منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۶۹ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

 

کشورهای فقیر از تغییرات اقلیمی بیشتر آسیب می‌بینند

در زمینه تغییر اقلیمی باید گفت مطالعات نشان می‌دهد که تغییرات آب و هوایی، کشورهای فقیر را بیشتر تحت تاثیر قرار می‌دهد.


جان ودال بردبین دولتی در مورد تغییرات آب و هوا (IPCC) می‌گوید: مناطقی که دارای خشکی بالای 20 درصد در سال هستند خشک‌تر و مناطق استوایی مرطوب‌تر خواهند شد. این گزارش می‌گوید تغییرات آب و هوایی می‌تواند محرک گردبادهای شدیدتری در آسیا باشد.
کشورهایی با سرانه درآمد کمتر در خط مقدم تغییرات آب و هوایی ناشی از فعالیت‌های انسانی در یکصد سال آینده قرار خواهند داشت. براساس آخرین و جامع‌ترین ارزیابی از این موضوع، مواجه شدن با افزایش تدریجی آب دریا، گردبادهای قوی‌تر، روزها و شب‌های گرم‌تر، باران‌های موسمی بیشتر و موج‌های گرمایی بزرگ‌تر و طولانی‌تر پیامدهای این معضل آب و هوایی خواهند بود.
طبق آخرین برآورد اصلی سازمان ملل در سال 2007 پیش‌بینی شده است که تا پایان قرن جاری، دما به میزان شش درجه سانتیگراد افزایش پیدا کند. این میزان افزایش دما برای دانشمندان غیرمحتمل به نظر می‌رسد ولی انتظار می‌رود دمای متوسط در زمین و دریا در قرن حاضر به روند افزایشی خود ادامه دهد و چهار درجه سانتیگراد بیشتر از میزان فعلی خود برسد. این میزان افزایش دما کافی است تا محصولات غذایی را نابود کند و زندگی را در شهرهای زیادی به صورت غیر‌قابل تحمل کند.


به گزارش برد بین دولتی در مورد تغییرات آب و هوا (IPCC) که در استکهلم قبل از انتشار اینترنتی آن در 30 سپتامبر منتشر شد، تا زمانی که دما بالا می‌رود و اقیانوس‌ها گرم‌تر می‌شوند، مناطق استوایی و نیمه‌استوایی با تغییرات شدیدی در میزان بارش سالانه خود مواجه خواهند شد.در حالی که شرق آفریقا می‌تواند در انتظار افزایش تعداد بارندگی‌های کوتاه‌مدت باشد در غرب آفریقا باران‌های موسمی شدید افزایش پیدا خواهد کرد. برمه، بنگلادش و هندوستان می‌توانند شاهد گرد‌باد‌های شدیدتر باشند در حالی که در نقاط دیگر مانند جنوب آسیا، باران‌های شدید تابستانی قابل پیش‌بینی خواهد بود. میزان بارش باران در اندونزی بین ماه‌های ژوئیه و اکتبر احتمالا کاهش پیدا خواهد کرد در حالی که مناطق ساحلی اطراف دریای جنوب چین و خلیج تایلند می‌توانند انتظار افزایش باران‌های شدید در زمان مواجهه با گردباد را داشته باشند.به صورت تقریبی مشخص است که در دراز‌مدت، بارش جهانی تغییر خواهد یافت. کشورهایی که در ارتفاع بالاتری هستند مانند کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی در انتظار دریافت بارش بیشتری خواهند بود در حالی که بسیاری از مناطق خشک و نیمه‌خشک احتمالا بارش کمتری را نسبت به مناظق مرطوب‌تر تجربه خواهند کرد. همچنین احتمال رخدادهای بارشی بسیار شدیدتر و متناوب‌تر در مناطق گرم‌تر قابل پیش‌بینی است.همچنین تاریخ شروع باران‌های موسمی احتمالا زودتر یا بدون تغییر خواهد بود در حالی که نرخ پایان یافتن این باران‌های موسمی احتمالا دچار تاخیر خواهد شد که در نتیجه سبب طولانی‌تر شدن فصل می‌شود.

دانشمندان و مفسران کشورهای پیشرفته از این گزارش استقبال و بیان کردند که این گزارش تاییدی بر مشاهدات آنها بوده است. بنا بر ادعایIPCC تغییرات آب و هوایی واقعی بوده و شدیدتر از گذشته در حال وقوع است. بنا بر گفته سلیمو‌هاک، مدیر مرکز بین‌المللی برای تغییر وتوسعه آب و هوایی مستقر در داکا، پیش از این در حال مشاهده تغییرات آب و هوایی در بنگلادش و سرتاسر جنوب آسیا بوده‌ایم و این پدیده موضوع تازه‌ای برای ما قلمداد نمی‌شود. بیشتر کشورهای در حال توسعه در حال حاضر با تغییرات آب و هوایی مواجه هستند و حتی بدون بهره‌گیری از گزارشIPCC از رخداد تغییرات آب و هوایی آگاه می‌شوند.
دانشمندان همچنین احتمال پیامدهای افزایش سطح دریا را ناچیز می‌دانند. براساس میزان ساطع شدن گازهای گلخانه‌ای در آینده، سطح آب دریا به میزان متوسط 40 تا 62 سانتیمتر تا سال 2100 افزایش پیدا خواهد کرد. با این وجود تغییرات و دگرگونی‌های قابل ملاحظه‌ای اتفاق خواهد افتاد. بسیاری از مردمی که در شهرهای بزرگ و در حال توسعه زندگی می‌کنند مانند لاگوس و کلکته مورد تهدید قرار دارند.بر اساس این گزارش فجایع آب و هوایی نیز احتمالا در جهانی که گرم‌تر شده است روی خواهد داد. اگرچه انتظار می‌رود تناوب جهانی گردبادهای استوایی کاهش یافته یا به صورت ویژه‌ای بدون تغییر باقی بماند، این گردبادها احتمالا شدیدتر شده و همراه با بادهای قوی‌تر و باران‌های سنگین‌تر خواهند بود.


زندگی در بیشتر شهرهای کشورهای در حال توسعه می‌تواند به صورت عملی غیرقابل تحمل باشد، با احتساب اینکه دمای مناطق شهری به صورت قابل محسوسی بالاتر از مناطق مجاور اطراف شهرهاست. همچنین بیان شده دمای بالاتر می‌تواند طول دوره رشد را در قسمت‌هایی از آفریقا به میزان 20 درصد کاهش دهد.
دکتر کاملا تولمن، مدیر موسسه بین‌المللی توسعه و محیط‌زیست بیان می‌کند که مدل‌های آب و هوایی در حال حاضر به اندازه کافی تقویت نشده‌اند تا بتوانند میزان اثرگذاری تعییرات آب و هوایی را در مناطق محلی و منطقه‌ای پیش‌بینی کنند اما این واضح است که همه افراد برای مقابله با این شرایط به نحوی داوطلب همکاری هستند.


«آکسفم» که یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های بین‌المللی امدادرسانی برای ریشه‌کن کردن فقر، گرسنگی و بی‌عدالتی، متشکل از ۱۵سازمان در ۹۸کشور است، پیش‌بینی کرده که وضعیت گرسنگی در جهان می‌تواند بدتر شود؛ مادامی که تغییرات آب و هوایی به طور اجتناب‌ناپذیر تولید محصولات غذایی را مورد آسیب قرار داده و درآمد را شکننده کند. این گروه پیش‌بینی کرده تعداد افرادی که در معرض خطر گرسنگی قرار دارند تا سال 2050 به میزان 10 تا 20 درصد افزایش پیدا می‌کند در حالی که سرانه دسترسی روزانه به کالری در سراسر جهان در حال سقوط است.
بنا به گفته آکسفم تغییرات آب و هوایی پیش از این، دستاوردهای مبارزه با گرسنگی را به خطر انداخته است و به نظر می‌آید اوضاع در حال وخیم‌تر شدن است. جهان گرم، یک جهان گرسنه است. اگر باقیمانده قرن 21 مانند دهه ابتدایی خود ظاهر شود، ما به زودی شرایط آب و هوایی‌ای را تجربه خواهیم کرد که پیش از این در محدوده تجربیات بشر بی‌سابقه بوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۶ ، ۰۸:۰۳
پیمان صاحبی


 

گامی برای دغدغه شدن محیط زیست

با گذشت سه سال از ایده اولیه راه‌اندازی مدارس طبیعت در ایران، ‌سرانجام پای این مدارس به 22 استان کشور باز شد؛ طرحی که مسوولان و کارشناسان محیط زیست معتقدند در صورت فراگیر شدن می‌تواند نسل آینده را با دغدغه‌های محیط زیستی آشنا کرده و  سال‌هاست کارشناسان از ضعف نظام آموزشی کشور گلایه می‌کنند. سیستمی که کودکان را تنها برای آزمون‌های آزمایشی سخت آماده کرده و تمرکز بر ابعاد دیگر شخصیتی آنها کمتر مورد توجه است، غافل از اینکه بخش وسیعی از رفتار شهروندی باید در مدارس به کودکان آموزش داده شود تا در سنین بزرگسالی کنش طبیعی و مناسبی با محیط اطراف خود و با شهروندان دیگر در جریان زندگی اجتماعی، داشته باشند.

آنچه از آن به عنوان فرهنگ‌سازی نام برده می‌شود، حکایت نهادینه کردن رفتار درست در افراد است که زمان شروع آن به گفته کارشناسان آموزشی به دوران ابتدایی و حتی مهد‌های کودک باز می‌گردد. در دورانی که به سبب صنعتی شدن، ‌افزایش جمعیت و تغییر سبک زندگی، تعامل انسان با محیط زیست کم شده و در پاره‌یی موارد به سمت رفتار تخریب‌کننده طبیعت پیش می‌رود، جای خالی تغیر در روند تحصیل کودکان به گونه‌یی که با محیط زیست بیشتر عجین شوند، بیش از پیش حس می‌شد، تا اینکه سرانجام از سوی عبدالحسین وهاب زاده، مولف، پژوهشگر و بوم شناس برجسته ایرانی، پیشنهاد تاسیس مدارس طبیعت مطرح شد تا در سایه آن تجربه جدیدی در روند آموزش مسائل محیط زیستی به کودکان و نوجوانان ایجاد شود. مدارسی که می‌تواند بخشی از طبیعت یا فشای شبیه‌سازی از آن باشد تا کودکان با حضور در این مکان، ‌ساعتی از روز را صرف شناخت محیط زیست کنند، با کاشت گیاهان آشنا شده و رفتار درست با طبیعت را بیاموزند. در این مدارس تسهیل گرانی که اغلب فارغ‌التحصیلان رشته محیط زیست یا افراد علاقه‌مند به این حوزه هستند، نقش راهنما و معلم را ایفا می‌کنند. مدارسی که تنها یک قانون اصلی دارد: کودکان نباید به خودشان، ‌دیگران، ‌حیوانات، ‌درختان و سازه‌های مدرسه آسیب بزنند.

