تغییر اقلیم چگونه زندگی در ایران را تحتتأثیر قرار داده است؟
از دهها سال پیش دمای کره زمین روبه افزایش است و این اتفاق منجر به تغییراتاقلیمی میشود که پیامدهای مرگباری را برای بسیاری از شهرها و کشورها دارد، ایران هم یکی از این کشورها است نسبت به این پدیده آسیبپذیر است و شاید بیش از بسیاری از کشورها آسیبپذیرتر باشد.
به گزارش سلامت نیوز، وقایع اتفاقیه نوشت: پیامدهای تغییراقلیم در مناطق مختلف متفاوت است؛ در برخی مناطق این پدیده منجر به افزایش خشکسالی، کاهش میزان بارش و در برخی مناطق هم شدت بارندگیها افزایش پیدا میکند در نتیجه سیل میآید، با آبشدن یخهای قطبی بسیاری از شهرها زیر سیل میروند و...
راهکارهای مختلفی برای مقابله با این پدیده وجود دارد؛ کاهش آسیبپذیری نسبت به پیامدهای آن و جلوگیری از تشدید آن در آینده از این راهکارها هستند. برای جلوگیری از تشدید تغییراقلیم، حدود دو سال پیش نمایندگان بیش از 190 کشور در پاریس دور هم جمع شدند و توافقنامهای را امضا کردند که براساس آن هر کشوری متعهد شد میزان انتشار گازهای گلخانهای خود را کاهش دهد. ایران هم میان این کشورها بود، این توافقنامه در مجلس تأیید شد اما در شوراینگهبان تأیید نشد و همین باعث شد برخی از کارشناسان از حضور ایران در این توافقنامه انتقاد کنند؛ برخی از آنها تغییراقلیم را غیرواقعی دانستند، برخی از متن توافقنامه انتقاد کردند و... برای پاسخ به این ابهامات در حاشیه همایش بین رشتهای بحران بیآبی میزگردی با حضور مصطفی جعفری دکتری اکولوژی از انگلیس، سرمولف ارزیابی جهانی تغییراقلیم IPCC، برنده جایزه مشترک نوبل تغییراقلیم در سال 2007 میلادی، بابک حجازی استاد شهرسازی دانشگاه ژنو، علی میرچی استادیار مهندسی و منابع آب دانشگاه تگزاس که تحقیقاتی در فلوریدا و در منطقه غرب دور آمریکا درباره تغییراقلیم انجام داده است، کاوه مدنی استاد ایمپریال کالج لندن که موضوع تز دکتری او تطبیقپذیری در موضوع تغییراقلیم است، علیرضا مساح دانشیار دانشگاه تهران و مسئول بخش آسیبپذیری و انطباق تغییراقلیم در گزارش سوم ایران به سازمان ملل و امین حقنگهدار مدیر برنامه مدلسازی یکپارچه در کانادا از مؤسسه مرکز جهانی امنیت آب، برگزار شد.
بحث را با این سؤال شروع کنیم؛ تغییراقلیم واقعی است؟
جعفری: تغییراقلیم یک واقعیتی است که دارد اتفاق میافتد و ما میتوانیم این موضوع را چه در تحقیقات و مقالات علمی و چه در واقعیاتی که خودمان با آن در عرصههای مختلف مواجه هستیم مشاهده کنیم، بحث ما اصلا این نیست که اثبات کنیم این اتفاقات تغییراقلیم است یا تحتتأثیر عوامل خورشیدی، مصرف سوختهای خورشیدی و... چنین اتفاقی رخ داده است. اما بسیاری میگویند عامل تغییراقلیم، انتشار گازهای گلخانهای نیست و این باعث میشود کشورها تصمیم جدیای برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای نگیرند.
مساح: دمای کل کرهزمین در سال 2016 نسبت به میانگین دمای 1850 تا 1900 زمین، یک درجه افزایش پیدا کرده است و این موضوع میتواند پنج عامل داشته باشد یکی نوسانات درونی اقلیم کرهزمین مثل پدیده های لانینا، النینو و. . . عامل دوم مربوط به پدیدههای خورشیدی است، عامل سوم درباره مدار گردش زمین به دور خورشید است، چهارمین عامل آتشفشانها هستند و پنجمین عامل هم فعالیت انسانی است. ما هنگامی میتوانیم بگوییم تغییراقلیم رخ داده که ثابت کنیم فعالیتهای انسانی یا عامل پنجم در این گرمشدن زمین اثرگذار بوده و بررسیها نشان میدهد عامل بیش از 95 درصد این افزایش دما در کل کره زمین عاملی انسانی یا همان عامل پنجم است.
