منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۰۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است


 

سلامت نیوز:کارشناسان گسترش مناطق بیابانی را از دستاوردهای توسعه افسارگسیخته شهری می دانند که از چند دهه قبل دنیا را درگیر خود کرده است و معتقدند کاهش وابستگی به منابع آب و خاک و رفتن به سمت دستیابی به انرژی های نو، یک راهکار مهم برای مقابله با بیابان زایی است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا،طبق تعریف دفتر عمران ملل متحد UNDP، بیابان عبارت است از تخریب زمین در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب که ناشی ار فعالیت های انسانی یا مولفه های طبیعی است.


بر اساس این تعریف، هر فرایندی که منجر به کاهش کارایی سرزمین شود، بیابان زایی است. نماد افت کارایی یک سرزمین، مهاجرت مردم است زیرا دیگر در آن منطقه نمی توانند معیشت خود را تامین کنند.


طبق آمار سازمان جهاد کشاورزی، در دو دهه اخیر حدود یک سوم کل روستاهای کشور خالی از سکنه شدند و این بحران حاشیه نشینی را مضاعف کرده است، از سوی دیگر این نشانه بیایان زایی است. به عبارت دیگر، حاصلخیزی خاک کم شده است و مردم آب ندارند و با پناه آوردن به سم و کود بیشتر هم نمی توانند معیشت خود را تامین کنند و چاره ای جز مهاجرت پیدا نمی کنند.


کار پژوهشی دقیقی در مورد افزایش نرخ سالانه بیابان در کشور انجام نشده است، اما شواهد نشان می دهد که سالانه یک درصد به بیابان های کشور اضافه می شود.
علاوه بر این، فرسایش خاک نیز معضل دیگری است که با روند بیابان زایی نمود پیدا می کند، اکنون حدود 75 میلیون هکتار از اراضی کشور تحت تاثیر فرسایش آبی و 20 میلیون هکتار فرسایش بادی قرار دارند و حدود 5 میلیون هکتار نیز متاثر از فعالیت های کشاورزی هستند.


از سوی دیگر، گرمایش زمین نیز به عنوان یک عامل طبیعی در تشدید بیابان زایی نقش دارد، پیش بینی ها نشان می دهد تا چند سال آینده 1.5 تا 2 درجه افزایش دما خواهیم داشت بنابراین حتی ممکن است مناطقی مانند استان های گلستان و مازندران نیز تحت تاثیر روند بیابان زایی قرار گیرند.


روند توسعه بیابان منحصر به ایران نیست بلکه معضلی جهانی است. بر همین اساس سازمان ملل در سال 1991 کمیته ای بین دولتی برای تدوین کنوانسیون بین المللی مقابله با بیابان زایی راه اندازی کرد و پس از سه سال در 17 ژوئن 1994، کنوانسیون بین المللی مقابله با بیابان زایی (UNCCD) را تاسیس و این روز را به عنوان روز جهانی مقابله با بیابان زایی نام گذاری کرد.


شعار امسال روز جهانی مقابله با بیابان زایی حفاظت از زمین، بازیابی خاک، مشارکت دادن مردم تعیین شده است.
بر این اساس، ایرنا به مناسبت روز جهانی مقابله با بیابان زایی در میزگردی با حضورمحمد درویش مسوول نگارش برنامه مدیریت 20 ساله بیابان در ایران، علی بالی رییس گروه بررسی های جغرافیایی سازمان حفاظت محیط زیست و محمد خسروشاهی رییس بخش تحقیقات بیابان موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع به بررسی علل و عوامل بیابان زایی و روند مقابله با آن پرداخت.

*** بیابان و بیابان زایی
محمد درویش مسوول نگارش برنامه مدیریت 20 ساله بیابان در ایران گفت: بیابان یک اکوسیستم است یعنی در آن گونه های خاص گیاهی و جانوری وجود دارد که در مناطق دیگر نیست و با برنامه های بیابان زدایی، این گونه ها هم نابود می شوند. بنابراین بیایان زدایی غلط است، بیایان در جایی که باید باشد، بهترین پاسخ طبیعی به شرایط زیست بوم است.


وی افزود: اما آنچه خطرناک است، گسترش قلمرو بیابان به اکوسیستم های جنگلی، مرتعی و تالابی است که باید جلوی آن گرفته شود. این گسترش ناشی از فشارهای انسانی و بارگذاری های غلط مدیریتی است که از جمله سبب شده است در جنوب پایتخت، سالانه 36 سانتیمتر نشست زمین داشته باشیم.
وی ادامه داد: کاهش سطح آب های زیر زمینی و روان شدن ریزگردها به سمت تهران، همه نشانه بیابان زایی است که باید جلوی آن گرفته شود و با برنامه ریزی های اصولی و اجرای به موقع آنها بیابان را مهار کنیم.


درویش گفت: سازمان ملل بیش از سه دهه است که تلاش می کند با کنوانسیون مقابله با بیابان زایی، مانع پیشرفت بیابان در جهان شود و بر اعضا فشار می اورد که هر کدام برنامه ای تحت عنوان برنامه اقدام ملی مقابله با بیابان زایی تعریف کنند، یعنی هر دولتی باید موظف باشد برنامه های توسعه ای خود را به نحوی مدیریت کند که اجرای آنها منجر به افزایش نرخ بیابان زایی در کشور نشود. هدف سازمان ملل سرو سامان دادن به روند مهار بیابان زایی است.


وی در پاسخ به این پرسش که نرخ بیابان زایی در کشور چگونه مشخص می شود و افزایش می یابد، افزود: از روی یکسری شاخص ها می توان به افزایش بیابان زایی در کشور پی برد، مثلا وقتی روستاها متروکه می شوند، این یعنی اینکه بیابان زایی اتفاق افتاده و غیر قابل انکار است.


مدیر کل دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: وقتی که سطح آب زیر زمینی پایین می رود، یعنی بیابان زایی در حال رخ دادن است، بیابان زایی مطابق تعریف دفتر عمران ملل متحد ( UNDP ) عبارت است از تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب که ناشی از فعالیت های انسانی یا مولفه های طبیعی است.


درویش گفت: بنابراین هر فرایندی که منجر به کاهش کارایی سرزمین شود، یک بیابان زایی است، نماد افت کارایی یک سرزمین مهاجرت مردم است در جایی که مردم مهاجرت می کنند، یعنی بیابان زایی رخ داده است و دیگر مردم آن منطقه نمی توانند معیشت خودشان را به دست آورند.


وی افزود: طبق آمار سازمان جهاد کشاورزی، در دو دهه اخیر حدود یک سوم کل روستاهای کشور خالی از سکنه شدند و این بحران حاشیه نشینی را اضافه کرده و از سوی دیگر این نشانه بیایان زایی است، مردم آب ندارند، حاصلخیزی خاک کم شده و با پناه آوردن به سم و کود بیشتر هم نمی توانند معیشت خودشان را تامین کنند و چاره ای جز مهاجرت پیدا نمی کنند.


وی اظهار کرد: چنین وضعیتی ناشی از بیابان زایی است یعنی ما به نحوی چیدمان توسعه را مدیریت کردیم که منجر به بدهکاری اکولوژیکی کشور و افت شاخص های مرتبط با بیابان زایی شده است.


درویش گفت: زمانی در کشور 1.3 دهم میلیون گونه های حیات وحش مانند کل و بز، قوچ و میش، آهو، جبیر، مرال، گوزن و یوزپلنگ وجود داشت اما براساس آماری که معاونت محیط طبیعی در سال 1392 اعلام کرد، مجموع علفخواران ما به کمتر از 110 هزار راس رسیده است یعنی 9 دهم را از دست داده ایم که این خود نشانه بیایان زایی است.
وی ادامه داد: سرزمینی که نتواند از خرامیدن امن کل ها، بزها، میش ها، مرال ها و یوزپلنگ هایش حمایت کند، یعنی تحت تاثیر فعالیت کاهنده ای به نام بیابان زایی است،


درویش ادامه داد: نشانه اضمحلال یک سرزمین این است که دیگر در آن سرزمین ردپایی از پلنگ ها، یوزپلنگ ها، شیرها و ببرها یعنی گوشتخواران صدر هرم غذایی نباشد در واقع اتفاقی که دارد می افتد، جمعیت آنها به شدت رو به کاهش است و ما با تغییر کاربری اراضی و بی توجهی به حریم های امن زیستگاه ها داریم به این روند دامن می زنیم.


وی افزود: بیابان زایی در حال تشدید است، زیرا سیل خیزی رو به افزایش است، سیل خیزی را که نمی توان انکار کرد، خسارت ناشی از سیل در حال افزایش است، یعنی جابجایی خاک افزایش می یابد، پوشش های گیاهی که می توانستند حافظ خاک باشند از بین رفته اند و نرخ جابجایی خاک افزایش یافته است.

*** نرخ دو میلیارد تنی جابجایی خاک در سال
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع گفت: بر اساس برآورد انجمن ملی خاک ایران، نرخ جابجایی خاک کشور در بهترین حالت به دو میلیارد تن در سال رسیده است، برخی برآوردها تا 4.6 میلیارد تن را هم نشان می دهد، حتی اگر همان دو میلیارد تن را در نظر بگیریم سه برابر متوسط آسیا است، با توجه به این که هر تن خاک 28 دلار ارزش دارد، می شود 56 میلیارد دلار در سال.

*** افزایش سالانه یک درصد بیابان در کشور
درویش با تاکید بر شتاب بیابان زایی در کشور اظهار کرد: در خصوص نرخ دقیق افزایش سالانه بیابان در کشور کار پژوهشی و علمی دقیقی انجام نشده است اما از روی شاخص ها و شناسه هایی که وجود دارد، می توان گفت که سالانه یک درصد افزایش بیابان در کشور داریم که نشانه آن کاهش رویشگاه های جنگلی، افت حاصلخیزی خاک و افت سطح آب های زیرزمینی است.

*** گرم شدن زمین تا دو درجه
همچنین علی بالی رییس گروه بررسی های جغرافیایی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: دو عامل طبیعی و انسانی در توسعه بیابان نقش دارد. در عوامل انسانی کشاورزی های ناپایدار، استفاده بیش از حد از آب های زیرزمینی، شور و قلیایی شدن خاک، چرای بیش از حد دام، فشار زیاد به جنگل ها و مراتع و تغییر کاربری اراضی است که موجب می شود فعالیت های انسانی نقش تشدیدکننده را در روند بیابان زایی ایفا کند.


وی افزود: مساله دیگر که باید مد نظر قرار دهیم، بحث تغییرات اقلیمی است که در جهان شاهد آن هستیم و بسیاری از کشورها را تحت تاثیر قرار داده است، ایران از جمله کشورهایی است که تغییرات اقلیم تاثیرات منفی بر آن می گذارد، مثلا پیش بینی ها نشان می دهد تا چند سال آینده 1.5 تا 2 درجه افزایش دما خواهیم داشت.


بالی ادامه داد: این افزایش دما باعث می شود تبخیر آب بیشتری داشته باشیم، از طرفی بارندگی ها هم کاهش یافته و یا نامنظم شده اند، بنابراین عوامل انسانی و طبیعی با هم موجب شده اند تا فشار بیشتری بر اکوسیستم وارد شود.

***راهکارها
مساله مهم این است که حال چه کنیم تا از گسترش بیابان جلوگیری شود.
بالی در پاسخ گفت: گزارش های مختلف سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری، UNDP و سایر نهادها، به برخی راهکارها مانند معیشت جانبی، کاهش چرای دام، کاهش بهره برداری از سفره های آب های زیرزمینی، کاهش استفاده از کودها و سموم و کنترل فرسایش اساره کرده اند. اکنون حدود 75 میلیون هکتار از اراضی کشور تحت تاثیر فرسایش آبی، 20 میلیون هکتار فرسایش بادی و حدود 5 میلیون هکتار تحت تاثیر فعالیت های کشاورزی قرار دارند.


بالی افزود: اما موضوع اصلی این است که چگونه این وضعیت را کنترل کنیم، مساله دیگر این است که همیشه گمان می کنیم بیابان در نواحی خشک و نیمه خشک وجود دارد، در حالی که این وضعیت کم کم دارد خود را در بخش هایی از مازندران و گلستان نیز نشان می دهد، اگر نخواهیم با جدیت به این مسائل فکر کنیم ممکن است 20 یا 30 سال دیگر بخش هایی از گلستان و یا مازندران در معرض بیابانی شدن قرار گیرند.


وی ادامه داد: ممکن است اکوسیستم جنگلی و جامعه گیاهی تغییر کند، مثلا برخی از گیاهان نابود شوند و گونه های دیگری جایگزین آنها شوند، بنابراین در بحث بیابان زایی باید این حساسیت را داشته باشیم که ممکن است برای کل کشور پیش بیاید نه فقط در نواحی خشک و نیمه خشک و نواحی مرکزی رخ دهد.