مشابه این مدارس در کشورهایی مانند سوئد و امریکا سال‌هاست راه‌اندازی شده و حالا از سه سال پیش ایران هم به جرگه کشورهای دارای مدرسه طبیعت پیوسته است.

ایجاد اشتغال به کمک مدارس طبیعت

مدارس طبیعت از سه سال پیش با همت بخش خصوصی شکل گرفت و اکنون آنطور که محمد درویش، مدیرکل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست به تعادل می‌گوید، ‌تعداد این مدارس به 55 مورد در 22 استان کشور رسیده است. او افزود: «با توجه به اینکه تمام هزینه‌های راه‌اندازی و پیشرفت این طرح از طرف بخش خصوصی تامین می‌شود و دولت در این میان تنها تسهیل‌گر طرح است، می‌توان گفت یکی از طرح‌های موفقی که در سال‌های اخیر در حوزه محیط زیست شکل گرفت، مدارس طبیعت است، چرا که در مدت‌زمان اندکی، افراد بسیاری با این طرح آشنا شده و خواستار سرمایه‌گذاری در آن شدند. »

او با بیان اینکه مدارس طبیعت نقش مهمی در ایجاد اشتغال به خصوص برای فارغ‌التحصیلان محیط زیست داشته است، ‌افزود: »تاکنون مدارس طبیعت زمینه اشتغال 800 نفر را فراهم کرده و پیش بینی می‌شوداین مدارس بتوانند دورنمای یک بازار اشتغال تا حد یک و نیم میلیون شغل باشند که می‌تواند به اهداف دولت در زمینه اشتغال بسیار کمک کند. از طرف دیگر تاکنون 45 هزار نفر از خدمات این مدارس استفاده کرده که این میزان امیدواری برای ادامه دادن را بالا می‌برد.»

طرحی که کودکان را عاشق محیط زیست می‌کند

مدیرکل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست کشور معتقد است نتایج پژوهش‌ها تاثیر مثبت مدارس طبیعت بر عملکرد کودکان و نوجوانان را تایید می‌کند. او می‌گوید: «پژوهش‌هایی که بر 500 هزار دانش‌آموز در سوئد و امریکا انجام شد نشان می‌دهد‌، حضور در مدارس طبیعت میزان 25 درصد در یادگریری کودکان موثر بوده و 40 درصد از بیش فعالی کودکان را کم می‌کند. از طرفی مهارت کار گروهی و توان حل مشکلات را در کودکان افزایش می‌دهد. کودکان در این مدارس یاد می‌گیرند که چگونه نوعی از اشتغال را ایجاد کنند که به طبیعت لطمه نزند. در واقع قرار است کودکان از این طریق عاشق سرزمینشان شوند.»درویش درباره برنامه آینده طرح مدارس طبیعت اظهار کرد: «تلاش می‌کنیم تا پایان برنامه پنج ساله ششم توسعه، تعداد مدارس طبیعت را به 500 مدرسه افزایش دهیم. احداث مدارس طبیعت در تمام کلان‌شهرهای کشور، مراکز استانی و شهرهای بزرگ اولویت سازمان حفاظت محیط زیست است. اکنون 65 درخواست جدید برای ایجاد مدارس طبیعت در کشور به سازمان محیط زیست رسیده است که در حال بررسی آنها هستیم.»

اگرچه سال گذشته برخی کارشناسان از جمله، ‌عبدالحسین وهاب زاده، ‌مبدع طرح مدارس طبیعت، ‌از همکاری نکردن وزارت آموزش و پرورش با این طرح گلایه داشتند اما درویش همکاری آموزش و پرورش را در شرایط فعلی مناسب ارزیابی می‌کند و درباره این موضوع می‌گوید: «با توجه به اینکه این طرح هنوز در ابتدای راه است، همکاری آموزش و پرورش تاکنون روند مناسبی داشته است. بسیاری از مدارس و مهدهای کودک که در نزدیکی مدارس طبیعت هستند دانش‌آموزان خود را مرتب به این مدارس می‌آورند و از خدمات آموزشی استفاده می‌کنند. هنوز تعداد مدارس به اندازه کافی زیاد نیست و توان ما هم برای خدمات دهی بیشتر از این میزان اندک است بنابراین با توجه به امکانات فعلی مدارس طبیعت، ‌همکاری آموزش و پرورش را می‌توان در حد مناسبی ارزیابی کرد.»

کودکان محدود به چهاردیواری کلاس

عبدالحسین وهاب زاده، معتقد است نظام غلط آموزشی ما با نسل جدید کاری کرده که همه توانایی‌هایش گرفته شده یعنی استعدادهای حسی، حرکتی، شناختی و عاطفی کودکان در این نظام آموزشی ناقص می‌ماند و چون حضورشان به چهار دیواری کلاس و آموزش مستقیم محدود شده نه تجربه اجتماعی به دست می‌آورند و نه خلاقیتی از خود نشان می‌دهند در حالی که مدارس طبیعت امکان حضور خلاقانه بچه‌ها را به ویژه در سنین دبستان در محیط بیرون برای کسب تجربیات جدید فراهم می‌کند. مشکل نظام آموزش ما بس بزرگ‌تر از کنکور است. مشکل از نگاه غیرواقع بینانه ما به کودک و نوجوان و تاکید بیش از حد و بیمارگونه بر آموزش مستقیم برمی‌خیزد. نظام تربیتی رسمی، یک نظام آموزش زده است و می‌پندارد باید بطور مستقیم به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود. این یک نگاه غیر علمی و به‌شدت نادرست است. رشد خلاقیت نه در کلاس، بلکه در محیط طبیعی و از طریق بازی است که میسر می‌شود. نگاه ما به بازی می‌باید تغییر بنیادین کند. بازی نه یک اتلاف وقت، بلکه تمرین زندگی برای کودک است.

او نیاز کودکان تا سنین 12-11 سالگی را پرورش استعدادهای جسمی و روحی دانسته و اعتقاد دارد از این طریق کودکان از تکلیف، امتحان، مسابقه، رقابت و همه برنامه‌های اضطراب‌آوری که امروز به رنگ‌های مختلف آنها را می‌آزارد، رنجور می‌کند و مطب‌های روانپزشکان و مشاوران روانی را از آنان آکنده، رها شوند و به آنان فرصت فراغت، بازی و شادمانی داده شود.

این پ‍‍‍ژوهشگر می‌گوید: «توسعه واقعی کشور در گرو نسل‌های خلاق، توانا و پرانگیزه است و این مهم بدون به رسمیت شناختن یک کودکی سرشار از بازی و سرخوشی تحقق نخواهد یافت. به علاوه می‌دانیم که شرط علاقه‌مندی و تعهد نسبت به محیط‌‌زیست و طبیعت در بزرگسالی آن نیست که در کلاس‌ها به دانش‌آموزان در این موارد آموزش دهیم، بلکه تعهد نسبت به طبیعت و محیط‌ زیست از عشق آغاز می‌شود؛ یعنی اینکه اگر کودک در محیط‌های طبیعی بازی و شادمانی کرده و طولانی مدت در آنها وقت گذرانده باشد عشق و علاقه به این محیط‌ها در او ریشه می‌دواند، چیزی که امروزه فرزندان ما به کلی از آن محرومند.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۶ ، ۰۸:۰۲
پیمان صاحبی

باکتری ها مقاومت آنتی بیوتیک را از طریق خاک گسترش می دهند

محققان دریافتند مقاومت آنتی بیوتیکی بین باکتری های یافت شده در خاک قابل انتقال است.

محققان دانشگاه کارولینای شمالی مقاومت آنتی بیوتیک و نحوه پایداری آن و گسترش بین مواد غذایی مشترک بین انسان ها، حیوانات و محیط زیست را موردمطالعه قرار دادند.

این مطالعه نشان داد که کودهای پخش شده بر روی زمین نیز می توانند مقاومت آنتی بیوتیکی به باکتری ها را در خاک گسترش دهند.

باکتری ها حاوی مولکول های کوچک DNA هستند. این پلاسمیدها از DNA واقعی باکتری ها جدا می شوند و می توانند ژن ها را بین باکتری ها مبادله نمایند.

محققان نمونه خاک مزرعه خوک ها را سه هفته قبل و بعد از پخش کردن کود آزمایش کردند. محققان از قبل کود را از لحاظ مقاومت آنتی بیوتیکی سالمونلا آزمایش کرده بودند.

بعد از نمونه برداری از خاک، محققان دریافتند باکتری سالمونلا مقاوم به آنتی بیوتیک بالغ بر ۲۱ روز بعد از کوددهی همچنان در کود وجود داشت.

آنها همچنین کشف کردند یک پلاسمید خاص مرتبط با سالمونلا مقاوم به آنتی بیوتیک ناشی از کود، از نمونه خاک به نمونه های سالمونلا متفاوت منتقل شده بود.

از اینرو محققان توضیح می دهند سالمونلا مقاوم به آنتی بیوتیک حتی در مزارعی هم که در آنها از آنتی بیوتیک استفاده نشده است، یافت می شود، چراکه مقاومت آنتی بیوتیکی از بین نمی رود بلکه بعد از ایجاد شدن به سالمونلا دیگری منتقل می شود.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۶ ، ۰۸:۰۰
پیمان صاحبی

 

آمارهایی تکان‌دهنده از وضعیت جنگل‌های ایران

 اگر با همین سرعت پوشش جنگلی ایران را نابود کنیم، تا ۵۰ سال آینده هیچ جنگلی نخواهیم داشت.

