معادن نفس دره هزار را گرفت
رودخانه هراز یکی از مهمترین حوضههای آبخیز خزر و بهعنوان پرآبترین رودخانه مازندران محسوب میشود. گستردگی بالا، برخورداری از اقلیم مختلف و شرایط خاص فیزیوتوپوگرافی سبب شده که تنوع زیستی گونههای گیاهی و جانوری این منطقه از سطوح بالایی برخوردار باشد؛ در این میان نقش اکولوژیک آن اهمیت ویژهای دارد.
تاثیر مجموع عواملی مانند اقلیمی، اکولوژیک و ... موجب شده که رویشگاه و زیستگاههای گوناگونی در این حوضه آبخیز شکل گیرد. وجود رویشگاههای آلپی، تحت آلپی در مناطق مرتفع، مراتع با اقلیم نیمهخشک سرد در ارتفاعات پایینتر، جنگلهای هیرکانی، تنوع زیستی فراوان گونهای و حضور گونههای نادر از موهبتهایی است که در گستره این دره زیبا خودنمایی میکند.
حدود 70 سال پیش کارل هینز رشینگر گیاهشناس برجسته اتریشی که کار تهیه، تدوین و نگارش گلهای ایران را انجام داد. او در ادامه فعالیتهای مستمر خود، نگرش ویژهای به دره هراز داشت بهطوری که بخش زیادی از محلهای پراکنش گونههای گیاهی به این منطقه اختصاص دارد و حتی گونههایی را معرفی کرده که اندمیک و انحصاری این منطقه هستند. گونههای مانند لاله هرازی(Tulipa harzensis)، بیدعلفی هرازی(Epilobium harazensis) ، درمنه(Artemisia spicigera) و ... از زمره این گونههای گیاهی هستند. وجود گونههای نادر و درحال انقراض در این منطقه، نشاندهنده بخشی از قابلیتهای آن است که از نظر اکولوژی گیاهی دارای اهمیت جهانی است. در گذشتههای نهچندان دور این منطقه پوشیده از گونههای جنگلی و مرتعی متراکم بود؛ هموطنانی که در این مسیر عبور میکردند محو در زیباییهای هزار میشدند. حوضه آبخیز هراز در طی چند سال اخیر دستخوش تغییرات بسیاری شده که عوارض زیانبار آن دامنگیر مردم و سود آن به جیب عدهای بسیار اندک رفته است.
فعالیت غیراصولی معادن شن و ماسه مهمترین دلیل تخریب و آسیب یکی از مهمترین رویشگاههای ایران زمین است. این معادن با استفاده از بستر رودخانه بهعنوان پارکینگ ماشینآلات سنگین، پاکتراشی پوشش گیاهی باعث تغییر مسیر رودخانه، مرگ آبزیان، تخریب دامنههای پرشیب، ایجاد راههای دسترسی، فرسایس و رانش زمین، گلآلود کردن رودخانه و صدها صدمه جبرانناپذیر به آبزیان شده است. همچنین گرد و خاک ناشی از فعالیت این معادن بر آب و هوا و پوشش گیاهی این منطقه تاثیر بسیاری گذاشته است.
معادن علاوهبر آسیب بهمحیط زیست بهصورت مستقیم نیز به جان مردم خسارت وارد میکند. افزایش تردد خودروهای حمل شن و ماسه و عدم رعایت استانداردهای لازم در برخی از زمانها منجر به وارد شدن خسارتهای جانی و مالی به مردم شده است. نکته جالبتر اینجاست که برخی از این معادن در مناطق چهارگانه محیط زیست مشغول بهفعالیت هستند. هر چند تعداد اندکی از این معادن توسط اداره حفاظت محیط زیست تعطیل شدهاند ولی دامنه فعالیت برخی از معادن در این بخش، چهره اکوسیستم زیبای منطقه را نابود کرده است.
معادن تنها متهم نابودی هزار نیست؛ مراکز پرورش ماهی نیز پا به پای معادن در این نابودی سهم دارند. دهها مرکز پرورش ماهی قزلآلا با انتقال مواد سمی و شیمیایی به رودخانه، سلامت رودخانه و مردم را به خطر اندخته است. پساب کارگاههای پرورش ماهی و بقایای مواد سمی و شیمیایی مانند سولفات مس، فرمالین، قارچکشهایی مانند مالاشیت گرین و انواع مختلف آنتی بیوتیک از عوامل تشدید کننده اختلالات شیمیایی در آب هستند.
همچنین ورود شیرابه زباله و فاضلاب رستورانها به این رودخانه معضل دیگری است که گریبانگیر هراز است. فاضلابهایی که بدون انجام هیچگونه مراحل تصفیه بهصورت مستقیم وارد رودخانه میشوند و حیات آبزیان و گیاهان و حتی انسانها را بهخطر میاندازند. هراز بهعنوان یکی از کلیدیترین رودخانههای شمال کشور نیازمند حمایت و حفاظت است و این کار با طرحهای استانی امکانپذیر نیست و اعتبارات ویژه ملی را میطلبد.