*** غفلت در اجرای آمایش سرزمین/ نبود همگرایی سازمان ها
بالی در پاسخ به این سوال که یکی از مهمترین راهکارهای موجود چیست گفت: موضوعی که در ایران نسبت به آن غفلت شده و نتوانستیم آن را عملیاتی کنیم با اینکه سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و استانداری ها هم درگیر آن هستند، بحث آمایش سرزمین است. در آمایش سرزمین است که می توان فهمید زیست بوم های حساس و شکننده چیست و در چه شرایطی قرار دارند.


وی افزود: وقتی این زیست بوم ها شناسایی شوند، می توان برای آنها برنامه ریزی داشت، چالش های مختلفی در این زمینه وجود دارد که یکی از آنها این است که نحوه مدیریت و رویکرد یکپارچه برای حل یک موضوع را نداریم، مثلا وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست و استانداری ها در برخی از موارد خیلی همگرایی ندارند، نه اینکه نخواهند داشته باشند، شاید از نظر ساختاری و قانونی نتواستند این کار را انجام دهند و گرنه تمام دستگاه ها می گویند که ما معتقدیم باید با هم کار کنیم اما در عمل به آن نرسیده ایم.

*** نقش بی بدیل اعتبارات در مقابله با روند بیابان زایی
بالی ادامه داد: موضوع مهمتر این است که باید به بحث اعتبارات اهمیت بیشتری داده شود، شاید یکی از دلایلی که در مقابله با بیابان زایی زیاد موفق نبودیم اعتبارات است، جنگل کاری و کشت گونه های بومی ما نسبت به روند تخریب شتاب کمتری دارد.

*** کمربند سبز مانع توسعه بیابان نمی شود
امروزه کارشناسان امر معتقدند که جنگل کاری دیگر راه صحیح مقابله با بیابان زایی نیست، زیرا وقتی نهالی کاشته می شود حداقل دو سال آن را آبیاری می کنند و بعد از آن درخت باید با استفاده از ریشه خود از منابع آب های زیر زمینی تغذیه کند اما افت سطح آب های زیر زمینی، مانع از رسیدن آب کافی به ریشه گیاه است.
درویش در این خصوص گفت: این باور درست است. زمانی در کشور قرارگاه های بیابان زدایی ایجاد کرده بودند و حرفشان این بود که کمربند سبز در اطراف عرصه های بیابانی ایجاد کنند تا مانع گسترش آن شوند.


وی افزود: این که بیابان می تواند در مازندران یا در گیلان اتفاق بیفتد، همان طور که در تهران یا در آبی بیگلو اردبیل اتفاق افتاده است. بر این اساس، این که فکر کنیم می توانیم بیابان را با یک کمربند سبز مهار کنیم، تصوری غلط است. در واقع هر فرایندی که منجر به کاهش کارایی سرزمین شود، بیابان زایی است.
وی تاکید کرد: اصولا درختکاری هر جایی فضیلت نیست اولا باید بدانیم که چه درختی را در کجا بکاریم و دوم اینکه اصولا در برخی از مناطق کشور کاشت درخت ممکن است به افزایش برداشت از سفره های آب زیر زمینی و خشک شدن منطقه منجر شود.


درویش گفت: در چند سال گذشته طرح درختکاری در اردستان اجرا شد اما به علت اینکه نتوانستند روند انبوهی درخت را رعایت کنند، تعداد نهال ها در هکتار به شدت افزایش یافت و ریشه درختان مانند مکش عمل کردند و موجب کاهش سفره آبهای زیر زمینی شدند.


وی افزود: یا اجرای طرح فلاحت در بلاغت که در استان فارس انجام شد، پوشش گیاهی اطراف شیراز را به مردم واگذار کردند تا به باغ یا جنگل تبدیل کنند، اما مساله این است که اگر آن منطقه استعداد جنگلی شدن داشت، به طور طبیعی این اتفاق رخ می داد، نتیجه این شد که مردم درخت کاشتند، دو سالی آبیاری کردند اما در نهایت خشک شد که با این کار هم منابع آبی هدر رفت و هم همان مرتع اولیه نابود شد، طبیعت خودش می گوید که چه استعدادی دارد.

*** نابودی 6.5 میلیون هکتار از جنگل های کشور
وی تاکید کرد: هنر این است که اجازه ندهیم رویشگاه های طبیعی ما در هیرکانی، زاگرس، ارسباران و خلیج فارس نابود شود، یعنی قلمرو 12 میلیون هکتاری جنگل های طبیعی را باید حفظ کنیم.


درویش گفت: این به مراتب بهتر است تا فشار جنگلکاری در آن عرصه ها باشد که بدون آبیاری بتواند در آن درخت مستقر شود هر جایی مجبور به آبیاری باشیم یعنی این که متناسب با توان اکولوژیک رفتار نمی کنیم.
وی ادامه داد: آمارها می گوید از 18.5 میلیون هکتار از جنگل های ما در دهه 1330 اکنون به 12 میلیون هکتار رسیدیم یعنی 6.5 میلیون هکتار از جنگل ها کاهش یافته است، اگر هنر داریم جنگل ها را در آن 6.5 میلیون هکتار عرصه های طبیعی مستقر کنیم در صورتی که در دو دهه اخیر 18 میلیون اصله بلوط را در زاگرس نیز یعنی 30 درصد قلمرو 6.5 میلیون هکتاری از دست داده ایم.


به گفته درویش، این که اطراف تهران، اصفهان، یزد و یا سمنان درختکاری کنیم، فرافکنی است، مساله ما این نیست، کاری که برای مقابله با بیابان زایی باید انجام دهیم درختکاری نیست، این است که شهامت، جسارت و شجاعت داشته باشیم که اشتباهات خود را بپذیریم.


وی گفت: سرزمین ما در قلمرو خشک جهان مستقر شده است، 89.7 دهم درصد خاک کشور فرا خشک، خشک و نیمه خشک است، ما در کمربند خشک زمین قرار گرفتیم، اینجا میانگین نزولات آسمانی یک سوم میانگین جهانی است و در مقابل تبخیر 50 درصد بیشتر است.


وی ادامه داد: بنابراین افزایش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک یک جنایت در حق چنین سرزمینی است، رفتن به سمت کشاورزی سنتی یک جنایت است، اینکه به سد سازی ها چراغ سبز نشان دادند تا آب کشاورزی را تامین کنند یکی از بزرگترین خیانت ها به این سرزمین است.
درویش گفت: الان هم سدسازان دست بالا دارند و بر اجرای طرح های انتقال آب بین حوضه ای تاکید دارند، سازمان محیط زیست در ابتدا و تا جایی که می تواند مقاومت می کند، اما در نهایت زیر بار فشارها آن را حذف می کنند.

*** حرکت به سمت انرژی های نو
وی افزود: برای مهار بیابان زایی باید چیدمان توسعه را متناسب با توان اکولوژیک سرزمین تغییر دهیم، در این سرزمین رفتن به سمت افزایش وابستگی به منابع آب و خاک و یا کشاورزی و دامداری یک اشتباه راهبردی است، باید به سمت استحصال انرژی های نو مانند خورشیدی، بادی، زمین گرمایی و جزر و مدی حرکت کنیم.

*** توجه جدی به مقوله گردشگری
درویش تاکید کرد: باید به سمت بالفعل کردن توان خود در حوزه گردشگری طبیعی، تاریخی و فرهنگی حرکت کنیم، ایران جزو 10 کشور اول دنیا از نظر جاذبه های فرهنگی و تاریخی و جزو 5 کشور اول دنیا از نظر جذابیت های طبیعی است، اما نود و هفتمین کشور دنیا از نظر درآمد گردشگری است.


وی ادامه داد: این نشاندهنده سوء مدیریت در کشور است، ایران در سال 2015 حدود 1.3 دهم میلیارد دلار درآمد سالانه از محل گردشگری کسب کرد، در حالی که در جنوب ایران کشوری که به اندازه مساحت یک استان مازندران هم نیست، یعنی امارات متحده عربی، در همان سال حدود 14 میلیارد دلار و ترکیه که یک سوم خاک ما را ندارد، 35 میلیارد دلار درآمد گردشگری داشت.


درویش گفت: باید از 4 هزار و 700 کیلومتر مرز آبی خود استفاده کنیم، ترانزیت را افزایش دهیم، زمانی ایران قلب جاده ابریشم بود باید به سمت کسب و کارهای سبز، صنایع های تک، تولید محصولات ثانویه و نه خام فروشی پیش برویم. با تمام این اشتباهات و اذعان تعداد زیادی از مسوولان بر نادرست بودن آنها، اما همچنان در بر همان پاشنه می چرخد.


وی افزود: سدسازی ها موجب شد تا حدود 1 میلیون نفر نخل در منطقه بهمنشیر نابود شود، سد کرخه موجب خشک شدن بخش زیادی از تالاب هورالعظیم و نابودی معیشت مردم شد، به علت برداشت های بی رویه آب های زیر زمینی، دشت میناب دچار فرونشست شده است، حدود 8 میلیون نفر نخل در میناب بود که اکنون فقط 20 هزار نفر باقیمانده یا 1 میلیون اصله درخت انبه بود که اکنون فقط 70 اصله پا برجا است.

*** توان تامین انرژی خورشیدی یک سال مردم 5 قاره جهان
درویش ادامه داد: این همه در صورتی است که می توانستیم با انتخاب درست و چیدمان صحیح توسعه، علاوه بر این که مانع بحران شویم، کشوری ثروتمند داشته باشیم، یک سوم خاک ایران یعنی کویر و بیابان است که بر اساس گزارش سال 2006 UNDP ، اگر به سلول های خورشیدی مجهز شوند می توانند انرژی یکساله تمام مردم ساکن در 5 قاره جهان را تامین کنند، این گزارش مربوط به زمانی است که راندمان پانل های خورشیدی در بهترین حالت 15 درصد بود در حالی که اکنون به 32 درصد رسیده است.


وی اظهار کرد: ما می توانستیم تولید کننده اول انرژی در دنیا باشیم و حتی صادرکننده و ثروتمند باشیم بدون این که منابع آب های زیرزمینی ما کاهش یابد، بدون اینکه انتشار گازهای گلخانه ای افزایش یابد.


وی تاکید کرد: فقط مدیر دلسوز بودن برای یک کشور کافی نیست بلکه تخصص بسیار مهم است، ایجاد نیروگاه برق در دشت همدان با هدف ایجاد اشتغال تاسیس شد، اما این کار باعث شد تا حاصلخیزترین دشت همدان نابود و بزرگترین فروچاله ها به وجود آید بنابراین فقط نیت خیر کافی نیست بلکه تخصص لازم است.

*** مدیریت غلط و توسعه بیابان
محمد خسروشاهی رییس بخش تحقیقات بیابان موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع در خصوص راه های مقابله با بیابان زایی گفت: اول باید ببنیم چه عواملی موجب بیابان زایی شده اند. اگر این عوامل شناسایی شوند که تقریبا در ایران شناخته شده هستند، بنابراین راحت می شود در جهت مقابله با بیابان زایی حرکت کرد.


وی افزود: نقش انسان هم در تخریب و هم در بازسازی بسیار موثر است وقتی صحبت از عامل انسانی می کنیم، یعنی از بالاترین مقام مسوول تا اهالی بومی یک منطقه را شامل می شود بنابراین همه ما در حوزه بیابان زایی به نوعی دخیل هستیم.


وی گفت: مثلا فردی که پوشش گیاهی و جنگلی را برای چرای دام نابود می کند، مقصر است یا فردی نیز که زمین را برای کشاورزی، معدنکاری، ویلا سازی تسخیر می کند، در روند بیابان زایی مقصر است حتی خانم خانه داری که در شستن ظروف آب را هدرمی دهد، بدون تقصیر نیست.


وی ادامه داد: از سوی دیگر، مسوولی هم که بدون نگاه کارشناسانه به خیال خودش در جهت توسعه گام بر می دارد، در جهت تخریب منابع عمل می کند. به طور کلی تجربه 35 ساله فعالیت من در بخش بیابان، نشان می دهد که برای فهمیدن علت توسعه بیابان لازم نیست به سراغ کتاب ها و یا مقالات برویم.
وی گفت: ما کاملا لمس کردیم که مشکل چیست، در حقیقت مدیریت درستی نداشتیم که این مدیریت هم در سیاست گذاری، تخصیص اعتبارات، هدایت و مشارکت مردم نمود یافت و مهمتر این که در هماهنگی سازمان ها و نهادهای مسوول مدیریت درستی نبوده که به اینجا رسیدیم.


