منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۹۹ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

 

آب در ایران؛ دیروز مقدس و امروز درس عبرت جهانیان

 ایرانیان که زمانی برای آب قداست خاصی قائل بودند، قنات‌شان الگوی فناوری آب بود و آب را مهریه حضرت زهرا(س)می‌دانستند اکنون دریاچه‌ای دارند که شرایط حاد آن درس عبرت دانش‌آموزان جهان شده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، گروه جامعه: قصه پرغصه آب، مقدس‌ترین عنصر طبیعی در سرزمین چشمه‌ها و قنات‌ها این روزها دل هر ایرانی را به‌ درد می‌آورد.

طی روزهای اخیر عکسی در شبکه‌های اجتماعی میان ایرانیان دست به دست می‌شود و همه با دیدن آن آه و فغان سر می‌دهند که ما را چه شده است؟ چه شد که ایرانیانی که آب را آنچنان مقدس می‌دانستند که میهن خویش را «آب و خاک» می‌نامیدند این روزها درس عبرتی برای نسل آینده مردمی آن‌سوی دنیا شده‌اند؟

اما عکس چه بود؟

تصویر مربوط به صفحه‌ای از کتاب جغرافیای دانش‌آموزان استرالیایی درباره پیامدهای مخرب انتقال آب است. تصویری که برای ایرانیان بسیار آشناست: تصویر مقایسه دریاچه ارومیه قبل و بعد از خشک شدن. تصویری که گویای بی‌توجهی ما ایرانیان به مایه حیات است.

در این درس آمده است:

"چه اتفاقی می‌افتد وقتی ما آب را منحرف می‌کنیم. خیلی از دریاچه‌های بزرگ جهان در حال کوچک شدن هستند و رودخانه‌های بزرگ از جمله کولورادو، ریوگراند، اینداس، گنگ، نیل و مارِی در طول ماه‌ها و حتی سال مقادیر زیادی آب از دریا می‌گیرند. یک سوم از رودخانه‌ها و دریاچه‌های جهان در حال خشک شدن هستند. و چاه‌های آب ۳میلیارد نفر متاثر شده‌اند. استفاده بی‌رویه و انحراف آب مقصران اصلی هستند.

چرا آب منحرف می‌شود؟

به دلیل توزیع نامتناسب آب و جمعیت، نیاز به انتقال آب ایجاد می‌شود و انتقال آب در ابعاد بزرگ اغلب نیاز به لوله‌کشی یا پمپاژ آب از حوضه‌ای به حوضه دیگر دارد. به طور مثال می‌توان انتقال آب از رودخانه Snowy River به Murray و Murrumbidgee را ذکر کرد. انتقال می‌تواند کمبود آب را در مناطق دیگر جبران کند و فرصتی برای توسعه کشاورزی یا تامین انرژی برقابی فراهم کند. اما انتقال آب اغلب پایدارترین روش بهره‌وری از آب نیست.

مرگ دریاچه ارومیه در ایران

بزرگ‌ترین دریاچه خاورمیانه و یکی از بزرگ‌ترین دریاچه‌های نمک در جهان خشک می‌شود. از سال ۲۰۰۵ تاکنون بیش از ۶۵ درصد مساحت دریاچه ارومیه از دست رفته و اراضی نمکی وسیعی را به جا گذاشته است (عکس ۱، الف و ب را ببینید). این دریاچه در سال ۱۹۷۱ در کنوانسیون رامسر به عنوان یک تالاب مهم در سطح بین‌المللی اعلام شده است و در سال ۱۹۷۶ اعلام شد که یونسکو آن را تحت حمایت ذخیره بیوسفر قرار داده است.

دریاچه و تالاب‌های اطراف آن، زیستگاه فصلی و منبع مهم غذایی پرنده‌های مهاجری است که از آرتمیاها تغذیه می‌کنند. به غیر از پلانکتون‌ها، آرتمیاها تنها جاندارانی هستند که در این آب می‌توانند زندگی کنند. دریاچه ارومیه، یک پایانه آب است: رودخانه‌های دائمی و فصلی که به دریاچه می‌ریزند با خود، نمک طبیعی می‌آورند. به دلیل اقلیم گرم و خشک، تبخیر بالا منجر به تشکیل بلورهای نمکی در ساحل می‌شوند. عکس ۲ نشان می‌دهد که سطح دریاچه ارومیه کوچک‌تر شده است.

چرا دریاچه خشک می‌شود؟

دلیل پایین رفتن سطح دریاچه، ترکیبی از خشکسالی درازمدت و انحراف روزافزون آب برای کشاورزی بوده است. مردم اغلب به طور غیرقانونی از آب بهره می‌برند بدون آن که هزینه آن را پرداخت کنند یا بیش از آن چه اجازه دارند برداشت می‌کنند."

متن فوق آن چیزی بود که در کتب درسی دانش آموزان استرالیایی تدریس می شود.

آب در گذشته

آب در ایران باستان جایگاه ویژه‌ای داشته است تا جایی‌که آب نیز دارای یک ایزدبانو بوده‌ است: ایزدبانویی به‌نام آناهیتا. به‌باور ایرانیان باستان الهه آب، فرشته نگهبان چشمه‌ها و باران و نماد باروری، عشق و دوستی بوده است. در تقویم ایرانی روز دهم ماه آبان باستانی برابر با چهارم آبان فعلی به عنوان جشن آبانگان مشخص شده است. آبانگان جشن آناهیتا (آناهید)، الهه آب است. در جشن آبانگان، ایرانیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رودخانه‌ها، الهه آب را نیایش می‌کردند. آناهیتا الهه بارندگی و رویش و زایندگی بود که به اراده و تدبیرش باران فرو می آمد، رودها به جریان می‌آمدند، گیاهان می روییدند و حیوانات و انسان‌ها زاد و ولد می کردند. برکت آناهیتا شامل تمام موجودات زنده می‌شد و ازین جهت یک امر مقدس برای تمام ایرانیان به شمار می‌رفت.

علاوه بر آن در نوشته های مذهبی و براساس روایات دینی، آب مورد تاکید بوده است مثلا از مهم‌ترین توصیه‌ها برای زندگی بهتر، دوری از گناه و پرهیز از دروغ و خودداری از آلوده کردن عناصر چهارگانه موثر بر زندگی بشر یعنی آب، باد، خاک و آتش بوده است.

آب در حال‌حاضر

شاید اگر روزی که خبر احتمال خشک شدن دریاچه ارومیه به‌گوش رسید، هر ایرانی نسبت به این موضوع حساس می‌شد امروز شاهد از نفس افتادن گاوخونی، سیاه‌بخت شدن بختگان، خشکی هامون، نابودی هورالعظیم، به‌شماره افتادن نفس‌های تالاب انزلی و هزاران دریاچه و تالاب دیگر نبودیم.

اینکه آب‌سالاران در کشور چه اندازه قدرت دارند که تاکنون سازمان محیط زیست به‌عنوان نماینده دولت و بسیاری از نمایندگان مردم در مجلس نتواستند با آن مقابله کنند این سوال را ایجاد می‌کند که این افراد کیستند که سرمایه‌ کشور را به تاراج می‌برند و به هیچ کس نیز پاسخگو نیستند.

مجادله بر سر آب در ایران

نبود مدیریت اصولی در منابع آبی کشور، اکنون یکپارچگی هویت ملی ایرانیان را نشانه رفته است. به‌گفته کارشناسان این حوزه، در صورت عدم رویارویی درست و به موقع با مساله شاهد اختلافات آب در ایران هستیم. درحال حاضر به‌دلیل پروژه‌های انتقال آب بین حوزه‌ای، بسیاری از هموطنان بر سر مساله آب با هم اختلاف دارند. چند روز قبل کشاورزان شرق اصفهان با بولدوزر به جان لوله انتقال آب از استان اصفهان به استان یزد افتاده‌ و آن را شکستند. مردم چهارمحال بختیاری نیز به‌دلیل پروژه‌های انتقال آب بی‌شماری که از این استان به اصفهان اجرا شده با اصفهانی‌ها به مشکل برخورده‌اند و به همین ترتیب، لرها و قمی‌ها، اصفهانی‌ها و کاشانی‌ها، یزدی‌ها، کرمانی‌ها، سیستانی‌ها و ترکمن‌ها درگیر تنش‌هایی هستند.

اکنون قدرت آب‌سالاران بزرگ‌ترین دریاچه جهان، یعنی دریای خزر را نشانه رفته‌ است: انتقال آب از خزر به سمنان که به نام شرب است و به کام تبلیغات سیاسی. موضوعی که نشان می‌دهد صدای آخرین قطره‌های آب ایران را دنیا شنیده است اما مسئولان مربوطه هنوز گوشی برای شنیدن آن ندارند و با ادامه روند فعلی به‌زودی صفحات بیشتری از کتاب‌های درسی دانش‌آموزان دنیا به تالاب‌ها و دریاچه‌های خشک شده ایران اختصاص می‌یابد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۵ ، ۰۸:۰۰
پیمان صاحبی

 

جای این زباله کجاست؟

سعید مرادی‌کیا: کوچک‌تر که بودیم وقتی به‌طور اتفاقی را قورت می‌دادیم، می‌ترسیدیم روده‌هایمان به‌هم بچسبد! کوچک‌تر که بودیم وقتی از جویدن آدامس خسته می‌شدیم، گاهی آدامسمان را به جایی می‌چسباندیم؛ پایه‌ی میز، لب پنجره و...

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری آنلاین، کوچک‌تر که بودیم گاهی حواسمان نبود و آدامس جویده شده را در خیابان یا در باغچه‌ها به‌گوشه‌ای پرتاب می‌کردیم!

حالا گاهی فکر می‌کنم جای این زباله‌ی کوچک چسبناک کجاست؟ در سطل زباله‌ی‌تر یا خشک؟

در واقع آدامس یک ماده‌ی زیست تخریب‌پذیر (قابل تجزیه در زمان کوتاه) نیست و حداقل پنج سال بدون هیچ تغییری در طبیعت باقی می‌ماند. به دلیل تجزیه‌ناپذیری آدامس متأسفانه حتی نمی‌توان آن را به کمپوست تبدیل کرد.

آدامس در سیستم گوارش ما انسان‌ها نیز هضم نمی‌شود و در نهایت بدون تغییر به سیستم فاضلاب وارد می‌شود.

بررسی‌های انجام شده حاکی از آن است که آدامس حتی در سیستم گوارش سایر موجودات دریایی و خشکی هم قابل هضم نیست و متأسفانه در بسیاری از موارد پرندگان و به‌ویژه پرندگان جوان با بلع پسماندهای آدامس دچار خفگی می‌شوند و در نهایت می‌میرند.


جای این پسماند کجاست؟

مناسب‌ترین روش دفع پسماند آدامس در شهرها، پیچیدن آن در تکه‌ای کاغذ و انداختن آن در مخازن پسماند شهری است. در این حالت، این پسماندها یا در زباله‌سوزها سوزانده و یا در مراکز دفن بهداشتی دفع می‌شوند.

