با هشدار درست و بهموقع میتوان تلفات را کاهش داد
چندسالی است که وضعیت بارندگیها و جاریشدن سیل، مشکلات بسیاری را برای هموطنان ما در بسیاری از مناطق کشور پدید آورده است که آخرین مورد آن، وقوع سیل در آذربایجان و کردستان بود که متأسفانه، باعث جانباختن تعدادی از هموطنان ما شد. وقوع این حوادث این پرسش را پدید آورده است که آیا این وقایع طبیعی است یا غیرطبیعی؟ آیا بشر در پدیدآمدنش نقشی داشته است؟ آیا در آینده نیز چنین حوادثی روی میدهد؟ آیا میتوان با اتخاذ راهکارهایی از تعداد تلفات این حادثه کاست؟ به همین مناسبت با دکتر «مهدی جمالی»، دکترای فیزیک و فوقدکترای علوم جو از ژاپن، گفتوگو کردیم. وی درحالحاضر عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست (وابسته به سازمان محیط زیست) و دبیرکل انجمن هواشناسی ایران است. او میگوید ما نمیتوانیم جلو چنین حادثههایی را بگیریم، اما میتوانیم آثار مخرب حادثه را کم کنیم تا تعداد کشتههای ما در حوادث کم شود. شرط کاهش تلفات هم این است که بتوانیم بهموقع و درست هشدار دهیم.
چه ارتباطی بین تغییر اقلیم و پدیدههای طبیعی وجود دارد؟
بررسی ارتباط بین تغییر اقلیم و پدیدههای طبیعی مثل سیل، کار بسیار دشواری است چون ما همیشه شاهد سیلاب بودهایم و این پدیده قبلا هم وجود داشت. میتوان گفت تغییر اقلیم باعث افزایش فرکانس یا افزایش شدت این پدیدهها شده است. با توجه به اینکه چنین پدیدههای طبیعیای همیشه روی میدهد، میتوان پرسید چرا ما نمیتوانیم یک پدیده طبیعی را مدیریت و بهموقع دربارهاش کار کنیم تا به یک مخاطره یا بلیه تبدیل نشود. این موضوع منحصر به سیل هم نیست، بلکه پدیدههای دیگری مانند خشکسالی، یخبندان، برف و کولاک، گردوغبار هم وجود دارد. ما باید در زمینه پیشآگاهی جامعه برای مقابله با این پدیدهها فعالیت کنیم.
پس برای آنکه بهتر وارد این بحث شویم ابتدا درباره تغییر اقلیم برای ما توضیح دهید.
در ادبیات هواشناسی و اقلیمشناسی چند اصطلاح وجود دارد که بهتر است با معنای آنها آشنا شویم. یکی از این اصطلاحات «وضع هوا» (weather) است. این اصطلاح یعنی «وضعیت جوی در کوتاهمدت در زمان و مکان مشخص». از طرف دیگر متوسط بلندمدت وضعیت جوی «آبوهوا» یا «اقلیم» (climate) نام دارد؛ برای مثال متوسط بارش در یک منطقه، اقلیم آن منطقه نام دارد که ممکن است گرم، سرد، مرطوب یا خشک باشد.
چگونه میتوان از خطر این حوادث در امان بود؟
پدیدههای جوی مانند برف، باران و توفان در هر منطقهای وضعیت متوسطی دارند. اگر این مقدارها از وضعیت متوسط خود خارج شود، اصطلاحا میگویند که این پدیده حدی شده است؛ یعنی کمکم دارد به یک وضعیت بحرانی تبدیل میشود. البته رخداد این پدیده بهتنهایی کفایت نمیکند که یک بحران پدید آید، بلکه باید ببینیم که چقدر از سرمایههای جانی و مالی در خطر است و آیا این سرمایههای جانی و مالی آسیبپذیر هستند یا نه. پس جمع این سه پدیده، یعنی رخداد آن پدیده حدی، سرمایههای جانی و مالی درمعرضخطر و میزان آسیبپذیری این سرمایهها، نشاندهنده ریسک مخاطره است. برای مثال اگر در کویر سیل بیاید، اصلا مهم نیست چون در آنجا سرمایههای جانی و مالی در خطر نیست. اگر در منطقهای که سد دارد، سیل بیاید باز هم مهم نیست چون میتوان آب را کنترل کرد و در نتیجه سرمایههای جانی و مالی در خطر نیستند و در نتیجه آسیبپذیریشان کم شده است، ولی در جایی مثل آذرشهر و عجبشیر، سیل میآید و مردم در معرض خطرند و از طرف دیگر، هیچگونه سیستم کنترلی هم وجود ندارد. علاوهبراین، هیچگونه سامانه هشدار بهموقع هم نداریم که وقوع خطر را به مردم اطلاع دهد. پس خلاصه آنکه یا باید جامعه ما در برابر این پدیدهها و مخاطرات مقاوم باشد یا باید آنها را از خطر دور کنیم. در سیستم مدیریت یک بلیه، دو نوع مدیریت داریم؛ یکی مدیریت بحران است که بعد از حادثه فعال میشود؛ برای مثال، حادثهای مانند زلزله روی میدهد که بعد از حادثه به دنبال امداد و نجات و موارد مانند این هستیم. در مقابل این مدیریت بحران، مدیریت ریسک یا مدیریت کاهش خطرپذیری را هم داریم. در مدیریت کاهش خطرپذیری، قبل از اینکه حادثه رخ دهد، دستبهکار میشویم. سیستمهای پایش، هشدار، پیشآگاهی، آموزش، ظرفیتسازی و مواردی مانند آن را در جامعه فعال میکنیم تا پیش از آنکه حادثهای روی دهد، بتوانیم هشدار دهیم. در این حالت مردم پیش از بروز حادثه، از آن حادثه باخبر میشوند و هم اینکه میدانند در برابر چنین حادثهای چگونه باید عمل کرد. مقاومسازی ساختمانها در برابر زلزله یکی از این موارد است. ما اگر پیشبینی دقیقی درباره مکان رخداد سیل ارائه دهیم، مطمئنا مردم آنقدر هوشمند هستند که خودشان را در معرض سیل قرار ندهند، ولی باید در نظر داشته باشیم که برای مؤثربودن این راهکار، باید پیشبینیهای ما حتیالمقدور دقیق باشد. برای مثال دقت آن باید در حد محدوده شهرستان باشد. برای مثال باید اعلام کرد که شهرستان عجبشیر بعدازظهر جمعه در معرض خطر سیلاب قرار دارد، ولی پیشبینیهای کلی چندان مفید نیست؛ برای مثال اگر اعلام کنیم از شمالغرب کشور تا دامنههای مرکزی البرز، در معرض خطر قرار دارد، چندان دقیق نیست و معلوم نیست کجا یا چه کسانی در معرض خطر هستند و برای مقابله با این خطر چه باید بکنند. پس ما موضوعی داریم به نام مدیریت ریسک یا مدیریت خطرپذیری که این مدیریت خطرپذیری مبتنیبر سامانههای هشدار است. ما در حوزه جو و اقلیم، بیش از ٣٩ پدیده حدی را داریم که ممکن است تبدیل به مخاطره یا بلیه شود.
دانشمندان چگونه دریافتند که اقلیم تغییر کرده و گرمایش جهانی روی داده است؟
اقلیم به معنای متوسط وضعیت جوی در بلندمدت است که این بلندمدت به معنای دورههای ٣٠ ساله است. رفتار اقلیم در یک منطقه معمولا ثابت نیست و نوسان دارد؛ برای مثال، هرسال ٢٥ فروردین هوا آفتابی نیست، یک سال ممکن است ابری باشد، یک سال ممکن است بارانی باشد، یک سال هم ممکن است آفتابی باشد. به همین دلیل متوسط این مقدارها بیان میشود، اما وقتی که به روند تغییرات دما و بارش مناطق مختلف در کره زمین نگاه میکنیم، میبینیم که در ٥٠ سال اخیر یک روند افزایشی را طی کرده است. این موضوع با نوسانهای اقلیمی متفاوت است و به آن تغییر اقلیم (climate change) گفته میشود. تفاوت اصلی نوسانهای اقلیمی با تغییر اقلیم در این است که نوسانهای اقلیم بازگشتپذیر است، اما تغییر اقلیم بازگشتپذیر نیست. نوسان اقلیم میگوید یک روز مشخص مثلا ٣٠ بهمن، یک سال گرم و یک سال دیگر سرد است یا یک سال زودتر برف میبارد و یک سال دیرتر.
در صحبتهای خود به متوسط دما در ٥٠ سال گذشته اشاره کردید. آیا ما آمار دقیقی از وضعیت دما و بارندگی در کشور در سالهای گذشته داریم؟
ما آمار ٦٥ سال گذشته حدود ١٠ ایستگاه را در اختیار داریم. ٤٠ ایستگاه ما هم آمار حدود ٤٥ سال را دارند. حدود ٤٠٠ ایستگاه هم آمار ٣٥ سال را داریم. با توجه به اینکه این ایستگاهها در طول زمان تأسیس شدهاند، سابقه آنها با هم برابر نیست. اولین ایستگاههای ما در سال ١٩٥١ میلادی تأسیس شده است. آمار ما در مقایسه با بسیاری از کشورها، چندان ضعیف نیست، البته در مقایسه با برخی از کشورهای اروپایی که آمار ٢٥٠ سال گذشته را دارند، آمار ما چندان هم کامل نیست.
