منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

شاید باورش کمی سخت باشد؛ ایرانی که روزگاری بنیانگذار نخستین کنوانسیون حفاظت از تالاب‌ها در جهان، یعنی کنوانسیون رامسر بود، این روزها خروج تک‌تک تالاب‌هایش را از فهرست این کنوانسیون به‌نظاره نشسته است. داستان از نفس‌افتادن گاوخونی، جازموریان و پریشان شروع شد و با سیاه‌بخت شدن بختگان، خشکی هامون، نابودی هور‌العظیم، بی‌جان شدن تالاب انزلی، صابری، هیرمند، یادگارلو و ده‌ها تالاب دیگر ادامه پیدا کرد و این داستان همچنان ادامه دارد.

بحران تالاب‌ها صدای کلانتری را نیز درآورده است. رییس سازمان محیط‌زیست درباره وضعیت تالاب‌های کشور گفت:«نیمی از گردوغبار استان خوزستان منشأ داخلی دارد که خشک‌شدن تالاب‌ها در تشدید گردوغبارهای این استان اثرگذار بوده است. افزون بر این، در شرایط فعلی، استان‌های کرمان، خراسان، چهارمحال‌و‌بختیاری و سیستان‌و‌بلوچستان به دلیل خشک‌شدن تالاب‌ها از گردوغبار رنج می‌برند چون سهمیه و حقابه این تالاب‌ها به تاراج برده شده است.

اگر همه دستگاه‌ها در راستای سیاست‌های توسعه پایدار حافظ محیط‌زیست نباشند، هیچ توسعه‌ای صورت نمی‌گیرد و حتی ارزش افزوده‌ها برای درمان وضعیت بد محیط‌زیستی هزینه خواهد شد چون از ابتدا در مدیریت امور مختلف کشور به‌صورت جزیره‌ای عمل شده است و دستگاه‌های اجرایی نیز بدون بررسی ابعاد محیط‌زیستی طرح‌ها اقدام کرده‌اند و سازمان حفاظت محیط‌زیست به تنهایی برای حفظ مناطق خود تلاش کرده و این روند نتیجه‌بخش نبوده است».

از میان یک‌هزار تالاب موجود در کشور، براساس تعریف کنوانسیون بین‌المللی رامسر، 75 درصد از تالاب‌های کشور ما یا در وضعیت بحرانی هستند و یا در معرض خطر قرار دارند.همه این اتفاق‌ها درحالی رخ می‌دهد که ارزش اکولوژیک تالاب‌ها 10 برابر جنگل‌ها و 200 برابر زمین‌های زراعی است. براساس آمار، تالاب‌های 30 کشور در فهرست مونترو کنوانسیون رامسر (فهرست قرمز) قرار گرفته‌اند که به ترتیب ایران و یونان با هفت تالاب و پس از آن‌ها جمهوری چک با چهار تالاب، بیشترین مونترو تالاب‌ها را دارند. همچنین نام 27 تالاب 17 کشور جهان نیز به‌دلیل بهبود شرایط اکولوژیکی تالاب‌های‌شان از این فهرست خارج شده است.

ایران؛ رنگین‌کمان تالاب‌های ایران

کشور ما باتوجه به شرایط ویژه و به‌نسبت استثنایی در جهان، دارای انواع تالاب‌هاست. در شمال و جنوب کشور، تالاب‌های گوناگون ساحلی، با آب شیرین همچون تالاب انزلی، به‌شکل خلیج مانند، همچون تالاب میانکاله، باتلاق‌های شور ساحلی همچون تالاب شادگان، باتلاق‌های ساحلی کشندی همچون تالاب‌های دهانه گز و مند تالاب‌های مانگرو، همچون تالاب حرا در خورخوران قشم مشاهده می‌شوند. از نظر تالاب‌های داخلی نیز، تنوع بسیار زیادی وجود دارد. تالاب‌های تاروهویر در ارتفاعات دماوند و دریاچه گهر در ارتفاعات اشتران‌کوه لرستان، چندهزارمتر بالاتر از سطح دریای آزاد قرار دارند. تالاب ارومیه با شوری بسیار زیاد خود وفون ویژه، یعنی آرتمیا در منطقه آذربایجان، تالاب‌های هامون با آب شیرین، وسعت بسیار زیاد وعمق کم در سیستان، تالاب‌های آب شور تشکیل شده در دریای اترک و با ارتفاع پایین‌تر از سطح دریای آزاد، دریاچه‌های کارستیک ناشی از انحلال آهک همچون تالاب‌های ارژن و پریشان، دریاچه‌های باقی‌مانده از دریای قدیمی تتیس همچون حوض سلطان قم و بالاخره، کفه‌های مرطوب و نمکی همچون کویر نمک و کویر سیرجان، جنبه‌های بسیار زیبا و متنوعی از تالاب‌های جهان را به نمایش گذاشته‌اند. بسیاری از کارشناسان نبود مدیریت صحیح و اصولی بر منابع آبی کشور را دلیل اصلی نابودی تالاب‌ها و بحران پیش آمده می‌دانند. آن‌ها اعتقاد دارند خشکی تالاب‌ها پیامد انتقال آب بدون برنامه‌ریزی بوده است. بر اساس آماری که در دست است حدود 40 تالاب کشور بین 50 تا 90 درصد دچار خشکی خارج از روال طبیعی شده‌اند، برای مثال، دریاچه ارومیه در استان آذربایجان غربی 90 درصد، گاوخونی استان اصفهان 90 درصد، پریشان در شهرستان کازرون در استان فارس 80 تا 90 درصد و مهارلو در استان فارس 100 درصد خشک شده‌اند.

منبع:قانون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۶ ، ۰۸:۴۱
پیمان صاحبی


تحقیقات اخیر نشان داده است که تعدادی از گونه های گل های معمول، بر روی سطح گلبرگ خود حاشیه هایی نانو مقیاس دارند که زمانی که از زوایای خاصی دیده می شوند و با نور در می آمیزند.

به گزارش  سایت "یوراکلرت"، این نانوساختار ها، ذرات نور را از طیف رنگ آبی تا فرابنفش پراکنده می کنند و اثر ظریفی را به وجود می آورند که دانشمندان آن را "هاله آبی" نام گذاری کرده اند.

با ساختن سطوح مصنوعی که تکرار همسان "هاله آبی" است، دانشمندان توانستند اثر آن را بر گرده افشان ها و در این مورد زنبورهای عسل آزمایش کنند. آنها دریافتند که زنبورها می توانند هاله آبی را ببینند و از آ به عنوان علامتی برای مکان یابی گل ها به طور موثری استفاده کنند.

با اینکه حاشیه ها و شیارهای کوچک روی سطح گلبرگ "مانند یک بسته ی ماکارونی"به ترتیب کنار هم قرار گرفته اند، زمانی که دانشمندان گونه های متفاوت گل ها را تحلیل می کردند کشف کردند که این ترتیب شیارها از نظر طول، عرض و فاصله بندی بسیار متفاوت هستند، با اینکه همه یک نوع اثر "هاله آبی" را تولید می کنند.

در حقیقت، حتی بر روی یک گلبرگ تک، دیده شده است که این ساختارهای دستکاری کننده نور به طور شگفت انگیزی نامنظم هستند. این پدیده ای است که فیزیک دانان آن را با عنوان "اختلال" توصیف می کنند.

این پژوهشگران این نتیجه را می گیرند که این گلبرگ های "به هم ریخته" ی نانو مقیاس احتمالا به طور مستقل و به دفعات بسیار، در میان گونه های گیاهی گل دار تکامل یافته اند، اما به یک نتیجه درخشان یکسان رسیده اند و آن افزایش قابلیت رویت برای گرده افشان ها- یک مثال از آنچه با عنوان تکامل همگرا شناخته می شود- است.

این مطالعه توسط یک تیم چند رشته ای از دانشمندان دپارتمان های علوم گیاهی، شیمی و فیزیک دانشگاه کمبریج در کنار همکارانی از باغ های گیاه شناسی سلطنتی کیو و موسسه آدولف مرکل در سوئیس راه اندازی شد. این یافته ها در مجله ی طبیعت منتشر شده است.

نویسنده ارشد این مقاله پروفسور بورلی گلوور، دانشمند گیاهی و مدیر باغ گیاه شناسی کمبریج می گوید: "ما همیشه گمان می کردیم که اختلالی که در سطوح گلبرگ های خود مشاهده می کنیم یک محصول جانبی تصادفی از زندگی است که گیاهان نمی توانند بهتر از آن انجام دهند". "کشف این مسئله که این اختلال به خودی خود چیزی است که این سیگنال نوری مهم را که به زنبورها اجازه می دهد تا به طور موثرتری گل ها را پیدا کنند تولید می کند کاملا غافلگیر کننده بود". "به عنوان یک بیولوژیست، من بعضی اوقات خودم را در حال پوزش طلبیدن از همکاران فیزیکدانم برای به هم ریختگی ها در موجودات زنده می بینم- که چه قدر توسعه و ساختار بدنی آنها معمولا به نظر درهم برهم می آید".