«ایران در کمربند خشک جهان واقع است. سهم ما از آب نسبت به جمعیت‌مان کم است. بارش‌ها در نقاط مختلف کشور نسبت به استاندارد جهانی کمتر است. هوا هر سال گرم‌تر می‌شود. جمعیت کشور بیشتر شده. نیاز به چوب و کاغذ بیشتر شده و کلی حرف دیگر که همه‌اش هم درست است اما هیچکدام‌شان دلیل نمی‌شود که ما همین پوشش گیاهی و جنگلی محدودی را هم که داریم از بین ببریم. یعنی هیچ جای دنیا هیچ کشور پیشرفته‌ای برای تولید کاغذ درختان جنگل‌های طبیعی‌اش با صدها سال عمر را قطع نمی‌کند و به جایش از قطع درخت‌های دست‌نشان استفاده می‌کند یا هیچ جای دنیا با چنین سرعت بالایی اقدام به از بین بردن جنگل‌ها و تبدیل آنها به مزارع کشاورزی و چراگاه و شهرک‌های مسکونی نمی‌کنند. با این حال جنگل‌های شمال ایران با سرعت بی‌سابقه‌ای در حال محو شدن هستند و در ۴۰ سال گذشته نزدیک به ۲۲درصد مساحت آن از بین رفته است.

همه این‌ها هم در شرایطی اتفاق می‌افتد که هم رهبری و هم قانون بر حفظ این سرمایه‌های ملی تاکید دارند اما در عمل کمترین تلاشی از جانب هیچکس به خصوص خود مردم برای آن انجام نمی‌پذیرد. خیلی‌ها هم این خطر را باور ندارند که اگر با همین روند پیش برویم، احتمالا تا ۵۰ سال آینده هیچ اثری از جنگل‌های کشور باقی نخواهد ماند و تنها باید در عکس‌های قدیمی به خاطره‌بازی با آنها بپردازیم.

اهمیت جنگل و ویژگی آن

هر هکتار جنگل قابلیت ذخیره‌سازی ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متر مکعب آب را دارد و وقتی بدانید زمان نفوذ آب در جنگل هفت دقیقه است، یعنی امکان جاری شدن سیل در این مناطق بسیار زیاد است. این زمان را می‌توان با چهار ساعت زمان نفوذ آب در مناطق غیر جنگلی مقایسه کرد. غیر از این‌ها هر هکتار جنگل سالانه ۶۸ تن رسوب گوگرد و غبار را جذب می‌کند و به جای آن ۲.۵ تن اکسیژن تولید می‌کند. اینها تنها بخشی از فواید پر تعداد جنگل و درختان است که حالا با روندی که ما در پیش گرفته‌ایم معلوم نیست تا چند سال دیگر خبری از آنها در کشورمان باشد.

این آمار و ارقام دلهره‌آور را بخوانید. بلکه توانستید کاری بکنید و از نابودی ریه‌های ایران جلوگیری کنید.

۳ هزار تن

حجم روانه زباله دفن شده در جنگل‌ها

۶

حضور ایران در میان شش کشور مخرب جنگل جهان

۶ میلیون متر مکعب

برداشت سالانه ایران از جنگل‌های شمال کشور که نزدیک به سه میلیون سال قدمت دارد.

۳.۲ میلیون متر مکعب

میزان برداشت سالانه پایدار از جنگل

۹۰۰ میلیون دلار

خسارت سالانه ناشی از قطع درختان جنگلی و نابودی جنگل‌های خزری

۲۰۰ هزار هکتار

مساحت جنگل‌ها و مراتع کشور که در ۴۱ سال اخیر طعمه حریق شده‌اند.

۱۱ هزار

تعداد موارد حریق در عرصه‌های جنگلی و مرتع کشور در هفت سال اخیر

۴۴۷هزار متر مکعب

حجم چوب درختان بلوط و بنه معادل هزار هکتار جنگل که در هر سال به بهانه تامین سوخت و تولید زغال در جنگل‌های چهارمحال‌وبختیاری توسط روستائیان سوزانده می‌شود.

۲۰۴ هزار متر مربع

مساحت جنگل‌های منطقه حفاظت شده البرز مرکزی در بخش کجور مازندران که تغییر کاربری داده شده است.

۱۶۰۰ متر مربع

سرانه پوشش جنگلی در ایران

۶۰۰۰ متر مربع

متوسط سرانه جهانی در کشورهای دارای پوشش جنگلی

۶.۷۲ درصد

سهم مساحت کشور از پوشش جنگلی

۰.۳۲ درصد

سهم ایران از پوشش جنگلی جهان

۳،۱۵۴،۰۰۰،۰۰۰هکتار

مساحت کل جنگل‌های جهان

۱۱،۰۷۴،۵۵۴ هکتار

مساحت جنگل‌های ایران طبق استاندارد جهانی

۴ ثانیه

مدت زمانی که در آن اندازه مساحت یک زمین فوتبال از پوشش جنگلی جهان کاسته می‌شود.

۳۶۰متر مربع

مساحت نابود شده جنگل و مراتع ایران در هر ثانیه

۶۰۰۰ کیلومتر

طول جاده‌هایی که در جنگل‌ها ساخته شده‌اند.

۱۲۰۰۰ اصله درخت

تعداد درخان قطع شده با عمر بیش از ۷۰ سال توسط وزارت راه در عملیات ترمیم و احداث جاده در پارک گلستان

۱۰۰ هزار هکتار

متوسط سالانه مساحت جنگل‌های تخریب‌شده در پنج دهه اخیر

۵۴

جایگاه ایران در میان ۶۵کشور دارای جنگل دنیا

۱۰میلیون متر مربع

مساحت عرصه‌های جنگلی مازندران که در اثر ویلاسازی تخریب شده است.

۶۰ سال

اگر روند ثابت بماند، مدت زمانی که طول می‌کشد تا تمام جنگل‌های ایران از بین برود.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۶ ، ۰۷:۵۹
پیمان صاحبی

 

عواقب تبدیل دریاچه ارومیه به بیابان نمک بدتر از زلزله‌ و سیل‌های ویرانگر است/ انتقاد از عدم تخصیص بودجه‌ احیای دریاچه

«اینجا هم آب بود، آب تا اینجا هم می‌رسید، این نمک‌هایی که می‌بینید زمانی زیر آب بودند، گاه موج‌های دریا به داخل روستایمان هم می‌رسید»! این تصویر اهالی روستاهای اطراف «دریاچه ارومیه» با واقعیات کنونی دریاچه چقدر تفاوت دارد؟ امیدی برای تکرار این روزها وجود دارد؟ یا باید در صفحات تاریخ دنبال چند فریم از «دریاچه ارومیه» باشیم؟

 این روزها هیچ یک از مسئولان پاسخ صریح و شفافی برای این سئوالات ندارند و کاهش 22 سانتی‌متری سطح تراز دریاچه، عدم تخصیص بودجه لازم و تصاویر منتشر شده از وضعیت این دریاچه موجی از ناامیدی را نسبت به احیای آن در جامعه ایجاد کرده است.

تاکنون درباره‌ی بیابان نمک و یا تلاقی کویر و دریا شنیده‌اید؟ متأسفانه دریاچه ارومیه دقیقاً همین شرایط را دارد! سال‌هاست نمک، دریاچه را محاصره کرده و روز به روز هم این محاصره تنگ‌تر می‌شود. کشتی‌ها چنان در باتلاق نمک گیر افتاده‌اند که دیگر نیازی به لنگر انداختن ندارند، کرکره مغازه‌های اطراف دریاچه پایین آمده و به نوعی می‌توان گفت که حیات از اینجا رخت بسته است.

حرف دیروز و امروز نیست، سال‌هاست مردم نگران «دریاچه ارومیه» هستند و همین موضوع باعث شد «حسن روحانی» در جریان سفرهای تبلیغاتی انتخابات 92، احیای دریاچه‌ی ارومیه را به مردم وعده دهد. او در سفر انتخاباتی خطاب به مردم ارومیه گفته بود «نخواهیم گذاشت دریاچه ارومیه خشک شود، من به شما قول می‌دهم که اگر بار مسئولیت اجرایی کشور را بر دوش من قرار دادید، در اولین روز دولت، حل مشکل دریاچه ارومیه در دستور کار قرار خواهد گرفت».

روحانی که می‌خواست نشان دهد مرد عمل است، در نخستین جلسه هیئت وزیران در مردادماه سال ۹۲، موضوع دریاچه ارومیه را مطرح کرد و در ادامه، تشکیل «کارگروه نجات دریاچه ارومیه» مورد تصویب قرار گرفت تا موجی از امید در دل مردم شمال‌غرب کشور به وجود آید.

بعد از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه، یک تیم مطالعاتی با حضور کارشناسان و متخصصان داخلی و خارجی به منظور تدوین برنامه ۱۰ ساله احیای دریاچه ارومیه با محوریت دانشگاه صنعتی شریف آغاز به کار کرد و طی شش ماه این مطالعات به سرانجام رسید. بر همین اساس تثبیت وضعیت دریاچه در دو سال اول هدف‌گذاری شد و در ادامه برنامه‌ها برای افزایش حجم آب و رساندن دریاچه به تراز اکولوژیک بود.

آمار و ارقام نشان‌دهنده‌ی موفقیت دولت در تثبیت وضعیت دریاچه و جلوگیری از خشک شدن کامل آن است، اما طبق برنامه‌ی سال 95 و 96 باید حجم آب افزایش می‌یافت که کاهش 22 سانتی‌متری سطح تراز دریاچه نشانگر وضعیت نه چندان مطلوب دریاچه در این روزهاست.

«خلیل ساعی»، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان‌شرقی، در اظهارات اخیرش از کاهش 22 سانتی‌متری سطح تراز دریاچه ارومیه در شهریورماه امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل خبر داده و کاهش 36 درصدی نزولات جوی در استان را اصلی‌ترین عامل کاهش سطح تراز دریاچه اعلام کرده است .