وی افزود: بنابراین برای اینکه بتوانیم در جهت مقابله با بیابان زایی گام برداریم، باید به موضوعاتی مانند فرهنگ سازی، هماهنگی بین سازمان ها و استفاده از فناوری های نوین توجه کنیم، متاسفانه امروزه در جهت فرهنگ سازی کم کار کردیم.


وی افزود: حدود 36 سال از پیروزی انقلاب می گذرد و هر هفته نماز جمعه برگزار می شود، ائمه جماعات می توانند با نفوذ کلامی که در مردم دارند، آموزش دهند.
وی ادامه داد: آگاه بودن مردم خیلی مهم است اما و مهمتر این است که مسوولان شناخت پیدا کنند و به منابع طبیعی اهمیت دهند در این صورت می توان امیدوار بود.


وی گفت: موضوع گرد و غبار که اکنون به بحران تبدیل شده، نشانه ناهماهنگی میان نهادهای مختلف و مرتبط است بنابراین مساله مهم توجه به تحقیقات است. وقتی صحبت از منابع طبیعی می کنیم شامل آب، خاک، هوا و پوشش گیاهی است که همه به هم وابسته اند و اگر برای یکی مشکلی ایجاد شود، بقیه را هم تحت تاثیر قرار می دهد.


وی افزود: بحرانی که روی منابع آبی داریم، به خودی خود روی هوا، پوشش گیاهی و انتشار کربن اثر می گذارد. مساله مهم دیگر اعتبارات و بودجه است، برنامه راهبردی 1404 را 11 سال پیش تهیه کردیم که بر اساس آن باید در این سال حرف اول را در منطقه بزنیم اما متاسفانه کار زیادی انجام نشده است وقتی دلیل را بررسی کردیم متوجه شدیم که به مسائل بودجه ای و اعتباری بر می گردد.


وی ادامه داد: با این وجود، اگر در همین وضعیت کمبود اعتبارات هم بتوانیم یک هماهنگی میان دستگاه ها داشته باشیم، می توانیم تاحدودی موفق باشیم، همچنین باید به سمت استفاده از فناوری های روز دنیا پیش رویم، امروزه روش های مقابله با بیابان زایی همچنان سنتی است و باید برای تغییر آن مشارکت مردم را هم جلب کنیم.

*** حفر چاه یکی از علت های توسعه بیابان
بالی در ادامه در پاسخ به پرسشی درباره نقش حفر چاه های عمیق به عنوان یکی از علت های اصلی توسعه بیابان گفت: حفر چاه های عمیق و کاهش سفره های زیر زمینی یکی از دلایل اصلی توسعه بیابان است. در کشوری خشک و نیمه خشک واقع شده ایم و بارندگی ها آنقدر نیست که بتواند برداشت ها را جبران کند چون برداشت ما بیش از حد توان طبیعی است.


وی افزود: وقتی منابع آب های زیر زمینی کاهش می یابد، بعد از گذشت چندین سال موجب خشک شدن گیاهان و توسعه بیابان می شود، ممکن است کاری را امروز انجام دهیم اما نتیجه آن را 20 سال بعد متوجه شویم مانند شرایط فعلی دریاچه ارومیه که برداشت های بی رویه از منابع آبی این حوضه موجب شد تا امروز دریاچه با خشکی دست و پنجه نرم کند.


وی گفت: در واقع با حفر چاه و برداشت های بی رویه اجازه ندادیم تا آب مورد نیاز به دریاچه برسد مانند بسیاری دیگر از تالاب های کشور که نتیجه آن بیابان زایی و تخریب سرزمین است.

*** از دست دادن آب، نابودی تولید
همچنین درویش در ادامه این صحبت ها گفت: وقتی منبع آبی را از دست می دهیم، یعنی تولید را از دست داده ایم، تعریف بیابان هم این است که کاهش کارایی تولید یعنی بیابان زایی، بنابراین هر فعالیتی که منجر به کاهش پتانسیل آب کشور شود، می تواند در تشدید بیابان زایی موثر باشد، در عین حال خیلی از عرصه ها وجود دارد که به دلیل از دست دادن منابع آبی خالی از سکنه شده است.


وی افزود: اما مناطقی هم هست که آب داریم اما امکان کشاورزی در آنها وجود ندارد، حتی حاصلخیزی خاک هم وجود دارد در پهنه هایی از دشت لوت و کویر مرکزی در حد فاصل بین جندق تا دامغان اگر نیم متر زمین را حفاری کنیم به آب می رسیم اما این آب کیفیت لازم را برای کشاورزی ندارد. خاک هم عامل مهم دیگر در کشاورزی است که اگر از استانداردهای مطلوب برخوردار نباشد و حتی اگر آب هم در اختیارش قرار گیرد، باز نمی توان در آن کشت کرد.


درویش گفت: پس دو عامل افت کیفیت آب و خاک نیز بیابان زایی را تشدید می کند، اما نکته مهمتر این است که باید بتوانیم مشکلات را به صورت کلیدی حل کنیم، آرمان توسعه ما غلط است وقتی هدف ما خودکفایی در کشاورزی به جای امنیت غذایی است نتیجه آن فشار بر منابع طبیعی، سدسازی و حفر چاه های مجاز و غیر مجاز می شود.


وی افزود: 760 هزار حلقه چاه در کشور وجود دارد که 60 درصد آن غیر مجاز است و از همان 40 درصد مجاز هم برداشت غیر مجاز انجام می دهند چون هدف توسعه ای ما غلط است، می گوییم آن زمینی برکت دارد که بتوانیم از آن محصول به دست آوریم، می گوییم زمین متروکه شده یعنی اینکه دیگر به درد کشاورزی نمی خورد.


درویش ادامه داد: در صورتی که می توانیم با کاشتن توربین های بادی و استقرار پانل های خورشیدی به مراتب درآمد بیشتری داشته باشیم تا کشاورزی، ژاپن سالانه 650 میلیارد دلار واردات دارد اما 750 میلیارد دلار هم صادرات دارد این در حالی است که فقط 25 درصد محصولات غذایی ژاپن در داخل کشورش تولید می شود و هیچگاه با کابوسی مانند امنیت غذایی مواجه نیست، اما ما بیش از 70 درصد محصولات غذایی خود را در داخل کشور تولید می کنیم و همیشه نیز با کابوس امنیت غذایی، تشنگی و قحطی روبرو هستیم چون نتوانستیم کشور را به صندوق عرضه پایدار تبدیل کنیم و همیشه چشممان به آسمان است تا بارندگی شود.


وی گفت: اگر هم خشکسالی نباشد و بارندگی داشته باشیم آخرش می شود آتش سوزی جنگل ها، تلفات میلیون ها کیلو گوجه فرنگی، پیاز و سیب زمینی چون الگوی کشت ما درست نیست، بیابان زایی واقعی ناشی از مدیریت وحشتناکی است که در عرصه زمین حاکم است به جای اینکه از خشکسالی بترسیم باید از خشکسالی مدیریتی بترسیم.

*** تخریب محیط زیست، تنها پیامد اجرای طرح های انتقال آب
درویش به پروژه های انتقال آب بین حوضه ای و طرح ایران رود اشاره کرد و گفت: اجرای این گونه پروژه ها پیامدی جز تخریب محیط زیست به همراه ندارد، طرح ایران رود سال ها پیش رد شد اما اکنون فردی از آمریکا آمده و در مورد اجرای آن نظر می دهد، سوال اینجاست چرا در کشوری مانند آمریکا که ایالت های مختلف آن مانند کالیفرنیا و تگزاس دچار خشکسالی، افت سفره های آبی زیر زمینی و کم آبی است، با احداث یک کانال اقیانوس اطلس را به آرام متصل نمی کند؟ آنها که هم پولشان و هم قدرتشان بیشتر از ما است؟

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۲۱
پیمان صاحبی

 

تشدید بیابانزایی در ایران/ وقتی «مالچ» گران‌تر از بنزین می‌شود

سلامت نیوز:بیش از یکصد میلیون هکتار از اراضی کشور در معرض بیابانی شدن است اما اعتبارات طرح‌های بیابانزدایی، قطره چکانی و عملیات بیابانزدایی هم با وجود گستره وسیع بیابان‌های کشور و کانون‌های بحرانی، همچنان بسیار کند پیش می‌رود.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران نوشت: مالچ نفتی که تا سال 85 به صورت تقریباً رایگان و به قیمت هر لیتر 13 تومان به سازمان جنگل‌ها داده می‌شد ناگهان در این سال به قیمت لیتری 380 تومان ارائه شد تا سازمان جنگل ها و مراتع به دلیل تنگناهای شدید بودجه‌ای نتواند بسیاری از طرح‌های مالچ پاشی برای کنترل شن‌های روان را اجرایی کند و اینچنین بود که بسیاری از کانون‌های بحرانی بیابانی هم به مراکز تولید ریزگردها و گرد و غبار داخلی تبدیل شد تا ذرات ریز و درشت شن، میهمان دائمی خوزستانی‌ها و سیستانی‌ها و تقریباً نیمی از کشور شود.

حالا در آستانه روز جهانی مقابله با بیابانزایی (27 خرداد)، ضیاءالدین شعاعی، مدیر طرح ملی مقابله با گرد و غبار در سازمان محیط زیست می‌گوید: پیش از این، ارائه مالچ و حتی حمل آنها توسط وزارت نفت به صورت رایگان انجام می‌شد، اما امروز تبدیل به ماده‌ای شده که قیمت آن از بنزین هم بالاتر و حداقل قیمت هر لیتر آن ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰ تومان است بدین ترتیب مالچ‌پاشی یک هکتار بیابان، ۳۲ میلیون تومان هزینه دارد.

افزایش هزینه‌های مقابله با بیابانزایی در کشوری که 32 میلیون هکتار از وسعتش را بیابان تشکیل داده و به دلیل خشکسالی‌های متعدد و سوءمدیریت در بخش آب هرساله به وسعت بیابان‌هایش افزوده می‌شود، حالا با تخصیص تنها 11 درصد بودجه‌های پیش‌بینی شده در برنامه پنجم توسعه برای بیابانزدایی کار را برای جلوگیری از پیشروی بیابان‌ها در کشور سخت‌تر کرده است.

عباس کارگر، مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان جنگل ها با اشاره به اینکه بیابانزدایی با این اعتبارات امکان پذیر نیست، می‌گوید: کل بودجه دفتر بیابان در سازمان جنگل ها و مراتع در سال جاری فقط60 میلیارد تومان است که عملاً نیمی از آن هرگز تخصیص نمی‌یابد و با آن مبلغ باقیمانده هم در سطح بسیار محدود می‌توان طرح‌های مقابله با بیابانزایی را اجرا کرد.

او افزود: سال گذشته بودجه بخش بیابان بیش از 30 میلیارد تومان بود که تنها 50 درصد آن تخصیص یافت. در برنامه ششم توسعه سازمان مکلف شده سه میلیون هکتار از بیابان های کشور را زیر پوشش طرح‌های بیابانزدایی ببرد. برای این کار، بودجه‌ای معادل 75 هزار میلیارد ریال لازم است که اگر روند تخصیص اعتبارات به همین منوال باشد در سال های آتی هم نمی‌توان به اهداف برنامه ششم دست یافت.

این مقام در ادامه می‌افزاید: البته در حوضه دریاچه ارومیه از بودجه ستاد احیای دریاچه ارومیه استفاده کردیم ولی باز هم از 35 میلیارد تومان بودجه مصوب شده در سال 94، تنها 11 میلیارد تومان را تخصیص دادند که با این بودجه توانستیم در حدود 24 هزار هکتار از اراضی حوضه دریاچه ارومیه عملیات نهال کاری، قرق اراضی و کنترل چرای دام انجام دهیم. به گفته او در خوزستان هم سال گذشته براساس مصوبه هیأت دولت قرار بوده 113 میلیارد تومان جهت بیابانزدایی تخصیــــــص یابد که تنها 18 میلیارد تومان داده شد.

7 میلیون کانون بحرانی بیابانی در کشور

مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان جنگل ها و مراتع درباره وسعت بیابان های کشور می‌گوید: حدود 32 میلیون هکتار از خاک کشور را بیابان فراگرفته که 7.7 میلیون هکتار آن را کانون‌های بحرانی تشکیل می‌دهند. این کانون‌های بحرانی در 96 شهرستان در سراسر کشور گستردگی دارند.

او می‌گوید: اگر در بهترین حالت ممکن همه بودجه امسال مان را به ما بدهند و برای هر هکتار بیابان نیز تنها سه میلیون تومان هزینه عملیات نهال کاری و قرق کنیم باز هم فقط می‌توانیم 20 هزار هکتار بیابان را زیر پوشش طرح ببریم.