گلوور می گوید: "با این حال، اختلالی که ما در گلبرگ های نانو مقیاس می بینیم به نظر می آید توسط تکامل بدست آمده اند و به کمک به زنبورها برای یافتن گل ها منتهی می شود".

تمام گیاهان گلدار به تبار "نهاندانه" تعلق دارند. پژوهشگران برخی از اولین گیاهان جدا شده از این گروه را تحلیل کردند و هیچ حاشیه تولید کننده هاله ای در گلبرگ نیافتند.

با این حال، آنها چندین مثال از گلبرگ های تولید کننده هاله در میان دو گروه بزرگ گل یافتند (تک لپه ای و دو لپه ای) که در طول دوره کرتاسه، حدود ۱۰۰ میلیون سال پیش ظهور کردند- همزمان با تکامل اولیه حشرات استفاده کننده از گلها به ویژه شهد- که زنبورها از آنها استفاده می کردند.

گلوور می گوید: "یافته های ما نشان می دهد که حاشیه های گلبرگ که «هاله آبی» را تولید می کند دفعات بسیاری در میان تبارهای مختلف گل ها تکامل یافته است، همه همگرا بر این سیگنال نوری برای گرده افشان ها".

گونه هایی که گلبرگ های تولید کننده هاله دارند و این تیم آنها را کشف کردند شامل گل مغربی (گونه ای از پامچال شبانه)، اورسینیا اسپکیوسا (از خانواده ی مروارید) و ختمی سه رنگ (با نام گل بامیه شناخته می شود) می شود.

تمام گل های تحلیل شده، سطوح قابل توجهی از این اختلال ظاهری را در ابعاد و فاصله بندی گلبرگ های نانومقیاس نشان دادند.

دکتر سیلیویا وینولینی از دپارتمان شیمی کمبریج که تیم فیزیک این مطالعه را سرپرستی می کند می گوید: "تنوع وسیعی از آناتومی گلبرگ ها، در ترکیب با نانوساختارهای اختلالی، نشان می دهند که گل های متفاوت باید ویژگی های بصری متفاوتی داشته باشند"."با این حال، ما مشاهده کردیم که تمام این ساختارهای گلبرگ اثر بصری یکسانی در منطقه طیف طول موج آبی تا ماوراء بنفش تولید می کنند، هاله آبی".

مطالعات قبلی نشان داده اند که گونه های بسیاری از زنبورها ترجیح درونی برای رنگ های در طیف بنفش- آبی دارند. با این حال، گیاهان همیشه عمدی در تولید رنگدانه های آبی ندارند.

وینولینی می گوید: "بسیاری از گیاهان دچار نقصان در ظرفیت ژنتیکی و بیو شیمیایی برای دستکاری کردن شیمی رنگدانه ها در طیف آبی تا ماوراءبنفش دارند". "وجود این ساختارهای فتونیک دارای اختلال در گلبرگ های آنها، راه جایگزینی برای تولید سیگنال هایی که حشرات را جذب می کند فراهم می کند".

این پژوهشگران به طور مصنوعی هاله آبی نانوساختار را بازسازی کردند و از آنها به عنوان سطوحی برای گل های مصنوعی استفاده کردند. در یک "عرصه پرواز" در آزمایشگاهی در کمبریج آنها آزمایش کردند که چگونه زنبورهای عسل به سطوح با و بدون هاله پاسخ می دهند.

آزمایش های آنها نشان داد که زنبورها می توانند تفاوت را درک کنند و سطوح دارای هاله را سریع تر تشخیص دهند- حتی زمانی که هر دو نوع سطح با رنگدانه های مشابه سیاه و زرد رنگ آمیزی شده اند.

با استفاده از راه حل شکر در یک نوع از گل های مصنوعی و راه حل کنین تلخ در نوع دیگر، این دانشمندان دریافتند که زنبورها می توانند از هاله آبی برای اینکه یاد بگیرند کدام نوع از سطوح پاداش دارد استفاده کنند.

ادویگ مویرود از دپارتمان علوم گیاهی کمبریج و نویسنده ارشد این مقاله می گوید: "برخلاف ما، زنبورها فعالیت فتوگرامتر (نورپذیری) را در بخش های آبی این طیف افزایش می دهند"."انسان ها می توانند برخی هاله های آبی را شناسایی کنند- آنهایی که از گیاهان با رنگدانه های تیره ساطع می شود. برای مثال لاله ی سیاه که با نام ملکه شب شناخته می شود".

او می گوید: "با این حال ما نمی توانیم یک گل زرد با هاله آبی و گلی بدون هاله را از هم تشخیص دهیم- اما مطالعه ما نشان می دهد که زنبورهای عسل می توانند".

این تیم می گویند این یافته ها فرصت های جدیدی را برای توسعه سطوحی که برای گرده افشان بسیار قابل رویت هستند باز می کند و به بررسی این می پردازد که چگونه گیاهان سطوح اختلال را در سطح گلبرگ های خود کنترل می کنند. گلوور اضافه کرد: " بیولوژی توسعه پذیر این ساختارها یک راز واقعی است".

مترجم: بهاران پدرام

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۶ ، ۰۸:۳۹
پیمان صاحبی

                                              قابل توجه محققان ایرانی


محققان چینی به روشی دست پیدا کرده‌اند که در آب شور می‌توان با سه برابر ظرفیت بیش از آب شیرین، برنج کشت کرد.
دانشمندان چینی اعلام کردند: به روش پیشرفته‌ای در حوزه کشاورزی برای کشت برنج با قابلیت برداشت بالا در آب شور دست پیدا کرده‌اند. در همین حال محققان «مرکز تحقیق و توسعه برنج کوینجادو» چین اعلام کردند: به وسیله این روش می‌توان بازدهی برداشت برنج را در هر هکتار در مقایسه با روش‌های مشابه تقریبا ۳ برابر افزایش داده و به ۴.۵ تن رساند.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۶ ، ۰۸:۳۸
پیمان صاحبی

نجمه جمشیدی

طرح‌هایی که در چند سال اخیر اعتراض‌های فراوان دوستداران و کارشناسان محیط‌زیست کشور را به‌‌دنبال داشته، پروژه‌های سدسازی و انتقال آب از کارون و سرشاخه‌های آن به فلات مرکزی ایران است؛ پروژه‌های که به‌گفته مسئولان سازمان محیط زیست تیشه به ریشه محیط زیست کشور می‌زند. در این میان نیز قوه‌قضاییه با برخورد سلیقه‌ای، در توقفیف پروژه‌هایی که مجوز سازمان را ندارند، با سازمان محیط‌زیست همکاری لازم نمی‌کنند.

16 سد مخرب دیگر در راه است

براساس آمار منتشر شده دولت در خوزستان، پهناهای آبی خوزستان به یک سوم رسیده است؛ درحال حاضر کانون تولید گرد و غبار تنها تالاب‌های خشک‌شده نیستند، درحدود دو میلیون هکتار از اراضی کشاورزی که به‌دلیل کاهش منابع آبی بایر شده‌اند، تبدیل به کانون تولید گرد و غبار شده‌اند. از سوی دیگر، وزارت نیرو در اقدامی جالب احداث 16 سد روی کارون بزرگ را در دست مطالعه و  اجرا دارد، این درحالی است که پنج سد موجود روی کارون درحال‌حاضر خالی هستند. به‌گفته کارشناسان، احداث سد روی سرشاخه‌های اصلی کارون در استان‌هایی مانند چهارمحال‌و بختیاری تیر خلاصی بر کارون بزرگ است.از یک سو بارگذاری‌های غلط در فلات مرکزی چه به‌بهانه صنعت و یا کشاورزی و از‌ سوی دیگر احداث چندین سد بر روی کارون تیشه به ریشه منابع آبی ایران زده است. درحال‌حاضر پنج سد غرق‌آبی که ظرفیت ذخیره 14 میلیارد متر مکعب آب را دارد، بر روی کارون احداث شده است. این در حالی‌ است که کل آورده کارون بزرگ در شرایط نرمال 14 میلیارد متر مکعب بوده و در شرایط فعلی به 9 میلیارد رسیده است.در شرایط فعلی سدها خالی هستند و هیچ‌کدام‌شان در ظرفیت بالای تولید انرژی برق‌‌آبی نیستند. ما با سدهایی مواجهیم که آب در آن ها نیست و سرمایه‌گذاری بر روی آن‌ها انجام شده و این سدها 500 میلیون متر مکعب در سال تبخیر دارند؛ یعنی به اندازه سد کرج تبخیر آب داریم.

