منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

۱۰۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است


اشکان امیدوار: میانه اسفندماه همه را یاد روز درختکاری می اندازد. روزی که در ایران معمولاَ روسای ادارات منابع طبیعی از کاشت هزاران اصله نهال خبر می دهند، در گفتگو با رسانه ها آمار می دهند که چطور با کمک دانش آموزان و بسیجیان و فعالان محیط زیست و منابع طبیعی در عرصه های پهناوری نهال کاشته اند. امسال شهرداری تهران نیز در شبکه های اجتماعی جریانی را راه انداخته است که هر کس به آن بپیوندند شهرداری از طرف او نهالی در شهر می کارد.


غرس نهال توسط مقام معظم رهبری یکی از برنامه هایی است که ایشان در اسفندماه در دستور کارشان می دهند و همیشه این سنت را حفظ کرده و نهالی می کارند. کاشت نهال توسط عالی ترین مقام کشور شاید از بسیار معدود برنامه هایی باشد که علیرغم مشغله های بسیار در حوزه اجتماعی هر ساله در آن مشارکت می کنند. 

ایشان سال پیش در حاشیه کاشت یک نهال در این روز فرمودند: « در شرع مقدس اسلام و در احادیث ما، به مسئله‌ى درخت و نگهدارى درخت و جلوگیرى از قطع کردن درختان توصیه شده. خب، حالا این یک توصیه‌ى اسلامى است. امروز همه‌ى مردم دنیا هم به این مسئله توجه دارند و شاید بشود گفت که همیشه مردم و جوامع بشرى به مسئله‌ى درخت اهمیت میداده‌اند. منتها من گلایه‌اى که باید بکنم از مجموع مسئولینِ مسئله‌ى درخت و درختکارى و جنگل و این چیزها، این است که ما اینجا دانه دانه درخت میکاریم، اما صدها صدها و هزارها هزارها درخت در جاهائى که نباید قطع شود، بى‌جهت قطع میشود؛ این خیلى اشکال بزرگى است که وجود دارد».

 
اما چرا علیرغم این همه آمار از کاشت موفق نهال، فضای سبز شهرها هر روز کمرنگ تر می شود، ریزگردها هر روز راحت تر توی ریه شهروندان رسوب می کنند، آلودگی هوا گسترده تر می شود و کارشناسان از کاهش سرانه فضای سبز خبر می دهند؟

طبق آمارهای هر ساله اگر نیمی از نهال هایی که در همین تهران در ده سال گذشته در روز درختکاری کاشته شده، به ثمر می رسید الان به جای شهر تهران باید از جنگل تهران می نوشتیم! شهری گم شده لابلای انبوه درختان! اما چرا این اتفاق نمی افتد؟


«کاشت» تنها یک قدم پروسه درخت شدن است و از آن مهمتر «داشت» است که انگار خیلی اهمیت ندارد! برای اینکه نهالی به درختی تبدیل شود که سایه و میوه ای داشته باشد پروسه طولانی و با اهمیت «داشت» را باید با حساسیت بیشتر پی گرفت. مرحله ای که گاهی به دلیل فقدان آب، گرمای بیش از حد، کاشت غلط، خاک نامناسب، انتخاب گونه غیربومی، قطع و تخریب توسط انسان و ... نهال را جوان مرگ می کند و از میان هزاران نهالی که هر ساله روی کاغذ آمارشان اعلام می شود، اندک تعدادی از آنها به درخت تبدیل می شوند.

این اتفاق در شهرستان ها در ابعاد گسترده تری رخ می دهد. نگارنده در دوران تحصیل بارها در این روز از سوی مدرسه برای آبادانی دشت و دمن در روز درختکاری اعزام شده ام و شاهد بوده ام که نهال ها را چطور با عجله و شتاب در جاهایی می کارند که گاهی اصلاً امکان آبیاری آنها وجود ندارد یا بعد از کاشت توسط دام ها بلیعده می شوند!


ضمن احترام بسیار عمیق برای فعالان این عرصه، خوب است که یکی دو سال هزینه ای برای کاشت هیچ درختی در قالب این طرح های جهادی صرف نکنیم و به جایش روی «داشت» کاشته های قبلی تمرکز کنیم.

نهال های کاشته شده روی کاغذ و در گفتارهای سخنرانان نه سبز می شوند و نه سایه دارند و نه میوه ای می دهند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۱۳
پیمان صاحبی


نگار فیض آبادی: نوشتن درباره روز مبارک درختکاری، مقدمه و مؤخره نمی خواهد. باید سریع رفت سراغ اصل مطلب. اصل مطلب اینجاست که با تولد هر درخت، "ما" متولد می شویم. حیات، معنی پیدا می کند. اگر جز این بود با وجود آسمان خراش ها و انبوه ساختمان ها، در پاییز و زمستان، به دلیل آلودگی هوا به شماره نمی افتاد. هوای آلوده ای که سالانه جان هزاران نفر را می گیرد.

 
طبیعت، مایه سرزندگی انسان
از دیدگاه روانشناسی، یکی از بهترین راه ها برای رهایی از تنش های جسمی و روانشناختی، بودن در طبیعت است. فضایی که فرصت خلوت، آرامش، کشف خود و سرزندگی را در اختیار انسان قرار می دهد.

حال خوب انسان ها، زیر تبر
طبق آمار، در طول ۵۰ سال گذشته حدود یک سوم ار جنگل هایمان را از دست داده ایم. تغییر کاربری جنگل ها، احداث غیر ضروری جاده ها، قاچاق چوب و ده ها دلیل دیگر که در نهایت باعث شده روند تخریب جنگل ها سرعت بگیرد. به احتمال زیاد از این پیش بینی مشهور نگران خواهیم شد که نکند «با شیوه برداشت فعلی مان از طبیعت، تا ۴۰ سال دیگر، جنگل هایمان را از دست خواهیم داد» بنابراین چتر حمایتی درخت های سر به فلک کشیده نخواهد بود تا انسان ها بتوانند خودشان را در طبیعت، از نو بازسازی کنند. بعد از این ماجرای تراژیک، نه فقط درخت ها بلکه انسان ها هم زیر تبر طمع و بی خردی، قربانی خواهند شد.

راز بقای انسان ها در گروی سلامت طبیعت
اینکه از توسعه های ناپایدار کشور مثل ساخت ویلاها، شهرک های صنعتی، احداث راه ها در میان انبوه جنگل ها، گزارش کمّی ارائه شود، نوعی آرامش موقتی در جامعه ایجاد می شود که "ما داریم پیشرفت می کنیم." غافل از آنکه هم حال خوب شهروندان گرفته می شود و هم منابع طبیعی به عنوان سرمایه های خدادادی به دست نسل های بعدی نخواهد رسید.

قرار سبز درختکاری در شبکه های اجتماعی
خوشبختانه در شبکه های اجتماعی شاهد قرار سبز گروه های مختلف هستیم که طبق این قرار، حامیان طبیعت، برای کاشت نهال در محل های مشخص حاضر شدند و این اقدامات ارزشمند تا پایان هفته منابع طبیعی ادامه خواهد داشت. در کنار این مشارکت های مردمی، لازم است تا طرفداران توسعه ناپایدار و ذی نفعان بهره برداری های بی رویه از جنگل ها، مدیران و مسئولان،  این سخن حضرت علی را به خاطر بسپارند که «پرهیز از قطع درختان سرسبز، بر طول عمر انسان می افزاید.»
منبع: زیست بوم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۱۲
پیمان صاحبی


