منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران: مدیرکل حفاظت محیط زیست کردستان روز یکشنبه ۹۳/۴/۲۹ در هشتمین نشست گروه کاری نجات چشمه بل در سنندج گفت: بر اساس گزارش مجری ساخت سد داریان، با وجود مکان یابی ۳۲ گزینه متفاوت برای ساخت سد، مکان فعلی برای ساخت این سد در نظر گرفته شده است.

ناصح قادری ادامه داد: بر اساس طرح کنونی، تاج سد داریان در استان کرمانشاه و مخزن آن در استان کردستان قرار می گیرد، اما مسئولین وقت کردستان در مورد ساخت سد دخالت داده نشده اند.

قادری با اشاره به اینکه اداره حفاظت محیط زیست کردستان از نخستین ادارات محیط زیست کشور است که اقدام به ایجاد گروه ارزیابی زیست محیطی کرده است، اظهار داشت: اگر مطالعات سد داریان به اداره حفاظت محیط زیست استان ارائه می شد، شاهد بسیاری از مشکلات کنونی نبودیم.

ساخت و آبگیری سد بلبر، آخرین زیستگاه پلنگ کردستان را نابود خواهد کرد

تا دو سال قبل هیچ مورد مستندی از حضور پلنگ در هیچیک از مناطق حفاظت شده استان کردستان گزارش نشده بود اما در فروردین ۱۳۹۱ گزارش هایی مبنی بر حمله پلنگ به دام های اهلی روستای عباس آباد که در داخل منطقه حفاظت شده کوسالان و شاهو قرار دارد به اداره محیط زیست سروآباد رسید. وقتی کارشناسان عازم روستای مذکور شدند متوجه شدند که باقی مانده لاشه بز اهلی بعد از تغذیه برای ممانعت از دسترسی دیگر جانوران روی درخت بلوط قرار گرفته بود و این نشان میداد که حیوان مهاجم پلنگ بوده است.

پلنگ حیواناتی قلمرو طلب به حساب می آید. پلنگ ها بطور مداوم به اطراف قلمرو خود سرکشی میکنند و سراسر مرزهای آن را با پشته کردن خاک، پنجه کشیدن بر درختان و ریختن سرگین با بوی خاص و پاشیدن ادرار روی جای پنجه ها بر درخت و روی محل پشته کردن خاک یا روی قسمت های انتهایی گیاهان وبوته ها نشانه گذاری می کنند.

….تصویر: بقایای اسکلت بز اهلی که توسط پلنگ شکار شده در داخل منطقه حفاظت شده کوسالان و شاهو

استان کردستان در حاشیه غربی فلات ایران قرار دارد و بخش مهمی از آن را کوهستان زاگرس، استپ ها و دشت های نسبتا وسیع در برگرفته است.

در این استان چهار منطقه حفاظت شده وجود دارد:

۱- منطقه حفاظت شده بدر و پریشان قروه واقع در شرق استان

۲- منطقه حفاظت شده بیجار در شمال شرقی استان

۳- منطقه حفاظت شده عبد الرزاق در شمال استان

۴- منطقه حفاظت شده کوسالان و شاهو در غرب استان و همجوار با کردستان عراق

در سه منطقه اول تاکنون ردی و گزارشی مبنی بر مشاهده یا وجود پلنگ ارائه نشده است اما در منطقه حفاظت شده کوسالان و شاهو وقتی پای صحبت مردم محلی در روستاهای اطراف منطقه می نشینید داستان هایی در مورد مشاهده پلنگ یا کشته شدن پلنگ در سال های گذشته و حمله پلنگ به حیوانات اهلی دارند.

در فروردین ۱۳۹۱ گزارش هایی مبنی بر حمله پلنگ به دام های اهلی روستای عباس آباد که در داخل منطقه حفاظت شده کوسالان و شاهو قرار دارد به اداره محیط زیست سروآباد رسید. به دلیل بارش برف سنگین، جاده دسترسی به منطقه که از ارتفاعات سردسیر گردنه تته می گذشت بسته بود، لذا با یک هفته تاخیر به همراه کارشناسان عازم روستای مذکور شده و با بررسی آثار بجا مانده از استخوان دام اهلی کشته شده توسط پلنگ و شنیدن صحبت چوپان روستا و افراد محلی که پلنگ را دیده بودند مستندات جمع آوری شد.

باقی مانده لاشه بز اهلی بعد از تغذیه برای ممانعت از دسترسی دیگر جانوران روی درخت بلوط قرار گرفته بود و این نشان میداد که حیوان مهاجم پلنگ بوده است. این رفتار از ویژگی های تغذیه ای پلنگ می باشد.

………………………………تصویر: اثر پنجه پلنگ بر روی درخت بلوط برای تعیین قلمرو

در نمونه ای دیگر گزارش همیار محیط زیست در دی ماه ۱۳۹۱ مبنی بر مشاهده پلنگ در کوه شاهو و مشاهده فضله حاوی موی خوک برای کارشناسان یقین حاصل شد که در منطقه پلنگ وجود دارد.

در زمستان ۱۳۹۱ اهالی روستای عباس آباد مجددا گزارش دادند که شبها صدای پلنگ را می شنوند (در فصل جفتگیری). پس از دریافت این خبر دوباره به زیستگاه کوسالان رفته و آثار پنجه های پلنگ بر روی پوست درختان برای تعیین قلمرو مشاهده شد.

محیط بانان قدیمی منطقه نیز می گویند که موفق به مشاهده پلنگ در کوه های هم مرز با اقلیم کردستان عراق شده اند.

با این همه تا به حال در استان کردستان برای ثبت تصویر پلنگ هیچ اقدام اساسی صورت نگرفته و نیاز است برای حفاظت از این گونه ارزشمند طرح و برنامه ای تدوین و اجرا گردد.

منطقه حفاظت شده کوسالان و شاهو با مساحت ۵۷,۰۰۰ هکتار در غرب استان کردستان در محدوده شهرستان های سروآباد و کامیاران واقع شده و با دارا بودن پوشش گیاهی مناسب (جنگل های بلوط و مراتع) ، دست خوردگی کمتر، دارای گونه های بارز حیات وحش از جمله کل و بز، خرس، پلنگ، سیاه گوش، کرکس، هما، عقاب طلائی می باشد.

………………………… …تصویر: مدفوع پلنگ درمنطقه حفاظت شده کوسالان و شاهو

بنا به استعداد و توانایی منطقه حفاظت شده کوسالان و شاهو که به رغم سال ها جنگ و وجود نیروهای مختلف در داخل آن توانسته حیات وحش خود را حفظ نماید نشان می دهد این منطقه میتواند جز بهترین مناطق چهارگانه محیط زیست کشور باشد.

موارد فوق نشان دهنده توان بالای کاربری حفاظتی زیستگاه کوسالان در کنار سایر ارزش های این منطقه است و این زیستگاه با دارا بودن کلیه معیارهای لازم، مناسب ارتقاء سطح به پارک ملی می باشد.

در این زیستگاه باارزش علاوه بر شکار غیرمجاز، تهدید بزرگ دیگری که به نابودی حیات وحش منطقه می انجامد احداث سدهایی است که باعث قطع کریدورهای ارتباطی حیات وحش میشود.

به عنوان نمونه، در صورت آبگیری سد داریان که دیواره آن در استان کرمانشاه واقع و دریاچه سد در داخل منطقه حفاظت شده کوسالان و شاهو قرار گرفته است، زیستگاه شاهو و کوسالان را کاملا از هم تفکیک، و کریدورهای ارتباطی این زیستگاه ها را قطع میکند.

به هرحال این سد ساخته شده و در آینده نزدیک به بهره برداری و آبگیری می رسد بنابراین می بایست مهندسان و طراحان سد برای مسیرهای تردد حیات وحش برنامه و طرحی ویژه داشته باشند.

اما تهدید خطرناکتر و نابود کننده کامل پلنگ و دیگر گونه های جانوری داخل این منطقه، احداث سد بلبر در وسط منطقه حفاظت شده کوسالان و شاهو است که دیگر زیستگاه های کوسالان را از هم انشقاق داده و بطور کلی قطع کریدور عبوری حیات وحش را در درون زیستگاه به همراه خواهد داشت و این مسئله به نابودی تنوع زیستی این منطقه خواهد انجامید.

نمایی از روستای بلبر در داخل منطقه کوسالان و شاهو که سد بلبر قرار است در بالا دست آن احداث شود

عملیات ساخت این سد هنوز آغاز نشده و جا دارد کارشناسان محیط زیست و منابع طبیعی با توجیه و روشن نمودن دست اندرکاران نسبت به این فاجعه، مانع از ساخت این سد شوند.

این در حالیست که سد داریان در پایین دست منطقه شاهو و کوسالان در شعاع ۴۰ کیلومتری سد بلبر در حال ساخت و آبگیری میباشد. باستناد گزارش مجریان سد حدود ۱۰۰۰ هکتار از اراضی منطقه در زیر خط تراز آب پشت سد قرار می گیرد که بیشتر از ۹۰ درصد آن جنگل و مرتع مشجر میباشد.

با وجود دو سد آزاد و گاران در بالادست سد بلبر، دیگر چه لزومی هست که این طبیعت بکر و دست نخورده را با احداث سد بلبر زیر آب ببرند و باعث نابودی این منطقه ارزشمند شوند؟

ساخت و آبگیری دو سد داریان و بلبر در این منطقه و وجود دو سد آزاد و گاران به فاصله چند کیلومتر از یکدیگر، اثرات زیانباری بر اکوسیستم منطقه برجای خواهد گذاشت. منطقه ای که به یقین می توان گفت در ایران و خاورمیانه کم نظیر است و باید آنرا حفظ نمود نه اینکه از بین برد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۴ ، ۱۱:۳۴
پیمان صاحبی


گروه فناوری:زمستان گذشته، بیرون انباری با مساحت 2800 مترمربع واقع در 65 کیلومتری شیکاگو (در آمریکا)، چنان برفی باریده بود که چیزی نمانده بود در آن منطقه رکورد بزند، اما وقتی به درون انبار قدم می‌گذاشتید، انگار نه انگار که در دل زمستان هستید. آنجا پر از نورهای ال‌ای‌دی قرمز و آبی‌رنگ و محصولاتی از کاهو و دیگر سبزیجات بود. این انبار در واقع بزرگ‌ترین مزرعه عمودی ایالات متحده است.

کشاورزی عمودی راهکار‌‌ خروج از بحران غذا

رابرت کولانگلو، صاحب این مزرعه، سبزیجات متفاوت ازجمله ریحان به صورت هیدروپونیک (روش کشت بدون خاک) تولید کرده و با استفاده از یک جریان دائمی آب مغذی، آنها را بی وقفه آبیاری می کند.
این سبزیجات در قفسه هایی کاشته می شوند که هشت متر ارتفاع داشته، زیر آنها لامپ های مخصوص ال ای دی کار گذاشته شده است، به طور مرتب تحت نظر رایانه ها قرار دارند و اغلب هفته ای دوبار محصول می دهند. بنا به گفته کولانگلو، آنها در مکانی با مساحت کم، می توانند در 365 روز سال، محصولاتی در حجم بالا برداشت کنند. محصولات هرگز در معرض باران های سیل آسا یا خشکسالی قرار نمی گیرند. هوای انبار براحتی کنترل می شود و همیشه در بهترین و عالی ترین وضع قرار دارد.

این روزها کشاورزی عمودی در محیط بسته در بازار فروش گیاهان محلی و همچنین سبزیجات زود فاسد شدنی مانند کلم پیچ، شاهی آبی و کاهو جایگاه ویژه ای پیدا کرده و بسیار سودآور است. این نوع کشاورزی، نیاز به آفت کش ها را حذف کرده و از خراب شدن سبزیجات هنگام جابه جایی به اقصی نقاط کشور جلوگیری می کند. همچنین به دلیل عدم نیاز به تراکتورهای مزرعه و کامیون های یخچال دار، از تولید کربن رو به افزایش در اتمسفر به طور چشمگیری می کاهد. درضمن با کشاورزی عمودی، نیاز رو به رشد محصولات تازه بین ساکنان شهری طبقه متوسط برطرف می شود.

بسیاری از افراد معتقدند چنانچه کشاورزی عمودی در آینده جایگزین شیوه های کشاورزی رایج شود، می تواند بحران مواد غذایی سراسر دنیا را از میان بردارد. پیش بینی می شود تا اواسط این قرن، 66 درصد جمعیت کره زمین در شهرها ساکن خواهند بود و این موضوع بحرانی برای سیر کردن انسان های روی زمین ایجاد خواهد کرد. با افزایش تقاضای روزافزون و فشار به زمین های کشاورزی به همراه خشکسالی و سیل، بیشتر محصولات در معرض صدمه دیدن و از بین رفتن هستند. در نتیجه قیمت مواد خوراکی نیز افزایش می یابد. یک راه حل موثر برای مواجهه با این وضعیت، تولید مواد خوراکی در شهرهاست، جایی که مردم به آن نیاز مبرم دارند و کشاورزی عمودی می تواند اینجا به کمک بیاید.

بسیاری از افراد در سراسر دنیا از مدت ها پیش سراغ فناوری های موجود رفته و با صرف میلیون ها دلار به پرورش محصولات عمودی در فضاهای بسته پرداخته اند. به طور مثال در شرق ژاپن، یک دانشمند گیاه شناس در کارخانه ای با استفاده از کشاورزی عمودی توانسته است در عرض یک روز 10 هزار دسته کاهو برداشت کند. همینطور در نیوجرسی یکی از استادان کشاورزی دانشگاه کرنل با کمک همکاران خود توانست یک کارخانه قدیمی فولاد را به مزرعه ای با مساحت 21 کیلومترمربع تبدیل کرده و به کشاورزی عمودی بپردازد. این مزرعه توان تولید 900 تن محصول را در سال دارد. این نوع مزارع جدید کمتر از مزارع معمول، آب مصرف می کنند و بیشترین بازدهی را دارند.

طیفی از نورهای آبی و قرمز، که برای فتوسنتز در سبزیجات برگدار مطلوب است، در این مزارع استفاده می شود و وقتی گیاهان زیر این نورهای تنظیم شده قرار می گیرند، انرژی را برای رشد طولی مصرف نمی کنند. بلکه به صورت عرضی رشد می کنند و برگ های آنها انبوه شده و مواد مغذی بیشتری در آنها تولید می شود. در ضمن طی زمان کمتری نیز رشد می کنند. به طور مثال برخی سبزیجات کوچک تقریبا هر 12 روز یکبار تولید می شوند و برخی دیگر هر 30 روز یک بار. همچنین سبزیجاتی مانند کلم را هر 35 روز یک بار می توان برداشت کرد. این در حالی است که در کشاورزی به شیوه سنتی معمولا در هر فصل یک یا دو بار می توان محصول را برداشت کرد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۴ ، ۰۸:۱۷
پیمان صاحبی
زیست بوم/شیروان یاری: در حالی که از دیروز در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، خبر آبگیری سد داریان منتشر شد اما مجری طرح سد داریان این خبر را بی‌اساس وکذب می‌خواند.
«محمود مشیری» در گفت‌وگوی تلفنی با «شهروند» گفت: چند روز قبل اطلاعیه‌ای درخصوص سرریز کردن احتمالی رودخانه سیروان در اثر بارش‌های اخیر در روستاهای همجوار سد داریان منتشر شد که مردم این اطلاعیه را که صرفا برای حفاظت از جان آنان صادر شده است، به آبگیری سد داریان ربط داده‌اند، درحالی‌که این اطلاعیه هیچ‌گونه ارتباطی به آبگیری این سد نداشته و ندارد.
این درحالی است که فرماندار سروآباد می‌گوید: مجریان سد داریان در اطلاعیه‌ای که قبلا منتشر کرده‌اند، زمان آبگیری سد داریان را ٢٨ آبان ماه اعلام کرده بودند.
علی مفاخری افزود: آخرین خبرها و رایزنی‌ها حکایت از به تعویق افتادن زمان آبگیری سد داریان دارد که امیدواریم صحت داشته باشد.
او با اعلام این‌که ما از چشمه بل دفاع خواهیم کرد و اجازه تخریب و نابودی آن را نخواهیم داد؛ گفت: در آخرین بازدید از این پروژه، کارشناسان مدیریت آب کشور مدعی شده‌اند که تمام راهبردها و راهکارهای نجات چشمه بل در طرح اصلاحی پیشنهادی رعایت شده است.
فرماندار افزود: مسئولان وزارت نیرو می‌گویند در اجرای طرح اصلاحی، مظهرچشمه بل با تکنیک‌های مهندسی و مدیریت آب از خطر نابودی نجات یافته است. به گفته فرماندار، مجری طرح سد داریان مدعی است که برای اجرای طرح نجات‌بخشی چشمه بل میلیاردها تومان هزینه شده است، که اگر هنگام آبگیری این ادعا صحت نداشته باشد و چشمه بل مورد تهدید قرار گیرد، ما اعتراض خواهیم کرد. به گفته فرماندار در صورت آبگیری سد داریان تا تراز ٨٣٠ متر، حیات چشمه بل به خطر می‌افتد، درحال حاضر با توجه به کمبود آب و استمرار پدیده خشکسالی تراز آبگیری این سد تا تراز ٧٣٠ متر پیش‌بینی می‌شود. مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای کردستان نیز در تماس تلفنی خبرنگار «شهروند»، از شایعه انتشار خبر آبگیری سد داریان اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت: موضوع آبگیری سد داریان هیچ ارتباطی به مدیریت آب استان ندارد و ما در این زمینه اظهارنظر نمی‌کنیم.