این در حالی است که براساس یک مقایسه در شهریورماه سال ۱۳۸۵ این رقم ۱۲۷۲.۸۳ متر، در سال ۱۳۸۶، معادل۱۲۷۲.۸۷، در سال ۱۳۸۷، معادل ۱۲۷۲.۱۶، سال ۱۳۸۸معادل، ۱۲۷۱.۰۶، در سال ۱۳۸۹معادل، ۱۲۷۱.۳۶، در سال ۱۳۹۰ معادل، ۱۲۷۱.۰۱ و در سال ۱۳۹۴ معادل، ۱۲۷۰.۰۸ بوده و در سال ۱۳۹۵ این رقم به ۱۲۷۰.۵۴ سانتیمتر رسیده بود.

ساعی در ادامه‌ی سخنانش با اشاره به کاهش 36 درصدی بارش باران و سایر نزولات جوی در شش ماهه نخست سالجاری نسبت به مدت مشابه سال قبل اعلام می‌کند: بالا بودن میزان دما و گرمای بیش از حد، باعث تبخیر بخشی از آب دریاچه ارومیه شده است.

او ادامه می‌دهد: پیش از سال 93، هر سال به‌صورت میانگین از ارتفاع دریاچه ارومیه حدود 40 تا 45 سانتی متر کاسته می‌شد و اگر وضعیت به همان منوال ادامه می‌یافت دریاچه ارومیه تاکنون خشک شده بود.

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان‌شرقی با بیان این‌که هم‌اکنون یک میلیارد و 200 میلیون مترمکعب آب در دریاچه ارومیه موجود است، خاطرنشان می‌کند: وسعت دریاچه نیز هم‌اکنون، 1783 کیلومتر مربع است.

ساعی با بیان این‌که انجام برخی اقدامات عقلانی و مدبرانه در دولت تدبیر و امید مانع خشکی دریاچه ارومیه شده است، تصریح می‌کند: لایروبی بیش از 90 کیلومتر از مسیرهای منتهی به دریاچه ارومیه باعث جمع‌آوری آب‌های موجود در این محوطه و هدایت آن به پیکره آبی دریاچه شد.

او در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به عملیات اجرایی مدول دوم تصفیه‌خانه تبریز می‌گوید: با وجود نبود اختصاص اعتبارات مناسب در این بخش، همکاران اداره آب و فاضلاب استان در عملیات‌های مربوط به انتقال به تصفیه‌خانه و انتقال آب از تصفیه‌خانه به پیکره آبی دریاچه بسیار خوب ایفای نقش کرده‌اند.

او هم‌چنین اظهار می‌کند: انتقال 10 درصد آب مورد نیاز دریاچه، وظیفه و تعهد استان آذربایجان‌شرقی است و انتقال 90 درصد مابقی نیز بر عهده استان آذربایجان‌غربی و کردستان است.

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان‌شرقی با اشاره به ظرفیت‌های آبی دو استان آذربایجان‌غربی و کردستان و لزوم استفاده از آن‌ها برای تأمین بخش اعظمی از آب مورد نیاز برای احیای دریاچه ارومیه اظهار امیدواری می‌کند با اختصاص به موقع اعتبارات مورد نیاز توسط دولت، طرح انتقال آب زاب به دریاچه ارومیه تا پایان سال 98 به بهره‌برداری برسد.

او ادامه می‌دهد: با اجرای این طرح، سالیانه بیش از 654 میلیون مترمکعب آب به دریاچه ارومیه منتقل می‌شود و نویدبخش احیای دریاچه در یک بازه زمانی مناسب است.

ساعی یادآور می‌شود: روند تبخیر آب دریاچه در تابستان سال‌جاری به‌علت گرمای بسیار شدید، با سرعت بیشتری همراه بود و امیدواریم بارش‌های پاییز، زمستان و بارش‌های بهاری، باعث افزایش ارتفاع آب دریاچه ارومیه شوند.

او خاطرنشان می‌کند: اگر بارش‌های شش ماهه نخست امسال، 36 درصد کاهش نمی‌یافت و میزان بارش نیز متناسب با میانگین سال‌های پیش بود یقیناً ارتفاع دریاچه ارومیه بیش از سال‌های پیش بود.

انتقاد سعیدی از عدم تخصیص بودجه‌ دریاچه ارومیه

«محمد اسماعیل سعیدی»، نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس، با بیان این‌که دریاچه ارومیه یکی از دغدغه‌های اصلی مردم و نمایندگان مجلس است، می‌گوید: نمایندگان پیگیر وضعیت دریاچه هستند، اما با وجود تذکرات، گام موثری در این خصوص برداشته نمی‌شود و رئیس جمهور در سفرهای انتخاباتی تنها به گفتن این‌که دریاچه ارومیه را احیاء کرده‌ایم، بسنده کرد.

او با انتقاد از عدم تخصیص بودجه‌ مصوب دریاچه، اظهار ‌می‌کند: دستگاه‌های استان وظایفی در قبال دریاچه ارومیه بر عهده دارند که با وجود برنامه و آمادگی لازم، به دلیل عدم تخصیص بودجه، نتوانستند پروژه‌های مورد نظر را در سال 95 اجرا کنند. امسال نیز آقای نوبخت بودجه‌ای برای دریاچه ارومیه تخصیص نداده است.

سعیدی با بیان این‌که عمده مشکل دریاچه ارومیه عدم تخصیص بودجه است، تصریح کرد: هم‌چنین برخی برنامه‌ها همچون بارور کردن ابرها –که در سال‌های گذشته انجام شده بود - امسال اجرا نشد.

وضعیت دریاچه نگران‌کننده است

او با بیان این‌که وضعیت دریاچه نگران‌کننده است، می‌گوید: نمایندگان مردم نگران وضعیت دریاچه ارومیه هستند، اگر این دریاچه به طور کامل خشک شود، احیای آن بسیار سخت خواهد بود، احساس می‌کنم ستاد احیاء و مسئولان رده بالا نسبت به احیای دریاچه ارومیه بی‌تفاوت شده‌اند، اجرای پروژه‌های استانی منوط به وجود عزم ملی است.

سعیدی معتقد است که اجرای پروژه‌ انتقال آب رودخانه‌ی زاب به دریاچه ارومیه بسیار مهم و حایز اهمیت است.

او می‌افزاید: تونل انتقال آب رودخانه‌ زاب توسط قرارگاه خاتم‌الانبیاء اجرا شده و آماده‌ بهره‌برداری است، اما برای انتقال آب رودخانه‌ زاب به وجود سد نیاز است که مراحل اجرای آن به کندی پیش می‌رود.

سعیدی خاطرنشان می‌کند: این پروژه پس از افتتاح می‌تواند سالانه حداقل 700 میلیون متر مکعب آب به دریاچه ارومیه سرازیر کند.

هم‌چنین سعیدی در جلسه‌ چهار مهرماه مجلس شورای اسلامی، نسبت به وضعیت دریاچه ارومیه و متوقف شدن مصوبات ستاد احیای دریاچه به دلیل عدم تخصیص اعتبارات تذکر داد.

او در تذکر شفاهی خود به رئیس‌جمهور گفت: دریاچه ارومیه در شرایط بحرانی قرار دارد و برخی مسئولان مربوطه گوش خود را بسته‌اند. متاسفانه ستاد احیای دریاچه ارومیه به دلیل عدم تخصیص اعتبار از سال گذشته متوقف شده و برخی از رسانه‌ها از جمله صداوسیما باید حساسیت این موضوع را هر روز متذکر شوند و این یک مشکل منطقه‌ای و مربوط به استان‌های آذربایجان شرقی و غربی نیست. بلکه ملی و فراملی است. چرا باید بی‌توجهی شود و در اولویت‌های اصلی قرار نگیرد.

نماینده مردم تبریز در مجلس خاطرنشان کرد: دولت با اختصاص اعتبار، برای احیای دریاچه ارومیه مصمم است، اما دریاچه صرفا با اختصاص بودجه احیا نمی‌شود.

لزوم مدیریت مصرف آب در مناطق حاشیه دریاچه ارومیه

«مسعود پزشکیان»، نائب رئیس مجلس نیز، اظهار می‌کند: استان‌های آذربایجان‌شرقی، آذربایجان‌غربی و کردستان هم‌چنین مناطقی که آب آن‌ها به دریاچه ارومیه می‌ریزد باید با همکاری نهادهای اداری و مردمی، مصرف آب را به نحو احسن مدیریت کرده و از هدر رفت آب در محدوده دریاچه جلوگیری کنند.

او با تأکید بر ضرورت مدیریت صحیح مصرف منابع آبی و نوع کشت، می‌افزاید: اگر نحوه‌ مدیریت و مصرف آب تغییر نیابد، مشکل بی‌آبی به همین سادگی جبران نمی‌شود؛ چرا که رفته رفته نزولات آسمانی کاهش می‌یابد.

نماینده تبریز با اشاره به گسترش زمین‌های کشاورزی اضافه می‌کند: آب مصرفی این زمین‌ها به شکل صحیح مورد استفاده قرار نگرفته و اکثر آبیاری‌ها به صورت سنتی انجام می‌گیرد که اگر این روش‌ها اصلاح شود تا حدودی می‌توان در مصرف بهینه آب اقدامات موثری انجام داد.

نائب رئیس مجلس اظهار امیدواری می‌کند که با همت مضاعف مردم و مسئولان دریاچه ارومیه احیا شود.

دریاچه ارومیه باید به تراز اکولوژیک برسد

«مجید خدابخش،» استاندار آذربایجان‌شرقی نیز می‌گوید: دریاچه ارومیه باید احیاء شده و به تراز اکولوژیک برسد؛ در این خصوص با آقای کلانتری هم صحبت کردم.

او می‌افزاید: استان آذربایجان‌شرقی 19 نماینده در مجلس دارد و باید از این پتانسیل برای پیگیری اعتبارات دریاچه ارومیه و اجرای پروژه‌های آن استفاده کنیم.

