منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۲۳ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

 

جنگل‌هایی که قربانی فقر محیط‌ زیست شده‌اند

سلامت نیوز: فصل گرما زمینه وقوع آتش‌سوزی‌ها را چند برابر می‌کند و باید مسئولان تمهیدات بیشتری برای آمادگی با این بحران بیندیشند.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شهروند نوشت: منابع طبیعی ایران همچنان می‌سوزد و خاکستر می‌شود؛ اما دریغ از ابتکاری که بخواهد به این وضع سروسامان ببخشد. در ١٠روز نخست تیرماه‌ سال‌جاری ٥ هکتار از مراتع سیردان، بیش از ٥ هکتار اراضی ملایر، ١٣٥١ هکتار از جنگل‌های مازندران، ٥٠ هکتار از مراتع کرمانشاه و بخش‌هایی از جنگل‌های الوار اندیمشک، تنگ پیواره کهگیلویه وبویراحمد و مراتع حاشیه تالاب‌های پلدختر لرستان به دلایل مختلف طعمه حریق شدند. فصل گرما زمینه وقوع آتش‌سوزی‌ها را چند برابر می‌کند و باید مسئولان تمهیدات بیشتری برای آمادگی با این بحران بیندیشند. به همین منظور بررسی این موضوع هم نیازمند کارشناسی‌های بیشتر، تعیین نقاط بیشتر درخطر آتش‌سوزی، برآورد خسارات احتمالی و دیگر اقدامات تخصصی است، اما این‌که چه میزان این موارد برای حفظ جنگل‌ها و مراتع طبیعی دغدغه مسئولان و کارشناسان بوده، جای سوال دارد. درهمین فاصله زمانی تیرماه بعضی از استان‌ها ازجمله گلستان، آذربایجان‌غربی و بهشهر بررسی‌هایی انجام داده و تمهیداتی را برای آمادگی در برابر این بحران تدارک دیده‌اند. به همین منظور نگاهی گذرا به میزان بررسی و آمادگی شهرستان‌ها در برابر آتش‌سوزی جنگل‌ها خواهیم داشت.


نهالستان‌های سوزنی برگ میانکاله در معرض آتش‌سوزی
به گزارش ایسنا؛ در تاریخ ٦ تیرماه سال‌جاری، رئیس اداره منابع طبیعی شهرستان بهشهر، از قرارگرفتن ١٠‌هزار هکتار از نهالستان سوزنی برگ میانکاله در معرض آتش‌سوزی خبر داد. علی باقری در نشست هماهنگی برگزاری مانور اطفای حریق در میانکاله در بهشهر با ابراز گلایه‌مندی از محل برگزاری مانور در منطقه میانکاله، اظهار کرد: «منابع طبیعی شهرستان خواستار تغییر محل مانور از منطقه میانکاله به منطقه جنگلی بالادست شهرستان است زیرا هرساله بیشتر حوادث آتش‌سوزی در مناطق جنگلی صورت می‌گیرد.» درهمین زمینه هم زمان رضا احمدی، رئیس اداره حفاظت محیط‌زیست شهرستان بهشهر در دومین جلسه کارگروه مخاطرات زیست‌محیطی شهرستان بهشهر، از برگزاری مانور اطفای حریق در پناهگاه حیات‌وحش میانکاله خبر داد و اظهار کرد: «هرساله آتش‌سوزی‌های متعددی در منطقه حفاظت شده میانکاله و عرصه‌های جنگلی شهرستان اتفاق می‌افتد که تقریبا ٩٠‌درصد توسط عوامل انسانی و ١٠‌درصد به وسیله عوامل طبیعی صورت می‌گیرد.»


آماده‌باش یگان حفاظت آذربایجان‌غربی برای مقابله با آتش‌سوزی‌های منابع طبیعی
در تاریخ ٩ تیرماه امسال، فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری آذربایجان‌غربی از آماده‌باش کلیه نیروهای یگان حفاظت برای مقابله با عوامل ایجاد آتش‌سوزی‌های احتمالی در سطح عرصه‌های منابع طبیعی استان همزمان با آغاز فصل گرما خبر داد. سرهنگ یوسفعلی ابراهیم‌پور در گفت‌وگو با ایسنا، اعلام کرد: «کلیه پاسگاه‌ها و نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی آذربایجان‌غربی آمادگی کامل جهت مقابله با عوامل ایجاد آتش‌سوزی‌های احتمالی درسطح عرصه‌های جنگلی و مرتعی استان را دارا بوده و برنامه‌ریزی‌های لازم در این راستا صورت گرفته است.» فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی و آبخیزداری آذربایجان‌غربی با بیان این‌که یگان حفاظت منابع طبیعی استان با تشکیل اکیپ‌های شبانه‌روزی آماده مقابله با وقوع آتش‌سوزی بوده، ادامه داد: «درصورت بروز آتش‌سوزی و اعلام گزارش در شهرستان‎ها و بخش‌ها سریعا نسبت به مقابله با هرگونه حریق احتمالی اقدام می‌شود.»


آماده‌باش برای جلوگیری از آتش‌سوزی در مناطق تحت مدیریت گلستان
مدیرکل حفاظت محیط‌زیست گلستان از آمادگی این اداره کل برای جلوگیری از آتش‌سوزی در مناطق تحت مدیریت محیط‌زیست استان خبر داد. اسماعیل مهاجر در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: «با توجه به افزایش دمای هوا و ورود به فصل تابستان احتمال ایجاد حریق برای مراتع و جنگل‌ها به‌خصوص در پارک ملی گلستان که گذرگاه بسیاری از مسافرانی است که برای زیارت امام هشتم(ع) از این مکان گذر می‌کنند وجود دارد که به همین منظور اقداماتی را انجام دادیم تا از خطرات و آسیب‌های احتمالی جلوگیری کنیم.» مهاجر گفت: «مانور پیشگیری از حریق به مرکزیت استان گلستان و با حضور سه استان همسایه (مازندران، سمنان و خراسان شمالی) در نیمه دوم تیرماه‌ سال‌جاری در استان گلستان برای هماهنگی نیروهای پیشگیری‌کننده دستگاه‌های اجرایی استان و جوامع محلی و برای بالا بردن ضریب حفاظتی از مناطق اجرایی خواهد شد.» او تصریح کرد: «با احتمال آتش‌سوزی و حریق به‌سبب افزایش پوشش گیاهی به ما نیز آمادگی خود را حفظ کرده و تمهیدات لازم ازجمله استقرار چادرهای آتشبان با استفاده از نیروهای محلی و بومی و هماهنگی با سایر دستگاه‌های ذیربط مانند منابع طبیعی، اداره کل مدیریت بحران، هلال‌احمر، راه و شهرسازی، هواشناسی، فرمانداران، بخشداران، شورای اسلامی و دهیاران را در دستور کار قرار داده‌ایم.»
اما اقدامات تنها چند شهر برای جلوگیری از تکرار آتش‌سوزی‌های گسترده در کشور اصلا کافی نیست و این آتش‌سوزی‌ها تدبیر ویژه‌تری را برای جلوگیری از خسارات جبران نشدنی می‌طلبند. به همین منظور برای بررسی وضع جنگل‌ها و مراتع طبیعی کشورمان با مژگان جمشیدی فعال محیط‌زیست گفت‌وگویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانیم.


عوامل انسانی بیشترین و مهم‌ترین دلیل آتش‌سوزی در جنگل‌ها
مژگان جمشیدی فعال محیط‌زیست، با بیان این‌که عامل انسانی یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین عوامل در آتش‌سوزی جنگل‌ها است، گفت: «براساس اعلام رئیس سازمان جنگل‌ها، عمده علت آتش‌سوزی‌ها عوامل انسانی بوده است و بیشتر عوامل انسانی منتج به بی‌احتیاطی مردم درطبیعت می‌شود و بیشتر این آتش‌سوزی‌ها به‌دلیل سهل‌انگاری مردم اتفاق می‌افتد؛ این موضوع امری بدیهی است که سال‌هاست مسئولان مربوطه آن را به وضوع بیان می‌کنند.» او ادامه داد: «بارها و بارها متخصصان اکولوژیست دراین ‌خصوص اظهارنظر کرده‌اند که شرایط و پوشش گونه گیاهی کشور ما با سایر کشورها متفاوت است؛ به‌عنوان مثال درمقایسه با استرالیا یا بخش‌هایی از آمریکا به صورت طبیعی و خودبه‌خود دچار حریق نمی‌شوند و برخلاف آنها عمده دلایل آتش‌سوزی‌ها در ایران، چیزی حدود ٩٠ تا ٩٥درصد به عوامل انسانی مربوط می‌شود و بنابراین عوامل طبیعی نظیر خشکسالی، دخالت کمتری در وقوع آتش‌سوزی‌های کشورمان دارد.» جمشیدی بیان کرد: «عمده دلیل مردم هستند؛ به جنگل‌ها رفته و آتش‌افروزی می‌کنند و این‌که کاملا عمدی دست به انجام این کار می‌زنند؛ همچون آتش‌سوزی پارک ملی بوجاق در بندر کیاشهر گیلان که در ماه گذشته، دو روز کامل در آتش سوخت تا مهار شد. از دیگر عوامل انسانی موثر در آتش‌سوزی‌ها که درمورد بوجاق هم این نکته صدق می‌کند و توسط مسئولان اعلام هم شد، درگیری مأموران محیط‌زیست با قاچاقچیان حیات‌وحشی است که به شکل کاملا عمدی اقدام به آتش‌سوزی جنگل‌ها می‌کنند.» جمشیدی افزود: «حتی بسیاری از آتش‌سوزی‌ها به سهل‌انگاری و بی‌احتیاطی مردم در جنگل‌ها مربوط می‌شود که نهایتا موجب به بارآوردن خسارات سنگین می‌شود.»


سازمان جنگل‌ها و مراتع محجورترین دستگاه‌ها در بدنه دولت است
این فعال محیط‌زیست با اشاره به این‌که آتش‌سوزی، چیزی است که همه جای دنیا اتفاق می‌افتد؛ اظهار داشت: «این‌که در دیگر نقاط دنیا چگونه این آتش‌سوزی‌ها اطفا می‌شود و ما به چه شکل این اطفا را انجام می‌دهیم؛ مسأله‌ساز شده است.» او ادامه داد: «متاسفانه به هیچ عنوان مدیریت حریق در بخش منابع طبیعی نداریم؛ به دلیل این‌که سازمان محیط‌زیست و سازمان جنگل‌ها و مراتع، محجورترین و فقیرترین دستگاه‌ها در بدنه دولت هستند. همچنین متاسفانه با وجود شعارهایی که توسط دولت اخیر داده شد، مبنی بر این‌که «دولت ما، دولت محیط‌زیستی است و اولویت ما محیط‌زیست خواهد بود» عملا در بودجه‌ها می‌بینیم که بودجه سازمان محیط‌زیست به اندازه بودجه یک‌سی‌ام یا یک‌چهلم، یکی از سدهای در دست ساخت غرب کشور نیست.» جمشیدی با بیان این‌که این دو سازمان هیچ امکانات هوایی ندارند، گفت: «با این بودجه سازمان محیط‌زیست باید مسئولیت حفاظت از ١١‌درصد خاک کشور و سازمان جنگل‌های کشور هم مسئولیت ٨٠‌درصد از خاک کشور را عهده‌دار باشند. درحالی‌ که هر دوی این سازمان‌ها روی هم حتی یک بالگرد و یک هواپیمای اطفای حریق یا یک هواپیمای پایش هوایی مناطق یا یک پهباد ندارند.»


