احیای تالابها، راه مقابله با ریزگردها
ریزگردها و آلودگی هوا در خوزستان چند سالی است از سطح منطقهای فراتر رفته و به چالشی ملی تبدیل شده است؛ چالشی که نهتنها محیطزیست بلکه تمامی جنبههای زندگی در خوزستان را تحتتأثیر قرار داده است. افزایش مهاجرت از خوزستان، افزایش ابتلا به بیمارهای تنفسی و سرطان، رشد بیکاری و... چند عامل مهمی بوده که در سالهای اخیر، نگاهها را به سمت خوزستان معطوف کرده است. هیأتدولت، طرح کوتاهمدت و بلندمدت تثبیت کانونهای گردوغبار در خوزستان را هفته گذشته، در نخستین هفته کاری سال 96 تصویب کرد. این مصوبه درپی طوفان شدید گردوغبار در بهمن سال 95 طرح شد؛ طوفانی که با سرعت 60 متر بر ثانیه و آلودگی بیش از 66 برابر حد مجاز، شرایط این استان را بحرانی و اهواز و 11 شهر را چند روز فلج کرد و تأسیسات برق و آب و پنج نیروگاه خوزستان را از کار انداخت. براساس مطالعات، حدود 600 هزار هکتار از زمینهای خوزستان، کانون گردوغبار اعلام شدهاند که 350 هزار هکتار از آنها بحرانی است. کارشناسان براینباورند که 400 تا 700 هزار هکتار از زمینهای این استان نیز فقط یک گام با بیابانیشدن فاصله دارند؛ به این معنی که حالا علاوهبر ماسهزارها، تالابها، زمینهای کشاورزی و مراتعی که در سالهای اخیر تشنه ماندهاند نیز حالا محل خیزش طوفانهای گردوخاک هستند.
کانونهای بحرانآفرین
عضو هیأتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز معتقد است: همه 350 هزار هکتار کانون داخلی گردوغبار در خوزستان به یک اندازه میتواند مشکلساز باشد. احمد لندی در میزگرد ایرنا اظهار کرد: 30 تا 40 هزار هکتار از کانونهای داخلی در خوزستان فوقبحرانی اعلام شده که من موافق این مسئله نیستم و معتقدم باید آن را اولویت نخست نامید زیرا همه 350 هزار هکتار کانون داخلی خوزستان، فعال است و بسته به جهت وزش باد همه به یک نسبت میتواند مشکلساز باشد اما از آنجا که نقشههای هواشناسی نشان داد منشأ گردوغبار اخیر حدود 30 هزار هکتار بوده، برهمیناساس اولویت نخست به مهار این کانونها داده شده است. او یکی از دلایل وقوع پدیده گردوغبار را نبود چسبندگی در ذرات خاک دانست و گفت: کاهش بارندگی به دلیل تغییر اقلیم و سوءمدیریت منابع آب، دو دلیل عمده هستند که با کاهش رطوبت خاک، باعث ایجاد گردوغبار میشوند. لندی تصریح کرد: اجرای طرحهای انتقال آب بینحوضهای، تأمیننشدن حقابه تالابها و احداث تأسیسات در مسیر سیلابها باعث شده برخی مناطق خوزستان حالت طبیعی خود را از دست بدهند؛ بهطور مثال مراتع خوزستان در این مناطق که کمتراکم یا با تراکم متوسط هستند بهدنبال خشکسالی و چرای دام بیش از حد، پوشش معمول خود را از دست داده و بهطور کامل در معرض فرسایش بادی قرار گرفته که با جریانات مختلف باد فعال شود. او در ادامه گفت: در اهواز، بیشتر در ماه بهمن بادهای جنوب و جنوبشرق غالب است که گردوغبار ناشی از آن، شهرهای بزرگ ازجمله اهواز را در برمیگیرد و در مواقعی که وزش باد شمال غربی و جنوبغربی باشد کانونهای اطراف هورالعظیم فعال میشود. عضو گروه خاکشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به فعالشدن کانونهای داخلی گردوغبار در خوزستان در سالهای اخیر اظهار کرد: در درازمدت، کانونهای داخلی حدود 15 درصد گردوغبارهای خوزستان را به خود اختصاص داده اما در سالهای اخیر 35 درصد از گردوغبارها ناشی از کانونهای داخلی است که آزاردهنده هستند. او تأکید کرد: کانونهای خارجی عوامل مختلف دارند ازجمله مهمترین آنها ساخت سدهای بزرگ در ترکیه است که سوریه و عراق را دچار خشکسالی کرده و باعث شده کانونهای زیادی در این دو کشور فعال شود که ریزگردهای آن تا استانهای مرکز کشورمان را نیز تحتتأثیر قرار میدهد.