ستار بابایی به وجود 426 فقره پروانه بهره برداری معادن در استان مازندران اشاره کرد و افزود: اگر نتوانیم فعالیت های معادن شن و ماسه را مدیریت کنیم، به طور یقین در آینده نزدیک دره هراز آمل به کانون ریزگردها تبدیل می شود.
بر اساس آمار سازمان صنعت، معدن و تجارت استان مازندران 43 واحد معدنی در زمینه برداشت شن و ماسه در مسیر جاده هراز آمل فعال هستند و به طور متوسط بیش از 60 درصد شن و ماسه تولیدی ومصرفی استان در این شهرستان تولید و تامین می شود.
وی با بیان اینکه منابع طبیعی این هشدار را به اعضای شورای حفظ حقوق بیت المال استان مازندران گوشزد کرده است، گفت: طرح ایجاد 2شهرک صنعتی یا مجتمع تولید شن وماسه در منطقه آمل و ساری نیز ارایه شده است.
وی خاطر نشان کرد: اداره کل منابع طبیعی منطقه ساری تاکنون موفق به تعطیل کردن واحدهای معدنی که بی رویه و بدون ضوابط ، مصالح از عرصه های طبیعی برداشت می کنند، نشده است.
مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران منطقه ساری با اشاره به اینکه اکنون اعمال قانون ماده 19 مبنی بر ابطال پروانه بهره برداری شن و ماسه صورت نمی گیرد، گفت: از آنجاییکه همه واحد های معدنی استان دارای پروانه بهره برداری از منابع طبیعی هستند، بیشتر این متخلفان از دادگاه حکم برائت دریافت می کنند.
مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران منطقه ساری با بیان اینکه از 426واحد معدنی دارای پروانه ، 142واحد معدنی در استان فعال است ، گفت: مابقی پروانه های بهره برداری معدنی در بنگاه های استان به شکل های مختلف خرید و فروش می شود.
** کاهش برداشت چوب از جنگل های مازندران
مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران منطقه ساری گفت :کاهش برداشت سالانه 600هزار متر مکعب چوب از جنگل های استان در سال 92 به کمتر از 220هزار مترمکعب در سه سال اخیر ،نظارت دقیق تر بر برداشت مجریان چوب و مدیریت بر اجرای پرورش و احیاء جنگل از عملکرد های منابع طبیعی و آبخیزداری است.
بابایی به وجود دام در جنگل، جنگل نشینی و حاشیه نشینی روستاها ،فعالیت های عمرانی و توسعه ای در عرصه های طبیعی و عبور خدمات زیر ساختی راه سازی ،آب ،برق ،گاز و مخابرات در عرصه های ملی و طبیعی استان مازندران اشاره کرد و گفت : رویکرد امروز دولت داشتن برنامه برای حذف فعالیت اقتصادی در جنگل ها است.
وی با تاکید بر این نکته که اعتبار تخصیص یافته برای سازمان جنگل ها و آبخیزداری کشور باید تعریف شود، گفت: تا زمانی که نتوانیم اعتبار این بخش را به اندازه نیاز تخصیص یافته تلقی کنیم ، رویکرد حذف فعالیت اقتصادی از جنگل عملیاتی نمی شود.
مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران منطقه ساری گفت :امروز بیشتر قطع درختان جنگل های شمال با هدف تامین سوخت جنگل نشینان و حاشینه نشینان صورت می گیرد، درحالی که طرح تامین سوخت گاز طبیعی همواره از برنامه های دولت بوده است.
وی افزود: به نظر می رسد به دلیل کمبود اعتبار علاوه بر خارج نشدن دامداران از جنگل ، جایگزینی سوخت گاز طبیعی به جای هیزم جنگل محقق نشده است.
بابایی با بیان اینکه منابع طبیعی برخورد با قاچاقچیان چوب را همواره مورد تاکید قرار می دهد، گفت: در 11ماهه امسال 300متر مکعب قاچاق چوب در مازندران کشف و ضبط شد.
بابایی گفت : در همین راستا در سال جاری 127فقره پرونده تخریب 20هکتار عرصه های جنگلی و 187فقره پرونده تخریب 23هکتار مرتع در استان تشکیل شده است.
**آفت شب پره شمشادهای جنگل های مازندران تحت کنترل است
مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران منطقه ساری با بیان اینکه آماده مقابله با طغیان احتمالی آفت شب پره هستیم، گفت : هنوز این آفت در مرحله زمستان گذران است و امیدواریم طبیعت خودش بتوانداین آفت را دفع کند.
بابائی سطح زیر کشت درختان شمشاد در 2 حوزه منابع طبیعی مازندران شامل ساری و نوشهر را 16هزار هکتار اعلام کرد و افزود : در تابستان و پائیز امسال یکهزار و 600 هکتار از این سطح مورد حمله آفت شب پره قرار گرفته بود.
بر اساس آمارهای رسمی ، حدود 40 هزار هکتار از جنگل های شمال از آستارا تا گلی داغی در گلستان را درختان شمشاد تشکیل می دهند.
یک میلیون و 691 هزار هکتار برابر با 70 درصد مساحت استان مازندران را عرصه های طبیعی تشکیل می دهد.
از مجموع مساحت عرصه های طبیعی استان یک میلیون و 187 هزار هکتار زیر پوشش منطقه ساری است که 794 هزار هکتار آن جنگل، 387هزار هکتار مرتع و پنج هزار و 500 هکتار هم پارک های جنگلی است.

منبع: ایرنا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۱۱
پیمان صاحبی


 

باز هم گلوی اصفهان خشک شد

 طی ماه های اخیر، برخی با استفاده از گفته های علمی و شبه علمی و بدون توجه به واقعیت های آماری، نتایج غیرعلمی و بعضا هیجانی و عوام گرایانه را به مخاطبین نگران و کم اطلاع از مسایل فنی حوضه های آبریز فلات مرکزی و کارون منتقل کنند. متاسفانه این امر حتی اگر با هدف رعایت مسایل زیست محیطی کشور نه فقط استان خوزستان انجام شده باشد، راهی درست نبوده و ابزار هدف را توجیه نمی کند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پایگاه خبری تحلیلی همراز ، در ابتدا باید نگاهی داشت به کلیات تکراری که به یک عادت و روال تکراری بدون توجه به آمارها و مبانی زمین شناسی، هواشناسی و آب شناسی حوضه های آبریز کارون و فلات مرکزی در جراید و رسانه های مجازی به طور یک طرفه منتشر می شود و بیان کنندگان چنین اعلامیه هایی حتی حاضر به شنیدن حداقل پاسخ طرف مقابل نبوده و بعضا با هیجانات عصبی مطالب خود را که دقیقا مشخص نیست با چه اهدافی بیان می شود را تکرار می کنند. البته در این باره مستندات و مطالعات پایه عنوان نشده است.


اما چگونه است که بحث انتقال آب بین حوضه ای از زمان صفویه تاکنون در دستور کار حاکمیت های مختلف بوده و بعد از انقلاب نیز با جدیت توسط دولت های مختلف در مناطق مختلف کشور پیگیری و اجرا شده است؟ آیا شیخ بهایی و شاه عباس هم جزو مافیای آب بودند؟ و یا تعقل مهندسی آدمی به همان دلیل که ساخت سایر سازه های آبی از جمله سد و کانال های آبرسانی و پروژه های آبخیزداری را پذیرفته و انتقال آب از طریق تونل و لوله های آبرسانی را نیز پذیرفته است.
در مقایسه حجم آب انتقالی از حوضه آبریز کارون و خلیج فارس به فلات مرکزی که در بهترین وضعیت و در صورت اتمام کامل سد و تونل کوهرنگ 3، به حدود 800 میلیون متر مکعب می رسد با حجم آورد حوضه مبدا به خلیج فارس که حدود 23 میلیارد مترمکعب و در بدترین وضعیت حدود 18 میلیارد مترمکعب است، متوجه می شویم آب انتقالی به فلات مرکزی حتی با مجموع سایر آب های انتقالی به دیگر حوضه ها از مبدا کارون حدود 4 درصد کل آورد حوضه مبدا، در بهترین شرایط آبی و اقلیمی خواهد بود. سوال اینکه آیا این درصد ناچیز بانی و باعث همه مشکلات خوزستان شده است؟


در بررسی علل و عوامل موثر بر منشا ریزگردهای داخلی و مطالعه درصد تاثیر عوامل آن نیز، موضوع به درستی تبیین نشده است، تفکیک عوامل طبیعی و انسانی بر مقوله های زیست محیطی منطقه و همچنین نپرداختن به تاثیر غیرقابل انکار سدهای متعدد و بزرگ ساخته شده بر روی رودهای بزرگ این حوضه آبریز است. عدم توجه به این مسئله این شائبه را به ذهن متبادر می کند که منتقدین به دنبال پاک کردن کدام صورت مسئله هستند؟ آیا قطع آب جریان های طبیعی رودهای بزرگ خوزستان توسط سدها، هیچ تاثیری بر کم آبی و خشکی هورها و تالاب هایی که منشا ریزگردها شده اند، نداشته است؟


در همین راستا اقدامات مخرب و یک جانبه کشورهای مجاور در ساخت سدهای بزرگ بر سرچشمه های دجله و فرات و یا عدم اقدامات زیست محیطی آنها در حفظ و حراست از منابع طبیعی کلا از دستور کار خارج شده و یا به حداقل کاهش داده شده است. بررسی نقشه های هواشناسی و تصاویر متعدد ماهواره ای که این روزها به سهولت و از طریق فضای مجازی در اختیار عموم قرار دارد، در بیش از 80 درصد موارد منشا ریزگردها را از سمت کشورهای واقع در غرب و جنوب غرب ایران نمایش می دهد که کمرنگ نشان دادن این قسمت از صورت مسئله از لحاظ فنی قابل توجیه نیست.


باید گفت؛ آب در همه جای دنیا از لحاظ ذاتی و قانونی، ثروت ملی محسوب می شود. این مهم علاوه بر آموزه های دینی که آب را در زمره انفال قرار می دهد، بر اساس اصل 45 قانون اساسی و مواد یک تا سه قانون توزیع عادلانه آب مصوب 1361 مجلس شورای اسلامی و قبل از آن قانون آب و نحوه ملی شدن آن مصوب 1347 مجلس شورای ملی نیز در کشور ما پذیرفته شده و انواع آب ها به عنوان مشترکات در اختیار حکومت اسلامی قرار گرفته و طبق ماده 21 قانون توزیع عادلانه آب بر اساس سیاست های مصوب وزارت نیرو درمورد آن تصمیم گیری می شود. بر این اساس هر قطره آب موجود در شهر آستارا متعلق به همه مردم از جمله هموطنان خاش و میرجاوه هم هست. بنابراین اطلاق عناوینی چون آب خوزستان، آب اصفهان، آب زاینده رود، آب یزد و ...که سعی بر اطلاق مالکیت محلی بر آب است با اصل آموزه های اخلاقی و قوانین مترقی کشور مغایرت دارد.