به‌تازگی شرکتی به نام «تراسایکل»(Terra‌Cycle) در اقدامی جالب، مخازنی را برای جمع‌آوری پسماندهای آدامس طراحی و تولید کرده است.پسماندهای آدامس جمع‌آوری شده از این مخازن، در نهایت با پسماندهای پلاستیکی دیگر ترکیب و برای ساخت محصولات جدید مورد استفاده قرار می‌گیرند.

منتهی در این روش نباید آدامس‌ها را در تکه‌های کاغذی پیچاند بلکه پسماند آدامس را باید به همان صورت به درون مخازن مخصوص انداخت.گفتنی است که اخیراً تلاش‌هایی هم برای حذف مواد شیمیایی و استفاده از مواد تجزیه‌پذیر در تولید آدامس صورت گرفته است.


پسماندی برای پیاده‌روها!

برخی معتقدند که باید مصرف آدامس را ممنوع کرد، چون پسماند آدامس باعث آلودگی خیابان‌ها و پیاده‌روها می‌شود. مثلاً در کشور سنگاپور مصرف آدامس ممنوع است.

در این کشورمصرف آدامس، تنها با اخذ مجوز از سوی پزشک و دندان‌پزشک مجاز است. چون متأسفانه در بسیاری از موارد زدودن آلودگی‌های ناشی از پسماند آدامس، یا ممکن نیست و یا با مشکلات زیادی همراه است. به‌طوری که سالانه در جهان برای پاکیزه‌سازی پسماندهای آدامس، میلیون‌ها دلار هزینه می‌شود.

بسیاری از شهرداری‌ها مجبورند بخشی از عوارض دریافتی از شهروندان را به جای صرف در امور معمول مدیریت شهری و خدمات‌رسانی به شهروندان، به فرایند پاکیزه‌سازی خیابان‌ها از آلودگی‌های ناشی از پسماند آدامس اختصاص دهند.


3برابر قیمت تولید!

مشکل آلودگی پسماند آدامس در بسیاری از کشورهای جهان و به‌ویژه در مراکز شهرهای بزرگ رایج بوده و به کشور و شهر خاصی محدود نیست. پسماندهای آدامس به علت چسبندگی زیاد، با استفاده از روش‌های معمول نظافت و رفت و روب شهری (مثل جاروکردن) از سطح زمین کنده نمی‌شوند و تا مدتی طولانی بر سر جای خود باقی می‌مانند.

در این میان شهرداری‌ها ناگزیرند برای حذف این آلودگی‌ها از روش‌های پرهزینه و پردردسری چون واترجت‌ها (آب‌پاش‌های قوی) استفاده کنند.

علاوه بر صرف هزینه‌های اضافی برای نظافت پسماندهای آدامس رها شده در خیابان‌ها و معابر، کارگران خدمات شهری برای این فرایند باید زمان زیادی صرف کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد هزینه‌ی رفع آلودگی پسماند حاصل از یک آدامس سه برابر قیمت تولید آن آدامس است.

برای مثال در کشور انگلستان برای نظافت یک متر مربع از زمین آلوده به پسماندهای آدامس در حدود 6600 تومان هزینه می‌شود.



374 تریلیون قطعه پسماند آدامس!

بر اساس آمار در سال 2005 میلادی در حدود 650 هزار تن آدامس در جهان تولید شده که این مقدار در سال 2010 میلادی به یک میلیون تن رسیده است. این وزن معادل وزن 2423 هواپیمای مسافر بری بوئینگ 747سری400 است. براساس همین آمار، هر فرد در جهان به‌طور متوسط در طول سال 300 آدامس مصرف می کند.

هم‌چنین پیش بینی‌ها و بررسی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد مردم جهان سالانه حدود 374 تریلیون قطعه پسماند آدامس تولید می‌کنند که در صورت کنار هم گذاشتن این تعداد پسماند، نواری به طول سه‌میلیون و 689هزارکیلومتر ایجاد خواهد شد.

براساس بررسی‌های به عمل آمده پس از پسماند ته‌مانده‌ی سیگار (فیلتر سیگار)، پسماندهای آدامس به‌عنوان دومین آشغال خیابانی در شهر‌های جهان مطرح است.


سیب گاز بزنید

امروزه دانشمندان 1600 گونه باکتری را در جهان شناسایی کرده‌اند که متأسفانه یکی از رایج‌ترین راه‌های انتقال ناشی از بیماری‌های این باکتری‌ها، پسماندهای آغشته به بزاق افراد رها شده در خیابان‌ها و پیاده‌روهاست.

بنابراین به‌کسانی که برای رفع بوی بد دهان خود از آدامس استفاده می‌کنند، پیشنهاد می‌کنیم به جای مصرف این محصول و ایجاد این مقدار مشکل، سیب گاز بزنند!

* کارشناس محیط‌زیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۵ ، ۰۷:۵۸
پیمان صاحبی



در حالی که هنوز برای تصمیم وزیر جهاد کشاورزی در زمینه توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال هیچ برنامه‌ای تدوین نشده، در فضای مجازی کمپین "نه به طرح تنفس" شکل گرفته‌است. همچنین ۱۵ تن از مجریان طرح‌های جنگلداری استان گلستان که گویا تمام مجریان طرح‌های این استان را شامل می‌شوند، در نامه‌ای خطاب به محمود حجتی وزیر جهاد کشاورزی اعتراض خود به ابلاغیه اخیر را اعلام کردند.

یک ماه از ابلاغیه وزیر درباره ممنوعیت بهره‌برداری تجاری چوب از جنگل‌های شمال می‌گذرد. محمود حجتی در راستای اجرایی شدن مصوبه سال ۹۲ هیات وزیران که در قالب "برنامه بهینه‌سازی پایش، حفظ، بهره‌برداری و مدیریت جنگل‌های کشور" مطرح شده بود، این ابلاغیه را صادر کرده‌است. اگرچه هنوز برنامه مدونی برای اجرایی شدن طرح تنفس یا همان برنامه بهینه سازی و پایش جنگل‌های کشور تهیه نشده و در معرض دید عموم قرار نگرفته‌است همچنین سازمان متولی به دنبال ارایه راهکارهای موثری برای تغییر نحوه مدیریت جنگل است، مجریان طرح‌های جنگلداری گلستان نامه‌ای در اعتراض به ابلاغیه وزیر جهاد کشاورزی خطاب به محمود حجتی نگاشته‌اند.


چند نکته قابل تأمل

بارها از سوی مدیران سازمان جنگل‌ها و مدافعان طرح تنفس اعلام شده که هدف از اجرای این طرح، رها کردن جنگل نیست بلکه صرفا شیوه مدیریت جنگل دستخوش تغییراتی خواهد شد. البته این تغییرات بدون شک نیازمند تزریق بودجه دولتی است و بدون در نظر گرفتن اعتبار، ادامه طرح‌های فعلی نیز با مشکل مواجه خواهد شد چرا که توان تولید در جنگل‌های ایران کاهش یافته و طرح‌های جنگلداری یکی پس از دیگری در حال غیر اقتصادی شدن هستند. طبق گفته عباسعلی نوبخت معاون امور جنگل سازمان جنگل‌ها، این مجموعه به دنبال راهکارهایی برای حل مسایل مالی اجرای طرح‌هاست و اگر بودجه دولتی به سازمان جنگل‌ها تزریق نشود از پتانسیل ماده پنج مصوبه سال ۹۲ هیات دولت که به مجریان اجازه می‌دهد از درختان شکسته و باد افتاده برای تامین هزینه‌های طرح برداشت کنند، استفاده خواهد شد. اما معلوم نیست مجریان طرح‌های جنگلداری استان گلستان چرا در نامه خود طرح تنفس را عامل تعطیلی طرح‌های جنگلداری معرفی کرده‌اند.

مجریان طرح‌های جنگلداری در بخش‌هایی از نامه ارسالی به حجتی تلاش کرده‌اند به حق به اقدامات حفاظتی خود در طرح‌های جنگلداری را پررنگ کنند اما در هیچ‌ قسمتی از نامه به این نکته اشاره نکرده‌اند که تمام اقدامات انجام شده در طرح‌های جنگلداری، در سایه سود حاصل از فروش چوب بوده و چه بسا مواقعی که طرح‌های جنگلداری با مشکل مالی مواجه شده‌اند، مجریان نیز با هماهنگی دولت تعهدات جنگل‌کاری و غیره را انجام نداده‌اند تا بیلان طرح‌ها مثبت باقی بماند. بنابراین اگر جنگل‌ها به دلایل طبیعی با مشکل رویش و غیر اقتصادی شدن روبرو شوند، مجریان نیز تمایلی به ادامه فعالیت‌های حفاظتی در جنگل نخواهند داشت.

اگرچه مجریان طرح‌های جنگلداری، این طرح‌ها را فنی و غیر سیاسی می‌دانند و در مقابل مدافعان تنفس و کسانی که به دنبال توقف بهره‌برداری هستند را به سیاست‌زدگی متهم می‌کنند اما در بخش‌های دیگری از نامه نیز به این نکته اشاره دارند که تشویق نمایندگان مجلس برای کسب رای، هجمه دام به جنگل‌ها را افزایش می‌دهد. یعنی به نوعی مجریان طرح به تاثیر تصمیمات سیاسی بر طرح‌های جنگلداری به طور غیر مستقیم هم اشاره کرده‌اند. از خاطر نبرده‌ایم که مجلس هشتم تلاش کرد تا با حذف بودجه طرح خروج دام از جنگل در لوای حمایت از جامعه جنگل‌نشین، دامداری در عرصه‌های جنگلی را به رسمیت بشناسد. مسئله‌ای که با علم جنگل سازگاری ندارد. حال پرسشی که مجریان امضا کننده نامه به حجتی باید پاسخ گویند، این است که چرا تا کنون با وجود طرح‌های جنگلداری در بخش‌هایی از جنگل‌های شمال، شاهد حضور دام در جنگل هستیم و کدام عامل سبب شده که مجریان نتوانند همه دام‌ها را از جنگل خارج کنند؟ طرح‌های جنگلداری همواره از مسایل سیاسی جامعه متاثر هستند. بنابراین طرح مسئله سیاست‌زدگی برای اجرای یک تصمیم فنی یعنی تنفس جنگل که بر لزوم تولید پایدار از این اکوسیستم پویا تاکید دارد، کمی بی‌انصافی به نظر می‌رسد.

نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که جنگل بدون طرح، جنگلی تحت تنفس نیست و به مفهوم جنگل رها شده‌است که پوشش حفاظتی مطلوبی نداشته‌است و از بدون پیدایش نیز پتانسیل آن مشابه جنگل‌های دارای طرح نبوده‌است. بنابراین مقایسه این جنگل‌ها با جنگل‌های طرح‌دار منطقی نیست.


