تأثیر سوء گرد و غبار بر زندگی 20 میلیون ایرانی در غرب کشور
186873

سلامت نیوز-*مهندس طالب حیدری: گرد و خاک و طوفانهای غباری که هراز گاه سر و کله شان پیدا میشود و راه نفس کشیدن را میبندد و نه تنها شهروندان که تأثیری منفی روی همه موجودات زنده دارد، دیگر به بحثی کهنه و نخ نما تبدیل شده است. در گفتار زیر سعی شده است آسیب شناسی علت ناکامی دولتها در مواجهه با این فاجعه بررسی شود. در حال حاضر این طوفانها حتی به وسیلهای برای کسب درآمد و جذب اعتبارات تبدیل شده و علت آن هم این است که هنوز بسیاری از مدیران و مسئولان از ابعاد قضیه درک روشنی ندارند. این پدیده از آنجایی که گاه و بیگاه و در برخی از روزهای سال اتفاق میافتد، در بقیه روزها کم و بیش مشمول فراموشی میشود و به همین دلیل شاهد اقدامی پیگیر و مستمر برای حل آن در طول سال نیستیم.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، جو زمین بهصورت طبیعی ترکیبی است از 78 درصد نیتروژن یا گاز ازت و 21 درصد اکسیژن و یک درصد گازهای بیاثر. اما هوا در بیشتر نقاط زمین خلوص ذکرشده فوق را ندارد و وجود ناخالصی شامل ذرات جامد و مایع معلق در هوا امری طبیعی است. در ادبیات هواشناسی کدها و قالبهای جداگانهای برای تشخیص و گزارش اندازه و نوع ذرات جامد و مایع در جو زمین پیشبینی شده است از جمله بخار آب، دی اکسید کربن و انواع ذرات جامد معلق که میهمان جو میشوند. جالب است بدانیم که شکلگیری ابر بدون وجود ذرات جامد در جو زمین بهعنوان نوعی ناخالصی، ممکن نیست زیرا ریز قطرههای تشکیلدهنده ابر در شرایط عادی جو زمین، برگرد یک ذره جامد شکل میگیرند.
تصاویر ماهوارهای از کانون بیابانها
واقعیت آن است که براساس تصاویر ماهوارهای، کانون بیابانهای حدفاصل عراق و سوریه در اطراف فرات، منشأ اصلی طوفانهای بحرانزا در غرب و جنوبغرب ایران هستند. در تصاویر ماهوارهای زیر شکلگیری یکی از این طوفانها از غرب عراق و شرق سوریه تا پخش در روی کشور ما رصد و نشان داده شدهاند. در تصویر شماره 1 که مربوط است به ساعت یازده و نیم شب چهارشنبه 26 خرداد ماه، شاهد شکلگیری هسته یک طوفان گرد و خاک در حد فاصل سوریه وعراق هستیم. این هسته فوقانی در ساعت هفت و نیم صبح روز پنجشنبه به حدود مرکز عراق رسیده و گسترش طولی قابل ملاحظهای یافته است که در تصویر 2 مشخص است.
در تصویر شماره 3 که مربوط است به ساعت 30 /19بعدازظهر روز پنجشنبه طوفان روز قبل، از مرزهای کشور عبور کرده و به کل استانهای غرب و جنوبغرب کشور وارد شده است اما طوفان عظیم دیگری از گردوخاک روی غرب عراق شکل گرفته است در تصویر شماره 4 که مربوط است به ساعت 30/7 صبح جمعه 28 خرداد ماه، تقریباً بیشترین طوفان وارد کشور شده که در ایلام و خوزستان غلیظ تر از سایر نواحی غرب است. البته کانونهای دیگری از جمله در حد فاصل عراق - اردن، عراق -عربستان و کانونهای داخلی هم در ایجاد و خیزش غبار و گرد وخاک تأثیر دارند. اما اگر بخواهیم بحران را مهار کنیم باید تلاش خود را صرفاً بر مهار کانونهای فورانی و بحرانی متمرکز کنیم، زیرا سایر کانونها سبب ایجاد بحران در کشور نمیشود.
شرایط بحرانی، از دیدگاه
شاخصهای تعریف شده محیط زیست کشور، عبور شاخص کیفیت هوا از عدد 300 است که به شرایط خطرناک نامگذاری شده است. در شرایط بحرانی گاه ساعتهای متوالی ایستگاههای هواشناسی دیدهای افقی را حدود 100 متر گزارش میکنند که در این شرایط شاخص کیفیت هوا بسیار بیشتر از 300 خواهدبود. در طوفان اخیر که 26 خرداد شروع و تا آخر ماه ادامه داشت، دید افقی در شهرهای ایلام، قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلانغرب ساعتها حدود متر 100گزارش شد؛ یعنی عبور از مرز 300 در شاخصههای کیفیت هوا. در دید افقی 100 متر، تشخیص اشیاء در فراتر از 100متر ممکن نیست. در این وضعیت لایهای از خاک روی اشیاء مینشیند و فرد احساس میکند دهانش طعم خاک دارد. لایه خاک روی خودروها معمولاً به وسیلهای برای سرگرمی کودکان برای نقاشی و نوشتن تبدیل میشوند.خوانندگان علاقهمند به شناخت منشأ غبارهای عراقی و الگوهای جوی انتقالدهنده آن را به جستوجوی نوشتههای منتشر شده از این قلم در نشریات سراسری و از جمله روزنامه ایران دعوت میکنم اما مایلم بهعنوان یک شهروند ساکن در غرب کشور گلایه خود را از محافل تصمیمگیرنده و مسئول در کاهش و مدیریت این بحران را نیز اعلام کنم.