در خواست ٣ هزارنفر از رئیس‌جمهوری
با انتشار خبر آبگیری سد داریان بیش از ٣‌هزار نفر از فعالان زیست‌محیطی، مدنی، سیاسی، اقتصادی، شخصیت‌های دینی، علمی، دانشگاهی و نخبگان کردستانی با امضای نامه‌ای از دکتر «حسن روحانی» رئیس‌جمهوری ایران، خواستار توقف سریع آبگیری سد داریان شدند که موجب نابودی چشمه تاریخی بل می‌شود.
درخواست ٣ ‌هزار نفر از شخصیت‌های استان کردستان از رئیس‌جمهوری برای توقف آبگیری سد داریان
امضاکنندگان این نامه با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری در حفظ و صیانت محیط‌زیست و برخورد با تخریبگران منابع محیط‌زیستی می‌گویند که آبگیری سد داریان موجب نابودی و تخریب چشمه خروشان و طبیعی بل در منطقه اورامانات کردستان و کرمانشاه می‌شود.
به اعتقاد امضاکنندگان، با آبگیری سد «بد مطالعه‌شده داریان»، دومین چشمه آب‌معدنی جهان و بزرگترین چشمه کارستی در خاورمیانه به نام چشمه «بل» که در ‌سال ١٣٨٨ به شماره ٦٤ در فهرست آثار ملی طبیعی به ثبت رسیده است، بر اثر تحمیل ١٠٩متر ستون آب سد داریان برای همیشه نابود می‌شود.منتقدان طرح ساخت و آبگیری سد داریان، چشمه بل را یکی از مهم‌ترین نمادهای فرهنگی، تاریخی، آیینی و زیست‌محیطی توصیف کرده و نوشته‌اند که این چشمه در مجاورت بقعه تاریخی و مبارکه امامزاده عبیدالله(ع) برادر امام رضا(ع) واقع شده است و نابودی این چشمه به معنای نابودی تمدن و شناسنامه فرهنگی اورامان با تاریخ ٤٠‌هزار ساله ماقبل پارینه سنگی است.
در این نامه آمده است: این نماد هویتی و این منبع بسیار باارزش آب شرب که تدوام بقای ملی و پایداری نظام سیاسی در فلات خشک ایران به قطره‌قطره آن وابسته است، متاسفانه به ‌دلیل اشتباهات ادراکی وگزینش عاطفی اطلاعات ناشی از داده‌های سد بد مطالعه شده داریان توسط مسئولان وزارت نیرو و مجریان طرح این سد درحال حاضر رو به نابودی است.
آنان در این نامه خطاب به ریاست‌جمهوری به تصریح گفته‌اند که متاسفانه مسئولان ذیربط وزارت نیرو با بی‌تفاوتی هرچه تمام‌تر، مصرانه سعی در تخریب این چشمه عظیم دارند که با تولید ٤‌هزار لیتر در ثانیه بدون نیاز به تصفیه، قدرت تأمین آب شرب ٢میلیون نفر را دارد که ارزش آن بسیار بیشتر از چاه نفت است.

زیان‌های سد داریان
اقتصاددان سنندجی نیز در گفت‌وگوی تلفنی به «شهروند» گفت: احداث سد بزرگ «داریان» در خاموشی مطلق اطلاع‌رسانی، موجبات تخریب و نابودی یک فرهنگ اصیل و تاب آورده در طول زمان، یک زیست‌بوم کم‌نظیر و یک نظام مولد و خوداتکای تولیدی- معیشتی را فراهم می‌کند.
«بایزید مردوخی» معتقد است: تنها چیزی را که می‌توان با اندکی تغییر در مشخصات سد (کاستن از ارتفاع آن)، نجات داد، چشمه «کانی بل» است که در گرو پاسخگویی مسئولان سدساز به استمداد بی‌صدای مردمی است، که قرن‌ها در سایه همین نعمت‌ها زیسته‌اند و هم اینک نیز به وجود آن دل خوش کرده‌اند. به گفته او، مردم این منطقه روستایی، در سراسر مسیر رودخانه «سیروان» زندگی می‌کنند و به علت قرار گرفتن آب آن در پشت سد داریان این منبع حیاتی خود را از دست می‌دهند. به اعتقاد این اقتصاددان، ازجمله عواملی که در هزینه پروژه‌های سدسازی به ویژه در کشورها و مناطق توسعه‌نیافته منظور نمی‌شود، هزینه خرابی‌های زیست‌محیطی و تخریب میراث‌های طبیعی و فرهنگی و تاریخی است که در نتیجه سدسازی‌ها به بار می‌آید و بعضی از آنها به هیچ قیمتی، نه در طول عمر یک سد و نه تا انتهای زمان قابل بازیافت نیستند.
او تصریح کرد: نابودی و امحای یک فرهنگ و درواقع یک تمدن در منطقه‌ای بین سنندج و کرمانشاه در نتیجه احداث سد «داریان» رخ می‌دهد.
به گفته او عناصر این تمدن شامل معماری خاص روستاهای منطقه، شیوه خاص باغداری، ویژگی‌های سنتی تولید صنایع‌دستی، تکنولوژی سنتی تولید و نگهداری مواد غذایی، تکنولوژی سنتی تولید پوشاک (تن‌پوش و پاپوش)، فرهنگ، باورهای آیینی و اماکن مقدس، زیارتگاه‌ها و مساجد، شیوه خاص زندگی ییلاق و قشلاق همه و همه زیر آب سد نابود می‌شوند. مردوخی می‌گوید: ازجمله منابع طبیعی که زیر آب سد «داریان» مدفون می‌شود؛ چشمه خروشان «کانی بل» است، که از یک سفره آب زیرزمینی که ابعاد آن به نظر لایتناهی است، با فشار و در حجمی عظیم و دیدنی به بیرون پرتاپ می‌شود.
این اقتصاددان تشریح کرد: آب این آبشار چند‌ سال پیش توسط کارآفرینی خلاق برای آزمایش و بهره‌برداری صنعتی، به سه آزمایشگاه اروپایی فرستاده شد و هر سه آن را کم‌نظیر اعلام کردند و گزارش دادند که این آب حتی بعد از ٣٠سال، از نظر طعم و رنگ و بو، در بطری بدون تغییر باقی می‌ماند.
او تأکید کرد: این ثروت تاریخی مردم منطقه را با چه توجیهی می‌توان زیر آب سدی مدفون و نابود کرد که چیزی از آن به خود آن مردم هم تعلق نخواهد گرفت.
او با طرح این پرسش می‌گوید: در توجیه فنی- اقتصادی- زیست‌محیطی طرح سد «داریان»، ارزش پولی آن همه عناصر فرهنگی از بین رفته و ارزش پولی «کانی بل» در بخش هزینه‌های طرح اساسا دیده شده و چگونه و به چه مقدار برآورد شده است که فایده‌های سد را بالاتر و اجرای آن را قابل توجیه کرده است؟
او گفت: آیا در مقایسه با ثروت‌های پولی به تاراج رفته ٣ هزار میلیارد تومانی و ٣ میلیارد دلاری که ارزش پیگیری قضائی پیدا کرده‌اند، این ثروت‌های فرهنگی، زیست‌محیطی و طبیعی که بدون سروصدا به تاراج می‌روند، ارزش آن را ندارند که بتوان از برنامه‌ریزان، طراحان و مسئولان این سد انتظار پاسخی به این پرسش‌ها را داشت؟ به عقیده این اقتصاددان، شاید سد «داریان» از نظر آبرسانی به کشتزارهای دیم در مناطق دیگر، در صورت برنامه‌ریزی درست و اجرای به موقع طرح‌های تکمیلی آبخیزداری و کانال‌های آبیاری، فوایدی داشته باشد اما؛ برای آن‌که خسارت‌های فرهنگی، زیست‌محیطی و اقتصادی به بستر اقلیمی آن به حداقل برسد، نیاز به اقدامات اصلاحی، پیش از آبگیری و بهره‌برداری دارد. ساخت سد داریان از سال ۸۸ روی رودخانه سیروان آغاز شده که تاج آن در استان کرمانشاه و ستون و پیکره‌اش در استان کردستان واقع شده است.


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۴ ، ۰۸:۰۴
پیمان صاحبی
زیست بوم: روابط عمومی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور حائز رتبه برتر دوازدهمین دوره جشنواره برترین‌های روابط عمومی ایران روابط عمومی شد.

به گزارش زیست بوم، دفتر روابط عمومی و امور بین‌الملل سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور در دوازدهمین دوره جشنواره برترین های روابط عمومی ایران که همزمان با یازدهمین دوره سمپوزیوم بین‌المللی روابط عمومی برگزار شد در میان روابط عمومی‌های دستگاه های اجرایی در رشته مهندسی فرهنگی عنوان رتبه برتر را کسب کرد.
محسن نقیلو
دوازدهمین دوره انتخاب برترین‌های روابط عمومی ایران در 9 رشته اطلاع رسانی، خلاقیت و نوآوری، ارتباطات الکترونیک، ارتباطات رسانه ای، تکریم ارباب رجوع، برنامه ریزی ارتباطی، پژوهش ارتباطی، مهندسی فرهنگی و توسعه فرهنگ خاص و مدیریت راهبردی روابط عمومی در دو سطح ملی و استانی برگزار شد که بر اساس رای هیات داوران، روابط عمومی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور رتبه برتر فرهنگسازی در سطح ملی را کسب کرد.

در این دوره که موضوع آن طراحی کمپین‌های ارتباطی بود، 8 مقاله علمی توسط چهار استاد خارجی از کشورهای آمریکا، ایتالیا، اسپانیا و هلند و 4 استاد از جمهوری اسلامی ایران ارائه شد.
برگزاری دو کارگاه آموزشی تحت عناوین طراحی کمپین‌های تبلیغاتی در روابط عمومی و طراحی کمپین‌های اطلاع‌رسانی، برگزاری نمایشگاه جنبی دستاوردهای روابط عمومی، انتخاب مدیران و کارشناسان برتر روابط عمومی در سال 1393 و مدیران ارشد ارتباط گستر، از برنامه های جنبی این دوره بود.
روابط عمومی سازمان جنگل ها؛ رتبه برتر ملی مهندسی فرهنگی شد
همچنین در این مراسم، از 11 کتاب با موضوع روابط‌عمومی رونمایی شد. این کتاب‌ها شامل شاخص‌های سرآمدی در روابط عمومی، روابط عمومی و سرمایه اجتماعی، روابط عمومی هوشمند، روابط عمومی در نظام بانکی، نظریه های روابط عمومی، روش های تحقیق در روابط عمومی، اصول روابط عمومی، راهبردهای عملی روابط عمومی (چاپ پنجم)، روابط عمومی در سیره پیامبر اکرم (ص) (چاپ سوم)، مبانی اسلامی-ایرانی روابط عمومی، روابط عمومی، حرفه ای گرایی و استانداردسازی هستند.

گفتنی است یازدهمین دوره سمپوزیوم بین المللی روابط عمومی و دوازدهمین دوره جشنواره برترین های روابط عمومی ایران، یکشنبه 24 آبان ماه جاری در مرکز همایش‌های پژوهشگاه نیرو برگزار گردید و آثاری مورد بررسی قرار گرفت که در فاصله زمانی آبان 93 تا آبان 94 تولید و عرضه شده بود.
روابط عمومی سازمان جنگل ها؛ رتبه برتر ملی مهندسی فرهنگی شد

منبع: زیست بوم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۴ ، ۰۸:۳۰
پیمان صاحبی
زیست بوم/غزل حضرتی: مشکلات موجود در زمینه آب در ایران، ‌نشان داده مدیریت منابع آب ایران، نتوانسته در سال‌های متمادی، ‌درست عمل کند، ‌مدیریتی جامع که باید با درنظر گرفتن همه عناصر موجود، ‌مسائل را حل می‌کرد تا اکنون در برهه‌ای از زمان، ‌که خشکی بر بارش پیشی گرفته، به ناگهان متوجه کم‌آبی و حتی بی‌آبی نشود و دست و پا گم کرده، ‌سراغ راهکارهایی نرود که شاید در شرایط کنونی، ‌به ناچار باید آنها را پذیرفت.

شاید اگر در زمانی که باید، زنگ خطر زده می‌شد و مسوولان به فکر جلوگیری از مصرف نادرست آب در زمینه‌های مختلف می‌افتادند، به جایی نمی‌رسیدیم که انتقال آب از حوضه آبی با شرایط متفاوت به حوضه‌ای دیگر، ‌بشود تنها راهکار برای نجات از مرگ حتمی‌اش، انتقال آبی که به بهای از دست رفتن و تخریب بخش دیگری از محیط زیست رخ می‌دهد. در نظر گرفتن عوامل انسانی در این زمینه، ‌مهم‌تر از انداختن تقصیر بر گردن عوامل اقلیمی و آب و هوایی است.کاوه مدنی

انسان‌هایی که بدون اندیشه فردا، ‌از منابع انرژی استفاده می‌کنند و وقتی بوی خشکی به مشام‌شان می‌رسد، هول می‌کنند و می‌خواهند همه توان‌شان را به کار گیرند تا برگردند به سال‌ها و روزهایی که آبادی‌ها آب داشت و دغدغه بی‌آبی، خنده‌دار‌ترین دغدغه مردم بود. مدیریت منابع آب با در نظر گرفتن و تلفیق عوامل انسانی و اجتماعی، ‌شیوه‌ای‌ است نوین در مدیریت آب. شاید خیلی هم جدید نباشد اما هنوز در کشور ما که عبارت «بحران آب» عنوان جاافتاده‌ای است، به کار نیامده و کسی ضرورت استفاده و به‌کارگیری آن را نفهمیده است.

کاوه مدنی، متخصص مدیریت آب و محیط زیست است در مرکز سیاست‌های محیط دانشگاه امپریال کالج لندن. او اخیرا عنوان دانشمند جوان در زمینه علوم زمین را از اتحادیه اروپایی علوم زمین از آن خود کرده است.

در گفت‌وگویی که با «اعتماد» داشته، از یافته‌هایی سخن گفته که بر لزوم تلفیق علوم انسانی، اجتماعی، اقتصادی و آبی تاکید دارد. او معتقد است مدیریت منابع آب ایران، مشکلات ریشه‌ای دارد و تا زمانی که نظام و ساختار فکری در این خصوص تغییر نکند، مشکلات آب ایران همچنان ادامه‌دار خواهند بود.