متن نامه مجریان طرح‌های جنگلداری گلستان

نامه ارسال شده به وزیر جهاد کشاورزی به امضای مجریان طرح‌های جنگلداری ۱۵ گانه استان گلستان رسیده‌است. متن کامل این نامه بدین شرح است: احتراما عطف به دستور جنابعالی طی نامه شماره ۰۲۰,۲۰۹۷ به تاریخ اول آبان ماه سال ۸۵ خطاب به رییس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور لازم می‌دانیم مطالبی را در خصوص تعطیلی طرح‌های جنگلداری و تنفس جنگل‌های شمال کشور به استحضار برسانیم:

۱- طرح تنفس جنگل می‌تواند عبارت زیبایی باشد اما قطعا در عمل آنچه اتفاق خواهد افتاد، نابودی جنگل‌هاست و لاغیر چون:

- حدود ۶۰ درصد از جنگل‌های شمال کشور فاقد طرح جنگلداری است و به عبارتی دیگر مادام التنفس هستند با یک بررسی خیلی سطحی می‌توانید پی ببرید که ۹۰ درصد تجاوز زمین خواران، اراضی تبدیل شده به زمین‌های زراعی، ویلاسازی‌های انجام شده و ورود دامداران به عرصه جنگل و ده ها تجاوز دیگر در این عرصه‌ها، صورت می‌گیرد نه در طرح‌های جنگلداری

در کشوری که نماینده مجلس آن برای اخذ چند برگ رای تعطیلی طرح‌های جنگلداری را مساوی با آزادی دامداران برای حضور در عرصه‌های جنگلی تفسیر می‌کند و دامداران را تشویق به حضور درجنگل می‌کند آیا می‌توان طرح تنفس مانند کشورهای اروپایی یا چین اجرا شود، چون هرچند همین امروز نیز در کشورهایی نظیر آلمان طرح جنگلداری با هدف تولید چوب در حال اجراست.

- اگر به کتابچه طرح‌های جنگلداری مراجعه کنید، ملاحظه خواهید کرد طرح‌ها پس از مطالعه همه جانبه زیست محیطی، اکولوژیکی، رویشی، آماری، اجتماعی، اقتصادی و غیره برای برنامه‌ریزی اجرایی به قطعاتی تقسیم می‌شوند که هر قطعه در مدت یک دوره دهساله برنامه‌ریزی شده فقط یک بار دخالت مدیریت شده اعمال می‌شود و تا ۱۰ سال مورد حفاظت قرار می‌گیرد و از هر گونه دخالت در آن قطعات جلوگیری (نه خودداری) می‌شود.

طرح جنگلداری یکی از با قدمت‌ترین برنامه‌های اجرایی کشور است که بیش از ۵۰ سال با کمترین تغییر در حال اجراست و شاید جزء محدود برنامه‌هایی باشد که به دور از سیاست‌زدگی طی ۵۰ سال در قالب برنامه‌های ۱۰ ساله با کمترین فشار مالی به دولت (حتی در ایجاد درآمد) با هدف اصلی حفاظت، حمایت، احیاء و توسعه کمی و کیفی توده‌های درختی و همچنین اهداف فرعی اشتغال پایدار جنگل‌نشینان به فعالیت خود ادامه داده‌است. آیا به‌جاست که این برنامه ۱۰ ساله را نیز با سیاست‌زدگی به برنامه روزمره تبدیل کنیم تا همچون اقدامات دولت قبل فرد محور و تابع منافع افراد خاص دچار تغییر گردد.

۲- بی‌نهایت خوشحال خواهیم شد شخص جنابعالی و یا نمایندگان تام‌الاختیار مطلع، بی‌طرف و متخصص در امور جنگل‌داری و جنگلشناسی از طرح‌های جنگلداری استان گلستان مثل لوه و وطنا که از طرح‌های قدیمی اجرا شده سال ۱۳۳۸ هستند و یا هر طرح جنگلداری که صلاح بدانید که حداقل دو دهه از اجرای آن می‌گذرد، بازدید به عمل آورده و هم زمان جنگل‌های اطراف این طرح‌ها را نیز که هیچ‌گاه طرح جنگلداری نداشته مورد مقایسه همه جانبه قرار دهید و کیفیت و کمیت درختان همچنین تنوع گونه‌ای عرصه‌های تجاوزی را مورد ارزیابی قرار دهید.

۳- انتظار از دولتی که خود را دولت تدبیر و امید می‌داند و ما نیز بر عملکرد مدبرانه و امیدوارانه آن در بخش‌های مختلف اعتقاد داریم، این بود که به دور از احساسات و موج سواری با بهره‌گیری از اساتید دانشگاهی تخصصی کشور سرپرست جنگل‌های شمال کشور اتخاذ تصمیم نمایید نه با فشار گروه‌های خاص که امیدواریم دارای اهداف دیگری نباشند.

۴- با فرض اینکه دستور جنابعالی بدون کم و کاستی انجام شد و تمامی دستورات فنی شما در عرض یک ماه تهیه شد و مجریان طرح‌ها که به‌زعم عده‌ای مخربان جنگل هستند، طرح‌های تحت اختیار خود را که سال‌ها بر روی عرصه‌های تحویلی با سرمایه‌گذاری فراوان و تحمل درد و رنج و تهمت در حفاظت از آنچه در تحویل آن‌ها بوده‌است، فعالیت کرده‌اند، به سازمان جنگل‌ها تحویل دادند، تکلیف مشاغل مرتبط و کارگران مشغول کار در این عرصه‌ها چه می‌شود، تبعات این اقدامات که همانا فقر بیشتر و در ادامه جزء بی‌بندوباری و فساد می‌شود را چه کسی خواهد داد.

حمایت و حفاظت جنگل در کجای این نامه دیده شده‌است. جلوی زمین‌خواران، متجاوزان، قاچاقچیان، دامداران و غیره را چه کسی خواهد گرفت؟ جواب هزاران اما و چرای دیگر را چه کسی خواهد داد؟

۵- بدیهی است در استان خوش نقش و نگاری مثل گلستان که بیکاری در آن بیداد می‌کند به دلیل چند دهه ممانعت سرمایه‌گذاری صنعتی و عدم توجیه اقتصادی فعالیت در زیر مجموعه زراعت به دلیل خرد شدن اراضی و کاهش آب‌های قابل استحصال تنها شغل‌های چند ده هزار نفری بخش جنگل ناجی حاشیه‌نشینان جنگل این استان بوده و با تعطیلی طرح‌های جنگلداری این افراد شدیدا در معرض مخاطره قرار خواهند گرفت و یا متاسفانه آنان را به سمت قاچاق چوب سوق خواهد داد. در این راستا نیک واقفیم که متولی اشتغال یا بیکاری جامعه مجریان طرح‌های جنگلداری نیستند لیکن آنچه ما را نگران می‌کند، نه بیکاری بخشی از جامعه بلکه بیکاری کسی است که کاملا شرایط لازم را برای تامین معاش زندگی از جنگل آن هم به بدترین شکل ممکن و با انتخاب بهترین و نخبه‌ترین درختان جنگل را داراست در این صورت است که به عنوان یک ایرانی و به عنوان کسانی که سالهاست از نزدیک با این بخش در تماس بوده‌ایم برای خود این حق را قائلیم که از جناب وزیر بخواهیم پنج تا ۱۰ سال آینده در هر پست و مقامی که باشند یا نباشند پاسخگوی تصمیمی باشند که امروز دستور اجرای آن را صادر کرده‌اند./

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۵ ، ۰۷:۵۹
پیمان صاحبی



افزایش تقاضا برای مواد غذایی به‌دلیل افزایش جمعیت و تغییر رژیم غذایی، کاهش بازده محصول، همراه با کاهش منابع طبیعی و تنوع زیستی، کشاورزی را در قرن ۲۱، با چالش‌های متعدد رو‌به‌رو کرده است. همچنین در کنار این موارد، اثرات تغییرات آب و هوایی هم تهدیدی دیگر برای این بخش به‌شمار می‌رود.

به گزارش ایانا از وب‌سایت بانک جهانی در این راستا، می‌توان به گرم شدن کره زمین اشاره کرد که از یک‌سو می‌تواند میزان تولید کشاورزی را بیش از ۲۵ درصد کاهش دهد و از سوی دیگر تغییرات شدید آب و هوایی می‌تواند اثرات مخربی بر زندگی کشاورزان، زمین و محصولات کشاورزی بگذارد.

این در حالی است که ‌دگرگونی در بخش کشاورزی و ایجاد انعطاف‌پذیری، بدون افزایش میزان سرمایه‌گذاری در بخش آب و هوا هوشمند، امکان‌پذیر نخواهد بود.

دسترسی به منابع مالی به‌دلیل وجود ریسک‌پذیری بالا و سود کم از مدت‌ها به‌عنوان چالشی نزد کشاورزان به‌شمار می‌رود؛ بنابراین سرمایه‌گذاری‌ قابل اعتماد برای پشتیبانی از سیستم غذا در سطح جهانی مورد نیاز است.

به‌تازگی مقاله جدیدی از سوی بانک جهانی منتشر شده، با عنوان "کارکرد سرمایه‌گذاری در حوزه آب و هوا روی بخش کشاورزی" (Making Climate Finance Work in Agriculture) که به بررسی راهکارها برای استفاده از منابع مالی در بخش آب و هوا، برای بهبود و افزایش دسترسی کشاورزان خرده‌پا و شرکت‌های کوچک و متوسط به منابع مالی می‌پردازد.

در این گزارش به سرمایه‌گذاری در حوزه آب و هوا توصیه شده است که می‌تواند راهکاری در چشم‌انداز مالی کشاورزی باشد و کلیدی برای پتانسیل‌ ناکافی در زمینه مدیریت کشاورزی و هزینه‌های بالای معاملاتی به‌شمار آید. همچنین سرمایه‌گذاری در بخش آب و هوا به مانند کاتالیزوری، می‌تواند در فراهم کردن منابع اضافی سرمایه بخش دولتی و خصوصی، تقویت روابط بین مؤسسه‌های مالی، کشاورزان خرده‌پا و شرکت‌های کوچک و متوسط و ایجاد بستری مناسب برای وام‌دهندگان و وام‌گیرندگان عمل کند.

همچنین در این گزارش آمده است، چگونه با سرمایه‌گذاری در حوزه آب و هوای هوشمند می‌توان سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی را سرعت بخشید:

- طراحی مکانیسم‌های نوآورانه و پذیرش افراد و منابع اضافی از سرمایه‌های دولتی و خصوصی که می‌تواند در مسیر سرمایه‌گذاری در بخش آب و هوا هوشمند کشاورزی قرار گیرد.

- شناسایی نقاط کلیدی، برای مدیریت مالی آب و هوا در بخش کشاورزی و ارتباط با مؤسسه‌های مالی، خرده‌مالکان و شرکت‌های کوچک و متوسط

- فراهم کردن کمک‌های فنی لازم به افراد درگیر در سیستم‌های مالی ازجمله وام‌‌دهندگان و وام‌گیرندگان.