تأثیر گرد و غبار بر زندگی 20 میلیون نفر
واقعیت آناست که فاجعه بحرانهای غبار را نباید دست کم گرفت؛ این بحرانها دارای تأثیر بسیار سوء راهبردی بر اقتصاد و سکونتگاههای غرب کشور است و حداقل 10 تا 20 میلیون نفر از هممیهنان را مستقیماً تحتالشعاع اثرات منفی خود قرار میدهد.
آسیبشناسی ناکامی دولتها در حرکت به سوی حل این معضل را میتوان در نکات زیر خلاصه کرد:
برخی از محافل علاقهمندند از نمد طوفانهای گرد و غبار هم برای خود کلاهی بدوزند لذا نشانیهای مبهم میدهند و بیشتر کانونهای داخلی را مسبب ایجاد بحران قلمداد میکنند. اگرچه صرف هزینه در کانونهای داخلی لازم است اما به حل بحران فعلی گرد و خاک کمک چندانی نمیکند. این ابهام نیز کم و بیش در بین مردم درگیر بحران منتشر شده که رژیم ساقط شده بعثی عراق را بهعنوان مجری مهار بحران گرد و خاک در آن زمان میدانند و علت بحرانی شدن موضوع را به قطع برنامههای آن رژیم نسبت میدهند که بهطور کلی این دیدگاه شائبهای بیش نیست.
گستره کانونهای غبارخیز
عراق میلیونها هکتار است که همه آن قابل مالچ پاشی نیست و حتماً روشهای ترکیبی شامل درختکاری، احیای زراعت و کشاورزی و دامداری و بهطور کلی احیای سکونتگاههای سنتی و مالچ پاشی محدود، شایددرنهایت راه حل مؤثر کنترل غول غبار بیابانهای عراق باشد.
معضل گرد و خاک عراقی دارای تبعات و جوانب بلندمدتی است که شاید از چشم مسئولان پنهان باشد. این تبعات عبارتند از: کاهش بارشهای همرفتی بهاره لبه غربی زاگرس، تغییر تراز تابشی خورشید در پهنه وسیعی از غرب کشور بهعنوان یک عامل پایشی در آب و هوای بلند مدت، انتظار اوجگیری انواع بیماریهای ریوی و تنفسی مزمن، مهاجرت افراد توانمند و متخصص تولیدی و فنی از مناطق درگیر معضل و توقف فرآیند توسعه در این نواحی.
خوشبختانه امسال رویکرد مسئولان برای حل معضل گرد و خاک عراقی نسبتاً امیدوار کنندهتر است. در آخرین مصاحبه خانم دکتر ابتکار از شبکه دو سیما بیانگر راهکارهای مناسبی بود که مهم ترین آن احاله موضوع غبار به یک موضوع بینالمللی و دیپلماتیک است که نیازمند ایجاد اراده واحد منطقهای و بینالمللی است.
توسعه در ترکیه، خشکسالی در عراق، طوفان خاک در ایران
باید همواره این موضوع را در نظر داشت که قرار نیست کل نواحی غبارخیز منطقه مهار شوند و اصولاً این امر شدنی نیست اما باید کانونهای فورانی بحرانزای عراق که زیاد هم نیستند مهار شوند. منابع رطوبت خاک در گستره وسیعی از عراق از دهه 90 میلادی با ساخت سدهای کلان روی فرات قطع شده است که از شروع دهه اول قرن بیست و یکم اثرات غبارزای آن روی کشور ما ظاهر شد. معمولاً متخصصان و علاقهمندان به صنعت سدسازی هنگامی که درباره مزایای سدسازی بحث میکنند به کنترل دبی و روان آب رودخانهها و مهار سیلابها اشاره میکنند، حال همین عامل مثبت تلاش کارشناسان آب،سبب ایجاد بحرانهای گرد و خاک در منطقه شده است.
سیلابهای چند هزار متر مکعبی بهاره فرات در گذشتههای نه چندان دور در جلگه سوریه و عراق در بستر خود صدها و هزاران تالاب و هور ایجاد میکرد. این تالابها در طول تابستان برای ساکنان منطقه، منشأ خیر و برکت بود و طی هزاران سال باعث شده بود در زمینههای کشت و کار و دامداری و سکونت بومیان عراق، روشهای ویژهای پدید آید که بهعنوان میراث فرهنگی بشریت مورد توجه بود.
اما پس از قطع سیلابهای بهاره فرات، این تالابها بتدریج خشک و لم یزرع شد و همزمان با شروع جنگهای داخلی و منطقهای در این کشور وضع بدتر شد و کانونهای بسیار فعال و خطرناکی از بقایای مردابی خشک شده شکل گرفته که جان مردم ما را در غرب کشور تهدید میکند. شاید زندگی بدون آب و غذا امکانپذیر باشد ولی بدون هوا میسر نیست.
حل معضل و فاجعه غبار عراقی یک راه حل بیشتر ندارد و آن ایجاد اراده در دولتهای منطقه برای حل بحران است. یعنی احیای حقابه تالابهای سنتی عراق، احیای زمینها و عرصههای رها شده در این کشور از طریق احیای کشاورزی ، باغداری ، دامداری و پرورش ماهی.
* رئیس اداره هواشناسی استان کردستان
منبع:سلامت نیوز