عنوان دانشمند جوان که از سوی اتحادیه به شما داده شد، ‌بیشتر حول مبحثی بود که در ارتباط با نظریه‌بازی‌ها مطرح کرده بودید. این یافته‌ها قرار است چگونه به مدیریت منابع آب کمک کند؟ آیا می‌توان اسم نظریه را روی مباحث شما گذاشت؟

شاید اسم نظریه درست نباشد. من اختراعی نکردم، یک‌سری مفاهیم یک جایی بوده، من بیشتر روی تلفیقش کار کردم. به طور سنتی در واقع رشته‌ها را منفک می‌کنیم. یک‌سری متخصص آب داریم که معمولا در دانشکده‌ها یا دپارتمان‌های کشاورزی‌اند یا عمران. کسانی که علوم اجتماعی یا اقتصاد کار می‌کنند، معمولا با هم تعامل ندارند و گفت‌وگو نمی‌کنند. من شاید خوش‌شانس بودم، دکترایم را در کانادا شروع کردم، روی نظریه‌بازی‌ها در مهندسی سیستم کار می‌کردم. بعد که به امریکا آمدم، در کنار تزم که مبحث دیگری بود، علاقه به نظریه‌بازی‌ها داشتم. کلاس‌هایم را در حقوق اقتصاد و علوم سیاسی برمی‌داشتم و با مهندس‌ها می‌چرخیدم. آنجا این قضیه جرقه خورد که اگر اینها را بیشتر و بیشتر با هم تلفیق کنیم که ما هم در تلفیق کردن استادیم، یک‌سری مفاهیم را از یک‌سری رشته‌ها برمی‌داریم در مهندسی سیستم و ریاضی و مساله‌ای را با آن حل می‌کنیم. اما بحث این بود که ارزش افزوده‌اش چیست. در خیلی از مقالات یک معادله ریاضی هم نبود که عجیب بود که چطور نشریاتی که مقالات مهندسی و هیدرولوژی چاپ می‌کنند، چطور این مقالات را می‌پذیرند.
راه‌حل بحران آب مهاجرت نیست
من با یک‌سری مفاهیم ساده این را بحث کردم. ما در اکثر مواقع نسخه می‌پیچیم که چه چیزی خوب است و کمتر راجع به این صحبت می‌کنیم که چه چیزی ممکن است اتفاق بیفتد و افراد داخل مجموعه چه می‌خواهند. وقتی درباره چه چیز خوب است، حرف می‌زنیم، ناخودآگاه فرض می‌کنیم همه تصمیمات بر اساس منافع گروهی و خردجمعی گرفته می‌شود. اما در واقعیت و عمل، اکثرا رفتارهای‌مان فردی است، تصمیماتمان به خودمان وابسته است یا به مجموعه اقتصادی زیردست‌مان یا خانواده‌مان یا مشابه این. در واقع این دو با هم در تضاد خواهند بود. لزوما منافع جمعی با منافع شخصی همخوانی ندارد. آنچه برای سیستم بهتر است را ممکن است اجرا نکنیم، چون دنبال انگیزه‌های خودمانیم. مشکلی که اینجا پیش می‌آید این است که نسخه‌هایی که می‌پیچیم اجرا نمی‌شود. داستان مباحثی که من مطرح کردم، این بود. در نخستین مقاله‌ام در ٢٠١٠ هم اشاره کردم. فرق بزرگی وجود دارد بین آنچه بهینه است و آنچه ممکن و دست‌یافتنی. لزوما راه‌حل بهینه راه‌حل دست‌یافتنی، ممکن است نباشد. باید این را بدانیم که چه چیزی در اجرا دست‌یافتنی است. منظورم پیاده‌سازی یا ساختن یک سد نیست. منظورم این است که با رفتارهای افراد و دنبال کردن انگیزه‌های‌شان چگونه می‌توانیم مسائل را ببینیم. اینکه می‌گوییم کشاورزی تعطیل شود یا کاهش مصرف دهند، اینها چقدر دست‌یافتنی است. وقتی انگیزه‌های افراد را می‌بینیم، می‌فهمیم مسائل مختلفی وجود دارد که منجر به این تصمیم‌سازی می‌شود و این چیزی است که بیشتر رویش کار کردم.

تلفیقی که بین موارد انسانی و آبی ایجاد کردید، توانست کاری عملی یا اجرایی در ایران ایجاد کند؟ مثلا در مورد ارومیه چه اتفاقی با این مبحث می‌افتد؟

اتفاقا یکی از دانشجویانی که در تربیت مدرس داشتیم، روی ارومیه کار کرده بود. بیشتر بحثش این بود که انگیزه‌ها چیست. آیا ممکن است این رفتارها عوض شود؟ می‌شود کاری کرد که استان‌های آذربایجان غربی، شرقی و کردستان به تفاهمی برسند یا تغییراتی بدهند؟ در این حد کار پیش رفته است. این‌طور نیست که حالا نظریه‌ای یا مفهومی آمده و قرار است بحران آب را دگرگون یا حل کند. این بحث یک شاخه‌ای از بخشی از تحقیقات ما است. لزوما همه‌چیز را از لنز نظریه‌بازی‌ها نمی‌بینیم. مثلا ما در مناقشات خزر خیلی از این بحث‌بازی‌ها استفاده کردیم یا روی بحث قزل‌اوزن، چون رودخانه فرامرزی است و استان‌های زیادی درگیرش هستند. روی آن دوتا به طور خاص نظریه‌بازی‌ها را پیاده کردیم. الان روی هیرمند داریم کار می‌کنیم. روی ارومیه کار کوچکی انجام دادیم.

در مواردی که با استناد به نظریه‌بازی‌ها کار کردید، چه نتایجی داشت؟

در مناقشات خزر، یک مدل پشتیبانی مذاکرات درست کردیم که شفاف‌سازی کند. خیلی مواقع نمی‌توانید در مناقشات به نتیجه برسید. به همین دلیل دید درستی از اتفاقاتی که می‌افتد یا ممکن است، بیفتد ندارید. در خزر، مکانیسم‌های متفاوتی برای تقسیم خزر ارایه شده. می‌خواستیم ببینیم عملا چه عایداتی برای کشورها دارد. اگر ما از این پنج راه‌حلی که سرش بحث شده، استفاده نکنیم، مرزهای‌مان باید به چه شکل باشد. یا حتی تحت بعضی از این راه‌حل‌ها، مرزها باید چه طوری کشیده شوند که ما بر اساس محل حوزه‌های نفتی و گازی، یکسری پیشنهاداتی داده بودیم و مدلی درست کردیم که بتواند مرزکشی کند. درواقع یک سیستم پشتیبانی داریم. در مورد قزل اوزن، مدل‌های ورشکستگی که برای تخصیص استفاده می‌شوند، آوردیم که بگوییم چه جوری باید تخصیص داده شود. خواسته‌مان در سیستم قزل اوزن از آب موجود در استان‌ها بیشتر است. به این فکر کردیم که مبنای چانه‌زنی و تخصیص باید چه باشد. مدل‌های مختلفی را استفاده کردیم. اینکه چه چیزی بهینه است و چه چیزی می‌تواند به دست بیاید. این سیستم در ایران و جاهای دیگر دنیا مورد استفاده قرار گرفته است.راه‌حل بحران آب مهاجرت نیست

مدیران آب ایران، این نگاه تلفیقی رفتارهای انسانی و آب را تایید می‌کنند؟

دقیقا صحبتی یا مصاحبه‌ای از قول مسوولی ندیدم که این را بگوید. ولی به هر حال هرچه جلوتر می‌رویم، این را بیشتر درک می‌کنیم. مدیران آبی، مدیران جهاد کشاورزی یا مدیران آب و فاضلاب شاید خیلی بهتر با این مساله آشنا باشند. چون با تعداد زیادی افراد سرو کار دارند که باید برای‌شان تصمیم بگیرند و به سیاست‌هایی که اتخاذ می‌کنند باید پاسخ دهند.

شما به عنوان کارشناس آب که از دور مسائل ایران را مدنظر دارید، اگر بخواهید به حال و آینده ایران از لحاظ منابع آبی‌اش نگاه کنید، چقدر خطر را نزدیک به ایران می‌بینید؟ آیا خطری هست که ما را تهدید کند یا این یک جریان ادامه‌دار است که از قدیم بوده و ادامه خواهد داشت؟ انگار مدل کشور ما با خشکسالی و کمبود منابع آب گره خورده باشد.

اینکه وضعیت، وضعیت بدی است شکی نیست. ما یک مسیری را رفتیم، یک مسیر توسعه سازه‌ای داشتیم. مفاهیم توسعه را فهمیدیم با یک نگاه غلطی یکسری پروژه‌های عمرانی را اجرا کردیم. به علاوه، سیاست‌هایی در مورد خودکفایی کشاورزی و غذایی داشتیم. در بخش کشاورزی هم درست کار نکردیم. یکسری اتفاقات افتاده، داریم نتایج آنها را می‌بینیم. اینکه کی این اتفاق افتاده یا اینکه بگوییم چه کسی مسوول این اتفاق است، واقعا نمی‌توانیم انگشت اتهام را به سوی یک نفر، یک دولت یا یک وزیر نشانه بگیریم، چون شرایط موجود، محصول سال‌ها تفکر و ساختار نظام مدیریتی و درک غلط بوده و سال‌های سال وجود داشته. به نظرم مدیریت غلط منابع آب، غذا یا کشاورزی شاید بتوان گفت از زمان اصلاحات ارضی کلید خورد. آنجا یک نقطه عطفی در تاریخ مدیریت منابع آب و کشاورزی ماست که ضربه‌های بزرگی از این اتفاق خوردیم. چون ما نحوه مدیریت سنتی سیستم‌های کشاورزی و آبی را عوض کردیم، راندمان را عملا در تولید برق و بخش کشاورزی را پایین آوردیم. سیستم‌های سنتی را از دست دادیم. اما این‌طور هم نبود که اگر اصلاحات ارضی نبود الان وضعیت خوبی داشتیم. اصلاحات ارضی نمونه سیاستی است که یکسری منافع دارد و یکسری معایب که دیده نشده. امثال این کارها را زیاد کردیم. سیاست سدسازی، سیاست انتقال آب، استانی کردن آب منطقه ای‌ها، مدیریت منابع آب، سیاست خودکفایی غذا و یارانه هنگفت دادن در بخش کشاورزی. بعضی چیزهای اینچنینی، سیاست‌هایی است که یکسری مزایا دارد و معایب زیادی هم دارد که دایم تکرار شده.

الان هم که می‌گوییم سدسازی بد است، رفتیم سراغ آب شیرین کردن و انتقال آب. آنها هم همین وضعیت را دارند و می‌توانند وضعیت را بدتر کنند. حرف من این است که این، یک مکتب فکری است. تا زمانی که نظام فکری و سیستم ارزشی ما در منابع آب عوض نشود، نمی‌توانیم به این راحتی انتظار داشته باشیم کن فیکون شود و سیستم‌مان متفاوت شود. در این بین، اتفاقات دیگری هم بوده که مثلا ما می‌گوییم اصلاحات ارضی، اما کنار آن تکنولوژی پمپ هم آمده. با پمپ می‌توانستیم آب زیرزمینی را راحت بالا بکشیم، دیگر نیازی به قنات نبود. بنابراین اگر اصلاحات ارضی هم نبود، می‌رفتیم به سمت چاه‌ها. مسائلی چون تحریم و جنگ یا یکسری خشکسالی‌های دوره‌ای که داشتیم، ‌هم مزید بر علت شد و وضعیت را بدتر کرد. اما سیستمی که درست چیده شود، در مقابل این موارد، نباید به این راحتی شکننده باشد. منظور از مکتب فکری، مکتبی محدود به ایران نیست. در خیلی از کشورهای در حال توسعه این بحث را داریم. درحال حاضر و قبل از آن هم کشورهای توسعه یافته، در دوره‌ای این مساله وجود داشت. دوره‌ای که فکر می‌کنیم صاحب طبیعتیم و باید طبیعت را کنترل کنیم در جاهای دیگر هم وجود دارد. ساختارهای حکمرانی آب هم که درش چیده می‌شود لزوما ساختارهای درستی نیست.

ما چند تا بحث داریم که سال‌هاست دارد در مورد آنها کار می‌شود. یا مفهومش درست تعریف نشده، یا اینکه ما از سر ناچاری سراغ‌شان می‌رویم. حداقل در دولت فعلی، سدسازی محکوم شده. اصرار در خودکفایی در کشاورزی کمرنگ شده، ولی همچنان می‌بینیم اتفاق مثبت روبه جلویی در مباحث آب نمی‌افتد. قطعا نمی‌توانیم نگاه صفر و صدی به مسائل داشته باشیم. در کشور در حال توسعه‌ای چون ایران، هرچقدر هم که سدسازی محکوم شود، متوقف نمی‌شود. از سوی دیگر بحث درنظر گرفتن حقابه‌های زیست محیطی در میان است و از سوی دیگر بحث خشکسالی را داریم. آیا خشکسالی در ایران را باید بپذیریم یا به واسطه مدیریت غلط‌مان ایجاد شده؟

من اعتقادم این است که همه این روش‌ها مثل تکنولوژی‌های متفاوتی که داریم، یکسری مزایا دارند و یکسری معایب. اگر فقط معایب داشتند همه جای دنیا مردود شده بودند و اگر هم مزایای صرف بودند، هیچ‌وقت مخالفتی با آنها نبود و همه مشکلات را حل کرده بودند. خوب است که تعادل داشته باشیم و ما این تعادل را نداریم، در خیلی مسائل این‌طوریم، احساساتی‌ایم، یا عاشق یک چیزی هستیم یا از آن متنفریم. ١٠ سال پیش عاشق سدها بودیم، الان ازش تنفر داریم. سد هم مثل بقیه چیزها، یکسری مزایا دارد و یکسری معایب، پس لزوما به ذات چیز بدی نیست، اما استفاده غلط از سد است که ما را دچار مشکل می‌کند. سدسازی هم می‌تواند مزایایی داشته باشید، ولی وقتی ازش سوءاستفاده یا استفاده غلط می‌کنیم و ساختارش را اشتباه انتخاب می‌کنیم، غلط است. سدزدگی بد است، ما دچار سدزدگی شده‌ایم.

در بحث انتقال آب، انگار گزینه راحت‌تری از آن وجود ندارد و سریعا با درخطر قرار گرفتن یک حوضه آبی، سراغ این گزینه می‌رویم. می‌خواهم این مساله را هم آسیب‌شناسی کنیم؛ روشی که از نظر محیط زیست راه‌حل رد شده‌ای است. چقدر ضرورت داریم به سمت این راهکار برویم؟

در مورد انتقال آب هم همین است. می‌تواند در برخی جاها کمک باشد، اما خیلی مسائل حاشیه‌ای دارد. می‌تواند مخاطرات ایجاد کند یا مشکلات عدیده‌ای. مثال می‌زنم. در تحقیقات ما در مورد زاینده رود، وقتی سیستم‌های آبی را کنار سیستم‌های اجتماعی گذاشتیم، مدلی درست کردیم که این سیستم آبی را کنار مسائل اجتماعی، سیاسی و کشاورزی می‌گذاشتیم. چیزی که دیدیم، خیلی عجیب و جالب بود. هر دفعه که آب منتقل شده بود، کمبود آب در بازه کوتاهی متوقف شده، بعد دوباره ایجاد شده. سوال برای ما این بود که چرا این اتفاق می‌افتد. فهمیدیم یک مکانیسم افزایش جمعیت و تقاضا داریم که هیچ‌وقت کنترل نمی‌شود. بحث افزایش جمعیت و الگوی کشت در این منطقه وجود داشته و عملا به این نتیجه رسیدیم که آوردن آب مشکل را به طور موضعی و لحظه‌ای حل می‌کند، ولی ریشه مشکل که در واقع همان جمعیت یا افزایش تقاضاست مکانیسمی دارد که آن را کنترل نمی‌کنیم و حتی توقع ایجاد می‌کنیم از لحاظ اینکه آب موجود است و این باعث ایجاد ترغیب در منطقه برای توسعه و مهاجرت می‌شود که مشکل را تشدید می‌کند. خود انتقال آب، نه تنها نتوانسته مشکل را به طور کامل حل کند، که مشکلات بیشتری را به وجود آورده. دلیلش این نیست که در اصفهان نباید لزوما هیچ انتقال آبی اتفاق بیفتد، می‌توانست یا هنوز هم می‌تواند اتفاق بیفتد، به شرط اینکه مکانیسم‌های دیگر را کنارش بگذاریم. یعنی اینکه آب را الان به اصفهان یا ارومیه یا هرجایی بیاوریم، مکانیسم‌های دیگر را چطور کنترل می‌کنیم؟ آیا برداشت آب زیرزمینی را می‌توانیم مهار کنیم؟ یا اینکه می‌خواهیم تا آخرین قطره از آب را استفاده کنیم؟ این مشکل ما است. اگر قرار باشد هر آبی که می‌آوریم، تا آخرین قطره استفاده کنیم، و بدون اینکه درنظر بگیریم تقاضا دارد چطور افزایش پیدا می‌کند، انگار فقط داریم به بیمار مسکن تزریق می‌کنیم، بدون اینکه مشکلش را حل کنیم.

اینکه ما کشور خشکی هستیم، چقدر می‌تواند در اینکه ناچار به این راهکارها هستیم، ‌تاثیر بگذارد؟

به هر حال ما در کشوری زندگی می‌کنیم که خشک است و می‌خواهیم در آن کشاورزی و آبیاری کنیم. توزیع فصلی بارش در کشورمان نامطلوب است و در برخی فصول خاص است. گستردگی جمعیت و پراکندگی‌اش نامناسب و عجیب غریب است. ما نیاز داریم به بعضی از این تکنولوژی‌ها. ممکن است این تکنولوژی را تغییر دهیم، شکلش را عوض کنیم. اما در خصوص منابع آبی، اول باید آبخوان‌های‌مان را تغذیه کنیم، بعد برویم سدهای آنچنانی بسازیم. به هر حال تکنولوژی که می‌خواهیم استفاده کنیم، باید بر اساس شرایط بومی‌مان باشد و از قبل آن را بسنجیم. اعتقادم این است که ما اگر بخواهیم غیراحساسی نگاه کنیم، ذات سد، انتقال آب و آب شیرین کردن بد نیست، اما نگاه به آنها به عنوان منجیان مشکلات منابع آب، نگاه غلطی است.

بارش‌هایی که الان اتفاق می‌افتد، چقدر می‌تواند نجات‌دهنده و تاثیرگذار باشد؟ چقدر می‌تواند در پایین رفتن سطح آب‌های زیرزمینی نقش منجی را داشته باشد؟

می‌تواند. البته کمک خیلی کوچکی می‌کند، آنقدر اضافه برداشتیم و آنقدر ازلحاظ بودجه آبی، کمبود داریم که با چند تا بارندگی عملا مشکلات از بین نمی‌رود. ضمن اینکه هنوز کاری برای مکانیسم‌های‌مان نکردیم. بارش برای ما عرضه است، عرضه دارد بالا می‌رود، اما هنوز تقاضا را کنترل نکرده‌ایم و تا زمانی که درستش نکنیم، این ‌بارندگی هم یک مسکن است. افرادی در این میان فکر می‌کنند تا ٣٠ سال آینده را می‌توانند پیش‌بینی کنند و می‌کنند، ‌در حالی که سال آینده را و شاید حتی ماه آینده را هم در هیدورلوژی نمی‌توان پیش‌بینی کرد. ما چرخه‌های طبیعی داریم که باید از آنها به بهترین نحو استفاده کنیم. زمانی که تاثیرات خوبی ندارند هم باید در مقابل‌شان سعی کنیم مقاومت کنیم.

بیشترین درصد آب کشور، صرف کشاورزی می‌شود. عده‌ای معتقدند اگر قرار باشد مدیریت درست‌تری در بحث آب داشته باشیم، باید در این بخش تمرکز کنیم. از نگاه شما اگر مدیریت آب در کشاورزی را بخواهیم درست کنیم، باید دنبال چه راهکاری باشیم؟ تعطیلی آن در برخی مناطق خشک شده راه‌حل است؟ رسیدن به خودکفایی چقدر برای کشوری چون ما اولویت است؟

با این بحث موافق نیستم چون به نظرم از لحاظ علمی این حرف درست نیست که اگر جایی بخواهیم کار کنیم کشاورزی است. به نظر من دراین مبحث، مشکلات متفاوتی داریم و از درهای متفاوتی باید وارد شویم. اما موافقم که بخش کشاورزی یکی از بخش‌های معیوب ما است و به‌شدت نیاز دارد که رویش کار و اصلاح کنیم. ناکارایی کشاورزی یکی از ریشه‌های اصلی بحران آب و از عوامل بحران آب ماست، معنی‌اش این نیست که باید کشاورزی را تعطیل کنیم. می‌توانیم و باید آن را اصلاح کنیم. کشاورزی ما هنوز سنتی است و صنعتی نشده. نیاز داریم که کشاورزی مان را صنعتی کنیم و با نگاه اقتصادی و صنعتی به این بخش نگاه کنیم. وقتی این کار را می‌کنیم، باید به سمت محصولات بهتر برویم که از لحاظ ارزشمندی و استراتژیکی، می‌توانند به ما امنیت بیشتری دهند. اینکه تصور کنیم می‌توانیم خودکفایی غذایی داشته باشیم، یک توهم است. از آن طرف هم در امنیت غذایی، باید این را متوجه شویم که امنیت غذایی فقط به تولید داخلی وابسته نیست، امنیت غذایی را می‌توان از دیپلماسی خوب یا با تبادل بعضی از کالاهای اساسی هم تامین کرد. در بخش‌هایی از کشور، کشاورزی احتمالا معنی نمی‌دهد، اما اینکه چگونه اصلاح می‌شود و چگونه می‌توان عوضش کرد، با اینکه بگوییم کشاورزی باید تعطیل شود فرق دارد. با تعطیلی کشاورزی، کشاورزان بیکار می‌شوند که نمی‌دانیم با آنها چه می‌خواهیم بکنیم. با اقتصاد صنعتی، وقتی کشورمان صنعتی‌تر بشود، با ایجاد مشاغل جایگزین می‌توانیم انتظار داشته باشیم که این اتفاق بیفتد. اگر با نظریه بازی‌ها نگاه کنیم، کشاورزان هم در این حالت سراغ فرصت‌های بهتر می‌روند. کشاورزی که دارد با بدبختی زمینش را نگه می‌دارد و کشت می‌کند، اگر جایگزینی داشته باشد، قطعا سراغ جایگزین می‌رود. بحث دیگر یارانه‌هاست. در بخش کشاورزی، نیازمند اصلاح جدی هستیم. در بخش آب و انرژی داریم یارانه می‌دهیم. در بخش کشاورزی، آب زیرزمینی هرسال بیشتر افت می‌کند و میزان یارانه‌ای که در انرژی می‌دهیم، در بخش کشاورزی دارد بیشتر می‌شود. ما عملا داریم در این بخش هزینه می‌کنیم. نگاه منتقدانه اگر بخواهیم داشته باشیم، ‌دولت دارد به کشاورزان پول می‌دهد و تشویق‌شان می‌کند که منابع آب را بیشتر و بیشتر مصرف کنند. این نگاه کاملی نیست که ما داریم یارانه می‌دهیم که سال بعد بیشتر یارانه بدهیم. وقتی جامع نگاه کنیم، با تعطیلی کشاورزی، می‌توانیم بحران اجتماعی درست کنیم. اگر می‌خواهیم که بعضی راه‌حل‌ها در بحث آب با راه‌حل‌های آبی‌مان اثرات بد روی بخش‌های دیگر نگذارد، نیازمند اصلاح الگوی کشتیم. الگوی کشت‌مان، نه توجیه اقتصادی دارد، نه توجیه علمی و عقلی. مساله دیگری که خیلی مهم است، توانمند‌سازی کشاورزان است. باز با نگاه اقتصادی و صنعتی باید برویم سراغ توانمندسازی کشاورزان. زمانی به نظرم می‌توانیم منابع آب بهتر و پایدارتری داشته باشیم که کشاورزان‌مان مرفه‌تر باشند. از لحاظ معیشتی و اقتصادی، کشاورز حرفه‌ای و صنعتی داشته باشیم، با زمین بیشتر و تجهیزات بیشتر. این کشاورز قدرت ریسک بیشتری دارد، می‌رود به سمت افزایش راندمان و بهره وری. این چیزی است که ما الان نداریم و هیچ موقع نداشتیم. سعی کردیم این بخش را حمایت کنیم، اما حمایتمان نتیجه عکس دارد. کشاورزی در کل کشور، بالای ٩٠ درصد آب را به خودش اختصاص می‌دهد. هرجا که کشاورزی می‌کنیم، بالاخره آب تمام می‌شود. توزیع آب در سراسر کشور یکسان نیست. در استان تهران لزوما ٩٠ درصد آب برای کشاورزی مصرف نمی‌شود. بنابراین اگر داریم در خراسان، روی اصلاح الگوی آب در کشاورزی کار می‌کنیم، لزوما به مشکلات آب تهران کمکی نمی‌کند، باید دنبال راه دیگری باشیم. بحث دیگری که وجود دارد این است که هزینه اقتصادی آب در هر بخش چطور است. آبی که دست مصرف‌کننده شهری است، چقدر برایش هزینه شده. آبی که با آن ماشین می‌شوییم، فرآیند تصفیه را طی کرده و در فرآیند توزیع به دست ما رسیده. از لحاظ اقتصادی برایش خیلی هزینه شده. یک درصد هم اگر صرفه‌جویی شود، می‌تواند خیلی کمک کند. این حرفی است که به غلط دارد به مردم القا می‌شود که آنقدر کشاورزی آب را می‌گیرد که صرفه‌جویی مصرف‌کننده شهری دردی را دوا نمی‌کند، درحالی که آب مصرف‌کننده شهری گران‌تر است. در شهر تهران که کشاورزی نمی‌کنید. صرفه‌جویی در مصرفش به مشکلات آب تهران خیلی کمک می‌کند. هرجایی مشکلات آب خودش را دارد. باید از درهای متفاوت وارد شویم. این بحث مدیریت تقاضاست و باید رویش کار شود. همه از عدد ٩٠ درصد صحبت می‌کنند در حالی که به مردم هنوز تفهیم نشده که ماجرای آب شرب و شهری با کشاورزی فرق دارد.

جداسازی آب شرب از بهداشتی چقدر می‌تواند به آب شهری کمک کند؟

می تواند کمک‌کننده باشد، ولی بیشتر از آن راهکارهای مهندسی است. در یک شهر ‌١٢ میلیونی، اگر بخواهید این سیستم را اجرا کنید، چند سال طول می‌کشد، چقدر باید هزینه کنیم تا تمام خانه‌ها و شهر لوله‌کشی شود. در واقع اجرای عملی نخواهد داشت، می‌توانیم در جاهایی که به سمت توسعه جدید می‌رویم به چشم یک راهکار به آن نگاه کنیم.

در جایی مثل قم که آبش از قدیم‌الایام شور بوده و به سختی مصرف شرب داشته، توانستند جداسازی شرب و بهداشتی را داشته باشند.

در شهر تهران اگر بیاییم برای مردم آب آشامیدنی را جدا ارایه کنیم، ‌مصارف مردم کم می‌شود؟ ما اصلاح الگوی مصرف‌مان واجب است. وقتی درست مصرف نمی‌کنیم، اگر منبع آب را جدا کنیم، ممکن است کمی به هزینه‌های‌مان کمک کند، ولی معضل ما خیلی پیچیده‌تر از این حرفه‌است. کارهایی که می‌توانیم بکنیم خیلی ساده‌تر است. کم کردن مصرف خیلی ساده‌تر است از اینکه یک شبکه جدیدی را راه‌اندازی کنیم.

کار فرهنگی معمولا زمانبر‌تر است و مدیریت آب ما معمولا دنبال راه‌حل کوتاه‌مدت است.

کار فرهنگی بلندمدت است، اما مشکل ما همیشه همین بوده که خواستیم در کوتاه‌مدت به نتیجه برسیم. این همه داریم می‌شنویم، همه هم دارند راجع به بحران آب متفق‌القول می‌گویند چنین چیزی وجود دارد، اما چرا کاری انجام نمی‌شود. به خاطر اینکه ریشه مشکلات را هنوز نمی‌دانیم و سرش به اجماع نرسیدیم. یکی می‌گوید تغییر اقلیم است، یکی می‌گوید خشکسالی، یکی می‌گوید سوءمدیریت. منظور از سوءمدیریت چیست؟ چه کسی، کجا درست عمل نکرده. چگونه می‌شود اصلاحش کرد. هرکسی نسخه خودش را دارد. نمی‌توان کاری کرد وقتی درست نمی‌فهمیم مساله چیست. توجیه‌شان این است که مساله خیلی حاد است، باید همین الان حلش کنیم. چون باید سریع حلش کنیم، وقت نداریم مطالعات درازمدت کنیم و نهایتا به نتیجه نمی‌رسیم. بله باید کارهای اورژانسی هم کنیم، مدیریت بحران هم بکنیم. ولی کارهای پایه و اساسی خیلی بیشتر مورد نیاز است. تغییرات خیلی هم سریع می‌تواند اتفاق بیفتد. الان زمانی است که کشش این مباحث در جامعه وجود دارد. برای بحث آب همه مردم دارند می‌بینند وقتی دوره‌ای خشکسالی داریم و تابستان با کمبود آب مواجهیم، ‌باید درباره‌اش حرف بزنیم و فرهنگش را ایجاد کنیم. در این کشور ١٠ سال پیش کسی فکر می‌کرد ایرانیان موقع رانندگی کمربند ایمنی ببندند؟ یا بعضی جاها بین خط رانندگی کنند؟ بالاخره یکسری تمهیداتی انجام شده با جریمه یا مشوق. می‌شود این را تعمیم داد. مثلا می‌گوییم آب و فاضلاب می‌تواند بیاید چنین کاری کند و با مردم روی این قضیه کار کند.

در تابستان بحث این شده بود که وزارت نیرو دارد اعلام می‌کند آب نداریم و مردم باید صرفه‌جویی کنند. استانداری اعلام کرده بود آب جیره‌بندی می‌شود، اما چون آب هیچ‌وقت قطع نشد و به جیره‌بندی نرسیدیم، کسی حرف مسوولان را باور نکرد. هشتگی درست کردند که آب هست ولی کم هست. چون دیگر نمی‌شد بگویند آب نیست.

همان‌طور که آب هست، ولی کم هست، این تبلیغات هم هست، ولی کم هست. مشکل دیگری هم هست و آن اینکه این عملکرد وزارت نیرو یا استانداری در آن برهه غلط بوده، چون اگر می‌دانید که آب قطع نمی‌شود، یا اگر مطمئن نیستید که قطع نمی‌شود، نباید این فشار را به مردم وارد کنید. این می‌شود که کسی دیگر حرفی را باور نمی‌کند. سه دفعه می‌توانید هشدار دهید، اگر اتفاق نیفتد دیگر نمی‌توان اعتماد ازدست رفته را بازگرداند. مشکل دیگری که داریم این است که در برخی اظهارنظر‌های غیرعلمی اعلام می‌کنند خشکسالی ١١ برابر شده، ‌این در مجامع علمی و دانشگاهی مسخره می‌شود، چون حرف علمی نیست. بعد مردم نسبت به مساله غیرحساس می‌شوند. درباره ال‌نینو هم همان برخورد را داریم می‌کنیم. به مردم یکدفعه می‌گوییم زمستان سخت و سرد می‌شود. یک‌جا یک مدلی گفته شده که زمستان سختی خواهید داشت، داریم به مردم منتقل می‌کنیم. اگر زمستان سرد نباشد، مردم اعتمادشان را به پیش‌بینی از دست می‌دهند. بحث فرهنگ‌سازی عمیق‌تر از این حرف‌هاست. من هنوز چراغ روشن را که می‌بینم، جمله هرگز نشه فراموش، لامپ اضافی خاموش، در ذهنم هست. بچه بودیم بابابرقی بود، آقای گاز و قطره آب بود. شعرش را همه به یاد داریم. آن تبلیغات جایش امروز خالی است. بچه‌های ما می‌دانند مشکل آب هست؟ ما رویش کار نمی‌کنیم. رسانه‌ها هم رویش کار نمی‌کنند. می‌گوییم ال‌نینو، هیچ کس راجع به لانینو صحبت نمی‌کند. فقط یک وحشتی را ایجاد کردیم از یک پدیده‌ای با اسم عجیب و غریب که چه می‌شود. خنده‌دار بود، سازمان هواشناسی وقتی می‌خواست ال‌نینو را به مردم توضیح دهد، برای منی که رشته‌ام آب است، نمی‌فهمیدم. چطور مردم باید بفهمند.