در همین حال پرویز گرشاسبی، معاون آبخیزداری سازمان جنگل ها و مراتع کشور نیز با بیان اینکه یک میلیون هکتار بیابان در چهارسال گذشته در حوزه دریاچه ارومیه، دشت خوزستان و دشت جازموریان به بیان‌های کشور افزوده شده است می‌گوید: اقدامات پیشگیرانه در مقابل این وسعت رو به تزاید و حجم زیاد تخریب‌ها در اثر بیابانزایی، قابل ملاحظه نیست.

با این حال مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان جنگل ها معتقد است: اقدامات خوبی در چند دهه گذشته برای بیابانزدایی در کشور انجام شده که توسعه 2.5 میلیون هکتار جنگل های بیابانی در کشور بخشی از این اقدامات است. اما در سال های اخیر به دلیل محدودیت بودجه کار سخت‌تر شد، به طوری که طبق برنامه پنجم توسعه موظف بودیم دو میلیون و 480 هزار هکتار از بیابان‌های کشور را زیر پوشش طرح ببریم و برای این کار بودجه‌ای در حدود 1834 میلیارد تومان پیش‌بینی شده بود اما تا امروز فقط 204 میلیارد تومان تخصیص یافته که در تنها در گستره‌ای در حدود 171 هزار هکتار توانستیم عملیات بیابانزدایی انجام دهیم یعنی با 11 درصد بودجه‌ای که دادند ما حدود 15 درصد بیابان‌های کشور را نهال کاری و مدیریت جنگل کردیم اما در بخش طرح‌های بین‌المللی و همکاری با فائو و سازمان ملل با بودجه‌های بین‌المللی بسیار موفق‌تر عمل کردیم که حرف برای گفتن زیاد است.

روز جهانی مقابله با بیابانزایی امسال با شعار «حفاظت زمین، احیای اراضی با مشارکت مردم» از سوی سازمان ملل متحد تعیین شده است.

منبع:سلامت نیوز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۲۰
پیمان صاحبی

چیزی به آغاز تابستان نمانده و گرمای هوا از هفته های گذشته به تدریج رو به افزایش است. وضعیت جغرافیایی کشور ما در کنار شروع ماه رمضان باعث شده مردم ایران در بخش های مختلف کشور با دشواری های بسیار زیادی مواجه باشند. اما جالب است بدانید این شرایط تنها برای ایران رخ نداده و طبق گزارش های محققان، ماه گذشته گرم ترین ماه ثبت شده در کل تاریخ زمین بوده است.

ماه گذشته گرم ترین ماه تاریخ زمین بوده است

بر اساس گزارشی که ناسا هفته گذشته منتشر کرد، ماه می گذشته (12 اردیبهشت تا 11 خرداد) گرم ترین ماه از زمان آغاز ثبت دمای کره زمین در سال 1880 بوده است. در طول این ماه دمای میانگین کره زمین به میزان 0.5 درجه از بیشترین دمای ثبت شده نیز بالاتر گزارش شده است. قرار است تا انتهای همین هفته، گزارش سازمان NOAA (National Oceanic and Atmospheric Administration) نیز منتشر شود و در صورت تایید این آمار توسط آنها (که به احتمال زیاد همین طور خواهد بود)، این سیزدهمین ماه متوالی است که دمای میانگین کره زمین از دمای متوسط تاریخ خود بالاتر گزارش می شود و به این ترتیب سال 2016 تا همین جای کار نیز گرم ترین سال تاریخ شناخته خواهد شد. بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط ناسا، آلاسکا که سردترین بخش در کشور آمریکا و جزو یکی از سردترین مناطق مسکونی کره زمین به حساب می آید گرم ترین بهار تاریخ خود را پشت سر گذاشته است و دمای آن به صورت میانگین 0 درجه سلسیوس گزارش شده (میانگین دما در فصل بهار در آلاسکا بسته به موقعیت جغرافیایی بین -2 تا -10 درجه سلسیوس است).

منبع: سخت افزار


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۵۳
پیمان صاحبی

نجمه جمشیدی/ گروه سرزمین/ طرح:کیوان وارثی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنگل‌ها در آتش می‌سوزند،  مردم با بیل و کلنگ به جنگ آتش می‌روند و مسئولان نیز غافلگیر می‌شوند؛ داستانی که هرساله تکرار می‌شود. هفته گذشته یک‌سوم جنگل‌های پاسارگاد با درختانی به‌قدمت 400 سال در آتش سوخت. به‌گفته مدیر طرح حفاظت از زاگرس امکان احیای آن به‌صورت جنگل غیرممکن است زیرا احتمال رشد بلوط در کمربند خشکسالی ایران صفر درصد است. جنگل این سرمایه ملی که هزاران سال است محافظ  و پناه ایرانیان در تمامی ناملایمات بوده؛ با بی‌تفاوتی مسئولان یک شبه دود می‌شود. 
براساس آمار یک میلیون و 300هزار هکتار از جنگل‌های زاگرس طی 7 سال گذشته از بین رفته که آتش‌سوزی سهم بالایی  را در این آمار دارد.
نکته اینجاست که چرا دولت‌های مختلف ایران و مجالس و نمایندگان استانی که هرساله با موجی از آتش‌سوزی‌ها در فصل تابستان مواجه است تاکنون هیچ اقدامی برای مهار آن نکرده اند. تا چه زمانی باید شاهد فرافکنی مسئولان باشیم؛ از یک سو مسئولان از همدلی و همفکری مابین نهادهای مختلف سخن می‌گویند از سوی دیگر در مواقع آتش‌سوزی می‌بینیم که حتی ادارات داخلی یک استان با یکدیگر هماهنگ نیستند چه رسد به نهادهایی مانند محیط زیست، سازمان جنگل‌ها و ستاد مدیریت بحران.  بعد از یک حادثه آتش‌سوزی و از بین رفتن هزاران هکتار جنگل هم مسئولان با ژست‌های دلسوزانه بهانه کمبود امکانات و تجهیزات را دلیل نابودی این میراث و سرمایه با ارزش ملی اعلام می‌کنند. 
70 درصد آتش‌سوزی‌های جنگل متعلق به زاگرس است
«به‌گفته رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری؛ به‌طور معمول 70 درصد آتش‌سوزی‌های کشور در جنگل‌های زاگرس رخ می‌دهد.» طبق گفته مدیر طرح حفاظت از زاگرس  در این منطقه  که هزاران سال از قدمت آن می‌گذرد و حدود12 استان کشور را در خود جای داده؛ تنها 5 میلیون هکتار از 12 میلیون هکتار جنگل‌های آن باقی‌مانده است. این آمارها نشان‌دهنده بحران موجود در زاگرس نیمه‌ جانی که نفس‌های آخر خود را در برابر بی‌تفاوتی مسئولان می‌کشد؛ است.  
یک سوم جنگل‌های پاسارگاد  در آتش سوخت
هفته گذشته شاهد آتش‌سوزی در جنگل‌های پاسارگاد بودیم؛ وسعت جنگل‌های پاسارگاد به‌طور تقریبی 3500 هکتار است که هزار هکتار آن در این آتش‌سوزی از بین رفت. براساس آمار میزان خسارت آتش‌سوزی در هزار هکتار از جنگل‌های پاسارگاد معادل یک میلیون دلار است. شیرین ابوالقاسمی مدیر طرح حفاظت از زاگرس به «قانون» درباره آتش‌سوزی این جنگل‌ها می‌گوید: از سال 88 تاکنون که سازمان حفاظت محیط‌زیست رصد بر جنگل‌های زاگرس را برعهده گرفته؛ آتش‌سوزی، انحراف سرشاخه‌های آب، تغییرکاربری و خشکسالی موجب از بین رفتن حدود یک میلیون و 300هزار هکتار از عرصه جنگلی زاگرس شده است. این میزان از جنگل‌های زاگرس تنها به‌دلایلی که عنوان شد از بین رفته و دلایل دیگری همچون کرم چوب‌خوار و آفت جزو آن محسوب نمی‌شوند. 
تنها 5 میلیون هکتار از 12 میلیون هکتار جنگل زاگرس باقی مانده
ابوالقاسمی می‌گوید: اوضاع جنگل‌های زاگرس از این هم می‌تواند خطرناک‌تر شود، خطراتی که به دلایل گوناگون این جنگل‌ها را تهدید می‌کند و اصله اصله بر مرثیه نابودی جنگل‌ها می‌افزاید.جنگل‌زدایی در ایران شروع شده و هر روز بر شدت آن افزوده می‌شود.براساس آمار طی 70 سال گذشته  7 میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرس از بین رفته است و درحال حاضر تنها 5 میلیون هکتار جنگل در زاگرس باقی مانده است.  به‌دلیل افزایش میزان بارندگی در سال گذشته و سال جاری، رویش جنگلی بسیار خوبی در  زاگرس داشته‌ایم؛ این مسئله موجب افزایش آتش‌سوزی می‌شود. یک بی‌مبالاتی کوچک می‌تواند به یک فاجعه منجر شود. 
متولی مهار آتش جنگل‌ها کیست؟
معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در کانال تلگرامش نوشت:‌ « آتش‌سوزی در شرایط فعلی امر غریبی نیست. در ایران وظایف، اعتبارات و تجهیزات مربوط به اطفای آتش جنگل‌ها در اختیار سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری است و چنانچه آتش سوزی رخ دهد، براساس قانون هر استان دارای ستاد مدیریت بحران بوده که موضوع اطفای آتش سوزی را هدایت می کند. هلی کوپتر، هواپیمای آبپاش و سایر تجهیزات در اختیار ستاد مدیریت بحران و فرماندهی مربوط به سازمان جنگل‌هاست، بنابراین طلب هلی کوپتر از این سازمان فقط نشانه بی‌اطلاعی درخواست‌کنندگان از شرح خدمات و تقسیم وظایف دستگاه‌های دولتی است.  »آتش‌سوزی جنگل‌ها به‌گفته رئیس‌سازمان محیط‌زیست اتفاق عجیب و غیرعادی نیست که از وقوع آن غافلگیر شویم. اتفاقی است که هرساله رخ می‌دهد و هزاران هکتار از جنگل‌های زاگرس را می‌بلعد و مسئولان نیز طبق روال همیشه به‌طور دائم درحال غافلگیری هستند. آنچه در میان تمامی این آتش‌سوزی‌ها مشترک است، نقش پررنگ مردم و دست روی دست نگذاشتن آنها است. میانگین اعزام تجهیزات و بالگرد از اولین پیام  مخابره شده درخصوص آتش‌سوزی حدود 7 ساعت است. این درحالی است که در این مدت مردم محلی با بیل یا حتی دست خالی به جنگ با آتش می‌روند.  
کمبود تجهیزات به‌دلیل عدم ارزش‌گذاری منابع زیستی است
ابوالقاسمی درباره امکانات و تجهیزات مهار آتش‌ در جنگل‌ها می‌گوید: « امکانات و تجهیزات بسیار کم است؛ این کمبود تجهیزات به‌دلیل در اولویت نبودن برای مسئولان است چراکه تاکنون منابع پایه و زیستی در کشور ارزش‌گذاری نشده‌اند. آنها نمی‌دانند اگر یک متر‌مربع از جنگل از بین برود  نمی‌توان با میلیاردها تومان آن را ارزش‌گذاری و احیا کرد. ما به‌ازای خدماتی که از اکوسیستم گرفته‌ایم هیچگاه به آن اجازه نداده‌ایم، خود را احیا  کرده و به‌حالت اولیه بازگردد.  متاسفانه سهم ارگان‌های دولتی در این کار کمتر از مردم نبوده است. بسیاری از وزارتخانه‌ها با تصمیمات غیرکارشناسی موجب از بین رفتن هزاران هکتار از جنگل‌های زاگرس شده‌اند. به‌عنوان مثال، جهادکشاورزی در جنگل‌های زاگرس به‌صورت مجانی زمین و آب در اختیار کشاورز و باغدار قرار می‌دهد که به کشاورزی بپردازد. یعنی درخت بلوطی که عمر 500 ساله می‌کند و ریشه در آب دارد و نیازی به آبیاری ندارد را قطع می‌کنند؛ جنگل را به باغ تغییر کاربری می‌دهند و در آن درخت سیبی می‌کارند که عمر نهایت 15 ساله دارد و برای تولید یک کیلو ی آن 840 لیتر آب نیاز است.  تمامی این فجایع تحت عنوان «معیشت مردم» انجام می‌شود. حال پرسش این است که این چه معیشتی است که طبیعت را به تاراج ببریم و محصولی تولید کنیم که صرفه اقتصادی نداشته باشد؛ در نهایت هم یک معیشت ناپایدار بیش نیست. »
امکان احیای جنگل پاسارگاد صفر است
مدیر طرح حفاظت از زاگرس با اشاره به آتش‌سوزی در جنگل‌های زاگرس در بخش پاسارگاد، بیان می‌کند: جنگل‌های پاسارگاد به‌دلیل ناحیه بیابانی اطراف آن مانند یک تکه از بهشت در آن منطقه بود.  این جنگل‌ها به‌دلیل قرارگیری در کمربند خشک ایران؛ ابتدا باید به‌شکل مرتع احیا شوند که حداقل 50 سال زمان نیاز دارد و متاسفانه باید گفت تنها در این منطقه می‌توانیم مرتع داشته باشیم نه جنگل؛ زیرا احتمال رشد بلوط در چنین محیطی که در کمربند خشکسالی است صفر درصد است. به‌همین راحتی با بی‌مبالاتی و عدم امدادرسانی  به‌موقع در مهار آتش؛ صدها هکتار از جنگل‌های زاگرس که طی صدها سال به‌وجود آمده بودند، طی تنها 48 ساعت دود شد و به هوا رفت.  علی تیموری مدیر دفتر صید و شکار سازمان حفاظت محیط زیست به «قانون» درباره صدمات آتش‌سوزی بر حیات‌وحش جنگل‌ها می‌گوید: شما تصور کنید هنگامی‌که لاک یک لاک‌پشت که بسیار سخت و محکم است به طور کامل نابود شود؛ چه بلایی بر سر مابقی حیوانات می‌آید.  کمبود امکانات و تجهیزات مهار آتش موضوعی است که صدای جنگلبانان را درآورده است.تیموری دراین‌باره می‌گوید:« با همکاری وزارت دفاع، سازمان جنگل‌ها، محیط زیست و  مدیریت بحران در سال جاری توانستیم تجهیزات ازجمله بالگردها را برای اطفای حریق ساماندهی کنیم. همچنین تمام مناطقی که سابقه آتش‌سوزی دارد را شناسایی و در آنجا پاسگاه‌هایی را مستقر کردیم که به‌صورت مرتب پایش می‌شوند و سنسورهای حریق نیز نصب شده است. درصورت اعلام حریق میانگینحدود 15 دقیقه طول می‌کشد تا بالگردها به آن منطقه اعزام شوند. یکی از اقدامات دیگر ما  در سازمان، تشکیل ستاد واکنش سریع است. در این ستاد، سمن‌ها و جوامع محلی را ساماندهی کرده‌ایم و در مواقع آتش‌سوزی آن‌ها را مجهز به آتش‌کوب برای اطفای حریق می‌کنیم.»  این مقام مسئول درحالی از اعزام بالگرد در 15 دقیقه سخن می‌گوید که براساس آمار حداقل 7 ساعت زمان اعزام بالگرد به مناطق آتش گرفته است. همچنین تشکیل ستاد واکنش سریع تنها در حد همان مردم مانده و خبری از واکنش سریع مسئولان به مسئله آتش‌سوزی جنگل‌ها     نیست. 


