هشدار درباره تکثیر سموم در طبیعت
*اسماعیل کهرم:تمام دریاچهها و تالابهای کشور بهسبب ریزش آب رودخانهها درون آنها آلوده هستند.
درواقع هر آنچه درون رودخانهها ریخته میشود، در آنها باقی مانده و از رودخانهها خارج نمیشود و رودخانهها امانتدار آن موادند. بهعنوانمثال رودخانهای مانند هیرمند از شمال شرقی افغانستان 790کیلومتر را طی کرده و به تالاب هامون میریزد. هر آنچه در مسیر در آب رودخانه ریخته میشود، در انتها به تالاب هامون سرریز میکند. این آلودگیها مانند سموم دفع آفاتنباتی و کودهای شیمیایی وارد تالاب هامون میشوند. شاید ریزش کود شیمیایی درون آب بهنظر برخی چندانمهم نباشد و آن را نوعی غذا برای موجودات بدانند، اما بهرغم آنکه کود شیمیایی در ظاهر نوعی غذا برای آبزیان به حساب میآید، ورود آن به تالاب انزلی باعث رشد بیاندازه نیزارهای آن میشوند. این نیزارها بهدلیل دریافت غذای بیش از حد رشد بیاندازه میکنند و در نهایت سبب خفگی تالاب میشوند. بنابراین دریافت غذای بیشازحد توسط نیزارها نوعی آلودگی برای تالاب است.
اثرات ورود سموم دفع آفاتنباتی در آب
درصورتی که سموم وارد آب رودخانهها شوند، اتفاقی وحشتناک برای رودخانهها رخ میدهد. اگر غلظت سموم واردشده به آب زیاد شود، به داخل دریاچهها و تالابهایی مانند انزلی و میانکاله راه مییابند و چند رودخانه درون این تالابها ریزش میکنند. بهعنوانمثال 15رودخانه به تالاب انزلی میریزند و مهمترین آنها رودخانه بهمبر است. بهمبر حاصل پیوستگی چند رود به یکدیگر است که به یک رودخانهای بزرگ و مهم تبدیل میشوند. بنابراین انواع و اقسام، آلایندهها بهویژه سمومی که این رودخانهها با خود حمل میکنند و در رودخانه تهنشین نمیشوند، به دریا میریزند. بهراستی حیرتآور است که انسان سمومی را وارد آب رودخانهها و دریاچهها میکند که حتی با گذشت ششماه نیز تجزیه نمیشوند. اگر ماهیان درون آب از این سموم بخورند، به این سموم آلوده میشوند. درصورتی که یک لکلک از آن ماهیان تغذیه کند، آن لکلک نیز آلوده میشود. روشن است این چرخه همچنان ادامه پیدا میکند، زیرا هر حیوانی از حیوان دیگر تغذیه میکند و این آلودگی در طبیعت میچرخد و تکثیر میشود.
کارخانههای بلای جان طبیعت
کارخانههای ساخت سموم، سمومشیمیایی را بهگونهای میسازند که در طبیعت و آب تجزیه نشوند. این سموم در اثر تماس با آب یا در تماس مستقیم آفتاب یا باران تجزیه نمیشوند. این درحالی است که در گذشته این سموم را بهگونهای میساختند که بهسرعت در تماس با طبیعت تجزیه میشدند، اما اکنون نسبت به اثرات جبرانناپذیر این سموم در طبیعت بیتفاوت شدهاند. سمومی که وارد تالابها میشوند، برای همیشه درون آنها باقی میمانند. به این دلیل تمام رودخانهها با وجود کودشیمیایی و سموم دفع آفات نباتی مسموم هستند. تالابهایی که آب این رودخانهها درون آنها میریزند نیز از مسمومیت رودخانهها بیبهره نمیمانند و دچار سرنوشت شوم رودخانهها میشوند. درصورت مسمومیت تالابها تمام موجودات زنده درون و در حاشیه آنها شامل نیزار، علفزار، ماهی و قورباغه نیز مسموم میشوند.