این مشکلات ناشی از سوء‌مدیریت ستاد بحران کشور است
او با تأکید بر این‌که نمونه بارز نبود امکانات در آتش‌سوزی پاسارگاد پدیدار شد، اظهار داشت: «این مشکل ناشی از سوء‌مدیریت ستاد بحران کشور است که هر‌سال وقتی این آتش‌سوزی‌ها اتفاق می‌افتد، ازسوی سازمان مدیریت بحران کشور اعلام می‌شود. این مقدار بودجه اختصاص می‌دهیم، هلی‌کوپتر دراختیار می‌گذاریم و همکاری می‌کنیم اما نهایتا هیچ اتفاقی نمی‌افتد.» این فعال محیط‌زیست افزود: «حدودا دوماه پیش سازمان جنگل‌ها اعلام کرد که توافقنامه‌ای با وزارت دفاع منعقد کردیم؛ مبنی براینکه دو هواپیمای نیروهای مسلح برای کار اطفای حریق اختصاص داده شود، باز در سال‌های اخیر برای مبارزه با حریق در سطح جنگل‌ها و مراتع، مصوبه‌ای در دولت داشتیم، حتی چند هفته پیش چندین مانور در این زمینه در استان‌های شمالی و غربی داشتیم. اما تنها نتیجه‌اش، وقوع آتش‌سوزی‌های گسترده در بوجاق بود که از منطقه گیلان و نیزارهای پارک ملی بوجاق شروع و به استان‌های ایلام، فارس و لرستان رسید.» جمشیدی بیان کرد: «جالب است بدانیم که بعد از وقوع آتش‌سوزی‌ گسترده، رئیس سازمان جنگل‌ها بعد از ٤٨ساعت اعلام می‌کند که پشتیبانی هوایی صورت نگرفته است، اما اگر این پشتیبانی انجام می‌شد، در فاصله کمتری این آتش‌سوزی مهار شده بود.» او تأکید کرد: «این باعث تاسف است که ما روی دریایی از نفت، منابع غنی زیرزمینی و دیگر منابع معدنی خوابیدیم، اما همه هزینه‌ها صرف ساخت سدها، اسکله‌ها، بنادر و جاده‌سازی‌هایی که عمدتا مخرب طبیعت هستند، می‌شود و برای جنگل‌هایی که حاصل تکامل چندین و چندین ساله انفعالات این سرزمین هستیم، کوچک‌ترین اهمیتی قایل نمی‌شویم.» جمشیدی بیان کرد: «همه این موارد باعث می‌شود تا درکمتر از چند ساعت به خودمون بیاییم و ببینیم که بخش عظیمی از جنگل‌هایمان را تنها بر اثر سهل‌انگاری مردمی که مسئولیت‌پذیر نیستند و بی‌احتیاطی کرده‌اند یا به دلیل غفلت مدیریت‌ها یا دستگاه‌هایی که حاضر به ارایه خدمات پشتیبانی برای حفظ خاک و جنگل‌های این سرزمین نبوده‌اند و نخواستند به کمک نیروهای محیط‌زیست و منابع طبیعی بیایند، به راحتی از دست داده‌ایم.»


سالانه ١٦ هزار جنگل از بین می رود
این فعال محیط‌زیست اظهار کرد: «طبق اعلام سازمان جنگل‌ها و مراتع طی ١٠‌سال گذشته، ١٦٠هزار هکتار از جنگل‌های کشور در اثر آتش‌سوزی از بین رفته‌اند، یعنی به‌طور متوسط چیزی حدود ١٦‌هزار هکتار از جنگل‌ها سالانه از دست رفته‌اند. حالا مساحت مراتع و اراضی جنگلی و بیشه‌زارها جدا از این موارد، چندین برابر این رقم است.» او اضافه کرد: «تصور کنید روی نقطه‌ای از این کره خاکی قرار گرفته‌ایم که متوسط بارندگی‌اش یک‌سوم متوسط بارندگی دنیاست و الان نزدیک به ١٠‌سال است که با پدیده خشکسالی روبه‌رو هستیم که بدون توجه به این شرایط بد آب و هوایی، جنگل‌ها را راحت از دست می‌دهیم.» جمشیدی با بیان این‌که ١٣هزار‌سال پیش، زمان شکل‌گیری جنگل‌های زاگرس در ارتفاعات غربی کشورمان، شرایط اقلیمی برای تشکیل این جنگل‌ها مهیا بوده است و اما الان این شرایط درهیچ جای کشورمان به راحتی مهیا نیست، اظهار داشت: «به عنوان نمونه در شمال کشور با وجود رطوبت بالا، خاک غنی و بارش‌های فراوان به راحتی جنگل‌های از دست‌رفته جایگزین نمی‌شوند.» او ادامه داد: «درهمین زمینه می‌توانیم منطقه حفاظت‌شده جهان‌نما و پارک ملی گلستان را مثال بزنیم که سال‌هاست دراختیار محیط‌زیست قرار دارد، بیش از ٤٥-٤٠‌سال حفاظت دارد و سال‌هاست که دامداران را از داخل جنگل بیرون کرده‌اند ولی هنوز لکه‌هایی که دام چریده و خالی از پوشش گیاهی شده و همچنین درختان قطع شده آن ناحیه را بعد از گذشت ٤٥‌سال می‌بینیم، هنوز درختی سبز نشده و تبدیل به یک جنگل نشده است.»


دیگر جنگل‌ها به رویشگاه قبلی خود بازنمی‌گردند
جمشیدی با بیان این‌که یکی دیگر از عوارض آتش‌سوزی از بین رفتن دریاچه‌هایی در استان فارس بوده است، گفت: «شاید اسم این ١٦دریاچه را خیلی از مردم حتی نشنیده باشند، اما معروف‌ترین این دریاچه‌هایی که از بین رفتند، بختگان، مهارلو و پریشان هستند.» او ادامه داد: «با از بین رفتن جنگل‌هایی با این عظمت میزان رطوبت و باران کاهش یافته و دما به شدت افزایش یافته است. بنابراین دیگر به همین سادگی نمی‌توانیم این جنگل‌ها را احیا کنیم و ما هرساله با بی‌تدبیری مسئولان و غفلت مردم با آتش‌سوزی جنگل‌های بخشی از سرزمین‌مان مواجه می‌شویم که موجب افزایش وسعت بیابان‎های ما می‌شود.» این فعال محیط‌زیست بیان کرد: «یکی دیگر از اثرات ناگوار این آتش‌سوزی‌ها از بین رفتن گونه‌های جانوری است: بسیاری از حیوانات ازجمله خارپشت سوخته، لاک‌پشت سوخته، جوجه‌های کبکی که تازه از تخم بیرون آمدند و تخم کبک‌هایی که پوسته‌هایشان کاملا سوخت و نتوانستند متولد شوند و همه از بین رفت. همچنین زیستگاه خرسی که در تنگه بلاغی از بین رفت تا این حیوان امنیت خود را کامل از دست بدهد و نهایتا مجبور شود برای زندگی به نزدیکی سکونتگاه‌های انسانی بیاید و اینجاست که با مردم تقابل پیدا می‌کند و نهایتا محکوم به مرگ و نابودی می‌شود. همه این خسارات بخشی است که از نگاه دوربین‌های شهروند خبرنگاران استان فارس پنهان نمانده است.» جمشیدی درپایان تأکید کرد: «بنابراین برای این‌که هرساله شاهد افزایش مساحت جنگل‌هایمان باشیم که البته روی کاغذ توسط مسئولان به این مساحت اضافه می‌شود، عملا تنها شاهد افزایش مساحت بیابان‌هایمان در اثر تالاب‌های خشکیده و جنگل‌های سوخته‌ای هستیم که دیگر به هیچ عنوان این جنگل‌ها به رویشگاه قبلی خود بازنمی‌گردند.»

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۷:۲۴
پیمان صاحبی


 

روشن شدن آتش زباله در جنگل های چالوس!

سلامت نیوز:ظهر روز جمعه گذشته بود که در فضاهای اجتماعی خبر یک فاجعه بزرگ زیست محیطی در چالوس پیچید و آن خبر آتش سوزی محل دپوی زباله "پلهم کوتی" منطقه "ورگاویچ" بود که بر اثر افزایش دما و فشردگی زباله‌ها دچار آتش‌سوزی شد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، خبر سرایت آتش به حدود 10 هکتار از جنگل و فضای محل دفن زباله چالوس بسیاری را به اندیشیده وا داشت که چرا پیش از این به فکر چاره ای برای رفع مشکل محل دفن زباله نیفتادند. زباله های شهرستان چالوس در فضایی به مساحت 8 هکتار، تلمبار و روزانه 80 تن زباله در این مکان دفن می شود و در زمان پیک مسافر به 150 تن و حتی بیشتر نیز می رسد.

محمد ناصر زندی، فرماندار چالوس در مورد حادثه آتش سوزی ظهر روز جمعه محل دفن زباله چالوس توضیح داد: حادثه آتش سوزی غیر مترقبه نبود و قابل پیش بینی بود. با توجه به تجربیات گذشته و شرایط خاص دفن زباله که بسیار غیر بهداشتی انجام می شد بارها در جلسات مدیریت بحران و شورای بهداشتی عنوان شد و تذکرات و هشدارهای لازم به شهرداری چالوس داده شد.

وی با اشاره به شکایات چند باره محیط زیست چالوس در مورد دفن غیر بهداشتی زباله در این منطقه، گفت: وضعیت نابهنجار در نوع دفن زباله که از سال ها قبل صورت می گرفت بدون در نظر گرفتن استانداردهای لازم در دل جنگل انجام می شد، بنابراین با توجه به پخش و پراکندگی زباله هر اتفاقی ممکن بود روی دهد. با وجود گرمای زیاد و گازی که از زباله ها متصاعد می شد پیش بینی آتش سوزی می شد و در این خصوص از سوی محیط زیست به شهرداری به صورت مرتب تذکر داده می شد.

فرماندار چالوس متذکر شد: در حال حاضر نیز اگر همه با هم دست به دست هم ندهند باز هم این مشکلات بوجود می آید و باعث به خطر افتادن محیط زیست می شود زیرا این مکان بالای شهر قرار دارد و بوی تعفن و مسموم آن را که در هوا وجود دارد مردم شهر و منطقه استشمام می کنند و موجب خطرات بیشتر می شود.

زندی با تاکید بر اینکه آلایندگی، آتش سوزی و آلودگی محیط زیست از هر نظر برای شهر آسیب است، تصریح کرد: حجم زباله بسیار بالا است و اگر شهرداری از گذشته ساماندهی می کرد و هر از چند گاهی با خاک ریزی و آهک ریزی مکان دفن زباله را ساماندهی می کرد تا آثاری از زباله دیده نشود این اتفاق ممکن بود روی ندهد. تلنبار شدن وسیع زباله بحران زا است و باید بحران مدیریت شود. باید برای ایجاد کارخانه کمپوست و زباله سوز درخواست داده شود و نباید منتظر اتمام کارخانه نیروگاه زباله نوشهر ماند، زیرا با توجه به کمبود اعتبارات شاید اتمام آن سال ها به طول بینجامد. تا اتفاق بعدی و جدی تری روی نداده است باید اقدام جدی صورت گیرد. باید محل دفن زباله خاک ریزی آهک ریزی شود. همچنین ایجاد فاصله استاندارد بین زباله ها، دیوار کشی، فنس کشی و ایجاد فاصله با درختان از ضروریات است.

زندی با اعلام اینکه این اقدام نیازمند حمایت و کمک همه دستگاه ها است، بیان کرد: در زمینه مهار آتش سوزی همه دستگاه ها اعم از شهرداری های اطراف و منابع طبیعی خوب وارد شدند و همه همکاری مناسبی داشتند. برای رفع نگرانی از حریق مجدد باید اطراف محل دفن زباله محصور شده و خاکریزی صورت گیرد و در میان آن نیز در چند نقطه مسیر ماشین رو باشد تا راه دسترسی آسان باشد.

وی با تاکید بر نظارت کامل محیط زیست شهرستان در روند اقدامات موثر در محل دفن زباله، گفت: ماشین آلات سنگین نیاز است و همه دستگاهها از جمله راه و شهرسازی، امور آب و ادارات دیگر ماشین آلات سنگین خود را در اختیار شهرداری قرار دهند تا ظرف مدت کوتاه مشکل رفع شود.

علیرضا طاهری‌نسب، شهردار چالوس با اشاره به اینکه برای رفع مشکل دپو زباله در منطقه جنگلی پلهم‌کوتی چالوس نیاز به همکاری دیگر ادارات و نهادها است، گفت: شهرداری به‌عنوان متولی امور شهری هیچ گاه راضی به تخریب طبیعت و زشت کردن زیبایی‌های آن نبوده اما در حال حاضر و همانند گذشته چاره‌ای جز اعمال روش سنتی برای دفن و دپو کردن زباله‌ها وجود ندارد. از اصولی‌ترین و بهترین روش رفع مشکل دفع و دپو زباله در طبیعت، احداث کارخانه زباله‌سوز است که با توجه به نشست‌هایی که به همت فرماندار در کمیته پسماند استان داشتیم مجوز این کارخانه بنا بر رعایت شرایطی برای چالوس مهیا شد.

وی افزود: نیاز است برای احداث کارخانه زباله‌سوز اداراتی مانند منابع طبیعی و محیط زیست همکاری لازم را انجام دهند تا بتوان با استفاده از ظرفیت سرمایه‌گذار در آینده ای نزدیک شاهد ایجاد این کارخانه بود. با توجه به‌تولید گاز در محل دفن زباله احساس خطر آتش‌سوزی وجود داشت اما با تقسیم نیروهای امدادی و آتش‌نشانی توانستیم در مهار آتش و عدم سرایت آن به جنگل خوب عمل شود.

نابودی 10 هکتار از جنگلهای چالوس بر اثر شیرابه زباله

عبدالرضا سنگاری، معاون حفاظت اداره کل منابع طبیعی مازندران نوشهر نیز بحران زباله را از دغدغه های شمال کشور دانست و گفت: زباله در حوزه چالوس از همه مناطق حادتر است و باید در این مورد مدیریت بهتری صورت گیرد. اداره کل منابع طبیعی در گذشته برای اختصاص 2 هکتار زمین جهت دفن زباله چالوس و ساماندهی زباله برای شهرداری موافقت کرده بود. در حال حاضر بالغ بر 10 هکتار از جنگل آسیب دیده است و شیرابه حاصل از زباله مسئله اصلی زیست محیطی و صدمه به درختان است که باید جدی گرفته شود.

وی تاکید کرد: زباله در مکان فعلی آتش زیر خاکستر است و نباید به مهار فعلی آن خوشبین بود، عمق آتش به قدری است که هر چه آب ریخته شود آتش مهار نمی شود چون حرارت در عمق است و گرمای هوا آن را تشدید می کند. شیشه در میان زباله خود عامل حریق است. زباله فعلی انبار باروتی است که شرایط را برای انفجار دارد و با کوچکترین جرقه و کبریت ممکن است مجدد مشتعل شود.

سنگاری با اشاره به اینکه در حال حاضر نباید دنبال مقصر بود اظهار کرد: تیر پیکان به سمت منابع طبیعی و محیط زیست است و باید همه دست به دست هم دهند تا مشکل برطرف شود.

وی، آتش بُر را نیاز اساسی محل دفن زباله چالوس دانست و خاطرنشان کرد: مسیر سه تا 4 کیلومتر دفن زباله چالوس فاجعه آفرین است حتی بوی زباله موجب آزار و اذیت مردم است و نیز موجب آلودگی رودخانه چالوس می شود. جنگل در معرض خطر شدید است و صحنه و نمای زشت زباله موجب ناراحتی زیادی می‌شود. باید همه دست به دست هم دهند تا مشکل برطرف شود.

در دره های مشرف محل دفن زباله چالوس حدود 200 کامیون زباله ریخته شده است

مهرداد خزایی پول، رئیس منابع طبیعی چالوس با اشاره به اینکه حدود 20 سال قبل طبق توافق با محیط زیست 5000 متر برای دفن زباله تحویل شهرداری شد، اظهار کرد: امروز این رقم به 8 هکتار رسیده است و 2 هکتار از جنگل نیز بر اثر آتش سوزی آسیب دیده است. در گذشته نیز شاهد آتش سوزی در منطقه بودیم. در سال 88 نیز آتش سوزی به جنگل سرایت کرد و در این مورد نباید شهرداری را به تنهایی مقصر دانست. بعد از 20 سال انباشت زباله و حجم بالای آن موجب تولید گاز متان می شود و این امر موجب آتش سوزی شده است.

وی ادامه داد: سال گذشته حدود 300 متر آتش بُر در کنار دره زده شد و ادامه آن نیازمند حمایت مالی است و در این خصوص شورای شهر و شهرداری چالوس نیز باید کمک کنند.

خزایی با بیان اینکه فنس کشی به تنهایی کارساز نیست، تاکید کرد: خاکریزی و آتش بُر در اولویت قرار دارد همچنین در داخل نیز باید خیابان بندی شود تا رفت و آمد بهتر صورت گیرد. در دره های مشرف محل دفن زباله نیز حدود 200 کامیون زباله ریخته شده است که قابل دسترسی نیست و اگر آتش به آنجا سرایت کند به این راحتی قابل خاموش کردن نیست و خطرات چند برابری دارد بنابراین نیاز است هر چه زودتر چاره ای برای آن اندیشیده شود.

این مسئول با تاکید بر پیگیری کارخانه بازیافت زباله، خاطر نشان کرد: زباله در عمق است و سالها روی هم تلنبار شده است و احتمال اینکه به راحتی خاموش شود کم است. سمی بودن از دیگر دغدغه های این موضوع است و مردم سینوا و تلاجو که در اطراف هستند از بوی زباله و دود ناشی از آن شکایت دارند و حتی بوی نامتعارف آن تا مرزن آباد نیز سرایت کرده است.

خطر احتمالی حریق مجدد زباله ها در چالوس

ابواقاسم محمد پور، رئیس اداره حفاظت محیط زیست چالوس نیز با اشاره به اینکه آتش سوزی در بخشی به صورت عمقی و در بخشی سطحی بوده است، اظهار کرد: تخلیه زباله با حجم بالا و پلاستیک های درون آن در اطراف پخش شد و بعد آتش سوزی به جنگل سرایت کرد.

افزود: طی سال های گذشته قرار بر این بود آتش بُر انجام شود که صورت نگرفت و برای رفع خطر آتش سوزی مجدد باید ظرف مدت 10 روز این مکان ساماندهی شود.

وی با ابراز نگرانی از اینکه بر اثر تابش آفتاب، زباله ها با کوچکترین جرقه و کبریت شعله ور می شود، تصریح کرد: مکان فعلی زباله نیازمند تقویت نگهبانی است تا هر کسی وارد این مکان نشود. اگر کار نیمه کاره رها شود فاجعه ایجاد آفرین است. دود ناشی از سوخت زباله که در ارتفاع قرار دارد موجب آلودگی هوا شده است بنابرای باید هر چه زودتر مدیریت شود.

مدیریت حجم بالای زباله به تنهایی از عهده شهرداری بر نمی آید

عقیل اکبرآبادی، عضو شورای شهر چالوس گفت: مدیریت حجم بالای زباله به تنهایی از عهده شهرداری بر نمی آید و نیازمند همت همگانی است و باید همه دستگاه ها وارد کارشوند. نباید نوک پیکان اتهام به سمت شهرداری گرفته شود. برای انتقال خاک دپو شده نیازمند حمل و نقل و ماشین آلات هستیم و شهرداری این تعداد ماشین آلات سنگین ندارد.

وی، مدیریت راه دسترسی و تقویت نگهبانی محل دفن زباله را از ضروریات ذکر کرد.

ستار طاوولی، رئیس آتش نشانی شهرداری چالوس نیز مشکل اطفای حریق را راه دسترسی عنوان کرد و گفت: برای مهار آتش ظهر روز جمعه آتش نشانی های همه شهرهای اطراف کمک کردند که جای قدردانی دارد. جاده داخل محل دفن زباله باید کارشناسی باشد. برای اطفای حریق روز جمعه 160 هزار لیتر آب مصرف شد که باتوجه به فصل گرما و کمبود آب این مقدار بسیار زیاد بوده است.

حال با توجه به بروز حریق در محل دفن زباله چالوس، زنگ خطر روشن شده است و آنچه به نظر ضروری می رسد باید برای نجات محیط زیست و جنگل هر از چند گاهی با ریختن خاک و آهک از آلودگی به صورت موقت جلوگیری شود. تصویب و ایجاد کارخانه کمپوست در چالوس از ضروریات است که باید به صورت جدی به آن پرداخته شود.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۷:۲۳
پیمان صاحبی

 

فاجعه زباله‌ها

سلامت نیوز: روزانه‌ تنها در تهران 100 تن زباله بیمارستانی تولید می‌شود که 18‌تن آنها پسماندهای عفونی خطرناک هستند؛ پسماندهایی که اگر با سایر زباله‌های شهری مخلوط شود فاجعه‌ای سلامت شهروندان را تهدید می‌کند، اما با وجود رعایت برخی موازین بهداشتی، هنوز برای امحای این زباله‌ها از روش‌های سنتی استفاده می‌شود.


به گزارش سلامت نیوز، روزنامه فرهیختگان در ادامه می نویسد:گرچه طبق قانون، تمامی مراکز درمانی باید نسبت به بی‌خطرسازی و امحای زباله‌های عفونی خود اقدام کنند، گاهی خبرهایی از بی‌توجهی برخی مراکز نسبت به این موضوع منتشر می‌شود و هرازگاهی عضوی از شورای شهر یا نماینده‌ای از مجلس نسبت به امحا‌نشدن تمامی این زباله‌ها ابراز نگرانی می‌کنند.

دیروز همایون یوسفی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نسبت به بی‌توجهی برخی مراکز درمانی به بی‌خطرسازی پسماندهای عفونی و آلودگی آب‌های زیرزمینی هشدار داد. نگرانی این نماینده درحالی مطرح می‌شود که هفته پیش شورای شهر تهران نسبت به اقدام مشترک شهرداری و مراکز درمانی، مصوبه‌ای جدید تصویب کرد تا وضعیت نه‌چندان بسامان زباله‌های بیمارستانی سر و سامانی بگیرد.

قانون چه می‌گوید؟
پسماند بیمارستانی به تمامی زباله‌هایی اطلاق می‌شود که در فرآیند درمان در بیمارستان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند و خطر عفونی‌بودن آنها بسیار بالاست و ضمن اینکه نباید با سایر زباله‌ها مخلوط شوند، امحای آنها باید با روش‌های ویژه‌ای انجام شود. براساس ماده «هفت» قانون مدیریت پسماند، مدیریت اجرایی تمامی پسماندها غیر از صنعتی و ویژه در شهرها و روستاها و حریم آنها به عهده شهرداری‌ها و دهیاری‌ها و در خارج از حوزه و وظایف شهرداری‌ها و دهیاری‌ها به عهده بخشداری‌هاست. این درحالی است که مدیریت اجرایی پسماندهای صنعتی و ویژه به عهده تولید‌کننده خواهد بود که در صورت تبدیل آن به پسماند عادی به عهده شهرداری‌ها، دهیاری‌ها و بخشداری‌هاست.


ضرورت ساماندهی وضعیت نابسامان مدیریت پسماندهای بهداشتی و درمانی شهر تهران موجب شد اواخر سال 83، شورای شهر تهران و دادستانی کل کشور به موضوع ورود کند و کمی پس از آن دستور به ورود شهرداری به این موضوع و امحای آن به روش‌های خاص داد.


حسین جعفری، مدیر امور پسماند شهرداری تهران در این‌باره می‌گوید: «طی سالیان گذشته زباله‌های بیمارستانی از سوی شهرداری جمع‌آوری و به روش سلول دفن بهداشتی در مراکز امحای زباله دفن می‌شد. اما این روش با توجه به جمعیت و بالا‌رفتن میزان تولید زباله‌های عفونی نیامند تغییراتی است که با مصوبه جدید شورای شهر امیدواریم تغییراتی در آن ایجاد شود.»


در همین راستا هفته پیش در جریان بررسی لایحه «اصلاحیه مصوبه تعیین‌بهای خدمات و چگونگی نظارت بر جمع‌آوری و دفع پسماندهای ویژه پزشکی، صنعتی و کشاورزی در شهر تهران» رئیس کمیسیون برنامه و بودجه، از توافق مدیریت شهری و وزارت بهداشت درباره جمع‌آوری و دفن بهداشتی پسماندهای بیمارستانی بعد از سال‌ها خبر داد. بر‌اساس مصوبه جدید حمل‌ونقل زباله‌های بیمارستانی نسبت به گذشته تغییر کرد و مرکز مدیریت پسماند متعهد شد مخازن حمل زباله‌های بیمارستانی را شست‌وشو کند و از سوی دیگر بیمارستان‌ها نیز باید زباله‌های شناسنامه‌دار به مرکز پسماند تحویل دهند، به‌طوری که تفکیک زباله از همان ابتدا صورت گیرد.


مدیر امور پسماند شهرداری تهران با بیان اینکه از حدود هفت‌هزار تن زباله که در روز جمع‌آوری می‌شود، 100 تن آن زباله پزشکی است، می‌گوید: «روزانه 18 تن پسماندهای عفونی و خطرناک در شهر تهران جمع‌آوری می‌شود که لازم است این پسماندها در مبدا تفکیک شوند. اما متاسفانه درحال حاضر این تفکیک به درستی انجام نمی‌شود. این درحالی است که در صورت اختلاط زباله‌های بیمارستانی با سایر زباله‌ها، آنها نیز آلوده شده و باید به روش پسماند بیمارستانی دفع شوند.» جعفری ادامه می‌دهد: «براساس قراردادهایی که با مراکز درمانی بسته شده است، زباله‌های عفونی تفکیک‌شده، از بیمارستان‌ها تحویل گرفته می‌شود و به روش‌های موجود امحا می‌شود اما هنوز برخی مراکز درمانی با مرکز پسماند شهرداری قرارداد ندارند.»


به گفته او، برخی مرکز جراحی سرپایی، برخی کلینیک‌ها و مطب‌ها و آزمایشگاه‌ها که روزانه مقادیر زیادی زباله‌های عفونی تولید می‌کنند، هنوز به چرخه امحای بهداشتی زباله وارد نشده‌اند.

دستگاه زباله‌سوز تا سال 96
درحالی که زباله‌ها، به‌ویژه زباله‌های بیمارستانی در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته به برق تبدیل می‌شود، در کشور ما هنوز این تکنولوژی وارد نشده و همچنان از روش‌های سنتی برای امحای زباله بهره گرفته می‌شود. حسین جعفری در این‌باره می‌گوید: «در این‌باره با چند شرکت در بخش خصوصی توافقاتی انجام شده است تا درباره زباله‌سوزهای بیمارستانی اقداماتی را انجام دهند.»

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۷:۲۲
پیمان صاحبی

 

آثار سو مدیریت غیرعلمی و غیرقانونی بر خشکی زاینده‌رود

سلامت نیوز: رئیس کمیسیون اقتصادی و گردشگری شورای شهر اصفهان معتقد است که صدور مجوزهای برداشت در بالادست رودخانه زاینده‌رود و استان اصفهان در حالی است که هزاران هکتار از اراضی کشاورزی استان بلا استفاده مانده و موجب فقر و نابسامانی جمع کثیری از مردم استان شده و به جرات می‌توان گفت خشک شدن زاینده‌رود ناشی از ضعف مدیریت بهره‌برداری از رودخانه زاینده‌رود است که متاسفانه طی ۱۰ سال گذشته هر روز مدیریت غیرعلمی و غیرقانونی اعمال شده که آثار سو خود را بیشتر نمایان می‌کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، فتح‌الله معین در یکصدو‌سی‌ونهمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر اصفهان با اشاره به خشکی زاینده رود طی چند سال اخیر، اظهار داشت: مسئولان وزارت نیرو کاهش بارندگی را عامل اصلی این امر می‌دانند در حالی که اگر فرض کنیم این علت به عنوان یکی از عوامل کم‌آبی باشد باید این کاهش بارندگی موجب کسری تحویل آب به تمامی مصرف کنندگان باشد نه آن‌که صرفا به مصر‌ کنندگان انتهایی از جمله کشاورزان استان اصفهان تحمیل شود.

وی با بیان اینکه به جرات می‌توان گفت خشک شدن زاینده‌رود ناشی از ضعف مدیریت بهره‌برداری از رودخانه زاینده‌رود است، ابراز داشت: این در حالی است که متاسفانه طی ۱۰ سال گذشته هر روز مدیریت غیرعلمی و غیرقانونی اعمال شده آثار سو خود را بیشتر نمایان می‌کند.

رئیس کمیسیون اقتصادی و گردشگری شورای شهر اصفهان با اشاره به اینکه صدور مجوزهای برداشت در بالادست در حالی است که هزاران هکتار از اراضی کشاورزی استان بلا استفاده مانده و موجب فقر و نابسامانی جمع کثیری از مردم استان شده است، ابراز داشت: این اقدام ظالمانه، غیرقانونی، غیرمنطقی و غیرشرعی است.

وی همچنین با تاکید بر اینکه حذف طرح انتقال آب به فلات مرکزی بیشتر از آنکه ناشی از بررسی کارشناسی باشد به جهت جوسازی و ایجاد فشار بر استان بوده است، ادامه داد: در این راستا از استاندار و نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی تقاضا داریم درخصوص جلوگیری از تخصیص‌های جدید جدا پیگیری لازم را به عمل آورند که متاسفانه در دوره گذشته مجلس شورای اسلامی از سوی جمع نمایندگان استان اقدام قابل توجهی به عمل نیامد امید است جمع نمایندگان استان در این خصوص همدلی و هماهنگی داشته و این بزرگترین و اساسی‌ترین خواسته مردم استان و شهر اصفهان را پیگیری کند.

معین با اشاره به این‌که لازم است در خصوص تکمیل تونل سوم و ساخت سد مربوط به این تونل اقدام جدی به عمل آمده و در مورد تامین اعتبار مورد نیاز آن اقدام جدی صورت بگیرد، ابراز داشت: در مورد برداشت‌های غیرمجاز و اعمال مدیریت واحد کار محدوده رودخانه گام جدی برداشته شده و از تضییع بیش از پیش حقوق مردم و به عبارتی سرقت اموال مردم جلوگیری به عمل آید.

وی در ادامه با اشاره به اینکه سالانه زمان زیادی از شورای اسلامی شهر اصفهان به بررسی و تصویب بودجه شهرداری سپری می‌شود، اظهار داشت: عدول از بودجه مصوب در واقع بی‌توجهی به حقوق عامه مردم و سلیقه‌ای عمل کردن است که در سال‌های گذشته و در تفریغ بودجه‌های سنواتی متاسفانه عدول از بودجه مصوب به کرات مشاهده شده و هیچ اقدام موثری نیز از سوی شوار درخصوص جلوگیری از این قبیل اقدامات به عمل نیامده است.

از هزینه‌های مازاد بودجه در شهرداری جلوگیری شود

رئیس کمیسیون اقتصادی و گردشگری شورای اسلامی شهر اصفهان جلوگیری از اقداماتی که منجر به هزینه مازاد در شهرداری می‌شود را ضروری خواند و گفت: برخی شواهد حاکی از عدول از بودجه مصوب به نسبت زمان گذشته ارسال بوده که امیدواریم به طور قاطع از انجام اینکار جلوگیری به عمل آید.

وی در ادامه منطقی شدن ساختار نیروی انسانی در شهرداری‌ها برای جلوگیری از حجیم شدن تشکیلات و نیروی انسانی را ضروری خواند و بیان داشت: برای این امر همچون دیگر نهادها در وزارت کشور سقف زمنانی تعیین شده است که امیدواریم مورد توجه قرار گیرد.

معین در ادامه با تاکید بر اینکه شهر اصفهان از قدیم الایام به عنوان مهم‌ترین مرکز صنایع‌دستی کشور مطرح بوده است، ابراز داشت: صنایع‌دستی آمیزه‌ای از فرهنگ و هنر و صنعت است که در همه نقاط جهان با نگاهی ویژه به آن نگریسته می‌شود و از این رو در راستای حفظ و تداوم این هنر بزرگ لازم است که در چند محور اقدام جدی به عمل آید.

وی با بیان این‌که در حال حاضر بسیاری از اساتید این فن و هنر اقدام به پذیرش شاگرد به جهت آموزش و انتقال تجربیات می‌کنند، تاکید کرد: این کار سنتی، نتیجه بخش بوده و لازم است دولت و مجموعه میراث فرهنگی از این اقدام پشتیبانی جدی کرده و بخشی از هزینه‌های مربوطه را تامین کند.

معین در ادامه با اشاره به اینکه نسبت به بیمه و پرداخت تسهیلات و هنرمندان صنایع‌دستی پیگیری بیشتری به عمل آید، اضافه کرد: ایجاد گروه فنی و مهندسی ویژه در استان در این زمینه و بررسی کارشناسی جدی بر روی مواد اولیه مصرف هنرمندان به طور مستمر جهت جلوگیری از کاهش کیفیت کالاهای هنری تولیدی در این راستا انجام شود.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۷:۲۰
پیمان صاحبی

 

واقعیت هایی تلخ و نگران‌کننده‌ درباره برنج دستکاری شده ژنتیکی

سلامت نیوز:محمد درویش, مدیرکل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان محیط‌ زیست در کانال تلگرامی خود با انتشار مطلبی با عنون درباره واکنش‌ها به نامه ۱۰۰ برنده نوبل همچنان ادامه دارد نوشت :

روز گذشته، یکی از پژوهشگران برجسته جهان در حوزه کشاورزی ارگانیک و عضو سازمان جهانی صلح سبز، طی یادداشتی به محتوای نامه یکصد برنده نوبل در انتقاد از سازمان متبوعش، آشکارا تاخت و پرسش‌های جدیدی را مطرح کرد.

دیرک زیمرمان (Dirk Zimmermann)، دارنده مدرک دکترای بیولوژی کشاورزی و متخصص در شاخه‌ی کشاورزی پایدار است که به برندگان نوبل اینگونه پاسخ می‌دهد:

«اگر که چیزی به نام یک "راه حل اشتباه" وجود داشته باشد، برنج طلایی نمونه بارز آن است. اما راه‌حل‌ها نمی‌توانند یا اجازه ندارند که اشتباه باشند! و برنج مورد نظر هنوز هم در حد یک پروژه تحقیقاتی است که با دستگاه تبلیغاتی مؤثری همراهی و حمایت می‌شود.

یادمان باشد: حتی اگر روزی این برنج افسانه‌ای هم آماده ورود به بازار شده و نتایج تحقیقاتی هم بر مطمئن و موثر بودن آن در راه مداوای بیماری‌های ناشی از کمبود ویتامین آ صحه نهند، باز هم نمی‌توان از آن به عنوان یک "راه حل درست و راستین" نام برد.

واقعیتی که انتشار نامه یکصد دریافت‌کننده جایزه نوبل به سازمان جهانی صلح سبز هم نمی‌تواند در آن تغییری ایجاد کند. در حقیقت شرکت‌های حامی محصولات دستکاری شده ژنتیکی، در پی آن هستند تا محافل معتبر بین‌المللی، محصولاتی مانند برنج طلایی را که از لحاظ ژنتیکی تغییر پیدا کرده‌اند، بتوانند به عنوان راهکاری برای مبارزه با سوء تغذیه در جهان به رسمیت بشناسند.

ایده‌ای که در پشت تولید برنج طلایی وجود دارد آن است که برنج را از راه دستکاری ژنتیکی با ویتامین آ غنی کرده و به این وسیله معضل کمبود ویتامین آ در برخی نقاط دنیا را حل کنند. مشکل اما اینجاست که چنین برنجی وجود ندارد. پس از بیست سال تحقیق آنهم بر روی مزارع آزمایشی هنوز این برنج نتوانسته آرزوهایی را که به آن بسته شده برآورده کند.

نکته‌ای که سازمان بین‌المللی پژوهش برنج (IRRI) آنرا تایید می‌کند. بررسی‌های علمی دانشگاه واشنگتن(Washington University in St. Louis) که به تازگی انتشار پیدا کرده، نشان می‌دهد شکست در این زمینه ارتباطی با پویش مخالفان آن ندارد، بلکه این برنج را نمی‌توان به اندازه کافی تولید کرد.

در این گزارش همچنین مؤثر بودن برنج طلایی در راه مبارزه با کمبود ویتامین آ، آشکارا به زیر سوال رفته و با تردیدهایی جدی روبرو شده است ، چرا که تاکنون مدرکی برای اثباتش وجود ندارد؛ باز هم نکته‌ای که سازمان بین‌المللی پژوهش برنج به آن اشاره می‌کند.

مسأله مبهم دیگر آنکه آیا بدن انسان قادر خواهد بود بتا کاروتن ساخته شده در این برنج را به ویتامین آ تبدیل کند؟ ثبات بتا کاروتن در طول مدتی که برنج انبار می‌شود و یا زمانی که پخته می‌شود هم از دیگر پرسش‌هایی است که هنوز تحقیقی در موردش انجام نشده.

شبهه‌ای دیگر آن است که این برنج در فرآیند کشت چگونه "رفتار" خواهد کرد؟ دستکاری ژنتیکی در زمینه متابولیسم بسیار پیچیده‌تر از اینگونه تغییرات در زمینه‌های دیگر مانند مقاوم کردن بذر در برابر علف‌کش‌ها است.

در کنار نوسان احتمالی مقدار بتا کاروتن موجود در برنج به دلیل تغییرات جوی، پیامدهای ناخواسته دیگری مانند افزایش حساسیت (گیاه) در برابر بیماری‌ها و یا کاهش مقاومت در برابر تغییرات آب و هوایی می‌توانند نتیجه این روش باشند.

واقعیت تلخ و نگران‌کننده‌تر در هر حال آن است که برنج تراریخته گونه‌های برنج‌های سنتی و طبیعی را آلوده می‌کند و از این طریق عواقب نامعلومی برای یک محصول پایه‌ای در تغذیه نیمی از مردم کره خاکی را با خود به همراه خواهد آورد.

نکته مهم بعدی و فارغ از چنین ریسک‌ها و مشکلاتی، آن است که "راه حل برنج طلایی" دلیل اصلی سوء تغذیه- همانا فقر اقتصادی را- به کلی نادیده گرفته و در حقیقت نشانی اشتباه می‌دهد!

مقابله با این نابسامانی (فقر) با یک ماده خوراکی بی معنا و پوچ است. استفاده از برنج طلایی در زمینه مورد نظر حتی مشکل تغذیه نامتعادل را تشدید می‌کند.

مصرف‌کنندگان این برنج از کمبود مواد دیگری بیش از ویتامین آ رنج می‌برند که این محصول به تنهایی نمی‌تواند پاسخگوی آنها باشد. راه مبارزه مناسب با سوء تغذیه در درازمدت در آگاه‌سازی مردم، تنوع در خوراک آنها و البته در همت و درایت سیاستمدران برای مدیریت مصرف و توزیع عادلانه‌تر ثروت است.