این عامل پنجمی که میگویید یعنی چه؟ این عامل چگونه اقلیم را تغییر میدهد؟
مساح: بهطور ساده در گذشته گازهای گلخانهای مثل یک پتوی خیلی نازک دور کرهزمین را میپوشاند و حرارت زمین را نگه میداشت، اما الان با افزایش انتشار گازهای گلخانهای توسط انسان این پتو ضخیمتر و در نتیجه زمین گرمتر شده است.
جعفری: در تغییراقلیم باید به دو عنصر توجه کنیم یکی افزایش انتشار و دیگری کاهش محل جذب گازهای گلخانهای؛این دو عامل منجر به افزایش دمای زمین میشوند.
دکتر میرچی شما که در ایالت متحده زندگی میکنید، از پیامدهای این افزایش دما در این کشور بگویید.
میرچی: خشکسالیهای متفاوتی مثل خشکسالی هیدرولوژیکی، خشکسالی اقتصادی و اجتماعی وجود دارد. در خشکسالی اقتصادی و اجتماعی شرایط به شکلی میشود که نیاز آبی برای توسعه بیش از مقدار آب موجود باشد و کاری که تغییراقلیم میکند این است که آسیبپذیری ما را نسبت به این کمبود آب بیشتر میکند. یکی دیگر از پیامدها، افزایش ارتفاع آب اقیانوسها است بهطور مثال جنوب فلوریدا بهطور مستقیم با این پدیده روبهرو شده است، در آنجا سطح آب افزایش پیدا کرده و امکان دارد املاکگرانقیمتی زیر آب بروند. علت این است که توسعه در جای آسیبپذیری رخ داده. در مرز آمریکا و مکزیک هم تغییراقلیم در کنار چند عامل دیگر موجودیت آب را تهدید میکند، درواقع در اکثر این مناطق نیاز آبی دارد افزایش پیدا میکند و همزمان میزان منابع آب هم دارد کاهش پیدا میکند.
در رابطه با ایران چطور، این افزایش دما عامل چه مقدار از مشکلات زیستمحیطی ایران است؟
جعفری: در داخل ایران نوع بارش از برف به باران تغییر کرده، سطوح برف کاهش پیدا کردهاند، شدت باران افزایش پیدا کرده و فاصله بارشها هم زیاد شده است که این منجر به خشکسالی میشود. همچنین در اکثر نقاط ایران با افزایش دما به صورت چشمگیری مواجه هستیم و نوسانات بارشی هم درحال رخدادن است، همه این مسائل یک سری حوادث بحرانی شدیدی را به همراه داشته که به صورت سیل یا خشکسالی خسارات جدی به اشخاص و اموالشان وارد کرده است. درواقع خروجی پدیده تغییر اقلیم تبدیل به مسئلهای شده که زندگی و جوامع ما را تحتتأثیر قرار داده است؛ خشک شدن خیلی از تالابها، ایجاد ریزگردها، شدت پیداکردن بادها همه پیامدهای تغییراقلیم در ایران است. درواقع میتوانیم یکی از عوامل شدت پیداکردن ریزگردها در کشور را تغییراقلیم بدانیم.
برخی از این پدیدههایی که میگویید عوامل انسانی هم دارند، کدام یک از این عوامل مهمتر از دیگری است انسانی یا اقلیمی؟ یعنی در کشوری مثل ایران باید نگران کدام باشیم؟
حقنگهدار: در کشوری مثل کانادا به این دو مسئله به شکل توامان نگاه میشود، برای اینکه واقعیت را در این صورت میتوان بهتر تصویر کرد.
مدنی: شکی نیست که در مقیاس منطقهای یا مقیاس کوچک تر تغییرات انسانی در یک دنیای در حال توسعه تغییرات خطرناکی است اما به نظر من اینکه بگوییم کدام یک مهمتر است جوابی ندارد، چون جنس این دو متفاوت است. باید بدانیم هر دوی این مسائل مهم هستند و وقتی هر دو کنار هم باشند شرایط خیلی بد میشود. مثل این میماند که ما درباره گردوغبار در خوزستان، همسایگان را مقصر میدانیم در صورتی که در بخشی از مسئله خودمان مقصر هستیم. بخش خودمان را میتوانیم تغییرات انسانی بدانیم بخش خارجی را میتوانیم تغییراقلیم بدانیم که به ما تحمیل میشود، در این رابطه نحوه اثرپذیری و تعامل ما متفاوت است. اینکه چگونه تیم بسازیم و مذاکره کنیم متفاوت است، در اینکه تغییرات انسانی در کوتاه مدت بسیار مهم است شکی نیست از سوی دیگر تغییراقلیم گاهی میتواند یک راه فرار برای مسئولان باشد و نباید در این دام بیفتیم که تغییراقلیم، باعث همه مشکلات است. مثلا در دریاچه ارومیه متوجه شدهایم که تغییرات انسانساز تأثیرات زیادی روی خشک شدن دریاچه ارومیه گذاشته و مسائل اقلیمی شاید اثرآنچنانی روی خشک شدن دریاچه نداشته است.