تب سدسازی

رتبه‌ 132 در بین 133 کشور دنیا در رتبه‌بندی جهانی مدیریت منابع آب ایران خود گواه روشنی بر مساله بحران آب است. براساس استانداردهای جهانی، هر کشوری که بیش از 40 درصد منابع آب تجدید‌شونده را استفاده کند، وارد بحران آب می‌شود، در حالی که در ایران حدود 72 درصد از منابع آب تجدید شونده مورد استفاده قرار می‌گیرد. در قوانین و برنامه چهارم و پنجم توسعه حکم شده که وزارت نیرو باید میزان آب‌از‌دست‌رفته در آب‌های زیرزمینی را تا حداکثر 25 درصد احیا کند و برگرداند، ولی به‌نظر می‌رسد وزارت نیرو فقط به اجرای کارهای سخت‌افزاری مثل سدسازی علاقه‌مند است، نکته جالب توجه اینجاست که سدسازی تکنولوژی منسوخ شده‌ای است که یکی از دلایل اصلی کاهش منابع آبی و بحران آب در دنیا شناخته شده است.

مجوز با فشار سیاسی

براساس قانون و مصوبه شورای‌عالی محیط‌زیست کلیه پروژه‌های عمرانی که مشمول ارزیابی سازمان محیط‌زیست می‌شوند باید در زمان مکان‌یابی و امکان‌سنجی از این سازمان مجوز اخذ کنند؛ یعنی قبل از آغاز پروژه، چراکه تامین ردیف اعتباری منوط به اخذ این مجوزهاست اما مشکل اینجاست که دستگاه متولی که وزارت نیرو است، بدون گرفتن این مجوزها تحت فشارها و لابی‌های سیاسی کار را شروع می‌کنند. با این روش کار، سازمان‌ محیط‌زیست را در عمل انجام شده قرار می‌دهند.  براساس شواهد بسیاری از پروژه‌های اجرا شده و یا در حال اجرا، فاقد مجوز از سازمان محیط‌زیست هستند. همه این اتفاق‌ها در شرایطی رخ می‌دهد که وزارت نیرو به‌عنوان متولی منابع آبی در کشور از همه مشکلات، محدودیت‌ها و چالش‌های حوزه آبی در کشور اطلاع دارد. وقتی وزارت نیرو به قانون پایبند نیست، چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم کشاورزان به قانون پایبند باشند. عملکرد وزارت نیرو مردم را به بی‌قانونی ترغیب می‌کند.  

محیط زیست قربانی توسعه ناپایدار می‌شود

در چند سال اخیر شاهد پروژه‌های انتقال آب از سرچشمه‌های کارون به فلات مرکزی ایران بوده‌ایم. بهانه آن‌ها نیز انتقال برای شرب بود؛ بهانه‌ای واهی که دلیل اصلی آن توسعه صنایع آب‌بر و کشاورزی در فلات مرکزی بوده است؛ توسعه‌ای ناپایدار که در آینده حتی امنیت ملی ایران را نیز به مخاطره می‌اندازد. فریب‌کاری دولت در پروژه‌های انتقال آب چهارومحال بختیاری به اصفهان و پروژه‌های انتقال آب در کشور از کارون بزرگ در حالی با نام شرب اجرا می‌شوند که به‌کام صنایع هستند. مسئولان از یک سو مردم را به صرفه‌جویی در مصرف آب دعوت می‌کنند و از سوی‌دیگر خود با فریبکاری و تحت فشار لابی‌های سیاسی تیشه‌به‌ریشه منابع آبی کشور می‌زنند.معضل دیگر در بحث پروژه‌های انتقال آب یا سدسازی اعمال نظر غیرکارشناسی است. بدنه کارشناسی وزارت نیرو به‌عنوان مجری و متولی کارشناسی این پروژه‌ها به اشتباه‌بودن این‌گونه پروژه‌ها باور دارد اما تصمیم‌گیری در این رده صورت نمی‌گیرد و به‌طورمعمول تصمیم‌گیری‌ها در رده‌های مدیریتی با لابی‌ و فشارهای افراد سیاسی انجام می‌گیرد.

بحران محیط‌زیست در نبود آمایش سرزمینی

مشکلات زیست‌محیطی کشور به‌دلیل نبود‌ سند آمایش سرزمینی است، چراکه براساس داشته‌ و ظرفیت‌ها برنامه‌ریزی و توسعه انجام نمی‌شود و متاسفانه نمایندگان و استانداران، ایجاد و توسعه صنایع را بدون در‌نظر‌گرفتن ظرفیت‌های استان‌شان می‌خواهند. استان اصفهان به‌دلیل توسعه صنایعی مانند فولاد رتبه بالایی در تولید ناخالص ملی در کشور دارد ، همین مساله باعث افزایش نرخ مهاجرت به این استان شده و این اتفاق بلای جان خود اصفهان شده است. فرونشست زمین در مناطقی که صنایع مستقر شده است و توسعه‌ای که در بخش کشاورزی داشته‌ایم، از پیامدهای منفی این توسعه صنعت است. نکته قابل توجه اینجاست که چرا دولت فریبکاری می‌کند، چرا به بهانه شرب این همه پروژه برای توسعه صنایع تعریف می‌کند. تامین آب شرب را می‌توان فقط با یکی از این پروژه‌ها برای همیشه حل کرد. اگر تونل گلاب می‌تواند مشکل را حل کند چرا این پروژه را اجرا نمی‌کنند اما مابقی پروژها مانند بهشت‌آباد و سرشاخه‌های دز را تعطیل کنند. در این تصمیم‌گیری‌ها در دولت عقلانیت وجود ندارد همه این اتفاق‌ها براساس سیاسی‌کاری و نفوذ مسئولان این استان‌ها در دولت است.

منبع:قانون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۷
پیمان صاحبی


براساس اعلام بنیاد جهانی کاکائو، هرساله، بیش از پنج میلیون خانواده کشاورز در کشورهایی چون ساحل عاج، کامرون، اندونزی و برزیل حدود چهار و نیم میلیون تن دانه ی کاکائو تولید می کنند. غنا و ساحل عاج بیش از ۷۰ درصد کاکائو جهان را تامین می کند.

به گزارش سایت "ساینس دیلی"، کاکائو، بسیار شبیه قهوه، یک تولید صادراتی است که در تقریبا تمام کشورهای توسعه یافته ازجمله ایلات متحده مصرف می شود. تا امروز، این دانه ها که برای ساختن شکلات مورد استفاده قرار می گیرند، تقریبا به طور انحصاری در کشورهای کمتر توسعه یافته مانند آفریقای غربی، آسیا و آمریکای مرکزی و جنوبی- کشورهایی که به طور متوسط تقاضای بسیار کمی برای محصولی که برای معاش خود به آن وابسته هستند دارند- کشت می شود.

تعدادی از نابرابری های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی وجود دارد که ناشی از تولید این محصول لوکس است. طبق تحقیقات انجام شده در سال ۲۰۱۰ توسط خبرنگار چشم انداز بی بی سی، پل کنیون، شواهدی از قاچاق انسان و بهره کشی از کودکان برای کار در این زنجیره تامین یافت شده است.

به علاوه، بسیاری از کشاورزان خرد که در این کشورهای در حال توسعه کاکائو کشت می کنند در فقر زندگی می کنند. تنها حدود ۳ درصد از قیمت هر بسته ی شکلات به کشاورز می رسد، به این معنا که هرچه مردم شکلات بیشتری مصرف کنند، این کشورها بیشتر رنج می برند.

در یک تحقیق به تازگی منتشر شده، مارک نوبل، با دانشیار جامعه شناسی و مردم شناسی در دانشگاه لیهای که بر ارتباط بین صادرات کاکائو و جنگل زدایی در کشورهای درحال توسعه تمرکز کرده است دیدار کرده است. در مجموع، نوبل دریافته است که هرچه غلظت کاکائوی صادراتی بیشتر باشد، نرخ جنگل زدایی در کشورهای تولید کننده بیشتر می شود. او تاکید می کند که اگرچه تصور می شود که تولید شکلات حداقل تاثیر را بر جنگل ها دارد ولی "گزارش های اخیر نشان می دهد که رویه آسیب ها به دلیل تقاضای بیشتر و تغییر استراتژی های کشت است" ."من زمانی که دیدم چگونه شواهدی وجودی دارد حاکی از اینکه صادرات ککائو به جنگل زدایی مرتبط است و ۲۰ سال پیش اینگونه نبوده است شگفت زده شدم".

او اضافه کرد که فشارهای تقاضا برای صادرات بیشتر کاکائو، تغییر الگوهای آب و هوایی و کاهش قیمت کاکائو، منجر به کشت تک محصولی بیشتر- یک شیوه در کشاورزی که تنها یک نوع از محصولات کشاورزی در منطقه ای وسیع از زمین، سالها پشت سر هم، کشت می شود- و شیوه های کشت کمتر پایدار در سال های اخیر شده است.