منبع:روزنامه قانون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۲۱
پیمان صاحبی

 

گزارشی تکان‌دهنده از پلاستیک‌های رهاشده در اقیانوس‌ها

سلامت نیوز: آندره کوزار، مدیر این گروه تحقیقاتی می‌گوید که حین انجام نمونه‌برداری‌ها به موارد عجیب و خاصی رسیدند که برای‌شان باورکردنی نبود، وجود بقایایی از پلاستیک در عمق آب‌هایی که کیلومترها از محل اسکان بشر فاصله داشتند!کوزار می‌گوید: «اینکه در جایی بکر و عاری از حیات انسانی وسط اقیانوس با چیزی مواجه شوید که بی‌شک ساخته‌ی دست بشر است، شاید حتی ترسناک هم باشد!»

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه سایه نوشت: خبر به‌شدت تکان‌دهنده است، چندین تن پلاستیک در اعماق دریاها به‌‌حال خود رها شده‌اند. موضوعی که در عین سادگی در ظاهر، ذهن بسیاری از فعالان محیط زیست و دانشمندان جهان را مشغول نگه داشته‌است و همگی به‌دنبال راهی هستند تا آبی زیبای آب‌ها را دوباره بازگردانند. در همین زمینه نشریه‌ی ال‌پایس در گزارشی که این هفته منتشر کرد، به موضوع آلودگی آب‌های آزاد جهان اشاره داشت.

در این گزارش آمده‌است که بین سال‌های ٢٠١٠ تا ٢٠١١ و برای هفت‌ماه گروهی متشکل از دانشمندان و محققان حوزه‌ی محیط زیست از اسپانیا در سفری تحقیقاتی دریاهای مختلفی را مورد بررسی قرار دادند. مرزهای آبی جزایر هونولولو، ریودوژانیرو، کیپ‌تاون و... در این سفر دریایی علمی مورد مطالعه قرار گرفتند و نمونه‌برداری‌های لازم انجام شد تا سطح آلودگی این آب‌ها بررسی شوند. حتی مسائلی زمینه‌ای چون تغییرات جوی هم در بررسی مذکور لحاظ شدند. این گروه برای رسیدن به نتایج مستندتر و علمی‌تر گاهی حتی تا عمق ‌چهارهزار متری آب‌ها راهی شدند. آندره کوزار، مدیر این گروه تحقیقاتی می‌گوید که حین انجام نمونه‌برداری‌ها به موارد عجیب و خاصی رسیدند که برای‌شان باورکردنی نبود، وجود بقایایی از پلاستیک در عمق آب‌هایی که کیلومترها از محل اسکان بشر فاصله داشتند!کوزار می‌گوید: «اینکه در جایی بکر و عاری از حیات انسانی وسط اقیانوس با چیزی مواجه شوید که بی‌شک ساخته‌ی دست بشر است، شاید حتی ترسناک هم باشد!» دوسال بعد از این ماجرا و در سال ٢٠١٣، کوزار و تیم تحقیقاتی همراهش، متوجه وجود معضلی به نام آلودگی‌های پلاستیکی در محیط زیست شدند. آنها تصمیم گرفتند برای تکمیل این ماجرا و در راستای آنچه پیشتر به آن رسیده بودند، چند ناحیه‌ی مشخص را در عمق‌های مختلف بررسی کنند.

نتیجه‌ی تحقیقات آنها بسیار تکان‌دهنده بود، آلودگی‌هایی ناشی از تجمع پلاستیک‌هایی که به این زودی‌ها در دامان طبیعت تجزیه نمی‌شوند، اعماق آب‌های آزاد جهان را فراگرفته بود که می‌تواند مشکلی بسیار بزرگ برای حیات نسل‌های بعدی انسان‌ها شود، کمااینکه در همین لحظه هم حیات جانداران دریایی را به خطر انداخته‌است و به ادعای این محقق ٤٠ساله، نکته‌ی تاسف‌بارتر اینکه این حجم آلودگی بسیار بیشتر از آنی‌ست که بتوان تصور کرد. البته آنچه این گروه تحقیقاتی به نشریه‌ی ال‌پایس گفته‌اند تنها محدود به مرزهای خاصی نیست و درحال‌حاضر یک مشکل بزرگ زیست‌محیطی بین‌المللی‌ست که ایران ما را هم درگیر کرده است.

در سال‌های اخیر تلاش‌های متعددی از سوی گروه‌های مردم‌نهاد و فعالان دلسوز در عرصه‌ی محیط زیست انجام شده‌است که بیشتر در حد آگاهی‌رسانی عمومی و جلب توجه عمومی برای معطوف کردن نگاه مردم به حفظ گنج‌های خدادادی کشورمان است تا بتوانیم در محیطی سالم‌تر و زیباتر ادامه‌ی حیات دهیم.

چند روز پیش خبرگزاری ایسنا در گزارشی تحت عنوان «ایده‌ای که از جوی آب به فضای مجازی رفت» به کمپینی اشاره داشت که توسط یک خبرنگار برای جلوگیری از ریختن زباله و در فضاهای مجازی شکل گرفت. الهام عدیمی، فارغ‌التحصیل رشته‌ی روزنامه‌نگاری هم‌زمان با روز جهانی محیط‌ زیست این کمپین را راه انداخت و امیدوار است فعالیت آن از فضای مجازی خارج شده و در فضای حقیقی به دغدغه‌ی مردم بدل شود.

او در آن گزارش عنوان کرد: «ایده‌ام را از جوی آب پیدا کردم. یک‌روز که به خانه می‌رفتم، در جوی آب خیابان ولیعصر با حجم عظیمی از زباله روبه‌رو شدم که توجهم را به خودش جلب کرد. تصمیم گرفتم این‌بار درباره‌ی آشغال‌هایی که در خیابان می‌ریزیم، توییت کنم و هشتگ بزنم. اولین هشتگی هم که زدم این بود که «در خیابان آشغال نریزیم» و وقتی دیدم دیگر کاربران هم واکنش نشان دادند، با مشورت یکی از دوستان، ‌ هشتگ را به «#آشغال_نریزیم» تغییر دادم. پس از آن هم بعضی کاربران همکاری کردند و یک گروه شکل گرفت تا کمپین به‌صورت جدی راه بیفتد». چنین اتفاق‌هایی می‌تواند در جهت روشن شدن افکار عمومی در اینکه حفظ محیط زیست اهمیت بسیاری دارد، مثمرثمر باشد و خوب است در راستای نریختن زباله‌ها و رها نکردن پلاستیک در آب‌ دریاها و رودخانه‌ها نیز فرهنگ‌سازی‌هایی انجام شود. به‌ویژه آنکه سهم آسیا در بروز این مشکل قابل توجه است. گزارش‌ها حاکی از ان هستند که به‌جز برزیل و ایالات متحده آمریکا، سایر کشورها در کنار هم مسئول تجمیع ٨٣درصد این زباله‌های پلاستیکی در آب‌های جهان هستند. براساس آنچه در گزارش نشریه‌ی ال‌پایس آمده‌است، محققان می‌گویند در آینده‌ای نه‌چندان دور و در سال ٢٠٥٠، بخش قابل توجهی از اقیانوس‌های بزرگ که به سواحل و مرزهای انسان‌نشین نزدیک‌تر هستند، به زباله‌دانی پلاستیک‌ها بدل خواهند شد.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۱۹
پیمان صاحبی

 

بیابان زایی برآیند سد سازی و حفر بی رویه چاه ها

سلامت نیوز: گسترش بیابان به عنوان یکی از معضل های جدی کشورهای کویری نیازمند توجه به بسترهای شکل گیری و همچنین به کارگیری راهکارهای مناسب برای مهار آن است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا، «حسن احمدی» استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران و نماینده قاره آسیا و ایران در کمیته علم و تکنولوژی بیابان زدایی «سازمان ملل متحد»(UNCCD) سد سازی و حفر بی رویه چاه را از مهم ترین دلایل شکل گیری و گسترش بیابان دانست.

ایران به دلیل قرار گرفتن در موقعیت جغرافیایی و داشتن 34 میلیون هکتار بیابان با تهدیدی جدی مواجه است؛ خطری که در گزارش اداره ملی هوانوردی و فضایی(ناسا) از اوضاع گرمایشی و خشکسالی جهان به چشم می خورد. بر پایه این گزارش در سه یا چهار دهه آینده بخش قابل توجهی از ایران به بیابان تبدیل می شود.
بیابان به سرزمینی گفته می شود که برپایه اصطلاح های زمین شناسی از منابع آب و پوشش گیاهی محدودی بهره می برد. شواهد حاکی از آن است که هر ساله وزش باد حجم وسیعی از شنزار بیابان ها را به طرف مناطق مسکونی و سرسبز روانه می کند. بشر برای رویارویی با این عامل مخرب، دست به اقدام پیش دستانه زده و با تصرف بیابان ها و آباد کردن آن به دنبال رویارویی با فرایند بیابان زایی است.
عوامل مختلفی در گسترش پدیده بیابان زایی نقش دارند اما در این میان نقش عوامل انسانی در تخریب منابع طبیعی از هر عامل دیگر پر رنگ تر محسوب می شود. بشر با اقدام هایی نظیر چرای بیش از اندازه دام، قطع بوته ها، آبیاری غیر اصولی گیاهان، تبدیل مراتع به زمین های کاشت دیم و رعایت نکردن روش صحیح شخم زدن زمین باعث گسترش بیابان ها شده است.
زندگی انسان با پایداری محیط اطراف پیوندی ناگسستنی دارد و به تبع آن با نبود طبیعت مفید، زندگی انسان به خطر خواهد افتاد. افزایش مناطق بیابانی زیان های جبران ناپذیری را برای کشورها به بار می آورد. به عنوان نمونه بر اثر گسترش زمین های بایر، خاک این زمین ها با گذشت زمان سخت و رشد گیاه در آن متوقف می شود؛ فرایندی که بسترهای لازم را برای تغییر آب و هوای این اقلیم فراهم می کند. به دنبال تغییرهای اقلیمی، بارندگی کاهش می یابد و آب های زیر زمینی به کمترین میزان می رسد.
تغییر اقلیم، کاهش محصول زراعی و فقر عمومی را در پی دارد. نبود فرصت های مناسب شغلی برای ساکنان منطقه های بیابانی، نابودی زمین های کشاورزی و منابع ارزشمند اقتصادی، از دست رفتن زمینه مناسب در عرصه های طبیعی برای اجرای دیگر فعالیت های عمرانی و اقتصادی و در نهایت مهاجرت را می توان از جمله دیگر پیامدهای گسترش بیابان ها برشمرد.


