول تقریبی 70 تا 100 کیلومتر در غرب شهرستان نی ریز قرار دارد.
تأمین کننده اصلی آب این دو دریاچه، رود کُر بوده است اما در سال های گذشته با تداوم خشکسالی و نرسیدن آب رود کُر به طشک و بختگان این دو دریاچه خشک شده است.
شهرستان نی ریز در فاصله 192 کیلومتری شرق شیراز واقع شده است.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۰
پیمان صاحبی


 

احیای تالاب هورالعظیم جانی دوباره به خوزستان می بخشد

هورالعظیم که پیش از این بدلیل بی توجهی های صورت گرفته و اقدامات منفی وزارت نفت در دولت گذشته رو به نابودی می رفت، جانی تازه پیدا کرده است و بهبود وضعیت تالاب، علاوه بر اثرات مثبت بر زندگی و معیشت ساکنان منطقه، باعث از بین رفتن یکی از کانون های اصلی داخلی ریزگردهای خوزستان می شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از تابناک،تالاب بین المللی هورالعظیم یکی از مهمترین و بزرگترین تالاب های ایران است که موجب افزایش میزان رطوبت در استان خوزستان می شود؛ از این رو یکی از کارکردهای مهم هور العظیم، جلوگیری از اثرات مخرب طوفان شن و گرد و خاک است، به طوری که تخریب گسترده این هور در ایران و عراق، سبب شده است که میزان وقوع طوفان‌های شن در سال‌های اخیرافزایش یابد و خوزستان با گرد و غبارهایی به میزان 21 برابر استاندارد مواجه شود و هر از گاهی وقوع طوفان شن سبب مختل شدن زندگی مردم گردد.

تخریب تالاب و کم آبی آن در سال های گذشته بر اثر عوامل مختلفی ایجاد شده و موجب مشکلات فراوانی گردیده است که البته امروز ما شاهد تغییرات جدیدی در تالاب هور العظیم هستیم و علیرغم مشکلات این تالاب در گذشته، بارقه های امید برای بهبودی این تالاب با توجه به اقدامات صورت گرفته طی سالهای اخیر به چشم می خورد.

معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور طی سه سال 7 بار به استان خوزستان سفر کرده است و مشکلات تالاب هورالعظیم و گرد غبار در استان خوزستان از دستور کارهای همیشگی او بوده است.

ابتکار طی سفر اخیرش گفت: شناسایی کانون های داخلی ریزگردها که یکی از عوامل آن تالاب هورالعظیم بود، گام موثری در جهت احیای این تالاب مهم به شمار می رود و با آّبگیری آن، تعداد روز های گرد وغبار در استان خوزستان کاهش می یابد.
وی با اشاره به اینکه از سال 93 آبگیری حوضچه های تالاب هورالعظیم آغاز شده است ابراز امیدواری کرد: با آبگیری حوضچه های تالاب هور العظیم، یکی از مهمترین کانون های داخلی ریزگرد ها از بین برود.

* حوضچه های شماره 3و 4 تالاب به هم متصل شده اند
همچنین لاهیجان زاده مدیرکل سازمان حفاظت محیط زیست خوزستان در گفتگو با خبرنگار تابناک خوزستان افزود : اولین اقدام برای احیای تالاب احداث یک دایک مرزی توسط سازمان آب و برق به موازات مرز از شمال تا جنوب در اوایل دهه80 بود که هور العظیم را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم کرد. بگفته وی، از مزایای این دایک عدم هدر رفت آب تامین شده برای تالاب بود چرا که شیب جریان آب به سمت عراق و نهایتا به دریا ختم می شد ولی از معایب آن تقسیم اکوسیستمی به اهمیت و ابعاد هور العظیم به دو بخش بود که منجر به آسیب تنوع زیستی، راکد ماندن آب و از دست رفتن تازگی آب می شد.

وی اظهار داشت: در سال های گذشته، وزرات نفت فعالیت های برداشت نفت در بخش ایرانی تالاب را آغاز کرد و در آن زمان متعهد شد در حالت آبدار تالاب فعالیت کند؛ ولی در عمل با این بهانه که به واسطه تحریم ها کار به چینی ها سپرده شده و چینی ها دریچه را بسته اند به این تعهد عمل نکرد و بخش عظیمی از تالاب که به حوضچه های 3،4، و 5 معروفند خشک شد. بگفته مدیرکل محیط زیست خوزستان، این اتفاق در اواخر سال 89 رخ داد.

لاهیجان زاده با اشاره به شکایت قضایی سازمان حفاظت محیط زیست بر علیه شرکت نفت افزود: خوشبختانه با پیگیری های صورت گرفته و تغییر دولت، رویکرد جدید وزارت نفت برای احیای مجدد تالاب و اعلام آمادگی جهت استخراج نفت در شرایط آبدار منجر به تغییراتی شده و دریچه ها دوباره بازگشایی شد.
وی خاطرنشان کرد: تفاهم نامه ای بین اداره محیط زیست اهواز و سازمان آب و برق مبنی بر تامین حقابه هورالعظیم منعقد و از دی ماه سال 93 ورود آب به حوضچه های 3 و 4 آغاز شد.

احیای تالاب هورالعظیم جانی دوباره به خوزستان می بخشد
وی همچنین به بارندگی های سال آبی 94-95 اشاره کرد و گفت: با هماهنگی های صورت گرفته با سازمان آب و برق، در ماه هایی که کشاورزی انجام نمی گیرد دبی بیشتری رها شده که به طور مستقیم وارد تالاب می شود و در حال حاضر حدود 7000 هکتار از حوضچه شماره 3 (که قبلا 270 هکتار بود) آبدار گردیده و حدود 100 متر مکعب بر ثانیه آب وارد هور العظیم می شود ضمن آنکه حوضچه شماره 3 به 4 وصل شده است.

مدیرکل سازمان حفاظت محیط زیست خوزستان اظهار کرد: یکی از کارهای موثر وزارت نفت احداث 39 زیرگذر بزرگ در زیر جاده هاست که منجر به ارتباط آبی بخش های مختلف تالاب گردیده است. تالاب در حال حاضر شرایط نسبتا خوبی دارد و طی برنامه ریزی های انجام شده تا پایان امسال حوضچه های 3 و 4 آبگیری خواهند شد و برنامه ریزی مناسبی جهت آبدار شدن حوضچه 5 پیش بینی شده که با تامین بودجه، این حوضچه نیز به زیر آب خواهد رفت.

حالا هورالعظیم که پیش از این بدلیل بی توجهی های صورت گرفته و اقدامات منفی وزارت نفت در دولت گذشته رو به نابودی می رفت، جانی تازه پیدا کرده است و بهبود وضعیت تالاب، علاوه بر اثرات مثبت بر زندگی و معیشت ساکنان منطقه، باعث از بین رفتن یکی از کانون های اصلی داخلی ریزگردهای خوزستان می شود.

اما با این حال سوالی که همچنان باقی است آیا روزی عوامل تخریب تالاب در دولت گذشته، پاسخگوی آسیب هایی که به محیط زیست خوزستان وارد کرده بودند خواهند بود؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۲۹
پیمان صاحبی