بر خلاف نظر منتقدین، کارخانه های جدید فولاد یا ذوب آهن در اصفهان دایر نشده و افتتاحات جدید، طرح های توسعه ای شرکت های مذکور بوده که با توجه به تغییر رویکرد مدیریت فولاد استان در استفاده مجدد از آب حاصل از تصفیه پساب های صنعتی و بازچرخانی آب در چرخه تولیدات، عملا هیچ افزایش مصرف آبی رخ نداده بلکه فقط بهره وری استفاده از منابع آبی افزایش یافته است. لازم به ذکر است در حال حاضر حدود 60 درصد نیازهای آبی فولادمبارکه اصفهان از منابع آب های سطحی، از طریق تصفیه مجدد و بازچرخانی آب تامین می شود و مردم می توانند توضیحات کامل و مستندات این روند را با تحقیق ساده ای در خصوص دریاچه های لوبیایی شکل شرکت فولاد مبارکه متوجه شوند. ضمن آنکه جمع مصارف آبی صنعت در کشور ما حدود 2 تا سه درصد جمع کل مصارف آبی است!
از سوی دیگر قرار است 550 هزار هکتار اراضی جدید در خوزستان زیر کشت رود. اما ابتدایی ترین سوالی که به ذهن می رسد، این است که اگر استان خوزستان در محدودیت بحرانی شرایط آبی قرار گرفته مطالعات تامین آب این اراضی چگونه انجام شده است و امیدواریم این طرح به سرنوشت سد کرخه، گتوند و ... دچار نشود.


البته سوال دیگری مطرح است؛ دوستانی که کشت انواع محصولات کشاورزی و باغی در اصفهان را بیهوده و هزینه بر تعریف می کنند در خصوص نحوه آبیاری اراضی کشاورزی خوزستان چه تعریفی دارند؟ سیستم های زهکشی مناسب با توجه به لب شور بودن آب در برخی مناطق و بافت خاک خوزستان در چه مرحله پیشرفتی قرار دارد؟ آیا دستور وزیرجهاد کشاورزی مبنی بر ممنوعیت کشت برنج به جز استان های شمالی فقط شامل اصفهان می شد و یا سایر استان ها را نیزدر بر می گرفت؟ آیا منتقدین از میزان اراضی تحت آبیاری های نوین در استان اصفهان باخبرند که یکی از استان های پیشرو در این خصوص بوده و کلا نسبت برداشت محصولات به اراضی در بالاترین های کشاورزی کشور قرار دارد؟ آمار خوزستان چگونه است؟ در مجموع به نظر می رسد پتانسیل تامین آب 550 هزارهکتار اراضی جدید کشاورزی در استان خوزستان، در صورت برنامه ریزی و مدیریت صحیح، می تواند رطوبت لازم برای رفع مشکلات کانون های ریزگرد را نیز فراهم کند.


از سوی دیگر از انتقال آب بین حوضه ای گلایه‌مندیم ولی به راحتی حق آبه های کشاورزان پایین دست یک حوضه آبریز همچون رودخانه زاینده رود را با لوله به بالای کوه ها و تپه های حوضه مبدا انتقال می دهیم. اینجا کسی از آب غصبی و حق و حقداری و حق کشی و حقوق شهروندی و .... صحبتی به میان نمی آورد ولی 300 میلیون مترمکعب آب از صاحبان آب دارای سندحق آبه قدیمی را برای توسعه باغداری در ارتفاعات، به زور جغرافیای طبیعی و ندانم کاری مسئولین وقت، به اراضی جدید اختصاص می یابد و جزو حقوق طبیعی محسوب می شود! آیا این انتقال ها که باعث خشک شدن هزاران هکتار از اراضی کشاورزی شرق اصفهان شد و تالاب گاو خونی را به کانون ریزگردهای سمی تبدیل کرد، نباید مد نظر دلسوزان محیط زیست قرار گیرد؟!


در حال حاضر یکی از تهدیدهای بالفعل و عملی شده استان خوزستان و کشور ایران، تهدیدات ناشی از سد گتوند است. شوری حجم 4 میلیاردی مخزن این سد می تواند در کوتاه مدت حیات منطقه و کشور را به خطر انداخته و خاک خوزستان را برای همیشه بسوزاند! بعضا به نظر می رسد بعضی منتقدین انتقال آب بین حوضه ای در فراری رو به جلو، سعی در جهت دادن و انحراف افکار عمومی از وضعیت فاجعه آمیز سد گتوند و وضعیت نابسامان سایر سدهایی که به اندازه پیش بینی شده آبگیری نداشته اند، به سمت طرح های ملی انتقال آب دارند!


دیگر اینکه درصدی از ریزگردهای خوزستان منشا داخلی دارد. شکی نیست ولی ذکر چند نکته الزامی است: اول مساحت اراضی این مناطق منشا ریزگرد که طبق آمار حدود 42 هزار هکتار برآورد می شود. دوم تعریف پروژه های احیا و سوم نیاز آبی برای این پروژه هاست. به طور مثال کاشت گیاهان تثبیت کننده، مرطوب نگه داشتن هورالعظیم و یا مالچ پاشی و ... .


با نگاهی به نسبت های سرانه مصرف در استان های مبدا انتقال آب و حوضه های آبریز کارون و خلیج فارس به نسبت استان های مقصد و حوضه آبریز فلات مرکزی و همچنین شاخص فالکن مارک، می توان به اهمیت ضرورت انتقال آب بین حوضه ای در این مناطق پی برد. البته بر هیچکس پوشیده نیست که هرگونه احداث سازه و ابنیه آبی و حتی غیرآبی از جمله سد، تونل، کانال و ... تاثیرات زیست محیطی در پی خواهد داشت که اتفاقا کارشناسان رشته های مرتبط وظیفه دارند با انجام مهندسی های لازم این اثرات را از بین برده یا به حداقل رسانند. کما اینکه در نقاط مختلف کره زمین و کشور های پیشرفته نیز این انتقال های تونلی آب انجام شده و کلا نفی ضرورت های اصل انتقال آب همانند این است که به مردم بگوییم برای تامین نیاز آبی خود برای هر گونه مصرفی، لطفا شخصا به سرچشمه ها مراجعه کنید!


از سوی دیگر موارد مهم دیگری که در مباحث منتقدین انتقال آب مطرح می شود و استان اصفهان را مسبب آن می دانند کیفیت پایین آب شبکه های شهری است. حال این سوال مطرح می شود که در وضعیتی که هنوز طرح انتقال آب از بهشت آباد اجرایی نشده و با توجه به درصد ناچیز آب های انتقالی قبلی به حوضه های مقصد، ارتباط این دو موضوع چگونه برقرار می شود؟ آیا مسئولیت عدم توجه مدیران منطقه و استان های مبدا به زیرساخت های آب شهری، تصفیه خانه های فاضلاب و آب، شبکه جمع آوری فاضلاب و .... بر عهده استان های فلات مرکزی است؟


قطعا آبادی، سرسبزی و طراوت خوزستان و مردمان با غیرت این دیار، آرزو و وظیفه همگانی است همه ایران باید این منطقه را به بهترین شکل ممکن پاس داشته و محافظت کنند. اما بعضا رواج ادبیات مخرب فرهنگی قومی که طی چند سال اخیر موجب رواج بدبینی های اجتماعی بین هموطنان شده، از جمله تخریب هایی بوده که ممکن است آثار سوء آن حتی بعد از رفع مشکلات زیست محیطی دو حوضه، بر جا باقی بماند. اینجاست که وظیفه سنگین ملی و مذهبی ما حکم می کند که با دیدی باز به استقبال برآیند نظرات خردجمعی حاصل از دیدگاه های کارشناسی برویم و با نگاهی نگران و مصمم، از بروز اختلافات منطقه ای که بر مبنای مرزهای خیالی کشیده شده ممانعت کنیم چرا که در این شرایط فضای ملی صمیمی ایجاد نخواهد آمد.