این پدیده مهم و رو به افزایش در کنار دو عامل کاهش آب شیرین و تغییر تدریجی اقلیم، به عنوان مهم ترین دغدغه های سده موجب شد تا سازمان ملل متحد، کمیته ای متشکل از دولت ها را به منظور تدوین کنوانسیون بین المللی مقابله با بیابان زایی تاسیس کند. پس از سه سال برگزاری جلسه های پی در پی سرانجام در 17 ژوئن 1994(27 خرداد 1373 هجری خورشیدی) کنوانسیون بین المللی مقابله با بیابان زایی (UNCCD) به منظور جذب مشارکت جهانی در جهت معکوس کردن فرایند بیابان زایی، تصویب قوانین الزام آور و توافق های بین المللی، تشویق دولت ها و مردم در راستای کاهش اثرهای خشکسالی، ریشه کن کردن فقر و سرانجام فعالیت های توسعه ای سازگار با محیط زیست تشکیل شد. این تاریخ با عنوان روز جهانی بیابان زدایی هر سال کشورها را بر آن می دارد تا گزارش اقدام هایی که در جهت مهار توسعه بیابان انجام داده اند، ارایه دهند.


امسال روز جهانی مبارزه با بیابان زایی با شعار «حفاظت از زمین، ترمیم خاک و تعامل با مردم»(Protect Earth. Restore Land. Engage People) در پکن و به میزبانی اداره جنگلداری دولت چین(SFA) برگزار خواهد شد.


بیابان زدایی اما مقابل پدیده بیابان زایی قرار دارد و می تواند بسترهای اجتماعی و اقتصادی مناسبی نظیر ایجاد اشتغال، پیشگیری از مهاجرت کویرنشینان به شهرها، افزایش تولیدها و درآمد کشاورزی و دامی، افزایش فضای سبز و کنترل توفان های شنی را برای کشور فراهم آورد. با توجه به این که بخش بزرگی از ایران را بیابان ها تشکیل داده اند، بیابان زدایی و گسترش مناطق حاصلخیز می تواند، منافع بسیار زیادی را برای کشور فراهم آورد. بنابراین ضروری است که همه مردم جامعه به صورت یکپارچه با آگاهی از میزان اهمیت این اقدام به بذرپاشی، نهال کاری، حفظ پوشش گیاهی بخش های بیابانی، مشارکت در حفظ و توسعه بیابان زدایی و نیز جلوگیری از کندن بوته های زمین های کویری همت گمارند تا در عرصه های گوناگون تحولی بزرگ در ایران به وجود آید.

ایرنا به مناسبت روز جهانی بیابان زدایی با «حسن احمدی» استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران، عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوریاسلامی ایران(گروه کشاورزی و منابع طبیعی) و نماینده قاره آسیا و ایران در کمیته علم و تکنولوژی بیابان زدایی «سازمان ملل متحد»(UNCCD) به گفت وگو پرداخت.


-در ادامه متن این گفت وگو آمده است:

با توجه به قرار گرفتن بخش قابل توجهی از ایران در منطقه گرم و خشک، وضعیت اقلیم بیابانی کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
***احمدی: دو سوم مساحت ایران دارای اقلیمی خشک و نیمه خشک است. در اقلیم خشک، بیابان ها سطحی برابر با 40 میلیون هکتار را که شامل بیابان های داخلی و ساحلی است، در بر می گیرد. بیابان های ساحلی کشور به حاشیه خلیج فارس و عمان محدود می شود و بیابان های داخلی تهران، قزوین، کاشان، یزد، کرمان، سیستان و بلوچستان، قم، خراسان شمالی و جنوبی و سمنان را در بر می گیرد. بیابان های داخلی ایران از نظر شرایط اقلیمی و اکوسیستمی تنوع بسیار زیادی دارند. در این مکان ها بسته به شرایط محیطی، بارندگی هایی میان صفر و 220 میلی متر به وقوع می پیوندد. به عنوان نمونه بارندگی در کویر لوت پدیده ای نادر به شمار می رود، در حالی که در اهواز و خوزستان میزان بارش به 220 میلی متر می رسد. بیابان ها با یکدیگر متفاوتند. در 40 میلیون هکتار منطقه بیابانی بیش از 10 نوع بیابان وجود دارد اما با وجود تفاوت های بسیاری که آن ها از نظر اقلیمی و بوم شناسی دارند، همگی در شاخه بیابان دسته بندی می شوند. ضروری است در آینده ای نزدیک انواع بیابان ها را از یکدیگر تفکیک کرد.
بیابان یزد با 50 میلی متر بارندگی، تفاوت های چشمگیری در مقایسه با بیابان شاهرود، که میزان بارندگی بیشتر است، دارد. در بیابان های ایران 24 میلیون هکتار از وسعت زمین به وسیله ماسه های بادی پوشیده شده اند. از این میان 13 میلیون هکتار منطقه «برداشت» است که نیروی باد، خاک آن را پس از تخریب جدا و به مناطق دیگر منتقل می کند. هفت میلیون هکتار منطقه «حمل» و چهار میلیون هکتار منطقه «رسوب گذاری» محسوب می شود که شکل های گوناگون تپه های ماسه ای را شکل می دهد. این تپه ها دارای ارتفاع های متفاوتی هستند. به عنوان نمونه در بیابان لوت ارتفاع این تپه ها به 495 متر می رسد که بلند ترین تپه های ماسه ای خشکی محسوب می شوند.

مهمترین دلایل توسعه بیابان ها را چه می دانید؟
***احمدی: طبق نظر سازمان ملل متحد، تخریب زمین یا بیابان زایی در مناطق خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب در اثر عوامل اقلیمی و انسانی پدید می آید. این تعریف سازمان ملل است اما به نظر من در ایران و حتی در کشورهای آفریقای شمالی، ضرورت دارد که مناطق مرطوب نیز به این تعریف اضافه شود.
عوامل گسترش بیابان ها را می توان در دو موضوع اصلی اقلیم و تخریب انسانی جست وجو کرد. عامل اقلیمی به صورت خشکسالی هایی که در نتیجه کاهش بارندگی ایجاد می شود به گسترش بیابان می انجامد، این عامل موضوعی کلیدی در گسترش بیابان های ایران به شمار می رود. عامل دوم یا تخریب انسانی، در اثر استفاده بی رویه انسان ها از آب و خاک به وجود می آید. به بیان دیگر انسان ها در جامعه امروز به بزرگترین تهدید برای بیابان زایی تبدیل شده اند. سودجویی های جوامع بشری از منابع محیط زیست، بسترهای گسترش هر چه بیشتر بیابان ها را به وجود آورده است.

پیشروی و توسعه بیابان ها چه خطرهایی را برای بشر به همراه دارد؟
***احمدی: فرایند بیابان زایی موجب می شود، مردم ساکن در منطقه های یاد شده به دلیل نبود شغل و درآمد مناسب به شهرها و استان های بزرگ از جمله تهران مهاجرت کنند. این موضوع را می توان به وضوح در حاشیه تهران و استان البرز مشاهده کرد. از طرف دیگر مهاجرت به شهرهای بزرگ پیامدهای اجتماعی-فرهنگی بسیاری را به همراه دارد. در نتیجه تخریب منابع آب و خاک، تولید محصولات کشاورزی کاهش یافته است و اگر به همین صورت ادامه یابد، در آینده ای نزدیک نیازمند تامین مواد غذایی از خارج از کشور خواهیم بود.

با چه سازوکارهایی می توان از پیشروی بیابان ها جلوگیری کرد؟
***احمدی: یکی از مقوله های پایه ای برای پیشگیری از تخریب سرزمین و کاهش اثرهای بیابان زایی، همکاری وزارتخانه های مسوول است، زیرا فقط با گذاشتن بار این موضوع بر عهده وزارت جهاد سازندگی نمی توان به نتیجه مطلوبی در این زمینه رسید. سازمان های بی شماری برای مهار بیابان زایی به فعالیت مشغولند اما متاسفانه همکاری و همبستگی لازم در این نوع فعالیت ها مشاهده نمی شود. برای این که بتوان در سطح کشور به یک ایده مناسب و مشترک در مهار گسترش بیابان رسید، ضروری است، همه سازمان ها به نسبت وظایف تعیین شده، همکاری مناسب را داشته باشد. در شرایط فعلی علاوه بر زمین های کشاورزی، منابع طبیعی کشور نیز در معرض خطر جدی قرار گرفته اند و مسوولان هنوز نتوانسته اند برنامه راهبردی مناسبی را برای کاهش و از میان بردن عوامل تخریب تدوین کنند. به منظور جلوگیری از تخریب منابع طبیعی و بازپروری این منابع ضرورت دارد، اطلس منابع طبیعی کشور تهیه و تدوین شود تا بتوان به وسیله آن به وضعیت کنونی منابع طبیعی در کشور دسترسی داشت. از این راه می توان از دست اندازهای غیر مجاز در تخریب منابع طبیعی جلوگیری کرد.
از طرف دیگر احداث سد درجهان به امری منسوخ تبدیل شده است اما در کشور ما هنوز هم موضوع سدسازی امری پر رونق به شمار می رود. در کشورهای دیگر به جای سد سازی راهکارهایی نظیر آرام سازی رودخانه ها جایگزین شده است. سدسازی عامل اصلی از میان رفتن فضای سبز پایین دستی به شمار می رود. سدهایی که در مسیر دریاچه ارومیه و زاینده رود ایجاد شد، این دریاچه ها را به نابودی کشاند. تخریب دریاچه ها یک معضل برای گسترش بیابان است. سد کرج نیز برای تامین آب مورد نیاز تهران تاسیس اما به دنبال ایجاد آن بخش عظیمی از باغ های شهریار نابود شد. این منطقه ها اکنون به زمین های بایر تبدیل شده اند.
در ایران که کشوری خشک و بیابانی محسوب می شود، ضروری است نهادی متولی امور آب های کشور وجود داشته باشد. در حال حاضر در زمان خشکسالی دولت به کشاورزان وام خشکسالی اعطا می کند که این امر دارای اشکال است. باید آموزش های لازم به کشاورزان داده شود که بتوانند میزان تولید در واحد سطح را بالا ببرند. این اقدام کشاورزان که با افزایش بارندگی مساحت زمین زیر کشت را بالا می ببرند عملی اشتباه است.

بیش از 170 کشور جهان، در ماه مارس سال 2002 میلادی به کنوانسیون بیابان زدایی سازمان ملل متحد پیوستند تا با این معضل مقابله جدی تری صورت گیرد. این مجموعه از کشورها تا کنون تا چه میزانی توانسته اند در بیابان زدایی و جلوگیری از پیشروی بیابان ها موفق عمل کنند؟
***احمدی: یکی از وظیفه های کنوانسیون مقابله با بیابان زایی ارایه طرح مشترکی است که می بایست با توجه به شرایط اقلیمی و اکولوژی هر کشور به وسیله آن کشور تهیه و به مرحله اجرا در آید. این موضوع به شرایط مالی هر کشور و سرمایه گذاری که در این بخش انجام می شود بستگی دارد. خوشبختانه در ایران کمیته ملی بیابان زدایی فعالیت های شایان توجهی انجام داده و با مشارکت دیگر نهادها توانسته است در بخش تخریب اراضی (تخریب به وسیله باد، توفان ماسه ای و ...) در مناطق بیابانی کشور موفق عمل کند.

مردم در این زمینه چه نقشی بر عهده دارند؟
***احمدی: وظیفه اصلی مردم مشارکت در مهار بیابان زایی و نقش دولت نیز شریک کردن و تشویق نهادهای مردمی برای رسیدگی به معضل گسترش بیابان ها است. مردم باید در کارهای اجرایی منابع طبیعی نقش پررنگی داشته باشند. با مشارکت مردم و همکاری همسوی سمن ها با دولت می توان گشایش قابل توجهی در این زمینه مشاهده کرد.