بر اساس این گزارش، تبدیل دریاچه ارومیه به بیابان نمک، بدترین اتفاق ممکن برای بزرگترین دریاچه‌ شور جهان است که عواقبش بدتر از زلزله‌های مهیب، سیل‌های ویران کننده و صدها فاجعه دیگر خواهد بود؛ چرا که ریزگردهای حاصل از نمک دریاچه جان 14 میلیون نفر از مردم کشور را به خطر می‌اندازد. مردم شمال غرب کشور از دولت انتظار دارند با تخصیص بودجه‌ و تسریع در اجرای پروژه‌های مربوط به احیای دریاچه، از وقوع یک فاجعه‌ زیست محیطی جلوگیری کند.

تصاویر مربوط به این گزارش توسط عکاسان ایسنا در تابستان سال 96 ثبت شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۶ ، ۰۷:۵۲
پیمان صاحبی


 

دغدغه محیط‌زیست از سر بی‌دردی نیست

کم و بیش یک‌ماه از آغاز به کار کمپین یوز تا ابد می‌گذرد؛ کمپینی که در تاریخ ۹ شهریور مقارن با روز ملی یوز به همت هدیه تهرانی، هنرمند و بازیگر شناخته‌شده کشورمان و جمعی دیگر از هنرمندان شکل گرفت.

 همراهی جمع کثیری از مردم خیلی زود نام این کمپین را بر سر زبان‌ها انداخت و ابعاد آن نیز گسترده‌تر شد. تا امروز موضع‌گیری‌های متفاوتی نسبت به این کمپین در رسانه‌ها به چشم می‌خورد و برخی، اهداف این کمپین را زیر ذره‌بین قرار داده‌اند. عده‌ای نگران نحوه هزینه‌کرد بودجه این کمپین هستند و تلاش می‌کنند تا دغدغه خود را به گوش مسوولان برسانند. از سوی دیگر نیز منتقدانی هستند که تلاش دارند تا دیوارهای بی‌اعتمادی را نسبت به بدنه کارشناسی این کمپین روز به روز بالاتر ببرند. در مقابل این جریان انتقادی و مخالف، یک جریان دیگر هم هست که از آن می‌توان تحت عنوان بدنه مدیریتی و کارشناسی کمپین یاد کرد. این بدنه مدیریتی که در راس آن هدیه تهرانی قرار دارد، تا به امروز وارد هیچ‌گونه جنجال خبری نشده و حتی فاصله خود را با این جنجال‌ها نیز حفظ کرده است.

حال پس از یک ماه از راه‌اندازی این کمپین، هدیه تهرانی درباره سوالات و ابهامات مطرح شده درباره این کمپین پاسخ می‌دهد. او می‌گوید که جلب مشارکت مردم و افزایش سرمایه اجتماعی برای حفاظت حیات‌وحش، مهم‌ترین هدف برای راه‌اندازی کمپین یوز تا ابد است.

خانم تهرانی، خیلی‌ها باور دارند که مسائلی مانند فقر باید همیشه در اولویت باشد و به حیات‌وحش باید پس از همه اینها توجه کرد. نظر شما چیست؟

خوشبختانه در مسائل اجتماعی و ساختارهایی از این دست، کمپین‌های متعددی شکل گرفته و مشارکت‌های مردمی تاثیرگذاری را هم شاهد بوده‌ایم. جدای از خود دولت، سازمان‌ها و نهادهای شناخته‌شده دیگر و حتی خوشبختانه سازمان‌های مردم نهاد هم اهمیت موضوع را درک کرده و به آن پرداخته‌اند اما به مسائل حوزه حیات‌وحش و منابع طبیعی به دلیل عدم شناخت مردم به نوعی شاید خیلی کمتر توجه و پرداخته شده است. ما نیز به دلیل همین مهجوریت این حوزه است که تلاش کرده‌ایم تا مردم را از اهمیت یوزها آگاه کنیم. هدف ما هم برقراری تعادل در محیط‌زیست و منابع طبیعی و در نهایت پرداختن به ساختارهای بومی و روستایی و حتی اشتغال‌زایی در مناطقی است که میراث طبیعی در آنها مهجور مانده است. اما بدیهی است که تاکید بر یک موضوع به هیچ‌وجه به معنای نادیده گرفتن سایر مسائل نیست. توجه به این مسایل از سر بی‌دردی نیست.

به عنوان مثال در ذخیره‌گاه زیست‌کره توران و روستای قلعه‌بالا دست‌کم چهار الی پنج سال است که روی معیشت پایدار کار شده و اتفاقا نتایج آن هم جالب بوده است. مردم محلی با جاذبه‌های گردشگری منطقه‌شان آشنا شده‌اند و این امر باعث حفظ خانه‌های قدیمی و حتی جذب گردشگر شده. این تاثیر خارق‌العاده را یوزها بر معیشت مردم آن منطقه گذاشته‌اند، پس حفاظت از حیات‌وحش به نوعی کمک به خود مردم است و با هم منافاتی ندارند. نکته آخر هم اینکه توسعه زندگی روستایی و چرخه اقتصادی آن برای من به شخصه نسبت به ساماندهی‌های شهری بسیار مهم‌تر است چرا که در حوزه‌های شهری خیران بسیاری هستند که تلاش می‌کنند اما روستاها هم نیازمند کمک هستند که در این کمپین تلاش شده تا آسایش آنها را هم به خاطر بیاوریم.

کمپین یوز تا ابد چه ارتباطی با سازمان حفاظت محیط‌زیست و به طور مشخص با پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی دارد؟

در وهله نخست باید این مساله روشن شود که کمپین یوز تا ابد در اصل یک نوع مطالبه مردمی است، این بدان معناست که این کمپین با وجود اینکه هیچ ارتباطی با سازمان حفاظت محیط‌زیست، پروژه یوز و در کل هیچ ساختار و سازمان یا انجمن مردم نهاد دیگر ندارد، اما در عین حال قصد هم ندارد که نسبت به تلاش‌هایی که تاکنون توسط افراد و ارگان‌های مختلف برای یوزها انجام شده، بی‌تفاوت باشد و خود را جدای از همه اینها فرض کند. این کمپین یک مطالبه مردمی از محصول و نتیجه کارهایی است که سازمان حفاظت محیط‌زیست، برنامه محیط‌زیست سازمان ملل، پروژه یوز و انجمن‌های مرتبط و سایرین انجام داده‌اند. کمپین یک پیکان برخلاف پیکان‌هایی که تاامروز در راستای حفاظت هدف‌گیری شده‌ و پرتاب شده‌اند، نیست بلکه اتفاقی است که تلاش می‌کند تا فارغ از ساختارها، سازمان‌ها و افراد به عملکرد اصلی خود پایبند بماند اما همان طور که گفته شد، نسبت به زحمات و تلاش‌هایی هم که تا امروز انجام شده، بی‌تفاوت نیست و البته نمی‌تواند هم که باشد. کمپین یوز تا ابد در یک کلام صرفا یک مطالبه مردمی است و چیزی جز این نیست. کمپین به هیچ نهاد و سازمانی بی‌توجه نیست بنابراین دست هر فرد اعم از کارمند دولت یا حتی یک بازرگان یا حتی سازمان یا انجمنی را که برای یاری دراز شود را هم به همین منظور می‌فشارد.

هدف کمپین یوز تا ابد دقیقا چیست و تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟

کمپین یوز تا ابد تلاش می‌کند تا در کنار همه تلاش‌های گذشته، یک قدم اضافه مردمی بردارد چرا که این باور در ما ایجاد شده که انقراض صبر نخواهد کرد و اگر می‌خواهیم که یوز منقرض نشود، نمی‌توان تنها به تلاش‌های افراد، سازمان‌ها، انجمن‌ها و... تکیه کرد یا فقط از آنها انتظار داشت. امروز برای ما ثابت شده که نجات یوز از گرداب انقراض نیازمند تلاش، قدرت و منابعی فراتر از توان همه این افراد و سازمان‌ها و انجمن‌هاست. یک هدف مهم کمپین، جمع‌آوری سرمایه‌های اجتماعی است؛ منظور از سرمایه‌های اجتماعی همان جلب مشارکت مردمی است. بدیهی است که تک‌تک افرادی که در این کمپین شرکت کرده‌اند، نمی‌توانند به عرصه‌های طبیعی وارد شوند و کاری برای نجات یوز انجام دهند اما مشارکت‌های مالی آنها می‌تواند بر زندگی یوز تاثیرگذار باشد. در برهه کنونی یکی از مهم‌ترین مشکلات یوز، عدم امنیت این زیرگونه به واسطه حضور دام و سگ‌گله در یکی از مهم‌ترین زیستگاه‌های طبیعی‌اش یعنی ذخیره‌گاه زیست‌کره توران است. سال گذشته من سفری به توران داشتم و این مشکل را از نزدیک مشاهده کردم بنابراین به این باور رسیدم که اکنون زمانی است که همه ما باید کاری برای یوز انجام دهیم. با این وجود هدف اصلی کمپین این است که سرمایه‌های اجتماعی برای نجات یوز پیشقدم شوند که این هدف در آینده می‌تواند بزرگ‌تر و برای سایر گونه‌های حیات‌وحش کشور رقم بخورد.

در پاسخ سوال دوم هم باید بگویم که کمپین یوز تا ابد تا زمانی که بتواند برای یوزها کاری انجام دهد، به کارش ادامه خواهد داد. وظیفه کمپین این است که برای یوز تا حد توان تلاش کند چرا که یوز از آن گروهی خاص نیست بلکه یوزها میراث ملی ما هستند پس مهم نیست که دولت یا بقیه ساختارها برای یوز چه کار می‌کنند. مردم باید آستین بالا بزنند و از دولت مطالبه کنند و این هدف صرفا نباید به یوز ختم بشود، این هدف یعنی به‌کارگیری سرمایه‌ اجتماعی با یوز شروع شده و باید به همین شکل هم برای حفاظت از حیات‌وحش پیش برود.