البته نباید فراموش شود که تأمین مالی در حوزه پیاده‌سازی آب وهوای هوشمند کشاورزی یک چالش مهم به‌شمار می‌رود.

اما باید به این نکته اشاره کرد، با تأمین مالی کافی برای سیستم‌های تولید پایدار و آب و هوا هوشمند، بخش کشاورزی می‌تواند به پتانسیل بزرگ اقتصادی به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه تبدیل شود و همچنین از سوی دیگر می‌توان به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد نیز دست یافت./


ترجمه: فرحناز سپهری


منبع:

www.worldbank.org/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۵ ، ۰۷:۵۸
پیمان صاحبی


به گزارش  ایانا، عیسی کلانتری صبح امروز در کنفرانس بین‌المللی پیامدهای جغرافیایی و زیست محیطی وضعیت دریاچه ارومیه اظهار داشت: بخشی از تحقیقات مربوط به تبعات احتمالی خشکی دریاچه انجام نگرفته و تقاضا دارم دانشگاه تبریز این تحقیقات را انجام دهند.

وی با بیان اینکه وقتی محیط تغییر می‌کند در دراز مدت امکان تغییرات ژنتیکی هم وجود دارد، افزود: من به عنوان یک آذری از دکتر روحانی سپاسگزار هستم که یکی از بزرگ‌ترین مشکلات زیست محیطی را در شمال‌غرب مورد توجه و جزو اولین مصوبات دولت قرار دادند.

کلانتری ابراز داشت: خود رئیس جمهوری در مرکز تحقیقات استراتژیک نقش داشت و به این نتیجه رسیده بود که ضررهای احتمالی آن نسبت به هزینه‌های خشکی دریاچه شاید یک به ۲۰۰ باشد بنابراین مصمم شدند نخستین کار اجرایی خود را تشکیل ستاد احیای دریاچه برای نجات چندین میلیون ساکن حاشیه دریاچه نام نهند.

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه  ادامه داد: بعد از تشکیل ستاد احیا، با توجه به تجربیات علمی و تحقیقاتی که بنده در ۳۰ سال داشتم به این نتیجه این رسیدیم که مسئولیت علمی ستاد احیا را مهندسان مشاور نمی‌توانند به عهده گیرند و ما پس از بررسی‌های لازم دانشگاه صنعتی شریف را مسئول این کار قرار دادیم.

وی تصریح کرد: ۹۰ درصد آب دریاچه از آذربایجان‌غربی تامین خواهد شد و هزینه‌های احیای دریاچه ارومیه به قیمت‌های سال ۹۳ حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان است؛ دو سال اول به تثبیت دریاچه اختصاص داشت که این دو سال را روسفید بودیم و توانستیم دریاچه را به وضعیت تثبیت برسانیم.

کلانتری با بیان اینکه از نظر علمی ثابت شده دریاچه قابلیت احیا دارد اما اراده احیا در دست دولت‌ها است، خشک کردن دریاچه بسیار راحت است؛ افزود: از سال ۸۵ بارها تذکر دادیم که دریاچه ارومیه در سال ۹۵  خشک خواهد شد و خشک شدن دریاچه سریع‌تر از سال ۹۵ اتفاق افتاد و ما دریاچه را خیلی ارزان فروختیم.

این مسئول اذعان داشت: طبق برآورد معاونت زراعت وزارت جهاد کشاورزی کل کالاهای تولیدی کشاورزی در حوزه آبریز ۱,۱ درصد هزینه‌های خشکی دریاچه را شامل می‌شود و در مجموع ۳۰۰ میلیون دلار بیشتر ارزش ندارد و در واقع ما دریاچه را مفت تقدیم مردم منطقه کردیم.

وی تاکید کرد: درخواستم از شخص رئیس جمهوری این است به قولی که به مردم آذربایجان دادند وفا کنند و اجازه ندهند تعدادی از معاونان به بهانه محدودیت منابع درآمدی بگویند، ما نمی‌توانیم منابع مورد نیاز دریاچه ارومیه را تخصیص دهیم.

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه خاطرنشان کرد: احیای دریاچه ارومیه یک برنامه غیرقابل توقف است و هیچ ارتباطی نمی‌تواند به منابع دولت داشته باشد.

وی با بیان اینکه یا رئیس جمهوری خیلی صریح بگوید عملیات احیا متوقف شود و یا اگر مصمم هستند که دریاچه احیا شود بر دهن معاونان خود بزنند که می‌گویند ما منابع نداریم؛ افزود: اگر منابع ندارند باید استقراض کنند؛ دولت که ده ها هزار میلیارد تومان به سیستم بانکی بدهکار هست، سالانه ۲ هزار میلیارد هم اضافه و یا استقراض خارجی کند.

کلانتری اذعان داشت: امروز شرمنده دستگاه‌های اجرایی و پیمانکارانی هستم که در ارتباط با دریاچه ارومیه مشغول فعالیت هستند؛ بیشتر درآمد دولت صرف حقوق پرسنل خود دولت می‌شود باید پرسید سهم ملت از این درآمد چیست؟ ما باید نفت بفروشیم، مالیات بگیریم تا فقط حقوق پرسنل دولت را بدهیم پس حق مردم کجا می‌رود؟!

دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه متذکر شد: قطعا اگر در داخل هم منبعی نباشد در خارج منابعی وجود دارد و ستاد اقتصادی دولت موظف است منبع تامین کند.

کارگروه نجات دریاچه ارومیه با مسئولیت وزیر نیرو و عضویت وزرای جهاد کشاورزی، کشور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و نماینده معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ایجاد شده است.

منبع:ایانا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۵ ، ۰۷:۵۵
پیمان صاحبی


بیش از  دو میلیون ایرانی بعد از شرکت در راهپیمایی اربعین و زیارت عتبات عالیات با کوله پشتی هایی پر از خاطره و خاک و مهر کربلا، این روزها  به ایران باز می گردند. استقبال از این حرکت مردمی با حمایت برخی نهادها و تشویق و تهییج صدا و سیما هر سال ابعاد تازه ای به خود می گیرد اما درست در همین روزها بخش هایی از کشورمان زیر غبار سنگین ریزگردها در حال مدفون شدن است. مدارس تعطیل شده اند، اداره ها عملاً معلق اند و خیابان ها سکوت ترسناکی دارند.


کسی آمار رسمی و دقیقی در خصوص میزان بودجه هزینه شده ایران در عراق اعلام نمی کند اما بسیاری از وزارتخانه ها در شهرهای مذهبی عراق مشغول فعالیتند. از ساخت و ساز هتل و موکب گرفته تا ارائه خدمات به زائران که در امنیت و آسایش بیشتری به این کشور سفر کنند که هنوز انگار به جای دولت متمرکز به وسیله قبیله های متعدد اداره می شود.

برای نجات خودمان به عراق کمک کنیم


امسال چند صد رفتگر از سوی شهرداری های شهرهای مختلف با خودرو و ادوات ویژه برای کمک به شهرداری چند شهر مذهبی به عراق اعزام شدند تا خیابان ها را از لوث وجود زباله ها پاک کنند. اما بیشتر این خدمات با پایان مناسک خاتمه پیدا می کند و نیروهای اعزامی به ایران برمی گردند تا سال دیگر و راهپیمایی دیگر.

گرچه هنوز بسیاری از ایرانیان در نتیجه تجاوز عراق و جنگ تحمیلی تن و دل زخمی هستند اما برای نجات خودمان هم شده برنامه های محیط زیستی را در کنار مناسک مذهبی پیاده کنیم. دیروز معصومه ابتکار در حاشیه یک نشست بین المللی در مراکش با فواد معصوم رئیس جمهور عراق دیدار و گفتگو کرد. این نخستین دیدار مقامات دو کشور برای حل مصائب محیط زیستی نیست اما زمان آن فرا رسیده که از دیدارهای دیپلماتیک به سمت اقدامات عملی پیش برویم.

بر کسی پوشیده نیست علاوه بر تغییرات اقلیمی تاثیرگذار، عراق بعد از صدام چند پاره شد و مشکلات معیشتی و امنیتی چنان بر مردم فشار آورد که دیگر مقوله محیط زیستی در میان دغدغه های دولت قرار نداشت و ندارد اما تاوان این رهاسازی مسئولیت ها را ما در ایران می دهیم. مردم شهرهای غربی و جنوبی که هر سال در برهه ای از زمان از حق مسلم نفس کشیدن هم محروم می شوند. 

درختکاری در مرز مشترک دو کشور، نهالکاری کانون های گرد و غبار، آموزش و توان افزایی کارشناسان عراقی در این حوزه و تقویت این کشور برای مهار پدیده ریزگردها از منبع انتشار شاید بیش از جاده سازی و برق کشی و خدماتی از این دست در این کشور، برای ایرانیان حیاتی باشد.  
کاش در این راستا هم بودجه مناسب تخصیص داده شود و رسانه های رسمی مردم را برای انجامش تشویق و تهییج کنند.
منبع:عصر ایران
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۵ ، ۰۷:۵۳
پیمان صاحبی

 

