منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۱۳ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است


طرح تنفس جنگل، شروع نشده نفسش بند آمد

*اسماعیل کهرم: این روزها زمزمه هایی مبنی بر متوقف شدن طرح تنفس جنگل ها شنیده می شود اما مساله اینجاست که باید پرسید مگر طرح تنفس جنگل ها شروع شده است که بخواهد متوقف شود!

هنوز در شمال کشور و در جاده ها که منتهی به بابل و در خیابان های فرعی آن شاهد پیاده کردن صدها کامیون چوب هستیم. سازمان جنگل ها معتقد است برداشت چوب از درختان جنگل پایدار است. البته درست می گوید، استراتژی جمهوری اسلامی ایران هم در همان 20 سال پیش که در ارتباط با برداشت از درختان جنگل تدوین شد، همین بود. در آن زمان مقرر شد حد برداشت پایدار از درختان جنگل؛ 3 میلیون و 200 هزار مترمکعب باشد و امروز شاهد هستیم دقیقا دو برابر آن یعنی 6 میلیون و 400 هزار متر مکعب مصرف داریم. درواقع برای اینکه این مصرف را به تعادل برسانیم، طرح تنفس جنگل ها توسط سازمان جنگل‌ها تعیین شده است. این سازمان اعلام کرد ما ده سال برداشت نمی‌کنیم. این مساله باعث خوشحالی بسیاری از مردم این جامعه که دغدغه محیط زیست دارند شد. در نهایت مقرر شد چوب از خارج بیاوریم. در شرایط فعلی اتفاق دیگری افتاد و مطابق آن عمل نشد. در شرایط کنونی 12 میلیون هکتار بیشتر جنگل نداریم، تازه خیلی از این مساحت هم تُنُک است. در واقع تنها راه نجات جنگل های شمال این است که طرح تنفس جنگل اجرا شود.

مساله دیگری که در اجرای طرح تنفس دارای اهمیت بسیاری است مساله جنگل نشینان و دام ها است که باید دید چطور قرار است حل شود. جنگل نشین ها، در جنگل زندگی می کنند و تمام زندگی شان از جنگل تامین می شود. یعنی اگر ساکنان شمال کشور کشاورزی دارند داخل جنگل است، اگر دام دارند یا هیزم نیازدارند درون جنگل است. این مسایل لطمه اول را به جنگل می زند. وقتی دانه ای از درختی سبز می شود چون خوش خوراک است و پروتئین زیاد دارد خورده می شود. با این کیفیت که پیش می رویم حتی اگر طرح تنفس جنگل ها هم اجرا شود و برداشتی نکنیم اما جنگل نشین ها باشند باز هم به جنگل ها لطمه زیادی وارد می شود. اگر بتوانیم با برنامه ریزی این مسایل را کنترل کنیم می‌توان اقدام مهمی انجام داد. در شرایط فعلی حضور کارخانه های چوب بری را در شمال کشور داریم. طرح تنفس جنگل قرار است همه این ها را متوقف کند اما شاهد هستیم که طرح تنفس جنگل خود نیز در حال متوقف شدن است! من در آلمان بودم و کنفرانسی برگزار می شد.

در این کنفرانس عده ای از ناسا شرکت کرده بودند. این افراد اعتقاد داشتند که بهترین کاربرد رفتن به فضا این است که از آنجا و در فضا زمین را نگاه کنیم تا بدانیم تالاب ها و جنگل ها چگونه هستند.


* مشاور سازمان حفاظت محیط زیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۵ ، ۰۸:۵۹
پیمان صاحبی


 

دریاچه ارومیه نسخه ساده ندارد/باطرح ضربتی بیشتر در گل فرو می‌رویم

 استاد امپریال کالج لندن گفت: تثبیت نظام مدیریتی حاکم بر دریاچه ارومیه زمان زیادی می‌برد. این مشکل نسخه ساده ندارد و با طرح‌های ضربتی و گازانبری بیشتر در گل فرو می‌رویم.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، کاوه مدنی در میزگرد دریاچه ارومیه که در خبرگزاری خبرآنلاین برگزار می شد گفت: احیای دریاچه ارومیه مسیر سختی است که ستاد احیای دریاچه می گوید ۱۰ ساله طی می شود اما من فکر می کنم ۱۰ سال هم برای احیا و تثبیت کافی نیست زیرا بجز تثبیت آب دریاچه، تثبیت نظام مدیریتی حاکم بر آن نیز ضروری است که خیلی دشوارتر است و زمان بیشتری می برد. من همیشه درباره موانع ساختاری احیای دریاچه ارومیه صحبت کرده ام که باعث می شوند ستاد احیا هم در خیلی مسائل نتواند کاری بکند.

وی افزود: در مسئله دریاچه ارومیه هم مثل خیلی از مسائل دیگر همچون آلودگی هوا، مشکل زاینده رود و ... مسائل ساختاری داریم و جایی که ما کم کاری کرده ایم همین است که بنیاد های مدیریتی را چطور و چگونه باید تغییر دهیم. دریاچه میدان آزمایش ما است و نمونه ای است از آنچه در کل کشور اتفاق می افتد اما آنقدر بزرگ است که در چشم همه است. موانع عمده ساختاری هم داریم که چشممان را به رویشان بسته ایم و انگشت اتهام را هر بار به سویی مثلا به تغییر اقلیم یا به سمت ستاد احیای دریاچه ارومیه نشانه می رویم.

مدنی افزود: همه مواردی که درباره دریاچه ارومیه گفته می شود اجزاء مختلف پیچیدگی مسئله ما است. ما الان نمی خواهیم بینی بیمارمان را عمل زیبایی کنیم بلکه با مریضی طرف هستیم که که تمام بدنش درگیر بیماری شده است. دستگاههایی داریم مثل وزارت جهاد که فقط می خواهد تولیدش را بالا ببرد یا وزارت نیرو که می خواهد به هر روش آب را تامین کند در حالی که مسئله دریاچه ارومیه نسخه ساده ندارد و به راه حل تلفیقی نیاز دارد.

استاد امپریال کالج لندن در پاسخ به اینکه این مسئله پیچیده را چطور می توان حل کرد گفت: در واقع مسائل پیچیده هیچگاه به طور کامل حل نمی شود و هر چه بیش پیش می رویم تنها بیشتر می فهمیم که نمی دانیم اما حداقل می توانیم بفهمانیم که آن کس که زیر پایش قایق را سوراخ می کند همه را غرق خواهد کرد. باید روشنگری کرد و سطح دانش عمومی را بالا برد. اگر الان فقط قانون بگذاریم که مثلا چاه غیر مجاز نباشد افراد می روند چاه می زنند و قانونگذار را هم ضایع می کنند اما کاری که هنرمندی مثل آقای کیانیان می تواند بکند آن است که روی فرهنگ مردم و حتی روی نماینده مجلس اثر بگذارد.

مدنی تاکید کرد: ما همیشه می خواهیم مسائل را ضربتی و گازانبری حل کنیم و دنبال راه حل کوتاه مدت می رویم تا طی ۴ سال دوره خودمان مشکل را حل کنیم اما مشکلی که طی سالها ایجاد شده را اگر بخواهیم ضربتی حل کنیم بیشتر در گل فرو می رویم. ما امروز کمپین های احساسی زیاد داریم اما بسیاری حتی نمی دانند برای چه چیزی فعالیت می کنند. وقتی ندانیم دریاچه ارومیه را برای چه می خواهیم احیا کنیم، وقتی اصلا نمی دانیم به چه دردمان می خورد یا چه جایی در زیست بوم یا اقتصاد ما خواهد داشت موفق نخواهیم شد. نکته این نیست که فقط مردم ما بعضی مسایل پیچیده و تخصصی را نمی دانند بلکه مسئولان هم نمی دانند اما متاسفانه اعتماد به نفس همه ما بالا است.

وی در پاسخ به پرسشی درباه تداوم عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه گفت: ما در مملکتی زندگی می کنیم که شبانه یک وزارتخانه اقدام و یک سازمان منحل می شود پس به جایگاه حقوقی ستاد نمی شود دلخوش بود. چیزی که ادامه راه ستاد را ضمانت می کند افزایش دانش عمومی و تبدیل شدن محیط زیست به دغدغه ملی است. وقتی همه مسائل کشور عنوان بحران می گیرد مسئول باید تصمیم بگیرد که کدام بحران را در اولویت بگذارد. آیا قیمت دلار اولویت باشد یا بحران آب؟ رسانه می تواند به آب اولویت بدهد اما آیا ما خبرنگار حرفه ای محیط زیست داریم؟ اگر الان صفحه محیط زیست در رسانه ها داریم به دلیل آن است که الان این موضوع جذاب است نه به این خاطر که مطبوعات در زمینه محیط زیست سرمایه گذاری کرده اند.