آیا تاکنون رایزنی در راستای تعامل با دامداران منطقه توران صورت گرفته است؟

بله، واقعیت امر این است که از مدت‌ها پیش از آغاز به کار کمپین، رایزنی‌هایی توسط افرادی که به دامدارها نزدیک‌تر هستند، انجام شده است. حرف‌ها و صحبت‌هایی شده، توافق‌هایی صورت گرفته، اما مشخص است که با وجود این کمپین تعامل‌ها و صحبت‌ها شکل دیگری به خود خواهد گرفت چرا که طرفین دیگر خود را در برابر یک مطالبه ملی می‌بینند. آنچه که می‌توانم بگویم این است که همچنان این رایزنی‌ها و تعامل‌ها ادامه دارد ولی من شخصا به عنوان هدیه تهرانی معتقدم که دامداران آن منطقه هم بخشی از همین کمپین هستند و یقین دارم که آنها دشمنان یوز نیستند و آنها هم به طور قطع می‌خواهند که یوز باقی بماند و منقرض نشود.

به طور مسلم تبعات اقتصادی و اجتماعی جابه‌جایی ۸ آغل این منطقه کم نیست در این زمینه چه فکرهایی کرده‌اید؟

ما پیش از آغاز به کار کمپین به فکر تبعات اقتصادی و اجتماعی هم بودیم و آنچه که من می‌توانم به شما اطمینان دهم، این است که تبعات مذکور بررسی شده و در مورد آنها اتفاقا بسیار هم فکر شده. تلاش ما این است که کاری انجام ندهیم که برای آن دسته از دامدارانی که هنوز در منطقه دام دارند، گران تمام شود و شرایط اقتصادی و اجتماعی آنها را زیر و زبر کند. به واقع همه تلاش ما این است که با تغییرات اندک به نتیجه مطلوب برسیم، بدیهی است که تغییراتی اعمال خواهد شد اما واضح است که تغییرات نباید هزینه نامعقول ایجاد کند.

مردم تا چه اندازه می‌توانند به پشتوانه کارشناسی کمپین یوز تا ابد مطمئن باشند؟

کمپین یوز تا ابد پیش از آنکه شکل عمومی امروز را به خود بگیرد، هم یک تشکل رسمی نبود اما من اطمینان می‌دهم که یوز تا ابد تشکلی از کارشناسانی است که مدت‌ها در شرایط سخت و بیابان‌های ایران کار و تلاش کرده‌اند. ما از مشورت و راهنمایی کارشناسانی بهره می‌گیریم که سال‌ها برای حفاظت از یوز متحمل مشقت و مرارت شده‌اند. این افراد منابع و محدودیت‌ها را می‌شناسند و کمپین یوز تا ابد هم تلاشی است به واسطه قدرت کارشناسی. ما می‌دانیم که خیلی از تصمیماتی که برای حفاظت از طبیعت و حیات‌وحش گرفته می‌شود، قطعیت ندارد. اکثر کارشناسان در مورد عدم قطعیت‌ها اتفاق‌نظر دارند اما به شخصه ایمان دارم که کمپین تلاشی با پشتوانه کارشناسی است.

و سخن آخر

من فکر می‌کنم که ما مردم ایران باید کمی از این فضا و باور که منتظر باشیم تا کسی برای ما کاری انجام دهد، فاصله بگیریم. مطالبه ما از دولت یا حتی از سازمان‌های دولتی باید تغییر شکل پیدا کند. ما باید آستین‌های خودمان را بالا بزنیم، درست است که این کار به راحتی اتفاق نمی‌افتد و مسیر دشوار است اما این را در نظر داشته باشیم که طبیعت هم منتظر ما نمی‌ماند. ما در حال تخریب مداوم و گسترده طبیعت هستیم، فرصتی باقی نمانده و اگر داشته‌هایی مانند طبیعت را که به خاطر بی‌توجهی ما در حال نابودی هستند، از دست بدهیم، دیگر هیچ جایگزینی نخواهد بود. وضعیت کنونی محیط‌زیست نیاز به آستین‌های بالا زده همه ما و تغییر تفکر و نگرش همه ما دارد. بله دولت باید تلاش بکند، دولت نماینده ما است اما در تمام دنیا در کنار دولت‌های موفق، مردم جست‌وجوگر و مطالبه‌گر و پرسشگر نیز هستند و این ابزار قدرتمندی است که نباید نادیده گرفته شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۶ ، ۰۷:۵۰
پیمان صاحبی

 

فوران های آتشفشانی موجب بروز پدیده «ال نینو» می شود

 مطالعه جدید نشان می دهد فوران های آتشفشانی بزرگ در مناطق استوایی می تواند منجر به بروز پدیده «ال نینو» شود.

 فوران های بزرگ آتشفشانی از طریق پمپاژ میلیون ها تن دی اکسید گوگرد در استراتوسفر، که موجب تشکیل ابر اسید سولفوریک می شود، با انعکاس پرتو خورشیدی و کاهش میانگین دمای سطح جهان موجب آغاز پدیده ال نینو می شوند.

محققان از شبیه سازی مدل پیشرفته آب و هوا استفاده کردند تا نشان دهند که ال نینو در طول سال بعد از فوران های عظیم آتشفشانی نظیر فوران آتشفشان مونت پیناتوبو فیلیپین در سال ۱۹۹۱ به اوج می رسد.

آلن روبوک، سرپرست تیم تحقیق از دانشگاه راتگرز آمریکا، در این باره می گوید: «ما نمی توانیم فوران های آتشفشانی را پیش بینی کنیم، اما با وقوع فوران بعدی می توانیم با تعیین میزان دی اکسید گوگرد در استراتوسفر پدیده ال نینو را پیش بینی کنیم.»

ال نینو به طور ساده عبارت است از یک رخداد اقلیمی کلان که در اثر رها شدن انرژی انباشته در بزرگترین حوزه اقیانوسی جهان یعنی جنوب اقیانوس آرام رخ می‌دهد. نشانه اولیه آن هم تغییر جهت جریان آب‌های سرد و گرم و همچنین بادهای این منطقه است.

این پدیده هر ۲ تا ۷ سال یک‌بار باعث ایجاد ناهنجاری‌های بزرگی در آب و هوای سراسر سیّاره زمین می‌شود از جمله این ناهنجاری‌ها می‌توان به سیلاب‌های ناگهانی، خشک‌سالی، قحطی و اپیدمی اشاره کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۶ ، ۰۷:۴۹
پیمان صاحبی


 

چشمی به سخاوت آسمان و چشمی به تشنگی زمین

براساس آخرین آمار شرکت مدیریت منابع آب وزارت نیرو، ارتفاع کل ریزش‌های جوی از اول مهر سال گذشته تا 31 شهریور امسال 230 میلیمتر یعنی حجمی برابر 379 میلیارد و 46میلیون متر مکعب است که این میزان بارندگی نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته‌ که 241 میلیمتر بوده 5درصد کاهش را نشان می‌دهد. این میزان بارندگی نسبت به میانگین درازمدت دوره‌های مشابه، یعنی 48سال گذشته نیز که 238 میلیمتر بوده، 3 درصد افت کرده است.

 حال آسمان از سال پیش تا مهر امسال نه خوب بود نه بد. به هر حال نمی‌شود امیدوار باشیم که خشکسالی دست از سرمان برداشته و دیگر دغدغه بی‌بارشی و کم‌بارشی و بی‌آبی را پشت سر گذاشته‌ایم. زمستان سال گذشته از خجالت پاییز کم باران درآمد و یک دل سیر بارید. دست‌کم آنقدری بارید که این تصور را در ذهن خیلی‌ها تداعی کند که بحران بی‌بارانی حل شده‌ است. بی‌بارانی و کم بارشی و نه خشکسالی که مقوله‌ای پیچیده‌تر است.
سال گذشته تهران وضع بهتری داشت و زمستان را درحالی سپری کرد که آمارهای 5 ایستگاه باران سنجی‌اش، بارش 300 میلیمتری را به ثبت رساندند. این آمار نسبت به مدت مشابه سال گذشته آن 9 درصد و نسبت به بلندمدت 8 درصد افزایش را نشان می‌دهد. بهمن‌ماه اوج بارش‌های برف و باران سال 95 را به خود اختصاص داد و یک تنه جور پاییز و زمستان را کشید و آسمان آنقدر بارید که ظرفیت بیشتر سدها دیگر جوابگوی ذخیره نبود.


اگرچه بیشتر استان‌‌ها و حتی مناطق جنگلی و حاشیه دریای خزر نسبت به مدت مشابه‌شان حتی شاهد کاهش بارش بودند ولی استان‌هایی همچون تهران و سیستان وبلوچستان حسابی پربارش بودند و گزارش‌های دفتر مطالعات پایه منابع آب وزارت نیرو نشان می‌دهد که در اوج مصرف آب در تهران، هیچ یک از سدها در وضعیت قرمز یا نگران‌کننده‌ای قرار نگرفت؛ وضعیتی نگران‌کننده که مردم پایتخت در سال 91 و 93 آن را تجربه کرده بودند. قطعی مداوم آب و جیره‌بندی آب شرب، آنقدر دور نیست که کسی فراموش کرده باشد. آنهایی که در طول سال 91 تا 93 از سدهای استان تهران بویژه سد کرج بازدید کرده‌ بودند، به وضوح با افت شدید و غیرقابل باور سطح آب روبه‌رو شدند. کارشناسان نیز مدام هشدار می‌دادند که با این وضعیت، ظرفیت سدها دیگر جوابگوی جمعیت تهران نیست و باید فکری اساسی اندیشید.
5 درصد کاهش بارندگی نسبت به سال آبی مدت مشابه آنقدرها کم نیست که از آن سرسری بگذریم، اگرچه دچار بحران نشده باشیم. حتی سال 94 که بارندگی‌ها بیشتر و وضعیت سدها کمی بهتر از حالا بود، مشکل بی‌آبی و کم‌آبی برخی از سدهای جنوب کشور را تهدید می‌کرد چه برسد به حالا که هرمزگان و بوشهر و خوزستان از کم‌بارشی رنج می‌برند و جزو کم‌بارش‌ترین استان‌های کشور به حساب می‌آیند.
با بررسی میزان بارندگی در مناطق مختلف کشور مشخص می‌شود که حوضه آبریز «دریای خزر»، «دریاچه ارومیه»، «مرزی شرق» و «قره قوم» نسبت به سال آبی پیشین، بارش‌ها در این حوضه‌ها کاهش داشته و در دو حوضه «فلات مرکزی» و «خلیج فارس و دریای عمان» وضعیت به مراتب مساعد‌تر و حتی نسبت به مدت مشابه افزایش داشته ‌است.