اگر بخواهیم خشکسالی کالیفرنیا را با مشکل بحران آبی که داریم مقایسه بکنیم، از کدام اقدامات‌شان می‌شود الگوبرداری کرد؟ چه اقداماتی انجام شده که نجات ‌بخش بوده؟

نمی‌شود گفت نجات‌بخش. امریکا در مصرف آب شهروندان، جزو جاهای بد دنیاست چون عملکرد بدی داشته. خشکسالی‌ای که داشتند آنقدر قوی بوده که در ١٠٠ سال اخیر تجربه نشده بود. شدتش از خشکسالی ما خیلی بیشتر بود. ولی کارهایی که الان کردند یکسری تغییرات ایجاد داده. در یکسری بحران‌ها و حوادث جدی نیاز داریم که در مقابل آنها یکسری قانون بگذاریم و واکنش نشان دهیم تا هزینه‌های سیاسی بعضی از تغییرات کم شود. ما الان به خاطر بحران ارومیه، راحت‌تر حرف می‌زنیم. زمانی صحبت کردن از آب، سیاسی بود. این اتفاق در کالیفرنیا هم افتاد. تغییراتی در مدیریت آب زیرزمینی دادند، به علاوه تغییراتی در مدیریت مصرف آب شهری. فرماندار، شهرها را ملزم کرد ٢٥ درصد مصرف‌شان را کاهش دهند. این صرفه‌جویی عدد بزرگی نیست، در کوتاه‌مدت کمکی به کالیفرنیا نمی‌کند. طی سال‌ها برداشت آب زیرزمینی را کنترل کردند. از این به عنوان یک فرصت، استفاده کردند. تغییراتی در نحوه مصرف آب در این ایالت ایجاد شد که شاید سال‌ها قبل نیاز بوده. کالیفرنیا خشک است. خیلی جاهایش نمی‌شود چمن کاری کرد. پلیس آب تشکیل شد، مدرسه یا دارالتادیب آبی درست کردند. اینها فرهنگ‌سازی است، برای مردم جا می‌اندازد. اما آنجا هم این مساله باور نکردن هست. از سوی دیگر ال‌نینو هم بحثش آنجا بوده. دو هفته پیش در کالیفرنیا، نشستی بود که چگونه از فرصت پیش آمده ال‌نینو استفاده کنیم. اگر قرار است بارش ایجاد کند، چگونه از آن بارش برای تغذیه آبخوان‌ها استفاده کنیم. منطقه‌ای را برای تغذیه آبخوان‌ها شناسایی کردند تا از آن به عنوان یک فرصت استفاده کنند. آنجا بیش از ١٠٠ سال بود خشکسالی رخ نداده بود، اما نمی‌گویند از این به بعد تا ٣٠ سال آینده این شکلی‌ایم یا اینکه این قضیه محصول تغییر اقلیم است. این یک رویکرد متفاوت می‌شود. آنجا جامعه علمی هم قوی است. مدیری اگر حرف عجیبی بزند، بهش حمله می‌شود یا تذکر داده می‌شود. اما در اینجا ما خیلی از مسائلی را که نمی‌دانیم، می‌گوییم و رسانه‌ای هم می‌شود و کسی هم چیزی نمی‌گوید. همه فکر می‌کنند منطقه ما دچار خشکسالی ممتد شده و ما دچار تغییر اقلیم شده‌ایم و کاری نمی‌شود کرد و این سرنوشت ماست و نهایتا باید مهاجرت کنیم و برویم.

در امریکا هم بحث‌های رسانه‌ای اتفاق می‌افتد، ولی کاری که بخواهند در بحث مدیریت‌شان انجام دهند و کارساز باشد، شده؟

آنها سیستم‌شان کامل نیست. نقطه ضعف دارند. اما جنبه مثبت خشکسالی اینچنینی را بررسی می‌کنند. به نظر من وقتی که مشکل اینچنینی پیش می‌آید، ناکارایی و راندمان کاهش می‌یابد. وقتی فشار اینچنینی می‌آید، سیستم مجبور است بهتر شود. مثل وقتی که کم‌آب می‌شویم، کشاورز مجبور است از آب کم، استفاده خوب کند. اینکه با بحران‌ها چگونه برخورد می‌کنیم، اصلا کلمه بحران آب از کجا آمده. حتی در کالیفرنیا گفتند این بحران آب است، اما گفتند کلمه بحران را نگوییم و از آن به عنوان فرصت استفاده کنیم. الان دریاچه ارومیه از بین رفته. آیا آمدیم از این اتفاق بد، نتیجه خوب بگیریم یا پیشگیری کنیم؟ کالیفرنیا هم درس‌های خوبی داشته به ما یاد بدهد، آنها هم مشکلات خاص خودشان را دارند. رویکردشان متفاوت است. بودجه‌ای که در زمینه آب به دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی داده‌اند، بسیار بالا بوده. واکنش به یک فاجعه بوده. ما در ایران چقدر به افراد دانشگاهی میدان دادیم که روی این کار کنند؟

پدیده‌های طبیعی مثل ال‌نینو که در حال وقوع است چقدر می‌تواند تاثیر داشته باشد؟

بحث این است که می‌تواند تاثیر بگذارد، در گذشته هم داشته. کل زمین تحت تاثیر قرار می‌گیرد، ماهم قرار گرفتیم. ممکن است در اثر این پدیده افزایش بارش داشته باشیم یا کاهش دما یا هردویش را. اما اینکه شدتش چقدر است، نمی‌دانیم. کنار ال‌نینو، لانینو هم هست. کسی از آن صحبت نمی‌کند. این چرخه‌ها طبیعی‌اند، همیشه اتفاق می‌افتند، اینکه چقدر تاثیر داشته باشند را نمی‌دانیم.

اینقدری که در کشور ما از این قضیه صحبت می‌شود در مجامع اروپایی هم صحبت می‌شود؟

بله. ال‌نینو در برخی جاها افزایش دما و کاهش بارش دارد. در آفریقا که کشت دیم دارند، کشاورزان از بین می‌روند، مردم می‌توانند از گرسنگی بمیرند. کشورهای در حال توسعه می‌توانند سیل داشته باشند. بحث مطرحی است، اما نحوه‌ای که در ایران مطرح شده جالب است. یکهو این قضیه رسانه‌ای شده، وحشتی ایجاد شده. اظهارنظرها غیرکارشناسی است.

وزارت نیرو به ٢٢ سازمان اعلام هشدار کرده. رییس سازمان محیط زیست هم اعلام کرده باید از این فرصت استفاده کنیم.

اینکه برای آماده‌باش چه کار می‌کنیم مهم است. از آن طرف هم باید به مردم القا نکنیم که با بارش قرار است مشکلات حل شود. ما آنقدر کمبود داریم که با یک سال و دو سال بارش مشکل‌مان حل نمی‌شود. مشکل دیگری که هست امیدواریم پدیده دیگری که داریم مدیریت بحران‌مان است به جای مدیریت پیشگیری از کم‌آبی و خشکسالی همه توجه‌مان نرود سراغ ال‌نینو. بعد از هر بحران تا شش ماه وقت داریم هنوز حافظه‌ها کمک می‌کند که در آن یک سری تغییرات ایجاد کنیم و پاسخ بگیریم. دریاچه ارومیه وضعش خراب است، همه می‌رویم سمت آن، فردا گردوغبار اهواز است می‌رویم سمت آن. آمادگی ایجاد کردن و هشدار دادن خوب است، رعب و وحشت ایجاد کردن و کار جدی نکردن بد است.راه‌حل بحران آب مهاجرت نیست

یعنی با دو سال بارش هم مشکل بی‌آبی‌مان حل نمی‌شود؟

بحث این است که با بارش‌های خوب، به خصوص برف ممکن است برخی مخزن‌های‌مان پر شود اما تقاضای‌مان بالاست. تغذیه آبخوان‌های‌مان را که فاجعه پنهانی است باید درنظر بگیریم. بحث آبخوان‌ها در میان مباحث منابع آب و محیط زیست وضعش از همه بدتر است، چون نمی‌بینیمش و پنهان است. برایش کاری نکردیم و راجع به آن صحبت نمی‌شود. وضعش دارد بدتر می‌شود. این فاجعه ملی است که به آن نپرداختیم. سال‌های سال طول می‌کشد تا اصلاحش کنیم.

اگر بخواهید از بین ده‌ها مشکلی که در خصوص آب و منابع آب داریم، یک نمونه را پررنگ کنید که زودتر از بقیه مورد بررسی قرار گیرد، کدام است؟

اینطوری نباید نگاه کنیم. همه‌شان وضع‌شان خراب است و سیستم‌شان به هم پیوسته است. آب زیرزمینی روی آب سطحی تاثیر دارد. ارتباط‌شان تنگاتنگ است. ولی ما بحث آب زیرزمینی را باید جدی بگیریم و رویش کار کنیم. اما باید بازهم اشاره کنم که داشتن خودکفایی غذایی یک توهم است، امکانش وجود ندارد، اگر هم بتوانیم منابع آب‌مان را از بین می‌بریم. این سیاست نمی‌تواند سیاست پایداری باشد. اینکه به جای خودکفایی بگوییم امنیت، این تحول مثبتی است. شاید پذیرفتند که خودکفا نمی‌شویم. مساله‌ای که داریم این است که باید دنبال امنیت انسانی باشیم. زیرمجموعه‌اش می‌شود امنیت غذایی، سیاسی، انرژی، آبی و اجتماعی. اینها در کنار هم‌هستند؛ نمی‌توانیم یکی را ایجاد کنیم یکی را از بین ببریم. اگر به خاطر امنیت غذایی، امنیت آبی را به خطر بیندازیم، کمکی به مردم نکرده‌ایم. نگرش توسعه پایدار باید به همه‌چیز فکر کند، نه شاخص‌های اقتصادی صرف. اگر اینها را منفک کنیم، می‌شود همین عملکردی که الان داشتیم؛ کشاورزی‌مان از آب‌مان جدا عمل می‌کند و نتیجه می‌شود همین چیزی که داریم می‌بینیم.

جمله‌های کلیدی ١

نمی توانیم انگشت اتهام را به سوی یک نفر، یک وزیر یا یک دولت نشانه بگیریم

سدزدگی بد است، ما دچار سدزدگی شده‌ایم

اجماعی برای ریشه مشکل آب وجود ندارد

کشاورزی باید صنعتی شود، نه تعطیل

هیچ کاری برای مکانیسم‌های آبی نکردیم

سد، انتقال آب و آب‌شیرین‌کن منجی بحران آب نیستند

زمانی صحبت کردن از آب، سیاسی بود الان به خاطر بحران‌ آب، راحت‌حرف می‌زنیم.

نگوییم بحران خشکسالی، بگوییم فرصت خشکسالی

جمله‌های کلیدی ٢

جایگزینی امنیت به جای خودکفایی درست است

شرایط موجود، محصول سال‌ها تفکر و ساختار نظام مدیریتی و درک غلط بوده

ما احساساتی‌ایم، یا عاشق یک چیزی هستیم یا از آن متنفریم. ده سال پیش عاشق سدها بودیم، الان ازش تنفر داریم

اگر بخواهیم غیراحساسی نگاه کنیم، ذات سد، انتقال آب و آب شیرین کردن بد نیست، اما نگاه به آنها به عنوان منجیان مشکلات منابع آب، نگاه غلطی است

امنیت غذایی را می‌توان از دیپلماسی خوب یا با تبادل بعضی از کالاهای اساسی هم تامین کرد

منبع: اعتماد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۴ ، ۰۸:۱۸
پیمان صاحبی
زیست بوم: بیماری به جان جنگل‌های شمال و بلوط‌های زاگرس افتاده است. «آتشک» شمشادهای شمال را آلوده کرده و بیماری خشکیدگی بلوط‌ها رمق جنگل‌های زاگرسی را گرفته و چند سالی می‌شود، بیماری درحال پیشرفت است تا جایی که به گفته قائم‌مقام سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، دوسوم جنگل‌های شمشاد در شمال کشور و ١,٤‌میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرسی گرفتار بیماری هستند.خشکیدگی بلوط جنگل‌های زاگرسی در ١,٤‌میلیون هکتار

ناصر مقدسی با بیان این‌که آمارها نشان می‌دهد در تابستان‌ سال ٢٠١٢ خشکیدگی شمشادها بر اثر بیماری آتشک در جنگل‌های خزری واقع در شمال ایران گزارش شد، افزود: بیماری آتشک شمشاد از شمال غرب به سمت شمال شرقی گسترش یافت و تا ‌سال ٢٠١٤ حدود ٥٧‌هزار هکتار از جنگل‌های شمشاد را آلوده کرد که این میزان حدود دوسوم جنگل‌های شمشاد در شمال کشور است.

او در نشست افتتاحیه پروژه بین‌المللی تقویت سازگاری جنگل‌های زاگرس در مقابل بیماری خشکیدگی بلوط و جنگل‌های خزری در مقابل بیماری آتشک شمشاد، گفت: براساس آمار سازمان جنگل‌ها، بیماری خشکیدگی بلوط در زاگرس نخستین‌بار در ‌سال ٢٠٠٩ توسط ادارات منابع طبیعی فارس و ایلام گزارش شد و پس از آن از سایر استان‌های زاگرسی نیز گزارش‌هایی در این خصوص اعلام شد. مقدسی ادامه داد: وسعت مناطق آلوده در زاگرس حدود ١.٤‌میلیون هکتار است که به علت عدم وجود یک برنامه جامع جهت مقابله با پدیده خشکیدگی بلوط تبدیل به یک مشکل منطقه‌ای شده است.
قائم‌مقام سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور گفت: دولت در همین راستا از طریق وزارت جهاد کشاورزی و سازمان فائو درخواست کمک فنی جهت مقابله با خشکیدگی بلوط و آتشک شمشاد در شمال کشور را در قالب یک پروژه اضطراری اعلام کرد. او درباره این همکاری توضیح داد: همکاری‌های مشترک فنی سازمان خواروبار جهانی ملل متحد (فائو) و ایران در زمینه مقابله با خشکیدگی جنگل‌های بلوط و شمشاد با تخصیص اعتبار ٣٦٠‌هزار دلاری از سوی سازمان فائو به مدت ١٨ ماه آغاز شد. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان جنگل‌ها، مقدسی یادآوری کرد: براساس برنامه تعیین شده، این پروژه ١٨ ماهه باید تا ٢٣ مهر‌ سال آینده (١٥ اکتبر ٢٠١٦) به پایان برسد.
او با بیان این‌که جنگل‌ها مهم‌ترین منبع حفاظت‌کننده کره زمین هستند که عنصر اصلی زیست‌محیطی به شمار می‌رود، اضافه کرد: همچنین بهداشت جنگل را به صورت جامع برای مقابله با بیماری و آفات باید مورد توجه قرار دهیم. او گفت: بحث بیماری در جنگل‌ها بحث پیچیده‌ای است که به عوامل گوناگون وابسته است؛ در همین راستا برای عملیاتی کردن این پروژه می‌خواهیم ٤ فعالیت «پایش، پیش‌بینی، برنامه‌ریزی و اجرای برنامه‌ها» را انجام دهیم.
 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۰۸:۴۶
پیمان صاحبی
زیست بوم: مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: مردم حساسیت و مطالبه گری لازم در مورد مسایل زیست محیطی را ندارند.
محمد درویش در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا در بیست ویکمین نمایشگاه مطبوعات در ارتباط با میزان حساسیت مردم نسبت به مسائل زیست محیطی گفت: یکی از مشکلات کلیدی کشور ما در حوزه محیط‌زیست این است که مردم در ارتباط با مطالبات محیط‌زیستی از آگاهی لازم برخوردار نیستند. تلاش ما در سازمان حفاظت محیط‌زیست این است که به سمت افزایش آگاهی پایدار مردم در حوزه محیط زیست برویم، از همین رو از مهد‌کودک‌ها فعالیت خود را آغاز کرده‌ایم.چرا مردم نسبت به خشک شدن دریاچه ارومیه حساسیت لازم را ندارند؟!

وی ادامه داد: برای نمونه در روزهای گذشته نخستین دوره آموزشی فارغ‌التحصیلان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی که قرار است؛ مربی مهدکودک‌ها باشند؛ آغاز شده است تا بتوانند به کودکان مهدکودکی آموزش‌های لازم را بدهند.

درویش توضیح داد: اگر ما می‌بینیم که فجایع بزرگ زیست محیطی همچون خشک شدن دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین رخداد بیابان‌زایی کره‌زمین در ایران حساسیت زیادی ایجاد نمی‌کند یا آنکه جلگه‌ خوزستان وتالاب بختگان خشک می‌شود و مردم یک صدم از حساسیتی که روی موضوعات دیگر مانند تحریم خودرو دارند را نشان نمی‌دهد؛ به این معناست که متخصصان، مدیران، رسانه‌ها، آموزش وپرورش و وزارت علوم در این حوزه کم‌کاری کرده اند.