تا آن‌زمان روش‌هایی که تاکنون بکار برده شده اند، مانند در دسترس قراردادن ویتامین آ و یا اضافه‌کردن کردن به مواد خوراکی می‌توانند هنوز هم به خوبی پاسخگوی مشکلات باشند.


آنچه که اما تاکنون به خوبی کار کرده، تبلیغات در زمینه برنج طلایی بوده. از جانب کنسرن‌ها و طرفداران دستکاری ژنتیکی از این برنج به عنوان یک گیاه معجزه‌آور یاد می‌شود، تا راه را برای دیگر بذرهای تراریخته به بازار هموار کند که با آنها کنسرن مونسانتو و دیگر شرکت‌ای مشابه سود کلانی دریافت کنند.

این تجارت‌ها تشنه موفقیت‌هایی هستند که انتظارش را می‌کشند: قریب به بیست سال است که بذرهای تراریخته به محدوده کشاورزی وارد شده‌اند، اما در عمل با شکست همراه بوده‌اند. مصرف هر چه بیشتر سموم کشاورزی، محدود کردن تنوع و monoculture ، از نتایج کشاورزی صنعتی است که بذرهای تراریخته برای آنها طراحی شده‌اند.

خطرات احتمالی برای سلامت مصرف‌کنندگان هنوز هم به اندازه کافی بررسی نشده و در میان پژوهشگران بسیار مناقشه‌برانگیز است. به همین دلیل هم افزایش مقاومت در برابر این تکنولوژی در سرزمین مادر آن (ایالات متحده امریکا) همچنان رو به گسترش است.

در عین حال انتشار این نامه سرگشاده از یکصد برنده نوبل در اعتراض به سازمان جهانی صلح سبز شاید که به طور اتفاقی همزمان شده با به اجرا گذاشتن قانون نشانه‌گزاری محصولات حاوی بذرهای تراریخته در ایالت ورمونت آمریکا از یکم ماه جولای ( دو روز پیش).

پیش از آن برخی از تولیدکنندگان مواد غذایی هم اعلام کرده بودند که داوطلبانه محصولاتی را که به مشتریان عرضه می‌کنند، نشانه‌گذاری خواهند کرد. در طول هفته‌های آینده سنای آمریکا به مسأله نشانه‌گذاری تولیدات با تغییرات ژنتیکی در سرتاسر کشور خواهد پرداخت.

در کنار مشکل مقاوم شدن هر چه سریع‌تر آفات، مسأله نشانه‌گذاری محصولات حاوی بذرهای تراریخته تهدید بزرگی برای درآمد شرکت‌های تولید کننده به شمار آمده که سبب شد تا آخرین تیر ترکش خود را از کمان پرتاب کنند!


در کنفرانس مطبوعاتی که به منظور انتشار نامه سرگشاده برندگان جایزه نوبل برگزار شد، نکته نشانه‌گذاری مواد خوراکی مسأله اصلی به شمار می‌آمد و داستان برنج طلایی حاشیه‌ای بود. جالب آنکه به اعضای سازمان صلح سبز شعبه امریکا - شخصا از جانب مسئول سابق روابط عمومی شرکت مونسانتو- اجازه شرکت در این کنفرانس داده نشد!»

حال به نظر می‌رسد می‌توان پرتقال فروش را یافت! نه؟

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۷:۱۹
پیمان صاحبی


 

محیط‌بانان در آمریکا،‌ کانادا، استرالیا و آفریقا چقدر درآمد دارند؟

سلامت نیوز: حدود ۱۰ روز پیش در طول ۴۸ ساعت سه نفر از محیط بانان ایران در دو درگیری متفاوت با شکارچی ها شهید شدند. این اتفاق در ایران قبلا هم رخ داده بود، اما وضعیت محیط بانان در دیگر کشور هادر مقایسه با ایران چگونه است؟ در هر کشوری افراد چگونه به یک محیط بان تبدیل می شوند؟ درآمد آنها چگونه است؟

به گزارش سلامت نیوز، خبر آنلاین نوشت: «بزرگترین خطر مرگ است.» این جمله یک محیط بان در پارک ملی کنگو است که در یکی از مرگ بار ترین پارک های ملی جهان کار می کند.در 10 سال گذشته در جهان تقریبا 1000 محیط بان کشته شده اند، که 80 درصد آنها توسط شکارچیان تجاری و شبه نظامیان مسلح کشته شده اند.

هفته گذشته در طول 48 ساعت سه نفر از محیط بانان ایران در دو درگیری متفاوت با شکارچی ها شهید شدند. این اتفاق در ایران قبلا هم رخ داده بود، آیا اتفاقاتی از قبیل قتل محیط بان ها توسط شکارچیان در کشور های دیگر هم رخ می دهد؟

وضعیت محیط بانان در ایران

در ایران در کنار ویژگی های اصلی که هرفرد برای استخدام در یک سازمان دولتی باید داشته باشد باید حداقل 175 سانتی متر قد داشته باشند، وزن آنها با قدشان متناسب باشد و در یک تست آمادگی جسمانی شرکت کنند تا اجازه ورود به دوره یک هفته ای محیط بانی را داشته باشند.

در این دوره فرد به مناطق مختلف مانند مناطق بیابانی برده می شود و اگر از این دوره موفق بیرون بیاید تبدیل به یک محیط بان می شود.

محیط بانان ایران وظیفه دارند در صورت انجام آتش سوزی در محدوده به خاموش کردن آتش بپردازند، جلوی ورود دام های غیر قانونی را به محدوده خود بگیرند، اجازه صیادی غیرقانونی را ندهند، مانع قاچاق چوب شوند و ...

گفتنی است نظام درجه بندی هم برای محیط بانان ایران ابلاغ شده است که در آن محیط بانان بر اساس سابقه، تخصص، مدرک تحصیلی و ... درجه بندی می شوند.

محیط بان ها در ایران به طور ماهیانه میانگین 1 میلیون و 400 هزار تومان یعنی سالانه 16 میلیون و 800 هزار تومان حقوق می گیرند.
در 50 سال اخیر 119 نفر از محیط بانان ایران کشته شده اند.

محیط بانان در ایالت متحده آمریکا

در ایالت متحده آمریکا محیط بان فردی است که از منابع ملی آمریکا (حیوانات، محیط زیست و ...) و مناطق محافطت شده این کشور ها حفاظت می کند. مسئولیت های روزانه او تامین امنیت بازدید کنندگان از منطقه تحتف حفاظت آنها، حفاظت از همه منابع محیط زیستی محافظت و اجازه ندادن به تیراندازی غیرقانونی به حیوانات است.

برای محیط بان شدن در امریکا باید مدرک دانشگاهی مرتبط با این شغل داشت؛ مدارکی مانند مدیریت پارک و اوقات فراغت، مطالعات زیست محیطی، علوم محیط زیست، مدیریت محیط زیست، حیات وحش و جنگلداری، مدیریت حیات وحش و ...

دانش آموزان کالج در کنار گرفتن این مدارک برای استخدام به عنوان یک محیط بان باید تجربه کاری هم داشته باشند تا با توجه به مدرک تحصیلی و تجربه کاریشان به آنها درجه ای داده شود.

بر اساس آخرین اطلاعات، محیط بانان آمریکایی به طور میانگین سالانه 35 هزار دلار درآمد دارند. میزان درآمد آنها با افزایش سابقه کار افزایش پیدا می کند.

مقایسه درآمد محیطبانان در ایران و سایر کشورها

تاکنون در پارک ملی آمریکا 33 نفر از محیط بانان در حین انجام وظیفه به علت های مختلف جانشان را از دست داده اند؛ 8 نفر از آنها به علت تیراندازی، 6 نفر به علت غرق شدن، 6 نفر تصادف رانندگی، 3 نفر حوادث هوایی، 2 نفر سکته قلبی، 2 نفر تصادف با موتورسیکلت، 2 نفر حوادث آب و هوایی و 4 نفر دیگر هم به دلایلی هم چون بیماری مرتبط با کار و ... جان خود را از دست داده اند.

گفتنی است 3 نفر از این محیط بان ها زن بوده اند.

البته وضعیت محیط بانان در ایالت مختلف آمریکا متفاوت است برای مثال در ایندیانای آمریکا میانگین درآمد سالانه محیط بانان حدود 25 هزار دلار است، البته حداقل حقوق محیط بانان در این ایالت بیش از 20 هزار دلار و حداکثر حقوق آن ها هم زیر 30 هزار دلار است.

مقایسه درآمد محیطبانان در ایران و سایر کشورها

محیط بانان در کانادا

محیط بانان در کانادا باید منابع طبیعی را مدیریت و امنیت عمومی را در پارک ها یا مناطق عمومی برقرار کنند. آنها باید فعالیت های دیگری هم چون کمک به دانشمندان در انجام تحقیق، نظارت بر حیات وحش، جابجایی حیوانات در صورت لزوم و... را هم انجام دهند. محیط بان های کانادا همچنین باید جلوی شکار غیرقانونی را بگیرند و علیه اینگونه فعالیت‌ها مدرک جمع کنند.

یک دانش آموز دبیرستان کانادایی برای تبدیل شدن به یک محیط بان باید نمره های بالایی در زیست شناسی، تربیت بدنی، جغرافیا و ریاضی داشته باشند.

اما کسی که در کانادا می خواهد یک محیط بان شود باید این ویژگی ها را داشته باشد؛ مدرک کمک های اولیه از یک بیمارستان معتبر و مشخص، گواهی نامه رانندگی، نداشتن هیچ سابقه جنایی، داشتن بدنی قوی و نداشتن مشکلات جسمانی.

گفتنی است در این کشور محیط بانان همان قدرت بدنی را دارند که آتش نشان ها دارند. در کانادا در آمد محیط بانان متناسب با محل انجام کار به طور میانگین سالانه 52400 دلار درآمد می گیرند.

در محیط زیست شهر گاتینیو کانادا تاکنون 9 محیط بان جان خود را از دست داده اند؛ 6 نفر به علت تصادف رانندگی، حمله حیوانات و فاجعه های طبیعی، 3 نفر هم به علت غرق شدن، برق گرفتگی و مرگ تصادفی.

محیط بانان در استرالیا

محیط بانان استرالیایی وظیفه دارند تا فضای پارک های ملی را برای بازدیدکنندگان امن کنند، در شرایط اورژانس کمک کنند و به بازدید کننده های پارک ها حفاظت شده، ارزش های محیط زیست را آموزش دهند.

در این کشور بدون داشتن هیچگونه مدرک محیط بانی هم می توان این کار را انجام داد، اما با داشتن مدرک و تجربه به شکل راحت تری می توان در استرالیا یک محیط بان شد.

روش دیگری هم که می شود در این کشور یک فرد محیط بان شود دریافت مدرک دانشگاهی مانند جغرافیا است. همچنین با کارآموزی در حفاظت از زمین ها و مدیریت زمین هم می توان در استرالیا تبدیل به یک محیط بان شد.

حداقل در آمد برای محیط بانان در این کشور 41 هزار دلار است و حداکثر درآمد هم 72 هزار دلار است. محیط بانان در این کشور به طور میانگین هفته ای 39.8 ساعت کار می کنند.

مقایسه درآمد محیطبانان در ایران و سایر کشورها

پارک ملی ویرونگا جهنمی برای محیط بانان

پارک ملی ویرونگا که در شرق جمهوری دموکراتیک کنگو در آفریقا قرار دارد، 7800 کیلومتر مربع وسعت دارد و قدیمی ترین پارک ملی آفریقا است. در سال های اخیر شکار و جنگ های داخلی کنگو این مکان را به یکی از مناطق خطرناک برای محیط بان ها تبدیل کرده است. آخرین بار یک ماه پیش شورشیان دو نفر از محیط بانان این پارک ملی را کشتند و تعداد کشته شدگان محیط بانان این پارک ملی را به 150 نفر رساندند.

در سال های اخیر در این پارک ملی مسئولیت محیط بانان به نوعی تغییر کرده است آنها که مسئولیت اصلی شان حفاظت از محیط زیست است هم اکنون باید در خط مقدم یک درگیری پیچیده قرار بگیرند که به گفته آکسفام بزرگترین تراژدی انسانی پس از جنگ جهانی دوم است.

در این درگیری ها تاکنون 6 میلیون شهروند عادی کشته شده اند.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۷:۱۸
پیمان صاحبی

 

خبرگزاری مستقل محیط زیست

۷۲ درصد جمعیت کشور درگیر خشکسالی بلندمدت

 

   

ایرن- رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی از درگیری ۷۲ درصد جمعیت کشور با پدیده خشکسالی خبر داد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خبرگزاری مستقل محیط زیست: ​شاهرخ فاتح با اشاره به شاخص کوتاه مدت خشکسالی هواشناسی کشور اظهار کرد: از ابتدای سال زراعی جاری و بر مبنای شاخص 9 ماهه منتهی به خرداد ماه 95، در مناطق مرکزی و شرقی کشور شامل بخش‌های وسیعی از استان‌های اصفهان، یزد، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، جنوب خراسان رضوی، شمال استانهای فارس و کرمان، شرق سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، مرکزی، شرق گیلان و غرب مازندران درجاتی از خشکسالی خفیف تا شدید وجود دارد.

وی در گفت‌وگو با ایسنا افزود: از سوی دیگر بر اساس همین شاخص کوتاه مدت، در بخشهایی از استانهای کرمانشاه، ایلام، لرستان، جنوب آذربایجان غربی، گلستان و کردستان، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، خراسان شمالی، خوزستان و هرمزگان درجاتی از ترسالی ضعیف تا شدید وجود دارد و مابقی مناطق در این بازه زمانی در شرایط طبیعی بوده اند.

 

بسیاری از مناطق کشور درگیر خشکسالی بلندمدت

رئیس مرکز ملی خشکسالی سازمان هواشناسی با تاکید بر اینکه براساس شاخص بلندمدت هفت ساله، بخش‌های وسیعی از کشور با درجاتی از خشکسالی ضعیف تا بسیار شدید درگیر هستند، افزود: شاخص بلندمدت پایش خشکسالی هواشناسی در بخش‌هایی از استانهای فارس، یزد، کرمان، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، تهران، البرز، قم، مرکزی، مازندران، خوزستان، ایلام ،همدان و کردستان درجاتی از خشکسالی‌های خفیف تا بسیارشدید را نشان می دهد. در مقابل بررسی های مبتنی بر این شاخص، در شمال آذربایجان شرقی، اردبیل، و مناطق محدودی از جنوب سیستان و بلوچستان شرایط ترسالی ضعیف تا متوسط را نشان می‌دهد.

 

حدود 73 درصد مساحت کشور درگیر خشکسالی بلندمدت

فاتح در ادامه به مساحت تحت تاثیر خشکسالی در کشور اشاره کرد و گفت: براساس محاسبات انجام شده درخصوص مساحت تحت تاثیر هر یک از طبقات خشکسالی بلند مدت ، 31 درصد مساحت کل کشور از خشکسالی خفیف، 29 درصد خشکسالی متوسط، 12 درصد خشکسالی شدید و یک درصد نیز با خشکسالی بسیار شدید درگیر هستند.

 

حدود 72درصد جمعیت کشور با درجات مختلفی از خشکسالی هواشناسی دست و پنجه نرم می کنند


وی همچنین در مورد جمعیت تحت تاثیر خشکسالی در کشور اظهار کرد: بررسی جمعیت تحت تاثیر هر یک از طبقات خشکسالی بلند مدت حاکی از آنست که 27 درصد جمعیت کشور با خشکسالی خفیف، 32 درصد خشکسالی متوسط، 12 درصد خشکسالی شدید، یک درصد خشکسالی بسیار شدید درگیر هستند.

 

بررسی پهنه‌های تحت تاثیر ترسالی در مناطق مختلف کشور

رئیس مرکز ملی خشکسالی سازمان هواشناسی درپایان به وضعیت ترسالی کشور نیز اشاره کرد و افزود: در نگاه کوتاه مدت، پنج درصد مساحت کشور دارای ترسالی ضعیف، سه درصد ترسالی متوسط و دو درصد ترسالی شدید است، ولی در نگاه بلندمدت 2.5 درصد مساحت کشور ترسالی ضعیف و یک درصد ترسالی متوسط دارند.

منبع:ایرن
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۰۹:۲۷
پیمان صاحبی

هر ساله از سوی سازمان حفاظت محیط زیست در خردادماه جایزه ملی محیط زیست به فعالان، پژوهشگران و محققان محیط زیست اهدا می شود. امسال در میان برگزیدگان نام دو تن از محققان ماهی شناس کشور دیده می شد که موفق به دریافت لوح تقدیر یازدهمین دوره جایزه ملی محیط زیست شدند.


به گزارش زیست بوم، این دو محقق به پاس سالها تلاش و پژوهش برای شناسایی ماهیان آبهای داخلی کشور و کشف ، توصیف و ثبت جهانی چندین گونه ماهی اندمیک در ایران لوح تقدیر بخش متخصصین یازدهمین دوره جایزه ملی محیط زیست را دریافت نمودند. آنچه می خوانید گفتگوی زیست بوم با محققان تقدیر شده است.

لطفاً خودتان را معرفی کنید.
- صابر وطن دوست هستم. متولد 1357. اهل شهرستان قائم شهر استان مازندران. دارای مدرک دکتری تخصصی منابع طبیعی با گرایش شیلات و علاقمندی های تحقیقاتی و حوزه ی پژوهشی: مطالعه تنوع زیستی آبزیان به خصوص ماهیان آبهای داخلی کشور.

- سید حامد موسوی ثابت هستم. دارای مدرک دکتری تخصصی منابع طبیعی با گرایش شیلات و علاقمندی های تحقیقاتی و حوزه ی پژوهشی: مطالعه تنوع زیستی آبزیان به خصوص ماهیان آبهای داخلی کشور. عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان.

- آقای وطن دوست الان کجا مشغول هستید؟
 از سال 1383 به عنوان عضو هیأت علمی با دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل (استان مازندران)  همکاری می کنم و همچنین عضو هیأت مدیره انجمن علمی ماهی شناسی کشور و عضو هیأت مدیره و نایب رئیس انجمن علمی ماهیان زینتی کشور هستم. 

- آقای موسوی به چه دلیلی در مراسم جایزه ملی شایسته تقدیر شناخته شدید؟ 
- تیم ما تحقیقات و پژوهش های گسترده ای روی تنوع زیستی ماهیان آب های داخلی کشور و انجام داد و همینطور موفق به کشف، توصیف و ثبت جهانی 13 گونه ماهی  از ایران برای اولین بار در دنیا شدیم.

- یک ماهی را هم به اسم محیط بان شهید استان خراسان نامگذاری کردید؟
وطن دوست: بله! ما یک گونه ماهی را به نام های ماهی خیاطه پرهام به افتخار و یادبود محیط بان شهید استان خراسان شمالی شهید سعید پرهام نامگذاری کردیم.

موسوی ثابت: البته ماهی خیاطه سمیعی با نام علمی Alburnoides samiii را به افتخار دانشمند و جراح برجسته ایرانی پرفسور مجید سمیعی و ماهی خیاطه کد با نام علمی Alburnoides coadi   که به افتخار پرفسور برایان کد ماهی شناس برجسته کانادایی که خدمات قابل توجهی را به علم ماهی شناسی ایران داشته است نامگذاری کردیم و قبلاً هم ماهیان با نام ابوعلی سینا و امیرکبیر.

- به جز شمال کشور در دیگر استان ها هم کار مطالعاتی برای شناسایی ماهی ها داشته اید؟

وطن دوست: بله تیم ما موفق به توصیف ماهی جویباری ایلامی شد. این گونه در یکی از رودخانه های استان ایلام کشف شد و پس از توصیف با نام علمی Paraschistura ilamensis  و با نام فارسی ماهی جویباری ایلامی نامگذاری گردید.

موسوی ثابت: تیم ما گونه های جدید دیگری از ماهیان را در آبهای داخلی کشور برای اولین بار گزارش کرد که به عنوان نمونه می توان به اولین گزارش از حضور گونه غیربومی Poecilia reticulate  در حوضه آبریز اصفهان و اولین گزارش از وجود گونه بومی   Paraschistura alta از ایران و در حوضه آبریز سیستان اشاره کرد.
 

این سبک کار ایران سابقه دارد؟

موسوی: تا سال 2011 دانش توصیف و کشف گونه های جدید ماهی در ایران در اختیار محققین خارجی بود ولی با تلاش های محققین ایرانی که همکاران عزیز ما در نقاط مختلف کشور هستند این دانش در کشورمان بومی شد.

در خصوص کارهای موزه ای هم اقدامی انجام داده اید؟
وطن دوست: ما نمونه های حاصل از نمونه برداری هایمان در سراسر کشور را در موزه های جانور شناسی دانشگاه های محل خدمت مان و با کد موزه ای نگهداری می کنیم و در جهت تکمیل نمونه های موزه ای ماهیان آبهای داخلی کشور گام هایی برداشته ایم. با این کار سعی کرده ایم مانع عدم خروج نمونه های تیپ  گونه های بومزاد (اندمیک) از کشور و نگهداری این نمونه های تیپ در داخل کشور شویم.


بعد از دریافت لوح تقدیر انتظارتان به عنوان کسی که کارش دیده و تحسین شده، چیست؟
وطن دوست: مسوولین حوزه تنوع زیستی سازمان حفاظت از محیط زیست به بخش تنوع زیستی ماهیان کشور اهمیت کمتری می دهند. به نظر بنده ماهیان مظلوم ترین اعضای حیات وحش کشور هستند و معمولا وقتی دیده می شوند که از آب بیرون آورده می شوند. یعنی می میرند.

یعنی حتی در حوزه های مسئول هم شناخت کافی نیست؟ 
وطن دوست: ببینید! در حالت عادی از آنجایی که ماهیان دیده نمی شوند اهمیت کمتری به آنها داده می شود در صورتی که بیشترین گونه های مهره داران اندمیک ایران متعلق به ماهیان هستند. هنوز سازمان حفاظت محیط زیست تعداد ماهیان در آبهای داخلی کشور را 180 گونه می داند در صورتی که طبق آخرین چک لیست ماهیان آبهای داخلی ایران این تعداد بیش از 250 گونه ماهی است.

موسوی: انتظاری که وجود دارد این است که محققین ماهی شناس جوانی که از تجربه خوبی در این زمینه برخوردارند بیشتر دیده شوند توسط مسئولان حوزه های مربوطه و همکاری سازمان حفاظت محیط زیست محدود به افراد خاصی در این حوزه نباشد.

وطن دوست: به عنوان کسی که شیفته این کار هستم خوشحالم که کار در حوزه بی سر و صدای ماهیان از نگاه داوران جایزه ملی دور نماند. این اتفاق قطعاً همکاران پژوهشگر من که در جای جای کشور دارند کار می کنند را امیدوارتر می کند. 

برخورد رسانه ها را چطور ارزیابی می کنید؟

وطن دوست: در حوزه محیط زیست فعلاً رسانه ها به مسائلی مثل آلودگی هوا، ریزگردها و شکار پستانداران بیشتر واکنش نشان می دهند و اخبار محیط زیست دریایی اصولاً انگار خیلی پرمخاطب نیست. به نظرم در این خصوص یک اغفال وجود دارد و خوب است به مردم در این خصوص هم اطلاعات بدهند.

موسوی: ماهی ها بخشی از سبد غذایی مردم هستند که اتفاقاً همواره توسط متخصصان تغذیه مصرف آنها توصیه می شود. یعنی بخشی از حوزه مطالعاتی ما در زمینه ای است که با سلامت غذایی مردم در ارتباط است و انتظار می رود به آن دقت نظر بیشتری بشود. البته ما روی ماهیان غیرخوراکی هم کار می کنیم که آنها هم در زنجیره غذایی اکوسیستم قرار دارند و هم از نظر تنوع زیستی جزو ذخایر ملی به حساب می  آیند.

منبع: زیست بوم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۰۹:۲۳
پیمان صاحبی


اسماعیل کهرم*:دانشگاه تربیت مدرس در سبزوار جایگاه زیبایی دارد؛ دانشجویان فعال و استادان پویا، برای کنفرانسی من را دعوت کردند. قرار شد به پناهگاه حیات‌ وحش شیراحمد به وسعت ٢٢هزار‌و ٤٨٧ هکتار، در همسایگی سبزوار سری بزنیم؛ با سه اتوبوس به راه افتادیم. شیراحمد به‌دلیل وجود آهو و جبیرش شهرت دارد. به پاسگاه محیط‌بانی رفتیم؛ یک ساختمان سه اتاقه، اتاق خواب با تخت‌ خوابی چند طبقه و یک گلیم مندرس، ولی تمیز، یک اتاق هم دفتر کار بود. با بی‌سیم و دفاتر و... . اتاق سوم هم آشپزخانه پاسگاه بود، گوشت در این آشپزخانه کمتر وجود داشت؛ اما تخم‌مرغ و نیمرو تا دلتان بخواهد... . گشتی زدیم، هوا بارانی بود ولی نم‌نم! بچه‌ها از هوای خوب به وجد آمده بودند. در پاسگاه روی یک دیوار سفید، عکس سیاه و سفیدی از یک جوان را با قاب آن آویزان کرده بودند. پس از قدم‌زدن به یک قسمت از دشت رسیدم، ابتدا یک سایه‌بان فلزی و زیر آن یک سنگ شبیه سنگ‌ مزار، روی این سنگ نوشته شده بود: محل شهادت صادقی، عکس روی دیوار با آن مطابقت می‌کرد. محیط‌بان صادقی توسط یک تیر که معلوم نبود از کجا آمد در آن نقطه افتاد و دیگر برنخاست. همسر صادقی در آن زمان حامله بود، چند ماه بعد از شهادت صادقی، دخترشان به دنیا آمد؛ مادرش نام او را آهو گذاشت، همان موجودی که پدر آهو به خاطر حفاظت از آن شهید شد. مادر آهو‌خانم گفت: « از بس‌ پدرش به شغلش علاقه داشت، آهو زندگی‌اش بود و عضوی از خانواده».