مدنی در پایان گفت: ما روایت مشترکی از نحوه ایجاد مشکلاتمان نداریم. خیلی به دنبال شناسایی حقیقت ها نبوده ایم. تاریخ توسعه آب را فراهم نکرده ایم و حتی در سطح دانشگاهی بر سر راه حل به توافق نرسیده ایم. توسعه را در برج و ماشین و موبایل می دانیم و حالا که فعلا با سدسازی چپ افتاده ایم دنبال انتقال آب هستیم بعد با این هم که بد شویم بدنبال آب شیرین کن و آب های ژرف می رویم.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۵ ، ۰۸:۵۷
پیمان صاحبی


خداکرم جلالی رئیس سازمان امور جنگل ها، مراتع و امورآبخیزداری و معاون وزیر جهاد کشاورزی با اشاره به ممنوعیت صدور هر گونه خاک کشاورزی  اظهار داشت: صادرات خاک کشاورزی، جنگلی و مرتعی ممنوع است وتا کنون از سوی وزارت جهاد کشاورزی هیچ گونه مجوزی در این زمینه صادر نشده است.


وی با اشاره به پدیده قاچاق خاک کشاورزی گفت: مرزبانی باید مراقبت های لازم در جهت جلوگیری از قاچاق خاک را به عمل آورد چرا که توسعه این امر می تواند خسارت سنگینی به عرصه های طبیعی و مراتع وارد نماید.

معاون وزیر جهاد کشاورزی در پاسخ به این سوال که سازمان جنگل ها با خروج غیر قانونی خاک از کشور توسط افراد مواجه شده، بیان کرد: جلوگیری از قاچاق و هر گونه برداشت خاک از عرصه های جنگلی از سوی یگان حفاظتی در دستور کار سازمان جنگل ها قرار گرفته است و تا کنون از سوی یگان های  حفاظتی در این زمینه گزارشی ارائه نشده و این درحالی است که به دنبال این جرم مشهود، ماموران  با خاطیان امر برخورد جدی خواهند کرد.

این مقام مسئول با اشاره به اینکه مراتع و اراضی کشاورزی نباید دچار دست خوردگی شود، گفت: مقابله با برداشت خاک در حوزه وظایف جهاد کشاورزی است اما اگر برداشت خاک صورت گرفت و به شکل قانونی یا قاچاق از کشور خارج شود، دستگاه های مربوطه باید با متخلفان برخورد نمایند.

 صادرات خاک معدنی قانونی است

همچنین مسعود منصور معاون حفاظت امور اراضی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری در مقرراتی که در این زمینه تا کنون تدوین شده، برداشت خاک تحت هر عنوانی حتی برای افراد درون سازمانی نیز ممنوع است.

به گفته وی متولیان امر مبارزه با قاچاق  با وجود غیر قانونی بودن صادرات خاک  بدون هیچ اغماضی باید با متخلفان برخورد کنند.

منصور با اشاره به اینکه صادرات خاک معدنی مجاز است، افزود: براساس قانون، صادرات هر گونه خاک مرتعی و جنگلی ممنوع است از این رو هر گونه دخل و تصرف در منابع طبیعی غیر قانونی بوده و جرم محسوب می شود.

وی ادامه داد:  گمرک ، ستاد مبارزه با قاچاق کالا ، سازمان امور اراضی و جنگل ها باید نقاط ضعف و قوت این پدیده را آسیب شناسی و نسبت به رفع آن اقدام کنند.

معاون حفاظت امور اراضی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری در ادامه افزود: هر ساله 10 هزار تن خاک صنعتی با وجوز وزارت صنعت و معدن از کشور خارج می شود؛ انتظار داریم این وزارتخانه درصدور مجوز نظارت کافی را داشته باشد چرا که احتمال صادرات خاک جنگلی و مرتعی تحت عنوان خاک صنعتی وجود دارد .

منصور ادامه داد: در شرایط اقلیمی و مشکلات زیست محیطی فعلی برای تشکیل مقدار جزئی خاک دارای پوشش گیاهی باید قرن ها زمان بگذرد لذا از دست دادن خاک دارای پوشش گیاهی می تواند خسارت جبران ناپذیری به کشور وارد نماید.
منبع: YJC
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۴
پیمان صاحبی


 

انزلی در محاصره «تالاب‌خواران»

فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان گیلان گفت: برای پیشگیری از ادامه تصرف ها در حاشیه تالاب انزلی نیازمند همکاری سایر ارگان‌ها نظیر جهاد کشاورزی، منابع طبیعی و اداره بندر هستیم.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه سبزینه نوشت: کوه‌خواری و دریاخواری هنوز در فرهنگ واژگان محیط زیست جا نیفتاده‌اند که مفهوم دیگری تحت عنوان «تالاب‌خواری» هم به آن اضافه شده است. ارزش بالای اقتصادی که این زمین‌های تالابی جهت کشت و کار و درختکاری دارند در کنار جاذبه آن‌ها برای فعالیت‌های گردشگری موجب شده است این روزها انزلی علاوه‌بر سنبل آبی و آلودگی با مشکل دیگری نیز دست به گریبان باشد و آن برداشت تدریجی بخش‌هایی از این تالاب برای فعالیت‌های ذکر شده است.


ساسان اکبری‌پور، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان گیلان، در این زمینه به «سبزینه»، گفت: با توجه به پسروی آب و خشکی مناطق حاشیه تالاب انزلی، افراد سودجو و فرصت‌طلب با کمک افراد بومی و محلی به بهره‌گیری از زمین‌های تالابی برای انتفاع شخصی اقدام کرده‌اند. این افراد ابتدا درخت دست کاشت نظیر صنوبر را کاشته و در ادامه اقدام به نصب چپر برای ایجاد محدوده‌های خصوصی می‌کنند. فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان گیلان، با اشاره به این‌که در سال‌های گذشته کم‌تر شاهد این پدیده بودیم، ادامه داد: در سه‌چهار ساله اخیر این امر افزایش پیدا کرده و بخش‌های بزرگی از تالاب به زمین‌های شخصی تبدیل شده‌اند. وی از مناطق تالابی مجاور صومعه‌سرا و انزلی به‌عنوان مناطقی که بیش‌ترین تاثیر از تالاب‌خواری را گرفته‌اند، نام برد و بیان کرد: این موضوع گرچه در مناطق چهارگانه تحت مدیریت سازمان محیط زیست نیست؛ اما از آن‌جا که با گسترش آن به مناطق ما نیز وارد می‌شود درباره آن اقداماتی را شروع کرده‌ایم. اکبری‌پور افزود: در همین رابطه 39 نقطه شناسایی شده و طول و عرض جغرافیایی زمین‌ها مشخص شده‌اند. اما برای مدیریت این وضعیت ما نیازمند همکاری سایر ارگان‌ها نظیر جهاد کشاورزی، منابع طبیعی و اداره بندر هستیم تا هرچه زودتر جلوی این تصرفات گرفته شود، در غیر این صورت برخورد با متخلفان بسیار دشوار خواهد بود.


وی با اشاره به این‌که سودجویان به اندازه توان خود به تصرف زمین‌های تالابی اقدام کرده‌اند، ادامه داد: تاسیس استخر ماهی و بهره‌گیری از زمین به قصد شالی‌زار موجب از بین بردن اکوسیستم این منطقه شده و آن را آسیب‌پذیر می‌کند. فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان گیلان، از ارجاع پرونده تصرفات در انزلی به شورای حفظ حقوق بیت‌المال استان گیلان خبر داد و گفت: ما این معضل را رصد، پایش و اعلام خطر کرده‌ایم؛ زیرا اگر جلوی این روند گرفته نشود تالاب انزلی که هم‌اکنون درگیر بحث‌های مختلفی نظیر آلودگی محیط زیست است با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌شود.


وی در همین زمینه از ارگان‌های دیگر خواست که به کمک سازمان محیط زیست بیایند و افزود: به‌واسطه اهمیت موضوع، با وجود خارج از محدوده بودن مناطق چهارگانه ما در این زمینه ورود پیدا کرده‌ایم؛ اما برای ادامه کار نیاز به کمک سایر ارگان‌ها داریم. خوش‌بختانه شورای حقوق بیت‌المال در استان گیلان بسیار قدرتمند بوده و مطمئنیم اگر به این بحث وارد شود مشکل خاصی نخواهیم داشت. آیا می‌توان از برداشت‌های صورت گرفته چنین نتیجه گرفت که افراد بومی عموما به تبدیل زمین به شالی‌زار و مرکز پرورش ماهی و در مقابل افراد خصوصی به موضوع گردشگری در تالاب انزلی ورود پیدا کرده‌اند، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان گیلان در پاسخ به این پرسش گفت: برنج‌کاری، کاشت درختان صنعتی و پرورش ماهی ازجمله محل‌های درآمد برای افراد بومی است. در حالی‌که افراد سودجو که قبلا در زمینه کوه‌خواری و زمین‌خواری تجربه داشته‌اند، به ساخت ویلا برای اقامت و قایق‌سواری در این تالاب اقدام می‌کنند. وی از عدم مشخص شدن تمام محدوده‌های تصرف شده خبر داد و گفت: آنچه تاکنون اعلام شده است تنها به یک مسیر برمی‌گردد و نیازمندیم به تمام مناطق ورود پیدا کنیم.