به طور قطع مواردی مطرح شده از آن دست نظرات کارشناسی است که حتما قابل نقد و بحث و بررسی بوده است. حتی کارشناسان فنی، اجتماعی و رسانه ای مناطق مبدا و مقصد انتقال های آب، باید به دور از تعصب های یک جانبه نگر، می توانند تمام جوانب امر را بررسی کنند تا امکان تصمیم گیری نهایی و صحیح، توسط مسئولین ارشد مملکت فراهم شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۰۸
پیمان صاحبی

کازرون‌خواری!/کازرون را به خوزستان تبدیل نکنید

 بر هم زدن استانداردهای حریم آب، تنها منبع آب آشامیدنی ١٢٠ هزار نفر در کازرون را در معرض آلودگی به فاضلاب قرار داد.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه شهروند نوشت: «می‌خواهند با پارتی‌بازی و قانون‌شکنی تنها منبع آب آشامیدنی شهرمان را با فاضلاب آلوده کنند» این جمله‌ای است که شهروندان نگران یکی از مناطق استان فارس بارها و بارها با «شهروند» در میان گذاشته‌اند. اهالی کازرون حالا کارشان به نوشتن نامه سرگشاده و تجمع‌های اعتراضی رسیده است. آنها این روزها هر مدیر عالیرتبه‌ای را که به شهرشان سفر می‌کند، مخاطب قرار می‌دهند تا از نگرانی آلوده‌شدن آب آشامیدنی‌شان بگویند. آن هم در استانی که یکی از رکوردداران تنش آبی کشور است و بحران خشکسالی تیغ گلویش شده است. استانی که بیشترین تالاب و دریاچه ایران را در بطن خود جای داده و حالا هر ١٦ دریاچه‌اش نابود شده است. این روزها شرایط منابع آبی فارس به نقطه‌ای رسیده که محمدعلی قلندری، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان فارس اعلام می‌کند این منطقه بحران را عبور کرده و به فرابحران رسیده است. با وجود این گویا سوء مدیریت استانی هنوز «فرا بحران» فارس را جدی نگرفته است و با تغییر کاربری فضای سبز شهری که در محدوده حریم آب شرب مردم کازرون قرار گرفته است، در عمل اقدام به «نقض حریم آب» آشامیدنی شهر کرده است. آن هم در شرایطی که چاه‌های آهکی شمال کازرون تنها منبع تأمین آب شرب این شهر است و خشکسالی با منابع آبی کاری کرده که عمق چاه‌های شهر به ٢٥٠ تا ٣٠٠ متر رسیده است.

تهدید تنها منبع آب آشامیدنی کازرون
اما این چاه‌های آب که مسکونی‌شدن حریمش اعتراض و نگرانی اهالی کازرون را به دنبال داشته است، تنها ذخیره آب شرب شهرستان کازرون است که سفره‌های زیرزمینی آهکی شمال این شهر نیز محسوب می‌شود و معترضان معتقدند این چاه «از سوی عده‌ای مورد تعرض قرار گرفته است». آن‌گونه که منابع آگاه خبری می‌گویند مالک جدید، این زمین را با وجود آنکه کاربری فضای سبز داشت در خلال سال‌های ٩٤-٩٣ خریداری کرده و سپس برای تغییر کاربری آن اقدام کرد. درنهایت براساس جلسه‌ای که در آبان‌ماه ‌سال ٩٤ در فرمانداری کازرون تشکیل شد، پیشنهاد تغییر حریم چاه‌ها از ٣٠٠ متر به ١٧٠ متر مطرح و به مرکز استان ارایه شد، اما کمیته فنی حفاظت از منابع آب استان فارس به دلیل آنچه «اهمیت منابع آب و طی چند ماه تحقیق و بررسی میدانی از منابع آب» گفته شده با پیشنهاد کاهش حریم به ١٧٠ متر مخالفت کرده و این موضوع را نیز به سازمان‌های مربوط ابلاغ کرد. با وجود این شهرداری بی‌اعتنا به این مسأله تحت لوای مجوز کمیته ماده ٥ مجوز تغییر کاربری این منطقه را صادر کرد.


به مخالفت کارشناسان بی‌توجهی شده است
حالا با تغییر کاربری این قطعه زمین که در حریم آب شرب مردم شهر قرار گرفته است حریم آب شرب خیابان باهنر کازرون از ٣٠٠ متر به ١٧٠ متر کاهش پیدا می‌کند. این موضوع در شرایطی رخ می‌دهد که این تغییر حریم آب شرب از نگاه کارشناسی خلاف قانون تشخیص داده شده و نه‌تنها شورای تأمین استان فارس خواستار جلوگیری از هرگونه تغییر کاربری و ساخت‌وساز در حریم‌های ٢٥ساله آب شرب شهر شده است که اداره آب و فاضلاب کازرون از همان روزهای نخست به صورت تمام قد مخالفت خود را در این رابطه اعلام کرده و در نامه‌های جداگانه نسبت به تغییر کاربری این محدوده هشدار داده بود. صمیمی، رئیس اداره آب و فاضلاب کازرون در این‌باره می‌گوید: اداره آبفا ٣ مرتبه مخالفت خود را به کمیسیون ماده ٥ دفتر فنی شهرداری اعلام کرده ولی توجهی به آن نشده است.
به گفته او، تصمیم‌گیری در رابطه با تغییر کاربری حریم آب شرب برعهده کمیسیون ماده ٥ دفتر فنی شهرداری است که نماینده آبفا تنها یکی از اعضای این کمیسیون است و نمایندگان محیط‌زیست، منابع مالی و استانداری نیز در این کمیسیون حضور دارند و درواقع آبفا در این زمینه تنها یک رأی دارد.


دخالت استانداری و شهرداری غیرقانونی است
این در شرایطی است که هدایت فهمی، کارشناس منابع آب وزارت نیرو می‌گوید: درباره حریم آب شرب تنها کارشناسان آبفا می‌توانند اظهارنظر کنند و شهرداری و استانداری حق مداخله در مسأله تعیین حریم آب شرب را ندارند و دخالت آنها مصداق بارز تخلف است.
«ذیل ماده ١٧ قانون توزیع عادلانه آب تشخیص حریم چاه، قنات و مجرا با کارشناسان وزارت نیرو بوده و در مورد نزاع محاکمه صالحه پس از کسب نظر کارشناسان مسئول به موضوع رسیدگی خواهند کرد.» این نکته‌ای است که هدایت فهمی به آن اشاره کرده و در توضیح بیشتر می‌گوید: به لحاظ قانونی بحث تشخیص حریم آب با وزارت نیرو بوده و شهرداری یا هیچ ارگان دیگری در این رابطه حق دخل و تصرف ندارد. در غیر این صورت اداره‌های آب و فاضلاب می‌تواند به مراجع قضائی شکایت کنند.


ریسک با سلامت کازرونی‌ها تنها به بهای یک قطعه زمین
کارشناس مدیریت منابع آب وزارت نیرو با اشاره به این نکته که حداقل حریم چاه‌های آب شرب ١٥٠ متر است که با توجه به بافت خاک بیشتر هم می‌شود، از الزام دیگری برای کاهش حریم چاه‌های آب شرب سخن می‌گوید در مکان‌هایی امکان کاهش حریم چاه‌های آب شرب وجود دارد که شبکه فاضلاب کشور و تصفیه آب در آن به صورت مدرن اداره شود در شهرهایی فاضلاب شهری به صورت چاهی است تغییر کاربری به آلودگی آب‌ها دچار شده و برای سلامت مردم بسیار خطرناک است.
فهمی با اشاره به ارتباط آبخوان‌ها در سفره‌های زیرزمینی گفت: واقعیت این است که به دلیل ارتباط آبخوان‌های کشور، چاه‌های فاضلاب حتی اگر در فاصله ٢‌هزار متری آنها قرار داشته باشد، می‌توانند به بالا رفتن سطح آلاینده‌ها و نیترات آب شرب مصرفی مردم منجر شود. بنابر این اگر سطح آلایندگی ورودی به آب‌های زیرزمینی کشور بیش از میزان خود پالایی آبخوان‌ها باشد، تغییر کاربری حریم آب شرب تهدیدی جدی برای مردم کازرون به شمار می‌آید.
این در حالی است که بر اساس اعلام معترضان شهر کازرون فاقد هر گونه شبکه اصلی جمع‌آوری فاضلاب بوده و پروژه تصفیه‌خانه فاضلاب کازرون بیش از هشت‌سال است با ٥٠‌درصد پیشرفت فیزیکی باقی‌ مانده و امید چندانی نیز به تکمیل پروژه آن نیست. علاوه‌ براین معترضان به این تصمیم در نامه‌های اعتراضی خود این نکته را مطرح کردند که در صورت ساختمان‌سازی در این محدوده، احتمال حفر چاه جذبی از سوی مالکان این محدوده و عدم امکان نظارت لحظه‌ای آبفا بر منازل شخصی ساکنان آن محل نیز وجود دارد که چنین اقدامی می‌تواند آلودگی شدید این چاه‌ها را که آب شرب ١٢٠‌هزار نفر از جمعیت شهر کازرون را تأمین می‌کند، به همراه داشته باشد.


فرصتی برای آزمون و خطا نداریم
همه این موارد در شرایطی در حال رخ‌دادن است که برداشت بی‌رویه آب از سفره‌های آب زیرزمینی دشت کازرون و خشکسالی سبب خشک‌شدن چاه‌ها تا عمق ٢٥٠ متری در این شهر شده و به گفته فهمی از بحرانی‌بودن شرایط آبی در این شهر حکایت می‌کند. به گفته او، شرایط بحرانی منابع آبی کشور اجازه آزمون و خطا را به ما نمی‌دهد و باید از هر تصمیمی که ریسک بالایی دارد صرف نظر کرد ضمن اینکه سند بالادستی نیز این مسأله را مورد تأکید قرار می‌دهد.
طبق بند ٤ سیاست‌های کلان محیط‌زیست که در ‌سال ٩٤ ابلاغ شده و همه ارگان‌ها موظف به رعایت آن هستند «پیشگیری و ممانعت از انتشار انواع آلودگی‌های غیرمجاز بوده و جرم محسوب می‌شود و علاوه بر مجازات، تخریب‌کنندگان ملزم به جبران خسارت وارده به محیط‌زیست هستند.