دلبر: ساعت ١١ شب به پاسگاه دلبر در پارک ملی خار توران شاهرود رسیدیم. بعد از حدود ١٠ ساعت رانندگی از تهران رسیدیم، خسته، تشنه و گرسنه. امیرخان به پیشواز ما آمد، امیرخان آهنی با بیش از ٤٠ سال سابقه محیط‌بانی. شام را خورده و نخورده خوابیدم، می‌توانستم راحت ١٠ ساعت بخوابم ولی امیرخان آنجا بود! صدای بانگ او را شنیدم که می‌گفت پاشین تنبل‌ها پاشین یالا ظهر شده آفتاب پهن شده، از خواب پریدم فکر کردم روز را از دست دادم به ساعت نگاه کردم،٤:٣٠ صبح بود آفتاب نزده بود؛ اما از نظر امیرخان روز به نیمه رسیده بود. از پاسگاه بیرون زدیم، یک ردیف ٢٠٠تایی گورخر ایرانی صف کشیده بودند و ما را نگاه می‌کردند، امیرخان گفت وقتی آفتاب می‌زند پهلوی گورخرها قرمز می‌شود فقط برای ٢٠ دقیقه، راست می‌گفت اگر خوابیده بودیم آن صحنه را از دست می‌دادیم، می‌ارزید دیدن آن‌همه شکوه. گورخرها زیبایی خود را نشان دادند و ناپدید شدند، امیرخان مرد لحظه‌ها بود.

اسدآباد: با هواپیمای شش‌نفره سازمان به همدان رفته بودیم و قرار بود روی دشت اسدآباد پرواز کنیم و میش‌مرغ‌ها را بشماریم. میش‌مرغ بزرگ‌‌ترین پرنده قادر به پرواز در جهان است که در دشت اسد‌آباد زادوولد می‌‌کند. سرشماری نیمه‌تابستانی آنها اطلاعاتی درباره تعداد این پرنده باارزش به دست می‌داد. برای شناسایی از نصرت‌خان فرحی خواستیم سوار هواپیما شود؛ پذیرفت با ترس زیاد. بعد از یک دور روی اسدآباد، روی دهکده نصرت‌خان رسیدیم. خانواده‌اش یک سینی را روی دست گرفته بودند؛ روی آن قرآن و چند شمع بود. نصرت با دیدن آنها به گریه افتاد و برایشان دعا کرد. ایمان محکم و دل نرم یک محیط‌بان مثال‌زدنی است.

خارتوران: نادرخان را تلسکوپ خارتوران می‌نامند. آنها که دوربین‌کشی کرده‌اند می‌دانند یافتن یک یوزپلنگ در یک دشت پهناور مانند خارتوران با بیش از یک‌میلیون هکتار مساحت، کاری است بس دشوار. تصور کنید یافتن یک یوزپلنگ در حال حرکت با سرعت بیش از صد کیلومتر در ساعت، بدون دوربین چه حکمی دارد؟ به خارتوران رفتم، اصرار کردم نادر‌خان با من بیاید؛ پشت فرمان نشست، من کنار لندرور دوست‌داشتنی که فنرهای محکم آن رفقای من را از کمر انداخت. مهره‌ها کوبیده شدند، سال‌ها و سال‌ها، سالی ٢٠‌هزار کیلومتر در جاده‌ خاکی و دست‌‌انداز. ناگهان نادرخان توقف کرد دست خود را از چپ به راست به حرکت درآورد. یک جفت یوزپلنگ با سرعت سرسام‌آور از چپ به راست می‌دویدند. آن هم با چه سرعتی، یکی، دو ثانیه آنها را تعقیب کردیم مشاهده آنها روز ما را ساخت، تلکسوپ خارتوران کار خود را کرد. محیط‌بان‌ها چه آدم‌هایی هستند؟ در تهران از هر ١٠ نفر، شش نفر نمی‌دانستند محیط‌بان یعنی چه. اینها آدم‌های خاصی هستند، از میان بهترین جوانان ایران انتخاب می‌شوند و به استخدام سازمان حفاظت محیط‌ زیست درمی‌آیند، دوره‌های گوناگون می‌بینند، ضابط دادگستری هستند. درباره قوانین تعلیم می‌بینند. اسلحه را خوب می‌شناسند و طبیعت را خوب می‌فهمند، زیرا بیشتر در دل آن به دنیا آمده‌اند و در آن بزرگ شده‌اند. اکنون کم نیستند محیط‌بانانی که لیسانس، فوق‌ لیسانس و حتی دکترا دارند. آنها از دیدن یک بره‌آهو به گریه می‌افتند و از صدای یک پرنده به وجد می‌آیند، نماد صبر و تحمل هستند. مانند چدن سخت و مانند مخمل نرم و دلپذیر، مظلوم و فراموش‌شده، در مناطقی خدمت می‌کنند که نه آب است و نه آبادانی؛ اما هرجا هستند، طبیعت زنده است. به‌تازگی اقداماتی برای معیشت آنها، برای جایگاه اجتماعی آنها، برای آموزش آنان، ضوابط حمل سلاح و افزایش اعتبار آنها انجام شده؛ اما کافی نیست. به‌تازگی با شهادت سه محیط‌بان، پرویز هرمزی، محمد دهقانی و منوچهر شجاعیان، مجلس شورای اسلامی قول رسیدگی به وضع آنها را داده است؛ امیدوارم مرگ این سه تهمتن پهنه طبیعت ایران هدر نرود.

* مشاور عالی رئیس سازمان حفاظت محیط ‌زیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۰۹:۲۱
پیمان صاحبی


 

دو میلیون سلاح، حیات وحش و محیطبانان را نشانه گرفته است

سلامت نیوز: 2700 محیطبان، 17 میلیون هکتار وسعت مناطق حفاظت شده و نزدیک به 8/1 میلیون اسلحه شکاری مجاز و غیر مجاز! یعنی هر محیطبان باید در پهنه وسیعی از طبیعت و به ازای هر 6300 هکتار با 370 شکارچی غیر مجاز مقابله کند. (البته اگر فرض کنیم صاحبان سلاح شکاری مجاز تخلف نمی‌کنند که در واقعه کشته شدن منوچهر شجاعی محیطبان پارک ملی بمو خلاف این موضوع ثابت شد).

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران در ادامه می نویسد: اما اکنون 119 محیطبان شهید و صدها محیطبان زخمی و سیاهه بلند بالای گونه‌های در خطر انقراض جانوری کشورمان خود گواهی می‌دهد که شکارچیان متخلف نه فقط از تاراج اندوخته‌های طبیعی کشور بلکه از کشتار حافظان طبیعت هم ترس و واهمه‌ای ندارند و اگر به یاد بیاوریم که تاکنون کمتر موردی از ضاربان محیطبانان شناسایی یا به اشد مجازات رسیده‌اند تا حدودی در می‌یابیم چرا گستاخی این متخلفان روز به روز افزایش می‌یابد. محیطبانی نه فقط در ایران که تقریباً در بسیاری از کشورهای جهان بویژه در کشورهای توسعه نیافته در آسیا و آفریقا همواره با مخاطرات جدی روبه‌رو بوده است. بر اساس گزارش فدراسیون بین‌المللی محیطبانان، در 10 سال گذشته بیش از 1000 محیطبان در سراسر جهان به قتل رسیده‌اند که حدود 80 درصد آنها توسط قاچاقچیان حیات وحش و شکارچیان تجاری بوده است. اما در ایران به همه این مخاطرات باید سختی کار محیطبانان و کمبود امکانات و تجهیزات حفاظتی و دستمزد ناچیز را هم اضافه کنیم. اینکه هر محیطبان در ایران مجبور است به جای 176 ساعت کار در ماه، 432 ساعت خدمت کند اما در بهترین حالت ممکن تنها به اندازه نیمی از ساعاتی که کار کرده حقوق دریافت می‌کند این خود گواه دیگری است بر مظلومیت این قشر زحمتکش جامعه. حالا اما واقعه شهادت سه محیطبان در پارک ملی بمو و منطقه حفاظت شده گنو در هفته گذشته که شوک بزرگی برای جامعه محیط زیستی ایران بود در سطح وسیعی با واکنش مسئولان اجرایی کشور مواجه شده است. با این امید که این نگاه‌ها مقطعی نبوده و حداقل باعث شود تا نقایص و کاستی‌های قانونی و قضایی در حمایت از محیطبانان مرتفع شده و وضعیت معیشتی آنها تا حدی ارتقا یابد، در همین حال علی تیموری، مدیرکل دفتر شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست از سلاح‌های غیرمجازی که در کشور موجود است و باعث تشدید تخلفات شده، می‌گوید.

از سال 1350 که غلام شهرابیان به‌عنوان نخستین محیطبان در درگیری با شکارچیان متخلف در منطقه خوش ییلاق سمنان به شهادت رسید، تاکنون نزدیک به 45 سال می‌گذرد اما نبرد بی‌امان شکارچیان با حافظان طبیعت همچنان ادامه دارد تا امروز که شمار شهدای محیط زیست با کشته شدن سه محیطبان دیگر در هفته گذشته به عدد 119 برسد. آمارها نشان می‌دهد بیشترین تخلفات شکار و صید صورت گرفته در سال‌های گذشته در استان فارس بوده و درست به همین دلیل نیز این استان با 23 محیطبان، رکورددار شهدای محیط زیست ایران است. در همین حال از مجموع 5 محیطبانی که در سال‌های پیش از انقلاب کشته شدند سه نفرشان فقط در پارک ملی بختگان - که امروز تقریباً دیگر چیزی از دریاچه 150 هزار هکتاری آن باقی نمانده - به شهادت رسیده‌اند. اکبر شکاری، لطف‌الله اکرمی راد و مراد شیبانی سه محیطبانی بودند که به ترتیب در سال‌های 52 و 55 کشته شده و ضاربان دو نفر آنها نیز به گفته اسکندر فیروز، بنیانگذار سازمان حفاظت محیط زیست ایران شناسایی و مجازات شدند. اما واقعه کشته شدن این دو محیطبان در سال 1355 هنوز هم در خاطره بسیاری از قدیمی‌های محیط زیست باقی مانده است. شهید اکرمی و شیبانی در روز 5 بهمن ماه در هنگام گشتزنی در پارک ملی بختگان با شکارچیان مسلح درگیر می‌شوند. نبردی که منجر به شهادت هر دو محیطبان می‌شود و شکارچیان نیز با تصور اینکه هر دو محیطبان بعد از درگیری خونین به قتل رسیده‌اند فرار می‌کنند. اما یکی از محیطبانان که بشدت مجروح شده و خونریزی شدیدی هم داشته با خون خود روی پاکت سیگارش نام یکی از شکارچیان را که از متخلفان سابقه دار منطقه بوده می‌نویسد و همین باعث شد تا مأموران پلیس بتوانند ضاربان را دستگیر و مجازات کنند.
کشته شدن محیطبانان درسال‌های بعد نیز به دلیل افزایش شمار سلاح‌های غیر مجاز و ضعف آگاهی‌های عمومی جامعه از ضرورت حفظ محیط زیست و قانون ستیزی ادامه یافت و در بیشتر موارد این سلاح‌های غیر مجاز شکاری بود که حادثه می‌آفرید. اما در این میان محیطبانانی هم هستند که با سلاح شکاری مجاز کشته شدند و البته گاهی هم با سلاح‌های جنگی.


