منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

منابع طبیعی سقز

بیان مسائل و مشکلات منابع طبیعی و محیط زیست

استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع می باشد.

پیوندهای روزانه

ارومیه بدون‌دریاچه

شنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۰۱ ق.ظ


نجمه جمشیدی


انتقال آب به‌جای مدیریت کشاورزی منطقه، سیاستی است که رییس ستاد احیا ی دریاچه ارومیه که خود زمانی وزیر کشاورزی کشور بوده، انجام داده است

هنگامی‌که همه بودجه احیا را به انتقال آب «زاب» اختصاص می‌دهید دیگر اعتباری برای طرح معیشت جایگزین نمی‌ماند

دریاچه سال گذشته با افزایش قابل توجهی از آب مواجه شد که دلیل اصلی آن احیای آن بوده است

امسال وضعیت دریاچه دوباره به حالت دو سال گذشته بازگشته است

انتقال آب از «زاب» به دریاچه کاری غیرعقلانی، غیراخلاقی و غیر علمی است. به دلیل اینکه در مسیر رودخانه‌ها، اکوسیستم‌هایی وجود دارند که دارای حقابه هستند


دریاچه ارومیه، نگین فیروزه‌ای ایران زمین، نفس‌های آخر خود را می‌کشد و خشکی دریاچه،فقط به بازیچه‌ای برای زورآزمایی جناح‌های سیاسی یا شعاری برای انتخابات تبدیل شده است. آخرین نمونه آن فیلم تبلیغاتی روحانی در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری بود؛ فیلم با احیای دریاچه ارومیه و سخنان پرشور روحانی درباره دریاچه و اهمیت زیست‌محیطی آن شروع شدکه در آن زمان بسیاری از مخالفان دولت روحانی ، آن را دروغ بزرگی اعلام کردند.

ارومیه دوباره خشک شد

اما جدا از همه زورآزمایی، تبلیغات و بازی‌های سیاسی، آیا به‌راستی دریاچه ارومیه احیا شده است؟

حسین آخانی، از چهره‌های برجسته جامعه محیط‌زیست کشور که مدتی نیز در بحث احیای دریاچه ارومیه با ستاد احیا همکاری داشت، درباره ادعای دولت مبنی بر احیای دریاچه ارومیه و وضعیت فعلی آن به «قانون» می‌گوید:«سال گذشته دریاچه با افزایش قابل‌توجهی از آب مواجه شد و دلیل اصلی آن نیز افزایش بارندگی در منطقه بیش از 20 درصد از متوسط سالانه بارندگی ‌بود.

این افزایش بارندگی به احیای دریاچه کمک بسیاری کرد. البته ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز مدعی بود که آن‌ها نقش مهمی در احیا داشته‌اند اما امسال وضعیت دریاچه دوباره به حالت دو سال ‌قبل بازگشته است».

احیای اشتباه

جناح رقیب دولت از خشکی کامل دریاچه ارومیه خبر می‌دهد؛ آخانی با تاکید بر اینکه ارومیه هنوز خشک نشده است، می‌گوید:«بخش شمالی دریاچه میزان آب قابل‌توجهی دارد و اینکه بیان می‌شود دریاچه خشک شده، اظهارنظر غیرمنطقی است. وضعیت آن مشابه دوسال گذشته است و شرایط بحرانی دارد اما اینکه بگوییم دولت کار چندانی در این‌باره انجام نداده است، قابل قبول نیست چرا که دولت یکسری کارهای سازه‌ای را در آنجا انجام داده است؛ برای مثال رودخانه را لای‌روبی کرده و زرینه‌رود و سیمینه‌رود را به هم متصل کرده‌اند با این توجیه که آب با سرعت و حجم بیشتری به دریاچه انتقال یابد. البته من با این اقدام ستاد احیا برای اتصال رودخانه‌ها به‌منظور جلوگیری از انتقال آب در جنوب دریاچه مخالف بودم؛ به‌دلیل اینکه روند هیدرولوژیکی طبیعی دریاچه را برهم زده و خسارت‌های زیادی به پوشش گیاهی جنوب دریاچه وارد می‌کرد. همچنین این کار برخلاف اصول احیای اکولوژیکی بود».