لزوم انجام تحقیقات تکمیلی
این عضو گروه خاکشناسی دانشگاه شهید چمران همچنین با بیان اینکه کانونهای گردوغبار مرتب در حال تغییر هستند، تصریح کرد: این کانونها باید بهصورت مستمر پایش شوند؛ هماکنون مطالعات کافی درباره کانونهای جدید گردوغبار که سیلتی (نوعی از خاکهای ریزدانه) خاکی هستند، وجود ندارد و تاکنون بیشتر مطالعات درباره کانونهای شن و ماسهای بوده؛ بنابراین تحقیقات جدید نیز دراینباره نیاز است. لندی مقابله با گردوغبار را خواسته بحق مردم خوزستان دانست و تصریح کرد: عملیات مقابله با گردوغبار و بازگشت و احیای پوشش گیاهی به منطقه، یک کار زمانبر و طولانیمدت است و نباید با یک بارندگی، این عملیات متوقف شود. او در ادامه گفت: مردم خوزستان باید روی این خواسته تأکید کنند که طرح مقابله با گردوغبار باید ادامهدار، پیوسته و علمی باشد و رویکرد به آن مقطعی و هیجانی نباشد.
طبیعت خوزستان دیگر طاقت ندارد
مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان نیز گفت: براساس مطالعات اخیر، 50 عامل در ایجاد کانونهای ریزگرد در اطراف اهواز نقش دارند. احمدرضا لاهیجانزاده با اشاره به مفهوم «تابآوری در طبیعت» یا «توان تحمل طبیعت» در مقابل تغییرات توضیح داد: طبیعت تا حدی میتواند خود را با تغییرات وفق دهد اما اگر تغییرات بیش از آن باشد، واکنشهای غیرقابل پیشبینی و خسارت گسترده درپی خواهد داشت که در خوزستان اکنون با چنین مسئلهای روبهرو هستیم. او نهالکاری را یکی از راههای افزایش توان تابآوری طبیعت دانست و گفت: با نهالکاری میتوانیم مقداری از رطوبت منطقه را بازگردانیم، اگرچه اثرگذاری آن پنج سال بعد مشخص میشود. لاهیجانزاده با اشاره به مطالعات شناسایی کانونهای گردوغبار اضافه کرد: براساس این مطالعات در 20 سال گذشته، 70 بند در محدوده آغاجاری، امیدیه و هفتکل احداث شده که این بندها جلوی سیلابهای فصلی که در سالهای دور دشت غیزانیه را میپوشاند، میگیرد. او تأکید کرد: به عبارت دیگر حداقل 20 سال از سرازیرشدن سیلاب به این منطقه جلوگیری شده که این مسئله اگرچه در کوتاهمدت مانع وقوع سیلاب در منطقه شده اما حالا معلوم شده که اثرات بندها در درازمدت باعث شکلگیری کانونهای گردوغبار شده است. لاهیجانزاده تصریح کرد: البته خشکسالی، کاهش آورد رودخانهها، انتقال آب از سرشاخهها، سدسازی بیش از ظرفیت رودخانهها و چرای بیرویه دام در بهوجودآمدن این مشکل، نقش اساسی داشتهاند.
اولویت نخست، آبگیری تالابها
مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان تأکید کرد: راهکار نخست ما این است که آبگیری تالابهای خوزستان، در اولویت نخست قرار گیرد. او در ادامه گفت: اگر تالاب شادگان و هورالعظیم به اندازه طبیعی آب داشته باشند، علاوهبراینکه کانونهای گردوغبار از بین میروند، رطوبت ناشی از آن هشت ماه از سال منطقه را دربرمیگیرد و این مسئله باعث کاهش گردوغبار دراینمدت میشود.