اسلحه را از محیطبان نگیرید
اگرچه برخی کارشناسان همچون اسماعیل کهرم، مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست معتقدند که می‌بایست سلاح را از محیطبانان گرفت تا میزان درگیری‌ها کمتر شود اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که محیطبانان تقریباً در بسیاری از کشورهای دنیا بویژه در کشورهای آسیایی و آفریقایی مجهز به سلاح گرم هستند تا بتوانند در برابر قانون‌ستیزان و قاچاقچیان حیات وحش مبارزه کنند. در اروپا و امریکا نیز به‌دلیل ارتقای سطح فرهنگ زیست محیطی جامعه و وضع قوانین بازدارنده و مجازات‌های سخت برای متخلفان تقریباً کمترین زد و خوردها بین متخلفان و محیطبانان دیده می‌شود و محیطبانان نیز کمتر از سلاح‌های خود استفاده می‌کنند. با این حال کهرم با تأکید بر اینکه شرایط مناسب حمل و استفاده از سلاح برای محیطبانان کشور وجود ندارد، می‌گوید: در این شرایط باید اسلحه را از محیطبانان بگیریم چون اگر مقابل شکارچی متخلف مقاومت و از اسلحه استفاده کنند محکوم به اعدام می‌شوند و اگر از آن استفاده نکنند شهید می‌شوند، بنابراین وجود اسلحه از هر دو طرف برای آنها مشکل‌زاست. از یک طرف با اعدام و از طرف دیگر با شهادت مواجه هستند. به گفته او، اگر مجرم و متخلفی در هنگام عملیات توسط پلیس کشته شود، این نیروی پلیس حتی یک ساعت هم بازداشت نمی‌شود چه برسد به آنکه محاکمه و حکم قصاص او صادر شود، چون برای برقراری نظم و امنیت و مقابله با متخلفان این اتفاق افتاده است در حالی که ما به محیطبانی اسلحه داده‌ایم که در دادگاه به جرم قتل محکوم می‌شود.


اما خیلدار فرمانده یگان حفاظت محیط زیست، مجابی معاون حقوقی و تیموری مدیرکل دفتر شکار و صید سازمان محیط زیست این موضوع را رد کرده و می‌گویند: «این نظر شخصی آقای کهرم است و درست نیست.» علی تیموری، مدیرکل دفتر شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید: منوچهر شجاعی، محیطبان پارک ملی بمو که هفته گذشته به شهادت رسید سلاح نداشت اما شکارچی بی‌رحم او را به شهادت رساند. او می‌گوید: متأسفانه امروز ما با شکارچیانی طرف هستیم که به خاطر هیچی، محیطبان را هم حاضرند بکشند. در این شرایط که این افراد نه قانون می‌شناسند نه مأمور قانون و کوچکترین احترامی برای قوانین جاری کشور قائل نیستند حالا شما تصور کنید محیطبانان ما سلاح هم نداشته باشند پس چطور از خود دفاع کنند؟ و چون سلاح ندارند دیگر هیچ شکارچی از آنها حساب نمی‌برد بنابراین این موضوع اصلاً جای بحث ندارد. تیموری درباره سلاح‌هایی که سه محیطبان بمو و گنو با آن به شهادت رسیدند می‌گوید: در گنو هر دو محیطبان، با اسلحه سیمینوف که یک سلاح جنگی پیشرفته و مخصوص تک تیراندازهاست از فاصله نزدیک به شهادت رسیدند و در بمو نیز دو شکارچی که دستگیر شدند یکی از آنها دارای اسلحه مجاز و دیگری دارای سلاح غیر مجاز بوده است. او همچنین درباره آمار سلاح‌های موجود در کشور می‌گوید: بخش مهمات و سلاح ارتش سلاح‌های شکاری را مجوز می‌دهد و بسیج و سپاه نیز برای عشایر و مناطق مرزی مجوز حمل سلاح صادر می‌کنند اما به نظر می‌رسد حدود 700 تا 800 هزار سلاح مجاز در کشور باشد و معادل همین رقم یا حتی کمی بیشتر هم سلاح غیر مجاز دست مردم باشد. اما اتفاق خوبی که افتاده این بوده که وزارت دفاع از سال گذشته تولید سلاح شکاری را به درخواست سازمان حفاظت محیط زیست متوقف کرد ولی مهمات همچنان تولید می‌شود اما قصد داریم از وزارت دفاع بخواهیم تا مهمات و فشنگ را تنها به کسانی که دفترچه شکار دارند بدهند. او می‌افزاید: یکی از راه‌های کاهش جرایم شکار و صید این است که وقتی متخلف یکبار دستگیر و تحویل مقامات قضایی شد و با حکم قضایی سلاحش توقیف شد این سلاح به طور کل معدوم و مجوز حمل سلاحش باطل شود اما تا به امروز اینگونه بوده که غالباً سلاح‌ها تحویل وزارت دفاع شده و دوباره به فروش می‌رسیده که درصددیم این موضوع را به طور جدی پیگیری کنیم.
تشدید مجازات، بازدارنده یا تحریک کننده؟!
برخی صاحبنظران بر این باورند که افزایش جرایم نقدی شکار و صید در سال گذشته باعث شده تا شکارچیان از ترس گیر افتادن و پرداخت جریمه دست به اسلحه برده و محیطبان‌ها را بکشند. تیموری در این باره می‌گوید: جرایم شکار و صید تازه یکسال است که برای برخی گونه‌های کمیاب و در حال انقراض کشور مثل یوزپلنگ و پلنگ و مارال و انواع پرنده‌های شکاری و... افزایش یافته است اما تا پیش از اینکه مبلغ‌شان اینقدر کم بود چرا 116 محیطبان کشته شدند؟ ما از سال 92 تاکنون هیچ درگیری منجر به شهادت محیطبان نداشتیم و تازه امسال این سه مورد اتفاق افتاده و نمی‌توان این موضوع را به افزایش جرایم ربط داد. من فکر می‌کنم کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند خودشان متخلف و شکارچی هستند و می‌خواهند به نحوی برای خود کیسه بدوزند وگرنه در کشوری که یک گوسفند اهلی دو میلیون قیمت دارد جریمه 10 میلیونی برای یک قوچ وحشی کمیاب زیاد نیست.
او همچنین درباره برخی تلاش‌ها از سوی برخی فعالان محیط زیست وابسته به یکی از مؤسسات حیات وحش، برای کاهش تخفیف مجازات شکارچیان سابقه دار در استان فارس به منظور جلب مشارکت آنها در حفاظت به «ایران» گفت: کاملاً درجریان این موضوع هستم اما بشدت مخالفم چون شکارچی متخلفی که بارها دست به تخلف زده و به قانون دهن کجی کرده اگر قرار باشد مجازاتش به شرط کمک در برنامه‌های حفاظتی کاهش یابد تنها باعث بی‌انگیزگی در بین محیطبانان و بی‌اعتمادی جامعه به ما می‌شود و خوشبختانه تا به امروز دستگاه قضایی و سازمان هم با این کار موافقت نکرده است. اما اگر فردی یک بار تخلف کرده و مجازاتش را هم کشیده باشد به شرطی که در رفتار و برنامه‌های بعدی‌اش نشان دهد که پشیمان است راه برای همکاری او در برنامه‌های حفاظتی آن هم در صورت تأیید او در یک کمیته در سازمان شاید باز شود.


محیطبانان، قهرمانان گمنام طبیعت
با جدی شدن موضوع حفاظت در جهان در سال‌های اخیر عملاً نبرد بزرگی از سوی محیطبانان علیه شکار غیر قانونی، معدن کاوی و جنگل‌زدایی آغاز شده است که محیطبانان را در خط مقدم این نبرد قرار داده است. جولیا مارتون از مدیران اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت می‌گوید: «بدون حفاظت فیزیکی، اجرای قانون در مناطق عملاً امکانپذیر نیست از این‌رو محیطبانان، قهرمانان گمنام طبیعت هستند که اگر نباشند همه تلاش ما برای حفاظت عملاً از دست رفته تلقی می‌شود بنابراین برای حفاظت از طبیعت باید از محیطبانان حمایت لازم صورت گیرد.» براساس گزارش فدراسیون بین‌المللی محیطبانان، تنها در دو سال اخیر 200 محیطبان در هنگام انجام وظیفه کشته شده‌اند که 120 نفر آنها توسط شکارچیان به قتل رسیده‌اند.البته این آمارها نیز تنها مربوط به 35 کشوری است که به صورت داوطلبانه دائماً گزارش‌های خود را به این فدراسیون ارائه می‌کنند که ایران جزو این کشورها نیست. بر اساس این گزارش هند، تایلند، کنیا و کنگو بیشترین شمار تلفات محیطبانان را هر ساله گزارش می‌کنند و تقریباً بیشترین تجارت غیر قانونی عاج و شاخ و چوب نیز از این کشورهاست. در حال حاضر 60 درصد مرگ محیطبانان هر ساله از آسیا گزارش می‌شود. در تایلند از سال 2009 تاکنون 50 محیطبان کشته شده و 26 نفر نیز بشدت مجروح شده‌اند که 23 نفرشان در شرایط بحرانی از نظر سلامتی به سر می‌برند.


قتل 140 محیطبان در 20 سال گذشته فقط در یک پارک ملی
بر اساس آخرین اخبار منتشره در دو ماه گذشته نیز 6 محیطبان در هند و کنگو کشته شدند. به گفته مقامات محیط زیست در کنگو سه محیطبان به ضرب گلوله شکارچیان مسلح در پارک ملی گارامبا در این کشور کشته و دو نفر دیگر از جمله مدیر سوئدی این پارک نیز مجروح شده‌اند. این پارک که یکی از بهترین زیستگاه‌های فیل آفریقایی محسوب می‌شود به‌عنوان میراث جهانی توسط یونسکو نیز به ثبت رسیده است اما در طول سال‌های اخیر کانون بزرگترین درگیری‌ها بین شکارچیان و محیطبانان و باندهای قاچاق عاج فیل بوده است. سال گذشته نیز در همین پارک سه سرباز و 5 محیطبان توسط شکارچیان مسلح به قتل رسیدند. جمعیت فیل آفریقایی بواسطه شکار غیر قانونی در یک دهه اخیر در بسیاری از زیستگاه‌ها حدود 60 درصد کاهش یافته است و فعالان محیط زیست می‌گویند در این بازه زمانی بیش از 30 هزار فیل توسط قاچاقچیان حیات وحش کشته شده‌اند. اما پارک ملی گارامبا در کنگو تنها منطقه‌ای نیست که هر ساله شاهد درگیری‌های خونین بین قاچاقچیان و محیطبانان است. محیطبانان پارک ملی ویرونگا در این کشور نیز که یکی از قدیمی‌ترین پارک‌های آفریقاست برای حفاظت از حیات وحش تقریباً همه روزه مجبورند با خطر مرگ دست و پنجه نرم کنند. در سراسر آفریقا حدود 900 گوریل باقی‌مانده که در این پارک جمعیتی در حدود 480 گوریل زندگی می‌کنند که برای حفاظت از آنها در 20 سال گذشته حدود 140 محیطبان کشته شده است. به همین دلیل اخیراً امکان گشت و کنترل هوایی منطقه برای محیطبانان این پارک فراهم شده تا راحت‌تر بتوانند خطرات ناشی از حضور شکارچیان را کنترل کنند. مدیر این پارک که تاکنون دوبار هدف شلیک شکارچیان قرار گرفته و جان سالم به در برده می‌گوید: در 30 سال گذشته بواسطه حفاظت، جمعیت گوریل‌ها دوبرابر شده است و این یک موفقیت بزرگ است که باعث می‌شود تا کمتر سختی کار محیطبانی را لمس کنم. دی مروده می‌گوید: کسی که شغل محیطبانی را انتخاب می‌کند باید بداند همیشه با خطر مرگ مواجه است.
صندوق جهانی حیات وحش (WWF) نیز اخیراً بر اساس یک نظرسنجی گزارش داده که حدود 82 درصد محیطبانان در جهان با خطر مرگ مواجه هستند و تقریباً نیمی از آنها فاقد تجهیزات لازم، آموزش و پشتیبانی‌های دولتی‌اند به طوری که در بسیاری از موارد محیطبانان نه تنها از داشتن سلاح کافی و وسایل نقلیه مناسب بلکه حتی از ابتدایی‌ترین نیازهای اساسی خود یعنی سرپناه و چکمه و آب آشامیدنی هم محرومند.
«شان ویلمور» رئیس فدراسیون بین‌المللی محیطبانان می‌گوید: خشونت علیه محیطبانان با سرعت زیادی در حال گسترش است و این یک هشدار به دولت هاست که آگاهی‌های زیست محیطی جامعه را بالا ببرند در عین حال محیطبانی یک کار خطرناک برای حفاظت از حیات وحش است که شایسته حمایت‌های بیشتر و احترام است. رئیس جمهوری گابن نیز می‌گوید: «در دنیای امروز جرایم حیات وحش به یک تهدید جدی علیه حاکمیت و ثبات برخی کشورها تبدیل شده است. اگر به خود شکارچیان باشد آنها حتی از آتش زدن محیطبانان هم دریغ نخواهند کرد و در بسیاری از کشورها آنها جنگ بزرگی را آغاز کرده‌اند.»
اکنون این پرسش مطرح است که یورش بی‌امان به محیطبانان و جنگلبانان در کشورما، این مدافعان عاشق طبیعت، چه زمانی پایان می‌یابد؟

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۰۹:۱۷
پیمان صاحبی