هدر رفت بیت‌المال در پروژه «زاب»

او با اشار به هزینه‌های هنگفت برای احیای دریاچه ارومیه بیان می‌کند: «اعتبار بسیاری به انتقال آب از «زاب» تخصیص داده شد که چندین سال تا پایان پروژه مانده است. بخش عمده‌ای از بودجه ستاد احیا دریاچه تاکنون به ساخت مسیر انتقال آب «زاب» و احداث چندین سد اختصاص یافته است.

اما انتقال آب از «زاب» به دریاچه کاری غیرعقلانی، غیراخلاقی و غیر علمی است. به دلیل اینکه در مسیر رودخانه‌ها، اکوسیستم‌هایی وجود دارند که دارای حقابه هستند. انسان‌های بسیاری سالیان سال در مسیر این رودخانه زندگی کرده‌اند و معیشت آن‌ها به رودخانه و آب آن بستگی دارد. این انسان‌ها از لحاظ اخلاقی، نژاد و قومیت هیچ تفاوتی ندارند؛ ایرانی یا همسایگان مسلمان ما در عراق، نباید معیشت و زندگی‌شان نابود شود. به‌دلیل پروژه انتقال آب «زاب» اکوسیستم منطقه نابود می‌شود. آب کمتری به دجله می‌رسد، هنگامی‌که حقابه دجله کاهش یابد، کانون‌های تولید گردوغبار در عراق افزایش می‌یابند که سرانجام آن هجوم ریزگردهای عراق به خوزستان است. از طرفی دیگر، این پروژه غیراقتصادی نیز هست. به‌دلیل هدررفت بخش بسیاری از سرمایه‌های کشور چراکه این سرمایه‌ها را در بخشی هزینه کرده‌ایم که از اساس اشتباه و غیرعادلانه بوده است.»

بازی دو سرباخت باغ‌های سیب

کشاورزی و به‌ویژه باغ‌های سیب یکی از متهمان اصلی خشکی دریاچه ارومیه به‌شمار می‌روند.توسعه کشاورزی و تولید محصولات کشاورزی آب بلای جان دریاچه است. آخانی در این‌باره می‌گوید:« مشکل اصلی باغ‌های گسترده به سیبی در اطراف دریاچه ارومیه است. از یک سو آب دریاچه را برای تولید سیب هدر می‌دهیم و از سوی دیگر سالانه هزاران تن سیب به‌دلیل عدم برنامه‌ریزی مناسب در بخش اقتصاد کشاورزی و قیمت پایین آن، دور ریخته می‌شود؛ این کشاورزی یک بازی دو سرباخت برای کشور است. حال پرسش اینجاست پس از گذشت چهار سال، ستاد احیای دریاچه ارومیه برای این معضل چه اقدامی انجام داده است؟ چرا تاکنون این مساله مدیریت نشده است؟

انتقال آب به‌جای مدیریت کشاورزی منطقه، سیاستی است که رییس ستاد احیای دریاچه ارومیه که خود زمانی وزیر کشاورزی کشور بوده، انجام داده است. او باید اشتباه خود را که در زمان مدیریتش در وزارت جهاد کشاورزی انجام داده است، اصلاح کند. به‌جای این اصلاحات هزاران میلیارد پول بیت‌المال را صرف انتقال آب و سدسازی کرده‌اند». آخانی با اشاره به اینکه سدسازی عامل اصلی خشکی دریاچه ارومیه است، تصریح می‌کند:«سدسازی‌های بی‌رویه و غیرکارشناسی، جلوی روان‌‌شدن آب‌ها به سوی دریاچه را گرفته است، به این ترتیب دریاچه خشک شد».