لاهیجانزاده نسبت به کاهش شدید رطوبت منطقه در 30 سال گذشته هشدار داد و گفت: بررسی ایستگاه هواشناسی بستان در غرب خوزستان از سالهای 60 تا 90 نشان میدهد که میزان رطوبت در این ایستگاه 50 درصد کاهش داشته که حاصل این کاهش رطوبت در درازمدت ازدسترفتن رطوبت خاک است. او اظهار کرد: با کاهش آبهای زیرزمینی زمین به صورت نمکزار درمیآید و این مسئله، نهالکاری را با مشکل روبهرو میکند.
هورهای فراموششده
معاون فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری خوزستان نیز متروکهشدن زمینهای کشاورزی و خشکشدن هورهای محلی را از عوامل ایجاد کانونهای گردوغبار در شرق و جنوبشرق خوزستان دانست. عبدالرضا دانایی با تأکید بر احیای هورهای محلی گفت: «هور شریفیه» و هورهای «منصوریات» و «خویسه» در پاییندست آن، «هور الشرایع» در ماهشهر، هور امیدیه و هور هندیجان، هورهای محلی (تالابها) با وسعت بیش از صد هزار هکتار هستند که اکنون خشک شده و به کانون گردوغبار تبدیل شدهاند. او تصریح کرد: در فاصله
15 تا 20 سال پیش سدسازی در بالادست عاملی شده که این هورها آبگیری نشوند و درواقع با دست خودمان باعث ایجاد کانونهای گردوغبار شدیم. به گفته او، بهطور مشخص «هور شریفیه» در جنوب اهواز، پیشازاین از طغیان رودخانه جراحی آبگیری و گونههای گیاهی یکساله، چندساله و دائمی ایجاد میشد که خاک منطقه را تثبیت میکرد. دانایی، سوءمدیریت منابع آب و خشکسالی و کاهش بارندگی را در این منطقه از عوامل تبدیلشدن آن به کانون ریزگرد عنوان کرد و گفت: سیلابهای نهر کوپال و نهر مالح، در گذشته این زمینها را میپوشاند اما ایجاد جادهها و خطوط لوله نفت و گاز باعث ایجاد موانعی در مسیر پخش سیلاب و تخریب سرزمین شده است. دانایی تأکید کرد: محرومیت روستاهای اطراف از گاز نیز «بوتهکنی» را رواج و تخریب پوشش گیاهی را تشدید کرده است. او همچنین تأثیر بندهای احداثی اداره کل منابع طبیعی را در ایجاد کانونهای گردوغبار رد کرد و گفت: این بندها که با ارتفاع دو تا 10 متر در بالادست شهرها، روستاها و زمینهای کشاورزی ساخته میشوند، به صورتی طراحی شدهاند که حجم زیادی از آب را ذخیره کرده و بهتدریج رها میکنند که این مسئله مانع جاریشدن سیلاب و موجب تغذیه سفرههای آب زیرزمینی در سالهای پربارش میشوند اما در سالهای کمبارش، آبی در پشت آنها جمع نمیشود.