نوبل، نویسنده ی مقاله ی «شکلات و مصرف جنگل: یک بررسی بین کشوری در مورد مبادله از نابرابر از نظر محیط زیستی در صادرات کاکائو» که اخیرا در مجله تحقیقات سیستم های جهانی منتشر شده است می گوید این امر فرصت های توسعه موفقیت یا پایدار را در کشورهای کمتر توسعه یافته بیشتر تخریب می کند.

تاثیرات تولید قهوه و شکلات

مطالعات نشان داده اند که زمانی که کشورها از طریق وابستگی بیش از حد به صادرات کشاورزی به پیگیری رشد اقتصادی تشویق می شوند، پیامدهای منفی اجتماعی و زیست محیطی ایجاد می شود. نوبل رویه ای مشابه این را در تولید قهوه و کاکائو می بیند.

او توضیح می دهد که هر دو به طور انحصاری در شرایط نیمه سایه کشت می شده اند. «در حال حاضر افزایش تقاضا و شیوه های صنعتی تر کشت منجر به فشار بر جنگل ها می شود که این مسئله در دهه های گذشته چنین نبوده است».

او توضیح می دهد که عادت های مصرفی در کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده اغلب پیامدهای منفی زیست محیطی دارد که در مناطق دور دست خارج از دید ما احساس می شود.

نوبل می گوید: "اغلب این آسیب های زیست محیطی در قیمت هایی که این محصولات فروخته می شوند منعکس نمی شود و این نشان می دهد که چگونه توسعه نیافتگی یک فرآیند فعال است و نه یک وضعیت مزمن".

پیشگامی شکلات و جنگل ها

در مارچ ۲۰۱۷، واحد پایدار بین المللی شاهزاده ولز در همکاری با بنیاد جهانی کاکائو و طرح تجارت پایدار، طرح کاکائو و جنگل ها را در تلاش برای "پایان دادن به جنگل زدایی و تخریب جنگل در زنجیره تامین جهانی کاکائو، با تمرکز اولیه بر کشور ساحل عاج و غن" راه اندازی کرد.

۱۲ کارخانه برتر شکلات در جهان از جمله، فررو، گودیوا چاکلتیه، مارس چاکلت، نسله، لینت اند شپرونگلی و شرکت هیرشی این طرح را امضا کرده اند که اولین تعهد صنعتی جمعی به طور خاص برای پایان دادن به جنگل زدایی است.

مترجم: بهاران پدرام

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۳
پیمان صاحبی


برای بیش از ۱۰۰ سال، بیوچار، یک ماده غنی از کربن و زغال چوب مانند که از گیاه دارای کمبود اکسیژن یا سایر مواد آلی ساخته می شود هم دانشمندان را گیج و هم خوشحال کرده است. بیوچار به عنوان افزودنی خاک می تواند کربن را ذخیره کند و در نتیجه انتشار گازهای گلخانه ای را کاهش می دهد و می تواند کاری کند که مواد مغذی با رهایش آهسته، مانند یک کود غیر سمی عمل کنند.

به گزارش  سایت "ساینس دیلی"، اما شیمی دقیقی که بیوچار به آن وسیله مواد مغذی را ذخیره می کند و رشد گیاه را بهبود می بخشد یک راز باقی مانده است، بنابراین پتانسیل تجاری شدن آن به شدت محدود مانده است.

درحال حاضر یک تیم بین المللی از پژوهشگران با همکاری کلیدی کارشناسان دانشگاه کلورادو، جزئیات بی سابقه و فهمی مکانیکی از خواص ظاهرا معجزه آسای بیوچار را روشن کرده اند. این مطالعه که در مجله ی ارتباطات طبیعی منتشر شده است و توسط دانشگاه آلمانی توبینگن سرپرستی شده، نشان داده است که چگونه کمپوست کردن بیوچار یک پوشش آلی بسیار نازک می سازد که به طور قابل توجهی ظرفیت کوددهی بیوچار را بهبود می بخشد. ترکیبی از تکنیک های تحلیلی پیشرفته تایید کرد که این پوشش، تعامل بیوچار با آب و توانایی آن را برای ذخیره نیترات خاک و سایر مواد مغذی تقویت می کند.

این درک بهتر در مورد خواص زیستی بیوچار می تواند موجب تجاری سازی گسترده ای از کودهای بیوچار شود. چنین تغییری می تواند وابستگی جهانی به کودهای نیتروژنی معدنی را که برای بیش از یک قرن به عنوان اسب بارکش مدرن در تولید مواد غذایی خدمت کرده است را کاهش دهد.

یکی از افراد در این همکاری بین المللی، توماس بورش استاد در دپارتمان علوم خاک و محصولات کشاورزی با انتصاب مشترک در مهندسی شیمی و عمران و محیط زیست، و دانشمند پژوهشی روبرت یانگ بودند. این تیم با کمک اسپکترومتر جرمی با وضوح بالا در آزمایشگاه ملی میدان مغناطیسی بالا در دانشگاه فلوریدا اجرا شد. داده های آنها به تایید ترکیب پوشش کربنی نانو مقیاس بیوچار کمک می کند.

بورش می گوید: "متمایز کردن پوشش کربنی فوق العاده نازک بر روی یک بستر کربنی تقریبا غیر ممکن است". "تیم بین المللی ما از بسیاری از تکنیک های پیشرفته متفاوت برای اجرای تحلیل ها استفاده کردند. رابرت یانگ همکاری گروهی در استفاده از طیف سنجی جرمی با وضوح فوق العاده بالا را برای بررسی این پوشش و کاوش در مورد آرایش عناصر آن سرپرستی کرد".

این مطالعه توسط آندریاس کپلر از مرکز علوم کاربری در دانشگاه توبینگن و بوم شناس جغرافیایی نیکولا هاگمن سرپرستی شده است. این نویسندگان به بررسی بیوچار قبل و بعد از کمپوست شدن با کود مخلوط پرداختند. پژوهشگران با استفاده از ترکیبی از تجزیه و تحلیل میکروسکپیک و اسپکتروسکوپی دریافتند که مواد آلی محلول در آب نقشی کلیدی در کمپوست کردن بیوچار و ساختن پوشش نازک آلی دارند.

کپلر می گوید: "این پوشش آلی بین بیوچار تازه و کمپوست شده تفاوت ایجاد می کند". "این پوشش باعث بهبود خواص زیستی بیوچار در حفظ مواد مغذی و تشکیل مواد آلی خاک می شود". هاگمن اضافه کرد که این پوشش همچنین زمانی که بیوچار خام به خاک وارد می شود- تنها کمی آهسته تر- ایجاد می شود. آزمایش های کمپوست در یک مقیاس کوچک تجاری با استفاده از زیرساخت ها و تخصص موسسه ایتاکاسدر سوئیس انجام شد.

استفاده بیش از حد از کودهای نیتروژنی معدنی یا کود مایع در کشاورزی تاثیراتی جدی بر محیط زیست دارد. چنین کودهایی موجب انتشار اکسید نیتروژن می شود و باعث جاری شدن نیترات در آبهای زیرزمینی می شود. به عنوان یک جایگزین سازگار با محیط زیست، دانشمندان پیشنهاد می کنند که بیوچار به عنوان یک حامل مواد مغذی به خاک به آن اضافه شود. اما استفاده از بیوچار در مقیاس وسیع از لحاظ اقتصادی دوام پذیر نیست زیرا در مورد اینکه بیوچار دقیقا چگونه نیترات را حفظ و آن را آزاد می کند دانش کمی وجود دارد.

هاگمن می گوید: "در تولید محصولات کشاورزی، بازده بالاتر تنها زمانی اتفاق می افتد که بیوچار به همراه مواد مغذی از زیست توده زغال نشده مانند کود مایع به کار رود". "استفاده از بیوچار بدون اضافه کردن مواد مغذی یا با مواد مغذی خالص معدنی، در بسیاری از آزمایش ها ثابت شده است که از موفقیت بسیار دور است".

مترجم: بهاران پدرام

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۲
پیمان صاحبی


مشاور ارشد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: لایحه منع حیوان آزاری در قالب اصلاحیه قانون مجازات اسلامی و الحاق ۵ تبصره به ماده ۶۷۹ قانون مجازات اسلامی به مجلس شورای اسلامی ارائه می‌شود.

به گزارش  پایگاه اطلاع رسانی محیط زیست، فرهاد دبیری مشاور ارشد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و مسئول دبیرخانه شورای عالی محیط زیست در خصوص لایحه منع حیوان آزاری، گفت: به رغم آنکه مسائل حیوان آزاری به صورت مستقیم به وظایف سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی حفاظت از حیات وحش ارتباط پیدا نمی کرد اما نگاه های عمومی در این حوزه به سازمان معطوف بود و مطالبات مردم و سازمان های مردم نهاد در این زمینه بیش از آنکه از وزارت کشور و شهرداری ها به عنوان متولیان اصلی این موضوع باشد، به سمت محیط زیست سوق پیدا کرده بود.