کازرونی‌ها به مجلس شکایت کنند
این موضوع را نمایندگان کمیسیون انرژی مجلس دهم هم تأیید می‌کنند و راهکارهایی برای جلوگیری از این تخلف به مردم کازرون پیشنهاد می‌کنند.
مسعود رضایی، نماینده مجلس دهم در این‌باره می‌گوید: مردم شهرستان می‌توانند موضوع را با نمایندگان مجلس در میان بگذارند زیرا این مسأله مصداق بارز تخلف است و می‌توان با جمع‌آوری امضای ١٠ نماینده وزیر نیرو را استیضاح کرد.
او درباره دخالت استانداری فارس در تغییر کاربری حریم آب شرب مردم کازرون نیز توضیح می‌دهد: استاندار به‌عنوان نماینده هیأت دولت در منطقه به شمار می‌آید و نه‌تنها وزیر کشور که تمامی وزرا می‌توانند از او پاسخ بخواهند. بنابراین مجلس می‌تواند از طریق وزارت نیرو استانداری فارس را برای دخالت در موضوعی که به آن مرتبط نیست، مورد پرسش قرار دهد.


خلاف نظر مقام معظم رهبری عمل کرده‌اند
سیدسعید حیدری طیب، عضو کمیسیون انرژی مجلس نهم نیز دخالت استانداری فارس را برای تغییر حریم آب شرب محکوم می‌کند و می‌گوید: تغییر حریم آب شرب منطقه ممنوع و مصداق رودخانه‌خواری و تجاوز به منابع آبی است که نه‌تنها جرم است که خلاف فرمایشات مقام معظم رهبری است. بنابراین، این اقدام نه‌تنها عنوان مجرمانه دارد که مغایر با مسأله اقتصاد مقاومتی و نظر مقام معظم رهبری پیرامون محکومیت کوه‌خواری و رودخانه‌خواری است.
او ادامه می‌دهد: شرکت آب منطقه‌ای شهرستان کازرون باید به دادستانی علیه استانداری اعلام جرم کند و در غیر این صورت برای تغییر حریم آب شرب مسئول شناخته می‌شود و باید پاسخگو باشد.


تخلف محرز است
حسن بهرام‌نیا، عضو کمیسیون انرژی مجلس دهم هم با تأکید بر تخلف تغییر حریم آب شرب کازرون می‌گوید: در قوانین ما حدود مشخص و دقیقی برای حریم آب آشامیدنی، رودخانه‌ها و آب‌های زیرزمینی و سطحی تعریف شده است و بر هم زدن این استانداردها و قوانین تخلف است به‌ویژه اینکه کارشناسان آبفا نیز تخلف انجام‌شده را احراز کرده‌اند. بنابراین چند راه قانونی برای جلوگیری از نقض حریم آب شرب مردم کازرون وجود دارد.
او ادامه می‌دهد: گام اول این است که آبفای منطقه به وزارت نیرو شکایت کند یا مردم منطقه با تنظیم شکایتی موضوع را به بازرسی کل کشور ارجاع دهند. علاوه بر این شکایت به کمیسیون اصل نود هم می‌تواند گرهگشا باشد و مجلس مانع از این قانون‌شکنی می‌شود.
اما دسترسی به حسین رضازاده، نماینده کازرون در مجلس از سایر نمایندگان دشوارتر است و او به سختی راضی به مصاحبه می‌شود. رضازاده می‌گوید: درباره تغییر حریم آب شرب کازرون بارها نظر خود را گفته است و در این زمینه باید قانون اعمال شود.


دستور توقف موقت از سوی استانداری
محمود رصافیان، فرماندار پیشین کازرون اما خبر تازه‌ای دارد می‌گوید که بر اساس آخرین شنیده‌هایش از معاونت سیاسی استانداری فارس بنا شده است تغییر حریم آب شرب کازرون متوقف شود.
با وجود تماس‌های مکرر «شهروند» با استانداری فارس، بارها به به در بسته ‌خوردیم و نه‌تنها افشانی استانداری فارس و پژوهش معاون سیاسی استانداری فارس حاضر به پاسخگویی نشدند که روابط‌عمومی استانداری هم برخورد مناسبی با خبرنگاران نداشته و از پاسخگویی دقیق طفره رفت.


کازرون را به خوزستان تبدیل نکنید
رصافیان اما درباره اهمیت حریم آب شرب منطقه توضیح می‌دهد: از‌ سال ٦٥ یا ٦٦ آب شیرین شهرستان کازرون از رودخانه شاپور و چشمه ساسان به استان بوشهر منتقل شد زیرا هزینه شیرین‌کردن آب شور در استان بوشهر بسیار گزاف است. با این اتفاق آب شرب ١٢٠‌هزار نفر مردم کازرون به صورت صد درصد از چاه‌های آهکی شمال شهر تأمین می‌شود.
او ادامه می‌دهد: با این اوصاف منابع فعلی تأمین آب آشامیدنی کازرون اهمیت ویژه‌ای دارد و نمی‌توان حتی یک‌درصد ریسک برای آن متحمل شد؛ زیرا در صورت آلودگی این منبع آبی، مردم از هیچ جای دیگری نمی‌توانند آب آشامیدنی خود را تأمین کنند و این ریسک می‌تواند تبعات اجتماعی در منطقه داشته باشد همان‌طور که ریزگردها و خشکسالی مردم خوزستان را درگیر کرده است با ارتکاب به این تخلفات، دامنه بحران خشکسالی و تبعات اجتماعی آن به استان فارس و شهرستان کازرون نیز می‌رسد.


شهرداری زمین را بخرد
اما در حالی مسئولان کازرون نسبت به اعتراضات مردم و هشدارهای کارشناسان مسئول در این رابطه بی‌اعتنا هستند که رئیس اداره فاضلاب کازرون راه‌حل مشکل را بسیار ساده می‌داند. او معتقد است که حل این مسأله راهکار پیچیده‌ای ندارد وشهرداری می‌تواند با خرید این قطعه زمین از مالک این مسأله را حل‌وفصل کند. مسأله‌ای که علی اکبری، نماینده مردم فارس نیز بر آن صحه می‌گذارد. به گفته او، تأمین آب مصرفی اولویت اصلی در کشور بوده و اگر نیاز باشد ١٣٠ متر که سهل است مسئولان استانی باید منابع لازم برای خرید ١٠‌هزار متر را نیز تأمین کرده و رضایت صاحب حقیقی ملک را کسب کنند.
او با اشاره به اینکه مسأله آب و محیط‌زیست دو اولویت اصلی برنامه ششم توسعه هستند، گفت: هرگونه تصمیم اشتباه در این رابطه زندگی مردم استان فارس و شهر کازرون را به مخاطره خواهد انداخت و نمی‌توان به راحتی از کنار آن گذر کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۰۷
پیمان صاحبی


آیدین سیارسریع در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

از آنجایی که آقای رحیم مشایی طی ویدیویی که اخیرا منتشر شده اذعان کرده‌اند که درخت هستند و با عنایت به چند ویدیوی منتشر شده از سه بزرگوار بهاری و در راستای درختکاری روی تپه‌های هنر و ادب کشور، بنده ایده ساخت یک ویدیو با شعر مرحوم شاملو به دوستان می‌دهم، احتمال می‌دهم کلیپ بعدی‌شان اینگونه باشد:

خارجی – روز – دشت سرسبز

سه تفنگدار عدالت‌محور از پشت یک تپه بیرون می‌آیند. هر سه لبخند ملت‌کشی روی لب دارند و سعی می‌کنند مانند رپرها خودشان را در ابتدای کلیپ معرفی کنند.

آقای احمدی‌نژاد با دست ابتدا به خودش و بعد به بقایی اشاره کرده و می‌گوید:
من بهارم تو زمین

بقایی به مشایی اشاره می‌کند و می‌خواند:
من زمینم تو درخت

مشایی می‌پرد جلوی دوربین و با لبخند به احمدی‌نژاد می‌گوید:
من درختم تو بهار...

یک صدایی هم به عنوان زیرمتن می‌آید که می‌گوید:
آهااا... صفر بیست و یک... دو صفر نود و هشت (اشاره به کد تهران و ایران و سرزمین و مام میهن).

[از اینجا دیگه ویدیو شروع میشه.]

احمدی‌نژاد (به مشایی):
ناز انگشتای بارون تو باغم می‌کنه

بقایی:
میون جنگلا تاقم می‌کنه

مشایی (به احمدی‌نژاد):
تو بزرگی مثل شب

احمدی‌نژاد متذکر می‌شود:
اگه مهتاب باشه یا نه

مشایی:
تو بزرگی مثل شب

سپس بقایی و مشایی با اشاره به هاله نور رو به احمدی‌نژاد می‌گویند:
خود مهتابی (ای) تو اصلا خود مهتابی (ای) تو

بقایی که می‌خواهد اشاره ریزی هم به کاندیداتوری خودش بکند ابرو بالا می‌اندازد و ضمن سرفه‌ای می‌گوید:
تازه وقتی بره مهتاب و/ هنوز/ شب تنها/ باید/ راه دوری رو بره تا دم دروازه روز (یعنی درسته مهتاب رفته ولی ما باید ادامه بدیم تا صبح دولت‌مون بدمد.)