آیا چنین معنایی دارد که اگر همه مسائل انسانی را برطرف کنیم نباید دیگر نگران وضعیت دریاچه ارومیه باشیم؟
مدنی: خیر، در آینده تغییراقلیم میتواند به خشک شدن دریاچه ارومیه منجر شود.
در مورد پیامدهای تغییراقلیم در آینده بحثهای زیادی وجود دارد، آقای جعفری شما سرمولف ارزیابی جهانی تغییراقلیم «IPCC» هستید و جزء تیمی هم هستید که در سال 2007 بر سر مسائل تغییر اقلیم نوبل گرفته، اصلا «آیپیسیسی» یعنی چه؟ و چقدر میتوان به گزارشهای آن اعتماد کرد؟
جعفری: آیپیسیسی یک مجمع بین الدول تغییراقلیم است و به این منظور تشکیل شد که صحت وقوع تغییراقلیم را تأیید کند، مبنای کار آن تحقیقات انجام شده توسط محققان است و هیچ کار تحقیقاتیای انجام نمیدهد. درواقع این مجمع کارهایی که محققین انجام میدهند را سازماندهی میکند. سه گروه در این مجمع وجود دارند، گروه اول ساختار علمی تغییراقلیم و گروه دوم از نظر آسیبپذیری مناطق مختلف زمین را بررسی میکند و گروه سوم هم کاهش انتشار را ساماندهی میکند. گزارشهایی که این مجمع ارائه میدهد منجر به اتخاذ تصمیمات سیاسی میشود، اولین گزارش منجر شد که در سال 1992 کنوانسیون تغییراقلیم تشکیل شود، گزارش دوم باعث تضمین و تأیید پروتکل کیوتو شد و... همه این گزارشها به افزایش انتشار گازهای گلخانهای، افزایش دما و افزایش سطح دریا تأکید داشتند؛ البته برخی نقدها نسبت به برخی از گزارشها هم وجود دارد که به نظر من قابلتوجه است و اگر ایرادهایی هم وجود دارد باید اصلاح شود.
بر اساس این گزارشهای «آیپیسیسی» درباره تأثیرات تغییراقلیم در ایران در آینده چه میتوانیم بگوییم؟ اینکه میگویند با این روند تغییراقلیم بخشی از ایران و خاورمیانه غیرقابل زندگی میشود، درست است؟
مدنی: این مجمع هر چند سال یکبار با تغییر گزارشات و فرضیات خود به نتایج کاملا متفاوتی میرسد، این معنای عدم قطعیت را میدهد که مسئله بسیار مهمی است، ما درباره آینده هیچ چیزی را بهطور قطعی نمیدانیم. اینکه میگوییم جنوب ایران غیرقابل سکونت میشود حرف عامیانهای است چون در بیان این مسئله ما مفروضات را رها کردهایم. این اطلاعات مفروضات زیادی دارند مثلا طبق یک سناریوی خاص، تغییراقلیم طی یک شرایط خاص با استفاده از یک نوع مدل خاص به یک نتیجهگیری میرسند که بههیچوجه این حرفها قطعیت ندارد. خود این مسائل منجر میشود نتوانیم به راحتی سیاستمداران را جمع و آنها را قانع کنیم که باید برای آینده هزینه کنند، چون وقتی مسئولانه و علمی درباره آینده حرف میزنیم باید این عدم قطعیتها را گزارش کنیم و این منجر میشود که تصمیمگیرنده تمایلی برای حرکت در جهتش نداشته باشد. مساح: این بحث کامل درست است، برای مثال یک متغیر میگوید در آینده بارندگی افزایش پیدا میکند، مدل دیگری میگوید باران کاهش پیدا میکند اما تمامی مدلها میگویند در هر حالتی و براساس هر سناریویی افزایش دما در ایران قطعی است.
منبع:سلامت نیوز