شوری آب، حیات خوزستان را تهدید می‌کند

 لازم نیست نخل‌دار باشی یا مثل یکی از اهالی خرمشهر و آبادان، دقیقاً از فصل برداشت خرما و هرس نخل سر در بیاوری. کافی است سری به محله «سنگور» یا «مدن» آبادان بزنی یا جزیره مینوی خرمشهر. آن هم نه در خرماپزان تابستان؛ همین حالا هم که بروی، خرماهای نرسیده و نخل‌های زرد رها شده و نخلستان‌های سوخته را خواهی دید. اهالی می‌گویند باد که می‌آید، چند تایی می‌افتد. مثل آدمی که ایستاده مرده باشد. دور و بر بعضی از نخل‌ها را آنقدر نی گرفته که انگار سال‌هاست دست کسی به خرما نرسیده. حمله نیزار و خاک و زباله، نه تحقیق می‌خواهد نه گزارش کارشناسانه.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، در جزیره مینو هجوم بوته‌ها به زمین‌های بی‌نخلی که برای تغییر کاربری از نخلستان به سبزیکاری تسطیح شده‌، غم‌انگیز است. اسعد پورمحمد مسئول جوان مرکز خدمات جهاد کشاورزی جزیره مینو می‌گوید: «نقشه قدیمی جزیره در مرکز نشان می‌دهد پیش از جنگ اینجا 500 هزار نخل داشته. قدیمی‌ها می‌گویند زمانی مینو چنان نخلستان بزرگی بوده و چنان سبز بوده که نمی‌توانستی براحتی در آن راه بروی. ما حالا 17 هزار نخل داریم که خیلی از آنها هم رها شده.»
جنگ یک طرف، بالا رفتن غلظت شوری آب که در این هفت هشت ساله گریبان خوزستان را گرفته یک طرف: «متأسفانه شوری آب خیلی بالاست. حداقل سه ماه از سال. اگر میزان شوری به 5 هزار برسد، 75 درصد محصول از بین می‌رود چه برسد به اینکه سال گذشته 13 هزار بود.» خیلی‌ها زمین‌شان را رها کرده‌اند، بعضی‌ها به اصطلاح خود اهالی، زمین‌شان را به «فلاحی» داده‌اند. یعنی به کشاورزی که شاید بتواند لا به لای نخل‌ها چیزی بکارد و مراقب نخلستان باشد. اما همه این‌ها بی‌فایده است. در محله سنگور آبادان با جوانی حرف می‌زنم که دست از نخلستان پدری کشیده و راننده تاکسی شده. او که خود را هلالات معرفی می‌کند همان‌طور که آچار و پیچ‌گوشتی در دست گرفته و مشغول تعمیر تاکسی است، می‌گوید:
«همه مردم اینجا نخلستان‌شان را رها کرده‌اند. آب شور شده و زمین‌ها سوخته. همین خانه بغلی را نگاه کن! بنده خدا کوچ کرد و رفت. خانه و زمینش را فلاحی داده به یک شادگانی. تالاب شادگان که خشک شد، خیلی‌ها آواره شدند. حالا این بنده خدا هم که از شادگان به امید کشاورزی آمده اینجا، نمی‌تواند به خاطر شوری آب، لااقل گوجه‌ای خیاری چیزی بکارد. خیلی از نخل‌های ما دوره جنگ ترکش خورد. بعد از آن می‌شد به نخل‌دارها کمک کرد و نهال نخل در اختیارشان گذاشت. خلاصه نشد تا اینکه شوری آب کار را یکسره کرد. الان خود ما حدود 150 تایی نخل داریم که هرچند وقت یک بار بادی، بارانی چیزی یکی دو تا را می‌اندازد. نه کشاورزی فایده‌ای دارد نه نخل داری.» از او می‌پرسم دلیل شوری آب را می‌داند یا نه؟ اطلاعی ندارد. می‌خندد و می‌گوید: «به نظرم قضیه سیاسی باشد!»
از پل روی نهر می‌گذرم و می‌پیچم سمت نخلستان همان کشاورز شادگانی که هلالات آدرسش را داده. کفش‌هایم در خاک نرم فرو می‌رود و گرد و غباری غلیظ به هوا برمی‌خیزد. جا به جا نخلستان را زباله پوشانده. نه اثری از مزرعه می‌بینی نه از نخلی سبز و زنده. مرد، خانه نیست و همسر جوانش نمی‌خواهد حرف بزند. بر که می‌گردم، پشت در به دختر کوچکش می‌گوید: «بگو نهر را نگاه کنند. هر دو روز یک بار پر می‌شود. آن هم شور است. همه زمین‌ها سوخته. چیزی نداریم.»
محله خلوت است. جوانی که افسار اسبی را در دست دارد و سر و یال حیوان را نوازش می‌کند، می‌گوید: «همه رفته‌اند کربلا. این خانه ماست. برادرم خانه است، برو از او بپرس.» مادر خانواده کنار نخل‌ها نان می‌پزد. خانه و نخلستان وضعیت آشفته‌ای دارد؛ همان خاک نرم غبار مانندی که پاشنه کفش در آن فرو می‌رود و نهری خالی از آب و زباله و خرمای خشکیده روی نخل. مادر، جواد را صدا می‌زند. جواد هنوز فرصت نکرده لباس کارش را در بیاورد. گچ کاری یا جا به جایی مصالح ساختمانی؟ خودش می‌گوید: «دارم از کارگری برمی گردم. نخل‌ها همه سوخته. بالا را نگاه کن! این محصول امسال ماست. این‌ها را می‌ریزیم جلوی گاوها. کشاورزی هم سوخت. مجبوریم برویم کارگری.»
خیلی از نخل داران آبادانی و خرمشهری از خسارت‌های جنگ به نخل‌هایشان حرف می‌زنند؛ موضوعی که هر ایرانی با آن آشناست اما پرسشی که بی‌پاسخ می‌ماند، این است که چرا همه دولت‌ها پس از گذشت این همه سال به فکر احیای نخلستان‌های منطقه نبوده اند؟ از اینکه بگذریم، کاملاً واضح است که شور شدن آب در هفت هشت سال گذشته، خسارتی بیش از جنگ به نخل‌داری و کشاورزی منطقه زده و خواهد زد. یافتن علت شوری آب هم تخصص چندانی نیاز ندارد. اگر با هواپیما به خوزستان سفر کردید، چشمی را بالا بزنید و سدهای بالادست این جلگه زیبا و کوههای اطراف را تماشا کنید. اشتباه نکنید برفی نباریده است. آنچه می‌بینید کوه‌های نمک هستند که در آب حل می‌شوند. کارشناسان می‌گویند شوری آب سد گتوند در حال حاضر بیش از 5 و نیم برابر آب‌های خلیج فارس است. از این گذشته، خود وجود سدهای متعدد، باعث پایین آمدن سطح آب رودخانه‌ها در پایین دست و پیشروی دریا در بستر رود شده.
تا چند وقت پیش موقع پیشروی آب‌های خلیج فارس در بستر کارون، مسئولان محلی تقاضا می‌کردند دریچه سدها را بیشتر باز کنند تا اندکی توازن برقرار شود اما حالا چه کسی جرأت می‌کند درخواست کند دریچه گتوند را باز کنند! کارشناسان محیط زیست می‌گویند تنها راه نجات جلگه خوزستان از یک فاجعه بزرگ، خارج کردن گتوند از مسیر کارون با یک کانال انحرافی است.
«جهاد نصر» برای نجات جزیره مینوی خرمشهر، چاره دیگری اندیشیده است؛ رساندن آب شیرین با کانالی به نام «فیاضی» به جزیره، تسطیح زمین و تغییر کاربری از نخلستان به سبزی کاری و صیفی کاری. پورمحمد مسئول مرکز خدمات جهاد کشاورزی جزیره مینو که خود از اهالی بومی این جزیره است، می‌گوید: «آب مورد نیاز اینجا از رودخانه‌های اروند کبیر و اروند صغیر تأمین می‌شود که دور تا دور جزیره مینو را احاطه کرده‌اند. متأسفانه سطح شوری هر دو رود هم چند سالی است که بالا رفته. بویژه اردیبهشت و خرداد که از حالت طبیعی خارج می‌شود. برای غلبه بر این مشکل، جهاد نصر در جزیره مستقر شده و کانالی به نام کانال فیاضی از آبادان تا اینجا کشیده که آب شیرین را به جزیره مینو هدایت کند. علاوه بر این تسطیح و پاکسازی زمین‌ها هم ادامه دارد.»


به گفته پورمحمد، کانال فیاضی اکنون وارد جزیره شده و طرح، در آخرین مراحل خود است. جهاد نصر با راه‌اندازی سه ایستگاه پمپاژ و پر کردن نهرهای قدیمی بزودی آب شیرین مورد نیاز کشاورزان را به سر زمین‌ها خواهد رساند. اما مشکل اساسی جای دیگری است؛ توجیه ساکنانی که عمری نخل دار بوده‌اند و کمتر با کشاورزی آشنایی دارند و نیز راضی کردن آنها برای دل بستن به زمین‌های کوچکی که اغلب کمتر از یک هکتار است. در این زمینه جهاد نصر، جلسات توجیهی بسیاری در حسینیه‌ها و مساجد برای اهالی برگزار کرده و آن گونه که پورمحمد می‌گوید در حال حاضر 150 کشاورز نیز فعال شده‌اند. اما همچنان ترغیب 200 کشاورز دیگر، زمان بر به نظر می‌رسد.

شوری آب و حمله گراز وحشی، مهم‌ترین دلایل بی‌رغبتی این 200 کشاورز است. کانال کشی آب شیرین از آبادان به جزیره مینوی خرمشهر، درحالی صورت می‌گیرد که به گفته مسئولان محلی آبادان، جنگ، 4 میلیون اصله نخل این شهر را از بین برده و هم‌اکنون نیز با شور شدن آب، 3 میلیون نخل دیگر در معرض نابودی کامل قرار دارد. علی مدنی از اهالی مدن آبادان بی‌آنکه خود بداند بی‌انگیزگی نخل داران محله را این طور توصیف می‌کند: «خیلی از نخل‌ها زیادی بلند شده‌اند. کسی جرأت نمی‌کند برود بالا خرما بچیند یا هرس کند. می‌ماند تا بادی بارانی چیزی بیاید و فاتحه‌اش را بخواند.» با سوختن نخلستان‌ها و زمین‌های کشاورزی، باید فکری هم به حال مهاجرت روستاییان کرد؛ آنهایی که فاتحه‌ای برای نخل‌ها می‌خوانند و راهی حاشیه شهرهای بزرگ می‌شوند. راستی مهندسان سد گتوند از این همه خبر داشتند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۵ ، ۰۷:۴۶
پیمان صاحبی


 

شلیک به طبیعت

 روز گذشته، با روز جهانی «محیط‌زیست در جنگ»، همایشی با عنوان روز «مقابله با آثار جنگ بر محیط‌زیست» برگزار شد که در جریان آن، معصومه ابتکار از افزایش ورود گردوغبار از کشور عراق به ایران به‌دلیل درگیری‌های داعش خبر داد و علی‌اکبر صالحی، بر رابطه مستقیم میان جنگ و محیط‌زیست تأکید کرد.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: روز جهانی «مبارزه با آثار جنگ و درگیری‌های مسلحانه بر محیط‌زیست» هر سال در ششم نوامبر برگزار می‌شود. این روز، پنجم نوامبر 2001 از سوی مجمع عمومی سازمان ملل در دوره دبیرکلی کوفی عنان، پایه‌گذاری شد. بسیاری از تقویم‌های موجود از ششم نوامبر با مخفف «روز جهانی محیط‌زیست در جنگ» یاد می‌کنند. در این همایش که از سوی سازمان حفاظت محیط‌زیست ایران، در پارک سالن‌ همایش‌های پردیسان برگزار شد، معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست، علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و گری لوییس، نماینده مستقر سازمان ملل در ایران، حضور داشتند.


میان جنگ و محیط‌زیست، ارتباط وجود دارد
علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی در حاشیه نشست گرامیداشت روز جهانی مقابله با آثار جنگ بر محیط زیست به «وقایع‌اتفاقیه» گفت: رویکرد بین‌المللی دستگاه وزارت امور خارجه ایران در چارچوب حاکمیت و منافع ملی و از موضع اقتدار است و این رویکرد در زمینه محیط‌زیست نیز وجود دارد و البته در همه عرصه‌ها پابرجا باقی خواهد ماند. رئیس سازمان انرژی اتمی تأکید کرد: ما در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی به دیالوگ و همکاری، متعهد هستیم و در سطوح مختلف و چارچوب سناریوی برد- برد، نقش خود را در زمینه صلح و پیشرفت به‌عنوان بخش لاینفک توسعه پایدار، انجام می‌دهیم.