سازمان های مردم نهاد چه کمکی به افزایش و سرعت بخشی به فرایند بیابان زدایی می کند؟
***احمدی: در زمینه حفظ محیط زیست و همچنین بیابان زدایی سمن هایی در کشور به فعالیت مشغول هستند اما برای این سازمان های مردم نهاد نقشی تاثیر گذار و اجرایی، آنگونه که شایسته است، وجود ندارد. برای احیای منابع طبیعی و بیابان زدایی باید مردم و دولت مشارکت تنگاتنگ در طرح های آبخیزداری، مرتع داری و بیابان زدایی داشته باشند. در این صورت می توان طرح ها را با موفقیت اجرا کرد. در حال حاضر نقش سمن ها در اقدام های اجرایی محیط زیست بسیار کمرنگ است و آنگونه که باید به نظر آن ها توجه نمی شود.

افزایش آگاهی، میزان تحصیلات و برنامه های آموزشی چقدر در کاهش توسعه بیابان ها نقش دارند؟
***احمدی: ترویج نکات آموزشی مهم ترین رکن هر جامعه ای برای رویارویی با بیابان زایی محسوب می شود. یکی از مسایل مهم تخریب در مناطق بیابانی ایران، جایگزین کردن چاه به جای قنات است. این امر خشک شدن قنات ها را به دنبال داشت. به این ترتیب اکنون روند پیوسته و مستمر آب به یک جریان مقطعی تبدیل شده است. در پی کاهش آب قنات ها مردم به منظور دستیابی به منابع آبی بیشتر، به حفر چاه اقدام کردند و پس از مدتی که آب این منابع نیز رو به کاهش گذاشت، برای استفاده هر چه بیشتر از آب های زیر زمینی عمق چاه های احداثی را افزایش دادند یا در اصطلاح «کف شکنی» کردند. در نتیجه این عمل، آب چاه ها شور شد. این آب شور برای تولید محصول های کشاورزی مناسب نبود و آسیبی جدی به صنعت کشاورزی و آب های زیرزمینی وارد کرد.
پیش بینی می شود با ادامه این روند تا 15 سال آینده حتی روستاهایی که در نزدیک چاه ها و قنات ها وجود داشته اند، دیگر نباشند. جایگزین کردن چاه به جای قنات بزرگ ترین لطمه ای است که به تخریب زمین در مناطق بیابانی منجر می شود. به طور قطع در این میان نقش دولت برای آگاهی رسانی درباره راه های درست استفاده از آب های زیر زمینی بسیار موثر است. از طرفی آموزش های لازم در این زمینه برای آگاهی بخشی به نسل نو، می بایست از دبستان آغاز شود و در دیگر مقطع های تحصیلی نیز این روند ادامه یابد تا مردم و جامعه عوامل گسترش بیابان ها و راهکارهای مهار آن را دریابند.

بیابان زدایی چه تاثیری بر اقتصاد کشور دارد؟
***احمدی: اگر مسوولان سازمان های مربوطه بتوانند با همکاری یکدیگر، برنامه ای منظم و یکپارچه برای مهار تخریب زمین یا بیابان زدایی تدوین کنند، دست کم می توانند اثرهای عوامل تخریبی را در این مناطق کاهش دهند و به تدریج در برنامه ریزی های بلند مدت این ناحیه ها را احیا کنند. این امر باعث می شود، فرایند مهاجرت به بیرون از این شهر و روستا ها کاهش یابد و زمینه های اشتغالزایی فراهم شود.

با وجود اینکه دانشجویان بسیاری در رشته های مرتبط با بیابان در دانشگاه ها تحصیل می کنند و همچنین فرآیندهای بیابان زدایی که از طرف مسوولان انجام می شود؛ چشم انداز پیش روی ایران را چگونه می بینید؟
***احمدی: در بخش آموزش و منابع طبیعی برنامه هایی تدوین شده است. به تازگی در این شاخه ها درباره موضوع های بیابان زدایی تجدید نظر و اصلاح هایی انجام شد. در بخش آموزش، درس های تئوری و عملی مناسبی ارایه شده است. با وجود این اقدام ها اما در بخش اجرا و عملی سازی نظریه های تئوری مانع هایی پیش روی دانشجویان قرار دارد. بنابراین نمی توان آن گونه که باید از دانش فارغ التحصیلان در مهار بیابان زایی استفاده کرد. ضروری است در بخش اجرایی به تدوین برنامه های راهبردی برای رویارویی با بیابان زایی توجه شود. نباید تنها به این پرسش اکتفا کرد که چقدر بیابان های کشور در حال پیشرفت است، بلکه باید راهکارهای اجرایی را در این زمینه بررسی کرد و پرسید تا کنون چقدر توانسته ایم از گسترش بیابان ها جلوگیری کنیم. امروز در تمام سطح کشور پدیده بیابان زایی در جریان است. این پدیده در ناحیه های جنگلی و مراتع نیز وجود دارد. زمانی که انسان ها به تخریب جنگل می پردازند و به جای آن ها ساختمان های بلند احداث می کنند، ناخواسته به پدیده بیابان زایی دامن می زنند. در این پهنه های طبیعی با سیلاب هایی که جریان می یابد، خاک حاصلخیز شسته شده و زمین خشک و غیر قابل کشت را برجای می گذارد. این همان بیابان زایی است.
نباید تلاش برای بیابان زدایی را تنها به بیابان های کشور منحصر کرد زیرا امروز همه اکوسیستم ها در حال تخریب و تبدیل به بیابان هستند که باید چاره اندیشی های لازم در این زمینه انجام شود.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۱۸
پیمان صاحبی


 

تخریب اراضی عامل افزایش 30 درصدی غذا در آینده

سلامت نیوز:دبیرکل سازمان ملل متحد در پیامی به مناسبت روز جهانی مبارزه با بیابان زایی و خشکسالی، 17 ژوئن 2016 برابر با 28 خرداد ماه جاری گفت تخریب اراضی در 25 سال آینده بهره وری غذای جهان را تا 12 درصد کاهش می دهد که این امر منجر به افزایش 30 درصد قیمت غذا در سطح جهان می گردد.

متن کامل پیام بان کی مون به شرح زیر است:
بیابان زایی، تخریب اراضی، خشکسالی و تغییرات اقلیمی موضوعاتی به هم پیوسته هستند. شدت و تناوب خشکسالی، سیل و حرارت شدید به موجب تخریب اراضی و تغییرات آب و هوا افزایش یافته است. بیش از پنجاه درصد زمین های کشاورزی به گونه ای معتدل یا شدید تخریب می شود و سالانه دوازده میلیون هکتار زمین به دلیل تولید از بین می رود.
معیشت و رفاه صدها میلیون فرد در خطر است. حدود 800 میلیون نفر سوء تغذیه مزمنی دارند که مستقیما ناشی از تخریب اراضی، کاهش حاصلخیزی خاک، استفاده ناپایدار از آب، خشکسالی و از دست رفتن تنوع زیستی است. تخریب اراضی در 25 سال آینده بهره وری غذای جهان را تا 12 درصد کاهش می دهد که این امر منجر به افزایش 30 درصد قیمت غذا در سطح جهان می گردد.
بیابان زایی و تخریب اراضی بدون راه حلی بلند مدت نه تنها بر تامین مواد غذایی اثرگذار است، بلکه باعث افزایش مهاجرت و به خطر افتادن ثبات بسیاری از ملت ها و مناطق می گردد. بدین خاطر، رهبران جهان توقف تخریب اراضی را به عنوان یکی از اهداف آرمان های توسعه پایدار در نظر گرفتند. این امر به معنای احیای حداقل دوازده میلیون هکتار از اراضی تخریب شده در سال است.
کشاورزی پایدار و هوشمند در برابر تغییرات آب و هوا رویکردی مهم است. این امر نه تنها به مقاومت کشورها در برابر تغییرات اقلیمی کمک می کند، بلکه با از بین بردن کربن جو و برگرداندن آن به خاک، از کاهش تفییرات آب و هوا حمایت می کند. گذار به سوی کشاورزی پایدار خصوصا در فقیرترین مناطق جهان، فقر را کاهش داده و باعث ایجاد اشتغال می شود. این امر تا 2050 می تواند 200 میلیون شغل را در سراسر سیستم تولید مواد غذایی ایجاد کند.
موضوع امسال روز جهانی مبارزه با بیان زایی، "از کره زمین محافظت کنید، اراضی را احیا کنید، مردم را مشارکت دهید"
است. در این روز همه نقش آفرینان را فرا می خوانم تا برای رسیدن به توقف تخریب اراضی به عنوان بخشی از تلاش های گسترده در راستای دستیابی به آرمان های توسعه پایدار همکاری کنند و آینده ای سرشار از کرامت و فرصت برای همه به وجود آورند.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۱۷
پیمان صاحبی

 

هشدار: احتمال انتقال آلودگی میکروبی از ریزگردها

سلامت نیوز: معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت گفت: 14 استان کشور درگیر مسئله ریزگردها و در مرحله هشدار هستند، تعداد این استان‌ها رو به افزایش است و احتمال انتقال آلودگی‌های میکروبی از این طریق وجود دارد.

به گزارش سلامت نیوز، محسن فرهادی در گفت و گو با ایرنا افزود: بسیاری از استان‌های غربی و جنوبی و برخی استان‌های شرقی هم اکنون درگیر مسئله ریزگردها هستند و دانشگاه‌های علوم پزشکی این استان‌ها هشدارهای لازم برای مراقبت مردم از خودشان را در این وضعیت اعلام کرده‌اند.
وی اضافه کرد: هم اکنون حدود 14 استان کشور از جمله استان خوزستان، ایلام، آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و اغلب استان‌های غربی و جنوبی کشور با مسئله ریزگردها درگیر هستند و در برخی روزها ریزگردها، استان تهران را نیز درگیر می‌کند.
معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت گفت: پدیده ریزگردها هم منشاء داخلی و هم منشای خارجی دارد و البته منشای خارجی آن بیشتر است.
وی افزود: در این زمینه وزارت بهداشت فقط دو وظیفه دارد، اول اعلام هشدارهای لازم به مردم و مسئولان دستگاه های مسئول و دوم آموزش نحوه محافظت در برابر ریزگردها به مردم.
وی گفت: دانشگاه‌های علوم پزشکی در تمام استان‌های درگیر ریزگردها، وضعیت هشدار اعلام کرده‌اند و به مردم برای محافظت از خودشان و استفاده از ماسک های مناسب، آموزش های لازم را ارائه می‌کنند.
فرهادی در پاسخ به پرسش خبرنگار ایرنا درباره ماسک های مناسب در برابر ریزگردها توضیح داد: ماسک های کاغذی معمولی هیچ تاثیری در کاهش مواجهه با ریزگردها ندارد، برای محافظت در برابر ریزگردها ماسک های N95 که در بخش صنعت بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد و ماسک‌های F1 که در داروخانه‌ها وجود دارد، توصیه می‌شود.
وی گفت: البته استفاده از این ماسک‌ها به این معنا نیست که فرد کاملا در برابر ریزگردها محافظت می‌شود، بهترین کار این است که از مواجهه با ریزگردها تا جای ممکن خودداری کنیم، ضمن اینکه ماسک‌های توصیه شده نیز عمر محدود دارند و بعد از مدتی کارایی خود را از دست می‌دهند.

**احتمال وجود عوامل میکروبی در ریزگردها
معاون مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت در پاسخ به این پرسش که آیا ریزگردها حامل مواد شیمیایی، رادیواکتیو یا آلودگی های خاصی هستند، توضیح داد: در مورد آلودگی به رادیواکتیو که در زمان جنگ عراق مطرح بود، همان زمان هم اثبات نشد اما اگر حجم ذرات معلق ریزگردها از یک حدی درشت‌تر شود، امکان وجود عوامل میکروبی در ریزگردها وجود دارد.

** عامل هجوم مردم اهواز به بیمارستان پس از ریزگردها معلوم نشد
وی در پاسخ به این پرسش که آیا علت هجوم مردم خوزستان در سال گذشته به بیمارستان پس از افزایش ریزگردها نیز آلودگی های میکروبی بوده است، گفت: نه، سال گذشته با افزایش ریزگردها شاهد مراجعه ناگهانی تعداد زیادی از مردم برخی شهرهای استان خوزستان به بیمارستان بودیم، اما منشای و علت مراجعه مردم مشخص نشد و هنوز ناشناخته مانده است.
فرهادی درباره عوارض ریزگردها نیز گفت: ‌تشدید بیماری آسم و آلرژی و نیز تشدید بیماری‌های قلبی و تنفسی از مهمترین عوارض ریزگردهاست بنابراین در زمان افزایش ریزگردها تا جای ممکن این بیماران نباید از خانه خارج شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۱۶
پیمان صاحبی


 

هر خانواده شبانه 3 کیلو زباله تولید می‌کند/دور ریز 30 درصد مواد غذایی

سلامت نیوز: مدیرکل دفتر توسعه پایدار و اقتصاد سازمان حفاظت محیط زیست با اعلام اینکه 30 درصد مواد غذایی تولید شده دور ریز می شود، گفت: در مجموع یک خانواده شبانه سه کیلو زباله را بیرون از خانه قرار می دهد.