امیدی به احیای دریاچه نیست

او با تاکید بر اینکه با برنامه‌های فعلی ستاد احیای دریاچه ارومیه امیدی به احیا نیست، می‌گوید:« احیا باید اکولوژیک باشد، این مساله را بارها به آن‌ها گفته‌ایم اما گوش شنوایی برای آن نیست. مساله ریزگردها را مطرح کرده‌اند و من راهکار آن را جلوگیری از چرای دام‌ها و ایجاد پوشش گیاهی اعلام کرده‌ام. اما هیچ مسئولی در این‌باره جرات انجام اقدامی را نکرده است و حاضر نشده است که جلوی کشاورزان در تولید محصولات آب‌بر و البته بدون فایده را بگیرد».

معیشت جایگزین در سایه «زاب»

یکی از بحث‌هایی که درچند سال اخیر برای احیای دریاچه مطرح شده بود، معیشت جایگزین کشاورزان اطراف دریاچه است.

این طرح به کجا رسید؟ آخانی در پاسخ به این پرسش می‌گوید:«هنگامی‌که همه بودجه احیا را به انتقال آب «زاب» اختصاص می‌دهید دیگر اعتباری برای طرح معیشت جایگزین نمی‌ماند. مسئولان ستاد احیا چاله عمیقی به‌نام پروژه «زاب» حفر کرده‌اند که فقط چندهزارمیلیارد اعتبار برای آن لازم است».

ضرورت تغییر رویه در ستاد احیا

او درباره پیش‌بینی وضعیت آینده دریاچه ارومیه می‌گوید:«پیش‌بینی آن سخت است. اگر دولت قبول کند که مدیریتی اصولی و علمی بر حوزه دریاچه ارومیه، همراه با نگاه اکولوژیکی اعمال کند، می‌توان به آینده آن امیدوار بود. کاهش حجم آب دریاچه ارومیه به تنهایی فاجعه نیست و به هرحال اکوسیستم می‌تواند خود را از شکلی به شکل دیگر تغییر دهد و این مساله ایرادی ندارد.

بخش‌های عمده‌ای از دریاچه‌های مرکزی کشور نیز خشک شده‌اند و به‌صورت فصلی آب دارند؛ این واقعیتی است که باید آن را بپذیریم».

حقابه دریاچه را به یغما نبریم

آخانی در ادامه با اشاره به اینکه دریاچه ارومیه برای بقا به حدود 180 میلی‌متر آب در سال نیاز دارد. بیان می‌کند:« در صورتی که درحال حاضر حدود 240 میلی‌متر در سال آب وجود دارد؛ این بدان معناست که ما فقط اجازه استفاده از آن میزان مازاد را داریم و بیش از آن را نباید مصرف کنیم. بیش از آن حق دریاچه ارومیه است.

این حق باید به دریاچه ارومیه بازگردد. اما دولت درک درستی از مفهوم آب در ایران ندارد. برای نمونه کلانتری رییس سازمان محیط‌زیست، پارک پردیسان را به شهرداری واگذار کرده است. از همان روزی که پردیسان واگذار شده، مصرف آب در پارک چندین برابر شده است.

هنگامی‌که کلانتری در چهار قدمی سازمان خود درک این را ندارد که حفظ پارک پردیسان باعث کاهش مصرف آب می‌شود چگونه می‌تواند دریاچه ارومیه را احیا کند؟

شعار «آب کم است» را سر می‌دهیم، اما با مصرف بی‌رویه آب در شهرها مواجهیم حال انتظار داریم یک روستایی که معیشت و زندگی‌اش به کشاورزی بستگی دارد، آب مصرف نکند؟ نخست باید الگوی مصرف در شهرها را اصلاح کنیم. چرا باید پارک «ایل‌گلی» در تبریز به آن زیبایی شود؟ این درحالی است که این پارک با مصرف آب دریاچه ارومیه به این زیبایی شده است. باید تمامی این مسال برطرف شود. متاسفانه کلانتری این اصلاحات را انجام نداده است و مستقیم به سمت و سوی تفکر سازه‌ای همانند انتقال آب و سدسازی رفته است» .

منبع:قانون

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۱۳
پیمان صاحبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی