رفتار طبیعت، رفتار ما
باید در نظر داشت پدیدههایی مثل سیل، زلزله، خشکسالی، آتشسوزی جنگلها و مواردی مانند آن جزء دینامیک طبیعت است و همیشه هم وجود داشته. یکی از مهمترین تلاشهای بشر در دورانهای گذشته نیز شناخت مکانیسم این پدیدههای طبیعی بود تا بتواند برای مثال درک کند که مکانیسم هیدرولیک آبهای سطحی به چه شکلی است یا در چه شرایطی، دبی پایهای دارد و در چه شرایطی طغیانی است. درباره زلزله هم تلاش میکند به پاسخ پرسشهای مشابه دست پیدا کند. امروزه چون هنوز دانش بشر کم است، تمام اطلاعات و دستاوردهای ما با عدم قطعیت همراه است به همین دلیل، این اطلاعات و دادهها به شکل آماری ارائه میشود. از آنجا که علم بشر هنوز کامل نیست و اطلاعات ما عدم قطعیت دارد، بشر برای آنکه بتواند در زندگی روزمره و برنامهریزی برای آینده، به طرز مفیدی از این اطلاعات استفاده کند، آنها را در قالب احتمالات بیان میکند. بنابراین وقوع رفتارهای طبیعت یا دینامیک پدیدههای طبیعت، کاملا منظم است، اما چون دانشمان کامل نیست، به زبان آمار و احتمالات درباره این پدیدهها صحبت میکنیم.
یکی از مهمترین موضوعاتی که برای ما آزاردهنده است، آسیبپذیری ما در برابر فعالیتها و دینامیک طبیعت است. بشر در دورههای مختلف، برابر این پدیدهها رفتارهای متفاوتی داشت. پیش از ظهور تکنولوژی و دوره مدرنیزاسیون، بشر سعی میکرد خود را با این رویدادها سازگار کند. با بهرهمندشدن بشر از علم و دانش و ظهور فناوریهای جدید و آغاز مدرنیزاسیون، نوعی کمخردی بر دنیا حاکم شد به این معنی که بشر گمان کرد میتواند طبیعت را مسخر کند و میتواند حاکم بر پدیدهها و دینامیک طبیعت شود و طبیعت و اجزا و رفتارهای آن را تحت تسلط خود درآورد. البته دانشمندان در کشورهای توسعهیافته سریع دریافتند که این توهمی بیش نیست. به همین دلیل پس از نهضت اعتراضی پستمدرنیسم، وارد دوره خردورزی شدند که توسعه پایدار را به ارمغان آورد. بشر در این دوره دریافت که باید رفتار دینامیک طبیعت را بشناسد و خود را با آن سازگار کند، اما کشورهای توسعهنیافته یا درحالتوسعه هنوز در ادبیات دوره مدرنیزاسیون دستوپا میزنند. آنچه که ما را آسیبپذیر کرده این است که توسعه ما در تقابل با دینامیک طبیعت است و با آن سازگار نیست. آنچه که ما در علم مخاطرات طبیعی میدانیم، بیان میکند که ریسک یک مخاطره حاصل ضرب دو عامل است: یکی احتمال وقوع آن پدیده و دیگری آسیبپذیری جامعه یا انسان در برابر این رویداد.
درباره احتمال وقوع این حوادث گفتیم چون عدم قطعیت داریم، آن را با احتمال وقوع بیان میکنیم. البته در آینده که دانش بشر رشد میکند، این ضعف تا حدودی برطرف میشود. در آینده (که ممکن است دور و مثلا در چند قرن آینده باشد)، این ریسک و عدم قطعیت حذف میشود، اما در هر صورت اطلاعات ما هماکنون با عدم قطعیت همراه است و ما به زبان آمار و احتمالات صحبت میکنیم، اما موضوع دیگری که برای ما ناخوشایند است و ما را آزار میدهد، موضوع آسیبپذیری ما در برابر این مخاطرات طبیعی است. این آسیبپذیری را خود ما و به دلیل نوع توسعه خودمان پدید آوردهایم زیرا نوع توسعه ما در تقابل با طبیعت و پدیدههای آن است.
به بیان دیگر آسیبپذیری ما تا حدودی به دلیل نوع رفتار ما در مقابل پدیدههای طبیعت است زیرا رودخانهها رفتار طبیعی خود را دارند و طغیانهای آنها هم رفتار منظمی است. پس مشکل از رودخانهها یا رفتارهای طبیعت نیست، بلکه مشکل از خود ماست. ما دورههای خشکسالی و ترسالی مشخص و معینی داریم. ما سالهای کمآبی داشتیم که در نهایت به خشکسالی بحرانی سال ٨٥ رسیدیم. ما خودمان کمحافظه هستیم و درعینحال بانک اطلاعاتی جامع و کاملی نداریم و از طرف دیگر کانونهای متمرکزی برای مطالعه جغرافیای سرزمین خود نداریم و بههمیندلیل بهراحتی بسیاری از پدیدهها را فراموش میکنیم. زمانی که در دورههای خشکسالی بودیم، فراموش کردیم که قرار است این سرزمین دوباره به دورههای ترسالی برگردد و سیلابهای بحرانی آن دوباره شروع شود، به همین دلیل شروع کردیم در سیلاب دشتها و پهنههای سیلگیر ساختوساز کردیم. با این توجیه که مثلا اینجا خشکهرود است، در این مناطق ساختوساز کردیم.
با این استدلال که پنج سال یا هفت سال است که در اینجا سیلی نیامده، در این مناطق ساختوساز کردیم (گویا ذهن بشر بیش از پنج سال یا هفت سال را به خاطر نمیآورد!). آن چیزی را که ما در گوشهگوشه کشور خود شاهد هستیم، موضوع آسیبپذیری کشور ما در برابر طبیعت است، دلیل اصلی این آسیبپذیریها نیز نوع فعالیتها و رفتارهای ماست. دلیل اصلی این آسیبپذیریها این است که نوع توسعه ما در تقابل با طبیعت قرار دارد. کشورهای توسعهیافته امروزه به فکر توسعه پایدار هستند. آنها در دوره مدرنیزاسیون، توسعه خود را در تقابل با طبیعت انجام داده بودند و در نتیجه بقای آنها تهدید شده بود، اما امروزه هزینه و همه آن رفتارهای اشتباه را اصلاح میکنند. دلیل اینکه ما توسعهنیافته یا درحالتوسعه هستیم، این است که نوع توسعه ما هماهنگ با طبیعت و رفتارهای آن نیست. در نظر داشته باشید که چندی پیش سیلی در رودخانه کن جاری شد که ١٧ شهروند تهرانی را به کام مرگ برد (البته آمار غیررسمی شاید از این هم بیشتر باشد).
در نظر داشته باشید تهران که پایتخت کشور است و همه انواع مظاهر تکنولوژی در آن وجود دارد، اما کماکان نتوانسته رفتارهای جغرافیای این منطقه را درک کند و در نتیجه توسعهاش بهگونهای است که از سیلابهای کوتاهمدت هم آسیب میبیند. مشابه چنین رفتارهای طبیعت را ما سال گذشته در کرمان و خراسان و امسال در آذربایجان شاهد بودیم. به بیان دیگر میتوان گفت طبیعت رفتار خود را عوض نکرده است، بلکه سیکل دینامیک خود را طی میکند، برخی سالها خشکسالی روی میدهد، برخی سالها پرآبی و برخی سالها هم سیلاب جاری میشود، اما ما هنوز نتوانستهایم این رفتارهای طبیعت را بهدرستی بشناسیم و برای مواجهه با آنها آماده شویم.
منبع:شرق