در این لحظه هر سه به کاغذهایشان که شعر روی آن نوشته شده نگاه می‌کنند.

مشایی (از بالای عینک نگاه می‌کند):
این چیه دیگه؟

بقایی:
نوشته «مثل شب گود و بزرگی».

احمدی‌نژاد (به بقایی):
شب تویی دیگه.

بقایی:
نه بابا. من زمینم.

مشایی:
منم که درختم.

احمدی‌نژاد (با لبخند):
پس چه کسی گود است؟

همه:
دشمن!

شعر را با غلط‌گیر پاک می‌کنند و در آن سطر می‌نویسند:
دشمن (شامل تمام گروه‌های سیاسی، احزاب، تشکل‌ها، اصلاح‌طلب، اصولگرا، چپ، راست، کارگزار، علیه خدمتگزار، کشورهای دنیا غیر از ونزوئلا و کومور) گود و کوچک است، ما برجسته و درشتیم... و با هم می‌خوانند.

بقایی:
تازه روزم که بیاد

احمدی‌نژاد دست‌هایش را نشان می‌دهد و مشایی با اشاره به پاکدستی دکتر می‌گوید:
تو تمیزی مث شبنم، مث صبح

هم‌نوایی:
تو مث مخمل ابری/ مث بوی علفی/ مث اون ململ مه نازکی/ اون ململ مه/ که رو عطر علفا/ مثل بلاتکلیفی (این را خط می‌زنند و می نویسند احساس تکلیف)/ هاج و واج مونده مردد (مصمم!)/ میون موندن و رفتن/ میون مرگ و حیات (همه‌مون آخر حماسه و فدا شدن!)

پی‌نوشت:
خدا خودش به خیر بگذراند!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۵۵
پیمان صاحبی


مؤسسه تست بیوتک (TestBiotech) مونیخ کمپینی با عنوان "تعیین مرزهای مهندسی ژنتیک" را راه اندازی کرد که هدف آن ایجاد انگیزه های جدید در موضوع نتایج و مخاطرات گیاهان و جانوران اصلاح شده ژنتیکی یا تراریخته (تراژنه) تا آغاز انتخابات بوندستاگ۲ (Bundestage) (مجلس فدرال آلمان) در ماه سپتامبر سال جاری است. در ماه های آینده منتخبی از موجودات مهندسی ژنتیک در سایت اطلاعات مهندسی ژنیتک آلمان ارائه خواهد شد.

به گزارش  Information Service Genetic Engineering نخستین نمونه ها از سیب ها، ماهی و حشرات اصلاح شده ژنتیکی در شرکت آمریکایی اینترکسون (Intrexon) تهیه شده اند. کریستوف دن (Christophe Then) از مؤسسه تست بیوتک این موضوع را که "منافع صنایع به شدت تعیین کننده مبحث مهندسی ژنتیک است" مورد انقاد قرار می دهد. نفوذ صنایع در تحقیقات، سیاست، قدرت و رسانه ها در سال های اخیر به شدت افزایش یافته است. ما با این کارمان می خواهیم به یک بحث آگاهانه و در صورت امکان انتقادی برسیم. همچنین در این جا کمپین های مشارکتی وجود دارند که باید به تقاضای مسئولیت های سیاسی احزاب و نامزدهای خود در سال انتخابات بوندستاگ کمک کنند.

پرواز با مواد ژنتیکی مرگبار

مگس زیتون، مگس میوه و کلم باعث آسیب در بخش کشاورزی شده اند. به منظور مقابله با این مسئله، شرکت آکسی تک (Oxitec) جنس نر اصلاح شده ژنتیکی این گونه ها را برای جفت گیری در جمعیت های طبیعی آن ها رها کرد. ژنوتیپ آنان طوری است که منجر به مرگ فرزندان ماده می شود. فرزندان نر آنه ا زنده می مانند و ژنوم آن ها هر چه بیشتر رواج می یابد. در نتیجه جمعیت طبیعی آن ها کاهش می یابد و حتی ممکن است ریشه کن شود. برطبق اعلام مؤسسه تست بیوتک طرح هایی ارائه شده است تا مگس های زیتون و میوه اصلاح شده ژنتیکی در اروپا تحت یک شبکه آزمایشی به پرواز درآیند.

آنچه مشکل ساز است، چیست؟

· مگس های آکسی تک می توانند گونه های نگران کننده را به میزان قابل توجهی کاهش دهند. این مسئله بر تنوع زیستی تأثیرگذار است و همچنین تأثیر منفی بر پایداری اکوسیستم ها دارد.

· احتمال زیادی وجود دارد که ژن های مصنوعی به طور دائمی در جمعیت های طبیعی تثبیت شوند. حشرات آکسی تک به دی ان ای سنتزشده مجهز هستند؛ یعنی ژن هایی که از ترکیبات موجودات دریایی، حشرات، باکتری ها و ویروس ها با یکدیگر به وجود آمده اند. در نتیجه پیش بینی نحوه رفتار حیوانات و ترکیبات ژنتیکی مصنوعی آن ها در یک دوره زمانی طولانی مدت تحت تغییرات زیست محیطی امکان پذیر نیست.

· هیچ کس نمی تواند نحوه گسترش حشرات را کنترل کند. مثلاً، آن ها می توانند از مرزهای ایالاتی عبور کنند که نمی خواهند موجودات مهندسی شده ژنتیکی در آن جا انتشار یابند. همچنین کشاورزی اکولوژیکی نیز تحت تأثیر این مسئله قرار خواهد گرفت.

· اثرات جانبی ناخواسته ای اتفاق می افتد و امکان حذف مجدد مگس های دستکاری شده از محیط زیست وجود ندارد.

· لاروهای ماده این حشرات در میوه های آلوه می میرند و بنابراین انسان ها با خوردن این میوه ها وراثت ژنتیکی را وارد بدن خود می کنند.

شرکت آکسی تک که حشرات دستکاری شده ژنتیکی را تولید می کند در انگلستان واقع شده و توسط شرکت امریکایی اینترکسون خریداری شده است. شرکت اینترکسون با سرمایه شخص میلیاردری به نام راندال جی کریک (Randal J. Krik) تأسیس شده است که مدعی ثبت اختراعات و ابداعات در این زمینه و سایر موارد ازجمله موش ها، سگ ها، گربه ها، گاوهای شیرده، خوک ها، اسب ها، گوسفند ها و شامپازه های دستکاری شده ژنتیکی است. همچنین این شرکت سیب های مهندسی ژنتیکی شده، ماهی سالمون و گاوهای نر شبیه سازی شده را نیز تولید کرده است. به علاوه این شرکت با همکاری گروه فوتوراژن (FuturaGen) درخت هایی را که به روش مهندسی ژنتیک تولید شده اند گسترش داده اند. این شرکت به سرمایه گذاران خود وعده راه اندازی بازار تهاجمی از موجودات اصلاح شده ژنتیکی را داده است.

ترجمه: مهشید جلالیان

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۳۰
پیمان صاحبی


بر اساس یافته‌های جدید، کشاورزان ارگانیک می‌توانند ترکیبی از پوشش گیاه و روش بدون شخم زدن زمین را برای بهبود سلامت خاک، از بین بردن علف‌های هرز و حفظ رطوبت خاک استفاده کنند.

به گزارش  ساینس دیلی، کشاورزان ارگانیک باید بین حفاظت خاک در برابر فرسایش خاک و کنترل علف‌های هرز، انتخاب سختی کنند. به‌عنوان مثال، در مقیاس بزرگ، کشاورزی ارگانیک به شدت وابسته به شخم زدن زمین است. شخم زدن زمین برای آماده‌سازی زمین برای کشت و نابودی علف‌های هرز بسیار مفید است. اما شخم زدن شدید خاک می‌تواند باعث فرسایش و کاهش مواد مغذی خاک شود. در نتیجه، برخی از کشاورزان ارگانیک در حال تبدیل پوشش محصولات کشاورزی برای کنترل علف‌های هرز هستند. گیاهان پوششی به‌عنوان یک محصول میانی پس از برداشت کاشته می‌شوند. گیاهان پوششی با ریشه‌های خود از خاک محافظت کرده و خاک را بهبود می‌بخشند.، همچنین باعث افزایش مواد مغذی در خاک می‌شوند. گیاهان پوششی معمولا کمتر شخم زده می‌شوند، اما یکی دیگر از گزینه‌ها برای گیاهان پوششی این است که مانند فرش ضخیمی سطح زمین را می‌پوشاند. کشاورزان این کار را با حرکت آهسته غلتکی روی گیاه در سطح مزرعه انجام می‌دهند. با این کار کشاورزان بدون نیاز به شخم زدن دانه‌های گیاه را برای فصل بعد در خاک نگه می‌دارند و محصول جدید از طریق بقایای گیاه پوششی رشد کرده و به نابودی علف‌های هرز هم کمک می‌کند.

این روش، پوشش گیاهی نامیده م‌یشود و براساس کشت ارگانیک، بدون نیاز به شخم زدن است و اجازه م‌یدهد تا کشاورزان بهار را بدون شخم زدن و وجین علف‌های سبز بگذرانند. با این روش کشاورزان مجبور به شخم زدن زمین برای کشت جدید نیستند و این روش، به کمک پوشش گیاهی رطوبت خاک را نیز حفظ می‌کند.

اگرچه، مانند بسیاری از فعالیت‌های کشاورزی، این روش تجارتی نیست. به‌عنوان مثال، اگر شما پهن کردن گیاه بر روی خاک را خیلی دیر انجام دهید، پوشش گیاهی ممکن است دانه را تولید کند و یا علف هرز با پوشش گیاهی به رقابت بپردازد. در اصل این روش کاملا داوطلبانه است.

محقق دانشگاه پنسیلوانیا "کین"، در این باره میگوید: همه چیز در این روش به زمان‌بندی بستگی دارد. تیم محققان برای پیدا کردن زمان مناسب در سه ایالت مختلف به کاشت محصول با این روش به مدت سه سال پرداختند. آنها برای پوشش گیاهی از گیاهانی مانند چاودم دم‌دار و چاودار پس از کشت غلاتی مانند ذرت و سویا استفاده کردند. محققان مراحل مختلف رشد پوشش گیاهی را برای پیدا کردن زمان مناسب برای مسطح کردن این گیاهان بر روی زمین، بررسی کردند. آنها دریافتند که به‌طور کلی، اجازه دادن به گیاه برای رشد بیشتر و بلندتر شدن نتیجه دلخواه را در پی ندارد. کین از تیم تحقیقاتی در این باره می‌گوید:"یک گیاه پوششی بزرگتر در سرکوب علف‌های هرز به‌عنوان مالچ عمل می‌کند اما وقتی محصول پوشش گیاهی میانی، بلندتر شده باشد هزینه‌هایی را مثل محدود کردن رشد گیاه اصلی مانند ذرت و سویا به‌وجود می‌آورد.

کشاورزان پس از زراعت و برداشت محصول می‌خواهند که سریع پول نقد را دریافت کنند. اما با وجود اینکه هدف در این روش حفاظت از خاک است ولی بدون در نظر گرفتن زمان مناسب در پوشاندن زمین با گیاه، ممکن است همان پوشش گیاهی شروع به تولید دانه کند.

هر محصول پوشش گیاهی متفاوتی دارد. به‌عنوان مثال، تیم تحقیقاتی دریافت که غله چاودار نیاز دارد تا در میانه زمان پر دانه شدن بر روی سطح خاک پهن شود، به‌طوری که دیگر دانه تولید نکرده و نقش خود را تا زمانی که می‌خواهیم انجام می‌دهد. اگرچه چاودم باعث اضافه کردن نیتروژن به خاک می‌شود اما می‌تواند با غلتاندن و رقابت با محصولات درآمدزا، زنده بماند.

مدیر این تیم تحقیقاتی اضافه می‌کند که استفاده از روش پوشش گیاهی ظرفیت‌های بسیاری دارد. شما دیگر نیازی به چند بار شخم زدن زمین ندارید و نیازی هم به وجین کردن علف‌های هرز ندارید. در واقع با حذف شخم زدن و جین کردن علف‌های هرز با تراکتورها، آلودگی کمتری هم تولید می‌شود./


ترجمه: شهره صدری‌خانلو

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۲۸
پیمان صاحبی


بر اساس مطالعه‌ای که اخیراً در مجله تغییرات جهانی بیولوژی به چاپ رسیده است، دانشمندان به مطالعه سنتز جهانی حساسیت‌های دمای تجزیه برگ در نهرها و رودخانه‌ها پرداخته‌اند. تاکنون پیش‌بینی شده بود که نرخ پوسیدگی برگ‌ها و انتشار کربن آزاد در جو ممکن است با افزایش درجه حرارت، روند سریع‌تری پیدا کند. به‌عبارتی دیگر انتظار می‌رود انتشار کربن از نهرها و رودخانه‌ها با افزایش درجه حرارت به‌دلیل تجزیه سریع‌تر مواد آلی، تحت تأثیر بالا رفتن درجه حرارت آب، بیشتر شود.

به گزارش  دانشگاه یوتا، لاشبرگ‌ها جزء مهمی از خاک هستند. تجزیه برگ باعث انتشار مواد مغذی در خاک شده و همچنین سبب نگهداری رطوبت در خاک می‌شود. لاشبرگ‌ها همچنین مکان‌های خوبی برای زیست و همچنین مخفی شدن جانوران ریز هستند و نوعی لکه‌های محافظ برای حیوانات محسوب می‌شوند.

مطالعه جدید که توسط دانشگاه یوتا و ۱۵ نفر از دانشمندان ایالات متحده و آمریکا منتشر شده است، نشان می‌دهد که سرعت تجزیه لاشبرگ‌ها ممکن است افزایش یابد اما نه به اندازه‌ای که انتظارش می‌رفت. در واقع، مطالعه نشان می‌دهد که نرخ متوسط تجزیه ممکن است از ۵ درصد به ۲۱ درصد با بالارفتن درجه حرارت آب از یک درجه سلسیوس تا ۴ درجه افزایش پیدا کند. متوسط درجه حرارت سالانه آب برای برخی از نهرها و رودخانه‌ها در حال حاضر از نرخ سالانه در حدود یک صدم درجه برخوردار است که به یک دهم درجه سانتیگراد به‌دلیل تغییرات آب و هوای کره زمین خواهد رسید.

نهرها و رودخانه‌ها حدود ۳ درصد از سطح زمین را پوشش می‌دهند، اما یک عامل مهم از چرخه کربن در جهان هستند. این آب‌ها زیستگاه عمده‌ای هستند که در آن برگ‌ها از طریق فرآیندهای فیزیکی و توسط میکروارگانیسم‌ها و بی‌مهرگان مصرف می‌شوند. برخی از از مواد آلی مصرف شده منجر به رشد این موجودات ریز شده و در اصل تغذیه سطوح پایین بی‌مهرگان را تشکیل می‌دهند و برخی به شکل دی اکسید کربن از طریق تنفس در جو منتشر می‌شوند. دی‌اکسیدکربن یکی از گازهای گلخانه‌ای است که منجر به گرم شدن کره زمین و اسیدی شدن اقیانوس‌ها می‌شود. به گفته فولستاد شاه از محققان این مطالعه، هنوز هم بسیاری ابهامات در مورد چرخه کربن و تاثیر بر فرآیندهای اکوسیستم از طریق گرمایش جهانی وجود دارد.

مطالعه جدید اطلاعات بیش از هزار گزارش از ۴۱ کشور را برای ۸۵ گیاه متفاوت از لحاظ حساسیت تجزیه در بستر رودخانه‌ها و نهرها تحت تاثیر تغییر درجه حرارت، بررسی کرده است. این مطالعه همچنین تراکم گیاهان، موقعیت جهانی و کیفیت بستر به‌عنوان عوامل کنترل حساسیت دما و تجزیه را مد نظر قرار داده است. بر اساس نتایج این مطالعه، افزایش ۱۰ درصدی در سرعت تجزیه نیازمند افزایش یک درجه سانتیگراد حرارت در مناطق استوایی و ۴ درجه سانتیگراد در بیوم‌های معتدل دارد. حساسیت دما در میان انواع مختلف گیاهان به‌دلیل تفاوت در مواد شیمیایی برگ ها متغیر است.

فولستاد شاه توضیح می‌دهد که تعادل بین میزان دی اکسید کربن منتشر شده مقابل مقدار کربن باقی مانده در شکل جامد -لاشبرگ‌ها به‌عنوان ذرات بسیار ریز به سمت دریا و اقیانوس‌ها حرکت می‌کنند- باید نسبت ثابتی را حتی با افزایش دما نگه دارند. این محقق ادامه می‌دهد اصل مطالعه ما برای ارزیابی استاندارد سلامت نهرها و رودخانه‌ها قابل اجراست. بسیاری از نهرها و رودخانه‌ها در سراسر جهان دچار اختلال هستند. گاهی اوقات اختلال ناشی از درجه حرارت و سایر منابع آلاینده در رودخانه است./


ترجمه: شهره صدری‌خانلو

منبع:ایانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۲۷
پیمان صاحبی


 

7 اشتباه نابخشودنی در سدسازی

در سال 2000 کمیسیون جهانی سد (WCD) در یک ماموریت علمی اصول و قوانین سدسازی را مجددا مورد ارزیابی قرار داده و مجموعه‌ای از اشتباهات بحران‌آفرین را در زمینه سدسازی منتشر کرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا ، حمایت از طبیعت(WWF)، دسترسی به آب سالم، غذا و برق از جمله بنیادی‌ترین نیازهای جامعه بشری امروز است و با این وجود همچنان صدها میلیون نفر در سراسر جهان از این موارد بی‌بهره هستند.

