گرمایش جهانی، میراث ما برای آیندگان
عبارت تغییر اقلیم برای بسیاری از مردم ترکیبی آشناست. هریک از ما در سالهای اخیر، بارها و بارها این عبارت را شنیدهایم؛ اما معنای واقعی آن چیست؟ همان گرمشدن زمین است یا پدیدهای متفاوت از آن؟ واقعیت است یا ابزاری برای سیاستمداران دنیا و کشورهای غنی برای جلوگیری از پیشرفت کشورهای درحالتوسعه؟ آیا تغییر اقلیم مسئلهای است جدی که شهروندان باید به عواقب آن فکر کنند و برای مواجهه با آن تصمیم بگیرند یا بهانهای است برای برگزاری اجلاسها و گردهماییهای مدیران و دولتها.
از سال ١٨٨٠ تا همین دو ماه پیش، میانگین دمای زمین ٠,٩٥ افزایش یافته است. این میزان افزایش، شامل دمای سطح اقیانوسها نیز میشود. دقت کنیم که میانگین دما افزایش یافته است؛ بنابراین، افزایش دمای سطح خشکی و همچنین مناطق قطبی شامل یخهای قطب شمال و بخشی از مناطق قطب جنوب، بیشتر از این مقدار است. یک درجه ممکن است از نظر بسیاری از مردم ناچیز به نظر برسد؛ اما واقعیت این است که این افزایش یکدرجهای میانگین، سبب شروع آبشدن یخهای قطبی و بالاآمدن سطح اقیانوسها شده است.
بسیاری از دانشمندان علت این افزایش دما را انتشار گازهای گلخانهای میدانند که با ظهور تکنولوژی و ورود آن به زندگی انسانها و همزمان با انقلاب صنعتی، افزایش یافته است. این گازها در جو، همچون پتو برای زمین عمل کرده و با جذب بیشتر تابش خورشید، سبب گرمشدن زمین میشوند. چنانچه روند انتشار گازهای گلخانهای با همین سرعت ادامه یابد، پیشبینی میشود میانگین دمای زمین میتواند تا ٤,٤٨ درجه سانتیگراد افزایش یابد که در این صورت، با افزایش ناآرامیهای سیاسی-اجتماعی، پدیده مهاجرتهای وسیع و پناهندگیهای ناشی از تغییر اقلیم، منقرضشدن بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی، کمبود غذا و بهطور کلی غیرقابل سکونتشدن بسیاری از مناطق زمین مواجه خواهیم شد. گرمشدن زمین سبب میشود اقلیم در مقیاس جهانی و منطقهای تغییر کند.
پژوهشهای فراوانی در بسیاری از مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی دنیا روی ساخت مدلهای پیشبینی این تغییرات در مقیاسهای مختلف در حال انجام است. بسیاری از مردم دنیا، در دهه اخیر تغییر چشمگیر اقلیم را مشاهده و تجربه کردهاند. مواجهه با بارشها و طوفانهای باشدت بیشتر، افزایش تعداد و همچنین شدت سیلها، افزایش مدت زمان و شدت خشکسالیها و افزایش سرعت بیابانزایی در بعضی مناطق، مسائلی است که ساکنان زمین بیشتر از گذشته با آن مواجه هستند و باید منتظر وقوع بیشتر آنها در آینده باشند.
ازهمینرو، در دو دهه اخیر تلاشهای بسیاری در سطح بینالمللی صورت گرفته است تا دولتهای همه کشورهای دنیا، بهطور یکپارچه و هماهنگ، به یک توافق جامع و الزامآور برای کاهش گازهای گلخانهای دست پیدا کنند. این امر با توجه به تفاوتهای موقعیت کشورها و اولویتهای آنها، ساده نیست و به همین دلیل است که با وجود مثبتبودن نشستها و مذاکرات، هنوز هیچ توافق جدی و الزامآوری صورت
نگرفته است.
منبع:شرق