علی‌اکبر صالحی در مراسم گرامیداشت روز جهانی مقابله با آثار جنگ در محیط‌زیست گفت: میان جنگ و محیط‌زیست، ارتباط وجود دارد و از زمان کنفرانس استکهلم بر این مسئله تأکید شده و فرازها و فرودهای زیادی، طی کردیم تا به درک جمعی در‌این‌زمینه برسیم. او با بیان اینکه پیشرفت خوبی در‌این‌زمینه وجود داشته است، اظهار کرد: البته اکنون چالش‌ها در این موضوع، شکل پیچیده‌تری گرفته و بنابراین لازم است که کارشناسان محیط‌زیست در‌این‌زمینه اقدام کنند. معاون رئیس‌جمهوری ادامه داد: من به‌عنوان شخصی که در دانشگاه، وزارت امورخارجه و سازمان انرژی اتمی کار کرده‌ام، به‌خوبی می‌دانم محیط‌زیست به‌عنوان یک مسئله جهانی، بر رابطه میان کشورها تأثیر می‌گذارد.


صالحی با بیان اینکه هر روز شاهد مناقشات و اخبار دلخراشی از رنج انسان‌ها و تخریب سکونتگاه‌ها هستیم، تصریح کرد: بسیار مهم است برای کنترل این خشونت‌های افسارگسیخته در سطح منطقه و بین‌المللی، جواب مشخصی بیابیم و همچنین در زمینه آثار تخریبی جنگ بر محیط‌زیست، چه در زمین، چه در آب و چه در هوا، اقدامی کنیم.


او بیان اینکه مناقشات از آغاز تمدن بشری، محیط‌زیست را تخریب کرده است، خاطرنشان کرد: در زمان ما به‌علت گسترش ابزارهای جنگی، این امر بیشتر شده و به‌ویژه منطقه‌مان را متأثر کرده است که نیازمند همکاری‌های بین‌المللی و حمایت جهانی در‌این‌زمینه هستیم. رئیس سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه جامعه بین‌الملل به‌ویژه سازمان ملل و شورای امنیت در جایگاهی قرار نگرفته‌اند که مناقشات مسلحانه را حل‌وفصل کرده و از پیامدهای آن جلوگیری کنند، ابراز کرد: ما همه می‌دانیم جامعه بین‌الملل از سال 1992، تلاش‌های جدیدی برای ایجاد ابزار و مقرراتی به‌منظور جلوگیری از پیامد مناقشات، پیش‌بینی کرده و کشورهای مختلف در سطح ملی و فراملی به آن پرداخته‌اند و ما نیز توانسته‌ایم براساس توافقنامه‌های موجود، پابه‌پا، در برابر این چالش‌ها مقاومت کنیم.
صالحی افزود: اکنون آژانس‌های بین‌المللی باید به ابعاد مسئله تأثیر جنگ بر محیط‌زیست بپردازند و ادبیاتی غنی را در این موضع ادامه دهند که در‌این‌زمینه، دو نکته محافظت حقوقی از محیط‌زیست در زمان جنگ و نقش منابع طبیعی در صلح، وجود دارد.
او توضیح داد: اتخاذ مکانیسم صلح‌ساز پس از مناقشات، می‌تواند به ایجاد ساختارها و نهادها کمک کرده و از رنج انسان‌ها جلوگیری کند.
معاون رئیس‌جمهوری با اشاره به حضور خود در مذاکرات بیان کرد: من به‌عنوان کسی که در مذاکرات ایران و 1+5 حضور داشتم، می‌گویم می‌توان مناقشات را حل کرد و به‌سوی مذاکره رفت. قطعنامه توافق هسته‌ای نشان داد از طریق دیپلماسی می‌توان مسیر را هموار کرد.


منابع طبیعی، کاتالیست صلح
گری لوییس، نماینده سازمان ملل در حوزه محیط‌زیست، نیز در این برنامه، پیام بان‌کی‌مون، دبیرکل کنونی سازمان ملل متحد را در جریان گرامیداشت روز جهانی محیط‌زیست در جنگ خواند. او با تأکید بر اینکه منابع طبیعی می‌تواند کاتالیست ایجاد صلح باشد، گفت: بعد از هر جنگی، منابع طبیعی مختلفی که برای زندگی انسان‌ها لازم است، تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد. نحوه مدیریت دولت‌ها در زمان جنگ و بعد از آن، بسیار مهم است، برای همین باید برنامه‌ریزی‌ها، اصولی باشد و مشارکت زنان ارتقا یابد و مراقب عوامل آسیب‌پذیر باشیم. در پیام بان کی‌مون، آمده است: جنگ، باعث تخریب محیط‌زیست و طبیعت می‌شود و ازاین‌رو، باید راهکاری انتخاب کرد که بتوان مناقشات را کاهش داد. سلاح‌های شیمیایی، میکروبی و هسته‌ای که در جنگ‌های صد سال اخیر، مورد استفاده قرار گرفته‌اند، یکی از عوامل اصلی تهدید جوامع بشری هستند. از جمله جنگ‌هایى که در سه دهه اخیر، اثرات نامطلوبى بر محیط‌‌زیست بر جا گذاشته‌اند، جنگ‌هاى ایران و عراق، جنگ خلیج‌فارس و جنگ افغانستان بوده است. این سلاح‌ها بر اثر تغییرات در اکوسیستم، محیط‌زیست را از چرخه توسعه پایدار خارج می‌کنند.


خطر رفع‌شده بلوم گوگردی
رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست هم در جریان این همایش با تأکید بر اینکه جنگ‌ها، پیامدهای متعددی برای محیط‌زیست دارند، گفت: نمونه آن را می‌توان در عراق دید که چگونه مناقشات و ناامنی در یک کشور، علاوه‌بر اینکه محیط‌زیست آن کشور را تهدید می‌کند، محیط‌زیست منطقه از جمله ایران را نیز تحت‌تأثیر قرار داده است.
معصومه ابتکار خبر داد که چندی‌پیش، داعش در حمله به مراکز نفتی و انبار بزرگ گوگرد در اطراف موصل، موجب بروز یک بلوم گوگردی و باوجود نگرانی ایران از ورود آن به مرز کشور، خوشبختانه این اتفاق نیفتاده است. به گفته او، ورود این بلوم گوگرد، می‌توانسته موجب باران اسیدی در کشور شود. او تأکید کرد تشدید مخاصمات در چند سال اخیر در عراق، باعث افزایش طوفان‌های گردوغبار در ایران شده و از طرفی، تهدیدات زیست‌محیطی جنگ عراق برای ایران همچنان ادامه دارد. علاوه‌بر تأکید رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست، یوسف رشیدی، عضو هیأت‌علمی دانشگاه شهیدبهشتی هم در جریان کارگروه تخصصی این همایش اعلام کرد از 24 تا 26 کانون تولید گردوخاک در کشور عراق، 20 کانون، محل درگیری نیروهای داعش است. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه توافق پاریس، تعهدی بین‌المللی است و یک کشور نمی‌تواند خلاف آن عمل کند، از برگزاری نشست تخصصی گردوغبار در نشست مراکش خبر داد و گفت در این نشست، گفت‌وگوهایی در زمینه حل معضل گردوغبار انجام شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۵ ، ۰۷:۴۵
پیمان صاحبی


 

در ۸سال به اندازه ۱۵۰سال آب در ایران تلف شد

 تنها در مدت ۸ سال ۳۵۰ میلیارد مترمکعب از ۵۰۰میلیارد مترمکعب آب‌های زیرزمینی و تجدیدناپذیر در ایران با مجوزهایی که به چاه‌های غیرمجاز داده شده برداشت شده است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین، منابع آبی ایران وضعیت مشخصی ندارند؛ برخی می گویند به زودی چیزی از منابع آبی باقی نمی‌ماند و برخی هم می‌گویند چنین نیست. اما در یک موضوع همه اشتراک نظر دارند؛ آب‌های زیرزمینی را نابود کردیم.


حامد کیافر، مهندس مشاور، تحصیلکرده رشته مهندسی آب و عضو هیئت مدیره فدراسیون صنعت آب ایران می‌گوید: این حرف که منابع آبی تا 7 سال آینده از بین می رود حرف اشتباهی است. اما از میان منابع آبی که در اختیار داشته‌ایم یعنی «آب‌های تجدیدناپذیر» و «آب‌های تجدید‌شونده» ۳۵۰میلیارد مترمکعب آب از ۵۰۰ میلیارد مترمکعب آن که زیرزمینی بود را در ایران برداشت کرده‌ایم و این باعث نشست زمین می‌شود.

او با اشاره به فرونشست زمین گفت: نخستین اثر و عامل بیابانی‌شدن همین نشست زمین است. اینکه ما الان بیاییم راهکار کوتاه مدت بدهیم اصلاً درست نیست. غیر از اینکه فرهنگ سازی کنیم هیچ راهکاری نداریم. ما می‌بایست نسبت به برنامه‌هایی که می‌خواهیم بریزیم به یک فهم مشترک برسیم و حداقل از هم‌اکنون جلوی یک سری اقدامات را بگیریم.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید.

گفته می‌شود که ما تا 7 سال آینده تمام منابع آب را در کشورمان از دست خواهیم داد و دیگر هیچ منبع آبی نخواهیم داشت. آیا این سخن از نظر کارشناسی درست است؟ باید ناامید باشیم که ایران زودتر از آنچه پیش بینی شده بی‌آبی و خشکسالی را تجربه می‌کند؟ یا اینکه می‌توان آن را مدیریت کرد و این نگاه بدبینانه است؟

بحث آب یک مقوله بسیار گسترده است و ما نمی‌توانیم صرفا از یک بعد هیدرولورژیکی یا یک بعد مدیریتی یا بعد فنی به آن نگاه کنیم. فارغ از این مسائل باید یک سری مفاهیمی در کشور در خصوص تمام منابع بالاخص در مورد آب جاری و ساری شود و آن اینکه باید برای همه منابع برنامه‌ریزی و بعد از آنها استفاده شود. چه بسا خیلی از دست اندرکاران هم درک درستی از این مفاهیم ندارند. در مورد منابع آب این آموزش‌ها، اطلاع‌رسانیها و مفاهیم باید از سنین بسیار پایین در میان کودکان آغاز شود. این حرف که منابع آبی تا 7 سال آینده از بین می رود حرف اشتباهی است. به دلیل اینکه ما سالیانه به طور میانگین در سطح کشور 250 میلیمتر بارندگی داریم که اگر این میزان را در مساحت کشور ضرب کنیم حاصل میزان منبع آبی ایران می‌شود. با همه اتفاقاتی که در خصوص دوره‌های خشکسالی و تغیرات اقلیمی که در کشور پیش آمده این بارندگی در کشور کم نشده است. پس نمی‌توانیم بگوییم منابع آبی‌امان از بین می‌رود. ولی آنچه مهم است اینکه ما دو نوع منبع آبی داریم. یک منبع آب تجدیدپذیر داریم مانند همین بارندگی‌ها. قسمتی از این بارندگی‌ها تبدیل به روان‌آب می‌شود، قسمتی از آن تبخیر می‌شود و قسمتی از آن نیز به دل زمین نفوذ می‌کند. یک سری پتانسیل‌هایی هم داریم که عموما پتانسیل‌های آبهای زیرزمینی یا با توجه به اقلیم، یخچال‌ها هستند که البته مقدار زیادی نیست. با این توضیح ما از منابع آب غیرتجدیدپذیر مانند آب‌های زیر زمینی که هزاران سال طول می‌کشد تا تشکیل شوند آن هم مطابق بایکسری سیاست‌هایی که منطبق با مسائل فنی نبوده استفاده کردیم. اینها ذخایری هستند که نباید از آنها استفاده شود.

