بحران آب؛ درگیریهای منطقه
سه شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۲۵ ق.ظ
الهه کولایی*: استفاده نادرست و نامناسب نوع بشر از منابع کره خاکی در دهههای اخیر، مسئله نابودی محیط زیست و ازمیانرفتن فضاهای مناسب برای زیست طبیعی بشری را به یکی از مهمترین اولویتهای جامعه جهانی تبدیل کرده است. امروز تمام کشورها بهنوعی با اشکال مختلف معضلات زیستمحیطی ازجمله بحرانهای کمآبی و بیآبی مواجه هستند.
این بحرانها در برخی کشورها مخصوصا در منطقه خاورمیانه چشماندازی نگرانکننده را برای کشورها به وجود آورده و به یکی از دغدغههای اصلی صاحبنظران سیاسی و اقتصادی بدل شده است. با وجود این، نباید تبعات بحرانهایی نظیر کمآبی را تنها منحصر به حوزههای سیاسی و اقتصادی دانست چراکه این بحرانها پیامدهای گوناگون فرهنگی و اجتماعی نیز دارند.
اگرچه در اینجا قصد دارم بیشتر از ابعاد دیگر، تبعات سیاسی و بینالمللی این بحرانها را مدنظر قرار دهم. در ابتدا باید اشاره کرد آب از گذشته تاکنون یکی از سرفصلهای اصلی در توسعه کشورها بوده و بحرانهای ناشی از کمآبی بیش از هر چیز بر روند توسعهیافتگی کشورها اثر گذاشته است. در کنار این، همواره تأکید شده است که جریان رودخانهها بین کشورها یکی از عوامل تنشزا در روابط بین ملتها و دولتها بوده است.
معمولا بهرهمندی بیش از اندازه یک کشور از آب رودخانهای که در بین چندین کشور در جریان است، به اعتراضات گسترده سیاسی کشورهای دیگر منجر شده است. در این زمینه میتوان به اقدامات دولت ترکیه در زمینه ایجاد سد در مسیر رودخانههایی که از این کشور میگذرد اشاره کرد که منجر به تشدید بحران کمآبی در سوریه و عراق و معضلات بعدی زیستمحیطی برای این دو کشور شده است. روشن است اگر این دو کشور در سالهای گذشته درگیر منازعات داخلی و مبارزه با تروریسم نبودند، امروز شاهد درگیریشان با ترکیه بر سر مسئله آب بودیم. علاوه بر این نگاه به تجربه سوریه درسهای بسیار آموزندهای دربر دارد.
در بحران سوریه علاوه بر عوامل منطقهای و فرامنطقهای نباید نقش خشکسالی و پیامدهای ناشی از آن مانند جابهجاییهای جمعیتی و ایجاد زمینه برای منازعات قومی و قبیلهای را نادیده گرفت. ایران نیز، در مرزهای شرقی و هم غربی با مسئله آب بهعنوان یکی از عوامل بحرانساز جدی مواجه است.
نحوه بهرهبرداری نامناسب دولت افغانستان از رود هیرمند و تبعات زیستمحیطی آن مانند گسترش بیابانها برای ایران، از مشکلات اساسی کشور است. در مرزهای غربی نیز معضل ریزگردها که سلامت مردم را تهدید کرده، از تبعات زیستمحیطی همین بحران کمآبی است. بنابراین نقش آب در امنیت و روابط میان کشورها، امروز به یک واقعیت غیرقابلانکار در عرصه بینالمللی تبدیل شده و دغدغه بسیاری از صاحبان اندیشه را چه در حوزه عمل و چه در حوزه نظر به خود اختصاص داده است.
از همین رو از آنجا که نقش دولتها در مدیریت منابع از جایگاه ویژهای برخوردار است، امروز لازم است دولتها چه در برنامهریزی داخلی و چه در همکاریهای بینالمللی در جهت کنترل و کاهش بحران کمآبی عمل کنند. برنامهریزیهای بینالمللی نیز از سویی و همکاریهای منطقهای از سوی دیگر خواهد توانست از تصاعد این بحران و گسترش آن به حوزههای دیگر جلوگیری کند.
*استاد دانشگاه
منبع: روزنامه شرق
۹۵/۰۴/۱۵