در مورد تغییر اقلیم برخی میگویند این موضوع منطقهای و مربوط به ماست، پس ما باید رویکردمان را در برابر طبیعت تغییر دهیم. برخی هم میگویند تغییر اقلیم موضوعی جهانی است و ربطی به یک منطقه کوچک ندارد؛ یعنی ما نه در بهوجودآمدنش مقصر هستیم و نه میتوانیم راهحلی برای آن پیدا کنیم. نظر شما چیست؟
هیچکدام از این دو نظر را نمیتوان تأیید کرد. اولا بسیاری از موضوعات مانند شیوه بهرهبرداری از جنگل یا کشاورزی مستقیما به تغییر اقلیم ربطی ندارند. آن چیزی که مستقیما موجب تغییر اقلیم شده است، انتشار گازهای گلخانهای است. بعد از آن، کاهش پوشش جنگلی (که میتواند گاز کربندیاکسید را جذب کند) نیز میتواند مؤثر باشد، ولی عامل اصلی توسعه بیرویه صنعتی است، اما از آنطرف، اینکه گفته میشود ما در پدیدآمدن این وضعیت نقشی نداریم، ادعای درستی نیست و ما در پدیدآمدن این وضعیت نقش داریم. موضوع تغییر اقلیم و گرمایش جهانی، موضوعی جهانی و همگانی است و همه مردم جهان و همه کشورها در پدیدآمدن آن نقش دارند. همه ما در پدیدآمدن این وضعیت نقش داریم و هم در کنترل آن و هم در کاهش اثرات آن میتوانیم نقش داشته باشیم. درعینحال باید به این نکته هم توجه کنیم که تغییر اقلیم پدیدهای نیست که یکشبه رخ داده باشد، بلکه نتیجه فعالیتهای ٢٠٠ سال اخیر انسان است که در ٣٠ تا ٤٠ سال اخیر، اثرات آن گستردهتر و قابل مشاهده شده است. پس حتی اگر همین امروز کل دنیا برای کاهش گازهای گلخانهای تصمیم بگیرد و برای مثال نیروگاههای با سوخت فسیلی را ببندد، وضعیت ما یکشبه به وضعیت ٤٠ سال پیش برنمیگردد، بلکه تغییر شرایط زمانبر است. ما باید اقلیم و تغییر اقلیم را خوب بشناسیم و خودمان را با وضعیت تغییر اقلیم سازگار کنیم. امروزه استراتژی جهانی این است. امروزه میگویند شرایط و وضعیت را بشناس و از یک طرف آثار سوء آن را کم کن و از طرف دیگر خودت را با وضعیت جدید سازگار کن. این راهکارها هم بدون داشتن اطلاعات دقیق امکانپذیر نیست؛ برای مثال باید بدانیم کشاورزی دیم ما نسبت به ٤٠ سال پیش، ١٥ روز جابهجا شده است؛ یعنی کاشت باید ١٥ روز دیرتر شروع شود. چنین عدد و رقمهایی به محاسبه و مدلسازی نیاز دارد.
چگونه میتوان از شدت تلفات چنین حادثههایی کم کرد؟
چه مبحث مخاطرات طبیعی را به طور خاص در نظر بگیریم و چه مبحث تغییر اقلیم را بر افزایش شدت و فرکانس این مخاطرات بررسی کنیم، نکته کلیدی و مهم این است که با استفاده از فناوریهای پیشرفته و روز دنیا میتوانیم سامانههای پایش و هشدار مؤثر و کارآمدی را ایجاد کنیم. هماکنون کشور ما در این زمینه، امکانات کافی در اختیار ندارد. در نظر داشته باشید هرچند که ما ماهواره اختصاصی نداریم، اما میتوانیم از اطلاعات و دادههای ماهوارههای کشورهای دیگر استفاده کنیم. ما باید مدلهای عددی بومی را توسعه دهیم، سیستمهای محاسباتی فوقسریع را گسترش دهیم و باید سامانههای هشدار دقیق و نقطهای را گسترش دهیم. ما هماکنون در کشورمان با این کمبودها روبهرو هستیم. پس لازم است سازمانهای مسئول همکاری کنند تا ما هم به این تکنولوژیها در کشور دست پیدا کنیم و بتوانیم از آنها استفاده کنیم. ما نمیتوانیم جلو حادثه را بگیریم، اما میتوانیم آثار مخرب حادثه را کم کنیم تا تعداد کشتههای ما در حوادث کم شود. شرط کاهش تلفات هم این است که بتوانیم بهموقع و درست هشدار دهیم.
منبع:شرق