اگر بخواهیم وضعیت آب‌های زیرزمینی‌ یا تجدیدناپذیر ایران را بررسی کنیم سئوال این است که ما چقدر ذخایر آب زیرزمینی داریم؟

برآورده‌ها نشان می‌دهد قبل از سال 85 قریب به 500 میلیارد مترمکعب ذخیره آب‌های زیرزمینی‌ ایران بوده‌است. آمار و اطلاعات آبهای زیرزمینی توسط وزارت‌نیرو و وزارت جهادکشاورزی برآورد می‌شود ولی متولی اصلی وزارت‌نیرو است. آنچه از طرف وزارت‌نیرو و ارگان‌های تابعه آن اعلام شده‌ این است که متاسفانه بیش از 350 میلیارد مترمکعب از میزان آب‌های زیرزمینی‌مان را استفاده کرده‌ایم و این دیگر برنخواهد گشت. در مجلس هفتم متاسفانه افرادی که متخصص هم نبودند قانونی به تصویب رساندند که اجازه برداشت از چاه‌های غیرمجاز را می‌داد و حتی مقدار برداشت در برخی نقاط را زیاد کردند، آن هم به سبب یکسری منافع محلی و منطقه ای. اینگونه ما سفره‌های زیرزمینی و غیرتجدیدپذیر را از بین بردیم.

شاید بگویند خب ما همچنان روان‌آب‌هایمان را داریم یا بارندگی آن طور که شما گفتید هنوز ادامه دارد. آثار این از بین بردن آب‌های زیرزمینی چیست و چه عواقبی دارد؟

نخستین اثر این رویداد بعد از بی‌آبی این است که برداشت بی‌رویه آب موجب از بین رفتن سفره‌های آب زیرزمینی و نشست زمین می‌شود. یعنی وقتی آب را از منافذ خاک بیرون می‌کشیم و حفره‌ای که آب زیرزمینی درون آن بوده خالی می‌شود به دلیل فشار بالا این خاک فشرده می‌شود. سپس این حفره با فشار خاک پر می‌شود و دیگر جایی ندارد تا آب در آن نفوذ کند. اینگونه زمین نشست می‌کند. وقتی در جراید می‌خوانیم سی‌وسه پل اصفهان نشست کرده است دلیلش این است که آب جاری منابع زیرزمینی آنجا را تغذیه می‌کرده‌است. وقتی این آب زیرزمینی دیگر تغذیه نشود یا برداشت شود زمین نشست می‌کند. نشست زمین اولین عامل بیابانی‌شدن یک منطقه است. ما متاسفانه به علت عدم مدیریت درست و عدم برنامه ریزی درست و رعایت اصول فنی منابع آب‌های زیرزمینی‌امان و همین مقدار کم یخچال‌های موجود در ایران مانند یخچال هایی که در البرز است را از بین می‌بریم و از اینها حفاظت و حراست نمی‌کنیم. پس در دوره‌های گذشته برخی تصمیم‌گیری‌های بسیار احساسی و منطقه ای، نه بصورت جامع موجب بروز این بحران شده است.

حتی اگر بپذیریم که هنوز منابع آبی‌امان را داریم باز هم نگرانی کم نمی‌شود؛ شما می‌گویید میزان روان‌آب در ایران از 110 میلیارد مترمکعب به 85 میلیارد متر مکعب رسیده است.

ما ۱۱۰ میلیارد مکعب آب روان داریم. ۲۵۰ میلیمتر بارش سالانه را در مساحت کشور ضرب کنید تقریبا می‌شود ۳۵۰ میلیارد مترمکعب آب، که این مقدار روی زمین می آید. این ۳۵۰ میلیارد مترمکعب آب در زمین نفوذ می‌کند، تبخیر می‌شود و یا روان آب درست می‌کند. در حال حاضر میزان این روان آب ۱۱۰ میلیارد مترمکعبی به۸۵ میلیارد مترمکعب رسیده‌است. علت آن را هم می‌توان به تغییر اقلیم مرتبط دانست. این میزان ناشی از تغییر اقلیم در صدسال است. اما ۳۵۰ میلیارد مترمکعب، خسارتی است که در طول ۱۰ سال اخیر به علت سوء مدیریت زدیم و با حفر چاه آن را از دل زمین بیرون کشیدیم. ممکن است همه چالش‌های زیست محیطی ناشی از تغییر اقلیم در صدو پنجاه سال ۳۵۰ میلیارد مترمکعب آب را از بین ببرد، در صورتی که ما در ایران در یک دوره هشت ساله این میزان خسارت را وارد کردیم و خوشبختانه با تمام شدن آن هشت سال برخی نگاه‌های مدیریتی دوباره بازگشته‌است.

ما برای مدیریت کمبود آب به چه راهکارهایی نیاز داریم؟ تغییر تفکر مدیریتی چگونه اثرگذار است؟ و تکنولوژی در کشور ما چقدر به مدیریت آب کمک کرده است؟

واژه بسیار درستی داریم به نام بهره‌وری. بهره‌وری یعنی ما از یک واحد از چیزی چقدر خروجی بتوانیم بگیریم. برای هر منبعی یک شاخص به‌خصوص بهره‌وری داریم. یعنی مفهوم بهره‌وری با توجه به آن موضوع شاخص‌های مختلفی پیدا می‌کند. ما در بخش کشاورزی شاخص‌های بهره‌وری‌امان 3 تا 4 دهم میانگین شاخص‌های بهره‌وری دنیاست. در صورتی که در بخش صنعت شاخص‌های بهره‌وری‌امان 3 تا 4 برابر بیشتر از میانگین جهانی است. این یک مجموعه به‌هم پیوسته است. دولت بدون مردم، بدون رسانه، بدون آموزش، بدون استراتژی‌ها و راهبردهای کلان مملکت، این مسائل راحل نخواهدکرد. همه اقداماتی که الان انجام می شود یک مسکّن و کوتاه مدت است. باید مدیران و دست‌اندرکارانمان به این درایت، تفکر و فهم مشترک برسند که مشکل آب تحریم اقتصادی نیست. این معضل تبعات اقتصادی و سیاسی خواهد داشت. تمدن‌های بزرگ مانند بین النهرین و سیستان به علت عدم مدیریت آب از بین رفته‌اند. اینکه ما الان بیاییم یک راهکار کوتاه مدت بدهیم اصلاً درست نیست. غیر از اینکه فرهنگ سازی کنیم هیچ راهکاری نداریم. ما می‌بایست نسبت به برنامه‌هایی که می‌خواهیم بریزیم به یک فهم مشترک برسیم و حداقل از هم‌اکنون جلوی یک سری اقدامات را بگیریم.

اینکه بخواهیم از تکنولوژی استفاده کنیم چقدر به تامین بودجه ربط دارد؟

قسمت اعظم آب در دنیا و ایران در بخش کشاورزی مصرف می‌شود. مطابق آمار اعلام شده این سهم در ایران حدود 90-93 درصد اعلام شده در صورتیکه به طور واقعی میزان ۸۰ درصد آمار درست است. مابقی تلفات متعلق به بخش شرب بوده که می‌بایست بیشتر برآورد شود. ما در بخش شرب نسبت به دنیا مصرف و اتلاف زیادی داریم. تکنولوژی بودجه و منابع مالی بسیاری در بخش آب شرب مصرف خواهد کرد. شبکه آب شهری ما بسیار مستهلک شده است. در دنیا سهم مصرف آب شرب 3 درصد است در حالیکه ما تنها در تهران 4 درصد آب کشور را صرف می‌کنیم.

ما در بخش کشاورزی در حال مدرن کردن تجهیزات هستیم اما بارانی یا قطره ای کردن مشکل مارا حل می کند؟ از یک راندمان 30 درصدی داریم می‌رسیم به 40 درصد با این‌همه هزینه. آمریکا که می‌تواند کل مواد غذایی دنیا را برای سه سال تامین کند آبیاری اکثر زمین‌هایش سطحی است اما به صورت علمی. ما در ایران متصور هستیم یک کار سازه‌ای حتما جواب درست می‌دهد. درحالیکه نیاز به یک کار سازه‌ای نیست بلکه نیاز به یک تفکر سازه‌ای است. الگوی کشور باید تغییر کند. مردم باید آموزش ببینند. چرا ما در صنعت شاخص‌های بهره وری مان بالا ست .چون در صنعت برای هر مترمکعب آب ۴هزار تومان هزینه می‌گیریم. اما در بخش کشاورزی نه تنها پولی نمی‌گیریم بلکه برای رساندن آب از این نقطه به نقطه مطلوب کشاورزان چندین میلیارد دلار در شبکه‌های کشور هزینه می‌کنیم و پولی بابت آن نمی‌گیریم. ما نگاه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی به آب نداریم.