اطمینان خاطر متخلفان از قانونی جلوه دادن اقدامات
مصطفی نوری، دکتری حقوق محیط زیست، نیز درباره اتفاقات روی داده در انزلی گفت: قطعا کسانی که به چنین فعالیت‌هایی در حاشیه تالاب اقدام کرده‌اند مجوزهای قانونی را ندارند و می‌توان با آن‌ها برخورد کرد. این کارشناس حقوق محیط زیست در این خصوص که با وجود نداشتن مجوزهای قانونی در بسیاری از مناطق شاهد تصرفات به منابع طبیعی در کشوریم و چرا این اتفاق می‌افتد، بیان کرد: آنچه باعث می‌شود در مواردی برخوردهای قطعی و قانونی صورت نگیرد به مصلحت‌گرایی مدیران منطقه‌ای و محلی برمی‌گردد. مشکل اساسی از آن‌جا شروع می‌شود که متخلفان در ابتدای فرآیند تخریب این اطمینان خاطر را دارند که اقدامات خود را در آینده می‌توانند قانونی جلوه دهند. نوری در همین رابطه به نمونه‌های مختلف تغییر در قوانین اشاره کرد و گفت: اگر فرآیند قانون‌گذاری به‌گونه‌ای باشد که در یک مقطع زمانی فعالیتی را محدود کرده و در دوره دیگر فرصت‌های بیش‌تری را برای کسانی که رویکرد متخلفانه دارند ایجاد کنیم، چنین رویه‌ای سبب می‌شود افرادی که از روی آزمندی به تصرفات اقدام می‌کنند اطمینان یابند در یک بازه زمانی محدود، تخلف آن‌ها پوشش قانونی پیدا می‌کند. آیا می‌توان یکی از دلایل تصرفات را عدم تناسب جرم و مجازات در حوزه تصرفات دانست، این کارشناس حقوق محیط زیست در این‌باره گفت: درحال حاضر مجازات‌هایی که در حوزه منابع طبیعی اتفاق می‌افتد تناسبی با خسارت‌ها ندارند. هر اقدام مخربی که در حوزه منابع طبیعی و تالاب‌ها انجام می‌شود خسارت‌های هنگفتی را در بلندمدت بر اکوسیستم‌های منطقه‌ای و حتی جهانی می‌گذارد، این در حالی است که مجازات کیفری و جبران خسارت هرگز با نتیجه همخوانی ندارد. وی در همین رابطه آلودگی هوا، معضل کم‌آبی و سایر مشکلات حوزه محیط زیست و منابع طبیعی را به همین موضوع مرتبط دانست و اضافه کرد: افراد سودجو و منفعت طلب با توجه به هزینه و فایده‌ای که از اقدام‌های خود در عرصه‌های طبیعی انجام می‌دهند در نهایت سود آن را بیش‌تر ارزیابی می‌کنند. چنین روندی سبب می‌شود نه تنها روندهای تخریب متوقف نشده بلکه کند هم نمی‌شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۳
پیمان صاحبی


 

اثری از خود در طبیعت نگذاریم

*اسماعیل کهرم:

سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان: دستورالعمل جاودانه در زمینه گردشگری محیط‌زیست این است که وقتی توریستی وارد طبیعت شد هیچ اثری را از خود به جای نگذارد، حتی جای پا هم نباید باشد، چرا که باعث فراری شدن حیوانات می‌شود، یعنی وقتی درنایی لب دریاچه می‌نشیند و جای پا را می‌بیند، جیغ زده و فرار می‌کند، چون فکر می‌کند که موجود دو پا آنجا بوده است. بنابراین دستورالعمل طلایی این است که وارد طبیعت شویم، از آن لذت ببریم و بدون ضربه به آن ترکش کنیم. بنده با ذکر چند مثال رابطه صنعت گردشگری و محیط‌زیست را بیان می‌کنم. با یک توریست آلمانی به دریاچه گهر رفتم. او سیگارش را روشن کرد و بعد یک زیر سیگار در بسته از کیفش درآورد و خاکستر سیگار را در آن ریخت تا اینکه به سطل زباله ای رسیدیم و زیر سیگاری را در سطل زباله انداخت. ببینید تا چه حد یک فرد می‌تواند هوشیارانه در حفظ محیط‌زیست فعال باشد.

همچنین بنده با یک عده توریست انگلیسی در ایران بودم. وقتی غذا خوردیم آنها گودالی کنده و پوست خیار، گوجه و بازمانده نیمرو را در آن دفن کردند. به آنها گفتم که طبیعت از پس این مواد بر می‌آید، اما آنها در جواب گفتند: اولا چهره طبیعت زشت می‌شود. ثانیا برخی جانواران از بازمانده غذاها استفاده می‌کنند و در طبیعت تقویت می‌شوند مثل موش کور که آفات کشاورزی است. بنابراین بهتر است حتی موادی که تجزیه پذیر هم هستند دفع شده و از بین بروند، در حالی که ما هر کداممان به اندازه یک تا دو کیلوگرم ظروف یک‌بار مصرف و پلاستیک از خودمان در طبیعت به جای می‌گذاریم.

از سوی دیگر، بنده و یک توریست آمریکایی در کنار دریاچه پریشان چادر زدیم که گرگی هر شب به اطراف چادر ما می‌آمد که ما با او حرف می‌زدیم و او هم از روزنه چادر سرش را می‌چرخاند و صداهایی از خودش در می‌آورد. گاهی هم ما به او ماهی تند می‌دادیم. خلاصه به این حیوان عادت کرده بودیم که دو سه روزی نیامد و ما نگران شدیم. از چادر بیرون رفتیم و جای پای او را دیدیم، اما خودش نبود. جای پا را تعقیب کردیم و به محلی رسیدیم که پر از آثار بازمانده توریست‌ها بود و قوطی‌های کنسرو استفاده شده منجر به این شده بود که گرگ زبانش را به لب تیز آن مالیده و چون خون آمده بود فکر می‌کرد که درون قوطی چیزی است، با این اتفاق زبان گرگ شرحه شرحه شده بود، طوری که نالان بر زمین افتاده و ما با مشورت دامپزشک او را خلاص کردیم.

ببینید آثار به جای مانده از توریست‌ها چه تاثیرات عظیمی در طبیعت می‌گذارد. این مورد و بسیاری اتفاقات دیگر آثار توریسم غیر پایدار است، یعنی توریست‌ها بدون آنکه بدانند حیات حیوانات را می‌گیرند. در این حادثه هم به احتمال قوی گرگ فرزندانی داشته که منتظر غذا بودند. با وجود این، تن ماهی به عنوان تله برای جمع آوری حشرات در کارهای تحقیقاتی است. برای مثال می‌خواهیم یک سطل حشره بگیریم. برای این کار سطل را تا لبش در زمین دفن می‌کنیم و در آن تن ماهی می‌گذاریم. فردا دو من حشره به دست می‌آید. بنده در انگلستان هم با یک فرانسوی همراه بودم که دیدیم لاک پشتی به نام پشت چرمی در یک کیسه پلاستیک گرفتار و خفه شده بود. به عبارت دیگر کیسه پلاستیکی داخل آب باد کرده، به گونه ای که لاک پشت آن را عروس دریایی پنداشته و از آنجا که عروس دریایی هم غذای مورد علاقه لاک پشت است به اشتباه کیسه را بلعیده و راه تنفس خود را از بین برده بود. از این رو خفه شده و روی سطح آب قرار داشت. با وجود این، وزن این لاک پشت حدود ۴۰۰ کیلوگرم و قطر کاسه‌اش سه متر است. به صورتی که وقتی در آب بالا و پایین می‌رود، موج ایجاد می‌کند. مثالی دیگر را عرض می‌کنم تا آثار عملکرد انسان‌ها بر محیط‌زیست مشخص شود. بنده در داخل منزل حوضی دارم که چندی پیش دستکش‌های یک بار مصرفی در آنجا قرار داشت. چند ماهی قرمز داخل انگشت‌های این دستکش رفته و خفه شده بودند. بنابراین باید سنجیده و با احتیاط فراوان وارد طبیعت شویم و آثاری از خود به جای نگذاریم. این بهترین راه برای حفظ محیط‌زیست است.