مدیرکل دفتر آموزش ومشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط ‌زیست افزود: یک برنامه طنز کودک در یکی از شبکه‌ها جنجال و حساسیت بزرگی را در آذربایجان به راه انداخت و تمام مردم و نخبگان به خاطر آن به میدان آمدند، اما یکصدم این حساسیت را برای خشک شدن دریاچه ارومیه که تمدن آذربایجان را به مخاطره انداخته و تمام چاه‌ها و رودخانه‌های این منطقه را خشک کرده ونیم میلیون هکتار کویر ایجاد کرده است، نمی‌بینیم. آیا خطر خشکی دریاچه ارومیه بزرگتر است یا خطر این برنامه طنز؟ من نمی‌گویم با آن نباید برخورد شود بلکه حتما باید با این مسئله برخورد شود، اما آیا مردم اولویت‌های خودشان را به درستی شناسایی کرده‌اند؟

منبع: ایلنا


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۰۸:۴۴
پیمان صاحبی
زیست بوم: "پی ام سی" ، نام طرحی است که از سوی وزارت بهداشت و با همکاری سازمان جهاد کشاورزی برای بررسی وجود سموم در محصولات پر مصرف کشاورزی اجرا شد. نتایج اما، نگران کننده بود: 7 محصول پر مصرف کشاورزی، آلودگی بالایی دارند. با این حال، وزارت کشاورزی می گوید 90 درصد میوه ها و سبزی ها، سالم اند و مشکلی ندارند.
عصر ایران - "پی ام سی" ، نام طرحی است که از سوی وزارت بهداشت و با همکاری سازمان جهاد کشاورزی برای بررسی وجود سموم در محصولات پر مصرف کشاورزی اجرا شد. نتایج اما، نگران کننده بود: 7 محصول پر مصرف کشاورزی، آلودگی بالایی دارند و این ، خطر بزرگی است که 80 میلیون ایرانی را تهدید می کند.
مطابق این بررسی ها 10 درصد از نمونه های مورد آزمایش از نظر باقیمانده سموم کشاورزی بالاتر از حد مجاز شناسایی شدند . هرچند که رئیس سازمان حفظ نباتات به روند اجرایی این آزمایش ها انتفاداتی وارد کرده است ولی موضع آنقدر مهم بوده که سازمان تعزیرات حکومتی نیز خواستار تشکیل جلسه ای به منظور بررسی این موضع شده و از تمامی مسئولان مرتبط خواسته شده تا به منظور رفع مشکل در این جلسه شرکت کنند.
آن طور که دکتر حسین رستگار رییس آزمایشگاه مرجع سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت در گفت و گو با عصر ایران می گوید طرح کنترل و نظارت بر سموم باقیمانده در محصولات کشاورزی در سطح بازار مصرف با همکاری وزارت جهاد کشاورزی در حال پیگیری است.وجود بیش از حد سموم کشاورزی در 7 محصول پر مصرف (+اسامی)

وی ادامه داد: طبق بررسی های انجام شده در حال حاضر مصرف بیش ار حد سموم مجاز و همچنین استفاده از سموم قاچاق در برخی از مزارع وجود دارد که ضرورت نظارت و کنترل این آفت کش ها را به عنوان اولویت مهم وزارت بهداشت و جهاد کشاورزی قرار داده است.

به گفته وی بیشترین تمرکز در اجرای این طرح بر فرآورده های زراعی و باغی پر مصرف مانند سیب درختی، سیب زمینی ، خیار ، گوجه فرنگی ، کاهو و برنج بوده است.

وزارت بهداشت : 7 محصول آزمایش شده بالاتر از میزان مجاز سموم داشتند
دکتر هدایت حسینی مدیر کل نظارت بر فرآورده های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو در گفت و گو با عصر ایران توضیح داد: از سال 93 و در راستای اجرای ماده 37 قانون برنامه پنجم اجرای طرحی تحت عنوان پایش باقیمانده سموم کشاورزی و آفت کش ها در وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو برنامه ریزی شد که در این راستا 7 محصول پر مصرف با همکاری جهاد کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت.
وی در مورد اسامی این محصولات گفت: در این طرح 4 محصول شامل خیار ، گوجه فرنگی ، سیب درختی و برنج از نظر آفت کش ها و باقیمانده سموم و 3 محصول سیب زمینی، پیاز و کاهو از نظر باقیمانده کودهای شیمایی شامل نیترات و فلزات سنگین مورد بررسی قرار گرفت که مطابق این بررسی ها 10 درصد از نمونه های مورد آزمایش از نظر باقیمانده سموم کشاورزی بالاتر از حد معمول بوده است.
دکتر حسینی ادامه داد: از نمونه های مورد ارزیابی در این محصولات کمترین عدم انطباق با استاندار های لازم در برنج با زیر 2 درصد و بیشترین مورد در سیب درختی با 10 درصد دیده شد.
وی ادامه داد: گوجه فرنگی و خیار نیز به ترتیب بعد از سیب درختی بالاترین سموم باقیمانده در خود را دارا بوده اند.
دکتر حسینی در مورد چگونگی نحوه اجرای این طرح گفت: طرح پایش محصولات کشاورزی با همکاری وزارت جهاد کشاورزی برنامه ریزی شد و انتخاب این محصولات نیز به دلیل بالا بودن میزان مصرف آنها در جامعه انجام گرفت.
وی ادامه داد: برای اینکه بررسی دقیق و کشوری در این طرح داشته باشیم این آزمون در 10 قطب کشوری انجام شد و در مجموع 5760 نمونه آزمایش در 4 محصول خیار، گوجه فرنگی، سیب درختی و برنج در زمینه پایش کودهای شیمایی و 1800 نمونه آزمایش در مورد 3 محصول سیب زمینی ، پیاز و کاهو انجام گرفت .
مدیر کل نظارت بر فرآورده های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و دارو با اشاره به اجرای فاز جدید این طرح با افزایش محصولات مورد آزمایش خاطر نشان کرد: در برنامه جدید در سال 94 ، هجده محصول مورد بررسی قرار می گیرد . همچنین نمونه های مورد آزمایش نیز از 7560 نمونه در سال گذشته به 11 هزار و 280 نمونه افزایش خواهد یافت.وجود بیش از حد سموم کشاورزی در 7 محصول پر مصرف (+اسامی)

واکنش سازمان حفظ نباتات: برخی از آزمایش های وزات بهداشت دارای ایراداتی است/ در حال بررسی هستیم
دکتر محمد علی باغستانی رییس سازمان حفظ نباتات کشور در واکنش به مطالب مطرح شده از سوی وزارت بهداشت مبنی بر باقیمانده سموم کشاورزی در 7 محصول پر مصرف باغی و زراعی شامل خیار ، گوجه فرنگی ، سیب درختی ، سیب زمینی ، کاهو ، پیاز و برنج برخی از آزمایش های انجام شده از سوی وزارت بهداشت را نادرست دانسته و در ادامه به ضرورت حمایت دولت و اختصاص بوجه مناسب در زمینه مبارزه با سموم و آفت کش های غیر مجاز در محصولات کشاورزی تاکید کرد.

دکتر باغستانی در گفت و گو با عصر ایران میزان مصرف سموم کشاورزی در کشور را کمتر از میانگین جهانی ذکر کرد و گفت: میزان مصرف سموم در محصولات کشاورزی در کشور 50 تا 60 درصد متوسط دنیاست.
وی با اشاره به آزمایش های انجام شده از سوی وزارت بهداشت در زمینه پایش سموم در محصولات کشاورزی برخی از نتایج این آزمایش ها را غیر واقعی خواند و گفت: وزارت بهداشت طرحی را مبنی بر پایش 7 محصول انجام داد که این اقدام دارای مشکلاتی بود.
وی در مورد مشکلات این آزمایش هاگفت: برای چنین کاری نمی توان جزیره ای عمل کرد بلکه باید دو سازمان در کنار یکدیگر اقدام به نمونه برداری کنند همچنین سمومی در این آزمایش ها عنوان شده است که اصلا امکان استفاده در محصول ذکر شده را ندارد.
وی ادامه داد: به طور مثال وزارت بهداشت در پایش خود سم کنه کش را در محصول برنج تشخیص داده است این در حالی است که در هیچ جای کشور از این نوع سم در برنج استفاده نمی شود.
وی ادامه داد: در زمینه نمونه برداری نیز کارشناسان وزارت بهداشت هیچگونه نمونه برداری از مزارع نکرده اند بلکه نمونه برداری از بازار انجام شده و بنابراین منشاء این محصول خصوصا در مورد برنج مشخص نیست.
وی ادامه داد: در مورد دیگر سم علف کش را در سیب درختی تشخیص داده اند در حالیکه اگر علف کش را به درخت بزنیم درخت خشک می شود.دکتر باغستانی خاطر نشان کرد: پیشنهاد ما برای اینگونه آزمایشات نمونه برداری در کنار کارشناسان جهاد کشاورزی است.
رییس سازمان حفظ نباتات کشور در ادامه با اشاره به اقدامات انجام شده در زمینه ترویج شیوه های مبارزه بیولوژیک گفت: در سال گذسته در این زمینه و خصوصا در بحث گندم اقدامات موثری انجام شد و حتی با شناسایی کانون های اصلی اقدام به حذف محصولات پر خطر کردیم.
مبارزه بیولوژیک ، لنگ پول
دکتر باغستانی در ادامه سلامت موارد غذایی را از مزرعه تا سفره ذکر کرد و گفت: باید به مبحث سلامت اهمیت ویژه ای داده و لذا از اعتباراتی که در زمینه یارانه سلامت ارائه می شود کمکی هم به سازمان حفظ نباتات شود زیرا ما به شدت علاقمند هستیم تا فعالیت های خود را افزایش دهیم ولی اعتبار نداریم زیرا تمامی یارانه بخش سلامت در اختیار وزرات بهداشت قرار گرفته است.
وجود بیش از حد سموم کشاورزی در 7 محصول پر مصرف (+اسامی)
وی گفت: اینکه آزمایشگاه های مجهز برای پایش محصولات کشاورزی تاسیس شود بد نیست ولی اینکه از اصل موضوع که مبارزه با آفت ها و سموم غیر مجاز و استفاده از روش های غیر شمیایی است غافل شویم امری پسندیده نیست زیرا هر جا که بحث مبارزه بیولوژیک مطرح است یک پای مهم آن دولت است و لذا اعتقاد داریم برای حفظ امنیت سفر های غذایی باید بخشی از یارانه سلامت در بخش کشاورزی نیز هزینه شود.
وی ادامه داد: مبارزه با آفت ها از طریق روش های غیر شیمایی هزینه های بالایی برای کشاورز دارد و لذا اگر می خواهیم استفاده از روش های شمایی را حذف کنیم باید در این زمینه یارانه بدهیم .
وزارت بهداشت به وظیفه خود در زمینه امحاء محصولات آلوده عمل کند
رییس سازمان حفظ نباتات در ادامه با اشاره به ماده 28 قانون حفظ نباتات در زمینه امحاء محصولات غیر مجاز گفت: مطابق این ماده اگر محصولی سموم درون آن از حد مجاز بالاتر باشد وزارت بهداشت موظف است با همکاری شهر داری ها آن محصول را امحاء کرده و از توزیع آن نیز جلوگیری کند که اگر این اقدام صورت می گرفت فردی که مرتکب تخلف شده بود حتما برای جلوگیری از تکرار و اخذ آموزش های لازم در کلاس های آموزشی ما شرکت می کرد.وجود بیش از حد سموم کشاورزی در 7 محصول پر مصرف (+اسامی)

وی ادامه داد: هم اکنون کلاس های آموزشی ما در سراسر کشور برای کشاورزان برقرار است ولی از این کلاس ها استقبالی نمی شود زیرا کشاورزان می گویند که فرقی بین محصول ارگانیک و محصولی که با سم پاشی شیمایی تولید می شود در بازار وجود ندارد و لذا عملا صحبت های کارشناسان ما نیز جدی گرفته نمی شود.

90 درصد از محصولات کشاورزی سالم است
رئیس سازمان حفظ نباتات در ادامه با بیان اینکه در 16 میلیون هکتار از زمین های کشاورزی کشور مبارزه شیمایی با آفت ها انجام می شود خاطر نشان کرد: مطابق اظهارات وزارت بهداشت تنها 10 درصد از محصولات تولیدی دارای مشکل بوده اند در حالیکه 90 درصد محصولات سالم هستند که البته در آن 10 درصد اعلامی نیز ما مشکلاتی را در انجام آزمایش ها شاهد هستیم. به طور مثال وزارت بهداشت عنوان کرده در سیب درختی سمی را رویت کرده که این سم مربوط به مرکبات است و این در حالی است که این سم در دنیا علاوه بر مرکبات برای سیب درختی نیز استفاده می شود و حال چون این سم در سیب دیده شده می گویند غیر مجاز است .
وی ادامه داد: 30 درصد موارد از 10 درصدی که وزارت بهداشت دارای مشکل اعلام کرده مربوط به اینگونه موارد است.
دکتر باغستانی در مورد استفاده از سموم قاچاق نیز گفت: 5 تا 10 درصد سموم مورد استفاده قاچاق است که ما نیز در این موارد دغدغه داریم و از آنجایی که متولی مبارزه با قاچاق در کشور ستادمبارزه با قاچاق کالا و ارز است لذا در این مورد نیز مکاتباتی با این سازمان داشته ایم.
وزارت بهداشت: امکان ردیابی محصول مقدور نیست چگونه امحاء کنیم؟
اظهارات رئیس سازمان امور اراضی در رابطه با لزوم امحاء محصولات دارای مشکل را با دکتر حسینی مدیر کل نظارت بر فرآورده های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت در میان گذاشتیم وی در رابطه با عدم امحاء محصولات کشاورزی دارای مشکل از سوی وزارت بهداشت گفت: به دلیل اینکه در کشور امکان رد یابی محصولات کشاورزی وجود ندارد لذا امکان شناسایی سر منشاء برای امحاء محصولات دارای مشکل نیز وجود ندارد. ضمن اینکه در هیچ جای دنیا کسی با محصول نهایی مبارزه نمی کند و معمولا از منبع تولید، اصلاحات لازم انجام می شود.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا وزارت بهداشت در آزمایش های خود از مزارع برای نمونه برداری استفاده نمی کند تا مشکل سر منشاء حل شود گفت: امکان چنین کاری برای وزارت بهداشت میسر نیست زیرا مطابق آمار وزارت جهاد کشاورزی 100 میلیون تن محصولات کشاورزی در کشور تولید می شوند که اگر ما تمامی امکانات خود را هم بسیج کنیم باز نمی توانیم چنین کاری را انجام دهیم و بنابر این ما از سیستم رندوم چک و آن هم از سطح بازار های میوه و تره بار استفاده می کنیم .
دکتر حسینی ادامه داد: در برنامه پایش امسال بر روی نظام رد گیری محصولات کشاورزی متمر کز شده ایم و از وزارت جهاد کشاورزی نیز در خواست داریم تا فرایندی را تعریف و اجرایی کند تا محصولات کشاورزی قابلیت رد یابی داشته باشند
وی در مورد اینکه سازمان حفظ نباتات استفاده از برخی سموم را که آزمایش های وزارت بهداشت وجود آنها را در محصول تشخیص داده رد کرده و دارای اشکال می داند گفت: این سموم در آزمایش ها مشخص شده است حال اگر سم علف کش در سیب درختی یافته می شود یکی از دلایل آن می تواند ناشی از عدم آگاهی کشاورز در استفاده از سم باشد .
وجود بیش از حد سموم کشاورزی در 7 محصول پر مصرف (+اسامی)
حتما میوه ها را کاملا شسته و پوست آن را بگیرید
مدیر کل نظارت بر فرآورده های غذایی و آشامیدنی سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت در پایان با تاکید بر شستشوی دقیق میوه ها و سبزیجان و پوست کندن آن در زمان استفاده گفت: علاوه بر اینکه شستشوی خوب می تواند بخشی از سموم محصول را از بین ببرد پوست گرفتن آن در زمان مصرف باید حتما انجام شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۴ ، ۰۸:۴۰
پیمان صاحبی
زیست بوم: " ال نینو "، قدرتمندترین چرخه‌ آب و هوایی 65 سال گذشته ، پدیده ای است که در اقیانوس آرام شکل می گیرد و به علت گردش امواج میانی روی تمام نقاط زمین از جمله ایران تاثیر می گذارد، البته این تاثیر غیر مستقیم است.
نوسان جنوبی یکی از مهمترین و شاخص ترین رویداد هایی است که منجر به ظهور نا بهنجاری های بزرگ آب و هوایی در بسیاری از نقاط جهان می شود. هواشناسان و اقیانوس شناسان جهان در سال های اخیر مطالعات زیاد و دقیقی در مورد مکانیزم ایجاد ال نینو و تاثیرات متقابل جو و اقیانوس انجام داده اند ، بویژه مطالعات گسترده ای در ارتباط با ناموزونی دما در سطح دریا و نوسانات فشار جو در سال هایی که ال نینو رخ می دهد انجام گرفته است ، مجموعه این تغییرات را بنام نوسانات جنوبی می نامند که با کلمه اختصاری ENSO) ElNino Southern Oscillation )یعنی ترکیبی از دو کلمه ال نینو و نوسانات جنوبی است بکار می رود .ال نینو


برای نخستین بار واکر (1932) و بلیس (1937) بر وجود نوسانی در فشار سطح و در مقیاس جهانی اشاره کردند و آن را نوسان جنوبی SO نامیدند . بدین سان SOیک الگوی ارتباط از راه دور جهانی در اتمسفر است و به دلیل تمیز آن از سایر الگوهای ارتباط از راه دور ( بویژه نوسانات اطلس شمالی و آرام شمالی ) جنوبی نامیده شده است .

مراکز عمل SO توسط یک گردش مداری شرق به غرب در امتداد صفحه استوا همراه با صعود هوا در غرب اقیانوس آرام و نزول هوا در شرق اقیانوس آرام به یکدیگر مربوط می شود و به این ترتیب گردش شکل می گیرد که توسط بژرگنس (1969) گردش واکر نامیده شد . ال نینو مولفه اقیانوسی ENSO است و با دگرگونی های بزرگ در دماهای سطح دریا در منطقه آرام حاره ای پدیدار می شود.
مشخصات ال نینو :
در طول پدیده ال نینو باد ها در استوا بر روی اقیانوس از غرب به شرق می وزند . این بادها در سطح آب اقیانوس جابجا شده و آبهای گرم سطح اقیانوس را که بوسیله خورشید در مناطق گرمسیری حرارت دیده اند ، به سواحل غربی شمال و جنوب قاره آمریکا می آورد . به دنبال آبهای گرم ، بارندگی نیز به سمت مشرق متمایل می شود ، به همراه سیل در پرو و خشکسالی در اندونزی و استرالیا .
نشانه کلیدی ال نینو ، افزایش دمای غیر عادی در امتداد و هر دو طرف خط استوا در اقیانوس آرام مرکزی و شرقی است . این جریان هر چند سال یکبار با یک گرمایش عظیم و غیر معمول همراه می شود . بطوری که در این حال دماهای سطح دریا حداقل برای چند ماه پیاپی در 3 تا 5 محل ساحلی بالای حد نرمال می رود . و در پی آن دمای سطح دریا برای یک سال و یا حتی بیشتر بصورت غیر عادی باقی می ماند و برای برگشت به شرایط عادی منطقه ، حداقل تا ژانویه یا مارس آینده زمان لازم است .
ال نینو اصولاً تغییراتی در موقعیت تندبادها بوجود آورده و موجب پدید آمدن رفتارهای آب و هوایی غیر معمول در کره زمین می گردد . تغییرات در تند بادها که توسط ENSO صورت می گیرد بر آب و هوا نه تنها در شمال و جنوب قاره آمریکا بلکه در نقاط دوردستی همچون آفریقا و نواحی جنوبگان تاثیر می گذارد .
در حالت عادی آب و هوای نواحی گرمسیری منطقه غرب دارای دمای بیشتر از 10 درجه سانتیگراد نسبت به سواحل شرق پرو و اکوادور می باشد . فشار هوا در بالای آب های گرم کاملاً پایین است.
هوای مرطوب برخاسته از منطقه باعث تشکیل ابر های سنگین و بارانهای شدیدی مشابه بارانهای جنوب شرق آسیا ، گینه نو و شمال استرالیا می شود. که نهایتاًمنجر به افزایش بارندگی در مناطق جنوبی آمریکا و پرو و خشکسالی در قسمت غربی اقیانوس آرام که استرالیا و کشور های مجاور را نیز تحت تاثیر قرار می دهد ، می گردد . در طی یک رویداد ال نینو نابهنجاری های دمای سطح دریا ، سطحی به وسعت 5 میلیون کیلومتر مربع را در طی مراحل انتقال تا تکامل پوشش می دهد .پدیده


دلایل وقوع ال نینو :
گردش واکر : این گردش یک گردش اتمسفری ، در صفحه ای عمود بر استوا می باشد که با صعود هوا در غرب آرام استوایی و نزول هوا در شرق آرام استوایی شکل می گیرد و همراه با آن بادهای سطحی شرقی و بادهای غربی فوقانی به موازات استوا در سطح وسیعی از حوضه آرام استوایی ایجاد می شود . در واقع گردش واکر اتمسفر ، به گرادیان دمای سطح دریا در طول استوا ، میان دماهای بالا در غرب آرام استوایی و دماهای پایین در شرق آرام استوایی می باشد و قویاً در ارتباط با رویداد ENSO است .
حال این گرادیان دما در سطح دریا چگونه شکل می گیرد ؟

در شرایط عادی منطقه ، در غرب آرام حاره ای به واسطه بادهای تجارتی جنوب شرقی نسبتاً آرام ، گرایش حاصل از تشعشع خورشیدی موجب گرم شدن آبهای اقیانوس می شود .
به طور همزمان بادهای تجارتی جنوب شرقی موجب فرا رفت آبهای گرم به سمت غرب می شوند . بنابراین در غرب آرام حاره ای یک انباشتگی از آبهای با دما های بالا بوجود می آید و تراز دریا در این منطقه بالا است . حال به دلیل تنش باد شرقی در آرام استوایی حرکتی به سمت قطب در لایه اکمن اقیانوسی ایجاد می شود و در پی آن به دلیل پیوستگی ، فراجهندگی آب سرد در نواحی مرکزی و شرقی آرام استوایی به وجود می آید که این علتی بر وجود زبانه آب خنک در نواحـــــی مــرکزی و شرقی آرام استوایی می باشد .
بدین ترتیب در شرایط عادی منطقه ، در غرب آرام استوایی آبهای سطحی با دماهای بالا و در مرکز و شرق آرام استوایی ، زبانه ای از آبهای سطحی با دماهای پایین وجود دارد . حال در نواحی استوایی توزیع فعالیتهای همرفتی قوی در اتمسفر به میزان زیادی به همگرایی بادهای تجارتی و دمای سطح دریا بستگی دارد به طوری که منطقه همگرایی درون حاره ای (ITCZ - Inter Tropical Convergence Zone) و منطقه همگرایی آرام جنوبی (SPCZ - South Pacific Convergence Zone) بر روی مناطقی واقع شده اند که دارای آب های سطحی با دمای بالاتر از 27 درجه سانتیگراد می باشند .
بنابراین در غرب آرام استوایی توسط بادهای تجارتی همگرایی و در نتیجه صعود هوای گرم و مرطوب اتفاق می افتد و به دنبال آن در اثر فعالیتهای همرفتی و بارندگی ، گرمای نهان به طور گسترده ای در اتمسفر فوقانی آزاد می شود و در این حال زمینه ای مساعد جهت یک شارش برگشتی به سمت شرق و به موازات استوا در اتمسفر فوقانی پدید می آید و در پی آن هوای خشک در شرق آرام استوایی نزول می کند .
بنابراین در شرق آرام استوایی ناحیه پر فشار سطحی و در غرب آرام استوایی ناحیه کم فشار سطحی شکل میگیرد و به دلیل گرادیان فشار به وجود آمده ، حرکتی از شرق به غرب در سطح و موازات استوا ایجاد شده و بدین سان گردش واکر که حاصل گرمایش آدیاباتیک در نواحی استوایی است شکل می گیرد . همراه با بادهای تجاری جنوب شرقی قوی، گردش واکر شدت می یابد اما قدرت گردش واکر با دمای سطح دریا در شرق آرام استوایی نیز در ارتباط است به این ترتیب زمانی که دماهای سطحی دریا در شرق آرام استوایی پایین تر از حد نرمال است (شرایط عکس ال نینو که لانینا نام گرفته است ) بادهای تجاری و گردش واکر در قویترین وضعیت خود قرار دارند .پدیده


تحت این شرایط ، شرق استرالیا ، اندونزی و هندوستان از هوایی مرطوب و باران زا برخوردارند و شرق آرام استوایی هوای خشک حاکم است واین شرایط عادی منطقه می باشد . اما زمان وقوع رویداد ENSO یعنی شرایط غیر عادی منطقه ، زمانی است که گردش واکر ضعیف شده و به دنبال آن هوای خشک و کم باران حاکم می شود.

راههای مشاهده ، ثبت و اندزه گیری :


نوسان جنوبی یک رفتار الاکلنگی در تودة اتمسفری است که مستلزم تبادل هوا میان دو نیمکره شرقی و غربی بوده و در عرضهای جغرافیایی حاره ای و جنب حاره ای متمرکز می باشد . مراکز عمل آن اطراف اندونزی و شرق آرام جنوبی در بخش حاره ای است . زمانی که فشارهای سطح در شرق آرام جنوبی حاره ای (تاهیتی در 17 درجه جنوبی و 150 درجه غربی ) بالای نرمال است در بیشتر نواحی غرب آرام جنوب حاره ای (داروین در 12 درجه جنوبی و 130 درجه شرقی ) فشارهای سطح زیر حد نرمال است، که این فاز سرد نوسان جنوبی نام گرفته و با پدیده لانینا (عکس ال نینو ) همراه است .
در این حالت دماهای سطح دریا در شرق آرام جنوبی حاره ای پائین تر از نرمال است و بادهای تجارتی و گردش واکر در قویترین وضعیت خود قرار دارند . اما زمانی که فشارهای سطح در شرق آرام جنوبی حاره ای پائین تر از نرمال است در اکثر نواحی غرب آرام جنوبی حاره ای فشار های سطح بالاتر از نرمال است و این شرایط فاز گرم نوسان جنوبی نام گرفته و در اکثر مواقع با پدیده ال نینو همراه است . با اندازه گیری فشارهای سطح در حوزة آرام جنوبی حاره ای یک شاخص اتمسفری (Southern Oscillation Index-SOI) برای نوسان جنوبی به صورت زیر تعریف شده است:
اگر فشار تاهیتی منهای فشار داروین عددی مثبت شود شرایط غیر ال نینو است و اگر فشار تاهیتی منهای فشار داروین عددی منفی شود شرایط ال نینو برقرار است .
به طور کلی مدارکی قوی وجود دارد دال بر اینکه یک گرمایش کلی در اتمسفر جهانی در حدود چند ماه بعد از یک رویداد قوی ال نینو به وجود می آید . بر این اساس پروفسور ویرتکی از دانشگاه هاوایی در سال 1985 پیشنهاد نمود که مقیاس زمانی برای وقوع رویداد ال نینو بایستی با محاسبه زمان لازم برای اندوختن آب گرم در مناطق حاره ای جهت شارژ سیستم تعیین شود زیرا به هنگام ظهور ال نینو حرارتی شارژ شده به سمت عرض های جغرافیایی بالا و نیز به داخل اتمسفر آزاد می شود .
در طول مرحله تکامل ، یک پریشیدگی به شکل منبع حرارتی در غرب آرام استوایی ایجاد می شود و این منبع حرارتی یک سلسله رویدادهایی را ایجاد می نماید و سرانجام شرایط غیر ال نینو در منطقه حاکم می شود .
برای گرد آوری داده های لازم NOAA از یک شبکه چند شناوری استفاده می کنند که دما و جریان ها و بادهای خطوط استوایی را اندازه گیری می کند . این شناورها به طور روزانه داده میفرستند که بلافاصله در دسترس محققان و پیش بینی کنندگان در سراسر دنیا قرار می گیرد .
در اقیانوس آرام استوایی ، ال نینو به روشهای مختلفی هم چون ماهواره ها ، شناورهای متصل به لنگر گاه ها ، تجزیه و تحلیل سطح دریا و XBT ها ردیابی می شود . بسیاری از این سیستمهای بررسی اقیانوس جزیی از برنامه «اقیانوسهای گرمسیری ـ اتمسفر جهانی » بوده اند و هم اکنون در طرح « سیستم بررسی ENSO » به کار گرفته شده اند.
تاثیر ال نینو بر محیط و زندگی بشر :
همراه با رویداد ال نینو تولیدات بیولوژیکی به دلیل کاهش فرا جهندگی آب سرد در سرتاسر سواحل پرو و اکوادور کاهش می یابد که این سبب مرگ و میر ماهیان و به خصوص ماهی کولی که غذای عمدة پرندگان دریایی است می شود . به دنبال مرگ و میر ماهیان ، میلیونها پرنده دریایی به علت عدم وجود غذای عمدة خود یعنی ماهی کولی در ساحل نابود می شوند که این لطمه اقتصادی جبران نا پذیری را در صنایع ماهیگیری و کود مرغ ( دریایی ) گیری برای کشور های پرو و اکوادور به بار می بارد .
از آسیب های محلی دیگر ، بارندگی های سیل آسا در بخش هایی که به طور معمول لم یزرع سواحل پرو و اکوادور است که سبب ته نشست های گلی و تخریب شالوده این مناطق می شود و در مجموع به دلیل شرایط نا به هنجار به وجود آمده ، پدیده ال نینو در منطقه به عنوان فاجعه طبیعت شناخته شده است .
همچنین این پدیده رابطه ای قوی با خشکسالی در هند ، شرق استرالیا ، مالزی ، اندونزی و کلاً آسیای جنوب شرقی دارد . مثلاً ال نینوی 1983–1982 که شدید ترین رویداد اقلیمی دریایی از این نوع بوده است موجب انقال زنجیره باران های حاره ای به طرف شرق و مرکز اقیانوس آرام گردید . که این مطلب از تفسیر نقشه های ماهواره ای و تشعشعات موج بلند بازتابیده از سطح اقیانوس ثابت شده است . از نتایج این واقعه بارانهای شدید به مقدار 2000 میلیمتر و جاری شدن سیل های مخرب در جنوب اکوادور و شمال شرق پرو می باشد.
اطلاعاتی در مورد واژه ال نینو :

ال نینو لغتی اسپانیولی و به مفهوم پسر بچه و با تعمیم معنا ، کودک مسیح است . علت این نام گذاری به دلیل اعتقادات قلبی و مذهبی سکنه ساحل نشین کشور های اکوادور و پرو است . عبارت ال نینو در اصل به یک جریان گرم و ضعیف سالیانه اطلاق می شود که حدوداً در زمان کریسمس به سمت جنوب در امتداد سواحل پرو و اکوادور جریان می یابد . از این رو کودک مسیح نامیده شده است . لانینا (Lanina) یعنی دختر کوچک و بعضــی مواقع (El-viejo) یا (Anti Elnino ) خوانده می شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۴ ، ۰۸:۳۸
پیمان صاحبی
زیست بوم: چشمه بل یا آن‌طور که د‌‌‌ر زبان محلی می‌گویند‌‌‌، «کانی بل» چند‌‌‌ سالی است بر سر زبان‌هاست. البته مرد‌‌‌مان محلی، یعنی مرد‌‌‌مان منطقه اورامان کرد‌‌‌ستان، هزاران سال است که د‌‌‌ر مجاورت این چشمه زند‌‌‌گی می‌کنند‌‌‌ و با آن پیوند‌‌‌ی مقد‌‌‌س و د‌‌‌یرینه د‌‌‌ارند‌‌‌.
چند‌‌‌ی است موضوع ساخت و آبگیری سازه‌ای به‌نام سد‌‌‌ د‌‌‌اریان، این چشمه شگفت‌انگیز که قابلیت تامین آب شرب شهری با د‌‌‌و میلیون نفر جمعیت را د‌‌‌ارد‌‌‌ را با خطر نابود‌‌‌ی مواجه کرد‌‌‌ه است. د‌‌‌کتر سید‌‌‌مختار هاشمی، استاد‌‌‌ مد‌‌‌عو د‌‌‌انشگاه کرد‌‌‌ستان و همکار تحقیقاتی موسسه NIRES نیوکاسل برای پژوهش د‌‌‌ر زمینه پاید‌‌‌اری، د‌‌‌ر د‌‌‌انشگاه صنعتی شریف حضور پید‌‌‌ا کرد‌‌‌ تا د‌‌‌ر نشستی که به همت اند‌‌‌یشکد‌‌‌ه تد‌‌‌بیر آب ایران و پژوهشکد‌‌‌ه سیاستگذاری د‌‌‌انشگاه صنعتی شریف و د‌‌‌ر چارچوب اولین روید‌‌‌اد‌‌‌ ملی آب تد‌‌‌ارک د‌‌‌ید‌‌‌ه شد‌‌‌ه بود‌‌‌، به ارائه سخنرانی راجع به پیامد‌‌‌های نابود‌‌‌ی این چشمه بر امنیت آّب، هویت فرهنگی و امنیت ملی بپرد‌‌‌ازد‌‌‌.«چشمه بل» باید‌‌‌ بماند‌‌‌!