طرح 10 ساله
دانایی با تشریح برنامههای مقابله با گردوغبار گفت: براساس اولویتبندی کانونها، دولت از پارسال، وزارت جهاد کشاورزی را مکلف به پیگیری فوری این مسئله کرد، بهطوریکه وزیر در طول یک هفته، سه نوبت به خوزستان سفر و گزارشهای روزانه دریافت میکرد و معاونان او نیز تا مدتی در خوزستان ماندگار شدند؛ درهمینراستا بخشنده، معاون وزیر جهاد کشاورزی بهعنوان مسئول طرح، مؤسسه جهاد نصر بهعنوان مجری طرحهای آب و خاک و مطیعی، مدیرکل منابع طبیعی خوزستان بهعنوان مسئول طرحهای بیولوژیک و کاشت نهال معرفی شدند. او با بیان اینکه برای نهالکاری در کانون بحرانی (کانونهای 3 و 4) برنامه
10 ساله پیشبینی شده است، اظهار کرد: این برنامه شامل عملیات بیولوژیک (نهالکاری) و پخش سیلاب بهصورت مصنوعی در هورهای محلی است. دانایی تأکید کرد: برای سال 95، نهالکاری در پنج هزار و 300 هکتار در جنوبشرق اهواز (در شهرستانهای اهواز و کارون) پیشبینی شده که با توجه به پایان فصل نهالکاری تا پایان فروردین باید به اجرا درآید. او در ادامه گفت: نهالکاری در 10 هزار هکتار از عرصه فوقبحرانی خوزستان، برای سال 96 برنامهریزی شده است. دانایی تصریح کرد: عملیات بیابانزدایی در مجاورت این کانونها، در ماسهزارهای روستاهای ابوهاون و نگازه در شهرستان باوی نیز از سال 94 آغاز شده است. او بیان کرد: عملیات سازهای برای ساختن «هلالیهای آبگیر» یا «گورآب» بهمنظور استحصال آب در این کانونهای گردوغبار همچنین حفاظت و قُرق عرصهها نیز از دیگر برنامههاست. دانایی افزود: پیشبینی شده که 10میلیارد ریال برای خرید علوفه دامهای روستاییان منطقه (دامهای مجاز) پرداخت شود تا بتوان برخی از مناطق را قُرق کرد. او اظهار کرد: برای سال 96 مالچپاشی در صد هزار هکتار از عرصهها نیز پیشبینی شده که دراینراستا هرکدام از مالچهای غیرنفتی که در آزمایشها عملکرد مثبتی نشان دهد، از آن استفاده میشود.
دانایی افزود: هماکنون تعدادی از شرکتهای تجاری و بازاریاب، پیشنهاداتی درباره انواع مالچ غیرنفتی مطرح کردهاند که قرار شد این نمونهها در کمیتهای متشکل از اداره کل حفاظت محیطزیست، مرکز تحقیقات کشاورزی و دانشگاه شهید چمران اهواز بررسی شود. او در ادامه گفت: یکی از برنامهها همزمان با اجرای طرح نهالکاری، پخش آب در کانونهای ریزگرد است که با هماهنگی سازمان آب و برق خوزستان، به حجم یک مترمکعببرثانیه آب از کانال موسوم به «کوت امیر» در جنوبشرق اهواز برای این دو طرح اختصاص یافته است؛ البته این سهمیه آب موقتی بوده و باید برای تأمین آب فکر اساسی شود؛ همچنین از کانال پرورش ماهی آزادگان، برداشت 20 مترمکعب برثانیه نیز اختصاص یافته است.
نیمقرن با «کهور»
معاون منابع طبیعی خوزستان با بیان اینکه کمبود نهال، یکی دیگر از مشکلات این طرح بوده، اظهار کرد: برای مرحله نخست طرح با وسعت پنج هزار و 300 هکتار، 1,5 میلیون اصله نهال نیاز است که باوجود پیشبینینشدن این طرح، قرار شد بخشی از نهالها از دیگر استانها وارد شود.
او با اشاره به مشکلات نهالکاری در خوزستان گفت: کاشت نهال در برخی از استانهای پربارش آسان است اما در مناطق بیابانی خوزستان به دلیل مشکلاتی که در تأمین آب وجود دارد، با دشواریهایی همراه است، بهطوریکه یکی از چالشهای ما در خوزستان نگهداری و تأمین آب نهالکاریهاست و باید برای آن چارهاندیشی شود. دانایی درباره انتقاداتی که درباره کاشت گونه «کهور پاکستانی» مطرح شده نیز توضیح داد: در نهالکاری، اولویت با کاشت گونههای بومی اعم از بوته و درختچه است و در کنار آن کهور پاکستانی و گز شاهی نیز کشت میشود اما به دلیل کمبود آب نمیتوانیم در این زمینها نخل بکاریم و بدیهی است اگر سهمیه دائمی آب در نظر گرفته شود، میتوان نخل نیز کشت کرد.
او خاطرنشان کرد: کهور پاکستانی در مناطق بیابانی، گونه مهاجم بهشمار نمیآید و در خوزستان، بهترین گونهای است که هم به گرما و هم خشکی و شوری مقاوم است، اگرچه با ریشههای عمیقی که دارد سفرههای آب زیرزمینی را تخلیه میکند.
منبع:وقایع اتفاقیه