کم‌کاری صدا و سیما برای حفظ محیط‌زیست

بنده از صدا و سیما گله مند هستم، چرا که به مباحث مختلف می‌پردازد، اما به محیط‌زیست اعتنایی ندارد. من مقاله ای خواندم که گفته بود اگر فکر می‌کنید که اقتصاد بهتر از محیط‌زیست است جلوی نفستان را بگیرد و پول‌هایتان را بشمرید تا بفهمید که اگر نفس شما در نیاید و آبی برای آشامیدن نداشته باشید با وجود سرمایه فراوان نمی‌توانید زندگی کنید. بنابراین یک نفس پاک می‌ارزد به کل دارایی. بنابراین نباید اولویت‌های خود را فراموش کنیم. اکنون محیط‌زیست به ویژه برای کشورهای در حال توسعه مانند ما در اولویت قرار دارد. باید مباحث آن مرتب برای نسل جدید تکرار شود. آگاهی دادن به مردم عادی کوچه و بازار، کودکان، تصمیم گیران و سیاستمداران لازم است. اگر بخواهیم که طبیعت آتی را داشته باشیم باید به کودکان تعلیم بدهیم. در زمان کودکی ما در این زمینه آموزشی صورت نمی‌گرفت و باید اکنون به فکر باشیم، از سوی دیگر، تصمیم گیران هم باید آگاهی داشته باشند. برای مثال وقتی فردی با داشتن مدرک دکترا و عالم بودن در تخصص خود وزیر راه شد، ممکن است که درباره محیط‌زیست چیزی نداند و در تالاب انزلی و کویر میقان اراک جاده بسازد. بنابراین تصمیمات سیاستمدارن تاثیرگذار است و باید به آن توجه کرد.

ورود به هسته مرکزی مناطق زیست محیطی ممنوع

در زمینه تسهیلات و زیربناهای گردشگری که بخشی از محیط‌زیست ساخته شده را تشکیل می‌دهند می‌توان به این نکته اشاره کرد که سازمان محیط‌زیست بایستی مناطق را زون‌بندی کند. در خارج از ایران که بنده در محیط‌زیست کار می‌کردم اجازه نداشتیم که به هسته مرکزی پارک ملی برویم و تنها عده خاصی اجازه ورود داشتند، چون اگر قرار باشد که همه بروند شلوغ شده و حیات وحش فرار می‌کنند. بنابراین زون‌بندی باید رعایت شود. اکنون پارک ملی ایران زون‌بندی شده است و فقط کافی است پارتی بازی صورت نگیرد، چون فقط باید افراد متخصص به مرکز پارک راه یابند و برای تفرج گسترده و عامه مردم نیز می‌توان اطراف پارک ملی را در نظر گرفت.

* کارشناس محیط‌زیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۱
پیمان صاحبی


 

75 درصد از تالاب‌های ایران در معرض خشک شدن قرار دارند

 ایران حدود 270 تالاب دارد که حدود 80 مورد از آنها آنچنان بزرگ هستند که در زمره تالاب های بین المللی قرار می‌گیرند. همچنین بر اساس بررسی رسمی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی از وضعیت تالاب های ایران31 تالاب مساحت خود را کم کم از دست داده اند و منشا گرد و غبار شده اند. همچنین 75 درصد از تالاب‌های ایران در معرض خشک شدن قرار دارند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، دلیل خشک شدن این تالاب‌ها را می‌توان کمبود بارندگی، کاهش آب ورودی به تالاب‌ها از منابع آب سطحی و زیر زمینی، اجرای طرح‌های توسعه‌ای و زیربنایی بزرگ مثل راهسازی، پتروشیمی ، پالایشگاه و.. در محدوده‌های اثر گذار تالاب‌ها، شکار و صید غیر مجاز و بی رویه و برداشت علوفه و سایر محصولات تالابی، بیش از حد توان تجدید پذیری تالاب دانست.


ایران از جمله کشورهایی است که دارای اقلیمی گرم و خشک است و تنها در شمال وجنوب دارای منابع آبی است و در مقایسه با دیگر کشورها پوشش گیاهی کمتری دارد. روز به روز بارندگی در ایران کمتر و کمتر می‌شود و هر روز ما را با بحران آب پیش رو مواجه می‌کند. تنها بارندگی دلیل بر خشکی رود خانه ها و
تالاب ها نیست بلکه عوامل دیگری هم در تشدید بی آبی آنها موثر است.


از 270 تالاب موجود در ایران تنها وضعیت 84 مورد بررسی شده که تعداد 31 تالاب ، به تدریج تمام یا قسمتی از مساحت مرطوب خود را از دست داده و به منشا انتشار گرد و غبار تبدیل شده اند. در مجموع حدود 58 درصد مساحت کل این تالاب ها از بین رفته و بستر آنها به خاک و نمک تبدیل شده است و به همین دلیل برخی از تالاب ها از فهرست کنوانسیون رامسر خارج و یا در حال خارج شدن هستند. علاوه بر ضررهایی که خشک شدن این تالاب‌ها به محیط زیست وارد می‌کند ضررهای مالی را نیز به همراه دارد که بر اساس مطالعات بانک جهانی که در سال 2002 میلادی هزینه خسارت ناشی از تخریب تالاب‌های کشور برابر با 350 میلیون دلار آمریکا (معادل 2800 میلیارد ریال ) بوده است.


ایران به واسطه اقلیم کم نظیرش در منطقه خاورمیانه و قاره آسیا دردوکریدوراصلی مهاجرت فصلی پرندگان قرار دارد و خشکی تالاب ها باعث می شود پرندگان مهاجر در خطر انقراض یا تغییر مسیر مهاجرت خود قرار گیرند. این مکانها گونه های مختلفی از پرندگان را در این تالاب ها جمع می‌کند. تالاب ها
می توانند جایی برای جذب گردشگران به خصوص در فصل مهاجرت گونه های مختلف پرندگان باشد که همین جذب گردشگر می تواند درآمدهای اقتصادی را به همراه داشته باشد، اما ایران به واسطه ی از دست دادن این تالاب ها نه تنها برای مهاجرت پرندگان مکان خوبی نیست بلکه این درآمدهای حاصل از گردشگران را نیز از دست داده است.


سه تالاب خشکیده، 8 تالاب نیمه جان
تاکنون سه تالاب در سه منطقه ایران از جمله تالاب جازموریان در کرمان، تالاب پریشان در استان فارس، تالاب گاوخونی در اصفهان صد در صد خشک شده اند. تالاب های آبگیرهای دشت مغان در اردبیل، بندعلیخان در تهران، هامون پوزک در سیستان و بلوچستان، نیریز بختگان در فارس، ارژن در فارس، هامون صابری و هیرمند در سیستان بلوچستان، یادگارلو در آذربایجان غربی 80 تا 90 درصد خشک شده اند و در بحران به سر می برند. دیگر تالاب ها هم به همین شکل یکی پس از دیگری رطوبت خود را در طول زمان از دست داده و ممکن است آنها هم به جمع تالاب های خشک ایران بپیوندند. تالاب هایی که خشک شده اند برای مردمی که قبلا در اطراف این تالاب ها زندگی می‌کردند مصیبتی بیش نیست. این تالاب ها جایی برای تولید خاک و نمک شده و با وزش باد باعث آزار و اذیت مردم نزدیک آنها می شود. این نه تنها به اقتصاد خانواده ها ضرر می‌رساند بلکه باعث بروز بیماری های تنفسی، سرطان وافسردگی است.


دلیل خشک شدن تالاب ها
به گفته مسعود باقرزاده کریمی کارشناس تالاب، واقع شدن تالابها در پست ترین نقاط حوزه های آبخیز باعث شده که هرگونه عملکرد مثبت یا منفی اثر خود را روی تالابها بگذارد. به همین دلیل معروف است که می گویند:« تالاب‌ها آئینه تمام نمای عملکرد ما در حوضه های آبخیز است». او گفته است: تنوع فعالیتهای انسانی در حوزه های آبخیز بقدری زیاد و از نظر تاثیر گذاری پیچیده است که شاید نتوان با شفافیت سهم هر کدام را در سرنوشت تالاب مشخص ساخت. این فعالیت ها هم در بخش دولتی و هم در بخش غیر دولتی جریان دارد و علاوه بر وابسته بودن به برنامه‌های توسعه دولت، به سایرعوامل نظیر مناسبات اجتماعی، وضعیت اقتصادی مردم، ویژگی های فرهنگی و حتی سیاسی بستگی دارد، بنابراین شاید بی انصافی باشد اگر مقصر همه ناکامی‌ها و عدم موفقیت ها را در این زمینه صرفا عملکرد دستگاه متولی بدانیم.


در حال حاضر تالاب های کشور از برخی مشکلات و تنشهای محیطی رنج می‌برند که در برخی موارد از حتی کارکردهای اصلی آنها که حمایت تنوع زیستی است نیز خدشه دار می‌شود و این خسارت بزرگ مادی و معنوی به کشور وارد می‌کند.


طمع شکار انسانها، نابودی گونه های تالاب ها
علاوه بر مشکلات راه سازی و سد سازی که عاملان انسانی خشک شدن تالاب‌ها هستند، عوامل محیطی هم دامن گیر این جریان هستند. همچنین شکارهای بی رویه ی انسانها در ارضای نیازها و طمعشان باعث نابودی و ازبین رفتن گونه های حیوانی و آبزیان شده اند. همچنین نداشتن مدیریت نگهداری و ازبین بردن پسماندها در حاشیه ی این تالاب ها عامل دیگری لست که نیازمند برنامه ریزی های دولت و حافظان محیط زیست است.


حال با وجود این مشکلاتی که دامن گیر تالاب های ایران درهمه مناطق است، دولت وعوامل مسئول باید راهی برای جلوگیری از خشکی دیگرتالاب ها بیندیشند تا مبادا بیشتر از این خسارتهای جانی و مالی متحمل انسان‌ها و گونه‌های آبزیان و پرندگان شود. نداشتن برنامه های دولت در دوره‌های قبل وضعیت را به این حد بحرانی ساخته است. اگر بیش از این دولت و مسئولین برنامه ریزی‌های خود را در از بین بردن این معضلات پیش نبرند عواقبی گردن بار ایران می شود که شاید راه برگشتی برایش نباشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۰
پیمان صاحبی


 

صدای فریاد جنگل را می‌شنویم؟

 وزیر جهاد کشاورزی آبان‌ماه سال جاری در دستورالعملی 10 ماده‌ای توقف بهره‌برداری تجاری از جنگل‌های شمال را به سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور به‌عنوان متولی حفاظت از جنگل‌های شمال، ابلاغ کرد. طرح‌های مدیریتی این اکوسیستم طبیعی که «طرح جنگلداری» نامیده می‌شود، تاکنون توسط بخش خصوصی اجرا می‌شد و اعتبارات اجرای این طرح هم از محل فروش چوب درختان تأمین می‌شد. با ابلاغیه وزیر از این پس قرار است طرح‌های قبلی تمدید نشود و به جای آن قراردادهای جدید، با رویکرد حفاظتی بین مجریان ذیصلاح و دولت رد و بدل شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه صبح نو، طرح واتاشان جزء نخستین طرح‌هایی بود که مدت قرارداد آن به اتمام رسید و آمادگی نداشتن سازمان جنگل‌ها برای عقد قرارداد جدید، سبب شد در مدیریت این جنگل اختلال ایجاد شود. در حال حاضر واتاشان به محلی برای جولان قاچاقچیان چوب تبدیل شده‌است. قرق‌بانان طرح واتاشان که 16 نفر هستند، تمام تلاش خود را برای تداوم حضور در جنگل انجام داده‌اند اما به گفته مسوولان شهرستان نور، موانع حقوقی و قانونی، امکان به‌کارگیری مجدد این افراد را از متولیان دولتی سلب کرده ‌است.

در ورودی طرح جنگلداری واتاشان اتاقک کوچکی قرار دارد. یک سرباز با ماشین نیروی انتظامی در کنار جاده ورودی به جنگل ایستاده و چند نفر دیگر، ورودمان را انتظار می‌کشند. از خودرو که پیاده می‌شویم، قرق‌بانان واتاشان که کاملاً از حضور یک خبرنگار در جنگل خبرسازشان، مطلع شده‌اند، جلو آمده و تلاش می‌کنند خواسته‌هایشان را بازگو کنند. آنها که با بیش از 10 سال سابقه کار، فیش حقوقی یک میلیون تومانی در دست دارند، از 6 ماه گذشته که زمزمه تعطیلی طرح‌های جنگلداری به گوششان رسیده، نامه‌های متعددی به دستگاه‌های گوناگون اعم از اجرایی و قضایی، برای تداوم همکاری نوشته‌اند. حتی در نامه‌ای به دادستانی تعهد کرده‌اند که با تأخیر 6 ماهه در پرداخت حقوق و پذیرش تمام خطرات ناشی از حضور در جنگل، به شرط قطع نشدن پرداخت حق بیمه توسط دولت، به کارشان ادامه دهند اما کسی گوش به فریادشان نداده‌است. از رسانه‌ها دلخورند که قاچاق گسترده در واتاشان را به پای قرق‌بانان اخراج شده گذاشته‌اند. درست در کنار تابلوی ورودی جنگل که با تفنگ چهارچاره هدف قرار گرفته، دام‌های سنگین مشغول چرا هستند. یکی از قرق‌بانان می‌گوید که در راستای انجام وظیفه، پدرش را به دست قانون سپرده و وی به خاطر چرای دام در جنگل 40 میلیون تومان جریمه شده‌است. از موارد متعددی که به خاطرجنگل باخویشان خوددرگیرشده‌اند، سخن می‌گویند و معتقدند با عدم تمدید قراردادهایشان، مورد تمسخر نزدیکان خود قرار گرفته‌اند. طرح جنگلداری سوردار-انارستان و واتاشان واقع در شهرستان نور توسط یک شرکت تعاونی روستایی که اعضای آن را ساکنان 17 روستای حاشیه جنگل تشکیل شده، مدیریت می‌شود.

قرارداد طرح جنگلداری واتاشان حدود یک ماه و نیم پیش به اتمام رسیده‌است؛اما در همین مدت کم به گفته آقای فخرالدین مقصودی فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی شهرستان نور، 85 درخت شامل 61 توسکا، 20 صنوبر و 4 راش توسط قاچاقچیان چوب قطع شده‌است. ارزش اقتصادی درختان قطع شده با فرض بهای 450 هزار تومان برای هر متر مکعب چوب و حجم 2.5 متر مکعب برای هر درخت، حدود 96 میلیون تومان خواهد بود. مقصودی که به تازگی توسط قاچاقچان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در ابتدای سال نیز در کنارآقای فضل‌الله علیپور قرق‌بان شهید جنگل سالده دچار آسیب دیدگی شده، از تصرف بخشی از زمین‌های جنگل واتاشان هم خبر می‌دهد و علت این همه قانون شکنی را سرعت کند شورای تأمین استان و نیروهای قضایی در اجرای احکام اعلام می‌کند.


استفاده از نیروهای بومی الزامی‌است
آقای محمد علی فخاری که ناظر مسوول طرح‌های جنگلداری حوزه نور است و با اتمام قرارداد طرح واتاشان دیگر در این بخش مسوولیتی ندارد، همچنان نگران طرحی است که سال‌ها بر روی آن زحمت کشیده‌است. وی به گفته قرق‌بانان از ناظران سخت‌گیری است که هرکسی نمی‌تواند ضوابط سخت‌گیرانه‌اش را تحمل کند. ناظر مسوول طرح‌های جنگلداری حوزه نور درباره وضعیت واتاشان به «صبح‌نو» می‌گوید: این جنگل 20 کیلومتر مرز مشترک با روستا داشته و تجاوز، تخریب و قاچاق در این منطقه توامان وجود دارد. بنابراین الزاماً باید از نیروهای بومی برای حفاظت از آن استفاده شود. به همین دلیل به محض آماده شدن قرارداد تیپ برای حفاظت از جنگل‌های واتاشان، قرق‌بانان قبلی را به محل کارشان باز خواهیم گرداند. وی که وابسته شدن بودجه طرح‌های مدیریتی جنگل به اعتبارات دولتی را اقداماتی نادرست می‌داند درباره دلایل نظرش عنوان می‌کند: نیروهای طرح صیانت پنج ماه است که حقوق دریافت نکرده‌اند در نتیجه نمی‌توانیم در طرح تنفس به بودجه دولتی تکیه کنیم و این مساله در آینده نزدیک مشکل‌ساز خواهد شد. به گفته فخاری هنوز ایده تنفس تبدیل به طرح نشده و بیلان آن مشخص نیست که بتوان روی آن کارشناسانه بحث کرد اما اگر این طرح به دنبال حذف هر نوع قطع درخت باشد، ابزار مدیریت جنگل -که با قطع درخت و نوردهی امکان‌پذیر می‌شود- را از کارشناسان گرفته و اعمال برنامه‌ها را با مشکل مواجه می‌کند. وی تاکید می‌کند: بهتر است در تدوین طرح تنفس اجازه داده شود از محل درآمد حاصل از برش‌های پرورشی (تنک کردن و روشن‌کردن) به همراه درختان شکسته و بادافتاده، با لحاظ کردن استانداردهای مورد نظر دکتر مهاجر به عنوان ایده پرداز شیوه جنگل‌شناسی نزدیک به طبیعت در ایران، حقوق قرق‌بانان تأمین شود.


قانون‌شکنی در روز روشن!
در فضای مجازی اتفاقات واتاشان را سندی برای شکست طرح تنفسی که هنوز تدوین برنامه آن هم نهایی نشده، معرفی می‌کنند. شائبه‌هایی نیز در زمینه کارشکنی کارشناسان معترض به اجرای طرح تنفس در جنگل‌های شمال، مطرح می‌شود اما آقای مرتضی مهدی زاده لهاشی به عنوان رییس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان نور به «صبح‌نو» می‌گوید: در مقابل قاچاقچیان بیکار ننشسته‌ایم و تلاش کردیم نیروهای حفاظتی بخش‌های دیگر نظیر مهمانسرا، طرح صیانت و غیره را کاهش داده و به واتاشان اعزام کنیم. از نیروی انتظامی هم به مدت 10 روز برای حفاظت از این جنگل استفاده خواهیم کرد. البته وی به این نکته هم اشاره می‌کند که در گذشته جنگل واتاشان 16 نیروی قرق‌بان داشت اما در حال حاضر فقط می‌تواند هفت نیروی حفاظتی به جنگل اعزام کند. اگرچه رییس اداره منابع‌طبیعی شهرستان نور تلاش خود را برای استفاده از ابزارهای موجود انجام داده اما واتاشان جولانگاه ماشین‌های بدون پلاکی است که هیچ کس نمی‌تواند آنها را شناسایی کند. در مدت کوتاه حضور در جنگل چندین نیسان آبی بدون پلاک از جلوی مأمور نیروی انتظامی عبور کردند و تنها اقدام سرباز صفر محافظ جنگل، آن بود که با احتیاط به راننده خودرو تذکر دهد. در کمال شگفتی یکی از خودروها بعد از نصب پلاک، دو متر از ماشین نیروی انتظامی دور شد و مجدداً پلاک خود را مخفی کرد. این در حالی است که بر اساس قوانین راهنمایی و رانندگی، تردد هر نوع خودروی بدون پلاک و با شیشه دودی در شهرها ممنوع است!


200 کارخانه بدون مجوز چوب حد فاصل نور و آمل
صحنه عبور ماشین‌های بدون پلاک از داخل جنگل فضایی برای درد و دل آقای پیمان ایرج‌پور مسوول حقوقی منابع طبیعی شهرستان نور باز می‌کند. وی به «صبح‌نو» می‌گوید: 200 کارخانه بدون مجوز چوب حد فاصل نور و آمل وجود دارند که باید بخشدار به عنوان نماینده سیاسی دولت روی آنها نظارت داشته باشد. چه کسی پاسخگوی فعالیت این مجموعه‌های بدون مجوز است؟ ایرج‌پور از کمبود امکانات و تجهیزات برای نصب دوربین سخن می‌گوید و تاکید می‌کند: با خروج چوب از جنگل و تبدیل شدن آن به الوار در کارگاه‌های چوب‌بری، نمی‌توانیم با متخلفان برخورد کنیم چون چوب تبدیل شده، قابلیت پیگرد قانونی ندارد. وی درباره دلایل عدم به‌کارگیری مجدد نیروهای قرق‌بان و حتی نیروهای داوطلب برای حفاظت از جنگل بیان می‌کند: نیروهای حفاظتی به شدت در معرض خطر درگیر شدن با قاچاقچیان هستند و حتی اگر قطره‌ای خون از دماغ آنها بریزد، برای حمایت از آنها امکانات قانونی در اختیار نداریم. کما اینکه همچنان وضعیت شهادت فضل الله علیپور که تابستان سال جاری در جنگل‌های سالده توسط قاچاقچیان چوب به شهادت رسید، هنوز مشخص نشده‌است. عدم پذیرش شهادت فضل‌الله علیپور توسط بنیاد شهید نشان می‌دهد که مسوولان منابع طبیعی به تنهایی قادر به حفاظت از جنگل‌ها نبوده و دستگاه‌های متعدد باید در این بخش فعال شوند اما نکته‌ای که آقای علی شمس، کارشناس معاونت امور جنگل سازمان‌ها به آن اشاره می‌کند، بسیار جالب توجه است. وی به «صبح‌نو» می‌گوید: تا کنون بهره مالکانه حاصل از فروش چوب به حساب دولت واریز می‌شده و این پول برای جنگل هزینه نمی‌شد. وی ادامه می‌دهد: تنها درآمد سازمان جنگل‌ها از این اکوسیستم طبیعی، منابع مالی حاصل از فروش چوب آلات بازداشتی و جرائم متخلفان است که به حساب این سازمان واریز می‌شود. این اظهارات نشان می‌دهد جنگلی که هزاران خدمات رایگان نظیر تولید اکسیژن، جذب گرد و غبار، ایجاد منظره، مقابله با سیل و غیره به ما ارائه می‌کرد، با چوب درختانش نه فقط اعتبارات لازم برای پرداخت حقوق مجریان طرح‌های جنگلداری و حفاظت از خود را پرداخت می‌کرده، بلکه سود اندکی هم به جیب دولتی واریز کرده که حاضر است میلیاردها تومان صرف حل مشکل ریزگردها و آلودگی هوای کلانشهرها کند. امروز جنگل بیمار است و نیاز به اعتبارات دولتی دارد اما آیا گوش شنوایی در میان تصمیم‌سازان اصلی کشور وجود دارد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۵ ، ۰۷:۳۸
پیمان صاحبی

 

آب‌،قربانی‌ اشتباه‌ کسانی‌ شدکه به‌‌گمانشان خدمت‌ می‌کردند

 عضو پیوسته انجمن علمی مدیریت منابع آب ایران معتقد است: مردم باید این موضوع را بپذیرند که مدیریت آب خط و مرز سیاسی نمی‌شناسد و ایران علاوه بر بحران آب از عدم حضور متخصصان علوم اجتماعی برای حل تعارضات اجتماعی در مباحث انتقال آب رنج می‌برد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین، آب را مایه حیات و آبادانی می‌دانند. مایعی که همان طور که لب تشنه آدمی را پاسخ می‌گوید، نبودش می‌تواند نزاع و درگیری را برای بدست آوردنش شدت ببخشد. نزاعی که امروز بخشی از استان‌های ایران را درگیر خود کرده است. البته ایران تنها کشوری نیست که چنین بحرانی را پشت سر می‌گذارد. براساس گزارش سازمان ملل در آینده‌ای نزدیک ۳۱ کشور جهان با کمبود آب مواجه خواهند شد که نام ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای درگیر بحران آب یاد می‌شود. براساس این گزارش انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۵ بیش از دو سوم جمعیت جهان در شرایط کمبود جدی آب قرار بگیرند و یک سوم بقیه در شرایط کمیابی آب زندگی کنند. ۵۰ سال دیگر عربستان کاملاً از آب تهی خواهد شد. بحران آب هم اکنون چین، آفریقا، هند، تایلند، مکزیک، مصر و ایران را در نوردیده و این کشورها را با پیامدهای اولیه بی‌آبی مواجه کرده است. رودخانه های اصلی دنیا شامل نیل در مصر، گنگ در جنوب آسیا، رودخانه زرد چین و کلرادوی آمریکا به شدت تهدید می شوند. حتی ۳۳ رودخانه اصلی انگلیس اکنون کمتر از یک سوم آب دارند. کاهش آب رود دانوب نیز به صنعت گردشگری و ماهی گیری صدمه زده است.

اما در ایران که منبع اصلی آب از طریق بارش به دست می‌آید که به طور طبیعی سالانه ۲۵۲ میلی متر یا ۴۱۳ میلیارد متر مکعب است که در مقایسه با جهان یک سوم متوسط جهان (۸۳۱ میلی متر) و یک سوم آسیا ( ۷۳۲ میلی متر) محسوب می‌شود. به این ترتیب در حالی که یک درصد جمعیت جهان در ایران زندگی می کنند، سهم ایران از منابع آب تجدید پذیر فقط ۳۶ صدم درصد است. حدود ۳۰ درصد بارش به شکل برف و بقیه به شکل باران است که از ۴۱۳ متر مکعب بارش سالانه ۲۶۹ متر مکعب به اشکال مختلف از دست می‌رود. ۹۳‎.۲ درصد از آب باقی مانده صرف مصارف کشاورزی البته به شکلی غیر اصولی و ۱.۷ درصد به صنعت و معدن اختصاص پیدا می‌کند و بقیه به مصارف دیگر می‌رسد.
مصارف آب در ایران در حالی است که به گفته ستار محمودی، قائم‌مقام وزیر نیرو «بیش از 80 درصد منابع آب تجدیدپذیر ایران را مصرف کرده‌ایم و به همین دلیل وضعیت آب تجدید پذیر کشور از خط قرمز جهانی عبور کرده است که بخشی از آن به خاطر محدودیت‌های اقلیمی و بخشی دیگر به دلیل ناهماهنگی و جزیره‌ای عمل کردن متولیان بوده است.» سازمان‌های بین المللی هشدار می‌دهند که اگر جمعیت ایران با همین روند افزایش یابد ایران در سال ۲۰۲۵ درگیر بحران جدی آب خواهد بود. بحرانی که می‌تواند با خود آسیب‌های اجتماعی بسیاری را برای ایران به همراه آورد.

مجتبی‌ نوری، پژوهشگر برتر شرکت‌های آب منطقه‌ای و شرکت مدیریت منابع آب و عضوپیوسته انجمن علمی مدیریت منابع آب ایران در گفت‌وگو با خبرآنلاین معتقد است که مردم باید این موضوع را بپذیرند که مدیریت آب خط و مرز سیاسی نمی‌شناسد و ایران علاوه بر بحران آب از فقر متخصصان علوم اجتماعی برای حل تعارضات اجتماعی در مباحث انتقال آب رنج می‌برد. او مدیر دفتر مطالعات پایه منابع آب شرکت آب منطقه‌ای البرز است. دفتری که در حدود 2 هزار و 400 پروژه را در سال گذشته مدیریت کرده است. هم اکنون 70 پروژه کلان در دستور کار این دفتر قرار دارد که به عنوان اولویت شماره یک بر روی آنها کار می‌شود.

مشروح کامل گفت‌وگو با عضوپیوسته انجمن علمی مدیریت منابع آب ایران را در ادامه می‌خوانید؛

آیا پروژه‌های انتقال آب در ایران را برای حل بحران بی‌آبی تایید می‌کنید؟ پروژه‌هایی که نزاع‌ها و درگیری‌های پیاپی در استان‌های مختلف را به همراه داشته است.

مسائلی که پیرامون انتقال آب در ایران مطرح می‌شود مباحث اجتماعی و مطالعاتی است. مباحثی که می‌توان آن را مورد تحلیل جامعه شناسی قرار داد که اتفاقا یکی از جنبه‌هایی است که امروز ما ظرفیت خوبی در آن نداریم. ایران امروز علاوه بر بحران آب از عدم حضور متخصصان علوم اجتماعی برای حل تعارضات اجتماعی در مباحث انتقال آب به عنوان یک حوزه بین حوزه ای رنج می‌برد. ما امروز دستمان از حضور تسهیلگرانی که بتوانند در این مباحث ورود پیدا کنند، خالی است.

برخی از فعالان محیط زیست معتقدند که آب‌هایی که از طریق پروژه‌های انتقال آب به شهر‌های دیگر منتقل می‌شوند برای مصارفی غیر از شرب استفاده می‌شوند. آیا این موضوع صحت دارد؟

نظام نامه وزارت نیرو برای برداشت و استفاده از هر قطره آب نوشته شده است. برای برداشت هر قطره آب یک نظام نامه یا دستور العملی وجود دارد و اگر قرار باشد انتقال آبی اتفاق بیافتد باید خیال همه راحت باشد که براساس ضوابطی انجام شده است. کار جدیدی که وزارت نیرو انجام داده است این است که در دشت‌های کشور میزان آب قابل برنامه ریزی را مشخص کرده است. یعنی از این به بعد مشخص است که چه میزان آب برای شرب و چه میزان آب برای صنعت، کشاورزی از دو منبع آب سطحی و آب زیر زمینی برداشت می‌شود. در انتقال بین حوزه‌ای نیز این ماجرا وجود دارد. به این حال انتقال آّب بین حوزه‌ای با مسائل اجتماعی، قومی قبیله‌ای و استانی پیوند خورده است. ما باید این را بپذیریم که مدیریت آب خط و مرز سیاسی و قومی نمی‌شناسد. نباید بگوییم که آبی برای استانی است و استان دیگری حقی از آن آب ندارد. براساس این طرز تفکر مردم استان البزر به خاطر اینکه تا چند سال پیش با تهران یک استان را تشکیل می‌دادند باید پس از جدایی ادعا کنند که آب به آنها تعلق دارد و به تهرانی‌ها آب تعلق نمی‌گیرد. همچنین استان چهارمحال و بختیاری و استان اصفهان که پیش‌ترها یک استان را تشکیل می‌دانند و حالا از هم جدا شده‌اند. مرزهای استانی و سیاسی در مدیریت منابع آبی جایی ندارد. ظرفی که مدیریت منابع آبی در آن انجام می‌گیرد حوضه آبریز است. به همین خاطر همه باید بفهمیم که در قالب این ظرف بزرگ به آب نگاه کنیم. دست اندر کارانی که در این رابطه تصمیم‌گیر هستند حتما اولویت‌های کشور را در نظر می‌گیرند. تمامی پروژه‌هایی که تا به امروز در دست ما بوده باید با پیوست زیست محیطی و اجتماعی در دستور کار قرار گیرد تا کمترین تبعات و آسیب‌ها را داشته باشد.

مشکل بی‌آبی از کجا آغاز شد؟

وقتی که در ایران آمایش سرزمینی اتفاق نیفتاده است،‌ باید بدانیم که بی‌نظمی در کشور وجود داشته؛ یعنی در استقرار صنایع، در استقرار جمعیت فکری صورت نگرفته است. ما در یک بازه زمانی جمعیتی را در تهران بارگذاری کردیم که به نیازهای آبی آن بی‌توجه بودیم. کلانشهرهای ما با این مشکل روبه‌رو هستند. صنایع هم همین طور هستند و خیلی الگوی خوبی نداشته‌اند. آب قربانی اشتباهاتی شده که دیگران آن را انجام داده است. آب امروز جور بی‌نظمی دیگران را می‌کشد. روزگاری تصمیم‌گیران در ایران جمعیت زیادی را با اهداف سیاسی و اجتماعی در مناطق کم آب مستقر کردند و فکر می‌کردند که دارند به ایران خدمت می‌کنند. در صورتی که اگر همه این اقدامات با برنامه همراه بود، مطمئنا شاهد این بی‌نظمی و بحران در منابع آبی نبودیم.

نهادهای ذیربط امروز برای مدیریت آب چه برنامه‌‌هایی دارند؟

بخش آب رویکردی بین المللی را در دستور کار خود قرار داده است که آن هم رویکرد مدیریت به هم پیوسته منابع آب است. این رویکرد به عنوان یک رویکرد مترقی از ظرفیت و مشاکرت تمامی ذی‌نفعان و ذی مدخلانی که با آب در ارتباط هستند استفاده می‌کند. امروز صرفا وزارت نیرو برای مدیریت منابع آبی نمی‌تواند اقدام مناسبی را انجام دهد بلکه وزارت جهادکشاورزی و وزارت کشور و حتی مردم به عنوان یک بخش اساسی باید در مدیریت آب سهیم باشند و حقآبه تمامی موجودات اعم از انسان و حیوان یا تالاب باید در این مدیریت دیده شوند. این به عنوان یک رویکرد مدرن در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفته است و ما برای اینکه مدیریت خوبی داشته باشیم لازم است که همدلی و وفاق ملی داشته باشیم و مباحث مربوط به آب را در فضایی آرام و بدور از احساسات و تنش‌ها مدیریت کنیم.

با توجه به رویکرد جدیدی که مدیران منابع آبی در ایران پیش گرفته‌اند، آیا این هماهنگی در نهادها و سازمان‌ها ایجاد شده است؟

ما تازه این کار را شروع کرده‌ایم و ادبیات گفت‌وگو را تازه شکل داده‌ایم. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که مثل کشورهای غربی بتوانیم دور یک میز بنشینیم و درباره آب منطقی بحث کنیم و نظرات مخالف را بر بتابیم. این کار شروع شده و در این مدت کم اقدامات خوبی انجام شده و نباید از آن غافل باشیم. اما واقعیت امر این است که این رویکرد به تازگی در دستور کار عملیاتی قرار گرفته و تا رسیدن به نتیجه ملموس زمان زیادی لازم است. اکنون نمی‌توانیم نمره قبولی به این قضیه بدهیم. هنوز هم بین وزارت نیرو و وزارت جهادکشاورزی به وجود اینکه هر دو دستگاه دولتی هستند تعامل خوبی وجود ندارند. چرا که اهدافی که جهاد کشاورزی دنبال می‌کند با اهدافی که وزارت نیرو دارد متفاوت است. ما باید یادبگیریم که با هم چطور صحبت کنیم و چطور خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم و چطور فکر کنیم و در آخر چطور تصمیم بگیریم.

منبع:سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۵ ، ۰۷:۳۷
پیمان صاحبی


بارها ستاد احیای دریاچه ارومیه درباره احتمال تعطیل شدن طرح نجات نگین شمالغرب کشور به دلیل عدم اختصاص بودجه خبر داده است اما معاون اول رییس جمهوری در جلسه امروز کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه با اشاره به کاهش نگرانی‌ها درباره خشک شدن دریاچه ارومیه گفت: روند مطلوب احیای دریاچه ارومیه بر اساس نقشه راه ادامه خواهد یافت.

بارها ستاد احیای دریاچه ارومیه درباره احتمال تعطیل شدن طرح نجات نگین شمالغرب کشور به دلیل عدم اختصاص بودجه خبر داده است اما معاون اول رییس جمهوری در جلسه امروز کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه با اشاره به کاهش نگرانی‌ها درباره خشک شدن دریاچه ارومیه گفت: روند مطلوب احیای دریاچه ارومیه بر اساس نقشه راه ادامه خواهد یافت.

 هشتمین جلسه کار گروه ملی نجات دریاچه ارومیه به ریاست معاون اول رییس جمهور برگزار شد. بر اساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی معاون اول رییس جمهور، اسحاق جهانگیری در این جلسه با اشاره به شرایط مطلوب دریاچه ارومیه در مقایسه با سال شروع دولت یازدهم،‌ گفت: اقدامات انجام شده برای احیای دریاچه ارومیه بسیار پراهمیت و قابل توجه بوده و باید بر اساس نقشه راه تدوین شده این مسیر ادامه یابد.