به گزارش سلامت نیوز، زهرا جواهریان در گفت و گو با پانا، با بیان اینکه مدیریت صحیح رفتارهای اقتصادی و محیط زیستی خانواده ها می تواند عاملی برای حل مشکلات محیط زیست باشد، گفت: طی سال های گذشته در کشور از نظر فرهنگی با محیط زیست رفتار بهتری از نظر الگوی مصرف صورت می گرفت و وضعیت مطلوب تری داشتیم که در اینجا نقش مدیریت خانواده در حل مشکلات محیط زیست بسیار حائز اهمیت است.


مدیرکل دفتر توسعه پایدار و اقتصاد سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به استفاده نادرست خانواده ها از محصولات پلاستیکی گفت: امروز اکثر خانواده ها از مواد پلاستیکی استفاده می کنند که 300 تا 500 سال بر روی زمین باقی می مانند و تجزیه نمی شوند.


وی درخصوص اهمیت مدیریت تولید و تفکیک زباله در کشور گفت: ما در بحث مدیریت زباله، اولین درخواستی که از خانواده ها داریم این است که کمتر زباله تولید کنند. از طرفی امروز 30 درصد مواد غذایی تولید شده دور ریز می شود که اگر این مواد غذایی به درستی حفظ شود، دیگر گرسنه ای نخواهیم داشت.


جواهریان تصریح کرد: برای تولید هر نوع ماده غذایی آب و برق مصرف می شود و انرژی زیادی را صرف می کند که در نهایت منجر به تولید co2 می شود، بنابراین اگر تولید زباله را کم کنیم در مصرف منابع صرفه جویی کردیم و در نهایت به حفظ محیط زیست کمک می شود.


این مقام مسئول در سازمان محیط زیست با اشاره به میزان تولید زباله هر خانواده نیز گفت: هر فرد تقریبا روزی 600 تا 700 گرم زباله تولید می کند که در مجموع یک خانواده شبانه سه کیلو زباله را بیرون از خانه قرار می دهد. در این زمینه می توانیم بهتر عمل کنیم و زباله ها را برای تفکیک به سه دسته زباله های خشک، زباله های تر و زباله های سمی که شامل باتری ها و مواد شیمیایی می شود، تقسیم کنیم.


وی به اهمیت موضوع فرهنگسازی در تفکیک زباله اشاره کرد و گفت: در این زمینه مساله فرهنگسازی و آموزش بسیار اهمیت دارد که می توان با برنامه ریزی صحیح بحث مدیریت زباله از مبدا را نهادینه کنیم.

منبع:سلامت نیوز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۱۴
پیمان صاحبی


نفیسه صباغی

شاید شما هم هنگامی که با وسیله نقلیه خود در حرکت هستید دیده باشید که سرنشینان خودرویی، زباله یا پوست میوه خود را به بیرون از ماشین پرتاب می‌‌کنند. یا اینکه راننده با خیالی راحت ته سیگارش را در خیابان رها می‌کند. یا در مناسبت‌های خاص که شربت یا... در خیابان توزیع می‌شود ساعتی بعد، خیابان مملو از لیوان‌هایی می‌شود که شهروندان  با آن شربت خورده‌اند.اینها صحنه‌هایی هستند که کم و بیش همه ما با آن مواجه بوده‌ایم ؛صحنه‌‌های زشتی که هم آلودگی معابر و خیابان‌های شهر را به دنبال داشته و هم اینکه کاری  مضاعف را بر کارگران زحمتکش شهرداری تحمیل کرده که  افزایش این رفتارها، مسئولان را به فکر اعمال قانون واداشت! درحالی که در برخی از کشورها مانند ژاپن این قانون نزدیک به 4 دهه است که اجرایی شده، طی روزهای گذشته رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ از اعمال قانون در مورد خودروهایی خبر داده که سرنشینان آن اقدام به پرتاب زباله به سطح معابر و خیابان‌ها می‌کنند. سردار سید‌تیمور حسینی  در این زمینه گفته بود: مطابق قانون، اگر ماموران پلیس راهنمایی و رانندگی خودرویی را مشاهده کنند که از داخل آن زباله‌‌ای به بیرون ریخته می‌شود، آنان حق جریمه و اعمال قانون این خودرو را دارند. پس می‌توان گفت قانونگذار بهترین ابزار برای جلوگیری از این عمل را اعمال قانون دانسته‌است تا از محیط زیست حمایت کند.
  حقوق شهروندی، مجموعه‌ای از تکالیف و حقوق 
هرچند ریختن زباله در سطح معابر و خیابان‌ها امری ناپسند محسوب می‌شود، اما بسیاری اوقات مشاهده می‌کنیم برخی از شهروندان مبادرت به پرتاب زباله در  بزرگراه‌ها و معابر می‌کنندکه هم چهره شهر نازیبا می‌شود و هم اینکه با این کار حقوق شهروندی را نادیده می‌گیرند. اصولا رعایت حقوق شهروندی هم توسط شهروندان و هم توسط دولت امری لازم وضروری است. به عبارت دیگر حقوق شهروندی را می‌توان این گونه بیان کرد که مجموعه‌ای است از تکالیف و مسئولیت‌های شهروندان در قبال یکدیگر و در قبال شهر و دولتی که در آن زندگی می کنند .پس می‌توان گفت حقوق و تکالیف در برابر هم قرار می‌گیرند و هر کسی در قبال حقی که به او تعلق می‌گیرد موظف است وظیفه‌ای را انجام دهد و تکلیفی بر عهده اوست. 
اما نکته مهم این است که  شهروندانی که در یک جامعه زندگی می‌کنند باید بدانند که در قبال حقوق شهروندی  ای که به آنها تعلق می‌گیرد چه تکالیفی دارند. یکی از مهم ترین تکالیف شهروندان رعایت نظافت و پاکیزگی شهر و به عبارت بهتر جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنند. هرچند نظافت و پاکیزگی شهر بر عهده دولت (شهرداری ) است اما شهروندان نیز وظیفه دارند درحفظ پاکیزگی و نظافت شهر بکوشند، از پرتاب زباله و ریختن آشغال به معابر و خیابان‌ها جلوگیری کنند و اینجاست که حق و تکلیف شهروندان در برابر دولت و در برابر خودشان رعایت شده است. هرچند که خود شهروندان باید مکلف به رعایت این مهم باشند اما اعمال قانون و درنظر گرفتن جریمه برای افرادی که به درستی به تکالیف و وظایف شان عمل نمی‌کنند ضروری  به‌نظر می‌رسد. حال این سوالات مطرح است که جریمه درنظر گرفته شده تا چه اندازه می‌تواند از بازدارندگی لازم برخوردار باشد؟ و اینکه نقش فرهنگ سازی در این زمینه چیست؟
بهمن کشاورز حقوقدان و رئیس اتحادیه کانون‌های سراسری اسکودا  با اشاره به اینکه به نظر می‌رسد گفته رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ، ماده 206 آیین نامه راهنمایی و رانندگی مصوب 1384 باشد، به «قانون» می‌گوید: در این ماده آمده‌است‌: «ریختن شیشه‌، بطری‌، میخ‌، سیم‌، حلبی‌، مایعات لزج و چرب‌، نخاله‌های ساختمانی وزباله‌، مصالح ساختمانی‌، شست وشوی وسایل نقلیه‌، ایجاد موانع و به طورکلی هر عملی که باعث سد راه و ایجادخطر و انحراف وسایل نقلیه از مسیر حرکت باشد برروی راه ها، شانه جاده‌ها و حریم قانونی آنها ممنوع‌است‌.همچنین ریختن هرگونه زباله‌، ضایعات و اشیا، آب دهان و مانند آن از درون خودرو به وسیله راننده و یا سرنشینان ممنوع است‌.»در این راستا باید گفت بدون تردید هر تدبیری که باعث شود راه‌ها و خیابا‌ن‌ها وکوچه‌های شهرها و بین شهری تمیز بماند، قطعا مثبت ارزیابی می‌شود. اگر دقت کنیم متوجه می‌شویم هم‌اکنون خیابان‌های شهرهای ما به طورکلی تمیز است، و وجود ضایعات و به اصطلاح آشغال در سطح خیابان و پیاده‌رو استثنایی است . البته این مرهون زحمات ماموران شهرداری است که آنها را از صبح خیلی زود تا پاسی از شب در حال پاکسازی کوچه‌ها و خیابان‌ها می‌بینیم و این وظیفه را با خطر کردن به لحاظ امکان برخورد با اتومبیل‌ها‌ی عبوری آن هم در تاریکی شب انجام می‌دهند .
این حقوقدان افزود: قابل توجه است که نظیر این ضابطه در آیین‌نامه امور خلافی مصوب 1324 نیز پیش‌بینی شده بود و در این زمینه ماده 488 قانون مجازات اسلامی دربحث تعزیرات نیز موارد مشابهی را دربر دارد. اما این موارد ناظر به حرکات و اقداماتی است که منجر به آلودگی محیط زیست و به خطر افتادن بهداشت عمومی به معنی اخص شود و به همین جهت هم مجازات حبس تا یک سال دارد . اما به هرحال به نظر می‌رسد اتخاذ تدابیری نظیر آنچه در 70 سال پیش برای بهداشت و پاکیزگی شهرها در نظر گرفته شده بوده در زمان فعلی نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه بسیار خوب است. 
  در مورد کجروی‌های اجتماعی، کار فرهنگی واجب است 
کشاورز در پاسخ به این سوال که به نظر شما در این گونه موارد بهتر است از اعمال قانون برای متنبه کردن افراد استفاده شود یا اینکه با فرهنگ سازی و امور فرهنگی مانع انجام رفتاری شد، تصریح کرد: بدون تردید در مورد همه کجروی‌های اجتماعی، کار فرهنگی لازم و واجب است. جزای نقدی، یادآوری مناسبی برای شهروندان است. در برخی از کشورهای مترقی، میزان جریمه در کنار تابلوی بازدارنده نوشته می‌شود. برای مثال مسدود کردن چهارراه، 320 دلار جریمه دارد که زیر عبارت هشدار دهنده چهارراه را نبندید تصریح شده، همین‌طور جریمه ورود اتومبیل تک سرنشین به مسیر به اصطلاح«‌کارپول» که بیش از 500  دلار است. به نظر می‌رسد این کار از بازدارندگی  لازم حتی برای افراد مرفه و پولدار برخوردار است به ویژه وقتی که با لزوم شرکت در کلاس‌های آموزشی توأم شود.
  بهتر است میزان جریمه افزایش یابد 
کشاورز در پاسخ به این سوال که چرا با توجه به اینکه این قانون مصوب سال 1384 است اما حالا اجرا می‌شود، گفت: عدم بیان و توضیح قانون به مفهوم عدم اجرای آن نیست، واقعیت این است که اگر از سال 1384 به بعد افرادی را بابت این اقدام مجازات کرده باشند، اقدامی قانونی و درست بوده. آنچه این مقام محترم اخیرا گفته‌اند، یادآوری و تذکر است و هیچ اشکالی ندارد. شاید اعلام مجدد و تاکید بر برخی از ضوابط قانونی برای توجه مردم لازم باشد.این حقوقدان در پاسخ به این سوال که آیا جریمه درنظر گرفته شده واقعا بازدارنده خواهد بود،خاطرنشان کرد: خیر ،به نظر اینجانب این جزای نقدی بازدارنده نیست، اما اگر برای احراز تخلف قرار باشد مرتکب به مراجع قانونی دلالت شود و پس از طی مراحلی جریمه را  بپردازد، اتلاف وقت و گرفتاری ایجاد شده عامل بازدارنده جدی‌تری است. اما اگر نحوه اقدام، مثلا صدور قبض جریمه باشد بهتر است میزان جریمه افزایش یابد. در این راستا باید به وضعیت کشور سنگاپور توجه کنیم که آلوده کردن خیابان‌ها در آن مجازات نقدی بسیار سنگینی دارد و شنیده‌ام حتی جویدن آدامس در آن ممنوع است (البته علت را نمی‌دانم ). دریغ است کشوری مانند ایران از این جهت به حال جایی مانند سنگاپور غبطه بخورد .
  ماموران راهنمایی و رانندگی این قانون را جدی بگیرند
وی ادامه داد: توصیه اکید این است که همه رانندگان پاکت یا پاکت‌هایی در اتومبیل داشته باشند و از پرتاب ضایعات و زباله از اتومبیل‌ها به شدت خودداری کنند. در عین حال امید است ماموران راهنمایی و رانندگی این مورد را جدی بگیرند و به دقت اجرا کنند، زیرا ریختن زباله و ضایعات از اتومبیل به بیرون به نوعی توهین به سایر شهروندان است .

منبع:روزنامه قانون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۲۰
پیمان صاحبی