پیامدهای تغییر اقلیم در ایران
چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۲۴ ق.ظ
محمدحسین شیخمحمدی پژوهشگر محیط زیست
اول: تغییر اقلیم (Climate change) را میتوان یکی از بزرگترین چالشهای زیستمحیطی دوران اخیر دانست که نشاندهنده تغییرات غیرمعمول در اقلیم درونی اتمسفر زمین و پیامدهای ناشی از آن در قسمتهای مختلف کره زمین است که تهدیدی جدی برای محیط زیست به شمار میرود. اقلیم زمین در این پنج میلیارد سال عمر خود از زمانی که اتمسفر آن شکل گرفته، پیوسته در حال تغییروتحول بوده است. اما مشکل از آنجا آغاز میشود که سرعت دگرگونی اقلیمی زیاد شده و باعث وقوع نوسانهای گسترده در شرایط آبوهوایی کره زمین میشود. هنگامی که تغییرات اقلیمی سرعت میگیرند، محیط زیست نمیتواند خود را با آنها هماهنگ کند. در سالهای اخیر سرعت تغییرات بهگونهای بوده که محیط زیست فرصت خودپالایی نداشته و وضعیت آن روزبهروز وخیمتر شده است.
دوم: اگر بخواهیم عوامل مؤثر بر تغییرات اقلیمی را دستهبندی کنیم، میتوان آنها را به دو دسته تقسیمبندی کرد: عوامل طبیعتساز و عوامل انسانساز. عوامل طبیعتساز، شامل دگرگونیهای طبیعی رخداده در درون یا سطح زمین است. پدیدههایی مانند، تغییر مقدار نمک اقیانوسها، تغییرات اتمسفر، سرگردانی قطبها، فوران آتشفشانها، چرخههای اقیانوسی و... جزء این دسته به شمار میروند. اما کارشناسان معتقدند شدتیافتن فعالیتهای صنعتی انسانها، عمدهترین دلیل تغییرات اقلیمی است؛ عوامل انسانساز شامل فعالیتهای صنعتی و آلودهکننده انسانی، افزایش سطح CO٢ و گازهای گلخانهای، آلودگیهای حرارتی، جنگلزدایی، انتقال آبهای شیرین، تغییرات سطح خشکی و... است که به وسیله آن، انسان محیط را دستخوش تغییر کرده و بر اقلیم تأثیر منفی میگذارد. هنگامی که انسان دست در طبیعت برده و به هر نحوی باعث تغییر در روند معمول آن میشود، بدون شک پاسخ آن را از طبیعت خواهد گرفت، این پاسخ یا به شکل بلایای طبیعی بروزی شدید و ناگهانی داشته یا مانند تغییرات اقلیمی، روندی آرام و طولانی را طی میکند؛ تغییراتی که اکنون بهعنوان تهدیدی جدی برای حیات انسان و محیط محسوب میشوند.
سوم: شواهد از وقوع پدیده تغییر اقلیم در ایران خبر میدهد. بارشهای ناگهانی و سیلآسا، تغییر الگوی بارش کشور، خشکسالی، ایجاد پدیدههای گردوغبار، بارش برف در نقاط گرموخشک، کاهش فراوانی برف در کشور و افزایش متوسط دمای برخی شهرها در سالهای اخیر، از بارزترین نشانههای دگرگونی اقلیمی در ایران است که به گفته اقلیمشناسان، تکرار و تداوم آنها، نشاندهنده وقوع قطعی پدیده «تغییر اقلیم» در ایران است.
چهارم: افزایش درجه حرارت، افزایش شدت تبخیر، ذوبشدن یخهای قطبی، بالاآمدن سطح آبهای آزاد، بینظمی در پدیدههای آبوهوایی، تغییر الگوی بارش، کاهش حجم و کیفیت آبهای زیرزمینی، تشدید فرسایش زمین و... مهمترین پیامدهای طبیعی تغییر اقلیم محسوب میشوند. بهیاد داشته باشیم پیامدهای تغییرات اقلیمی فقط به طبیعت محدود نشده و جامعه انسانی از عوارض جانبی این دگرگونیها در امان نمیماند. به خطرافتادن امنیت غذایی، افزایش تعداد و تنوع آفات کشاورزی، کاهش اشتغال در بخش کشاورزی، کاهش بازدهی و کیفیت محصولات کشاورزی و باغی، افزایش ریسک آتشسوزی در مزارع، کاهش سطح زمینهای قابل کشت، کاهش عملکرد محصولات کشاورزی و دامی، ازجمله پیامدهای این تغییرات هستند. ازدسترفتن امنیت غذایی میتواند با بروز قحطی و ناآرامیهای اجتماعی در کشورهای مختلف همراه باشد. علاوهبراین، پیشبینی میشود تغییر اقلیم بر سلامت انسانها نیز اثراتی جدی داشته باشد. به گفته محققان و دانشمندان، افزایش شیوع بیماریهایی مانند مالاریا، ویروس زیکا، بیماریهای لنفاوی، تبدنگی، آسم و... از پیامدهای دگرگونی اقلیمی است.