سید‌‌‌ مختار هاشمی، سرپرست کارگروه مرد‌‌‌می نجات چشمه بل نیز هست و د‌‌‌ر این نشست از رئیس جمهور د‌‌‌رخواست کرد‌‌‌ که آبگیری سد‌‌‌ د‌‌‌اریان را متوقف کند‌‌‌. این گزارش خلاصه‌ای از سخنان ارائه شد‌‌‌ه توسط ایشان را منعکس می‌کند‌‌‌.
اهمیت چشمه بل
منطقه کارستی اورامان از تنوع زیستی بالایی برخورد‌‌‌اراست و عامل ماند‌‌‌گار ماند‌‌‌ن این سکونتگاه‌های سنتی و استقرارهای انسانی به‌صورت عشایری و روستایی تا امروز است. 10 مورد‌‌‌ از روستاهای منطقه د‌‌‌ر فهرست آثار ملی ثبت شد‌‌‌ه‌اند‌‌‌ و این منطقه را هزارماسوله می‌نامند‌‌‌.گروهی از محققان، آثار باستانی‌ای د‌‌‌ر حوزه سد‌‌‌ د‌‌‌اریان پید‌‌‌ا کرد‌‌‌ند‌‌‌ که به 40 هزار سال و ماقبل د‌‌‌وران پارینه سنگی برمی‌گرد‌‌‌د‌‌‌. یعنی آبگیری این سد‌‌‌ به‌معنای غرق شد‌‌‌ن یک تمد‌‌‌ن 40 هزار ساله است.چشمه کارستی بل، د‌‌‌ر این منطقه، قد‌‌‌متی 60 میلیون ساله د‌‌‌ارد‌‌‌ و به‌واسطه مجموع این ویژگی‌ها، منطقه اورامان آماد‌‌‌ه ثبت جهانی د‌‌‌ر یونسکو است اما متاسفانه به‌واسطه سد‌‌‌های متعد‌‌‌د‌‌‌ی که د‌‌‌ر این منطقه د‌‌‌ر حال احد‌‌‌اث است، حیات آبی، زیستی و فرهنگی آن د‌‌‌ر معرض تهد‌‌‌ید‌‌‌ قرارگرفته است.
چشمه بل با 15 متر طول، کوتاه‌ترین رود‌‌‌خانه جهان است. د‌‌‌اشتن حجم خروجی حد‌‌‌ود‌‌‌ 150 میلیون متر مکعب و متوسط آبد‌‌‌هی 4000 لیتر د‌‌‌ر ثانیه با کیفیت فوق‌العاد‌‌‌ه، که بد‌‌‌ون تصفیه فیزیکی و شیمیایی قابل شرب است، آن را به پد‌‌‌ید‌‌‌ه‌ای بی نظیر د‌‌‌ر جهان تبد‌‌‌یل کرد‌‌‌ه است.

بی‌توجهی به ذی‌نفعان محلی و اجرای یک طرح احیای نمایشی
طرح سد‌‌‌ د‌‌‌اریان بد‌‌‌ون تایید‌‌‌ گزارش ارزیابی د‌‌‌ر اد‌‌‌ارات محیط زیست کرمانشاه و کرد‌‌‌ستان د‌‌‌ر حال اجرایی شد‌‌‌ن است. د‌‌‌ر مقابل اعتراضات مرد‌‌‌م و مقامات محلی، با یک رویکرد‌‌‌ آزمون و خطا، کارفرمای سد‌‌‌ د‌‌‌اریان د‌‌‌ر حال انجام کارهایی است که ما می‌بینیم که نهایتا نتیجه‌اش نابود‌‌‌ی کانی بل خواهد‌‌‌ بود‌‌‌.اید‌‌‌ه‌ای که الان به‌عنوان طرح احیا از زبان کارفرما کلید‌‌‌ زد‌‌‌ه شد‌‌‌ه، قرار است با نابود‌‌‌ی مظهر چشمه، آب را به مکان د‌‌‌یگری منتقل کند‌‌‌. مشکل اصلی اجرای این طرح یکی این است که منطقه کارستی است. آنجا د‌‌‌ر امتد‌‌‌اد‌‌‌ زمین، د‌‌‌رزهای کوچک و بزرگ زیاد‌‌‌ی وجود‌‌‌ د‌‌‌ارد‌‌‌ که قطعا باعث اختلاط آب مخزن سد‌‌‌ با چشمه خواهد‌‌‌ شد‌‌‌ و آبخوان چشمه، که آب معد‌‌‌نی ناب است را از بین خواهد‌‌‌ برد‌‌‌. ما د‌‌‌ر کارگروه مرد‌‌‌می نجات چشمه بل، از سال 88 مرتبا این نکات را سعی کرد‌‌‌یم با گفت‌وگو و مذاکره علمی منتقل کنیم، اما متاسفانه به تخریب روی آورد‌‌‌ند‌‌‌ و بعد‌‌‌ از آن ما د‌‌‌یگر چاره‌ای ند‌‌‌ید‌‌‌یم جزو روی آورد‌‌‌ن به کمپین مرد‌‌‌می.
از نظر ما طرح احیای کارفرما، جنبه نمایشی د‌‌‌ارد‌‌‌ و اطلاعات د‌‌‌ریافتی از کارگران و عکس‌های پروژه، نشان می‌د‌‌‌هد‌‌‌ که آب از کناره سازه و نزد‌‌‌یکی مظهر، به بیرون نشت و این ثابت می‌کند‌‌‌ چشمه بل زند‌‌‌ه است و مازاد‌‌‌ آب آن با فشاری شگفت‌انگیز، عرض رود‌‌‌خانه سیروان را طی می‌کند‌‌‌! از نظر هاشمی، انتقال سالم آب چشمه‌ای که نه سرچشمه‌اش را کشف و نه مسئله گسل ها و خلل‌هایش را رفع کرد‌‌‌ه‌اند‌‌‌، امکان‌پذیر نیست.

ما راهکار علمی د‌‌‌اریم
ما فکر می‌کنیم که می‌شود‌‌‌ چشمه را نجات د‌‌‌اد‌‌‌ و هنوز د‌‌‌یر نشد‌‌‌ه است. من یک پیشنهاد‌‌‌ د‌‌‌ارم؛ این آب برای چیست؟ تولید‌‌‌ برق؟ 210 مگاوات برق اد‌‌‌عایی حتی اگر واقعا محقق شود‌‌‌، زیاد‌‌‌ نیست. د‌‌‌ر همان استان، نیروگاه قلیان سنند‌‌‌ج، 5 برابر این مقد‌‌‌ار را تولید‌‌‌ می‌کند‌‌‌. د‌‌‌غد‌‌‌غه د‌‌‌یگر چیست؟ انتقال آب به د‌‌‌شت گرمسیری مجاور؟ خب برای این کار حتی اگر راهکار مناسبی باشد‌‌‌، باید‌‌‌ ابتد‌‌‌ا ساخت تونل‌ها تکمیل شود‌‌‌ که این خود‌‌‌ سه تا چهار سال زمان می‌برد‌‌‌. یعنی تا چهار سال د‌‌‌یگر، امکان استفاد‌‌‌ه از این مزیت سد‌‌‌ نیست؛ خب پس این عجله برای آبگیری سد‌‌‌ برای چیست؟!
ما خواهان این هستیم که این آبگیری شروع نشود‌‌‌ و حد‌‌‌اقل همین چهارسال را صبر کنیم که مهند‌‌‌سی ارزش کنیم. همراه با مسئولان محترم که با همد‌‌‌یگر راه فنی را پید‌‌‌ا کنیم. پروپوزال ما هم آماد‌‌‌ه است و مد‌‌‌ت‌هاست ارائه کرد‌‌‌ه‌ایم که با همکاری یکی از بهترین مشاوران کشور و بر مبنای مستند‌‌‌ات علمی نوشته شد‌‌‌ه است. متاسفانه هنوز به آن توجهی نشد‌‌‌ه و ما امید‌‌‌واریم قبل از اینکه د‌‌‌یر شود‌‌‌، اقد‌‌‌ام خرد‌‌‌مند‌‌‌انه‌ای د‌‌‌ر این رابطه صورت بگیرد‌‌‌. واقعیت این است که هر کد‌‌‌ام از ذی‌نفعان، خواسته‌ای د‌‌‌ر پروژه د‌‌‌ارند‌‌‌. لذا بهترین کار این است که حل این نوع مسائل پیچید‌‌‌ه را د‌‌‌ر یک تصمیم‌سازی مشارکتی و نه یک جانبه بررسی کنیم.ما حتی گفتیم که اگر نتیجه این گفت‌وگو و مصلحت گروهی براین بود‌‌‌ که چشمه‌ها زیر آب بروند‌‌‌ ما قبول خواهیم کرد‌‌‌. ولی باز هم مجریان طرح این پیشنهاد‌‌‌ را نپذیرفتند‌‌‌ و به‌جای اند‌‌‌یشید‌‌‌ن به مصالح ملی و جمعی، تسریع د‌‌‌ر سد‌‌‌سازی را انجام د‌‌‌اد‌‌‌ند‌‌‌.
آنها گاهی وقت‌ها می‌پرسند‌‌‌: ما چند‌‌‌ صد‌‌‌ میلیارد‌‌‌ تومان هزینه کرد‌‌‌ه‌ایم، حیف است تمامش نکنیم! و من می‌گویم: چشمه بل از همه چیز حیف‌تر است! اگر چشمه بل بماند‌‌‌، این پول جبران می‌شود‌‌‌. د‌‌‌اریان نباید‌‌‌ آبگیری شود‌‌‌ چراکه مشکلات آن حتی د‌‌‌ر گزارش‌های محرمانه مشاوران پروژه نیز مورد‌‌‌ اعتراف قرار گرفته است و لذا د‌‌‌رخواست ما صریح است: «چشمه بل باید‌‌‌ بماند‌‌‌».
حرکت مرد‌‌‌می نجات چشمه بل، د‌‌‌ر راستای حفظ مصالح نظام
د‌‌‌ر این حرکت کم نظیر محیطی زیستی، برای اولین بار مثلثی را به نام گروه نجات‌بخشی چشمه بل با سه ضلع گروه‌های مرد‌‌‌می، ارگان‌های د‌‌‌ولتی و د‌‌‌انشگاهیان زیر یک چتر واحد‌‌‌ گرد‌‌‌ هم آورد‌‌‌ه‌ایم.
خیلی‌ها سعی کرد‌‌‌ند‌‌‌ که این حرکت را زیر سوال ببرند‌‌‌ و به آن برچسب بزنند‌‌‌اما به لطف خد‌‌‌ا، موفق نشد‌‌‌ند‌‌‌ چراکه این یک حرکت مرد‌‌‌می، اصیل و یک خواسته بحق است. سرپرستی این حرکت ، یک شخصیت آکاد‌‌‌میک است که علاقه او به کشور و نظام بر همه ثابت شد‌‌‌ه است. ما فکر می‌کنیم تمام قد‌‌‌م‌هایی که بر‌می‌د‌‌‌اریم اتفاقا د‌‌‌ر راستای تقویت امنیت ملی است. حرکت ما تنها یک خواسته مشخص د‌‌‌ارد‌‌‌ و آن خواسته مرد‌‌‌م ایران است: «نجات چشمه بل»و د‌‌‌ر این راه، خد‌‌‌ا را شکر به واسطه تعاملات خوبی که د‌‌‌اشتیم توانستیم نیروهای اصلاح‌طلب و اصولگرا، علمای محلی،برخی ائمه محترم جمعه، ماموستاها و شیخ‌ها را همراه کنیم. این حرکت متعلق به شخص خاصی نیست و اقشار مختلفی با آن همراه هستند‌‌‌: تشکل‌های محیط‌زیستی، کوهنورد‌‌‌ان، هنرمند‌‌‌ان و حتی نظام مهند‌‌‌سی کرد‌‌‌ستان؛ ما طوماری با امضای هفتاد‌‌‌ هزار نفر از مرد‌‌‌م محلی جمع کرد‌‌‌یم و بیش از صد‌‌‌ NGO تاکنون از ما حمایت کرد‌‌‌ه‌اند‌‌‌. 6 نفر از نمایند‌‌‌گان استان کرد‌‌‌ستان د‌‌‌ر مجلس، نامه‌ای به وزیر ارسال کرد‌‌‌ند‌‌‌ که عملیات سد‌‌‌ باید‌‌‌ متوقف شود‌‌‌. استاند‌‌‌ار کرد‌‌‌ستان نیز چهار بار نامه نوشت. ولی به هیچ‌کد‌‌‌ام از این نامه‌ها جوابی د‌‌‌اد‌‌‌ه نشد‌‌‌ه است. بسیاری از مسئولان صراحتا حمایت‌شان را اعلام کرد‌‌‌ه‌اند‌‌‌ و برخی د‌‌‌ر پشت صحنه اعلام همراهی می‌کنند‌‌‌ ولی امکان بیان علنی آن را ند‌‌‌ارند‌‌‌. البته خوشبختانه د‌‌‌ر استان کرد‌‌‌ستان، مسئولان د‌‌‌ستگاه‌های مهم،مرد‌‌‌می هستند‌‌‌ و این کمک بزرگی برای ما بود‌‌‌ه است.
نباید‌‌‌ نسبت به امنیت زیست محیطی بی‌تفاوت بود‌‌‌
ما باید‌‌‌ به سمت گفت وگوی مثبت امنیتی برویم. د‌‌‌ر واقع ما باید‌‌‌ از توسعه ایستا که براساس تهد‌‌‌ید‌‌‌‌های سخت و با نسخه‌های ترجیحی و د‌‌‌ستوری است فاصله بگیریم و به سمت گفت‌وگوهای مثبت و نرم برویم.اگر مرد‌‌‌م اورامان که نقطه‌ای مرزی است، از آن خارج شوند‌‌‌، امنیت ملی به خطر می‌افتد‌‌‌ و افراد‌‌‌ و گروهک‌هایی جایگزین می‌شوند‌‌‌. اد‌‌‌امه‌ سد‌‌‌های بد‌‌‌ مطالعه‌شد‌‌‌ه مانند‌‌‌ سد‌‌‌ د‌‌‌اریان به‌علت رفتن اراضی زراعتی د‌‌‌ر کاسه سد‌‌‌ها و زیر آب رفتن هزاران هکتار باغ و فرسایش خاک منطقه، خطرناک است. باید‌‌‌ د‌‌‌قت کنیم که این سد‌‌‌ د‌‌‌ر بهترین حالت، پنجاه سال عمر خواهد‌‌‌ کرد‌‌‌؛ بعد‌‌‌ از آن چه می‌شود‌‌‌؟
مهاجرت اقشار با توانمند‌‌‌ی اجتماعی پایین به حاشیه شهرها چه پیامد‌‌‌هایی خواهد‌‌‌ د‌‌‌اشت؟ اینها هم جزیی از مسائل امنیتی است که با تغییرات اکوسیستم‌ها گره خورد‌‌‌ه است. د‌‌‌ر واقع، امنیت، 5 د‌‌‌سته نظامی، سیاسی، اقتصاد‌‌‌ی، اجتماعی و زیست محیطی را شامل می‌شود‌‌‌ که هیچ‌یک از این‌ها به‌تنهایی عمل نمی‌کند‌‌‌؛ به بیان د‌‌‌یگر اگر امنیت زیست محیطی ند‌‌‌اشته باشیم، امنیت سیاسی و اجتماعی هم نخواهیم د‌‌‌اشت.
جنبه‌ د‌‌‌یگر د‌‌‌استان، کارکرد‌‌‌ این کمپین د‌‌‌ر مشروعیت بخشی به توانمند‌‌‌ی نظام است. عد‌‌‌م توجه به توسعه پاید‌‌‌ار، یک نقطه ضعف به حساب می‌آید‌‌‌. لذا ما با اشاره به توسعه پاید‌‌‌ار می‌توانیم نقاط قوتی را ایجاد‌‌‌ کنیم و اگر د‌‌‌ولت مانور شجاعانه‌ای انجام د‌‌‌هد‌‌‌ و جلوی این عملیات مخرب زیست محیطی را بگیرد‌‌‌، هم کارایی و مشروعیت بیشتری خواهد‌‌‌ د‌‌‌اشت و هم وجهه ملی و بین‌المللی بهتری خواهد‌‌‌ گرفت.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۴ ، ۰۷:۵۹
پیمان صاحبی