مدیریت و تغییر نگرش به آب، به استفاده از آب‌های نامتعارف و بازچرخانی آب منتهی می‌شود. در این کار چقدر پیشرفت داشته‌ایم؟

استفاده از آب‌های نامتعارف مانند آب‌های شور و پساب‌ها. ما در حاضر دو پروژه بسیار بزرگ در خلیج فارس و دریای عمان داریم که نزدیک 300 میلیون مترمکعب آب را شیرین می‌کنند. یکی از پروژه‌ها برای موارد صنایع معدنی است که خودشان سرمایه گذاری کرده اند. یک خط دیگر از دریای عمان به سمت استان‌های هرمزگان و کرمان شکل گرفته که این هم توسط بخش خصوصی انجام می‌شود. البته اینها هزینه‌های بسیار هنگفتی دارد و نباید تصور کنیم می‌توانیم با استفاده از این آب‌ها بهره‌برداری بی رویه از آب‌های زیر زمینی را جبران کنیم. تصفیه و بازچرخانی پساب آب شهری برای مصرف کشاورزی با توجه به موادی که دارد ارزش بالایی در صرفه­جویی مصرف آب خواهد داشت. باید در بخش کشاورزی قبل از ساخت سازه، مدیریت غیرسازه‌ای و فرهنگی انجام شود و مردم بفهمند که ما در بحران هستیم. ما متاسفانه در این حوزه برنامه‌ای نداریم و برنامه‌ریزی درستی انجام نمی شود. بحران آب در فلات ایران نیاز به مدارا، رفتار درست و منطقی دارد و تجویز برنامه‌های کوتاه مدت چه بسا تبعات هم داشته باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۵ ، ۰۷:۴۴
پیمان صاحبی


 

استمرار تهدیدهای زیست محیطی جنگ عراق بر ایران

 رئیس سازمان حفاظت محیط زیست: تشدید مخاصمات طی چند سال اخیر در عراق باعث افزایش طوفان‌های گرد و غبار در ایران شده است و تهدیدهای زیست محیطی جنگ عراق بر ایران همچنان ادامه دارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرگزاری صداوسیما ، معصومه ابتکار در همایش «مقابله با آثار جنگ بر محیط زیست» که با حضور رییس سازمان انرژی اتمی کشور برگزار شد، افزود: با توجه به اینکه آثار جنگ در محیط زیست را مستقیما مشاهده می‌کنیم و درگیر آن هستیم، برگزاری این مراسم بر بررسی ابعاد مختلف این موضوع در بعد منطقه‌ای و بین‌المللی تاکید دارد.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر با موضوع جنگ و آثار آن در منطقه و بر محیط زیست درگیر هستیم، ادامه داد: کشور ما چندین سال است که از آثار جنگ و گرد و غبار ناشی از آن آسیب می‌بیند؛ یکی از دلایل تشدید گرد و غبار، تشدید مخاصمات در کشورهای همسایه به ویژه عراق است؛ همچنین رها شدن اراضی کشاورزی در این کشور آثار و تبعات منفی خود را به شکل گرد و غبار در ایران نشان داده است.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه اخیرا حملات داعش به انبار نفتی و گوگرد در عراق باعث ایجاد بلوم گوگرد در جو شد، گفت: این شرایط جوی به سمت ایران نیز حرکت کرد، اما وارد ایران نشد که در صورت ورود به ایران می‌توانست باران اسیدی شدیدی را در ایران ایجاد کند، بنابراین تهدیدهای زیست محیطی ناشی از جنگ عراق برای کشور ما ادامه دارد.
ابتکار با اشاره به اینکه ناآرامی‌ها و درگیری‌های نظامی در دنیا علاوه بر آسیب‌های انسانی به محیط زیست نیز آسیب‌های بلند مدت وارد می‌کند ،افزود: جنگ‌ها به ثروت و اقتصاد عمومی کشورها لطمه می‌زند، بنابراین سعی داریم با گرامیداشت روز جهانی مقابله با آثار جنگ بر محیط زیست به شکل‌های مختلف به مقوله جنگ بپردازیم و همچنین باید در حوزه قوانین بین‌المللی برای حفظ منابع آب، منابع طبیعی و حیات وحش در حین جنگ، فعالیت و قوانینی وضع کنیم، هنوز در این زمینه عقب هستیم و خلاءهای عملکردی وجود دارد.
وی با اشاره به اینکه جنگ‌ها پیامدهای منفی برای محیط زیست به دنبال دارند، گفت: آنچه در عراق اتفاق می‌افتد، ایران را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در چند سال اخیر افزایش مخاصمات در این کشور شدت طوفان‌های گرد و غبار در ایران را افزایش داده است، در حقیقت در سال‌هایی که ناامنی در این کشور شدید شده، مدیریت درستی بر کانون‌های گرد و غبار این منطقه وجود نداشته که این موضوع باعث شده کانون‌های جدید گرد و غبار در عراق شکل بگیرد که در نتیجه آن استان‌های غربی ایران به ویژه ایلام، کرمانشاه و اهواز تحت تاثیر گرد و غبار عراق قرار گرفته‌اند.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست با تاکید بر اینکه جنگ و آثار مخرب ناشی از آن با بحث‌های صلح و امنیت و تغییر اقلیم ارتباط تنگاتنگی دارد، ادامه داد: باید بدانیم که چطور جنگ می‌تواند در تغییر اقلیم و انتشار کربن پیامدهای منفی داشته باشد بنابراین باید این مسائل را در جلسه امروز مورد توجه قرار دهیم. تاثیر جنگ در تغییر آب و هوا و تاثیر ماشین‌آلات جنگی، تاثیرات مستقیمی بر گرم شدن هوا و فرسایش محیط زیست دارد.
ابتکار گفت: پس از توافقنامه پاریس و مذاکراتی که هفته گذشته در مراکش صورت گرفت، مساله گرم شدن هوا و ضرورت اقدام بین‌المللی در مقابله با گرمایش جهانی موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد. مساله مهم آن است که در سایه توافق پاریس ما به این مساله بپردازیم و باید یک رویکرد کل‌گرا اتخاذ و در این جلسه بررسی کنیم که چطور جنگ‌ها گرد و غبار را تشدید کرده است.


نامه ابتکار به بان کی‌مون درباره فجایع زیست محیطی غزه؛
وی با اشاره به اینکه در سال‌های گذشته جنگ‌ها و حملات رژیم صهیونیستی به سرزمین‌های اشغالی باعث از بین رفتن زیرساخت‌های غزه شده است، ادامه داد: این حملات باعث شکل‌گیری بحران‌ها و مشکلات زیست محیطی در غزه شد بنابراین سازمان‌های مختلف بین‌المللی از جمله ایران نسبت به این مساله واکنش نشان دادند. در این مورد نامه‌ای به بان‌کی‌مون دبیرکل سازمان ملل متحد نوشتم و ضمن محکوم کردن این حمله رژیم صهیونیستی به غزه، هشدار دادم که در نتیجه این حملات نظامی، فجایع زیست محیطی در سرزمین‌های اشغالی از جمله غزه صورت گرفته است.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه گزارش‌های ارزیابی اثرات جنگی در محیط زیست کشورها باید مبنای تصمیم‌گیری‌ها قرار گیرد، گفت: باید تلاش کنیم با مذکرات، مناقشات را در جهان کاهش دهیم و باید سعی کنیم نقش همه مذاکره‌کنندگان را به رسمیت بشناسیم به طوری که در بحث هسته‌ای توافقات صلح‌آمیزی صورت گرفت که جا دارد در این موضوع قدردان تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران باشیم. در حال حاضر صداهای مخالفی به گوش می‌رسد که به این توافق اعتراض می‌کنند. در حالی که باید به این افراد گفت که باید مناقشات را از طریق مذاکرات حل کنیم.
ابتکار با اشاره به اینکه برای آینده جهان و آینده محیط زیست و انسان‌ها باید بر مذاکرات به جای مخاصمات تاکید داشته باشیم و آن را پیگیری کنیم افزود: باید سعی کنیم صلح و امنیت را در جامعه و کشور خود و همچنین در سطح جهان ایجاد کنیم و برای نیل به این مهم باید از خودمان و از درون قلب‌ها و روح‌هایمان شروع کنیم. بدون اینها نمی‌توانیم در سطح ملی و بین‌المللی به صلح دست یابیم.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: در سطوح بین‌المللی برخی مسوولان و تصمیم‌گیران نتوانسته‌اند صدای صلح را در درون قلب خود بیدار کنند. برای همین با طمع ماجراجویی نظامی و قدرت‌طلبی‌ها کره زمین را به مخاطره می‌اندازد بنابراین لازم است برای داشتن جهانی عاری از جنگ، ندای صلح و امنیت را در درون خودمان و سپس در جامعه بشری بیدار کنیم.

اختلال در اجرای توافقنامه پاریس بعید است

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: در موضوع توافقنامه پاریس زمزمه هایی شنیده شد که برخی ازکشورها به تعهدات این توافقنامه پایبند نباشند ولی ایجاد اختلال در توافقنامه پاریس بعید به نظر می رسد.
معصومه ابتکار در حاشیه مراسم «روز جهانی مقابله با آثار جنگ بر محیط زیست» در جمع خبرنگاران افزود: توافقنامه پاریس ،توافقی چند جانبه بین المللی است و بعید می دانم کشوری بتواند در این توافق بزرگ جهانی و اراده ای که ملت ها برای حفظ کره زمین دارند، خللی ایجاد کنند.
وی گفت: تاکنون درباره مهار کردن گرد و غبار مذاکرات زیادی با عراق داشته ایم و این کشور باید بعد از ایجاد پایداری حتی به مقدار کم در دولت ، به تعهدات خود در زمینه مقابله با این پدیده عمل کند.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: در حاشیه نشست مراکش با فواد معصوم رییس جمهوری عراق دیدار و درباره پدیده گرد و غبار مذاکره کردیم.
ابتکار افزود: دراین دیدار از وی درخواست کردم تا به کانون های گرد و غبار داخل کشور عراق رسیدگی کند زیرا این کانون ها آثار زیانبار و ناگواری برای کشور ما به همراه دارد و هوای شهرهای کشور به ویژه استان های غربی را تحت تاثیر قرار می دهد و سلامت اهالی منطقه را به خطر می اندازد.
وی گفت: رییس جمهوری عراق قول داد موضوع را به طور جدی پیگیری کند، علاوه بر این یکسری توافقات اجرایی داریم که امیدواریم دولت عراق به یک پایداری برسد که بتواند در زمینه اجرایی کردن این توافقات وارد عمل شود.
ابتکار با اشاره به نشست مراکش ادامه داد: در حاشیه این نشست، نشست تخصصی درباره گرد و غبار برگزار شد که رییس برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد و رییس برنامه عمران این سازمان نیز حضور داشتند و در خصوص کانون های گرد و غبار که در اطراف کشور ما تشدید شده است، بحث و بررسی صورت گرفت.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه نشست مراکش برای اجرایی کردن توافق پاریس بود افزود : توافق پاریس ،توافق مهم جهانی و بین المللی است و 195 کشور آنرا امضا کرده و اکنون نیز 120 کشور به طور رسمی به آن پیوسته اند و در ایران نیز تصویب شده است و بزودی به طور رسمی به آن خواهیم پیوست.
وی ادامه داد: یکی دیگر از اهداف نشست مراکش پیدا کردن راه حل ها، ائتلاف های منطقه ای و بین المللی برای اجرایی کردن توافق پاریس برای تعیین برنامه های اقدام ملی و منطقه ای کشورها بود.
ابتکارگفت: در این نشست مسئله گرد و غبار به صورت ویژه مورد توجه قرار گرفت که امیدواریم با توجه به اهمیت مسئله تغییر اقلیم و آثار آن بر اقتصاد، اجتماع و محیط زیست، بتوانیم زودتر برنامه ها را اجرایی کنیم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۵ ، ۰۷:۲۸
پیمان صاحبی