دبیری ادامه داد: در نهایت تجمعی که در مقابل سازمان حفاظت محیط زیست صورت گرفت، معصومه ابتکار رئیس وقت محیط زیست را قانع کرد که به رغم عدم مسئولیت محیط زیست در امور همه جانوران و حیوانات، در این زمینه پیش قدم شود و لایحه منع حیوان آزاری یا حمایت از حیوانات در محیط زیست آماده شود.

مشاور ارشد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اظهار کرد: طبیعتا در جریان ارسال این پیش نویس لایحه و قانون به هیات دولت، برخی از سازمان های مردم و هنرمندان علاقمند نیز ورود پیدا کردند و حتی در جلسات مرتبط با لایحه در ریاست جمهوری نیز دعوت و حضور داشتند.

مسئول دبیرخانه شورای عالی محیط زیست افزود: علاوه بر نظرات این بخش از جامعه، نظرات شهرداری، وزارت کشور و سازمان دامپزشکی نیز در این خصوص اخذ شده و البته بعدها همین نهادها در جلسات ریاست جمهوری و در کمیسیون لوایح نیز حضور پیدا کردند. زیرا پس از ارسال پیش نویس لایحه به ریاست جمهوری، تمامی جلسات در همان نهاد تشکیل و تصمیمات نهایی نیز در همان جا اتخاذ شد.

کسب تایید قوه قضائیه برای ارائه لوایح دارای بار قضایی ضروری است

وی بیان کرد: کمیسیون لوایح طی چند جلسه با دعوت از سازمان های مردم نهاد، دستگاه های مرتبط و حقوقدانان، پیش نویس لایحه را نهایی کرد اما به دلیل آنکه لایحه بار قضایی داشت و هر لایحه ای با بار قضایی که در آن مجازات هایی نیز تعیین شده بود باید هماهنگ با نظر و تصمیم قوه قضائیه باشد، لایحه از ریاست جمهوری به قوه قضائیه ارسال شد.

به گفته دبیری، پس از برگزاری جلساتی با مسئولان قوه قضائیه و بررسی های صورت گرفته، اعلام شد که برنامه ها و چارچوب کاری قوه قضائیه در دوره کنونی با ارسال لایحه ای به مجلس که در آن مجازاتی جدا از قانون مجازات عمومی تعیین شده باشد، همسو نیست ولی قوه قضائیه از هر پیشنهادی در چارچوب و قالب قانون مجازات اسلامی استقبال می کند.

مشاور ارشد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست افزود: پس از رایزنی های صورت گرفته، مقرر شد محتوای زیست محیطی لایحه حمایت از حیوانات در اختیار قوه قضائیه قرار گیرد و مجازات ها نیز پیشنهاد شود تا در قالب الحاق مواد یا تبصره هایی به قانون مجازات اسلامی که قوه قضائیه در حال تنظیم و تدوین آن است، این مواد نیز قرار گیرد.

حیوان آزاری ذیل قانون مجازات اسلامی قرار گرفته است

این استاد دانشگاه ادامه داد: قوه قضائیه پیشنهادها و مجازات ها را پذیرفته ولی مقرر شده که این موارد نه به صورت قانونی مجزا بلکه در قالب قانون مجازات اسلامی مطرح شود و بنابراین آنچه از طریق کمیسیون لوایح دولت به قوه قضائیه ارسال شد در قالب اصلاحیه قانون مجازات اسلامی و الحاق ۵ تبصره به ماده ۶۷۹ قانون مجازات اسلامی ارائه می شود.

به گفته وی، در ماده ۶۷۹ قانون مجازات اسلامی، مجازات هرکسی که حیواناتی را که شکار آن ها ممنوع شده یا حیوانات حلال گوشت یا حیوانات متعلق به دیگری را تلف کند، تعیین شده است.

دبیری افزود: در تبصره های این ماده آمده است که هر کس بدون عمد و بدون ضرورت سایر حیوانات (منظور حیواناتی همچون سگ و گربه یا حیواناتی به جز حیوانات وحشی است که قانون و تکلیف مجازات آن ها مشخص است) را بکشد یا مسموم کند یا تلف کند یا ناقص کند به جزای نقدی تا ۱۰ میلیون ریال و خدمات رایگان به حیوانات تا شش ماه محکوم می شود.

مشاور ارشد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اظهار کرد: همچنین در تبصره بعدی این ماده تاکید شده است که تنها مرگ با شفقت به منظور کنترل بیماری و پیشگیری از رنج حیوانات با رعایت قوانین و مقررات و با نظر سازمان دامپزشکی کشور از مصادیق این تبصره جدا است.

مرگ با شفقت حیوان هم نیازمند مجوز سازمان دامپزشکی است

این استاد دانشگاه افزود: این تبصره بدان معناست که حتی اگر کسی بخواهد مرگ با شفقت به طور نمونه برای پیشگیری از شیوع بیماری برای حیوان ایجاد کند، باید مقررات را رعایت و مجوز سازمان دامپزشکی را برای مورد به مورد حیوانات اخذ کند و تنها در این صورت از شمول این قانون مستثنی است.

وی با یادآوری این موضوع که کلمه "هر کس" شامل تمامی افراد حقیقی و حقوقی می شود، خاطرنشان کرد: به طور کلی قانون مجازات اسلامی هیچ وقت مستثنی ندارد و اگر بخواهد مستثنی کند باید مورد را بگوید.

دبیری با تاکید بر این موضوع که واژه "هر کس" میان حقوقدانان و در قوانین جزا، اصطلاح شناخته شده ای است و از حدود ۷۰ سال پیش در قوانین جزایی کشور مورد استفاده قرار می گرفته، تصریح کرد: وقتی می گوییم "هر کس" یعنی هر شخص حقیقی و حقوقی اعم از دولتی و غیر دولتی و این واژه یک اطلاق عام است.

مشاور ارشد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست افزود: در ذیل همین ماده آمده است، هرگونه آزار نسبت به حیوانات موضوع این ماده و قانون و تبصره های آن از قبیل شکنجه، ضرب و شتم، مثله کردن، زندانی کردن، جنگ انداختن، بهره کشی که منجر به تحمیل درد و رنج برای حیوان باشد جرم است و مجازات آن نیز در حد مجازات کشتن است.

مجازات حیوان آزاری برابر قتل است

مسئول دبیرخانه شورای عالی محیط زیست خاطرنشان کرد: این بدان معناست که در این ماده، آزار و شکنجه نیز برابر با قتل در نظر گرفته شده است.

این استاد دانشگاه ادامه داد: علاوه بر آن تاکید شده است که عدم رعایت قوانین و مقررات مربوط به نگهداری (یعنی هیچ گونه آزار و شکنجه ای برای حیوان نباشد ولی از آن در قفس نامناسب نگهداری شود)، تکثیر و پرورش مصنوعی، نقل و انتقال حیوانات این ماده قانونی و نیز رها کردن حیوانات صاحب دار در محدوده های شهرها نیز در صورتی که باعث آزار حیوان شود مشمول همین مجازات خواهد بود.

دبیری افزود: یعنی گفته هر کس که حیوانات را در باغ وحش ها و خارج از باغ وحش ها، همچنین سیرک ها در شرایط نامناسب نگهداری کند یا نقل و انتقال حیوانات را به نحو نامناسب انجام دهد، با کسی که حیوان را به شکنجه کرده، برابر این ماده قانونی از یک مجازات برخوردار خواهد شد.

انتشار فیلم‌های حیوان آزاری با هدف تشویش اذهان عمومی جرم است

این استاد دانشگاه تاکید کرد: در پایان گفته شده که انتشار تصاویر یا فیلم های حیوان آزاری در شبکه های اجتماعی با هدف تشویش اذهان عمومی و نه اطلاع رسانی جرم محسوب می شود و دارای مجازات است.

دبیری گفت: تمامی این موارد در قالب متمم قانون مجازات اسلامی که در حال حاضر در دست تهیه است، به مجلس شورای اسلامی ارائه می شود ولی زمان تصویب آن در اختیار قوه مجریه نیست و در دست قوه قضائیه است.


منبع:ایانا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۱
پیمان صاحبی


تالاب انزلی به عنوان یکی از تالاب‌های مهم شمال کشور که محل زمستان گذرانی پرندگان مهاجر است، به دلیل مشکلات عدیده، در معرض خطر نابودی قرار دارد. این تالاب به دلیل ورود بیش از حد رسوبات به آن با کاهش عمق مواجه شده و احتمال دارد این پهنه آبی، به سرنوشت سایر تالاب‌های خشک کشور دچار شود.