این مسمومیت بهدلیل وجود موجوداتی مانند ماهی و قورباغه که جانداران اصلی تالابها هستند، اهمیت زیادی دارد. بنابراین سخن گزافی نیست اگر بگوییم تمام رودخانهها و تالابهای کشور مسموم هستند و متاسفانه هرچه بهسمت شمالکشور پیش برویم این مسمومیت بیشتر و خطرناکتر میشود. درنهایت دریاهای شمال و جنوب کشور نیز مسموم هستند و در مناطقی که رودخانه به دریاها میریزد، شاهد آلودگی گسترده ماهیان هستیم. بهعنوانمثال ماهیان مناطقی مانند عسلویه و نخلتقی کاملا بوی نفت میدهند و درصورتی که قصد استفاده از آنها را داشته باشید، متوجه بوی مشمئزکننده نفت این ماهیان میشوید. امروز در خلیجفارس مناطق متعدد نفتی، نفت خود را به آبهای خلیج فارس میریزند. افراد معدود به استفاده و خوردن این ماهیان تمایل دارند، اما استفاده مدام از آنها سبب بروز بیماریهای متعدد مانند یرقان در افراد و بهویژه کودکان میشود. در اکثر موارد، کودکانی که از دورانکودکی موادغذایی حاوی مواد نفتی را استفاده کردهاند، در سنین بزرگسالی دچار مشکلاتی مانند بیماریهای کلیوی و مشکلاتکبدی میشوند. درنهایت میتوان گفت مسئولان توجهچندانی به وضعیت سلامت افراد جامعه ندارند. در مناطق جغرافیایی که اکتشاف و بهرهبرداری از منابع نفتی در جریان است و صنعت نفت حضور دارد، تمام مسائل محیطزیستی و امکانات در قبضه نفت است. بهعنوانمثال در اسکله استانداردی بندرعباس بشکههای نفت که همچنان حاوی دوسهلیتر نفت هستند، در آب خلیجفارس واژگون میشوند و نفت این بشکهها بهراحتی و بدون هیچگونه نظارتی وارد آب دریا میشود. حاصل این بیدقتی به محیطزیست ایجاد لایهای نفتی بهضخامت چندسانتیمتر روی آب است.
زیر این آب شاهد مجموعهای از ماهیها هستیم که بهمحض تماس با لایه بیرونی آب مسموم و سپس در آب کشته میشوند. تعداد این ماهیها بهمرور زمان در اثر تزریق نفت به آب دریا افزایش مییابد. این وضعیت در اسکله استانداری بندرعباس در جریان است و قطعا در اسکلههای دیگر مانند اسکلههایی صیادی و... رخدادهای ناخوشایندتری برای محیطزیست دریا اتفاق میافتد. ورود فاضلابهای خانهها به رودخانهها نیز یک مشکل در مورد دریای مازندران است. رودخانهها امانتدارند و این آلودگیها را مستقیم به دریا میبرند. ورود این مواد آلاینده به آب کلیکاها را از بین میبرد. باید سیستمی راهاندازی شود که این فاضلابها ابتدا تصفیه شوند و سپس به داخل دریا راه یابند. چنین سیستمی در مورد دریای مازندران اصلا وجود ندارد. استان مازندران رتبه یک یا دو را در مصرف کودهای شیمیایی و سموم دفع آفاتنباتی دارد که این سموم با آب رودخانهها ترکیب شده و در نهایت سر از دریایخزر درمیآورند.
محدودیتهای استفاده از آب دریاها
ماهیان موجود در مناطق نفتی قابل استفاده نیستند و اغلب آنها آلوده به مواد نفتی هستند. در مناطقی که رودخانهها به دریای مازندران ورود پیدا میکنند، امکان استفاده از آب بهمنظور شناکردن وجود ندارد. کافی است از ارتفاع زیاد به این رودخانهها نگاهی بیندازید تا متوجه عمق آلودگی آب این رودخانهها بشوید. این رودخانهها بهمحض ورود به دریایخزر آن را آلوده و گلی میکنند. سموم دفع آفاتنباتی و کودهای شیمیایی برای موجودات زنده و همچنین انسان مضر است. با وجود حجم عظیمی از آلودگیها در دریا امکان شناکردن در آن وجود ندارد.
*کارشناس محیطزیست