وی با بیان اینکه احیای دریاچه ارومیه از مطالبات مردم و شعار رییس جمهوری در انتخابات پیشین بوده است، بیان کرد: در سال‌های گذشته همه کسانی که به ایران علاقمند هستند، نسبت به خشک شدن دریاچه ارومیه و پیامدهای زیست محیطی آن ابراز نگرانی می‌کردند که خوشبختانه گزارش‌ها و تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد که با برنامه ریزی و تدبیر می‌توان بر مشکلات فایق آمد.

معاون اول رییس جمهوری در این جلسه تاکید کرد که دولت با تمام مشکلات مالی تلاش می‌کند بودجه لازم برای احیای دریاچه پرداخت شود.

وی افزود: امیدواریم همه ساکنان اطراف دریاچه ارومیه و دست اندران احیای آن با همکاری و هماهنگی در جهت حفظ زیست بوم طبیعی کشور تلاش کنند.

جهانگیری همچنین از عملکرد وزارتخانه های نیرو و جهاد کشاورزی به دلیل اجرای طرح‌های برنامه آبگیری و آبرسانی به دریاچه و نیز برنامه ریزی برای مصرف بهینه آب در اراضی کشاورزی منطقه تشکر کرد.

آمارها نشان می‌دهد تراز آبی دریاچه ارومیه نسبت به مدت مشابه سال‌های گذشته افزایش یافته اما برخی نمایندگان مجلس نسبت به ورود فاضلاب خام و تبعات زیست محیطی ناشی از ورود فاضلاب به دومین دریاچه بزرگ شور جهان هشدار داده‌اند. ورود فاضلاب خام به دریاچه ارومیه از سوی برخی کارشناسان آب نیز بسیار خطرناک توصیف شده اما پرویز آراسته مدیر کل محیط زیست آذربایجان غربی با تایید ورود فاضلاب به این دریاچه، روند کنونی را نگران کننده ندانست زیرا اگرچه در روزهای بارانی بخشی از فاضلاب تصفیه نشده به سمت پایین دست سرازیر می‌شود اما کم بودن آب دریاچه ارومیه سبب شده که این فاضلاب با آب دریاچه مخلوط نشود.


درخواست کلانتری برای تامین بودجه مورد نیاز

در این جلسه امروز ستاد احیای دریاچه ارومیه، وزرای نیرو، صنعت، معدن و تجارت ، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، رییس سازمان حفاظت از محیط زیست و رییس سازمان برنامه و بودجه نیزحضور داشتند. در این جلسه،‌ گزارشی از آخرین وضعیت دریاچه ارومیه ارایه شد. در گزارش دبیرخانه کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه با اشاره به پایان مرحله تثبیت این دریاچه پس از دو سال و آغاز احیای آن از سال‌جاری، عنوان شد: تا پیش از این برخی افراد تاکید داشتند که این دریاچه به‌طور یقین خشک خواهد شد اما تجربه نشان داد که می‌توان با برنامه‌ریزی صحیح، مشارکت مردم و دستگاه‌ها به نتایج قابل قبولی دست یافت.

تراز آبی دریاچه از ابتدای شروع کار دولت یازدهم ۱۲۰ سانتی‌متر بهبود یافته و پیش‌بینی می‌شود در یک برنامه ۱۰ ساله با برنامه‌ریزی و مدیریت منابع آب دریاچه ارومیه، به دوران اوج خود باز گردد.

عیسی کلانتری دبیر کارگروه نیز ضمن تشریح برخی از کاستی‌ها و نیازها برای تسریع در احیای دریاچه ارومیه، خواستار تامین بودجه مورد نیاز این طرح ملی شد.

در این جلسه گزارش‌های جداگانه ای از آخرین وضعیت روند اجرایی پروژه‌های در دست اجرای وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی ارایه شد. بر اساس این گزارش‌ها تنها با لایروبی رودخانه‌ها میزان تلفات آب واریزی به دریاچه ارومیه از ۳۶ درصد به ۱۵ درصد کاهش یافته است. همچنین با وجود صرفه جویی ۱۶ درصدی در مصرف آب کشاورزی به دلیل استفاده از سیستم آبرسانی نوین و اصلاح کشت و بذر،‌ میزان برداشت محصولات ۱۷ درصد افزایش یافته است./

منبع:ایانا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۵ ، ۰۷:۵۷
پیمان صاحبی



رئیس انجمن جنگلبانی ایران متن نامه داریوش خانلری جنگل‌شناس پیشکسوت را در اختیار خبرگزاری ایانا قرار داد. در این نامه دلایل عدم موفقیت علم جنگلداری در جنگل‌های شمال ایران تشریح شده است.

 در نامه داریوش خانلری به هادی کیادلیری، رئیس انجمن جنگلبانی ایران آمده است:

پیرو گفتمان بسیار گسترده اخیر، در امر جنگل شمال و پیامد حاصله ناشی طراحی، نشانه‌گذاری میلیون‌ها درختان ناب جنگلی شمال و قطع و بهره‌برداری متمرکز انجام شده در پنج دهه اخیر که تماماً ناشی از عدم شناخت بنیان شکل‌گیری جنگل شمال همانا واحدهای هیدرولوژیک خرد و بزرگ و ایستگاه‌های اکولوژیکی به‌ویژه اکوسیستم‌های جنگلی رخ داده است، به‌واقع عوامل اصلی آن اتفاق را می‌توان ناشی از بی‌خبری از پدیده‌های درون و برون منابع جنگلی شمال برشمرد!

به‌ویژه نوع آموزه‌های گذشته و حاضر در دانشکده‌های منابع طبیعی کشور، در امر جنگل‌شناسی، جنگلداری، طراحی و برنامه‌ریزی جنگل و دلایل عدیده دیگر، -ازجمله نبود آموزش جنگل‌شناسی در جهت چگونگی شناخت بنیان شکل‌گیری گروه‌های درختی، درختچه‌ای، علفی و جانوری و نحوه شناخت و نقش اقلیم، تنوع کانی‌های سنگ‌های مادری و نوع بافت، ساختمان وعمق متنوع خاک‌های جنگل شمال در بروز پدیده‌های علت تنوع رویش گونه‌ها در جای‌جای عرصه‌های منابع جنگلی- را می‌توان از عوامل اصلی تداوم سطحی‌نگری بر جنگل در پی رکود علمی و بی‌خبری از عظمت ظهور گروه‌های درختی در عوارض توپوگرافی و جغرافیایی متفاوت دانست.

می‌دانیم تمامی آموزه مزبور صرفاً در امر نوع نشانه‌گذاری درخت با شیوه‌های جنگل‌شناسی دیکته شده وارداتی، همچنین قطع و حمل درخت بوده و متأسفانه آن آموزه اشتباه تداوم دارد! که خود باعث شد امروزه سطح وسیعی از جنگل شمال، همانند "جنگل زاگرس" شود. همان‌طور که می‌دانیم، تنها فرقش با زاگرس در این است که در جنگل زاگرس، به‌دلیل وجود اقلیم گرم و خشک، در فضای باز ایجاد شده، پوشش علفی قادر به رشد نیست! اما در جنگل شمال به لحاظ فراهم بودن اقلیم، گیاهان علفی مهاجم همانند انواع گرامینه‌ها، سرخس پنجه عقابی، تمشک، النا، و... فضای باز بین درختان را پوشانده است! به پیامد آن، در فضای سبز دروغین، عرصه‌های باز با تک‌پایه‌های در معرض خطر بادافتادگی، صرفاً نمایی از جنگل سبز شمال را چشم‌نوازی می‌کنند!

بی‌علت نیست بشر در تمامی زمینه‌های علمی ازجمله پزشکی، الکترونیک، مکانیک، نانو، ژن درمانی و... رشد چشمگیر داشته، اما چرا در زمینه علوم جنگل، مرتع و محیط زیست نه‌تنها رشدی دیده نمی‌شود، بلکه باعث تخریب آن نیز شده است.

زیرا بشر هنوز نپذیرفته، جنگل و طبیعت تابع "قوانین جاودانه طبیعت" است و از اسرار طبیعت پیروی می‌کند، نه از دانش رجوع نکرده بشر به‌علت پدیده‌های رویش و زایش، به‌ویژه به‌علت پیشینه ظهور نقاط گروه‌های درختی ۳۰۰، ۵۰۰، ۷۰۰ ساله جنگل شمال ایران!

بزرگان اهل معرفت به‌درستی فرمودند هر که عیب نبیند! غیب بیند !و چون بر نوع ایستادن درختان عیب نگاشتیم، پس از اسرار درون و برون آن بی‌خبر ماندیم./

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۵ ، ۰۷:۵۶
پیمان صاحبی