نام تالاب انزلی از سال ۵۴ در گروه تالاب‌های حفاظت شده قرار گرفت. این تالاب از آن جهت مهم است که نام ۱۰۰ گونه پرنده، ۵۰ گونه ماهی و صدها گونه گیاهی در فهرست موجودات زنده این پهنه آبی ثبت شده است. بر اساس اسناد موجود این تالاب منبع تکثیر ماهیان خاویاری است که به دلیل صید غیر قانونی بیش از حد، نسل آنها در معرض خطر انقراض قرار دارد. اما چندی است که حیات این تالاب با مخاطرات جدی مواجه شده است. جبار کوچکی نژاد نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خانه ملت، نسبت به خشک شدن تالاب انزلی هشدار داد.

به گفته وی در حال حاضر عمق این تالاب به نیم متر رسیده و احتمال می‌رود تالاب انزلی نیز خشک شده و منطقه گیلان را با بحران جدی مواجه سازد.

کوچک نژاد معتقد است که با خشک شدن تالاب‌ها، هم زیستگاه پرندگان و هم اکوسیستم در معرض تخریب قرار می‌گیرد. بنابراین وی از وزیر نیرو خواست که بیشتر روی حوزه آب متمرکز شود و برای حل مشکلات حاصل از خشکسالی در حوزه تالاب‌ها و رفع مشکلات زیست محیطی این پهنه‌های آبی، برنامه شفاف و کاملی ارائه دهد.

ورود سالانه ۲۵۰ هزار متر مکعب رسوب به تالاب انزلی

بر اساس برآوردها سالانه ۲۵۰ هزار متر مکعب رسوبات طبیعی، خانگی و صنعتی وارد تالاب انزلی می‌شود. این رسوبات که توسط ۱۰ رودخانه به این تالاب منتقل می‌شود، نقش بسیار مهمی در خشک شدن تالاب انزلی دارند. به همین خاطر ایران تلاش می‌کند با مشارکت جایکای ژاپن، برای ساماندهی وضعیت تالاب انزلی برنامه‌ریزی کند. از سال ۱۳۹۲ طرح احیاء تالاب انزلی با رویکرد مبتنی بر دیدگاه‌های تخصصی و تجربی و با اولویت سنجی تهدیدات این تالاب تدوین و پیگیری شد.

عملیات اجرایی پروژه‌های تدوین شده در این طرح، در سال ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵، پیگیری شد و برخی اقدامات نظیر احیاء پناهگاه حیات وحش سلکه، احیای زیستگاه پرندگان و افزایش کار آمدی مرکز بازدید کنندگان و سایت پرنده نگری موجود و همچنین رونق اقتصاد محلی در حوزه گردشگری به مرحله اجرا در آمد.

سازمان حفاظت محیط زیست تلاش کرد طرح مکانیزه کنترل و مهار پسماند شناور در تالاب انزلی را به صورت پایلوت اجرا کند تا بخشی از مشکلات این تالاب کاهش یابد.

با این وجود، هنوز برای بسیاری از مخاطرات تالاب انزلی راهکاری اندیشیده نشده است. آزولا به عنوان یک گیاه مهاجم، هنوز در دل این تالاب جا خوش کرده و پای سنبل آبی به عنوان یک گونه غیر بومی مهاجم جدید به این تالاب انزلی باز شده است. شکار پرندگان مهاجر ادامه دارد. نیلوفران آبی این تالاب برای فروش در بازار تهران به صورت قاچاق چیده می‌شوند و بارگذاری جمعیت گردشگران بر اساس توان این اکوسیستم نیست. همه این مسایل، مخاطراتی است که به‌طور جدی سایه آنها روی سر تالاب انزلی احساس می‌شود و سازمان حفاظت محیط زیست برای ساماندهی آن باید برنامه‌ریزی لازم را داشته باشد.

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۶ ، ۰۷:۵۰
پیمان صاحبی

 

روزنامه وزین قانون در تاریخ 11/05/1396 گزارشی را در باره طرح اتصال دریای خزر به دریای عمان موسوم به ایران‌رود منتشر کرده و ضمن معرفی و تشریح دوباره طرح به بررسی نظرات موافق و مخالف پیرامون آن پرداخته است. در این مقال سعی بر آن است که از دریچه‌های دیگر نیز به این طرح پرداخته شود.

پیش از هر نگاهی به طرح ایران رود باید در نظر داشت که این طرح یک طرح جامع، چند بُعدی و چند منظوره است. در این طرح به دلیل اینکه مسیری برای انتقال آب از داخل کشور ایران مهیا می‌شود، در درجه اول نگاه‌ها معطوف به جنبه آب‌رسانی طرح به اقصی نقاط داخل ایران می‌شود و به دنبال آن بُعد زیست محیطی آن در کانون توجه قرار می‌گیرد. اما ایران رود تنها در بخش آب‌رسانی و محیط زیست خلاصه نمی‌شود؛ طرح ایران رود کارکردهای دیگری در زمینه‌هایی همچون ترانزیت و حمل و نقل، گردشگری، اشتغال‌زایی، امنیتی و غیره را نیز دارد که البته همه این زمینه‌ها، اقتصادی و توسعه‌ای هستند.

تا کنون اغلب مخالفان طرح، اشاره به وجوه آب‌رسانی و زیست‌محیطی طرح داشته‌‌اند که خود همین نظرها نیز می‌تواند محل بحث و بررسی بیشتر باشد. در بررسی ایران رود با پرداختن به مسائل زیست‌محیطی و آب‌رسانی، جنبه‌های توسعه‌ای و اقتصادی آن به حاشیه رانده می‌شوند‌؛ در حالی که شاید با بررسی طرح و تمامی جوانب آن، نتایج به نفع اجرایی شدن آن باشد.

طرح «ایران رود» عوض شده است

از سوی دیگر، بررسی‌های پیرامون طرح ایران‌رود مربوط به زمان طرح آن در دهه 40 خورشیدی و حتی مطالعات بعدی در دهه 70 است و قضاوت‌ها با معیارهای همان دوره‌ها صورت می‌پذیرند. زمانی که ایران رود توسط مرحوم هومان فرزاد در دهه 40مطرح شد و پس از آن در دهه 70 ، با توجه مرحوم آیت ا... هاشمی رفسنجانی، این طرح دوباره تحت مطالعات بیشتر قرار گرفت و وضعیت ایران و جهان با امروز به‌طورکلی متفاوت بود. عمده تفاوت‌ها یکی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تاسیس چندین کشور در شمال ایران و حاشیه دریای خزر است که الان چندی از این کشورهای تازه تاسیس، منابع عظیمی از انرژی‌های فسیلی را در اختیار دارندو دیگری، ظهور کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا به‌ویژه چین و هند به عنوان منابع تولید ارزان برای جهان در سه دهه اخیر است که حجم وسیعی از تولیدات دنیا و صادرات به کشورهای مختلف را به خود اختصاص داده‌‌اند. همچنین یکی از دیگر تفاوت‌های ایران و جهان امروز، گرم شدن کره زمین و بروز خشکسالی محسوب‌می‌شود که در ایران به دلیل شرایط اقلیمی و خطاهای مدیریتی و انسانی حادتر نیز شده است. علاوه‌بر این‌ها باید به نقش فناوری توجه کرد که در دوره‌های طرح و مطالعه ایران‌رود به اندازه امروز نبود. در واقع شاید بتوان گفت که امروزه با رشد فناوری و یافتن راهکارهای عملی جدید بتوان نقایص ایران رود و اشکالاتی که بر آن وارد است را، به ویژه در حوزه آب‌رسانی و محیط زیست، برطرف کرد. برای نمونه، امروزه فناوری‌های نوین و ماشین‌آلات قدرتمند در زمینه عمران و راهسازی به اجرای این طرح شتاب بیشتری می‌بخشند، یا باید در نظر داشت که ایران‌رود می‌تواند بستری برای احداث نیروگاه‌های تولید برق پاک در مسیر خود باشد.

دغدغه شوری آب در طرح «ایران رود»

یکی از دغدغه‌های فعالان محیط زیست در مورد این طرح و اشکالی که همواره بر آن وارد آورده‌اند، بحث شوری آب بوده است؛ حال آنکه امروزه با رشد فناوری و توسعه دستگاه‌های آب شیرین‌کُن که اکنون در نقاط زیادی از دنیا مورد استفاده قرار گرفته است، این اشکال را باید از پیش برطرف شده دانست. در خصوص بستر کانال ایران‌رود و نشت آب شور به سایر نقاط زمین نیز می‌توان به مدد فناوری، بستری ایجاد کرد که از نشت آب به سطح زیرین زمین‌های همجوار و شور شدن آن‌ها جلوگیری کند.