بیشترین کاهش بارندگی‌ها در این رابطه مربوط به حوضه دریاچه ارومیه است که با 208 میلیمتر ارتفاع، نسبت به سال گذشته که 326 میلیمتر بوده 36 درصد و نسبت به متوسط دراز مدت 24 درصد کاهش داشته ‌است. پس از این حوضه، حوضه آبریز «مرزی شرق» با بیشترین افت بارش روبه‌رو شد که با 62میلیمتر ارتفاع، نسبت به مدت مشابه که 95 میلیمتر بوده 35درصد و نسبت به متوسط درازمدت که 102 میلیمتر بوده 39درصد کاهش یافته ‌است. اما منطقه‌ای که کاهش بارندگی‌هایش نگران‌کننده به‌ نظر می‌رسد حوضه «دریای خزر» است. ارتفاع بارندگی‌های در سال آبی 96-95 در این حوضه آبریز 340 میلیمتر گزارش شد که نسبت به سال آبی قبل از آن که 513 میلیمتر بوده 34 درصد و نسبت به میانگین دراز مدت که 423 میلیمتر بوده 20 درصد کاهش را نشان می‌دهد.
پهنه‌بندی خشکسالی هواشناسی در سطح کشور از سال 65 تا پایان سال 95 گویای این نکته است که بیشتر مناطق کشور، دچار خشکسالی شدید و متوسط و خفیف درازمدت هستند و خشکسالی‌های کوتاه‌مدت هرازگاهی این وضعیت را تشدید می‌کند. باید به این نکته نیز اشاره کرد که خشکسالی تا حد زیادی در کشورمان وابسته به بارندگی است.
بنابر گفته کارشناسان مرکز خشکسالی کشور و اسناد قدیمی، این معضل که از قرن‌ها پیش مناطق مختلف بویژه شرق کشور را مورد تهدید قرار داده ‌است 4 مرحله دارد؛ خشکسالی هواشناسی، خشکسالی کشاورزی، خشکسالی منابع آب و در نهایت خشکسالی اقتصادی و اجتماعی. کارشناسان می‌گویند خشکسالی ایران از مرحله منابع عبور کرده و تأثیر آن در اقتصاد و اجتماع قابل رصد است. بحران آب که بیش از 30 سال است با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم، مردم برخی از مناطق کشور را مجبور به مهاجرت به حاشیه شهرهای بزرگ کرده‌ است و آنها به دلیل نبود منابع آبی مجبور به تخلیه خانه‌هایشان شده‌اند.
اما نکته‌ای که بسیاری از کارشناسان متفق‌القول به آن اشاره می‌کنند این است که بارش‌های مداوم یکساله نمی‌تواند دردی از خشکسالی درازمدت که صدمات جبران‌ناپذیری به محیط زیست و طبیعت وارد کرده، دوا کند. بلکه برای حل این مشکل و مبارزه با خشکسالی باید روش استفاده از آب را بدانیم و آن را نهادینه کنیم که اتفاقاً بسیاری از این روش‌ها در مدیریت سنتی آب چاره‌اندیشی شده و کنار گذاشتن آنها صدمات جبران‌ناپذیری به طبیعت و محیط زیست ایران زده است.


به گفته مهندس شاهرخ فاتح، رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور، باید بارندگی‌ها برای چندین سال مناسب و مداوم باشد تا بتواند کم‌بارشی‌های گذشته را جبران کند. در این صورت می‌توانیم امیدوار باشیم که خسارات گذشته تا حدودی جبران شود. عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و نیز رئیس پیشین آن معصومه ابتکار از مصرف 85 درصد ذخایر آبی سخن می‌گویند که متأسفانه بخش عمده آن مربوط به دولت پیشین است. دولت‌های نهم و دهم با 75 میلیارد متر مکعب اضافه‌ برداشت از آب‌های زیرزمینی به یک رکورد تاریخی در این زمینه دست یافت. این دو دولت با تقدیم مجوزهای بی‌شمار حفر چاه به کشاورزان و نیز چشم فروبستن بر حفر چاه‌های غیرمجاز 85 درصد منابع آبی کشور را از بین برد و سالانه تا 6 میلیون تن گندم وارد کرد. برای اینکه به تصویری دقیق از ماجرا برسید همین قدر کافی است که بدانید دولت سازندگی و در اوج رشد و بالندگی کشاورزی و سیاست تشویق کشاورزان 11 میلیارد مترمکعب اضافه برداشت داشته‌ایم.
این قصه به جای خود و اینکه در کل سیستم کشاورزی ما معیوب است نیز به جای خود. شاهرخ فاتح و بسیاری از کارشناسان دیگر معتقدند باید اساساً الگوی مصرف و کشت‌ را تغییر دهیم چراکه بیشترین مصرف آب در بخش کشاورزی است یعنی چیزی نزدیک به 92 درصد!
شاید در نگاه ابتدایی خیلی‌ها بگویند بارندگی‌ها بد نیست و پاییز و زمستان هم سدها را پر می‌کند ولی نکته‌ای که بیشتر مردم توجهی به آن نمی‌کنند جایی است که هیچگاه به آن فکر نمی‌کنیم؛ زیر پایمان خالی است. منابع آب زیرزمینی را برای کشاورزی و باغداری بیرون کشیده‌ایم و این سفره‌‌های زیرزمینی که هزاران سال زمان برده تا پر شوند به همین زودی و در بهترین شرایط بارندگی نیز پر نمی‌شوند.


اگر نگاهی کلی بیندازیم به شهرهایی که با مشکل کم‌آبی روبه‌رو هستند، کاملاً مشخص می‌شود که برداشت‌های بی‌رویه از منابع زیرزمینی یکی از عوامل مهم در به پایان رسیدن این منبع حیات است. برای نمونه سیرجان که یکی از مناطق خوش آب و هوای استان کرمان به شمار می‌رود و باغداران بسیاری در این شهر به تولید پسته مشغولند سال‌‌هاست با خشکسالی دست و پنجه نرم می‌کنند و به وجود آمدن فروچاله در اطراف این شهر، نشست زمین در بسیاری از مناطق آن و آرسنیک‌دار شدن آب، تنها یک علت دارد؛ آن هم استفاده بی‌رویه از منابع زیرزمینی است.


مشکل اهالی سیرجان که مجبورند آب تصفیه شده بخرند، مشکل همه ماست و دیر یا زود گریبان همه را خواهد گرفت. این وضعیت زنگ هشداری است برای سایر مناطقی که همچنان از منابع زیرزمینی استفاده بی‌رویه می‌کنند و باغ‌های خود را سال به سال گسترش می‌دهند. حالا دامنه خشکسالی و کم‌آبی به شمال غرب کشور یعنی پرآب‌ترین و پربارش‌ترین منطقه کشور نیز رسیده است و بعد از خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه حالا نوبت باغ‌هایی است که در دل هرکدام چاهی به عمق زمین است تا جایی که برخی کارشناسان می‌گویند پر کردن دریاچه امکانپذیر نیست چون هرچه آب وارد دریاچه شود، حفره‌های خالی اطراف آن را خواهد بلعید. این موضوع فاجعه دیگری هم در خود دارد؛ شور شدن آب چاه‌ها و سوختن باغات.
بگذریم باز فصل بارش از راه رسید و از فردا چشم ما به آسمان خواهد بود تا سخاوتمندانه ببارد. ما که جز خرابکاری کار دیگری نمی‌کنیم، بلکه آسمان خرابکاری‌های ما را بپوشاند.


نیم نگاه


سال گذشته تهران وضع بهتری داشت و زمستان را درحالی سپری کرد که آمارهای 5 ایستگاه باران‌سنجی‌اش، بارش 300 میلیمتری را به ثبت رساندند. این آمار نسبت به مدت مشابه سال گذشته آن 9درصد و نسبت به بلند مدت 8 درصد افزایش را نشان می‌دهد. بهمن‌ماه اوج بارش‌های برف و باران سال 95 را به خود اختصاص داد و یک تنه جور پاییز و زمستان را کشید و آسمان آنقدر بارید که ظرفیت بیشتر سدها دیگر جوابگوی ذخیره نبود.
بنابر گفته کارشناسان مرکز خشکسالی کشور و اسناد قدیمی، این معضل که از قرن‌ها پیش مناطق مختلف بویژه شرق کشور را مورد تهدید قرار داده ‌است 4 مرحله دارد؛ خشکسالی هواشناسی، خشکسالی کشاورزی، خشکسالی منابع آب و در نهایت خشکسالی اقتصادی و اجتماعی. کارشناسان می‌گویند خشکسالی ایران از مرحله منابع عبور کرده و تاثیر آن در اقتصاد و اجتماع قابل رصد است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۶ ، ۰۷:۴۸
پیمان صاحبی


طبق تحقیق جدیدی که در مجله دانش پژوهشی محیط زیست ((environmental research letters منتشر شده است سیاست های آب و هوایی که کشاورزی و جنگل ها را هدف قرار می دهد می تواند منجر به افزایش قیمت غذاها شود، اما کاهش جنگل زدایی و افزایش جذب کربن خاک در کشاورزی می تواند به طور قابل توجهی انتشار گازهای گلخانه ای را کاهش دهد درحالیکه از ایجاد خطر برای امنیت غذایی اجتناب می کند.

به گزارش  "سایت ساینس دیلی"، از آنجا که کشورها به دنبال کاهش انتشار گازهای گلخانه ای خود هستند، بسیاری، این پتانسیل را در جنگل ها و مزارع خود می بینند. بخش کاربری زمین که شامل کشاورزی و جنگل داری می شود به طور تقریبی باعث ایجاد ۲۵ درصد از انتشار گازهای گلخانه ای تولید شده توسط انسان می شود که به تغییر آب و هوا کمک می کند. همزمان، پوشش گیاهی، از جمله گیاهان طبیعی و هم چنین زمین های کشاورزی، کربن دی اکسید را از اتمسفر می گیرند و می توانند آن را در زیست توده و خاک ذخیره کنند.