به گزارش بنیاد جهانی،براساس آمارهای منتشر شده از سازمان‌های درمانی و مدیریت انرژی جهان سالانه 3.5 میلیون نفر جان خود را به خاطر بیماری‌های مرتبط با کیفیت پایین آب از دست می‌دهند و بیش از یک میلیارد نفر در سال 2009 به برق دسترسی دائم نداشته‌اند. نکته قابل توجه در این زمینه این است که تا سال 2030 میزان تقاضا برای غذا و انرژی 50 درصد افزایش خواهد یافت و این موضوع اهمیت سدسازی را بیش از گذشته افزایش می‌دهد.

در مطالعه‌ای که در سال 2005 انجام شده مشخص شد که جریان آب بیش از 60 درصد رودخانه‌های جهان تحت تاثیر سدسازی دچار تغییر شدید شده است و این تغییرات باعث بروز مشکلات زیست‌محیطی زیادی می‌شوند.

توجه یک‌طرفه به موضوع تامین غذا و انرژی سبب شده در بسیاری از کشورها بدون توجه به واقعیت‌های زیست‌محیطی، تغییرات جمعیتی و مطالعات زمین‌شناسی اقدام به ساخت سد در مناطق مختلف کنند و پس از چند سال با بروز خشکسالی، طوفان‌های شن و گرد و خاک، فرسایش خاک، کمبود آب و نابودی کشاورزی روبرو شوند.

در ادامه به بررسی هفت اشتباه بحران‌آفرین در زمینه سدسازی که در گزارش کمیسیون جهانی سد به آنها اشاره شده می‌پردازیم.

1- انتخاب رودخانه اشتباه برای ساخت سد

مطمئنا ساخت هیچ سدی بدون تبعات محیطی نخواهد بود اما باید خواص جغرافیایی و زیستی یک رودخانه به خوبی برای ساخت سد مورد ارزیابی قرار بگیرد تا ساخت آن کمترین تاثیر را داشته باشد و در یک کلام مزایای آن بیشتر از مشکلات و معایب آن باشد.

دلایل بسیار زیادی وجود دارد که یک رودخانه گزینه نامناسبی برای ساخت سد باشد. جنس خاک بستر رود، میزان لرزه‌خیز بودن محدوده، طبیعت جانوری منطقه و بسیاری از عوامل دیگر باید برای هر رود به طور کامل مورد بررسی قرار بگیرد.

در صورتی که این موارد در نظر گرفته نشود ممکن است گونه‌های جانوری منطقه با خطر نابودی مواجه شوند و در موارد حادتر، با توجه به ضعف جنس خاک منطقه، ممکن است سد قابل استفاده نباشد.

2- بی‌توجهی به تغییرات جریان آب پایین‌دست

اولین و سریع‌ترین تغییری که ساخت یک سد در یک منطقه به وجود می‌آورد تغییر روند جریان آب‌ رودخانه‌های منطقه است. بیشترین تاثیر ساخت سد بر روی جریان‌های پایین‌دست است. مخازن سدها تاثیر زیادی بر تغییر روند جریان‌های پایین‌دست دارند و ممکن است گاهی جریان‌ آنها را شدیدتر، ضعیف‌تر و یا حتی متوقف کند.

جریان طبیعی یک رودخانه از اکوسیستم منطقه پشتیبانی کرده و باعث ثبات اکولوژی منطقه می‌شود و به همین دلیل هرگونه تغییر و دستکاری در آن سبب تغییرات بنیادین در نقش رودخانه و حیات جانوری و انسانی محدوده آن می‌شود.

با توجه به نقش جریان‌های پایین‌دست در رسوب‌گذاری و تشکیل دلتاهای حاصل‌خیز، در صورت تغییر بیش از حد در روند این جریان‌ها، ثبات مورفولوژیک رودخانه دچار مشکلات جدی می‌شود.

جریان‌های تاثیرگار بر محیط زیست نقش بسزایی در عملکرد سدها دارند.

3- غفلت از تنوع زیستی

سدها علاوه بر اینکه ذخایر آب هستند محل زندگی مجموعه‌ای از موجودات آبزی نیز محسوب می‌شوند و اگر تنوع زیستی درون آنها به خوبی ایجاد نشود و زنجیره اتصال غذایی موجودات ایجاد نشود ممکن است تمام موجودات سد از بین بروند.

از طرف دیگر وجود سد گاهی سبب بروز سیلاب‌ها و طغیان رودخانه‌ها می‌شود و این موضوع نیز جان بسیاری از موجودات آبزی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

برای جلوگیری از نابودی ماهی‌ها و به حداقل رساندن تلفات می‌توان از توربین‌های سازگار با محیط زیست ماهی‌ها استفاده کرد.

در بسیاری از کشورها، گونه‌های زیستی زیادی که در جریان‌های پایین‌دست زندگی می‌کنند و در بالای آنها سد ساخته شده، در خطر نابودی هستند و این موضوع در مناطقی که ماهی‌گیری و کشاورزی جزئی از معیشت ساکنان محسوب می‌شود عواقب انسانی داشته و باعث مهاجرت شده است.

4- سیاست‌ها و محاسبات اقتصادی اشتباه

یک پروژه سدسازی پس از آنکه تمام جنبه‌های محیطی، زیستی و فنی آن مورد بررسی قرار گرفت باید از دیدگاه اقتصادی نیز سودآور باشد. در زمان انجام محاسبات معمولا هزینه‌های زیستی و منطقه‌ای مورد کم‌توجهی قرار می‌گیرند و به همین دلیل اکثر پروژه‌های سدسازی در مراحل ابتدایی بسیار سودآور تلقی می‌شوند.

متاسفانه زمانی که موضوع پیاده‌سازی عملی پروژه به پایان می‌رسد مشکلاتی که با بی‌توجهی دیده نمی‌شوند خود را نشان می‌دهند و به همین دلیل اکثر صاحب‌نظران معتقدند که هزینه واقعی ساخت یک سد در زمان مطالعه آن به درستی محاسبه نمی‌شود.

هر چقدر تناقضات میان محاسبات تئوری و مشکلات واقعی بیشتر باشد صرفه اقتصادی یک سد کمتر می‌شود تا جایی که گاهی اوقات مضرات از مزایا پیشی می‌گیرد.

5- ناتوانی در جلب رضایت عمومی منطقه

یکی از مهم‌ترین مواردی که باید توسط مسئولان و قبل از آغاز پروژه سدسازی مورد توجه قرار بگیرد جلب رضایت عمومی ساکنان منطقه است.

علاوه بر این موضوع باید در مواردی که احتمال تغییرات گسترده زیست‌محیطی وجود دارد برنامه‌ریزی‌های مربوط به جابجایی‌ ساکنان و اقدامات پیشگیرانه صورت بگیرد و گروه‌های آسیبب‌پذیر شناسایی شده و راهکارهای حل مشکلات آنها در نظر گرفته شود. این موضوع در قبال مشکلاتی که ممکن است یک پروژه در درازمدت ایجاد کند نیز صدق می‌کند.

6- سوءمدیریت در خطرات و تاثیرات

بسیاری از پروژه‌های سدسازی که در دنیا انجام می‌شود فاقد بخشی از استانداردهای روز هستند و به همین دلیل مشکلات آنها بیشتر از مواردی است که در زمان انجام کار مطالعاتی در نظر گرفته می‌شوند.

بسیاری از شرکت‌های سدسازی با این دیدگاه که مشکلات آب‌وهوایی، زیستی و انسانی منطقه ارتباطی به آنها ندارد از مسئولیت خود شانه خالی می‌کنند.

خطای نابخشودنی دیگری که در این زمینه انجام می‌شود، قربانی کردن اصول و قواعد برای پایان سریع‌تر پروژه‌هاست. بعضی از شرکت‌ها تلاش می‌کنند تا با ایجاد شرایط اضطراری و القای حس نیاز کاذب، پروژه‌های سدسازی را سریع‌تر به پایان برسانند و به همین دلیل بسیاری از ملاحظات ایمنی نادیده گرفته می‌شود و این موضوع سبب کاهش عمر سد، عدم کارکرد بهینه و در نهایت شکست برنامه‌ها شود.

7- ساخت و ساز بی‌رویه سد

با توجه به تاثیرگذاری منابع آب در زندگی بشر بسیاری از نگاه‌ها به مقوله سدسازی جنبه سیاسی پیدا کرده است و بسیاری از دولت‌ها برای تامین آب مناطق از سدسازی‌های بی‌رویه حمایت می‌کنند. این سدسازی‌های بی‌رویه که بیشتر برای اهداف کوتاه‌مدت و تامین آب مناطق مختلف ساخته می‌شوند مشکلات زیست‌محیطی عدیده‌ای به وجود می‌آورد.

برای هر سدی که قرار است ساخته شود باید مطالعات علمی و فنی فراوانی انجام شود. متاسفانه سرعت ساخت سد در برخی کشورها به قدری زیاد است که با اطمینان کامل می‌توان گفت برای ساخت آنها بررسی‌های لازم به اندازه کافی انجام نشده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۵ ، ۰۸:۲۴
پیمان صاحبی