مشکلات زیست‌محیطی «ایران رود» قابل حل است ؛آب، آبادانی و« ایران رود» آب می‌آورد. اگر این را بپذیریم که اشکالات آب‌رسانی و محیط‌زیستی وارده بر طرح ایران‌رود، قابل برطرف و مرتفع کردن هستند، باید پذیرفت که اجرای ایران رود حتی می‌تواند منشأ اقدامات مفید و ارزنده‌ای در حوزه‌های آب‌رسانی به داخل ایران و محیط‌زیست نیز باشد و باعث ارتقای بسترها و شاخص‌های زیست‌محیطی شود؛ برای مثال رطوبتی که ایران‌رود در مسیر خود ایجاد می‌کند، زمینه مساعدی برای درخت‌کاری و ایجاد فضای سبز و گسترش سطح سبز کشور ایجاد می‌کند، یا همان‌ طرح‌های مرحوم فرزاد برای ایجاد دریاچه در چاله جازموریان، کویر لوت و دشت کویر.

در بررسی طرح ایران‌رود، هرگز نباید از فرصت‌های اقتصادی و توسعه‌ای که از رهگذر ساخت ایران رود فراهم می‌شوند نیز غافل بود. برآورد کارشناسان، ایجاد دو میلیون فرصت شغلی در این طرح است و همچنین فرصت‌ها و پتانسیلی که برای کارهای جانبی از جمله احداث نیروگاه‌های برق خورشیدی و آبی، گسترش فعالیت‌های شیلاتی و کشاورزی به وجود می‌‌آیند نیز باید اضافه شوند. علاوه بر این احداث یک منطقه آزاد تجاری داخل ایران می‌تواند قلب اقتصادی برای کشورهای اطراف از جمله افغانستان و کشورهای آسیای میانه باشد.

«ایران رود» تنگه هرمزی دیگر

از نظر امنیتی نیز که بعضی کارشناسان احداث ایران‌رود را خطری برای ایران می‌دانند، باید یادآور شد که ایران رود پس از احداث، یک شاهراه انرژی برای انتقال منابع انرژی‌های فسیلی شمال ایران است و به نوعی می‌‌توان آن را تنگه هرمز دوم برای ایران دانست.البته طرح ایران رود را نمی‌توان خالی از اشکال دانست. همان‌گونه که در بالا نیز اشاره شد، از زمان طرح و مطالعه ایران‌رود تا امروز تفاوت‌های زیادی در دنیا به‌وجودآمده و جهان امروز و همچنین ایران، نیازهای خودشان را دارند. اگر بخواهیم که ایران رود را راه‌حلی برای بحران‌های خشکسالی و کم آبی ایران در نظر بگیریم، باید در نظر داشت که مسیر ایران رود از شرق ایران می‌گذرد و چند استان را بیشتر پوشش نمی‌دهد. همان‌گونه که پیشتر نیز اشاره شد، ایران رود طرحی جامع و چند بُعدی است. یکی از ابعاد ایران‌رود که بیشترین ایرادات بر آن وارد بوده، بُعد زیست محیطی آن است که درارتباط با آن کارشناسان، خطر از بین بردن بخشی ازجنگل‌های شمال ایران را هشدار می‌دهند و شاید بتوان گفت که این مشکل قابل اجتناب نیست. یکی دیگر از اشکالات ایران رود، بحث تفاوت سطح آب و پایین‌تر بودن آب دریای خرز از سطح آب‌های آزاد و تفاوت ارتفاع زمین در دو نقطه شمالی و جنوبی کشور است که البته مرحوم فرزاد، الگوی کانال پاناما را راه حل این مشکل دانسته بود. هر چند که باید به بحران رو به خشکی رفتن خلیج گرگان اشاره کرد و ایران رود را راهکاری برای جلوگیری از این اتفاق تلخ دانست.

امابا توجه به گفته‌های بالاتر این مقال و اشاره به دنیای امروز، می‌توان طرح ایران رود را توسعه بخشید و جایگزین بهتری برای آن در نظر گرفت. با در نظر گرفتن کارکردهای دیگر ایران رود، به ویژه کارکرد ترانزیتی و ایجاد گذرگاهی برای حمل و‌نقل و نیز خشکسالی و کم آبی فراگیر در تمام سرزمین ایران، لزوم یک طرح تفضیلی و جایگزین برای طرح ایران‌رود احساس می‌شود که هم از لحاظ آب‌رسانی به سایر نقاط کشور کارایی داشته و هم سایر جنبه‌های طرح ایران رود را نیز با وسعت بیشتری در دل خود جای داده باشد و به علاوه کارکردهای جدیدی را علاوه بر آنچه در ایران رود دیده شده بود، ارائه دهد.

گذرگاهی برای اقتصاد

یکی از تفاوت‌های جهان امروز، ظهور قدرت‌های تولیدی و اقتصادی در شرق و جنوب شرق آسیا به ویژه چین و هندوستان است که مقدار بسیاری از تولیدات و صادرات مورد نیاز جهان امروز را در دست دارند. روی دیگر این موضوع، نیاز همین کشورها به مواد اولیه و انرژی همچون نفت‌خام، فرآورده‌های نفتی، پتروشیمی و گاز است و ایران‌رود، گذرگاهی برای همین محصولات از کشورهای حوزه دریای خزر به این کشورهاست اما حجم کالای صادره از شرق و جنوب شرق آسیا به این کشورها نیز باید مدنظر باشد. حال علاوه بر صادرات انرژی، مواد اولیه و نفتی از این کشورها به شرق و جنوب شرق آسیا باید صادرات‌شان به اروپا و همچنین صادرات کالا از اروپا به این کشورها را نیز در نظر داشت. ایران‌رود در صورت اجرایی شدن، باید در دنباله به مسیر فعلی کشتیرانی از خلیج فارس و دریای عمان به اروپا و مسیر تجارت از شرق و جنوب شرق آسیا به اروپا منتهی شود که گذر از اقیانوس هند به دریای عرب و دریای سرخ و کانال سوئز و درنهایت دریای مدیترانه است.

«رود ابریشم» جایگزین ایران رود

در اینجا می‌توان طرح جایگزین ایران رود را معرفی کرد و آن را «رود ابریشم» نامید. جاده ابریشم یا راه ابریشم، شبکه راه‌های به‌هم‌پیوسته‌ای با هدف بازرگانی در آسیا بود که خاور و باختر و جنوب آسیا را به‌هم و به شمال آفریقا و خاور اروپا پیوند می‌داد؛ مسیری که تا سده پانزدهم میلادی به‌مدت ۱۷۰۰ سال، بزرگ‌ترین شبکه بازرگانی دنیا بود. یکی از پرترددترین و رایج‌ترین مسیرهای راه ابریشم از بندر ترابزون در ترکیه و سپس گذر زمینی از ترکیه و ایران و سپس افغانستان تا چین بوده است. راه ابریشم مسیرهای آبی نیز داشته که همان مسیرهای دریایی امروز است. مساله غیر قابل انکار، نقش ایران به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین گذرگاه‌ها در مسیر راه ابریشم است که بعدتر در طول تاریخ با پیشرفت‌های دریایی و هوایی از بین رفته است. حال ایران می‌تواند با احیای جایگاه تاریخی خود در مسیر راه ابریشم و تجارت جهانی، موقعیتی ممتاز و درآمدی سرشار برای خود ایجاد کند. ارتباط این مساله با طرح ایران‌رود، این است که به جای این‌طرح، طرح رود‌ابریشم اجرا شود.

در طرح رود ابریشم، بخشی از مسیر از شرق و جنوب شرق آسیا به سمت غرب در همان مسیر اصلی دریانوردی طی می‌شود و سپس به جای گذر از دریای عرب و دریای سرخ و کانال سوئز، از راه ایران و ترکیه از بندر چابهار تا بندر ترابزون ترکیه از یک کانال کشتیرانی به طول 3200 کیلومتر به دریای سیاه گذر می‌کند. در واقع رود ابریشم، اتصال دو مسیر تاریخی زمینی و دریایی راه ابریشم به یکدیگر از طریق ایجاد یک کانال کشتیرانی با گذر از دو کشور ایران و ترکیه است. این مسیر در اولین ویژگی خود، ایجاد یک میانبر کشتیرانی و کاهش طول مسیر دریانوردی را به نصف، دارد که خود باعث صرفه‌جویی چشمگیری در زمان و هزینه‌های حمل‌و نقل جهانی خواهد شد؛ حتی احداث این مسیر برای ایران نیز، باعث ایجاد یک راه تجاری شده و به‌وسیله‌آن هزینه‌های حمل و نقل داخلی کاهش محسوسی خواهد داشت.طرح رود ابریشم، توسعه طرح ایران رود است. اولین مزیت احداث رودابریشم، این است که کارکردها و فرصت‌هایی که بابت آب‌رسانی و توسعه‌های زیست‌محیطی از ایران رود انتظار رفته است، در بخش بیشتری از ایران فراهم می‌آیند و استان‌های بیشتری از منفعت‌های پروژه بهره‌مند می‌شوند.