پنجم: شناخت آثار سوء پدیده تغییرات اقلیمی امری اجتنابناپذیر است، ولی مهمتر از آن، آگاهیبخشی به وارثان زمین، برای سازگاری با اثرات تغییر اقلیم در راستای کاهش آسیبپذیری، کنترل روند تخریب محیط زیست و بازسازی آسیبهای واردشده به طبیعت است. بدون تردید اتخاذ تمهیدات مناسب میتواند مواجهشدن با عواقب ناشی از وقوع تغییرات اقلیم را تا حد زیادی به تأخیر اندازد. باید پذیرفت خطر بیشازپیش نزدیک شده است و اگر دیر اقدام کنیم، زمان را از دست خواهیم داد. یکی از مهمترین عوامل در بروز تغییر اقلیم در چند دهه گذشته، انتشار گازهای گلخانهای در بخش انرژی بوده است که میتوان با اعمال سیاستهایی مانند استفاده از سوختهای کمکربن نظیر گازهای طبیعی، استفاده از منابع تمیز و تجدیدپذیر انرژی نظیر برقابی، انرژی خورشیدی، انرژی باد، زمینگرمایی، انرژی هستهای و... به کاهش انتشار گازهای گلخانهای اقدام کرد. یکی از منابع عمده انتشار CO٢ به اتمسفر و گرمشدن هوا، خاکهای کشاورزی است، که باید آگاهی درباره پیچیدگیها و روابط پویای آن با اتمسفر افزایش یابد. آگاهی نادرست از فعالیتهای مرتبط با توسعه کشاورزی در خاکهای زراعی میتواند حجم کربن آلی موجود در خاک را کاهش داده و سبب تبدیل آن به CO٢ و انتقال آن به اتمسفر شود. بنابراین بهکارگیری روشهای بهینه کشاورزی، استفاده از زمینهای حاشیهای بهعنوان حفاظ طبیعی و جلوگیری از زراعت در آنها، بهبود سیستمهای تولیدی- زراعی، مدیریت آبخیز و احیای تالابها و... از جمله فعالیتهایی محسوب میشوند که قادرند میزان کربن آلی موجود در خاک را افزایش دهند و سپس سبب کاهش تبدیل آن به co٢ شوند. با جنگلکاری، احیای جنگلهای مخروبه، کاهش بهرهبرداری از آنها و خروج دام از آن میتوانیم سرعت تغییرات را کاهش دهیم. مجموعه اقداماتی که با هدف حفاظت از آبوخاک در سطح آبخیز انجام میشود، میتواند نقش مؤثری در تعدیل و سازگاری با تغییر اقلیم بر عهده بگیرد بهعنوان نمونه، برنامههای حفاظتی در راستای احیای پوشش گیاهی، مدیریت اراضی، انتخاب سیستم مناسب زارعی، مدیریت جامع حوزههای آبخیز و... گزینههایی مناسب برای سازگاری با تغییر اقلیم به حساب میآیند. بررسی، ارزیابی و پایش خشکسالی به صورت مستمر، بررسی تغییرات اقلیم در حوزههای مختلف آب، انرژی، غذا و... همچنین مدلسازی اقلیم و ایجاد پیشآگاهی اقلیمی برای سالهای بعد، ازجمله اقدامات ضروری برای سازگاری با طبیعت است. نیاز است تا باری دیگر درباره شیوه زندگی و نحوه برخوردمان با طبیعت بیندیشیم. باید پذیرفت شکست، تنها ماحصل تقابل با اقلیم است و سازگاری در مواجهه با آن، تنها راه نجات انسانها است.
منبع:ایانا
۹۵/۰۵/۲۷