استفن فرانک پژوهشگر موسسه بین المللی تجزیه و تحلیل سیستم های کاربردی که این مطالعه را سرپرستی می کند توضیح می دهد: "بخش کاربری زمین کلیدی برای کاهش تغییرات آب و هوایی موفقیت آمیز است". "اما فراهم کردن میزان فزاینده زیست توده برای تولید انرژی به عنوان جایگزین سوخت های فسیلی در حالیکه همزمان انتشار آنها را در بخش کاربری زمین کاهش می دهد، برای مثال از طریق مالیات بر کربن، می تواند همچنین موجب افزایش قیمت غذاها و کاهش در دسترس بودن غذاها شود".

در این مطالعه، فرانک و همکارانش تاثیرات سیاست های کاهش تغیییرات آب و هوایی را بر قیمت غذاها بررسی کردند. آنها تاثیرات بالقوه ی هم عملکرد جهانی که در غالب مالیات بر کربن مطرح می شود و هم سیاست های محلی و ملی را آزمایش کردند.

این مطالعه نشان داد که یک هدف کاهش شدید برای بخش های کشاورزی و جنگلداری می تواند منجر به افزایش قیمت غذا و کاهش تولید غذا شود. اگرچه سیاست های کاهش ریسک هماهنگ در سطح جهانی، با توجه به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و امنیت غذایی، بیش از سیاست های منطقه ای یا ملی موثر هستند، تاثیرات نامطلوب بر روی امنیت غذایی همچنان باقی است. این مطالعه دو استراتژی را ارائه می دهد که می تواند برای آب و هوا و همزمان با آن حفظ امنیت غذایی مفید باشد: کاهش جنگل زدایی و افزایش تجزیه کربن در خاک.

کاهش جنگل زدایی یک راه مناسب برای همه چیز نیست

این مطالعه دریافت که در کشورهای با زمین های بسیار و سهم بالای انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از تغییر استفاده از زمین، مانند برزیل یا کشورهای حوضه کنگو، پتانسیل بزرگی برای بازسازی جنگل ها و جلوگیری از جنگل زدایی وجود دارد. با این حال، در کشورهای با جمعیت متراکم تر و با انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از کشاورزی فشرده مانند چین و و هند، تلاش های سختگیرانه برای کاهش این انتشار می تواند منجر به تاثیرات زیادی بر امنیت غذایی شود، در حالیکه به دلیل نشت گازها سود زیادی برای آب و هوا فراهم نمی کند. نشت گازها به این معناست که انتشار گازهای گلخانه ای که بر اساس سیاست های درون کشوری مهار می شود، با انتشار گازهای بیشتر در خارج از آن کشور جایگزین می شود.

فرانک می گوید: "در بعضی کشورها توقف جنگل زدایی می تواند تنها با اثر حداقلی بر دسترسی به غذا کاهش بزرگی در انتشار گازها ایجاد کند". "اما یک رویکرد که برای همه مناسب باشد، کارگر نخواهد بود. در کشورهایی چون چین و هند، این تمرکز باید بر تجزیه کربن ارگانیک در خاک و سایر گزینه های برد- برد باشد که انتشار شدید گازهای گلخانه ای ناشی از کشاورزی را کاهش می دهد".

افزایش تجزیه کربن در خاک

روش های خاص کشاورزی مانند کشت نوبتی، کشت پوششی و مدیریت پسماندها می تواند میزان بیشتری کربن ذخیره شده در خاک را حفظ کند. به نظر می رسد که این شیوه ها همچنین به طور کلی منجر به بازده بالاتر محصولات می شود.

فرانک می گوید: "شما خاک را سلامت نگه می دارید، انتشار گازهای گلخانه ای را متعادل می کنید و همزمان از بازده محصولات محافظت می کنید". در حقیقت در زیر سیاست قیمت کربن، اندازه گیری تجزیه کربن در خاک می تواند حتی درآمد اضافه برای کشاورزان فراهم کند چراکه آنها برای انباشتگاه های کربنی که فراهم می کنند پول دریافت می کنند.

بسته به طراحی سیاست آب و هوایی، این پژوهشگران دریافتند که تجزیه کربن در خاک در زمین های کشاورزی می تواند همچنین همان میزان کاهش گازهای گلخانه ای را در بخش استفاده از زمین و با هزینه های به طور قابل ملاحظه ی پایین تر کالری، در مقایسه با سیاستی که پتانسیل تجزیه کربن در خاک را در نظر نمی گیرد تولید کند، یا حتی کاهش بیشتر گازهای گلخانه ای و مزایای رسمی کمتری برای امنیت غذایی داشته باشد. این مطالعه برآورد کرده است که تا سال ۲۰۵۰ افزایش تجزیه کربن در خاک می تواند تا ۳،۵ GTCO۲ (۷ درصد کل انتشار در سال ۲۰۱۰) را جبران کند و می تواند تاثیرات مالیات بر کربن را بر امنیت غذایی تا ۶۵ درصد در مقایسه با سناریوی بدون انگیزه جذب کربن در خاک کاهش می دهد.

ژان فرانسوا سوزانا یکی از نویسندگان این مطالعه از موسسه ملی پژوهش کشاورزی فرانسه ((INRA می گوید: "این مطالعه نقش عمده تجزیه کربن ارگانیک در خاک را برای تضمین امنیت غذایی تحت سناریو های پایاسازی آب و هوایی نشان می دهد". "خاک های کشاورزی می تواند یک راه حل کلیدی برای کاهش تغییرات آب و هوایی و سازگاری و امنیت غذایی فراهم کند، اما تغییر مدیریت زمین برای ذخیره کربن در ماده آلی خاک نیاز به تلاش های زیادی دارد که می تواند توسط پلت فورم های چند سهامداره مانند طرح ۴ درصد به ازای ۱۰۰۰ ایده ابتکاری (طرحی که توسط فرانسه با هدف ایجاد همکاری مطلوب در بخش عمومی و خصوصی راه اندازی شده است) تسهیل شود".

مترجم: بهاران پدرام

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۶ ، ۰۷:۴۶
پیمان صاحبی


روغن زیتون از زمان های گذشته یک ماده مصرفی اساسی محبوب در آشپزخانه بوده است. تا امروز تولید این روغن جریان عظیمی از پساب را که می تواند آبراهه ها را مسدود کند ایجاد کرده است، حاصلخیزی خاک را کاهش می دهد و باعث ایجاد آسیب گسترده به اکوسیستم های مجاور می شود. اکنون در یک مطالعه که در مجله ی شیمی و مهندسی پایدار ACS منتشر شده است، دانشمندان یک فرآیند در حال توسعه دوستدار محیط زیست را که می تواند این آلوده کننده را به یک سوخت سبز، کود زیستی و آب سالم برای استفاده در آبیاری کشاورزی تبدیل شود گزارش کرده اند.

به گزارش  سایت "ساینس دیلی" در طول پردازش، زیتون ها خرد شده و با آب مخلوط می شوند. این روغن از این مخلوط جدا می شود و آب کثیف و تفاله های جامد دور ریخته می شوند. در کشورهای مدیترانه ای که ۹۷ درصد روغن زیتون جهان در آن جا تولید می شود، این فرآیند، سالانه حدود ۸ بیلیون گالون از این پسماندها را تولید می کند و رفع آن مشکل ساز شده است. ریختن آن ها به رودخانه ها و رودها می تواند به طور بالقوه آب آشامیدنی را آلوده کند و به زندگی آبی آسیب رساند. پمپ کردن آن به زمین های کشاورزی به خاک آسیب می رساند و بازده محصولات را کاهش می دهد. برخی پژوهشگران تلاش کرده اند که پسماندها را با مخلوطی از زباله های جامد ناشی از این فرآیند یا پسماندهای چوب بسوزانند. اما این رویکردها یا بسیار هزینه بر هستند یا آلودگی هوای بیش از حد ایجاد می کنند. مجدی جگویریم و همکارانش رویکرد متفاوتی را اتخاذ کردند. آنها می خواستند ببینند که آیا می توانند پسماند روغن زیتون را از یک آلوده کنده به تولیدات پایدار برای استفاده های عملی تبدیل کنند یا خیر.

این پژوهشگران ابتدا این پسماندها را در خاک اره درخت سرو که یکی دیگر از مواد زائدی است که در مدیترانه تولید می شود جاسازی کردند. سپس آنها به سرعت این مخلوط را خشک کردند و آب تبخیر شده را جمع آوری کردند که می گویند می تواند با اطمینان برای آبیاری محصولات استفاده شود. در مرحله بعد، این پژوهشگران این مخلوط را به آذر کافت تبدیل کردند، پروسه ای که در آن مواد آلی در غیاب اکسیژن در معرض درجه حرارت بالا قرار می گیرند. بدون اکسیژن، این مواد نمی سوزند، اما به صورت گرمایی به گازهای قابل احتراق و زغال چوب تجزیه می شوند. این پژوهشگران این گاز را جمع آوری کرده و آن را به شکل یک روغن زیست محیطی فشرده کردند که می تواند در نهایت به عنوان منبع گرما برای فرآیند خشک کردن و آذرکافت در خشک کردن پسماند زیتون ها در خاک اره درخت سرو استفاده شود. در پایان، آنها حبه های زغال چوب را که با پتاسیم، فسفر، نیتروژن و دیگر مواد مغذی استخراج شده از تجزیه ترکیبات این مخلوط در طول فرآیند آذر کافت بارگیری شدند را جمع آوری کردند. با استفاده از آن به عنوان کود زیست محیطی، پژوهشگران دریافتند که بعد از پنج هفته این حبه ها به طور قابل ملاحظه ای رشد گیاهان را بهبود بخشیدند، از جمله برگ های بزرگتر، در مقایسه با گیاهانی که بدون آنها رشد می کنند.

مترجم: بهاران پدرام

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۶ ، ۰۷:۴۵
پیمان صاحبی