«رود ابریشم»، دروازه تجارت با شرق و غرب دنیا

مزیت بعدی رود ابریشم نسبت به ایران‌رود، گسترش فرصت ترانزیتی است که نه فقط تجارت از کشورهای حاشیه دریای خزر و آسیای میانه به سایر دنیا بلکه تجارت شرق و غرب دنیا را نیز دربرخواهدداشت. دیگر مزیت این طرح، مسائل منطقه‌ای و سیاسی است که با توجه به ایجاد منفعتی مشترک و دایمی برای کشورهای ایران و ترکیه به عنوان دو بازیگر اصلی منطقه، صلحی پایدار برای منطقه به ارمغان می‌آورد. از سوی دیگر، درخصوص بُعد امنیتی طرح رود ابریشم باید گفت که ایران و ترکیه همزمان شاهراه و گذرگاه تجارت دنیا از شرق به غرب و بالعکس شده و امنیت این دو کشور برای تمام دنیا یک دغدغه خواهد شد. یکی دیگر از مزیت‌های رود ابریشم، این است که اگر با احداث ایران رود، فرصت ساخت تنها یک منطقه اقتصادی در شرق ایران ایجاد می‌شد اما با اجرای رود ابریشم، فرصت احداث حداقل دو منطقه اقتصادی، یکی در شرق ایران به منظور پوشش دادن کشورهایی مانند افغانستان، ترکمنستان، تاجیکستان و دیگری در غرب ایران برای پوشش دادن کشورهایی مانند عراق، آذربایجان، ارمنستان و غیره خواهد بود. ایران با این روش نبض تپنده تجارت در منطقه می‌شود، خواه تجارت نفت و فرآورده‌های نفتی و انرژی، خواه تجارت کالا. اگر با اجرای ایران رود، می‌‌توان آب را در شرق ایران جاری ساخت و دریاچه‌های جازموریان و کویر لوت و دشت کویر را ایجاد کرد، با اجرای رود ابریشم می‌توان در غرب ایران نیز دریاچه‌هایی را ایجاد کرد و همچنین فرصت آب‌رسانی به دریاچه اورمیه و نجات آن را برای همیشه فراهم آورد. یکی دیگر از کارکردهای رود ابریشم که در ایران رود وجود ندارد، فرصت ایجاد بسترهای گردشگری دریایی از اروپا به ایران است و گردشگران می‌توانند با سفرهای دریایی به ایران وارد شده و به صورت ترکیبی با استفاده از راه‌های جاده‌ای و ریلی در اقصی نقاط ایران گردش کنند.

رود ابریشم به دریای خزر متصل نمی‌شود و هر ایرادی که کارشناسان در طرح ایران رود از این بابت عنوان کرده بودند، در طرح رود ابریشم رفع می‌شود. برای تجارت کشورهای حاشیه دریای خزر نیز می‌توان با ایجاد بنادر داخلی، لوله‌گذاری نفتی و احداث بزرگراه و مسیرهای ریلی، راه تجارت این کشورها را فراهم کرد. رود ابریشم، نه فقط مسیر تجارت شرق و جنوب شرق آسیا به اروپا بلکه به دلیل کوتاهی طول راه، مسیر تجارت کشورهای حاشیه‌خلیج فارس و دریای عمان به اروپا و بالعکس نیز خواهد بود. با احداث رود ابریشم، تغییراتی اساسی در جغرافیای سیاسی منطقه صورت خواهد گرفت و کشورهایی مانند افغانستان، تاجیکستان و ارمنستان که محصور در خشکی هستند، از طریق ایران به آب‌های آزاد جهان دست پیدا می‌کنند. این را نیز باید در نظر داشت که ایران هنوز از منابع نفتی‌اش در دریای خزر بهره‌برداری نکرده است و هر زمان که استخراج نفت شمال آغاز شود، خود ایران نیز در صورت اجرایی شدن رود ابریشم، فرصت انتقال کم هزینه و سریع‌تر نفت شمال را خواهد داشت.

هر چند که طرح رود ابریشم، بسیار رویایی به نظر می‌رسد اما برای اثبات کارآمدی و نیاز به آن، بد نیست نگاهی به طرحی که دولت چین در روزهای ۱۴ و ۱۵ مه ۲۰۱۷ میلادی تحت عنوان «راه ابریشم جدید» رونمایی کرد، داشته باشیم. در این طرح، چین با حجم سرمایه‌گذاری 900 میلیارد دلاری، مسیرهای تجاری خود را از طریق راه‌‌های آبی، جاده‌ای و ریلی با گذر از 60کشور جهان از جمله ایران و ترکیه به تمام دنیا متصل می‌سازد. حال باید توجه شود که طرح رود ابریشم با مشارکت تنها دو کشور ایران و ترکیه، چه کارایی برتری حتی نسبت به طرح راه ابریشم جدید چین خواهد داشت. این موضوع می‌تواند انگیزه‌ای برای جلب مشارکت چین در سرمایه‌گذاری و ساخت رود ابریشم نیز شود. البته برای این کار لازم است که دو کشور ایران و ترکیه با یکدیگر به تفاهم در اجرای این طرح برسند و هر دو جایگاه تاریخی خود را به عنوان یکی از مسیرهای اصلی ترانزیت و تجارت جهانی احیا کنند.

هدف اصلی رود ابریشم، احداث یک مسیر ترانزیتی بین‌‌المللی است و با اجرای این طرح، آب‌رسانی به تمام ایران ممکن خواهد شد و عطش ایران تشنه، فرو خواهد نشست؛ علاوه برآن در این طرح، فرصت‌های شغلی بسیاری در حوزه‌های تجاری، دریانوردی، کشاورزی، گردشگری، صنعتی، انرژی و بسیاری کارهای نوآورانه دیگر فراهم خواهد شد. با در نظر گرفتن حجم زمین‌های بایر در سرتاسر ایران که با رساندن آب، امکان کشت در آن‌ها فراهم خواهد شد، ایران نه تنها از واردات محصولات راهبردی و پایه کشاورزی همچون گندم، علوفه و دانه‌های روغنی بی‌نیاز می‌شودبلکه خود یکی از صادرکنندگان عمده این محصولات خواهد شد.

رود ابریشم، پایانی بر نگرانی آینده ایران خواهد بود. درآمد ترانزیتی رود ابریشم به علاوه فرصت‌های شغلی ممکن در کنار آن، به هر نگرانی در حوزه اقتصادپایان می‌دهد. آب‌‌رسانی از طریق رود ابریشم، نگرانی‌ها برای آینده آبی ایران و جنگ‌هایی که که ممکن است بر سر آب واقع شود،از بین می‌برد.

حمید رضا شادلو

منبع:قانون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۶ ، ۰۸:۱۳
پیمان صاحبی

نتایج یک بررسی علمی نشان می دهد از هر شش مورد مرگ رخ داده در جهان در سال ۲۰۱۵ یکی به علت تنفس گازهای سمی، آب آلوده، آلودگی خاک یا کار در هوای آلوده رخ داده است.

 نتایج این بررسی که با مشارکت دهها دانشمند آمریکایی، انگلیسی، تایلندی، سنگالی، اتریشی و کانادایی انجام شده و در نشریه لانسنت به چاپ رسیده نشان دهنده شدت تخریب محیط زیست و فجایع و تهدیدهای آن برای تداوم حیات بشر است.

نتایج این بررسی تکان دهنده بدان معناست که آلودگی های زیست محیطی سه برابر مالاریا، ایدز و بیماری سل انسان ها را می کشد. از ۹ میلیون مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا در سراسر جهان در هر سال، ۹۲ درصد در کشورهای فقیر جهان رخ می دهد و این هم نشانه ای مهم از شکاف اجتماعی و اقتصادی موثر بر تشدید این مشکل است.

کشورهای کمتر توسعه یافته برای مقابله با آلودگی های زیست محیطی دشواری های فراوانی دارند. بررسی ها نشان می دهد برای حل این مشکل به هزینه ای برابر با ۴.۶ تریلیون دلار در سال نیاز است و کشورهای مذکور قادر به تامین این مبلغ نیستند.

پرفسور فیلیپ لندریگان مدیر این پژوهش هشدار می دهد که در سال های آینده این مشکل تشدید خواهد شد و کشورهای بیشتری را که قادر به مقابله با آن نیستند در بر می گیرد. تکمیل بررسی یادشده با مشارکت ۴۰ پژوهشگر از سراسر دنیا صورت گرفته است.

بر اساس این بررسی هم اکنون ۱۶ درصد از مرگ و میرها درسراسر جهان به علت آلودگی هوا رخ می دهد و این رقم ۱۵ برابر بزرگتر از آمار مرگ و میر ناشی از جنگ و خشونت است.

 

منبع:قانون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۶ ، ۰۸:۱۱
پیمان صاحبی